Telegram Web Link
⭕️ ترامپ ناجی اسرائیل و نتانیاهوی جنایتکار است، نه ناجی صلح!

✍️من از پایان نسل‌کشی و جنگ در غزه و هر جای دیگر خوشحال می شوم، اما ترامپ در واقع ناجی اسرائیل و نتانیاهوی جنایتکار است، نه ناجی صلح!
ترامپ پس از حمله هواپیماهای های جنگی امریکایی به ایران گفت «اسراییل کم آورده بود». به همین دلیل بی بی به امریکا متوسل شد. درباره غزه هم به کاهش قدرت لابی اسرائیل در ایالات متحده اعتراف کرد و گفت شاید اسرائیل در میدان نبرد پیروز باشد، اما در عرصه روابط عمومی بازنده است. به اکسیوس هم گفت نتانیاهو در غزه خیلی زیاده‌روی کرد و اسرائیل حمایت زیادی را در جهان از دست داد. حالا من قرار است تمام آن حمایت را دوباره به دست بیاورم.

I am happy for the end of genocide and war in Gaza and everywhere else, but Trump is actually the savior of Israel and the criminal Netanyahu, not the savior of peace!

After the American jet attack on Iran, Trump said, “Israel could no longer continue.” That is why Bibi appealed to America. Regarding Gaza, he also admitted to the decline in the power of the Israeli lobby in the US, saying that Israel may be victorious on the battlefield, but it is a loser in the field of public relations.
He also told Axios: Bibi took it very far and Israel lost a lot of support in the world, Now I am gonna get all that support back.


🔹️ البته جمله ترامپ بدتر از نقل به مضمون من بود. جمله او این است: "اسرائیل ضربه خیلی سختی خورد. خصوصاً در روزهای آخر، اسرائیل واقعاً ضربه سختی خورد. وای پسر، اون موشک‌های بالستیک خیلی از ساختمان‌ها رو نابود کردند."
لینک ویدیوی سخنان ترامپ
https://www.instagram.com/reel/DLW4H0hoHKf/?hl=fa
و اظهارات کارشناس وزارت دفاع آمریکا که می‌گوید
اسرائیل تنها هفت روز تا ته کشیدن موشک‌های رهگیر فاصله داشت
   https://www.tabnak.ir/005ZRl


📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
 www.emadbaghi.com
✍️ دیروز در یک واگن در مترو سه نفر را دیدم که در حال کتاب خواندن هستند. یک خانم نشسته حدوداً ۴۰ ساله یک جوان حدوداً ۲۰ ساله و یک مرد ۴۰ ساله که در حالت ایستاده کتاب می‌خواندند. در زمانه‌ای که اکثریت غرق در موبایل‌ها هستند دیدن ین آدم‌های کتابخوان فقط در یک واگن شعف برانگیز است.
ممکن است برخی فورا دوگانه کاذب موبایل/کتاب، ایجاد کنند و بگویند مگر با موبایل نمی‌شود اطلاعات کسب کرد؟. من این جا در صدد مقایسه موبایل و کتاب نیستم و می‌خواهم ارزش و فضیلت کتابخوانی، به ویژه بهره‌برداری از فرصت‌ها برای کتابخوانی را یادآور شوم.
اکنون در ژاپن که مهد فناوری دیجیتال است و از داده‌های موبایل هم خیلی بیشتر و بهتر از ما استفاده می‌کنند بسیاری از مردم در متروکتاب می‌خوانند.
بیش باد
میاسای از آموختن یک زمان
ز دانش میفکن دل اندر گمان
فردوسی

📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
 www.emadbaghi.com
✍️ از زمانی که عفو میلاد پیامبر(ص) اعلام شده تاکنون همراه با چند هزار زندانی عادی، بیش از ۵۰ زندانی سیاسی و امنیتی را می دانم که یا آزاد یا مشمول تخفیف شده اند. تا اینجای کار شایسته تقدیر است اما هنوز عده ای از این حق محروم مانده‌اند که اگر بخواهید می توان نامشان را اعلام کرد.
آنها که تخفیف گرفته‌اند نیز مطلوب است با مرخصی قابل تمدید یا مراقبت دیجیتالی در کنار خانواده باشند. اجرای بند "یک درجه تخفیف برای برخی محکومان به اعدام" دربخشنامه هم ضروری است.امار اعدام ها وحشتناک است. البته در پیگیری‌، مسئولان مربوطه می‌گویند اجرای عفو همچنان ادامه دارد..‌.امیدوارم واقعیت داشته باشد.

📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
 www.emadbaghi.com
⭕️ باز هم ‏ادامه سنت نامشروع پخش اعتراف
#عمادالدین_باقی
✍️صداوسیمای جمهوری اسلامی که در سال های گذشته با پخش اعترافات زندانیان، واکنش های زیادی برانگیخته بود، و همان زندانیان پس از ازادی، افشاگری هایی درباره چگونگی اخذ اعترافات اجباری انجام دادند، باز هم شامگاه دوشنبه ۱۴ مهرماه ۱۴۰۴ ویدئویی از اعترافات امیرحسین موسوی را پخش کرد. او نیز از داخل زندان پاسخی داد به آنچه پخش شده بود.
فارغ از اینکه مسئولان صدا و سیما هنوز نفهمیده اند که حتی اگر کسی اعترافش اختیاری هم باشد نه اجباری، جامعه به پخش اعترافات از طریق تلویزیون دولتی هیچ اعتمادی ندارد، حتی درمورد کسی که مجرمیت او مسلم شده باشد پخش اعترافات تلویزیونی از نظر حقوقی و شرعی جایز نیست‌ چه رسد به متهمِ زندانی که هنوز پرونده‌اش در مرحله رسیدگی است و قرار است محاکمه او در تاریخ ۱۱ آبان‌ماه ۱۴۰۴ در شعبه ۱۵ از شعبات شناخته شده و خاص در دادگاه انقلاب تهران برگزار شود.
اگر کسی مجرم باشد بدیهی است که طبق قانون، مجازات می‌شود ولی پخش اعترافات قبل رسیدگی قضایی، کل روند رسیدگی را در معرض شبهه قرار می‌دهد. به جای توسل به پخش اعتراف باید روش دادرسی را اصلاح کنید و دادنامه صادره آنقدر از لحاظ حقوقی متین و محکم باشد که بتوانید آن را انتشار عمومی بدهید و از آن دفاع کنید و آن را انتشار عمومی بدهید نه اینکه ضعف رسیدگی و سستی دادنامه‌ را با روش پخش اعتراف جبران کنید. #آیت_الله_منتظری در اواسط دهه ۶۰ در درس خارج شان (که در کتاب مبانی فقهی حکومت) آمده است، حتی #پخش_اعترافات_تلویزیونی وابستگان به گروه های تروریستی را هم ناقض شخصیت وکرامت انسان و خلاف شرع دانستند. صدا و سیما همچنان در مسیر تخریب بنیان های حقوقی و مدنی که بنیان های انسجام اجتماعی هستند عمل می کند.

