Telegram Web Link
همه‌ چی خوب پیش میره، تا وقتی بی‌سر‌وصدا باشه.
و تو دوام می‌آوری، بی‌آنکه کسی بفهمد در خاموشی‌ات، نبردی بی‌پایان میان رنج و بی‌اعتنایی جریان دارد.
بعضی وقتا باید اون گزینه سخترو انتخاب کنی، اون گزینه ی ناراحت کنندرو، دقیقا همونی ک اصلا هیچ جوره نمیخوایی بپذیریش؛ خراب کردن، دل کندن، رفتن، شروع کردن.
حالا بشر یاد گرفته چگونه در هوا مثل پرنده پرواز کند و چگونه در دریا مثل ماهی شنا کند. تنها یک چیز ‌مانده که هنوز بلد نیستیم؛ اینکه چگونه روی زمین مثل آدم زندگی کنیم!
-جورج برنارد شاو
ما لحظات و اتفاقات دشواری را از سر گذرانده و تاب آورده‌ایم، که خودمان هم باورمان نمی‌شد.
آدما جا میمونن، تو فرودگاه، تو خیابون، تو خاطرات.
تراپیسته می گفت: "آدما اونقدر که تو فکر می کنی‌ شکننده نیستن و‌ظرفیتشون به مو بند نیست، نیازی نیست همیشه چتر نجات و منجی باشی. تمرکزتو بذار رو خودت و حال خودت، هیچ کس بدون تو نمرده و‌ هیچ کس بدون تو‌ نمی میره، بذار هرکس درد، تجربه بد، شکست، اون ناکامی مخصوص زندگی خودشو، خودش تجربه کنه و بزرگ شه."
کاش اینارو یادمون بمونه
-بایکوت
و صبر انتخاب نیست، اجبار است.
زندگی همینه؛ این‌که هی تغییر کنی، هی از نو بسازی، هی از یه چیز دل بکنی، به یه چیز تازه دل ببندی، و بری جلو، حتی وقتی نمی‌دونی تهش کجاست و چجوریه، تا بالاخره به جایی برسی که دلت آروم بگیره.
دو راهیه بین معرفت و منفعت،
تنها جاییه که ذات آدما مشخص میشه.
نمیدونم آدم درستی هستم یا نه ولی این رو خوب میدونم جوری زندگی کردم که احتیاجی به نقاب نداشته باشم و همیشه خودم بودم گاهی غمگین غمگین، گاهی شاد شاد، گاهی در مسیر تکامل، گاهی در مسیر سقوط، گاهی موفق و بی نقص، گاهی پر از اشتباه و ناپخته در نهایت همیشه با پذیرفتن درونی و ذهنیه این نکته که من کامل نیستم خودم بودم و هیچوقت تظاهر به چیزی که نیستم نکردم.
اما عزیز من، کاش در روزگار دیگری می‌زیستیم، ما همگی حیف بودیم.
🤍
و آدمی بزرگ می‌شود، اما به مرور...
کم کم یاد می‌گیرد کاری به کار دنیا نداشته‌باشد و به هر اتفاقی واکنش نشان ندهد، کم کم یاد می‌گیرد کمی سخت باشد و با هر کنایه‌ای نرنجد و هر حرف و اشاره‌ای را به خودش نگیرد.
یاد می‌گیرد فاصله بگیرد از آدم‌هایی که کنارشان آرامش ندارد و کسانی را نگه دارد که از شادی و موفقیت و آرامش او خوشحال می‌شوند، کسانی که کنار آن‌ها آرام است و حال خوبی دارد.
کم کم یاد می‌گیرد کسی باشد که دوست دارد، نه کسی که دیگران از او انتظار دارند!
آدمی بزرگ می‌شود؛
آن هنگام که یاد می‌گیرد جهان از ذهن و قلب خودش شروع می‌شود و شروع می‌کند به دوست داشتن خودش، دیگر خودش را با کسی مقایسه نمی‌کند و تفاوت‌ها را می‌پذیرد.
آن هنگام که آرامش، اولویت اولش می‌شود و تمام گام‌ها و ارتباطات و اهدافش را بر اساس همان تنظیم می‌کند.
آدمی بزرگ می‌شود آن هنگام که یاد می‌گیرد خوب باشد بدون توقع و مهربانی کند بدون منت، که دور باشد اما برای هیچ‌کس بد نخواهد و آرامش جهان هیچ‌کس را به هم نریزد.
آن هنگام که از جهان، چیز زیادی نخواهد، فقط بخواهد در جوار دلخوشی‌های کوچک و ساده‌ای که دارد، آرام باشد...
آدمی بزرگ می‌شود
اما به مرور...
-نرگس صرافیان
به قول شایع؛
درد و دل عنه؟همونو به رخت میکشنش.
2025/10/17 19:56:04
Back to Top
HTML Embed Code: