پرویز کیمیاوی دربارۀ شکل غیرمعمول مونتاژ فیلمش میگوید: «این نوع مونتاژ در واقع با فکر تماشاگر بازیکردن است. درست مثل مونتاژ نقالی است. نقالی را در نظر بگیرید که در قهوهخانه حرف میزند، صحبت از رستم و سهراب میکند، ولی ضمن صحبت فریاد میزند که ’یک چای بیار‘، بعد ادامه میدهد راجع به جنگ رستم و سهراب و موقعی که این دو را روبهروی هم قرار میدهد میگوید تا اینجا را داشته باشید و بعد ماجرای سودابه را تعریف میکند که به نقل اولی ارتباط ندارد. ولی تماشاگر همانطورکه او میخواهد منتظر بقیۀ حرف میماند. [...] مونتاژ فیلم من را هم باید مقایسه کرد با نقالی درویش.» درویشِ «مغولها» گذشته را روی پردۀ نقالی میبیند و از ترکیب تصاویر روی پرده بهره میگیرد تا رویدادهای تاریخی را روایت کند. نقل او با ورود رسانۀ جدید تلویزیون همراه میشود و دیروز و امروز در تقابل با یکدیگر قرار میگیرند و افراد محلی ناگزیر میشوند یکی را برگزینند.
از مجموعهی «یک فیلم، یک جهان»، نشر خوب.
#فیلمها_و_احساسها #نشر_خوب #مغولها #پرویز_کیمیاوی #علیرضا_ارواحی #عارف_هوشمندنیا
کانال فیلمها و احساسها
از مجموعهی «یک فیلم، یک جهان»، نشر خوب.
#فیلمها_و_احساسها #نشر_خوب #مغولها #پرویز_کیمیاوی #علیرضا_ارواحی #عارف_هوشمندنیا
کانال فیلمها و احساسها
همواره شنیدهایم که گفتهاند سرآغاز فلسفه حیرت است. بد نیست به گفتهی مذکور بیفزاییم که معمولاً سرانجام آن یکی از این دو طریق است: یا به تسلطی متکی به نفس ختم میشود یا به سرگشتگی اندیشمندانه. البته تفکر فلسفی دربارهی سینما تفاوت جزئی اما جالبی در این دوگانه ایجاد میکند. در سینما نیز با حیرت سروکار داریم ـ حیرت دربارهی ماهیت و نحوهی عملکردش، دلایل جذابیت و خیرهکنندگی و تأثیرگذاریاش. ولی فیلسوفان سینما درست مانند متفکران قبلی فلسفهی هنر ـ مثلاً دلواپسی افلاطون دربارهی کارکرد شعر در «دولتشهر» ـ سینما را به ابزار یا موضوعی برای تأملات نظری فرومیکاهند و فاقد هر گونه امتیاز ویژه میدانند. با این حال، راه دیگری پیش پای فلسفه باز است. فلسفه میتواند همراه با سینما قدم در راه تأملی اندیشمندانه بگذارد و تجربهی سینما را به زبانی دیگر ترجمه کند و چهبسا خود نیز در این راه دگرگون شود.
از «زبان و سبک نقد فیلم»، گردآورندگان: الکس کلِیتن و اندرو کلِوَن، سرپرست مترجمان: بابک کریمی و سعیده طاهری، نشر خوانه.
#فیلمها_و_احساسها #نشر_خوانه #بابک_کریمی #سعیده_طاهری #قاسم_مومنی
کانال فیلمها و احساسها
از «زبان و سبک نقد فیلم»، گردآورندگان: الکس کلِیتن و اندرو کلِوَن، سرپرست مترجمان: بابک کریمی و سعیده طاهری، نشر خوانه.
#فیلمها_و_احساسها #نشر_خوانه #بابک_کریمی #سعیده_طاهری #قاسم_مومنی
کانال فیلمها و احساسها
کاوِل مینویسد: «هر هنری، هر اقدام ارزشمند انسانیای، شاعرانگی مخصوص به خودش را دارد. روش اجراست که [از میان بیشمار] فرصتهای بالقوهی اقدامی خاص، یک حالت را امکانپذیر میکند و آن را به صورتی که هست برای مخاطب میسازد.» در نظر کاوِل، فیلم نیز درمقام یکی از این اقدامات ارزشمند انسانی زمانی به شاعرانگی خود میرسد که بتواند به درک آنچه او «شاعرانگی امر معمول» مینامد دست پیدا کند ـ درک اینکه «هر حرکت و سکون، و به طور خاص، هر حالت و ژست انسانی، حتی اگر گذرا باشد، شاعرانگی ویژهی خود را دارد؛ که میشود آن را فصاحت نیز تعبیر کرد». شاعرانگی فیلم در پیشگاه ماست تا آن را فرابگیریم.
از «زبان و سبک نقد فیلم»، گردآورندگان: الکس کلِیتن و اندرو کلِوَن، سرپرست مترجمان: بابک کریمی و سعیده طاهری، از مجموعهی «آگراندیسمان»، نشر خوانه.
#فیلمها_و_احساسها #آگراندیسمان #نشر_خوانه #بابک_کریمی #سعیده_طاهری #ویلیام_راتمن #مسعود_ناسوتی
کانال فیلمها و احساسها
از «زبان و سبک نقد فیلم»، گردآورندگان: الکس کلِیتن و اندرو کلِوَن، سرپرست مترجمان: بابک کریمی و سعیده طاهری، از مجموعهی «آگراندیسمان»، نشر خوانه.
#فیلمها_و_احساسها #آگراندیسمان #نشر_خوانه #بابک_کریمی #سعیده_طاهری #ویلیام_راتمن #مسعود_ناسوتی
کانال فیلمها و احساسها
سرگی میخایلوویچ آیزنشتاین را غالباً به عنوان نظریهپرداز تدوین فیلم یا مونتاژ میشناسند. مونتاژ بیشک محور اندیشهی سینمایی آیزنشتاین و همچنین کارنامهی عملی او در سینماست، اما ژاک اومون در ابتدای کتابش، آیزنشتاین مونتاژی، عقیده دارد که «"مفهوم مونتاژ" در سرتاسر دوران کاری او هیچگاه به قامت یک نظریهی واحد درنیامد؛ دستکم نه در فرم ثابت، محدود و منطقبنیادی که ویژگی مفهومی راستین است». اصل مونتاژ، در تجلیات بیشمار و امکانات و کاربردهای نامحدودش، بر زندگینامهی فکری و فیلمشناسی آیزنشتاین سایه افکنده.
از «تفکر در تاریکی: نظریهی فیلم و نظریهپردازانش»، گردآورندگان: موری پامِرَنس و آر. بارتن پالمر، سرپرست مترجمان: بابک کریمی در مجموعهی «نظریه و فرهنگ فیلم»، نشر بان.
#فیلمها_و_احساسها #نظریه_و_فرهنگ_فیلم #نشر_بان #موری_پامرنس #آر_بارتن_پالمر #بابک_کریمی #تفکر_در_تاریکی #نظریه_فیلم_و_نظریه_پردازانش #متیو_سالومون #بصیر_علاقه_بند
کانال فیلمها و احساسها
از «تفکر در تاریکی: نظریهی فیلم و نظریهپردازانش»، گردآورندگان: موری پامِرَنس و آر. بارتن پالمر، سرپرست مترجمان: بابک کریمی در مجموعهی «نظریه و فرهنگ فیلم»، نشر بان.
#فیلمها_و_احساسها #نظریه_و_فرهنگ_فیلم #نشر_بان #موری_پامرنس #آر_بارتن_پالمر #بابک_کریمی #تفکر_در_تاریکی #نظریه_فیلم_و_نظریه_پردازانش #متیو_سالومون #بصیر_علاقه_بند
کانال فیلمها و احساسها
ملاحظات آرنهایم در مورد امکانات زیباشناختی چشمانداز دوربین و کاهش عمق حرکت سینمایی اساسیترین عناصر رویکرد او را در سرتاسر مجموعهی نوشتههایش دربارهی فیلم به نام «فیلم در مقام هنر» (که اولینبار در سال ۱۹۵۷ به زبان انگلیسی منتشر شده) شکل دادهاند. آرنهایم، منتقد فیلم چیرهدستِ دوران وایمار که در مکتب روانشناسی گشتالت تعلیم دیده بود، نظریهای سینمایی به رشتهی تحریر درآورد که به افشای رابطهی دیالکتیکی اجسام و فرم، چیزی که نامش را «نظریهی مادی» گذاشت، اختصاص داشت. پتانسیل زیباشناختی فیلم در نظر آرنهایم از طریق همبستگی تکنولوژی دوربین با بازنماییِ ـ در تقابل با رونوشتِ ـ بیانگرانهی جهان عینی قابل فهم میشود.
از «تفکر در تاریکی: نظریهی فیلم و نظریهپردازانش»، گردآورندگان: موری پامِرَنس و آر. بارتن پالمر، سرپرست مترجمان: بابک کریمی در مجموعهی «نظریه و فرهنگ فیلم»، نشر بان.
#فیلمها_و_احساسها #نظریه_و_فرهنگ_فیلم #نشر_بان #موری_پامرنس #آر_بارتن_پالمر #بابک_کریمی #تفکر_در_تاریکی #نظریه_فیلم_و_نظریه_پردازانش #ناتان_هولمز #ایمان_رهبر
کانال فیلمها و احساسها
از «تفکر در تاریکی: نظریهی فیلم و نظریهپردازانش»، گردآورندگان: موری پامِرَنس و آر. بارتن پالمر، سرپرست مترجمان: بابک کریمی در مجموعهی «نظریه و فرهنگ فیلم»، نشر بان.
#فیلمها_و_احساسها #نظریه_و_فرهنگ_فیلم #نشر_بان #موری_پامرنس #آر_بارتن_پالمر #بابک_کریمی #تفکر_در_تاریکی #نظریه_فیلم_و_نظریه_پردازانش #ناتان_هولمز #ایمان_رهبر
کانال فیلمها و احساسها
کتاب «دردسر جنسیتِ» جودیت باتلر با انتشارش در سال ۱۹۹۰ به تغییر مسیر نظریهی فمینیسم کمک کرد و سریعاً به یکی از متون اساسی نظریهی کوئیر بدل شد. «دردسر جنسیت» زمانی منتشر شد که سینمای نوی کوئیر در حال شکلگرفتن بود و فعالیت در حوزهی بیماری ایدز در بطن سیاستهای همخواهانه قرار داشت. نظریههای فمینیستیِ جنسیت و بدن، پیش از انتشار کتاب، بر پایهی پیوند پایداری میان جنس و بدن مادی ـ که یعنی اندام تناسلیْ جنس فرد را مشخص میکند ـ و میان جنس و جنسیت ـ که یعنی زنها ویژگیهای زنانه دارند و مردها ویژگیهای مردانه ـ بنا شده بود. پژوهشگران فمینیست به جای آنکه این دستهبندیها را به چالش بکشند، به فهم چگونگی تجربهی زنانگی و زنبودن و بازنماییشان درون نظام پدرسالار گرایش داشتند.
از «تفکر در تاریکی: نظریهی فیلم و نظریهپردازانش»، گردآورندگان: موری پامِرَنس و آر. بارتن پالمر، سرپرست مترجمان: بابک کریمی در مجموعهی «نظریه و فرهنگ فیلم»، نشر بان.
#فیلمها_و_احساسها #کریستن_هج #شایان_کریمی #نظریه_فیلم_و_نظریه_پردازانش #تفکر_در_تاریکی #نشر_بان #موری_پامرنس #آر_بارتن_پالمر
#بابک_کریمی
کانال فیلمها و احساسها
از «تفکر در تاریکی: نظریهی فیلم و نظریهپردازانش»، گردآورندگان: موری پامِرَنس و آر. بارتن پالمر، سرپرست مترجمان: بابک کریمی در مجموعهی «نظریه و فرهنگ فیلم»، نشر بان.
#فیلمها_و_احساسها #کریستن_هج #شایان_کریمی #نظریه_فیلم_و_نظریه_پردازانش #تفکر_در_تاریکی #نشر_بان #موری_پامرنس #آر_بارتن_پالمر
#بابک_کریمی
کانال فیلمها و احساسها
«تلما و لوییز» برای نسلی از زنان (و مردان) که مخاطبان اصلی آن در دهۀ ۱۹۹۰ بودند فیلمی محبوب و تأثیرگذار و حتی برای برخی از آنها فیلمی سرنوشتساز باقی میمانَد. باید حواسمان باشد اندکاند فیلمهایی که چنین تجربۀ دگرگونکنندهای برای بینندگان رقم میزنند. این امر را میتوان تا حدی بدین دلیل دانست که «تلما و لوییز» کاملاً فراتر از زمانۀ خود باب بحث دربارۀ روابط مبتنی بر قدرت جنسیتی و بازنمایی را گشود. قدرت فیلم در پدیدآوردن شیوههای جدید تفکر و زندگی برای بسیاری از بینندگانش تا حد زیادی از برابریطلبیِ آن نشئت میگیرد ـ نه فقط با بهتصویرکشیدن مضیقههای قانون برای زنان بلکه با بازنماییاش از شوروشعفِ گریختن از آن. شاید تأثیر متحولکنندۀ این فیلم بهویژه در زنانی مشهود باشد که آن را در اوایل دهۀ ۱۹۹۰ تماشا کردند، چرا که از جانب آنها با لحنی جدید از توانمندسازی زنان، دوستیهاشان، ارتباطشان با قانون، و برابریطلبی بر اساس معیارهای جنسیتی سخن گفت.
از مجموعۀ «یک فیلم، یک جهان»، نشر خوب.
#فیلمها_و_احساسها #یک_فیلم_یک_جهان #نشر_خوب #تلما_و_لوییز #ماریتا_استرکن #حسین_جوادی
کانال فیلمها و احساسها
از مجموعۀ «یک فیلم، یک جهان»، نشر خوب.
#فیلمها_و_احساسها #یک_فیلم_یک_جهان #نشر_خوب #تلما_و_لوییز #ماریتا_استرکن #حسین_جوادی
کانال فیلمها و احساسها
شهر و مردمان آن غایبان بزرگ فیلم حاتمیاند. در وهلۀ اول، این نکته به ذهن متبادر میشود که شاید امکانات و زیرساختی برای بازسازی شهر قاجاری یا پهلوی وجود نداشته است. اما حاتمی در سال ۱۳۶۱ و در زمان ساخت «حاجی واشنگتن»، چه در نماهایی خارج از کشور و چه در نماهایی از داخل کشور، شهر را به نمایش میگذارد. حتی در «کمالالملک» نیز در صحنۀ ترور مظفرالدین شاه و حضور در موزۀ لوور لحظاتی از زندگی در شهر را نشان میدهد. اما آیا الزامی برای نشاندادن یک شهر در سینما وجود دارد؟ قطعاً پاسخ به این پرسش منفی است. کارگردان هرگز موظف به چنین انتخابی نیست، حتی اگر شهر وجه دراماتیک برجستهای در یک فیلم داشته باشد، کارگردان با انواع تمهیدات سینمایی و تولیدی میتواند از بهتصویرکشیدن آن عبور کند و به عنوان نمونه لانگ شات شهر را به نمای نزدیک یک خانۀ شهری و مناسبات آن محدود کند.
از مجموعهی «یک فیلم، یکجهان»، نشر خوب.
#فیلمها_و_احساسها #نشر_خوب #کمال_الملک #علی_حاتمی #پژمان_نظرزاده_آبکنار
کانال فیلمها و احساسها
از مجموعهی «یک فیلم، یکجهان»، نشر خوب.
#فیلمها_و_احساسها #نشر_خوب #کمال_الملک #علی_حاتمی #پژمان_نظرزاده_آبکنار
کانال فیلمها و احساسها
در مقابل، نيويورکِ «سرپيكو» قطعاً محكوم به فناست و سازوكارٍ بوروكراتيكش اصلاح ناپذير. لينزى كميسيون نَپ را براى بررسى افشاگریهاى سرپيكو راه اندازى كرد، چون سرپيكو به «نيويورك تايمز» رفته بود: كار شهردار فاش شده و ديگر چارهاى باقى نمانده بود. منطقى به نظر نمى رسد كه كميسيون نَپ بتواند نيويورك را از دست خودش نجات بدهد. عكسِ اين قضيه هم در مورد «بعدازظهر سگی» صدق مىكند: فيلم شهرى را نشان مىدهد كه در آن همه چیز به هم ريخته و برخى از آدمها رفتارٍ بىرحمانهاى دارند، قانون نيز نيرويى مملو از خشونت و قلدرى است، اما آدمها هنوز براى همديگر اهميت قائلاند يا دستكم سخت در تلاشاند از يكدیگر غافل نباشند.
از «وقتی فیلمها اهمیت داشتند؛ بازبینی هالیوود نو»، گردآورندگان: جاناتان کرشنر و جان لوئیس، سرپرست مترجمان: بابک کریمی، مجموعهی «آگراندیسمان»، نشر خوانه.
#فیلمها_و_احساسها #آگراندیسمان #نشر_خوانه #بابک_کریمی #جاناتان_کرشنر #جان_لوئیس #هدر_هندرشات #ال_پاچینو #مهدی_جمشیدی #وقتی_فیلمها_اهمیت_داشتند #بازبینی_هالیوود_نو
کانال فیلمها و احساسها
از «وقتی فیلمها اهمیت داشتند؛ بازبینی هالیوود نو»، گردآورندگان: جاناتان کرشنر و جان لوئیس، سرپرست مترجمان: بابک کریمی، مجموعهی «آگراندیسمان»، نشر خوانه.
#فیلمها_و_احساسها #آگراندیسمان #نشر_خوانه #بابک_کریمی #جاناتان_کرشنر #جان_لوئیس #هدر_هندرشات #ال_پاچینو #مهدی_جمشیدی #وقتی_فیلمها_اهمیت_داشتند #بازبینی_هالیوود_نو
کانال فیلمها و احساسها
لحظهای کلیدی در سکانس مسابقهی اسبدوانی در «بدنامِ» آلفرد هیچکاک وجود دارد: جایی که نمای بستهای از آلیشیا، با بازی اینگرید برگمان، را نظارهگریم. ممکن نیست واژگانی در توصیف این صحنه بیابم تا خوانندگان را قادر کنم چهرهی برگمان در «نگاهِ ذهن»شان احضار شود؛ بهخصوص آنهایی که لذت تماشای تصویر اینگرید برگمان را روی پردهی سینما نچشیدهاند (و لابد از سیارات دیگر آمدهاند). در اینجا توصیف جزئیات آناتومی صورت بازیگر راهگشا نیست، چرا که به عقیدهی من آنچه در چهرهی برگمان میدرخشد کیفیتی «باطنی» دارد؛ کیفیتی باطنی که با بیانِ حالتی ویژه به جهان فیلم گره خورده و به افکار و احساسات همین لحظهی آلیشیا رنگ میپاشد.
از «زبان و سبک نقد فیلم»، گردآورندگان: الکس کلِیتن و اندرو کلِوَن، سرپرست مترجمان: بابک کریمی و سعیده طاهری، از مجموعهی «آگراندیسمان»، نشر خوانه.
#فیلمها_و_احساسها #آگراندیسمان #نشر_خوانه #بابک_کریمی #سعیده_طاهری #ویلیام_راتمن #مسعود_ناسوتی
کانال فیلمها و احساسها
از «زبان و سبک نقد فیلم»، گردآورندگان: الکس کلِیتن و اندرو کلِوَن، سرپرست مترجمان: بابک کریمی و سعیده طاهری، از مجموعهی «آگراندیسمان»، نشر خوانه.
#فیلمها_و_احساسها #آگراندیسمان #نشر_خوانه #بابک_کریمی #سعیده_طاهری #ویلیام_راتمن #مسعود_ناسوتی
کانال فیلمها و احساسها
واکنش فقط به معنای عکسالعمل آنی نیست؛ واکنشهای ما در برابر فیلمهای خوب تا مدتها پس از تماشای آنها آشکار نمیشوند. بدین ترتیب، شاید نقد بتواند ارتباطی میان خودِ حال و خودِ گذشتهی منتقد و همچنین منتقد و اثر برقرار کند. به هر تقدیر، ماهیتِ همواره در حال تکامل واکنش به فیلم مستلزم ارتباط دوباره با آن بر اساس چارچوب خودش، در شکل ایدهآلش، با معیارها و ملاکهای آن (آنگونه که منتقد استنباط میکند) شکل میگیرد و قوام مییابد. زمانی که واژگان بیقاعدهی تحلیل فرمال ما را از این امکان دور و جدا میکنند، زبان نقد فیلم شرایط این پیوند را از نو مهیا میکند.
از «زبان و سبک نقد فیلم»، گردآورندگان: الکس کلِیتن و اندرو کلِوَن، سرپرست مترجمان: بابک کریمی و سعیده طاهری، از مجموعهی «آگراندیسمان»، نشر خوانه.
#فیلمها_و_احساسها #آگراندیسمان #نشر_خوانه #بابک_کریمی #سعیده_طاهری #الکس_کلیتن
کانال فیلمها و احساسها
از «زبان و سبک نقد فیلم»، گردآورندگان: الکس کلِیتن و اندرو کلِوَن، سرپرست مترجمان: بابک کریمی و سعیده طاهری، از مجموعهی «آگراندیسمان»، نشر خوانه.
#فیلمها_و_احساسها #آگراندیسمان #نشر_خوانه #بابک_کریمی #سعیده_طاهری #الکس_کلیتن
کانال فیلمها و احساسها
زمانی که متخصصی کارکشته در حوزهی تفسیر فیلم (نویسنده یا مدرس) در موقعیت ارزیابی و تصحیح کار مکتوب فردی مبتدی (همچون دانشجوی لیسانس) قرار میگیرد، عموماً اشتباهی رایج پدیدار میشود که فوراً خط میخورد: توصیف ادبی وقایع فیلم در زمان گذشته. «رابرت میچام دستهکلیدش را برداشت و شروع به رانندگی کرد.» حتی تصور خواندن کامل متنی که چنین وضعیتی دارد قابل تحمل نیست. از این رو، با حالتی مؤدبانه یا بهتندی به فرد نوآموز متذکر میشویم که فیلمها باید همواره در زمان حال توصیف شوند. به قطع و یقین، این نه فقط طبیعیترین بلکه روش صحیح برای نوشتن دربارهی سینماست.اما بهراستی چرا چنین میپنداریم؟ این واکنشی یکسر طبیعی نیست، چرا که ـ از قرار معلوم ـ افراد غالباً مرتکب اشتباه میشوند تا تحت تعلیم قرار بگیرند و آموزش ببینند به شکل دیگری عمل کنند.
از «زبان و سبک نقد فیلم»، گردآورندگان: الکس کلِیتن و اندرو کلِوَن، سرپرست مترجمان: بابک کریمی و سعیده طاهری، از مجموعهی «آگراندیسمان»، نشر خوانه.
#فیلمها_و_احساسها #آگراندیسمان #نشر_خوانه #بابک_کریمی #سعیده_طاهری #ادرین_مارتین #محمودرضا_جاویدآرا
کانال فیلمها و احساسها
از «زبان و سبک نقد فیلم»، گردآورندگان: الکس کلِیتن و اندرو کلِوَن، سرپرست مترجمان: بابک کریمی و سعیده طاهری، از مجموعهی «آگراندیسمان»، نشر خوانه.
#فیلمها_و_احساسها #آگراندیسمان #نشر_خوانه #بابک_کریمی #سعیده_طاهری #ادرین_مارتین #محمودرضا_جاویدآرا
کانال فیلمها و احساسها
چگونه میتوان از فیلمی نقلقول کرد؟ جستاری دربارهی رمان یا شعر میتواند، با نسخهبرداری از کلام، آن را در دسترس خواننده قرار بدهد تا به آن رجوع کند، اما هنرهای غیرادبی برای نویسنده دردسرآفرینترند. تمامی هنرها، حتی هنرهای ادبی، مشکل «ابژهی ازدسترفته»، عدم دسترسی، مشکلات ارجاع و توصیف، و تفاوت اکنون با گذشتهاش را پیش روی ما میگذارند، اما فیلم ـ که دیداری و شنیداری و متحرک است ـ نوعی هنر گریزپاست. رمون بلور در «متن فراچنگنیامدنی» این مسئله را بهوضوح شرحوبسط میدهد؛ از نظر او، فیلم تحلیل و توصیف را بامشکلات عجیبی مواجه میکند، در عین حضور وسوسهانگیزش، پیوسته گریزپاست.
از «زبان و سبک نقد فیلم»، گردآورندگان: الکس کلِیتن و اندرو کلِوَن، سرپرست مترجمان: بابک کریمی و سعیده طاهری، از مجموعهی «آگراندیسمان»، نشر خوانه.
#فیلمها_و_احساسها #آگراندیسمان #نشر_خوانه #بابک_کریمی #سعیده_طاهری #اندرو_کلون #الکس_کلیتن #نیکا_خمسی
کانال فیلمها و احساسها
از «زبان و سبک نقد فیلم»، گردآورندگان: الکس کلِیتن و اندرو کلِوَن، سرپرست مترجمان: بابک کریمی و سعیده طاهری، از مجموعهی «آگراندیسمان»، نشر خوانه.
#فیلمها_و_احساسها #آگراندیسمان #نشر_خوانه #بابک_کریمی #سعیده_طاهری #اندرو_کلون #الکس_کلیتن #نیکا_خمسی
کانال فیلمها و احساسها
بالاخره برای چه اصلاً نقد میخوانیم؟ البته که برای کشفکردن بصیرت دربارهی آثار هنری. همچنین برای برخوردن به مفاهیمی که میخواهیم به تفکر دربارهی آنها ادامه بدهیم، حتی به زیر سؤال بردنشان ـ «متضایف عینی»، مغایرت «خیال» و «تخیل»، «خیرگی مذکر». اما یحتمل ما بیشتر نقد میخوانیم تا احساس کنیم در تماس قرار گرفتهایم با اجتماع کسانی که با هنر رویارو میشوند و دربارهاش فکر میکنند. شخصِ بیننده، شنونده، فکرکننده و واژهیابنده است که اهمیت دارد ـ خیلی بیشتر از بصیرتها و مفهومها به معنای دقیق آنها.
از «زبان و سبک نقد فیلم»، گردآورندگان: الکس کلِیتن و اندرو کلِوَن، سرپرست مترجمان: بابک کریمی و سعیده طاهری، از مجموعهی «آگراندیسمان»، نشر خوانه.
#فیلمها_و_احساسها #آگراندیسمان #نشر_خوانه #بابک_کریمی #سعیده_طاهری #اندرو_کلون #الکس_کلیتن #چارلز_وارن #خشایار_قشقایی
کانال فیلمها و احساسها
از «زبان و سبک نقد فیلم»، گردآورندگان: الکس کلِیتن و اندرو کلِوَن، سرپرست مترجمان: بابک کریمی و سعیده طاهری، از مجموعهی «آگراندیسمان»، نشر خوانه.
#فیلمها_و_احساسها #آگراندیسمان #نشر_خوانه #بابک_کریمی #سعیده_طاهری #اندرو_کلون #الکس_کلیتن #چارلز_وارن #خشایار_قشقایی
کانال فیلمها و احساسها
گاه تمام حس زنده و حیات واقعیای که فیلم قادر به انتقال آن است صرفاً در یک ایفای نقش خلاصه میشود. نوشتههای کیل، اینجا و آنجا، به این اشاره میکنند که بازیگر برای آنکه در جهان فیلم چشمگیر یا عجیب ظاهر شود، به شیوهای منحصربهفرد، انگیزهها و محرکهایی را مییابد که برای هیچکس دیگری قابل دسترسی نیستند. به همین ترتیب، بازیگر موقعیتهای خیالی خاصی را برای کیل به وجود میآورد، موقعیتهایی که درهایی را برایش میگشایند تا به آنها قدم بگذارد و گذرگاههایی را فرارویش میگسترند تا او را به جایی یا واکنشی هدایت کنند.
از «زبان و سبک نقد فیلم»، گردآورندگان: الکس کلِیتن و اندرو کلِوَن، سرپرست مترجمان: بابک کریمی و سعیده طاهری، از مجموعهی «آگراندیسمان»، نشر خوانه.
#فیلمها_و_احساسها #آگراندیسمان #نشر_خوانه #بابک_کریمی #سعیده_طاهری #اندرو_کلون #الکس_کلیتن #جرج_تولس
کانال فیلمها و احساسها
از «زبان و سبک نقد فیلم»، گردآورندگان: الکس کلِیتن و اندرو کلِوَن، سرپرست مترجمان: بابک کریمی و سعیده طاهری، از مجموعهی «آگراندیسمان»، نشر خوانه.
#فیلمها_و_احساسها #آگراندیسمان #نشر_خوانه #بابک_کریمی #سعیده_طاهری #اندرو_کلون #الکس_کلیتن #جرج_تولس
کانال فیلمها و احساسها
فاربر در همین جستار نوشتهشده در سال ۱۹۵۷ [«فیلمهای زیرزمینی»] توصیف تصویری و شستهرفتهای از قلمروی فیلمهای مورد علاقهاش هم ارائه میدهد: «بهترین فیلمهای اکشن اساساً سفرهایی کوتاه و تکهتکهاند به اعماق زندگی آمریکایی: پرسهزنهای عمیقاً تنها، مطرود و دربهدر؛ تفالههای جامعه که در بالا و پایینهای ارهبرقیطورِ کجراهههای پرپیچوخمی که پر از دغلکاری و حقهبازیاند گیر افتادهاند.» میان بخش اول و بخش دوم جملهی او نوعی دوپارگی به چشم میخورد: در جملهی اول، صحبت از نوعی واقعیت زندگی است، که در بخش دوم در جایی میان توصیف اکسپرسیونیستی و انتزاعی سینمای اکشن گیر میکند و پایان میپذیرد.
از «زبان و سبک نقد فیلم»، گردآورندگان: الکس کلِیتن و اندرو کلِوَن، سرپرست مترجمان: بابک کریمی و سعیده طاهری، از مجموعهی «آگراندیسمان»، نشر خوانه.
#فیلمها_و_احساسها #آگراندیسمان #نشر_خوانه #بابک_کریمی #سعیده_طاهری #ریچارد_کامبز
کانال فیلمها و احساسها
از «زبان و سبک نقد فیلم»، گردآورندگان: الکس کلِیتن و اندرو کلِوَن، سرپرست مترجمان: بابک کریمی و سعیده طاهری، از مجموعهی «آگراندیسمان»، نشر خوانه.
#فیلمها_و_احساسها #آگراندیسمان #نشر_خوانه #بابک_کریمی #سعیده_طاهری #ریچارد_کامبز
کانال فیلمها و احساسها
سینما خانهای است که در آن زندگی میکنم، خانهای خیالی با پیامدها و اثرات واقعی؛ مکانی که توأمان خاطرات را فرامیخواند و میزبانشان است. طی سالیان، حین دیدن «قاتل گوسفند»، به خاطراتی که زنده شدهاند فکر کرده و از افتادن به دامشان طفره رفتهام. خاطراتی که مثل تیر از پردهی سینما به سویم به پرواز درآمده و بهآرامی در گوشت تنم نشسته و جراحت ایجاد کردهاند. همچنین با تماشای فیلم و تأمل بر آن، به دلایل دیگر، کموبیش و بهتدریج از زیگفرید کراکوئر هم خواندهام. حاصل این خواندنها و دیدنها و فکرکردنها مقالات توصیفی و «بهکاربستن» نظریه نبوده، بلکه بیشتر به نوعی مداقه یا بداههپردازی داستانیـنقادانه شبیه شده [...].
از «زبان و سبک نقد فیلم»، گردآورندگان: الکس کلِیتن و اندرو کلِوَن، سرپرست مترجمان: بابک کریمی و سعیده طاهری، در مجموعهی «آگراندیسمان»، نشر خوانه.
#فیلمها_و_احساسها #آگراندیسمان #الکس_کلیتن #اندرو_کلون #نشر_خوانه #بابک_کریمی #سعیده_طاهری #لزلی_استرن #مسعود_ناسوتی
کانال فیلمها و احساسها
از «زبان و سبک نقد فیلم»، گردآورندگان: الکس کلِیتن و اندرو کلِوَن، سرپرست مترجمان: بابک کریمی و سعیده طاهری، در مجموعهی «آگراندیسمان»، نشر خوانه.
#فیلمها_و_احساسها #آگراندیسمان #الکس_کلیتن #اندرو_کلون #نشر_خوانه #بابک_کریمی #سعیده_طاهری #لزلی_استرن #مسعود_ناسوتی
کانال فیلمها و احساسها
اکنون رایجترین شکل نقد فیلمِ چندرسانهای جستارِ ویدئویی است: جستارهای نقادانهی کوتاهی دربارهی یک فیلم یا فیلمساز که معمولاً مؤلف مطالبی را در قالب صدای راوی میخواند و کلیپهایی از فیلم، که دقیق و منظم انتخاب شدهاند، تکمیلش میکنند. [...] این شکل جستارِ ویدئویی از بسیاری جهات شبیه به شرحهایی است که در اغلب دیویدیهای فیلم عرضه میشوند، اما تفاوتهایی اساسی میان این دو وجود دارند: اولاً در جستارِ ویدئویی، شرح و توضیح منتقد تمام فیلم را دربر نمیگیرد و صرفاً به مجموعهای از چند کلیپ بسیار کوتاه و بهدقت انتخابشده محدود میشود؛ ثانیاً به جای کمکردن صدای باند صوتی و قراردادن صدای منتقد روی آن، جستارساز میتواند بهدقت باند صوتی و تصویر را با صدای خود تنظیم کند؛ و ثالثاً برخلاف تکگوییهای پیوسته و گاه نامربوطی که در بسیاری از بخشهای شرح و توضیح دیویدیها شنیده میشوند، نظرات و ایدههای منتقد روی درونمایههای مشخصی متمرکز میشوند.
از «زبان و سبک نقد فیلم»، گردآورندگان: الکس کلِیتن و اندرو کلِوَن، سرپرست مترجمان: بابک کریمی و سعیده طاهری، نشر خوانه.
#فیلمها_و_احساسها
کانال فیلمها و احساسها
از «زبان و سبک نقد فیلم»، گردآورندگان: الکس کلِیتن و اندرو کلِوَن، سرپرست مترجمان: بابک کریمی و سعیده طاهری، نشر خوانه.
#فیلمها_و_احساسها
کانال فیلمها و احساسها
نیکل برِنِز: «زندگی نو» همانند «تیره»، با تلألوها، با لحظاتی خاص از سینما همراه است - نه برحسب تأثیرات یا بازتولیدها، بلکه همانهایی که تو را با تصاویری خاص پیوند میدهد.
فیلیپ گراندریو: شما با تاریخی پشت سر خود فیلم میسازید، شیوهی بسیار سختی است، توگویی درایر، مورنائو و لانگ هرگز وجود نداشتهاند. هرگز به این فکر نکردهام که من هم باید نمایی را مثلِ پیشینیانم ثبت کنم؛ نمیتوانستم. من پسزمینهی سینهفیلی نداشتم، فرهنگ سینماییام خیلی دیر شکل گرفت. وقتی هجده نوزده سالم بود فقط فیلمهای معمولیای مثل «توپهای ناوارون» (۱۹۶۱) را دیده بودم، که اتفاقاً خیلی هم دوستش داشتم! اما اصرار داشتم فیلم بسازم، حین مطالعاتم در بروکسل، روزی سه فیلم را کشف میکردم و میدیدم که هیچ نظری دربارهی آنها ندارم. به یاد میآورم «موسی و هارونِ» ژان-ماری استروب و دَنیل اوئیه (۱۹۷۵) را، که شوکی سیاسی و زیباشناختی با خود به همراه داشت، دیدم. امروز هم هنوز آن را با این عنوان خطاب میکنم. ناگهان سینما.
از پروندهی «فیلیپ گراندریو» در «سینما و ادبیاتِ» چهلم.
#فیلمها_و_احساسها
کانال فیلمها و احساسها
فیلیپ گراندریو: شما با تاریخی پشت سر خود فیلم میسازید، شیوهی بسیار سختی است، توگویی درایر، مورنائو و لانگ هرگز وجود نداشتهاند. هرگز به این فکر نکردهام که من هم باید نمایی را مثلِ پیشینیانم ثبت کنم؛ نمیتوانستم. من پسزمینهی سینهفیلی نداشتم، فرهنگ سینماییام خیلی دیر شکل گرفت. وقتی هجده نوزده سالم بود فقط فیلمهای معمولیای مثل «توپهای ناوارون» (۱۹۶۱) را دیده بودم، که اتفاقاً خیلی هم دوستش داشتم! اما اصرار داشتم فیلم بسازم، حین مطالعاتم در بروکسل، روزی سه فیلم را کشف میکردم و میدیدم که هیچ نظری دربارهی آنها ندارم. به یاد میآورم «موسی و هارونِ» ژان-ماری استروب و دَنیل اوئیه (۱۹۷۵) را، که شوکی سیاسی و زیباشناختی با خود به همراه داشت، دیدم. امروز هم هنوز آن را با این عنوان خطاب میکنم. ناگهان سینما.
از پروندهی «فیلیپ گراندریو» در «سینما و ادبیاتِ» چهلم.
#فیلمها_و_احساسها
کانال فیلمها و احساسها
Forwarded from مدرسه تهران
📣 #مدرسه_تهران برگزار میکند:
📌 سینما و نقاشی
🎙 با تدریس: بابک کریمی
فیلمپژوه٬ جستارنویس و مترجم
۶ جلسه ۴ ساعته (۲۴ ساعت)
پنجشنبهها، ساعت ۱۶ تا ۲۰
از ۱۵ آبان
🔴 حضوری، آنلاین و آفلاین
■ محل برگزاری: خ انقلاب، خ ۱۶ آذر، خ پورسینا، نبش خ جلالیه
📮 برای ثبتنام به آیدی زیر مراجعه کنید:
🔗 @Pouya_teh_82
📌 سینما و نقاشی
🎙 با تدریس: بابک کریمی
فیلمپژوه٬ جستارنویس و مترجم
۶ جلسه ۴ ساعته (۲۴ ساعت)
پنجشنبهها، ساعت ۱۶ تا ۲۰
از ۱۵ آبان
🔴 حضوری، آنلاین و آفلاین
■ محل برگزاری: خ انقلاب، خ ۱۶ آذر، خ پورسینا، نبش خ جلالیه
📮 برای ثبتنام به آیدی زیر مراجعه کنید:
🔗 @Pouya_teh_82
