Telegram Web Link
نقل_قولها_حکمتهای_زندگی_در_دفتر_پنجم_مثنوی_بخش_سی_و_سوم.pdf
179 KB
نقل قولها - حکمتهای زندگی در دفتر پنجم مثنوی - بخشش سی و سوم
حکمت‌های زندگی در دفتر پنجم مثنوی (بخش پایانی)

موضوع جلسۀ سی‌ و چهارم: بازنگری در معنای نفس اماره

تاریخ: آذرماه ۱۴۰۳

مدت سخنرانی: یک ساعت و هفده دقیقه

طرح بحث

مقدمه

۱) ویژگی‌های طبیعی و غریزی را نفسانی دانستن
۱-۱) نياز جنسي
۱-۲) گرايش مرد و زن به سوي هم
۱-۳) ميل زنان به زيبايي و آرايش
۱-۴) موسيقي
۱-۵) شعر
۱-۶) غذا خوردن
۱-۷) فرزند دوستي

۲) آسیب‌های روانی را از جلوه‌های نفس به شمار آوردن
۲-۱) همدلی و همدری با آسیب‌دیدگان
۲-۲) آشتی با خود
۲-۳) نفس و خانواده

تعبیر زیبای «کودک آسیب‌دیده» درمورد نفس را نخستین بار، از استاد دانشمند، دکتر عبدالحمید ضیایی شنیدم و در سخنرانی فراموش کردم به نام ایشان اشاره کنم. ضمن عذرخواهی از ایشان به سبب این غفلت، امیدوارم که همیشه شادمان و سربلند باشند.


@irajshahbazi
نقل_قولها_حکمتهای_زندگی_در_دفتر_پنجم_بخش_سی_و_چهارم.pdf
209.4 KB
نقل قول‌ها - حکمت‌های زندگی در دفتر پنجم مثنوی - بخش سی و چهارم
وقتی خطای کسی دیگر را می‌بخشیم و از رنجش و کینه‌ی خود نسبت به او دست برمی‌داریم، درواقع تصمیم می‌گیریم که گذشته را نه به زخمی بر قلب، بلکه به درسی برای رشد تبدیل کنیم و زندگی را با قلبی سبک‌تر و ذهنی روشن‌تر ادامه دهیم.

@irajshahbazi
بخشیدن خطای دیگری به معنای فراموشی کردن آن خطا نیست، بلکه تصمیمی آگاهانه است برای این که اجازه ندهیم اشتباهات دیگران مسیر زندگی ما را تعیین کنند. کینه باعث می‌شود مدیریت احساسات و اندیشه‌های ما به دست نقاط ضعف کسی دیگر بیفتد. با بخشیدن، ما از زندان رنجش رهایی می‌یابیم و خود، اداره‌ی زندگی خویش را در دست می‌گیریم.

@irajshahbazi
سخنرانی دکتر آرش نراقی

موضوع: فضیلت بخشایش

استاد آرش نراقی عزیز، در این سخنرانی درخشان، دربارۀ مسائل مهمی مانند نسبت اغماض و گذشت و چشم‌پوشی با بخشایش، نسبت میان آشتی با بخشایش، نسبت میان بخشش و اجرای عدالت، خشم اخلاقی و نظایر آنها سخن می‌گوید. امیدوارم که دوستان عزیز از این سخنرانی استفاده کنند.
Naraghi.فضیلت بخشایش
@sokhanranihaa
🔊فایل صوتی

آرش نراقی

فضیلت بخشایش


🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
سخنرانی دکتر محمدجواد اعتمادی

موضوع: رنجش و بخشایش

دکتر اعتمادی عزیز در این سخنرانی زیبا، با بیانی شیرین، درباره‌ی علل رنجش سخن می‌گویند و در ادامه به فضیلت بخشایش می‌پردازند و اشعار عمیق مولانا رو چاشنی بحث می‌کنند. امیدوارم که دوستان عزیزم از این سخنان شیرین و دلنشین بهره‌ی فراوان برگیرند.
@irajshahbazi
Audio
رنجش و بخشایش

🍀☀️🍀☀️🍀
@hozoormolana
چرخۀ برکت و چرخۀ نفرت

هر کدام از ما انسان‌ها یک حلقه از زنجیرۀ انسانی هستیم. پیش و پس از ما حلقه‌های دیگری وجود دارند و ما در این میانه باید با چیزهایی که از حلقه‌های قبلی می‌گیریم، برخورد مناسبی داشته باشیم؛ بدین معنی که بعضی چیزها را به حلقه‌های بعدی منتقل کنیم و بعضی چیزها را به گونه‌ای در خود جذب و حل کنیم که به حلقۀ بعدی منتقل نشوند. بر این اساس می‌توان گفت که هر کدام از ما حلقه‌ای هستیم که میان دو چرخه قرار گرفته است: چرخۀ نفرت و چرخۀ برکت.

منظور از چرخۀ نفرت، احساساتِ منفی، باورهای غلط، رفتارهای نادرست و نظایر آنهاست که از کسی به کسی دیگر منتقل می‌شوند و به ما می‌رسند؛ برای نمونه شخصی که صبح براثر دعوا با همسرش به شدت ناراحت شده است، سوار تاکسی می‌شود و ناخواسته با رانندۀ تاکسی به گونه‌ای برخورد می‌کند که باعث بدحالی او می‌شود. راننده هم حال بدِ خود را به مسافر بعدی منتقل می‌کند و آن مسافر که مشتری مغازۀ شماست، به شکلی کاملاً ناخواسته حال بدش را به شما منتقل می‌کند. حال نوبت شماست که به عنوان یک حلقه از این چرخۀ نفرت تصمیم بگیرید که این حال بد را به نفر بعدی تحویل دهید و یا این که آخرین حلقۀ این چرخه باشید.

به همین منوال ما حلقه‌هایی در میان چرخۀ برکتیم؛ یعنی مِهرها و لطف‌ها و هدیه‌ها و روزی‌ها و شادی‌هایی از حلقه‌های قبلی به ما می‌رسند و این ماییم که تصمیم می‌گیریم این موهبت‌ها را به افراد بعدیِ این چرخه منتقل کنیم، یا این که آنها را در خودمان نگه داریم و آخرین حلقۀ این چرخۀ برکت باشیم؛ برای مثال کسی شما را در آغوش می‌کشد و هدیه‌ای به شما می‌دهد. شما می‌توانید به نوبۀ خود شخصی دیگر را در آغوش بکشید و با تقدیم آن هدیه به او، باعث شادی او شوید، یا این که آن شادی و هدیه را در وجود خود مسدود کنید و اجازه ندهید آن برکت‌ها از شما عبور کنند و به دیگران برسند.

اگر آخرین حلقۀ چرخۀ برکت باشیم، به احتمال زیاد برکت را تباه می‌کنیم. شاید دیده باشید برخی از جاها هستند که آب را در خود نگاه می‌دارند و اجازه نمی‌دهند آب از آنها بگذرد و به سرزمین‌ها و انسان‌های تشنه برسد. آب مدّتی در آن مناطق می‌ماند و به مرور زمان بوی نا می‌گیرد و می‌گندد. به همین ترتیب برکت و محبت و موهبتی که به ما رسیده است، اگر در وجود ما بماند، به تدریج متعفن می‌شود و از بین می‌رود. بُخل و خسّت درواقع به معنی این است که شخص به آخرین حلقۀ ثروت تبدیل شده است؛ یعنی به جای این که خودش از آن ثروت بهره بگیرد و به دیگران هم بهره برساند، آن را در زندگی خود بلوکه می‌کند و تمام ارزش آن را از بین می‌برد.

به این ترتیب ماییم و دو چرخه؛ چرخۀ برکت و چرخۀ نفرت. ما حلقه‌ای در میان این دو چرخه‌ایم. گاهی از حلقه‌های پیشین خیر و نیکی و شادی و نعمت به حلقۀ وجودِ ما می‌رسد و گاهی هم از حلقه‌های قبلی شرّ و بدی و غم و نقمت به ما منتقل می‌شود. ما باید با آگاهی و شجاعت تصمیم بگیریم که خشونت و عصبانیت و نفرت را در خودمان متوقف کنیم و اجازه ندهیم از طریق ما به حلقه‌های بعدی منتقل شوند و از سوی دیگر، خیر و محبت را به حلقه‌های دیگر منتقل کتیم و به این ترتیب چرخه‌ای از روشنایی و مهر و شادی پدید آوریم و به مرور زمان، دنیا را به جای بهتری تبدیل کنیم. ما می‌توانیم از همین حالا تصمیم بگیریم که همواره آخرین حلقۀ چرخۀ نفرت و همیشه حلقۀ میانیِ چرخۀ برکت باشیم.

این یادداشت مختصر را، با نهایت احترام، به پدر عزیزم که در چهاردهم بهمن‌ماه ۱۳۹۸ از دنیا رفتند، تقدیم می‌کنم و امیدوارم که روانشان غرق آمرزش و مهر الهی باشد.

ایرج شهبازی
سیزدهم بهمن‌ماه ۱۴۰۳

@irajshahbazi
چند کتاب خوب درمورد رنجش و بخشایش

۱) انرایت، رابرت دی (۱۴۰۲). بخشش‌درمانی؛ راهنمای تجربی حلّ و فصلِ خشم و بازیابی امید. ترجمۀ ترانۀ خداویردی. تهران: ارجمند.

۲) دالایی لاما و دموند توتو، با همکاری دوگلاس آبرامز (۱۳۹۷). کتاب شادی؛ شادمانی استوار در دنیای ناپایدار. ترجمۀ شهرۀ میرعمادی. تهران: نگاه.

۳) دزموند توتو (۱۳۹۷). مسیر آشتی؛ از استبداد به دموکراسی. ترجمۀ بهمن احمدی امویی. تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه.

۴) دو زانتاماتا (۱۳۹۹). بخشش. ترجمۀ حمیدرضا رفیعی. تهران: آسیم.

۵) سیمون، سیدنی (۱۴۰۰). بخشودن. ترجمۀ مهدی قراچه‌داغی. تهران: لیوسا.