♦️دقیقه ۸ تا ۱۲ ویدیویی است که از صدا و سیما پخش شده:
https://telewebion.com/episode/0x153a8da6

📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
 www.emadbaghi.com
🩸مجازات اعدام در ایران، آثار و راهکارها
#عمادالدین_باقی
روزنامه اعتماد، ش۶۱۶۰ شنبه ۱۹مهر۱۴۰۴ ص ۱و۹
✍️این نوشتار با هدف خیرخواهانه و با امید به توجه نهادهای مسئول به ویژه قضات و دستگاه قضایی نوشته شده است به ویژه که ماده ۲۱۰ قانون برنامه پنجم توسعه دستگاه ها را مکلف به تلاشهایی جهت توقف روند صدور قطعنامه‌های حقوق بشری علیه جمهوری اسلامی کرده است.
۱- هر سال ۱۰ اکتبر(۱۸ مهر) به عنوان یک روز بین المللی بحث‌های انتقادی در مورد اعدام در سطح دنیا اوج می‌گیرد این در حالیست که از ۱۹۳ کشور عضو سازمان ملل ۱۴۲ کشور یعنی نزدیک به سه چهارم کشورها این مجازات را لغو یا معلق کرده و اجرا نمی کنند که تعدادی از کشورهای اسلامی هم جزو انها هستند. البته در عمل، تعداد بیشتری از اجرای این مجازات پرهیز می کنند برای مثال در سال ۲۰۱۷ میلادی از ۱۹۳ کشور عضو سازمان ملل متحد، ۱۷۰ کشور مجازات اعدام نداشتند. در میان اقلیت باقیمانده فقط ۴-۵ کشور آمریکا، چین، ایران، عربستان و مصر بالاترین آمار را دارند و اعدام در بقیه کشورها در طول سال بسیار اندک و در برخی کمتراندازه انگشتان یک دست است در حالی که جمعیت شان بیشتر از ایران است. در میان چهار کشور(آمریکا، چین، ایران، عربستان) ایران همواره در ردیف دوم یا سوم بوده. تا دوسال پیش آمار اعدام ها در ایران در کل کشور میان ۲۵۰ تا ۳۰۰ اعدام نوسان داشت و ایران را از لحاظ نسبت اعدام به جمعیت در رتبه سوم قرار می داد اما در دوسال اخیر در رتبه دوم قرار گرفته که رویداد تاسف اوری است. البته اگر آمار بیش از ۸۰۰ اعدام اعلام شده از طرف سازمان ملل را بپذیریم نسبت به جمعیت، می توان گفت ایران اول و چین دوم خواهد بود ولی من در آماراعلام شده تردید دارم به ویژه که برخی منابعی که این اطلاعات را فراهم می کنند به خوبی می شناسم و گمان می کنم داده های آنها قابل اعتماد نیست و آمیخته با اغراض سیاسی برای جریان سازی سیاسی است. در واقع نیروهای سیاسی در پوشش حقوق بشر، نهادهای بین المللی را کانالیزه می کنند. فقدان اطلاع رسانی از سوی حکومت و اعمال سانسور شدید و ممانعت از شکل گیری نهادهای مدنی مستقل و ناظر در ایران نیز سبب می شود که نهادهای بین المللی چاره ای جز اعتماد به داده های آلوده نداشته باشند. حتی اگر به داده های اعلام شده نتوان اعتماد کرد اما اطلاعات موردی ما نشان می دهد که بدون تردید آمار اعدام ها در دوسال اخیر افزایش قابل توجهی نسبت به گذشته داشته است.
۲- پیش از هر سخنی واجب می‌دانم نکته‌ای را برای مرزبندی کنش‌های شبه حقوق بشری و کنش‌های ناب، متذکر بشوم. به عنوان کسی که قدیمی‌ترین و گسترده‌ترین تلاش‌های نوشتاری و عملی را در حوزه مجازات اعدام داشته و اولین مقاله ام در روزنامه نشاط در همین زمینه در شهریور ۱۳۷۸ منجر به توقیف روزنامه و محکومیت زندان برای نویسنده، سردبیر و مدیر مسئول شد و پس از آنهم با انتشار شش کتاب و دهها مقاله و فعالیت های آرام انجمن «پاسداران حق حیات» این فعالیت ها ادامه یافت، می‌خواهم تاکید کنم تلاش‌های ما در این زمینه، چند دهه مقدم بر شعار جدید «نه به اعدام» در ایران است و آنچه می‌گویم و می‌نویسم به هیچ وجه ذیل پرچمی که با این شعار ساخته اند قرار نمی‌گیرد زیرا «نه به اعدام» گرچه فی نفسه مطلوب است ولی اکنون به حربه سیاسی اپوزیسیون سرنگونی طلب تبدیل شده به ویژه که بنگاه‌های رسانه بخشی از اپوزیسیون در جنگ تجاوزکارانه آمریکا و اسرائیل علیه ایران، مدافع کشتار مردم ایران شدند و جامعه نمی پذیرد کسانی که از انهمه کشتار در غزه و ایران دفاع کرده یا سکوت کردند، ریاکارانه شعار نه به اعدام را مصادره کنند.
۳- پیوسته خبرهای اعدام را در سایت قوه قضاییه می بینیم. این‌ها غیر از تعداد زیادی از مجرمین مواد مخدر و قتل و جرایم دیگری است که اطلاع رسانی عمومی نمی‌شود و بعضا از طریق اخباری که خانواده زندانیان می دهند یا زندانیان به بیرون می فرستند، می‌شنویم. ممکن است در میان اکثریت جامعه نسبت به این اخبار بی‌تفاوتی وجود داشته باشد اما نه فعالان حقوق بشر و نه خود حکومت نمی‌توانند و نباید نسبت به این اعدام‌ها و پیامدهایش بی‌تفاوت باشند.
۴- چون از محتوای همه پرونده ها اطلاع ندارم وارد ماهیت پرونده ها نمی شوم. شاید برخی از احکام، طبق قوانین جمهوری اسلامی صادر شده ولی با اسناد حقوق بشر مغایر باشند، شاید برخی از انها حتی با قوانین جاری در ایران هم قابل مناقشه باشند. اینجا بحث من نظریه حقوق بشری و فقهی ام در لغو مجازات اعدام که نزدیک به سه دهه است دنبال می‌کنم هم نیست، که اساساً اعتبار مجازات سلب حیات را از نظر حقوق بشری و دینی بررسی و نفی می کند، بلکه بحث من این است که اگر هر دیدگاهی داشته باشید (چه موافق اعدام چه مخالف اعدام) واقعیت این است که محکومان به اعدام، یک انسان اند، یک حشره یا موجود منفرد و ایزوله نیستند.( ادامه مقاله در صفحه بعد👇)
دنباله مقاله: آنها حتی گناهکار و مجرم که باشند انسانی هستند که خانواده و خویشان و بستگانی دارند. کافیست به مجلس ختم هر کدام از آنها بروید که عده‌ای را سوگوار می‌بینید. وقتی تعداد اعدام‌ها زیاد می‌شود، جمعیت سوگواران به طور تصاعدی افزایش پیدا می‌کند و آثار انکارناپذیری در سطح جامعه می‌گذارد، به ویژه اگر بستگان و اطرافیان و شهروندان، نسبت به احکام صادره و اجرا شده قانع نشده باشند، روحیه انتقام را در جامعه پرورش می‌دهد.
متاسفانه اعدام‌ها بالا گرفته و حکومت نیز گویی توجه ندارد که هر کدام از این افراد خانواده و خویشانی دارند و اگر راهی و بهانه ای پیدا شد که کسی را اعدام نکنند ترجیح دارد. اینجا پیشنهادی را که چند سال پیش در اوایل سکانداری ریاست قوه قضاییه توسط آقای اژه‌ای و درخواست وی برای دریافت نظرات اشخاص، به ایشان نوشته‌ام و در روزنامه‌ها منتشر شد، تکرار می‌کنم. در دهه ۶۰ نیز همین مشکل پیش آمد و با پیشنهاد آیت الله منتظری، یک هیئت عالی قضایی در قم برای بازنگری احکام اعدام صادر شده در سراسر کشور تشکیل شد. آیت الله محمدی گیلانی که ابتدا مخالف تشکیل هیئت بود بعداً در ابراز خشنودی از تشکیل هیئت گفت که حدود ۶۰۰۰ نفر حکم اعدام شان نقض شده است.
۵- منطقاً برای کسانی که باورمند به مبانی حقوق بشر (نه تفسیرهای من درآوردی ازحقوق بشر) و پایبند به آن هستند شایسته‌تر این است که با منطق و معیارهای حقوق بشری احتجاج شود اما برای کسانی که می گویند پایبند دین و احکام دینی هستند باید تاکید کرد که حتی آنچه رخ می‌دهد با معیارهای دینی هم در تضاد است. در این سال ها افرادی به جرم «محاربه» و «بغی» محکوم به اعدام شده‌اند در حالی که از لحاظ فقهی نیز مصداق «بغی» و «محاربه» محسوب نمی‌شدند. ( بطور مصداقی و جزایی می توانم پرونده هایی را ذکر کرده و مورد بحث و مناظره قرار دهیم). در احکام قصاص نفس نیز، وسواس‌ها و احتیاط هایی که مورد تاکید شرع بوده مورد توجه قرار نمی‌گیرند. همچنین برای جرائمی که اساساً از نظر دینی، مجازات مرگ برای آنها تجویز نشده مانند جرائم مواد مخدر و جاسوسی (که در همه جای دنیا مجازات زندان و گاهی حبس‌های طولانی و سنگین دارد) با تعمیم نابجای عنوان «افساد فی الارض» و یا «محاربه» حکم اعدام صادر شده است.
۶- یکی از مهم ترین و درخشان ترین قواعد کلی فقهی که بسیار مهم، انسانی و ارزشمند است و مستند به روایتی از پیامبر اسلام است و شیعه و سنی آن را روایت کرده‌اند و مورد اتفاق فرق اسلامی است می گوید: «ادْرَؤوا الحُدودَ عنِ المسلِمينَ ما اسْتَطَعْتُم، فإنْ وَجَدتُم للمسلِمِ مَخْرَجاً فَخَلّوا سبيلَهُ؛ فإنَّ الإمامَ لَأنْ يُخْطِئَ في العَفوِ خَيرٌ مِن أنْ يُخْطئَ في العُقوبَةِ».
کلمه به کلمه این سخن که صدها سال است در متون دینی آمده را باید با طلا نوشت. اصطلاح «حدود» به مجازات‌هایى اطلاق مى‌شود که شارع، کمیت و کیفیت آن را برای برخی از جرائم تشریع کرده است. محاربه و افساد فی الارض ازجمله حدود هستند. روایت/ قاعده ای که ذکر شد می گوید: تا می توانید اجرای حدود را از مسلمانان دور کنید(همه توان خود را برای دفع حدود به کار ببرید)، اگر راهی و مفری برای دفع حد وجود دارد، او[متهم] را رها کنید، چرا که اگر امام در عفو کسی اشتباه کند، بهتر است که در عقوبت کسی اشتباه کند.
دو نکته قابل ذکر، یکم: اینکه در کتاب حق حیات توضیح داده ام که گرچه قول مشهور، تفکیک حدود و قصاص است ولی برخی فقها، قصاص را هم جزو حدود می دانند. دوم اینکه: در روایت آمده است: «ادْرَؤوا الحُدودَ عنِ المسلِمينَ ما اسْتَطَعْتُم». زیرا این دستور یا قانون در شرایطی صادر شده که اکثریت مطلق، مسلمان بوده اند با تنقیح مناط به ویژه اصل بنیادین حرمت دماء در دین، می توان گفت ذکر کلمه "مسلم" حصر مثالی است و حصر عقلی نیست. در اصل، حرمت دماء است که موضوعیت دارد. در عین حال اگر این قاعده را محصور به مسلمان هم بدانیم، اکثریت محکومان به اعدام در ایران نیز طبق این روایت مصون از مجازات اعدام هستند و باید راهی برای تبدیل مجازات شان پیدا کرد.
اگر همین قاعده دینی و روایی اجرا بشود و به جای مجازات سلب حیات، مجازات های سنگین دیگر و حبس طولانی مدت مقررشود آمار اعدام ها بسیار کاهش می یابد و بهانه از دست دیگران برای تبلیغ و تخریب علیه ایران سلب می شود، جلوی نمایش اسلام به عنوان دین خشونت گرفته می شود و وجهه ایران در دنیا بهبود می یابد.

📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
 www.emadbaghi.com
عکس مربوط به مقاله پیوست است
عمادالدین باقی
عکس مربوط به مقاله پیوست است
🌹خاطره تلخی که شیرین شد
(به مناسبت هفته نیروی انتظامی)
#عمادالدین_باقی
📜روزنامه سازندگی، ش۲۰۸۳ شنبه ۱۹ مهر۱۴۰۴ ص۱و۲
✍️ یک سال پیش، اوج مردم آزاری از طریق ارسال پیامک‌های حجاب و توقیف خودروها بود. فرقی نمی‌کرد که مادری موقع شیر دادن به فرزند در داخل ماشین روسری‌اش افتاده باشد یا کودکش روسری را کشیده باشد یا خودش خودرو شخصی را حریم خصوصی دانسته و این تصمیم را گرفته باشد یا دلایل دیگر.
در همان روزها دختر کوچک من را با همسرش در ساعت ۱ بعد از نیمه شب در خیابان به بهانه اینکه پیامک حجاب داشته متوقف کردند و بالاخره ساعت یک و نیم بعد از نیمه شب اتومبیل شان را توقیف و آنها را با فرزندشان در خیابان سرگردان می‌کنند. بر اثر این رفتار ضد انسانی و غیر اخلاقی، تنشی هم به وجود می‌آید و آرمان منتظری، نوه سه ساله من که شاهد صحنه بوده نیز به خاطر از دست دادن ماشین و سرگردان شدن و آنچه مشاهده کرده بود بسیار متاثر و گریان شده بود.
یک سالی از این ماجرا گذشته بود که در جاده هراز، پلیس راه، خودرو را متوقف کرد. آرمان که اکنون ۴ ساله شده بود از همان لحظه که تابلو علامت پلیس تا توقف را دید وحشت زده شده بود و بی تابانه می‌گریست و اجازه نمی‌داد هیچکس از ماشین خارج شود تا اینکه خود پلیس جلو آمد. وقتی جناب سرگرد محمد بهارلویی متوجه ترس و گریه کودک شد بسیار سعی کرد او را دلداری بدهد. آرمان اجازه خروج پدر و مادرش را نداد اما من توانستم از اتومبیل خارج شوم. چون ماشین‌های زیادی منتظر پلیس بودند به او گفتم ما می‌رویم که شما به کارتان برسید. دستم را به آرامی فشرد و گفت اجازه دهید من با او صحبت کنم و تا ذهنیت اش تغییر نکرده از اینجا نروید. پلیس از بیرون ماشین و کنار پنجره با آرمان در داخل ماشین بسیار گفتگو کرد، سخنان مهربانانه نسبت به خانواده او گفت و با من روبوسی کرد. بالاخره آرمان آرام شد و اجازه داد پدرش اقا مهدی از ماشین خارج شود و عکس یادگاری گرفتیم و با دست دادن با پلیس از او جدا شدیم.
این حرکت سرگرد بهارلویی، بسیار انسانی و ستودنی و شایسته تقدیر فراوان است. درس بزرگ داستان این است که چگونه یک رفتار ناشایست می‌تواند در خیل عظیمی از کودکان (و حتی دیگر گروهای سنی) نهال ترس، بدبینی و تنفر را بکارد که تا آخر عمر او را همراهی کند و برای همیشه نسبت به مهم‌ترین نهاد حافظ امنیت، بدبین نماید. این موضوع هنگامی دردناک‌تر می‌شود که به برخی اخبار رفتار با شهروندان (حتی اگر مجرم باشند) در پایگاه‌های پلیس و بازداشتگاه‌ها بیشتر توجه شود.
سردار حسین اَشتری فرمانده پیشین نیروی انتظامی می‌گفت یکی از سخت‌ترین ماموریت‌ها برای پرسنل نیروی انتظامی، گسیل داشتن به خیابان برای مقابله با بدحجابی بود به گونه‌ای که آنها می‌گفتند حاضر هستیم ما را به مناطق مرزی بلوچستان بفرستید که در معرض تهدید جانی قرار بگیریم اما برای این ماموریت به خیابان نفرستید. به عبارت دیگر تحمیل ماموریت‌های نامعقول به نیروهای حافظ امنیت اعم از پلیس و بسیج و غیره هم باعث فرسایش درونی آنها می‌شد و هم دیدگاه منفی در جامعه.
اگر به جای آن مردم آزاری‌ها، رفتاری مانند این سرگرد داشتند و پیوند اجتماعی با پلیس را تشویق‌تر می‌کردند، هم شهروندان به احترام پلیس، مقررات را بیشتر رعایت می‌کردند و هم اقتدار ناشی از پیوند جامعه و پلیس، بازدارندگی موثری در برابر مجرمان داشت.
امیدوارم مسئولان پلیس الگوی رفتاری سرگرد بهارلو را تشویق و عمومی‌تر کنند تا کودکان به جای طعم تلخ خشونت، از دست پلیس گل و آبنبات بگیرند و تا آخر عمر شیرینی‌اش در کام شان بماند.

📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
 www.emadbaghi.com
✍️تضاد منافع و سیاست‌ها نه تنها مانع گفتگو نیست بلکه گاهی عدم گفتگو به سود دشمن است. چین و روسیه نیز در اوج درگیری و رقابت با آمریکا، رابطه و مذاکره دارند. نگاه مکانیکی و آرمان پردازانه در جهان سیاست، جز خسارت و سقوط، برآیندی ندارد.
ترامپ خودشیفته، ایران را برای اجلاس شرم الشیخ دعوت کرد. این یک فرصت است برای اینکه ایران در تعیین تکلیف وضعیت فلسطین و منطقه دخیل باشد و اگر به خاطر دیدگاههای ضد آمریکایی شرکت نکند با دست خودش، خود را از مشارکت در شکل گیری آینده منطقه محروم می‌کند در حالی که اتفاقات منطقه به شدت بر وضعیت ایران تاثیرگذار است.
با فرصت سوزی‌هایی که همواره تکرار شده ایران را ایرانستان نکنید.

📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
 www.emadbaghi.com
✍️ گفتگویی بلند درباره دشواری های فعالیت حقوق بشری، مرزبندی کنش‌های شبه حقوق بشری و کنش های اصیل تر، دفاع از لغو اعدام، همراه با  نقد شعار《نه به اعدام》 اپوزیسیون سیاسی، نیز بازی سیاسی با حقوق بشر و مجازات اعدام و...
امپراطوری رسانه‌ای حکومتی و ضد حکومتی چه از لحاظ اختصاص وقت موسع و چه از نظر محتوا، مجال طرح این گفتگوها را نمی‌دهند و هر دو، این نظرات را خوش نمی دارند.
فرصتی بود که نظرات خود را به. روشنی بگویم، فرصتی که رسانه‌های رسمی در داخل از آن دریغ می‌کنند. تصورم این بود که این نظرات را در میان جمعی از اپوزیسیون مسالمت جو بیان می کنم تا در معرض نقد آنها قرار گیرد.

https://youtu.be/kLcUVANqIOY?si=qn1-1ozxlLH2cpGm

📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
 www.emadbaghi.com
⭕️ وقتی که خشم به جای عقل، مبنای تصمیم‌گیری باشد
#عمادالدین_باقی
✔️ دلیل وزیر امور خارجه برای رد دعوت به حضور در اجلاس شرم الشیخ: ایران به دنبال جنگ نیست، اما با کسانی که ما را تهدید می‌کنند، وارد تعامل نخواهد شد. نمی‌توانیم با کسانی وارد تعامل شویم که به مردم ایران حمله کرده‌اند و همچنان ما را تهدید و تحریم می‌کنند.
✍️ بزرگوار این منطق، نوعی دور و تسلسل باطل است. وقتی که بدون حضور شما برای منطقه برنامه‌ریزی کردند آنوقت خطر جنگ و تهدید بیشتر خواهد شد و حضور شما ولو در سطح پایین، برای پیشگیری از آن لازم بود. درست است که برای دفع خطر باید قدرتمند شد اما به جز اینکه قدرتمند شدن به اقتصاد قوی، تعامل جهانی و فناوری نیاز دارد طرف مقابل هم خودش را قدرتمند می‌کند. قدرتمند شدن هم به تنهایی کافی نیست. عقل حکم می‌کند که از دیپلماسی نیز به عنوان ابزاری برای قدرتمند شدن و دفع تهدید استفاده شود. ویتنامی‌ها در حالی که زیر بمباران بودند و با آمریکایی‌ها جنگ چریکی می‌کردند مذاکره صلح انجام می‌دادند. این رویه بسیاری از کشورها و ملت‌ها برای مقابله با جنگ و تجاوز قدرت‌های سلطه‌گر بوده.
موضع دولت هم خلاف عقل است هم خلاف اصل دینی تقدم و اصالت صلح در قرآن. پیامبر اسلام هم با وجود اینکه از سوی مشرکین مورد تهاجم و اذیت و آزار قرار گرفته بود با آنها پیمان حدیبیه را بست. تازه در شرم الشیخ بحث از پیمان صلح با ایران هم نبود، فقط حضور در یک مذاکره جمعی منطقه ای بود.
اینهم فرصت سوزی دیگری به زیان منافع ملی.


📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
 www.emadbaghi.com
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
✍️ گفتگو با تلویزیون بی بی سی چهارشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۴ در برنامه ۶۰ دقیقه درباره گذشت اولیای دم از قاتل مرحوم امیر محمد خالقی دانشجوی نخبه دانشگاه تهران است.
به دلیل تشابه اسمی با پرونده دیگری که همزمان با آن هم درگیر بودم در این گفتگو نام شادروان امیر محمد خالقی را اشتباها امیر حسین خالقی ذکر کردم که خوشبختانه توسط مجری بی بی سی تصحیح شد.
کل ویدئو ۱۵ دقیقه است. از دقیقه ۱ تا ۴ گزارش واقعه ناگوار قتل شادروان خالقی و پیامدهای آن است پس از آن از دقیقه ۴ تا ۹ گفتگوی من درباره بازگرداندن مجرم از پای چوبه دار. است و در ادامه، گفتگوی دکتر حسن رئیسی در همین موضوع.

📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
 www.emadbaghi.com
عمادالدین باقی
Photo
☀️بخششی فراتر از تصور
#عمادالدین_باقی
📜روزنامه اعتماد ش ۶۱۶۶ شنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۴ ص۱

🔹️️خلق همه یکسره نهال خدای‌اند
هیچ نه برکن تو زین نهال و نه بشکن
دست خداوند باغ و خلق دراز است
بر حسک و خار همچو بر گل و سوسن
گر نپسندی هم که خونت بریزند
خون دگر کس چرا کنی تو به گردن؟
✍️این ابیات طلایی از ناصر خسرو قبادیانی بلخی از شاعران بزرگ فارسی‌زبان در قرن پنجم (۳۹۴–۴۸۱ ه‍.ق) درباره حرمت جان و خون است که امروز نیز همچون آب حیات مورد نیاز ماست.
سحرگاه چهارشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۴ لحظه قصاص رسید و طناب دار را هم لمس کرد. احمدرضا محمدی نوجوان ۱۷ ساله‌ای بود که به دلیل فقدان کنترل و تربیت شایسته در وادی خطرناکی افتاده بود. شامگاه ۲۴ بهمن ۱۴۰۳ به همراه دوستش برای ربایش موبایل و کامپیوتر دانشجوی ممتاز دانشگاه تهران امیر محمد خالقی در خیابان منتهی به خوابگاه دانشجویی که چند سال بود دانشگاه درخواست تامین امنیت و روشنایی اش را می‌کرد وارد عمل شدند. آنها بدون هیچ درکی از اهمیت این اشیا برای آن دانشجو، برای شکستن مقاومتش ضربه چاقویی زدند که گرچه قصد قتل نداشتند اما منجر به قتلی دردناک شد. بازتاب خبر آن در شبکه‌های اجتماعی، احساسات عمومی را عمیقاً جریحه‌دار کرد. با این حال خانواده شادروان امیر محمد خالقی در لحظه قصاص، او را از چوبه دار پایین آوردند.
این بخشش با بسیاری از بخشش‌های دیگر تفاوت هایی دارد. در شرایطی که قتل یک دانشجوی نخبه، آرام و دوست داشتنی در جامعه بازتاب منفی بسیاری داشت و جو غالب اجتماعی تاثری از اعدام قاتل پیدا نمی‌کرد و با خانواده مقتول همدل بود، این حرکت، ارزش و عظمت خود را بیشتر نشان می‌دهد و اثر الگو بخشی دارد. پدر امیر محمد ماموستای اهل سنت و وطن دوست در روستای درمیان بیرجند، عالی‌ترین مکارم اخلاقی مورد انتظار از یک روحانی را به نمایش گذاشت، آنچه که در آیه ۱۵۹ سوره آل عمران از نرم خویی پیامبر(ص) با دیگران بیان شده و آثار از آن را نه در میان مسلمانان نه حکمرانان آنها نمی‌بینیم.
بحث و نقد ما در مورد واگذاری تصمیم سلب حیات به سلطه مطلق اولیای دم در قانون، به هیچ وجه نمی‌تواند مانع از بیان بزرگی این بخشش شود.
خانواده مرحوم خالقی با این عمل خود تجلی بخش دعوت قرآن به عفو در قتل‌های عمد بودند، دعوتی که گرچه حق اولیای دم را برای انتقام نفی نمی‌کند اما اصل اخلاقی برای انسان‌های بلند مرتبه اخلاقی را مرجح می‌داند. حتی ۱۴ قرن بعد و در عصر پیشرفت فرهنگ و تمدن، پذیرش این دعوت برای آدمیان بسیار دشوار است مگر آنکه به حدی بالایی از اعتلای اخلاقی رسیده باشند زیرا حتی در جوامعی که مجازات اعدام وجود ندارد مجرم عفو نمی‌شود بلکه به مجازات حبس‌های سنگین محکوم می‌شود که دردناک‌تر از اعدام است.
گرچه گروه صلح و سازش قوه قضاییه و همچنین برخی دوستان اهل سنت و فعالان حقوق بشر در این زمینه تلاش کردند اما این خانواده می‌توانستند نپذیرند. باید توجه شود که اگر بعضی از فرزندان ناخلف، اسباب رنجش خانواده‌ها هستند خانواده نسبت به سرنوشت او بی‌تفاوت می‌شود اما امیرمحمدخالقی، عزیز دردانه‌ای بود که مایه افتخار خانواده بود و به او مباهات می‌کردند و به آینده‌اش چشم دوخته بودند.
می‌خواهم اعتراف کنم که چنین گذشتی در مورد یک مجرم و در شرایطی که جو غالب نیز حامی اولیای دم است آنقدر شجاعت می‌خواهد که شاید به عدد انگشتان دست پیدا شوند کسانی که چنین قدرت و شجاعتی را داشته باشند. این کار در توان هرکس نیست و فوق توانایی انسان‌های عادی است.
خانواده امیر محمد خالقی با قصاص کردن، نمی‌توانستند جان عزیز دردانه خود را بازگردانند اما با بخشش شان، الگویی را تقویت کردند که هزاران امیر محمد خالقی را زنده نگاه می دارد زیرا فرهنگ مدارا، نوع دوستی و پرهیز از توسل به قتل و خشونت را نهادینه می‌کند. آنها نه فقط با ترویج الگوی بخشش بلکه با ترویج احترام به انسانیت موجب می‌شوند حتی ارتکاب جرم و جنایت هم کاسته شود. شاید در آینده بسیاری از انسان‌ها که تحت تاثیر این الگوسازی نجات می‌یابند ندانند که زندگی شان چگونه وامدار بخشش‌های بزرگ و بی‌نظیری است که در گذشته توسط کسانی مانند خانواده امیر محمد اتفاق افتاده و جامعه را به نقطه ای رسانده که آنها بتوانند بدون خشونت زندگی کنند.
نکته دیگر اینکه اگر این همه قدرت، شجاعت انسانیت می‌تواند الگوی سرآمدی برای دیگران باشد اما بیش از همه، حکومت است که باید از آن درس بیاموزد. وقتی که خانواده ای محروم از بسط ید و قدرت سیاسی و حکومتی چنین قدرت بزرگ اخلاقی ای دارد به طریق اولی باید حکومت که بزرگترین قدرت سخت و ابزارها را در اختیار دارد، نسبت به شهروندان و حتی مجرمان با گذشت و مدارا رفتار کند و سیاست "مشت آهنین" و "النصر باالرعب و "بازدارندگی از طریق القای ترس" و غیره در تضاد با این الگوست.

📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
 www.emadbaghi.com
💥ترس کاذب

#عمادالدین_باقی
📜سرمقاله روزنامه سازندگی، ش۲۰۹۰ یکشنبه۲۷ مهر ۱۴۰۴
✍️ در روزهای اخیر دو جریان متضاد دست در دست هم داده‌اند تا موضوع حجاب را دوباره تبدیل به بحران کنند آن هم در شرایطی که همه می‌دانیم بعد از جنگ ۱۲ روزه، سیاست تولید بحران به عنوان مقدمه یک عملیات ترکیبی داخلی و خارجی برای فروپاشی ایران در دستور کار است و مسئله حجاب اجباری چون در اعتراضات مهسا که بیش از ۱۰۰ شهر را در بحران و درگیری برد هر دو جریان گمان می‌کنند هنوز ظرفیت تکرار را دارد.
یک جریان بنیادگرای قدرت طلب داخلی است که می‌خواهد به هر قیمتی مخالفان خود را به شکست بکشاند تا قدرت را تصرف کند و بهترین خوراک را از گروه متضاد خود می‌گیرد. نمونه اش آن نماینده پایداری در مجلس است که گفت: «رئیس جمهور و رئیس مجلس و کسانی که این روزها در مجمع تشخیص برای بی‌حجابی فلسفه می‌بافند بدانند که گناه همه بی‌حجاب‌ها به گردن آنها نیز خواهد بود». مسئول دیگری می‌گوید:«مسئول بی‌هنر (اشاره اش به محمدرضا باهنر است) واقعا نمی‌داند که با نظرات خطا و بیجا درباره حجاب و پوشش اجتماعی، فضا را برای هنجار شکنی بیشتر باز می‌کند؟» جمله جدید و جالب توجه در صحبت او تعبیر« پوشش اجتماعی» است نه فردی. دو نفر اخیرالذکرعمامه سفیدهم  بر سر دارند. آخرینش جوان مشکل دار و مشکل سازی است که از بسیج ۸۰ هزار مامور امر به معروف و نهی از منکر سخن می‌گوید.
در مورد ستاد امر به معروف و نهی از منکر در فرصت مناسبی گزارشی از یک گفتگوی جدی و انتقادی با رئیس جدید ستاد امر به معروف و ایده های مثبت او ارائه خواهد شد اما فعلاً می‌خواهم به نکات دیگری بپردازم، اینکه اگر ۸۰ هزار نفر موافق چنین اقداماتی را در اختیار داشتند بهتر بود مساجد را از وضعیت سوت و کور نجات بدهند. بگذریم همه خوراک این گروه برای آتش تهیه را گروه دیگری از اپوزیسیون انحلال طلب تهیه می‌کنند برای مثال یک سایت گزارشی می‌دهد تحت عنوان «فیلمی از وضعیت بی‌سابقه نادیده گرفتن حجاب اجباری در ایران» یکی دیگر تصاویری را پخش می‌کند که پوشش دختری به نحوی است که شکم و عریان و در معرض دید عموم است و دهها مطلب تحریک امیز دیگر.
به قول آقای عزت الله ضرغامی موضوع حجاب اجباری و قانون حجاب هم مانند قانون ماهواره متروکه شده و جامعه هم از آن گذشته است لذا دیگر نیازی به تکرار انبوه استدلال‌های فقهی، حقوقی و حقوق بشری در این زمینه نمی‌بینم و فقط به یکی از آنها تحت عنوان «گفتارهای حجابیه» منتشر شده در مجله صدا ارجاع می‌دهم که در وبسایت و کانال تلگرام نگارنده نیز در دسترس است.
اکنون و اینجا تنها نکته‌ای که به عنوان یک گزاره عینی، تجربی و اثباتی مد نظر دارم این است که در گذشته، بنیادگرایان سیاسی و برخی سنتگرایان، دائما جامعه را می‌ترساندند از اینکه اگر حجاب اجباری برداشته شود بسیاری به صورت برهنه بیرون خواهند آمد. از طرفی یکی دو نفر هم برهنه در خیابان راه می‌افتادند و ویدئویشان را پخش می‌کردند که هم مظنون بودند به پرستو بودن و هم اینکه ماموریت تولید آتش تهیه برای بنیادگرایان را از طرف براندازان خارج نشین دارند. امروز اما به تجربه، بطلان آن ادعاها ثابت شده است.
✔️واقعیت های آماری ابطال کننده کذب وحشت افرینی های حجابی:
خوشحالم که پیش‌بینی‌های کارشناسان در طول بیش از دو دهه در جریان اعتراض به حجاب اجباری درست درآمد. نداشتن روسری چون پدیده تازه‌ای در صحنه عمومی است اکنون بیشتر به چشم می‌آید. رسانه‌هایی که مسائل اجتماعی را در چارچوب پروژه‌های سیاسی خود کانالیزه و ترسیم و بزرگنمایی می کنند نیز بیشتر آن را برجسته می کنند ولی نگارنده در چندین سفر در مترو و پارک‌ها و مکان‌های عمومیِ طبیعی وخودجوش(تجمعات رسمی و برنامه ریزی شده را شامل  نمی شود)، با شمارشی که انجام داده، برخلاف وحشت آفرینی‌های مخالفان حجاب اختیاری؛ افراد بدون روسری و افراد دارای حجاب کامل تقریباً برابری می‌کنند ولی اکثریت با کسانی است که حجاب متوسط را رعایت می‌کنند. من در برخی از روزها مشاهدات خود را ثبت کرده ام. بدون شک نمی تواند ازنظر اماری معرف و قابل تعمیم باشد اما با مشاهده بیطرفانه و آماری ثبت شده دیگران می تواند تکمیل شود. میانگین مشاهدات نشان می داد اکثریت بانوان (حدود 80 درصد) بطور کاملا اختیاری دارای حجاب معمولی (روسری که بطور کامل سر را نپوشانده) یا حجاب کامل هستند. از این 80 درصد بطور تقریبی حدود 30 درصد دارای حجاب کامل ( چادر یا پوشش کامل روسری) و بقیه حجاب معمولی دارند که همیشه متداول بوده و در ادارات و مکان های مختلف مشکلی ایجاد نکرده است. در بقیه موارد بانوان با اختیار خودشان بدون روسری ولی پوشش کامل اندام هستند و جامعه هم هیچ مشکلی با ان ندارد برایش عادی است( ادامه مقاله در صفحه بعد)
دنباله مقاله : طبیعی است مکان‌هایی که بر حسب مقتضیات خاص خود نسبت‌های شان بسیار متفاوت می‌شود ملاک نیستند مثلاً در مکان‌های زیارتی و مذهبی طبیعی است که اکثریت مطلق یا قریب به اتفاق دارای پوشش کامل هستند و در برخی محیط ها اکثریت با کسانی باشد که حجاب کامل سر ندارند.
البته انگشت شماری هم در گوشه و کنار ظاهر به برهنگی می‌کنند و آنقدر نادر هستند که در امار نمی ایند. این افراد به نحوی حضور پیدا می‌کنند که به نظر می رسد در ادامه همان دو جریان پرستو و برانداز است برای اینکه دوباره عده‌ای را تحریک به مقابله با روسری و بحران افرینی کنند. اینجا باید حکومت، دستگاه قضایی و امنیتی و آحاد جامعه به مقابله با هر دو جریان فتنه‌گر برخیزد که می‌خواهند وضع طبیعی جامعه را بهم بریزند و جامعه را به سوی تقابل، سلب آزادی‌ها و حقوق شهروندی و سرکوبگری هدایت کند.
مسئله اصلی نگارنده در اینجا حجاب نیست بلکه جنبه نمادین آن در شناخت گرایشات اجتماعی است و اینکه به خاطر آنچه نه در صدر اسلام و نه در طول تاریخ جوامع اسلامی و نه در کشورهای اسلامی دیگر، هیچگاه به عنوان یک معضل اصلی و بحرانی مطرح نبود، سال‌ها هزینه گزافی به کشور تحمیل شد و هنوز عده ای در پی هزینه سازی هستند.

📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
 www.emadbaghi.com
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✍️ در انتخابات ایران، احمدی نژاد یک کلمه "خس وخاشاک" درباره مخالفان خود به کار برد، ایران شورید، حالا ببینیم امریکایی ها انقدر برای خود و کشورشان شخصیت قائل هستند که در برابر #بمباران_مدفوع توسط ترامپ(در پاسخ به اعتراضات میلیونی دیروز شنبه ۲۶ مهر، علیه ترامپ با شعار نه به پادشاهی و دیکتاتور) واکنش مناسب نشان بدهند.
In the Iranian elections, Ahmadinejad used the word "khashak"(Straw mixed with soil)about his opponents. The Iranian people revolted. Now let's see if Americans have enough Dignity for themselves and their country to respond appropriately to the #shit_bombs unleashed by #Trump؟

📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
 www.emadbaghi.com
🔻 جنگ بی‌پایان
🖊طارق علی
منتشر شده در New Left Review – Sidecar، ۱۶ اکتبر ۲۰۲۵
برگردان: چشم انداز ایران

گالری‌ای از چهره‌های کریه‌المنظر که ترامپ گرد آورده بود – تنها کمبودِ یک تُنیک رومی در بازسازیِ او از امپراتور نرون احساس می‌شد – در شهر تفریحی شرم‌الشیخ، که نامش مترادف تجمل و استبداد است، با خضوع و خرسندی «صلح در خاورمیانه» را جشن گرفتند.
اما چه صلحی؟ همان روز، در اورشلیم، نرون اعلام «پیروزی» کرد و در برابرِ سربازان کمکی و اهداکنندگان پولش در کنِست فریاد زد:

ما بهترین سلاح‌های دنیا را می‌سازیم و تعداد زیادی از آن‌ها را داریم. و صادقانه بگویم، مقدار زیادی از آن‌ها را به اسرائیل داده‌ایم. بی‌بی همیشه به من زنگ می‌زد: «می‌شود این سلاح را برایم بگیری؟ آن یکی را چطور؟» بعضی‌هایشان را اصلاً تا آن روز نشنیده بودم، بی‌بی! اما ساختمشان! [خندهٔ حضار] و ما آن‌ها را اینجا آوردیم، نه؟ و بهترین‌اند. بهترین. و شما هم خوب ازشان استفاده کردید. البته استفاده‌کردن بلد هم می‌خواهد – و شما واقعاً خوب بلد بودید.


نرون با شگفتی گفت.
«این‌ها فقط چند دلیل‌اند که باعث می‌شوند من به این‌که بهترین دوست اسرائیل در تمام تاریخ هستم، افتخار کنم.»

پیش از پایان نمایش، فریادی هم نثار مریم ادلسون شد که در جایگاه تماشاگران نشسته بود: «درسته، مریم؟»
ترامپ با لحنی خاطره‌گویانه ادامه داد:


مریم و شِلدون به دفتر بیضی می‌آمدند… فکر می‌کنم بیش از هر کسی به کاخ سفید سفر کردند… نگاهش کنید، چقدر بی‌گناه نشسته. شصت میلیارد دلار در بانک دارد! [خنده] فکر کنم گفت: نه، بیشتر! و او عاشق اسرائیل است… شوهرش مردی پرخاشگر بود، ولی من دوستش داشتم… خیلی از من حمایت می‌کرد. آن دو مسئولِ خیلی چیزها بودند، از جمله اینکه مرا به فکرِ بلندی‌های جولان انداختند.


این رشته افکار – و رشته‌هایِ متصل به کمک‌های مالیِ ادلسون‌ها – او را به این پرسش کشاند که آیا وفاداری اصلی مریم به آمریکاست یا اسرائیل.
«می‌دانم با این حرف برایش دردسر درست می‌کنم، اما یک بار ازش پرسیدم: “خب، مریم، می‌دانم عاشق اسرائیلی. اما بیشتر کدام را دوست داری – ایالات متحده یا اسرائیل؟” او پاسخ نداد. یعنی شاید اسرائیل را بیشتر دوست دارد!»


چنین پرسشی طبق تعریف «اتحادیه بین‌المللی یادبود هولوکاست» مصداق یهودی‌ستیزی است؛ در حالی‌که در خاک آمریکا، دانشگاه‌ها از سوی دولت نرون به خاطر رفتارهایی کمتر از این تهدید یا مجازات می‌شوند.
او بار دیگر بخش پنهان را بلند فریاد می‌زند: نقش شرم‌آور پول لابی اسرائیل در حمایت بی‌قید و شرط نخبگان سیاسی و فرهنگی آمریکا از ویران‌سازی غزه را عریان می‌کند.

در همین حال، تنها پنجاه مایل آن‌طرف‌تر از ضیافت شادی در کنِست، نزدیک به دو میلیون فلسطینیِ گرسنه و بی‌خانمان در جستجوی سرپناه، غذا و آب بودند.
چه خواهد شد؟

وقفه‌ای جزئی حاصل شده – خبری خوب – اما اسرائیل صراحتاً اعلام کرده که اشغال استعماری هرگز پایان نخواهد یافت.
افزون بر شاید صد هزار کشته، اسرائیل موفق به تصاحب گسترده زمین شده است.

پیش از «توافق صلح» نرون، نیروهای دفاعی اسرائیل بیش از ۸۰ درصد از ۱۴۰ مایل مربع نوار غزه را در اختیار داشتند؛ پس از عقب‌نشینی تا «خط زرد اولیه»، به گفته الجزیره، هنوز ۵۸ درصد غزه را در دست دارند.

نتیجه این توافق آن است که نوار غزه عملاً پاره‌پاره شده، و اکثریت مردم فلسطین به زاغه‌های چادری رانده شده‌اند.

با این همه، اسرائیل هنوز به اهداف جنگی خود نرسیده است. حماس نه تنها نابود نشده، بلکه به گفته وزیر خارجه آمریکا، آنتونی بلینکن، با سرعت بیشتری نیرو جذب می‌کند.

آنان از موشک‌ها، بمب‌ها و گلوله‌های منفجرنشده آمریکایی و اسرائیلی برای ساخت مواد منفجره دست‌ساز استفاده می‌کنند.

رهبران آن – از سوسیال‌دموکرات‌هایی چون بن‌گوریون و گلدا مئیر در دهه‌های پنجاه و شصت تا افراطیون راست کابینه کنونی نتانیاهو – هرگز پنهان نکرده‌اند که هدف نهایی‌شان «ارض اسرائیل» است.

از سال ۲۰۲۳، هدف آشکارشان پایان‌دادن به داستان فلسطین برای همیشه بوده است.

اما این هم، با پشتیبانی بایدن، ترامپ و بیشتر اقمار اروپایی – با بریتانیا در پیشاپیش آن – هنوز به ثمر ننشسته است.

پیام برای جنبش‌های شگفت‌انگیز همبستگی با فلسطین که در بسیاری از نقاط جهان شکل گرفته‌اند، روشن است:
اعتصاب سراسری ایتالیا برای غزه بار دیگر سیاست رادیکال را در آن کشور زنده کرده است.
اکثریت قاطع مردم آلمان، فرانسه و بریتانیا علیه دولت‌های فاسدشان ایستاده‌اند.


پیام روشن است:
فراموش نکنید. رها نکنید. خشمگین بمانید.


#طارق_علی
#غزه
#اسرائیل

متن کامل این مقاله را در سایت چشم‌انداز ایران بخوانید

🗓چشم‌انداز ایران را از کتابفروشی‌های معتبر و کیوسک‌های روزنامه‌فروشی بخواهید.

ما را در اینستاگرام دنبال کنید.
@cheshmandaz_iran
2025/10/22 10:44:51
Back to Top
HTML Embed Code: