ادامه از صفحه ۱
امروزه به استناد مشاهدات عینی فراوان، اکثریتی از دانشآموزان، معلمان و حتی والدین در مقابل گفتمان رسمی نظام آموزش قرار دارند یا دستکم با آن همسو نیستند و همه کنترلها و تغییرات کتابهای درسی و سرکوب تشکلهای صنفی مستقل و اخراج و انفصال و محدودیتها و محرومیتهای معلمان نزدیک به آنان، روانه کردن طلاب به مدرسه و سپردن مدیریت مدارس به حوزهها و نهادهای نظامی، بیش از آنکه سوژه مطلوب نظام سیاسی، یعنی فرد "مومن" را پرورش دهند یا تقویت کنند، به مقاومتهای آگاهانه و ناآگاهانه علیه این نظام و تفکر سوق دادهاند، به جای رساندن به "حیات طیبه" به وادی دینگریزی و حتی دینستیزی کشاندهاند.
تنها با چنین بازنگری در مبانی نظری و سازوکارهای مدیریتی و تغییرات بنیادین و واقعی است که می توان امیدوار بود وزارت آموزش و پرورش از حیاط خلوت و ابزار سلطه نیروهای مسلط سیاسی به مدار اصلی خود برگردد، جایگاه مناسب خود در توسعه کشور را بازپس گیرد. کارکرد اصلی خود برای ایجاد فرصت های برابر در آموزش برای همه کودکان این سرزمین با هر زبان، مذهب و جنسیت را بازیابد، بودجه کافی برای تامین هزینههای لازم را در اختیار داشته باشد( سهم آن از کمتر از ده درصد کنونی به دست کم بیست درصد و بالاتر در بودجه عمومی کشور برسد)، معلمان و بدنه نظام آموزشی جایگاه شایسته خود در نظام آموزش، مدیریت و طراحی آموزشی و فرصت بروز خلاقیت و ابتکار فردی را داشته باشند و به دانشآموزان به عنوان انسانهایی مستقل با فرهنگ ها و توانایی های متفاوت و البته محور آموزش، نگریسته شود.
کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
منبع کانال کانون صنفی معلمان ایران
@etehadesarasari
امروزه به استناد مشاهدات عینی فراوان، اکثریتی از دانشآموزان، معلمان و حتی والدین در مقابل گفتمان رسمی نظام آموزش قرار دارند یا دستکم با آن همسو نیستند و همه کنترلها و تغییرات کتابهای درسی و سرکوب تشکلهای صنفی مستقل و اخراج و انفصال و محدودیتها و محرومیتهای معلمان نزدیک به آنان، روانه کردن طلاب به مدرسه و سپردن مدیریت مدارس به حوزهها و نهادهای نظامی، بیش از آنکه سوژه مطلوب نظام سیاسی، یعنی فرد "مومن" را پرورش دهند یا تقویت کنند، به مقاومتهای آگاهانه و ناآگاهانه علیه این نظام و تفکر سوق دادهاند، به جای رساندن به "حیات طیبه" به وادی دینگریزی و حتی دینستیزی کشاندهاند.
تنها با چنین بازنگری در مبانی نظری و سازوکارهای مدیریتی و تغییرات بنیادین و واقعی است که می توان امیدوار بود وزارت آموزش و پرورش از حیاط خلوت و ابزار سلطه نیروهای مسلط سیاسی به مدار اصلی خود برگردد، جایگاه مناسب خود در توسعه کشور را بازپس گیرد. کارکرد اصلی خود برای ایجاد فرصت های برابر در آموزش برای همه کودکان این سرزمین با هر زبان، مذهب و جنسیت را بازیابد، بودجه کافی برای تامین هزینههای لازم را در اختیار داشته باشد( سهم آن از کمتر از ده درصد کنونی به دست کم بیست درصد و بالاتر در بودجه عمومی کشور برسد)، معلمان و بدنه نظام آموزشی جایگاه شایسته خود در نظام آموزش، مدیریت و طراحی آموزشی و فرصت بروز خلاقیت و ابتکار فردی را داشته باشند و به دانشآموزان به عنوان انسانهایی مستقل با فرهنگ ها و توانایی های متفاوت و البته محور آموزش، نگریسته شود.
کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
منبع کانال کانون صنفی معلمان ایران
@etehadesarasari
با قیامِ سبزهها از خاک
با طلوعِ چشمهها از سنگ
با سلامِ دلپذیرِ صبح
با گریزِ ابرِ خشم
آهنگ سینهام را
باز خواهم کرد.
همرهِ بالِ پرستوها
عطرِ پنهان ماندهی
اندیشههایم را
باز در پرواز خواهم کرد ...
سیاوش کسرایی
🌱 پرواز اندیشهها بسوی آگاهی روزافزون
@etehadesarasari
با طلوعِ چشمهها از سنگ
با سلامِ دلپذیرِ صبح
با گریزِ ابرِ خشم
آهنگ سینهام را
باز خواهم کرد.
همرهِ بالِ پرستوها
عطرِ پنهان ماندهی
اندیشههایم را
باز در پرواز خواهم کرد ...
سیاوش کسرایی
🌱 پرواز اندیشهها بسوی آگاهی روزافزون
@etehadesarasari
۱۲ زندانی سیاسی از زندان اوین: اول ماه مه روز جهانی کارگر فرخنده باد!
ناهید تقوی، فرح نساجی، گلرخ ایرایی، آنیشا اسداللهی، هستی امیری، سیامک ابراهیمی، شاهرخ احمدی، مهران رئوف، کیوان مهتدی، فواد فتحی، مازیار سیدنژاد و مرتضی پروین مینویسند: «امروز در برابر طبقه کارگر ایران وظیفهای بزرگ خودنمایی میکند؛ آگاهی از جایگاه خود به عنوان طبقه اجتماعی که وظیفه پیشبرد جامعه در جهت رسیدن به عدالت اجتماعی، رفع استثمار، ستم و تمامی تبعیضها به ویژه تبعیض جنسیتی و اتنیکی، برقراری آزادی سیاسی، پیشگیری از تخریب محیط زیست و جلوگیری از جنگ ویرانگر منطقهای را دارد.»
طبقه کارگر ایران، بخشی جداییناپذیر از طبقه کارگر جهان و دارای تاریخی پر فراز و نشیب از نبرد طبقاتی بوده و در کوران مبارزات، امتیازاتی اساسی کسب کرده و گاه نیز متحمل شکستهایی تلخ شده است.
امروز در برابر طبقه کارگر ایران وظیفهای بزرگ خودنمایی میکند؛ آگاهی از جایگاه خود به عنوان طبقه اجتماعی که وظیفه پیشبرد جامعه در جهت رسیدن به عدالت اجتماعی، رفع استثمار، ستم و تمامی تبعیضها به ویژه تبعیض جنسیتی و اتنیکی، برقراری آزادی سیاسی، پیشگیری از تخریب محیط زیست و جلوگیری از جنگ ویرانگر منطقهای را دارد.
پس زمان آن فرا رسیده که طبقه کارگر ایران در میدان این مبارزات سرنوشتساز قد علم کرده و جایگاه خود را بازیابد.
با امید به آیندهای که با دستان پرتوان طبقه کارگر آگاه ساخته خواهد شد.
ناهید تقوی، فرح (معصومه) نساجی، گلرخ ایرایی، آنیشا اسداللهی، هستی امیری، سیامک ابراهیمی، شاهرخ احمدی، مهران رئوف، کیوان مهتدی، فواد فتحی، مازیار سیدنژاد، مرتضی پروین
#اول_ماه_مه
#روز_جهانی_کارگر
@etehadesarasari
ناهید تقوی، فرح نساجی، گلرخ ایرایی، آنیشا اسداللهی، هستی امیری، سیامک ابراهیمی، شاهرخ احمدی، مهران رئوف، کیوان مهتدی، فواد فتحی، مازیار سیدنژاد و مرتضی پروین مینویسند: «امروز در برابر طبقه کارگر ایران وظیفهای بزرگ خودنمایی میکند؛ آگاهی از جایگاه خود به عنوان طبقه اجتماعی که وظیفه پیشبرد جامعه در جهت رسیدن به عدالت اجتماعی، رفع استثمار، ستم و تمامی تبعیضها به ویژه تبعیض جنسیتی و اتنیکی، برقراری آزادی سیاسی، پیشگیری از تخریب محیط زیست و جلوگیری از جنگ ویرانگر منطقهای را دارد.»
طبقه کارگر ایران، بخشی جداییناپذیر از طبقه کارگر جهان و دارای تاریخی پر فراز و نشیب از نبرد طبقاتی بوده و در کوران مبارزات، امتیازاتی اساسی کسب کرده و گاه نیز متحمل شکستهایی تلخ شده است.
امروز در برابر طبقه کارگر ایران وظیفهای بزرگ خودنمایی میکند؛ آگاهی از جایگاه خود به عنوان طبقه اجتماعی که وظیفه پیشبرد جامعه در جهت رسیدن به عدالت اجتماعی، رفع استثمار، ستم و تمامی تبعیضها به ویژه تبعیض جنسیتی و اتنیکی، برقراری آزادی سیاسی، پیشگیری از تخریب محیط زیست و جلوگیری از جنگ ویرانگر منطقهای را دارد.
پس زمان آن فرا رسیده که طبقه کارگر ایران در میدان این مبارزات سرنوشتساز قد علم کرده و جایگاه خود را بازیابد.
با امید به آیندهای که با دستان پرتوان طبقه کارگر آگاه ساخته خواهد شد.
ناهید تقوی، فرح (معصومه) نساجی، گلرخ ایرایی، آنیشا اسداللهی، هستی امیری، سیامک ابراهیمی، شاهرخ احمدی، مهران رئوف، کیوان مهتدی، فواد فتحی، مازیار سیدنژاد، مرتضی پروین
#اول_ماه_مه
#روز_جهانی_کارگر
@etehadesarasari
🔴 بیانیه سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه به مناسبت اول ماه مه، روز جهانی کارگر
اول ماه مه روز جهانی کارگر که امسال مصادف با ۱۲ اردیبهشت روز معلم شده است را به کلیه کارگران و خانواده های کارگری و معلمان و دیگر مزدبگیران در ایران و جهان تبریک می گوییم ، و یادآور میشویم که چاره ما کارگران، جدا از نژاد ، جنسیت، ملیت، مذهب …، و مستقل ار حرفه و صنف، وحدت و تشکیلات است.
زنده باد اول ماه مه روز جهانی کارگر!
لینک به متن کامل بیانیه:
https://www.tg-me.com/vahedsyndica/5763
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳ برابر با اول مه ۲۰۲۴
منبع کانال سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
@etehadesarasari
اول ماه مه روز جهانی کارگر که امسال مصادف با ۱۲ اردیبهشت روز معلم شده است را به کلیه کارگران و خانواده های کارگری و معلمان و دیگر مزدبگیران در ایران و جهان تبریک می گوییم ، و یادآور میشویم که چاره ما کارگران، جدا از نژاد ، جنسیت، ملیت، مذهب …، و مستقل ار حرفه و صنف، وحدت و تشکیلات است.
زنده باد اول ماه مه روز جهانی کارگر!
لینک به متن کامل بیانیه:
https://www.tg-me.com/vahedsyndica/5763
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳ برابر با اول مه ۲۰۲۴
منبع کانال سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
@etehadesarasari
Telegram
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
🔴 بیانیه سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه به مناسبت اول ماه مه، روز جهانی کارگر
در حالی روز جهانی کارگر امسال را گرامی می داریم که سه عضو سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران وحومه، رضا شهابی، داود رضوی و حسن سعیدی، و صدها کارگر…
در حالی روز جهانی کارگر امسال را گرامی می داریم که سه عضو سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران وحومه، رضا شهابی، داود رضوی و حسن سعیدی، و صدها کارگر…
▪️ به مناسبت اول ماه مه " روز جهانی کارگر"
1️⃣ چرا با وجود آنکه مسئله حداقل دستمزد به زندگی روزمره اکثریت افراد جامعه ارتباط دارد اما هیچگاه در سطح یک مطالبه اجتماعی در جنبشهای اجتماعی دو دهه اخیر در ایران مطرح نشده است؟
✅پیش از هر چیز فرارسیدن اول ماه می روز جهانی کارگر را شادباش میگویم و برای همه کارگران در ایران و جهان صلح ،آزادی و برابری خواستارم .
این درست است که موضوع مزد کارگران یا حداقل دستمزد با زندگی روزمره افراد جامعه بستگی و ارتباط دارد اما به دلیل اینکه این بستگی و ارتباط غیرمستقیم است طبعا به جنبش اجتماعی هم پیوند نمی خورد و البته اگر این انتظار را منطقی هم بدانیم ابتدا به ساکن آنچه باید اتفاق بیفتد دراجتماع خاص کارگران، یعنی در طبقه کارگر باید این جنبش جوانه زند و رویش پیدا کند و به یک نیروی مادی تاثیر گذار تبدیل شود تا بتواند اجتماع را از خود متاثر کند. برای این منظور آن جنبش طبقاتی هم نیازمند مجموعه عواملی است که با دخالت و تاثیرات متقابل آنها و متاثر از موضوع نارضایتی بالقوه به یک جنبش اعتراضی تبدیل شود. ببینیم این مجموعه عوامل کدامند؟
پیش از هر چیز درک نیاز به همبستگی کارگری است. این همبستگی باید درک و سپس ایجاد شود . کارگری که ناتوان از اعتراض برای برآوردن نیازش است، باید در ابتدا به دنبال سایر کارگران برود و با هم راه برطرف کردن این نیاز را پیدا کنند . این همفکری و نزدیکی و همبستگی ابتدایی است که باید منجر به شکلی از همبستگی هدفمند و با برنامه و مستمر شود. یعنی همان سازمانکارگری که از طرف خود کارگران و برای خود آنها شکل میگیرد. پس روندی که باید طی شود درک نیاز _ آگاهی نسبت به چگونگی برآوردن آن _ اراده جمعی برای رفع نیاز که در نهایت به سازمان و تشکیلاتی به همین منظور فرا روید.
متاسفانه هرگاه این ایده بر بستر هرنیاز ضروری، میان کارگران ، از اندیشه ، میل به عمل پیدا می کند با موانعی مواجه می گردد که یا در نطفه خفه میشود ، یا در روند سازمان یابی سرکوب و یا در شرایطی به وسیله عواملی، منحرف و نابود میشود. این اتفاق در جامعه استبدادی ما از بدو شکل گیری طبقه کارگر، همواره به نسبت های گوناگون رخ داده است و در فرایند رشد و تکاملش، دچار هر سه نوع مانع و عارضه ای که اشاره شد، از حرکت به پیش و تکامل بازمانده است . ایران به سبب وجود استبداد و دیکتاتوری یکی ازکشورهایی است که طبقه کارگر و مزدوحقوق بگیرانش حتی برای کسب ابتداییترین نیازهای صنفی همواره با موانعی که برشمردم , مواجه بوده است.
2️⃣ آیا فعالیت سندیکالیستی در میان کارگران توانسته موجبات حساسیت افکار عمومی به مسئله حداقل دستمزد را فراهم آورد؟
✅فعالیت سندیکایی به معنای فعالیت سازمان یافته و مداوم کارگران که ایده آن پس از سرکوب های سال های اولیه دهه شصت و بطور مشخص در سال ۱۳۶۲ دچار رکود و فترت شد، پس از خرداد ۱۳۷۶ و گشایشی در فضای سیاسی ایران مجدد طرح گردید. نتیجه فعالیت کنشگران منجر به بازگشایی مجدد دو سندیکای کارگران "شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه "و "سندیکای کارگران هفت تپه" گردید . اما حکومت هیچیک از این دو را تحمل نکرد و متاسفانه هم اکنون که در آستانه اول ماه مه روز جهانی کارگر هستیم حکومت تعدادی از این کارگران سندیکایی را به اتهام جرم های ناکرده به زندان انداخته و کیفر می دهد تا سایر کارگران را از رفتن به سوی ایجاد هر نوع تشکل باز دارد . اما این ممانعت و بازدارندگی از ایجاد و فعالیت آزاد و مستقلانه تشکل های کارگری مانع از پاک شدن صورت مساله نمی شود . کارگران دچار مشکلات عدیده هم در محیط کار و هم در اجتماع هستند.
از : کاظم فرج الهی
ادامه در لینک زیر 👇👇👇
https://kargareirani.blogsky.com/1403/02/11/post-447/
@etehadesarasari
1️⃣ چرا با وجود آنکه مسئله حداقل دستمزد به زندگی روزمره اکثریت افراد جامعه ارتباط دارد اما هیچگاه در سطح یک مطالبه اجتماعی در جنبشهای اجتماعی دو دهه اخیر در ایران مطرح نشده است؟
✅پیش از هر چیز فرارسیدن اول ماه می روز جهانی کارگر را شادباش میگویم و برای همه کارگران در ایران و جهان صلح ،آزادی و برابری خواستارم .
این درست است که موضوع مزد کارگران یا حداقل دستمزد با زندگی روزمره افراد جامعه بستگی و ارتباط دارد اما به دلیل اینکه این بستگی و ارتباط غیرمستقیم است طبعا به جنبش اجتماعی هم پیوند نمی خورد و البته اگر این انتظار را منطقی هم بدانیم ابتدا به ساکن آنچه باید اتفاق بیفتد دراجتماع خاص کارگران، یعنی در طبقه کارگر باید این جنبش جوانه زند و رویش پیدا کند و به یک نیروی مادی تاثیر گذار تبدیل شود تا بتواند اجتماع را از خود متاثر کند. برای این منظور آن جنبش طبقاتی هم نیازمند مجموعه عواملی است که با دخالت و تاثیرات متقابل آنها و متاثر از موضوع نارضایتی بالقوه به یک جنبش اعتراضی تبدیل شود. ببینیم این مجموعه عوامل کدامند؟
پیش از هر چیز درک نیاز به همبستگی کارگری است. این همبستگی باید درک و سپس ایجاد شود . کارگری که ناتوان از اعتراض برای برآوردن نیازش است، باید در ابتدا به دنبال سایر کارگران برود و با هم راه برطرف کردن این نیاز را پیدا کنند . این همفکری و نزدیکی و همبستگی ابتدایی است که باید منجر به شکلی از همبستگی هدفمند و با برنامه و مستمر شود. یعنی همان سازمانکارگری که از طرف خود کارگران و برای خود آنها شکل میگیرد. پس روندی که باید طی شود درک نیاز _ آگاهی نسبت به چگونگی برآوردن آن _ اراده جمعی برای رفع نیاز که در نهایت به سازمان و تشکیلاتی به همین منظور فرا روید.
متاسفانه هرگاه این ایده بر بستر هرنیاز ضروری، میان کارگران ، از اندیشه ، میل به عمل پیدا می کند با موانعی مواجه می گردد که یا در نطفه خفه میشود ، یا در روند سازمان یابی سرکوب و یا در شرایطی به وسیله عواملی، منحرف و نابود میشود. این اتفاق در جامعه استبدادی ما از بدو شکل گیری طبقه کارگر، همواره به نسبت های گوناگون رخ داده است و در فرایند رشد و تکاملش، دچار هر سه نوع مانع و عارضه ای که اشاره شد، از حرکت به پیش و تکامل بازمانده است . ایران به سبب وجود استبداد و دیکتاتوری یکی ازکشورهایی است که طبقه کارگر و مزدوحقوق بگیرانش حتی برای کسب ابتداییترین نیازهای صنفی همواره با موانعی که برشمردم , مواجه بوده است.
2️⃣ آیا فعالیت سندیکالیستی در میان کارگران توانسته موجبات حساسیت افکار عمومی به مسئله حداقل دستمزد را فراهم آورد؟
✅فعالیت سندیکایی به معنای فعالیت سازمان یافته و مداوم کارگران که ایده آن پس از سرکوب های سال های اولیه دهه شصت و بطور مشخص در سال ۱۳۶۲ دچار رکود و فترت شد، پس از خرداد ۱۳۷۶ و گشایشی در فضای سیاسی ایران مجدد طرح گردید. نتیجه فعالیت کنشگران منجر به بازگشایی مجدد دو سندیکای کارگران "شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه "و "سندیکای کارگران هفت تپه" گردید . اما حکومت هیچیک از این دو را تحمل نکرد و متاسفانه هم اکنون که در آستانه اول ماه مه روز جهانی کارگر هستیم حکومت تعدادی از این کارگران سندیکایی را به اتهام جرم های ناکرده به زندان انداخته و کیفر می دهد تا سایر کارگران را از رفتن به سوی ایجاد هر نوع تشکل باز دارد . اما این ممانعت و بازدارندگی از ایجاد و فعالیت آزاد و مستقلانه تشکل های کارگری مانع از پاک شدن صورت مساله نمی شود . کارگران دچار مشکلات عدیده هم در محیط کار و هم در اجتماع هستند.
از : کاظم فرج الهی
ادامه در لینک زیر 👇👇👇
https://kargareirani.blogsky.com/1403/02/11/post-447/
@etehadesarasari
بلاگ اسکای - سرویس رایگان وبلاگ فارسی
طبقهی کارگر ایران در برابر چالشهای سهگانه
تقدیم به ریحانه و شریفه دو بانو، دو کارگر شریفی که مستقل و بدون هرگونه حاشیه و وابستگی فقط به رهایی و سعادت طبقهی کارگر میاندیشند و با عشق به زندگی، تمامی نیرو و تلاش خود را در این راه بهکار گرفتهاند. و به همهی کارگران مبارزی که در دفاع از منافع و حقوق…
🔴 پرونده باز، چماق حاکمیت
#تحسین_مصطفی
💢 اگرچه دست درازی یک عنوان اتهامی نیست. دست درازی به نوعی جرم انگاری نشده ولی
اما دست دارزی روح مستند و مستدلل حاکمیت برای مجازات #مجید_کریمی دبیر انجمن صنفی معلمان کوردستان_سنندج و کلاترزان و #مسعود_فرهیخته فعال صنفی معلمان اسلام شهر است.
از نظر حاکمیت مجید و مسعود دست دراز کرده و تهدیدهای جدی برای حاکمیت هستند لذا مجرم و مستحق مجازات هستند.
ولی جالب است بدانیم که دست دراز کیست و مجید و مسعود فرهیخته چه دست درازی کرده اند که از نظر حاکمیت مستحق مجازات هستند.
مجید کریمی را از سال ۱۳۹۱ می شناسم فارغ التحصیل علوم سیاسی بسیار خوش مشرب، وظیفه شناس که مکاتب سیاسی را به زبانی ساده به سبک مدرسه (school edition) برای شاگرد دبیرستانهایش درس میدهد به نوعی که محصلان گریزان از کلاس درس دینی و قرآن همیشه به دنبال کلاس جبرانی بودند به شرطی که مجید دست درازی بکند و از مکاتب بگوید و گفتمان جدیدی را در کلاس طرح کند و مکاتب فکری و فلسفی را درخور فهم خودشان تدریس کند.
⭕️ دست درازی مجید در کلاس دینی و قرآن گویا نابخشودنی است. دست دراز، مجید به اعماق فکری کودکان می رسد همان جایی که حاکمیت آرزویش ورود به آنجاست.
دست دراز مجید از عمق ذهن و اندیشه کودکان گذشته و به ذهن و فکر معلمان کردستان رسیدە جایی که حاکمیت بعد از ۴۵ سال هنوز به دنبال راه ورود به آنجا است اما زهی خیال باطل.
در اویل دهه ۹۰ مجید از بدو ورودش به انجمن صنفی معلمان مریوان فکر و اندیشه مستقل خودش را داشت. بودنش در کنار افرادی مانند اسکندر لطفی و لقمان ویسی و شعبان محمدی غنای خاصی به انجمن صنفی معلمان مریوان بخشید. حضورش برای فعالان قدیمی تر موجب دلگرمی بود مباحث جدیدی مطرح می کرد دیدگاه و الگوهای خاصی را برای تشکل پیشنهاد می داد. به اثر گذاری کار مدنی و مردم نهاد اعتقاد راسخ داشت. چهارچوب کار تشکلی را هضم کرده بود و قدرت را در همگرایی می دانست و ایده و برنامه هایش موثر و کارساز بودند.
در مریوان ایده انسجام تشکل کوردستان را با جدیدیت پیگیری می کرد و از تلاش خسته نمی شد.
💢 زمانی که از مریوان به سنندج منتقل شد گفتمان جدیدی مطرح کرد و با جدیدیت تا رسیدن به سر منزل مقصود تلاش کرد و شاید خسته شده باشد اما نبرید. انتخابات با شکوه و تاریخی انجمن صنفی معلمان و کلاترزان نتیجه دست درازی مجید و معلمان وارسته و روشنفکر شهر سنه(سنندج) بود.
دست دراز، معلمان روشنفکر سنندج و مجید خط امنیتی حاکم بر انجمن صنفی معلمان کوردستان را خاتمه داند.
امروز اگر مجید و مسعود مجازات می شود به دلیل این اینچنین دست درازی هاست. دست درازی به جایی که حاکمیت هیچ دستی را در آنجا تحمل نکرده و نخواهد کرد. زیرا حاکمیت بقای خودش را در یکدستی و تک دستی می بیند.
از نظر حاکمیت حضور مسعود فرهیخته لر در کوردستان و حضورش در تجمع معلمان لزوما دست درازی بوده و لاغیر.
دست درازی مسعود فرهیخته برای حاکمیت قابل تحمل نبود زیرا حاکمیت همگرایی ملی را تنها به سبک خود قبول دارد و هر نوع اتحادی به غیر از سبک حاکمیت دست درازی است.
#ادامه_دارد....
https://shorturl.at/nsWX7
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
@etehadesarasari
#تحسین_مصطفی
💢 اگرچه دست درازی یک عنوان اتهامی نیست. دست درازی به نوعی جرم انگاری نشده ولی
اما دست دارزی روح مستند و مستدلل حاکمیت برای مجازات #مجید_کریمی دبیر انجمن صنفی معلمان کوردستان_سنندج و کلاترزان و #مسعود_فرهیخته فعال صنفی معلمان اسلام شهر است.
از نظر حاکمیت مجید و مسعود دست دراز کرده و تهدیدهای جدی برای حاکمیت هستند لذا مجرم و مستحق مجازات هستند.
ولی جالب است بدانیم که دست دراز کیست و مجید و مسعود فرهیخته چه دست درازی کرده اند که از نظر حاکمیت مستحق مجازات هستند.
مجید کریمی را از سال ۱۳۹۱ می شناسم فارغ التحصیل علوم سیاسی بسیار خوش مشرب، وظیفه شناس که مکاتب سیاسی را به زبانی ساده به سبک مدرسه (school edition) برای شاگرد دبیرستانهایش درس میدهد به نوعی که محصلان گریزان از کلاس درس دینی و قرآن همیشه به دنبال کلاس جبرانی بودند به شرطی که مجید دست درازی بکند و از مکاتب بگوید و گفتمان جدیدی را در کلاس طرح کند و مکاتب فکری و فلسفی را درخور فهم خودشان تدریس کند.
⭕️ دست درازی مجید در کلاس دینی و قرآن گویا نابخشودنی است. دست دراز، مجید به اعماق فکری کودکان می رسد همان جایی که حاکمیت آرزویش ورود به آنجاست.
دست دراز مجید از عمق ذهن و اندیشه کودکان گذشته و به ذهن و فکر معلمان کردستان رسیدە جایی که حاکمیت بعد از ۴۵ سال هنوز به دنبال راه ورود به آنجا است اما زهی خیال باطل.
در اویل دهه ۹۰ مجید از بدو ورودش به انجمن صنفی معلمان مریوان فکر و اندیشه مستقل خودش را داشت. بودنش در کنار افرادی مانند اسکندر لطفی و لقمان ویسی و شعبان محمدی غنای خاصی به انجمن صنفی معلمان مریوان بخشید. حضورش برای فعالان قدیمی تر موجب دلگرمی بود مباحث جدیدی مطرح می کرد دیدگاه و الگوهای خاصی را برای تشکل پیشنهاد می داد. به اثر گذاری کار مدنی و مردم نهاد اعتقاد راسخ داشت. چهارچوب کار تشکلی را هضم کرده بود و قدرت را در همگرایی می دانست و ایده و برنامه هایش موثر و کارساز بودند.
در مریوان ایده انسجام تشکل کوردستان را با جدیدیت پیگیری می کرد و از تلاش خسته نمی شد.
💢 زمانی که از مریوان به سنندج منتقل شد گفتمان جدیدی مطرح کرد و با جدیدیت تا رسیدن به سر منزل مقصود تلاش کرد و شاید خسته شده باشد اما نبرید. انتخابات با شکوه و تاریخی انجمن صنفی معلمان و کلاترزان نتیجه دست درازی مجید و معلمان وارسته و روشنفکر شهر سنه(سنندج) بود.
دست دراز، معلمان روشنفکر سنندج و مجید خط امنیتی حاکم بر انجمن صنفی معلمان کوردستان را خاتمه داند.
امروز اگر مجید و مسعود مجازات می شود به دلیل این اینچنین دست درازی هاست. دست درازی به جایی که حاکمیت هیچ دستی را در آنجا تحمل نکرده و نخواهد کرد. زیرا حاکمیت بقای خودش را در یکدستی و تک دستی می بیند.
از نظر حاکمیت حضور مسعود فرهیخته لر در کوردستان و حضورش در تجمع معلمان لزوما دست درازی بوده و لاغیر.
دست درازی مسعود فرهیخته برای حاکمیت قابل تحمل نبود زیرا حاکمیت همگرایی ملی را تنها به سبک خود قبول دارد و هر نوع اتحادی به غیر از سبک حاکمیت دست درازی است.
#ادامه_دارد....
https://shorturl.at/nsWX7
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
@etehadesarasari
Telegraph
پرونده باز، چماق حاکمیت
🔴 پرونده باز، چماق حاکمیت #تحسین_مصطفی 💢 اگرچه دست درازی یک عنوان اتهامی نیست. دست درازی به نوعی جرم انگاری نشده ولی اما دست دارزی روح مستند و مستدلل حاکمیت برای مجازات #مجید_کریمی دبیر انجمن صنفی معلمان کوردستان_سنندج و کلاترزان و #مسعود_فرهیخته فعال صنفی…
روایت برآمدن دوبارهی نیکا
میگریزد از هجوم پلیدی
بر هر کوی و کوچه و خیابان
آوار ترس را دلیرانه
پس میزند نیکا
چنگال بدسگال غریبی
در گیسوانش حلقه میزند
یک، دو، سه موجود وحشی سراپا دریدگی
با مرکبی که بوی جنایت پراکَنَد
وقتی قرار نیست مردان جهل و جنایت
خوی پلید خود را افسارکِش کنند
تنها گریز جنگی نابرابر است
با چنگ و دندان رخ به رخ ناشریفها
افتاده بر کف ارابهی جنایت ایشان
نیکای پر غرور
نیکای پر زخشم
نیکای استوار به رزم
به نبردی بیامان
تا لحظههای مرگ
تف میکند به چهره نامردمیشان
جان از بدن رهیده
فرمان محتسب که رهایش کنید
در کوی وکوچهای.....
اینک پس از گذشت زمانی در انتظار
نیکا
با آن غرور و خشم به میدان در آمدست
این بیقرار
بار دگر آوار ترس را دلیرانه
پس زده است
نیکا برآمدست!
"حسین اکبری"
@etehadesarasari
میگریزد از هجوم پلیدی
بر هر کوی و کوچه و خیابان
آوار ترس را دلیرانه
پس میزند نیکا
چنگال بدسگال غریبی
در گیسوانش حلقه میزند
یک، دو، سه موجود وحشی سراپا دریدگی
با مرکبی که بوی جنایت پراکَنَد
وقتی قرار نیست مردان جهل و جنایت
خوی پلید خود را افسارکِش کنند
تنها گریز جنگی نابرابر است
با چنگ و دندان رخ به رخ ناشریفها
افتاده بر کف ارابهی جنایت ایشان
نیکای پر غرور
نیکای پر زخشم
نیکای استوار به رزم
به نبردی بیامان
تا لحظههای مرگ
تف میکند به چهره نامردمیشان
جان از بدن رهیده
فرمان محتسب که رهایش کنید
در کوی وکوچهای.....
اینک پس از گذشت زمانی در انتظار
نیکا
با آن غرور و خشم به میدان در آمدست
این بیقرار
بار دگر آوار ترس را دلیرانه
پس زده است
نیکا برآمدست!
"حسین اکبری"
@etehadesarasari
گرمایش جهانی و تغییر اقلیم با زندگی کارگران و کشاورزان چه میکند؟
اعظم بهرامی - با این سراشیبی تند تغییر دما و حوادث طبیعی در پیوند با تغییر اقلیم آیا شرایط برای کشاورزان و کارگران تغییری رو به بهبودی خواهد داشت؟
سال ۲۰۱۹ سازمان جهانی کار گزارش مفصلی منتشر کرد در مورد تاثیر تنشهای گرمایی بر زندگی و سلامت کارگران. گرمایش جهانی و تغییر اقلیمی چالش اصلی بشریت در سالهای آینده است. با ادامه روند گرم شدن جهان شناخت ابعاد مختلف تاثیر آن بر زندگی و سلامت همه زیستمندان اهمیتی حتی بیشتر از قبل اهمیت پیدا میکند.
تهدید سلامت و امنیت
در واقع، مطالعات متعددی وجود دارد که نشان میدهد چگونه گرمای بیش از حد نه تنها بر بازار کار و توانمندی اقتصادی کارگران و کشاورزان اثر میگذارد بلکه بر رفاه و ایمنی آنها نیز بسیار موثر است.
گزارش منتشر شده در۲۰۱۹ با عنوان «کار بر روی سیارهای گرمتر: تاثیر تنشهای حرارتی بر بهره وری کار و کار شایسته» تعریف روشنی از تنش حرارتی ارائه داد. تنش حرارتی زمانی رخ میدهد که دما از ۳۵ درجه سانتی گراد و همزمان رطوبت بالا باشد. در این زمینه، گرما خطراتی برای سلامتی در محل کار ایجاد میکند، این شرایط به شکل مطلق عملکردها و تواناییهای فیزیکی کارگران را کاهش میدهد و در زمان طولانی کار میتواند سلامت آنها را بیشتر تهدید کند. کار در انبارها و فضاهای بسته، بدون تهویه مناسب،کار بر زمین کشاورزی زیر تابش مستقیم آفتاب، کار در پستهایی که با دستگاههای پرس و جوش و ابزار فلزی در ارتباط است مانند صنایع نفت و یا ساختمانسازی بهشدت تحت تاثیر تنش دمایی قرار دارد و احتمال رخ دادن حادثه حین کار نیز افزایش مییابد.
گزارش سازمان جهانی کار به تاثیر تنشهای گرمایی بر افزایش ریسک خطرهای حین کار اشاره روشنی دارد. نرخ خطاهای مرتبط با کار و افزایش حوادث در محل کار با فصل و جغرافیا ارتباط معناداری دارد. کارگران در همه بخشها در معرض این موضوع هستند، اما مشاغلی که مستلزم تلاش فیزیکی بیشتر در فضای باز هستند بیشتر در معرض این خطر هستند. مشاغلی مانند کشاورزی، دست فروشی و صیادی، افرادی که خدمات زیستمحیطی (مدیریت منابع طبیعی، جنگلبانان و..) انجام میدهند، افرادی که به جمعآوری زباله مشغولاند، کارگران بخش حمل و نقل، گردشگری و ورزش در تغییرات این متغیرهای اقلیمی ( دما و رطوبت) بسیار آسیب پذیرترند.
خسارت جانی ناشی از تنش حرارتی در سال ۱۹۹۵بالغ بر ۲۸۰میلیارد دلار محاسبه شده است، در حالی که پیشبینیها نشان میدهد تا سال ۲۰۲۳ خسارات احتمالی ناشی از تنشهای گرمایی به ۲۴۰۰میلیارد دلار نیز خواهد رسید.
زمستان سال گذشته گزارشی در روزنامه شرق منتشر شد که نشان داد تنها در شش ماه نخست سال در ایران, بیش از یک هزارکارگر جان خود را از دست داده اند عددی که در مقایسه با مدت مشابه سال قبل، ۱۵،۷ درصد افزایش یافته است. این گزارش نشان میدهد که بیشترین آمار فوت کارگران در حوادث کار ناشی از سقوط از ارتفاع است.
ادامه در لینک زیر 👇👇👇
https://www.tg-me.com/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/815341/&rhash=0ceb6994783a68
@etehadesarasari
اعظم بهرامی - با این سراشیبی تند تغییر دما و حوادث طبیعی در پیوند با تغییر اقلیم آیا شرایط برای کشاورزان و کارگران تغییری رو به بهبودی خواهد داشت؟
سال ۲۰۱۹ سازمان جهانی کار گزارش مفصلی منتشر کرد در مورد تاثیر تنشهای گرمایی بر زندگی و سلامت کارگران. گرمایش جهانی و تغییر اقلیمی چالش اصلی بشریت در سالهای آینده است. با ادامه روند گرم شدن جهان شناخت ابعاد مختلف تاثیر آن بر زندگی و سلامت همه زیستمندان اهمیتی حتی بیشتر از قبل اهمیت پیدا میکند.
تهدید سلامت و امنیت
در واقع، مطالعات متعددی وجود دارد که نشان میدهد چگونه گرمای بیش از حد نه تنها بر بازار کار و توانمندی اقتصادی کارگران و کشاورزان اثر میگذارد بلکه بر رفاه و ایمنی آنها نیز بسیار موثر است.
گزارش منتشر شده در۲۰۱۹ با عنوان «کار بر روی سیارهای گرمتر: تاثیر تنشهای حرارتی بر بهره وری کار و کار شایسته» تعریف روشنی از تنش حرارتی ارائه داد. تنش حرارتی زمانی رخ میدهد که دما از ۳۵ درجه سانتی گراد و همزمان رطوبت بالا باشد. در این زمینه، گرما خطراتی برای سلامتی در محل کار ایجاد میکند، این شرایط به شکل مطلق عملکردها و تواناییهای فیزیکی کارگران را کاهش میدهد و در زمان طولانی کار میتواند سلامت آنها را بیشتر تهدید کند. کار در انبارها و فضاهای بسته، بدون تهویه مناسب،کار بر زمین کشاورزی زیر تابش مستقیم آفتاب، کار در پستهایی که با دستگاههای پرس و جوش و ابزار فلزی در ارتباط است مانند صنایع نفت و یا ساختمانسازی بهشدت تحت تاثیر تنش دمایی قرار دارد و احتمال رخ دادن حادثه حین کار نیز افزایش مییابد.
گزارش سازمان جهانی کار به تاثیر تنشهای گرمایی بر افزایش ریسک خطرهای حین کار اشاره روشنی دارد. نرخ خطاهای مرتبط با کار و افزایش حوادث در محل کار با فصل و جغرافیا ارتباط معناداری دارد. کارگران در همه بخشها در معرض این موضوع هستند، اما مشاغلی که مستلزم تلاش فیزیکی بیشتر در فضای باز هستند بیشتر در معرض این خطر هستند. مشاغلی مانند کشاورزی، دست فروشی و صیادی، افرادی که خدمات زیستمحیطی (مدیریت منابع طبیعی، جنگلبانان و..) انجام میدهند، افرادی که به جمعآوری زباله مشغولاند، کارگران بخش حمل و نقل، گردشگری و ورزش در تغییرات این متغیرهای اقلیمی ( دما و رطوبت) بسیار آسیب پذیرترند.
خسارت جانی ناشی از تنش حرارتی در سال ۱۹۹۵بالغ بر ۲۸۰میلیارد دلار محاسبه شده است، در حالی که پیشبینیها نشان میدهد تا سال ۲۰۲۳ خسارات احتمالی ناشی از تنشهای گرمایی به ۲۴۰۰میلیارد دلار نیز خواهد رسید.
زمستان سال گذشته گزارشی در روزنامه شرق منتشر شد که نشان داد تنها در شش ماه نخست سال در ایران, بیش از یک هزارکارگر جان خود را از دست داده اند عددی که در مقایسه با مدت مشابه سال قبل، ۱۵،۷ درصد افزایش یافته است. این گزارش نشان میدهد که بیشترین آمار فوت کارگران در حوادث کار ناشی از سقوط از ارتفاع است.
ادامه در لینک زیر 👇👇👇
https://www.tg-me.com/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/815341/&rhash=0ceb6994783a68
@etehadesarasari
t.me
گرمایش جهانی و تغییر اقلیم با زندگی کارگران و کشاورزان چه میکند؟
اعظم بهرامی - با این سراشیبی تند تغییر دما و حوادث طبیعی در پیوند با تغییر اقلیم آیا شرایط برای کشاورزان و کارگران تغییری رو به بهبودی خواهد داشت؟
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳، بازنشستگان کشوری و تأمین اجتماعی کرمانشاه، همزمان با روز جهانی کارگر، مقابل اداره کار و تعاون استان کرمانشاه تجمع اعتراضی برگزار کردند. بازنشستگان در حمایت از توماج صالحی شعار دادند و خواهان آزادی او شدند.
@etehadesarasari
@etehadesarasari
به نام خداوند جان و خرد
دوازدهم اردیبهشت « روز ملی معلّم » و سالروز شهادت ابوالحسن خانعلی در اعتراضات صنفی معلمان در مقابل مجلس شورای ملی در سال ۱۳۴۰ را گرامی میداریم.
همچنین تجلیل میکنیم از مقام والای معلمان آزاده ، اسطورههای حق طلبی و مقاومت که در ۲۳ سال اخیر با آرای ظالمانه زندان متحمل حبسهای ناروا گردیدند اما سرافرازانه ایستادند و در برابر بیعدالتی و بیداد تسلیم نشدند.
از نظر جامعه فرهنگیان ، نمایندگان صنفی آنها جزو پاکترین و دلسوزترین فرزندان این سرزمین هستند و هیچ اتهامی متوجه آنها نیست. آنها شایسته تجلیل و تقدیرند نه اخراج و تعزیر.
بیگمان اگر خردمندانی در نهادهای تصمیم ساز و تصمیم گیر حضور داشتند، رویکرد تقابلی با جامعه معلمان را اتخاذ نمیکردند زیرا هیچ قدرتی در ستیز و تقابل با معلمان پیروز نشده و نخواهد شد.
در طول سالیان متمادی از مواجهه سرکوبگرانه با خواستههای صنفی فرهنگیان، سال ۱۴۰۲ یکی از سیاهترین سالها در تاریخ آموزش و پرورش ایران است.
سالی که بیمحابا و به دور از دوراندیشی و عقلانیت و با هدف ایجاد رعب و سکوت گورستانی در جامعه فرهنگیان ، تعدادی از کارآمدترین، دلسوزترین و مسئولیت پذیرترین معلمان ایران ، هر کدام با بیش از دو دهه خدمت صادقانه، در یک همگرایی نامبارک بین هیاتهای تخلفات اداری و دیوان عدالت اداری با آراء ظالمانه از کار برکنار و اخراج شدند.
نه این معلمان فرهیخته و بی مثال از حافظه تاریخی ملت ایران فراموش خواهند شد و نه آنهایی که برای خوشایند نهاد قدرت و برخورداری از مطامع دنیوی ، آرای زندان و اخراج را امضا کردند.
«اعتراض مجاز اما اغتشاش ممنوع است» .
این جملهای است که بارها از زبان مسئولان تراز اول کشور در موقع مواجهه با بحران ها ، شنیده می شود . جملهای کاملاً روشن و همه کس فهم که نیاز به هیچ توضیح و تفسیری ندارد.
اما سوال مردم از مسئولان این است که شما کدام یک از اعتراضات آرام و مدنی را پذیرفته و با آن مواجهه منطقی و محترمانه داشته اید و به خواستههای شهروندان تمکین کردهاید؟ لطفاً تنها به یک مورد در تاریخ ۴۵ ساله اخیر اشاره کنید.
نمایندگان صنفی فرهنگیان، از گیلان تا فارس و بوشهر و از خوزستان و کردستان تا خراسان، کدامین اغتشاش، تخریب و ناامنی را رقم زدهاند که مستوجب زندانهای طویل المدت و اخراج از کار هستند؟ مگر ادعا نمی کنید اعتراض مجاز است؟
کدام کشور در عقب ماندهترین بخش های جهان چنین رویکردی را با معلمان معترض اتخاذ میکند؟
با این همه پروپاگاندای رسانهای و با این همه اقتداری که برای خود قائلید آیا توانایی پاسخ دادن به همین یک سوال ساده را دارید؟
آیا نمیبینید که عدم پاسخگویی و بی توجهی به مطالبات حداقلی مردم و مواجهه سرکوبگرانه با این خواستهها ، شکافی عظیم بین حکومت و مردم ایجاد کرده است؟
اما ، برگ سیاه دیگر در تاریخ این سرزمین، صدور حکم اعدام برای توماج صالحی، جوان هنرمند و مردمی است. مشفقانه می گوییم که چنین رأیی ، اعتبار دستگاه قضایی را به بازی گرفته است.
همگان می دانند این حکم قابلیت اجرا پیدا نمیکند اما هدف از آن ایجاد ترس و ناامیدی در جامعه منتقدان و معترضان است.
کانون معلمان همدان ضمن محکوم کردن این رای قرون وسطایی که حتی مورد انتقاد قضات باشرف در همین سیستم قضایی است اعلام میکند همچنان که این هنرمند محبوب، صدای جامعه فرهنگیان ایران بوده است هم اینک معلمان ایران صدای او هستند.
ترسم که به کعبه نرسی ای اعرابی /
این ره که تو میروی به ترکستان است/
کانون صنفی معلمان همدان
۱۴۰۳/۲/۱۲
کانال_صنفی_معلمان_ایران
@etehadesarasari
دوازدهم اردیبهشت « روز ملی معلّم » و سالروز شهادت ابوالحسن خانعلی در اعتراضات صنفی معلمان در مقابل مجلس شورای ملی در سال ۱۳۴۰ را گرامی میداریم.
همچنین تجلیل میکنیم از مقام والای معلمان آزاده ، اسطورههای حق طلبی و مقاومت که در ۲۳ سال اخیر با آرای ظالمانه زندان متحمل حبسهای ناروا گردیدند اما سرافرازانه ایستادند و در برابر بیعدالتی و بیداد تسلیم نشدند.
از نظر جامعه فرهنگیان ، نمایندگان صنفی آنها جزو پاکترین و دلسوزترین فرزندان این سرزمین هستند و هیچ اتهامی متوجه آنها نیست. آنها شایسته تجلیل و تقدیرند نه اخراج و تعزیر.
بیگمان اگر خردمندانی در نهادهای تصمیم ساز و تصمیم گیر حضور داشتند، رویکرد تقابلی با جامعه معلمان را اتخاذ نمیکردند زیرا هیچ قدرتی در ستیز و تقابل با معلمان پیروز نشده و نخواهد شد.
در طول سالیان متمادی از مواجهه سرکوبگرانه با خواستههای صنفی فرهنگیان، سال ۱۴۰۲ یکی از سیاهترین سالها در تاریخ آموزش و پرورش ایران است.
سالی که بیمحابا و به دور از دوراندیشی و عقلانیت و با هدف ایجاد رعب و سکوت گورستانی در جامعه فرهنگیان ، تعدادی از کارآمدترین، دلسوزترین و مسئولیت پذیرترین معلمان ایران ، هر کدام با بیش از دو دهه خدمت صادقانه، در یک همگرایی نامبارک بین هیاتهای تخلفات اداری و دیوان عدالت اداری با آراء ظالمانه از کار برکنار و اخراج شدند.
نه این معلمان فرهیخته و بی مثال از حافظه تاریخی ملت ایران فراموش خواهند شد و نه آنهایی که برای خوشایند نهاد قدرت و برخورداری از مطامع دنیوی ، آرای زندان و اخراج را امضا کردند.
«اعتراض مجاز اما اغتشاش ممنوع است» .
این جملهای است که بارها از زبان مسئولان تراز اول کشور در موقع مواجهه با بحران ها ، شنیده می شود . جملهای کاملاً روشن و همه کس فهم که نیاز به هیچ توضیح و تفسیری ندارد.
اما سوال مردم از مسئولان این است که شما کدام یک از اعتراضات آرام و مدنی را پذیرفته و با آن مواجهه منطقی و محترمانه داشته اید و به خواستههای شهروندان تمکین کردهاید؟ لطفاً تنها به یک مورد در تاریخ ۴۵ ساله اخیر اشاره کنید.
نمایندگان صنفی فرهنگیان، از گیلان تا فارس و بوشهر و از خوزستان و کردستان تا خراسان، کدامین اغتشاش، تخریب و ناامنی را رقم زدهاند که مستوجب زندانهای طویل المدت و اخراج از کار هستند؟ مگر ادعا نمی کنید اعتراض مجاز است؟
کدام کشور در عقب ماندهترین بخش های جهان چنین رویکردی را با معلمان معترض اتخاذ میکند؟
با این همه پروپاگاندای رسانهای و با این همه اقتداری که برای خود قائلید آیا توانایی پاسخ دادن به همین یک سوال ساده را دارید؟
آیا نمیبینید که عدم پاسخگویی و بی توجهی به مطالبات حداقلی مردم و مواجهه سرکوبگرانه با این خواستهها ، شکافی عظیم بین حکومت و مردم ایجاد کرده است؟
اما ، برگ سیاه دیگر در تاریخ این سرزمین، صدور حکم اعدام برای توماج صالحی، جوان هنرمند و مردمی است. مشفقانه می گوییم که چنین رأیی ، اعتبار دستگاه قضایی را به بازی گرفته است.
همگان می دانند این حکم قابلیت اجرا پیدا نمیکند اما هدف از آن ایجاد ترس و ناامیدی در جامعه منتقدان و معترضان است.
کانون معلمان همدان ضمن محکوم کردن این رای قرون وسطایی که حتی مورد انتقاد قضات باشرف در همین سیستم قضایی است اعلام میکند همچنان که این هنرمند محبوب، صدای جامعه فرهنگیان ایران بوده است هم اینک معلمان ایران صدای او هستند.
ترسم که به کعبه نرسی ای اعرابی /
این ره که تو میروی به ترکستان است/
کانون صنفی معلمان همدان
۱۴۰۳/۲/۱۲
کانال_صنفی_معلمان_ایران
@etehadesarasari
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
در بیش از دو سال اخیر بازنشستگان تامین اجتماعی، مخابرات، کشوری و لشکری، فولاد و فرهنگیان در چندین شهر، هر هفته همزمان به خیابان آمدند و به اقدامهای حکومت در جهت «فقیرسازی» خود اعتراض کردند.
آنها خواهان اجرای قانون همسانسازی هستند که بر اساس آن دولت باید حقوق دوره بازنشستگی را به مقداری که ۸۵ درصد حقوق شاغلان همرده باشد، افزایش دهد.
بازنشستگان علاوه بر این خواهان حذف بیمه تکمیلی اجباری و برخورداری از بیمه کامل درمانی رایگان هستند.
آنها همچنین نسبت به افزایش سن بازنشستگی اعتراض دارند.
دو سال تداوم مبارزات بازنشستگان صندوقهای مختلف به سازماندهی متشکل این اعتراضات در روزهای یکشنبه، دوشنبه و سهشنبه هر هفته منجر شد. در جریان این اعتراضها چشمانداز مشترکی میان مبارزههای بازنشستگان و سایر حقوقبگیران و کارگران، زنان و گروههای تحت ستم شکل گرفت.
در نتیجه این اتحاد و همبستگی این هفته بازنشستگان در اراک از برخورد سرکوبگرانه حکومت با پوشش زنان و بیتوجهی توامان به معیشت کارگران و بازنشستگان انتقاد کردند.
روز جهانی کارگر، ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
#روز_کارگر
@etehadesarasari
آنها خواهان اجرای قانون همسانسازی هستند که بر اساس آن دولت باید حقوق دوره بازنشستگی را به مقداری که ۸۵ درصد حقوق شاغلان همرده باشد، افزایش دهد.
بازنشستگان علاوه بر این خواهان حذف بیمه تکمیلی اجباری و برخورداری از بیمه کامل درمانی رایگان هستند.
آنها همچنین نسبت به افزایش سن بازنشستگی اعتراض دارند.
دو سال تداوم مبارزات بازنشستگان صندوقهای مختلف به سازماندهی متشکل این اعتراضات در روزهای یکشنبه، دوشنبه و سهشنبه هر هفته منجر شد. در جریان این اعتراضها چشمانداز مشترکی میان مبارزههای بازنشستگان و سایر حقوقبگیران و کارگران، زنان و گروههای تحت ستم شکل گرفت.
در نتیجه این اتحاد و همبستگی این هفته بازنشستگان در اراک از برخورد سرکوبگرانه حکومت با پوشش زنان و بیتوجهی توامان به معیشت کارگران و بازنشستگان انتقاد کردند.
روز جهانی کارگر، ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
#روز_کارگر
@etehadesarasari
🔻تهران: تجمع بازنشستگان تأمین اجتماعی و کشوری در برابر سازمان تأمین اجتماعی کشوری، برای گرامیداشت روز جهانی کارگر و روز ملی معلم و در اعتراض به سختی گذران زندگی
🔻بازنشستگان تهران در روز جهانی کارگر و روز معلم با تجمع به خیابان آمدند!
🔻بازنشستگان مشهد با فریاد: معیشت، منزلت حق مسلم ماست، در روز جهانی کارگر با راهپیمایی و تجمع به خیابان آمدند!
چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
🔻بازنشستگان تهران در روز جهانی کارگر و روز معلم با تجمع به خیابان آمدند!
🔻بازنشستگان مشهد با فریاد: معیشت، منزلت حق مسلم ماست، در روز جهانی کارگر با راهپیمایی و تجمع به خیابان آمدند!
چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
@sonati444telegram
الهه ناز_بنان
✍الهه ناز
باز، ای الهه ناز، با دل من بساز
کین غم جانگداز، برود ز برم
گر، دل من نیاسود، از گناه تو بود
بیا تا ز سر گنهت گذرم
باز، میکنم دست یاری، بسویت دراز
بیا تا غم خود را، با راز و نیاز، ز خاطر ببرم
گر، نکند تیر خشمت، دلم را، هدف
بخدا همچون مرغ پرشور و شعف، بهسویت بپرم
آنکه او به غمت دل بندد چون من کیست
ناز تو، بیش از این بهر چیست
تو الهه نازی، در بزمم بنشین
من تورا وفادارم، بیا که جز این، نباشد هنرم
این همه بیوفایی، ندارد ثمر
بخدا اگر از من، نگیری خبر، نیابی اثرم
#کریم_فکور
@etehadesarasari
شبتان آرام
باز، ای الهه ناز، با دل من بساز
کین غم جانگداز، برود ز برم
گر، دل من نیاسود، از گناه تو بود
بیا تا ز سر گنهت گذرم
باز، میکنم دست یاری، بسویت دراز
بیا تا غم خود را، با راز و نیاز، ز خاطر ببرم
گر، نکند تیر خشمت، دلم را، هدف
بخدا همچون مرغ پرشور و شعف، بهسویت بپرم
آنکه او به غمت دل بندد چون من کیست
ناز تو، بیش از این بهر چیست
تو الهه نازی، در بزمم بنشین
من تورا وفادارم، بیا که جز این، نباشد هنرم
این همه بیوفایی، ندارد ثمر
بخدا اگر از من، نگیری خبر، نیابی اثرم
#کریم_فکور
@etehadesarasari
شبتان آرام
سفر ادامه دارد ..
و پیامِ عاشقانهی کویرها
به ابرها ،
سلامِ جاودانهی نسیم ها
به تپه ها ...
تواضعِ لطیف و نرمِ دره ها ،
غرور پاک و برفپوشِ قله ها ،
صفایِ گشتِ گله ها به دشت ها ،
چرای سبز میش ها و قوچ ها و بره ها ...
سفر ادامه دارد و بهار ،
با تمام وسعتش
مرا که ماندهام به شهر
بندِ یک افق !
به بی کرانه می برد ...
#شفیعی_کدکنی
@etehadesarasari
روزتان خوش
و پیامِ عاشقانهی کویرها
به ابرها ،
سلامِ جاودانهی نسیم ها
به تپه ها ...
تواضعِ لطیف و نرمِ دره ها ،
غرور پاک و برفپوشِ قله ها ،
صفایِ گشتِ گله ها به دشت ها ،
چرای سبز میش ها و قوچ ها و بره ها ...
سفر ادامه دارد و بهار ،
با تمام وسعتش
مرا که ماندهام به شهر
بندِ یک افق !
به بی کرانه می برد ...
#شفیعی_کدکنی
@etehadesarasari
روزتان خوش
✅ قوانین کارگری وجود دارد اما اجرا نمیشود
سید حسین رسولی (فعال کارگری در استان خراسان رضوی):
🔸 مشکل قانون نداریم، مشکل در اجرای قانون است، در قانون تکلیف همه مدیران، کارفرمایان و کارگران مشخص است اما در نهایت کارگران به حقوق خود نمیرسند. سالیان سال است که در این مورد صحبت میشود اما همچنان مسائل کارگری به قوت خود باقی است.
🔸مشکلات کارگران بر کسی پوشیده نیست و همه نسب به آن آگاهی دارند و بارها به گوش مسئولان و نمایندگان مجلس رسیده اما موضوع مهم این است که قوانین وجود دارد اما اجرا نمیشود و سه جانبه گرایی در زمینه تحقق حقوق کارگران رعایت نمیشود.
🔸امروز شاهد این هستیم به دلیل دستمزد کم دیگر افراد رغبت ندارند که به کارگری بپردازند و شاهد این هستیم که کارفرما از نیروی اتباع استفاده میکنند که باز هم تبعات خود را دارد./قدس
@etehadesarasari
سید حسین رسولی (فعال کارگری در استان خراسان رضوی):
🔸 مشکل قانون نداریم، مشکل در اجرای قانون است، در قانون تکلیف همه مدیران، کارفرمایان و کارگران مشخص است اما در نهایت کارگران به حقوق خود نمیرسند. سالیان سال است که در این مورد صحبت میشود اما همچنان مسائل کارگری به قوت خود باقی است.
🔸مشکلات کارگران بر کسی پوشیده نیست و همه نسب به آن آگاهی دارند و بارها به گوش مسئولان و نمایندگان مجلس رسیده اما موضوع مهم این است که قوانین وجود دارد اما اجرا نمیشود و سه جانبه گرایی در زمینه تحقق حقوق کارگران رعایت نمیشود.
🔸امروز شاهد این هستیم به دلیل دستمزد کم دیگر افراد رغبت ندارند که به کارگری بپردازند و شاهد این هستیم که کارفرما از نیروی اتباع استفاده میکنند که باز هم تبعات خود را دارد./قدس
@etehadesarasari
آموزش فنی و حرفهای در دوراهی بلاتکلیفی
مهران رضایی - مدرسه در نظام آموزشی ایران به نهادی بدل شده که همان نابرابریهای موجود در جامعه را در ساختار خود تکرار میکند. در این یادداشت برآنیم تا ضمن برآورد کم و کیف مدارس فنی و حرفهای در ایران، نگاهی به کارکرد واقعی آن داشته باشیم تا ببینیم تا چه اندازه به اهداف خود نزدیک شده است.
امروز دیگر مدارس فنی و حرفهای در تمام جهان به جایگاه ویژه خویش دست یافتهاند؛ در دورهای که هوش مصنوعی رفته رفته میرود که حاکم بلامنازع رهیافتهای علمی شود، اهمیت فن و حرفه و تلفیق آن با علم بیش از همیشه روشن میشود. با این همه بحث مدارس فنی و حرفهای که پیش کشیده میشود همواره توجهها را به بخشی آسیبپذیر از جهان و مناطق دورافتاده از تحصیل و کار معطوف میکند.
تاریخچه مدارس فنی در ایران
حدود یک قرن پیش در سال ۱۹۰۷ میلادی، میرزا محمودخان احتشامالسلطنه-وزیر مختار ایران در برلین- اندیشه تأسیس هنرستان را به ایران آورد و اولین مدرسه فنی(هنرستان) ایران با همکاری آلمان راهاندازی شد. هنرستان صنعتی «ماندگار» در سال ۱۲۸۶ شمسی در محدود تهران قدیم، میدان توپخانه، پشت میدان مشق، نخستین هنرستان صنعتی ایران است که هنوز هم دایر است. هدف از تأسیس آن در ابتدا، «راهیابی دانشآموزان بااستعداد ایرانی به آموزشگاههای فنی و حرفهای عالی آلمان و آمادهسازی و جذب آنها به صنعت بود.» در سال ۱۳۰۳، مدرسه به دو دورهی «شش ساله آموزش حرفهای ابتدایی و دوره دوم با برنامه یک دبیرستان آلمانی با مدرک دیپلم متوسطه» تقسیم شد. بخشی از دروس فیزیک و مکانیک را دکتر تقی ارانی تدریس میکرد و تدریس ادبیات فارسی به عهدهی سه نفر از مشاهیر ادبی ایران یعنی نظام وفا، نیمایوشیج و بزرگ علوی بود.»(۱) پیش از آن مدرسه دارالفنون بود در سال ۱۲۳۰ هجری شمسی و از آنجا که قرار بود هر فنی در آن تعلیم داده شود، دارالفنون نام گرفت. «اولین مدرسه حرفهای دولتی در ایران نیز در سال ۱۲۸۹ به ریاست کمالالملک، به نام مدرسه صنایع مستظرفه، دایر شد.»
سال ۱۳۲۶ بود که مدارس فنی و حرفهای سراسری شد. پس از انقلاب، در سال ۱۳۵۹، از سازمانهای وابسته به وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی سازمان آموزش فنی و حرفهای تشکیل شد و بعدتر به تربیت معلمان و مربیان فنآموز و هنرآموز اقدام شد. در حال حاضر مهارتآموزی در مدارس کشور در دو شاخهی مدارس «کار و دانش» و «فنی و حرفهای» جریان دارد. این دو مدرسه از لحاظ تنوع رشتهها چندان تفاوتی با یکدیگر ندارند. اما ادامه تحصیل پس از دیپلم برای دانشآموزان فنی و حرفهای بیشتر امکانپذیر است و مدارس کار و دانش بیشتر به منظور وارد شدن به بازار کار، بلافاصله بعد از دیپلم تاسیس شده است. همین نکته هم دلیلی است که اغلب معدلهای درسی پایین و دانشآموزانی را که از لحاظ درسی ضعیف هستند را در این شاخه جذب میکنند. محصلانی که در رشته خود هم پیشرفتی ندارند و ملاک انتخاب دانشآموز در این مدارس کار و دانش- و حتی گاهی فنی و حرفهای- عقب ماندگی از درسهای نظری است. طبیعی است که با این ایده در جذب دانشآموزان از کارکرد و هدف اولیه تأسیس این مدارس دور میافتند. مدارس کار و دانش و همچنین فنی و حرفهای همچون دیگر مدارس به دو بخش خصوصی(غیرانتفاعی) و دولتی تقسیم میشوند. طبیعتاً امکان راهیابی تمام اقشار به مدارس خصوصی که هزینهای بیشتر از مدارس نظری خصوصی دارد ممکن نیست. گذشته از آنکه در همان مدارس دولتی هم هزینه تحصیل مدارس کار و دانش و فنی و حرفهای از مدارس نظری بیشتر است.
هنرستانها نمایی از نابرابری جنسیتی و طبقاتی
ادامه در لینک زیر 👇👇👇👇
https://www.tg-me.com/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/815515/&rhash=0ceb6994783a68
@etehadesarasari
مهران رضایی - مدرسه در نظام آموزشی ایران به نهادی بدل شده که همان نابرابریهای موجود در جامعه را در ساختار خود تکرار میکند. در این یادداشت برآنیم تا ضمن برآورد کم و کیف مدارس فنی و حرفهای در ایران، نگاهی به کارکرد واقعی آن داشته باشیم تا ببینیم تا چه اندازه به اهداف خود نزدیک شده است.
امروز دیگر مدارس فنی و حرفهای در تمام جهان به جایگاه ویژه خویش دست یافتهاند؛ در دورهای که هوش مصنوعی رفته رفته میرود که حاکم بلامنازع رهیافتهای علمی شود، اهمیت فن و حرفه و تلفیق آن با علم بیش از همیشه روشن میشود. با این همه بحث مدارس فنی و حرفهای که پیش کشیده میشود همواره توجهها را به بخشی آسیبپذیر از جهان و مناطق دورافتاده از تحصیل و کار معطوف میکند.
تاریخچه مدارس فنی در ایران
حدود یک قرن پیش در سال ۱۹۰۷ میلادی، میرزا محمودخان احتشامالسلطنه-وزیر مختار ایران در برلین- اندیشه تأسیس هنرستان را به ایران آورد و اولین مدرسه فنی(هنرستان) ایران با همکاری آلمان راهاندازی شد. هنرستان صنعتی «ماندگار» در سال ۱۲۸۶ شمسی در محدود تهران قدیم، میدان توپخانه، پشت میدان مشق، نخستین هنرستان صنعتی ایران است که هنوز هم دایر است. هدف از تأسیس آن در ابتدا، «راهیابی دانشآموزان بااستعداد ایرانی به آموزشگاههای فنی و حرفهای عالی آلمان و آمادهسازی و جذب آنها به صنعت بود.» در سال ۱۳۰۳، مدرسه به دو دورهی «شش ساله آموزش حرفهای ابتدایی و دوره دوم با برنامه یک دبیرستان آلمانی با مدرک دیپلم متوسطه» تقسیم شد. بخشی از دروس فیزیک و مکانیک را دکتر تقی ارانی تدریس میکرد و تدریس ادبیات فارسی به عهدهی سه نفر از مشاهیر ادبی ایران یعنی نظام وفا، نیمایوشیج و بزرگ علوی بود.»(۱) پیش از آن مدرسه دارالفنون بود در سال ۱۲۳۰ هجری شمسی و از آنجا که قرار بود هر فنی در آن تعلیم داده شود، دارالفنون نام گرفت. «اولین مدرسه حرفهای دولتی در ایران نیز در سال ۱۲۸۹ به ریاست کمالالملک، به نام مدرسه صنایع مستظرفه، دایر شد.»
سال ۱۳۲۶ بود که مدارس فنی و حرفهای سراسری شد. پس از انقلاب، در سال ۱۳۵۹، از سازمانهای وابسته به وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی سازمان آموزش فنی و حرفهای تشکیل شد و بعدتر به تربیت معلمان و مربیان فنآموز و هنرآموز اقدام شد. در حال حاضر مهارتآموزی در مدارس کشور در دو شاخهی مدارس «کار و دانش» و «فنی و حرفهای» جریان دارد. این دو مدرسه از لحاظ تنوع رشتهها چندان تفاوتی با یکدیگر ندارند. اما ادامه تحصیل پس از دیپلم برای دانشآموزان فنی و حرفهای بیشتر امکانپذیر است و مدارس کار و دانش بیشتر به منظور وارد شدن به بازار کار، بلافاصله بعد از دیپلم تاسیس شده است. همین نکته هم دلیلی است که اغلب معدلهای درسی پایین و دانشآموزانی را که از لحاظ درسی ضعیف هستند را در این شاخه جذب میکنند. محصلانی که در رشته خود هم پیشرفتی ندارند و ملاک انتخاب دانشآموز در این مدارس کار و دانش- و حتی گاهی فنی و حرفهای- عقب ماندگی از درسهای نظری است. طبیعی است که با این ایده در جذب دانشآموزان از کارکرد و هدف اولیه تأسیس این مدارس دور میافتند. مدارس کار و دانش و همچنین فنی و حرفهای همچون دیگر مدارس به دو بخش خصوصی(غیرانتفاعی) و دولتی تقسیم میشوند. طبیعتاً امکان راهیابی تمام اقشار به مدارس خصوصی که هزینهای بیشتر از مدارس نظری خصوصی دارد ممکن نیست. گذشته از آنکه در همان مدارس دولتی هم هزینه تحصیل مدارس کار و دانش و فنی و حرفهای از مدارس نظری بیشتر است.
هنرستانها نمایی از نابرابری جنسیتی و طبقاتی
ادامه در لینک زیر 👇👇👇👇
https://www.tg-me.com/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/815515/&rhash=0ceb6994783a68
@etehadesarasari
t.me
آموزش فنی و حرفهای در دوراهی بلاتکلیفی
مهران رضایی - مدرسه در نظام آموزشی ایران به نهادی بدل شده که همان نابرابریهای موجود در جامعه را در ساختار خود تکرار میکند. در این یادداشت برآنیم تا ضمن برآورد کم و کیف مدارس فنی و حرفهای در ایران، نگاهی به کارکرد واقعی آن داشته باشیم تا ببینیم تا چه اندازه…