انشای سی‌وسوم با یادِ یادگرفتنی‌ها به پایان رسید. مجموعه‌ای از مهارت‌ها و توانایی‌هایی که دوست داشتین به خودتون اضافه کنین در کامنت‌های #انشائک ۳۳ ردوبدل شد. از مهارت‌های روانی و زبانی بگیرین تا مهارت‌های مهم عملی. به‌نظرم گاهی می‌شه به کامنت‌های این پست برگردیم، چون مرورشون مفیده.
ــــــــــــــــــــ

برگزیده‌های این انشا هم براساس لایک‌های شما دو نفرن؛

🟠 از نیمه اول کامنت‌ها: الهام
https://www.tg-me.com/ensanak/2554?comment=22960


🟠 از نیمه دوم کامنت‌ها: فاطمه
https://www.tg-me.com/ensanak/2554?comment=23026



🔵 فکر می‌کنین موضوع انشای بعد چیه؟

@Ensanak ✍

«ما آزموده‌ایم در این شهر بختِ خویش...
بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش»

«آزموده را آزمودن خطاست...»

یا
«مَن جَرَّبَ المُجَرّب حَلّت بِه النّدامة»

به این جملات باور دارین؟ تجربه شما چی می‌گه؟ تجربه‌ای از آزمودنِ مجددِ آزموده‌هاتون دارین؟ مثال نقضی برای این‌قبیل توصیه‌های شاعرانه در زندگی واقعی شما وجود داره؟

این هفته مفهوم «آزمودن دوبارۀ آزموده» رو در طرح زندگی خودتون نشون ما بدین و امیدواریم که #انشائک سی‌وچهارم با این نوشته‌های شما، کلی حرف و ایده تازه در راه داشته باشه...


شب‌تون به خیر
و هفته سی‌وچهارم به سلامت... ✨

@Ensanak ✍🏻

همه‌جا سؤال «به‌ من‌ چه؟» را
همراه داشته باش و
بسیار گزیده بشنو
چون:
شنیده‌ها هرگز ناشنیده نمی‌شوند
و پاک‌کنی برای «از یاد زدودن» نداریم
———
#تمرین یکشنبه ۲۶ مرداد سال چهار


#نهانخانه

@Ensanak 🗣👂

اهل انسانک سلام…
موضوع سومین سفر از #نامدرسه_آنلاین «مواجهه با ناامیدی» است. این موضوع با مطالعه کتابی از سورن‌ کیه‌کگارد در هفت هفته ارائه خواهد شد.

💠 آغاز دوره: ۱۲ شهریور

—————————

همچنین اولین سفر از #نامدرسه_حضوری با موضوع «توجه و تمرکز» نیز ظرفیت بسیار محدودی برای پذیرش هم‌سفر جدید دارد.

💠 آغاز دوره: ۳ شهریور

برای اطلاع بیشتر درباره هردو دوره می‌توانید دفترچه راهنما را از کانال تلگرام نامدرسه دانلود و مطالعه بفرمایید:

https://www.tg-me.com/unschool_ensanak


@Ensanak 📚📖📝

این درس مربوط به زمستان سال قبل است. بحث درباره معنای زندگی است و در کلاس مطرح می‌شود که سؤال باید «ظرف» مناسبی برای پاسخ باشد.
دقیق‌ترش این‌طور است که آیا آنچه از #معنای_زندگی انتظار دارید رشته‌ای از کلمات و مجموعه‌ای از متن‌هاست؟ آیا اصلاً متن می‌تواند ظرف مناسبی برای پاسخ به پرسش از معنای زندگی باشد؟
——————
✏️ @unschool_ensanak

سلام اهل انسانک

برای #انشائک ۳۴ ازتون پرسیدیم:

آیا آزموده را آزمودن خطاست؟

پاسخ‌هاتون قابل تأمل بود. می‌شد از منظری تازه موضوع رو دید و بهش فکر کرد. می‌شد با بعضی از انشاها هم مخالف بود هم موافق! می‌شد ردپای تجربه‌های منحصربه‌فرد رو در نوشته‌هاتون دید...
ــــــــــــــــــــــــــــــــ

🏆 از بین انشاهایی که برای انسانک فرستادید، انشای الهام برگزیده این هفته از نگاه شماست؛ که بیشترین لایک رو به دست آورد:
https://www.tg-me.com/ensanak/2561?comment=23167


📝 همچنان هم‌راه ما باشین...
تا اعلام موضوع انشای ۳۵، شب به خیر ✨




@Ensanak ✍

👁️
برخلاف معنای مصطلح، تماشا مترادف نگاه نیست.
تماشا فقط به چشم محدود نمی‌شه.
تماشا مشیِ کلیِ یک نفر در زیستنه،
تماشا یعنی نحوه پیمودن زمان.
ما براساس نحوه زمانیدنمون، براساس طورِ پیمودنِ زمانمون، به مسئله‌هایی می‌رسیم.
——
📝 از اپیزود منتشرنشده پادکست انسانک به نام سال‌بلعیدگی ۳

——

@Ensanak 👣

#انشائک ۳۵، به قدری خودافشایی نیاز دارد!

برای انسانک بگویید که وقتی به پناه نیاز دارید، به کجا پناه می‌برید؟
اگر به اندکی پنهانی نیاز داشته باشید، کجا قایم می‌شوید؟
و وقتی قایم می‌شوید، دوست دارید چه کسی بیاید و پیداتان کند؟!


این موضوع انشای این هفته است
توضیح بیشتری نمی‌دهیم تا ذهنتان برای خودش بال و پر بگیرد و در هواهایی بپرد که حتی ما هم وقت طرح موضوع به آن فکر نکرده‌ایم.

شب به خیر
هفته‌تان پر از خیالِ شیرین ✨

@Ensanak ✍🏻

رو به کدام منظره باز شده‌ای؟

☀️💛🕊️
گفتیم پنجره اگر پنجره است، از آن سبب است که به‌سوی منظره‌ای باز می‌شود. ربط میان ما و چیز دیگری برقرار می‌کند. آمدیم جلوتر و به این جمع‌بندی رسیدیم که انسان پنجره است. حالا این دوتا را با هم جمع کنیم. انسان به روی چه منظره‌ای باز می‌شود که پنجره است؟
چون اگر رو به منظره‌ای باز نشود، پنجره نیست. جواب این است: انسان پنجره‌ای است که به‌سوی جهان گشوده می‌شود. اگر انسان نبود، چیزی نبود ما باز کنیم و آن‌سو را ببینیم. من هستم که گشوده می‌شوم و چیزی را به نام جهان می‌شناسم و می‌گویم این جهان است. اگر منِ انسان نبودم، معنایی به نام جهان هم نبود.
انسان، آن پنجره‌ای است که به‌سوی جهان باز می‌شود.


📝 گزیده‌ای از اپیزود ۳۶ پادکست انسانک | #پنجره


#انسانک36
#حسام_ایپکچی

@Ensanak 🪟

🐦
شاید روزی، «یقین‌داشتن» را در ردیف اختلال‌های روانی به رسمیت شناختند؛
همان‌گونه که «تردید» مدام را به‌عنوان وسواس و شک، نیازمند درمان می‌دانیم، بی‌تردیدی نیز نیازمند درمان است.
شاید روزگاری نه‌چندان دور، از فضیلتِ یقین عبور کردیم و ارزش‌ها چنان دگرگون شد که ایمان، معادل یقین نباشد بلکه ایمان معنا بشود به مهارتِ زیستن در تردید.

——
من یقین دارم که…

ادامه‌اش را شما بنویسید.

——
#انسانک
#حسام_ایپکچی


@Ensanak 🩶

سلام اهل انسانک
انشای سی‌وپنجم، درباره پناه و پنهانی بود. درباره اینکه کجا ‌قایم می‌شوید و پناهگاهتان چیست و اگر قرار باشد کسی پیدایتان کند، دوست دارید چه کسی باشد.

انسانک در این #انشائک هم میزبان کلمه‌های شما بود و از اینکه انسانک را امین حرف‌های عمیق و گاه درگوشی‌تان می‌دانید ممنونیم.

برگزیده‌های این انشا براساس تعداد لایک‌های شما دو نفرند:

🟡 الناز

https://www.tg-me.com/ensanak/2568?comment=23330

🟡 راحله شفیعی

https://www.tg-me.com/ensanak/2568?comment=23343


این هفته هم با امید به پایان رسید...
تا جمعه و موضوع انشای جدید،
خوب باشید✨

@Ensanak ✍

اپیزود پنجاه و یکم منتشر شد
——

تصور کنید قرار است با اپیکور ملاقات کنیم و از او بخواهیم به ما نسخه شفابخشی بدهد که با عمل به آن بتوانیم «آسایش پایدار» را تجربه کنیم. جرعه پنجاه‌ویکم از پادکست می، پاسخ اپیکور به این پرسش است.
از جرعه پنجاه‌ویکم، وارد پیاله چهارم از «می» می‌شویم. این پیاله با فصل سوم از کتاب درباب حکمت زندگی از آرتور شوپنهاور آغاز می‌شود. علاوه‌بر شنیدن، می‌توانید متن کامل این جرعه را در این لینک ببینید:
https://mey.ir/episode-51
•••
@mey_podcast

سلام اهالی انسانک
به‌خصوص دست‌به‌قلم‌های همین حوالی!

موضوع #انشائک این هفته هم همین عکسه، بدون توضیح اضافی و جهت‌دادن به نوشته‌هاتون.

امیدواریم این قاب، ذهنتون رو برای نوشتن قلقلک بده و کلی داستان جالب ازش دربیاد. در انواع قالب‌ها ازجمله قطعه ادبی، داستان، گفت‌وگو، شعر و... می‌تونین طبع‌آزمایی کنین.
منتظریم و تا یه هفته فرصت دارین فکر کنین و بنویسین.
منتظر انشاهای ـ مثل همیشه ـ متنوع و رنگارنگتون هستیم.

شب به خیر و هفته پیش رو، پر از آرامش ✨

@Ensanak ✍🏻

🟡 سومین اپیزود از سه‌گانه سال‌بلعیدگی، منتشر شد

اپیزود پنجاه‌وهفتم از پادکست انسانک، آخرین قسمت از سه‌گانه سال‌بلعیدگی است. در این سه‌گانه، به این مسئله پرداخته‌ام که اگر بنا باشد، کهن‌سالی و سال‌خوردگی را به‌جای «پروسه» طبیعی به «پروژه انتخابی» بدل کنیم، به چه سرفصل‌ها و دغدغه‌هایی باید اندیشیده باشیم.


از هم‌اکنون این اپیزود را در کست‌باکس، شنوتو، اسپاتیفای و پادگیرهای دیگر و همچنین در وب‌سایت انسانک می‌توانید بشنوید


@Ensanak 🎧

ما به تفکر فراخوانده می‌شویم.
اگر هیچ چیزی در پیرامون شما نباشد، فراخوانی برای دعوت به تفکر هم صورت نمی‌گیرد.
تفکر، استقبال از شکارشدگی است، در معرض و تیررس ِ فراخواننده قرارگرفتن است.
معمول این‌طور است که وقتی راجع‌به خرد صحبت می‌شود، خرد رو به‌علاوه چه می‌آورند؟
می‌گویند: خردورز…

این واژه درست است؛ ورزیدگی می‌خواهد.
ورزش می‌خواهد؛
اما واژه‌ای را یادگار از من داشته باشید، اینکه خرد بیش از آنکه ورزیدنی باشد، «وزیدنی» است.
یعنی ما باید در معرض وزش خرد قرار بگیریم.
وقتی شما گلی، گیاهی دارید، موقع خرید، فروشنده به شما خواهد گفت «باید در معرض هوا باشد».
اگر شما گل طبیعی را در کمد بگذارید و در کمد را ببندید،
حتماً آن گل را از دست خواهید داد. مراوده‌داشتن با جهان،
ضرورت استمرار حیات است برای یک بوته کوچک.
به طریق اولی، برای فکر من و شما در معرض وزش بودن است که ما را خردمند می‌کند.
از این رویکرد هم ببینید که شاید من آنی هستم که در معرض وزش فکر قرار می‌گیرد.


#حسام_ایپکچی
#انسانک
📝 گزیده‌ای از #نامدرسه، دوره #ضیافت

@Ensanak 📚

⁨ ⁨ 👥
کسی باید واقعیت را بجنباند!
چیزی را تغییر دهد
روزگار را دگرگون کند
همان دستی که نشانی ما را به بلا داده
باید بلد باشد که رقصی شادانه را هم نازل کند

اینکه همواره از من حرکت باشد و سپس بارش برکت، خلاف کرامت است. دلتنگ برکتی هستم که شرط نداشته باشد. گشایشی که ندانم چگونه. نسیم خنکی که نفهمم از کجا وزید. همان‌طورکه بلاها آمد بی‌آنکه تقصیری داشته باشیم، چه اشکال دارد اگر خوشی‌ها ببارد بی‌آنکه کسی از قبل بهایش را ستانده باشد!؟

نیاز دارم چیزی مرا از کلمه‌ها پرت کند بیرون، واقعیت را طوری تکان‌تکان دهد که زندگی برقصد.

شما هم به این احوال دچار می‌شوید؟
—
#حسام_ایپکچی
#انسانک

@Ensanak [💃🕺]

انشای سی‌وششم، شرح‌عکس‌نویسی بود: تصویر گربه بی‌خیالی که روی تلّی از کتابِ بساطِ کتاب‌فروشی، مشغول خمیازه‌کشیدن است.
از زاویه‌های گوناگون، این تصویر را دیدید و درباره‌اش نوشتید.
خوشحالیم که یک عکس، پنجره‌ای شد که هرکدام‌تان از یک گوشه‌اش جهان را تماشا کردید:
یکی زحمتِ نویسندگان و متفکران را دید، یکی تاریخ را به یاد آورد، دیگری از جغرافیا گفت و ایران را با لبخندی در ذهنش ترسیم کرد، آن‌یکی به «زندگی در لحظۀ» گربه چشم دوخت و...
ــــــــــــــــــــــــــــــ
و باز هم شما با لایک‌هایتان، برگزیده‌های این هفته #انشائک را انتخاب کردید:

1️⃣ الناز
https://www.tg-me.com/ensanak/2575?comment=23552

2️⃣ راحله شفیعی
https://www.tg-me.com/ensanak/2575?comment=23602

💟 و تقدیر می‌کنیم از رضا طلعت‌رو بابت عکسِ نسخۀ وطنیِ همان گربه:

https://www.tg-me.com/ensanak/2575?comment=23598



شبتان به خیر و دلتان آباد 🩵

@Ensanak

جرعه پنجاه و دوم مِی

می‌دانیم که تفکیک‌های دوگانه و تقسیم به «این» و «آن» معمولا دقیق نیست اما پرسش این است که آیا می‌توانیم با مسامحه، متفکران را به دو دسته باغی و یاغی تقسیم کنیم؟ در پاسخ به این سوال، اپیکور حتماً نماد کاملی برای فیلسوفان باغی است.

در این جرعه، به بررسی نسبت فلسفی بین اپیکور و شوپنهاور می‌پردازیم و می‌بینیم چگونه دو متفکر با چندین قرن فاصله، با رویکردهای متفاوت، به دنبال زندگی‌ای تحمل‌پذیر و رهایی از رنج بودند. از باغ اپیکور تا تأملات شوپنهاور، بحث درباره ساده‌زیستی، محدود کردن خواسته‌ها، هنر، پرهیزکاری و مواجهه با مرگ، نشان می‌دهد که فلسفه می‌تواند راهنمای عملی برای زیستن بهتر باشد.

متن کامل در سایت پادکست مِی به نشانی
https://mey.ir/episode-52/
‎
•••
#پادکست_می
به روایت #حسام_ایپکچی
@mey_podcast

اهالی انسانک سلام
بیایید در #انشائک سی‌وهفتم، به دل آن احساسی برویم که برافروخته‌مان می‌کند، قلبمان را به تپش می‌اندازد و می‌خواهد از تهدید بیرونی، نجاتمان بدهد.

خشم‌تان را در قامت انسانی تصور کنید و با او حرف بزنید. از او بپرسید، سرش فریاد بزنید یا آنچه را به‌خاطرش متحمل شده‌اید به یادش بیاورید...

در انشایتان بنویسید با خشم‌تان چه می‌کنید. می‌پذیریدش؟ می‌کُشیدش؟ یا به او لبخند می‌زنید و از او می‌گذرید؟
به‌هرحال دستتان باز است؛ هرکاری می‌خواهید با خشم‌تان بکنید و قصه این دیدار و مذاکره را برای انسانک بنویسید.


مهلت ارسال انشاها: پنج‌شنبه 20 شهریور، ساعت 20

مشتاقیم و چشم‌به‌راه انشاهای شما ✨
@Ensanak ✍🏻

امشب ماه سرخ می‌شود
می‌خواهم که نشانه باشد…

کدام تصمیمِ کوچک
در زندگی‌ام تغییر بزرگی می‌سازد؟
آغازش را به وقت سرخیِ ماه
عهد می‌کنم

عهدِ آغوشی گرم
عهدِ قدمی استوار
عهدِ گذشتی سبک‌بالانه
عهدِ آغازی آموخته از پایان‌های قبل
عهدِ سپردن آنچه که دگرگونی‌اش در توانم نیست
و عهدهای سرخ دیگر...


@Ensanak 🌑