الفبای موسیقی نُته. نتها هم محدودن. این هفت نتِ «دو، ر، می، فا، سل، لا، سی» در اختیار همه است. اما انبوهی از سمفونیهای بدیع، انبوهی از موسیقیهای تازه و زنده، از دل چی داره درمیآد؟ از دل تکرارِ نواختنِ همین نتها.
ریتم مگه چیزی بهجز تکرار قصدمندانه است؟
در واقع اونکسی که آهنگساز و موزیسینه، بلده تکرارها رو اهلی بکنه و «آن»ها رو زیبا پشتسرهم بچینه.
📝 گزیدهای از متن اپیزود 51 انسانک | سالبلعیدگی 2 ـ تکرار
#سالبلعیدگی (2)
#انسانک51
@Ensanak [🤍]
ریتم مگه چیزی بهجز تکرار قصدمندانه است؟
در واقع اونکسی که آهنگساز و موزیسینه، بلده تکرارها رو اهلی بکنه و «آن»ها رو زیبا پشتسرهم بچینه.
📝 گزیدهای از متن اپیزود 51 انسانک | سالبلعیدگی 2 ـ تکرار
#سالبلعیدگی (2)
#انسانک51
@Ensanak [🤍]
انبوهی از انسانها نقش دارند؛ هرکس به وسعت خودش. من و تو نقش داریم؛ انسان است که بر سر انسان فروریخت.
وقتی ما روایتمان را منتسب میکنیم به شیء بیرونی، انگار شانههایمان سبک میشود. نه، نه، بهواقع ساختمان نریخت؛ انصاف ریخت، وجدان ریخت، محبت ریخت، آیندهنگری ریخت، مدیریت ریخت، روان ریخت، حق ریخت.
📝 گزیده ای از متن اپیزود 41 انسانک | آداب حقطلبی
#بندرعباس
#انسانک41
#آداب_حقطلبی
@Ensanak [🖤]
وقتی ما روایتمان را منتسب میکنیم به شیء بیرونی، انگار شانههایمان سبک میشود. نه، نه، بهواقع ساختمان نریخت؛ انصاف ریخت، وجدان ریخت، محبت ریخت، آیندهنگری ریخت، مدیریت ریخت، روان ریخت، حق ریخت.
📝 گزیده ای از متن اپیزود 41 انسانک | آداب حقطلبی
#بندرعباس
#انسانک41
#آداب_حقطلبی
@Ensanak [🖤]
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ما بخواهیم یا نخواهیم، روییده در این زوالزار جهانیم. جهانی که همه بهارهاش زاییده خزانهاست، همه روییدنهاش ثمره بریدنهاست.
ما ناگزیرانه از ترس فرعونِ فرسودگی و دلزدگی، چاره نداریم جز اینکه میلها رو به نیل بندازیم و بعد چشم امید به اتفاق بدوزیم.
اگر اقبال یار بشه، دامن آسیهای شامل حال بشه و این میل برسه به دلداری و به میزبانی که باید، اون وقته که حتی در این فرعونسرای دنیا هم ذوق ما پر میگیره...
و خوشا به حال انسانی که ذوق پرگرفته داره. خوشا به حال انسانی که شوق شعلهور داره.
چنین انسانی معجزهش شکافتن نیل روزمرگیهاست...
🎧 گزیدهای از اپیزود ۴۷ انسانک | زوالزار
#انسانک47
#حسام_ایپکچی
#بریده_پادکست
@Ensanak [🌲]
ما ناگزیرانه از ترس فرعونِ فرسودگی و دلزدگی، چاره نداریم جز اینکه میلها رو به نیل بندازیم و بعد چشم امید به اتفاق بدوزیم.
اگر اقبال یار بشه، دامن آسیهای شامل حال بشه و این میل برسه به دلداری و به میزبانی که باید، اون وقته که حتی در این فرعونسرای دنیا هم ذوق ما پر میگیره...
و خوشا به حال انسانی که ذوق پرگرفته داره. خوشا به حال انسانی که شوق شعلهور داره.
چنین انسانی معجزهش شکافتن نیل روزمرگیهاست...
🎧 گزیدهای از اپیزود ۴۷ انسانک | زوالزار
#انسانک47
#حسام_ایپکچی
#بریده_پادکست
@Ensanak [🌲]
Az Door Dast
Karen Homayounfar
ــ عزیز، تو که اینهمه سال تنهایی، برای دلتنگی چه مرهمی داری؟
ــ هرکه دلتنگی داره باید بره سراغ حقیقت...
گزیدهای از اپیزود 18 انسانک | سرو صبرقامت
#کارن_همایونفر
#بیکلام
#انسانک18
#موزیک_کست
@Ensanak 🎼🌿✨
ــ هرکه دلتنگی داره باید بره سراغ حقیقت...
گزیدهای از اپیزود 18 انسانک | سرو صبرقامت
#کارن_همایونفر
#بیکلام
#انسانک18
#موزیک_کست
@Ensanak 🎼🌿✨
من با هر انسانی که مواجه شدهام، او را در میانه دیدهام.
من به نحوۀ زندگی آدمیزاد میگویم «درمیانگی»: انسان همواره در میانه مسیر زندگی است.
انگار به یک کتاب تفأل زدهای و از وسط باز کردهای.
انبوهی از صفحات قبلتر، امروز در معرض تماشای ما نیست و صفحاتی جلوتر در انتظار است که خودش نیز به آن صفحات نرسیده است.
انسان و مواجههاش با خود و دیگران همواره در میانه است.
📝 گزیدهای از متن اپیزود 43 انسانک | درمیانگی
#انسانک43
#درمیانگی
#حسام_ایپکچی
@Ensanak [🤍]
من به نحوۀ زندگی آدمیزاد میگویم «درمیانگی»: انسان همواره در میانه مسیر زندگی است.
انگار به یک کتاب تفأل زدهای و از وسط باز کردهای.
انبوهی از صفحات قبلتر، امروز در معرض تماشای ما نیست و صفحاتی جلوتر در انتظار است که خودش نیز به آن صفحات نرسیده است.
انسان و مواجههاش با خود و دیگران همواره در میانه است.
📝 گزیدهای از متن اپیزود 43 انسانک | درمیانگی
#انسانک43
#درمیانگی
#حسام_ایپکچی
@Ensanak [🤍]
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آیین رشد این درخت گردو چطوره که به چنین قدوبالایی رسیده؟
🌳🌳🌳
پاسخ رو اینطور در خیالم شنیدم که: حیات که ایستایی نداره!
اگه قرار بود این درخت ایستا باشه که چنین قدوبالایی نمیگرفت. همینکه هرازگاهی مجبورن شاخهای رو هرس بکنن نشوندهنده رشد مدامه.
یک شیوه داره. اون هم اینه که این درخت هر روز کمی بیش از هیچ قد میکشه.
یعنی در نگاه من هیچه، ولی حتماً او ایستا نیست و چنان مختصر و چنان کمی بیش از هیچ قدم برمیداره که برای من محسوس نیست؛ اما او داره مسیرش رو طی میکنه.
بلندقامتترین و بهآسمانرسیدهترین عضو این باغچه اونی بود که مستمر به مدت سی سال، هر روز کمی بیش از هیچ قدم برداشته بود.
❔
تابهحال خودتون رو شکل همین درخت نگاه کرده بودین؟ که روزی سر برگردونید، نگاهی به مسیر بندازید و بگید:
آآآه… چقدر راه اومدم… قدمقدم … کوچیککوچیک… چقدر بزرگ شدم!
ــــــــــــــــــــ
گزیدهای از اپیزود ۴۶ انسانک | آیین درخت گردو
#انسانک۴۶
#آیین_درخت_گردو
@Ensanak [🌳]
🌳🌳🌳
پاسخ رو اینطور در خیالم شنیدم که: حیات که ایستایی نداره!
اگه قرار بود این درخت ایستا باشه که چنین قدوبالایی نمیگرفت. همینکه هرازگاهی مجبورن شاخهای رو هرس بکنن نشوندهنده رشد مدامه.
یک شیوه داره. اون هم اینه که این درخت هر روز کمی بیش از هیچ قد میکشه.
یعنی در نگاه من هیچه، ولی حتماً او ایستا نیست و چنان مختصر و چنان کمی بیش از هیچ قدم برمیداره که برای من محسوس نیست؛ اما او داره مسیرش رو طی میکنه.
بلندقامتترین و بهآسمانرسیدهترین عضو این باغچه اونی بود که مستمر به مدت سی سال، هر روز کمی بیش از هیچ قدم برداشته بود.
❔
تابهحال خودتون رو شکل همین درخت نگاه کرده بودین؟ که روزی سر برگردونید، نگاهی به مسیر بندازید و بگید:
آآآه… چقدر راه اومدم… قدمقدم … کوچیککوچیک… چقدر بزرگ شدم!
ــــــــــــــــــــ
گزیدهای از اپیزود ۴۶ انسانک | آیین درخت گردو
#انسانک۴۶
#آیین_درخت_گردو
@Ensanak [🌳]
| پادکست فارسی انسانک |
حتماً حرفهایی دارید که در دلتان ماندهاند. حرفهایی که روزی دلتان میخواست به آنکس که باید شنوندهاش میبود، میگفتید... ولی نگفتید. #انشائک هجدهم میخواهد قاصدِ این حرفهای نگفته باشد؛ حتی اگر هرگز به مقصد نرسند. برای این انشا، جمله زیر را کامل کنید:…
#انشائک هجدهم امشب به پایان رسید.
قرار بود حرفهایی را بگویید که پیش از این نشده بود یا نتوانسته بودید به مخاطب واقعیاش بگویید.
انسانک، خوشحال است که شنوا و امانتدار حرفهای مگویتان شد.
این هفته هم سه برگزیده داریم (به انتخاب شما) از اول و میانه و آخر کامنتها:
1️⃣ محمد نیکزاد با این انشا و کسی که رفت: https://www.tg-me.com/ensanak/2447?comment=18646
2️⃣ حسامGhm و این انشای لطیف که برای معلمش نوشت: https://www.tg-me.com/ensanak/2447?comment=18703
3️⃣ حسین انتظاری و یادی از پدرِ ازدسترفتهاش: https://www.tg-me.com/ensanak/2447?comment=18770
✨تا انشای نوزدهم، دلتان آرام. تنتان درست.
@Ensanak ✍🏻
قرار بود حرفهایی را بگویید که پیش از این نشده بود یا نتوانسته بودید به مخاطب واقعیاش بگویید.
انسانک، خوشحال است که شنوا و امانتدار حرفهای مگویتان شد.
این هفته هم سه برگزیده داریم (به انتخاب شما) از اول و میانه و آخر کامنتها:
1️⃣ محمد نیکزاد با این انشا و کسی که رفت: https://www.tg-me.com/ensanak/2447?comment=18646
2️⃣ حسامGhm و این انشای لطیف که برای معلمش نوشت: https://www.tg-me.com/ensanak/2447?comment=18703
3️⃣ حسین انتظاری و یادی از پدرِ ازدسترفتهاش: https://www.tg-me.com/ensanak/2447?comment=18770
✨تا انشای نوزدهم، دلتان آرام. تنتان درست.
@Ensanak ✍🏻
Telegram
Mohamad Nickzaad in انسانک
«از قول من به او بگویید»:
حرف های زیادی بود که دیگر دلیلی برای گفتنش ندارم. وقتی کسی که یک عمر مهر و دیوانگی کمیاب را نادیده می گیرد و مفت می فروشد، چه بگویم؟! همه چیز را می دانی و چنین کردی... سلام مرا به غرورت برسان و «از قول من به او بگو»:
بهای قامت بلندت…
حرف های زیادی بود که دیگر دلیلی برای گفتنش ندارم. وقتی کسی که یک عمر مهر و دیوانگی کمیاب را نادیده می گیرد و مفت می فروشد، چه بگویم؟! همه چیز را می دانی و چنین کردی... سلام مرا به غرورت برسان و «از قول من به او بگو»:
بهای قامت بلندت…
سلام اهالی انسانک
خیلی خوشحالیم که رسیدیم به هفته نوزدهم #انشائک . کنار شما این مسیر، شیرین و پیمودنیه.
کلمات شما در طول این هجده هفته خانه استواری ساخته از همدلی، اعتماد و امید.
ما قدرِ شما رو میدونیم که پابهپا همراهی کردین باهامون،
ما رو قابل دونستین که تجربههای زیسته خودتون رو باهامون به اشتراک بذارین،
و به هوای دونستن، آگاهی و آرامش قدم در این راه گذاشتین.
ازتون ممنونیم. 🙏🏻🌱
ــــــــــــــــــــــ
🆕
موضوع انشای این هفته قدردانیه؛ از هرکسی که دلتون میخواد نسبت بهش سپاسگزاریتون رو نشون بدین.
منتظرِ زیباییهایی که میآفرینین هستیم.
@Ensanak ✍🏻
خیلی خوشحالیم که رسیدیم به هفته نوزدهم #انشائک . کنار شما این مسیر، شیرین و پیمودنیه.
کلمات شما در طول این هجده هفته خانه استواری ساخته از همدلی، اعتماد و امید.
ما قدرِ شما رو میدونیم که پابهپا همراهی کردین باهامون،
ما رو قابل دونستین که تجربههای زیسته خودتون رو باهامون به اشتراک بذارین،
و به هوای دونستن، آگاهی و آرامش قدم در این راه گذاشتین.
ازتون ممنونیم. 🙏🏻🌱
ــــــــــــــــــــــ
🆕
موضوع انشای این هفته قدردانیه؛ از هرکسی که دلتون میخواد نسبت بهش سپاسگزاریتون رو نشون بدین.
منتظرِ زیباییهایی که میآفرینین هستیم.
@Ensanak ✍🏻
راه ارتقا، توجه به جزئیاته.
یه پیانیست مبتدی انگشتش رو فشار بده بر روی کلاویهها کارش راه میافته؛ اما اگر قرار باشه یه موزیسین حرفهای بشه، جزئیات حسابه.
قوز شانهش در صدای سازش اثر میذاره. نحوه نشستن نوازنده در برخاستن صدا از ساز مؤثره.
پس جزئیاته که به ما تشخص میده.
جزئیاته که معدودی از انسانها رو به نتایجی میرسونه که عمدهای از انسانها به اون نتایج نمیرسن...
📝 گزیدهای از متن اپیزود ۴۵ انسانک | کسره
#انسانک45
#کسره
@Ensanak [🤍]
یه پیانیست مبتدی انگشتش رو فشار بده بر روی کلاویهها کارش راه میافته؛ اما اگر قرار باشه یه موزیسین حرفهای بشه، جزئیات حسابه.
قوز شانهش در صدای سازش اثر میذاره. نحوه نشستن نوازنده در برخاستن صدا از ساز مؤثره.
پس جزئیاته که به ما تشخص میده.
جزئیاته که معدودی از انسانها رو به نتایجی میرسونه که عمدهای از انسانها به اون نتایج نمیرسن...
📝 گزیدهای از متن اپیزود ۴۵ انسانک | کسره
#انسانک45
#کسره
@Ensanak [🤍]
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
☀️ آگاهی
به نظر، مسیر، ساده و تکراری داره طی میشه. ما به وقت بیماری، مراجعه میکنیم به پزشک و او هم بعد از معاینه، دارویی رو تجویز میکنه و ما امید داریم با طیشدن مسیر درمان بتونیم به سلامت برسیم. اما اگر کمی در این مسیر درنگ کنیم به معانی جدیدی خواهیم رسید.
[]
تشخیص پزشک و تجویز دارو، ظاهر حقیقت دیگری است به نام «آگاهی». در هرکجا که ما برای انتخاب، رجوع به دیگری میکنیم، بهواقع متقاضی جلوهای از آگاهی هستیم. برای ساخت کمد به نجار یا برای ساخت خانه به انواع متصدی و متخصص نیازمندیم که هرکدام توشهای از «آگاهی» دارند.
[]
مبادلات انسانی بهواقع تبادل آگاهی است.
آیا میتوان گفت ما برای حمایت و همدلی با دیگران نیز آگاهی خود را با ایشان در میان میگذاریم؟
📝 گزیدهای از اپیزود 41 انسانک | آداب حقطلبی
#انسانک41
#آداب_حقطلبی
@Ensanak [🧠]
به نظر، مسیر، ساده و تکراری داره طی میشه. ما به وقت بیماری، مراجعه میکنیم به پزشک و او هم بعد از معاینه، دارویی رو تجویز میکنه و ما امید داریم با طیشدن مسیر درمان بتونیم به سلامت برسیم. اما اگر کمی در این مسیر درنگ کنیم به معانی جدیدی خواهیم رسید.
[]
تشخیص پزشک و تجویز دارو، ظاهر حقیقت دیگری است به نام «آگاهی». در هرکجا که ما برای انتخاب، رجوع به دیگری میکنیم، بهواقع متقاضی جلوهای از آگاهی هستیم. برای ساخت کمد به نجار یا برای ساخت خانه به انواع متصدی و متخصص نیازمندیم که هرکدام توشهای از «آگاهی» دارند.
[]
مبادلات انسانی بهواقع تبادل آگاهی است.
آیا میتوان گفت ما برای حمایت و همدلی با دیگران نیز آگاهی خود را با ایشان در میان میگذاریم؟
📝 گزیدهای از اپیزود 41 انسانک | آداب حقطلبی
#انسانک41
#آداب_حقطلبی
@Ensanak [🧠]
| پادکست فارسی انسانک |
سلام اهالی انسانک خیلی خوشحالیم که رسیدیم به هفته نوزدهم #انشائک . کنار شما این مسیر، شیرین و پیمودنیه. کلمات شما در طول این هجده هفته خانه استواری ساخته از همدلی، اعتماد و امید. ما قدرِ شما رو میدونیم که پابهپا همراهی کردین باهامون، ما رو قابل دونستین…
سلام انسانکیها
#انشائک نوزدهم که موضوعش قدردانی بود، تمام شد و برگزیدههای این انشا براساس تعداد لایکهای شما، مشخص شدند:
1️⃣ ADN با انشای https://www.tg-me.com/ensanak/2456?comment=19015
2️⃣ هادی با انشای https://www.tg-me.com/ensanak/2456?comment=19112
💟 همچنین تقدیر میکنیم از پروانه با انشای https://www.tg-me.com/ensanak/2456?comment=19091
که هرچند تعداد کلماتش از 300 بیشتر بود اما هم شما پسندیده بودین و هم زیبا نگاشته شده بود.
تا موضوع انشای بیستم... ✋🏻✨
@Ensanak ✍🏻
#انشائک نوزدهم که موضوعش قدردانی بود، تمام شد و برگزیدههای این انشا براساس تعداد لایکهای شما، مشخص شدند:
1️⃣ ADN با انشای https://www.tg-me.com/ensanak/2456?comment=19015
2️⃣ هادی با انشای https://www.tg-me.com/ensanak/2456?comment=19112
💟 همچنین تقدیر میکنیم از پروانه با انشای https://www.tg-me.com/ensanak/2456?comment=19091
که هرچند تعداد کلماتش از 300 بیشتر بود اما هم شما پسندیده بودین و هم زیبا نگاشته شده بود.
تا موضوع انشای بیستم... ✋🏻✨
@Ensanak ✍🏻
Telegram
ADN in انسانک
سالها طول کشید تا بشناسمت
و سالهای متوالی طول کشید تا قدردانی از تو را یاد بگیرم.
و حالا تو آن طرف اتاق نشستهای و من هم از همانطرف به دنیا نگاه میکنم.
قدردانت هستم که پا به پا آمدی با من. گریستم، گریستی.
دویدم، دویدی. ترکت کردم، ماندی. نادیده گرفتمت،…
و سالهای متوالی طول کشید تا قدردانی از تو را یاد بگیرم.
و حالا تو آن طرف اتاق نشستهای و من هم از همانطرف به دنیا نگاه میکنم.
قدردانت هستم که پا به پا آمدی با من. گریستم، گریستی.
دویدم، دویدی. ترکت کردم، ماندی. نادیده گرفتمت،…
برای #انشائک بیستم، قصد داریم یه #انشابازی راه بندازیم. تفاوتش هم با انشاهای همیشگیمون، اینه که در انشابازی، موضوع رو خود شما مشخص میکنین.
▫️قواعد بازی هم از این قراره:
◾️اول: از لحظهای که این پست منتشر میشه تا ساعت 12 ظهر روز شنبه میتونین موضوعتون رو در کامنتها اعلام کنین.
◾️دوم: به موضوعات مطرحشده تا ظهر شنبه با لایک و دیسلایک واکنش نشون بدین.
◾️سوم: موضوع موردعلاقهتون رو از بین موضوعات مطرحشده انتخاب کنین و از ساعت 13 روز شنبه، در بخش کامنتها انشاتون رو بنویسین.
◾️چهارم: حتماً انشاتون رو در پاسخ (ریپلای) به موضوعی که میخواین دربارهش بنویسین، کامنت بذارین.
@Ensanak ✍🏻
▫️قواعد بازی هم از این قراره:
◾️اول: از لحظهای که این پست منتشر میشه تا ساعت 12 ظهر روز شنبه میتونین موضوعتون رو در کامنتها اعلام کنین.
◾️دوم: به موضوعات مطرحشده تا ظهر شنبه با لایک و دیسلایک واکنش نشون بدین.
◾️سوم: موضوع موردعلاقهتون رو از بین موضوعات مطرحشده انتخاب کنین و از ساعت 13 روز شنبه، در بخش کامنتها انشاتون رو بنویسین.
◾️چهارم: حتماً انشاتون رو در پاسخ (ریپلای) به موضوعی که میخواین دربارهش بنویسین، کامنت بذارین.
@Ensanak ✍🏻
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🐈🐈⬛
میشود گفت شلنگ «درست» نیست. میشود گفت، «درست» آن است که محفظهای مستقل برای «آبنوشیدن» لازم است و میشود قواعد و ضرورتهای زیادی را از پیش برای زندگی نوشت.
اما راه دیگری هم هست. اینکه دست از درست و غلط و باید و نباید برداریم و بپذیریم که زندگی چنان است که هست و بهجای اینکه توانمان را در داوریِ زندگی، صرف کنیم؛ توجهمان به این باشد که باید چه نسبتی با وقایع داشته باشیم؟ در کجا بایستیم؟ چگونه باشیم؟
مثلاً این گربه، با شکافِ افتاده بر شلنگ، نسبتسازی کرده. کاری ندارد که شلنگ «باید» چه باشد؛ بلکه با توجه به آنچیزی که اکنون هست، اندیشیده که من باید چه نسبتی با آن داشته باشم و چگونه میتوانم با آن «زندگیتر» را تجربه کنم.
#حسام_ایپکچی
#زندگی
@Ensanak [🐈]
میشود گفت شلنگ «درست» نیست. میشود گفت، «درست» آن است که محفظهای مستقل برای «آبنوشیدن» لازم است و میشود قواعد و ضرورتهای زیادی را از پیش برای زندگی نوشت.
اما راه دیگری هم هست. اینکه دست از درست و غلط و باید و نباید برداریم و بپذیریم که زندگی چنان است که هست و بهجای اینکه توانمان را در داوریِ زندگی، صرف کنیم؛ توجهمان به این باشد که باید چه نسبتی با وقایع داشته باشیم؟ در کجا بایستیم؟ چگونه باشیم؟
مثلاً این گربه، با شکافِ افتاده بر شلنگ، نسبتسازی کرده. کاری ندارد که شلنگ «باید» چه باشد؛ بلکه با توجه به آنچیزی که اکنون هست، اندیشیده که من باید چه نسبتی با آن داشته باشم و چگونه میتوانم با آن «زندگیتر» را تجربه کنم.
#حسام_ایپکچی
#زندگی
@Ensanak [🐈]
ژوزه ساراماگو توی رمان «کوری» شهری رو توصیف میکنه که مردمش مبتلا میشن به اپیدمی کوری ـ نابینایی.
حالا شما همین شهر رو تصور بکنید اما جمعیت مبتلا شده باشن به اپیدمیِ «همان».
همان دیگه چه بیماریایه؟
بیماری همان، مثل خاکستر روی همهچیز میشینه. رنگها رو خاکستری میکنه. تمایزها قابل تشخیص نیست.
علائمش علائم رفتاریه. فرد صبح که از خواب بیدار میشه سقف رو نگاه میکنه میگه ای بابا این که همون سقفه. این که همون خونه است. اینها هم که همون همخونههان.
همهچیز با گردی از همان پوشیده میشه. از در خونه میآی بیرون همون خیابون، همون ماشین، همون ترافیک، همون آدما.
میرسی سرِ کارت، همون اتاق، همون میز کار، همون شرح کار، همون دردسرای همیشگی.
تلوتلو میخوریم بین تکرارها، یه پاندول میشیم آویخته بین شب و روز، بیمزه، بیطعم، میریم و برمیگردیم، میریم و برمیگردیم.
آونگِ «اِ شب شد، اِ روز شد» تو سرمون میزنه و یهدفعه نوبت شب و روزمون تموم میشه و بازی تمام.
📝 گزیدهای از اپیزود 45 انسانک | کسره
#انسانک45
#کسره
@Ensanak [🕰]
حالا شما همین شهر رو تصور بکنید اما جمعیت مبتلا شده باشن به اپیدمیِ «همان».
همان دیگه چه بیماریایه؟
بیماری همان، مثل خاکستر روی همهچیز میشینه. رنگها رو خاکستری میکنه. تمایزها قابل تشخیص نیست.
علائمش علائم رفتاریه. فرد صبح که از خواب بیدار میشه سقف رو نگاه میکنه میگه ای بابا این که همون سقفه. این که همون خونه است. اینها هم که همون همخونههان.
همهچیز با گردی از همان پوشیده میشه. از در خونه میآی بیرون همون خیابون، همون ماشین، همون ترافیک، همون آدما.
میرسی سرِ کارت، همون اتاق، همون میز کار، همون شرح کار، همون دردسرای همیشگی.
تلوتلو میخوریم بین تکرارها، یه پاندول میشیم آویخته بین شب و روز، بیمزه، بیطعم، میریم و برمیگردیم، میریم و برمیگردیم.
آونگِ «اِ شب شد، اِ روز شد» تو سرمون میزنه و یهدفعه نوبت شب و روزمون تموم میشه و بازی تمام.
📝 گزیدهای از اپیزود 45 انسانک | کسره
#انسانک45
#کسره
@Ensanak [🕰]