Telegram Web Link
روزی ما دوباره کبوترهایمان را
پرواز خواهیم داد
و مهربانی
دست زیبایی را خواهد گرفت
و من آن روز را انتظار می کشم
حتی روزی که نباشم

#احمد_شاملو

@foroogh_shamloo
14👍5🕊5😍1
قاصدک هان چه خبر آوردی
از کجا وز که خبر آوردی
خوش خبر باشی اما
گرد بام و در من
بی‌ثمر می‌گردی
انتظار خبری نیست مرا
نه زیادی نه ز دیاری، باری
برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس
برو آنجا که تو را منتظرند
قاصدک
در دل من همه کورند و کرند
دست بردار ازین در وطن خویش غریب
قاصد تجربه‌های همه تلخ
با دلم می‌گوید
که دروغی تو دروغ
که فریبی تو فریب
قاصدک هان،‌ ولی... آخر... ای وای
راستی آیا رفتی با باد؟
با توام آی! کجا رفتی؟ آی
راستی آیا جائی خبری هست هنوز؟
مانده خاکستر گرمی، جائی؟
در اجاقی- طمع شعله نمی‌بندم-
خُردَک شرری هست هنوز
قاصدک
ابرهای همه عالم شب و روز
در دلم می‌گریند.

#مهدی_اخوان_ثالث

@foroogh_shamloo
14👍6😢3🕊3
پناه غربت غمناک دست‌هایی باش
که دردناک‌ترین، ساقه‌های تنهایی است

#حسین_منزوی

@foroogh_shamloo
👏91👍1
فردایم را ببر
و دیروز را بده
و با هم تنهای‌مان بگذار
هیچ چیز بعد از تو، نه می‌رود و نه می‌آید

#محمود_درویش

@foroogh_shamloo
👍114😢1
من پاره‌پاره‌های تو را جمع خواهم کرد
و خود در تو خواهم خفت
و تو در من خواهی رویید
تو در خون من سبز خواهی شد
و من می‌ایستم
بر تو باران خواهد بارید
بر تو از دو دیده‌ی ابری من
باران خواهد بارید

#شیرکو_بیکس

@foroogh_shamloo
17👍5😢3
کاش بودی آلبرتینا...
کاش الان اینجا بودی
و مقابل حرارت ذغالی که مرا گرم می‌کند می‌نشستی؛
کاش با آن چشم‌های غم‌زده‌ات،
و با سکوتت که مورد پسند من است، این جا بودی.
کوچولو بیا... یا لااقل به من فکر کن.

#پابلو_نرودا

@foroogh_shamloo
12👍2👏1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
و دیگر جوان نمی‌شوم
نه به وعده ی عشق و
نه به وعده ی چشمان تو
و دیگر به شوق نمی آیم
نه در بازی باد و
نه در رقص گیسوان تو
چه نامرادی تلخی
ودریغا
چه تلخِ تلخ فرو می‌ریزم
با سنگینی این غربت عمیق
در سرزمین اجدادی خویش...

#محمدرضا_عبدالملكيان
#خسرو_شكيبايی

@foroogh_shamloo
😢224👍4🕊4
پشت هیچستانم
پشت هیچستان جایی است
پشت هیچستان رگ های هوا، پر قاصدهایی است
که خبر می آرند، از گل وا شده ی دورترین بوته ی خاک
روی شن ها هم، نقش های سم اسبان سواران ظریفی است که صبح
به سر تپه ی معراج شقایق رفتند
پشت هیچستان، چتر خواهش باز است
تا نسیم عطشی در بن برگی بدود
زنگ باران به صدا می آید
آدم اینجا تنهاست
و در این تنهایی، سایه ی نارونی تا ابدیت جاری است
به سراغ من اگر می آیید
نرم و آهسته بیایید، مبادا که ترک بردارد
چینی نازک تنهایی من…

#سهراب_سپهری

@foroogh_shamloo
11👍6🕊1
درون انسان‌های تنها
شادمانی‌هایی هست
که همان‌جا شروع
و همان‌جا تمام می‌شود

#اعوز_آتای

@foroogh_shamloo
👍236😢6
پس از سفرهایِ بسیار و
عبور از فراز و فرودِ امواجِ این دریایِ توفان خیز،
بر آنم که
در کنارِ تو لنگر افکنم
بادبان بر چینم
پارو وانَهم
سُکّان رها کنم
به خلوتِ لنگرگاه ات در آیم و
در کنارت پهلو گیرم.
آغوش ات را باز یابم:

استواریِ امنِ زمین را
زیرِ پای خویش...

#مارگوت_بیکل
برگردانِ: #احمد_شاملو

@foroogh_shamloo
10👏3👍2
کافی نبود و نیست هزاران هزار سال
تا بازگو کند:
آن لحظه‌ی گریخته‌ی جاودانه را
آن لحظه را که تنگ در آغوش‌ام آمدی
آن لحظه را که تنگ در آغوش‌ات آمدم
در باغ شهر ما
در نور بام‌داد زمستان شهر ما
-شهری که زادگاه من و زادگاه توست-
شهری به روی خاک
خاکی که در میان کواکب ستاره‌ای‌ست.

#ژاک_پره‌ور
برگردان: #نادر_نادرپور

@foroogh_shamloo
8👍1
خدایِ مهربانِ بی‌برده‌ی من جبرکار و خوف‌انگیز نیست،
من و او به مرزهای انزوایی بی‌امید رانده شده‌ایم.
ای هم‌سرنوشتِ زمینیِ شیطانِ آسمان! تنهاییِ تو و ابدیتِ بی‌گناهی، بر خاکِ خدا، گیاهِ نورُسته‌یی نیست.

#احمد_شاملو
#هوای_تازه

@foroogh_shamloo
10👍2
و ناگهان در نبودن ها
هيچ تسلايي نمى بينى
نه پيراهنى فراموش شده، آويخته در كمد
نه يك كتاب نيمه باز، كنارِ تخت
نه آن چمدانِ كهنه زير پله ها
نه چروكِ پرده اي
نه قلم ودفترى افتاده زيرِ مبلِ سبز
نه بوى عطرى
نه خطى
نه شعرى
نه خاطره اي
نه حتى عكسي
كدام عكس تسكينت مى دهد وقتى كسي در آن نمى خندد؟

#نيكى_فيروزكوهی

@foroogh_shamloo
13🕊3👍1
من فكر می‌كنم
هرگز نبوده قلب من
اینگونه گرم و سرخ  

#احمد_شاملو

@foroogh_shamloo
13👍3👏1
کوه نزدیک من است
پشت افراها، سنجدها
سنگ‌ها پیدا نیست
گلچه‌ها پیدا نیست
سایه‌هایی از دور
مثل تنهایی آب
مثل آواز خدا پیداست ..

#سهراب_سپهری

@foroogh_shamloo
😢62
من همدست توده‌ام
تا آن دَم که توطئه می‌کند گسستنِ زنجیر را
تا آن دَم که زیر لب می‌خندد
دلش غنج می‌زند
و به ریش جادوگر آب دهن پرتاب می‌کند
اما برادری ندارم
هیچگاه برادری از آن دست نداشته‌ام
که بگوید « آری » :
ناکسی که به طاعون آری بگوید
و نانِ آلوده‌اش را بپذیرد

#احمد_شاملو

@foroogh_shamloo
👍5

این
فصل دیگری ست
که سرمای اش
از درون
درک صریح زیبایی را
پیچیده می کند .
یادش به خیر پاییز
با آن
توفان رنگ رنگ
که بر پا
در دیده می کند !

#احمد_شاملو
#شکفتن_در_مه

@foroogh_shamloo
👍71🕊1
ما دیگر به جانبِ شهرِ سرد
باز نمی‌گردیم
و من همه‌ی جهان را
در پیراهنِ گرمِ تو خلاصه می‌کنم ...

#احمد_شاملو

@foroogh_shamloo
16🕊3👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در اتاقی که به اندازهٔ یک تنهاییست
دل من که به اندازهٔ یک عشقست
به بهانه‌های سادهٔ خوشبختی خود می‌نگرد
به زوال زیبای گلها در گلدان
به نهالی که تو در باغچهٔ خانه‌ی‌مان کاشته‌ای و به آواز قناری‌ها
که به اندازهٔ یک پنجره می‌خوانند

#فروغ_فرخزاد

@foroogh_shamloo
14👍3
آه ای زندگی منم که هنوز
با همه پوچی از تو لبریزم
نه به فکرم که رشته پاره کنم
نه بر آنم که از تو بگریزم
همه ذرات جسم خاکی من
از تو ، ای شعر ِ گرم در سوزند

#فروغ_فرخزاد

@foroogh_shamloo
7👍3💔1
2025/07/08 22:14:42
Back to Top
HTML Embed Code: