بر شانهیِ من کبوتریست
که از دهانِ تو آب میخورد
بر شانهیِ من کبوتریست
که گلوی مرا تازه میکند.
بر شانهیِ من
کبوتریست باوقار و خوب
که با من از روشنی سخن میگوید
و از انسان ــ که ربالنوعِ همه خداهاست.
من با انسان
در ابدیتی پُرستاره گام میزنم..
#احمد_شاملو
#هوای_تازه
✦ @foroogh_shamloo ✦
که از دهانِ تو آب میخورد
بر شانهیِ من کبوتریست
که گلوی مرا تازه میکند.
بر شانهیِ من
کبوتریست باوقار و خوب
که با من از روشنی سخن میگوید
و از انسان ــ که ربالنوعِ همه خداهاست.
من با انسان
در ابدیتی پُرستاره گام میزنم..
#احمد_شاملو
#هوای_تازه
✦ @foroogh_shamloo ✦
❤12👍7
منام آن زنی که تمامِ کشتیها
در او غرق گشته
و تنهایش گذاشتند
و آنگاه که هیچ بادبانی
جز بالهایش برای او نمانده بود
آموخت که چگونه
از زن بودن رها شود
و به پرندهی دریایی تبدیل شود...!
#غادة_السمان
برگردان: #سعید_هلیچی
✦ @foroogh_shamloo ✦
در او غرق گشته
و تنهایش گذاشتند
و آنگاه که هیچ بادبانی
جز بالهایش برای او نمانده بود
آموخت که چگونه
از زن بودن رها شود
و به پرندهی دریایی تبدیل شود...!
#غادة_السمان
برگردان: #سعید_هلیچی
✦ @foroogh_shamloo ✦
👍18❤10💔4
به نامِ صُلح
به نامِ حدیثِ غم بر الیافِ شاخهها
و آیینِ جوانهها
به نامِ آزادی
به نامِ زلالِ اندیشه در رنگینْ کمانِ بشر
به نامِ آنانی که:
نمک فرسودهِشان میکند
و نمک
همان اشکْهاشان است
#پل_الوار
✦ @foroogh_shamloo ✦
به نامِ حدیثِ غم بر الیافِ شاخهها
و آیینِ جوانهها
به نامِ آزادی
به نامِ زلالِ اندیشه در رنگینْ کمانِ بشر
به نامِ آنانی که:
نمک فرسودهِشان میکند
و نمک
همان اشکْهاشان است
#پل_الوار
✦ @foroogh_shamloo ✦
🕊11❤8👍3
هاآی دختر بی قرار خیال و علف
برای قلب قشنگ هیاهو گرت چه بفرستم؟
چه بفرستم از این راه دور که شادمانت کند؟
جغجغه ای برای دلت
رنگین کمانی برای چشمانت
یا پرسشی خوف انگیز برای اندیشه ات
#منوچهر_آتشی
✦ @foroogh_shamloo ✦
برای قلب قشنگ هیاهو گرت چه بفرستم؟
چه بفرستم از این راه دور که شادمانت کند؟
جغجغه ای برای دلت
رنگین کمانی برای چشمانت
یا پرسشی خوف انگیز برای اندیشه ات
#منوچهر_آتشی
✦ @foroogh_shamloo ✦
❤14
با من بيا
با من بيا تا خونی كه از لبم چكيد
تا خونی كه از سكوتم
تا مرگ
با من بيا
تا دوباره به نوشداروی تو
روئينه جانی تازه بگيرم .
تا شرابی باشی
كه عشقی را سيراب میكند .
با من بيا تا طعم آتش را دوباره احساس كنم
آتشی از عشق و شراب
#پابلو_نرودا
✦ @foroogh_shamloo ✦
با من بيا تا خونی كه از لبم چكيد
تا خونی كه از سكوتم
تا مرگ
با من بيا
تا دوباره به نوشداروی تو
روئينه جانی تازه بگيرم .
تا شرابی باشی
كه عشقی را سيراب میكند .
با من بيا تا طعم آتش را دوباره احساس كنم
آتشی از عشق و شراب
#پابلو_نرودا
✦ @foroogh_shamloo ✦
❤7🕊3👏2👍1
به تمامی از آنِ تو بودم و تسلیمِ تو
چون چاردیواری خانهی کوچکی
#احمد_شاملو
#مدایح_بیصله
✦ @foroogh_shamloo ✦
چون چاردیواری خانهی کوچکی
#احمد_شاملو
#مدایح_بیصله
✦ @foroogh_shamloo ✦
❤16👍4🕊4💔3
از من
تنها تو ماندهای
پر باز میکنم
بالم بر آسمان غروب میساید
و شب میشود
تنها
در ظلمات جهان میگردم و
از بادها و شب پرگانم بیم نیست
از من تنها تو ماندهای
#شمس_لنگرودی
✦ @foroogh_shamloo ✦
تنها تو ماندهای
پر باز میکنم
بالم بر آسمان غروب میساید
و شب میشود
تنها
در ظلمات جهان میگردم و
از بادها و شب پرگانم بیم نیست
از من تنها تو ماندهای
#شمس_لنگرودی
✦ @foroogh_shamloo ✦
🕊9😍4👍3
ای دل ای دیدهٔ بیباور،
ریبپروردهٔ شکّآور،
ای دروغ دغلاندیده
ای ترازو نگه، ای عدلترین داور،
این دگر شعبده و رقص عروسک نیست.
هان، ببین و بشناس،
بازیِ باد و مترسک نیست.
این بلوغ است، جوانهست که میروید.
و سلامی که شکفتن به جهان گوید.
راز بذر است و شبِ تیرهٔ
اعماق چراغانی کردن.
باید این معجزه باور کرد
و نترسنده سر از خاک برآوردن.
#اخوان_ثالث
✦ @foroogh_shamloo ✦
ریبپروردهٔ شکّآور،
ای دروغ دغلاندیده
ای ترازو نگه، ای عدلترین داور،
این دگر شعبده و رقص عروسک نیست.
هان، ببین و بشناس،
بازیِ باد و مترسک نیست.
این بلوغ است، جوانهست که میروید.
و سلامی که شکفتن به جهان گوید.
راز بذر است و شبِ تیرهٔ
اعماق چراغانی کردن.
باید این معجزه باور کرد
و نترسنده سر از خاک برآوردن.
#اخوان_ثالث
✦ @foroogh_shamloo ✦
👍8❤5👏2
ای وطن !
سالی میگذرد و سالی دیگر میآید
و همه چیز در تو بدتر میشود ...
#محمود_درویش
✦ @foroogh_shamloo ✦
سالی میگذرد و سالی دیگر میآید
و همه چیز در تو بدتر میشود ...
#محمود_درویش
✦ @foroogh_shamloo ✦
💔29😢9👍3🕊3
اشک رازیست
لبخند رازیست
عشق رازیست
اشکِ آن شب لبخندِ عشقام بود.
قصه نيستم که بگویی
نغمه نيستم که بخوانی
صدا نيستم که بشنوی
يا چيزی چنان که ببينی
يا چيزی چنان که بدانی…
من دردِ مشترکام مرا فرياد کن.
#احمد_شاملو
✦ @foroogh_shamloo ✦
لبخند رازیست
عشق رازیست
اشکِ آن شب لبخندِ عشقام بود.
قصه نيستم که بگویی
نغمه نيستم که بخوانی
صدا نيستم که بشنوی
يا چيزی چنان که ببينی
يا چيزی چنان که بدانی…
من دردِ مشترکام مرا فرياد کن.
#احمد_شاملو
✦ @foroogh_shamloo ✦
❤31💔7👍6🕊5
یک شب چو نام من بزبان آری
می خوانمت به عالم رؤیائی
بر موجهای یاد تو می رقصم
چون دختران وحشی دریائی
یک شب لبان تشنه من با شوق
در آتش لبان تو می سوزد
چشمان من امید نگاهش را
بر گردش نگاه تو می دوزد
از زهره، آن الهه افسونگر
رسم و طریق عشق می آموزم
یک شب چو نوری از دل تاریک ی
در کلبه ات شراره می افروزم
آه، ای دو چشم خیره بره مانده
آری ، منم که سوی تو می آیم
بر بال بادهای جهان پیما
شادان به جستجوی تو می آیم
#فروغ_فرخزاد
✦ @foroogh_shamloo ✦
می خوانمت به عالم رؤیائی
بر موجهای یاد تو می رقصم
چون دختران وحشی دریائی
یک شب لبان تشنه من با شوق
در آتش لبان تو می سوزد
چشمان من امید نگاهش را
بر گردش نگاه تو می دوزد
از زهره، آن الهه افسونگر
رسم و طریق عشق می آموزم
یک شب چو نوری از دل تاریک ی
در کلبه ات شراره می افروزم
آه، ای دو چشم خیره بره مانده
آری ، منم که سوی تو می آیم
بر بال بادهای جهان پیما
شادان به جستجوی تو می آیم
#فروغ_فرخزاد
✦ @foroogh_shamloo ✦
❤22👍11💔1
از صبح زود ابرها جابجا میشدند و باد موذی سردی میوزید.
پائین درختها پر از برگ مرده بود ،
برگهای نیمه جانی که فاصله بفاصله در هوا چرخ میزدند بزمین میافتادند.
یکدسته کلاغ با همهمه و جنجال بسوی مقصد نامعلومی می رفت.
خانه های دهاتی از دور مثل قوطی کبریت که رویهم چیده باشند با پنجره های سیاه و بدون در دمدمی و موقتی بنظر میآمدند.
#صادق_هدایت
✦ @foroogh_shamloo ✦
پائین درختها پر از برگ مرده بود ،
برگهای نیمه جانی که فاصله بفاصله در هوا چرخ میزدند بزمین میافتادند.
یکدسته کلاغ با همهمه و جنجال بسوی مقصد نامعلومی می رفت.
خانه های دهاتی از دور مثل قوطی کبریت که رویهم چیده باشند با پنجره های سیاه و بدون در دمدمی و موقتی بنظر میآمدند.
#صادق_هدایت
✦ @foroogh_shamloo ✦
❤19👍3🕊3
در آوار ِ خونين ِ گرگ وميش
ديگرگونه مردی آنک،
که خاک را سبز مي خواست
و عشق را شايسته ی زيباترين ِ زنان
که اين اش
به نظر
هديّتي نه چندان کم بها بود
که خاک و سنگ را بشايد.
چه مردی! چه مردی!
که مي گفت
قلب را شايسته تر آن
که به هفت شمشير ِ عشق
در خون نشيند
و گلو را بايسته تر آن
که زيباترين ِ نام ها را
بگويد.
و شيرآهن کوه مردی از اين گونه عاشق
ميدان ِ خونين ِ سرنوشت
به پاشنه ی آشيل
درنوشت.ــ
روئينه تني
که راز ِ مرگ اش
اندوه ِ عشق و
غم ِ تنهائی بود.
#احمد_شاملو
✦ @foroogh_shamloo ✦
ديگرگونه مردی آنک،
که خاک را سبز مي خواست
و عشق را شايسته ی زيباترين ِ زنان
که اين اش
به نظر
هديّتي نه چندان کم بها بود
که خاک و سنگ را بشايد.
چه مردی! چه مردی!
که مي گفت
قلب را شايسته تر آن
که به هفت شمشير ِ عشق
در خون نشيند
و گلو را بايسته تر آن
که زيباترين ِ نام ها را
بگويد.
و شيرآهن کوه مردی از اين گونه عاشق
ميدان ِ خونين ِ سرنوشت
به پاشنه ی آشيل
درنوشت.ــ
روئينه تني
که راز ِ مرگ اش
اندوه ِ عشق و
غم ِ تنهائی بود.
#احمد_شاملو
✦ @foroogh_shamloo ✦
👍10❤5😢3
آمدن، رفتن، دویدن
عشق ورزیدن
در غم انسان نشستن
پابه به پای شادمانی های مردم پای کوبیدن
کار کردن.. کار کردن.. آرمیدن
چشم انداز بیابان های خشک و تشنه را دیدن
از سبوی تازه آب پاک نوشیدن
هم نفس با بلبلان کوهی آواره خواندن
در تله افتاده آهو بچگان را شیر دادن
کار کردن.. کار کردن.. آرمیدن
یا شبی برفی پیش آتش ها نشستن
دل به رویاهای گرم شعله بستن
آری.. آری.. زندگی زیباست
زندگی آتشگهی دیرینه پا برجاست
گر بیفروزیش، رقص شعله اش در هر کران پیداست
ورنه خاموش است و خاموشی گناه ماست
#سیاوش_کسرایی
✦ @foroogh_shamloo ✦
عشق ورزیدن
در غم انسان نشستن
پابه به پای شادمانی های مردم پای کوبیدن
کار کردن.. کار کردن.. آرمیدن
چشم انداز بیابان های خشک و تشنه را دیدن
از سبوی تازه آب پاک نوشیدن
هم نفس با بلبلان کوهی آواره خواندن
در تله افتاده آهو بچگان را شیر دادن
کار کردن.. کار کردن.. آرمیدن
یا شبی برفی پیش آتش ها نشستن
دل به رویاهای گرم شعله بستن
آری.. آری.. زندگی زیباست
زندگی آتشگهی دیرینه پا برجاست
گر بیفروزیش، رقص شعله اش در هر کران پیداست
ورنه خاموش است و خاموشی گناه ماست
#سیاوش_کسرایی
✦ @foroogh_shamloo ✦
❤19🕊11👍7
و چشمانت راز آتش است
و عشقت پیروزی آدمی ست
هنگامی که به جنگ تقدیر می شتابد
و آغوشت، اندک جایی برای زیستن
اندک جایی برای مردن
#احمد_شاملو
#آیدا_در_آینه
✦ @foroogh_shamloo ✦
و عشقت پیروزی آدمی ست
هنگامی که به جنگ تقدیر می شتابد
و آغوشت، اندک جایی برای زیستن
اندک جایی برای مردن
#احمد_شاملو
#آیدا_در_آینه
✦ @foroogh_shamloo ✦
❤17👍3
ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺮ ﯾﮏ ﻗﺮﺍﺭ ﻧﻤﯽ ﻣﺎﻧﺪ
ﺭﻭﺯ ﻭ ﺷﺐ ﺩﺍﺭﺩ، ﺭﻭﺷﻨﯽ ﺩﺍﺭﺩ، ﺗﺎﺭﯾﮑﯽ ﺩﺍﺭﺩ، ﮐﻢ ﺩﺍﺭﺩ، ﺑﯿﺶ ﺩﺍﺭﺩ
ﺩﯾﮕﺮ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺯ ﺯﻣﺴﺘﺎﻥ ﺑﺎﻗﯽ ﻧﻤﺎﻧﺪﻩ،
ﺗﻤﺎﻡ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺑﻬﺎﺭ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ...
#محمود_دولتآبادی
✦ @foroogh_shamloo ✦
ﺭﻭﺯ ﻭ ﺷﺐ ﺩﺍﺭﺩ، ﺭﻭﺷﻨﯽ ﺩﺍﺭﺩ، ﺗﺎﺭﯾﮑﯽ ﺩﺍﺭﺩ، ﮐﻢ ﺩﺍﺭﺩ، ﺑﯿﺶ ﺩﺍﺭﺩ
ﺩﯾﮕﺮ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺯ ﺯﻣﺴﺘﺎﻥ ﺑﺎﻗﯽ ﻧﻤﺎﻧﺪﻩ،
ﺗﻤﺎﻡ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺑﻬﺎﺭ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ...
#محمود_دولتآبادی
✦ @foroogh_shamloo ✦
👏24❤22🕊6👍4🥰3😢2
بوسه های تو تسکینم می دهد
خوابی شیرین
که در انتظار تعبیرش نبودی
بارانی
که دانه دانه تمیز می شود
و روی گونه من می نشیند
کاسه ای از صدف که فرشتگانش پاک کرده اند
تا از لبخندت پر شود
این جایی تو
در آتش دستهای من
و تشنه و بی امان می باری
می باری، می باری
و تسکینم می دهی
#شمس_لنگرودی
✦ @foroogh_shamloo ✦
خوابی شیرین
که در انتظار تعبیرش نبودی
بارانی
که دانه دانه تمیز می شود
و روی گونه من می نشیند
کاسه ای از صدف که فرشتگانش پاک کرده اند
تا از لبخندت پر شود
این جایی تو
در آتش دستهای من
و تشنه و بی امان می باری
می باری، می باری
و تسکینم می دهی
#شمس_لنگرودی
✦ @foroogh_shamloo ✦
❤7👍4
در میان استخوانهایم زنی آواز میخواند
و صدایش چون نسیم
سوی جنگلهای آفاق طلايی میشتابد
برگها از گل و صدها میوه از هر برگ میسازد
و زمان در زیر باران نوازشهای او
بر فراز تپهها آرام میماند
در میان استخوانهایش زنی آواز میخواند
و صدایش چون نسیم
از فراز قلههای برفپوش دور
برفها را میبارید
- برف میبارد -
در بهار صبحگاه دستهای او
از افقها تا افقها برف میبارد
در میان استخوانهایم زنی آواز میخواند
گوش کن عابر
در میان استخوانهایم زنی آواز میخواند
#رضا_براهنی
✦ @foroogh_shamloo ✦
و صدایش چون نسیم
سوی جنگلهای آفاق طلايی میشتابد
برگها از گل و صدها میوه از هر برگ میسازد
و زمان در زیر باران نوازشهای او
بر فراز تپهها آرام میماند
در میان استخوانهایش زنی آواز میخواند
و صدایش چون نسیم
از فراز قلههای برفپوش دور
برفها را میبارید
- برف میبارد -
در بهار صبحگاه دستهای او
از افقها تا افقها برف میبارد
در میان استخوانهایم زنی آواز میخواند
گوش کن عابر
در میان استخوانهایم زنی آواز میخواند
#رضا_براهنی
✦ @foroogh_shamloo ✦
❤13👍3👏1