Telegram Web Link
جشنواره تخفیفات پاییزی ، فروش آثار نقاشی و مینابسْتِره داتیس مهرابیان
۰۹۱۴۰۱۴۴۵۴۹
ارسال به سراسر ایران


#درگاه_نوسروده_ها_و_نقاشیها
https://www.tg-me.com/datismehrabianart
جشنواره تخفیفات پاییزی ، فروش آثار نقاشی و مینابسْتِره داتیس مهرابیان
۰۹۱۴۰۱۴۴۵۴۹
ارسال به سراسر ایران


#درگاه_نوسروده_ها_و_نقاشیها
https://www.tg-me.com/datismehrabianart
جشنواره تخفیفات پاییزی ، فروش آثار نقاشی و مینابسْتِره داتیس مهرابیان
۰۹۱۴۰۱۴۴۵۴۹
ارسال به سراسر ایران


#درگاه_نوسروده_ها_و_نقاشیها
https://www.tg-me.com/datismehrabianart
جشنواره تخفیفات پاییزی ، فروش آثار نقاشی و مینابسْتِره داتیس مهرابیان
۰۹۱۴۰۱۴۴۵۴۹
ارسال به سراسر ایران


#درگاه_نوسروده_ها_و_نقاشیها
https://www.tg-me.com/datismehrabianart
جشنواره تخفیفات پاییزی ، فروش آثار نقاشی و مینابسْتِره داتیس مهرابیان
۰۹۱۴۰۱۴۴۵۴۹
ارسال به سراسر ایران


#درگاه_نوسروده_ها_و_نقاشیها
https://www.tg-me.com/datismehrabianart
جشنواره تخفیفات پاییزی ، فروش آثار نقاشی و مینابسْتِره داتیس مهرابیان
۰۹۱۴۰۱۴۴۵۴۹
ارسال به سراسر ایران


#درگاه_نوسروده_ها_و_نقاشیها
https://www.tg-me.com/datismehrabianart
جشنواره تخفیفات پاییزی ، فروش آثار نقاشی و مینابسْتِره داتیس مهرابیان
۰۹۱۴۰۱۴۴۵۴۹
ارسال به سراسر ایران


#درگاه_نوسروده_ها_و_نقاشیها
https://www.tg-me.com/datismehrabianart
جشنواره تخفیفات پاییزی ، فروش آثار نقاشی و مینابسْتِره داتیس مهرابیان
۰۹۱۴۰۱۴۴۵۴۹
ارسال به سراسر ایران


#درگاه_نوسروده_ها_و_نقاشیها
https://www.tg-me.com/datismehrabianart
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جشن مهرگان ، جشن مهر و پیمان دوستی و عشق بر همگان خجسته باد !

       #مهر_نیایش از  #خرده_اوستا
       نیایشی ویژه ی جشنِ مهرگان ؛(۱)
               

                       ««««🪴🔥🪴»»»»

ستایشگرِ  مِهرم از ، بی زمان
              که پیوندگارِ جهانست و جان

اَشاوان ، به گفتار نیک است او
             پُر آوازه ، بینا ، نیوشنده _خو

تراشیده  سیمین_ تنِ  روشنش
             سَهی گشته سرو از ، تَرازِ تَنَش

بلندست ، رعنای خورشید رو
                  کران تا کران آن ، نگارِ نکو...

#داتیس_مهرابیان

#درگاه_نگارین_چکامه_داتیس_مهرابیان
@esmaeilmehrabiandatis
👆حجاب اجباری در واپسین روزها ، پایان یافت

#بیداری۱۹

آوای اذانت ، دَمِ بر دار شدن
پیچیده به ننگ است و سراپاش ، کفن

بر گردنِ دینت ، رَسَنِ خون خواهیست
این موی سیه بافته ی مامِ وَطن


#داتیس_مهرابیان

@esmaeilmehrabiandatis
👆نقاشی پاییزان ، اثر داتیس مهرابیان

#غزل_نقاشی۳

پیشینه ی مرگ آتشِ ققنوس تبار است
از جان گذر ای جان که جهان ، کوی  گذار است

از غم بگذر ، لرزشِ دل ، شادی ناب است
در سینه ، تپش ،طبل و رگت سیمِ سه تار است

اندوه بگردان که لبِ دخترِ انگور
بر جامِ لبت ، سرخ تر از خونِ انار است

بر خاطرت آیینه بتابد مَهِ گردون
مَه روی غزل پوش ، اگر مهرِ نگار است

هستی ، همه از مستیِ ما رقص پذیرد
در هسته ی هر ذره ، جهان باده گسار است

بگذار زمین این چمدان ، توشِ سفر نیست
آن شانه ، سبک ، بال بگیرد که به دار است

دست از تبِ تایید و کف و سوت بِبُر تا
بَرسَم دَهدت پیر  که سیمرغ سوار است

#داتیس_مهرابیان


#درگاه_نگارین_چکامه_داتیس_مهرابیان
@esmaeilmehrabiandatis
#بیداری۷۶

بیگانه در این خانه ، به تاراج نشست
گنجینه و فرهنگِ کهن رفت ز دست

دزدان که به تقدیس ، کتاب آوردند
بر دار کشیدند خرَد را ، سرمست

#داتیس_مهرابیان

@esmaeilmehrabiandatis
#بیداری۷۷

در چنبره ی دین و خرافات ، به ننگ
گشتیم پرستنده ی زنجیر و شرنگ

دین حدِّ تَرَخّص به شکستن می‌داد
ما جامِ خرَد را ، زده بودیم به سنگ

#داتیس_مهرابیان

@esmaeilmehrabiandatis
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
توتالیتاریسم فقط یک حکومت نیست؛ یک روش از بین بردن انسان‌بودن است.
هانا ارنت
توتالیتاریسم زمانی است که مردم از زندگی سیاسی و مشارکت عمومی کنار کشیده و احساس تنهایی، بی‌قدرتی و بی‌معنایی کنند.

در چنین شرایطی، افراد مستعد پذیرش ایدئولوژی‌های مطلق‌گرا می‌شوند، حتی اگر آن ایدئولوژی‌ها ضدانسانی باشند. آرنت نشان می‌دهد که ریشه‌ی توتالیتاریسم در بی‌تفاوتی، انزوا و از دست رفتن پیوندهای اجتماعی و سیاسی است، نه فقط در رهبران دیکتاتور.
برای جلوگیری از ظهور توتالیتاریسم، شهروندان باید مسئول، آگاه، و فعال در عرصه عمومی باقی بمانند.
سکوت و انفعال، خطرناک‌تر از هر ایدئولوژی است.
الگوریتم توتالیتاریسم ساده است:
۱. مردم را تنها کن
۲. پیوندهای اجتماعی را بشکن
۳. تفکر مستقل را بی‌ارزش جلوه بده
۴. دروغ را جایگزین واقعیت کن
۵. ایدئولوژی واحد تزریق کن
۶. اطاعت را با ترس تضمین کن
در نهایت، نیازی به سرکوب نیست؛ مردم خودشان تبدیل به ابزار سرکوب می‌شوند.
™️کاری از گروه تکامل
DShob
@marzockacademy
داتیس مهرابیان
#نوزایی_و_بازآفرینی #نویسنده_داتیس_مهرابیان #استوره_ها(اسطوره ها) #عشق_اسپندیاد_و_پری_دریایی #بخش_۲۸ کلبه ، از آب خالی شد و گاو ماهی در شکم ژله ای و زلال مینتور که حالا مثل برکه ای زیر یخ به نظر می آمد ، جای گرفت و گوهر های  شبچراغش را از دو سوراخ  بینی…
#نوزایی_و_بازآفرینی
#نویسنده_داتیس_مهرابیان

#کالبد_شکافی_فرهنگ_ایران_و_شرق_باستان
#استوره_ها(اسطوره)

#عشق_اسپندیاد_و_پری_دریایی
#بخش_۲۹

❤️ اسپندیاد به قایقش که رسید تور ماهیگیری اش را در قایق گذاشت و مثل همیشه فانوس پیه سوزش را به دیرک چوبی قایق آویز کرد ، اما ریسمان را از اسکله چوبی باز نکرد ، می خواست به پری دریایی بگوید که برای رهایی او ، از چنگ  مینتور گاوسر یا همان بابای دریا ، چه در سر دارد .

دوست داشت ، پیش از سفر دور و دراز به سوی نیایشگاه آناهیتا ،  یکبار دیگر صدای زیبای پری  را بشنود و در خلسه ی آواز سحرآمیزش ، دمی آرامش یابد.

با این ایده ،  شانه ی راست  ساحل را به سوی صخره ها و آبگیر ، در پیش گرفت ، در نزدیکی آبگیر ، به یادش آمد که باید به سکوت ذهن برسد تا آواز پری را بشنود و چشم سر را باید ببندد که چشم دلش گشوده شود و زیبایی "هور ودات " و " انارام" که  فروغ بیکران است را ببیند ، و اینگونه خواهد بود که ذهنش اجازه در آغوش گرفتن اندام زیبای پری را بی ترس مرگ به او می داد.

بی آنکه قدم از قدم بردارد ، همانجا ایستاد ، چشمانش را بست ،چند نفس ژرف کشید و بر فرش نمناک ساحل که پر از صدف های ریز و درشت بود ، نشست .

با صدای موج های آرام به سکوت ذهن وارد شد .
در  هوای خنک سپیده دمان از پشت پلکهای بسته اش ، نور دمیده بر کرانه های صبح را می دید که آرام ، آرام بر تاج موج ها می درخشید .
سفیر آواز کلاغی از کرانه های بامداد در وجودش پژواک می شد که  خود را ،  بر درگاه باغ مینُوی یافت ، باغی ، معلق میان دو کوه بزرگ در کهکشانی دور ،  باغی از درک و معنا که دیوارهای کوتاهش پوشیده از گلهای رنگارنگ بود .
در میان آن باغ پردیس ،  درخت زیبا و شکوهند " آسوریک"  مانند خورشیدی درخشان بود ، درختی که به درخت زندگی ، شناخته می شد و اسپندیاد همیشه  از ملوانان پیر شنیده بود که خوشبختی نهایی انسان ،  دمی نشستن و آسودن بر سریر و تخت های روان  ، در سایه ی درخت زندگی است .

باز بوی بهار نارنج ، مشامش را پر کرد و آواز افسونگر پری را از حنجره ی تمام پرندگان نشسته بر درخت "آسوریک "شنید.
گوش جان سپرد  ، جانش با هستی و کیانای جهان ،  یکی شد .

رقص انگشتانی ، مینُوی بر تارهای   روان و چنگ جانش زنده شد و با آهنگ آواز پری ، پیوند خورد .
احساس می کرد در رودی از رویای خوش  و خُرّم جاريست.
در لذت گوش سپردن به آواز پری که درحال دور شدن بود ، صدایی زیبا را شنید که در او نجوا می کرد ؛
- ابر انسان ، در جستجوی نور و روشنایی بیکران است و نور در عشق ورزیدن به دیگران دیده خواهد شد.
اسپندیاد ! تو پیش از این از دو گذرگاه گذر کرده ای ؛
- گذر گاه اول از روان آزاد در نیستی به سوی هستی بود.
در گذرگاه دوم  با ذره ذره ی وجودت به عشق و به پیدایش رسیدی .
اکنون در گذرگاه سوم ، تو با زایشی نو ، آماده ی گام نهادن به گذرگاه درک و معنا هستی .
از این رو اول باید در هفت اندام از پیکرت سیر کنی و تا سفر در خودت را به پایان نبرده ای و از خویشتن خودت ، گذر نکرده ای  نمی توانی کس دیگری را از بند برهانی.

اسپندیاد ، باران آن صدا را که در  بند ، بند وجودش می بارید ، مثل خون در رگهایش احساس می کرد   ، صدا از حنجره ی پرنده ی رنگین کمان، در هوا پر می گرفت و بر شاخه های هوش جانش می نشست.

صدا ادامه داد ؛
_ ای اسپندیاد ! تو در سپیده دمان ، مانند کلاغی که سفیر آواز بلندش از فراز قله های دور به خواب شبنم زده ی دشتها فرود آمده باشد ،  جستجوگرانه بر شانه های مرگ نشستی و در شنیدن آواز سحرآمیز پری دریایی به پله ی سکوت رسیده ای که آن پله ی عاشقی است.
در این پله ، تو نامزد پوشیدگی راز ها گشته ای ، پیوندت را با سکوت خجسته باد می گویم ، باشد که از این دم ، برای جنگاوری آماده شوی ،  شیردال ایرانویچ ، گریفین بشکوچ در این کوچیدن به سوی رزمگاه فداکاری و عشق تو را همراهی خواهد کرد . از هم اکنون پیاله ی شرابت را از خم سرخ رنگ لبان پری لبریز کن ، که مستی پرستش است و پرستش چیزی جز عشق ورزیدن نیست و عشق ، همانا او خدای خدایان است.
 
ادامه دارد ....

#درگاه_نگارین_چکامه_داتیس_مهرابیان
@esmaeilmehrabiandatis
Forwarded from Datis mehrabian art
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تند می گذرد
زندگی
از کوچه ی ما

آب
از جویبار
باد
از دشت

و لبخندِ تو
از آیینه ی اشک هایم
پیش از آنکه انگشتها
یاس برچینند.

#داتیس_مهرابیان

#درگاه_نوسروده_ها_و_نقاشیها
https://www.tg-me.com/datismehrabianart
Forwarded from Datis mehrabian art
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در نفس کشیدنِ یک آن
خواب از سرِ شانه ام می پرَد آرام
و بال می گشایَدم
درِ باغِ سبز

رو به رؤیاهایی دور و دراز

جز رد پاهای خودم
هیچ پرنده ای پر نمی زند در باد

باد که آشیانه ی ویران
می تکانَد از شاخه ی شعر

در دَم و بازدمی که هنوز برنیامده است
گرگ و میشِ چشمهایی تیله ای
تنهایی ام را
بر شانه ی سنگی سیاه
پرنده می تابد.

#داتیس_مهرابیان

#درگاه_نوسروده_ها_و_نقاشیها
https://www.tg-me.com/datismehrabianart
داتیس مهرابیان
#نوزایی_و_بازآفرینی #نویسنده_داتیس_مهرابیان #کالبد_شکافی_فرهنگ_ایران_و_شرق_باستان #استوره_ها(اسطوره) #عشق_اسپندیاد_و_پری_دریایی #بخش_۲۹ ❤️ اسپندیاد به قایقش که رسید تور ماهیگیری اش را در قایق گذاشت و مثل همیشه فانوس پیه سوزش را به دیرک چوبی قایق آویز کرد…
#نوزایی_و_بازآفرینی
#نویسنده؛داتیس مهرابیان

#استوره_ها(اسطوره)
#عشق_اسپندیاد_و_پری_دریایی
#بخش_۳۰

اسپند یاد که روانش از شنیدن آن آواهای سپنته ، آرامش یافته بود، گفت ؛
ای آوای فرحبخش به من بیاموز که چگونه از گذرگاه درک و معنا بگذرم و به انارام که روشنایی جاودان عشق است ، برسم و شناخت هفت اندام را نمی دانم ، آن چگونه است؟

آوای زیبا گفت ؛
انارام ، فروغ جاویدان عشق ، برتر از صدای فرشتگان شنیدن ، برتر از خواندن زمان های گذشته و پیش بینی آینده و برتر از هر نیکی است .
عشق ، توان مهروزی به تو می دهد و از باورمندی و آرزو مندی نیز برتر است.
اما باورمندی به انسانیت و آرزوی نیک خواهی برای دیگران را توشه ی راه عشق بدان و به آماج و نهایت رفتن ، بیاندیش که همانا عشق در هر گام برداشتنی برای دیگری است.

باورمندی ، آرزومندی و عشق ، سه پله از سکوی پروازاند که عشق بالاترین این پله هاست .

پله ی اول ، باورمندی است که گنجینه ای از کیانای جهان است ، باورها بر این گنجینه ، استوار می گردند و بی عشق این گنجینه در چمبره ی نیرو و توان اژدهای تمامیت خواه و خداساز خواهد بود .
اگر در باورمندی ، چنان رسا و کامل شوی که بتوانی آسمانها را نیز به پلک زدنی ، بپیمایی ، اما روشنایی عشق به دیگری را نداشته باشی و نشناسی ، سفرت به تاریکی و تباهیست .
باورمندی راه است و عشق ، راهبر ، و آرزومندی ، چشم انداز نیک یگانگی است و عشق ، تمامیت یگانگی .
خوش بینی و آرزومندی نیز بدون عشق بی چراغ است.
بیاموز ! به هر چیز و هرکس ، عشق بورزی که خداوند ی عشق ، در همین است.

زمانی که بر درگاه عشق ، ایستاده ای ، از هر باور و آیینی ، دست شسته ای چرا که عشق ، درخت طلایی " آسوریک " ، همان درخت زندگی ، در جان توست .
پس از خودت گذر کن ! که تپش گامهای روشنت را در قلبت خواهی شنید و کوره راه ها و پرتگاهها را روشن خواهی دید.

اولین اندام از هفت ، اندام آگاه تو ، خوشه ی کیهانی وجود توست که مغز و قلب تو را به یکدیگر و به کیانای گیتی پیوسته می کند ، به آن اندیشه کن.

ادامه دارد ...


#درگاه_نگارین_چکامه_داتیس_مهرابیان
@esmaeilmehrabiandatis
2025/10/20 02:23:53
Back to Top
HTML Embed Code: