Telegram Web Link
*خانم لمبتون کیست؟*

او در سال ۱۳۳۲  تز خود را به دولت بریتانیا چنین تقدیم کرد:
"نه شاه و نه مصدق، بلکه حکومت اسلامی شیعی".

(مختصر آشنایی با خانم آن لمبتون جاسوسه- ایران شناس بریتانیایی)

خانم لمبتون برجسته ترین جاسوس بریتانیایی که از سال 1953 تا 1971 میلادی به مدت 26 سال کرسی زبان فارسی دانشکده مطالعات آسیایی و آفریقایی دانشگاه لندن را در اختیار داشت، دکترای خود را در رشته زبان فارسی و تاریخ ایران گرفت و در اواسط دهه 1930 میلادی برای تکمیل مطالعاتش برای اولین بار به ایران سفر کرد.

خانم لمبتون در جریان جنگ جهانی دوم و استعفای رضاشاه پهلوی از سلطنت، وابسته مطبوعاتی سفارت بریتانیا در تهران بود و در جریان ملی شدن نفت که به سقوط دولت محمد مصدق انجامید بارها طرف مشورت وزارت خارجه بریتانیا قرار گرفت.

او چندین کتاب در باره زبان فارسی و اوضاع تاریخی و اجتماعی ایران نوشت و انتقادهای صریح او از کمبود های انقلاب سفید در دو کتاب "زمین دار و رعیت" و "اصلاحات ارضی در ایران"  باعث سردی روابطش با محمدرضا شاه شد.

مخالفت ایشان با اصلاحات ارضی یا انقلاب سفید نه از بهر نقد مثبت و سازنده این حرکت بزرگ اجتماعی در تاریخ معاصر ایران باشد، بلکه ایشان کلا" با مدرنیته و گام نهادن ایران به جهان نوین و پیشرفت اجتماعی ایران و ایرانیان مخالف و دیدی منفی داشت.

البته طبق منافع کشور متبوعش، به درستی بر این باور بود که مدرن شدن ساختار اجتماعی و صنعتی و فرهنگی و در نهایت سیاسی ایران باعث می شود کنترل سیاسی بر روی این کشور مهم خاورمیانه ای توسط کشورهای صنعتی و محتاج به منابع انرژی منطقه غیر ممکن یا به حداقل امکان برسد و  طبعاً این به سود منافع کشورهای بزرگ و صنعتی نبود، از این جهت ایشان همیشه به تئوری هایی مثل "ولایت فقیه" برای آنچه "مردم شیعه ایران" می نامید تمرکز خاص داشت و ریشه کینه اش به شخصی مثل محمدرضاشاه و یا محمد مصدق همین بود که اینان خواستار گذار ایران به عصر نوین خود بودند، از این جهت خانم لمبتون کسی بودکه در بحبوحه نزاع سال 32 تز خود را چنین به دولت بریتانیا تقدیم کرد:

"نه شاه و نه مصدق ، بلکه حکومت اسلامی شیعی".

به عبارتی ایشان بازگشت به عقب را برای مردم ایران تجویز می کرد تحت عنوان کلی بازگشت به فرهنگها و سنتها.

البته اسلام و شیعه از نظر ایشان در صدر شاخص های فرهنگی مردم ایران به شمار می آمد و تقویت این مورد را لازم میدانست!

میس لمبتون یکی از کارشناسان مسائل ایران، اسلام، جهان عرب و از جاسوسان برجسته بریتانیایی که به اغراق می توان گفت که او ایرانی را از خود ایرانیان بهتر می شناخت، براین باور بود که انگیزه های اصلی زنده ماندن فرهنگ و هویت ایرانی سه چیز است :

" زبان فارسی، پایبندهای اخلاقی ، میهن پرستی ایرانی اسلامی"
و ایران بدون این سه ویژگی، توانایی ادامه حیات را نخواهد داشت. ایشان بین ناسیونالیسم اسلامی و ایرانی تفاوت قائل می شد و باور داشت که چون نمی توان ایران را (عربیزه )کرد پس باید حکومت اسلامی متناسب با تفکر خاص این جامعه را تجویز کرد که حکومت شیعی جزو  تز  پیشنهادی ایشان بود.

میس لمبتون که از دوستان برنارد لوئیس بود، در سال 1342 دکترین
" ولایت فقیه" را برای نخستین بار مطرح و برقراری یک "حکومت اسلامی" در ایران را پیش بینی کرده بود.

او در مقاله مشترکی با لوئیس تحت عنوان «ولی فقیه» دوازده امامی در یک حکومت اسلامی، که هم زمان با تبعید خمینی به عراق در سال 1342 در پژوهشهای اسلام شناسی انتشاریافت می نویسد:

"تمایل به استقرار حکومت خدا در زمین، که اگر با پافشاری نتیجه دهد بی گمان سرانجامش یک سکوت سیاسی تا «ظهور مهدی» یا «انقلاب خشونت بار» خواهد بود!"

​تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل ....

جالبه که این خانم هم در سرنگونی رضاشاه نقش داشته و هم در سرنگونی مصدق.

این زن دوست صمیمی و همکار برنارد لوئیس هست که امسال مرد. برنارد لوئیس ارایه دهنده نظریه تجزیه ایران به ۵ کشور هست.

بازدن روی لینک و ترجمه متن بیشتر با((لمبتون)) آشنا شوید
https://en.wikipedia.org/wiki/Ann_Lambton


خانم لمبتون تاريخ شناس انگليسي و متخصص Islamic political theory and Persian social organisation

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
روز مهندس و مهندسین آینده؟!

محمدرضا اسلامی

🔵 روز مهندس است و تجسم اینکه فرزندم مهندس شود برایم مثل یک کابوس است. فکر اینکه محل امرار معاشش از مهندسی باشد برایم یک علامت سوال بزرگ است. ولی همزمان، تجسم اینکه مهندس «نشود» هم غیرممکن است!

بخش اصلی ایام عمر در مهندسی گذشته و دوست دارم در این روزِ ‌مهندس برای فرزندم آرزو کنم:

آرزو می کنم که فرزندم مهندس شود چرا که زیباییِ یک مفهوم درخشنده را می بیند: اینکه چطور ریاضیات و فیزیک به حل مشکلات جوامع بشری کمک می کنند. دوست دارم ذهن او در برابر این جلوه ی شگفت از تمدن و دانش انسانی قرار گیرد. اینکه چطور «انسان» توانست بُرشهای مجزا از ریاضی و فیزیک را سرهم کند و علوم مهندسی را به عنوان «کاربردِ ریاضیات ‌و فیزیک» به خدمتِ «جوامع انسانی» بنشاند.

ولی همزمان برای برخورداری از یک زیستِ با اقتصاد سالم برای نسل بعدی مهندسین دغدغه/سوال دارم.

امروز که اینها را می نویسم در دپارتمان عمران دانشگاه Cal Poly حدود هزار و دویست دانشجو در حال آموختن درسهای مهندسی عمران می باشند. همین تعداد و کمی بیشتر در دانشگاه برکلی. همین تعداد کمی کمتر در دانشگاه استنفورد. همین تعداد در دانشگاه جنوب کالیفرنیا. و همین طور در دانشگاه سن دیِگو و… و لذا فقط در یک ایالت کالیفرنیا امروز چندین هزار دانشجوی تازه نفس در حال تربیت و آماده ورود به بازار مهندسی عمران هستند. سوال مشخص اینجاست که اساسا آیا «بازار کار» ظرفیت این تعداد مهندس که دانشگاهها پرورش می دهند را دارد؟
و آیا کشاندن فرزندانمان به سمت «وادی مهندسی» امر صحیحی هست؟
آیا اساسا امرار معاش در حوزه مهندسی را برای نسل آینده باید بازنگری کنیم؟

همیشه ضروری است که به آمارها و ارقام رجوع و توجه کنیم:

1️⃣-در کشور آمریکا حدود ۸۰۰هزار مهندس عمران دارای مهر نظام مهندسی هستند (+). در اصطلاح مهر PE.
2️⃣- جمعیت آمریکا حدود ۳۳۴ میلیون نفر است.
3️⃣- ابعاد بازار مسکن و ساخت و ساز در آمریکا حدود ۲۰۰۰ (دوهزار) میلیارد دلار است (حدود ده درصد اقتصاد کشور). لینک آمار رسمی+.


همین سه آمار شاخص را در مورد کشور ایران نگاه کنیم:

1️⃣- در ایران حدود ۶۵۰هزار مهندس عمران عضو سازمان نظام مهندسی هستند.(!)
2️⃣- جمعیت ایران حدودا ۸۰ میلیون نفر (یعنی کمتر از یک چهارم آمریکا) است.
3️⃣- ابعاد بازار مسکن و ساخت و ساز در کشور ایران حدود ۲۲ میلیار دلار است.

یعنی در آمریکا برای ساخت ۱ میلیون و ۳۹۰هزار واحد مسکونی در طول یک سال (طبق آمار رسمی پروانه پایان کار+) حدود ۸۰۰ هزار مهندس عمران مشغول به کار هستند که اینها در یک بازار حدودا ۲۰۰۰ میلیارد دلاری کار می کنند. در حالی که در ایران با فرض ساخت سالیانه ۶۰۰ هزار واحد مسکونی (که البته این رقم برای یکسال خوشبینانه است) حدود ۶۵۰ هزار مهندس عضو سازمان نظام مهندسی هستند که اینها در یک بازارِ حدودا ۲۲ میلیارد دلاری کار می کنند.
600,000*100m^2*20,000,000T/55,000$ = 21.8 B$
(یا ۱۲۰۰ همت تقسیم بر قیمت دلار)

اعداد سخن می گویند!

🔵 مشابه همین بحث را می توان در سایر حوزه های مهندسی هم داشت (مهندسی مکانیک، کامپیوتر و …).

با این اوصاف آیا هدایت فرزندانمان به سمت عرصه مهندسی صحیح است؟
آیا امروزه شغل مهندسی (با توجه به این خط تولید تربیت مهندس در دانشگاهها) ظرفیتِ درآمدزایی و ساختن یک زندگی با اقتصاد سالم را دارد؟

🔵 اینها سوالات جدی ای است که در روز مهندس باید درباره آنها سخن بگوییم نه اینکه با پیامهای کلیشه ای روز مهندس را تبریک گفت.

🔵 دوست دارم که فرزندانم مهندس شوند تا ذهن آنها در برابر این تجلی زیبایی قرار گیرد. اینکه Von Mises و Tresca چطور به بیان مکانیزم خرابی مواد و مصالح تحت نیروها پرداختند و این چگونه باعث شد تا فضل الرحمن خان تئوریهای احداث برجهای صدوپنجاه طبقه را در برابر زلزله صورتبندی کند… دوست دارم فرزندانم این زیبائیها را بچشند. اما به رغم این زیباییها برای زندگی اقتصادی مهندسین نسل آینده سوالات جدی در ذهن دارم.
همچنین علاوه بر این دغدغه، امیدوارم که اگر روزی مهندس شوند، ذهن آنها «فقط» درگیرِ وادی مهندسی نباشد. ذهنِ مهندسیِ آنها همچون علی اکبر معین فر شود:
سیاست را بفهمد، دغدغه امر اجتماعی داشته باشد، قدرت دوست ساختن (Make friend) و دوست نگه داشتن (Keep friend) داشته باشد، شیفته هنر/ادبیات باشد و تا آخرین روزهای پیری و واپسین ساعات عمر، در  یک زیستِ اجتماعیِ پویا حضور داشته باشد.

روز مهندس مبارک.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
دیکتاتوری که مردم از دستش خسته شده بودند

🔗‍ دیکتاتور اجازه داده بود همه بدانند که می‌خواهد موضوع مهمی را به اطلاع آنها برساند.مردم رومانی موظف بودند همیشه با اشتیاق زیاد سخنان رهبر را بشنوند اما حالا مدتی بود که از دستش خسته شده بودند.سخنان رهبر رومانی معمولا طولانی و همواره حاوی خبرهای بد بود...چائوشسکو عاقبت بر صفحه تلویزیون ظاهر شد و پیروزمندانه اعلام کرد :« همه بدهی‌های خارجی کشور را پرداخت کرده‌ایم. امروز روز بزرگی برای استقلال ملی رومانیایی‌هاست.»

🔗برای لحظاتی مردم دچار این تصور شدند که رژیم از این پس قفسه‌های خالی فروشگاه‌ها را پر از مواد غذایی خواهد کرد چون تا حالا بخش عمده محصولات کشاورزی به اروپای غربی صادر شده بود تا با پول آن بدهی‌های خارجی کشور پرداخت شود.حالا رهبر رومانی می‌گفت بدهی‌ها پرداخت شده پس قاعدتا از حالا به بعد مواد غذایی تولید شده در کشور ،به جای صادر شدن به خارج باید در داخل کشور توزیع می‌شد.

🔗اما مردم اشتباه می‌کردند.رهبر رومانی در ادامه بیاناتش گفت:« صادرات محصولات غذایی همچنان ادامه خواهد یافت تا رومانی مستقل بماند.امروز رومانی مستقل‌ترین کشور دنیاست و این مایه افتخار همه ماست.»

🔗با توضیحات تکمیلی رهبر معلوم شد که سهمیه‌بندی سفت و سخت گوشت و تخم مرغ و شیر و آرد و شکر ادامه خواهد یافت.رهبر رومانی گفت حتی احتمال دارد که سهمیه‌بندی مواد غذایی و بنزین در ماه‌های آینده سفت و سخت‌تر هم بشود.این در حالی بود که مردم زمستان سختی را گذرانده بودند.بسیاری از پیرزنان و پیرمردان به دلیل کمبود سوخت ،از سرما در خانه‌هایشان مرده بودند.مردم حتی برای تهیه نان مجبور به ایستادن در صف‌های طولانی بودند.گوشت و میوه و لبنیات کمیاب بود ؛ آن هم در کشوری که حاصلخیزترین خاک اروپا را داشت.حالا رهبر رومانی بر صفحه تلویزیون آمده و گفته بود که مردم نباید توقع هیچ بهبودی را در وضع رفاهی‌شان داشته باشند.به قول یکی از روشنفکران رومانی"این زمان،فلاکت‌بار‌ترین اوقات مردم رومانی بود.مردم از بیانات رهبر فهمیدند که هیچ سودی از فداکاری‌هایی که طی سال‌های گذشته کرده بودند نصیبشان نخواهد شد.ما هم از چائوشسکو نفرت داشتیم هم از خودمان.ما از خودمان متنفر بودیم زیرا ما آنچه را که او با کشورمان کرده بود به عنوان واقعیتی محض پذیرفته بودیم؛ واقعیتی که نمی‌توان عوضش کرد."

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
♈️ خدمت اعلی حضرت( احمدشاه) عرض کردم تصمیم بر این شده است که لشکر قزاق ایران در آتیه که به دست افسران ایرانی داده شود و هیچ افسر خارجی در این تشکیلات نباشد. به همین دلیل مقامات نظامی بریتانیا در حال حاضر مشغول بررسی لیست افسران مناسب ایرانی هستند که همه‌شان را در رأس واحدها و مقامات مختلف نظامی قرار دهند. اما در ضمن از اعلی حضرت خواهش کردم به این نکته توجه داشته باشند که ما (انگلیسی‌ها) دیگر به هیچ وجه اجازه نخواهیم داد ریخت و پاش‌هایی از آن نوع که در زمان قدرت افسران روسی متداول بود در لشکر قزاق ایران صورت گیرد. در جریان این صحبت ها، همچنان که چشم به قیافه این جوان چاق و تپل در آن کت و شلوار خاکستری رنگ دوخته بودم که به نظر می‌رسید پس از شنیدن حرف‌های صریح و پوست کنده‌ی من دارد از شدت ناراحتی به خود می‌پیچد به مشیت الهی می‌اندیشیدم که موجودی چنین مفلوک و درمانده را در رأس مقامی چنين خطير - شاهنشاهی ایران - قرار داده است؟

♈️ اعلی‌حضرت دفعتا به نحوی کاملا غیرمترقب موضوع صحبت را عوض کرد و فرمود به علت نبودن نیروی مکفی ژاندارم وضع جاده های کشور فوق العاده خراب است؛ فقط راه‌هایی که تحت نظارت مقامات انگلیسی قرار دارد امن است و کاروان‌ها می‌توانند با فراغت خاطر از آن ها عبور نمایند.

♈️ در حال حاضر ایشان ( اعلی حضرت) با وضعی دشوار روبه رو شده‌اند و امیدوارند من (فرمانده نورپرفورث ) بتوانم مشکلی را که برایشان پیش آمده، حل کنم. خلاصه ی اشکال اعلی‌حضرت این بود: معظم‌له ظاهرا مبلغی پول در اختیار داشتند که می‌خواستند آن را به حساب بانکی خود در بمبئی منتقل سازند. اما تنها راه نیل به این منظور، به قراری که تحقیق کرده و مطلع شده بودند، این بود که موجودی نقدی خود را با استفاده از کامیون‌های ارتشی بریتانیا به بغداد بفرستند و ترتیبات بعدی را ( برای انتقال وجوه به بمبئی) از آن جا بدهند!

♈️ پس از ختم بیانات ملوکانه، مدتی متحیر مانده بودم که منظور اعلی حضرت چیست و در چنین مسئله‌ای چه خدمتی از دستم ساخته است، چون در مسئله‌ انتقال پول از ایران به خارجه، ایشان منطقا می‌بایست به بانک شاهی بریتانیا در تهران رجوع کنند نه به من فرمانده نورپرفورث...اما به تدریج پرده از روی اصل مطلب برداشته شد و نیت ملوکانه فاش گردید. معلوم شد اعلی‌حضرت مقدار کلانی پول نقره به صورت سکه‌های تومانی (که خیلی شبیه به سکه‌های - پنج فرانکی فرانسه است ) در اختیار دارند که قیمت کل آنها، در آن احد کلان، به مبلغی در حدود یک میلیون لیره‌ استرلینگ سر می‌زند. پس از شنیدن توضیحات اعلی حضرت کاملا دچار حیرت شده بودم، چون هیچ نمی‌توانستم تخمین بزنم که وزن کلی یک چنین مبلغ کلان دقیقا چقدر می‌شود. اما با یک حساب سرانگشتی می‌شد حدس زد که برای حمل مبلغی که اعلی‌حضرت می‌خواستند به صورت سکه های نقره به بغداد بفرستند، چندین کامیون بزرگ و تعدادی محافظ نظامی مورد نیاز خواهد بود. در این‌جا بود که ناگهان عظمت جرمی که اعلی‌حضرت می‌خواست ما را بدان آلوده کند برایم روشن شد:

♈️ در آن تاریخ ما در تمام کشورهای خاورمیانه و آسیا مرتبا در ستون‌های مطبوعاتی اعلام می‌کردیم که برای پرداخت هزینه نگهداری نیروهای مختلف نظامی‌مان در ایران، به پول رایج کشور (سکه نقره) نیازمندیم، چون ایرانی‌ها در آن تاریخ هنوز به مصرف اسکناس عادت نکرده بودند و پول کاغذی در ایران چاپ نمی‌شد. خبر این موضوع که ما خریدار سکه‌های نقره‌ ایرانی هستیم بلا تردید به هندوستان هم رسیده بود و همین امر باعث ایجاد بازار آزاد برای سکه در دهلی و بمبئی و کراچی شده بود. به این ترتیب، اعلی‌حضرت خیال داشت به کمک مقامات نظامی بریتانیا در ایران، و با استفاده از کامیون‌های ارتشی بریتانیا، سکه‌های کلان خود را به نقطه‌ای صادر کند (یعنی به بمبئی) که خودش می دانست قیمت بازار آزادش در آنجا به مراتب از نرخ رسمی تهران بیشتر است!

🔰خاطرات ژنرال آیرونساید(ژنرال انگلیسی و طراح اصلی کودتای ۱۲۹۹ در ایران) صفحه ۱۵۱ از متن انگلیسی
🔰 سالگرد درگذشت احمدشاه

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
🟠 ۴۰ سال تورم دو رقمی در ایران نه تنها اقتصاد را ورشکسته کرد، بلکه اخلاق و ایمان مردم را به یغما برد!

  محسن رنانی


🔸مغولان عصر جاهلیت، ساختمان‌ها را تخریب کردند و تن‌ها را به خاک و خون کشیدند، اما به‌تدریج که حاکم شدند و امنیت برقرار شد، دست از خشونت برداشتند و متمدن شدند. نخست مسلمان شدند و سپس زبان فارسی آموختند، آن‌گاه به ترویج فرهنگ و معماری و اقتصاد پرداختند، نخستین پول کاغذی را در ایران منتشر کردند و حتی خودشان به زبان فارسی شعر گفتند. در این آمدورفتِ مغولان، دین و اخلاق مردم دست نخورده ماند و حتی مایه‌ی انسجام و تقویت همبستگی جامعه‌ی ایران شد.

🔸مغولانِ مدرن اما کار دیگری می‌کنند؛ آنان ساختمان تخریب نمی‌کنند، حتی ساختمان و صنعت هم می‌سازند؛ اما آرام‌آرام، با ابزاری نَرم به نام تورم، نه تنها فقرا را که توان دفاع از خود ندارند، به فلاکت می‌کشانند، بلکه ارزش‌های انسانی و اخلاقی کل جامعه را نابود می کنند. آن‌گاه جامعه‌ای که اخلاق و ارزش‌های انسانی و ایمانی نداشته باشد و بخش بزرگی از آن هم فقیر و به حاشیه رانده شده باشد، در چرخه‌ای از تخریب نسل‌ها خودبه‌خود نابود خواهد شد...

🔸 تصورش را بکنید که هر روز که از خانه بیرون می‌آییم، ببینیم دیشب مغازه‌داران سنگ‌های ترازوهای خود را کمی تراشیده‌اند و سنگ‌ها سبک‌تر شده اند، این رفتار چه بلایی بر سر اخلاق و اقتصاد خواهد آورد؟ از زمان خلقت حضرت آدم تاکنون،‌ تنها دو کشور، یکی شیلی و دیگری جمهوری اسلامی، رکورددار طولانی ترین دوره‌ی (بیش از ۴۰ سال) تورم دورقمی تاریخ هستند. پینوشه را نهضت‌های مردمی به زیر نکشید، تورم‌های سنگین هر ساله و اقتصاد ورشکسته شیلی مجبورش کرد که تسلیم شود. در ایران اما چهار دهه تورم دو رقمی، فقط حکومت و اقتصاد را به ورطه‌ی ورشکستگی نینداخته است، بلکه تورم بالا و مستمر، به‌عنوان مهم‌ترین دستاورد ملموس حکومت دینی، اخلاق و ایمان مردم را نیز به یغما برده است

🔸سیاست‌های کلی برنامه‌ی هفتم توسعه کشور اخیرا ابلاغ شد. در این سیاست‌ها، هدف‌گذاری شده که طی ۵ سال نرخ تورم، تک رقمی و رشد اقتصادی به ۸ % برسد. از این پس جمهوری اسلامی با ساختار موجود هرگز نخواهد توانست به این هدف دست یابد. جمهوری اسلامی در بیست سال اخیر، روز‌به‌روز و به طور منظم «درجه انعطاف‌پذیری» و «درجه کنترل‌پذیری» سیستمی‌اش کاهش پیدا کرده است. این دو شاخص در هر سیستمی در بلندمدت و به طور مستمر کاهش پیدا کند، نشانه‌ی آن است که آن سیستم پیر شده و انرژی حیات‌بخش آن روز‌به‌روز با سرعت بیشتری کاهش خواهد یافت

🔸 شواهد زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد در بیست سال اخیر ساختار سیاسی موجود، روز‌به‌روز کنترل‌پذیری وانعطاف‌پذیری‌اش کاهش یافته است. آخرین‌اش همین برخورد با زلف زنان بود. ببینید سیستمی که غرق در بحران است، با چه سطح عقلانیتی یک‌باره تصمیم‌ می‌گیرد زلف زنان را با مشت آهنین مدیریت کند و این موضوع اصلا چه اولویتی دارد؟ این تازه‌ترین نمونه‌ی کاهش انعطاف‌پذیری سیستم است. اما در عین حال در همین مسئله‌ی ساده، می‌بینیم سطح کنترل‌پذیری آن هم چقدر پایین‌تر آمده است. یعنی با آن اُشتلُم‌های سنگین و بگیر‌ و ببندهای خشن شروع کردند ولی به دوهفته نکشید که متوجه شدند که نمی‌شود و نمی‌توانند مسئله را مدیریت کنند، بعد زمزمه کردند که برباد دادن زلف زنان «تخلف» است نه «جرم».  

🔸بدون تحولات ساختاری در نظام سیاسی و بدون بازسازی اعتبار جهانی از یک سو و اعتماد داخلی از سوی دیگر، امکان رکورد زدن در هیچ زمینه‌ای برای حکومت وجود ندارد. اگر هم در برخی زمینه‌های نظامی رکورد زده‌ایم، به خاطر تزریق بی‌حساب بودجه‌های محرمانه بوده است. همان بودجه‌هایی که حاصل فروش نفت بوده است و باید برای بهبود نظام آموزش و سلامت و تامین‌اجتماعی و ... به کار گرفته می‌شد. هزینه‌‌ی آن رکورد زدن‌ها، همین‌ بحران‌هایی است که امروز در حوزه های مختلف اقتصادی و اجتماعی گریبان ما را گرفته است.

🔸پیرمردی را در نظر بگیرید که از آغاز جوانی‌اش همیشه ادعا کرده است که می‌خواهد قله‌ی دماوند را فتح کند، در این مدت نیز ده‌ها بار تلاش کرده است اما فقط چند بار قله‌های کوچک پایین کوه را فتح کرده است. حالا اگر دوباره اعلام کند که در سال‌های آینده می‌خواهد قله‌ی دماوند را فتح کند، چه کسی باور می‌کند؟ چه چیزی در ساختار بدنی این پیرمرد عوض شده است؟ آیا جوان‌تر شده است؟ آیا مفاصلش قوی‌تر شده است؟ آیا عضلاتش ورزیده‌تر شده است؟ آیا کوه،‌ هموارتر یا کوتاه‌تر شده است؟ هیچ. تازه در سال‌های آینده، او پیرتر و ناتوان‌تر هم خواهد شد. پیش‌بینی امکان‌ناپذیری تحقق آرزوی این پیرمرد، قدرت تحلیلی سطح بالایی نیاز ندارد، عقل سلیم، کافی است

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
♻️جوکهای شوروی در دوره خفقان



🔹دائمی ترین ویژگی اقتصاد شوروی چیست؟
جواب: کمبود موقت


🔹نتایج انتخابات امروز چه خواهد بود؟
جواب: هیچ کس نمی داند ، دیروز یک نفر نتایج دقیق انتخابات را از دفتر کمیته مرکزی اتحادیه شوروی به سرقت برده است.


🔹وقتی نیکسون به مسکو آمد او و خروشچف دور کاخ کرملین دویدند و نیکسون اول شد ، رسانه های چه تیتری باید  بزنند؟
جواب: در مسابقات بین المللی رفیق خروشچف دوم شد و نیکسون مقام  یکنفر به آخر را کسب کرد.


🔹چرا تیم های گشت پلیس سه نفره می باشد؟
جواب: زیرا یکی باید خواندن و یکی نوشتن بلد باشد و سومی مراقب این دو روشنفکر باشد.


🔹اگر کمونیسم به سرزمین های اسکاندیناوی صادر میشد چه اتفاقی رخ میداد؟
جواب: برف از طریق کارت ها جیره بندی میشد و اول بین افسران کا گ ب و خانواده هایشان توزیع میشد


🔹آیا قانون اساسی شوروی و آمریکا هر دو تضمین کننده آزادی بیان هستند؟
جواب: بله قانون اساسی شوروی آزادی قبل از بیان را تضمین میکند


🔹چه چیزی مجاز و چه چیزی غیرمجاز و ممنوع است؟
جواب : در انگلستان، آنچه مجاز است، مجاز است، و آنچه ممنوع است، ممنوع است.
در آمریکا همه چیز مجاز است به جز آنچه ممنوع است.
در فرانسه همه چیز مجاز است، حتی آنچه ممنوع است
در اتحاد جماهیر شوروی همه چیز ممنوع است، حتی آنچه مجاز است.


🔹چرا کره از قفسه های فروشگاه ها ناپدید شد؟
جواب: همه چیز زیر آفتاب قانون اساسی شوروی ذوب شده است.


🔹پلیس خطاب به ماشین متوقف شده
اینجا نمی توانی ماشینت رو پارک کنی
راننده: چرا؟
پلیس: چون امروز قراره رئیس جمهور از اینجا عبور کند
راننده: خب مشکلی نیست ، من برای اطمینان به ماشینم قفل فرمان میزنم.


🔹شخصی به مغازه ای می رود تقاضای ماهی میکند
فروشنده : اینجا قصابی است و من گوشت ندارم ، مغازه ای که ماهی ندارد آن طرف خیابان است.


🔹شخصی از صف طولانی گوشت یخ زده بیرون آمد و گفت ای تف به لنین
میروم بری..م قبر این مردک که این بلا رو سر ما آورد.
بعد دقایقی اون شخص برگشت و ازش پرسیدند چه شد؟
گفت اون صف از اینجا هم شلوغتر بود.


🔹یک یهودی برای رفتن به آمریکا درخواست ویزا کرد.
او به عنوان مسافرت گفت برادری در آمریکا دارم که بیمار شده و به کمک نیاز دارد.
مقامات اداره گذرنامه : "پس چرا برادرت ترجیح نمی دهد اینجا بیاید؟
شخص یهودی :گفتم برادرم مریض است، دیگر بیمار روانی که نیست.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
🌀هشت علامتی که نشان می‌دهد شغل مناسبی انتخاب کرده‌اید.

◾️کاری انجام می‌دهید که برای‌تان ارزشمند و پرمزیت است.

اولین علامت نمایانگر این‌که شما حقیقتا از حرفه‌تان لذت می‌برید این است که این کار برای‌تان، ذاتا ارزشمند است. به‌عبارتی دیگر، پول، تنها انگیزه شما نیست. به‌تمام معنی از دیدن نتایج لذت می‌برید و معمولا وقت‌کشی نمی‌نمایید یا صرفا منتظر پرداخت حقوق نیستید. این، مشخصه کار خوب و مناسب است که برای‌تان ارزشمند باشد.

◾️ صبح‌ها با انگیزه از خواب بیدار می‌شوید.

وقتی صبح آلارم ساعت‌تان به‌صدا در می‌آید و شما دکمه چرت کوتاه را برای آخرین بار می‌زنید، چه افکاری به ذهن‌تان می‌آید؟ اگر برای رفتن و شروع کار، انگیزه دارید بدانید که شغل درستی را انتخاب کرده‌اید.

◾️از عصرهای جمعه هراس ندارید.

هرکسی می‌داند که احساسات عصرهای جمعه وقتی وحشتناک است که می‌دانید تعطیلات رو به اتمام است و شش روز کاری پیش‌رو دارید. اگر این نگرانی و هراس را عصرآخرین روز تعطیلات ندارید، پس به احتمال زیاد از شغل‌تان لذت می‌برید. برای‌تان روز کاری فرقی با روز تعطیل ندارد چون کاری را انجام می‌دهید که دوست دارید.

◾️ صرفا در حالت حفظ بقا نیستید.

خیلی از افراد به کار مانند یک مبارزه نگاه می‌کنند. آنها فقط سعی می‌کنند ادامه بقا بدهند. یکی از راه‌هایی که می‌توانید بفهمید کار درستی را انتخاب کرده‌اید این است که در این حالت نباشید. درعوض درحالت تاخت و تاز هستید. هر روز در کارتان جوری نمایان می‌شوید که انگار کاملا آماده‌اید. این یکی از علامت‌های یک کارمند راضی و علاقه‌مند است.

◾️نمی‌توانید دست از صحبت درباره کارتان برای دیگران بردارید.

آیا تابه‌حال شده که برای دوستان، خانواده و افراد کاملا غریبه درباره کارتان حرف بزنید؟ بیشتر اوقات شاید توجه چندانی به حرف‌های شما ندارند اما شما ادامه می‌دهید، تندوتند درمورد بزرگی و خوبی شرکت‌تان و این‌که چرا عاشق کارتان هستید صحبت می‌کنید. اگر چنین هستید، قطعا تصمیم درستی درمورد کارتان گرفته‌اید.

◾️ خیلی کم به ساعت‌تان نگاه می‌کنید.

وقتی صحبت از چک کردن مدام ساعت به میان می‌آید، کارمندان به دو نوع تقسیم می‌شوند. گروه اول مدام به ساعت نگاه می‌کنند و فکر می‌کنند” آیا عقربه دقیقه شمار دراین ساعات باقیمانده، اصلا حرکت می‌کند؟” گروه دوم پیوسته به ساعت نگاه می‌کنند و فکر می‌کنند” چطور یک‌دفعه ساعت چهار شد؟!” اگر شما به ندرت به ساعت نگاه می‌کنید و از این متعجبید که زمان چقدر زود می‌گذرد می‌توانید مطمئن باشید که عاشق کارتان هستید.

◾️واقعا از صرف وقت با همکاران‌تان لذت می‌برید.

وقتی واقعا آنهایی را که با شما کار می‌کنند دوست دارید، کارتان خیلی لذت‌بخش‌تر خواهد بود. اگر سریعا بعد از تعطیل شدن کار، به همکاران‌تان پیام ارسال می‌کنید یا درتعطیلات هم زمانی را با آنها سپری می‌نمایید پس یعنی از بودن با این گروه افراد، شاد و راضی هستید. همچنین معنایش این است که از هر روز رفتن به محل کارتان لذت می‌برید.

◾️ نمی‌توانید درک کنید که چگونه بعضی‌ها از کارشان متنفرند.

بر اساس بررسی Deloitte Shift Index Survey، هشتاد درصد از مردم، از کارشان نفرت دارند. یعنی چهار پنجم افراد، از حرفه‌ای که هر روز به آن مشغولند متنفرند و این آمار حتی افراد بی‌تفاوت نسبت به کارشان را هم دربر نمی‌گیرد. اگر شما نمی‌توانید درک کنید که افرادی هم وجود دارند که از کارشان منزجرند، پس بدانید که شغل درستی را انتخاب کرده‌اید.

اگر هر کدام از این نشانه‌های گفته شده را درخودتان پیدا کردید، بدانید که انتخاب شغلی درست و مناسبی داشته‌اید و می‌توانید خودتان را جزو خوش‌شانس‌ها بدانید و هرگز کارتان را دست‌کم نگیرید. هشتاد درصد از نیروی کار، آرزوی این را دارند که جای شما باشند!

👈اگر شما جزو آن 80 درصد هستید ،آیا تابحال به تغییر شغل فکر کرده‌اید؟

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
به مناسبت ۱۴ اسفند
*سالروز درگذشت دکتر مصدق*


دکتر مصدق متفاوت با دیگر نخست وزیران ایران بود.

نخست وزیر ما در مورد مردم سخت مأخوذ به حیا بود. نه چون ماکیاول بود که تمام اندرون سیاست را بر ملا کند و نه لاابالی که به اصول آن سرسپرد، *بلکه سیاست مداری بی نهایت شریف بود* که سعی وافری داشت از کسی بد نگوید، حتی از دشمنانش چه رسد به مردم که تنها برای آنها زندگی می کرد. روی این عقیده و ایمان بود که *«هر چه فحش شنیدم و یا در جرائد بی مسلک مزدورخواندم، پر کاهی بر من اثر ننمود. و هر وقت به یاد پندی می آمدم که از مادرم شنیدم و آن پند این بود که “وزن اشخاص در جامعه به قدر شدائدی است که آنها در راه مردم تحمل می کنند” برای مبارزه بیشتر حریص می شدم و خود را بهتر مجهز می کردم.»*

و

*«من این نهضت را تا زنده ام ادامه می دهم و از راه منحرف نخواهم شد.»*

*«...امروز مبارزه بزرگی را ملت ایران شروع کرده است که هیچ کس بابت آن غافل نیست، البته این گونه جنبش های اجتماعی باید در مقابل هر گونه محرومیت، ایستادگی و در برابر آن آماده باشند و هیچ مبارزه ای هر قدر کوچک و ناچیز باشد به آسانی به نتیجه نمی رسد. تا رنج نبریم گنج میسر نمی شود و در این راه، سعی ناکرده به جایی نتوان رسید.»*

این سخن چقدر با سخن مسئولین دیگر و برنامه های نخست وزیران دیگر فرق می کند که می خواستند با پول نفت مردم را اغفال کنند. یا اینکه با اشاره به فلان ثروت و معدن نوید جنت عدن و بهشت آینده روی زمین را به ارمغان آورند، و مملکت را چنان آباد کنندکه همه دنیا به به حسرت و حسادت بنشینند. مخبرالسلطنه، امینی، زاهدی، فروغی، سهیلی، میرزا حسن خان سپهسالار، هویدا، قبلی ها بعدی ها، همه در این جناح قرار دارند.

هیچ وقت مردم را به عمق مطلب واقف نکردند و از مردم کار سخت نخواستند و فعالیت اجتماعی- اقتصادی جدی از آنها مطالبه نکردند، بلکه در عمل و سربسته به مردم فهماندند که شما ساکت باشید ما با «پول نفت، تکنولوژی غرب و انتقال آن و کارشناس و متخصص غربی و کمک فنی آنها» به سر منزل مقصود می رسانیم و به تمدنی عظیم خواهیم رسید.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
📌حكم مضحك

✍️علی مجتهدزاده


♈️فرض كنيد كساني مي‌خواستند دستگاه قضايي ايران را با ساختن سريالي به سخره بگيرند و اعتبار آن را در چشم افكار عمومي خدشه‌دار كنند، به نظر من اگر اين گروه فرضي دادگاه شروين حاجي‌پور و خصوصا راي صادره براي وي را به تصوير مي‌كشيدند، اهداف‌شان محقق مي‌شد.

♈️حكم صادره براي اين هنرمند فارغ از اينكه به لحاظ انطباق با اصول و موازين حقوقي ايرادات فراواني دارد، از منظري ديگر وهن‌آلود و تمسخرآميز هم هست، آن‌هم نه براي فرد محكوم بلكه براي نظام قضايي و فرهنگي كشور. از نظر حقوقي محكوميت آقاي حاجي‌پور مستند به مواد 500 و 512 قانون مجازات اسلامي است كه هر دوي آنها محل ايراد هستند.

♈️ اينكه آقاي حاجي‌پور با خواندن ترانه «براي» چطور مرتكب جرايم موضوع اين دو ماده شده، اصلا روشن نيست. ماده 500 قانون مجازات اسلامي مي‌گويد: «هر كس عليه نظام جمهوري اسلامي ايران يا به نفع گروه‌ها و سازمان‌هاي مخالف نظام به هر نحو فعاليت تبليغي نمايد به حبس از سه ماه تا يك سال محكوم خواهد شد.» اينكه ترانه «براي» بي‌آنكه هيچ اشاره‌اي به نظام جمهوري اسلامي و اركان آن كند، مصداق اين ماده شناخته شده عجيب است.

♈️سر تا ته اين ترانه چيزي نيست جز تكرار يك‌سري حسرت‌هاي عمومي كه حتي برخي مراجع رسمي هم معترف به آن هستند.
مضافا اينكه بايد پرسيد اين ترانه در جهت منافع كدام گروه و سازمان مخالف بوده؟ اينكه بعدا گروه‌هايي از آن استفاده كرده باشند موضوعي است كه نمي‌توان آن را به عنوان جرم به سازنده ترانه منتسب كرد.

♈️ماده 512 قانون مجازات اسلامي هم گفته است: «هر كس مردم را به قصد بر هم زدن امنيت كشور به جنگ و كشتار با يكديگر اغوا يا تحريك كند صرف‌نظر از اينكه موجب قتل و غارت بشود يا نشود به يك تا پنج سال حبس محكوم مي‌گردد.» اينكه مرجع صادر‌كننده حكم از كجاي ترانه ياد شده فعل «اغوا و تحريك مردم به قتل يا غارت» را استخراج كرده، جاي سوال است. اما اشكال اصلي اين راي در بخش ديگر آن است. جايي كه مرجع قضايي او را به خواندن دو كتاب از آيت‌الله مطهري و جوادي‌آملي و همچنين توليد محصولات هنري درباره دستاوردهاي انقلاب و جنايات امريكا عليه بشريت محكوم كرده. آيا اگر كسي قصد داشت موارد مورد نظر را به سخره بگيرد و تبديل به مضحكه عام كند، بهتر از صدور چنين حكمي راهي مي‌يافت؟

♈️ همين كه فرزندان آيت‌الله مطهري و آيت‌الله جوادي آملي به اين حكم اعتراض كرده و آن را توهين‌آميز دانسته‌اند به اندازه كافي، تمسخرآميز بودن اين بخش حكم را روشن مي‌سازد. فارغ از مباني حقوقي، مرجع صدور حكم با چه استدلال عمومي چنين رايي را صادر كرده؟

♈️آيا گمان كرده محكوم با خواندن اين دو كتاب در صف حاميان آيت‌الله مطهري و آيت‌الله جوادي‌آملي وارد مي‌شود يا اينكه چنين كاري باعث ترغيب و تشويق ديگران براي خواندن اين آثار خواهد شد؟ اساسا اگر از نظر مرجع صادر‌كننده راي اين آثار داراي جايگاه متعالي هستند، استفاده از آنها به عنوان ابزار مجازات آيا خفيف كردن و تنزل دادن‌شان نيست؟

♈️درباره ساخت توليدات هنري براي دفاع از انقلاب اسلامي و عليه جنايات امريكا هم همين‌طور است. فرض كنيد شروين حاجي‌پور آثاري با بهترين كيفيت را در راستاي اجراي اين حكم ساخت. چه كسي محتواي آنها را باور مي‌كند؟ چقدر تاثير اجتماعي دارند؟ آيا همين‌ها تبديل به نمادي عليه محتواي خود نخواهند شد؟ اقشار معترض و بي‌باور به اين محتواها هيچ، آن قشرهايي كه كم و بيش معتقد به اين دست محتواها هستند درباره آثاري كه به زور حكم قضايي و در عين عدم رضايت سازنده، توليد شده، چه خواهند گفت؟ شخصا فكر مي‌كنم كه بخشي از همان‌ها هم نسبت به اين دست محتواها بي‌باور شوند.

♈️كليت حكم شروين حاجي‌پور از نبود بنيان حقوقي مستدل رنج مي‌برد اما بخش دوم حكم و محكوميت‌هاي مورد اشاره وي نشاني از سر سوزن استدلال منطقي هم ندارند و بيشتر شبيه يك انتقام‌گيري كور هستند تا يك حكم قضايي.
  جا دارد سطوح عالي دستگاه قضايي واكنش مناسب و درخوري بابت اين حكم موهن و مضحك نشان داده و حتي با مرجع صادركننده آن نيز در چارچوب قانون برخورد كنند.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
ما ناقص العقلیم! شما چطور؟

✍️مجتبی لشکربلوکی


♈️چند روز پیش داشتم روزنوشته های زینب در ژاپن رو می خوندم. نوشته ای از ایشان توجهم رو جلب کرد. زینب به همراه خانواده اش هم در ژاپن درس می خواند و هم کار می کند.
اما نوشته ایشان را اول با هم بخوانیم:

♈️دیروز استادمون چیز جالبی گفت برای شما هم حتماً جالبه. می گفت توی برخی کشورهای اروپایی برنامه مرخصی با حقوق برای زایمان برای آقایان وجود داره. مثلاً توی نروژ آقایون شش ماه مرخصی با حقوق برای زایمان همسرشون دارن. یکی از مطالعاتی که انجام شده، این بود که ببینند تأثیر این طرح روی علاقه به افزایش تعداد فرزندان چه میزان است؟

♈️تصور کنید مرد شش ماه کنار زن و بچه می خوره و می خوابه حقوقش هم سر وقت واریز میشه چی از این بهتر؟!
اومدن تو کشورهای مختلف اروپایی قبل و بعد از این شش ماه از مردها سوال کردن نظرشون چیه و آیا دلشون میخواد تعداد بچه هاشون بیشتر بشه یا نه؟

♈️نتایج غافلگیرکننده بود! همه‌شون اول خیلی خوشحال بودن و می گفتند ذوق زده‌ اند که بالاخره بعد از مدتها کار و نداشتن فرصت برای خانواده، میتوانند پیش زن و بچه‌شون باشند و باهم وقت بگذرونند و اصلا دلشون میخواهد هرسال بچه دار بشند که نصف سال بمونند خونه!!
اما بعد از شش ماه، همه مردها عصبی و پریشان و پکر، که ما اصلاً غلط کردیم زن گرفتیم که اصلاً بچه دار بشیم! ما رو چه به بچه:)) معلوم شد طوری  پدرشون درآمده و به خاطر بچه تو سر و کله هم زدن و دنیای واقعی آن قدر با خیالات و تصورات فانتزیشون فرق داشته که کلا از بدنیا اومدن همون یکی هم پشیمونن! این به کنار؛ نه تنها تمایل به فرزندآوری از طریق این طرح‌ها، حداقل در این افراد تحت تحقیق، اصلا افزایش پیدا نکرده، که حتی تمایل به طلاق و جدایی بعد از استفاده این طرح رو هم بیشتر کرده:))

♈️استادمون گفت خیلی طرح ها هست که روی کاغذ خیلی درخشان و عالی و موفقند اما واقعیت همیشه ما رو غافلگیر میکنه. الان هم ممکنه خیلی از شماها فکر کنید خونه و درآمد و امکانات میتواند باعث افزایش جمعیت بشه درصورتی که ممکنه اصلأ افراد با داشتن اونها دلشون نخواد بچه دار بشند.
حکومت فقط وظیفه داره با مدیریت، شرایط رو فراهم کنه، و اختیار انتخاب رو به خود مردم بسپره.
(رفرنس: زینب در ژاپن)


🔰تحلیل و تجویز راهبردی:

♈️ما دو گونه کشورداری یا حکمرانی (در سطح کشور) و مدیریت (در سطح سازمان و گروه) داریم:
حکمرانی مبتنی بر شواهد که چنین مختصاتی دارد:
حقیقت لزوما شفاف نیست.
هیچ کدام از ما عقل کل نیست.
سیاست ما، تصمیم ما، دستور ما مقدس نیست. بلکه می تواند در معرض خطا و اشتباه باشد
در طول زمان از چهار مرحله می گذریم: کاوش (بررسی، جستجو، مطالعه)، آزمایش (ایده مان را به صورت محدود تست می کنیم)، پایش (نتایج آزمایش را بررسی می کنیم) و اگر مثبت بود گسترش و البته باز هم پایش!

♈️در آن سوی طیف مدیریت یا حکمرانی دیگری داریم به نام حکمرانی مبتنی بر شهود و چنین مختصاتی دارد:
ما می‌دانیم راه درست چیست. نیازی به تحقیق، بررسی و مشورت نیست.
تصمیم ما درست است و برحق.
اجرا می‌کنیم، اگه نشد دوباره بیشتر تلاش می‌کنیم و با عددسازی و پوشاندن حقیقت سعی می کنیم که زمان بخریم (تکنیک فریب و خرید زمان). اگه نشد توجیه می‌کنیم! یا اشکال از تیم قبلی است و یا دشمنان نمی‌گذارند (تکنیک حواله به دیگری) یا به وعده آینده را می دهيم (تکنیک فرار به جلو). هر کاری می‌کنیم جز پذیرش اشتباه و شکست.

♈️و اینگونه است که سازمان ها و کشورهای شواهدمحور با تواضع، شکست را می پذیرند، خودشان را با قوانین هستی (سنت های الهی) تطبیق می دهند و به پیش می روند.
و سازمان ها و کشورهای شهود محور هم با اعتماد به سقف کاذب بدون توجه به واقعیت ها، اطلاعات و تحلیل به قهقرا می روند.
کشورداری شواهدمحور در برابر کشورداری شهودمحور! مساله این است!

♈️یکی از بهترین آموزه هایی که در طول دوران کار حرفه‌ای‌ام آموخته ام این است: یکی از مدیران ارشد کشور در جلسات هم اندیشی زمانی که می خواست طرحی را ارایه کند و از دیگران نظر بگیرد این را می گفت: این به عقل ناقص ما رسیده، به عقل ناقص شما چه می رسد! :)
هر چند بیانش طنزآمیز بود اما پشت این جمله حکمتی عمیق برای همه مدیران و حاکمان نهفته است.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این مرد رهبر و رئیس جمهور یک و نیم میلیارد انسان در هند است ‌.

🔰 من از خار سر دیوار دانستم
که ناکس، کس نمی‌گردد از این بالا نشینی

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
@excellentmanagers

و اینجا در اینستاگرام
📌Paktinat.Hamed
🔴پایانِ کارزارِ انتخاباتیِ نیکی هیلی، و شنیده‌شدنِ صدای پای ترامپ؛ و تاثیر آن بر سیاست و اقتصاد ایران در سال پیشِ رو 


اون روزی که نخست‌وزیر فقید ژاپن برای وساطت به تهران آمد، دلار ۱۲ هزارتومان و سکه ۴ میلیون تومان و پراید نیز ۴۰ میلیون تومان بود. اما چه شد که در موقعیت کنونی ایستاده‌ایم؟

زمانی که نئوکان‌ها بر سیاست ایالات متحده مستولی شدند و با خروج ترامپ از برجام، اقتصاد ایران به‌ناگهان دچار تکانه‌های بی‌بازگشت شد، ظاهراً جواد ظریف در دیداری که با جان کری در اروپا داشته، همتای آمریکایی از ظریف خواسته تا از مقامات سیاسی در تهران بخواهد، تا اطلاع ثانوی هرگونه مذاکره را با ریپابلیکن‌ها متوقف کرده، تا دولت ترامپ از این اعتبار محروم بماند تا موعد انتخابات و پیروزی دمکرات‌ها از راه برسد، آنگاه یحتمل بنابه پنداشت حسن روحانی، رییس جمهوریِ بعدیِ ایالات متحده (جوبایدن) با چند فرمان اجرایی تحریم‌ها را لغو می‌کرد و به برجام بازمی‌گشت! تا لبخند شعف به اردوگاه تهران بازگرد!! اما در همان هنگام پیش از انتخابات ریاست جمهوریِ گذشته آمریکا(سپتامبر ۲۰۲۰) به حاکمیت انذار دادم که دل به دولت بایدن خوش نکند و ملت را در حالت خوف و رجای نه‌جنگ و نه‌مذاکره نگاه ندارد و به مذاکره با دولت ترامپ بشتابد، چرا که هر روز که تحریم‌ها ادامه می‌یافت، کشتیِ اقتصاد ورشکسته ایران بیشتر در گِل فرو می‌نشست.

ترامپ در آن روزگار، هنوز چندان مغضوب مقامات تهران نبود، و دستش رو ماشه‌ی ترور سردار سلیمانی نرفته بود، انهدام پهپاد فوق پیشرفته خود بر فراز خلیج فارس را نادیده گرفته بود و نسبت به حملات ماهرانه ایران به تاسیسات نفتی آرامکو در عربستان بی‌مبالاتی نشان داده بود، و از همه مهمتر جان بولتون را که تو گویی بی‌تابانه می‌خواست ترامپ را به جنگ با ایران هُل دهد، برکنار کرده بود و حتا در بزنگاهی حاضر شده بود بر خلاف پروتکل‌های سیاسی، با ظریف در پاریس دیدار کند؛ جواد ظریفی که شوربختانه در حکم یک کبوتر نامه‌بَر بود و کارمند توییت‌زَنِ دستگاه بوروکراسی!

حاکمیت اما هیچ وقعی نمی‌نهاد و تصمیم گرفته بود تا ۳ سال آخر دوره ترامپ را بی‌علاقه به مذاکره پیش ببرد، نشان به آن نشانی که وقتی نخست‌وزیر فقید شینزو آبه، نامه آشتی‌جویانه ترامپ را در نشیمنگاهش چپاند، قیمت دلار در حدود ۱۱هزار تومان بود و هنوز فاجعه عمیق نشده بود. اما تو گویی لِویاتانِ جوینده‌ی منافع اقتصادی که نقابِ انقلابیگری به چهره زده بود خواسته خود را به نظام تصمیم‌گیری تحمیل کرد؛ چرا که پای هزاران میلیارد سود در میان بود و بدون اِعمال تحریم‌ها، فراچنگ آوردنِ چنان ثروت‌های نجومی ناممکن بود. حتا گفته می‌شود، بسیاری از تصمیم‌گیران و صاحبان سرمایه و نمایندگان مجلس از اواخر سال ۹۶، خود را برای وضعیت پسا تحریم آماده کرده بودند و با توجه به انباشت سرمایه، به خرید مِلک و دلار و طلا اقدام کرده، و کاملاً آماده گذار به شرایط جدید بودند. تندباد تحریم‌ها که شروع به وزیدن کرد، آن‌که زیرِ فشارِ این بلای هولناک له شد؛ ملت بینوایی بود که در تعیین دکترین و پازلِ پشت صحنه، هیچ نقشی نداشت اما نخستین و در تیررس‌ترین قربانی آن بود و البته دیواری هماره کوتاه داشت.

از هم‌اکنون باید به‌فکر اواخر سال ۲۰۲۴ میلادی بود. با توجه به کسریِ ۴۰درصدی بودجه و احتمال بازگشت جمهوریخواهان به قدرت و سیاست «مشت آهنین» در قبال ایران که در صحبت‌های کاندیداهای جمهوریخواه از نیکی هیلی تا دیگران دیده شد، که همچون طوفان‌های موسمی آمریکا تند و مهیب بودند و به نظر می‌آید باید شاهد بازتکرارِ داستان «تام و جری» در مناسبات ایران و آمریکا باشیم و بیان این پرسش که از زبان مردم کوچه و بازار شنیده خواهد شد که: پس این تحریم‌ها کِی تمام خواهد شد!

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
💡 توصیه های وارن بافت ، بزرگترین کارافرین دنیا


وارن بافت، طی یک مصاحبه جذابی که با کانال معروف CNBC داشت ،عقاید خود را درباره ثروت و لذت فاش کرد.
در زیر می توانید توصیه های دلنشین و نکاتی از زندگی او را بخوانید و کمی برای موفقیت و داشتن زندگی سعادتمند ترمزدستی زندگی خود را بکشید:

▪️ او اولین سهام خود را در ۱۱ سالگی خرید و هنوز هم عقیده دارد که خیلی دیر شروع کرده است.
▪️ دارایی ها در آن زمان بسیار ارزان بود ،پس فرزندان خود را به سرمایه گذاری تشویق کرد.
▪️ او اولین زمین کشاورزی خود را در ۱۴ سالگی خریداری کرد؛ آن هم با جمع کردن درآمدهای ناشی از فروش روزنامه.
▪️ هر کسی می تواند با پس انداز پول های خود به امکانات زیادی برسد. فرزندان خود را به شروع یک تجارت تشویق کنید.
▪️ او هنوز در خانه ۳ اتاق خوابه ای که ۵۰ سال پیش خریداری کرده بود زندگی می کند. او میگوید هرچه میخواهد در این خانه وجود دارد. نکته جالب این است که خانه او هیچ حصار و دیواری ندارد.
▪️ هیچ گاه بیش از آن چیزی که احتیاج دارید خرید نکنید.
▪️ او همواره اتومبیل خود را می راند و هیچ راننده و محافظی ندارد.
▪️ شما همان هستید که هستید نه آنچه که دارید.
▪️ او هیچ گاه با هواپیمای شخصی خود مسافرت نمی کند، درصورتی که او خود مالک بزرگ ترین شرکت تولیدکننده جت خصوصی است.
▪️ همواره به این فکر کنید که چگونه می توانید با اقتصادی اندیشیدن از زندگی لذت ببرید.
▪️ شرکت او به نام Berkshire Hathaway (برکشایر هاتوی) ۶۳ شرکت تابعه دارد. او همواره به مدیران خود ۲ قانون را یادآور می شود: «همواره مراقب پول سهامداران باشید»، «قانون اول را فراموش نکنید»
▪️ اهداف را تعیین کنید و مطمئن شوید که افراد شما روی آنها متمرکز هستند.
▪️ او هیچ گاه با جامعه شلوغ ارتباط برقرار نمی کرد. تنها تفریح او یک پاپ کورن و تماشای تلویزیون بود.
▪️ سعی نکنید که با اموال خود به دیگران فخر بفروشید ،تنها از چیزهایی که دارید خودتان لذت ببرید.
▪️ وارن بافت هیچ گاه یک موبایل یا حتی یک کامپیوتر نداشته است.
▪️ بیل گیتس ،ثروتمندترین مرد روی زمین ۵ سال پیش او را ملاقات کرد. او تصور می کرد که هیچ نقطه مشترکی از لحاظ عقیده ای با او ندارد ،بنابراین برای نیم ساعت برنامه ریزی کرده بود در صورتی که ملاقات آنها ۱۰ ساعت طول کشید و پس از آن از طرفداران وارن بافت شد!

🔴 توصیه او به افراد جوان:
🔸 شادترین مردم کسانی نیستند که لزوما بهترین چیزها را داشته باشند، بلکه افرادی هستند که قدر امکاناتی را که دارند می دانند.
🔸 از وام های بانکی دوری کنید و روی خودتان سرمایه گذاری کنید و همواره به یاد داشته باشید که: «پول انسان ها را خلق نمیکند ،بلکه انسان ها هستند که پول را خلق میکنند» ،«زندگی را به سادگی خودتان زندگی کنید».
🔸 بر اساس حرف های دیگران عمل نکنید، فقط به آنها گوش کنید ولی هر چه را که احساس خوبی به آن دارید ، انجام بدهید.
🔸 به دنبال پوشیدن یا داشتن برندها نباشید ،بلکه آنچه را که در آن احساس راحتی میکنید خریداری کنید.
🔸 پول خود را روی چیزهای غیرضروری خرج نکنید، بلکه روی چیزهایی سرمایه گذاری کنیدکه واقعا به آنها احتیاج دارید.
🔸 در نهایت اینکه این زندگی شماست ،پس چرا این فرصت را در اختیار دیگران قرار میدهید تا روی زندگی شما حاکم باشند؟
🔸 در خاتمه این نکته که: شادترین مردم کسانی نیستند که لزوما بهترین چیزها را داشته باشند، بلکه افرادی هستند که قدر امکاناتی را که دارند میدانند.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
"سی ویژگی سیاست مدار"


۱-اول تحصیلات خود را تکمیل کرده باشد و بعد کار اجرایی قبول کند و نه بالعکس.

۲- تا آنجا که مقدور باشد، از روی متن سخنرانی کند.

۳- کانون انرژی خود را در مدیریت در بخش های فکری، تولیدی و فن آوری کشور متمرکز کند.

۴- به طور دائمی، همه را متوجه "آینده" و "تحقق افق ها" نماید.

۵- عصبانیت او با محاسبه قبلی باشد.

۶- ظرفیت صبر و خویشتن داری تا سه سال برای پاسخ به مخالفان خود را داشته باشد.

۷- جلسات را در راس ثانیه آغاز کند.

۸- ارتباط خود را با تمامی اقشار جامعه به صورت مستمر و سازمان یافته حفظ کند.

۹- از کوچک ترین تا استراتژیک ترین اقدامات در روابط خارجی را صرفا برای افزایش قدرت کشور بداند.

۱۰- وقتی اشتباه کرد، عذرخواهی کند.

۱۱- همه را متوجه "کشور"، "مصالح کشور" و "قدرت کشور" کند.

۱۲- قبل از رسیدن به قدرت، حداقل به چهل کشور سفر کرده باشد.

۱۳- یک روز درمیان، دو ساعت ورزش کند.

۱۴- با دست خط خود، یادداشت های تقدیرآمیز برای افرادی که برای کشور زحمت می کشند ارسال، کند.

۱۵- به طور واقعی و با رفتارهای تقویت کننده، به "اصل مقدس رقابت" معتقد باشد.

۱۶- به یک زبان روز خارجی مسلط باشد.

۱۷- پدر و مادر اصیلی داشته باشد.

۱۸- برنامه ریزی و مدیریت او، با واقعیت ها و مقدورات سنخیت داشته باشد.

۱۹- حداقل دو کار مهم و دو چرخش بزرگ فکری که به نفع زندگی مردم باشد، از خود به جا گذارد.

۲۰- در بحبوحه جدی ترین مذاکرات، نخی که از دگمه پیراهن طرف مقابل آویزان است را گوشزد کند: به جزئیات توجه کند.

۲۱- زیرمجموعه او از هوش ذهنی، هوش عاطفی و هوش اجتماعی برخوردار باشد.

۲۲- در هر شرایطی و با هر کسی، مودب باشد.

۲۳- از اسلحه "سکوت" نهایت بهره برداری را کند.

۲۴- در سخنرانی و اقناع مخاطبان، تا می تواند از آمار و ارقام استفاده کند.

۲۵- توجه به زیبایی ها اعم از طبیعت، رنگ های شاد، لبخند، محبت، جزئی از زندگی روزانه او باشد.

۲۶- اخلاق و مدنیت او قبل از مواضع سیاسی اش نمود داشته باشد.

۲۷- قبل از آنکه به قدرت برسد، در حد معمول، خوب زندگی کرده باشد.

۲۸- حداقل ۲۰۰ بیوگرافی خوانده باشد.

۲۹- از یک نظام فکری منسجمی برخوردار باشد ولی با داده های جدید، آمادگی تعدیل و اصلاح فکر خود را پیدا کند.

۳۰- مسئولیت قدرت را بپذیرد و پاسخگویی به مردم را، جدی، حقوقی و مقدس بشمارد.

محمود سریع القلم

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
📌 مهاجرت خانم صادقی به عمان

✍️فرشته مزینانی



♈️سالها پیش سفری داشتیم به عمان. سفری زمینی از طریق امارات. دو سه روزی مهمان آقای سفیر بودیم در خانه اش در شهر مسقط. سفری تفریحی به شهری با ساختمانهایی کوتاه و سفید که خاطره خوشی برایمان به یادگار گذاشت.

♈️عمان کشور کوچکی است در حاشیه جنوبی دریای عمان. هم مرز با امارات و ایران. کشوری فوق العاده آرام و تمیز که حتی انداختن آب دهان در آن جریمه دارد! برای مردم ما که عراق عرب و شهرهای پر از زباله اش را دیده ایم، عمان و کشورهای حوزه خلیج فارس نمونه کشورهای عرب مسلمانی است که به اصل "النظافه من الایمان" پیامبرشان پایبندند. البته شاید دلیل آن وجود حکومتهایی است که علاوه بر اجرای شریعت اسلام، از تجربه کشورهای پیشرفته در اداره امور دنیویشان بهره کامل را برده اند.

♈️چیزی که در طبیعت گرم عمان برایم جالب بود، پرواز طوطیان سبز و زیبا بر روی درختان بلند بود، آرام و بی سر و‌صدا، همچون پرواز گنجشکان بر روی درختهای ایران، منتها شلوغ و پر سر و صدا! همچنین آرامش مردمش و مسجد زیبای سلطان قابوس و بزرگترین فرش زیبای دستباف ایرانی اش. محله های تفریحی و مالهای بزرگ و تمام امکانات یک شهر مدرن و البته اسلامی!

♈️عمان به خاطر یک تجربه تاریخی، رابطه بسیار خوبی با ایران دارد. در رژیم پهلوی وقتی شورشیان چپ ظفار برای عمان ایجاد مشکل کردند، سلطان قابوس از شاه ایران کمک خواست و شاه برای حفظ منافع ملی ایران در جلوگیری از تسلط چپهای مائوئیست بر شاهراه حیاتی صدور نفت (تنگه هرمز) و همچنین کمک به کشور دوست و همسایه اش عمان به آنجا نیرو فرستاد و باعث پیروزی دولت بر شورشیان شد. سلطان عمان برای حقشناسی از اقدام دوستانه ایران، از همان موقع و حتی بعد از رفتن پهلوی رفتار دوستانه اش با ایران را ادامه داد و نقش میانجیگرایانه اش را در منطقه و بخصوص در اختلافات ایران با همسایگان و بیگانگان، از عراق و امارات گرفته تا امریکا حفظ کرده است. عمان از کشورهایی است که با وجود سلطنتی بودن، سیاستی مردم محور داشته و با تمام کشورها رابطه ای دوستانه دارد.

♈️شیعیان در این کشور با مهمان نوازی مشفقانه عمانیان در امن و امان زندگی می کنند. به نظرم کشور عمان برای مهاجرت ایرانیان با توجه به نزدیکی مسیر و اشتراکات فرهنگی، یکی از بهترین کشورهاست.در سالهای اخیر و اشتیاق روزافزون ایرانیان به فرار از وطن، آغوش عمان هم برای پذیرش ایرانیان بیش از پیش گشوده شده و تاکنون صدها نفر از پزشکان و پرستاران و دیگر نخبگان و کارآفرینان به این کشور رفته اند.

♈️من به خانم صادقی مادر ۱۰ فرزند تبریک می گویم که عمان را برای زندگی انتخاب کرده اند. زمانی که ایشان در اطاعت از فرمان رهبر برای تکثیر نسل، این بار گران را به دوش کشیدند و انصافا کار سخت به دنیا آوردن و بزرگ کردن ۱۰ فرزند را به انجام رساندند، شاید فکرش را هم نمیکردند امروز ایران به نقطه ای برسد که حتی متدینین برای ماندن در آن نیاز به استخاره داشته باشند، چه برسد به تصمیم تربیت و نگهداری و آینده نگری برای فرزندانشان! شاید آن روز به وعده رسیدن به قله ها خوشبین بودند و حالا شاهد ایجاد دره هایی هستند که هر روز عمیق تر می شود. شاید!

♈️بله خانم صادقی! شما کار درستی کردید. ایران امروز دیگر برای برخی جای ماندن نیست. ایران وطن است پاره تن است اما شوربختانه باید گفت با ادامه این مسیر تنگ نظرانه حکمرانی، آینده ای ندارد. بهشت هم باشی ولی آینده ات مبهم باشد جهنم است.

♈️فکرش را بکنید! کودکان دلبند شما با چه امیدی درس بخوانند قد بکشند  به ثمر برسند برای چه؟ کدام آینده؟ کدام وطن؟ آیا اطمینان دارند حتی در صورت رفتن به صراط ترسیمی آقایان، در میانه راه با کمترین انحراف از این مسیر ولایتمدارانه و متعبدانه، انگ انحراف نخورند و از همه امتیازاتشان محروم نشوند؟ اصلا بهتر نیست فرزندان شما در محیطی آرام و دور از تنشهای هر روزه و فضای مسموم چندقطبی و جنگ قدرت تشنگان خدمت بزرگ شوند تا شخصیتی متعادل و سالم و امیدوار به آینده پیدا کنند؟ شما شانس این را داشتید مکان مهاجرتتان را از بین چند کشور انتخاب کنید، اما بسیاری از جوانان امروز و آینده حتی شانس این انتخاب را ندارند و در صورت عدم تغییر ریل حکمرانی در وطن، اجبارا مجبور به مهاجرتی می شوند که شاید از چاله در آمدن و به چاه افتادن باشد

شما از این بهشت رویاییتان رفتید تا در بهشت دیگران راحتتر زندگی کنید، اما بسیاری انتخاب می کنند بمانندو مزایایشان قطع شود از کار اخراج شوند در زیر بار سنگین زندگی له شوند به محبس بروند اما بمانند و دوباره وطن را پس بگیرند و از نو بسازند. ایران این روزها را زیاد دیده است. هرچند این بار از همیشه سختتر است!

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
🔴 چه کنیم که در یادها ماندگار شویم

✍️ رابرت گرین



👈 انسان‌ها به سه گروه تقسیم می‌شوند: گروه اول رویاپردازان و سخنگویان، که پروژه‌هایشان را با هیاهو، شور و شوقی وصف‌ناپذیر آغاز می‌کنند؛ اما این انفجار انرژی و شور و هیجان به سرعت فروکش می‌کند، زیرا در دنیای واقعی، برای پایان دادن به هر پروژه، تلاشی سخت و بی‌وقفه لازم است. این افراد موجوداتی احساساتی هستند که اغلب در لحظه‌ حال زندگی می‌کنند و به راحتی با ورود چیزهای جدید، علاقه‌ی خود را از دست می‌دهند. پروژه‌های ناتمام بسیاری در زندگی‌شان وجود دارد و حتی برخی از آنان به اندیشیدن و پروردن افکار پوچ‌شان عادت دارند.

گروه دوم افرادی هستند که هر کاری را انجام می‌دهند به نتیجه می‌رسانند، یا به این دلیل که آنها مجبورند یا به این خاطر که توانایی انجامش را دارند، اما هنگام رسیدن به خط پایان، انرژی و قدرتی کمتر از لحظه‌ شروع دارند و از آنجا که مجبور به اتمام راه هستند، اغلب شتابزده و بی‌برنامه پروژه را به انتها می‌رسانند و معمولا احساس نارضایتی می‌کنند. در واقع هر پروژه را بدون درک دقیق از چگونگی پایان آن شروع می‌کنند و هنگام پیشرفت و مواجهه با رخدادهای غیرقابل انتظار برنامه‌ای خاص ندارند.

و گروه سوم شامل افرادی می‌شود که قوانین اولیه قدرت و استراتژی را درک می‌کنند. پایان در هر زمینه‌ای مانند یک پروژه، یک مبارزه‌ی انتخاباتی یا یک گفتگو، اهمیت فوق العاده‌ای برای مردم دارد. این اتفاق در ذهن ثبت می‌شود. یک جنگ می‌تواند با هیاهوی بسیار شروع شود و پیروزی‌های بسیاری را به ارمغان بیاورد؛ اما اینکه چگونه به پایان می‌رسد، در یادها می‌ماند و کسی به شروع پرهیاهو اهمیتی نمی‌دهد و تنها شاید این هیاهو برای لحظه‌ای ذهنشان را درگیر کند.

افراد گروه سوم از اهمیت به پایان رساندن آگاه هستند. آنها با تفکر منطقی، طرحی روشن ارائه می‌کنند. آنها نه تنها برای پایان دادن به پروژه‌ خود در آینده برنامه ریزی می‌کنند، بلکه به تمام نتایج و عواقب اجرای آن برنامه هم می‌اندیشند. این افراد کسانی هستند که «هنر به پایان رساندن» را می‌دانند.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
📝📝خلاصه مقاله ‘چگونه حکومت مافیایی را می‌توان شکست داد؟’

✍️محمد طبیبیان


♈️در اکناف جهان حکومت ها را مردان قهاری بدست گرفته اند که تمام تلاششان بیرون کشیدن هرچه بیشتر ثروت از جوامعی است که بر آن حاکم شده اند.

♈️در روسیه، ونزوئلا، میانمار، آنگولا. نظام های انتخاباتی ضعیف منتج به سیستم های اَبَر فاسد شده اند. نیرو های آزادی خواه هم هنوز راهی برای مقابله با این نظام‌ها نیافته اند.

♈️شیوه‌های موفق راحت شدن از شر رژیم‌های جنایت پیشه بسیار مورد نیاز است اما به زحمت هم یافت می‌شود. یک مورد از این حکومت‌ها و چالش در مقابل آن در گواتمالا قابل تشخیص است و به نظر می‌رسد که نیروهای دموکراسی در حال پیروزی هستند.

♈️گواتمالا یک نمونه عالی از کشوری است که نویسنده ونزوئلایی، موسا نائیم، آن را ‘حکومت مافیایی’ می‌نامد. کشوری که بوسیله یک سندیکای جنایتکاری اداره می‌شود که هدفی جز پر کردن کیسه خود ندارد. مجموعه ای که مردم گواتمالا آنان را ‘اتحادیه فساد’ (pacto de corruptos) می‌خوانند.

♈️یک شبکه در هم تنیده از شرکت‌ها و سازمان‌ها که تمام امور را در انحصار خود گرفته اند، نه فقط امور حکومت بلکه دادگاه‌ها، تشکیلات انتخاباتی و دستگاه های نظارتی را نیز در اختیار دارند.

♈️مقاله ای که چند فراز از آن در بالا ترجمه شد شرح تاریخچه و مسیر ایجاد این سیستم در گواتمالا است و شرح چگونگی مقابله با آن توسط مردم در دهه اخیر.

♈️ گواتمالا تا دهه ۱۹۹۰ در‌گیر جنگ داخلی پر کشتاری بود چیزی در حد ۶۰۰ هزار نفر تلفات. عمدتا قتل بومیان توسط ارتش سفید پوستان اقلیت. پس از آن نظامیان به خودشان بخشش عمومی دادند و حکومت را در دست گرفته و شیوه غارت غیر نظامی را آغاز کردند. نه تنها صنایع و تجارت و بخش مالی و توزیع دارو و قاچاق را در دست گرفتند بلکه از هیچ فرقه و شیوه ای که چند دلار کاسبی کنند هم فرو گذار نکردند. این مقاله همچنین شرح مبسوطی از تلاش‌های نیروهای اجتماعی و مردمی در مقابله با این شرایط را ارائه می‌کند.

♈️مقاله نتیجه می‌گیرد که نیروهای دموکراتیک لازم است در طیف وسیعی که تشکیل می‌دهند بر اساس اصول فکری دقیقی متحد و هماهنگ شوند و از تفرقه پرهیز کنند تا بتوانند به تدریج توفیق کسب نمایند.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
عکس رضاشاه  با اولین گروه
محصلین اعزامی از ایران به اروپا

سخنرانی رضاشاه هنگام عزیمت
اولین سری از دانشجویان به فرنگ.
و توصیه ای هایی که به دانشجویان کرد:

به غرب بروید علم و صنعت آن ها
را بیاموزید متخصص شوید و به
کشور خود برگردید
و به کشورتان خدمت کنید.

درحالیکه چشمانش اشک آلود بود گفت :
همه منتظر بازگشت شمایند!
شاید آنوقت من نباشم،
اما وطن هست!

اما وقتی که برگشتند اکثرا یا توده ای
و کمونیست شده بودند یا وظیفه خود
در قبال خدمت به مملکت را به
فراموشی سپردند و یا مخالف سیاستهای
رضا شاه از آب درآمدند...!

در عکس مهدی بازرگان - یدالله سحابی
کریم سنجابی هم حضور دارند

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
@excellentmanagers

و اینجا در اینستاگرام
📌Paktinat.Hamed
«کلپتوکراسی» چیست؟


«کلپتوکراسی» نوعی از حکومت است که بر پایهٔ غارت اموال عمومی و تاراج منابع ملی بنا شده است.

این نوع حکومت بیشتر در کشورهای توسعه‌نیافتهٔ دارای رژیم‌های دیکتاتوری، سرزمین‌هایی که مردمش از سطح آگاهی اندکی برخوردارند و به حقوق خود واقف نیستند و از بلوغ سیاسی و فرهنگی فاصله دارند و همچنین اقتصاد آن‌ها دولتی است دیده می‌شود.
هم‌سنگ فارسی مناسب و رسا برای این مفهوم، «دزد سالاری» یا «یغما سالاری» است.

از مشکلات و آسیب‌های کلپتوکراسی یکی این است که در آن فساد از سطوح مدیریتی کلان به سطوح خُرد گسترش می‌یابد و در جامعه شایع می‌شود و هرکس که به منابعی دسترسی داشته باشد، بسته به میزان نفوذ، توان و جایگاه خود دست یغما و چپاول بدان می‌یازد، پدیده‌ای که خود-تباهی جوامع و سقوط اخلاقیات در آن را به دنبال خواهد داشت.

دیگر اینکه چون مبالغی که توسط سردمداران و صاحبان پست و قدرت به تاراج می‌رود همه از منابع عمومی است که بایستی خرج پیشرفت و توسعه می‌شده‌اند، بنابراین سطح و کیفیت زندگی و میزان برخورداری مردم به شدت رو به کاهش می‌نهد و رفاه و امنیت اجتماعی افول می‌کند.

علاوه‌بر این به علت دست داشتن صاحبان اصلی قدرت در فسادها، اجازهٔ شفافیت در اقتصاد داده نمی‌شود تا آنان به‌راحتی به سودجویی‌های خود بپردازند و نتیجه این است که اقتصاد در این کشورها انحصاری، مریض، فاسد، غیرشفاف و ناایمن است.

مشکل دیگر این است که به علت نبود سیستم بوروکراسی درست و مراجع بررسی‌کننده در این موارد و عدم وجود عدالت، اغلب کسانی که بر مشاغل دولتی می‌نشینند در هر جایگاهی که باشند بر گردهٔ مردم سوار شده و بر آنان ظلم می‌کنند و درعین حال وظایف خود را انجام نمی‌دهند.

برآیند همهٔ موارد یادشده این است که در این جوامع فساد، دزدی، رشوه‌خواری و رانت‌بازی رواج می‌یابد و نیز طبقه‌ای ناراضی به‌وجود می‌آید که همان عامهٔ مردمند.

این طبقه براین باورند که حقوقشان ضایع شده و عده‌ای در کشور حقشان را می‌خورند و به ایشان ظلم می‌کنند.

بنابراین، این گروه هم در هر جا که بتوانند دست به تلافی زده و با تخریب کردن، دزدی، درست کار نکردن، کوتاهی در انجام وظایف، کم‌فروشی و احتکار  خشم خود را فرومی‌نشانند و با این توجیه که «حق ماست، همه می‌خورند چرا ما نخوریم» خود و دیگران را قانع می‌کنند.

اینگونه است که اقتصاد یک کشور به سراشیب سقوط و تباهی می‌غلتد و دچار رکود می‌شود.

بدین‌ترتیب فساد اقتصادی و سیاسی در این جوامع تبدیل به فرهنگ غالب شده و جزئی جدانشدنی از زندگی روزمرهٔ مردم می‌شود و فرهنگ و اخلاقیات از آن رخت می‌بندد. بزرگ‌ترین مشکل در سایهٔ این قبیل نظام‌های حکومتی، اما «سقوط اخلاقیات و انسانیت» است.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
♦️ افشاگری یک پرونده مالی جدید از خانواده کاظم صدیقی

✍️یاشار سلطانی

🔻در پی انتشار گزارش «زمین‌خواری ۱۰۰۰ میلیاردی آیت الله صدیقی و پسران» اسناد جدیدی از خانواده امام جمعه موقت تهران و رئیس ستاد امر به معروف و نهی از منکر به دستم رسیده که نشان می‌دهد فعالیت‌های مرتبط با حوزه‌ی علمیه امام خمینی در ازگل به ریاست آقای صدیقی با حساب‌های شخصی ایشان و پسرشان ارتباط مستقیمی دارد.

🔻در گزارش «زمین‌خواری ۱۰۰۰ میلیاردی آیت الله صدیقی و پسران» با اسناد و مدارکی نشان دادم که ۴۲۰۰ متر از زمین‌های حوزه‌ی علمیه امام خمینی در ازگل به ارزش تقریبی ۱۰۰۰ میلیارد تومان به مالکیت شرکتی تازه تاسیس در آمده که توسط کاظم صدیقی، دو پسر و عروسش تاسیس شده است. صدیقی امروز ضمن تایید این مطلب ادعا کرده که از نحوه ثبت شرکت خصوصی و انتقال این زمین اظهار بی اطلاعی کرد.

🔻اکنون اسناد تازه نشان می‌دهد که درآمدهای حاصل از یکی از دارایی‌های ارزشمند حوزه‌ علمیه امام خمینی تهران به جای واریز به حساب این حوزه علمیه یا مرکز خدمات حوزه علمیه؛ به حساب موسسه‌ای واریز می‌شود که همه کاره‌ی آن «کاظم صدیقی» و پسرش «محمد مهدی صدیقی» است.

🔻سوژه‌ی این گزارش وضعیت مالکیت درآمدهای «هتل جهان» در مشهد است. هتلی است که سال ۱۳۹۳ از سوی خیرین به حوزه علمیه امام خمینی تهران در ازگل به مدیریت کاظم صدیقی واگذار شد تا از درآمدهای آن برای حوزه‌ی علمیه و هزینه‌های آموزشی و دینی این حوزه استفاده شود. اما بر اساس اسنادی که در اختیارم قرار گرفته درآمد این حوزه در سال جاری به حساب موسسه‌ای به مدیریت کاظم صدیقی واریز می‌شود.

🔻سه ماه پیش حوزه‌ی علمیه امام خمینی تهران طی قراردادی با بانک ملت، بهره‌برداری از هتل ۶۵ واحدی «جهان» را به مدت ۳ سال به این بانک واگذار شده و اجاره ماهیانه یک میلیارد تومانی برای این هتل سه ستاره واقع در خیابان امام رضا ۱۰ مشهد در نظر گرفته شده است.

🔻از آنجایی که تمام صد در صد سهام این هتل به مدرسه علمیه امام خمینی تهران انتقال یافته است طبیعتا هر گونه قرارداد هم باید با این مدرسه منعقد شده و درآمدهای حاصل از این محل هم به حساب حوزه‌ی علمیه امام خمینی تهران واریز شود.

🔻اما نکته‌ی عجیب در این میان واریز اجاره این هتل به حسابی غیر از حساب حوزه‌ی علمیه است.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
2025/07/09 08:19:26
Back to Top
HTML Embed Code: