دانشکده مهندسی صنایع
📌 صنعت 4.0 ⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇 @ieinstitute
📌کارخانه هوشمند یا صنعت 4.0
کارخانه هوشمند به صنعتی گفته میشود که از دستگاه های متصل به اینترنت اشیاء (IoT) برای بهبود کارایی، پیوستگی و امنیت عملیات های خود بهره میگیرد. تعامل به صورت همزمان و دورادور بین اجزای تولید و اپراتورها، کارخانه جات را به ویترینی برای اتوماسیون و اتوماتیک سازی تبدیل میکند.
مفهوم کارخانه هوشمند را میتوان در دو فاز مجزا تعریف نمود. به عنوان مثال، کارخانه هوشمند بخشی از صنعت 4.0 است. صنعت 4.0 شامل فاز طراحی، فاز تولید و فاز لجستیک میشود. تمام این فازها به عنوان صنعت 4.0 نامیده میشوند، اما کارخانه هوشمند به نقطه ی میانی این فرآیند تبدیل میشود.
کارخانه های هوشمند حداقل به چهار عنصر نیاز دارند. عنصر اول، یکپارچه سازی ماشین با ماشین (M2M) است. عنصر دوم مربوط به دانش حوزه مربوطه میشود. عنصر سوم مربوط به هوشمندی بیزینسی در بخش های بیرونی و داخلی این کارخانه ها است. عنصر چهارم نیز به تقاضای بازار برمیگردد.
این چهار عنصر از چهار حوزه ی متفاوت می آیند؛ این بدان معناست که اگر بخواهیم کارخانه هوشمند را در یک کلمه تعریف کنیم، میتوانیم از آن به عنوان تلفیق و یکپارچه سازی یاد کنیم.
ایده ی تقسیم این مفهوم به چهار دسته مختلف به نظر میرسد که در این صنعت بسیار شناخته شده باشد. صنعت 4.0 شامل چهار ستون میشود که کارخانه هوشمند یکی از این ستون ها را تشکیل میدهد. علاوه بر کارخانه هوشمند، تجربه دیجیتال مشتریان، زنجیره ی تامین متصل به یکدیگر و تشکیلات دیجیتال سایر ستون های صنعت 4.0 را تشکیل میدهند. هر صنعت 4.0 ابتدا با یکی از این ستون ها شروع میشود و سپس به سرعت به سوی سایر حوزه های دارای هم پوشانی حرکت میکند.
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
کارخانه هوشمند به صنعتی گفته میشود که از دستگاه های متصل به اینترنت اشیاء (IoT) برای بهبود کارایی، پیوستگی و امنیت عملیات های خود بهره میگیرد. تعامل به صورت همزمان و دورادور بین اجزای تولید و اپراتورها، کارخانه جات را به ویترینی برای اتوماسیون و اتوماتیک سازی تبدیل میکند.
مفهوم کارخانه هوشمند را میتوان در دو فاز مجزا تعریف نمود. به عنوان مثال، کارخانه هوشمند بخشی از صنعت 4.0 است. صنعت 4.0 شامل فاز طراحی، فاز تولید و فاز لجستیک میشود. تمام این فازها به عنوان صنعت 4.0 نامیده میشوند، اما کارخانه هوشمند به نقطه ی میانی این فرآیند تبدیل میشود.
کارخانه های هوشمند حداقل به چهار عنصر نیاز دارند. عنصر اول، یکپارچه سازی ماشین با ماشین (M2M) است. عنصر دوم مربوط به دانش حوزه مربوطه میشود. عنصر سوم مربوط به هوشمندی بیزینسی در بخش های بیرونی و داخلی این کارخانه ها است. عنصر چهارم نیز به تقاضای بازار برمیگردد.
این چهار عنصر از چهار حوزه ی متفاوت می آیند؛ این بدان معناست که اگر بخواهیم کارخانه هوشمند را در یک کلمه تعریف کنیم، میتوانیم از آن به عنوان تلفیق و یکپارچه سازی یاد کنیم.
ایده ی تقسیم این مفهوم به چهار دسته مختلف به نظر میرسد که در این صنعت بسیار شناخته شده باشد. صنعت 4.0 شامل چهار ستون میشود که کارخانه هوشمند یکی از این ستون ها را تشکیل میدهد. علاوه بر کارخانه هوشمند، تجربه دیجیتال مشتریان، زنجیره ی تامین متصل به یکدیگر و تشکیلات دیجیتال سایر ستون های صنعت 4.0 را تشکیل میدهند. هر صنعت 4.0 ابتدا با یکی از این ستون ها شروع میشود و سپس به سرعت به سوی سایر حوزه های دارای هم پوشانی حرکت میکند.
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
📌 تخصص های شغلی در حوزه یادگیری ماشین و هوش مصنوعی
دنیا همگام با پیشرفت فناوریهای یادگیری ماشین (ML) و هوش مصنوعی (AI)، در حال تغییر و تحول است و به همین دلیل نیاز به مهندس یادگیری ماشین و هوش مصنوعی محسوستر شده است. با افزایش کاربرد ML و AI، مشاغل موجود در این حوزهها دقیقتر و تخصصیتر میشوند که در اینجا چند مورد از این تخصص ها را معرفی میکنیم:
◾️مهندس هوش مصنوعی: مهندسان هوش مصنوعی موظف به حل مسئله، ساخت مدلهای هوش مصنوعی و آزمایش و پیادهسازی آنها هستند. علاوه بر این، باید قادر به مدیریت زیرساختهای هوش مصنوعی نیز باشند. مهندسان AI به کمک الگوریتمهای یادگیری ماشینی و شناختی که از شبکه های عصبی دارند، مدلهای هوش مصنوعی بهتری میسازند.
◾️ مهندس یادگیری ماشین: این متخصصان مسئول ساخت و نگهداری نرمافزارهای خودرانی هستند که به کاربردهای یادگیری ماشینی کمک میکنند. از آنجایی که مهندس یادگیری ماشین با حجم زیادی داده سر و کار دارند، باید تسلط کافی بر مباحث مدیریت داده ها داشته باشند.
◾️ توسعهدهنده هوش تجاری (BI): توسعهدهندههای BI باید دادههایی پیچیده را طراحی، مدلسازی، تحلیل و نگهداری کنند. این افراد با ترکیب هوش تجاری و هوش مصنوعی، به رشد درآمد شرکتها کمک میکنند.
◾️متخصص رباتیک: وظیفهی این متخصصان، ارتقای کارآمد مسائلی است که توسط رباتها انجام میشود. صنایع عمده تمایل دارند دستگاههای خود را برنامهنویسی کرده یا دستگاههای مکانیکی/ رباتهایی بسازند که دستورات مختلف انسانها را اجرا میکنند؛ این صنایع، فرصتهای شغلی فراوانی برای این دسته از متخصصان فراهم میآورند.
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
دنیا همگام با پیشرفت فناوریهای یادگیری ماشین (ML) و هوش مصنوعی (AI)، در حال تغییر و تحول است و به همین دلیل نیاز به مهندس یادگیری ماشین و هوش مصنوعی محسوستر شده است. با افزایش کاربرد ML و AI، مشاغل موجود در این حوزهها دقیقتر و تخصصیتر میشوند که در اینجا چند مورد از این تخصص ها را معرفی میکنیم:
◾️مهندس هوش مصنوعی: مهندسان هوش مصنوعی موظف به حل مسئله، ساخت مدلهای هوش مصنوعی و آزمایش و پیادهسازی آنها هستند. علاوه بر این، باید قادر به مدیریت زیرساختهای هوش مصنوعی نیز باشند. مهندسان AI به کمک الگوریتمهای یادگیری ماشینی و شناختی که از شبکه های عصبی دارند، مدلهای هوش مصنوعی بهتری میسازند.
◾️ مهندس یادگیری ماشین: این متخصصان مسئول ساخت و نگهداری نرمافزارهای خودرانی هستند که به کاربردهای یادگیری ماشینی کمک میکنند. از آنجایی که مهندس یادگیری ماشین با حجم زیادی داده سر و کار دارند، باید تسلط کافی بر مباحث مدیریت داده ها داشته باشند.
◾️ توسعهدهنده هوش تجاری (BI): توسعهدهندههای BI باید دادههایی پیچیده را طراحی، مدلسازی، تحلیل و نگهداری کنند. این افراد با ترکیب هوش تجاری و هوش مصنوعی، به رشد درآمد شرکتها کمک میکنند.
◾️متخصص رباتیک: وظیفهی این متخصصان، ارتقای کارآمد مسائلی است که توسط رباتها انجام میشود. صنایع عمده تمایل دارند دستگاههای خود را برنامهنویسی کرده یا دستگاههای مکانیکی/ رباتهایی بسازند که دستورات مختلف انسانها را اجرا میکنند؛ این صنایع، فرصتهای شغلی فراوانی برای این دسته از متخصصان فراهم میآورند.
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
✅ پنج گام اساسی برای هدف گذاری مؤثر (SMART )
📌 معیّن: Specific
📌 قابل اندازهگیری: Measurable
📌 دستیافتنی: Attainable
📌 واقعبینانه: Realistic
📌 زمانبندیشده: Timely
✳️ این مدل شما را یاری میکند تا اهداف خود را به نحوی تعیین کنید که تردیدی در رسیدن به آنها نداشته باشید:
1️⃣ اهداف خود را معین، روشن و شفاف بیان کنید. اگر قصد دارید اهداف ماه آینده، شش ماه آینده یا سال آیندهی خود را تعیین کنید، باید آنها را صریح و روشن مطرح کنید. این کافی نیست که بگویید: “میخواهم در شش ماه آینده پیشرفت کنم.” این پیشرفت را در کدام زمینه در نظر دارید؟
2️⃣ هدفهایتان باید قابل اندازهگیری باشد. باید بتوانید اندازه بگیرید که چهقدر به سمت هدفتان پیش رفتهاید.
3️⃣ در انتخاب هدف واقعبین باشید. اهدافی را برای خود در نظر بگیرید که دسترسی به آنها امکانپذیر باشد.
4️⃣ هدفهای دستیافتنی، عمده و اساسی زندگی خود را تعیین کنید. اهداف باید واقعی و قابل دسترس باشند. اهدافی که با توانایی و امکانات شما تناسبی ندارند، غیر قابل دسترسیاند.
5️⃣ هدفها باید قابل زمانبندی باشند. اغلب مشاهده میشود که بسیاری از مردم در شروع سال اهدافی را برای خود برمیگزینند و به روی کاغذ میآورند، اما آن را در پوشهای بایگانی کرده تا پایان سال نیز به آن مراجعه نمیکنند. وقتی هدفی را برمیگزینید، باید با استفاده از یک جدول زمانبندیشده، مدام آن را وارسی کنید و از آخرین وضعیت آن باخبر باشید. به این ترتیب، اگر پیشرفتی به سوی هدف خود مشاهده کنید، احساس رضایت و خرسندی خواهید داشت و به ادامهی راه ترغیب میشوید و هرگاه به بیراهه کشانده شوید خود را به مسیر درست هدایت خواهید کرد. هدف خود را در دفتر برنامهریزی خود بنویسید و برای هر آزمون هدفگذاری کنید.
دانشکده صنایع و مدیریت
⚙️ @ieinstitute
📌 معیّن: Specific
📌 قابل اندازهگیری: Measurable
📌 دستیافتنی: Attainable
📌 واقعبینانه: Realistic
📌 زمانبندیشده: Timely
✳️ این مدل شما را یاری میکند تا اهداف خود را به نحوی تعیین کنید که تردیدی در رسیدن به آنها نداشته باشید:
1️⃣ اهداف خود را معین، روشن و شفاف بیان کنید. اگر قصد دارید اهداف ماه آینده، شش ماه آینده یا سال آیندهی خود را تعیین کنید، باید آنها را صریح و روشن مطرح کنید. این کافی نیست که بگویید: “میخواهم در شش ماه آینده پیشرفت کنم.” این پیشرفت را در کدام زمینه در نظر دارید؟
2️⃣ هدفهایتان باید قابل اندازهگیری باشد. باید بتوانید اندازه بگیرید که چهقدر به سمت هدفتان پیش رفتهاید.
3️⃣ در انتخاب هدف واقعبین باشید. اهدافی را برای خود در نظر بگیرید که دسترسی به آنها امکانپذیر باشد.
4️⃣ هدفهای دستیافتنی، عمده و اساسی زندگی خود را تعیین کنید. اهداف باید واقعی و قابل دسترس باشند. اهدافی که با توانایی و امکانات شما تناسبی ندارند، غیر قابل دسترسیاند.
5️⃣ هدفها باید قابل زمانبندی باشند. اغلب مشاهده میشود که بسیاری از مردم در شروع سال اهدافی را برای خود برمیگزینند و به روی کاغذ میآورند، اما آن را در پوشهای بایگانی کرده تا پایان سال نیز به آن مراجعه نمیکنند. وقتی هدفی را برمیگزینید، باید با استفاده از یک جدول زمانبندیشده، مدام آن را وارسی کنید و از آخرین وضعیت آن باخبر باشید. به این ترتیب، اگر پیشرفتی به سوی هدف خود مشاهده کنید، احساس رضایت و خرسندی خواهید داشت و به ادامهی راه ترغیب میشوید و هرگاه به بیراهه کشانده شوید خود را به مسیر درست هدایت خواهید کرد. هدف خود را در دفتر برنامهریزی خود بنویسید و برای هر آزمون هدفگذاری کنید.
دانشکده صنایع و مدیریت
⚙️ @ieinstitute
📌 فرایندهای زنجیره تأمین: طبقه بندی و دیدگاه ها
یکی از موضوعات مهم در مدیریت زنجیره تأمین، نگاه فرایندی به زنجیره تأمین است. فرایندهای زنجیره تأمین از دیدگاه های مختلفی بررسی شده است. زنجیره تأمین مجموعه ای از فرایندها و جریانهاست که درون و بین سطوح مختلف به وجود میآیند و در کنار یکدیگر نیاز مشتری را برآورده میکنند. در ادامه به برخی از این موارد می پردازیم.
تمام فرایندهای زنجیره تأمین میتواند در یکی از سه دسته فرایندهای کلان زیر قرار گیرد:
۱ – مدیریت روابط با مشتری (Customer Relationship Management):
تمام فرایندهایی که بر مواجهه میان مشتری و شرکت تمرکز دارد. فرایندهای مدیریت روابط با مشتری (CRM) به دنبال افزایش هر چه بیشتر تقاضای مشتریان و تسهیل وقوع و دریافت یا پیگیری سفارش مشتریان میباشد. CRM فرایندهایی مانند بازاریابی، فروش و مدیریت سفارشات را در بر میگیرد (چوپرا و میندل، ۲۰۰۱).
۲ – مدیریت زنجیره تأمین داخلی (Inter Supply Chain Management Management)
مام فرآیندهایی که برای شرکت درونی محسوب میشوند. فرایندهای مدیریت زنجیره تأمین داخلی (ISCM) به دنبال تأمین سفارشات ایجاد شده در فرایندهایCRM با کمترین هزینه و در زمان مقرر میباشند. فرایندهایی مانند برنامه ریزی تولید، برنامه ریزی ظرفیت تولید و انبارها، آماده سازی برنامههای سفارش مواد اولیه، مدیریت موجودی و …. از جمله این فرایندها هستند (چوپرا و میندل، ۲۰۰۱).
۳- مدیریت روابط با تأمین کنندگان (Supplier Relationship Management)
تمام فرایندهایی که بر مواجهه میان شرکت و تأمین کنندگانش تمرکز دارد. فرایندهای مدیریت روابط با تأمین کنندگان (SRM) به دنبال سازماندهی و مدیریت منابع تأمین قطعات و مواد اولیه و یا خدمات مورد نیاز شرکت میباشد. فرآیندهایی مانند ارزیابی و انتخاب تأمین کننده مناسب، مدیریت قراردادهای تأمین و مدیریت تدارکات و خرید نیز از جمله این فرایندها هستند (چوپرا و میندل، ۲۰۰۱).
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
یکی از موضوعات مهم در مدیریت زنجیره تأمین، نگاه فرایندی به زنجیره تأمین است. فرایندهای زنجیره تأمین از دیدگاه های مختلفی بررسی شده است. زنجیره تأمین مجموعه ای از فرایندها و جریانهاست که درون و بین سطوح مختلف به وجود میآیند و در کنار یکدیگر نیاز مشتری را برآورده میکنند. در ادامه به برخی از این موارد می پردازیم.
تمام فرایندهای زنجیره تأمین میتواند در یکی از سه دسته فرایندهای کلان زیر قرار گیرد:
۱ – مدیریت روابط با مشتری (Customer Relationship Management):
تمام فرایندهایی که بر مواجهه میان مشتری و شرکت تمرکز دارد. فرایندهای مدیریت روابط با مشتری (CRM) به دنبال افزایش هر چه بیشتر تقاضای مشتریان و تسهیل وقوع و دریافت یا پیگیری سفارش مشتریان میباشد. CRM فرایندهایی مانند بازاریابی، فروش و مدیریت سفارشات را در بر میگیرد (چوپرا و میندل، ۲۰۰۱).
۲ – مدیریت زنجیره تأمین داخلی (Inter Supply Chain Management Management)
مام فرآیندهایی که برای شرکت درونی محسوب میشوند. فرایندهای مدیریت زنجیره تأمین داخلی (ISCM) به دنبال تأمین سفارشات ایجاد شده در فرایندهایCRM با کمترین هزینه و در زمان مقرر میباشند. فرایندهایی مانند برنامه ریزی تولید، برنامه ریزی ظرفیت تولید و انبارها، آماده سازی برنامههای سفارش مواد اولیه، مدیریت موجودی و …. از جمله این فرایندها هستند (چوپرا و میندل، ۲۰۰۱).
۳- مدیریت روابط با تأمین کنندگان (Supplier Relationship Management)
تمام فرایندهایی که بر مواجهه میان شرکت و تأمین کنندگانش تمرکز دارد. فرایندهای مدیریت روابط با تأمین کنندگان (SRM) به دنبال سازماندهی و مدیریت منابع تأمین قطعات و مواد اولیه و یا خدمات مورد نیاز شرکت میباشد. فرآیندهایی مانند ارزیابی و انتخاب تأمین کننده مناسب، مدیریت قراردادهای تأمین و مدیریت تدارکات و خرید نیز از جمله این فرایندها هستند (چوپرا و میندل، ۲۰۰۱).
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
📌 فواید اجرای نظام آراستگی (۵S):
اگر مؤسسهای بتواند روش 5S را به صورتی صحیح پیاده کند، شاهد نتایج زیر خواهد بود:
✅ آراسته شدن محیط: اگر محیط کار منظم و آراسته باشد، کارکنان انگیزه بیشتری برای فعالیت خواهند داشت و این مطلب منجر به افزایش بهرهوری خواهد شد.
✅افزایش ایمنی در محیط کار: اجرای پنجاس منجر به پاکیزگی و نظم و انضباط تجهیزات میگردد. خرابی آنها کاهش یافته و تا حدود زیادی از سوانح جلوگیری میشود.
✅ بهبود در راندمان تولید: با اجرای پنجاس و مرتب شدن محیط کار و کاهش عملیات اضافی مسلماً وضعیت تولید بهبود مییابد.
بهبود وضعیت ماشین آلات: با تمیز شدن ماشین آلات و ابزارها وضعیت کار با آنها بهبود یافته، نرخ خرابی و همچنین نیاز آنها به تعمیرات کاهش مییابد.
✅ کاهش ضایعات: با مرتب شدن محیط کار و بهبود وضعیت ماشینآلات ، نرخ ضایعات نیز کاهش مییابد. این امر موجب کاهش هزینهها خواهد شد.
✅ آمادگی برای استقرار سایر فعالیتهای بهرهوری : اجرای روش پنجاس منجر به آمادگی مؤسسه در اجرای سایر روشهای بهبود بهرهوری از جمله کایزن میشود.
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
اگر مؤسسهای بتواند روش 5S را به صورتی صحیح پیاده کند، شاهد نتایج زیر خواهد بود:
✅ آراسته شدن محیط: اگر محیط کار منظم و آراسته باشد، کارکنان انگیزه بیشتری برای فعالیت خواهند داشت و این مطلب منجر به افزایش بهرهوری خواهد شد.
✅افزایش ایمنی در محیط کار: اجرای پنجاس منجر به پاکیزگی و نظم و انضباط تجهیزات میگردد. خرابی آنها کاهش یافته و تا حدود زیادی از سوانح جلوگیری میشود.
✅ بهبود در راندمان تولید: با اجرای پنجاس و مرتب شدن محیط کار و کاهش عملیات اضافی مسلماً وضعیت تولید بهبود مییابد.
بهبود وضعیت ماشین آلات: با تمیز شدن ماشین آلات و ابزارها وضعیت کار با آنها بهبود یافته، نرخ خرابی و همچنین نیاز آنها به تعمیرات کاهش مییابد.
✅ کاهش ضایعات: با مرتب شدن محیط کار و بهبود وضعیت ماشینآلات ، نرخ ضایعات نیز کاهش مییابد. این امر موجب کاهش هزینهها خواهد شد.
✅ آمادگی برای استقرار سایر فعالیتهای بهرهوری : اجرای روش پنجاس منجر به آمادگی مؤسسه در اجرای سایر روشهای بهبود بهرهوری از جمله کایزن میشود.
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
📌 هزینه های کیفیت COQ
هزینه های فقدان کیفیت به چهار دسته هزینه های شکست داخلی،شکست خارجی، پیشگیری و ارزیابی طبقهبندی میشود و موضوعات هر یک از دستههای هزینه های کیفیت COQ با توافق جمعی در درون سازمان تعیین می شود. هزینه های فقدان کیفیت برای هر سازمان باید متناسب با آن سازمان تعریف شود.
اصطلاح “هزینه های کیفیت ” برای افراد مختلف،معانی متفاوتی دارد:
برخی افراد ” هزینه های کیفیت ” را معادل هزینه های دستیابی به کیفیت میدانند.
برخی از افراد این اصطلاح را به معنی هزینه های اجرایی واحد کیفیت در نظر میگیرند.
برداشت و تعبیر متخصصین از ” هزینه های کیفیت ” هزینه های ناشی از کیفیت پایین میباشد.
زمانی که مدیران، اصطلاح ” هزینه های کیفیت ” را به کار میبرند منظور هزینه های ناشی از کیفیت پایین میباشد.
✅ هدفهای اصلی ارزیابی هزینه های فقدان کیفیت:
بیا ن مسئله کیفیت به زبان پول، تا مدیریت ارشد را تحت تأثیر قرار دهد.
شناسایی فرصت هایی مناسب و عمده کاهش هرینه های کیفیت.
شناسایی فرصت هایی مناسب جهت کاهش نارضایتی مشتریان.
بهبود در کنترل های بودجه ای و هزینه ای مرتبط با کیفیت.
اطلاعرسانی اطلاعات و دادههای هزینه های کیفیت به منظورایجاد انگیزه در تلاش کارکنان در جهت کاهش هزینهها.
✅ طبقهبندی COQ
📌هزینه های شکست داخلی – خرابی درونسازمانی: این هزینهها به نقصهای پیش از تحویل محصول به مشتری مرتبط میشود در صورتی که هیچ گونه نقصی در محصول پیش از تحویل بهمشتری وجود نداشته باشد، چنین هزینه هایی وجود نخواهد.
📌هزینه های شکست خارجی – خرابی برون سازمانی: این هزینه های به نقص های پس از ارسال محصول به مشتری مرتبط میشود درصورتیکه هیچ گونه نقصی در محصول پس از تحویل بهمشتری وجود نداشته باشد، چنین هزینه هایی وجود نخواهد.
📌هزینه های ارزیابی : این هزینهها برای تعیین درجه انطباق با الزامات صرف میشود.
📌هزینه های پیشگیری :این هزینهها برای به حداقل رساندن نواقص، خرابی و ارزیابی صرف میشوند.
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
هزینه های فقدان کیفیت به چهار دسته هزینه های شکست داخلی،شکست خارجی، پیشگیری و ارزیابی طبقهبندی میشود و موضوعات هر یک از دستههای هزینه های کیفیت COQ با توافق جمعی در درون سازمان تعیین می شود. هزینه های فقدان کیفیت برای هر سازمان باید متناسب با آن سازمان تعریف شود.
اصطلاح “هزینه های کیفیت ” برای افراد مختلف،معانی متفاوتی دارد:
برخی افراد ” هزینه های کیفیت ” را معادل هزینه های دستیابی به کیفیت میدانند.
برخی از افراد این اصطلاح را به معنی هزینه های اجرایی واحد کیفیت در نظر میگیرند.
برداشت و تعبیر متخصصین از ” هزینه های کیفیت ” هزینه های ناشی از کیفیت پایین میباشد.
زمانی که مدیران، اصطلاح ” هزینه های کیفیت ” را به کار میبرند منظور هزینه های ناشی از کیفیت پایین میباشد.
✅ هدفهای اصلی ارزیابی هزینه های فقدان کیفیت:
بیا ن مسئله کیفیت به زبان پول، تا مدیریت ارشد را تحت تأثیر قرار دهد.
شناسایی فرصت هایی مناسب و عمده کاهش هرینه های کیفیت.
شناسایی فرصت هایی مناسب جهت کاهش نارضایتی مشتریان.
بهبود در کنترل های بودجه ای و هزینه ای مرتبط با کیفیت.
اطلاعرسانی اطلاعات و دادههای هزینه های کیفیت به منظورایجاد انگیزه در تلاش کارکنان در جهت کاهش هزینهها.
✅ طبقهبندی COQ
📌هزینه های شکست داخلی – خرابی درونسازمانی: این هزینهها به نقصهای پیش از تحویل محصول به مشتری مرتبط میشود در صورتی که هیچ گونه نقصی در محصول پیش از تحویل بهمشتری وجود نداشته باشد، چنین هزینه هایی وجود نخواهد.
📌هزینه های شکست خارجی – خرابی برون سازمانی: این هزینه های به نقص های پس از ارسال محصول به مشتری مرتبط میشود درصورتیکه هیچ گونه نقصی در محصول پس از تحویل بهمشتری وجود نداشته باشد، چنین هزینه هایی وجود نخواهد.
📌هزینه های ارزیابی : این هزینهها برای تعیین درجه انطباق با الزامات صرف میشود.
📌هزینه های پیشگیری :این هزینهها برای به حداقل رساندن نواقص، خرابی و ارزیابی صرف میشوند.
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
📌 سیستم و مهندسی سیستم
مهندسی سیستم ها به ما در خلق سیستم های پیچیده و هدایت آن ها در سراسر چرخه عمرشان کمک می کند. منظور از سیستم های پیچیده در اینجا، سیستم هایی هستند که تعداد اجزای زیادی دارند، ارتباطات بسیاری بین اجزا وجود دارد یا تخصص های زیادی در توسعه آن ها دخیل هستند.
توسعه و ساخت سیستم معمولا مستلزم همکاری افرادی با تخصص های فنی متنوع است اما مهندسی سیستم ها با فراهم کردن یک دید سیستمی (کل نگرانه) از کارهایی که باید انجام شود، یک تیم تشکیل می شود و فرآیند توسعه سیستم را ساختاردهی می کنند. به عبارت دیگر، مهندسی سیستم ها همواره کل مساله را، شامل کل چرخه عمر سیستم، کل ذینفعان و کل نیازهای فنی و نیازهای کسب و کار را در نظر دارد و مطمئن می شود که تمامی جنبه های احتمالی یک پروژه یا سیستم در نظر گرفته شده و در یک کل یکپارچه شده اند.
اگر بخواهیم بصورت خلاصه یک تعریف ساده برای شما ارائه دهیم مهندسی سیستم ها با فرآیندهای کاری، روش های بهینه سازی و ابزارهای مدیریت ریسک در چنین پروژه هایی سر و کار دارد.
در ادامه برخی از مشکلات سیستم های سنتی در سازمان ها را بیان کرده ایم:
عدم تطابق سیستم های سنتی با نیازهای سازمان و یا از بین رفتن این تطابق به مرور زمان
عدم توانایی تغییر مداوم رفتارهای سیستماتیک سازمان
هزینه های بالا و زمان بر بودن تغییرات و هماهگی در سازمان
جزیره ای بودن سیستم ها
افزونگی اطلاعات و هدر رفت منابع
عدم تمایل مدیران به ادامه تولید و تغییرات در سیستم ها
عدم رضایت مشتری به دلیل کیفیت پایین خدمات
عدم امکان بررسی و تحلیل کلی سازمان به دلیل نبود سیستم و اطلاعات یکپارچه
عدم امکان گزارش گیری کلی سازمان
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
مهندسی سیستم ها به ما در خلق سیستم های پیچیده و هدایت آن ها در سراسر چرخه عمرشان کمک می کند. منظور از سیستم های پیچیده در اینجا، سیستم هایی هستند که تعداد اجزای زیادی دارند، ارتباطات بسیاری بین اجزا وجود دارد یا تخصص های زیادی در توسعه آن ها دخیل هستند.
توسعه و ساخت سیستم معمولا مستلزم همکاری افرادی با تخصص های فنی متنوع است اما مهندسی سیستم ها با فراهم کردن یک دید سیستمی (کل نگرانه) از کارهایی که باید انجام شود، یک تیم تشکیل می شود و فرآیند توسعه سیستم را ساختاردهی می کنند. به عبارت دیگر، مهندسی سیستم ها همواره کل مساله را، شامل کل چرخه عمر سیستم، کل ذینفعان و کل نیازهای فنی و نیازهای کسب و کار را در نظر دارد و مطمئن می شود که تمامی جنبه های احتمالی یک پروژه یا سیستم در نظر گرفته شده و در یک کل یکپارچه شده اند.
اگر بخواهیم بصورت خلاصه یک تعریف ساده برای شما ارائه دهیم مهندسی سیستم ها با فرآیندهای کاری، روش های بهینه سازی و ابزارهای مدیریت ریسک در چنین پروژه هایی سر و کار دارد.
در ادامه برخی از مشکلات سیستم های سنتی در سازمان ها را بیان کرده ایم:
عدم تطابق سیستم های سنتی با نیازهای سازمان و یا از بین رفتن این تطابق به مرور زمان
عدم توانایی تغییر مداوم رفتارهای سیستماتیک سازمان
هزینه های بالا و زمان بر بودن تغییرات و هماهگی در سازمان
جزیره ای بودن سیستم ها
افزونگی اطلاعات و هدر رفت منابع
عدم تمایل مدیران به ادامه تولید و تغییرات در سیستم ها
عدم رضایت مشتری به دلیل کیفیت پایین خدمات
عدم امکان بررسی و تحلیل کلی سازمان به دلیل نبود سیستم و اطلاعات یکپارچه
عدم امکان گزارش گیری کلی سازمان
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
📌 اصول مدیریت کیفیت
این اصول توسط کمیته TC176/ISO شامل هشت اصل سیستم مدیریت کیفیت تهیه شده استت این اصول اساس و پایه استانداردهای مدیریت کیفیت را تشریح میکند .این اصول میتواند توسط مدیریت ارشد به عنوان چهارچوبی برای هدایت سازمان در جهت بهبود عملکرد ، به کار گرفته شود . در زیر اصول مدیریت کیفیت معرفی شده و مزایای حاصل از استفاده از آنها و نیز اقدامهایی که عموماً مدیران در کاربرد اصول مدیریت کیفیت برای بهبود عملکرد سازمانشان انجام میدهند ، ارائه شده است.
✅اصل 1: مدیریت کیفیت : مشتری مداری Focus Customer
سازمانها به مشتریان خود وابستهاند و از این رو باید نیازهای حال حاضر و آتی آنها را درک ، الزامات ایشان را برآورده و تلاش نمایند تا فراتر از انتظارهای آنها اقدام نمایند.
مزایای کلیدی اصل مشتری مداری
درآمد و سهم بیشتر از بازار در نتیجه واکنش های سریع تر و منعطف به فرصت های تجاری
اثربخشی بیشتر در استفاده از منابع سازمان به منظور افزایش رضایت مشتری
بهبود وفاداری مشتری و به دنبال آن تکرار فرصت های تجاری
✅اصل 2: مدیریت کیفیت : رهبری leadership
رهبران مقصد و جهتگیری متحد سازمانی را به وجود می آورند.آنها باید محیط داخل سازمان را به نحوی ایجاد و برقرار نگه دارند که کارکنان بتوانند در دستیابی به اهداف سازمان مشارکت کامل داشته باشند.
مزایای کلیدی اصل رهبری
کارکنان ضمن شناخت لازم ، برای تلاش در جهت اهداف خرد و کلان سازمان ترغیب میشوند .
فعالیتها به روشی یکپارچه، ارزیابی ، تنظیم و اجرا میشود.
ارتباطات نامناسب بین سطوح مختلف سازمان کاهش مییابد .
✅اصل 3: مدیریت کیفیت : مشارکت کارکنان People of Involvement
کارکنان در تمام سطوح ، ذات و جوهره یک سازمان به حساب میآیند و در صورت مشارکت کامل ، تواناییهای ایشان در جهت اهداف و دستاوردهای سازمان خواهند بود .
مزایای کلیدی اصل مشارکت کارکنان:
کارکنان با انگیزه ، متعهد و مشارکت جو در سازمان
نوآوری و خلاقیت در جهت اهداف سازمان
پاسخگویی کارکنان در قبال عملکردشان
علاقهمندی کارکنان به مشارکت و سهیم بودن در بهبود مستمر
✅اصل 4: مدیریت کیفیت : رویكرد فرآیندی Approach Process
نتیجه مورد نظر و کارایی لازم ، زمانی حاصل میشود که فعالیتها و منابع مرتبط به عنوان یک فرآیند مدیریت شود.
مزایای کلیدی اصل رویكرد فرآیندی
هزینههای کمتر و زمانهای کوتاهتر عملیات با استفاده اثربخش از منابع
نتایج بهبود یافته ، با ثبات و از قبل پیشبینی شده
وجود فرصتهای بهبود اولویتبندی شده
✅اصل 5: مدیریت کیفیت : رویكرد سیستمی به مدیریتManagement to Approach System
شناسایی ، درک و مدیریت فرآیندهای در تعامل با یکدیگر به عنوان یک سیستم، بر اثربخشی و کارایی سازمان در دستیابی به اهداف آن تاثیر گذار میباشد.
مزایای کلیدی اصل رویكرد سیستمی به مدیریت
تنظیم و یکپارچهسازی فرآیندهایی که به نحو مناسبی به نتایج مطلوب میرسد.
متمرکز نمودن تلاشها بر فرآیندهای کلیدی
ایجاد اطمینان در طرفهای ذینفع نسبت به اثربخشی ، کارایی و ثبات سازمان
✅اصل 6: مدیریت کیفیت : بهبود مستمر Improvement Continual
بهبود مستمر عملکرد جامع سازمان باید هدف دائمی سازمان باشد.
مزایای کلیدی اصل بهبود مستمر
برتری عملکرد سازمان در نتیجه بهبود توانمندیها و قابلیتها
وجود پروژههای بهبود در تمام سطوح سازمان و در جهت مقاصد استراتژیک
انعطافپذیری در واکنش سریع به فرصتها
✅اصل 7: مدیریت کیفیت : رویكرد واقع گرایانه در تصمیمگیری to Approach Factual Decision Making
تصمیمات اثربخش بر مبنای تحلیل دادهها و اطلاعات اتخاذ میگردد.
مزایای کلیدی اصل رویكرد واقعگرایانه در تصمیمگیری
تصمیمات آگاهانه
افزایش توانایی ، اثبات اثربخشی تصمیمات قبلی از طریق مراجعه به سوابق
✅اصل 8: مدیریت کیفیت : روابط دوطرفه سودمند با تعامین کننعدگان Beneficial Mutually Supplier Relationships
یک سازمان و تامینکنندگان آن به هم وابستهاند و یک رابطه دو جانبه سودمند ، موجب افزایش توانمندیهای هر دوطرف در ایجاد ارزش افزوده میگردد.
مزایای کلیدی اصل روابط دوجانبه سودمند با تامینکنندگان
افزایش توانمندی در ایجاد ارزش افزوده برای هر دو طرف
انعطافپذیری و سرعت واکنشهای دوطرف به کسب و کار در حال تغییر و یا نیازها و انتظارهای مشتریان
بهینهسازی هزینهها و منابع
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
این اصول توسط کمیته TC176/ISO شامل هشت اصل سیستم مدیریت کیفیت تهیه شده استت این اصول اساس و پایه استانداردهای مدیریت کیفیت را تشریح میکند .این اصول میتواند توسط مدیریت ارشد به عنوان چهارچوبی برای هدایت سازمان در جهت بهبود عملکرد ، به کار گرفته شود . در زیر اصول مدیریت کیفیت معرفی شده و مزایای حاصل از استفاده از آنها و نیز اقدامهایی که عموماً مدیران در کاربرد اصول مدیریت کیفیت برای بهبود عملکرد سازمانشان انجام میدهند ، ارائه شده است.
✅اصل 1: مدیریت کیفیت : مشتری مداری Focus Customer
سازمانها به مشتریان خود وابستهاند و از این رو باید نیازهای حال حاضر و آتی آنها را درک ، الزامات ایشان را برآورده و تلاش نمایند تا فراتر از انتظارهای آنها اقدام نمایند.
مزایای کلیدی اصل مشتری مداری
درآمد و سهم بیشتر از بازار در نتیجه واکنش های سریع تر و منعطف به فرصت های تجاری
اثربخشی بیشتر در استفاده از منابع سازمان به منظور افزایش رضایت مشتری
بهبود وفاداری مشتری و به دنبال آن تکرار فرصت های تجاری
✅اصل 2: مدیریت کیفیت : رهبری leadership
رهبران مقصد و جهتگیری متحد سازمانی را به وجود می آورند.آنها باید محیط داخل سازمان را به نحوی ایجاد و برقرار نگه دارند که کارکنان بتوانند در دستیابی به اهداف سازمان مشارکت کامل داشته باشند.
مزایای کلیدی اصل رهبری
کارکنان ضمن شناخت لازم ، برای تلاش در جهت اهداف خرد و کلان سازمان ترغیب میشوند .
فعالیتها به روشی یکپارچه، ارزیابی ، تنظیم و اجرا میشود.
ارتباطات نامناسب بین سطوح مختلف سازمان کاهش مییابد .
✅اصل 3: مدیریت کیفیت : مشارکت کارکنان People of Involvement
کارکنان در تمام سطوح ، ذات و جوهره یک سازمان به حساب میآیند و در صورت مشارکت کامل ، تواناییهای ایشان در جهت اهداف و دستاوردهای سازمان خواهند بود .
مزایای کلیدی اصل مشارکت کارکنان:
کارکنان با انگیزه ، متعهد و مشارکت جو در سازمان
نوآوری و خلاقیت در جهت اهداف سازمان
پاسخگویی کارکنان در قبال عملکردشان
علاقهمندی کارکنان به مشارکت و سهیم بودن در بهبود مستمر
✅اصل 4: مدیریت کیفیت : رویكرد فرآیندی Approach Process
نتیجه مورد نظر و کارایی لازم ، زمانی حاصل میشود که فعالیتها و منابع مرتبط به عنوان یک فرآیند مدیریت شود.
مزایای کلیدی اصل رویكرد فرآیندی
هزینههای کمتر و زمانهای کوتاهتر عملیات با استفاده اثربخش از منابع
نتایج بهبود یافته ، با ثبات و از قبل پیشبینی شده
وجود فرصتهای بهبود اولویتبندی شده
✅اصل 5: مدیریت کیفیت : رویكرد سیستمی به مدیریتManagement to Approach System
شناسایی ، درک و مدیریت فرآیندهای در تعامل با یکدیگر به عنوان یک سیستم، بر اثربخشی و کارایی سازمان در دستیابی به اهداف آن تاثیر گذار میباشد.
مزایای کلیدی اصل رویكرد سیستمی به مدیریت
تنظیم و یکپارچهسازی فرآیندهایی که به نحو مناسبی به نتایج مطلوب میرسد.
متمرکز نمودن تلاشها بر فرآیندهای کلیدی
ایجاد اطمینان در طرفهای ذینفع نسبت به اثربخشی ، کارایی و ثبات سازمان
✅اصل 6: مدیریت کیفیت : بهبود مستمر Improvement Continual
بهبود مستمر عملکرد جامع سازمان باید هدف دائمی سازمان باشد.
مزایای کلیدی اصل بهبود مستمر
برتری عملکرد سازمان در نتیجه بهبود توانمندیها و قابلیتها
وجود پروژههای بهبود در تمام سطوح سازمان و در جهت مقاصد استراتژیک
انعطافپذیری در واکنش سریع به فرصتها
✅اصل 7: مدیریت کیفیت : رویكرد واقع گرایانه در تصمیمگیری to Approach Factual Decision Making
تصمیمات اثربخش بر مبنای تحلیل دادهها و اطلاعات اتخاذ میگردد.
مزایای کلیدی اصل رویكرد واقعگرایانه در تصمیمگیری
تصمیمات آگاهانه
افزایش توانایی ، اثبات اثربخشی تصمیمات قبلی از طریق مراجعه به سوابق
✅اصل 8: مدیریت کیفیت : روابط دوطرفه سودمند با تعامین کننعدگان Beneficial Mutually Supplier Relationships
یک سازمان و تامینکنندگان آن به هم وابستهاند و یک رابطه دو جانبه سودمند ، موجب افزایش توانمندیهای هر دوطرف در ایجاد ارزش افزوده میگردد.
مزایای کلیدی اصل روابط دوجانبه سودمند با تامینکنندگان
افزایش توانمندی در ایجاد ارزش افزوده برای هر دو طرف
انعطافپذیری و سرعت واکنشهای دوطرف به کسب و کار در حال تغییر و یا نیازها و انتظارهای مشتریان
بهینهسازی هزینهها و منابع
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
💹داده های عظیم یا BIG DATA
داده های بزرگ به مجموعه ی دادههایی اطلاق میشود که مدیریت، کنترل و پردازش آنها فراتر از توانایی ابزارهای نرم افزاری در یک زمان پذیرفتنی و مورد انتظار است. چالش های اصلی در رابطه با داده های بزرگ، شامل استخراج، ذخیره سازی، جستجو، بازیابی، اشتراک، انتقال و آنالیز می شود. Big data اصطلاحی است که دسترسی به داده های بزرگ اعم از داده های همگون و ناهمگون در حال رشد با ضریب فزاینده را توصیف می نماید. داده های بزرگ می تواند به اندازه اینترنت، برای کسب وکار – و جامعه – مهم باشد. چراکه داده های بیشتر به تحلیل های دقیق تر می انجامد؛ تحلیل های دقیق تر نیز منجر به تصمیم گیریهای مطمئن تر شده و در پایان تصمیمات بهتر، می تواند به معنای کارایی بیشتر عملیات و کاهش هزینه ها و ریسک ها باشد. دادههای عظیم میتوانند بر اساس مشخصات زیر تعریف شوند:
🔴حجم : مقدار دادههای تولید شده در این زمینه بسیار مهم است. اندازه دادهها ، ارزش و پتانسیل دادههای مورد توجه به آن را تعیین میکند تا جایی که میتوان تصمیم گرفت که داده عظیم محسوب میشود یا خیر. نام 'دادههای عظیم' به خودی خود شامل موضوعی است که نشان دهنده رابطه با اندازه زیاد داده می باشد.
🔵تنوع : جنبه بعدی در دادههای عظیم تنوع آن است. این بدان معنی است که دسته بندی دادههای عظیم به ضرورت نیاز شناسایی شده توسط تحلیلگران داده دارد. این به افراد کمک میکند تا دادههای و ارتباطتشان را دقیق تر تحلیل کنند تا از مزایا و رعایت اهمیت دادههای عظیم به طور موثر استفاده کنند.
🔴 نرخ تولید : اصطلاح 'نرخ تولید' در این موضوع به سرعت تولید داده اشاره دارد و یا چگونگی سرعت تولید و پردازش دادهها برای پاسخگویی به خواسته و چالشهای پیش رو در مسیر رشد و توسعه است .
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
داده های بزرگ به مجموعه ی دادههایی اطلاق میشود که مدیریت، کنترل و پردازش آنها فراتر از توانایی ابزارهای نرم افزاری در یک زمان پذیرفتنی و مورد انتظار است. چالش های اصلی در رابطه با داده های بزرگ، شامل استخراج، ذخیره سازی، جستجو، بازیابی، اشتراک، انتقال و آنالیز می شود. Big data اصطلاحی است که دسترسی به داده های بزرگ اعم از داده های همگون و ناهمگون در حال رشد با ضریب فزاینده را توصیف می نماید. داده های بزرگ می تواند به اندازه اینترنت، برای کسب وکار – و جامعه – مهم باشد. چراکه داده های بیشتر به تحلیل های دقیق تر می انجامد؛ تحلیل های دقیق تر نیز منجر به تصمیم گیریهای مطمئن تر شده و در پایان تصمیمات بهتر، می تواند به معنای کارایی بیشتر عملیات و کاهش هزینه ها و ریسک ها باشد. دادههای عظیم میتوانند بر اساس مشخصات زیر تعریف شوند:
🔴حجم : مقدار دادههای تولید شده در این زمینه بسیار مهم است. اندازه دادهها ، ارزش و پتانسیل دادههای مورد توجه به آن را تعیین میکند تا جایی که میتوان تصمیم گرفت که داده عظیم محسوب میشود یا خیر. نام 'دادههای عظیم' به خودی خود شامل موضوعی است که نشان دهنده رابطه با اندازه زیاد داده می باشد.
🔵تنوع : جنبه بعدی در دادههای عظیم تنوع آن است. این بدان معنی است که دسته بندی دادههای عظیم به ضرورت نیاز شناسایی شده توسط تحلیلگران داده دارد. این به افراد کمک میکند تا دادههای و ارتباطتشان را دقیق تر تحلیل کنند تا از مزایا و رعایت اهمیت دادههای عظیم به طور موثر استفاده کنند.
🔴 نرخ تولید : اصطلاح 'نرخ تولید' در این موضوع به سرعت تولید داده اشاره دارد و یا چگونگی سرعت تولید و پردازش دادهها برای پاسخگویی به خواسته و چالشهای پیش رو در مسیر رشد و توسعه است .
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
📌 نرم افزار CRM یا سیستم CRM؟
هنوز در مورد تعریف مدیریت ارتباط با مشتری اتفاق نظری وجود ندارد و نمیتوان یک تعریف و توضیح قطعی و نهایی برای CRM ارائه کرد. حتی تکلیف CRM در این حد مشخص نیست که وقتی از CRM صحبت میکنیم، اشارهی ما به یک نرم افزار است یا یک سیستم. وقتی از سیستم حرف میزنیم، منظورمان مجموعهی گستردهای از فعالیتها، فرایندها و زیرساختها است که باید در یک سازمان مستقر شود (مثل سیستم مدیریت کیفیت ایزو). اما وقتی از یک نرم افزار حرف میزنیم، ذهنمان به سمت یک یا چند برنامه میرود که باید روی تعدادی از کامپیوترهای یک سازمان نصب شود.
جالب اینجاست که هر دو نگاه به CRM در میان عرضهکنندگان و مشتریان CRM وجود دارد. گروهی که ذهنیتشان بیشتر به فناوری اطلاعات و برنامهنویسی و راهکارهای نرم افزاری نزدیک است، CRM یا مدیریت ارتباط با مشتری را یک مجموعه نرم افزار میدانند که به اتوماسیون بازاریابی، فروش و خدمات مرتبط با آنها کمک می کند.
اگر به این گروه بگویید که میخواهید یک سیستم مدیریت ارتباط با مشتری در شرکت خود مستقر کنید، آنها این جمله را اینگونه میفهمند که: «قرار است یک نرم افزار یا تعدادی نرم افزار بخرید و آنها را نصب و راهاندازی کنید.»
اما گروه دیگری هم هستند که استقرار سیستم مدیریت ارتباط با مشتری را فراتر از خرید نرم افزار مدیریت ارتباط با مشتری میدانند. این افراد تاکید دارند که CRM یک نگرش است. نگرشی که به دنبال ایجاد، حفظ و توسعه و تعمیق رابطه با مشتریان است. اینکه در استقرار سی آر ام از نرم افزار و ابزارهای نوین تکنولوژی استفاده میشود، یک مسئلهی فرعی است.
با این نگرش، زمانی که پیتر دراکر میگفت «هدف هر کسب و کاری، ایجاد و نگه داشتن مشتری است» از CRM حرف میزد. حتی با وجودی که بسیاری از شرکتهای فروشنده نرم افزار CRM در آن زمان وجود نداشتند.
همین اختلافنظر در تعریف سی آر ام، در کتابهای مدیریت ارتباط با مشتری هم دیده میشود. بعضی از کتابها چنان نوشته شدهاند که انگار میخواهند به مخاطب خود، کار کردن با یک نرم افزار را آموزش دهند. بعضی از کتابها، بسیار از تکنولوژی فاصله گرفتهاند و بیشتر به مبانی فکری و سیستمی CRM میپردازند.
دستهی سومی از کتابها هم وجود دارند که کوشیدهاند راه میانه را در پیش بگیرند و در عنوانشان هم به این نکته اشاره میکنند. مثلاً مینویسند: CRM – A Balanced Approach. کتابهای دستهی سوم با این توضیح، تأکید دارند که هم به جنبه های سیستمی و استراتژیک و زیربنایی در مدیریت ارتباط با مشتری توجه دارند، و هم به فوت و فنهای نرم افزاری و جنبههای تکنولوژیک.
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
هنوز در مورد تعریف مدیریت ارتباط با مشتری اتفاق نظری وجود ندارد و نمیتوان یک تعریف و توضیح قطعی و نهایی برای CRM ارائه کرد. حتی تکلیف CRM در این حد مشخص نیست که وقتی از CRM صحبت میکنیم، اشارهی ما به یک نرم افزار است یا یک سیستم. وقتی از سیستم حرف میزنیم، منظورمان مجموعهی گستردهای از فعالیتها، فرایندها و زیرساختها است که باید در یک سازمان مستقر شود (مثل سیستم مدیریت کیفیت ایزو). اما وقتی از یک نرم افزار حرف میزنیم، ذهنمان به سمت یک یا چند برنامه میرود که باید روی تعدادی از کامپیوترهای یک سازمان نصب شود.
جالب اینجاست که هر دو نگاه به CRM در میان عرضهکنندگان و مشتریان CRM وجود دارد. گروهی که ذهنیتشان بیشتر به فناوری اطلاعات و برنامهنویسی و راهکارهای نرم افزاری نزدیک است، CRM یا مدیریت ارتباط با مشتری را یک مجموعه نرم افزار میدانند که به اتوماسیون بازاریابی، فروش و خدمات مرتبط با آنها کمک می کند.
اگر به این گروه بگویید که میخواهید یک سیستم مدیریت ارتباط با مشتری در شرکت خود مستقر کنید، آنها این جمله را اینگونه میفهمند که: «قرار است یک نرم افزار یا تعدادی نرم افزار بخرید و آنها را نصب و راهاندازی کنید.»
اما گروه دیگری هم هستند که استقرار سیستم مدیریت ارتباط با مشتری را فراتر از خرید نرم افزار مدیریت ارتباط با مشتری میدانند. این افراد تاکید دارند که CRM یک نگرش است. نگرشی که به دنبال ایجاد، حفظ و توسعه و تعمیق رابطه با مشتریان است. اینکه در استقرار سی آر ام از نرم افزار و ابزارهای نوین تکنولوژی استفاده میشود، یک مسئلهی فرعی است.
با این نگرش، زمانی که پیتر دراکر میگفت «هدف هر کسب و کاری، ایجاد و نگه داشتن مشتری است» از CRM حرف میزد. حتی با وجودی که بسیاری از شرکتهای فروشنده نرم افزار CRM در آن زمان وجود نداشتند.
همین اختلافنظر در تعریف سی آر ام، در کتابهای مدیریت ارتباط با مشتری هم دیده میشود. بعضی از کتابها چنان نوشته شدهاند که انگار میخواهند به مخاطب خود، کار کردن با یک نرم افزار را آموزش دهند. بعضی از کتابها، بسیار از تکنولوژی فاصله گرفتهاند و بیشتر به مبانی فکری و سیستمی CRM میپردازند.
دستهی سومی از کتابها هم وجود دارند که کوشیدهاند راه میانه را در پیش بگیرند و در عنوانشان هم به این نکته اشاره میکنند. مثلاً مینویسند: CRM – A Balanced Approach. کتابهای دستهی سوم با این توضیح، تأکید دارند که هم به جنبه های سیستمی و استراتژیک و زیربنایی در مدیریت ارتباط با مشتری توجه دارند، و هم به فوت و فنهای نرم افزاری و جنبههای تکنولوژیک.
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
📌 نگهداری پیشگیرانه و نگهداری پیش بینانه
درحالیکه در بسیاری از برنامههای نگهداری و تعمیرات از هر دو عنوان استفاده میشود، نگهداری و تعمیرات پیش بینانه و پیشگیرانه تفاوتهای زیادی باهم دارند.
نگهداری و تعمیرات پیشگیرانه شامل بازرسی و انجام خدمات و تعمیرات اصلاحی ماشینآلات و تجهیزات است، صرفنظر از اینکه تجهیزات نیاز به خدمات و تعمیرات داشته باشند یا نیاز نداشته باشند. این برنامه نگهداری و تعمیرات بر اساس یک ماژول مبتنی بر زمان و یا مبتنی بر ضریب استفاده است. در واقع این تاکتیک بر اساس محاسبه یک پارامتر اندازهگیری است که در فواصل پیش تعیینشده برای کاهش خطر شکست و یا کاهش عملکرد داراییها انجام میشود بهعنوانمثال، یک واحد گرمایشی هرسال قبل از زمستان سرویس و تعمیر میشود، یا واحد هواساز یک کمپرسور هر بیست هزار ساعت سرویس و یا تعمیر میشود.
برای داشتن یک برنامه نگهداری و تعمیرات پیشگیرانه نیازی به سرمایهگذاری زیاد نیست و همچنین به آموزش تخصصی نیاز ندارد. درنهایت اینکه، بسیاری از برنامههای نگهداری و تعمیرات پیشگیرانه نیاز به جمعآوری دادههای دستی و تجزیهوتحلیل دارند.
درحالیکه نگهداری و تعمیرات پیشگیرانه با استفاده از چرخه عمر یک دارایی تعیین میشود، نگهداری و تعمیرات پیش بینانه بر اساس شرایط پیشفرض و از پیش تعیینشده ، با استفاده از فنآوریهای یا تکنولوژیهای مختلف عیوب و مشکلات تجهیزات را تشخیص میدهد.
نگهداری و تعمیرات پیش بینانه نیاز به سرمایهگذاری بیشتر در افراد، آموزش و تجهیزات نسبت به نگهداری و تعمیرات پیشگیرانه دارد، اما صرفهجویی در زمان و هزینهها را در بلندمدت شامل میشود.
برخلاف نت پیشگیرانه که بر اساس یک برنامه زمانی ثابت به نگهداری و تعمیرات داراییها میپردازد، نگهداری و تعمیرات پیش بینانه، وضعیت داراییها و اجزا را برای تعیین اینکه آیا آنها نیاز به خدمات یا تعمیرات اصلاحی دارند، ارزیابی میکند و در صورت نیاز، هشدارها و نتایج را با توجه به تحلیل دادهها اعلام میکند. همچنین در نگهداری و تعمیرات پیش بینانه دادهها میتوانند توسط تجهیز پایش وضعیت و یا نرمافزار مربوطه جمعآوری شوند و تحلیل آنها نیز، تحت برنامه توسط افراد آموزشدیده انجام شود.
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
درحالیکه در بسیاری از برنامههای نگهداری و تعمیرات از هر دو عنوان استفاده میشود، نگهداری و تعمیرات پیش بینانه و پیشگیرانه تفاوتهای زیادی باهم دارند.
نگهداری و تعمیرات پیشگیرانه شامل بازرسی و انجام خدمات و تعمیرات اصلاحی ماشینآلات و تجهیزات است، صرفنظر از اینکه تجهیزات نیاز به خدمات و تعمیرات داشته باشند یا نیاز نداشته باشند. این برنامه نگهداری و تعمیرات بر اساس یک ماژول مبتنی بر زمان و یا مبتنی بر ضریب استفاده است. در واقع این تاکتیک بر اساس محاسبه یک پارامتر اندازهگیری است که در فواصل پیش تعیینشده برای کاهش خطر شکست و یا کاهش عملکرد داراییها انجام میشود بهعنوانمثال، یک واحد گرمایشی هرسال قبل از زمستان سرویس و تعمیر میشود، یا واحد هواساز یک کمپرسور هر بیست هزار ساعت سرویس و یا تعمیر میشود.
برای داشتن یک برنامه نگهداری و تعمیرات پیشگیرانه نیازی به سرمایهگذاری زیاد نیست و همچنین به آموزش تخصصی نیاز ندارد. درنهایت اینکه، بسیاری از برنامههای نگهداری و تعمیرات پیشگیرانه نیاز به جمعآوری دادههای دستی و تجزیهوتحلیل دارند.
درحالیکه نگهداری و تعمیرات پیشگیرانه با استفاده از چرخه عمر یک دارایی تعیین میشود، نگهداری و تعمیرات پیش بینانه بر اساس شرایط پیشفرض و از پیش تعیینشده ، با استفاده از فنآوریهای یا تکنولوژیهای مختلف عیوب و مشکلات تجهیزات را تشخیص میدهد.
نگهداری و تعمیرات پیش بینانه نیاز به سرمایهگذاری بیشتر در افراد، آموزش و تجهیزات نسبت به نگهداری و تعمیرات پیشگیرانه دارد، اما صرفهجویی در زمان و هزینهها را در بلندمدت شامل میشود.
برخلاف نت پیشگیرانه که بر اساس یک برنامه زمانی ثابت به نگهداری و تعمیرات داراییها میپردازد، نگهداری و تعمیرات پیش بینانه، وضعیت داراییها و اجزا را برای تعیین اینکه آیا آنها نیاز به خدمات یا تعمیرات اصلاحی دارند، ارزیابی میکند و در صورت نیاز، هشدارها و نتایج را با توجه به تحلیل دادهها اعلام میکند. همچنین در نگهداری و تعمیرات پیش بینانه دادهها میتوانند توسط تجهیز پایش وضعیت و یا نرمافزار مربوطه جمعآوری شوند و تحلیل آنها نیز، تحت برنامه توسط افراد آموزشدیده انجام شود.
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
📌 مزایای استفاده از تحقیق در عملیات در صنایع
امروزه بسیاری از متخصصان در این زمینه سعی بر آن دارند تا کاربردهای تحقیق در عملیات را گسترش داده و آن را در رشته های مختلف از جمله اقتصاد، رشته های مدیریت، ریاضی کاربردی، مهندسی صنایع، خودروسازی، حمل و نقل، هوا و فضا، مکانیک، برنامه ریزی شهری و عمران و غیره مورد مشاهده قرار دهید.
مزایای استفاده از تحقیق در عملیات در صنایع مختلف بسیار فراوان می باشد که از مهمترین آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
استفاده در استراتژی های قیمت گذاری
استفاده در برنامه ها و استراتژی های کاهش هزینه
استفاده در برنامه ریزی های کلان و بلند مدت
بهره مندی در چشم اندازها و عملکرد تجاری شرکت ها
کمک به افزایش سهام بازار و بازگشت سرمایه
افزایش سود حاشیه ای و بالا بردن کیفیت محصولات تولید شده
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
امروزه بسیاری از متخصصان در این زمینه سعی بر آن دارند تا کاربردهای تحقیق در عملیات را گسترش داده و آن را در رشته های مختلف از جمله اقتصاد، رشته های مدیریت، ریاضی کاربردی، مهندسی صنایع، خودروسازی، حمل و نقل، هوا و فضا، مکانیک، برنامه ریزی شهری و عمران و غیره مورد مشاهده قرار دهید.
مزایای استفاده از تحقیق در عملیات در صنایع مختلف بسیار فراوان می باشد که از مهمترین آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
استفاده در استراتژی های قیمت گذاری
استفاده در برنامه ها و استراتژی های کاهش هزینه
استفاده در برنامه ریزی های کلان و بلند مدت
بهره مندی در چشم اندازها و عملکرد تجاری شرکت ها
کمک به افزایش سهام بازار و بازگشت سرمایه
افزایش سود حاشیه ای و بالا بردن کیفیت محصولات تولید شده
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
⭕️ مدیریت عملیات خدمات
در دنیای عمل، هر بنگاه و شرکتی یک خروجی دارد که یا محصول یا خدمت است. به طور مثال، یک شرکت مشاوره و یک دانشکده، خدمت را عرضه می کند. به طور کلی هر کاری که در سازمان انجام می شود و به نوعی به خروجی مربوط است، عملیات است. فعالیت های اصلی سازمان، عملیات است. اگر یک سازمان، خدمت آموزش ارائه می دهد، منابع انسانی و دیگر منابعی که دارد، نقش حمایت کننده برای آموزش دارد. عملیات، فلسفه ی وجودی یک بنگاه است.
اگر مواد اولیه برای تولید خرید شود یا نیروی انسانی برای آموزش استخدام شود مربوط به عملیات است. هر آنچه که مربوط به خروجی سازمان است، عملیات است و موارد دیگر مانند منابع انسانی، جزء بخش حمایتی محسوب می شود. امروزه خدمات این قدر گسترده شده اند که کالا با خدمات، باندل bundle می شوند ولی وقتی صحبت از کالا یا خدمت می شود، یک طیفی وجود دارد. اگر یک محصول خریده شود و دیگر فرآیندی مانند تعمیرات بعد از آن نباشد، به طور محض کالا محسوب میشود.
◾️ سیستم های عملیاتی
سیستم عملیاتی ورودی ها را به منظور مهیا کردن خروجی هایی تغییر می دهد که برای مشتری مورد نیاز است. این سیستم، منابع فیزیکی را به خروجی تبدیل می کند، عملکردی که به منظور تسهیل نیازهای مشتری و برطرف کردن آنها می باشد، مثلا، مهیا کردن برخی استفاده ها برای مشتری. در برخی سازمان ها، محصولات، محصولاتی فیزیکی هستند، در حالی که در سایر سازمان ها، به عنوان اقلام خدماتی در نظر گرفته می شوند. سرویس های اتوبوس و تاکسی، خیاطی، بیمارستان و خانه سازی مثال هایی از این سیستم های عملیاتی است. Everett E. Adam & Ronald J. Ebert، سیستم عملیاتی را به عنوان سیستمی از یک سامان تعریف می کند که بخشی از سازمان است که محصولات فیزیکی و خدماتی سازمان را تأمین می کند. Ray Wild سیستم علمیاتی را به عنوان یک سیستم عملیاتی تعریف می کند که پیکربندی آن، از منابع است و با ارائه کالا یا خدمات ترکیب شده است.
◾️ کنترل عملیات سازمان، شامل فرآیندهای زیر است:
۱- فرایند عملیاتی: شامل فرایند های اصلی یعنی تامین، تولید و فروش
۲- فرایند پشتیبانی: فرایندی است که وظیفه آن پشتیبانی فرایند های عملیاتی شامل منابع انسانی، مدیریت اطلاعات، مدیریت دانش و مدیریت سرمایه است.
۳- فرایند مدیریتی: فرایندی که وظیفه آن برنامه ریزی، کنترل استراتژیک کل سیستم، حصول اطمینان از حرکت و روند مطلوب سیستم در جهت منافع ذی نفعان است، و در قالب برنامه ریزی استراتژیک و برنامه ریزی کلان از دستیابی به آن برنامه اطمینان حاصل می نماید.
◾️ ویژگی های متمایز عملیات تولید و خدمات
ویژگی های زیر می تواند برای ایجاد تمایز بین عملیات های تولید و عملیات های خدماتی، در نظر گرفته شود:
۱. طبیعت ملموس یا غیر ملموس مربوط به خروجی
۲. مصارف خروجی ها
۳. طبیعت کاری (شغلی)
۴. میزان ارتباط با مشتری
۵. مشارکت مشتری در تبدیل
۶. اقدامات مربوط به کارایی
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
در دنیای عمل، هر بنگاه و شرکتی یک خروجی دارد که یا محصول یا خدمت است. به طور مثال، یک شرکت مشاوره و یک دانشکده، خدمت را عرضه می کند. به طور کلی هر کاری که در سازمان انجام می شود و به نوعی به خروجی مربوط است، عملیات است. فعالیت های اصلی سازمان، عملیات است. اگر یک سازمان، خدمت آموزش ارائه می دهد، منابع انسانی و دیگر منابعی که دارد، نقش حمایت کننده برای آموزش دارد. عملیات، فلسفه ی وجودی یک بنگاه است.
اگر مواد اولیه برای تولید خرید شود یا نیروی انسانی برای آموزش استخدام شود مربوط به عملیات است. هر آنچه که مربوط به خروجی سازمان است، عملیات است و موارد دیگر مانند منابع انسانی، جزء بخش حمایتی محسوب می شود. امروزه خدمات این قدر گسترده شده اند که کالا با خدمات، باندل bundle می شوند ولی وقتی صحبت از کالا یا خدمت می شود، یک طیفی وجود دارد. اگر یک محصول خریده شود و دیگر فرآیندی مانند تعمیرات بعد از آن نباشد، به طور محض کالا محسوب میشود.
◾️ سیستم های عملیاتی
سیستم عملیاتی ورودی ها را به منظور مهیا کردن خروجی هایی تغییر می دهد که برای مشتری مورد نیاز است. این سیستم، منابع فیزیکی را به خروجی تبدیل می کند، عملکردی که به منظور تسهیل نیازهای مشتری و برطرف کردن آنها می باشد، مثلا، مهیا کردن برخی استفاده ها برای مشتری. در برخی سازمان ها، محصولات، محصولاتی فیزیکی هستند، در حالی که در سایر سازمان ها، به عنوان اقلام خدماتی در نظر گرفته می شوند. سرویس های اتوبوس و تاکسی، خیاطی، بیمارستان و خانه سازی مثال هایی از این سیستم های عملیاتی است. Everett E. Adam & Ronald J. Ebert، سیستم عملیاتی را به عنوان سیستمی از یک سامان تعریف می کند که بخشی از سازمان است که محصولات فیزیکی و خدماتی سازمان را تأمین می کند. Ray Wild سیستم علمیاتی را به عنوان یک سیستم عملیاتی تعریف می کند که پیکربندی آن، از منابع است و با ارائه کالا یا خدمات ترکیب شده است.
◾️ کنترل عملیات سازمان، شامل فرآیندهای زیر است:
۱- فرایند عملیاتی: شامل فرایند های اصلی یعنی تامین، تولید و فروش
۲- فرایند پشتیبانی: فرایندی است که وظیفه آن پشتیبانی فرایند های عملیاتی شامل منابع انسانی، مدیریت اطلاعات، مدیریت دانش و مدیریت سرمایه است.
۳- فرایند مدیریتی: فرایندی که وظیفه آن برنامه ریزی، کنترل استراتژیک کل سیستم، حصول اطمینان از حرکت و روند مطلوب سیستم در جهت منافع ذی نفعان است، و در قالب برنامه ریزی استراتژیک و برنامه ریزی کلان از دستیابی به آن برنامه اطمینان حاصل می نماید.
◾️ ویژگی های متمایز عملیات تولید و خدمات
ویژگی های زیر می تواند برای ایجاد تمایز بین عملیات های تولید و عملیات های خدماتی، در نظر گرفته شود:
۱. طبیعت ملموس یا غیر ملموس مربوط به خروجی
۲. مصارف خروجی ها
۳. طبیعت کاری (شغلی)
۴. میزان ارتباط با مشتری
۵. مشارکت مشتری در تبدیل
۶. اقدامات مربوط به کارایی
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
📌 ده اصل کایزن (بهبود مستمر)
1- فرضیات را کنار بگذارید.
2- در مورد حل مشکلات رویکرد پیشگیرانه داشته باشید.
3- وضع موجود را قبول نکنید.
4- کمال گرایی را کنار گذاشته و رفتار تغییر تکراری و سازگارانه را در پیش بگیرید.
5- وقتی اشتباهات را پیدا میکنید به دنبال راه حل هایی باشید.
6- محیطی را ایجاد کنید که در آن همه احساس قدرت برای مشارکت را داشته باشند.
7- مسئله آشکار را قبول نکنید و به جای آن، پنج بار بپرسید “چرا” تا به دلیل ریشهای برسید.
8- اطلاعات و نظرات را از طریق چندین نفر جمع آوری کنید.
9- خلاق بوده و سعی کنید بهبودهای کم هزینه و کوچک را پیدا کنید.
10- هرگز بهبود را متوقف نکنید.
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
1- فرضیات را کنار بگذارید.
2- در مورد حل مشکلات رویکرد پیشگیرانه داشته باشید.
3- وضع موجود را قبول نکنید.
4- کمال گرایی را کنار گذاشته و رفتار تغییر تکراری و سازگارانه را در پیش بگیرید.
5- وقتی اشتباهات را پیدا میکنید به دنبال راه حل هایی باشید.
6- محیطی را ایجاد کنید که در آن همه احساس قدرت برای مشارکت را داشته باشند.
7- مسئله آشکار را قبول نکنید و به جای آن، پنج بار بپرسید “چرا” تا به دلیل ریشهای برسید.
8- اطلاعات و نظرات را از طریق چندین نفر جمع آوری کنید.
9- خلاق بوده و سعی کنید بهبودهای کم هزینه و کوچک را پیدا کنید.
10- هرگز بهبود را متوقف نکنید.
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
📌 تحلیل خاکستری
تحلیل خاکستری روشی کمی است که برخلاف روشهای سنتی ارسطویی به جای اعداد قطعی از دادههای فاصلهای استفاده میکند. تئوری خاکستری که به سال ۱۹۸۲ توسط دنگ (Deng) مطرح گردید، یکی از مفاهیم ریاضی است که کاربرد گستردهای در تصمیمگیری چندمعیاره پیدا کرده است.
این تئوری روشی بسیار موثر در مواجهه با مشکلات عدم اطمینان همراه با اطلاعات ناشناخته و ناکامل است. عموماً، اطلاعات مربوط به ترجیحات تصمیم گیرندگان در مورد معیارها و به دلایل مختلف بر اساس قضاوت کیفی آنها، بیان می شود و همچنین در عمل نیز قضاوت تصمیم گیرندگان اغلب نامطمئن بوده و به وسیله مقادیر عددی دقیق قابل بیان نیستند.
تئوری خاکستری یکی از روشهایی است که برای مطالعه عدم اطمینان و ناکامل بودن اطلاعات به کار میرود و استفاده از آن در تحلیل ریاضی سیستم های با اطلاعات ناقص، روند رو به رشدی را دارد. اجزا اصلی تحلیل خاکستری عبارتند از پیشبینی خاکستری، تحلیل رابطه خاکستری (GRA)، تصمیم خاکستری، برنامهریزی خاکستری و کنترل خاکستری.
برای درک موضوع باید بین دو مفهوم اساسی تمایز قائل شوید: سیستم خاکستری و اعداد خاکستری
✅ سیستم خاکستری (Grey system)
اگر اطلاعات واضح و شفاف یک سیستم را بارنگ سفید و اطلاعات کاملاً ناشناخته یک سیستم با رنگ سیاه تجسم شود، در این صورت اطلاعات مربوط به بیشتر سیستم های موجود در طبیعت اطلاعات سفید (کاملاً شناخته شده) و یا سیاه (کاملا ناشناخته) نیستند بلکه مخلوطی از آن دو یعنی به رنگ خاکستری هستند. این گونه سیستم ها را سیستم های خاکستری می نامند که اصلی ترین مشخصه آن ها، کامل نبودن اطلاعات مربوط به آن سیستم است.
✅ خاکستری
هر سیستم خاکستری به وسیله اعداد خاکستری، معادلات خاکستری و ماتریسهای خاکستری توصیف می شود که در این میان اعداد خاکستری به مثابه اتمها و سلول های این سیستم هستند. عدد خاکستری میتواند به عنوان عددی با اطلاعات نامطمئن تعریف شود. مثلاً رتبه معیارها در یک تصمیم گیری، به صورت متغیرهای زبانی بیان میشوند که میتوان آنها را با بازههای عددی بیان نمود. این بازههای عددی شامل اطلاعات نامطمئن خواهد بود. به عبارت دیگر عدد خاکستری به عددی اطلاق می شود که مقدار دقیق آن نامشخص است اما بازهای که مقدار آن را در بر می گیرد شناخته شده است.
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
تحلیل خاکستری روشی کمی است که برخلاف روشهای سنتی ارسطویی به جای اعداد قطعی از دادههای فاصلهای استفاده میکند. تئوری خاکستری که به سال ۱۹۸۲ توسط دنگ (Deng) مطرح گردید، یکی از مفاهیم ریاضی است که کاربرد گستردهای در تصمیمگیری چندمعیاره پیدا کرده است.
این تئوری روشی بسیار موثر در مواجهه با مشکلات عدم اطمینان همراه با اطلاعات ناشناخته و ناکامل است. عموماً، اطلاعات مربوط به ترجیحات تصمیم گیرندگان در مورد معیارها و به دلایل مختلف بر اساس قضاوت کیفی آنها، بیان می شود و همچنین در عمل نیز قضاوت تصمیم گیرندگان اغلب نامطمئن بوده و به وسیله مقادیر عددی دقیق قابل بیان نیستند.
تئوری خاکستری یکی از روشهایی است که برای مطالعه عدم اطمینان و ناکامل بودن اطلاعات به کار میرود و استفاده از آن در تحلیل ریاضی سیستم های با اطلاعات ناقص، روند رو به رشدی را دارد. اجزا اصلی تحلیل خاکستری عبارتند از پیشبینی خاکستری، تحلیل رابطه خاکستری (GRA)، تصمیم خاکستری، برنامهریزی خاکستری و کنترل خاکستری.
برای درک موضوع باید بین دو مفهوم اساسی تمایز قائل شوید: سیستم خاکستری و اعداد خاکستری
✅ سیستم خاکستری (Grey system)
اگر اطلاعات واضح و شفاف یک سیستم را بارنگ سفید و اطلاعات کاملاً ناشناخته یک سیستم با رنگ سیاه تجسم شود، در این صورت اطلاعات مربوط به بیشتر سیستم های موجود در طبیعت اطلاعات سفید (کاملاً شناخته شده) و یا سیاه (کاملا ناشناخته) نیستند بلکه مخلوطی از آن دو یعنی به رنگ خاکستری هستند. این گونه سیستم ها را سیستم های خاکستری می نامند که اصلی ترین مشخصه آن ها، کامل نبودن اطلاعات مربوط به آن سیستم است.
✅ خاکستری
هر سیستم خاکستری به وسیله اعداد خاکستری، معادلات خاکستری و ماتریسهای خاکستری توصیف می شود که در این میان اعداد خاکستری به مثابه اتمها و سلول های این سیستم هستند. عدد خاکستری میتواند به عنوان عددی با اطلاعات نامطمئن تعریف شود. مثلاً رتبه معیارها در یک تصمیم گیری، به صورت متغیرهای زبانی بیان میشوند که میتوان آنها را با بازههای عددی بیان نمود. این بازههای عددی شامل اطلاعات نامطمئن خواهد بود. به عبارت دیگر عدد خاکستری به عددی اطلاق می شود که مقدار دقیق آن نامشخص است اما بازهای که مقدار آن را در بر می گیرد شناخته شده است.
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
📌 تفاوت تصمیم گیری و تصمیم سازی:
تصمیم گیری یک انتخاب از میان چند راهکار (Alternative) جهت رسیدن به هدف (حل مسئله) است و تصمیم سازی فراهم نمودن زمینه مناسب برای تصمیم گیری است.
🔹 معمولاً تصمیم سازی بر تصمیم گیری مقدم است.
🔹 اغلب فرایند تصمیم سازی طولانی تر از تصمیم گیری است و تصمیم گیری سریع تر از تصمیم سازی انجام می شود.
🔹 عموماً مدیران سطوح میانی برای مدیران ارشد و مدیران سطح عملیاتی برای مدیران میانی تصمیم سازی می کنند.
🔹 اگر چه هم تصمیم سازان و هم تصمیم گیرندگان در برابر عواقب و پیامدهای (مثبت و منفی) تصمیم، مسئولیت دارند، اما مسئولیت نهایی بر عهده تصمیم گیرندگان است. بنابراین مهمترین وظیفه یک مدیر تصمیم گیری است و نباید به بهانه تصمیم سازیهای نادرست از بار مسئولیت پذیری شانه خالی کنند.
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
تصمیم گیری یک انتخاب از میان چند راهکار (Alternative) جهت رسیدن به هدف (حل مسئله) است و تصمیم سازی فراهم نمودن زمینه مناسب برای تصمیم گیری است.
🔹 معمولاً تصمیم سازی بر تصمیم گیری مقدم است.
🔹 اغلب فرایند تصمیم سازی طولانی تر از تصمیم گیری است و تصمیم گیری سریع تر از تصمیم سازی انجام می شود.
🔹 عموماً مدیران سطوح میانی برای مدیران ارشد و مدیران سطح عملیاتی برای مدیران میانی تصمیم سازی می کنند.
🔹 اگر چه هم تصمیم سازان و هم تصمیم گیرندگان در برابر عواقب و پیامدهای (مثبت و منفی) تصمیم، مسئولیت دارند، اما مسئولیت نهایی بر عهده تصمیم گیرندگان است. بنابراین مهمترین وظیفه یک مدیر تصمیم گیری است و نباید به بهانه تصمیم سازیهای نادرست از بار مسئولیت پذیری شانه خالی کنند.
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
⭕️ طوفان فکری یا بارش فکری یک تکنیک خلاقیت گروهی است که طی آن، با جمعآوری فهرست بزرگی از ایدهها که در جلسه توسط اعضا تولید میشود و برای رسیدن به راه حل در مورد یک مسئله تلاش می شود.
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
📌 طرحريزي پيشاپيش کيفيت محصول
Advance Product Quality Planning
🔴 يک روش ساختار يافته است که براي برقراري مراحل ضروري از فاز دريافت الزامات محصول تا توليد محصول، و انجام فعاليتهاي مربوطه در زمان لازم در جهت رضايت مشتري صورت مي گيرد.
هدف از اجراي APQP ارتباط با تأمين کنندگان به منظور برنامه ريزي کيفيت محصول و ايجاد خطوط راهنما به صورت مشترک است. در قدم دیگر سعی بر آسان نمودن ارتباط بین افراد درگیر فرایند است و اینگه آیا گام های برداشته شده بدرستی پیش رفته و کامل شده اند .
❗️در صورت فقدان APQP ممکن است منجر به بروز نتایج زیر شود:
۱- عملكرد ضعيف محصول
۲- افزايش دوره تكوين محصول و ارائه به بازار
۳- فزايش هزينه هاي طرح و توليد
۴- افزايش تغييرات پيش بيني نشده
♻️وجود برنامه اي مؤثر جهت انجام فعاليتهايي که براي تضمين کيفيت و اطمينان در طرح و توليد محصولات در نظر گرفته شود، ضرورت ويژه اي دارد. بالاخص در شرايطي که رقبا در بازار در عواملي مثل زمان عرضه محصول به بازار، کاهش هزينه ها و افزايش کيفيت و ميزان اطمينان محصولات (Reliability) با هم رقابت می کنند .
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
Advance Product Quality Planning
🔴 يک روش ساختار يافته است که براي برقراري مراحل ضروري از فاز دريافت الزامات محصول تا توليد محصول، و انجام فعاليتهاي مربوطه در زمان لازم در جهت رضايت مشتري صورت مي گيرد.
هدف از اجراي APQP ارتباط با تأمين کنندگان به منظور برنامه ريزي کيفيت محصول و ايجاد خطوط راهنما به صورت مشترک است. در قدم دیگر سعی بر آسان نمودن ارتباط بین افراد درگیر فرایند است و اینگه آیا گام های برداشته شده بدرستی پیش رفته و کامل شده اند .
❗️در صورت فقدان APQP ممکن است منجر به بروز نتایج زیر شود:
۱- عملكرد ضعيف محصول
۲- افزايش دوره تكوين محصول و ارائه به بازار
۳- فزايش هزينه هاي طرح و توليد
۴- افزايش تغييرات پيش بيني نشده
♻️وجود برنامه اي مؤثر جهت انجام فعاليتهايي که براي تضمين کيفيت و اطمينان در طرح و توليد محصولات در نظر گرفته شود، ضرورت ويژه اي دارد. بالاخص در شرايطي که رقبا در بازار در عواملي مثل زمان عرضه محصول به بازار، کاهش هزينه ها و افزايش کيفيت و ميزان اطمينان محصولات (Reliability) با هم رقابت می کنند .
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute