الماس‌های تراش‌نخورده ممکن است گاه با سنگ‌ریزه‌های بی‌ارزش اشتباه گرفته شوند.

تامس براون

یادمِ دبیره ادبیاته ساله سومه‌مون اِن‌قدر بی سوات بود ک حتی ی بیت شعر هم حفض نبود. فِک کنم لیسانسشو از دانشگاهه دارقوز آباد گرفت بود.
ی بار ازش دربارۀ «هکسره» سئوال کردم، اسمش هم نشنید بود. 😁
‌
#هکسره

یکی داستان است پُر آبِ چشم/
دلِ مردم از فیلتر آید به خشم 😁

چو فیلتر بُوَد دائم و پای‌دار/
پروکسی و وی‌پی‌ان آید به کار
‌

نام‌های خانوادگیِ جالب

آب‌گوشتی
آتش‌باری
آتش بر آب
آستین‌چیده
آشفته
آمریکاچی
آواره
آهویی
اَخشیج
اژدها
اِسکات
اصلی
امید به خدا
انگوتی
بادپا
بارنامه
بامداد
بربری
برقی
بُزی
بُزی‌نیا
بشکه
بگامیری
بیابانی
بی‌چارگان
بی‌چاره
پابرهنه
پایا
پرداختیم
پشت‌ِخرخزیده
پشت‌زاده
پناه بر خدا رضایی
پناه به حق
پوزش
پوزیده
پولادرگ
تخم‌ِخر
ترکش
تک‌بیضه
تندگویان
تهی‌دست
جلوزاده
جوهر
چشمی
چکشی
چَم‌چَم
چمنی
چهاردولی
چهل‌تخمی
چه می‌دونم چه کوفتی
چیت‌چیان
چیزفهم
خارَکی
خاک
خانه‌خراب
خرپشته
خردل
خرصحرایی
خرگا
خرمایی
خرمن‌سوخته
خرمن‌گدا
خشک‌آورده
خمپاره
خوراکیان
خوش‌حال
خیابانی
خیره‌کش
داد
دست‌شکسته
دست‌غیب
دست‌گیر
دست‌مالی
دوباره‌زنده
دوست
دول‌دولی
دهان‌زاده
دیوسالار

#نام‌شناسی
‌

رایگان
رنگ‌آمیز
روزجنگ
زایرِ کعبه
زبان‌فهم
زردآلو
ساکی
سحرگاهی
سربازِ امام‌زاده
سریع
سریع‌القلم
سگوند
سنجابی
شانه
شش‌انگشتی
شفاهی
شناور
شیر و خورشیدی
شیرینی
صاحب‌الحواشی
صبح‌خیز
صحرایی
طاق‌زاده
طالبی
عقب‌مانده
عن‌کلفت
غیب‌پرور
فاکر
فشارکی
قلقلی
قهقهه
کارخانه
کِش‌دامن
کلاه‌کج
کلب‌النسل
کله‌کیری
کمپانی
کون‌سفید
کهنه‌پوشی
گاراژیان
گایینی
گداپور
گریزپا
گلاب
گلابی
گل‌دان‌ساز
گله‌داری
گوسفندشناس
مامانی
متغیر
متوالی
مثنوی
مجرد
محکم‌کار
مرده‌شور
منتظرالظهور
منتظرالمهدی
مَنگول‌زاده
نارنجی
نمکی
نودساله
نورافکن
نوربالا
نهنگ
نیازمند
هیچ‌کس‌ندار
یخ‌چالی

#نام‌شناسی
‌

رییس جمهور:
اینطور نیست که اگر نخواهند با ما مذاکره کنند یا ما را تحریم کنند؛ از گرسنگی بمیریم

🌐@khbare24

سطحِ توقعِ رئیس‌جمهورمان از زندگی!

امیدی به پیش‌رفتِ این مملکت نیست.
‌

اِن‌قد، بدم، می‌آد، از، کسایی، که، فِرت و فِرت، تو، نوشته‌هاشون، ویرگول، می‌ذارن.
یکی، نیس، به‌شون، بگه، مگه، جمله، نونِ، کنجدیه، که، این‌همه، کنجدِ، ویرگول، روش، می‌پاشین.

#ویرگول

چه بن‌بستِ لطیفی!
‌

رایج‌ترین غلط‌های املایی
املای سمتِ‌راست غلط و املای سمت‌ِچپ درست است.
۱. آنفلوآنزا ← آنفولانزا
۲. ابولفضل ← ابوالفضل
۳. ارازل و اوباش ← اراذل و اوباش
۴. اصراف ← اسراف
۵. اصطحکاک ← اصطکاک
۶. اطاق ← اتاق
۷. اطراق ← اتراق
۸. الحمدالله ← الحمدلله
۹. الزاماً ← لزوماً
۱۰. الویت ← اولویت
۱۱. انشاالله ← ان‌شاءالله
۱۲. انظباط ← انضباط
۱۳. باطری ← باتری
۱۴. بلاخره ← بالاخره
۱۵. بلیط ← بلیت
۱۶. به‌شخصه ← بشخصه
۱۷. بیاندازد ← بیندازد
۱۸. بی‌مهابا ← بی‌محابا
۱۹. بیوفتد ← بیفتد
۲۰. پاچه‌خواری ← پاچه‌خاری
۲۱. پلمپ ← پلمب
۲۲. پیش‌خوان ← پیش‌خان
۲۳. تحت‌الفظی ← تحت‌اللفظی
۲۴. تزئین ← تزیین
۲۵. تکه‌کلام ← تکیه‌کلام
۲۶. توفان ← طوفان
۲۷. جداناپذیر ← جدایی‌ناپذیر
۲۸. چرخ و فلک ← چرخ‌ِفلک
۲۹. حاظر ← حاضر
۳۰. حدالامکان ← حتی‌الامکان
۳۱. خلاء ← خلأ
۳۲. خوار و بار ← خواربار
۳۳. خواست‌گاه ← خاست‌گاه
۳۴. درد و دل ← دردِدل
۳۵. دوبی ← دبی
۳۶. ذغال ← زغال
۳۷. راجبه ← راجع به
۳۸. رزالت ← رذالت
۳۹. رزل ← رذل
۴۰. رزیلانه ← رذیلانه
۴۱. زیباشناسی ← زیبایی‌شناسی
۴۲. سانتریفیوژ ← سانتریفوژ
۴۳. سایبان ← سایه‌بان
۴۴. سپاس‌گذار ← سپاس‌گزار
۴۵. سئوال ← سؤال
۴۶. ضرب‌العجل ← ضرب‌الاجل
۴۷. طپش ← تپش
۴۸. طپیدن ← تپیدن
۴۹. علاقمند ← علاقه‌مند
۵۰. غلطیدن ← غلتیدن
۵۱. فارق از ← فارغ از
۵۲. فارق‌التحصیل ← فارغ‌التحصیل
۵۳. فن‌آوری ← فناوری
۵۴. قاعل ← قائل
۵۵. قوائد ← قواعد
۵۶. لشگر ← لشکر
۵۷. مابه‌ازا ← مابازا
۵۸. ماکارانی ← ماکارونی
۵۹. مبداء ← مبدأ
۶۰. متالوژی ← متالورژی
۶۱. متنابهی ← معتنابهی
۶۲. مذبور ← مزبور
۶۳. مرحم ← مرهم
۶۴. مشمول‌ذمه ← مشغول‌ذِمه
۶۵. مصلیِ تهران ← مصلای تهران
۶۶. ملات ← ملاط
۶۷. ملقمه ← ملغمه
۶۸. منشاء ← منشأ
۶۹. مُنقّص ← مُنغّص
۷۰. نیاندازد ← نیندازد
۷۱. نیوفتد ← نیفتد
۷۲. وحله ← وهله
۷۳. ویالون ← ویولن
۷۴. یا ابوالفضل ← یا اباالفضل
۷۵. یهو ← یه‌هو (یک‌هو)

#املا

واژۀ عربیِ «افتضاح» ۳۲ املای احتمالی دارد، یکی از یکی افتضاح‌تر:
عفتضاح، عفطضاه، افطزاح، افطذاه، افتزاه، افتذاح، ...
‌
#املا

نه هرکه حرف می‌زند لزوماً حرفی برای گفتن دارد، و نه هرکه حرف نمی‌زند لزوماً حرفی برای گفتن ندارد. 😊

#بهروز صفرزاده

آدم‌ها را به دو دستۀ کلی تقسیم می‌کنم:
۱. راضی و بده‌کار؛
۲. شاکی و طلب‌کار.
خودم عضوِ دستۀ اول‌ام، ولی می‌دانم که اکثرِ مردم عضوِ دستۀ دوم‌اند. برایشان متأسف‌ام.

#بهروز صفرزاده

از زندگی طلب‌کار نباش، چون زندگی خودش‌و به تو بده‌کار نمی‌دونه.

#بهروز صفرزاده

ششمِ خرداد، سال‌روزِ درگذشتِ علامه محمدِ قزوینی.
‌

نثرِ علامه محمدِ قزوینی گاه بیش از حد عربی‌زده است.
این‌ها نمونه‌هایی است از واژه‌ها و ترکیب‌هایی که ایشان در یکی از نوشته‌هایش به کار برده:

اتحادِ شخصین
بین‌الجمهور
تناقص
قِدَم و جِدّت
متعرّب
مُغیّرِ معنی
منکسِرالوزن
مَهما اَمکَن