Telegram Web Link
مُهر بودم، ولى به سجده نرفت
آب بودم ولى وضو نگرفت

@forrhino
اگه به یک فرد دوگانه‌ای از یک شکنجه رو تحمیل کنند، که بین شدیدترین درد جسمانی و شدیدترین درد روانی یکی رو انتخاب کنه، براش خیلی راحت‌تره که درد روانی رو انتخاب کنه. چون فیزیک بدن بی‌رحمه، و همه می‌دونند میتونه چه حسی ایجاد کنه. بدی درد بدنی اینه که نمیشه اون رو با کسی شریک شد.

اما اگه همین دوگانه رو در برابر جامعه قرار بدی، براش خیلی راحت‌تره که درد جسمانی رو انتخاب کنه، چون بدترین وضع فیزیکی رو میشده با تکنیک «دست در دست هم دهیم به مهر..» از سر گذروند. مثل قحطی‌ها، مثل زلزله‌ها، مثل طاعون‌ها، مثل جنگ‌ها. هر دو انتخاب برمبنای این محاسبه‌ست که «چه دارم؟» و «چه داریم؟».
کنترل رو رشته‌های عصبیم ندارم و اگه قرار باشه اذیتم کنند، حسابی اذیت خواهند کرد. پس این گزینه فقط بد نیست، گزینه بدتر است. یا، کنترل روی روان جمع نداریم، و قرار باشه از هم بپاشه، بد میپاشه. پس این گزینه هم بد نیست، گزینه بدتر است.
اما هر دو انتخاب‌های نادرستی هستند. چون برمبنای محاسبات غلط هستند. محاسبه نباید درباره بضاعت موجود کنترل و تحمل باشه. الان، از پس درد فیزیکی شدید برنمیام. ولی وقتی بم وارد شد، از حد تحمل خودم شگفت‌زده خواهم شد. چون در حین تحملش، به بضاعتم افزوده میشه. اما اگه درگیر روان بیمار باشم، توان اینکه چیزی به بضاعت خودم اضافه کنم ندارم، و بسیار محتمله که نیاز به دخالت فرد دیگه‌ای داشته باشم. ترس آدم‌ها، درست معکوس اینه. ترس ازینکه برای دستشویی رفتن نیاز به کمک کسی داشته باشند، یک صنعت چندین میلیارد دلاری برای ساخت تجهیزاتی که از کمک دیگری بی‌نیازشون کنه ایجاد کرده. در حالی که روان آسیب‌پذیر و آسیب‌دیده‌ای دارند که ذهن‌شون رو فلج، و یا منحرف کرده، و بدون دخالت دیگری هیچ شانسی برای باخبرشدن ازش ندارند.
همین در مورد جامعه، جابجاست. باید اون بخش رنج فیزیکی که همه رو درگیر می‌کنه، خیلی جدی گرفت؛ چون همین رنجه که تعیین می‌کنه چه چالش‌های روانی برای اون جمع بوجود خواهد اومد، و میتونه از پسشون بربیاد یا نه. اینکه رفاه و وفور امکانات در دراز مدت مردم رو ضعیف بار میاره، ناقض اینکه بدون اون رفاه و امکانات، همه‌چیز خیلی بدتر می‌شد، نیست. چون خیلی بدتر می‌شد. مردمی که زیادی درگیر رنج فیزیکی هستند، نمی‌تونند جامعه خوبی باشند. اگه کسی گفت جایی هست که مردم لختند و چوب درخت می‌خورند، ولی شادند و با هم مهربانند، یک کلاهبرداره.

وقتی موضوع فقط خودتی، نباید از فیزیک بترسی، چون ازون ترسناک‌تر هم هست. و وقتی موضوع کل جامعته، باید مثل سگ از فیزیک بترسی، چون ازون ترسناک‌تر نیست.

@forrhino
یه زمانی مرجع شیعه اینجوری بود که به زن شلوار کوتاه دهاتی که اومده بود زیارت امام شیعه گیر می‌داد، و شب تو خواب همون امام شیعه رو می‌دید که بش تشر میزنه که چرا به زائر من گفتی بالا چشمت ابرو هست، و فرداش می‌رفت آویزان ضریح می‌شد و می‌گفت غلط کردم. در بین خواب‌های ادعایی آخوند، تنها مورد صادقانه‌ش همین خواب‌ها بودند، چون واقعی بودند. شدت سرکوفتی که به خودشون می‌زدند به حدی بود که مغزشون راه حلی برای خلاصی پیدا می‌کرد، و تصویر امام گله‌مند ترسیم میکرد. تجربه خواب پراسترسی می‌ساخت، اما در عوض از فردا راحت می‌شد. گاهی حتی اینکه مانع ورود سگ به حرم شده هم روحش رو آزار میداد، و اینم از تناقضات مضحک روحانی شیعی بود، که اصرار داشت سگ نجسه، اما ممکن بود خودش رو پست‌تر از سگ نجس زائر ببینه! چون دقیقا این حرم بود که همه استانداردهاش رو تغییر میداد. اون سگ تا داخل حرم بود، در امان بود، اما به محض اینکه میرفت بیرون می‌شد نجس‌. زن شلوار کوتاه، تا زمانی که در حرم بود «شاید نظرکرده الهی باشد» بود، اما به محض اینکه می‌رفت بیرون میشد «بدکاره». یعنی رواداری رو بلد بودند، ولی نمی‌خواستند جاری بشه. مهربانی رو بلد بودند، اما نمی خواستند دائمی باشه. تواضع رو بلد بودند، اما نمی‌خواستند در برابر همه باشه.
خودشون نمی‌فهمیدند که این یک تله بود. اگه من بخوام تو دردسر بندازمت، بهترین کاری که میتونم بکنم اینه که کاری کنم ردی از کارهات باقی بذاری، که نتونی انکار کنی. اگه جای ابلیس بودم کاری می‌کردم یه جا، مرتکب تواضع، مهربانی، عطوفت، رواداری، بشی، که ثابت بشه بلد بودی، و با اینکه بلد بودی انجامش ندادی. تا رد اونجوری بودنت باقی بمونه، که نتونی انکار کنی.
الان از روی توتالیتریسم سیری‌ناپذیرشون میگن «کل ایران حرم است»، و من باور می‌کنم. همه جا به تله تبدیل شده. و برنامه اینه که هیچکس حواسش نباشه.


@forrhino
دوران ما دوران اینفلوعنسرهاست، که معمولا سعی دارند چیزی به ما بفروشند. وقتی خوب فروختند، ازشون انتظار میره که کارهای بزرگتری هم بکنند. مثلا لایف استایل ما رو هم تحت تأثیر قرار بدن. و حتی بزرگتر ازون: برداشت ما از رویدادهای اطراف‌مون رو هم تحت تأثیر قرار بدن. اما اونجوری که ازشون توقع میره پیش نمیره. نه فقط اینکه باید به چه کسی رأی داد، نفوذ چندانی نمی‌کنه، بلکه حرف‌های عمیق‌شون هم مورد توجه قرار نمی‌گیره.
خود اینفلوعنس داشتن خیلی قدیمیه و اصلش به فیلسوف‌ها برمیگرده. صفحه ویکیپدیا هر متفکری رو باز کنید، پایین مشخصات زیستی، یه لیست از کسانی هست که روش اثر گذاشتن، مثل ارسطو و کانت (ارسطو تو لیست بیشتر متفکرها هست، چون بشر رو تحت تأثیر قرار داد)، و یه لیست از کسانی که روشون اثر گذاشته. اینکه اینفلوعنس در بین فیلسوف‌ها انقدر جدیه، ولی در بین اینفلوعنسرها جدی نیست، به دلیل اینه که اینفلوعنسرهای مدرن سطحی‌ان و فقط بدن‌شون خوبه؟
نه. دلیلش لزوما این نیست. میشه بدن خوبی داشت و حرف حساب هم زد. و همه فیلسوف‌ها هم حرف حساب نمی‌زنند.
دلیلش اینه که زندگی اینفلوعنسر دیده میشه، ولی زندگی فیلسوف دیده نمیشه، و این خاصیت متنه. وقتی داری نوشته کسی رو میخونی، خودش رو نمی‌بینی. و چون خودش نیست، حرفش رو جدا از خودش میخونی. مردم نمی‌تونند حرف عمیق رو از کسی بپذیرند که دارند می‌بینند یک زندگی پیش پا افتاده مثل بقیه آدم‌ها داره. که اعصابش خورد میشه ازینکه در قابلمه رو دیر برداشت و چیزی که گذاشته بود بجوشه سر رفت، و یادش میره لباس‌های چرکش رو بندازه ماشین. این‌ها هیچ ربطی به حرف عمیقی که میزنه ندارند، اما ذهن مردم نمیتونه از هم تفکیک‌شون کنه.
ما دوست داریم کسی که حرف عمیق میزنه، یک انسان پرفکت باشه. و هیچوقت نیست.
اینکه عزراییل مهم‌ترین نقش رو در منسوخ کردن ایدئولوژی‌ها داره شبیه یک جوک به نظر می‌رسه، ولی شواهد تأییدش می‌کنه.
کاربر چینی عکس یک شلوار ساخت کشور خودش رو که از داخل کشور خودش خریده گذاشته و میگه به یوآن معادل ۲۷ دلار خریده، اما همین شلوار رو در ژاپن به ین گرفته معادل ۱۹ دلار، و میگه چرا محصول مملکت خودمون رو توی مملکت خودمون داریم گرونتر از بیرون میخریم؟
پدر همین شخص، در مواجهه با چنین مسئله‌ای، این سوال رو نمی‌پرسید. چون حمایت از پرچم براش مهم‌تر از قیمت بود. اینکه دولت‌ها کاری می‌کنند که تجارت، که هدف ذاتیش اینه که مردم چیزهایی که میخوان رو به ارزونترین قیمت ممکن بدست بیارن، نتیجه معکوس بده، و به گرونترین قیمت ممکن بدست بیارن، یک موضوع جداست، و حتی اگه پدر این شخص به اون موضوع اشراف داشت باز براش فرقی نداشت. اما اون پدر از دنیا رفته. اون سوال نپرسیدن‌ها به احترام پرچم هم از دنیا رفته. اون آدم‌ها رو نه اقتصاددان‌ها خفه کرد، نه تجار، نه فیلسوفان، نه روشنفکرها. عزراییل بود که خفه‌شون کرد.

@forrhino
تو مراسم دعای عرفه دختر پسر حزبل کنار هم نشسته بودند بعد دختره خودشو چسبوند بش سرش رو گذاشت رو شونه پسره، بعد پسره دستش رو برد پشتش و انداخت دورش، که در نتیجه کله دختره رفت تو گودی گردنش. بعد تو همون پوزیشن بقیه دعا رو ادامه دادن. حالا امام حسین داشته چی می‌گفته اونجا؟ «ای آنکه مرا به سمت ایمان هدایت کرد، قبل از آنکه سپاسگزاری نعمت را بشناسم». یعنی من رو انداخت در مسیری که ایمانم درباره کیستی خودش باشه، نه درباره اینکه چی بم داده، که بعد بگم خب حالا وظیفمه ایمان داشته باشم!

چی بود این جنون که گریبان ایرانی رو گرفت و همه‌چی رو ریخت تو همدیگه و رید و پاشید و خراب کرد؟

@forrhino
توو سیرک، اونی که نیاز به رأی داره برای رأی‌دهنده شرط و شروط میذاره!

@forrhino
آشپز آشوویتس، نظافتچی سالن رو عصبانی کرده که چرا خوب تی نمی‌کشی، و اون هم موقع بیرون رفتن لگد زده به دیگ.
به زندانیان چه ارتباطی داره؟!
مطلقا هیچ.

@forrhino
خبرنگار به بایدن گفت وضع حافظه‌ت چطوره؟ به جای اینکه بگه به تو چه مردک، گفت «اگه حافظه‌م خوب بود به تو اجازه نمی‌دادم سوال بپرسی».
حاضرجوابی و ورزیدگی در دیالوگ سیاسی چنان کُد شده در مغزش که حتی در وضعیت آلزایمری هم به صورت خودکار کار می‌کنه. چون پنجاه ساله که هرروز تمرینش کرده‌. اما دلیلش فقط این نیست که پنجاه سال تمرینش کرده. دلیل ابتدایی‌ترش اینه که همواره همه هم‌سطح همدیگه بودن. یکی دستش اسلحه نبوده و اون یکی غیرمسلح. یکی صاحب انحصار و اون یکی بدون انحصار. حداقلی‌ترین پیش‌نیاز گفتگوی سیاسی، هم‌سطح بودن طرفینه. اینکه چطور باید جواب داد مربوط به بعد ازونه.
گاومیش‌هایی که زبون‌شون رو موش خورده، این رو نمی‌فهمند، و ژست «پس شکیبایی کجاست؟» می‌گیرند‌.

@forrhino
همونی که وادارت کرده اشاره کنی که خدا را داریم.

@forrhino
چندهزارسال استبداد متمرکز در ایران، که نتیجه‌ش توی بازی نبودن آدم‌ها بوده، یک کد فرهنگی رو در ذهن ایرانی‌ها نصب کرده که خودشون رو روی صندلی استادیوم می‌بینند، که ناظر گلاویز شدن قدرتمندان هستند. سپس ناک‌اوت شدن اونا توسط همدیگه رو «گزارشگری» می‌کنند:

قدرت ایکس می‌خواست اینکارو بکنه، قدرت ایگرگ تکل رفت نذاشت، قدرت بی میخواست فرو کنه تو فلان سرزمین، قدرت سی‌ زودتر پرید نذاشت. قدرت آ برنامه فلان داشت، سیل اومد نذاشت.

هیچ وقت به مخیله‌ش هم نمیرسه که من هم یکی از بازیگران هستم، چه بخوام و چه نخوام، چه موثر باشم و چه نباشم.

@forrhino
قالیباف یه اخ می‌کنه که واردات ماشین رو آزاد می‌کنم، که ربطی به رییس‌جمهور هم نداره، یه مشت کسکشِ نمایشگاه ماشین‌دار فی‌الفور میشن ستادش! بلانسبت نمایشگاه‌دارهایی که من رو فالو می‌کنن البته.
ازون‌ور یه سری عکس ثابت هم داره با سِت لباس خاکی که بیشتر به لباس ماهیگیری میخوره، روزهای آخر که میخواد بسیجی‌ها رو خر کنه که من با جلیلی فرقی ندارم می‌تونید به جای اون به من رأی بدید، میده پخش و پلا کنند و همه‌جا نصب کنند، که یعنی من خیلی تو پروژه‌ها هستم و گرد و خاک و آخ مهندس! و خیلی‌هاشون هم واقعا خر میشن.

این اون باغ‌وحشیه که مادرم من رو توش به دنیا آورد. چه کردی زن.

@forrhino
تو زیارت عاشورا یه جا مثلا به امام حسین میگه بابی انت و امی. یعنی پدر مادرم به فدایت.

نسلی که سال پنجاه و هفت انقلاب کردن، اینو برعکس کردن و به نظام گفتن.

@forrhino
اگه میخوای بدونی چقدر میتونی به عنوان یک انسان، ترسناک باشی، همین عکس کافیه. چون همه کاراکترهای توی این عکس در تو هم تعبیه شده. ولی یا فعلا خاموشه، یا شانس آوردی تا الان که بروز پیدا نکرده:

۱) آدمی که فلاکت خودش رو برای کسی که مسئول فلاکتشه نشون میده، و به جای خدا ازون میخواد تا مشکلش رو حل کنه. کسی که خدا رو نشناسه، گرگ رو هم نمیشناسه.

۲) مردی که میذاره زن، دادخواهی کنه، نه چون اون رو با خودش برابر می‌بینه، چون فکر می‌کنه زن بهتر میتونه دل بسوزونه، و الان نیاز داریم برامون دل بسوزونند.

۳) مردی که آدم‌ها رو توی تنور ایدئولوژیش انداخته، و از خاکسترشون دلش به درد میاد. چون هم میخواد خاکستر کنه، هم ثواب گریه برای خاکستر رو بدست بیاره.

۴) و آدم‌هایی که از مواجه پتک ظالم، و سندان مظلومی که سال‌هاست ضربه پتک رو پذیراست، فیلم می‌گیرند، چون از صدای تیک‌تاک‌وار کارگاه آهنگری که انگار کار ساعتی چندهزارساله رو می‌کنه خوششون میاد، چون میتونند بگن «تا بوده همین بوده» و ازش بگذرند.

@forrhino
یه پیش بینی کنم؟
اوکی.

هر کس امروز رئیس جمهور شد، تک دوره‌ای میشه.

@forrhino
همزمان با روی کار آمدن یک دولت اصلاح‌طلب (چپ) در ایران پس از ۱۸ سال، در انگلستان هم یک دولت چپ (حزب کارگر) پس از ۱۵ سال به قدرت رسید.

حالا مانده امریکا.

@forrhino
در برنامه فوتبالیِ تلویزیون، مجری کسیه که از مردانگی حتی تستسترونش رو هم نداره، و کارشناس، لاتیه که فکر می‌کنه برای مرد بودن تستوسترون کافیه، و هر دو در فضایی دلقک‌وار اروپا رو اقیانوسی از درس‌های آموختنی معرفی می‌کنند، که ما باید فقط بشینیم و تماشاشون کنیم و چیز یاد بگیریم...
اما فقط درباره فوتبال‌شون! نه درباره هیچ‌چیز دیگه!

مثلا یاد بگیریم که با افتخارترین مربی هم میتونه مورد نقد بگیره، و مشکلی برای منتقد پیش نمیاد! یادگیری از غرب همینجا کات میخوره. انگار فوتبال اروپا در خلاء پدیدار شده. چون اگه قرار باشه سفره این درس رو پهن کنیم، میرسه به اینکه «هیچ‌کس نباید در کشور وجود داشته باشد که از نقد مصون باشد». بعد برای حکومت فاشیست مذهبی، که خیلی‌ها توش در جایگاه خدا هستند، ناجور میشه.

فوتبال‌دوست ایرانی اخته شده، و گرنه پای تلویزیون نمی‌نشست (چه برسه به اینکه بره استادیوم)، و تشخیص میداد که تا غربی نشی، رنگ فوتبال غربی رو هم نمی‌بینی و بهتره فراموشش کنی. با هزار بار تکرار ذکر هوموسکشوال «باید درس بگیریم»، چیزی یاد نمی‌گیری.
یادگرفتنی نیست، چون آزادی محصول یک تکنیک نیست. محصول یک فلسفه‌ست.

@forrhino
گناه رو گاو ميكنه، تاوانش رو گوساله ميده.

@forrhino
آزادی اسلحه در امریکا، یعنی شهروند ممکنه سیاستمدار رو بزنه، ممکنه هم نزنه، ولی لغو آزادی اسلحه در امریکا یعنی دولت حتما شهروند رو خواهد زد!

@forrhino
برای از بین بردن شیطان، باید شیطان شدن را رقابتی کرد.

@forrhino
2025/07/05 07:01:21
Back to Top
HTML Embed Code: