Telegram Web Link
🔆چه مشکلاتی با استفاده از گروه درمانی می‌توانند درمان شوند؟

مشکلات و مسائلی که با استفاده از گروه درمانی قابل هستند گسترش وسیعی دارند، از جمله مشکلات مرتبط به خود انگاره، نداشتن احساس هویت، عزت نفس و هدف و مقصود. مشکلات نشانه‌ای شامل اضطراب، افسردگی روان تنی، عملکرد ضعیف شغلی، برخورد غیر مؤثر با فشارهای روانی، مشکلات عاطفی، ناتوانی در ابراز اهمیت، ناتوانی در کنترل احساسات، پرخاشگری ، روابط اجتماعی نامناسب، ناراحتی در مجمع، ناتوانی در اعتماد به دیگران، وابستگی شدید به دیگران، ابراز وجود بیش از حد، ناتوانی در برقراری ارتباط با جنس مخالف، اعتیاد، مشکلات زنانشویی مثل اختلافات و مشاجرات همسران و ... ویژگی افرادی که تحت گروه درمانی قرار می‌گیرند بسیار باید از انگیزه لازم برخوردار باشد، میل به تغییر داشته باشد و در راستای رسیدن به این هدف بکوشد.
@GroupTherapists
● چه چیزی در یك گروه مشاوره ای رخ می دهد؟

عموماً ، گروهها از ۴ الی ۸ نفر كه بطور منظم هفته ای یكبار به مدت ۱ تا ۵/۱ ساعت دور هم جمع می شوند, تشكیل می شود. حضور كامل در تمام جلسات از آغاز تا پایان هر جلسه بسیار مهم است. در جلسات گروهی, شركت كننده ها درباه علائق شان بحث می كنند. در بعضی از گروهها, مشاور ممكن است با هر شركت كننده بصورت فردی كار كند در حالی كه نظر تعداد معدودی از سایر افراد گروه را نیز جویا می شود. در صورتیكه گروههای دیگر عمدتاً بر مشاهدات و مباحث بین شركت كنندگان و مشاور استوار هستند و مشاور در مواقع لزوم جهت تسهیل كار, مشاوره هایی را ارائه می دهد.


@GroupTherapists
▪️در حالی که مشکلات افراد متفاوت است چگونه گروه می تواند برایم مفید باشد؟

هر فرد موجودی منحصر بفرد است و بنابراین علائق اش نیز منحصر به فرد است. با این همه به عنوان موجودات انسانی ما اشتراکات فراوانی نیز داریم (ما همگی در خانواده ها رشد و تحول را آغاز می کنیم, همه ما به یک شیوه نسبت به ضربه ها واکنش نشان می دهیم, همهٔ ما در اساس از توانایی رشد و تغییر یکسانی بخورداریم)و تجربیات ما نشان می دهد گرچه مشکلاتی که افراد با آنها وارد مشاوره می شوند، می توانند متفاوت باشند اما علل زیربنایی ایجاد کننده این مشکلات در اغلب موارد مشابه هستند.


@GroupTherapists
در گروه درمانی عوامل ناهشیار و گذشته ی فرد و بازسازی جنبه های اصلی شخصیت مورد توجه قرار می گیرد. بنابراین، طول مدت گروههای درمانی در مقایسه با روشهای دیگر به مراتب بیشتر است.
@GroupTherapists

گروه درمانی یا روان درمانی گروهی همانند روان درمانی انفرادی است با این تفاوت که در این روش روانشناس به جای تمرکز بر روی یک فرد و مشکلات مختص به وی با یک گروه و یا چندین نفر سروکار دارد. هر یک از اعضا مشکلات خود را در گروه مطرح می کنند. بازخورد و مشکلات دیگر اعضا را نیز می شنوند و در مورد آنها نظر، احساسات و افکار خود را بیان می کنند. در نتیجه این تعاملات،اعضای گروه در روند ایجاد تغییرات به یکدیگر کمک می کنند و روانشناس نیز به عنوان عضو تسهیل گر و بی طرف مسائل گروه را در مسیر مناسب و تا رسیدن به بینش هر یک از اعضا نسبت به مشکل خود هدایت می کند.
@GroupTherapists
در روانشناسی، از روش های مختلفی برای درمان استفاده می شود. علاوه بر روان درمانی فردی که همه آن را می شناسند، از حدود 70-60 سالِ پیش، مکتب ها و روش های تازه ای مثل گروه درمانی، خانواده درمانی، انرژی درمانی، هیپنوتیزم و... شکل گرفته که هر یک، ابعادِ مثبت و منفی ، موافقان و مخالفانِ خودشان را دارند.گروه درمانی

گروه درمانی به عنوان یک اصطلاح کلی برای نشان دادن انواع مختلفی از گروهها به کار رفته است. واژه ی درمانی به درمان انواع اختلالهای رفتاری و هیجانی اشاره نمی کند، بلکه در مقابل هدف کلی گروه درمانی افزایش آگاهی افراد از خودشان و دیگران و کمک به انها در جهت روشن ساختن تغییراتی است که در زندگی مایل اند بدانها دست یابند و فراهم ساختن ابزارهای لازم برای انجام این تغییرات. مشارگت کنندگان از طریق تعامل با دیگران در یک محیط مطمئن و پذیرنده، این فرصت را پیدا می کنند که رفتارهای جدید را تجربه و بازخورد صادقانه ای را از دیگران راجع به اثرات رفتارشان دریافت کنند. در نتیجه افراد می آموزند که نسبت به دیگران چگونه برخورد کنند.

در گروه درمانی عوامل ناهشیار و گذشته ی فرد و بازسازی جنبه های اصلی شخصیت مورد توجه قرار می گیرد. بنابراین، طول مدت گروههای درمانی در مقایسه با روشهای دیگر به مراتب بیشتر است.



@GroupTherapists
گروه درمانی یا روان درمانی گروهی همانند روان درمانی انفرادی است با این تفاوت که در این روش روانشناس به جای تمرکز بر روی یک فرد و مشکلات مختص به وی با یک گروه و یا چندین نفر سروکار دارد. هر یک از اعضا مشکلات خود را در گروه مطرح می کنند. بازخورد و مشکلات دیگر اعضا را نیز می شنوند و در مورد آنها نظر، احساسات و افکار خود را بیان می کنند. در نتیجه این تعاملات،اعضای گروه در روند ایجاد تغییرات به یکدیگر کمک می کنند و روانشناس نیز به عنوان عضو تسهیل گر و بی طرف مسائل گروه را در مسیر مناسب و تا رسیدن به بینش هر یک از اعضا نسبت به مشکل خود هدایت می کند.



@GroupTherapists
• شیوه معرفی فرد به گروه درمانی به این شکل است که فرد پس از چندین جلسه روان درمانی، به تشخیص روانپزشک به جمعی که مشکلات مشابه روانی او را دارند، می پییوندد.

• نشست های گروه درمانی از 4 تا 8 نفر طی یک هفته در نوسان است. در این جلسات که ممکن است حتی 24 ساعت طول بکشد، افراد درباره مشکلات، علایق و نیازها و خواسته های خود حرف می زنند.

• وقتی افراد مشکلات شان را در جمع بیان می کنند و متوجه می شوند که دیگران هم شبیه همان مشکلات را دارند، آن وقت شوق و امید بیشتری به زندگی پیدا کرده و از افسردگی و اضطراب آسوده می شوند.

• هدف کلی از گروه درمانی، تقویت حس همدلی، همدردی و انسجام اجتماعی از طریق گفت و شنود (دیالوگ) میان افرادی است که دارای معضلات روانی مشابهی هستند.

• از آنجایی که فرد در گروه درمانی با افرادی مشابه خودش روبه رو می شود. نحوه ارتباط بهتر با جهان بیرون و درون خود را در پیوند با دیگران تمرین و سپس درونی می کند.

@GroupTherapists
• یکی از مزیت های گروه درمانی بر درمان فردی به طور عملی با حل معضل خود روبه رو می شود.به همین خاطر همیشه این تجربه عملی برای او کار ساز بوده و از بازگشت بیماری جلوگیری خواهد کرد.

• در گروه درمانی می توانیم از تجربه های رفتاری مثبت دیگران در جهت حل مشکلات روانی خود بهره بگیریم.

• قرار گرفتن در جلسه های گروه درمانی به فرد کمک می کند تا بفهمد که بسیاری از چیزهایی را که در خودش نفرت انگیز و دهشتناک تصور می کرده، همه جزو جنبه های کاملا طبیعی رفتار انسانی هستند. به این طریق است که بیمار خود را تافته جدا بافته از دیگران نمی انگارد.

• خیلی ها به علت شرم و رودربایستی ، از حضور فعال در این اجتماع ابا دارند اما گروه درمانی با قرار دادن فرد در جمع کوچک تری،حس اعتماد به نفس او را تقویت می کند.

@GroupTherapists
آیا گروه‌درمانیِ کودکان متفاوت است؟

از آنجا که کودکان این توانای ذاتی را دارند که حال خود را اظهار کنند و تعارض را از طریق بازی رفع نمایند؛ گروه‌هایی که بر کودکانِ کم‌سن‌و‌سال هدف‌گذاری شده‌اند اَشکالِ متنوّعی از بازی را در جلسات درمان جای می‌دهند. این ]بازی‌[ها می‌توانند شامل بازی‌های خود‌انگیخته یا فعّالیت‌های ساختار‌یافته مانند نقش‌بازی‌کردن، نقّاشی یا بازی‌هایی روی تخته باشند.

نوجوانان و نونهالان بهتر توانایی اظهار شفاهی احساسات‌شان را دارند و علاقه‌مند به این‌که بازخورد (فیدبک) و پشتیبانی را به شکل رو به رشدی با هم داشته باشند. گروه‌هایی که این گروهِ سنّی را هدف قرار می‌دهند احتمالاً ترکیبی از مکالمه‌درمانی و فعّالیت‌های ساختار‌یافته را خواهند داشت.



@GroupTherapists
طی گروه‌درمانی نوجوانان می‌توانند به شکلی ارتباط برقرار کنند که این احساسات و تجربیات را به حالت طبیعی درآورَد. آن‌ها قادرند درباره‌ی خود و تأثیری که رفتارشان بر دیگران دارد بیاموزند و توانایی این را خواهند یافت که از همسالان بازخورد بگیرند. در این سن برای نوجوانان به طرز رو به رشدی مناسب است که ترجیح دهند از همسالان بازخورد بگیرند تا از بزرگسالان؛ که دلیل دیگری‌ست برای این‌که نوجوانان اغلب به این ماهیت درمان گشودگی بیشتر نشان می‌دهند.


@GroupTherapists
درمانِ گروهی برای کودکانِ خُردسال‌ نیز مؤثّر است. کودکان در این سن درکِ محدودی از احساسات دارند و ممکن است غالباً خیلی ناپایدار و منفعل باشند. تعاملاتِ هدایت‌شده با همسالان می‌تواند هوشِ هیجانی را افزایش دهد و مهارت‌های اجتماعی را ارتقا بخشد که برای این گروه سنّی اهداف اساسیِ رُشد هستند.

اگر فرزند شما با اضطراب، افسردگی، اجتماعی شدن دست‌و‌پنجه نرم می‌کند یا اخیراً فقدان یا تغییری را تجربه کرده می‌تواند از گروه‌درمانی بسیار منتفع شود. این نوع درمان در علاج مشکلات مختلف و به‌دست دادنِ مهارت‌های مقابله بسیار مؤثّر است ضمن این‌که محیطی فراهم می‌آورَد که ]در آن[ روابط همسالان پرورش می‌یابد.
@GroupTherapists
عامل اساسی مشکلات ما در زندگی، ریشه در الگوها و عاداتی دارد که در طی رشد یاد گرفته ایم و اکنون در پیشامدهای فعلی زندگی موثر نیستند و یا موجب عقب ماندگی ما می شوند. (به عنوان مثال خانواده ممکن است به ما یاد داده باشد که از نشان دادن اشکال خاصی از بیان عواطف اجتناب کنیم, اما اکنون که با فشارهای طبیعی مربوط به زندگی بزرگسالی مواجه هستیم, احساسات سرکوب شده ناشی از این اجتناب علایمی همچون افسردگی, نگرانی یا واکنش افراطی را در ما برمی انگیزند.) هدف مشاوره، یادگیری در مورد عادات و الگوهای احساسی و رفتاری و چگونگی نقش آنها در مشکلات می باشد. در نتیجه می توانیم عادات و رفتارهای جدیدی را یاد بگیریم که به موفقیت بیشتر ما کمک نمایند

@GroupTherapists
بسیاری از مسائل و مطالب عنوان شده در روان درمانی گروهی در زندگی روزانه ما بسادگی اتفاق می افتد تدابیر درمان که مهمترین مسئله مورد بحث در روان درمانی گروهی است تنها به گروه درمانی اختصاص ندارد بلکه در هر گروه عادی کم و بیش وجود دارد بطور عادی ما درزندگی روزمره خود با افراد و گروه های مختلفی ارتباط داریم که این روابط برای سلامتی ما لازم است البته همه روابط زمینه سلامت بخشی ندارند و حتی بعضی از روابط نیز ناسالم و بیماری زا هستند.میگنا دات آی آر، آن دسته از روابط فیمابین افراد که توام با ریا و تزویر و فخر فروشی باشد و همچنین روابط توام با فشار تحقیر روابطی ناسالم و صمیمانه رابطه ای است که از نظر روانشناسی نیازهای روانی انسان را ارضا می کند و هر انسانی با تمام وجود آنرا طلب می کند. روان درمانی گروهی چیزی جز ارائه شناخت و تصحیح رفتار بیمار گونه نیست رفتاری که باعث شده دیگران از فرد فاصله یگیرند واو تنها منزوی گردد شاید یکی ازعلل رشد درمان های روانی در جوامع بزرگ و پیشرفته مسئله تنهائی و بی همدمی افراد باشد بنابراین روان درمانی گروهی زمانی ضرورت پیدا می کند که نیازاجتماعی فرد در ارتباط با دیگران برآورده نشده و یا محیط به گونه ای است که هر چند روابط انسانی به حد کافی وجود دارد ولی روابط موجود غلط و ناسالم می باشد.



@GroupTherapists
گرچه عجیب به نظر می رسد كه فكر كنیم چیزهایی را كه در مورد خود نمی دانیم ولی تجارب نشان می دهد كه بسیاری از عادات و الگوهای رفتاری مشكل زای ما چیزهایی هستند كه در زندگی خودمان انجام می دهیم ولی آنها آنقدر حالت خودكار پیدا كرده اند كه حتی نمی توانیم فكر كنیم كه شاید حاصل یادگیری بوده و اختیاری باشند. گروه،شرایطی ویژه برای فهم و یادگیری دربارهٔ خودمان، دیگران و ما در رابطه با دیگران فراهم می كند. در نتیجه ما قادر می شویم در روابط خود با دیگران و نیز در رابطه با خودمان در خارج از گروه كارآمدتر عمل كنیم. گروه درمانی به ما فرصت می دهد تا از مشاهدات كمك كننده و حمایت دیگران جهت فهم و تغییر شیوه های زندگی استفاده كنیم


@GroupTherapists
ورود به برنامه گروه درمانی باید داوطلبانه باشد و بیمار به صرف توصیه دوستان و اقوام و مسئولین روان درمانی به این کار وادار نشود. بیمار باید به گروه درمانی معتقد باشد و آنرا یک شیوه درمانی درست و مناسب بداند. معتقد باشد که گروه نیازهای او را برآورده می‌سازد و مفید واقع می‌شود. نظر به اینکه گروه درمانی اصولا فرآیند کلامی است، بیمار باید از مهارتهای کلامی و مفهومی کافی برخوردار باشد. در گروه درمانی برای بیماران شدیدا افسرده، بیمارن مبتلا به اسکیزوفرنی حاد ، اختلال شخصیتهای پارانوئید، اختلال شخصیت اسکیزوئید شدید ، اختلال شخصیت جامعه ستیز، افراد مبتلا به بیمار انگاری و اختلال شخصیت خود شیفته در صورتی که گروه درمانی بلند مدت باشد، نمی‌توانند مفید باشند.



@GroupTherapists
فواید گروه درمانی برای تسریع روند بهبودی

گروه درمانی و دور هم جمع شدن برای صحبت درباره مشکلات مشترک می تواند ذهن انسان را در توانایی برای بهبود آماده سازد. گروه درمانی یا روان درمانی گروهی همانند روان درمانی انفرادی است با این تفاوت که در این روش روانشناس به جای تمرکز بر روی یک فرد و مشکلات مختص به وی با یک گروه

و یا چندین نفر سروکار دارد. هر یک از اعضا مشکلات خود را در گروه مطرح می کنند. بازخورد و مشکلات دیگر اعضا را نیز می شنوند و در مورد آنها نظر، احساسات و افکار خود را بیان می کنند. در نتیجه این تعاملات،اعضای گروه در روند ایجاد تغییرات به یکدیگر کمک می کنند

و روانشناس نیز به عنوان عضو تسهیل گر و بی طرف مسائل گروه را در مسیر مناسب و تا رسیدن به بینش هر یک از اعضا نسبت به مشکل خود هدایت می کند.



@GroupTherapists
اعتماد به نفسِ بهبود‌یافته: گروه‌درمانی، اساسی برای کودکان و نوجوانان تدارک می‌بیند تا به دیگران کمک کنند. بسیاری از اوقات کودکان احساس می‌کنند نمی‌توانند به دیگران یاری برسانند چرا که خودشان بسیار محتاج حمایت‌اند. حال آن‌که در فضای گروه درمی‌یابند مهارت‌ها و تجربه‌هایی دارند که می‌تواند برای همسالان‌شان مفید باشد. قدرت کمک به دیگران، درمان‌کننده است و اعتماد به نفس و عزّت نفس را تقویت می‌کند.



@GroupTherapists
👍1
افزایشِ مهارت‌های مقابله: درمان‌گر از طریق کاربرد فعّالیت‌های ساختاریافته، استراتژی‌های اثبات‌شده‌ای برای مقابله با مشکلات مشخص آموزش می‌دهد. اعضای گروه این مجال را خواهند داشت تا این مهارت‌ها را در محیطی امن تمرین کرده و بازخورد دریافت کنند. طی زمان، اعضا، شروع به وارد کردن این استراتژی‌ها به زندگی روزانه‌شان می‌کنند



@GroupTherapists
🔆 سایکودرام

سایکو درام یک رویکرد مبتنی بر عمل در مشاوره گروهی است که از جنبه‌های دراماتیک و زیبایی شناسانه هنر نمایش، جهت تأثیر گذاری بر شخصیت افراد بهره می گیرد شاید بتوان نـخـسـتـیـن نشانه‌های سایکو درام را در رفتارهای رازآلود جادوگران و شفادهندگان بدوی قبایل جستجو کردکه به شکلی بیانگر تأثیر فعالیتهای نمایشی بر روان وحتی جسم آدمی بودند.

این شیوه درمانی بطور مشخص نخستین بارتوسط روانپزشک و نظریه پرداز رومانیایی اصل ژاکوب لویی مورنوو از مشاهده، مطالعه و تحلیل بازیهای کودکان شکل گرفت وی در جلسات روان کاوی فروید شرکت می کرد و یکبار به فروید گفت کار من از آنجایی شروع می شود که کار شما در مطب با بیمار تمام می گردد. شما نماد رویا های آنها را تحلیل می کنید اما من به آنها شهامت می دهم تا رویاهای جدیدی خلق نمایند .
((تخلیّه هیجانی))(( رسیدن به آرامش)) ((مواجهه با تعارضات)) ((کسب آگاهی)) ((افزایش بینش)) و در نهایت سازگاری اجتماعی از اهداف مهم شفابخش سایکودرام است
رويكرد سایکو درام كه از تصويرسازي ذهني، تخيل،اعمال بدني و پويايي گروه استفاده مي كند،تركيبي از هنر،بازي،حساسيت عاطفي وتفكر صريح است كه با تسهيل در رها كردن عواطف حبس شده،به افراد در كسب رفتارهاي جديد و مؤثرتر و گشودن راه هاي نا مكشوف، حل تعارض و همچنين شناخت قالب خويشتن كمك مي كند
مورنو معتقد است كه اگر مراجعه كننده بداند كه بيرون ريختن افكار دروني و عواطف بيان نشده به هر شكلي كه باشد به وسيله درمانگر تحمل خواهد شد، او با رغبت انها را به نمايش گذاشته و به ارامش دست خواهد يافت
در اين روش مراجع به جاي انكه در مورد تعارضهاي خود سخن بگويد، به اجراي عملي آنها مي پردازد.به عبارت ديگر در اين روش فرد با بازي در نقش خويشتن بدون نمايشنامه وطرح قبلي و از طريق تخليه هيجاني مي تواند هيجان هاي دروني خويش از قبيل خشم،ناراحتي و خوشحالي را از درون خود ازاد كرده و در جهت سلامت و ابرازگري هيجاني بيشتر حركت كند. در جهت تحقق اين اهداف،روان نمايشگري از ابزارها و فنون متعددي همچون: من هاي ياور،كارگردان،صحنه،فن بدل،وارونگي نقش،آينه،تك گويي،واقعيت بخشي وفنون ديگر استفاده مي كند

ادامه دارد...
@GroupTherapists
🔆سایکودرام


مورینو دریافت که از طریق واژه ها و کلمات نمی توان آنگونه که شایسته است به برخی از بخش های ذهن دست یافت . بعضی احساسات تنها از طریق عمل یا تصویر سازی به بهترین نحو ابراز می شوند بنابراین اعهضای گروه سایکودرام گرداگرد یک میز نمی‌نشینند تا درباره‌ی زندگی و مسائل آن گفتگو کنند و گپ بزنند. برعکس، آنها از پشت میزها برمی‌خیزند و زندگی را بر می‌دارند و او را با خود به صحنه می‌برند. روی صحنه، مانند اعضای یک نمایش، زندگی را اجرا و بازی می‌کنند.
سایکودراما به افراد اجازه می‌دهد تا از قوه تخیل و توان انگاره‌زایی خود به عنوان پایه و اساس اجرای نمایش‌بهره ببرند. استفاده از این قوه و توانایی به‌بهترین شکل، ظرفیت فرد را برای حضوردر دنیایی که بزرگتر از زندگی است اثبات‌می‌کند. فردی که درجلسات حاضر می‌شود نه تنهامی‌تواند صحنه‌های واقعی زندگی‌اش رابازنمایی و بازی کند بلکه تشویق می‌شود تاصحنه‌هایی را که هرگز اتفاق نیفتاده‌اند، هرگز اتفاق نخواهند افتاد یا اصلاً نمی‌تواننداتفاق بیفتد نیز بازی کند و به تصویر بکشد. این صحنه‌ها غالباً عرضه‌کننده امیدها، ترس‌ها و کارها و تحولات ناتمام مانده روان‌ما هستند که از برخی جهات‌واقعی‌تر از وقایع زندگی روزمره جلوه می‌کنند. نمـایش درفرآیـند درمان هـنگامی جنبه محوری می‌یابد که هـدف از پـروسه درمان کاهـش و یا رفـع کامـل اختلالات روانـی و رفـتاری باشد.
فرد با درگيرشدن در سطح فعاليتهاي فيزيكي نسبت به دنياي دروني و عاطفي خود پذيرش و دسترسي آسانتري مي يابد. به عبارت ديگرهنگامي كه تفكري تجسم مي يابد تا ديگران نظاره گر آن باشند و مورد پذيرش فرد هم واقع مي شود، واقعي تر بنظر مي رسد. مورينو چنين تمايلي را عطش اجرا مي نامد و مي گويد: «مردم بيشتر نياز دارند كه واكنش ها و نيازهاي خود را عملي سازند تا اينكه فقط در مورد آنها حرف بزنند» . روان نمايشگري به عنوان روشي براي تمرين زندگي بدون اشتباه كردن و مورد تنبيه واقع شدن تعريف شده است. اين اجرا در يك گروه اتفاق مي افتد و راهي است براي نگاه كردن به زندگي يك نفر چنان كه هست

ادامه دارد...
@GroupTherapists
2025/07/13 16:47:04
Back to Top
HTML Embed Code: