Telegram Web Link
سی ویژگی یک فرد پلورالیست

محمود سریع‌القلم

۱. به کسی نمی‌گوید مثل من باش؛
۲. تلاش می‌کند دنیای هر فردی را کشف کند؛
۳. تفاوت‌های خود با اطرافیانش را فرصت تلقی می‌کند؛
۴. می‌گذارد دیگران بدی‌ها و خوبی‌ها را خودشان تجربه کنند؛
۵. به جای خشم، عصبانیت و کلام، بیشتر از زبان بدن استفاده می‌کند؛
۶. اکثر واکنش‌های او به اسلحۀ سکوت مجهز هستند؛
۷. سالها سکوت می‌کند تا افراد متوجه اشتباهاتشان شوند؛
۸. گذشتۀ خودش در یک سی دی همیشه جلوی چشمش است؛
۹. این باعث می‌شود به خودش بگوید همه یک سی دی دارند؛
۱۰. چون ضعف‌های خودش را نوشته، به ندرت در پی عیب جویی دیگران است؛
۱۱. قضاوت‌هایش در مورد دیگران را بارها و بارها تجدید نظر می‌کند؛
۱۲. چون سینوس‌های ذهن و عمل عمر خود را ترسیم کرده، برای دیگران هم سینوس قائل است؛
۱۳. به دنبال خوب و بد نیست، در پی ترکیب‌های مختلف رنگهاست؛
۱۴. به کسی نمی‌گوید شما بی سواد هستید، فکر می‌کند بهتر است بگوید: ما متون مختلف خوانده‌ایم؛
۱۵. قبل از آنکه در مورد فرد حسودی قضاوت کند، سعی می‌کند بفهمد چرا او حسود است؛
۱۶. روزی یک ساعت برای شناسایی اختلالات رفتاری و روحی خود وقت می‌گذارد؛
۱۷. ناراحتی و گلۀ خود از کسی را پخش نمی‌کند؛
۱۸. در جمع به کسی نمی‌گوید: من صد در صد با شما مخالفم. می‌گوید: اجازه دهید از زاویۀ دیگری، نظرم را بیان کنم؛
۱۹. بسیار وقت می‌گذارد تا بفهمد چرا انسانها اینقدر متفاوتند؛
۲۰. چون متفاوت بودن را حق انسانها می‌داند، واکنش‌ها و سخنان او نیش ندارد؛
۲۱. بر افق‌ها و برنامه‌های خود متمرکز است. از افق‌ها و برنامه‌های دیگران می‌آموزد؛
۲۲. چون تجربیات و زندگی خود را خاص می‌داند، خود را با کسی مقایسه نمی‌کند؛
۲۳. افراد و مسائل اطراف خود را با دقت بررسی می‌کند و به صورت دیتا در مخزن ذهن برای ارزیابی بعد ذخیره می‌کند؛
۲۴. خود را از دالان سخت‌ترین آموزش‌ها گذرانده تا حریم دیگران را رعایت کند؛
۲۵. هر انسانی را یک کهکشان می‌داند. کوشش می‌کند او را بفهمد؛
۲۶. نه دنبال مُرید می‌گردد و نه مراد کسی است؛
۲۷. مورد انتقاد قرار گرفتن را، متفاوت بودن افراد تلقی می‌کند؛
۲۸. داوطلب نمی‌شود دیگری را تغییر دهد. اگر از او خواسته شود، نظر خود را در میان صدها نظر توضیح می‌دهد؛
۲۹. با کلام، رفتار و اطمینان بخشی نمی‌گذارد دیگران نسبت به او احساس نا امنی کنند؛
۳۰. دیگران صرفاً از حضورش در کنارشان لذت می‌برند.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
خالص‌‌سازی خودی‌ها

✍️اسفندیار خدایی

🔗 نقل است روزی شیخی به درد چشم مبتلا همی‌شد. در حلقه مریدان هرکدام درمانی حکیمانه تجویز کردندی. یکی گفتی: فلان دعا را بنویس در آب کن و بر چشم گذار که سخت معجزه کند.
عاقلی اندر میان جمع گفت: این دعایی نیک است، ولی ای شیخ اندکی داروی چشم استعمال فرمای. دیگری گفتی: نماز فلان بگذار که درمان هر درد است.
عاقل گفتی: این نمازی نیکوست ولی ای شیخ اندکی داروی چشم هم ضرر ندارد و آلودگی‌ها از چشم مبارک بزداید. دیگری گفتی فلان امامزاده بسی حکم دارد و معجزه همی‌کند.
عاقل گفتی: این امامزاده بسیار فاضل و دعا و نماز بر جسم و روح، درمان است ولی ای شیخ! تو را به خدا، اندکی دارو بر چشمانت بریز شاید که مفید باشد. جمع بر این جسارت برآشفتندی و او را همی‌کوفتندی و از حلقه رندان بیرون راندندی و ذکر حق گویان به درمان‌های حکیمانه خویش مشغول شدندی. چشم آن بیچاره، کور شد لکن خدای را شاکر بودی که چنان یاران بابصیرت داشتی!

🔗 طبیعت جامعه انسانی همانند طبیعت چشم، قوانینی دارد که سرپیچی از آنها، مرگبار است. یکی از این اصول، حکومت بر اساس جذب حداکثری و دفع حداقلی و پرهیز از خودی و غیر خودی خواندن مردم است. اما از ابتدای انقلاب باور غالب بر این بود که اگر متصدیان امور از صدر تا ذیل افرادی پاکدامن، مومن و انقلابی باشند، راه فساد بسته خواهد شد تا جمهوری اسلامی الگویی برای جهانیان شود. مطابق این نگاه، باید افراد غیرخودی و غیر انقلابی شناسایی و حذف شوند و در گزینش و استخدام و پذیرش دانشجو و انتخابات و انتصابات مدیران دقت کنیم.

🔗 پاکسازی شروع شد. سخت‌ترین گزینش‌ها در استخدام نیروها انجام شد رد صلاحیت روزافزون سیاستمداران دیگراندیش، راه را برای نیروهای مومن و انقلابی باز کرد؛ وسواس در پذیرش دانشجو حتی در رشته های پزشکی و مهندسی به اوج رسید تا مبادا افراد غیرخودی به درون سیستم نفوذ کنند. بسیاری از گروهها و افراد حذف شدند و روز به روز حلقه افراد خالص و خودی تنگ‌تر شد. شاید در طول تاریخ بشر، هیچ ملتی چنان سخت‌گیری‌ها در گزینش نیرو، رد صلاحیت ها و پاکسازی‌‌ها را تجربه نکرده باشد. مهاجرت افراد غیرخودی به خارج کشور مایه نگرانی مسئولان نبود بلکه نشانه فتح می‌نمود و حذف گروههای سیاسی و رد صلاحیت نیروهای نخودی در انتخابات ها، امری طبیعی و منطقی تصور می‌شد.

🔗 انتظار می‌رفت با این سیاستهای حذفی، فساد از میان برود. غافل از آنکه تقسیم مردم به شهروندان درجه اول و دوم، و پیوسته تنگ‌تر کردن حلقه خودی‌ها موجب انباشتن نارضایتی و شکاف اجتماعی می‌شود. از طرف دیگر، تجمع قدرت و ثروت در طبقه اقلیت خودی حاکم، بدون ساختارهای نظارتی سیاسی و اقتصادی قانونی قدرتمند و شفاف، زمینه‌ساز فساد خودی‌ها نیز می‌گردد.

🔗 به مرور زمان نتایج برخلاف انتظار ظاهر شد. روز به روز رکورد فسادهای میلیاردی شکسته شد. امروز اخبار غارتها و تعداد صفرهای اختلاسها دیگر کسی را متعجب نمی‌کند و حساسیتی بر نمی‌انگیزد. سیاست خالص‌سازی به مرور زمان بر جمعیت افراد طرد شده و غیرخودی افزود و موجب کاهش مشارکت در انتخاباتها شده و مشروعیت نظام را به خطر انداخته است. رمز بحرانها و آشوبهای خیابانی را باید در راهبرد خالص‌سازی یافت

🔗 اقایان نمی‌دانند که عملکرد حذفی خودشان علت اصلی فساد و نارضایتی‌هاست، نه غربزده‌های طرد شده و شبکه‌های مجازی و رسانه‌های بیگانه و یا حتی آمریکا و اسرائیل که قطعاً بدنبال ماهیگیری از آب گل‌آلودند. اصولگرایان جوان و انقلابی همچنان راه مبارزه با فسادهای اقتصادی و بحران نارضایتی را در پافشاری بر اصول اولیه انقلاب یعنی تشدید پاکسازی‌ها می‌دانند. به باور ایشان دلیل اصلی فسادها این است که دولت های هاشمی، خاتمی، روحانی، احمدی‌نژاد، رئیسی و پزشکیان از اولین اصل انقلابی در مبارزه با فساد یعنی خالص‌سازی و حذف نیروهای غیرخودی و جذب نیروهای انقلابی کوتاهی کرده‌اند

🔗 لکن تقسیم مردم به شهروندان درجه اول و دوم یا خودی و نخودی و محرم و نامحرم و تخصیص منابع قدرت اقتصادی و سیاسی و سهمیه های دانشگاهی به خودی‌ها و رد صلاحیت نخودی‌ها نه تنها میزان فساد و نارضایتی مردم را کاهش نمی‌دهد، که بیشتر هم می‌کند. مطابق علم سیاست و تجارب سایر ملتها باید حلقه خودی‌ها را بازتر کنیم و به مردم اعتماد کنیم و ایران برای همه ایرانیان باشد تا مردم به بی‌بی‌سی و بیگانه پناه نبرند. لکن آقایان بر تشدید گزینش‌ها اصرار دارند و این چرخه باطل ادامه دارد.


عاقل گفتی: دعا و نماز بر جسم و جان درمان است ولی ای شیخ! تو را به خدا اندکی دارو بر چشمانت بریز شاید مفید باشد. جمع بر این جسارت او برآشفتندی و او را همی کوفتندی و از حلقه بیرون راندندی

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
پلیس مخفی در حکومت های توتالیتر و دموکراتیک

🔸هر حکومتی  باید مخالفان خطرناک بالقوه‌ و واقعی خود را شناسائی کند.در این بین نیز مخالفان با تجربه‌ اندوزی فرا می‌ گیرند که دم به تله پلیس مخفی ندهند. می‌ آموزند حرفی نزنند.کر،کور و لال باشند و کاری نکنند که اسباب گرفتاری‌ آنان شود و در مجامع خصوصی و عمومی افکار و برنامه‌ های خود را آشکار بیان نکنند.مثل فلان کس که با ده کلمه جواب پیامک‌های تیریک را می دهد.عقل سلیم حکم می کند «علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد» در بازه زمانی علاج واقعه قبل از وقوع این است که عناصر خطرناک پیش از هر اقدامی شناسائی و خنثی شوند. در عصر جدید این وظیفه خطیر به پلیس‌ های مخفی یا اداره اطلاعات واگذار شده است. اما پلیس مخفی در هر حکومتی جایگاه و کارکرد متفاوتی دارد.

🔹در حکومت های دیکتاتوری کلاسیک «پلیس مخفی» کارش خنثی‌سازی مخالفان است اما در حکومت های دیکتاتوری توتالیتر مانند «شوروی» و «آلمان نازی» وظیفه‌ آنان پیاده سازی آرمان‌های ایدئولوژیک است.یعنی مخالفان واقعی را در زمان کوتاهی از میان بر می‌دارند و مدتی رعب و وحشت به جان مردم می‌ اندازند که دیگر مخالفی وجود ندارد. هدف از این رعب و وحشت این است که دنیای تخیلی ایدئولوژی را به واقعیت تبدیل کنند.وجه مشترک پلیس‌ های مخفی این است که استقلال فراوانی دارند.زیرا سرشت کارشان حکم می‌کند پشت درهای بسته کار کنند و کسی از کارشان سر در نیاورد.این استقلال پلیس مخفی و تبدیل شدن آنان به دولتی مستقل در تاریخ سیاسی کشورها نقش مهمی داشته است.

🔸از درون این تاریکخانه وقایعی سر برآورده است که سرنوشت ملت‌ها متأثیر از  آن بوده است.پلیس مخفی ممکن است برای اینکه وجود خود را توجیه کند خود را مهم و اساسی جلوه دهد و همه را به خود وابسته کند و دسیسه‌هائی اجرا کند.به همین دلیل است که برای مثال بسیاری از کارهایی که انقلابی‌ های روس انجام می‌دادند در واقع کار انقلابی‌ ها نبود بلکه دسیسه‌های پلیس مخفی روسیه بود. مصداقی سخن بگوئیم. یکی از جریان‌های اصلی انقلابی در روسیه در اوایل قرن بیستم حزب سوسیالیست‌ های انقلابی بود.این حزب شاخه‌ای تروریست داشت که مردی به نام«یِفنو آزف» رئیس آن بود.این گروه ترورهای مهمی انجام داد از جمله در ۱۹۰۴ «پلیوه» وزیر داخله روسیه، و در ۱۹۰۵ سرگئی رومانوف، عموی تزار را به قتل رساند.

🔹در هر دو مورد ترور با انفجار بمب در مسیر کالسکه قربانیان انجام شد.این ترورها هم سرکوب انقلابی ها را تشدید می‌ کرد و هم باعث می‌شد اهمیت اوخرانا «پلیس مخفی» بیشتر شود. معنای همه‌ چیز زمانی عوض می‌شود که بدانیم«یِفنو آزِف» مأمور نفوذی پلیس بوده است.این ترورها فقط یکی از خیانت‌ها و دسیسه‌ بازی‌ های «آزف» بود.طبعاً«آزف» چشم،گوش و بازوی پلیس در میان سوسیالیست‌ های انقلابی بود.هر بار هم پلیس‌ های همفکر انقلابی‌ ها می گفتند که «آزف» مأمور است او این حرف‌ ها را تبلیغات رژیم برای تخریب خود می‌خواند.در سال ۱۹۰۹ دست «آزف»رو شد.آن زمان در پاریس بود.رفقای حزبی محاکمه‌اش کردند و قرار شد فردای آن روز اسناد بی‌ گناهی خود را ارئه دهد که شبانه به آلمان گریخت و تا آخر عمر در آلمان زندگی کرد و در فقر و فلاکت مُرد.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
🔴 خبر درگذشت بیژن اشتری جانکاه بود، یکی از بهترین نویسندگان و مترجمان عصر ما که فقدانش بسیار دشوار است،
جمع مدیران نامدار ایران صمیمانه به خانواده ایشان تسلیت می گوید
روح این بزرگ مرد شاد

ایران، سیاه‌چالهٔ ژئوپلیتیک/بیژن اشتری


در اجلاس اخیر سران کشورهای گروه بیست، تصویب شده که یک مسیر ترانزیتی به ارزش سیصد میلیارد یورو از هند به اروپا کشیده شود. ناگفته پیداست که ایران هیچ جایگاهی در این پروژه ترانزیتی ندارد و جالب اینکه پنج کشور عضو بریکس (هند، روسیه، برزیل، چین و آفریقای جنوبی) هم مهر تأیید خود را پای این پروژهٔ ضد ایرانی زده‌اند و ما دلخوش کرده‌ایم که به‌زودی عضو این اتحادیه می‌شویم. و از آنسو افتخار می‌کنیم که پنجاه کشور جهان با ما دشمنند.

ما به یک سیاهچالهٔ ژئوپلیتیک تبدیل شده ایم . ایران به طور طبیعی می‌توانست چهارراه جهانی باشد و شرق آسیا را به اروپا وصل کند. ایران می‌توانست بهترین کشور منطقه برای مسیرهای ترانزیتی بین‌المللی نفت و گاز باشد. ما می‌توانستیم بهترین مسیر تجاری بین شرق و غرب و بین شمال و جنوب جهان باشیم. می‌توانستیم سالیانه صدها میلیارد دلار از همین طریق کسب درآمد کنیم و کشورمان را از حیث اقتصادی شکوفا کنیم. اما این اتفاق رخ نداد چون در عوالم دیگری سیر می‌کنیم و اهداف دیگری داریم که با شکوفایی ایران در تضاد است. نتیجه اینکه همسایگان ایران به سرعت مشغول اجرای انواع مسیرهای ریلی و جاده‌ای شده‌اند که ایران را دور می‌زند.

ایران آسان‌ترین مسیر برای وصل کردن ترکیه به افغانستان و پاکستان و چین است اما ترکیه ترجیح داده با احداث کریدور لاجورد، از طریق آسیای میانه به این مقاصد برسد. یا نگاه کنید به کریدور زنگزور ترکیه که آشکارا ایران را نادیده گرفته. چینی‌ها هم پروژهٔ عظیم «کمربند، راه» خود را بدون در نظر گرفتن ایران دارند پیش می‌برند. چابهار با آن مزیت‌های بالقوه‌اش جای خود را به بندر گوادر پاکستان داده است. چینی‌ها صدها میلیارد دلار در کشورهای همسایه ما سرمایه‌گذاری کرده‌اند. آن‌وقت مای بیچاره حتی نتوانستیم خط لوله گاز خودمان به پاکستان و هند را عملیاتی کنیم. ما لوله کشی کردیم تا لب مرز پاکستان اما آن‌ها کل پروژه را رها کردند و ‌نتیجه‌اش بیست و هشت میلیارد دلار ضرر برای ما بود. چرا؟چون‌ هند و پاکستان ترجیح دادند گازشان را از ترکمنستان بگیرند و پروژهٔ تاپی را عملیاتی کنند.

به تنگهٔ هرمز نگاه کنید که زمانی مهم‌ترین تنگه ژئواستراتژیک دنیا بود اما آن قدر کشورهای عربی خلیج فارس را ترساندیم که آن‌ها حالا بیشتر نفتشان را از طریق لوله‌ و از مسیرهای امن دیگری منتقل می‌کنند به طوری که حالا حتی بسته شدن تنگهٔ هرمز هم تاثیر چندانی در تجارت نفتی آن ها نمی‌گذارد.

بله، این سیاهچاله ژئوپلیتیک ایرانی ثمرهٔ سال‌ها سیاست‌های نادرست داخلی و خارجی ماست.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
🔴 هرم وارونه‌ی کاظم صدیقی!

🔸 دستگیری فرزند و عروس کاظم صدیقی بنا به آنچه رسانه‌ها نوشته‌اند اوایل خردادماه صورت گرفته است. پس از آن صدیقی با خیالی آسوده در نمازجمعه‌ی تهران حضور یافته و از کرامات رئیسی گفت که بعد از ماجرای باغ ازگل آمده و پشت سر او نماز خوانده! (در واقع از کرامات خودش گفت!) ولی حالا بعد از رسانه‌ای شدن خبر دستگیری، عزت‌الله ضرغامی خبر داده که به صدیقی توصیه کرده که فعلا به نمازجمعه نیاید و گفته که خود صدیقی هم چنین نظری دارد!

🔸 علاوه بر آن خبرهایی منتشر شده مبنی بر این‌که صدیقی در جلسه‌ی شورای عالی قوه‌ی‌ قضائیه شرکت نکرده و حدس بر این است که به خاطر رسانه‌ای شدن خبر دستگیری چنین کرده است. به نظر می‌رسد اگر او که در هر نماز جمعه، همه را به تقوا دعوت می‌کند، باید زمانی که از تخلف‌های پسرش مطلع می‌شد از مسئولیت‌هایش استعفا می‌داد، یا حداقل زمانی که دستگیر شدند چنین می‌کرد، نه حالا که جریان برای مردم فاش شده است... اما دقیقا داستان برعکس این است!

🔸 رسانه‌ای شدن تخلفات و دستگیری فرزند کاظم صدیقی، به نظر من برای او بسیار بیش از اصل دستگیری ناخوشایند و باورنکردنی است، همچنان که احتمالا دستگیری آن فرزند برای صدیقی بیشتر از اصل تخلف ناخوشایند و نامطبوع است.
تخلفات پسر صدیقی ممکن است بر اساس این‌که «امضایش جعل شده» باشد و این طبیعی است، اما دستگیری جدید و کم سابقه است! حالا شاید دستگیری هم برای پدر کمی قابل تحمل باشد و به مرور حل و فصل شود؛ ولی مطلع شدن مردم دیگر به هیچ روی قابل پذیرش نیست. زهی سجاده‌ی تقوا...

🔸 این هرم وارونه‌‌ی تقوا برای بسیاری اصلا چیز غریبی نیست، اما واقعا آن‌هایی که بعد از ماجرای باغ ازگل هنوز نماز‌جمعه می‌روند و پشت سر صدیقی نماز می‌خوانند، چطور به‌سادگی از کنار آن می‌گذرند؟!

🖋 محمدحسین روانبخش

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
♦️ از کجا بفهمیم آدم نفهمی هستیم؟

آیا دور و برتان پر است از آدم‌های احمق و بی‌فرهنگ؟ آدم‌های حوصله‌سربری که لیاقت توجه شما را ندارند؟ آدم‌هایی که می‌توان به‌راحتی آن‌ها را شناخت؟ آدم‌های چاپلوس، متکبر، گنده‌دماغ، وحشی، کله‌پوک و بیشعورهای ازخودراضی و، از همه مهم‌تر، آدم‌های نفهم؟ اریک شویتسگِبِل، استاد فلسفۀ دانشگاه کالیفرنیا، خبری بدی برایتان دارد: اگر بیشتر مواقع جهان را این شکلی می‌بینید، احتمالاً آدم نفهمی هستید. جهان در نظر بیشتر مردم این شکلی نیست، و در واقعیت هم این‌شکلی نیست.

روان‌شناسان می‌گویند ما معمولاً تمایل داریم تا تصویر مثبتی از خصوصیات خودمان داشته باشیم. بنابراین در مواجهه با سؤال سهمگینِ «آیا من آدم نفهمی هستم؟» خیلی سریع جواب می‌دهیم: «البته که نه!» با‌این‌حال شاید بد نباشد جدی‌تر به این موضوع فکر کنیم.

اول باید بدانیم «نفهمی» دقیقاً یعنی چه. سه‌نوع شخصیت بیشترین نزدیکی را به «نفهمی» دارند: نارسیسیست‌ها، ماکیاوللیست‌ها و روان‌رنجورها. نفهم‌ها مثل نارسیسیست‌ها خودشان را مهم‌تر از بقیه می‌دانند، اما برخلاف آن‌ها همیشه نمی‌خواهند در مرکز توجه باشند. از طرف دیگر، اگرچه برخوردی ابزاری با بقیه دارند، اما بدبینیِ خودآگاهانۀ ماکیاوللیست‌ها را ندارند. مثلِ روان‌رنجورها سنگدل و خودخواهند، اما برخلاف آن‌ها می‌توانند محاسبه‌گر و محتاط باشند. راستش به تعریف جدیدی از این «واژه» نیاز داریم.

شویتسگِبِل می‌گوید نفهم‌ها افرادی هستند که به‌طرز ملامت‌انگیزی برای دیدگاه اطرافیان خود ارزش قائل نمی‌شوند. نفهم بودن یعنی نادان بودن به روشی خاص، یعنی غفلت از شایستگی ایده‌های دیگران، بی‌اعتنا بودن به امیال و باورهای آن‌ها و چشم‌پوشی نکردن از تقصیراتشان.

می‌توانیم از سمتِ دیگری هم مسئله را ببینیم؛ یعنی «فهیم‌بودن» را تعریف کنیم. آدم‌های فهیم کسانی‌اند که به افکار و علایق دیگران اهمیت می‌دهند، گاهی گمان می‌کنند قصور ممکن است از آن‌ها باشد نه طرف مقابل، آن‌ها مسئول و متعهدند و به‌شدت مراقب‌اند که مثلِ نفهم‌ها نباشند. پس می‌توانیم به نتیجه‌ای برسیم: اگر برایتان مهم است که مثلِ نفهم‌ها رفتار نکرده باشید، احتمالاً جزء آن‌ها به‌شمار نمی‌روید.

سرنخ دیگری هم داریم: «خوب گوش‌کردن». نفهم‌ها به‌سختی می‌توانند به حرف‌های دیگران توجه کنند یا انتقاد‌های آنان را جدی بگیرند. اگر برایتان مهم است که حرف‌های دیگران را مشتاقانه بشنوید، آدم نفهمی نیستید، چون طبیعتِ نفهمی گوش‌نکردن است.

نفهمی معمولاً خصوصیتی همیشگی نیست. خیلی از ما ممکن است بعضی مواقع یا در مواجهه با برخی آدم‌ها مثل نفهم‌ها رفتار کنیم، و در مواقع دیگر چنین رفتاری نداشته باشیم. بااین‌حال، لازم است از خودمان بپرسیم: «هر چند وقت یک‌بار مثل نفهم‌ها رفتار می‌کنم؟» شاید حافظۀ ما نتواند همۀ این موارد را به‌درستی نگه دارد، اما تکرار این پرسش ما را به خودشناسی بیشتری می‌رساند. همۀ ما گاهی از پشت عینک نفهمی به جهان نگاه می‌کنیم، اما اسیر این بینش نیستیم.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
🔺تخلیه تهران یا ایران؟!
صابر گل عنبری

دونالد ترامپ با وعده و شعار فریبنده اما دروغین «نه به جنگ» و پرهیز از ورود آمریکا به جنگی جدید توانست دستکم آرای بخشی از مخالفان جنگ به ویژه مخالفان جنگ اسرائیل در غزه را جذب و به پیروزی برسد؛ اما با گذشت حدود پنج ماه از آغاز دور دوم ریاست جمهوری‌اش نه تنها در خاموش کردن جنگی چه اوکراین چه غزه ناکام مانده است، بلکه با نشان دادن چراغ سبز به نتانیاهو موجب شعله ور شدن جنگی دیگر در خاورمیانه علیه ایران شده است.

حالا هم پس از تجاوز به ایران و «خیانت» به رای دهندگان آمریکا خواهان تخلیه تهران شده است؛ گویا کوچاندن و ترانفسیر سرگرمی و تفریحی برای ترامپ تبدیل شده است؛ تا دیروز از ضرورت کوچاندن مردم غزه و سلطه آمریکا بر این باریکه می‌گفت و امروز هم خواستار تخلیه و به عبارتی دیگر کوچ اجباری ساکنان ابرشهر تهران شده است که از لحاظ جمعیت معادل ۲۰ کشور است.

البته این «هشدار» صرفا متوجه تهران نیست، بلکه نظر به جایگاه سمبلیک پایتخت و به نوعی پیوند خوردن آن با هویت ایران سخنی به گزاف نیست که اگر گفته شود این خواسته نامعقول او نوعی درخواست برای کوچ از ایران است.

فعلا هدف اولیه ترامپ از این فشار حداکثری وادار کردن حاکمیت به امضای «تسلیم نامه» برای نابودی کامل برنامه هسته‌ای است و به فرض صحت چنین فرضیه‌ای احتمالا دولت آمریکا هنوز کاملا مطمئن نیست که با ورود مستقیم به جنگ و بمباران تاسیساتی چون فوردو نابود شود. البته تن دادن به چنین تسلیمی در حوزه هسته‌ای نیز به معنای پایان کار نیست، بلکه آمریکا و اسرائیل به احتمال زیاد این روند را تا خلع سلاح کامل ادامه خواهند داد.

در این راستا هم ترامپ منتظر این است که حملات اسرائیل کاملا راه را برای ورود «بی خطر» جنگنده‌های آمریکایی حامل بمب‌های سنگرشکن برای بمباران فوردو و دیگر تاسیسات زیرزمینی باز کند؛ به گونه‌ای که بعد از آن ایران قادر به حمله‌ای به منافع آمریکا در منطقه نباشد.

اما در کنار اهداف اولیه پیشگفته، پیام ترامپ و نتانیاهو برای تخلیه پایتخت ایران خود پرده از اهداف حقیقی این تجاوز بر می‌دارد و نشان می‌دهد که هدف و غایت آن‌ها آن گونه که اعلام می‌کنند نابودی برنامه هسته‌ای ایران نیست.

حتى هدف آمریکا و اسرائیل فراتر از تغییر رژیم است؛ در وهله اول اگر هدف صرفا برنامه هسته‌ای بود که چه نیازی به تخلیه پایتخت است و اساسا چه نیازی به حمله به اهداف غیر نظامی و کوچاندن 12 میلیون نفر است؟ اگر هم هدف تغییر رژيم است اساسا مگر راه آن تخلیه پایتخت است؟ بر کسی پوشیده نیست که این هشدار و تخلیه مردم را در درجه اول علیه خود متجاوز و متجاوزین می‌شوراند.

اما غایت ترامپ و نتانیاهو چیست؟ به نظر می‌رسد که پس از تحقق اهداف مقطعی اولیه، یعنی نابودی برنامه هسته‌ای و تغییر نظام اما غایت اصلی فروپاشی کیان ایران پس از یک دوره پر آشوب است. در این صورت هم اگر کیان مملکت فروپاشد هیچ بعید نیست که خواسته ترامپ سیطره بر برخی جزایر راهبردی ایرانی در خلیج فارس باشد.

از کسی که ادعای مالکیت گرینلد می‌کند و در اندیشه الحاق کانادا به خاک آمریکاست و چنین اندیشه‌های فاشیستی و ضد انسانی را در سر دارد، کاملا محتمل است که فردا روزی بخواهد بخشی از خاک ایران در خلیج فارس را در سایه وضعیتی فرو پاشیده به نام آمریکا بزند که برای همیشه حضور آن را در این منطقه فوق راهبردی تثبیت کند و در آن هنگام هم تشنگان قدرت که اکنون سودای رسیدن به آن با جنگنده‌های آمریکا و اسرائیل را دارند، حتی اگر هم بخواهند نخواهند توانست کاری کنند.

اکنون تنها راه حفظ ایران و جلوگیری از ورود به آینده‌ای مجهول و پرآشوب، کنار گذاشتن و لو موقت خصومت‌ها و کینه و کدورت‌های بجا و بی‌جا و دفاع از کشور است.
خداوند ایران و ایرانی را از اهریمنان مصون بدارد.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
پایان جنگ؟!
یدالله کریمی پور

گویا در خلال نبرد ۱۲ روزه، روزشمار نابودی اسرائیل (اشغالگر) ازبین رفت؛ ولی امروز روزنامه ایران از نصب تصاویر دیوارنگاره جدیدی در میدان فلسطین خبر داده، با طرحی از روزشمار نابودی رژیم اسرائیل.
رهبری هم در آخرین پیامش، کماکان بر اهداف پیشین‌ صحه نهاد و بلکه پافشاری کرد. با این فرض که هدف و اراده بر نابودی اسرائیل و مبارزه آنتاگونیستی با ایالات متحده مدنظر باشد؛ با این وجود، چرا باید نبرد ایدان-اسراییل به پایان رسد؟! به دلایل زیر نبرد دوباره آغاز خواهد شد:
۱- از ۱۹۴۸ تا ۲۰۲۵، اسرائیل ۱۲ بار آتش بس را بنا بر ضرورت های تاکتیک ی در جنگ ها و نبردهای متعدد پذیرفته است؛ ولی بی استثنا همه آنها را نقض کرده است. برای نیروی تزاخال(نیروی دفاعی اسراییل) شکستن پیمان آتش بس، ترفندی مقبول، پسندیده و ستودنی است؛
۲- بهانه ی جهان پسند، برای از سرگیری نبرد از سوی اسرائیل (اشغالگر) هم کم نیست: مصوبه قطع همکاری با آژانس مجلس جمهوریاسلامی، تاکید وزارت خارجه بر ادامه غنی سازی، گفتگو و ظن در باره ناکام ماندن بمباران های B.2 های آمریکایی در نطنز و فردو و احتمال بقای مقادیر هنگفت اورانیوم‌ غنی شده.
خب با این همه، اسرائیل نگران نخواهد شد و پوتین ها دوباره پوشیده نخواهند شد؟!
۳- با‌وجود چنین فضایی، از کجا معلوم مکانیسم ماشه به جریان نیفتد و تحریم ها بیش از پیش، باز نگردد؟!
۴- از دیدگاه منطق نظامی، چرا اسرائیل(اشغالگر)‌ و آمریکا، از فرصت آسمان باز کنونی برای وادار کردن ایران به دست کشیدن از برنامه‌ هسته ای سود نبرند؟ چرا فرصت بازسازی و نوسازی به پدافند جمهوری اسلامی داده شود؟!
۵- تجربیات موفق در لبنان، سوریه و پیشتر لیبی، اسرائیل(اشغالگر) ممکن‌ است دولت اسراییل را با تجهیز و آمادگی بیشتر، وادار به تجدید تخاصم‌، از طریق‌ حملات هوایی کند.
۶- با وجود اطمینان از پشتیبانی گسترده، بی قید و شرط و لاجرم آمریکا از اسرائیل در همه بازی ها، احتمال نیمه کاره رها شدن نبرد، چندان زیاد نیست.

راهکار: تغییر کلی استراتژی و اهداف دیرینه جمهوری اسلامی و یا توافق جامع و همه جانبه با ایالات متحده و احیای کامل مناسبات.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
«پوتین» با دمش گردو می شکند

🔸برخی با خیال واهی فکر می کنند روسیه در حمایت از ایران کلوخی نمناک به سوی اسرائیل پرتاب می کند.چه زمانی قرار است بفهمیم که روسیه دوست ایران نیست.خیانت روسیه به ایران و دیگر کشورها یک عادت دیپلماتیک است.کسانی که روسیه و تاریخ روابطش با ایران را می شناسند به خوبی می دانند که روسیه هرگز دوستی قابل اعتماد نبوده است و هر کشوری بخصوص ایران با روسیه حشر و نشر کند باید حواسش به پشت سر باشد تا خنجر روسی پهلویش را نشکافد.تزارها به ایران حمله کرده و دو قرارداد ننگین گلستان و ترکمنچای را بر ایران تحمیل کردند.بلشویک ها در روز روشن به عراق انواع تسلیحات دادند.پوتین که نوبر همه اسلاف خود است. براستی چرا این روزها پوتین سکوت پیشه کرده است؟از خوشحالی در پوست خود نمی گنجد.با دمش گردو می شکند.چیزی که پوتین از آن لذت می برد اتفاق افتاده است.

🔹ایران و اسرائیل در ابتدای دولت پزشکیان یقه یکدیگر را گرفته اند و زمان زیادی باید بگذرد که شرایط به حالت عادی برگردد. ایران هر چه تنها و منزوی باشد پوتین لذت بیشتری از شرایط می برد و با کارت ایران در راستای منافع روسیه بازی می کند. روسوفیل ها در تخیلات خود روسیه را دوست استراتژیک می دانند و برایش رگ گردن کلفت می کنند اما روسیه «در حد شعار» هرگز چنین نگاهی در واقعیت به ایران ندارد..روسیه پای عمل به میان بیاید اسرائیل را بر ایران ترجیح می دهد. ایران ضعیف که همیشه با غرب و همپیمانان آنان در خاورمیانه درگیر باشد مطلوب روسیه است.

🔸روسیه در موضوع جزایر سه‌گانه هم هیچ وقت همراه ایران نبوده است.روسیه همیشه شعار می‌دهد که ایران شریک استراتژیک ماست و با این شعار از برگ ایران به نفع خود استفاده می‌کند.در صورتیکه هیچ وقت روسیه شریک استراتژیک ما نبوده است.«پوتین» مأمور «کا.گ.ب» بوده است و با ذهنیت امنیتی در راستای منافع روسیه گام بر می‌دارد.در سیاست خارجی روسیه یک قانون نانوشته وجود دارد و تفاوتی ندارد «تزارها»،«بلشویک ها» یا«پوتین» بر صریر قدرت باشد،قاعده این است «خیانت به دوستان و دوشیدن تا آخرین رمق و پس از چلاندن آن‌ ها،فروختن به غرب».روسیه هیچگاه به دوستانش وفادار نمی ماند.هر چند دوستی، دشمنی و وفاداری در روابط بین‌الملل را منافع تعیین می کند.

🔹 ماجرای نیروگاه اتمی بوشهر نیز از جمله ظلم های روسیه به ایرانیان است که دهه های متمادی چندین برابر وضعیت متعارف پول و انواع امتیازات را از ایران گرفت تا یک نیروگاه تحویل دهد.همین روسیه بود که تمام قطعنامه های تحریمی ایران در شورای امنیت را به همراه سایر اعضای دائمی این شورا امضاء کرد و ملت ایران را درگیر یکی از سخت ترین تنگناهای اقتصادی تاریخ  کرد.بد عهدی«پوتین» در فروش تجهیزات نظامی پیشرفته به ایران از «اس۳۰۰» تا  سوخو۳۵ نیز قصه ای تکراری است.در جریان مذاکرات منتهی به برجام نیز روس ها علیه ایران بودند طوریکه ظریف وزیر خارجه وقت ایران و مذاکره کننده ارشد ایران صراحتاً گفت :«در مذاکرات،اولین ضربه را روسیه به ما زد».دوستی با روسیه به مانند خیابان یک طرفه است.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
📢دقیقه ای حسرت و اندوه

🔹ایران قرارداد خرید 160 فروند هواپیمای اف-16 خریداری شده را لغو می‌کند، به موجب این قرارداد تاریخ تحویل این هواپیماها 1980 شروع و تا سال 1983 آخرین اف16 تحویل می‌شد.
ایران 660 میلیون دلار برای خرید نزد پنتاگون پول دارد که از این مبلغ 500 میلیون دلار بابت لغو قراردادها باید خسارت پرداخت نماید.»

دیگر قراردادهای لغو شده عبارتند از:

1) هفت فروند هواپیمای جمع آوری آواکس به ارزش 2/1 میلیارد دلار.

2) دو فروند از چهار رزم ناو Spruance و سلاح‌های مربوطه، ارزش کلی قرارداد 4/1 میلیارد دلار است.

3) 16 فروند هواپیمای شناسائی RF-4E به ارزش 216 میلیون دلار.

4) نفربرهای زرهی و سایر ماشین آلات حمل و نقل.

5) 400 فروند موشک فونیکس به ارزش 250 تا 300 میلیون دلار.

5) 300 فروند موشک ضد کشتی هارپون به مبلغ 100 میلیون دلار.

6) 360 فروند موشک هاک به مبلغ 30 میلیون دلار.

7) 400 فروند اژدر Gauld MK46 به مبلغ 47 میلیون دلار.

همینقدر جانکاه و دردناک
عاقلان میفهمند این خریدها اگر انجام میشد، تلفات جنگ تحمیلی به یک دهم و بلکه کمتر می رسید.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
🔵 وقت تمام شد.

✍️ هرمز شریفیان

طارق عزیر معاون رییس جمهوری و وزیر امور خارجه عراق در دوران صدام‌حسین در کتاب خاطرات خود، نوشته ( نزدیک به مضمون ): ۶ ماه پیش از حمله آمریکا در سال ۲۰۰۳، ساعت ۸ صبح یک روز جمعه تلفن منزلم به‌صدا درآمد و در آن‌سو، رییس دفتر زعیم ( عنوانی که برای صدام به‌کار می‌بردند ) بود که از من خواست تا یک ساعت دیگر با لباس رسمی در کاخ ریاست جمهوری باشم و در این باره با هیچکس سخنی نگویم.

با کمی دستپاچگی و به‌سرعت آماده و راهی دفتر صدام حسین شدم. پس از ورود و کمی انتظار متوجه شدم تمام اعضای کابینه و سران ارشد نظامی، سیاسی و امنیتی همگی مانند من دعوت شده‌اند اما هیجکس دلیل این دیدار بی‌موقع را نمی‌دانست.

زعیم، راس ساعت مقرر وارد سالن کنفرانس شد و پس از یک احوالپرسی کوتاه با همه حاضران سرجایش نشست و بی‌مقدمه به اصل مطلب پرداخت.

صدام که چهره‌اش کمی خسته و عصبی به‌نظر می‌آمد گفت: پس از چندین روز فکر و مشورت، دیشب به این نتیجه رسیدم که برای جلوگیری از حمله نظامی آمریکا و ویرانی میهن عزیزمان عراق شرایط جورج بوش را بپذیرم و پس از استعفا، همراه دو پسرم عراق را ترک و اداره امور کشور را به شورای رهبری متشکل از افرادی از بین شما حضار بسپارم.

غیر از  دو، سه تن از مقام‌های نظامی و امنیتی، اکثر حاضران در جلسه از جمله خودم نفسی راحت کشیده و از پیشنهاد منطقی و عاقلانه او استقبال کردیم.

در همان جلسه، زعیم مرا مامور تشکیل یک کارگروه اجرایی از دیپلمات‌های مجرب عراق به ریاست خودم کرد تا با سفر به اکثر کشورهای اروپا و ایالات متحده، سران این کشورها را از تصمیمش آگاه و راه را برای برگزاری یک همه‌پرسی در عراق زیر نظر نهادهای بی‌طرف بین‌المللی و سازمان ملل متحد به‌منظور تعیین شکل حکومت، پیش‌نویس قانون اساسی، تشکیل مجلس موسسان و انتخاب دولت موقت هموار کنیم.

بیشتر روسای کشورهای اروپایی از این پیشنهاد منطقی و عاقلانه استقبال و اعلام کردند که آماده ارائه هر کمکی برای رسیدن به این هدف خردگرایانه هستند.

همه ما پس از چند روز، خوشحال و با خاطری آسوده عازم ایالات متحده شدیم و در آنجا پیش از دیدار با رییس جمهور جرج بوش یا معاونش دیک چنی با سناتورها، نمایندگان مجلس آمریکا از هر دو حزب دیدار کردیم و آنان نیز مانند روسای کشورهای اروپایی با خوشحالی از گرفتن چنین تصمیم عاقلانه‌ای که از بروز جنگی ویرانگر جلوگیری می‌کرد، استقبال کردند.

پس از چند روز به دیدار مشاور امنیت ملی آمریکا، خانم کاندولیزا رایس رفتیم و پس از ورود و مطابق رسم دیپلماتیک به تشریح دلایل این سفر و نظرات صدام پرداختم اما خانم رایس حرفم را قطع کرد و گفت: از دلایل سفر شما آگاهم و خوشحالم صدام چنین تصمیم عاقلانه‌ای گرفت اما باید بگویم که متاسفانه این تصمیم را دیر گرفتید.

طارق عزیز می‌نویسد: از این سخن رایس یکه خوردم و گفتم: هنوز دیر نشده و ما آماده هستیم این پروژه را اجرا کنیم اما، رایس بلافاصله و دوباره تاکید کرد: متاسفم، صدام باید زودتر این تصمیم را می‌گرفت چون ما بر اساس پافشاری او بر ندادن اجازه به بازرسان سازمان ملل برای بازرسی از انبارهای سلاح‌های شیمیایی و کشتارجمعی، تصمیم به حمله نظامی به کشور شما گرفتیم و روز ۲۰ مارچ راس ساعت ۱۹ به وقت محلی به شما حمله خواهیم کرد.

طارق عزیز در پایان این بخش از خاطراتش نوشته: و آمریکا روز ۲۰ مارچ، راس ساعت ۱۹ به‌وقت محلی به عراق حمله کرد.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
📝پرتره روانی یک آتش‌بس

✍️محمود مقدسی


♈️این آتش‌بس، نه فقط یک وضعیت نظامی و سیاسی که نوعی بلاتکلیفی روانشناختی و وجودی است. چیزهایی از دست رفته‌اند و چیزهایی بالقوه در خطر از دست رفتن‌اند. امید هم بلاتکلیف است. جایی هستیم که نمی‌توانیم همه امکانات روانمان را برای پذیرش از دست‌رفته‌ها به کار بگیریم و سوگواری کنیم چون‌‌ نمی‌دانیم آنچه هست، باقی می‌ماند یا نه و مجبوریم‌ همزمان حواس‌جمع و مراقب آن‌ها هم باشیم.‌ همینطور هم نمی‌توانیم از امید به بهبود آینده برای هضم آنچه رخ‌داده، کمک بگیریم.

♈️خلاصه اینکه نمی‌دانیم باید تسکین پیدا کنیم یا باید آماده فاجعه بعدی باشیم.
درگیرِ فقدانی مبهم، بلاتکلیفی‌ای کشدار و رنجی بی‌معنا هستیم. نتیجه‌اش برای خیلی از ما می‌شود فرسودگی روانی. به گونه‌ای که حتی ممکن است بخواهیم ویرانی اتفاق بیفتد امّا ما را از این بلاتکلیفی دردناک رها کند. آن‌وقت شاید سوگواریمان آغاز شد و حتی با درد آرام‌ گرفتیم.

♈️نتیجه این وضعیت برای بعضی از ما می‌شود نوعی کرختی هیجانی. انگار فتیله احساسات را پایین می‌کشیم تا حس نکنیم و بتوانیم این تعلیق را تاب بیاوریم.

♈️بعضی‌هایمان به قاطعیت‌های بی‌دلیل می‌چسبیم: "قطعاً دوباره جنگ میشه" یا "تموم شد. دیگه دلیلی برای جنگ نیست"، "همه چیز به طرز عجیبی خوب میشه".

♈️بعضی‌هایمان درگیر خشم‌های جابجاشده می‌شویم و خشمِ ناشی از این بلاتکلیفی و ناامنی را بر سر خودمان یا اطرافیانمان خالی می‌کنیم.
بعضی‌هایمان مدام تصمیمات کوچک و بزرگ می‌گیریم تا شاید خودمان را مصون کنیم امّا گاهی مضطرب‌تر می‌شویم.

♈️و بعضی‌هایمان هم بی‌اندازه کم‌طاقت می‌شویم؛ روانمان در پس‌زمینه با این وضعیت درگیر است و دیگر رمقی برایش نمی‌ماند و با هر چیزی لب‌ریز می‌شود.

♈️خلاصه اینکه جای پیچیده‌ای ایستاده‌ایم‌ و باید با هم راه‌های زندگی در این شرایط را یاد بگیریم. بالاخره که می‌گذرد.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
چهره ای که ملاحظه می کنید، گواردیولا است

همان پپ گواردیولای بزرگ
شهره فوتبال جهان
مربی با استعداد اسپانیایی که با ۲۰ سال مربی گری عنوان یکی از پرافتخارترین مربیان فوتبال جهان را یدک می کشد

و این چهره غمبار اوست؛ در مقابل هوادارانش، دیشب، پس از باخت تیم قدرتمندش منچسترسیتی در مقابل الهلال عربستان!

تیمی که تا همین چند سال کسی نمیشناخت. الهلال نمادی از پوست اندازی ژرف در نگاه عربستان است که یک وجه آن در ورزش پیداست

برد و باخت ریشه در دو علت دارد؛یا رقیب بسیار قوی یا ضعف در خود،گاهی هم هر دو!

اگر یک مربی همیشه از یک آرایش تیمی استفاده کند، یک استراتژی و تاکتیک داشته باشد و نتواند خود را همسان با این بازی و موقعیت رقیب تغییر دهد محکوم به شکست است

در عالم سیاست یا تجارت نیز چنین است.اگر زمانه ات را بدرستی درک و هضم نکنی، ارزیابی واقع بینانه ای از وضعیت خود و بیرون نداشته باشی و ناتوان باشی از فهم اینکه شرایط امروز با چهار ماه پیش یا چهل سال پیش تفاوت کرده، عاقبتی جز شکست در انتظارت نیست

حتی اگر گواردیولا باشی!/#حامد_پاک_طینت

مجمع فعالان اقتصادی
📌@Iran_economy_online

و اینجا در اینستاگرام
📌Paktinat.Hamed
🔴فروپاشی ایران؟!!
یدالله کریمی پور

دیروز آنتونیو جوستازی پژوهشگر ارشد قدیمی ترین مرکز مطالعات دفاعی بریتانیا( با دیرینگی ۱۹۵ سال)، یعنی "مؤسسه شاهنشاهی خدمات متحد=RUSI) مقاله بسیار مهمی در باره آینده ایران منتشر کرد که از سوی چندین نویسنده داخلی و نیز کانال های تلگرامی بازپخش شد. آنتونیو در این مقاله با عنوان: کردها، شاهنشاهی خواهان و گرگ ها: چرا رژیم ایران در تهران با فروپاشی مواجه است؟، توضیح داده که جریان های مختلف اپوزیسیون، از هوادران خاندان پهلوی تا جریان های سیاسی قدیمی، مانند جبهه ملی، حزب توده، فدائیان خلق و سازمان مجاهدین(منافقین)، تا گروه های قومگرای آذری، کرد و بلوچ، مانند حزب دمکرات کردستان ایران(حکا) و پکا و پژاک و کومله و جیش العدل و نیز داعش، تصویری از اپوزیسیون آشفته و متعارض ارائه می دهد و نتیجه می گیرد که پیامد سرنگونی نظام جمهوری اسلامی، فروپاشی ایران است و نه انتقال نسبتا آرام به نظام سیاسی جدید.

۱- نخست آن که چنان چه اسرائیل(اشغالگر) در پی فروپاشی و تجزیه ایران بود، چرا با وجود آسمان باز، سازه‌های زیربنایی ایران را هدف قرار نداد؟ و چرا با بسیج و فعال سازی گروه های مسلح تجزیه خواه، با اعلام پرواز ممنوع، در پی یورش این تشکل های وابسته به شهرهای مرزی بر نیامد؟! چرا؟ در غیر این صورت هدف اسرائیل چیست؟!
کاش شورای عالی امنیت ملی تنها برای این پرسش پاسخی در خور فراهم می کرد؛

۲- برای اسرائیل(اشغالگر) با یک هفتاد و پنجم وسعت، و یک دهم جمعیت ایران، که توسط اقیانوس ۲۲ کشوری عرب زبان، تحت محاصره جغرافیایی است، با احتمال تجزیه ایران چگونه خواهد توانست این فشار استراتژیک را در آینده تحمل کند؟!

هدف درازمدت اسرائیل، یافتن حامیان یا حامیان بزرگ منطقه ای است که با تغییر موازنه قدرت، در صورت دگرگونی سیاست بین الملل به زیانش، با اتکای به او(آنها) ادامه بقایش را پشتیبان باشد ؛

۳- عرب، ناتو، آمریکا و اسراییل، کمترین گمانی ندارند که پیامد بی ثباتی ایران، ناپایداری، نا امنی و هرج و مرج در کل خاورمیانه و به ویژه آسیای جنوب باختری است.‌
تصور وجود ایرانی آشوب زده ی دائمی، حماقت محض استراتژیک و نیز تفسیراتی از این‌ دست است؛

۴- ایران از دیرباز، حائلی قدرتمند و سنگین در برابر اتصال دو بخش تکفیری آسیای جنوبی، افعانستان، آسیای مرکزی و خاورمیانه بوده است. نقشی که ۵۰۰ سال است به خوبی ایفا کرده است، یعنی به تنهایی مانع و سدی در برابر پیوستن باختر و خاور مسلمانان سنی شده است، چگونه ممکن‌ است غرب از استراتژیک بودن این سد غافل شده باشد؟ حتی آنتونی و رابرت شرلی نیز صدها سال پیش به فرخندگی این سد سترگ برای اروپای مسیحی پی برده بودند؛

۵- خطر جدایی گزینی کرد و بلوچ و ....عبث است. در کجای جهان سیاست خودگردانی خواهی و مخالفت با تمرکز، نامش تجزیه طلبی است؟! تنها محور ضعف ایران که آن هم با دیپلماسی توانمند حل وفصل شدنی است، گرایشات امپریالیستی ترکیه در فضای پیرامونی است.

کاش فرصتی مهیا می شد که ۲۴ ساعت متوالی، باورمندان تجزیه ایران توانمند، با دهها استدلال استراتژیک به جدل در این باره فرا خوانده می شدند.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
اثر زخم پنهان جامعه در نشت اطلاعات؛ وقتی جوانان دل‌ زده، داوطلبِ خیانت می‌شوند

علی حسینی

ماجرای «محمد هادی صالح» ــ جوان لبنانیِ مداحی که داوطلبانه به موساد پیوست و ده‌ها فرمانده حزب الله را به کام ترور کشاند ــ فقط یک رسوایی امنیتی در بیروت نیست؛ آینه‌ای است روبه روی ما که نشان می‌دهد «خیانتِ خودخواسته» چگونه در خلأ اعتماد، عدالت و آینده‌ امیدبخش ریشه می‌گیرد. دادستانی نظامی لبنان می‌گوید صالح، نه با تهدید یا تطمیع کلاسیک، بلکه با چند ایمیل و دلارهای قابل‌ردیابی، اطلاعات طبقه بندی‌شده را روی میز تل‌آویو گذاشت. فکت هایی که پرونده فاش کرده، هشدار بلندی برای تهران است:

مسیر خودجوش: موساد هیچ عملیات نفوذ پیچیده‌ای ترتیب نداد؛ هدف، خودش به در زد. پژوهش مشترک «نیروی زمینی آمریکا و دانشگاه کینگ کالج لندن» (2023) نشان می‌دهد ۵۷٪ از افشاگران اطلاعاتی خاورمیانه طی دهه اخیر، ابتدا داوطلب تماس بوده‌اند.

زخم انتقام و فساد: منابع لبنانی می‌گویند پدر صالح عضو یگان رضوان و برادر همسرش شهید حزب الله بود؛ اما خشم شخصی از اختلافات مالیِ خانوادگی، راه را برای خیانت باز کرد. مطالعه بنیاد صلح واشنگتن (2022) روی پرونده‌های نفوذ در مقاومت عراق تأیید می‌کند «تنش‌های مالی و حیثیتی» مهم‌ترین انگیزه نسل جدیدِ خبرچین‌هاست.

پوشش مذهبی و احساس مصونیت: مداح بودنِ صالح سپر روانی خوبی بود؛ کسی در حلقه مذهبی‌اش احتمال خیانت نمی‌داد. گزارش سالانه MI5 (2021)  می‌گوید عوامل خودی زیر پوشش دینی در ۴۷ درصد پرونده‌های موفق نفوذ، کمترین احتمال شناسایی را داشته‌اند.

چرا این قصه برای ایران، زنگ خطر است؟

وقتی جوانِ لبنانی با سابقه خانوادگی «مقاومتی» حاضر می‌شود قیمت دوستانش را روی دلار بگذارد، یعنی شرافت ایدئولوژیک بدون عدالت و رفاه دوام ندارد. نظرسنجی ایسپا (1402) نشان می‌دهد 67 ٪ جوانان ایرانی اعتقاد دارند «فساد اقتصادی برخورد قاطعی ندارد». جایی که عدالت دیده نشود، وطن هم لنگر امنی نیست.

از سوی دیگر مرکز پژوهش‌های مجلس (گزارش امید اجتماعی، زمستان 1402) هشدار می‌دهد «میل به مهاجرت در میان فارغ‌التحصیلان ممتاز به 63 ٪ رسیده است». همان مغزهایی که می‌توانند موتور نوآوری باشند، در غیاب چشم‌انداز شفاف و حس مشارکت، مستعد جذب در حلقه‌ های ضدامنیتی می‌شوند؛ نه لزوماً برای دلار، بلکه برای اثبات ارزش و انتقام از نادیده گرفته‌شدن.

باید توجه داشت که ادامه برخورد صرفاً امنیتی با جوانان ناراضی بدون درمان ریشه‌های نارضایتی، مثل تلاش برای خشک‌کردن چکه سقف، بدون تعمیر لوله پوسیده است.

در پژوهش شفافیت و ریشه‌کنی فساد سازمانی؛ که به‌صورت میدانی روی ۱٬۸۰۰ کارمند دستگاه‌های دولتی ایران، بلژیک و ترکیه انجام شد، شاخص «ادراک فساد سازمانی» (CPI‑Org) را با «آسیب‌پذیری اطلاعاتی» (Infosec Vulnerability Index) مقایسه می‌کند. CPI‑Org بر مبنای پرسشنامه‌ا‌ی هفت‌محوری (شمول مدیران در مناقصات، شفافیت مالی، تعارض منافع، اِعمال نفوذ سیاسی، پاسخگویی، مجازات فساد و دسترسی به اطلاعات عمومی) از صفر تا ۱۰ امتیازدهی شد؛ IVI نیز با چهار متغیر اصلی (احتمال افشای داده، تمایل به ارتباط با سرویس خارجی، رعایت پروتکل‌های طبقه‌بندی، و نرخ تخلف امنیتی) بین صفر تا ۵ سنجه‌گذاری شد.

مدل رگرسیون چندمتغیره نشان داد به ازای هر واحد افزایش در CPI‑Org، ضریب آسیب‌پذیری اطلاعاتی به‌طور متوسط ۰٫۴ واحد بالا می‌رود (β = 0.41, p < 0.01). معنای عملی این ضریب آن است که اگر کارکنان یک سازمان حس کنند سطح فساد از ۴ به ۶ جهش کرده، احتمال نشت اطلاعات طبقه‌بندی‌شده تا ۸٪ رشد می‌کند. پژوهشگران نتیجه می‌گیرند «فساد ادراکی» نه‌تنها اخلاقیات بلکه وفاداری امنیتی را فرسایش می‌دهد و سیاست ضدجاسوسی بدون سیاست ضدفساد عملاً نیمه‌کاره خواهد بود.

اتاق‌های فکر دفاعی در آلمان پس از رسوایی «مارکوس رایشل» (2021) الزام کردند سربازان جوان در طراحی سیاست‌های رفاهی مشارکت واقعی داشته باشند؛ که در نتیجه نرخ نفوذ پایین آمد

همانطور که ماجرای هادی صالح نشان داد پوشش دینی ضدضربه نیست

ترکیه بعد از پرونده «عدنان تانریوردی» (2020) کمیته مشترک وعاظ، روان‌شناسان و ضدجاسوسی را برای پایش فعالان مذهبی تشکیل داد

این پرونده از بیروت تا تهران پیام واحدی دارد

وقتی احساس عدالت، فرصت پیشرفت و مشارکت خفه شود، وفاداری ایدئولوژیک هم شکننده می‌شود

پیشگیریِ اطلاعاتی در عصر جوانِ دیجیتال‌دیده فقط با دوربین و فیلترینگ ممکن نیست؛ باید اعتماد و شفافیت را از خواب زمستانی بیرون کشید، قبل از آنکه «خودی‌ها» داوطلبانه آدرس خانه را برای دشمنان مان پست کنند.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
ترامپ‌ در تهران
یدالله کریمی پور

فقط فرض شود در اقدامی به کلی سری و با خواست رهبری، داانلد ترامپ‌ به تهران دعوت شده و با استقبال گرمی هم‌ مواجه شده و با ایشان دیدار داشته باشد. چه پیامدهایی در بر خواهد داشت؟!
۱- جهان‌ در شوک‌ فرو خواهد رفت؛ زیرا چنین کاری، به ویژه از سوی جمهوری اسلامی، به کلی نامحتمل پنداشته می شود؛
۲- با چنین اقدامی ابتکار عمل استراتژیک در دست ایران قرار خواهد گرفت؛
۳- انزوای بین المللی ایران به کلی در هم‌ خواهد شکست؛
۴- بعید نیست سبب تفرقه بین آمریکا و برخی متحدانش شود؛
۵- بازگشایی سفارتین، حذف تحریم ها را در پی خواهد داشت؛
۶- پیام‌ چنین‌ دعوت و سفری آن است که حکومت توانایی تعامل در سطح عالی با قدرت های جهانی را دارد؛
۷- چین و روسیه در موقعیت آچمز قرار خواهند گرفت؛
۸- اروپا ابتدا سر در گم‌ و غافلگیر خواهد شد، ولی خیلی زود از این سفر استقبال خواهد کرد؛
۹-،شبح جنگ‌ و بلکه جنگ‌ها از ایران دور خواهد شد؛
ببخشید همیشه خواب های پس از ناهارم مشوش و هپروتی است. ولی نمی دانم چه شده که می پندارم احتمال تحقق آین خواب خیلی هم کم نیست.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
پسر آسمان !

وقتی جنگ جهانی دوّم شروع شد هیروهیتو امپراتور ژاپن بود.
او خود را پسر آسمان می‌دانست.
پسر آسمان ۶۲ سال امپراتور بود، یکی از طولانی‌ترین دوران پادشاهی جهان.

مردم ژاپن می‌گفتند امپراتور خدا است و خدا از هرگونه خطاواشتباه به‌دور است.
هیرو عاشق جنگ‌ونظامیگری بود. با تصمیم‌های اشتباه، ژاپن را وارد جنگ‌جهانی‌دوّم کرد و اتفاقا در سمت سیاه جنگ ایستاد.
اشتباه مرگبار را وقتی مرتکب شد که فرمان داد  بندر پرل هاربر آمریکا بمباران شود. فرمان هیجانی‌واحساسی امپراتور، ژاپن را مستقیما با آمریکا شاخ به شاخ کرد. بی‌تدبیری‌ها و تحرکات ارتش امپراتوری، لج امریکایی‌ها را درآورد و عاقبت "پل وارفیلد" اولین بمب‌های اتمی را روی هیروشیما و ناکازاکی ریخت و روز بعد، پسر آسمان و خدای خورشیدِ بی غروب تسلیم آمریکا شد!

ژاپنی‌ها شکست پسر آسمان و امپراتور خداگونه را باور نداشتند. بسیاری از آنها به روش هاراگیری به زندگی خود پایان دادند تا ننگ شکست هیروهیتوی مقدس و آسمانی را فراموش کنند. تصمیمات هیروهیتوی مقدس دو میلیون ژاپنی را به‌کشتن داد.
شهرها را ویران و کشور را تسلیم دشمن کرد. در مدت ۶۲ سال حکمرانی، هیچ ژاپنی جسارت پرسش از پسر آسمان را نداشت.
پرسش از هیروهیتو گناه محسوب می‌شد. ژاپنی‌ها معتقدبودند خدا فقط دستور می‌دهد و به هیچ‌کس و هیچ‌جا پاسخگو نیست.
ژنرال داگلاس مک آرتور فرمانده فاتح آمریکایی تقاضا کرد که هیروهیتو در دفتر فرماندهی ارتش آمریکا حاضر شود.
به ژاپنی‌ها خیلی گران آمد. تا حالا هیچ کس امپراتور را فرا نخوانده‌بود. دستور به خدا؟ رفتن امپراتور مقدس به حضور دیگری؟
شرط کردند هیچ کس غیر از ژنرال در محل ملاقات نباشد. هیچ کس امپراتور را لمس نکند. عکس گرفتن از امپراتور قدغن باشد.
اما داگلاس مک آرتور  به محض ورود امپراتور، او را نزد خود فراخواند. با او دست داد. داگلاس، هیروهیتو را کنار خود نشاند و از عکاسان خواست که عکس بگیرند.

هیروهیتو نه تنها شکست خورد که شکسته هم شد. خوار وذلیل وتحقیر گشت.
هیروهیتوی شکست‌خورده از ژنرال آمریکایی مهلت خواست تا اشتباهاتش را جبران کند.
داگلاس قبول کرد اما به شرط اینکه عذرخواهی کند!
فردای بعد از تسلیم هیروهیتو، خدای خورشید، پسر آسمان رو به جهان و مردم ژاپن متنی را خواند که آمریکایی‌ها برایش آماده کرده‌بودند.

من خدا نیستم!
هیروهیتو هستم!
من پسر آسمان نیستم!
پسر یوشی هیتو هستم!
بابت همه اشتباهاتم متاسفم!

تندیس از طاقچه افتاد و پسرآسمان و خدای‌خورشید تکه‌تکه شد.
قاب قدیس شکست و هاله تقدس از گراگرد صورت پادشاه کنار رفت.
ژاپن نو و نوین، درست بعد از تقدس زدایی از امپراتور، متولد شد.
لحظه‌ای که ژنرال داگلاس تقدس هیروهیتو را زیر پا انداخت و او را از مقام خدای غیر پاسخگو به جایگاه انسان مسئولیت پذیر رساند ژاپن نوین متولد شد.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
ناف‌زنی به سبک جمهوری اسلامی
✍️حمید آصفی

در روزهایی که پرونده‌ی مردم ایران روی میز نان و دارو و دلار قفل شده، و در آستانه‌ی دور تازه‌ای از رایزنی‌های پنهان میان جمهوری اسلامی و ایالات متحده، رسانه‌ی ملی ـ یا همان بوقی که به غلط نام رسانه بر خود نهاده ـ بار دیگر به رسوایی تازه‌ای تن داده است: جواد لاریجانی، از نوادگان خاندان همیشه در صحنه‌ی قدرت، با لحنی لمپنی و فانتزی‌پرور، از «احتمال هدف قرار گرفتن ناف دونالد ترامپ» در مارالاگو سخن گفته است؛ آن‌هم با کمک یک "ریزپرنده"!
بله، ناف ترامپ!

جواد لاریجانی سپس در ادامه‌ی توهم‌زایی‌های خود، تهدید به هدف قرار دادن امانوئل ماکرون در یک دیسکو می‌کند! ظاهراً این «تحلیل‌گر فرزانه‌ی سیاست‌خارجی»، شب‌ها را به دیدن فیلم‌های اکشن درجه‌دو می‌گذراند و صبح در استودیوهای صداوسیمای میلی، همان صحنه‌ها را به‌عنوان استراتژی ملی جمهوری اسلامی بازگو می‌کند!
کافی‌ است که نام خانوادگی لاریجانی یدک بکشی، و با این میزان از بی‌سوادی، بلاهت رسانه‌ای و لمپنیسم سیاسی مجال ظهور پیدا کند!

جواد لاریجانی نه تحلیل‌گر است، نه دیپلمات، نه استراتژیست؛ او یکی از شاخه‌های پرفیض درختی است که دهه‌هاست از رانت جمهوری اسلامی تغذیه کرده و هنوز هم میوه‌های سمی‌اش، در استودیوهای تلویزیونی بر سر مردم آوار می‌شود.
صداوسیما نه‌تنها به فهم رسانه نرسیده، بلکه ابزار توهم‌پراکنی است؛ رسانه‌ای که در اوج بحران، نقش روان‌پریشی ایفا می‌کند.
در کشوری که تورم رسماً قفل شده ، دیگر پایین نمی آید ، اعتراضات اجتماعی هرچند وقت یک‌بار فوران می‌کند، زنان از داشتن حق پوشش محروم‌اند، زندانیان سیاسی در سلول‌ها پوسیده می‌شوند، و جوانان در صف ویزای ترکیه ایستاده‌اند، جواد لاریجانی با پُز تهدید، درازکش ترامپ را نشانه می‌رود!

لاریجانی به طرز خنده‌داری تصور می‌کند با این لفاظی‌ها می‌تواند نقش «بازدارندگی» را ایفا کند. در حالی‌که نه‌تنها بازدارندگی شکل نگرفته، بلکه اساساً طرف مقابل، حتی تهدیدهای واقعی جمهوری اسلامی را هم جدی نمی‌گیرد.
وقتی تحلیل‌گر فرزانه‌ی سیاست‌خارجی، طناز است و تحلیلش از دکمه‌ی ناف آغاز می‌شود، دیگر تهدید بیشتر به طنز شبیه است تا سیاست.
رسانه‌ای که تحلیل‌اش در ناف ترامپ خلاصه شود، مرجعیتش را به «اینترنشنال»، «من‌وتو» و حتی پیج‌های اینستاگرامی باخته است.
رسانه‌ای که دست در دست فانتزی‌سازان بی‌سواد گذاشته، دیگر محل مراجعه‌ی هیچ قشر اندیشمند و حتی شهروند عادی نیست.

صداوسیما به‌جای آن‌که به مردم توضیح دهد چرا مذاکرات دوباره آغاز شده، چرا اقتصاد ایران گروگان سیاست خارجی است، و چرا اعتراضات مردمی سرکوب می‌شوند؛ تریبون را داده به رانت‌خوارِ هزاران هکتار زمین و صاحبِ گله‌ی شتر، تا برای لحظاتی مخاطب را بخندانند. یا گریه‌اش را درآورند.
جواد لاریجانی، با کمک صداوسیما، همان چیزی را نمایندگی می‌کند که مردم از آن عبور کرده‌اند: نخوت، توهم، رانت، و بی‌ربط‌گویی.
در میانه‌ی فروپاشی مشروعیت و ابهام استراتژیک، تنها چیزی که جمهوری اسلامی تولید می‌کند، نمایش‌های تهی، پر سر و صدا، و خالی از معناست.
از تهدید ناف ترامپ تا آرزوی زدن ماکرون در دیسکو، فاصله‌ای است میان واقعیت و کابوس.
و جمهوری اسلامی این روزها، در همان کابوس سیر می‌کند؛ کابوسی که مردم بیدار از آن عبور خواهند کرد

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
حالا چرا ناف ترامپ؟!

✍️ حبیب رمضانخانی

محمدجواد لاریجانی، در جدیدترین اظهار نظر خود گفته: هنگام آفتاب گرفتن در ساحل، می‌توانیم با ریز پرنده ناف ترامپ را مورد هدف قرار دهیم!

فارغ از تبعات هزینه‌زای این ادعا، الان برای افکار عمومی جهان این مسأله شده که چرا ناف ترامپ؟ مثلا چرا مغز و قلب او مورد هدف قرار نگیرد؟

در حد گمانه‌زنی، شاید آقا جواد فکر کرده چون سری قبل گلوله مهاجمان به دلیل تحرک سر ترامپ، میلی‌متری از کنار سر و مغزش رد شد، نقطه ثابت با علامت دایره را بهتر بتوان هدف گرفت!

تازه اگر بدن ترامپ را صفحه دارت در نظر گرفته و ناف او مرکز باشد، اگر ریز پرنده نقطه زن نبود و اندک خطایی داشت، کمی بالاتر قلب او را هدف خواهد گرفت و کمی پایین‌تر، منشأ اقدامات خاکبرسری او را که تازه انتقام بانوان شاکی از تعرض ترامپ را هم خواهیم ستاند! خاصه اگر در گذشته دبیر ستاد حقوق بشر باشی و به حقوق بانوان هم حساس!

در ضمن، موازی با این اقدام، عده‌ای هم درصد جمع‌آوری پول برای سر ترامپ هستند و البته جای شکرش باقی است برای باقی نقاط او پول جمع نمی‌کنند! یعنی طوری مدیریت و تقسیم کار کرده‌اند که ناف برای تیم جواد لاریجانی است و قسمت سر و باقی اعضا برای گروه‌های دیگر تا تداخلی در کار پیش نیاید!

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
- حتی بمب اتمی هم به برتری نظامی در برابر غرب کمکی نمی‌کند!


اگر می‌خواهید تا به درکی نسبی از جنگ‌های مدرن امروزی برسید، باید به دو واقعیت مهم توجه کنید:

اول اینکه آن کس که از روی زمین شلیک می‌کند، هرقدر هم که پرتابه‌ها و سلاح‌های ویرانگری داشته باشد، حریف کسی که از آسمان شلیک می‌کند، نخواهد شد، همانطور که یک گروهان سرباز که در جادهٔ پایین کوه مستقر است، حریف یک جوخهٔ سرباز که در بالای کوه موضع گرفته است، نمی‌شود.

دوم آنکه آن طرفی که در حوزهٔ الکترونیک و فناوری پیشرفتهٔ اطلاعات، ضعیف‌تر و عقب‌‌مانده است، حریف کسی که در این زمینه پیشتاز است نخواهد شد. ما امروز در عصر جنگ پساصنعتی یا جنگ عصر اطلاعات زندگی می‌کنیم.

در پارادایم قبلی جنگ، یعنی جنگ عصر صنعتی، پیش‌فرض آن بود که گلوله‌ها و پرتابه‌ها اولاً پس از شلیک هدایت نمی‌شوند، بنابراین به شلیک انبوهی گلوله نیاز بود و دوماً اینکه هر دو طرف جنگ قادر خواهند بود انبوهی پرتابه به سوی یکدیگر شلیک کنند و پرتابه‌ها را پس از شلیک نمی‌توان در آسمان منهدم و دفع کرد. یعنی ممکن است به هدف نخورند اما بالاخره جایی در اطراف هدف به زمین خواهند رسید.

بنابراین چنین جنگی جنگ بسیج انبوه نیروی انسانی و تجهیزات و تلفات وحشتناک نظامیان و غیرنظامیان و ویرانی انبوه شهرها و منابع طبیعی بود. در این جنگ آن کسی برنده می‌شد که گلوله‌های بیشتر و قدرتمندتری شلیک می‌کرد. بمب اتمی نقطهٔ انتهایی جنگ عصر صنعتی و به عبارت دیگر بن‌بست تئوریک آن بود، چراکه اگر بنا بود جنگ به انهدام کامل دوجانبه و نابودی سیارهٔ زمین منجر شود، دیگر دانش نظامی و استراتژی جنگی چه سودی داشت؟

جنگ عصر اطلاعات که تولد و تکامل پیوسته‌اش از میانه دههٔ هفتاد میلادی آغاز شد و هنوز هم به شکل نهایی خود نرسیده، این بن‌بست را شکست و تمام پیش‌فرض‌های جنگ آتش انبوه عصر صنعتی را تغییر داد. حالا دیگر به مدد دانش جدید الکترونیک و فناوری اطلاعات پرتابه‌ها پس از شلیک به دقت تا رسیدن به هدف هدایت می‌شدند و به علاوه برای نخستین بار می‌شد که پرتابه‌های دشمن را در آسمان دفع و منهدم کرد. همچنین دیگر بنا نبود که دو طرف بتوانند هدف را ببینند و گلوله‌های زیادی شلیک کنند. حالا دیگر تنها طرفی که برتری فناوری داشت قادر به این کار بود. این انقلابی در مقیاس انگشت‌شمار انقلاب‌های فنی سراسر تاریخ بشر بود. بدین‌ترتیب دیگر نیازی نبود میلیون‌ها پرتابه شلیک کرد و همچون جنگ دوم جهانی تمام نیروها و قلمروی دشمن را نابود نمود. کور کردن چشم الکترونیک او و انهدام مراکز ثقل ارتباط و فرماندهی‌ و بخشی از سلاح‌ها و عناصر انسانی کلیدی‌اش کافی بود.

در پایان می‌خواهم بگویم خبر بسیار بد برای کسانی که می‌خواهند با این برتری و سیطره الکترونیک/اطلاعاتی مقابله کنند این است که بمب اتمی هم کمکی به آن‌ها نخواهد کرد. بمب اتمی سلاحی متعلق به پارادایم قبلی نبرد و به‌تدریج در حال منسوخ شدن است، چراکه استفاده از آن در شرایط جنگ نوین به هیچ‌وجه به‌صرفه نخواهد بود. سناریوهایی که امروزه دربارهٔ جنگ جهانی سوم در اندیشکده‌های مهم راهبردی نوشته می‌شود، عمدتاً جنگی بدون سلاح اتمی را به تصویر می‌کشد که ویرانی و تلفات بسیار محدودی خواهد داشت اما ساختار قدرت نظامی طرف بازنده را بطور کامل نابود و فلج خواهد کرد.

به‌تدریج قدرت پدافند ضد موشک ایالات‌متحده و بلوک غرب در حال افزایش است. دو دهه پیش تصورش هم دشوار بود که سیستمی مانند پاتریوت بتواند در مقابل موشک‌های بالستیک به نرخ انهدام ۹۸ درصدی برسد.

شرایط امروز به گونه‌ای تغییر کرده که در دورهٔ بایدن، آمریکا اعلام کرد که اگر روسیه در اوکراین از سلاح اتمی تاکتیکی استفاده کند، پاسخ آمریکا از طریق سلاح‌های متعارف غیراتمی خواهد بود. معنای این حرف روشن است: سیستم هوشمند نبرد بلوک غرب به‌قدری پیشرفت کرده که بدون نیاز به استفاده از سلاح هسته‌‌ای می‌تواند، قدرت اتمی و ساختار نظامی راهبردی روسیه را فلج کند. امروز و در آینده دشمنان کمی عاقل آمریکا و غرب رغبتی به استفاده از سلاح اتمی نخواهند داشت، چراکه می‌دانند در بهترین حالت تعداد بسیار ناچیزی از پرتابه‌های اتمی‌شان به قلمروی دشمن خواهند رسید ولی در عوض ساختار نظامی و سیاسی خودشان به‌کلی نابود خواهد شد.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
2025/07/12 18:11:51
Back to Top
HTML Embed Code: