🔻 با اجازه دولت و دبش
⭕️ خاطره ای جالب از نحوه حمایت مصدق از صنعت چای ایرانی را بخوانیم
✍️ سحر خوشحال
نخستین جایی که چای ایرانی در آن کشت شد، زمینی در محله چاهانه سر لاهیجان بود. این اتفاق در سال 1280 هجری شمسی و به وسیله کاشف السلطنه(پدر چای ایران)به وقوع پیوست. بعد از آن چايكاري توسط مردم و تجار گسترش يافت و اقتصاد منطقه تحت تأثیرآن قرار گرفت.
تا اینکه در شهریور سال 1320 با شروع جنگ جهانی دوم هول وهراس در دل مردم به وجود آمد بطوری که انگیزه کشاورزان برای برداشت محصول به حداقل رسید و باغات چای رها شد.
تا سال 1330که دکتر محمد مصدق برروی کارآمد، این وضعیت ادامه داشت و سرانجام با روی کار آمدن وی، برخی از کشاورزان چایکار ازا و در این باره کمک و حمایت خواستند.
اعتراض چایکاران به مصدق از کسانی بود که با واردات گسترده چای بازار کشور را اشباع کرده بودند و هم چنین از کسانی که با مصادره زمین های کشاورزان برای آنان محدویت و رنج ایجاد کرده بودند.
گفتنی است که مصدق بعد از شنیدن گلایه های مردم از تاجران واردکننده چای و برخی دیگر از عوامل دخیل در قدرت که سعی در نابودی این محصول داشتند دعوت کرد تا در مهمانی خانه او شرکت کنند.
نخست وزیر وقت ایران، با درایتی که داشت برای پذیرایی ازمهمانان تدارک ویژه ای اندیشده بود. مصدق از محصول چای چایکاران شمالی کشور برای پذیرایی مهمانان استفاده کرد.
غلام حسین مصدق[پسر دکتر مصدق] این ابتکار پدر را این طور تعریف می کند:
مهدی ارباب و کیل مجلس و بازرگان که از وارد کنندگان چای بود از اینکه دولت نمی گذاشت چای خارجی وارد بشود ناراحت بود و با همه تقلائی که کرده بود وزیر اقتصاد وقت اجازه نداده بود که چای خارجی وارد کنند. روزی به من مراجعه کرد و گفت وقتی از آقا بگیرید که شرفیاب شوم و توضیحاتی بدهم.
مطلب را که به پدرم گفتم پرسید چه کار دارد؟ گفتم مثل اینکه می خواهد در باره واردات چای صحبت کند. پدرم پذیرفت و روزی که معین شده بود چند نفر از تجار سرشناس چای همراه ارباب به منزل آمدند. پدرم قبلا به چایخانۀ خود سپرده بود که چای اعلای لاهیجان که همه ساله از علی امینی لنگرودی میخریدیم در نهایت خوبی دم کنند و تجار مذکور پیش از اینکه آنها را بپذیرد با آن چای پذیرائی شوند.
همین کار شده بود و پس از آن تجار به اطاق پدرم رفتند. پرسید چه گرفتاری دارید؟ گفتند دولت اجازه ورود چای نمیدهد و مردم علاقه دارند که چای خوب بنوشند.
مصدق گفت آیا چای خدمتتان آوردند؟ گفتند بلی. گفت چایش چطور بود؟ همه تعریف کردند. گفت به مردم هم از همین چای بدهید که چای لاهیجان است!
عطر، طعم و رنگ ویژه ومطلوب این چای موجب تعریف و تمجید مهمانان از پذیرایی دکتر مصدق شد و همین بهانه کافی بود تا مصدق موضوع اساسی و محوری مهمانی اش را مطرح کند؛ حمایت از چایکاران ایرانی و کاهش واردات چای به کشور.
از آن پس مصدق دستور داد که باید از چای ایرانی حمایت شود و به جای اینکه سرمایه را به دست خارجیان بسپارند بیشتر حامی کشاورزان داخلی باشند و به تولید ملی خود بها دهند تاچای در داخل توسعه یابد
با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
⭕️ خاطره ای جالب از نحوه حمایت مصدق از صنعت چای ایرانی را بخوانیم
✍️ سحر خوشحال
نخستین جایی که چای ایرانی در آن کشت شد، زمینی در محله چاهانه سر لاهیجان بود. این اتفاق در سال 1280 هجری شمسی و به وسیله کاشف السلطنه(پدر چای ایران)به وقوع پیوست. بعد از آن چايكاري توسط مردم و تجار گسترش يافت و اقتصاد منطقه تحت تأثیرآن قرار گرفت.
تا اینکه در شهریور سال 1320 با شروع جنگ جهانی دوم هول وهراس در دل مردم به وجود آمد بطوری که انگیزه کشاورزان برای برداشت محصول به حداقل رسید و باغات چای رها شد.
تا سال 1330که دکتر محمد مصدق برروی کارآمد، این وضعیت ادامه داشت و سرانجام با روی کار آمدن وی، برخی از کشاورزان چایکار ازا و در این باره کمک و حمایت خواستند.
اعتراض چایکاران به مصدق از کسانی بود که با واردات گسترده چای بازار کشور را اشباع کرده بودند و هم چنین از کسانی که با مصادره زمین های کشاورزان برای آنان محدویت و رنج ایجاد کرده بودند.
گفتنی است که مصدق بعد از شنیدن گلایه های مردم از تاجران واردکننده چای و برخی دیگر از عوامل دخیل در قدرت که سعی در نابودی این محصول داشتند دعوت کرد تا در مهمانی خانه او شرکت کنند.
نخست وزیر وقت ایران، با درایتی که داشت برای پذیرایی ازمهمانان تدارک ویژه ای اندیشده بود. مصدق از محصول چای چایکاران شمالی کشور برای پذیرایی مهمانان استفاده کرد.
غلام حسین مصدق[پسر دکتر مصدق] این ابتکار پدر را این طور تعریف می کند:
مهدی ارباب و کیل مجلس و بازرگان که از وارد کنندگان چای بود از اینکه دولت نمی گذاشت چای خارجی وارد بشود ناراحت بود و با همه تقلائی که کرده بود وزیر اقتصاد وقت اجازه نداده بود که چای خارجی وارد کنند. روزی به من مراجعه کرد و گفت وقتی از آقا بگیرید که شرفیاب شوم و توضیحاتی بدهم.
مطلب را که به پدرم گفتم پرسید چه کار دارد؟ گفتم مثل اینکه می خواهد در باره واردات چای صحبت کند. پدرم پذیرفت و روزی که معین شده بود چند نفر از تجار سرشناس چای همراه ارباب به منزل آمدند. پدرم قبلا به چایخانۀ خود سپرده بود که چای اعلای لاهیجان که همه ساله از علی امینی لنگرودی میخریدیم در نهایت خوبی دم کنند و تجار مذکور پیش از اینکه آنها را بپذیرد با آن چای پذیرائی شوند.
همین کار شده بود و پس از آن تجار به اطاق پدرم رفتند. پرسید چه گرفتاری دارید؟ گفتند دولت اجازه ورود چای نمیدهد و مردم علاقه دارند که چای خوب بنوشند.
مصدق گفت آیا چای خدمتتان آوردند؟ گفتند بلی. گفت چایش چطور بود؟ همه تعریف کردند. گفت به مردم هم از همین چای بدهید که چای لاهیجان است!
عطر، طعم و رنگ ویژه ومطلوب این چای موجب تعریف و تمجید مهمانان از پذیرایی دکتر مصدق شد و همین بهانه کافی بود تا مصدق موضوع اساسی و محوری مهمانی اش را مطرح کند؛ حمایت از چایکاران ایرانی و کاهش واردات چای به کشور.
از آن پس مصدق دستور داد که باید از چای ایرانی حمایت شود و به جای اینکه سرمایه را به دست خارجیان بسپارند بیشتر حامی کشاورزان داخلی باشند و به تولید ملی خود بها دهند تاچای در داخل توسعه یابد
با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
Telegram
جمع مدیران نامدار ایران
دراولین باشگاه مدیریتی کشور با موفق ترین مدیران ایران گفتگو کنید و با آنها مستقیما در ارتباط باشید
حامد پاک طینت
@Hamedpaktinat
حامد پاک طینت
@Hamedpaktinat
🔴 ایران را مافیا اداره میکند
ویژگیهای یک سیستم مافیایی چیست و وقتی مافیا کنترل کشوری را به دست میگیرد چه رفتارهایی مشاهده میشود:
۱. فساد و رشوه: رژیمهای تحت کنترل مافیا اغلب با فساد گسترده همراه هستند و مقامات برای تسهیل فعالیتهای مفسدانه و حفظ قدرت رشوه میگیرند.
۲. اقتدارگرایی: مافیا تمایل دارد تا کنترل را از طریق ابزارهای استبدادی، سرکوب مخالفان و استفاده از ترس و ارعاب به عنوان ابزار حکومت، اعمال کند.
۳. استثمار اقتصادی: مافیا از اقتصاد کشور بهرهبرداری کرده و در فعالیتهایی مثل سرقت، اخاذی و پولشویی شرکت میکند. آنها صنایع و مشاغل کلیدی را به نفع خود کنترل میکنند.
۴. نفوذ در نهادها: نفوذ مافیا اغلب به نهادهای کلیدی مثل اجرای قانون، قوه قضاییه و سیاست گسترش مییابد. این نفوذ به آنها امکان دستکاری و اجتناب از عواقب قانونی را میدهد.
۵. خشونت و ارعاب: استفاده از خشونت یک ویژگی مشترک است، مافیا از تاکتیکهایی مثل ترور، آدمربایی و سایر اشکال اجبار برای حفظ کنترل و حذف رقبا استفاده میکند.
۶. تضعیف فرآیندهای دموکراتیک: نهادهای تحت کنترل مافیا فرآیندهای دموکراتیک مثل انتخابات را از طریق دستکاری، ارعاب رایدهندگان یا تقلب در نتایج تضعیف میکنند تا از غلبه کاندیداها یا سیاستهای مورد نظر خود اطمینان حاصل کنند.
۷. همبستگی و خویشاوند سالاری: موقعیتهای قدرت و نفوذ اغلب با افراد وفادار به مافیا پر میشود که منجر به همبستگی و خویشاوندی گسترده هم میشود، جایی که ارتباطات شخصی بیش از صلاحیتها اهمیت دارد.
۸. حاكميت در سايه: گاه مافيا در سايه عمل کرده و بدون داشتن پستهای رسمی سياسی، كنترل خود را اعمال میكند. آنها ممکن است در پشت صحنه کار کنند تا بر تصمیمگیریها تأثیر بگذارند.
۹. کنترل اجتماعی: مافیا به دنبال کنترل افکار عمومی از طریق پروپاگاندا و تبلیغات رسانهای و شکل دادن به روایتهایی باشد که به نفع منافع آنها است و مخالفان را سرکوب میکند.
۱۰. همدستی نخبگان: حمایت یا همدستی نخبگان با نفوذ، از جمله رهبران تجاری و شخصیتهای سیاسی، اغلب برای مافیا برای ایجاد و حفظ کنترل بر کشور بسیار مهم است.
با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
ویژگیهای یک سیستم مافیایی چیست و وقتی مافیا کنترل کشوری را به دست میگیرد چه رفتارهایی مشاهده میشود:
۱. فساد و رشوه: رژیمهای تحت کنترل مافیا اغلب با فساد گسترده همراه هستند و مقامات برای تسهیل فعالیتهای مفسدانه و حفظ قدرت رشوه میگیرند.
۲. اقتدارگرایی: مافیا تمایل دارد تا کنترل را از طریق ابزارهای استبدادی، سرکوب مخالفان و استفاده از ترس و ارعاب به عنوان ابزار حکومت، اعمال کند.
۳. استثمار اقتصادی: مافیا از اقتصاد کشور بهرهبرداری کرده و در فعالیتهایی مثل سرقت، اخاذی و پولشویی شرکت میکند. آنها صنایع و مشاغل کلیدی را به نفع خود کنترل میکنند.
۴. نفوذ در نهادها: نفوذ مافیا اغلب به نهادهای کلیدی مثل اجرای قانون، قوه قضاییه و سیاست گسترش مییابد. این نفوذ به آنها امکان دستکاری و اجتناب از عواقب قانونی را میدهد.
۵. خشونت و ارعاب: استفاده از خشونت یک ویژگی مشترک است، مافیا از تاکتیکهایی مثل ترور، آدمربایی و سایر اشکال اجبار برای حفظ کنترل و حذف رقبا استفاده میکند.
۶. تضعیف فرآیندهای دموکراتیک: نهادهای تحت کنترل مافیا فرآیندهای دموکراتیک مثل انتخابات را از طریق دستکاری، ارعاب رایدهندگان یا تقلب در نتایج تضعیف میکنند تا از غلبه کاندیداها یا سیاستهای مورد نظر خود اطمینان حاصل کنند.
۷. همبستگی و خویشاوند سالاری: موقعیتهای قدرت و نفوذ اغلب با افراد وفادار به مافیا پر میشود که منجر به همبستگی و خویشاوندی گسترده هم میشود، جایی که ارتباطات شخصی بیش از صلاحیتها اهمیت دارد.
۸. حاكميت در سايه: گاه مافيا در سايه عمل کرده و بدون داشتن پستهای رسمی سياسی، كنترل خود را اعمال میكند. آنها ممکن است در پشت صحنه کار کنند تا بر تصمیمگیریها تأثیر بگذارند.
۹. کنترل اجتماعی: مافیا به دنبال کنترل افکار عمومی از طریق پروپاگاندا و تبلیغات رسانهای و شکل دادن به روایتهایی باشد که به نفع منافع آنها است و مخالفان را سرکوب میکند.
۱۰. همدستی نخبگان: حمایت یا همدستی نخبگان با نفوذ، از جمله رهبران تجاری و شخصیتهای سیاسی، اغلب برای مافیا برای ایجاد و حفظ کنترل بر کشور بسیار مهم است.
با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
Telegram
جمع مدیران نامدار ایران
دراولین باشگاه مدیریتی کشور با موفق ترین مدیران ایران گفتگو کنید و با آنها مستقیما در ارتباط باشید
حامد پاک طینت
@Hamedpaktinat
حامد پاک طینت
@Hamedpaktinat
🔺 قفلساز و سیاستگذار
🔹 هر روز در گوشه و کنار کشور فساد تازهای رخ میدهد که ما یا هرگز متوجه نمیشویم یا اگر میشویم، فقط بخش کوچکی از آن را برای ما روایت میکنند. بخش بزرگی از فسادها را «آدمهای بد» رقم میزنند اما بخش زیادی از فسادها را «آدمهای خوب» به وجود میآورند.
مدیرعامل چای دبش در گذشته جانی و قاتل نبوده و احتمالا در پرونده او سابقه ضرب و جرح یا کلاهبرداری وجود ندارد. محمودرضا خاوری هم آدم پلیدی نبود، نمازش را سروقت میخواند و بسیار مبادی آداب بود. بابک زنجانی هم در مدرسه کلاهبردارها درس نخواند و شهرام جزایری هم از دانشگاه شیادان فارغالتحصیل نشده است. این افراد پیش از وقوع جرایم مالی، لزوما گذشته کثیفی نداشتهاند اما چه اتفاقی رخ داده که به مجرمان مالی و اقتصادی تبدیل شدند؟
پاسخ را باید در سیاستگذاری غلط جستوجو کرد که به عقیده اقتصاددانان منشأ اصلی آلودگیها در اقتصاد ایران است. مجموعهای از سیاستگذاریهای غلط و اقتضایی در کشور ما وجود دارد که در حالت خوشبینانه، با نیات خیرخواهانه و با هدف حمایت از اقشار کمدرآمد تدوین شده، اما در عمل چیزی جز زیان آنها را به دنبال نداشته و در عین حال به منبع اصلی شکلگیری فساد در کشور تبدیل شدهاست.
🔹اما آیا همه سیاستها با نیتهای خیرخواهانه تدوین شده و میشوند؟ امروز با این حجم از فساد در کشور، حتی خوشبینترین افراد هم نمیپذیرند که وضع موجود حاصل خیرخواهی تصمیمگیران است. به این دلیل که نشانههای واضحی وجود دارد که گروههای فاسد و ذینفعان رانت، به فرآیند سیاستگذاری و تصمیمگیری رسوخ کردهاند. اقتصاددانان درباره تداوم این نوع وضعیت ابراز نگرانی میکنند چون معمولا ارتباط دادن سیاستهای مربوط به حمایت از اقشار کم درآمد، با نادیده گرفتن راهکارهای اصولی و علمی همراه است و فسادهای گستردهای به دنبال دارد.
از جمله سیاستهای غیر اصولی میتوان به قمیتگذاری، سرکوب بازار، تهدید مالکیت و سرکوب آزادیهای اقتصادی برای گسترش عدالت و کاهش فقر نام برد که در پنج دهه گذشته نتایج زیانباری داشته اما همچنان تداوم پیدا کرده است.
🔹یکی دیگر از همین سیاستهای اقتضایی و مفسدهآمیز، دور زدن تحریمهاست که در یک دهه گذشته با هدف تأمین نیازهای اساسی جامعه رواج پیدا کرده و روابط میان بازیگران اقتصاد و دستگاههای دولتی را به شدت تحت تأثیر قرار داده و فساد زیادی را به کشور تحمیل کرده است.
برای اینکه بدانید سیاستهای پولی و ارزی مرتبط با دور زدن یا کماثر کردن تحریمها چه عوارض فاجعهباری داشته، فقط به مورد چای دبش نگاه نکنید، دهها مورد نظیر آن در دیگر مناطق کشور هم رخ میدهد که ممکن است افکار عمومی هرگز از آن خبردار نشود.
🔹همین روزها که همه درگیر پرونده چای دبش هستیم، در یکی از استانها پروندهای قطور درباره کلاهبرداری و فرار یک صادر کننده قدیمی به جریان افتاده که سازو کار شکلگیری آن مشابه همین ماجرای چای دبش است. فردی که کلاهبرداری کرده، با جلب اعتماد مردم و حتی تجار خارجی رقمی سنگین بین 20 تا 50 میلیون دلار را از کشور خارج کرده و دهها شخص حقیقی و حقوقی را درگیر فساد خود کرده است. ریشه این کلاهبرداری هم به سیاستهای غلطی برمیگردد که به بهانه دور زدن تحریمها تدوین شده و باید بدانیم تا تحریمها وجود داشته باشد و سیاستگذار برای دور زدن تحریمها به استفاده از روشهای غیر اصولی اصرار بورزد، ، فساد از بین نخواهد رفت.
مرحوم پدرم همیشه توصیه میکردند، در خانهات را ببند تا همسایهات دزد نشود. بعدها در کتاب «پشت پرده ریاکاری» نقل قولی از یک قفلساز خواندم و متوجه شدم ضربالمثلی که پدرم مطرح کردند، چقدر درست و اساسی بود.
یکی از دانشجویان پروفسور «دن آریلی» - از متخصصان اقتصاد رفتاری- کلید منزلش را گم میکند و به قفلساز زنگ میزند. قفلساز در کمتر از یک دقیقه در خانه را باز میکند. صاحبخانه که متحیر مانده، به قفلساز میگوید وقتی قفلها اینقدر سریع باز میشوند، چه فایده که آنها را به در بزنیم؟ قفلساز میگوید قفلها برای دزدها ساخته نشدهاند چون دزدها حتی راه نفوذ به دیوارهای بتنی را هم بلدند. قفلها برای این ساخته شدهاند تا آدمهای درستکار، همچنان درستکار بمانند.
🔹اگر می خواهیم ماجرای چای دبش تکرار نشود، لازمهاش این است که خانه سیاستگذاری را محکم بسازیم و به درهای تصمیمگیری قفل بزنیم. در این صورت، 99 درصد مدیران اقتصادی سمت خلاف نمیروند، آن یک درصد هم که میروند، خلافکارهای حرفهای هستند که سروکارشان با قانون خواهد بود.
محسن جلال پور
با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
🔹 هر روز در گوشه و کنار کشور فساد تازهای رخ میدهد که ما یا هرگز متوجه نمیشویم یا اگر میشویم، فقط بخش کوچکی از آن را برای ما روایت میکنند. بخش بزرگی از فسادها را «آدمهای بد» رقم میزنند اما بخش زیادی از فسادها را «آدمهای خوب» به وجود میآورند.
مدیرعامل چای دبش در گذشته جانی و قاتل نبوده و احتمالا در پرونده او سابقه ضرب و جرح یا کلاهبرداری وجود ندارد. محمودرضا خاوری هم آدم پلیدی نبود، نمازش را سروقت میخواند و بسیار مبادی آداب بود. بابک زنجانی هم در مدرسه کلاهبردارها درس نخواند و شهرام جزایری هم از دانشگاه شیادان فارغالتحصیل نشده است. این افراد پیش از وقوع جرایم مالی، لزوما گذشته کثیفی نداشتهاند اما چه اتفاقی رخ داده که به مجرمان مالی و اقتصادی تبدیل شدند؟
پاسخ را باید در سیاستگذاری غلط جستوجو کرد که به عقیده اقتصاددانان منشأ اصلی آلودگیها در اقتصاد ایران است. مجموعهای از سیاستگذاریهای غلط و اقتضایی در کشور ما وجود دارد که در حالت خوشبینانه، با نیات خیرخواهانه و با هدف حمایت از اقشار کمدرآمد تدوین شده، اما در عمل چیزی جز زیان آنها را به دنبال نداشته و در عین حال به منبع اصلی شکلگیری فساد در کشور تبدیل شدهاست.
🔹اما آیا همه سیاستها با نیتهای خیرخواهانه تدوین شده و میشوند؟ امروز با این حجم از فساد در کشور، حتی خوشبینترین افراد هم نمیپذیرند که وضع موجود حاصل خیرخواهی تصمیمگیران است. به این دلیل که نشانههای واضحی وجود دارد که گروههای فاسد و ذینفعان رانت، به فرآیند سیاستگذاری و تصمیمگیری رسوخ کردهاند. اقتصاددانان درباره تداوم این نوع وضعیت ابراز نگرانی میکنند چون معمولا ارتباط دادن سیاستهای مربوط به حمایت از اقشار کم درآمد، با نادیده گرفتن راهکارهای اصولی و علمی همراه است و فسادهای گستردهای به دنبال دارد.
از جمله سیاستهای غیر اصولی میتوان به قمیتگذاری، سرکوب بازار، تهدید مالکیت و سرکوب آزادیهای اقتصادی برای گسترش عدالت و کاهش فقر نام برد که در پنج دهه گذشته نتایج زیانباری داشته اما همچنان تداوم پیدا کرده است.
🔹یکی دیگر از همین سیاستهای اقتضایی و مفسدهآمیز، دور زدن تحریمهاست که در یک دهه گذشته با هدف تأمین نیازهای اساسی جامعه رواج پیدا کرده و روابط میان بازیگران اقتصاد و دستگاههای دولتی را به شدت تحت تأثیر قرار داده و فساد زیادی را به کشور تحمیل کرده است.
برای اینکه بدانید سیاستهای پولی و ارزی مرتبط با دور زدن یا کماثر کردن تحریمها چه عوارض فاجعهباری داشته، فقط به مورد چای دبش نگاه نکنید، دهها مورد نظیر آن در دیگر مناطق کشور هم رخ میدهد که ممکن است افکار عمومی هرگز از آن خبردار نشود.
🔹همین روزها که همه درگیر پرونده چای دبش هستیم، در یکی از استانها پروندهای قطور درباره کلاهبرداری و فرار یک صادر کننده قدیمی به جریان افتاده که سازو کار شکلگیری آن مشابه همین ماجرای چای دبش است. فردی که کلاهبرداری کرده، با جلب اعتماد مردم و حتی تجار خارجی رقمی سنگین بین 20 تا 50 میلیون دلار را از کشور خارج کرده و دهها شخص حقیقی و حقوقی را درگیر فساد خود کرده است. ریشه این کلاهبرداری هم به سیاستهای غلطی برمیگردد که به بهانه دور زدن تحریمها تدوین شده و باید بدانیم تا تحریمها وجود داشته باشد و سیاستگذار برای دور زدن تحریمها به استفاده از روشهای غیر اصولی اصرار بورزد، ، فساد از بین نخواهد رفت.
مرحوم پدرم همیشه توصیه میکردند، در خانهات را ببند تا همسایهات دزد نشود. بعدها در کتاب «پشت پرده ریاکاری» نقل قولی از یک قفلساز خواندم و متوجه شدم ضربالمثلی که پدرم مطرح کردند، چقدر درست و اساسی بود.
یکی از دانشجویان پروفسور «دن آریلی» - از متخصصان اقتصاد رفتاری- کلید منزلش را گم میکند و به قفلساز زنگ میزند. قفلساز در کمتر از یک دقیقه در خانه را باز میکند. صاحبخانه که متحیر مانده، به قفلساز میگوید وقتی قفلها اینقدر سریع باز میشوند، چه فایده که آنها را به در بزنیم؟ قفلساز میگوید قفلها برای دزدها ساخته نشدهاند چون دزدها حتی راه نفوذ به دیوارهای بتنی را هم بلدند. قفلها برای این ساخته شدهاند تا آدمهای درستکار، همچنان درستکار بمانند.
🔹اگر می خواهیم ماجرای چای دبش تکرار نشود، لازمهاش این است که خانه سیاستگذاری را محکم بسازیم و به درهای تصمیمگیری قفل بزنیم. در این صورت، 99 درصد مدیران اقتصادی سمت خلاف نمیروند، آن یک درصد هم که میروند، خلافکارهای حرفهای هستند که سروکارشان با قانون خواهد بود.
محسن جلال پور
با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
Telegram
جمع مدیران نامدار ایران
دراولین باشگاه مدیریتی کشور با موفق ترین مدیران ایران گفتگو کنید و با آنها مستقیما در ارتباط باشید
حامد پاک طینت
@Hamedpaktinat
حامد پاک طینت
@Hamedpaktinat
🔺سوپرمن علمی
چند سال قبل ( سال ۱۳۸۶) کتابی ترجمه و منتشر کردیم بهنام «مدیریت و ادارهٔ تحقیق» که خلاصهٔ آن حدود ۶۰۰ صفحه است. در آن کتاب، معیارهای مدیریت پژوهش تعریف شده و توضیح میدهد در عصر حاضر، پژوهش دیگر یک امر شخصی نیست بلکه به سازمانی پیشرو Organizational enterprise تبدیل شده که ادارهٔ آن سازمان، توسط فردی که علم آن را نمیداند حیفکردن منابع یک کشور است.
ما به اشتباه فکر کردیم هر کسی چهار تا مقاله چاپ کرده میتواند پژوهش را مدیریت کند. کافی است او شگردهای بازی را بداند و هر سال در هفتهٔ پژوهش با آمار و ارقامِ بیپایه، خود را و سازمان تحت مدیریت خود را سرآمد جا بزند. غافل از اینکه همهٔ ارکان مدیریت پژوهشْ از خودِ شخص معاون یا مدیر پژوهشی، رئیس مرکز تحقیقات و مانند اینها تا فرایندها و بروندادهای پژوهش معناها و معیارهایی متفاوت از آنچه ما در کشورمان بهراه انداختهایم دارد.
بارها گفته شده که اگر محصولِ نهایی پژوهشْ سلامت و رفاه مردم، سرآمدیِ واقعی علمی، تولید ثروت، گرهگشایی از مشکلات جامعه (که متأسفانه در کشور ما این مشکلات کم نیستند)، کمک به تصمیمگیریِ درست و کمخطا و مانند اینها نباشد، برای لای جرز دیوار خوب است. سالهاست با مشکل آلودگی هوا، ریزگردها ، اپیدمیهایی چون کووید ۱۹، فقر، شکاف روزافزون درآمدها، مشکلات بازنشستگان، مهاجرت نخبگان، مدیران نالایق، انتخاب اشتباه مدیران، اعتیاد، فحشا، غارت بیتالمال، سیاستهای غلط، رانتخواری، و بسیاری دیگر مشکلات مواجه هستیم.
پژوهش و ساختار پژوهشیِ حاضر، کدام مشکل جدی کشور ما را توانسته حل کند و کدام نسخهٔ کارآمدِ بومی را برای درمان این دردها به کشور ارائه دهد؟ این مقالاتِ بیخاصیت که هر از چندگاهی ننگ تقلبیبودن آنها هم شنیده میشود و آبروی علمی بینالمللی کشور را نیز به خطر میاندازد به چه کاری آمدهاند؟
بارها گفتهایم که اگر تعداد مقالههای بیخاصیتْ ارزش است، عدهای و شرکتهایی هستند که برایتان ارزانتر و راحتتر مقاله تولید میکنند. نیازی هم به اینهمه ساختمان عریضوطویل، کارمند، مدیر و مخلفات ریاست آنها نیست! این کارکنان را میتوان به کارهای اساسیتر مشغول کرد و منابع و پولهای اضافی را برای درمان بخشی از زخمهای مردم هزینه کرد.
حدود ۸۰۰ مرکز تحقیقاتی در حوزهٔ علوم پزشکی و صدها پژوهشکده و مراکز عریضوطویلِ سازمانهای دولتی دیگر، کدام گره جدی کشور را باز کرده است؟ بگذریم از اینکه پژوهشگاه یا پژوهشکده فلان سازمان یا وزارتخانهٔ دولتی به بهانه و به اسم پژوهشکده، شهر و شهرک ساختهاند و در انجا استخر و جکوزی درست کردهاند و در سالنهایشان جشن عروسی و ختنهسوران برگزار میکنند!!
ما نه بیلگیتس داریم، نه استیو جابز و نه راکفلر که بگوییم بخشی از هزینهٔ پژوهش از بخش خصوصی تأمین میشود. فرهنگ خیریهها هم محلی در حوزهٔ پژوهش ندارد و آنچه در این راه هزینه میشود عمدتاً به بند ناف بیتالمال وصل است.
امید میرود سلحشوری بانفوذ و دلسوز در عرصهٔ پژوهش کشور پیدا شود تا این بنیانِ از اساس غلط را بازسازیِ جدی کند. ولله دنیا تکلیف خود را با پژوهشِ بیخاصیت سالهاست روشن کرده و پژوهش را در خدمت مردم درآورده است. آنها اجازه نمیدهند این مراکز پژوهشی قلمرو تاختوتاز افراد بشوند.
سالها قبل که مدیر پژوهشی دانشگاه بودم، هر سالْ تحلیلی از مدیریت مراکز تابعه میدادم (که البته علیرغم ارسال محرمانه به رؤسای مراکز، به مذاق بسیاری خوش نمیآمد). از جمله مواردی که ذکر میشد، توزیع منابع پژوهشی مراکز بود. برای مثال، مراکز تحقیقاتی بینالمللی، حدود یکچهارم بودجهٔ خود را برای حقوق و مزایا صرف میکردند و این رقم در کل مراکز، بیشاز ۵۰ درصد و در مواردی حدود ۱۱۰ درصد بود!! که برای جبران کسری بودجه، افرادی از آن مراکز کاسهبهدست از این اتاق و آن اتاق وزارتخانه و سازمان برنامه و مانند اینها رفتوآمد میکردند.
البته حاصل کار، تولید هرچه بیشترِ این مقالات بیخاصیت، افزایش اچ ایندکس و قطورشدنُ رزومهٔ عدهای با پول مردم و تولید دانشمندان سوپرمن علمی که با وجود دهها پست مدیریتی و کار در بخش خصوصی و چندین مسئولیتِ پنهان و آشکار، هفتهای چند مقاله تولید میکردند بود!
لطفاً با ادامهٔ این مسیر اشتباه، بیشاز این منابع کشور را هدر ندهید. دیگر به اندازهٔ بیشاز کافی سوپرمن علمی داریم. پژوهش اگر از آن به درستی استفاده شود و بهخوبی مدیریت شود ابزاری قدرتمند در هر کشور است. با پژوهشِ کارآمد و مدیریت درست منابعِ مختلفِ انسانی و مالی، به فکر حل مشکلات مردم و کشور باشیم، فکر کنم خداپسندانهتر و شرافتمندانهتر باشد.
حمید سوری
با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
🔺سوپرمن علمی
چند سال قبل ( سال ۱۳۸۶) کتابی ترجمه و منتشر کردیم بهنام «مدیریت و ادارهٔ تحقیق» که خلاصهٔ آن حدود ۶۰۰ صفحه است. در آن کتاب، معیارهای مدیریت پژوهش تعریف شده و توضیح میدهد در عصر حاضر، پژوهش دیگر یک امر شخصی نیست بلکه به سازمانی پیشرو Organizational enterprise تبدیل شده که ادارهٔ آن سازمان، توسط فردی که علم آن را نمیداند حیفکردن منابع یک کشور است.
ما به اشتباه فکر کردیم هر کسی چهار تا مقاله چاپ کرده میتواند پژوهش را مدیریت کند. کافی است او شگردهای بازی را بداند و هر سال در هفتهٔ پژوهش با آمار و ارقامِ بیپایه، خود را و سازمان تحت مدیریت خود را سرآمد جا بزند. غافل از اینکه همهٔ ارکان مدیریت پژوهشْ از خودِ شخص معاون یا مدیر پژوهشی، رئیس مرکز تحقیقات و مانند اینها تا فرایندها و بروندادهای پژوهش معناها و معیارهایی متفاوت از آنچه ما در کشورمان بهراه انداختهایم دارد.
بارها گفته شده که اگر محصولِ نهایی پژوهشْ سلامت و رفاه مردم، سرآمدیِ واقعی علمی، تولید ثروت، گرهگشایی از مشکلات جامعه (که متأسفانه در کشور ما این مشکلات کم نیستند)، کمک به تصمیمگیریِ درست و کمخطا و مانند اینها نباشد، برای لای جرز دیوار خوب است. سالهاست با مشکل آلودگی هوا، ریزگردها ، اپیدمیهایی چون کووید ۱۹، فقر، شکاف روزافزون درآمدها، مشکلات بازنشستگان، مهاجرت نخبگان، مدیران نالایق، انتخاب اشتباه مدیران، اعتیاد، فحشا، غارت بیتالمال، سیاستهای غلط، رانتخواری، و بسیاری دیگر مشکلات مواجه هستیم.
پژوهش و ساختار پژوهشیِ حاضر، کدام مشکل جدی کشور ما را توانسته حل کند و کدام نسخهٔ کارآمدِ بومی را برای درمان این دردها به کشور ارائه دهد؟ این مقالاتِ بیخاصیت که هر از چندگاهی ننگ تقلبیبودن آنها هم شنیده میشود و آبروی علمی بینالمللی کشور را نیز به خطر میاندازد به چه کاری آمدهاند؟
بارها گفتهایم که اگر تعداد مقالههای بیخاصیتْ ارزش است، عدهای و شرکتهایی هستند که برایتان ارزانتر و راحتتر مقاله تولید میکنند. نیازی هم به اینهمه ساختمان عریضوطویل، کارمند، مدیر و مخلفات ریاست آنها نیست! این کارکنان را میتوان به کارهای اساسیتر مشغول کرد و منابع و پولهای اضافی را برای درمان بخشی از زخمهای مردم هزینه کرد.
حدود ۸۰۰ مرکز تحقیقاتی در حوزهٔ علوم پزشکی و صدها پژوهشکده و مراکز عریضوطویلِ سازمانهای دولتی دیگر، کدام گره جدی کشور را باز کرده است؟ بگذریم از اینکه پژوهشگاه یا پژوهشکده فلان سازمان یا وزارتخانهٔ دولتی به بهانه و به اسم پژوهشکده، شهر و شهرک ساختهاند و در انجا استخر و جکوزی درست کردهاند و در سالنهایشان جشن عروسی و ختنهسوران برگزار میکنند!!
ما نه بیلگیتس داریم، نه استیو جابز و نه راکفلر که بگوییم بخشی از هزینهٔ پژوهش از بخش خصوصی تأمین میشود. فرهنگ خیریهها هم محلی در حوزهٔ پژوهش ندارد و آنچه در این راه هزینه میشود عمدتاً به بند ناف بیتالمال وصل است.
امید میرود سلحشوری بانفوذ و دلسوز در عرصهٔ پژوهش کشور پیدا شود تا این بنیانِ از اساس غلط را بازسازیِ جدی کند. ولله دنیا تکلیف خود را با پژوهشِ بیخاصیت سالهاست روشن کرده و پژوهش را در خدمت مردم درآورده است. آنها اجازه نمیدهند این مراکز پژوهشی قلمرو تاختوتاز افراد بشوند.
سالها قبل که مدیر پژوهشی دانشگاه بودم، هر سالْ تحلیلی از مدیریت مراکز تابعه میدادم (که البته علیرغم ارسال محرمانه به رؤسای مراکز، به مذاق بسیاری خوش نمیآمد). از جمله مواردی که ذکر میشد، توزیع منابع پژوهشی مراکز بود. برای مثال، مراکز تحقیقاتی بینالمللی، حدود یکچهارم بودجهٔ خود را برای حقوق و مزایا صرف میکردند و این رقم در کل مراکز، بیشاز ۵۰ درصد و در مواردی حدود ۱۱۰ درصد بود!! که برای جبران کسری بودجه، افرادی از آن مراکز کاسهبهدست از این اتاق و آن اتاق وزارتخانه و سازمان برنامه و مانند اینها رفتوآمد میکردند.
البته حاصل کار، تولید هرچه بیشترِ این مقالات بیخاصیت، افزایش اچ ایندکس و قطورشدنُ رزومهٔ عدهای با پول مردم و تولید دانشمندان سوپرمن علمی که با وجود دهها پست مدیریتی و کار در بخش خصوصی و چندین مسئولیتِ پنهان و آشکار، هفتهای چند مقاله تولید میکردند بود!
لطفاً با ادامهٔ این مسیر اشتباه، بیشاز این منابع کشور را هدر ندهید. دیگر به اندازهٔ بیشاز کافی سوپرمن علمی داریم. پژوهش اگر از آن به درستی استفاده شود و بهخوبی مدیریت شود ابزاری قدرتمند در هر کشور است. با پژوهشِ کارآمد و مدیریت درست منابعِ مختلفِ انسانی و مالی، به فکر حل مشکلات مردم و کشور باشیم، فکر کنم خداپسندانهتر و شرافتمندانهتر باشد.
حمید سوری
با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
Telegram
جمع مدیران نامدار ایران
دراولین باشگاه مدیریتی کشور با موفق ترین مدیران ایران گفتگو کنید و با آنها مستقیما در ارتباط باشید
حامد پاک طینت
@Hamedpaktinat
حامد پاک طینت
@Hamedpaktinat
🔺 روانشناس سوئیسی تعبیرِ جالبی از انسانِ خوشحال دارد که بسیار از
تعریفِ عادی و معمولِ خوشحالی فاصله دارد
✍️ کارل گوستاویونگ
بر اساسِ این تعریف، خوشحال بودن یعنی :
توانمندیِ بالای ما در شکیبایی و استقامت در برابر سختی ها.
خوشحالی یعنی اطمینانی درونی به این که درد و رنج و سختی و بیماری و مرگ جزء لاینفک زندگی ست
اما هیچ کدام از آنها نمی تواند مرا از پا بیاندازد.
خوشحالی یعنی میل به زندگی علی رغم علمِ به فانی بودنِ همه چیز، خوشحالی یعنی در سختی ها لبخند زدن
خوشحالی یعنی آگاهی از توانمندی بزرگ ما برای به دوش کشیدنِ مشکلات.
خوشحالی یعنی بعد از هر زمین خوردن همچنان بتوانیم بلند شویم،بعد از هر گریه همچنان بتوانیم بخندیم و لبخند بر لبِ دیگر همنوعان بیاوریم.
خوشحالی یعنی حضورِ کاملِ ما در هستی، خوشحالی یعنی همچون رودجاری بودن و در حرکت بودن،عبور کردن و به عظمتی بی پایان چشم دوختن خوشحالی یعنی توانایی ما به گفتنِ یک آریِ بزرگ به زندگی.
با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
تعریفِ عادی و معمولِ خوشحالی فاصله دارد
✍️ کارل گوستاویونگ
بر اساسِ این تعریف، خوشحال بودن یعنی :
توانمندیِ بالای ما در شکیبایی و استقامت در برابر سختی ها.
خوشحالی یعنی اطمینانی درونی به این که درد و رنج و سختی و بیماری و مرگ جزء لاینفک زندگی ست
اما هیچ کدام از آنها نمی تواند مرا از پا بیاندازد.
خوشحالی یعنی میل به زندگی علی رغم علمِ به فانی بودنِ همه چیز، خوشحالی یعنی در سختی ها لبخند زدن
خوشحالی یعنی آگاهی از توانمندی بزرگ ما برای به دوش کشیدنِ مشکلات.
خوشحالی یعنی بعد از هر زمین خوردن همچنان بتوانیم بلند شویم،بعد از هر گریه همچنان بتوانیم بخندیم و لبخند بر لبِ دیگر همنوعان بیاوریم.
خوشحالی یعنی حضورِ کاملِ ما در هستی، خوشحالی یعنی همچون رودجاری بودن و در حرکت بودن،عبور کردن و به عظمتی بی پایان چشم دوختن خوشحالی یعنی توانایی ما به گفتنِ یک آریِ بزرگ به زندگی.
با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
Telegram
جمع مدیران نامدار ایران
دراولین باشگاه مدیریتی کشور با موفق ترین مدیران ایران گفتگو کنید و با آنها مستقیما در ارتباط باشید
حامد پاک طینت
@Hamedpaktinat
حامد پاک طینت
@Hamedpaktinat
وقتی از ریشه های انقلاب سخن گفته میشود بیشتر به پیامدهای سیاسی آن پرداخته میشود اما بسیاری از دگرگونی های اقتصادی پس از آن غافلند.
از روزیکه انقلاب شد جریانات چپ مارکسیست از فداییان خلق و مجاهدین و حزب توده گرفته تا برخی جریانات چپ مذهبی ضد خصوصی سازی و سرمایه داری مستقل،
شروع به حمله به صاحبان کارخانجات برتر کشور کردند.
تصور آنها این بود که بخش عمده مشکلات اقتصادی کشور ناشی از فعالیت آنهاست و اگر فرضا عده ای کارگرند یا بیکار بدلیل آنست که آن کارآفرین های برجسته حق و حقوق آنها را نداده اند!
اما چهل وسه سال پس از انقلاب وقتی به کارآفرین های دوران دهه چهل و پنجاه کشور می اندازیم درمی یابیم که چه ستم بزرگی در حق آنها شده است.
نگاه به سرنوشت برادران کارآفرین #خیامی و تلاششان در ساخت #پیکان تا خاندان #خسروشاهی که در صنعت غذایی و بخصوص شرکت بزرگ مینو فعالیت داشت یا وقتی نام برند #آزمایش به گوشمان می خورد و به یاد می آوریم که چه یخچالها و کولرها و بخاری های خوبی را تولید میکردند افسوسی بزرگ در درونمان پدید می آید.
وقتی زندگینامه #محمدتقی_برخوردار را می خوانیم در می یابیم که چه خانواده هایی تلاش کردند تا ایران بتواند در داخل برندهایی چون #پارس_الکتریک و #باتری_پارس و #لوازم_خانگی_پارس را پس از سالها درخانه داشته باشیم.
تفکر چپ مارکسیست تندرو سعی کرد با برچسب هایی چون غربزده و وابستگان به سرمایه داری و #امپریالیسم تمام این کارآفرینان را کنار نهد اما نکته جالب اینست که آنها خود هیچ طرح جایگزین بهتری را نداشتند.
بزرگترین الگوی آنها یعنی شوروی سابق کمتر از دوازده سال پس از شکل گیری انقلاب اسلامی ایران از درون فروپاشید و همان دشمنان سرمایه داری ملی نیز دچار بحران معنا شدند.
وقتی نام #خلیل_ارجمند بنیانگذار کارخانه #ارج به میان می آید کارخانه ای که در صنایع لوازم خانگی از قابلیت جهانی شدن برخوردار بود و روزگار امروزش را میبینیم هرچه بیشتر دردهای نوع برخورد با این کارآفرینهای کشورمان نمایان میشود.
یا وقتی نام #کفش_ملی را میشنویم نامش با روانشاد محمدرحیم متقی #ایروانی گره خورده است کفش ملی ایروانی نه تنها برند برتر کشور بود بلکه در میان کشورهای همسایه نیز جایی باز کرده بود اما با انقلاب ایروانی هم اجبارا از کشور مهاجرت کرد و مجموعه سودده کفش ملی به مجموعه ای زیان ده تبدیل شد.
فراموش نمیکنیم نام برادران #لاجوردی،محمود و احمد و قاسم لاجوردی را که حوزه نساجی ،روغن نباتی و موادشوینده را به بالاترین سطح در تولید رساندند.
همچنین فراموش نمیکنیم صاحبان برند برتر ونامدار #بوتان را که خاندان #خلیلی به بهترین وجهی ایجاد و اداره کردند و هنوز بعنوان نامی مطرح وجود دارد.
کم نیستند از این کارآفرین های نامدار ایران که قربانی فضای نفرت چپ مارکسیست و چپ اسلامی شدند ولی ایران امروز بیش از هر زمانی به چنین تفکرات کارآفرینی احتیاج دارد.
جامعه ایران به برادران #عمید_حضورها (کفش بلا)و توکلی ها و #رفوگران ها(صاحب خودکار بیک و آوردن خط تولیدش به ایران) و قنبر رحیمی(پدر صنعت سنگ ایران) بدهکار است
این بزرگان که تازه اندک افرادیست که نام برده شد کسانی هستند که تجارت و تولید و صنعت ایران را ارتقا بخشیدند اما در روزهای پس از انقلاب یا اموالشان مصادره شد یا وادار به مهاجرت اجباری از کشور شدند.
کتاب سرگذشت پنجاه کنشگر اقتصادی ایران کوشیده است بخشی از ویژگی ها و تلاشها و سرنوشت های این کارآفرینها را توضیح و شرح دهد.
✍️اکبرمختاری
با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
از روزیکه انقلاب شد جریانات چپ مارکسیست از فداییان خلق و مجاهدین و حزب توده گرفته تا برخی جریانات چپ مذهبی ضد خصوصی سازی و سرمایه داری مستقل،
شروع به حمله به صاحبان کارخانجات برتر کشور کردند.
تصور آنها این بود که بخش عمده مشکلات اقتصادی کشور ناشی از فعالیت آنهاست و اگر فرضا عده ای کارگرند یا بیکار بدلیل آنست که آن کارآفرین های برجسته حق و حقوق آنها را نداده اند!
اما چهل وسه سال پس از انقلاب وقتی به کارآفرین های دوران دهه چهل و پنجاه کشور می اندازیم درمی یابیم که چه ستم بزرگی در حق آنها شده است.
نگاه به سرنوشت برادران کارآفرین #خیامی و تلاششان در ساخت #پیکان تا خاندان #خسروشاهی که در صنعت غذایی و بخصوص شرکت بزرگ مینو فعالیت داشت یا وقتی نام برند #آزمایش به گوشمان می خورد و به یاد می آوریم که چه یخچالها و کولرها و بخاری های خوبی را تولید میکردند افسوسی بزرگ در درونمان پدید می آید.
وقتی زندگینامه #محمدتقی_برخوردار را می خوانیم در می یابیم که چه خانواده هایی تلاش کردند تا ایران بتواند در داخل برندهایی چون #پارس_الکتریک و #باتری_پارس و #لوازم_خانگی_پارس را پس از سالها درخانه داشته باشیم.
تفکر چپ مارکسیست تندرو سعی کرد با برچسب هایی چون غربزده و وابستگان به سرمایه داری و #امپریالیسم تمام این کارآفرینان را کنار نهد اما نکته جالب اینست که آنها خود هیچ طرح جایگزین بهتری را نداشتند.
بزرگترین الگوی آنها یعنی شوروی سابق کمتر از دوازده سال پس از شکل گیری انقلاب اسلامی ایران از درون فروپاشید و همان دشمنان سرمایه داری ملی نیز دچار بحران معنا شدند.
وقتی نام #خلیل_ارجمند بنیانگذار کارخانه #ارج به میان می آید کارخانه ای که در صنایع لوازم خانگی از قابلیت جهانی شدن برخوردار بود و روزگار امروزش را میبینیم هرچه بیشتر دردهای نوع برخورد با این کارآفرینهای کشورمان نمایان میشود.
یا وقتی نام #کفش_ملی را میشنویم نامش با روانشاد محمدرحیم متقی #ایروانی گره خورده است کفش ملی ایروانی نه تنها برند برتر کشور بود بلکه در میان کشورهای همسایه نیز جایی باز کرده بود اما با انقلاب ایروانی هم اجبارا از کشور مهاجرت کرد و مجموعه سودده کفش ملی به مجموعه ای زیان ده تبدیل شد.
فراموش نمیکنیم نام برادران #لاجوردی،محمود و احمد و قاسم لاجوردی را که حوزه نساجی ،روغن نباتی و موادشوینده را به بالاترین سطح در تولید رساندند.
همچنین فراموش نمیکنیم صاحبان برند برتر ونامدار #بوتان را که خاندان #خلیلی به بهترین وجهی ایجاد و اداره کردند و هنوز بعنوان نامی مطرح وجود دارد.
کم نیستند از این کارآفرین های نامدار ایران که قربانی فضای نفرت چپ مارکسیست و چپ اسلامی شدند ولی ایران امروز بیش از هر زمانی به چنین تفکرات کارآفرینی احتیاج دارد.
جامعه ایران به برادران #عمید_حضورها (کفش بلا)و توکلی ها و #رفوگران ها(صاحب خودکار بیک و آوردن خط تولیدش به ایران) و قنبر رحیمی(پدر صنعت سنگ ایران) بدهکار است
این بزرگان که تازه اندک افرادیست که نام برده شد کسانی هستند که تجارت و تولید و صنعت ایران را ارتقا بخشیدند اما در روزهای پس از انقلاب یا اموالشان مصادره شد یا وادار به مهاجرت اجباری از کشور شدند.
کتاب سرگذشت پنجاه کنشگر اقتصادی ایران کوشیده است بخشی از ویژگی ها و تلاشها و سرنوشت های این کارآفرینها را توضیح و شرح دهد.
✍️اکبرمختاری
با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
Telegram
attach 📎
🔺 چند تشکر ویژه ؛ از پلمب شهرکتاب تا پوتین و باد!
1️⃣ تقدیر و تشکر از مسئولان مربوطه بابت پلمب «شهر کتاب» بابت بدحجابی. هر جایی که از سوی مسئولان گرانقدر پلمب میشود با اقبال و استقبال مردم روبرو میشود و به این ترتیب این اقدام میتواند در راستای ترویج فرهنگ کتابخوانی باشد!
2️⃣ تشکر صمیمانه از رسانه خیلی میلی صدا و سیما بابت اینکه با برنامه یلدایی خود نشان داد که با همه ید و بیضا و اهن و تلپ و ردیف بودجه میلیاردیاش از جیب مردم، دنبالهرو فضای مجازی و شبکههای فیلترشده مثل اینستاگرام است؛ ممنون از اعتراف صریح به اوت بودن و شوت بودن!
3️⃣ تقدیر و تشکر ویژه و سپاس بیکران از برادر گرانقدر ولادیمیر پوتین که با امضای بیانیهی حمایت از ادعای امارات دربارهی جزایر ایرانی، به مقامات کشور نشان داد که کمترین ارزشی برای ایران و تمامیت ارضی ایران قائل نیست. شیفتگی بعضیها به روسیه به اندازهای است که ماهیت روسیه و پوتین را درک نمیکنند، مگر اینکه با این اقدامات پوتین کمی متوجه واقعیت بشوند!
4️⃣ ... و در پایان ممنون از باد شدید که قرار است بوزد و کمی از آلودگی هوا کم کند؛ مسئولان که عرضه ندارند مگر اینکه باد به داد ما برسد.
با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
1️⃣ تقدیر و تشکر از مسئولان مربوطه بابت پلمب «شهر کتاب» بابت بدحجابی. هر جایی که از سوی مسئولان گرانقدر پلمب میشود با اقبال و استقبال مردم روبرو میشود و به این ترتیب این اقدام میتواند در راستای ترویج فرهنگ کتابخوانی باشد!
2️⃣ تشکر صمیمانه از رسانه خیلی میلی صدا و سیما بابت اینکه با برنامه یلدایی خود نشان داد که با همه ید و بیضا و اهن و تلپ و ردیف بودجه میلیاردیاش از جیب مردم، دنبالهرو فضای مجازی و شبکههای فیلترشده مثل اینستاگرام است؛ ممنون از اعتراف صریح به اوت بودن و شوت بودن!
3️⃣ تقدیر و تشکر ویژه و سپاس بیکران از برادر گرانقدر ولادیمیر پوتین که با امضای بیانیهی حمایت از ادعای امارات دربارهی جزایر ایرانی، به مقامات کشور نشان داد که کمترین ارزشی برای ایران و تمامیت ارضی ایران قائل نیست. شیفتگی بعضیها به روسیه به اندازهای است که ماهیت روسیه و پوتین را درک نمیکنند، مگر اینکه با این اقدامات پوتین کمی متوجه واقعیت بشوند!
4️⃣ ... و در پایان ممنون از باد شدید که قرار است بوزد و کمی از آلودگی هوا کم کند؛ مسئولان که عرضه ندارند مگر اینکه باد به داد ما برسد.
با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
Telegram
جمع مدیران نامدار ایران
دراولین باشگاه مدیریتی کشور با موفق ترین مدیران ایران گفتگو کنید و با آنها مستقیما در ارتباط باشید
حامد پاک طینت
@Hamedpaktinat
حامد پاک طینت
@Hamedpaktinat
🔺چرا گذشته چراغِ راه آینده نمیشود...؟!
♈️ بر دوستی روسها اعتمادی نیست، ایران از هیچ کشوری به اندازه روسیه ضربه نخورده، آنها بارها به دوستانشان خیانت کرده اند.
در «نشست وزرای خارجه مجمع همکاری...» که در 29 آذر برگزار شد، دیدید که روسیه(نزدیکترین و استراتژیکی ترین دوست ایران) یکبار دیگر، تمامیت ارضی ما را نشانه گرفت اما حتی سفیرش نیز برای اعتراض احضار نشده!
و ما به اسناد تاریخی متوسل میگردیم تا به نزدیکترین دوست، ثابت کنیم که آن جزایر مال ماست...!
♈️هنگامیکه میرزاکوچک خان با کمک روسها «جمهوری شورایی سوسیالیستی ایران» را بوجود آورد هرگز از نیات روسها خبر نداشت، وقتی روسها با کودتای خیانت آمیز احسان الله خان کنارش زدند، او فکر میکرد مقامات بالای روسی از این خیانت بی خبرند، پس، نامه هایِ شکایت به سران شوروی نوشت، اما آنها شکوائیه های میرزا را میخواندند و به سادگی او میخندیدند!
پیروزیهای اولیه در انزلی، روسها را مشتبه ساخت كه ایران آماده انقلاب سوسیالیستی و پیوستن به اقمار شوروی است!
ارجونیکیدزه، رئیس دفتر قفقاز نوشت«... با کمک کوچکخان و کمونیستهای ایرانی باید قدرت شوروی را اعلام کرده، شهرهای ایران را یکی پس از دیگری تصرف کنیم»
و ترویانوسکی نوشت که «برای توفیق انقلاب در شرق، شوروی باید اولین کشوری را که تسخیر کند ایران است، ایران باید از آن ما باشد»
اما اوضاع بر وفق پندار روسها نرفت، پس در1921 پیمان دوستی با ایران بستند و پایان دردناک نهضت جنگل و میرزا و احسان الله خان و تصفیه و اعدامش به همراه تمامی رهبران حزب کمونیست ایران بدست استالین...!
♈️بار دیگر آن خنجرِ مخصوص روسی در جریان فرقه دمکرات آذربایجان و مهاباد!
آنزمان که خیانت روسها به دوستانش آشکار شد سیدجعفر پیشه وری آنانرا به میمونهایی تشبیه کرد که در وقت غرق شدن، پا بر روی بچه شان میگذارند و تنها خود را نجات میدهند!.
و پایان دردناک پیشه وری و آوارگیهای زنش و تنها پسرش...!
تاریخ پر از درسها و عبرتهاست...
♈️در تحریم نفتی مصدق، روسها در کنار انگلستان قرار گرفتند تا کمر مصدق را بشکنند و شکستند، چون روسها مصدق را بانی سیاست موازنه منفی در مجلس 14 میدانستند که مانع واگذاری نفت شمال به روسها شده...
در حساسترین زمان نزدیک به کودتا، خلیل ملکی از روسها انتقاد کرد که چرا بجای اقدام موثر در شکست قطعی محاصره فروش نفت ایران، به تحریم کمک میکنند؟!
(نیروی سوم، مورخه 20 مرداد1332)
اما ستون پنجم روسها در ایران یعنی حزب توده، خلیل ملکی را «مبتلا به صرع دانست که هذیان میگوید و جاسوس آمریکا نامیدنش»!
(شهباز، شماره575، 22مرداد 1332، ص 1)
روسها نه تنها نفت ایران را با 50درصد تخفیف نخریدند بلکه نگذاشتند کشورهای پیرو خود نیز بخرند! وقتی ایران با تخفیف، ژاپن را موافق خرید نفتش کرد، ناگهان، شوروی با پیشنهاد تخفیف بیشتر به ژاپن، داد وستد نفتی ایران و ژاپن را برهم زد.
(کارنامه مصدق و حزب توده، شاکری...ج دوم، ص 80)
♈️اما پس از انقلاب، بزرگترین ضربه به ارتش ایران را روسها و ستون پنج روسها یعنی حزب توده زد، نانوشته ترین تاریخی که باید نوشته شود! روسها ارتش ایران را آمریکایی میدانستند و چشم دیدنش را نداشتند، پس شگفت انگیز نیست که روزنامه مردم ارگان حزب توده، مشحون از حمله به ارتش و تاکید بر تصفیه آن بوده!
♈️روسها و حزب توده با کودتای ساختگی نوژه، با یک تیر دو نشان زدند: از یک طرف اعدام افسران ارتشی و از طرف دیگر، اثبات مودتشان با جمهوری اسلامی به خاطر رساندن خبر کودتا از سوی نورالدین کیانوری و رفع خطر!وقتی ارتش ایران با این ضربات کوبیده شد آنوقت حمله صدام رسید!
♈️روسها قبل از حمله، کیانوری را فرستادند تا خبر حمله قریب الوقوع صدام را به مقامات ایرانی برساند، البته کیانوری نگفت خبر را رفقای روسی داده بلکه گفت:
♈️«دوستان ما در حزب شیوعی(حزب کمونیست عراق) در اختیار ما گذاشتند...»روسها به صدام هر نوع سلاح فروختند اما از فروش سیم خاردار هم به ایران به عنوان اینکه سلاح جنگی است خودداری کردند...!
♻️شیطنت مخصوص روسی در مورد جزایر سه گانه ایرانی، نه اولین بوده و نه آخرین خواهد بود. آنها میدانند که ایران در میان کشورهای قدرتمند تنهاست پس هر شیطنتی بکنند باز مقامات ایرانی مجبور خواهند شد که به نامادری خود رو آورند...
سخن نظامی گنجوی از فراز هزار سال که روسها قدرت امروزی را نداشتند و بصورت قبیله ای میزیستند همچنان گویی تازه است:
ز روسى نجويد كسى مردمى
که جز صورتى نيستشان ز آدمى
با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
♈️ بر دوستی روسها اعتمادی نیست، ایران از هیچ کشوری به اندازه روسیه ضربه نخورده، آنها بارها به دوستانشان خیانت کرده اند.
در «نشست وزرای خارجه مجمع همکاری...» که در 29 آذر برگزار شد، دیدید که روسیه(نزدیکترین و استراتژیکی ترین دوست ایران) یکبار دیگر، تمامیت ارضی ما را نشانه گرفت اما حتی سفیرش نیز برای اعتراض احضار نشده!
و ما به اسناد تاریخی متوسل میگردیم تا به نزدیکترین دوست، ثابت کنیم که آن جزایر مال ماست...!
♈️هنگامیکه میرزاکوچک خان با کمک روسها «جمهوری شورایی سوسیالیستی ایران» را بوجود آورد هرگز از نیات روسها خبر نداشت، وقتی روسها با کودتای خیانت آمیز احسان الله خان کنارش زدند، او فکر میکرد مقامات بالای روسی از این خیانت بی خبرند، پس، نامه هایِ شکایت به سران شوروی نوشت، اما آنها شکوائیه های میرزا را میخواندند و به سادگی او میخندیدند!
پیروزیهای اولیه در انزلی، روسها را مشتبه ساخت كه ایران آماده انقلاب سوسیالیستی و پیوستن به اقمار شوروی است!
ارجونیکیدزه، رئیس دفتر قفقاز نوشت«... با کمک کوچکخان و کمونیستهای ایرانی باید قدرت شوروی را اعلام کرده، شهرهای ایران را یکی پس از دیگری تصرف کنیم»
و ترویانوسکی نوشت که «برای توفیق انقلاب در شرق، شوروی باید اولین کشوری را که تسخیر کند ایران است، ایران باید از آن ما باشد»
اما اوضاع بر وفق پندار روسها نرفت، پس در1921 پیمان دوستی با ایران بستند و پایان دردناک نهضت جنگل و میرزا و احسان الله خان و تصفیه و اعدامش به همراه تمامی رهبران حزب کمونیست ایران بدست استالین...!
♈️بار دیگر آن خنجرِ مخصوص روسی در جریان فرقه دمکرات آذربایجان و مهاباد!
آنزمان که خیانت روسها به دوستانش آشکار شد سیدجعفر پیشه وری آنانرا به میمونهایی تشبیه کرد که در وقت غرق شدن، پا بر روی بچه شان میگذارند و تنها خود را نجات میدهند!.
و پایان دردناک پیشه وری و آوارگیهای زنش و تنها پسرش...!
تاریخ پر از درسها و عبرتهاست...
♈️در تحریم نفتی مصدق، روسها در کنار انگلستان قرار گرفتند تا کمر مصدق را بشکنند و شکستند، چون روسها مصدق را بانی سیاست موازنه منفی در مجلس 14 میدانستند که مانع واگذاری نفت شمال به روسها شده...
در حساسترین زمان نزدیک به کودتا، خلیل ملکی از روسها انتقاد کرد که چرا بجای اقدام موثر در شکست قطعی محاصره فروش نفت ایران، به تحریم کمک میکنند؟!
(نیروی سوم، مورخه 20 مرداد1332)
اما ستون پنجم روسها در ایران یعنی حزب توده، خلیل ملکی را «مبتلا به صرع دانست که هذیان میگوید و جاسوس آمریکا نامیدنش»!
(شهباز، شماره575، 22مرداد 1332، ص 1)
روسها نه تنها نفت ایران را با 50درصد تخفیف نخریدند بلکه نگذاشتند کشورهای پیرو خود نیز بخرند! وقتی ایران با تخفیف، ژاپن را موافق خرید نفتش کرد، ناگهان، شوروی با پیشنهاد تخفیف بیشتر به ژاپن، داد وستد نفتی ایران و ژاپن را برهم زد.
(کارنامه مصدق و حزب توده، شاکری...ج دوم، ص 80)
♈️اما پس از انقلاب، بزرگترین ضربه به ارتش ایران را روسها و ستون پنج روسها یعنی حزب توده زد، نانوشته ترین تاریخی که باید نوشته شود! روسها ارتش ایران را آمریکایی میدانستند و چشم دیدنش را نداشتند، پس شگفت انگیز نیست که روزنامه مردم ارگان حزب توده، مشحون از حمله به ارتش و تاکید بر تصفیه آن بوده!
♈️روسها و حزب توده با کودتای ساختگی نوژه، با یک تیر دو نشان زدند: از یک طرف اعدام افسران ارتشی و از طرف دیگر، اثبات مودتشان با جمهوری اسلامی به خاطر رساندن خبر کودتا از سوی نورالدین کیانوری و رفع خطر!وقتی ارتش ایران با این ضربات کوبیده شد آنوقت حمله صدام رسید!
♈️روسها قبل از حمله، کیانوری را فرستادند تا خبر حمله قریب الوقوع صدام را به مقامات ایرانی برساند، البته کیانوری نگفت خبر را رفقای روسی داده بلکه گفت:
♈️«دوستان ما در حزب شیوعی(حزب کمونیست عراق) در اختیار ما گذاشتند...»روسها به صدام هر نوع سلاح فروختند اما از فروش سیم خاردار هم به ایران به عنوان اینکه سلاح جنگی است خودداری کردند...!
♻️شیطنت مخصوص روسی در مورد جزایر سه گانه ایرانی، نه اولین بوده و نه آخرین خواهد بود. آنها میدانند که ایران در میان کشورهای قدرتمند تنهاست پس هر شیطنتی بکنند باز مقامات ایرانی مجبور خواهند شد که به نامادری خود رو آورند...
سخن نظامی گنجوی از فراز هزار سال که روسها قدرت امروزی را نداشتند و بصورت قبیله ای میزیستند همچنان گویی تازه است:
ز روسى نجويد كسى مردمى
که جز صورتى نيستشان ز آدمى
با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
Telegram
جمع مدیران نامدار ایران
دراولین باشگاه مدیریتی کشور با موفق ترین مدیران ایران گفتگو کنید و با آنها مستقیما در ارتباط باشید
حامد پاک طینت
@Hamedpaktinat
حامد پاک طینت
@Hamedpaktinat
🔺 ساختاري كه فاسد و اختلاس ميزايد
✍️دکتر آلبرت بغزیان
🔹فسادهاي اقتصادي هنگفت، يكي پس از ديگري در عرصه عمومي كشورمان رونمايي ميشوند؛ هر دوره و هر سال، خبري تازه از فسادي متفاوت، ظهور و بروز پيدا ميكند بدون اينكه كسي توضيح بدهد چرا حجم مفاسد اقتصادي در ايران تا اين اندازه بالاست؟ آيا ايراد در ساختارهاي نظارتي نهفته است؟ اشكال در بخشهاي تقنيني و قانوني است؟ آيا برخوردهاي قضايي، بازدارندگي لازم را ندارند؟ يا ايراد ديگري در ميان است؟
باز شدن پرونده فساد 3 ميليارد و 370 ميليون دلاري يكي از شركتهاي صنعت چاي كشور بازخوردهاي بسياري در افكار عمومي كشور پيدا كرده است. واقعيت آن است كه يك چنين مفاسد عظيمي در اقتصاد و سيستم مديريتي ايران ناشي از يك ساختار غلط و اشتباه است كه هر از گاهي نارساييهاي مفسدهانگيز ميآفريند. اين ساختار اشتباه است كه يك بار باعث بروز فساد بابك زنجاني ميشود، روز ديگر، فساد ارزهاي ترجيحي را شكل ميدهد و در آخر هم به شكل فساد ارزي واردات «چاي» بروز ميكند. يك ساختار اشتباه و غلط، حتي افراد سالم و شايسته را نيز به سمت اشتباه و فساد ميكشاند.
بارها تاكيد كردم كه نظارت بانك مركزي بر عمليات ارزي حتي زماني كه ارزها به نرخ دولتي تخصيص پيدا ميكند، وجود نداشته است. بانك مركزي همواره تحت سلطه سيستم بانكي قرار داشته است؛ به دليل فقدان نظارت است كه ناگهان فلان بانك و فلان موسسه، باعث بروز اختلاسها و ناهنجاريهايي در عرصه اقتصادي ميشوند و خسارات بسياري را متوجه كشور ميكنند.
وقتي سيستم بانكي اين گونه باشد، مشخص است كه وضعيت ارزي هم دست كمي از اوضاع بانكي ندارد. زماني كه بانك مركزي ارزي را به شركتي تخصيص ميدهد، آيا نبايد نظارت كند تا شركت مورد اشاره، كالاهاي متعهد شده را با قيمتهاي تعديل شده (و نه نرخ بازار آزاد) وارد كشور كند.
من به عنوان يك مخاطب، تبليغات اين شركت چاي را كه ميديدم با خودم فكر ميكردم، چرا بايد يك شركت چاي يك چنين تبليغات دامنهدار و وسيعي داشته باشد؟ آيا به فكر مسوولان نظارتي نرسيده كه بررسي كنند و ببينند پشتپرده اين حجم انبوه از تبليغات و پولپاشي چه ميگذرد؟ واقعيت آن است كه مديران اين شركت در بطن اين تبليغات وسيع ميخواستند به گونهاي فضاسازي كنند كه ارز دريافت شده را به چاي بدل كردهاند و مشكلي وجود ندارد! اما در پس پرده، رخدادهاي ديگري در جريان بوده است.
بايد ديد كدام مديران اقتصادي يك چنين تخصيصهايی را برنامهريزي كردهاند و چه منافعي از اين تخصيصهاي ارزي داشتهاند. در يك شركت و اداره كوچك، تمام داشتهها و اقلام مثل صندليها، كامپيوترها، حتي خودكارها ليبل دارد و اگر كاستي به وجود بيايد، فرد متخلف بايد پاسخگو باشد. اما در ايران ميلياردها دلار ارز 4200 توماني (در بازار آزاد 28 هزار تومان بوده است) تخصيص داده ميشود، بدون اينكه كسي سوال كند اين ارز صرف چه اموري شده است؟
🔹همواره در سيستمهاي چند نرخي يك چنين مفاسدي وجود دارد؛ پرسش مهمتر آن است كه چرا براي واردات چاي ارز ترجيحي تخصيص داده شده است؟
🔹برنج ايراني و چاي ايراني همواره ذيل مزيتهاي اقتصادي ايران محسوب ميشود. بعضا هم مشاهده ميشود كه قيمت اين اقلام درجه يك كمي بالاتر از قيمت اقلام وارداتي به فروش ميرسد. سوداگران در اغلب موارد، كمبود مصنوعي در بازارهاي كشور ايجاد ميكنند تا قيمت اين اقلام، ناگهان بالا برود. پس از شكلگيري بحرانهاي خود خواسته اين توجيه مطرح ميشود كه براي تعادل بخشيدن به بازار داخلي بايد ارز ترجيحي تخصيص داده شود تا بازار توازن يابد.
🔹در مورد برنج هم يك چنين مفاسدي وجود دارد. در مورد ساير اقلام اساسي هم اوضاع به همين شكل است. اما يك چنين حجم انبوهي ارزپاشي براي واردات چاي، با هيچ منطق و استدلالي همخواني ندارد. مسوولان در شرايطي براي واردات چاي ارز ترجيحي تخصيص دادهاند كه براي اقلام مهمي چون دارو، شيرخشك و... ارز مورد نياز حذف شده است! بسياري از مادران و خانوادهها براي تامين دارو و شيرخشك و اقلام حياتي با مشكلات عديدهاي روبهرو بودهاند. اما كمي آنسوتر در دفاتر برخي مسوولان امضاي تخصيص ميلياردها دلار ارز براي واردات چاي، زير برگهها نشسته است. بدون ترديد وقوع اين مفاسد، سهلانگارانه نيست و به نظر ميرسد عمدي در آن نهفته است. در اغلب موارد هم دولتها به جاي پاسخگويي درست، مسائل را به دولتهاي قبل فرافكني ميكنند و نقش خود را انكار ميكنند. چرخهاي كه فساد را گسترش ميدهد و اختلاس ميزايد.
با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
✍️دکتر آلبرت بغزیان
🔹فسادهاي اقتصادي هنگفت، يكي پس از ديگري در عرصه عمومي كشورمان رونمايي ميشوند؛ هر دوره و هر سال، خبري تازه از فسادي متفاوت، ظهور و بروز پيدا ميكند بدون اينكه كسي توضيح بدهد چرا حجم مفاسد اقتصادي در ايران تا اين اندازه بالاست؟ آيا ايراد در ساختارهاي نظارتي نهفته است؟ اشكال در بخشهاي تقنيني و قانوني است؟ آيا برخوردهاي قضايي، بازدارندگي لازم را ندارند؟ يا ايراد ديگري در ميان است؟
باز شدن پرونده فساد 3 ميليارد و 370 ميليون دلاري يكي از شركتهاي صنعت چاي كشور بازخوردهاي بسياري در افكار عمومي كشور پيدا كرده است. واقعيت آن است كه يك چنين مفاسد عظيمي در اقتصاد و سيستم مديريتي ايران ناشي از يك ساختار غلط و اشتباه است كه هر از گاهي نارساييهاي مفسدهانگيز ميآفريند. اين ساختار اشتباه است كه يك بار باعث بروز فساد بابك زنجاني ميشود، روز ديگر، فساد ارزهاي ترجيحي را شكل ميدهد و در آخر هم به شكل فساد ارزي واردات «چاي» بروز ميكند. يك ساختار اشتباه و غلط، حتي افراد سالم و شايسته را نيز به سمت اشتباه و فساد ميكشاند.
بارها تاكيد كردم كه نظارت بانك مركزي بر عمليات ارزي حتي زماني كه ارزها به نرخ دولتي تخصيص پيدا ميكند، وجود نداشته است. بانك مركزي همواره تحت سلطه سيستم بانكي قرار داشته است؛ به دليل فقدان نظارت است كه ناگهان فلان بانك و فلان موسسه، باعث بروز اختلاسها و ناهنجاريهايي در عرصه اقتصادي ميشوند و خسارات بسياري را متوجه كشور ميكنند.
وقتي سيستم بانكي اين گونه باشد، مشخص است كه وضعيت ارزي هم دست كمي از اوضاع بانكي ندارد. زماني كه بانك مركزي ارزي را به شركتي تخصيص ميدهد، آيا نبايد نظارت كند تا شركت مورد اشاره، كالاهاي متعهد شده را با قيمتهاي تعديل شده (و نه نرخ بازار آزاد) وارد كشور كند.
من به عنوان يك مخاطب، تبليغات اين شركت چاي را كه ميديدم با خودم فكر ميكردم، چرا بايد يك شركت چاي يك چنين تبليغات دامنهدار و وسيعي داشته باشد؟ آيا به فكر مسوولان نظارتي نرسيده كه بررسي كنند و ببينند پشتپرده اين حجم انبوه از تبليغات و پولپاشي چه ميگذرد؟ واقعيت آن است كه مديران اين شركت در بطن اين تبليغات وسيع ميخواستند به گونهاي فضاسازي كنند كه ارز دريافت شده را به چاي بدل كردهاند و مشكلي وجود ندارد! اما در پس پرده، رخدادهاي ديگري در جريان بوده است.
بايد ديد كدام مديران اقتصادي يك چنين تخصيصهايی را برنامهريزي كردهاند و چه منافعي از اين تخصيصهاي ارزي داشتهاند. در يك شركت و اداره كوچك، تمام داشتهها و اقلام مثل صندليها، كامپيوترها، حتي خودكارها ليبل دارد و اگر كاستي به وجود بيايد، فرد متخلف بايد پاسخگو باشد. اما در ايران ميلياردها دلار ارز 4200 توماني (در بازار آزاد 28 هزار تومان بوده است) تخصيص داده ميشود، بدون اينكه كسي سوال كند اين ارز صرف چه اموري شده است؟
🔹همواره در سيستمهاي چند نرخي يك چنين مفاسدي وجود دارد؛ پرسش مهمتر آن است كه چرا براي واردات چاي ارز ترجيحي تخصيص داده شده است؟
🔹برنج ايراني و چاي ايراني همواره ذيل مزيتهاي اقتصادي ايران محسوب ميشود. بعضا هم مشاهده ميشود كه قيمت اين اقلام درجه يك كمي بالاتر از قيمت اقلام وارداتي به فروش ميرسد. سوداگران در اغلب موارد، كمبود مصنوعي در بازارهاي كشور ايجاد ميكنند تا قيمت اين اقلام، ناگهان بالا برود. پس از شكلگيري بحرانهاي خود خواسته اين توجيه مطرح ميشود كه براي تعادل بخشيدن به بازار داخلي بايد ارز ترجيحي تخصيص داده شود تا بازار توازن يابد.
🔹در مورد برنج هم يك چنين مفاسدي وجود دارد. در مورد ساير اقلام اساسي هم اوضاع به همين شكل است. اما يك چنين حجم انبوهي ارزپاشي براي واردات چاي، با هيچ منطق و استدلالي همخواني ندارد. مسوولان در شرايطي براي واردات چاي ارز ترجيحي تخصيص دادهاند كه براي اقلام مهمي چون دارو، شيرخشك و... ارز مورد نياز حذف شده است! بسياري از مادران و خانوادهها براي تامين دارو و شيرخشك و اقلام حياتي با مشكلات عديدهاي روبهرو بودهاند. اما كمي آنسوتر در دفاتر برخي مسوولان امضاي تخصيص ميلياردها دلار ارز براي واردات چاي، زير برگهها نشسته است. بدون ترديد وقوع اين مفاسد، سهلانگارانه نيست و به نظر ميرسد عمدي در آن نهفته است. در اغلب موارد هم دولتها به جاي پاسخگويي درست، مسائل را به دولتهاي قبل فرافكني ميكنند و نقش خود را انكار ميكنند. چرخهاي كه فساد را گسترش ميدهد و اختلاس ميزايد.
با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
Telegram
جمع مدیران نامدار ایران
دراولین باشگاه مدیریتی کشور با موفق ترین مدیران ایران گفتگو کنید و با آنها مستقیما در ارتباط باشید
حامد پاک طینت
@Hamedpaktinat
حامد پاک طینت
@Hamedpaktinat
🔴 در کجای دنیا!؟
✍ مزبان حبیبی
سوال وزیر آموزشوپرورش ایران: در کجای دنیا مدارس را به خاطر آلودگی هوا تعطیل میکنند؟
سوالات معلم ریاضی بازنشسته از ایران:
۱. در کجای دنیا، حقوق بیش از ۹۹ درصد از معلمانش، کمتر از خط فقر است!؟
۲. در کجای دنیا، معلمان در فرآیند انتخاب وزیر، هیچ دخالتی ندارند!؟
۳. در کجای دنیا، گزینه وزارت آموزشوپرورش در روز اخذ رای اعتماد از مجلس، به نمایندگان مجلس دروغ گفتهاست؟
۴. در کجای دنیا، دو اصل از قانون اساسی مستقیما به تحصیل رایگان اشاره کردهاست و وزیر آموزشوپرورش آنها گماشته مدارس طبقاتی بوده و مدافع مدارس خصوصی و آموزش طبقاتی است!؟
۵. در کجای دنیا، معلم سه سال پس از بازنشستگی، هنوز حقوقها و مطالبات خود از زمان شاغلی را دریافت نکردهاست؟
۶. در کجای دنیا، حجم نیروهای پشتیبانیِ وزارت آموزشوپرورش آنها ۹۰ برابر میانگین جهانی است!؟
۷. در کجای دنیا، سرانه دانشآموزی آنها کمتر از نصف سرانه زندانیان است!؟
۸. در کجای دنیا، سهم آموزش از بودجه عمومی دولت، کمتر از ایران است و ادعای مدیریت جهان را دارند!؟
۹. در کجای دنیا، میانگین تعداد دانشآموزان در کلاس درس، دو برابر استاندارد ملی خودشان است!؟
۱۰. در کجای دنیا، وزیر آموزشوپرورش طی هشت ماه، بیش از ۳۰۰ مصاحبه بدون محتوا انجام دادهاست!؟
۱۱. در کجای دنیا، با تورم ۴۹ درصدی، افزایش حقوقها ۲۰ درصد است!؟
۱۲. در کجای دنیا، کسی که در ده سال گذشته در هیچ کلاس درسی به صورت رسمی تدریس نکردهاست، برای وزارت آموزشوپرورش معرفی میشود!؟
۱۳. در کجای دنیا، ۹۸ درصد از معلمانش به وزیر آموزشوپرورش اعتماد ندارند!؟
۱۴. در کجای دنیا، بیش از ۵۰ نوع مدرسه در سیستم آموزشی خود دارند!؟
۱۵. در کجای دنیا، در یک استان ۱۲,۰۰۰ مدرسه کپری، کانکسی و ... دارند!؟
۱۶. در کجای دنیا، پول قبض آب و برق و گاز مدارس را دانشآموزان و اولیا آنان پرداخت میکنند!؟
با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
✍ مزبان حبیبی
سوال وزیر آموزشوپرورش ایران: در کجای دنیا مدارس را به خاطر آلودگی هوا تعطیل میکنند؟
سوالات معلم ریاضی بازنشسته از ایران:
۱. در کجای دنیا، حقوق بیش از ۹۹ درصد از معلمانش، کمتر از خط فقر است!؟
۲. در کجای دنیا، معلمان در فرآیند انتخاب وزیر، هیچ دخالتی ندارند!؟
۳. در کجای دنیا، گزینه وزارت آموزشوپرورش در روز اخذ رای اعتماد از مجلس، به نمایندگان مجلس دروغ گفتهاست؟
۴. در کجای دنیا، دو اصل از قانون اساسی مستقیما به تحصیل رایگان اشاره کردهاست و وزیر آموزشوپرورش آنها گماشته مدارس طبقاتی بوده و مدافع مدارس خصوصی و آموزش طبقاتی است!؟
۵. در کجای دنیا، معلم سه سال پس از بازنشستگی، هنوز حقوقها و مطالبات خود از زمان شاغلی را دریافت نکردهاست؟
۶. در کجای دنیا، حجم نیروهای پشتیبانیِ وزارت آموزشوپرورش آنها ۹۰ برابر میانگین جهانی است!؟
۷. در کجای دنیا، سرانه دانشآموزی آنها کمتر از نصف سرانه زندانیان است!؟
۸. در کجای دنیا، سهم آموزش از بودجه عمومی دولت، کمتر از ایران است و ادعای مدیریت جهان را دارند!؟
۹. در کجای دنیا، میانگین تعداد دانشآموزان در کلاس درس، دو برابر استاندارد ملی خودشان است!؟
۱۰. در کجای دنیا، وزیر آموزشوپرورش طی هشت ماه، بیش از ۳۰۰ مصاحبه بدون محتوا انجام دادهاست!؟
۱۱. در کجای دنیا، با تورم ۴۹ درصدی، افزایش حقوقها ۲۰ درصد است!؟
۱۲. در کجای دنیا، کسی که در ده سال گذشته در هیچ کلاس درسی به صورت رسمی تدریس نکردهاست، برای وزارت آموزشوپرورش معرفی میشود!؟
۱۳. در کجای دنیا، ۹۸ درصد از معلمانش به وزیر آموزشوپرورش اعتماد ندارند!؟
۱۴. در کجای دنیا، بیش از ۵۰ نوع مدرسه در سیستم آموزشی خود دارند!؟
۱۵. در کجای دنیا، در یک استان ۱۲,۰۰۰ مدرسه کپری، کانکسی و ... دارند!؟
۱۶. در کجای دنیا، پول قبض آب و برق و گاز مدارس را دانشآموزان و اولیا آنان پرداخت میکنند!؟
با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
Telegram
جمع مدیران نامدار ایران
دراولین باشگاه مدیریتی کشور با موفق ترین مدیران ایران گفتگو کنید و با آنها مستقیما در ارتباط باشید
حامد پاک طینت
@Hamedpaktinat
حامد پاک طینت
@Hamedpaktinat
.
✍ ترور یعنی پایان
هر فرد یا گروهی که به نقطه ترور و «خشونتِ کور» برسد دارد به پایان خویش اعتراف میکند. فرقی نمیکند که برحق باشی یا باطل، مظلوم باشی یا ظالم و چه کسی را میکشی مقصر یا بیگناه؛ همین که تصمیم به خشونت کور گرفتی یعنی ذهن تو و روان تو به بنبست رسیده است: بنبست در اندیشیدن و راهی عقلانی یافتن، بنبست در اخلاقی زیستن و انسان ماندن، و بنبست در تابآوری روانشناختی و از هم نگسیختن. درواقع جهان و زندگی و جامعه به بنبست نرسیده است تو به بنبست رسیدهای و آن هم دو بنبست: بنبستی در خویش و بنبستی با بیرون خویش.
کسی که با خویش در آشتی است و هنوز در درونش جوانه امید و عطر معنا برای زندگی هست، در بدترین فشارهای بیرون نیز از خویشتنِ خویش انرژی میگیرد و زیستِ درونی عقلانی و شادمانهای دارد. و کسی که با بیرون خویش در آشتی است، در سختترین فرسودگیها و تلاطمات درونی نیز این فرصت را دارد که از بیرون (جامعه و هستی) انرژی بگیرد و تنها نماند و به نقطه استیصال نرسد. تنها کسانی که هم در درون خویش و هم با بیرون خویش به بنبست رسیدهاند، دست به خشونت کور میبرند؛ فرقی نمیکند فرد باشد یا گروه یا فرقه یا حزب یا حتی یک حکومت. حتی وقتی یک ایدئولوژی فرمان به خشونت کور میدهد، درواقع دارد به غیرانسانی بودن خود و به بنبست رسیدن خود و به پایان یافتن خود اعتراف میکند.
پس آنکه در خشونتِ کور میکُشد، خواه خود را خواه دیگری را، او در دو بنبست گیرافتاده است و با این کار پیام میدهد که به نقطه پایان خویش رسیده است، گرچه هنوز ظاهراً زنده باشد و در دستش بمب یا اسلحه باشد و ظاهراً هنوز قدرت کشتن داشته باشد.
خشونت کور البته پیام دیگری هم دارد: چیزهایی سرجای خودش نیست و احتمالا خیلی وقت است که سرجایش نبوده است و باید گشت و یافت و اصلاح کرد آنچه را که سرجای خودش نیست و باعث شده است که برخی به بنبست کشیده شوند و تصمیم بگیرند با خیال پایان دیگران، پایان خویش را رقم بزنند.
و اما این غصههایی که این روزها از درون و بیرون، غزه یا کرمان یا هرجایی که بیگناهی کشته میشود، بر دلمان میبارد، و این مصیبتهایی که پیدرپی برسرمان آوار میشود، اگر نکشدمان، قویترمان میکند.
به مردم کرمان، به مردم ایران و به همه انسانهای صلحجوی جهان تسلیت میگویم که کشته شدن ظالمانه حتی یک انسان بیگناه خبر بدی است برای همه آنانی که امید دارند در جهانی انسانیتر زیست کنند.
محسن رنانی
با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
✍ ترور یعنی پایان
هر فرد یا گروهی که به نقطه ترور و «خشونتِ کور» برسد دارد به پایان خویش اعتراف میکند. فرقی نمیکند که برحق باشی یا باطل، مظلوم باشی یا ظالم و چه کسی را میکشی مقصر یا بیگناه؛ همین که تصمیم به خشونت کور گرفتی یعنی ذهن تو و روان تو به بنبست رسیده است: بنبست در اندیشیدن و راهی عقلانی یافتن، بنبست در اخلاقی زیستن و انسان ماندن، و بنبست در تابآوری روانشناختی و از هم نگسیختن. درواقع جهان و زندگی و جامعه به بنبست نرسیده است تو به بنبست رسیدهای و آن هم دو بنبست: بنبستی در خویش و بنبستی با بیرون خویش.
کسی که با خویش در آشتی است و هنوز در درونش جوانه امید و عطر معنا برای زندگی هست، در بدترین فشارهای بیرون نیز از خویشتنِ خویش انرژی میگیرد و زیستِ درونی عقلانی و شادمانهای دارد. و کسی که با بیرون خویش در آشتی است، در سختترین فرسودگیها و تلاطمات درونی نیز این فرصت را دارد که از بیرون (جامعه و هستی) انرژی بگیرد و تنها نماند و به نقطه استیصال نرسد. تنها کسانی که هم در درون خویش و هم با بیرون خویش به بنبست رسیدهاند، دست به خشونت کور میبرند؛ فرقی نمیکند فرد باشد یا گروه یا فرقه یا حزب یا حتی یک حکومت. حتی وقتی یک ایدئولوژی فرمان به خشونت کور میدهد، درواقع دارد به غیرانسانی بودن خود و به بنبست رسیدن خود و به پایان یافتن خود اعتراف میکند.
پس آنکه در خشونتِ کور میکُشد، خواه خود را خواه دیگری را، او در دو بنبست گیرافتاده است و با این کار پیام میدهد که به نقطه پایان خویش رسیده است، گرچه هنوز ظاهراً زنده باشد و در دستش بمب یا اسلحه باشد و ظاهراً هنوز قدرت کشتن داشته باشد.
خشونت کور البته پیام دیگری هم دارد: چیزهایی سرجای خودش نیست و احتمالا خیلی وقت است که سرجایش نبوده است و باید گشت و یافت و اصلاح کرد آنچه را که سرجای خودش نیست و باعث شده است که برخی به بنبست کشیده شوند و تصمیم بگیرند با خیال پایان دیگران، پایان خویش را رقم بزنند.
و اما این غصههایی که این روزها از درون و بیرون، غزه یا کرمان یا هرجایی که بیگناهی کشته میشود، بر دلمان میبارد، و این مصیبتهایی که پیدرپی برسرمان آوار میشود، اگر نکشدمان، قویترمان میکند.
به مردم کرمان، به مردم ایران و به همه انسانهای صلحجوی جهان تسلیت میگویم که کشته شدن ظالمانه حتی یک انسان بیگناه خبر بدی است برای همه آنانی که امید دارند در جهانی انسانیتر زیست کنند.
محسن رنانی
با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
Telegram
جمع مدیران نامدار ایران
دراولین باشگاه مدیریتی کشور با موفق ترین مدیران ایران گفتگو کنید و با آنها مستقیما در ارتباط باشید
حامد پاک طینت
@Hamedpaktinat
حامد پاک طینت
@Hamedpaktinat
💢 گزارش خواندنی اکونومیست از عقاید عجیب «ترامپ باوران»
سالهاست محققان تلاش می کنند توضیح دهند که چرا مسیحیان محافظه کار اینقدر مشتاقانه از دونالد ترامپ حمایت میکنند، آن هم در حالی که ترامپ بیشتر از اینکه محتوای کتاب مقدس را بداند، با هفت گناه کبیره آیین مسیحیت آشناست. برخی علت آن را سیاست های محافظه کارانه ترامپ می دانند. او قضاتی را منصوب کرد که اختیار ممنوع کردن سقط جنین را به ایالت ها بازگرداندند. برخی دیگر فکر می کنند که این دسته از مسیحیان با نوستالژی ترامپ نسبت به گذشته آمریکا همدل هستند؛ دورانی که مسیحیان سفید پوست بر کشور تسلط داشتند. با این حال، عامل دیگری نیز ممکن است نقش داشته باشد: اعتقاد به اینکه دونالد ترامپ توسط خداوند برای رهبری کشور برگزیده شده است.
در سال 2016، یک پیامبر خودخوانده به نام لنس والنائو، ایده ای داشت. او می گفت: رئیس جمهور بعدی، کوروش، امپراتور ایرانی است که اگرچه یهودی نبود، اما توسط خدا برای رهایی یهودیان از اسارت برگزیده شد. والنائو، ترامپ را که در آن زمان نامزد جمهوری خواهان بود، کوروش رویاهایش معرفی کرد.
پیام این حرف این بود که با وجود اینکه ترامپ مسیحی انجیلی نیست، ولی «او از طرف خدا فرستاده شده است تا مسیحیان محافظه کار را از تبعید فرهنگی بازگرداند».
والنائو و هود رهبران یک جنبش احیای مسیحی هستند که به نام «جنبش حواری» یا جنبش «اصلاحات حواریون جدید» شناخته می شود و در دهه 1990 پایه گذری شده است.
طرفداران این جنبش معتقدند خدا از آنها میخواهد که پادشاهی اش را بر روی زمین بنا نهند و شیاطینی که بر بخش های وسیعی از سیاره حکومت می کنند، مانع آنها می شوند. بنا به استعاره مورد علاقه آقای والنائو، این شیاطین، هفت کوهستان را کنترل می کنند که هر کدام نماد حوزه ای از زندگی هستند: خانواده، مذهب، آموزش، رسانه، سرگرمی، تجارت و دولت.
چند تن از رهبران این جنبش، در دوران ریاستجمهوری ترامپ به او مشاوره دادند و یک «نیروی ضربه گیر معنوی» به نام سپر پوتوس برای محافظت از او در برابر شیطان تشکیل دادند.
با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
سالهاست محققان تلاش می کنند توضیح دهند که چرا مسیحیان محافظه کار اینقدر مشتاقانه از دونالد ترامپ حمایت میکنند، آن هم در حالی که ترامپ بیشتر از اینکه محتوای کتاب مقدس را بداند، با هفت گناه کبیره آیین مسیحیت آشناست. برخی علت آن را سیاست های محافظه کارانه ترامپ می دانند. او قضاتی را منصوب کرد که اختیار ممنوع کردن سقط جنین را به ایالت ها بازگرداندند. برخی دیگر فکر می کنند که این دسته از مسیحیان با نوستالژی ترامپ نسبت به گذشته آمریکا همدل هستند؛ دورانی که مسیحیان سفید پوست بر کشور تسلط داشتند. با این حال، عامل دیگری نیز ممکن است نقش داشته باشد: اعتقاد به اینکه دونالد ترامپ توسط خداوند برای رهبری کشور برگزیده شده است.
در سال 2016، یک پیامبر خودخوانده به نام لنس والنائو، ایده ای داشت. او می گفت: رئیس جمهور بعدی، کوروش، امپراتور ایرانی است که اگرچه یهودی نبود، اما توسط خدا برای رهایی یهودیان از اسارت برگزیده شد. والنائو، ترامپ را که در آن زمان نامزد جمهوری خواهان بود، کوروش رویاهایش معرفی کرد.
پیام این حرف این بود که با وجود اینکه ترامپ مسیحی انجیلی نیست، ولی «او از طرف خدا فرستاده شده است تا مسیحیان محافظه کار را از تبعید فرهنگی بازگرداند».
والنائو و هود رهبران یک جنبش احیای مسیحی هستند که به نام «جنبش حواری» یا جنبش «اصلاحات حواریون جدید» شناخته می شود و در دهه 1990 پایه گذری شده است.
طرفداران این جنبش معتقدند خدا از آنها میخواهد که پادشاهی اش را بر روی زمین بنا نهند و شیاطینی که بر بخش های وسیعی از سیاره حکومت می کنند، مانع آنها می شوند. بنا به استعاره مورد علاقه آقای والنائو، این شیاطین، هفت کوهستان را کنترل می کنند که هر کدام نماد حوزه ای از زندگی هستند: خانواده، مذهب، آموزش، رسانه، سرگرمی، تجارت و دولت.
چند تن از رهبران این جنبش، در دوران ریاستجمهوری ترامپ به او مشاوره دادند و یک «نیروی ضربه گیر معنوی» به نام سپر پوتوس برای محافظت از او در برابر شیطان تشکیل دادند.
با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
Telegram
جمع مدیران نامدار ایران
دراولین باشگاه مدیریتی کشور با موفق ترین مدیران ایران گفتگو کنید و با آنها مستقیما در ارتباط باشید
حامد پاک طینت
@Hamedpaktinat
حامد پاک طینت
@Hamedpaktinat
🔺در 2050 چگونه زندگی خواهیم کرد!؟
یان پیرسون، آینده پژوه نامور، مهمترین سرمایه گذاری های بشر تا ۳۵ سال آتی را شامل موارد زیر میداند:
. تا دو سال آینده از هواپیماهای بدون سرنشین که مسئول تحویل بار هستند به شکل گسترده استفاده خواهد شد.
. هایپرلوپ ها تا شش سال آینده قادر خواهند بود با سرعتی باورنکردنی مسافران را به شهرهای مختلف ببرند.
. ماشین ها و ربات ها تا اوایل سال 2025، مانند انسانها از قدرت تفکر برخوردار خواهند شد.
. سفرهای فضایی که برای سفر انسان به مریخ طراحی شده تا سال 2030 اجرایی خواهد شد.
. اندام های پروتزی و مصنوعی تا 10 سال آینده پیشرفت قابل ملاحظه ای کرده و به افراد معلول و ناتوان امکانات جدیدی خواهد داد.
. تا 10 سال آینده، لباس ها پیشرفت چشمگیری داشته و مهارت های فوق بشری را به انسان ها عرضه خواهد کرد.
. در طول یک دهه، آینده کتابهای درسی جای خود را به فناوری واقعیت مجازی خواهند داد.
. گوشی هوشمند تا سال 2025 منسوخ خواهد شد.
. خودروهای بدون راننده و خودران تا 10 سال آینده در همه جا حضور خواهند داشت.
. تا سال 2030 مردم از روبات ها برای انجام کارهای منزل استفاده کرده و روبات ها همچنین نقش همدم را نیز خواهند داشت.
. ما تا سال 2045 می توانیم در یک دنیای مجازی ماتریس گونه زندگی کنیم.
. تا سال 2045، مردم به سایبورگ (ترکیبی از انسان و روبات) تبدیل شده و قابلیت های فوق العادهای پیدا خواهند کرد.
. افراد همچنین تا سال 2040 برای کنترل تنظیمات لوازم منزل از هوش مصنوعی استفاده خواهند کرد.
. تا 25 سال آینده برج های بلند و مرتفع به قدری مجهز و پیشرفته خواهند شد که عملکردی نظیر شهرهای کوچک خواهند داشت.
. تا سال 2050 به طور کامل انرژی مورد نیاز انسانها از طریق انرژی های تجدید پذیر تامین خواهد شد.
. و در نهایت سامانه گردشگری فضایی تا سال 2050 ممکن شده اما به دلیل زیاد بودن هزینه های آن به احتمال زیاد فقط برای افراد بسیار ثروتمند در دسترس خواهد بود.
با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
یان پیرسون، آینده پژوه نامور، مهمترین سرمایه گذاری های بشر تا ۳۵ سال آتی را شامل موارد زیر میداند:
. تا دو سال آینده از هواپیماهای بدون سرنشین که مسئول تحویل بار هستند به شکل گسترده استفاده خواهد شد.
. هایپرلوپ ها تا شش سال آینده قادر خواهند بود با سرعتی باورنکردنی مسافران را به شهرهای مختلف ببرند.
. ماشین ها و ربات ها تا اوایل سال 2025، مانند انسانها از قدرت تفکر برخوردار خواهند شد.
. سفرهای فضایی که برای سفر انسان به مریخ طراحی شده تا سال 2030 اجرایی خواهد شد.
. اندام های پروتزی و مصنوعی تا 10 سال آینده پیشرفت قابل ملاحظه ای کرده و به افراد معلول و ناتوان امکانات جدیدی خواهد داد.
. تا 10 سال آینده، لباس ها پیشرفت چشمگیری داشته و مهارت های فوق بشری را به انسان ها عرضه خواهد کرد.
. در طول یک دهه، آینده کتابهای درسی جای خود را به فناوری واقعیت مجازی خواهند داد.
. گوشی هوشمند تا سال 2025 منسوخ خواهد شد.
. خودروهای بدون راننده و خودران تا 10 سال آینده در همه جا حضور خواهند داشت.
. تا سال 2030 مردم از روبات ها برای انجام کارهای منزل استفاده کرده و روبات ها همچنین نقش همدم را نیز خواهند داشت.
. ما تا سال 2045 می توانیم در یک دنیای مجازی ماتریس گونه زندگی کنیم.
. تا سال 2045، مردم به سایبورگ (ترکیبی از انسان و روبات) تبدیل شده و قابلیت های فوق العادهای پیدا خواهند کرد.
. افراد همچنین تا سال 2040 برای کنترل تنظیمات لوازم منزل از هوش مصنوعی استفاده خواهند کرد.
. تا 25 سال آینده برج های بلند و مرتفع به قدری مجهز و پیشرفته خواهند شد که عملکردی نظیر شهرهای کوچک خواهند داشت.
. تا سال 2050 به طور کامل انرژی مورد نیاز انسانها از طریق انرژی های تجدید پذیر تامین خواهد شد.
. و در نهایت سامانه گردشگری فضایی تا سال 2050 ممکن شده اما به دلیل زیاد بودن هزینه های آن به احتمال زیاد فقط برای افراد بسیار ثروتمند در دسترس خواهد بود.
با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
Telegram
جمع مدیران نامدار ایران
دراولین باشگاه مدیریتی کشور با موفق ترین مدیران ایران گفتگو کنید و با آنها مستقیما در ارتباط باشید
حامد پاک طینت
@Hamedpaktinat
حامد پاک طینت
@Hamedpaktinat
«اوپنهایمر» بهترین فیلم گلدن گلوب
🔻فهرست کامل برندگان هشتاد و یکمین جشنواره سینمایی و تلویزیونی گلدنگلوب به شرح زیر است:
▫️بهترین فیلم درام: «اوپنهایمر»
▫️بهترین فیلم کمدی یا موزیکال: «بیچارگان»
▫️بهترین کارگردان: «کریستفر نولان»
▫️بهترین فیلمنانه: «آناتومی یک سقوط»
▫️بهترین بازیگر مرد در فیلمی درام: «کیلین مورفی»
▫️بهترین بازیگر زن در فیلمی درام: «لیلی گلدستون»
▫️بهترین بازیگر زن در فیلمی کمدی یا موزیکال: «اما استون»
▫️بهترین بازیگر مرد در فیلمی کمدی یا موزیکال: «پل جیاماتی»
▫️بهترین بازیگر مرد نقش مکمل: «رابرت داونی جونیر»
▫️بهترین بازیگر زن نقش مکمل: «داواین جوی»
▫️بهترین سریال تلویزیونی درام: «وراثت»
▫️بهترین سریال تلویزیونی کمدی یا موزیکال: «خرس»
▫️بهترین بازیگر مرد در مجموعه تلویزیونی درام: «کایران کالکین»
▫️بهترین بازیگر زن در مجموعه تلویزیونی درام: «سارا اسنوک»
▫️بهترین بازیگر زن در مجموعه تلویزیونی کمدی یا موزیکال: «آیو ادبیری»
▫️بهترین بازیگر مرد در مجموعه تلویزیونی کمدی یا موزیکال: «جرمی آلن»
▫️بهترین بازیگر مرد نقش مکمل در مجموعه تلویزیونی: «متیو مکفیدن»
▫️بهترین بازیگر زن نقش مکمل در مجموعه تلویزیونی: «الیزابت دیبیکی»
▫️بهترین مجموعه کوتاه یا فیلم تلویزیونی: «مشاجره»
▫️بهترین بازیگر مرد در مجموعه کوتاه یا فیلم تلویزیونی: «استیون یون»
▫️بهترین بازیگر زن در مجموعه کوتاه یا فیلم تلویزیونی: «آلی ونگ»
▫️بهترین موسیقی متن: «لودویگ گورانسون»
▫️بهترین فیلم بین المللی: «آناتومی یک سقوط»
▫️بهترین ترانه: «باربی»
▫️بهترین فیلم انیمیشن: «پسر و مرغ ماهیخوار»
▫️بهترین بازیگر در کمدی استندآپ یا تلویزیون: «ریکی جراویس»
▫️جایزه دستاورد سینمایی و باکس آفیس: «باربی»
با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
🔻فهرست کامل برندگان هشتاد و یکمین جشنواره سینمایی و تلویزیونی گلدنگلوب به شرح زیر است:
▫️بهترین فیلم درام: «اوپنهایمر»
▫️بهترین فیلم کمدی یا موزیکال: «بیچارگان»
▫️بهترین کارگردان: «کریستفر نولان»
▫️بهترین فیلمنانه: «آناتومی یک سقوط»
▫️بهترین بازیگر مرد در فیلمی درام: «کیلین مورفی»
▫️بهترین بازیگر زن در فیلمی درام: «لیلی گلدستون»
▫️بهترین بازیگر زن در فیلمی کمدی یا موزیکال: «اما استون»
▫️بهترین بازیگر مرد در فیلمی کمدی یا موزیکال: «پل جیاماتی»
▫️بهترین بازیگر مرد نقش مکمل: «رابرت داونی جونیر»
▫️بهترین بازیگر زن نقش مکمل: «داواین جوی»
▫️بهترین سریال تلویزیونی درام: «وراثت»
▫️بهترین سریال تلویزیونی کمدی یا موزیکال: «خرس»
▫️بهترین بازیگر مرد در مجموعه تلویزیونی درام: «کایران کالکین»
▫️بهترین بازیگر زن در مجموعه تلویزیونی درام: «سارا اسنوک»
▫️بهترین بازیگر زن در مجموعه تلویزیونی کمدی یا موزیکال: «آیو ادبیری»
▫️بهترین بازیگر مرد در مجموعه تلویزیونی کمدی یا موزیکال: «جرمی آلن»
▫️بهترین بازیگر مرد نقش مکمل در مجموعه تلویزیونی: «متیو مکفیدن»
▫️بهترین بازیگر زن نقش مکمل در مجموعه تلویزیونی: «الیزابت دیبیکی»
▫️بهترین مجموعه کوتاه یا فیلم تلویزیونی: «مشاجره»
▫️بهترین بازیگر مرد در مجموعه کوتاه یا فیلم تلویزیونی: «استیون یون»
▫️بهترین بازیگر زن در مجموعه کوتاه یا فیلم تلویزیونی: «آلی ونگ»
▫️بهترین موسیقی متن: «لودویگ گورانسون»
▫️بهترین فیلم بین المللی: «آناتومی یک سقوط»
▫️بهترین ترانه: «باربی»
▫️بهترین فیلم انیمیشن: «پسر و مرغ ماهیخوار»
▫️بهترین بازیگر در کمدی استندآپ یا تلویزیون: «ریکی جراویس»
▫️جایزه دستاورد سینمایی و باکس آفیس: «باربی»
با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
✅چرا امیر کبیر را در ایران دفن نکردند؟
یادش امروز گرامی
امیر کبیر صدر اعظم ایران در زمان ناصر الدین شاه که با دسیسه هاى یک سرى وطن فروش در حمام فین کاشان به قتل رسید، در شهر کربلا به خاک سپرده شد.
اینکه چرا او را به کربلا بردند، سوال است و احتمالا براى دور ماندن مردم از مزارش وجلوگیرى از تبدیل آن به میعادگاه مظلومان، او را از ایران و ایرانى دور کردند!
اما چیزى که بیش از همه مایه شرمندگیست، این است که اکثر قریب به اتفاق ایرانیها نمى دانند مزار این اسطوره تاریخ کجاست!
امروزه با سفرهاى متعدد مردم به عراق و کربلا جاى بسى تاسف است که حتى یکى از کسانی که از عراق بر میگردد نمیداند که امیر کبیر هم در آنجا دفن بوده!
آیا فکر نمى کنید که همین عراقیها به ما خواهند خندید که چطور مردى رو که بسیارى از داشته هاى امروزمان را مدیون اوهستیم فراموش کردیم؟!
*۱۶۸ ﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶ ﻧﺨﺴﺘﯿﻦ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻭﺍﮐﺴﯿﻨﺎﺳﯿﻮﻥ ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺍﻣﯿﺮﮐﺒﯿﺮ ﺁﻏﺎﺯ ﺷﺪ. ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﺑﻪ ﺍﻣﯿﺮﮐﺒﯿﺮ خبر ﺩﺍﺩﻧﺪ بعضی از افراد صاحب نفوذ، ﺩﺭ ﺷﻬﺮﺷﺎﯾﻌﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﻭﺍﮐﺴﻦ ﺯﺩﻥ ﺑﺎﻋﺚ ﻭﺭﻭﺩ ﺟﻦ ﺑﻪ ﺧﻮﻥ ﻣﯽﺷﻮﺩ!*
ﺍﻣﯿﺮﮐﺒﯿﺮ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺩﺍﺩ ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﻭﺍﮐﺴﻦ ﺁﺑﻠﻪ ﻧﺰﻧﺪ، ﺑﺎﯾﺪ ﭘﻨﺞ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺟﺮﯾﻤﻪ ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﺩ. ﺍﻣﺎ ﻧﻔﻮﺫ ﺳﺨﻦ افراد ﻧﺎ ﺁﮔﺎﻩ در ﻣﺮﺩﻡ ﺑﯿﺷﺘﺮ ﺑﻮﺩ.
ﭘﻮﻟﺪﺍﺭﻫﺎ ﭘﻨﺞ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺁﺑﻠﻪﮐﻮﺑﯽ ﺳﺮﺑﺎﺯ ﺯﺩﻧﺪ. ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻧﯿﺰ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﻫﺎ ﭘﻨﻬﺎﻥ می ﺸﺪﻧﺪ.
ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ ﭼﻨﺪین ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺁﺑﻠﻪ ﻣﺮﺩند و ﺍﻣﯿﺮﮐﺒﯿﺮ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﺴﺘﻦ ﮐﺮﺩ.
ﻣﯿﺮﺯﺍ ﺁﻗﺎﺧﺎﻥ ﺁﻫﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﺍﻣﯿﺮ ﮐﺒﯿﺮ ﮔﻔﺖ: ﻭﻟﯽ ﺍﯾﻨﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﺍﺛﺮ ﻧﺎﺩﺍﻧﯽ ﻣﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ. ﺍﻣﯿﺮ ﮐﺒﯿﺮ ﮔﻔﺖ : ﻣﺴﺌﻮﻝ ﻧﺎﺩﺍﻧﯿﺸﺎﻥ ﻧﯿﺰ ﻣﺎ ﻫﺴﺘﯿﻢ. ﺍﮔﺮ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﮐﺎﻓﯽ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺑﻮﺩﯾﻢ، جاهلان ﺑﺴﺎﻃﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺟﻤﻊ ﮐﺮﺩﻩﺑﻮﺩﻧﺪ .
این تنها روزی نبود که امیرکبیر گریست؛ ایشان هزار و صد و هشتاد و هشت روز نخست وزیری خود را، هر شب از جهل و خرافات مردم ایران گریست...
امیرکبیر برای انجام تمام اصلاحات خود که در کتاب "امیرکبیر" فریدون آدمیت، که بهترین کتاب در باره امیرکبیر است، گریسته است.
آری امیرکبیر و "میجی" امپراتور ژاپن، برنامه اصلاحات خود را همزمان آغاز کردند.
*برنامه اصلاحات امیرکبیر بسیار مفصل تر از میجی بود. مردم ژاپن با میجی همراهی کردند، مطالعه کردند، کار کردند، منافع مردم را برمنافع خود برتری دادند، تا امروز ژاپن سومین کشور دنیا از نظر اقتصادی و بهترین کشور دنیا در تمام پارامترهای زندگی باشد.*
*لکن مردم ایران با جهل و خرافات بسیار عمیق، 1188 روز امیرکبیر را گریاندند.*
*سالانه 30 میلیون نفر از مردم ژاپن به آرامگاه میجی در توکیو می روند و از اصلاحات او سپاسگزاری می کنند. ولی مردم ایران حتی نمی دانند که آرامگاه امیرکبیر روبروی صحن امام حسین در کربلاست!*
*در سال 1393 بیش از چند میلیون نفر از مردم ایران از کربلا بازدید کرده اند ولی اصلا سری به آرامگاه امیرکبیر که درست در حجره جنوب شرقی روبروی صحن امام حسین ع است نزده اند!*
به قول مولوی
پس عزا بر خود کنید ای خفتگان
زان که بد مرگی است این خواب گران.
با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
یادش امروز گرامی
امیر کبیر صدر اعظم ایران در زمان ناصر الدین شاه که با دسیسه هاى یک سرى وطن فروش در حمام فین کاشان به قتل رسید، در شهر کربلا به خاک سپرده شد.
اینکه چرا او را به کربلا بردند، سوال است و احتمالا براى دور ماندن مردم از مزارش وجلوگیرى از تبدیل آن به میعادگاه مظلومان، او را از ایران و ایرانى دور کردند!
اما چیزى که بیش از همه مایه شرمندگیست، این است که اکثر قریب به اتفاق ایرانیها نمى دانند مزار این اسطوره تاریخ کجاست!
امروزه با سفرهاى متعدد مردم به عراق و کربلا جاى بسى تاسف است که حتى یکى از کسانی که از عراق بر میگردد نمیداند که امیر کبیر هم در آنجا دفن بوده!
آیا فکر نمى کنید که همین عراقیها به ما خواهند خندید که چطور مردى رو که بسیارى از داشته هاى امروزمان را مدیون اوهستیم فراموش کردیم؟!
*۱۶۸ ﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶ ﻧﺨﺴﺘﯿﻦ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻭﺍﮐﺴﯿﻨﺎﺳﯿﻮﻥ ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺍﻣﯿﺮﮐﺒﯿﺮ ﺁﻏﺎﺯ ﺷﺪ. ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﺑﻪ ﺍﻣﯿﺮﮐﺒﯿﺮ خبر ﺩﺍﺩﻧﺪ بعضی از افراد صاحب نفوذ، ﺩﺭ ﺷﻬﺮﺷﺎﯾﻌﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﻭﺍﮐﺴﻦ ﺯﺩﻥ ﺑﺎﻋﺚ ﻭﺭﻭﺩ ﺟﻦ ﺑﻪ ﺧﻮﻥ ﻣﯽﺷﻮﺩ!*
ﺍﻣﯿﺮﮐﺒﯿﺮ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺩﺍﺩ ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﻭﺍﮐﺴﻦ ﺁﺑﻠﻪ ﻧﺰﻧﺪ، ﺑﺎﯾﺪ ﭘﻨﺞ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺟﺮﯾﻤﻪ ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﺩ. ﺍﻣﺎ ﻧﻔﻮﺫ ﺳﺨﻦ افراد ﻧﺎ ﺁﮔﺎﻩ در ﻣﺮﺩﻡ ﺑﯿﺷﺘﺮ ﺑﻮﺩ.
ﭘﻮﻟﺪﺍﺭﻫﺎ ﭘﻨﺞ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺁﺑﻠﻪﮐﻮﺑﯽ ﺳﺮﺑﺎﺯ ﺯﺩﻧﺪ. ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻧﯿﺰ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﻫﺎ ﭘﻨﻬﺎﻥ می ﺸﺪﻧﺪ.
ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ ﭼﻨﺪین ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺁﺑﻠﻪ ﻣﺮﺩند و ﺍﻣﯿﺮﮐﺒﯿﺮ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﺴﺘﻦ ﮐﺮﺩ.
ﻣﯿﺮﺯﺍ ﺁﻗﺎﺧﺎﻥ ﺁﻫﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﺍﻣﯿﺮ ﮐﺒﯿﺮ ﮔﻔﺖ: ﻭﻟﯽ ﺍﯾﻨﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﺍﺛﺮ ﻧﺎﺩﺍﻧﯽ ﻣﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ. ﺍﻣﯿﺮ ﮐﺒﯿﺮ ﮔﻔﺖ : ﻣﺴﺌﻮﻝ ﻧﺎﺩﺍﻧﯿﺸﺎﻥ ﻧﯿﺰ ﻣﺎ ﻫﺴﺘﯿﻢ. ﺍﮔﺮ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﮐﺎﻓﯽ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺑﻮﺩﯾﻢ، جاهلان ﺑﺴﺎﻃﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺟﻤﻊ ﮐﺮﺩﻩﺑﻮﺩﻧﺪ .
این تنها روزی نبود که امیرکبیر گریست؛ ایشان هزار و صد و هشتاد و هشت روز نخست وزیری خود را، هر شب از جهل و خرافات مردم ایران گریست...
امیرکبیر برای انجام تمام اصلاحات خود که در کتاب "امیرکبیر" فریدون آدمیت، که بهترین کتاب در باره امیرکبیر است، گریسته است.
آری امیرکبیر و "میجی" امپراتور ژاپن، برنامه اصلاحات خود را همزمان آغاز کردند.
*برنامه اصلاحات امیرکبیر بسیار مفصل تر از میجی بود. مردم ژاپن با میجی همراهی کردند، مطالعه کردند، کار کردند، منافع مردم را برمنافع خود برتری دادند، تا امروز ژاپن سومین کشور دنیا از نظر اقتصادی و بهترین کشور دنیا در تمام پارامترهای زندگی باشد.*
*لکن مردم ایران با جهل و خرافات بسیار عمیق، 1188 روز امیرکبیر را گریاندند.*
*سالانه 30 میلیون نفر از مردم ژاپن به آرامگاه میجی در توکیو می روند و از اصلاحات او سپاسگزاری می کنند. ولی مردم ایران حتی نمی دانند که آرامگاه امیرکبیر روبروی صحن امام حسین در کربلاست!*
*در سال 1393 بیش از چند میلیون نفر از مردم ایران از کربلا بازدید کرده اند ولی اصلا سری به آرامگاه امیرکبیر که درست در حجره جنوب شرقی روبروی صحن امام حسین ع است نزده اند!*
به قول مولوی
پس عزا بر خود کنید ای خفتگان
زان که بد مرگی است این خواب گران.
با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
Telegram
جمع مدیران نامدار ایران
دراولین باشگاه مدیریتی کشور با موفق ترین مدیران ایران گفتگو کنید و با آنها مستقیما در ارتباط باشید
حامد پاک طینت
@Hamedpaktinat
حامد پاک طینت
@Hamedpaktinat
🔺 کشورها به کودکان خود چه میآموزند؟
♈️ کتاب های درسی ایران، کودکان را پیرو، مطیع و تسلیم و مصرفکننده بار میآورند. کتابهای درسی آلمان، کودکان را به پیشرفت و خلاقیت تشویق میکنند و کتابهای چین بچهها را به مهرورزی و همکاری گروهی علاقمند میسازند.
♈️ در پژوهشی به بررسی و تحلیل داستانهای کتاب فارسی کلاس اول در ایران و مقایسه آن با داستانهای کتاب زبان کلاس اول در دو کشور شرقی و غربی یعنی
➖چین، بعنوان نماینده فرهنگ جمعگرا
➖و آلمان، بعنوان نماینده فرهنگ فردگرا پرداخته شد.
♈️ به این منظور کلیه داستانهای کتاب فارسی اول ابتدایی در ایران، شامل ۵١ داستان منتشر شده در سال ١٣٩١، همچنین ۴۴ داستان از داستانهای کتاب کلاس اول چین و ٢۶ داستان از مجموعه چهار کتاب کلاس اول آلمان به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب شدند.
♈️ در این پژوهش، تحلیل روانشناختی با استفاده از یکی از معتبرترین آزمونهای فرافکن تحلیلی یعنی آزموناندریافت موضوع که یکی از مناسبترین آزمونها برای تحلیل داستان است انجام گرفت. تا مشخص شود چه موضوعاتی در قالب تم اصلی داستان، چه نیازها و چه فشارهای محیطی توسط این کتابهای درسی به کودکان القاء میشود و این موضوعات چه تفاوتی در دنیای شرق وغرب دارند.
♈️ نتایج این پژوهش نشان داد:
نیازهای «پیروی » در ایران 🇮🇷
پیشرفت در آلمان 🇩🇪
و «مهرورزی » در چین، 🇨🇳
🔰سه نیاز اول و اصلی در سه کشور هستند.
♈️نیاز به «پیروی » به دو نوع «تسلیم » و «احترام » تقسیم شده است.
➖ پرتکرارترین نیاز در ایران، «پیروی» از هر دو نوع ولی در بیشتر موارد از نوع «تسلیم »
➖ و در چین و آلمان فقط از نوع دوم یعنی «سپاسگزاری» است.
♈️چین:
نیاز «مهرورزی » پرتکرارترین نیاز در چین است که به شدت با ساختار جمعگرای شرقی مطابقت دارد.
➖ در مرتبههای بعدی نیاز «فهمیدن»
➖و همچنین نیاز به «ارائه و بیان» در چین قراردارند.
♈️ به طور خلاصه میتوان گفت :
کودک چینی به دنبال آن است که مهر بورزد، بفهمد و بفهماند. بعد از این سه نیاز که اساسا در ارتباط با دیگران (نیازهای جمعی) معنا پیدا میکنند، نیازهای شخصیتر مثل «پیشرفت » و «بازی » در چین، ظهور میکنند.
♈️آلمان:
ترتیب بروز نیازها در آلمان درست برعکس چین است. در آلمان نیاز به «پیشرفت»، «بازی»، «شناخت» که نیازهای فردی و معطوف به خود هستند، در درجه اول قرار دارند و بعد از آنها نیاز «پیوندجویی» ظهور میکند.
♈️ایران:
کودک ایرانی میآموزد که طلبکننده و گیرنده (تلویحا مصرف کننده و تنبل) باشد؛
♈️کودک چینی میآموزد دهنده و بخشنده (تلویحا تولیدکننده و کارگر) باشد
و کودک آلمانی چیزی طلب نمیکند (تلویحا مستقل) ولی تا حدی دهنده است.
🔰 به این ترتیب میتوان نتیجه گرفت :
♈️کودک ایرانی:
➖ در کتاب درسی خود یاد میگیرد که مطیع و سر به زیر باشد.
➖ نگاه کودک ایرانی یا به سمت پایین است و یا از پایین به بالا نگاه میکند.
♈️نگاه کودک چینی :
➖ به اطراف است و یک نگاه دایرهوار دارد،
♈️ولی کودک آلمانی :
یک حرکت و نگاه رو به جلو و هدفمند دارد. او به یک نقطه و هدف چشم دوخته و تنها برای رسیدن به آن در یک خط سیر مشخص تلاش میکند و در نهایت نیز دست می یابد.
با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
♈️ کتاب های درسی ایران، کودکان را پیرو، مطیع و تسلیم و مصرفکننده بار میآورند. کتابهای درسی آلمان، کودکان را به پیشرفت و خلاقیت تشویق میکنند و کتابهای چین بچهها را به مهرورزی و همکاری گروهی علاقمند میسازند.
♈️ در پژوهشی به بررسی و تحلیل داستانهای کتاب فارسی کلاس اول در ایران و مقایسه آن با داستانهای کتاب زبان کلاس اول در دو کشور شرقی و غربی یعنی
➖چین، بعنوان نماینده فرهنگ جمعگرا
➖و آلمان، بعنوان نماینده فرهنگ فردگرا پرداخته شد.
♈️ به این منظور کلیه داستانهای کتاب فارسی اول ابتدایی در ایران، شامل ۵١ داستان منتشر شده در سال ١٣٩١، همچنین ۴۴ داستان از داستانهای کتاب کلاس اول چین و ٢۶ داستان از مجموعه چهار کتاب کلاس اول آلمان به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب شدند.
♈️ در این پژوهش، تحلیل روانشناختی با استفاده از یکی از معتبرترین آزمونهای فرافکن تحلیلی یعنی آزموناندریافت موضوع که یکی از مناسبترین آزمونها برای تحلیل داستان است انجام گرفت. تا مشخص شود چه موضوعاتی در قالب تم اصلی داستان، چه نیازها و چه فشارهای محیطی توسط این کتابهای درسی به کودکان القاء میشود و این موضوعات چه تفاوتی در دنیای شرق وغرب دارند.
♈️ نتایج این پژوهش نشان داد:
نیازهای «پیروی » در ایران 🇮🇷
پیشرفت در آلمان 🇩🇪
و «مهرورزی » در چین، 🇨🇳
🔰سه نیاز اول و اصلی در سه کشور هستند.
♈️نیاز به «پیروی » به دو نوع «تسلیم » و «احترام » تقسیم شده است.
➖ پرتکرارترین نیاز در ایران، «پیروی» از هر دو نوع ولی در بیشتر موارد از نوع «تسلیم »
➖ و در چین و آلمان فقط از نوع دوم یعنی «سپاسگزاری» است.
♈️چین:
نیاز «مهرورزی » پرتکرارترین نیاز در چین است که به شدت با ساختار جمعگرای شرقی مطابقت دارد.
➖ در مرتبههای بعدی نیاز «فهمیدن»
➖و همچنین نیاز به «ارائه و بیان» در چین قراردارند.
♈️ به طور خلاصه میتوان گفت :
کودک چینی به دنبال آن است که مهر بورزد، بفهمد و بفهماند. بعد از این سه نیاز که اساسا در ارتباط با دیگران (نیازهای جمعی) معنا پیدا میکنند، نیازهای شخصیتر مثل «پیشرفت » و «بازی » در چین، ظهور میکنند.
♈️آلمان:
ترتیب بروز نیازها در آلمان درست برعکس چین است. در آلمان نیاز به «پیشرفت»، «بازی»، «شناخت» که نیازهای فردی و معطوف به خود هستند، در درجه اول قرار دارند و بعد از آنها نیاز «پیوندجویی» ظهور میکند.
♈️ایران:
کودک ایرانی میآموزد که طلبکننده و گیرنده (تلویحا مصرف کننده و تنبل) باشد؛
♈️کودک چینی میآموزد دهنده و بخشنده (تلویحا تولیدکننده و کارگر) باشد
و کودک آلمانی چیزی طلب نمیکند (تلویحا مستقل) ولی تا حدی دهنده است.
🔰 به این ترتیب میتوان نتیجه گرفت :
♈️کودک ایرانی:
➖ در کتاب درسی خود یاد میگیرد که مطیع و سر به زیر باشد.
➖ نگاه کودک ایرانی یا به سمت پایین است و یا از پایین به بالا نگاه میکند.
♈️نگاه کودک چینی :
➖ به اطراف است و یک نگاه دایرهوار دارد،
♈️ولی کودک آلمانی :
یک حرکت و نگاه رو به جلو و هدفمند دارد. او به یک نقطه و هدف چشم دوخته و تنها برای رسیدن به آن در یک خط سیر مشخص تلاش میکند و در نهایت نیز دست می یابد.
با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
Telegram
جمع مدیران نامدار ایران
دراولین باشگاه مدیریتی کشور با موفق ترین مدیران ایران گفتگو کنید و با آنها مستقیما در ارتباط باشید
حامد پاک طینت
@Hamedpaktinat
حامد پاک طینت
@Hamedpaktinat
🟥 فضاسازي حكومت ناصرالدين شاه براي اعلام خبر قتل امير كبير !
قتل میرزا محمد تقی خان امیر کبیر روز ۱۷ ربیع الاول ۱۲۶۸ هجری قمری روی داد. شش روز بعد روزنامه وقایع اتفاقیه در تاریخ 23 ربیع الاول 1268 خبر از وخامت حال امیر و «ناخوشی» او به دلیل «ورم پا و صورت» داد و نهایتا، ۲۰ روز بعد از قتل او به صورت کوتاه نوشت که میرزا تقی خان هیجدهم ربیع الاول در کاشان، وفات یافته است.
دو خبر روزنامه پس از مرگ امیر را که اولی، در صدد آماده سازی افکار عمومی برای پذیرش این رویداد و دومی، اصل خبر درگذشت او است، پیش روی دارید، با این توضیح که حکومت وقت - ناصرالدین شاه- که با صدراعظم خود دچار عناد شده بود، در هیچکدام نخواست مسئولیت مرگ امیرکبیر را به گردن بگیرد، حال آنکه قتل او از طریق بریدن رگ دست امیر در حمام فین کاشان توسط مزدوران رژیم و با فرمان و دستخط خود شاه صورت گرفته بود.
خبر نخست وقایع اتفاقیه که شش روز بعد از قتل امیرکبیر منتشر شد، چنین است:
"کسانی که با میرزا تقی خان حساب و معامله داشتند بجهت تفریغ حساب خودشان، به اجازه و نوشته مرخصی اولیای دولت علیه روانۀ فین شده بودند، از قراری که آن آدمها مذکور داشتند و خود میرزا تقی خان هم کاغذ به خط خودش نوشته بود، این روزها به شدت ناخوش است. غلامی از غلامان عالیجاه جلیل خان یوزباشی هم که شب یکشنبه نوزدهم این ماه از فین وارد دارالخلافه شدند،مذکور داشت ، که امیر احوال خوشی ندارد و صورت و پایش تا زانو وَرَم کرده است، موافق این اخبار چنین معلوم می شود که خیلی ناخوش باشد و می گویند از زیادی جبن و احتیاطی که دارد، قبول مداوا هم نمی کند و هیچ طبیبی را بر خود راه نمیدهد.
مدتی بعد روزنامه وقایع اتفاقیه در تاریخ پنجشنبه هفتم ربیع الثانی سنۀ ۱۲۶۸ یعنی ۲۰ روز بعد از واقعه قتل، متن کوتاه ذیل را اعلام می کند:
میرزا تقی خان که سابقا امیر نظام و شخص اول این دولت بود، شب شنبه هیجدهم ماه ربیع الاول در کاشان وفات یافته است!
با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
قتل میرزا محمد تقی خان امیر کبیر روز ۱۷ ربیع الاول ۱۲۶۸ هجری قمری روی داد. شش روز بعد روزنامه وقایع اتفاقیه در تاریخ 23 ربیع الاول 1268 خبر از وخامت حال امیر و «ناخوشی» او به دلیل «ورم پا و صورت» داد و نهایتا، ۲۰ روز بعد از قتل او به صورت کوتاه نوشت که میرزا تقی خان هیجدهم ربیع الاول در کاشان، وفات یافته است.
دو خبر روزنامه پس از مرگ امیر را که اولی، در صدد آماده سازی افکار عمومی برای پذیرش این رویداد و دومی، اصل خبر درگذشت او است، پیش روی دارید، با این توضیح که حکومت وقت - ناصرالدین شاه- که با صدراعظم خود دچار عناد شده بود، در هیچکدام نخواست مسئولیت مرگ امیرکبیر را به گردن بگیرد، حال آنکه قتل او از طریق بریدن رگ دست امیر در حمام فین کاشان توسط مزدوران رژیم و با فرمان و دستخط خود شاه صورت گرفته بود.
خبر نخست وقایع اتفاقیه که شش روز بعد از قتل امیرکبیر منتشر شد، چنین است:
"کسانی که با میرزا تقی خان حساب و معامله داشتند بجهت تفریغ حساب خودشان، به اجازه و نوشته مرخصی اولیای دولت علیه روانۀ فین شده بودند، از قراری که آن آدمها مذکور داشتند و خود میرزا تقی خان هم کاغذ به خط خودش نوشته بود، این روزها به شدت ناخوش است. غلامی از غلامان عالیجاه جلیل خان یوزباشی هم که شب یکشنبه نوزدهم این ماه از فین وارد دارالخلافه شدند،مذکور داشت ، که امیر احوال خوشی ندارد و صورت و پایش تا زانو وَرَم کرده است، موافق این اخبار چنین معلوم می شود که خیلی ناخوش باشد و می گویند از زیادی جبن و احتیاطی که دارد، قبول مداوا هم نمی کند و هیچ طبیبی را بر خود راه نمیدهد.
مدتی بعد روزنامه وقایع اتفاقیه در تاریخ پنجشنبه هفتم ربیع الثانی سنۀ ۱۲۶۸ یعنی ۲۰ روز بعد از واقعه قتل، متن کوتاه ذیل را اعلام می کند:
میرزا تقی خان که سابقا امیر نظام و شخص اول این دولت بود، شب شنبه هیجدهم ماه ربیع الاول در کاشان وفات یافته است!
با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
Telegram
جمع مدیران نامدار ایران
دراولین باشگاه مدیریتی کشور با موفق ترین مدیران ایران گفتگو کنید و با آنها مستقیما در ارتباط باشید
حامد پاک طینت
@Hamedpaktinat
حامد پاک طینت
@Hamedpaktinat
✅مردم کدام کشور بیشترین ضریب هوشی ( IQ ) را دارند؟ + رتبه ایران
🔶طبق مطالعه سال گذشته توسط محققان ریچارد لین و دیوید بکر در موسسه اولستر کشور ایرلند، قوی ترین ضرایب هوشی در جهان مشخص شدند که بر این اساس ژاپنی ها با هوش ترین مردم جهان هستند. طبق این تحقیق ایرانی ها در رده 119 جهان قرار دارند.
1. 🇯🇵 Japan: 106.48
2. 🇹🇼 Taiwan: 106.47
3. 🇸🇬 Singapore: 105.9
4. 🇭🇰Hong Kong: 105.34
5. 🇨🇳 China: 104.1
6. 🇰🇷 South Korea: 102.3
7. 🇧🇾 Belarus: 101.6
8. 🇫🇮 Finland: 101.2
9. 🇱🇮 Liechtenstein: 101.1
10. 🇩🇪 Germany: 100.7
11. 🇳🇱 Netherlands: 100.7
---
17. 🇦🇺 Australia: 99.2
20. 🇬🇧 United Kingdom: 99.1
29. 🇺🇸 United States: 97.4
32. 🇫🇷 France: 96.7
35. 🇷🇺 Russia: 96.3
42. 🇮🇹 Italy: 94.2
45. 🇪🇸 Spain: 93.9
48. 🇵🇹 Portugal: 92.8
49. 🇮🇱 Israel: 92.4
61. 🇮🇶 Iraq: 89.3
77. 🇹🇷 Turkey: 86.8
98. 🇧🇷 Brazil: 83.4
103. 🇦🇫 Afghanistan: 82.1
119. 🇮🇷 Iran: 80.01
120. 🇵🇰 Pakistan: 80
141. 🇸🇦 Saudi Arabia: 76.4
143. 🇮🇳 India: 76.2
با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
🔶طبق مطالعه سال گذشته توسط محققان ریچارد لین و دیوید بکر در موسسه اولستر کشور ایرلند، قوی ترین ضرایب هوشی در جهان مشخص شدند که بر این اساس ژاپنی ها با هوش ترین مردم جهان هستند. طبق این تحقیق ایرانی ها در رده 119 جهان قرار دارند.
1. 🇯🇵 Japan: 106.48
2. 🇹🇼 Taiwan: 106.47
3. 🇸🇬 Singapore: 105.9
4. 🇭🇰Hong Kong: 105.34
5. 🇨🇳 China: 104.1
6. 🇰🇷 South Korea: 102.3
7. 🇧🇾 Belarus: 101.6
8. 🇫🇮 Finland: 101.2
9. 🇱🇮 Liechtenstein: 101.1
10. 🇩🇪 Germany: 100.7
11. 🇳🇱 Netherlands: 100.7
---
17. 🇦🇺 Australia: 99.2
20. 🇬🇧 United Kingdom: 99.1
29. 🇺🇸 United States: 97.4
32. 🇫🇷 France: 96.7
35. 🇷🇺 Russia: 96.3
42. 🇮🇹 Italy: 94.2
45. 🇪🇸 Spain: 93.9
48. 🇵🇹 Portugal: 92.8
49. 🇮🇱 Israel: 92.4
61. 🇮🇶 Iraq: 89.3
77. 🇹🇷 Turkey: 86.8
98. 🇧🇷 Brazil: 83.4
103. 🇦🇫 Afghanistan: 82.1
119. 🇮🇷 Iran: 80.01
120. 🇵🇰 Pakistan: 80
141. 🇸🇦 Saudi Arabia: 76.4
143. 🇮🇳 India: 76.2
با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
Telegram
جمع مدیران نامدار ایران
دراولین باشگاه مدیریتی کشور با موفق ترین مدیران ایران گفتگو کنید و با آنها مستقیما در ارتباط باشید
حامد پاک طینت
@Hamedpaktinat
حامد پاک طینت
@Hamedpaktinat
⭕️ آخرین لحظه خروج شاه از ایران و علت گریه او
🔰 در روز 26 ديماه 1357 محمدرضا شاه پهلوي به همراه همسرش فرح ديبا، از ايران خارج شد و كمتر يك ماه بعد، كل رژيم فروپاشيد
جعفر دانیالی عکاس روزنامه اطلاعات كه هنگام خروج شاه در فرودگاه مهرآباد بود، داستان گرفتن آخرين عكس ها از شاه را اينگونه شرح مي دهد:
📌 موقعی که می خواستیم برویم داخل،من کارت همراهم نبود،ولی گاردیها مرا می شناختند.یکیشان گفت ،”اسمت توی لیست نیست.“گفتم،”قضیه ضرب الاجل بوده. می خواهید بروید بپرسید.“به من می گفتند:حاجی دانیالی.گفتند،”حاجی دانیالی!روزنامه تان(اطلاعات) که دارد به ما فحش می دهد.خودت هم که آمدی عکس بگیری. اسمت هم که نیست.“گفتم،”میل خودتان است.می خواهید بروم.
📌 خلاصه مرا راه دادند.خیلی هم عده کم بود.هفت هشت نفر بیشتر نبودیم.ایرانیها را راه دادند،اما خارجیها را راه ندادند. خبرنگارها آمده بودند. شاه نمی توانست جواب سئوالاتشان را بدهد.حالش خوب نبود و آمادگی مصاحبه با خبرنگارها را نداشت.این اولین بار بود که من صدای ناله شاه را به گوش خودم شنیدم. وقتی که نخست وزیر بالاخره آمد،شاه داشت با مرتضی لطفی از تلویریون مصاحبه می کرد.
📌 آن روز لطفی را با جیپ روزنامه اطلاعات آورده بودیم،چون اعتصاب بود و تلویریون وسیله برای رفت و آمد کارکنانش نداشت.او مصاحبه اش را که تمام کرد،دیدم فیلم دوربینم را باید عوض کنم.شاه راه افتاد که از پله ها ی هواپیما بالا برود و من به سرعت دویدم بغل پلکان.یک دستم را گرفتم به نرده و با یک دستم دوربین را نگه داشتم و آخرین عکس را از شاه گرفتم.
📌 این عکسی را که می گویم بالای پله هاست و تنهاست. دیدم که داشت ناله می کرد و می رفت و پایش کشیده نمی شد که برود.دستش از روی دست من که به نرده آویزان شده بودم، رد شد.دستش را گرفته بود به لبه نرده پلکان و خودش را به زور می کشید بالا.
📌 من هر جور بود دوربینم را میزان کردم و آخرین عکس شاه را در خاک ایران گرفتم . شاه در تمام مدتی که منتظر بود بختیار بیاید،با دقت و نگرانی از اتاق مخصوصی که در آن بود،بیرون را تماشا می کرد و تک تک آدمها را از زیر نظر می گذراند:نگاهی بسیار عمیق و اندوهبار.
📌 فرق فرح با او این بود که فرح عجله داشت زودتر برود و یک جوری از شر شرایط و قضایائی که وجود داشت ،خلاص شود،ولی شاه این طور نبود،انگار خوب می دانست که این بار برگشتنی در کار نیست.
📌 علت گریه شاه هم این بود که یکی از فرماندهان او خودش را روی پاهای او انداخت و گفت،”اعلیحضرت!نروید .تکلیف ما چه می شود؟“شاه شانه های او را گرفت و بلندش کرد و گریه اش گرفت و اشکش آمد .بعد اسپند دود کردند که فیلم دوربین من تمام شد و تا آمدم فیلم را عوض کنم ،این صحنه را از دست دادم
📌 ولی بلافاصله دویدم و خودم را از پلکان آویزان کردم و عکسی را که گفتم ،گرفتم.یک عکس تکی که پشت سرش آسمان است،ولی حالت آدمهای مریض احوال را دارد و پایش ناراحت است.
با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
🔰 در روز 26 ديماه 1357 محمدرضا شاه پهلوي به همراه همسرش فرح ديبا، از ايران خارج شد و كمتر يك ماه بعد، كل رژيم فروپاشيد
جعفر دانیالی عکاس روزنامه اطلاعات كه هنگام خروج شاه در فرودگاه مهرآباد بود، داستان گرفتن آخرين عكس ها از شاه را اينگونه شرح مي دهد:
📌 موقعی که می خواستیم برویم داخل،من کارت همراهم نبود،ولی گاردیها مرا می شناختند.یکیشان گفت ،”اسمت توی لیست نیست.“گفتم،”قضیه ضرب الاجل بوده. می خواهید بروید بپرسید.“به من می گفتند:حاجی دانیالی.گفتند،”حاجی دانیالی!روزنامه تان(اطلاعات) که دارد به ما فحش می دهد.خودت هم که آمدی عکس بگیری. اسمت هم که نیست.“گفتم،”میل خودتان است.می خواهید بروم.
📌 خلاصه مرا راه دادند.خیلی هم عده کم بود.هفت هشت نفر بیشتر نبودیم.ایرانیها را راه دادند،اما خارجیها را راه ندادند. خبرنگارها آمده بودند. شاه نمی توانست جواب سئوالاتشان را بدهد.حالش خوب نبود و آمادگی مصاحبه با خبرنگارها را نداشت.این اولین بار بود که من صدای ناله شاه را به گوش خودم شنیدم. وقتی که نخست وزیر بالاخره آمد،شاه داشت با مرتضی لطفی از تلویریون مصاحبه می کرد.
📌 آن روز لطفی را با جیپ روزنامه اطلاعات آورده بودیم،چون اعتصاب بود و تلویریون وسیله برای رفت و آمد کارکنانش نداشت.او مصاحبه اش را که تمام کرد،دیدم فیلم دوربینم را باید عوض کنم.شاه راه افتاد که از پله ها ی هواپیما بالا برود و من به سرعت دویدم بغل پلکان.یک دستم را گرفتم به نرده و با یک دستم دوربین را نگه داشتم و آخرین عکس را از شاه گرفتم.
📌 این عکسی را که می گویم بالای پله هاست و تنهاست. دیدم که داشت ناله می کرد و می رفت و پایش کشیده نمی شد که برود.دستش از روی دست من که به نرده آویزان شده بودم، رد شد.دستش را گرفته بود به لبه نرده پلکان و خودش را به زور می کشید بالا.
📌 من هر جور بود دوربینم را میزان کردم و آخرین عکس شاه را در خاک ایران گرفتم . شاه در تمام مدتی که منتظر بود بختیار بیاید،با دقت و نگرانی از اتاق مخصوصی که در آن بود،بیرون را تماشا می کرد و تک تک آدمها را از زیر نظر می گذراند:نگاهی بسیار عمیق و اندوهبار.
📌 فرق فرح با او این بود که فرح عجله داشت زودتر برود و یک جوری از شر شرایط و قضایائی که وجود داشت ،خلاص شود،ولی شاه این طور نبود،انگار خوب می دانست که این بار برگشتنی در کار نیست.
📌 علت گریه شاه هم این بود که یکی از فرماندهان او خودش را روی پاهای او انداخت و گفت،”اعلیحضرت!نروید .تکلیف ما چه می شود؟“شاه شانه های او را گرفت و بلندش کرد و گریه اش گرفت و اشکش آمد .بعد اسپند دود کردند که فیلم دوربین من تمام شد و تا آمدم فیلم را عوض کنم ،این صحنه را از دست دادم
📌 ولی بلافاصله دویدم و خودم را از پلکان آویزان کردم و عکسی را که گفتم ،گرفتم.یک عکس تکی که پشت سرش آسمان است،ولی حالت آدمهای مریض احوال را دارد و پایش ناراحت است.
با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
Telegram
جمع مدیران نامدار ایران
دراولین باشگاه مدیریتی کشور با موفق ترین مدیران ایران گفتگو کنید و با آنها مستقیما در ارتباط باشید
حامد پاک طینت
@Hamedpaktinat
حامد پاک طینت
@Hamedpaktinat
🔺 خلقیات ایرانیان، از دید یک آمریکایی
♈️یکی از معروفترین مستشاران آمریکایی در تاریخ معاصر ایران آرتور میلِسپو است.او دو بار در ایران خدمت کرد، یک بار بین سالهای 1301 تا 1306(دوران رئیسالوزرایی و دو سال نخست پادشاهی رضاخان) و بار دوم،پس از عزل رضاخان، در سالهای 1321 تا 1323.میلسپو در دوران اول خدمتش رئیس کل مالیه و بار دوم ریاست کل دارایی بود.او پس از حضور اولش در ایران، کتابی نوشت و گزارش مفصلی از مأموریتش در ایران ارائه داد.این کتاب با عنوان «مأموریت آمریکاییها در ایران» (با ترجمۀ ابوترابیان) پیش از انقلاب منتشر شد. دربارۀ وجوه سیاسی و تاریخی آرتور میلسپو و مأموریتش در ایران در پستهایی دیگر مفصل صحبت خواهم کرد.
♈️میلسپو صفحاتی از کتابش را به شرح «روحیات ایرانیها»اختصاص داده : پیش از هر چیز،آنچه در روایت میلسپو جلبتوجه میکند،نگاه منصفانه، دموکرات،انساندوستانه و غیرنژادی اوست.او هرگز درگیر انگارههای نژادی نیست؛در حالی که آن سالها (دهۀ 1920) نگرش قومیتگرایانه و نژادباورانه اروپا و آمریکا را درنوردیده بود.میلسپو رفتار و منش ایرانیان را معلول ساختارهای کلی حاکم بر ایران،به خصوص ساختار اقتصاد زراعی ایران میداند.او میکوشد نیکیهای ایرانیان را نیز بادقت بیان کند و نگاه منصفانهاش تحسین برانگیز است. اما میلسپو به برخی معایب ایرانیها نیز اشاره میکند که باید اعتراف کنیم درست تشخیص داده است. او میگوید:
♈️ «دو کیفیت اجتماعی که به ندرت در ایران یافت میشود،پشتکار و وجدان کار است..حقیقت این است که کمکاری، غیرفعال بودن و امروز و فردا کردنِ ایرانیها بسیار تأثرانگیز است.یک ایرانی کارهایش را با آرامی و با فراغخاطر انجام میدهد و توجه او به فلسفه و ادبیات خیلی بیشتر از امور شغلیاش است.اغلب اوقات خود را به صحبت کردن، مخصوصاً دربارۀ سیاست تلف میکند.حرفهای او بیشتر مربوط به مسائل و اشخاصی است که اصولاً ربطی به کار او ندارند.
♈️ یکی از مهمترین معایب کارمدان ایرانی تعلل و ناتوانی آنها در مواجهه با مشکلات است.شرکتکنندگان در کنفرانسها به ندرت کسانیاند که کاردان باشند و برای تحمیل نظرات خود پافشاری کنند..این اشخاص با کمال میل با هر پیشنهادی که باعث عقبافتادن کارها و بینتیجه شدن تصمیمات شود،موافقت میکنند.
♈️ ایرانیها به هیچ وجه خود را بردۀ ساعت نمیدانند و برای وقت ارزشی قائل نیستند و به طور کلی زندگی را به صورت اوقات حسابشدهای از زمان در نظر نمیگیرند...در قهوهخانهها و کاروانسراها، در کنار خیابانها و جادهها گروهگروه از مردم ایران لم داده و صحبت میکنند و قلیان میکشند...در پیادهروها یا کنار جادهها اغلب به کارگران یا کشاورزانی برمیخوریم که زیر آفتاب خوابیدهاند. ایرانیها در هر کاری که داشته باشند، عجلهای در انجام آن ندارند.اگر کنفراسی بناست ساعت چهار تشکیل شود، کار خود را ساعت پنجونیم آغاز میکند.
♈️تعطیلات بیشمار،خواب نمیروز... تعدد نوکران غیرضروری و بالاتر از همه دودلی و تعلل...را میتوان عوامل فرضی در ایجاد تنبلی مردم دانست...ولی تا جایی که میدانم این عوامل مبتلابهِ کشورهایی است که بر پایۀ اقتصاد کشاورزی زندگی میکنند.تنها صنعت اساسی و گستردۀ ایران کشاورزی است، ولی مشکلات حملونقل کموبیش از گسترش آن جلوگیری کرده و به همین علت قدرت خرید مردم به آهستگی افزایش مییابد...
♈️ حس میهنپرستی و مسئولیت اجتماعی در اغلب ایرانیها تکامل نیافته است...هزاران ایرانی برای امور مختلف به وزارت مالیه مراجعه میکند که اغلب بجز ادعای مالی یا توصیه برای برادر، پسر، برادرزاده یا درخواست تخفیف مالیاتی انتظار دیگری ندارند. این عده حاضرند برای رسیدن به خواستۀ خود حقیقت را ندیده بگیرند و جز به منافع خود و خانوادۀ خویش به چیز دیگری توجه ندارند...»
♈️ در نهایت این پاراگراف درخشان از میلسپو را بخوانید که تا حدی توصیف حال امروزمان نیز هست!او با نگاهی ساختارگرایانه و جامعهشناختی میگوید نابسامانی در رفتار مردم،به علت ناتوانی ذاتی مردم نیست، بلکه «ناشی از وضع سیاسی و اداری ایران است»؛ و ادامه میدهد: وقتی قانونی ضمانت اجرا ندارد یا اصلاً وجود ندارد، وقتی وزرا ناگزیر از خریداری مقام خود هستند، وقتی وجدان عمومی و حس میهنپرستی فقط حرف است،وقتی حقوق کارمندانی که مالیۀ مملکت دست آنهاست کمتر از هزینۀ زندگی آنهاست... وقتی دولت زیر فشار سیاستهای خارجی مجبور به تأمین منافع آنها [= خارجیان] گردد، وگرنه بایستی منتظر مصیبت باشد... وجود ناگواری و نابسامانی اوضاع مالی ایران زیاد هم تعجبآور نیست، اگر این شرایط در کشور دیگری هم باشد، به همین سرنوشت مبتلا خواهد شد.»
با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o102
♈️یکی از معروفترین مستشاران آمریکایی در تاریخ معاصر ایران آرتور میلِسپو است.او دو بار در ایران خدمت کرد، یک بار بین سالهای 1301 تا 1306(دوران رئیسالوزرایی و دو سال نخست پادشاهی رضاخان) و بار دوم،پس از عزل رضاخان، در سالهای 1321 تا 1323.میلسپو در دوران اول خدمتش رئیس کل مالیه و بار دوم ریاست کل دارایی بود.او پس از حضور اولش در ایران، کتابی نوشت و گزارش مفصلی از مأموریتش در ایران ارائه داد.این کتاب با عنوان «مأموریت آمریکاییها در ایران» (با ترجمۀ ابوترابیان) پیش از انقلاب منتشر شد. دربارۀ وجوه سیاسی و تاریخی آرتور میلسپو و مأموریتش در ایران در پستهایی دیگر مفصل صحبت خواهم کرد.
♈️میلسپو صفحاتی از کتابش را به شرح «روحیات ایرانیها»اختصاص داده : پیش از هر چیز،آنچه در روایت میلسپو جلبتوجه میکند،نگاه منصفانه، دموکرات،انساندوستانه و غیرنژادی اوست.او هرگز درگیر انگارههای نژادی نیست؛در حالی که آن سالها (دهۀ 1920) نگرش قومیتگرایانه و نژادباورانه اروپا و آمریکا را درنوردیده بود.میلسپو رفتار و منش ایرانیان را معلول ساختارهای کلی حاکم بر ایران،به خصوص ساختار اقتصاد زراعی ایران میداند.او میکوشد نیکیهای ایرانیان را نیز بادقت بیان کند و نگاه منصفانهاش تحسین برانگیز است. اما میلسپو به برخی معایب ایرانیها نیز اشاره میکند که باید اعتراف کنیم درست تشخیص داده است. او میگوید:
♈️ «دو کیفیت اجتماعی که به ندرت در ایران یافت میشود،پشتکار و وجدان کار است..حقیقت این است که کمکاری، غیرفعال بودن و امروز و فردا کردنِ ایرانیها بسیار تأثرانگیز است.یک ایرانی کارهایش را با آرامی و با فراغخاطر انجام میدهد و توجه او به فلسفه و ادبیات خیلی بیشتر از امور شغلیاش است.اغلب اوقات خود را به صحبت کردن، مخصوصاً دربارۀ سیاست تلف میکند.حرفهای او بیشتر مربوط به مسائل و اشخاصی است که اصولاً ربطی به کار او ندارند.
♈️ یکی از مهمترین معایب کارمدان ایرانی تعلل و ناتوانی آنها در مواجهه با مشکلات است.شرکتکنندگان در کنفرانسها به ندرت کسانیاند که کاردان باشند و برای تحمیل نظرات خود پافشاری کنند..این اشخاص با کمال میل با هر پیشنهادی که باعث عقبافتادن کارها و بینتیجه شدن تصمیمات شود،موافقت میکنند.
♈️ ایرانیها به هیچ وجه خود را بردۀ ساعت نمیدانند و برای وقت ارزشی قائل نیستند و به طور کلی زندگی را به صورت اوقات حسابشدهای از زمان در نظر نمیگیرند...در قهوهخانهها و کاروانسراها، در کنار خیابانها و جادهها گروهگروه از مردم ایران لم داده و صحبت میکنند و قلیان میکشند...در پیادهروها یا کنار جادهها اغلب به کارگران یا کشاورزانی برمیخوریم که زیر آفتاب خوابیدهاند. ایرانیها در هر کاری که داشته باشند، عجلهای در انجام آن ندارند.اگر کنفراسی بناست ساعت چهار تشکیل شود، کار خود را ساعت پنجونیم آغاز میکند.
♈️تعطیلات بیشمار،خواب نمیروز... تعدد نوکران غیرضروری و بالاتر از همه دودلی و تعلل...را میتوان عوامل فرضی در ایجاد تنبلی مردم دانست...ولی تا جایی که میدانم این عوامل مبتلابهِ کشورهایی است که بر پایۀ اقتصاد کشاورزی زندگی میکنند.تنها صنعت اساسی و گستردۀ ایران کشاورزی است، ولی مشکلات حملونقل کموبیش از گسترش آن جلوگیری کرده و به همین علت قدرت خرید مردم به آهستگی افزایش مییابد...
♈️ حس میهنپرستی و مسئولیت اجتماعی در اغلب ایرانیها تکامل نیافته است...هزاران ایرانی برای امور مختلف به وزارت مالیه مراجعه میکند که اغلب بجز ادعای مالی یا توصیه برای برادر، پسر، برادرزاده یا درخواست تخفیف مالیاتی انتظار دیگری ندارند. این عده حاضرند برای رسیدن به خواستۀ خود حقیقت را ندیده بگیرند و جز به منافع خود و خانوادۀ خویش به چیز دیگری توجه ندارند...»
♈️ در نهایت این پاراگراف درخشان از میلسپو را بخوانید که تا حدی توصیف حال امروزمان نیز هست!او با نگاهی ساختارگرایانه و جامعهشناختی میگوید نابسامانی در رفتار مردم،به علت ناتوانی ذاتی مردم نیست، بلکه «ناشی از وضع سیاسی و اداری ایران است»؛ و ادامه میدهد: وقتی قانونی ضمانت اجرا ندارد یا اصلاً وجود ندارد، وقتی وزرا ناگزیر از خریداری مقام خود هستند، وقتی وجدان عمومی و حس میهنپرستی فقط حرف است،وقتی حقوق کارمندانی که مالیۀ مملکت دست آنهاست کمتر از هزینۀ زندگی آنهاست... وقتی دولت زیر فشار سیاستهای خارجی مجبور به تأمین منافع آنها [= خارجیان] گردد، وگرنه بایستی منتظر مصیبت باشد... وجود ناگواری و نابسامانی اوضاع مالی ایران زیاد هم تعجبآور نیست، اگر این شرایط در کشور دیگری هم باشد، به همین سرنوشت مبتلا خواهد شد.»
با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o102
Telegram
جمع مدیران نامدار ایران
دراولین باشگاه مدیریتی کشور با موفق ترین مدیران ایران گفتگو کنید و با آنها مستقیما در ارتباط باشید
حامد پاک طینت
@Hamedpaktinat
حامد پاک طینت
@Hamedpaktinat