➖پشت نقاب حمایت: مجتبی نوروزی و دوگانهی همدلی و فرصتطلبی
حمید انوری، انصاف نیوز: در فضای پیچیدهی رسانهای ایران، گاه چهرههایی ظاهر میشوند که تلاش میکنند میان دو قطب متضاد حرکت کنند: از یک سو ژست همدلی با اقلیتها و از سوی دیگر، نزدیکی و همنشینی با نهادهایی که خود بخشی از سازوکارهای تبعیضاند. «مجتبی نوروزی»، یکی از نمونههای پررنگ این وضعیت دوگانه است؛ چهرهای که در ظاهر، زبان به دفاع از مهاجران میگشاید، اما سبک روایت و بعضا سکوتهای معنادارش، پرسشهایی جدی دربارهی صداقت و انگیزهاش پیش میکشد.
روایتهایی که نیمهتمام میمانند
در سالهایی که سیاستهای طرد، برخوردهای خیابانی و تبعیضهای نهادمند علیه مهاجران افزایش یافته بود، «ایراف» رسانه وابسته به او کمتر به ریشههای ساختاری این وضعیت پرداخت. تمرکز اغلب گزارشها بر بعد فرهنگی، احساسی و روایی مهاجرت بود؛ انسانهایی که جدا از بستر خشونتزا و تصمیمات نابرابر به تصویر کشیده میشدند. نتیجه، نمایی است عاطفی و بیزمینه از رنج مهاجران؛ بیآنکه پرسشی از چرایی تداوم این رنج در دل سیاستگذاریها مطرح شود.
مواجههای که سوالبرانگیز بود
در سال ۱۳۹۶، زمانی که بهعنوان خبرنگار انصاف نیوز با نوروزی درباره تهیه گزارشی در مورد افغانستانیها تماس گرفتم، بهجای استقبال، پرسشی سرد و تعیینکننده مطرح کرد: «میخوای درباره مردم افغانستان بنویسی یا مهاجران؟» وقتی پاسخ دادم تمرکز روی مهاجران است، گفت: «نباید بهشون توجه کنی… اعتراضهایی هم میکنند که مهم نیست، جدی نگیر.»
این مکالمه، برای کسانی که که تجربهی تبعیض و طرد را زیسته، چنین پاسخی فقط یک بیاعتنایی ساده نیست؛ ترجمان نوعی نگاه عمیقا حذفگراست. نگاهی که مهاجر را نه به چشم انسان، که بهمثابه یک دردسر حاشیهای میبیند؛ مزاحمی که اگر نباشد، نظم جهان بهتر پیش میرود.
همنشینیهایی با بار نمادین
امروز همان «مجتبی نوروزی»، در رسانهی تحت مدیریتش (ایراف)، با ژست حمایت از مهاجران در کنار چهرههایی چون «حسام سلامت» و «آرش نصراصفهانی» قرار داده؛ فعالانی که بهواسطهی مواضعشان در دفاع از حقوق مهاجران افغانستانی هزینه دادهاند. اما این همنشینیها، بیشتر به استفاده از سرمایهی رنج دیگران برای ساختن جایگاه شخصی شباهت دارد. از بیرون، تصویر فردی شکل میگیرد که از دو سوی ماجرا بهره میبرد؛ هم از زبان مهاجران برای کسب اعتبار رسانهای استفاده میکند و هم از روابط پنهان با مهاجرستیزان برای تثبیت موقعیت خود در ساختار رسمی تغذیه میشود.
حافظهی جمعی، انتخابگر است
چهرهی امروز برخی افراد، تنها بخشی از روایت آنهاست؛ کسانی که سالهایی را در موقعیتهای رسمی فرهنگی – چه در داخل و چه آنسوی مرزها – سپری کردهاند. اما در دل همین موقعیتها، بهجای ساختن فرصتهای برابر، گاه زمزمههایی از اولویتدادن به روابط خاص، شکلگیری حلقههای بسته و استفادهی نابرابر از قدرت شنیده شده است.
در بخشی از جامعهی مهاجر، تجربههایی تلخ اما ناگفته وجود دارد؛ تجربههایی که به صراحت بیان نمیشوند، اما در گفتوگوهای درگوشی، در تردیدهای تکرارشونده و در نگاههای پرهیزآمیز، نشانههایی از خود به جا گذاشتهاند.
این حافظهی جمعی، رفتارهای امروز را نه در خلأ، بلکه در ادامهی الگویی میبیند از چهرههایی که با نقاب همدلی نزدیک میشوند، اعتماد میسازند، وانمود به حمایت میکنند، اما در لحظههایی که قدرت نابرابر است و طرف مقابل بیپناه، مرزهایی را جابهجا میکنند؛ چنان آهسته و با نقاب، که چیزی برای گفتن باقی نمیماند، جز زخمی که با قربانی میماند.
پرسش جدی اینجاست: آیا این حمایتهای رسانهای، برآمده از دغدغهای واقعی است، یا بخشی از سازوکار تثبیت جایگاهی خاص؟ جایگاهی که در آن، روایت مهاجران نه برای تغییر، بلکه برای مشروعیتبخشی به چهرهها مصرف میشود و تکرار الگوهایی را ممکن میسازد که اغلب پشت عناوین فریبنده پنهان میکنند.
سکوتی که خنثی نیست
در نهایت، آنچه دیده میشود، بازنماییهای احساسی و گزینش است که به جای نقد سازوکارهای تبعیض، چهرهای معتدل از خشونت ساختاری ارائه میدهد؛ تلاشی که بدون به چالش کشیدن نابرابریهای نهادینه و ساختاری، بیش از آنکه حامی باشد، نقش مسکن را بازی میکند. این سکوت و روایتگری انتخابی، نه نشانهی بیطرفی، که بخشی از همان سازوکاری است که مهاجران را به حاشیه میراند و در وضعیت تحمل مشروط نگه میدارد.
شاید اکنون زمان آن رسیده باشد که میان صدای واقعی و روایتهای بازاری، مرزی روشن بکشیم. بینیاز از هیاهو، فقط با دقت و با تکیه بر حافظهای که فراموش نکرده است.
https://ensafnews.com/600088/
@ensafnews
حمید انوری، انصاف نیوز: در فضای پیچیدهی رسانهای ایران، گاه چهرههایی ظاهر میشوند که تلاش میکنند میان دو قطب متضاد حرکت کنند: از یک سو ژست همدلی با اقلیتها و از سوی دیگر، نزدیکی و همنشینی با نهادهایی که خود بخشی از سازوکارهای تبعیضاند. «مجتبی نوروزی»، یکی از نمونههای پررنگ این وضعیت دوگانه است؛ چهرهای که در ظاهر، زبان به دفاع از مهاجران میگشاید، اما سبک روایت و بعضا سکوتهای معنادارش، پرسشهایی جدی دربارهی صداقت و انگیزهاش پیش میکشد.
روایتهایی که نیمهتمام میمانند
در سالهایی که سیاستهای طرد، برخوردهای خیابانی و تبعیضهای نهادمند علیه مهاجران افزایش یافته بود، «ایراف» رسانه وابسته به او کمتر به ریشههای ساختاری این وضعیت پرداخت. تمرکز اغلب گزارشها بر بعد فرهنگی، احساسی و روایی مهاجرت بود؛ انسانهایی که جدا از بستر خشونتزا و تصمیمات نابرابر به تصویر کشیده میشدند. نتیجه، نمایی است عاطفی و بیزمینه از رنج مهاجران؛ بیآنکه پرسشی از چرایی تداوم این رنج در دل سیاستگذاریها مطرح شود.
مواجههای که سوالبرانگیز بود
در سال ۱۳۹۶، زمانی که بهعنوان خبرنگار انصاف نیوز با نوروزی درباره تهیه گزارشی در مورد افغانستانیها تماس گرفتم، بهجای استقبال، پرسشی سرد و تعیینکننده مطرح کرد: «میخوای درباره مردم افغانستان بنویسی یا مهاجران؟» وقتی پاسخ دادم تمرکز روی مهاجران است، گفت: «نباید بهشون توجه کنی… اعتراضهایی هم میکنند که مهم نیست، جدی نگیر.»
این مکالمه، برای کسانی که که تجربهی تبعیض و طرد را زیسته، چنین پاسخی فقط یک بیاعتنایی ساده نیست؛ ترجمان نوعی نگاه عمیقا حذفگراست. نگاهی که مهاجر را نه به چشم انسان، که بهمثابه یک دردسر حاشیهای میبیند؛ مزاحمی که اگر نباشد، نظم جهان بهتر پیش میرود.
همنشینیهایی با بار نمادین
امروز همان «مجتبی نوروزی»، در رسانهی تحت مدیریتش (ایراف)، با ژست حمایت از مهاجران در کنار چهرههایی چون «حسام سلامت» و «آرش نصراصفهانی» قرار داده؛ فعالانی که بهواسطهی مواضعشان در دفاع از حقوق مهاجران افغانستانی هزینه دادهاند. اما این همنشینیها، بیشتر به استفاده از سرمایهی رنج دیگران برای ساختن جایگاه شخصی شباهت دارد. از بیرون، تصویر فردی شکل میگیرد که از دو سوی ماجرا بهره میبرد؛ هم از زبان مهاجران برای کسب اعتبار رسانهای استفاده میکند و هم از روابط پنهان با مهاجرستیزان برای تثبیت موقعیت خود در ساختار رسمی تغذیه میشود.
حافظهی جمعی، انتخابگر است
چهرهی امروز برخی افراد، تنها بخشی از روایت آنهاست؛ کسانی که سالهایی را در موقعیتهای رسمی فرهنگی – چه در داخل و چه آنسوی مرزها – سپری کردهاند. اما در دل همین موقعیتها، بهجای ساختن فرصتهای برابر، گاه زمزمههایی از اولویتدادن به روابط خاص، شکلگیری حلقههای بسته و استفادهی نابرابر از قدرت شنیده شده است.
در بخشی از جامعهی مهاجر، تجربههایی تلخ اما ناگفته وجود دارد؛ تجربههایی که به صراحت بیان نمیشوند، اما در گفتوگوهای درگوشی، در تردیدهای تکرارشونده و در نگاههای پرهیزآمیز، نشانههایی از خود به جا گذاشتهاند.
این حافظهی جمعی، رفتارهای امروز را نه در خلأ، بلکه در ادامهی الگویی میبیند از چهرههایی که با نقاب همدلی نزدیک میشوند، اعتماد میسازند، وانمود به حمایت میکنند، اما در لحظههایی که قدرت نابرابر است و طرف مقابل بیپناه، مرزهایی را جابهجا میکنند؛ چنان آهسته و با نقاب، که چیزی برای گفتن باقی نمیماند، جز زخمی که با قربانی میماند.
پرسش جدی اینجاست: آیا این حمایتهای رسانهای، برآمده از دغدغهای واقعی است، یا بخشی از سازوکار تثبیت جایگاهی خاص؟ جایگاهی که در آن، روایت مهاجران نه برای تغییر، بلکه برای مشروعیتبخشی به چهرهها مصرف میشود و تکرار الگوهایی را ممکن میسازد که اغلب پشت عناوین فریبنده پنهان میکنند.
سکوتی که خنثی نیست
در نهایت، آنچه دیده میشود، بازنماییهای احساسی و گزینش است که به جای نقد سازوکارهای تبعیض، چهرهای معتدل از خشونت ساختاری ارائه میدهد؛ تلاشی که بدون به چالش کشیدن نابرابریهای نهادینه و ساختاری، بیش از آنکه حامی باشد، نقش مسکن را بازی میکند. این سکوت و روایتگری انتخابی، نه نشانهی بیطرفی، که بخشی از همان سازوکاری است که مهاجران را به حاشیه میراند و در وضعیت تحمل مشروط نگه میدارد.
شاید اکنون زمان آن رسیده باشد که میان صدای واقعی و روایتهای بازاری، مرزی روشن بکشیم. بینیاز از هیاهو، فقط با دقت و با تکیه بر حافظهای که فراموش نکرده است.
https://ensafnews.com/600088/
@ensafnews
انصاف نیوز
پشت نقاب حمایت: مجتبی نوروزی و دوگانهی همدلی و فرصتطلبی
حمید انوری، انصاف نیوز: در فضای پیچیدهی رسانهای ایران، گاه چهرههایی ظاهر میشوند که تلاش میکنند میان دو قطب متضاد حرکت کنند: از یک سو ژست همدلی با اقلیتها و از سوی دیگر، نزدیکی و همنشینی با نهادهایی که خود بخشی از سازوکارهای تبعیضاند. «مجتبی نوروزی»،…
❤3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥ادعای وزیر اقتصاد دولت رئیسی: در دولت روحانی، سپاه برای آزمایش موشک هایپرسونیک، مجبور شد که زمینهای پادگانهای مربوط به هوا و فضا را بفروشد
[اعتماد]
@ensafnews
[اعتماد]
@ensafnews
👎7😐2👍1😢1🙈1
انصاف نیوز
🎥ادعای وزیر اقتصاد دولت رئیسی: در دولت روحانی، سپاه برای آزمایش موشک هایپرسونیک، مجبور شد که زمینهای پادگانهای مربوط به هوا و فضا را بفروشد [اعتماد] @ensafnews
➖پاسخ آشنا و نوبخت به ادعای خاندوزی دربارهی سپاه
حسام الدین آشنا دربارهی ادعای خاندوزی که گفته «سپاه در دولت دوازدهم برای آزمایش موشکی مجبور به فروش زمینهایش شد»، گفته مستنداتتان را ارائه کنید و نوبخت هم در این باره خطاب به خاندوزی گفت: اگر از سردار دهقان بپرسید کذب اظهارات ایشان را اظهار خواهند کرد.
محمدباقر نوبخت، معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان برنامه دولت دوازدهم به خبرنگار انصاف نیوز گفت: ضمن دروغ بودن ادعای آقای خاندوزی كه نگفتند كدام سردار نظامی چنين مطلب نادرستی را به ايشان منعكس نمودهاند، برای راستی آزمايی از سردار دهقان، امير حاتمی و مسئولين بودجه سپاه سوال شود تا نه تنها كذب اظهارات آقای خاندوزی اعلام شود بلكه از مساعدتهای ويژه و كمنظير دولتهای يازدهم و دوازدهم در خصوص توان دفاعی و موشكی توضيح داده خواهد شد.
حسامالدین آشنا، رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک دولت دوازدهم نیز در واکنش به این مصاحبهی خاندوزی، به خبرنگار انصاف نیوز گفت: مستنداتشان را ارائه کنند. آنچه در دسترس عموم هست این است که سال ۸۸ از آقا تقاضا کردند مقداری از زمینها را برای تحقیقات بفروشند. اینکه ربطش به دولت دوازدهم چیست را نمیدانم!
https://ensafnews.com/600143
[انصاف نیوز]
@ensafnews
حسام الدین آشنا دربارهی ادعای خاندوزی که گفته «سپاه در دولت دوازدهم برای آزمایش موشکی مجبور به فروش زمینهایش شد»، گفته مستنداتتان را ارائه کنید و نوبخت هم در این باره خطاب به خاندوزی گفت: اگر از سردار دهقان بپرسید کذب اظهارات ایشان را اظهار خواهند کرد.
محمدباقر نوبخت، معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان برنامه دولت دوازدهم به خبرنگار انصاف نیوز گفت: ضمن دروغ بودن ادعای آقای خاندوزی كه نگفتند كدام سردار نظامی چنين مطلب نادرستی را به ايشان منعكس نمودهاند، برای راستی آزمايی از سردار دهقان، امير حاتمی و مسئولين بودجه سپاه سوال شود تا نه تنها كذب اظهارات آقای خاندوزی اعلام شود بلكه از مساعدتهای ويژه و كمنظير دولتهای يازدهم و دوازدهم در خصوص توان دفاعی و موشكی توضيح داده خواهد شد.
حسامالدین آشنا، رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک دولت دوازدهم نیز در واکنش به این مصاحبهی خاندوزی، به خبرنگار انصاف نیوز گفت: مستنداتشان را ارائه کنند. آنچه در دسترس عموم هست این است که سال ۸۸ از آقا تقاضا کردند مقداری از زمینها را برای تحقیقات بفروشند. اینکه ربطش به دولت دوازدهم چیست را نمیدانم!
https://ensafnews.com/600143
[انصاف نیوز]
@ensafnews
انصاف نیوز
پاسخ آشنا و نوبخت به ادعای خاندوزی دربارهی سپاه
حسام الدین آشنا دربارهی ادعای خاندوزی که گفته «سپاه در دولت دوازدهم برای آزمایش موشکی مجبور به فروش زمینهایش شد»، گفته مستنداتتان را ارائه کنید و نوبخت هم در این باره خطاب به خاندوزی گفت: اگر از سردار دهقان بپرسید کذب اظهارات ایشان را اظهار خواهند کرد.…
👍7❤3
➖ ۴۵۰ فعال داخل و خارج کشور «ایران اینترنشنال» را تحریم کردند
بیش از ۴۵۰ تن از فعالان رسانهای، اجتماعی و سیاسیِ داخل و خارج کشور در تحریم شبکهی «ایران اینترنشنال» بیانیه ای صادر کردند.
به گزارش شفقنا، متن بیانیه به این شرح است:
رسانهها بخش مهمی از زندگی امروز ما را میسازند و معمولا برشی از طیف مخاطبان جامعه را در نظر دارند و روایت آنها را از تحولات بیان میکنند. در نیم قرن اخیر بعد از انقلاب، رسانههای فارسی خارج از کشور درصدد بودهاند که جای «رسانهی ملی» را بگیرند، که مردم ایران از آن شوربختانه محروم بودهاند، و با همگان صحبت کنند ــــ گرچه تنوع گرایشهای ایرانیان دیگر چنین امکانی به یک رسانه نمیدهد که رسانهی همگان باشد. بنابراین بهتدریج گرایشهای سیاسی معینی در این رسانهها بروز یافته و حاکم شده که عمدتا بیانگر آرای بخشی از اپوزیسیون ایرانی و مواضع تأمینکنندگان مالی این رسانهها است. در تحولات رسانهای چند سال اخیر شماری از این رسانهها به راست افراطی گرایش پیدا کردهاند که با ظهور ترامپیسم همزمان بوده است.
تاریخ هم بارها نشان داده که ابزار اطلاعرسانی، اگر بیپروا و مسئولیتناپذیر باشد، میتواند محور جنگ و آشوب شود. در سال ۱۸۹۸ ویلیام راندولف هرست، سرمایهدار و ناشر مطبوعات آمریکا گفت: «تو اخبار را بساز، من جنگ را برایت میسازم». امروز، رسانههایی چون «ایران اینترنشنال» در راستای ایرانویرانگری به ابزاری در دست پروژههای جنگ روانی دشمنان ایران بدل شدهاند. شواهد متعددی وجود دارد که نشان میدهد شبکهی «ایران اینترنشنال» از آغاز فعالیت خود نقش فعالی در جنگ روانی راست افراطی علیه ایران ایفا کرده و امروز دست در دست متجاوزان به وطن دارد.
در تجاوز اخیر اسرائیل و آمریکا علیه ایران (از ۱۳ تا ۲۴ ژوئن ۲۰۲۵ میلادی) شبکهی «ایران اینترنشنال» آشکارا، ثابتقدم و تمامقد در جبههی رسانهای دشمنان ایرانزمین ایستاد و به تریبون تبلیغات جنگی اسرائیل-آمریکا علی ایران بدل شد. پوشش یکجانبه و ایرانستیزانه از حملات اسرائیل-آمریکا از سوی این شبکه با زبان خبری تحریکآمیز و آمیخته به دروغ، کژاطلاعات، خبرسازی و بزرگنمایی به سود دشمن نشان داد که هدف این شبکه نه اطلاعرسانی بیطرفانه و حرفهای که تشدید فضای روانی و تضعیف روحیهی ملی در ایران است.
در جریان جنگ اخیر، «ایران اینترنشنال» با نفی تجاوز اسرائیل به ایران و قباحتزدایی از این تجاوز آشکار نظامی به اهداف روانی دشمنان ایران کمک عیان کرد. هر بار که اسرائیل به ایران تجاوز نظامی میکرد شبکهی «ایران اینترنشنال» این حمله را در قاب «حملهی اسرائیل به جمهوری اسلامی» بیان میکرد و هربار ایران به حملات اسرائیل پاسخ میداد این شبکه آن را در قاب «حملهی ایران به اسرائیل» صورتبندی میکرد. این شبکه با انتشار اخبار نادرست دربارهی تلفات نظامی ایران و ادعاهای بیپایه دربارهی شکست کشور تلاش کرد فضای یأس و تردید را در جامعهی ایرانی دامن زند.
«ایران اینترنشنال» که سابقهای چندساله در جهتدهی اخبار، تحریف واقعیت و اعطای تریبون به گروههایی با سابقهی تروریستی دارد به اتاق جنگ روانی و عملیات شناختی دشمنان ایران بدل شده است. فراموش نکردهایم که در جریان حملهی تروریستی اهواز، این شبکه به صورت زنده با یکی از اعضای گروه الاحوازیه، که مسئولیت حملهی تروریستی را به عهده گرفته بود، مصاحبه کرد؛ اقدامی که واکنش منفی افکار عمومی ایرانی و حتی بررسی حقوقی آفکام (Ofcom) را به دنبال داشت. در جریان تجاوز نظامی اسرائیل علیه ایران نیز موارد متعددی از ترویج خشونت در این شبکه پخش شد که قابلیت تعقیب حقوقی دارد.
گردش به راست افراطی در این رسانه بهتدریج آشکار شد و گرچه گفته میشد برخی کشورهای عربی تأمین مالی آن را برعهده دارند امروزه تمامقد در خدمت اهداف تبلیغاتی اسرائیل قرار گرفته است. معلوم نبودن منابع مالی این شبکه و ایجاد ابهام عمدی در این باب از طرف مدیران «ایران اینترنشنال» این شبکه را به رسانهای غیرشفاف بدل کرده که تنها ایرانستیزی آن شفاف است.
ما جمعی از فعالان رسانهای، اجتماعی و سیاسیِ داخل و خارج ایران، از همهی روزنامهنگاران، تحلیلگران و کنشگران مستقل و ایراندوست میخواهیم همکاری خود را با رسانهی «ایران اینترنشنال» – حتی در حد مصاحبه و یادداشت – قطع کنند، همکاری با رسانهای که زیر نام ایران به ایرانستیزی مشغول است و در بزنگاهِ خطر نقش خود را در همسویی با دشمنان ایرانزمین آشکار کرده است.
ایران وطن همهی ماست. اگر رسانهای به جای خبررسانیِ مسئولانه و حرفهای تفرقه بیندازد، نفرت بپراکند و توجیهگر ویرانگری ایران شود، همکاری با آن همانا پشت کردن به وطن کهن ما ایران است.
اسامی در لینک:
https://ensafnews.com/600027
@ensafnews
بیش از ۴۵۰ تن از فعالان رسانهای، اجتماعی و سیاسیِ داخل و خارج کشور در تحریم شبکهی «ایران اینترنشنال» بیانیه ای صادر کردند.
به گزارش شفقنا، متن بیانیه به این شرح است:
رسانهها بخش مهمی از زندگی امروز ما را میسازند و معمولا برشی از طیف مخاطبان جامعه را در نظر دارند و روایت آنها را از تحولات بیان میکنند. در نیم قرن اخیر بعد از انقلاب، رسانههای فارسی خارج از کشور درصدد بودهاند که جای «رسانهی ملی» را بگیرند، که مردم ایران از آن شوربختانه محروم بودهاند، و با همگان صحبت کنند ــــ گرچه تنوع گرایشهای ایرانیان دیگر چنین امکانی به یک رسانه نمیدهد که رسانهی همگان باشد. بنابراین بهتدریج گرایشهای سیاسی معینی در این رسانهها بروز یافته و حاکم شده که عمدتا بیانگر آرای بخشی از اپوزیسیون ایرانی و مواضع تأمینکنندگان مالی این رسانهها است. در تحولات رسانهای چند سال اخیر شماری از این رسانهها به راست افراطی گرایش پیدا کردهاند که با ظهور ترامپیسم همزمان بوده است.
تاریخ هم بارها نشان داده که ابزار اطلاعرسانی، اگر بیپروا و مسئولیتناپذیر باشد، میتواند محور جنگ و آشوب شود. در سال ۱۸۹۸ ویلیام راندولف هرست، سرمایهدار و ناشر مطبوعات آمریکا گفت: «تو اخبار را بساز، من جنگ را برایت میسازم». امروز، رسانههایی چون «ایران اینترنشنال» در راستای ایرانویرانگری به ابزاری در دست پروژههای جنگ روانی دشمنان ایران بدل شدهاند. شواهد متعددی وجود دارد که نشان میدهد شبکهی «ایران اینترنشنال» از آغاز فعالیت خود نقش فعالی در جنگ روانی راست افراطی علیه ایران ایفا کرده و امروز دست در دست متجاوزان به وطن دارد.
در تجاوز اخیر اسرائیل و آمریکا علیه ایران (از ۱۳ تا ۲۴ ژوئن ۲۰۲۵ میلادی) شبکهی «ایران اینترنشنال» آشکارا، ثابتقدم و تمامقد در جبههی رسانهای دشمنان ایرانزمین ایستاد و به تریبون تبلیغات جنگی اسرائیل-آمریکا علی ایران بدل شد. پوشش یکجانبه و ایرانستیزانه از حملات اسرائیل-آمریکا از سوی این شبکه با زبان خبری تحریکآمیز و آمیخته به دروغ، کژاطلاعات، خبرسازی و بزرگنمایی به سود دشمن نشان داد که هدف این شبکه نه اطلاعرسانی بیطرفانه و حرفهای که تشدید فضای روانی و تضعیف روحیهی ملی در ایران است.
در جریان جنگ اخیر، «ایران اینترنشنال» با نفی تجاوز اسرائیل به ایران و قباحتزدایی از این تجاوز آشکار نظامی به اهداف روانی دشمنان ایران کمک عیان کرد. هر بار که اسرائیل به ایران تجاوز نظامی میکرد شبکهی «ایران اینترنشنال» این حمله را در قاب «حملهی اسرائیل به جمهوری اسلامی» بیان میکرد و هربار ایران به حملات اسرائیل پاسخ میداد این شبکه آن را در قاب «حملهی ایران به اسرائیل» صورتبندی میکرد. این شبکه با انتشار اخبار نادرست دربارهی تلفات نظامی ایران و ادعاهای بیپایه دربارهی شکست کشور تلاش کرد فضای یأس و تردید را در جامعهی ایرانی دامن زند.
«ایران اینترنشنال» که سابقهای چندساله در جهتدهی اخبار، تحریف واقعیت و اعطای تریبون به گروههایی با سابقهی تروریستی دارد به اتاق جنگ روانی و عملیات شناختی دشمنان ایران بدل شده است. فراموش نکردهایم که در جریان حملهی تروریستی اهواز، این شبکه به صورت زنده با یکی از اعضای گروه الاحوازیه، که مسئولیت حملهی تروریستی را به عهده گرفته بود، مصاحبه کرد؛ اقدامی که واکنش منفی افکار عمومی ایرانی و حتی بررسی حقوقی آفکام (Ofcom) را به دنبال داشت. در جریان تجاوز نظامی اسرائیل علیه ایران نیز موارد متعددی از ترویج خشونت در این شبکه پخش شد که قابلیت تعقیب حقوقی دارد.
گردش به راست افراطی در این رسانه بهتدریج آشکار شد و گرچه گفته میشد برخی کشورهای عربی تأمین مالی آن را برعهده دارند امروزه تمامقد در خدمت اهداف تبلیغاتی اسرائیل قرار گرفته است. معلوم نبودن منابع مالی این شبکه و ایجاد ابهام عمدی در این باب از طرف مدیران «ایران اینترنشنال» این شبکه را به رسانهای غیرشفاف بدل کرده که تنها ایرانستیزی آن شفاف است.
ما جمعی از فعالان رسانهای، اجتماعی و سیاسیِ داخل و خارج ایران، از همهی روزنامهنگاران، تحلیلگران و کنشگران مستقل و ایراندوست میخواهیم همکاری خود را با رسانهی «ایران اینترنشنال» – حتی در حد مصاحبه و یادداشت – قطع کنند، همکاری با رسانهای که زیر نام ایران به ایرانستیزی مشغول است و در بزنگاهِ خطر نقش خود را در همسویی با دشمنان ایرانزمین آشکار کرده است.
ایران وطن همهی ماست. اگر رسانهای به جای خبررسانیِ مسئولانه و حرفهای تفرقه بیندازد، نفرت بپراکند و توجیهگر ویرانگری ایران شود، همکاری با آن همانا پشت کردن به وطن کهن ما ایران است.
اسامی در لینک:
https://ensafnews.com/600027
@ensafnews
انصاف نیوز
۴۵۰ فعال داخل و خارج کشور «ایران اینترنشنال» را تحریم کردند
بیش از ۴۵۰ تن از فعالان رسانهای، اجتماعی و سیاسیِ داخل و خارج کشور در تحریم شبکهی «ایران اینترنشنال» بیانیه ای صادر کردند. به گزارش شفقنا، متن بیانیه به این شرح است: رسانهها بخش مهمی از زندگی امروز ما را میسازند و معمولا برشی از طیف مخاطبان جامعه را…
👏13❤6👍3👎1
🎥 بازگشت ویدیوهای صدادار
انصاف نیوز: بر خلاف دولت قبل که بیش از یک سال و نیم ویدیوهای حاشیهی دیدارهای وزیر خارجه را بدون صدا منتشر میکرد، وزارت خارجه در دولت جدید این ویدیوها را معمولا باصدا منتشر میکند.
بیصدا کردن ویویوها در دولت قبل، پس از حاشیهدار شدن بعضی از آنها صورت گرفته بود.
@ensafnews
انصاف نیوز: بر خلاف دولت قبل که بیش از یک سال و نیم ویدیوهای حاشیهی دیدارهای وزیر خارجه را بدون صدا منتشر میکرد، وزارت خارجه در دولت جدید این ویدیوها را معمولا باصدا منتشر میکند.
بیصدا کردن ویویوها در دولت قبل، پس از حاشیهدار شدن بعضی از آنها صورت گرفته بود.
@ensafnews
❤8👍2👎2
Forwarded from انصاف نیوز
فراخوان دوره آموزش خبرنگاری
/ تابستان ۱۴۰۴ - انصاف نیوز /
▫️ رایگان
▫️ طول دوره: ۲۳ تیر تا ۳ شهریور
⏰ زمان کلاس: دوشنبهها ساعت ۶ عصر
📍مکان: دفتر انصاف، تهران - خیابان ایتالیا
📲 برای ثبت نام به این شماره در تلگرام پیام بدهید: 09036930273
👈 این فراخوان را برای دیگران بفرستید!
▪️ توضیحی دربارهی دوره: انصاف نیوز از زمستان ۱۳۹۵ دورههای آموزشی برگزار میکند و تنها راه جذب نیرو در این رسانه، از میان کسانی است که این دورهها را گذرانده باشند. ضمنا همهی افرادی که نمره کافی را در آزمون پایان دوره بگذرانند، میتوانند به مدت سه ماه بهعنوان خبرنگار افتخاری فعالیت کنند.
@ensafnews
/ تابستان ۱۴۰۴ - انصاف نیوز /
▫️ رایگان
▫️ طول دوره: ۲۳ تیر تا ۳ شهریور
⏰ زمان کلاس: دوشنبهها ساعت ۶ عصر
📍مکان: دفتر انصاف، تهران - خیابان ایتالیا
📲 برای ثبت نام به این شماره در تلگرام پیام بدهید: 09036930273
👈 این فراخوان را برای دیگران بفرستید!
▪️ توضیحی دربارهی دوره: انصاف نیوز از زمستان ۱۳۹۵ دورههای آموزشی برگزار میکند و تنها راه جذب نیرو در این رسانه، از میان کسانی است که این دورهها را گذرانده باشند. ضمنا همهی افرادی که نمره کافی را در آزمون پایان دوره بگذرانند، میتوانند به مدت سه ماه بهعنوان خبرنگار افتخاری فعالیت کنند.
@ensafnews
❤4👍1👻1👀1
➖ دو بال پیروزی
دکتر محمدعلی عبداللهی، استاد فلسفه دانشگاه تهران، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
پیش از این در یادداشتی کوتاه بر اهمیت عنصر وطن (همچون یکی از نمادهای هویت جمعی) تاکید کرده بودم. بعضی از استادان و دانشوران گرامی که از بختِ سعدِ نگارنده به دیده اعتبار در یادداشتهای گاه و بیگاه مینگرند چنین برداشته بودند که نگارنده از عنصر فرهنگ دینی (هویت دینی ایرانیان) غفلت کرده است.
برای آنکه نور بیشتری بر مسئله بتابد نکتههای زیر را یاد داشت میکنم:
۱. جنگی که اکنون درگرفته است، در حقیقت، جنگ میان پذیرفتن و نپذیرفتن نظمِ جدید جهان است. کسی که صورت مسئله را به امری صرفاً موشکی ویا هستهای فرو میکاهد اهمیت تاریخ و سیاست را نادیده میگیرد. نظم جدیدی که غرب از پی عصرِ جدید پیشنهاده، نظمی همه یا هیچ است. اساساً دیگری را برنمی تابد. این نظم ظاهری فریبا، شسته ورفته دارد اما باطنی تمامت خواه. تنها با جنگ و خشونت استوار میشود. برای استقرار آن هر وسیله ای مجاز شمرده میشود.
هر چیز و هرکس هرچه و هرکه باشد اگر بخواهد نظم جدید جهان را نپذیرد یا با آن سرِ ناسازگاری داشته باشد به هرصورتِ ممکن حتا با خشنترین وجه باید از بین برود یا سر جای خود بنشیند. گویی جز هضم در این نظم چارهای دیگر نیست.
۲. نظم جدید پیچیده و چند وجهی است. یکی از وجوه شگفت آن همین است که در لایه ظاهر بر ایدئولوژی میشورد، در باطن اما مشروعیت خود را با بدترین صورت ایدئولوژی میخواهد بر کرسی بنشاند. ایدئولوژیِ پنهان در پسِ نظم جدید از بدترین نوع آن است زیرا به هیچ معیاری بیرون از خود مقید نیست. این چه مغالطه آشکاری است که غرب برای فهمِ درستی و نادرستی این نظم، ما را به معیارهای خود ساخت ارجاع میدهد. این یعنی بی معیاری.
دو نکتهٔ پیش گفته زمینه را برای فهم این مسئله هموار میکند که ایران اکنون در برابر غربِ سیاسی در جنگ سرنوشت و وجودی به سر میبرد. وجودِ ایرانِ قدرتمند همان دیگری است که نظم جدید را به سبک خود به چالش میکشد پس باید از بین برود، تجزیه شود و یا ناتوان در گوشه ای حذف و هضم گردد.
صورت مسئله همین است. مبادا که ما را سرگرم دوگانههای حیدری نعمتی کنند. در نظمِ جدید، ملتها بر سرِ دوگانههای کاذب قرار میگیرند تا به دوپاره تقسیم شوند. با یکدیگر دراوفتند واز دشمنِ مشترک خود غفلت کنند.
۳. مردم ایران که تجربه زیسته هشت سال جنگ را در کارنامه درخشان خوددارند به خوبی با عناصر پیروزی ساز در جنگ آشنایند. دوگانه هویت ملی و هویت دینی نه اکنون که از همان زمان دفاع مقدس هشت ساله ذهنها را به خود مشغول داشته است.
بیایید صورت مسئله را دقیقتر طرح کنیم. به دو مثال زیر توجه کنید:
۱. دو روی سکه.
سکه دو رو دارد. پرسش از تقدم این روی سکه بر روی دیگر به ظاهر هم پرسشی هستی شناختی است و هم هنجاری. مخاطبِ این پرسش اما بی درنگ میفهمد که پرسش اساساً نادرست است. سکه با دو رویش سکه است. پرسش از تقدم و تاخر یکی بر دیگری پرسشی انحرافی است.
۲. بال عقاب.
عقاب برای پرواز دو بال دارد. پرسش از اهمیت یا اولویت بال چپ و یا بال راست پرسشی انحرافی است. عقاب، عقاب است، پرواز میکند چون دو بال دارد.
این دو مثال هرچند وضع واقعیتهای طبیعی و جسمانی را انعکاس میدهند اما به فهم مسئلهٔ ما یاری میرسانند.
ایرانِ امروز به ادلهای که ریشه در ۱۴۰۰ سال تاریخ و فرهنگ دارد برساختهٔ دو بالِ هویت ملی و هویت دینی است . پرسش از تقدم یکی بر دیگری پرسشی گمراه کننده است. در ایران سکولارها و ملی گرا ها در هیئت های مذهبی زیر یک بیرق سینه میزنند و اشک میریزند. چنین ملتی هرگز در دام دوگانه ایران یا اسلام نمیافتد. سنجش وضع امروز ما با ملی گرایی اعراب به رهبری جمال عبدالناصر از اساس نادرست است. کسی که دست به چنین قیاسی می زند بی گمان ایران را نمیشناسد.
سخن اصلی همین است که هویت ملی و هویت دینی مانند دو بال پیروزی عمل میکنند. تحویل بردن یکی به دیگری با امر واقع تاریخی ما ناسازگار است. دوگانهای در کار نیست. هرچه هست ایران است که هویت آن از دو عنصر تشکیل شده و روح جمعی ایرانیان را میسازد.
https://ensafnews.com/599967
@ensafnews
دکتر محمدعلی عبداللهی، استاد فلسفه دانشگاه تهران، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
پیش از این در یادداشتی کوتاه بر اهمیت عنصر وطن (همچون یکی از نمادهای هویت جمعی) تاکید کرده بودم. بعضی از استادان و دانشوران گرامی که از بختِ سعدِ نگارنده به دیده اعتبار در یادداشتهای گاه و بیگاه مینگرند چنین برداشته بودند که نگارنده از عنصر فرهنگ دینی (هویت دینی ایرانیان) غفلت کرده است.
برای آنکه نور بیشتری بر مسئله بتابد نکتههای زیر را یاد داشت میکنم:
۱. جنگی که اکنون درگرفته است، در حقیقت، جنگ میان پذیرفتن و نپذیرفتن نظمِ جدید جهان است. کسی که صورت مسئله را به امری صرفاً موشکی ویا هستهای فرو میکاهد اهمیت تاریخ و سیاست را نادیده میگیرد. نظم جدیدی که غرب از پی عصرِ جدید پیشنهاده، نظمی همه یا هیچ است. اساساً دیگری را برنمی تابد. این نظم ظاهری فریبا، شسته ورفته دارد اما باطنی تمامت خواه. تنها با جنگ و خشونت استوار میشود. برای استقرار آن هر وسیله ای مجاز شمرده میشود.
هر چیز و هرکس هرچه و هرکه باشد اگر بخواهد نظم جدید جهان را نپذیرد یا با آن سرِ ناسازگاری داشته باشد به هرصورتِ ممکن حتا با خشنترین وجه باید از بین برود یا سر جای خود بنشیند. گویی جز هضم در این نظم چارهای دیگر نیست.
۲. نظم جدید پیچیده و چند وجهی است. یکی از وجوه شگفت آن همین است که در لایه ظاهر بر ایدئولوژی میشورد، در باطن اما مشروعیت خود را با بدترین صورت ایدئولوژی میخواهد بر کرسی بنشاند. ایدئولوژیِ پنهان در پسِ نظم جدید از بدترین نوع آن است زیرا به هیچ معیاری بیرون از خود مقید نیست. این چه مغالطه آشکاری است که غرب برای فهمِ درستی و نادرستی این نظم، ما را به معیارهای خود ساخت ارجاع میدهد. این یعنی بی معیاری.
دو نکتهٔ پیش گفته زمینه را برای فهم این مسئله هموار میکند که ایران اکنون در برابر غربِ سیاسی در جنگ سرنوشت و وجودی به سر میبرد. وجودِ ایرانِ قدرتمند همان دیگری است که نظم جدید را به سبک خود به چالش میکشد پس باید از بین برود، تجزیه شود و یا ناتوان در گوشه ای حذف و هضم گردد.
صورت مسئله همین است. مبادا که ما را سرگرم دوگانههای حیدری نعمتی کنند. در نظمِ جدید، ملتها بر سرِ دوگانههای کاذب قرار میگیرند تا به دوپاره تقسیم شوند. با یکدیگر دراوفتند واز دشمنِ مشترک خود غفلت کنند.
۳. مردم ایران که تجربه زیسته هشت سال جنگ را در کارنامه درخشان خوددارند به خوبی با عناصر پیروزی ساز در جنگ آشنایند. دوگانه هویت ملی و هویت دینی نه اکنون که از همان زمان دفاع مقدس هشت ساله ذهنها را به خود مشغول داشته است.
بیایید صورت مسئله را دقیقتر طرح کنیم. به دو مثال زیر توجه کنید:
۱. دو روی سکه.
سکه دو رو دارد. پرسش از تقدم این روی سکه بر روی دیگر به ظاهر هم پرسشی هستی شناختی است و هم هنجاری. مخاطبِ این پرسش اما بی درنگ میفهمد که پرسش اساساً نادرست است. سکه با دو رویش سکه است. پرسش از تقدم و تاخر یکی بر دیگری پرسشی انحرافی است.
۲. بال عقاب.
عقاب برای پرواز دو بال دارد. پرسش از اهمیت یا اولویت بال چپ و یا بال راست پرسشی انحرافی است. عقاب، عقاب است، پرواز میکند چون دو بال دارد.
این دو مثال هرچند وضع واقعیتهای طبیعی و جسمانی را انعکاس میدهند اما به فهم مسئلهٔ ما یاری میرسانند.
ایرانِ امروز به ادلهای که ریشه در ۱۴۰۰ سال تاریخ و فرهنگ دارد برساختهٔ دو بالِ هویت ملی و هویت دینی است . پرسش از تقدم یکی بر دیگری پرسشی گمراه کننده است. در ایران سکولارها و ملی گرا ها در هیئت های مذهبی زیر یک بیرق سینه میزنند و اشک میریزند. چنین ملتی هرگز در دام دوگانه ایران یا اسلام نمیافتد. سنجش وضع امروز ما با ملی گرایی اعراب به رهبری جمال عبدالناصر از اساس نادرست است. کسی که دست به چنین قیاسی می زند بی گمان ایران را نمیشناسد.
سخن اصلی همین است که هویت ملی و هویت دینی مانند دو بال پیروزی عمل میکنند. تحویل بردن یکی به دیگری با امر واقع تاریخی ما ناسازگار است. دوگانهای در کار نیست. هرچه هست ایران است که هویت آن از دو عنصر تشکیل شده و روح جمعی ایرانیان را میسازد.
https://ensafnews.com/599967
@ensafnews
انصاف نیوز
دو بال پیروزی | محمدعلی عبداللهی
دکتر محمدعلی عبداللهی، استاد فلسفه دانشگاه تهران، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت: پیش از این در یادداشتی کوتاه بر اهمیت عنصر وطن (همچون یکی از نمادهای هویت جمعی) تاکید کرده بودم. بعضی از استادان و دانشوران گرامی که از بختِ سعدِ نگارنده…
❤12👀1
➖نقطهزنی دیپلماتیک پزشکیان | عباس موسایی
عباس موسایی، فعال سیاسی اصلاحطلب، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
مصاحبهی رئیس جمهور محترم کشورمان با تاکر کارلسون در آستانهی سفر ِ نتانیاهو به ایالات متحده برای همراه ساختن ِ بیش از پیش ترامپ برای جنایت در خاورمیانه، را می توان برآمده از درایت و هوشمندی آقای دکتر پزشکیان و مشاوران او در تبیین، ترسیم و تصویر ِ درست اوضاع برای مخاطب آمریکایی دانست.
پاتکی سریع، پاسخی درست و شفاف به پرسش ها و بر هم زدن ِ مبانی نظری ِ منتهی به همراه ساختن ِ ترامپ با نتانیاهو، به گونه ای که روایت ِ امنیتی سازی ِ برساختهی بی بی را نقش بر آب کرده و مخاطب را نسبت به ماهیت ِ جنگ طلبانه، متجاوزانه و وارونهنمای راست ِ افراطی ِ صهیونیستی، آگاه سازد. دکترپزشکیان در این گفت و گو به مخاطب ِ آمریکایی نشان داد که شعار ِ اول آمریکای ترامپ، دروغی بیش نیست و نتانیاهو ترامپ را نیز همچون سایر ِ روسای جمهور آمریکا به اختیار در آورده است.
رئیس جمهور همچنین ماهیت ِ ضد حقوقی، ضد مذاکره ای و غیر اصولی ِ آمریکا را برملا کرده و آمادگی برای شفاف سازی و مذاکره بر اساس ِ حقوق و قواعد بین المللی، علیرغم ِ خیانت ِ طرف ِ مقابل به دیپلماسی را با صدای رسا اعلام کرد، همچنانکه علیرغم ِ بازنمایی ِ رفتار نادرست آژانس بینالمللی انرژی اتمی و ترک فعل و وظیفهی قانونی در عدم ِ محکومیت حملهی متجاوز، بی تعهدی این نهاد نسبت به مسئولیت هایی که بر اساس آن شکل گرفته است را نمایان ساخت.
او ضمن اعلام آمادگی برای گفت و گو، عدم ِ اعتماد ِ شکل گرفته را متوجه ِ ایالات متحده به خاطر ِ چراغ سبز نشان دادن و همراهی با رژیم صهیونسیتی دانسته و فرصت را برای نشان دادن ِ ابعاد ِ انسانی تجاوز به ایران و به خاک و خون کشیدن ِ فرزندان ِ مظلوم ایران، غنیمت شمرده و تصویر سازی ِ نادرست و وارونهی رژیم متجاوز را به نیکی عیان کرد. نوع ِ مواجههی پزشکیان با کارلسون را می توان نقطه زنی ِ دیپلماتیک و مکمل ِ پاسخ ِ محکم ِ نیروهای مسلح به رژیم صهیونسیتی دانست . پاسخی بر آمده از فهمی عمیق از طراحی ِ راست ِ افراطی صهیونیستی که آقای دکتر پزشکیان با طرح ِ آن مهمترین شعار ِ انتخاباتی رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا یعنی «اول آمریکا» و نیز شعار ِ صلح طلبی ِ دونالد ترامپ را با سئوالات اساسی مواجه کرد.
پزشکیان برای مخاطب ِ آمریکایی توضیح داد که این نتانیاهو است که شعار ِ اول آمریکای ترامپ را به اول اسرائیل، استحاله و احاله داده است و از طرفی تجاوز رژیم صهیونسیتی به خاک ایران، بر خلاف ِ شعار ِ صلح طلبی ترامپ است. حمله به ایران به بهانهی تلاش برای ساخت سلاح هسته ای، دروغی نیست و «ناشی از بادی است که نتانیاهو در سر ترامپ انداخته است.»
البته این مواضع ِ شفاف و قاطع ِ آقای دکتر پزشکیان، نه تنها به مذاق ِ راست ِ افراطی ِ صهیونیستی خوش نیامده است که سایر ِ راست های افراطی (راست ِ افراطی ِ براندازی خواه و راست ِ افراطی ِ داخلی) را نیز به تکاپو برای تخریب ِ رئیس جمهور و دولت ِ ایشان، سوق داده است. راست های افراطی ِ استثناگرا در یک جا به هم می رسند؛ آنجایی که تدابیر و تصمیمات برای گذار به وضعیت ِ عادی را مشاهده کنند. راست های افراطی بحران زی اند، از این رو عبور از بحران به مثابه ِ گرفتن ِ فضای تنفس و زنده ماندن آن ها است.
پزشکیان با هوشمندی، اتحاد و انسجام ملی ِ برآمده از حس میهن دوستی و مقاومت در برابر ِ متجاوز را در راستای گذر از منازعه به دیپلماسی، هدایت نموده و خودآگاهی ملی ایرانیان را بعنوان مقدمهی غلبه بر جنگ افروزی های متجاوزان تعریف نموده است. این درجه از سیاست ورزی ِ ملی را باید بیش از پیش غنی سازی و به پیرنگی برای ترسیم ِ نقشه ی راه ِ عبور از جنگ و منازعه تبدیل کرد.
https://ensafnews.com/600259/
@ensafnews
عباس موسایی، فعال سیاسی اصلاحطلب، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
مصاحبهی رئیس جمهور محترم کشورمان با تاکر کارلسون در آستانهی سفر ِ نتانیاهو به ایالات متحده برای همراه ساختن ِ بیش از پیش ترامپ برای جنایت در خاورمیانه، را می توان برآمده از درایت و هوشمندی آقای دکتر پزشکیان و مشاوران او در تبیین، ترسیم و تصویر ِ درست اوضاع برای مخاطب آمریکایی دانست.
پاتکی سریع، پاسخی درست و شفاف به پرسش ها و بر هم زدن ِ مبانی نظری ِ منتهی به همراه ساختن ِ ترامپ با نتانیاهو، به گونه ای که روایت ِ امنیتی سازی ِ برساختهی بی بی را نقش بر آب کرده و مخاطب را نسبت به ماهیت ِ جنگ طلبانه، متجاوزانه و وارونهنمای راست ِ افراطی ِ صهیونیستی، آگاه سازد. دکترپزشکیان در این گفت و گو به مخاطب ِ آمریکایی نشان داد که شعار ِ اول آمریکای ترامپ، دروغی بیش نیست و نتانیاهو ترامپ را نیز همچون سایر ِ روسای جمهور آمریکا به اختیار در آورده است.
رئیس جمهور همچنین ماهیت ِ ضد حقوقی، ضد مذاکره ای و غیر اصولی ِ آمریکا را برملا کرده و آمادگی برای شفاف سازی و مذاکره بر اساس ِ حقوق و قواعد بین المللی، علیرغم ِ خیانت ِ طرف ِ مقابل به دیپلماسی را با صدای رسا اعلام کرد، همچنانکه علیرغم ِ بازنمایی ِ رفتار نادرست آژانس بینالمللی انرژی اتمی و ترک فعل و وظیفهی قانونی در عدم ِ محکومیت حملهی متجاوز، بی تعهدی این نهاد نسبت به مسئولیت هایی که بر اساس آن شکل گرفته است را نمایان ساخت.
او ضمن اعلام آمادگی برای گفت و گو، عدم ِ اعتماد ِ شکل گرفته را متوجه ِ ایالات متحده به خاطر ِ چراغ سبز نشان دادن و همراهی با رژیم صهیونسیتی دانسته و فرصت را برای نشان دادن ِ ابعاد ِ انسانی تجاوز به ایران و به خاک و خون کشیدن ِ فرزندان ِ مظلوم ایران، غنیمت شمرده و تصویر سازی ِ نادرست و وارونهی رژیم متجاوز را به نیکی عیان کرد. نوع ِ مواجههی پزشکیان با کارلسون را می توان نقطه زنی ِ دیپلماتیک و مکمل ِ پاسخ ِ محکم ِ نیروهای مسلح به رژیم صهیونسیتی دانست . پاسخی بر آمده از فهمی عمیق از طراحی ِ راست ِ افراطی صهیونیستی که آقای دکتر پزشکیان با طرح ِ آن مهمترین شعار ِ انتخاباتی رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا یعنی «اول آمریکا» و نیز شعار ِ صلح طلبی ِ دونالد ترامپ را با سئوالات اساسی مواجه کرد.
پزشکیان برای مخاطب ِ آمریکایی توضیح داد که این نتانیاهو است که شعار ِ اول آمریکای ترامپ را به اول اسرائیل، استحاله و احاله داده است و از طرفی تجاوز رژیم صهیونسیتی به خاک ایران، بر خلاف ِ شعار ِ صلح طلبی ترامپ است. حمله به ایران به بهانهی تلاش برای ساخت سلاح هسته ای، دروغی نیست و «ناشی از بادی است که نتانیاهو در سر ترامپ انداخته است.»
البته این مواضع ِ شفاف و قاطع ِ آقای دکتر پزشکیان، نه تنها به مذاق ِ راست ِ افراطی ِ صهیونیستی خوش نیامده است که سایر ِ راست های افراطی (راست ِ افراطی ِ براندازی خواه و راست ِ افراطی ِ داخلی) را نیز به تکاپو برای تخریب ِ رئیس جمهور و دولت ِ ایشان، سوق داده است. راست های افراطی ِ استثناگرا در یک جا به هم می رسند؛ آنجایی که تدابیر و تصمیمات برای گذار به وضعیت ِ عادی را مشاهده کنند. راست های افراطی بحران زی اند، از این رو عبور از بحران به مثابه ِ گرفتن ِ فضای تنفس و زنده ماندن آن ها است.
پزشکیان با هوشمندی، اتحاد و انسجام ملی ِ برآمده از حس میهن دوستی و مقاومت در برابر ِ متجاوز را در راستای گذر از منازعه به دیپلماسی، هدایت نموده و خودآگاهی ملی ایرانیان را بعنوان مقدمهی غلبه بر جنگ افروزی های متجاوزان تعریف نموده است. این درجه از سیاست ورزی ِ ملی را باید بیش از پیش غنی سازی و به پیرنگی برای ترسیم ِ نقشه ی راه ِ عبور از جنگ و منازعه تبدیل کرد.
https://ensafnews.com/600259/
@ensafnews
انصاف نیوز
نقطهزنی دیپلماتیک پزشکیان | عباس موسایی
عباس موسایی، فعال سیاسی اصلاحطلب، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت: مصاحبهی رئیس جمهور محترم کشورمان با تاکر کارلسون در آستانهی سفر ِ نتانیاهو به ایالات متحده برای همراه ساختن ِ بیش از پیش ترامپ برای جنایت در خاورمیانه، را می توان…
👍16❤7🤣7👎4👏1😁1👀1
❤32🤣9👏5👍3👻2💔1
➖رهبر ایران
سیدیاسر جبرائیلی، نویسندهی کتاب «روایت رهبری» گفت: تمامی مولفههایی که آیتالله خامنهای در سالهای اخیر در بیانات و اقدامات بر آن تاکید و اصرار داشته و دنبال کردهاند همگی در پی افزون کردن قدرت ایران بوده است. در اندیشهی رهبری امتزاج ملیت و مذهب، ایران و اسلام، دین و کشور را شاهد هستیم.
مهدی جامی، روزنامهنگار و نویسندهی ساکن خارج از ایران نیز دربارهی تغییر جایگاه رهبری از یک رهبر مذهبی به رهبری ملی به انصاف نیوز گفت: برای اظهارنظر در این باره زود است اما ممکن است با تغییر سیاستها به سمت حاکمیت ملی، این رهبری ملی نیز ظهور پیدا کند.
او در این باره در شبکهی اجتماعی ایکس نوشت: آقای خامنهای امروز وطن دوست نشده است. این حرفهای او از سال ۱۳۸۵ است که بهدرستی میگوید در جنگ دفاعی وطن و هویت ملی مرکزیت مییابد.
اشارهی آقای جامی به این سخنان رهبری است که در ۲۹ مهر ۱۳۸۵ در دیدار جمعی از رزمندگان جنگ بیان شده است:
به گزارش انصاف نیوز، در جریان جنگ ۱۲ روزهی اسرائیل و ایران روزهای پس از آتشبس، موضعگیریهای رهبری تمرکز واضحی بر مفهوم ایران به عنوان موضوع و هویت محوری ایرانیان داشت. موضوعی که در سالهای اخیر بیشتر از قبل نمود رسانهای یافته است و نگاهها به آیتالله خامنهای را به نقطهای فراتر از چارچوبهای ایدئولوژیک مرسوم برده است.
واکنشهای طیفهای مختلف به حضور ناگهانی رهبری در مراسم شب عاشورا در حسینیهی امام خمینی پس از غیبتی چند هفتهای و همینطور خواندن اشعاری در وصف ایران در این مراسم با خواست و تاکید آیت الله خامنهای تصویری تازه و متفاوت از این جایگاه را نشان داد.
آقای جبرائیلی بر این باور است که تاکید سالهای قبل رهبری بر مفهومی با عنوان اقتصاد ملی و همچنین حمایت از تولیدات داخلی ایرانی که ذیل سیاستهای اقتصاد مقاومتی است هم کاملاً وجوهی ملی دارند و میگوید: تمامی مولفههایی که ایشان در سالهای اخیر در بیانات و اقدامات و سیاستهای کلی بر آن تاکید داشتهاند، همگی در پی افزون کردن قدرت ایران بوده است.
نویسندهی کتاب «روایت رهبری» در مثالی دیگر از قرار داشتن رهبری در جایگاهی ملی گفت: آیتالله خامنهای سالها قبل گفته بودند که خلیج فارس یک مسئلهی صرفاً ملی نیست، بلکه یک مسئلهی مذهبی هم است. در نگاه ایشان تاکید بر نام خلیج فارس و حفظ و حراست از آن علاوه بر وجوه ملی، یک مسئلهی مذهبی است.
جبرائیلی اینطور نتیجه گرفت که در اندیشهی رهبری امتزاج ملیت و مذهب، ایران و اسلام، دین و کشور را شاهد هستیم. بر این اساس اگر نکتهای در حوزهی مذهب گفته میشود آوردههایی ملی دارد و بالعکس.
او ادامه داد: وجوه ملی و مذهبی جایگاه رهبری را نباید از هم جدا در نظر بگیریم. در اندیشهی آیت الله خامنهای اسلام برنامهی جامع زندگی است و صحبتهای ایشان دربارهی قوی شدن ایران ریشه در اسلام هم دارد.
اینطور به نظر میآید که در رفتارهای عملی، گفتمان سیاسی و حتی نمادهای فرهنگی، روند پررنگی از ملیسازی جایگاه رهبری در جریان است.
سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ، استمرار ملیگرایی و میهندوستی را برای تدوام همبستگی اجتماعی ضروری میداند.
با کنار هم قرار دادن نحوهی سیاستورزی و کنش رسانهای رهبری میتوان اینطور نتیجه گرفت که آیتالله خامنهای، بهویژه در سالهای اخیر و مشخصاً در دوران جنگ اسرائیل و ایران و آتشبس پس از آن عملاً در نقش رهبر ملی ایران ایفای نقش کرده و تصویری از این جایگاه در حال ساخته شدن است که رهبری را نه فقط در رأس نظام اسلامی، بلکه در رأس ایران مینشاند.
https://ensafnews.com/599914/
@ensafnews
سیدیاسر جبرائیلی، نویسندهی کتاب «روایت رهبری» گفت: تمامی مولفههایی که آیتالله خامنهای در سالهای اخیر در بیانات و اقدامات بر آن تاکید و اصرار داشته و دنبال کردهاند همگی در پی افزون کردن قدرت ایران بوده است. در اندیشهی رهبری امتزاج ملیت و مذهب، ایران و اسلام، دین و کشور را شاهد هستیم.
مهدی جامی، روزنامهنگار و نویسندهی ساکن خارج از ایران نیز دربارهی تغییر جایگاه رهبری از یک رهبر مذهبی به رهبری ملی به انصاف نیوز گفت: برای اظهارنظر در این باره زود است اما ممکن است با تغییر سیاستها به سمت حاکمیت ملی، این رهبری ملی نیز ظهور پیدا کند.
او در این باره در شبکهی اجتماعی ایکس نوشت: آقای خامنهای امروز وطن دوست نشده است. این حرفهای او از سال ۱۳۸۵ است که بهدرستی میگوید در جنگ دفاعی وطن و هویت ملی مرکزیت مییابد.
اشارهی آقای جامی به این سخنان رهبری است که در ۲۹ مهر ۱۳۸۵ در دیدار جمعی از رزمندگان جنگ بیان شده است:
«جنگ تهاجمی، حاکی از خوی تجاوزطلبی است؛ اما جنگ دفاعی اینطور نیست. جنگ تدافعی و دفاعی، محل بروز غیرت و تعصب و وفاداری عمیق انسانها به آرمانهایی است که به آنها پایبند است؛ حالا یا این آرمانها وطن است یا بالاتر از آن؛ یعنی دین و عقیده و اسلام. در جنگ تهاجمی، این مطرح نیست.
فرض کنید امریکا که به عراق حمله میکند، سرباز امریکایی نمیتواند ادعا کند که این کار را دارد برای عشق به وطن خود میکند؛ عراق به وطن او چه ربطی دارد؟! در خدمت اهداف دیگری است.
اما اگر عراقی در داخل کشور خود، در مقابل این حمله و این هجوم نظامی و حضور نظامی ایستادگی کرد، معنای این ایستادگی، دفاع از وطن، دفاع از هویت ملی و دفاع از ارزشهایی است که این به آن پایبند است. جنگ دفاعی و جنگ هجومی، این دو تفاوت را دارد. جنگ ما، جنگ دفاعی بود.»
به گزارش انصاف نیوز، در جریان جنگ ۱۲ روزهی اسرائیل و ایران روزهای پس از آتشبس، موضعگیریهای رهبری تمرکز واضحی بر مفهوم ایران به عنوان موضوع و هویت محوری ایرانیان داشت. موضوعی که در سالهای اخیر بیشتر از قبل نمود رسانهای یافته است و نگاهها به آیتالله خامنهای را به نقطهای فراتر از چارچوبهای ایدئولوژیک مرسوم برده است.
واکنشهای طیفهای مختلف به حضور ناگهانی رهبری در مراسم شب عاشورا در حسینیهی امام خمینی پس از غیبتی چند هفتهای و همینطور خواندن اشعاری در وصف ایران در این مراسم با خواست و تاکید آیت الله خامنهای تصویری تازه و متفاوت از این جایگاه را نشان داد.
آقای جبرائیلی بر این باور است که تاکید سالهای قبل رهبری بر مفهومی با عنوان اقتصاد ملی و همچنین حمایت از تولیدات داخلی ایرانی که ذیل سیاستهای اقتصاد مقاومتی است هم کاملاً وجوهی ملی دارند و میگوید: تمامی مولفههایی که ایشان در سالهای اخیر در بیانات و اقدامات و سیاستهای کلی بر آن تاکید داشتهاند، همگی در پی افزون کردن قدرت ایران بوده است.
نویسندهی کتاب «روایت رهبری» در مثالی دیگر از قرار داشتن رهبری در جایگاهی ملی گفت: آیتالله خامنهای سالها قبل گفته بودند که خلیج فارس یک مسئلهی صرفاً ملی نیست، بلکه یک مسئلهی مذهبی هم است. در نگاه ایشان تاکید بر نام خلیج فارس و حفظ و حراست از آن علاوه بر وجوه ملی، یک مسئلهی مذهبی است.
جبرائیلی اینطور نتیجه گرفت که در اندیشهی رهبری امتزاج ملیت و مذهب، ایران و اسلام، دین و کشور را شاهد هستیم. بر این اساس اگر نکتهای در حوزهی مذهب گفته میشود آوردههایی ملی دارد و بالعکس.
او ادامه داد: وجوه ملی و مذهبی جایگاه رهبری را نباید از هم جدا در نظر بگیریم. در اندیشهی آیت الله خامنهای اسلام برنامهی جامع زندگی است و صحبتهای ایشان دربارهی قوی شدن ایران ریشه در اسلام هم دارد.
اینطور به نظر میآید که در رفتارهای عملی، گفتمان سیاسی و حتی نمادهای فرهنگی، روند پررنگی از ملیسازی جایگاه رهبری در جریان است.
سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ، استمرار ملیگرایی و میهندوستی را برای تدوام همبستگی اجتماعی ضروری میداند.
با کنار هم قرار دادن نحوهی سیاستورزی و کنش رسانهای رهبری میتوان اینطور نتیجه گرفت که آیتالله خامنهای، بهویژه در سالهای اخیر و مشخصاً در دوران جنگ اسرائیل و ایران و آتشبس پس از آن عملاً در نقش رهبر ملی ایران ایفای نقش کرده و تصویری از این جایگاه در حال ساخته شدن است که رهبری را نه فقط در رأس نظام اسلامی، بلکه در رأس ایران مینشاند.
https://ensafnews.com/599914/
@ensafnews
👎12❤7👍2👻2❤🔥1👏1
انصاف نیوز pinned «➖رهبر ایران سیدیاسر جبرائیلی، نویسندهی کتاب «روایت رهبری» گفت: تمامی مولفههایی که آیتالله خامنهای در سالهای اخیر در بیانات و اقدامات بر آن تاکید و اصرار داشته و دنبال کردهاند همگی در پی افزون کردن قدرت ایران بوده است. در اندیشهی رهبری امتزاج ملیت…»
➖جنگ ۱۲ روزه و «نو ملیگرایی»ِ ایرانی | عظیم محمودآبادی
عظیم محمودآبادی، روزنامهنگار، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
ملیگرایی در ایران ما ابتر و عقیم متولد شد. ملیگرایی که با طراحی نخبگان فکری و منورالفکران پیرامون پهلوی اول – که تجددی آمرانه را در سر میپروراند – شکل گرفت نتوانست آنطور که باید ملت ایران را از فوائد آن بهرهمند کند.
چراکه نوع ملیگرایی که در ایران سربرآورد به نوعی دربرابر گرایشهای اسلامی مردم ایران تعبیر شد. این ملیگرایی – که البته در ادامه آن شاخههای متنوعتری یافت و بعضا در آنها چهرههای مسلمان، عمیقا دیندار و حتی متشرع به شریعت اسلام نیز کم نبودند – خواسته یا ناخواسته در تقابل یا تعارض با هویت اسلامی – شیعی تفسیر شد. متاسفانه این تضاد بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز به طور طبیعی تشدید شد. چراکه گفتمان پیروز در انقلاب، کاملا مبتنی بر هویت اسلامی – شیعی بود که ملیگراییِ ایرانی، از خیلی پیشترها در برابر این هویت، فهمیده، تبلیغ و ترویج میشد.
این ملی گرایی که به تبع نسخههای غربی در مقابل دینگرایی تفسیر میشد از این حقیقت غافل بود که نسبت ایران و اسلام اساسا جدای از نسبت کشورهای اروپایی با مسیحیت است. در واقع نه اسلام، مسیحیت بود و نه ایران، یک کشور اروپایی و نه نسبتی که میان ایران و اسلام برقرار است قابل تطبیق با نسبت اروپا و مسیحیت بود که البته توضیح آن مجال دیگری میطلبد و در این مقال نمیگنجد.
اما همینقدر بگویم که اگر دین و سلطه کلیسا در غرب، مایهی تضعیف هویت ملی کشورهای اروپایی شده بود و همهی ملتهایی که در آلمان، فرانسه و … به سر میبردند باید سر به آستان پاپی میساییدند که در رمِ ایتالیا نشسته بود در ایرانِ ما اما اوضاع کاملا متفاوت بود و از اسلام، نسخهای ایرانی بهروزرسانی شده بود تا جایی که برخی متفکرین و مستشرقین غربی نظیر هانری کربن از آن با عنوان «اسلامِ ایرانی» یاد میکردند.
با این همه اما تقابل ملیگرایی با اسلامگرایی خود به تهدیدی در کنار سایر خطرها و گسستهای بالقوه پیشین تبدیل شد.
با جنگ دوازده روزه اما شاهد ظهور نوع جدیدی از ملیگرایی در ایرانمان هستیم که نسبت به نسخه وارداتی و تقلیدی پیشین بسیار مفیدتر، کارآمدتر، بومیتر و به واقعیتهای جامعه ایران نزدیکتر است.
نوعی ملیگرایی که از طیفهای سکولار جامعه ایران تا نوحهخوانان و هیاتیها را نیز دربرمیگیرد. لذا میبینیم طیف های سکولار جامعه ایران هرچند با جنبههای عرفانی قیام عاشورا ارتباط چندانی نمیگیرند اما حرکت انسانی، آزادمنشانه و شرافتمندانه امام حسین(ع) را الگویی الهامبخش میدانند که بازتاب آن را میتوانستیم در این مدت در شبکههای اجتماعی و صفحات مجازی طیف متنوعی از کاربران مشاهده کنیم.
از سوی دیگر در هیئات مذهبی و دستهجات عزاداری نیز سرودهای میهنی با شعائر شیعی آنچنان در هم تنیده شدند که به طور فشرده و البته گویایی، بازتابدهنده نسبت ایرانیت و شیعیّت ما در طول تاریخ هزار ساله سرزمینمان است.
این نوع از ملیگرایی که ریشههای آن قرنهاست در اعماق این خاک ریشه دوانده حالا با رساترین صدا و دلنوازترین نوا، فرصت ظهور و بروز یافته است. نوعی از ملیگرایی که به انواع فضائل ایرانی و ارزشهای شیعی آراسته است و آن را نه در برابر هم بلکه در کنار هم با زیبایی هرچه تمامتر قرار داده است.
همانطور که بزرگان فرهنگ این مرز و بوم قرنهاست مظاهر این دو رکن رکین را در کنار یکدیگر نشاندهاند و از هم نشینی مولای متقیان و رستم دستان گفته اند: «شیر خدا و رستم دستانم آرزو است»(مولانا).
پدیدهای که باید از آن با عنوان «نو ملیگراییِ ایرانی» یاد کرد. ملیگرایی که هرچند ما از آن تعبیر به «نو» می کنیم اما در واقع از کهنترین و عمیقترین میراثهای فرهنگی و تمدنیمان سربرآورده است.
https://ensafnews.com/600321/
@ensafnews
عظیم محمودآبادی، روزنامهنگار، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
ملیگرایی در ایران ما ابتر و عقیم متولد شد. ملیگرایی که با طراحی نخبگان فکری و منورالفکران پیرامون پهلوی اول – که تجددی آمرانه را در سر میپروراند – شکل گرفت نتوانست آنطور که باید ملت ایران را از فوائد آن بهرهمند کند.
چراکه نوع ملیگرایی که در ایران سربرآورد به نوعی دربرابر گرایشهای اسلامی مردم ایران تعبیر شد. این ملیگرایی – که البته در ادامه آن شاخههای متنوعتری یافت و بعضا در آنها چهرههای مسلمان، عمیقا دیندار و حتی متشرع به شریعت اسلام نیز کم نبودند – خواسته یا ناخواسته در تقابل یا تعارض با هویت اسلامی – شیعی تفسیر شد. متاسفانه این تضاد بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز به طور طبیعی تشدید شد. چراکه گفتمان پیروز در انقلاب، کاملا مبتنی بر هویت اسلامی – شیعی بود که ملیگراییِ ایرانی، از خیلی پیشترها در برابر این هویت، فهمیده، تبلیغ و ترویج میشد.
این ملی گرایی که به تبع نسخههای غربی در مقابل دینگرایی تفسیر میشد از این حقیقت غافل بود که نسبت ایران و اسلام اساسا جدای از نسبت کشورهای اروپایی با مسیحیت است. در واقع نه اسلام، مسیحیت بود و نه ایران، یک کشور اروپایی و نه نسبتی که میان ایران و اسلام برقرار است قابل تطبیق با نسبت اروپا و مسیحیت بود که البته توضیح آن مجال دیگری میطلبد و در این مقال نمیگنجد.
اما همینقدر بگویم که اگر دین و سلطه کلیسا در غرب، مایهی تضعیف هویت ملی کشورهای اروپایی شده بود و همهی ملتهایی که در آلمان، فرانسه و … به سر میبردند باید سر به آستان پاپی میساییدند که در رمِ ایتالیا نشسته بود در ایرانِ ما اما اوضاع کاملا متفاوت بود و از اسلام، نسخهای ایرانی بهروزرسانی شده بود تا جایی که برخی متفکرین و مستشرقین غربی نظیر هانری کربن از آن با عنوان «اسلامِ ایرانی» یاد میکردند.
با این همه اما تقابل ملیگرایی با اسلامگرایی خود به تهدیدی در کنار سایر خطرها و گسستهای بالقوه پیشین تبدیل شد.
با جنگ دوازده روزه اما شاهد ظهور نوع جدیدی از ملیگرایی در ایرانمان هستیم که نسبت به نسخه وارداتی و تقلیدی پیشین بسیار مفیدتر، کارآمدتر، بومیتر و به واقعیتهای جامعه ایران نزدیکتر است.
نوعی ملیگرایی که از طیفهای سکولار جامعه ایران تا نوحهخوانان و هیاتیها را نیز دربرمیگیرد. لذا میبینیم طیف های سکولار جامعه ایران هرچند با جنبههای عرفانی قیام عاشورا ارتباط چندانی نمیگیرند اما حرکت انسانی، آزادمنشانه و شرافتمندانه امام حسین(ع) را الگویی الهامبخش میدانند که بازتاب آن را میتوانستیم در این مدت در شبکههای اجتماعی و صفحات مجازی طیف متنوعی از کاربران مشاهده کنیم.
از سوی دیگر در هیئات مذهبی و دستهجات عزاداری نیز سرودهای میهنی با شعائر شیعی آنچنان در هم تنیده شدند که به طور فشرده و البته گویایی، بازتابدهنده نسبت ایرانیت و شیعیّت ما در طول تاریخ هزار ساله سرزمینمان است.
این نوع از ملیگرایی که ریشههای آن قرنهاست در اعماق این خاک ریشه دوانده حالا با رساترین صدا و دلنوازترین نوا، فرصت ظهور و بروز یافته است. نوعی از ملیگرایی که به انواع فضائل ایرانی و ارزشهای شیعی آراسته است و آن را نه در برابر هم بلکه در کنار هم با زیبایی هرچه تمامتر قرار داده است.
همانطور که بزرگان فرهنگ این مرز و بوم قرنهاست مظاهر این دو رکن رکین را در کنار یکدیگر نشاندهاند و از هم نشینی مولای متقیان و رستم دستان گفته اند: «شیر خدا و رستم دستانم آرزو است»(مولانا).
پدیدهای که باید از آن با عنوان «نو ملیگراییِ ایرانی» یاد کرد. ملیگرایی که هرچند ما از آن تعبیر به «نو» می کنیم اما در واقع از کهنترین و عمیقترین میراثهای فرهنگی و تمدنیمان سربرآورده است.
https://ensafnews.com/600321/
@ensafnews
انصاف نیوز
جنگ ۱۲ روزه و «نو ملیگرایی»ِ ایرانی | عظیم محمودآبادی
عظیم محمودآبادی، روزنامهنگار، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت: ملیگرایی در ایران ما ابتر و عقیم متولد شد. ملیگرایی که با طراحی نخبگان فکری و منورالفکران پیرامون پهلوی اول – که تجددی آمرانه را در سر میپروراند – شکل گرفت نتوانست…
❤4👎2👻1👀1
انصاف نیوز
➖جنگ ۱۲ روزه و «نو ملیگرایی»ِ ایرانی | عظیم محمودآبادی عظیم محمودآبادی، روزنامهنگار، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت: ملیگرایی در ایران ما ابتر و عقیم متولد شد. ملیگرایی که با طراحی نخبگان فکری و منورالفکران پیرامون پهلوی اول…
✏️ یک مخاطب انصاف نیوز در پیامی دربارهی یادداشت عظیم محمودآبادی با عنوان «جنگ ۱۲ روزه و نوملیگرایی ایران»، نوشته است:
@ensafnews
سلام
این تئوری ها را از کجا می سازند؟
اولا ملی گرایی ساخته پهلوی نیست
ثانیا ملی گرایی کجا و کی از دین اسلام و مذهب شیعه جدا بوده است که حضرات دارند از اختراع نو ملی گرایی سخن میگویند؟
ضمن آنکه با ۲ بار ذکر کلمه ایران توسط برخی مداحان، نمیتوان خیلی مشعوف شد که مداحان منتسب به جریان هم ملی گرا شدهاند.
@ensafnews
👍8🤔1
انصاف نیوز
مصاحبه با کارلسون: متعارف اما کار راه نینداز!
محمد توکلی، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی دربارهی مصاحبهی تاکر کارلسون با رئیسجمهور پزشکیان نوشت: مسعود پزشکیان در مصاحبهی اخیر خود با کارلسون تلاش خوبی داشت تا از ایران چهرهای خواهان مذاکره و صلح بسازد و در پی آن بود که در حد خودش تصویری که…
➖مصاحبه با کارلسون: متعارف اما کار راه نینداز!
محمد توکلی، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی دربارهی مصاحبهی تاکر کارلسون با رئیسجمهور پزشکیان نوشت:
مسعود پزشکیان در مصاحبهی اخیر خود با کارلسون تلاش خوبی داشت تا از ایران چهرهای خواهان مذاکره و صلح بسازد و در پی آن بود که در حد خودش تصویری که از جمهوری اسلامی ایران در آمریکا و دیگر کشورهای غربی تبدیل به تصویر غالب شده است را تصحیح کند.
طبیعتا نمیتوان انتظار داشت که با یکی دو مصاحبه آن تصویر چند دههای ساختهشده از راستودروغها علیه ایران تغییر کند اما این نوع تلاشها از سوی جریان میانهرو در ایران ممکن است در بلند مدت حداقل در سطح رسانهای نگاه غربیها، به ویژه آمریکاییها، به ایران را با تغییراتی همراه کند.
اگر هدفگذاری رییس جمهور پزشکیان و مشاورانش از این مصاحبه ساخت تصویری معمول و متعارف از ایران بوده باشد توانستهاند موفق باشند و مخاطب این مصاحبه با رییس جمهور یک «کشور نرمال» مواجه شده است و شاید همین موضوع هم باعث اعتراض جناح تندرو در ایران شده باشد.
اما مسئلهی اساسی اینجاست که در شرایط فعلی متعارف بودن کافی نیست و با رفتار و گفتار معمول نمیتوان مسائل سیاست خارجی امروز ایران را حل کرد.
در شرایطی که چند روزی از توقف جنگ گذشته و احتمال تکرار دوبارهی آن در صورت ادامهی این وضعیت کم نیست سیاستهای متعارف برای گذر از این شرایط و حل مسئله نمیتواند کافی باشد.
با توجه به وضعیتی که به هر دلیلی در آن گرفتار آمدهایم ضروری است که تیم سیاست خارجی دولت، رئیسجمهور و دیگر تصمیمگیران نظام به دنبال یافتن راهحلهای تازه و غیرمتعارف بروند.
تصمیم رئیسجمهور وقت ایران برای گفتوگوی تلفنی با رئیسجمهور وقت آمریکا در سال ۱۳۹۲ که به نسبت شرایط امروز ایران، در وضعیت قابل تحملتری بودیم نمونهای از تصمیمگیری غیرمتعارف است که آغاز امیدوارکنندهای برای مذاکرات منتهی به برجام و رفع تحریمهای اصلی شد.
در نمونهای دیگر مجوز رهبری نظام برای مذاکرهی مستقیم وزیر امور خارجه وقت ایران با همتای آمریکایی خود که میتوان آن را یکی از نقاط درخشان کارنامهی آیتالله خامنهای دانست یکی دیگر از تصمیمات نامتعارف جمهوری اسلامی ایران است که کمک بسیار بزرگ رهبری به دولت روحانی برای دست یافتن به توافق بود.
به نظر میآید که ایرانِ امروز نیز برای عبور از شرایط بحرانی فعلی و جلوگیری از پیامدهای منفی آن در حوزههای اقتصادی، امنیتی، نظامی و… دوباره نیازمند چنین تصمیماتی از سوی تصمیمگیران است.
https://ensafnews.com/600250/
@ensafnews
محمد توکلی، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی دربارهی مصاحبهی تاکر کارلسون با رئیسجمهور پزشکیان نوشت:
مسعود پزشکیان در مصاحبهی اخیر خود با کارلسون تلاش خوبی داشت تا از ایران چهرهای خواهان مذاکره و صلح بسازد و در پی آن بود که در حد خودش تصویری که از جمهوری اسلامی ایران در آمریکا و دیگر کشورهای غربی تبدیل به تصویر غالب شده است را تصحیح کند.
طبیعتا نمیتوان انتظار داشت که با یکی دو مصاحبه آن تصویر چند دههای ساختهشده از راستودروغها علیه ایران تغییر کند اما این نوع تلاشها از سوی جریان میانهرو در ایران ممکن است در بلند مدت حداقل در سطح رسانهای نگاه غربیها، به ویژه آمریکاییها، به ایران را با تغییراتی همراه کند.
اگر هدفگذاری رییس جمهور پزشکیان و مشاورانش از این مصاحبه ساخت تصویری معمول و متعارف از ایران بوده باشد توانستهاند موفق باشند و مخاطب این مصاحبه با رییس جمهور یک «کشور نرمال» مواجه شده است و شاید همین موضوع هم باعث اعتراض جناح تندرو در ایران شده باشد.
اما مسئلهی اساسی اینجاست که در شرایط فعلی متعارف بودن کافی نیست و با رفتار و گفتار معمول نمیتوان مسائل سیاست خارجی امروز ایران را حل کرد.
در شرایطی که چند روزی از توقف جنگ گذشته و احتمال تکرار دوبارهی آن در صورت ادامهی این وضعیت کم نیست سیاستهای متعارف برای گذر از این شرایط و حل مسئله نمیتواند کافی باشد.
با توجه به وضعیتی که به هر دلیلی در آن گرفتار آمدهایم ضروری است که تیم سیاست خارجی دولت، رئیسجمهور و دیگر تصمیمگیران نظام به دنبال یافتن راهحلهای تازه و غیرمتعارف بروند.
تصمیم رئیسجمهور وقت ایران برای گفتوگوی تلفنی با رئیسجمهور وقت آمریکا در سال ۱۳۹۲ که به نسبت شرایط امروز ایران، در وضعیت قابل تحملتری بودیم نمونهای از تصمیمگیری غیرمتعارف است که آغاز امیدوارکنندهای برای مذاکرات منتهی به برجام و رفع تحریمهای اصلی شد.
در نمونهای دیگر مجوز رهبری نظام برای مذاکرهی مستقیم وزیر امور خارجه وقت ایران با همتای آمریکایی خود که میتوان آن را یکی از نقاط درخشان کارنامهی آیتالله خامنهای دانست یکی دیگر از تصمیمات نامتعارف جمهوری اسلامی ایران است که کمک بسیار بزرگ رهبری به دولت روحانی برای دست یافتن به توافق بود.
به نظر میآید که ایرانِ امروز نیز برای عبور از شرایط بحرانی فعلی و جلوگیری از پیامدهای منفی آن در حوزههای اقتصادی، امنیتی، نظامی و… دوباره نیازمند چنین تصمیماتی از سوی تصمیمگیران است.
https://ensafnews.com/600250/
@ensafnews
👍7❤4👎2💔1👀1
➖چند نکته معاون اطلاعرسانی دفتر رئیس جمهور درباره مصاحبه کارلسون با پزشکیان
سیدمهدی طباطبایی، معاون ارتباطات و اطلاعرسانی دفتر رئیس جمهور در یادداشتی در ایکس نوشت:
https://ensafnews.com/600417/
@ensafnews
سیدمهدی طباطبایی، معاون ارتباطات و اطلاعرسانی دفتر رئیس جمهور در یادداشتی در ایکس نوشت:
چند نکته درباره مصاحبه رئیس جمهور با تاکر کارلسون
۱. مصاحبه به صورت غیرحضوری و در شرایطی انجام شد که ملاحظات امنیتی ویژهای حاکم بود. طبیعی است فرم و قاب تصویر از حالت مطلوب و ایدهآل برخوردار نبود، گرچه آنچه منتشر شد هم نسخه اینترنتی مجری با قاب بستهتر و متفاوت نسخه اصلی است. نسخه باکیفیت بسیار بهتری با ترجمه دقیقتر برای کارلسون ارسال شده بود که استفاده نشده است.
۲. فردی که واسطه انجام مصاحبه بود صرفا نقش هماهنگی زمانی با تاکر کارلسون را داشت. با لحاظ ملاحظات اخلاقی از فرآیند مصاحبه کنار گذاشته نشد، گرچه با عدم رعایت اصول حرفهای مانند ادعای مالکیت کار و انتشار نسخه فیلم بدون هماهنگی از رعایت این ملاحظه پشیمان شدیم.
۳. مخاطب این مصاحبه جامعه امریکایی پایگاه رأی ترامپ بود، طبیعی است در عین پایبندی به اصول کلی صلحطلبی در عین ایستادگی که رکن اصلی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است، ادبیات گفتگو میبایست با مخاطب سازگار باشد.
۴. اکانت توئیتری رژیم صهیونیستی پیام اصلی مصاحبه را شناسایی کرد و نتوانست خشم خود را مهار کند. برخی دوستان داخلی چرا چنین برافروخته و خشمگین شدهاند؟ نمیدانم.
۵. محور وحدت امروز همه ما ایران و پاسداری از آن است. برای دفاع از این آرمان بزرگ و مقدس، یکپارچه و متحد، تابع و پیرو رهبر فرزانه و عزیز انقلاب اسلامی بمانیم. مهاجمین به این وحدت خواسته یا ناخواسته در زمین دشمن بازی میکنند.
https://ensafnews.com/600417/
@ensafnews
❤9👻4👍2👀1
ایران اینترنشنال هک شد
فارس نوشت: گروه هکری حنظله خبر داد شبکه «ایران اینترنشنال» را بهطور کامل هک کرده و تمام سامانهها، سرورها و زیرساختهای ارتباطی آن از کار افتاده و اطلاعات داخلی آن استخراج شده است.
این اطلاعات شامل مکاتبات محرمانه، اطلاعات شخصی کارکنان، سوابق مالی و ارتباطات با نهادهای خارجی است. این کانال مدتها بهعنوان یک «خط ارتباطی امن» برای تماس با خبرچینها، جاسوسها، خائنان و عوامل بیگانه مورد استفاده قرار میگرفت.
بنابر اعلام هکرهای حنظله، پرونده کامل هویتی بیش از ۷۱ هزار نفر که با این شبکه تماس داشتهاند را در اختیار داریم. این اسامی و دادهها اکنون طبقهبندی، فهرستگذاری و بایگانی شدهاند. یک شبکه جاسوسی و نفوذ رسانهای با هدایت موساد، تحت پوشش دروغین «روزنامهنگاری مستقل» در حال فعالیت بودند.
[باشگاه روزنامهنگاران]
@ensafnews
فارس نوشت: گروه هکری حنظله خبر داد شبکه «ایران اینترنشنال» را بهطور کامل هک کرده و تمام سامانهها، سرورها و زیرساختهای ارتباطی آن از کار افتاده و اطلاعات داخلی آن استخراج شده است.
این اطلاعات شامل مکاتبات محرمانه، اطلاعات شخصی کارکنان، سوابق مالی و ارتباطات با نهادهای خارجی است. این کانال مدتها بهعنوان یک «خط ارتباطی امن» برای تماس با خبرچینها، جاسوسها، خائنان و عوامل بیگانه مورد استفاده قرار میگرفت.
بنابر اعلام هکرهای حنظله، پرونده کامل هویتی بیش از ۷۱ هزار نفر که با این شبکه تماس داشتهاند را در اختیار داریم. این اسامی و دادهها اکنون طبقهبندی، فهرستگذاری و بایگانی شدهاند. یک شبکه جاسوسی و نفوذ رسانهای با هدایت موساد، تحت پوشش دروغین «روزنامهنگاری مستقل» در حال فعالیت بودند.
[باشگاه روزنامهنگاران]
@ensafnews
👍11❤4👎3😁2🤔2
➖دوازده شب و یک روز | محمدرضا تاجیک
محمدرضا تاجیک، نظریهپرداز و استاد دانشگاه، در یادداشتی که برای انتشار در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
یک
نشانهها، همچون اشباح سرگردان، در تیرگی نگاه ما از سویی به سویی میرفتند. احوالشان از اتفاقی عظیم خبر میداد، اما هیچ نمیگفتند یا از هیچ میگفتند. خاموش، در گفتار بودند، و از هر لحظهی سکوتشان اشباح سیه بیرون میآمد و غمگین و وحشتناک بر چگورش چنگ میزد، و با هر پنجه که بر آن میخرامید، پردهای آشنا با غفلت، بر ما آشکار میشد.
نمیپرسیدیم در زیر و بم نغمههای چگورت چیست؟ نمیپرسیدیم روح کدام واقعه در نغمههای چگورت پنهان است؟ نگفتیم، ای نشانه با ما بگو این چه آواز و چه آییناست؟ نخواستیم بدانیم که چرا آواز او چون نوحه یا چون نالهای از گور است؟
شتابان آن نغمهها و زخمههایی که با احوال ما دمساز و همآواز نبودند را بهدست نشنیدنمان سپردیم، و تنها در آوای نشانهها، صدای خود را شنیدیم، و نامهربان با نشانهها و آوازشان، در کار و رفتار خود شدیم. گاه نیز، در عالم خیال و فانتزی، نغمهها را در دستگاهی دیگر شنیدیم و با خود گفتیم: در دهشتناکی آواز نشانهها، فریبی نهفته است تا ما را نابهنگام و ناجور به مستی و طرب آورد تا آن کنیم که تمنای چگوری است.
دو
در مهلت خمیازه خود بودیم که واقعه واقع شد. با صدای خون بیدار شدیم: خون شقاقهایی که در تاریکی شب پرپر شده بودند. تا دوکوتهپاس بعد از واقعه، هنوز نمیدانستیم واقعیتِ واقعه چیست. مردمانِ بیدار، شنیدند و دیدند و گفتند: آی، عالیمقامانِ در خفتار، شما خواب و ما بیدار، برخیزید… برخیزید… آنچه میبینید نه فریب شیطان در خواب است، نه واقعیتِ مجازی، نه بازگشتِ نابهنگام ترومایی تبعیدی. نه بازی پلیاستیشنی، و نه شیطنت وهمی سرکش. جنگ است این، اما جنگی بسان آنچه در افسانهها گویند و در دنیای خیال و وهم و مجاز سازند. نگاه ناباور خود را بشویید، آتش کین و نامردست این. چشم را نبندید تا نبینید هیچ. نگویید نبایستی ببینم بسکه زشت و نفرتانگیز و حیرتانگیز است این.
بشنویید، ببینید و بگویید که نسبت به آنچه در این دوازده شب تجربه کردید، یک شکاف و تاخیر قریب ادراکی و شناختی و نظری و تجربی دارید، بشنویید، ببینید و بگویید که هنوز سیمولوژی (نشانهشناسی) اطلاعاتی، تحلیل اطلاعاتی نمیدانید، و در معرکهی خبرها و شایعهها، نمیتوانید دانست که کدام است آنکه فریب و عملیات روانی است، و کدام است آنکه نیست. بشنویید، ببینید و بگویید که با این چشمی که خانۀ خیال است و عدم، و این فکری که خیالاندیش شده است، نمیتوانید واقعیتهای آزاردهنده و دهشتناک خود، جامعه و دیگران را ببینید، نمیتوانید منطق قدرت و سیاست جهانی را درک کنید.
سه
اکنون، آن دوازده شب رفته است، و روز فراآمده است. روزی بیقرار و پر از شب. در پرتو نور بیتاب این روز، چند نهان نمایان شدهاند: نخست، آنکه گوش بسیاری از کنشگران سیاسی برای شنیدن صدای پای حوادث در راه، بس سنگین است. دوم، آنکه چشمهای آنان برای دیدن ضعفها و خلل و فرج اطلاعاتی و امنیتی، سخت ناتوان است. سوم، آنکه ارادههای آنان برای تغییر ژرف ساختاری و کارکردی و مدیریتی، سخت عقیم است. چهارم، آنکه پاهای آنان برای رفتن به استقبال انتقادها، سخت سنگین است. پنجم، آنکه دستهای آنان برای گشودن گرههای ریز و درشت داخلی و خارجی، سخت علیل است. ششم، آنکه دانشها و تجربههای آنان برای تدبیر امور، سخت قلیل است. و هفتم و هشتم و…، آنکه فاقد عقل منفصل راهبردی هستند، فاقد استعداد کافی برای درسآموختن از حوادث زمانه هستند، فاقد انعطاف لازم در مواضع نظری (ایدئولوژیک و پارادایمی) خویش هستند، بهسختی (و پرهزینه) پذیرای منطق و قواعد و استلزامات نظم جهانی هستند، بهسختی حاضر به از دستدادن قدرت و منصب خود هستند، بهسختی پذیرای ناکارآمدیها و کژکارکردیهای خود و تلاش برای تغییر منش و روش ملک و مملکتداری خویش هستند، بهسختی پذیرای مردمانی هستند که ادامۀ هستیشناختی، معرفتشناختی و روششناختی آنان نیستند.
چهار
اما اگر میخواهید شبهای پس از این روز، شبهای چیرگی ظلمتِ غفلت و ناهشیاری و هول و هذیان نباشد، باید ...
ادامه در لینک زیر:
https://ensafnews.com/600086/
@ensafnews
محمدرضا تاجیک، نظریهپرداز و استاد دانشگاه، در یادداشتی که برای انتشار در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
یک
نشانهها، همچون اشباح سرگردان، در تیرگی نگاه ما از سویی به سویی میرفتند. احوالشان از اتفاقی عظیم خبر میداد، اما هیچ نمیگفتند یا از هیچ میگفتند. خاموش، در گفتار بودند، و از هر لحظهی سکوتشان اشباح سیه بیرون میآمد و غمگین و وحشتناک بر چگورش چنگ میزد، و با هر پنجه که بر آن میخرامید، پردهای آشنا با غفلت، بر ما آشکار میشد.
نمیپرسیدیم در زیر و بم نغمههای چگورت چیست؟ نمیپرسیدیم روح کدام واقعه در نغمههای چگورت پنهان است؟ نگفتیم، ای نشانه با ما بگو این چه آواز و چه آییناست؟ نخواستیم بدانیم که چرا آواز او چون نوحه یا چون نالهای از گور است؟
شتابان آن نغمهها و زخمههایی که با احوال ما دمساز و همآواز نبودند را بهدست نشنیدنمان سپردیم، و تنها در آوای نشانهها، صدای خود را شنیدیم، و نامهربان با نشانهها و آوازشان، در کار و رفتار خود شدیم. گاه نیز، در عالم خیال و فانتزی، نغمهها را در دستگاهی دیگر شنیدیم و با خود گفتیم: در دهشتناکی آواز نشانهها، فریبی نهفته است تا ما را نابهنگام و ناجور به مستی و طرب آورد تا آن کنیم که تمنای چگوری است.
دو
در مهلت خمیازه خود بودیم که واقعه واقع شد. با صدای خون بیدار شدیم: خون شقاقهایی که در تاریکی شب پرپر شده بودند. تا دوکوتهپاس بعد از واقعه، هنوز نمیدانستیم واقعیتِ واقعه چیست. مردمانِ بیدار، شنیدند و دیدند و گفتند: آی، عالیمقامانِ در خفتار، شما خواب و ما بیدار، برخیزید… برخیزید… آنچه میبینید نه فریب شیطان در خواب است، نه واقعیتِ مجازی، نه بازگشتِ نابهنگام ترومایی تبعیدی. نه بازی پلیاستیشنی، و نه شیطنت وهمی سرکش. جنگ است این، اما جنگی بسان آنچه در افسانهها گویند و در دنیای خیال و وهم و مجاز سازند. نگاه ناباور خود را بشویید، آتش کین و نامردست این. چشم را نبندید تا نبینید هیچ. نگویید نبایستی ببینم بسکه زشت و نفرتانگیز و حیرتانگیز است این.
بشنویید، ببینید و بگویید که نسبت به آنچه در این دوازده شب تجربه کردید، یک شکاف و تاخیر قریب ادراکی و شناختی و نظری و تجربی دارید، بشنویید، ببینید و بگویید که هنوز سیمولوژی (نشانهشناسی) اطلاعاتی، تحلیل اطلاعاتی نمیدانید، و در معرکهی خبرها و شایعهها، نمیتوانید دانست که کدام است آنکه فریب و عملیات روانی است، و کدام است آنکه نیست. بشنویید، ببینید و بگویید که با این چشمی که خانۀ خیال است و عدم، و این فکری که خیالاندیش شده است، نمیتوانید واقعیتهای آزاردهنده و دهشتناک خود، جامعه و دیگران را ببینید، نمیتوانید منطق قدرت و سیاست جهانی را درک کنید.
سه
اکنون، آن دوازده شب رفته است، و روز فراآمده است. روزی بیقرار و پر از شب. در پرتو نور بیتاب این روز، چند نهان نمایان شدهاند: نخست، آنکه گوش بسیاری از کنشگران سیاسی برای شنیدن صدای پای حوادث در راه، بس سنگین است. دوم، آنکه چشمهای آنان برای دیدن ضعفها و خلل و فرج اطلاعاتی و امنیتی، سخت ناتوان است. سوم، آنکه ارادههای آنان برای تغییر ژرف ساختاری و کارکردی و مدیریتی، سخت عقیم است. چهارم، آنکه پاهای آنان برای رفتن به استقبال انتقادها، سخت سنگین است. پنجم، آنکه دستهای آنان برای گشودن گرههای ریز و درشت داخلی و خارجی، سخت علیل است. ششم، آنکه دانشها و تجربههای آنان برای تدبیر امور، سخت قلیل است. و هفتم و هشتم و…، آنکه فاقد عقل منفصل راهبردی هستند، فاقد استعداد کافی برای درسآموختن از حوادث زمانه هستند، فاقد انعطاف لازم در مواضع نظری (ایدئولوژیک و پارادایمی) خویش هستند، بهسختی (و پرهزینه) پذیرای منطق و قواعد و استلزامات نظم جهانی هستند، بهسختی حاضر به از دستدادن قدرت و منصب خود هستند، بهسختی پذیرای ناکارآمدیها و کژکارکردیهای خود و تلاش برای تغییر منش و روش ملک و مملکتداری خویش هستند، بهسختی پذیرای مردمانی هستند که ادامۀ هستیشناختی، معرفتشناختی و روششناختی آنان نیستند.
چهار
اما اگر میخواهید شبهای پس از این روز، شبهای چیرگی ظلمتِ غفلت و ناهشیاری و هول و هذیان نباشد، باید ...
ادامه در لینک زیر:
https://ensafnews.com/600086/
@ensafnews
انصاف نیوز
دوازده شب و یک روز | محمدرضا تاجیک
محمدرضا تاجیک، نظریهپرداز و استاد دانشگاه، در یادداشتی که برای انتشار در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت: یک نشانهها، همچون اشباح سرگردان، در تیرگی نگاه ما از سویی به سویی میرفتند. احوالشان از اتفاقی عظیم خبر میداد، اما هیچ نمیگفتند یا از هیچ…
❤4👎1🥰1