۶) فورد، دبی (۱۴۰۳). نیمۀ تاریک وجود. ترجمۀ فرناز فرود. تهران: کلک آزادگان.

۷) گرارد، ایو (۱۳۹۲). بخشودن. ترجمۀ خشایار دیهیمی. تهران: گمان.

۸) گرمر، کریستوفر کی (۱۴۰۳). شفقتِ خود از مسیر بهشیاری. ترجمۀ مهدی‌رضا سرافراز و حمیدرضا عبدالشاهی. تهران: بینش نو.

۹) گرینبرگ، لزلی اس و کاتالینا والدارسکی منسیز (۱۴۰۰). بخشش و رها کردن در درمان متمرکز بر هیجان. ترجمۀ فریبرز درتاج و شانیا حقیقت. تهران: ارجمند.

۱۰) لاسکین، فرد (۱۴۰۰). بخشودن در روابط عاشقانه. ترجمۀ ترانۀ خداویردی و مرتضی کشمیری. تهران: ارجمند.

۱۱) واسوانی، جی، پی (۱۳۹۱). باران بخشایش؛ بهبودی درونی خود را با بخشایش آغاز کنید. ترجمۀ زهرۀ جمشیدی‌کیا. تهران: کلک آزادگان.

ایرج شهبازی
هفدهم بهمن‌ماه ۱۴۰۳

@irajshahbazi
مجموعه درسگفتارهای حلقه دیدگاه نو

دوره هفتم

🔹 جنبه‌هایی از تاریخ سده نوزدهم
🔸 مدرس: دکتر حسین کمالی

جلسه اول | جلسه دوم | جلسه سوم | جلسه چهارم | جلسه پنجم | جلسه ششم | جلسه هفتم | جلسه هشتم

🔹 ایرانیان و رویای قرآن پارسی
🔸 مدرس: محمود فتوحی

جلسه اول | جلسه دوم | جلسه سوم | جلسه چهارم | جلسه پنجم | جلسه ششم | جلسه هفتم | جلسه هشتم

🔹 کتاب ذهن و کیهان اثر تامس نیگل
🔸 مدرس: دکتر جواد حیدری

جلسه اول | جلسه دوم | جلسه سوم | جلسه چهارم | جلسه پنجم | جلسه ششم | جلسه هفتم | جلسه هشتم

🔹 درباره یونگ و فروم
🔸 مدرس: دکتر سروش دباغ

جلسه اول | جلسه دوم | جلسه سوم | جلسه چهارم | جلسه پنجم | جلسه ششم | جلسه هفتم | جلسه هشتم | جلسه نُهم | جلسه دهم | جلسه یازدهم

🔹 علوم اجتماعی در ایران و غربت چشم‌انداز مشروطه
🔸 مدرس: دکتر علی میرسپاسی

جلسه اول | جلسه دوم | جلسه سوم | جلسه چهارم

#حلقه_دیدگاه_نو

@didgahenochannel
امیدوارم دوستان عزیزم از این سخنرانی‌های ارزشمند که به همت حلقه‌ی دیدگاه نو فراهم آمده‌اند، حسابی حظ ببرند و بیاموزند.
به راستی عشق چیست؟

آلن دو باتن

ما به عنوان کسانی که از خود بیزاریم، معمولاً نگاهِ رمانتیکِ بیهوده‌ای به مقولۀ عشق داریم. ما گمان می‌کنیم عشق همانا پاداشی است که در قبال نقاط قوّتِ فرد، نصیب او می‌شود. طبق این نگاه، عشق چیزی است که تنها افراد زیبا، ثروتمند یا فرهیخته باید توقع دریافت آن را داشته باشند. اگر این گونه بود، باید دوست‌داشتنی‌ترین فرد روی زمین هم‌زمان بااستعدادترین و بی‌نقص‌ترین فرد باشد.

اما معنای فراگیرتر و ویژه‌ترِ دیگری وجود دارد که عشق را نه پاداشی برای قدرت و ثروت و فرهیختگی، بلکه هم‌دردی با ضعف و نقصِ دیگری و تعهد به برطرف کردن آن می‌داند. طبق این نگاه، عشق همان چیزی است که ما، با دیدن نوزادِ کوچکی خواه‌ناخواه احساس می‌کنیم؛ همان نوزاد کوچکی که در برابر دنیا سراپا عجز و نیاز است و ناگزیر برای گرفتن انگشت ما دست دراز می‌کند و آن را محکم می‌فشارد و لبخندی لطیف و سپاسگزار بر صورتِ خود می‌نشاند.

عشق همان احساسی است که هنگامِ هم‌دردی با دوستمان که خود را باخته و به انتهای زندگی‌ش رسیده است و در تمنای دلگرمی و دلداری است، به ما دست می‌دهد. عشق آن احساسی است که با کمک کردن به غریبه‌ای گرسنه و بی‌خانمان که در آرزوی غذایی و سرپناهی است، به ما دست می‌دهد، آن گاه که ما او را به شام دعوت می‌کنیم و جایی برای خواب در اختیارش می‌گذاریم و برقِ انسانیت را در چشمانش می‌بینیم. عشق احساسی است که هنگام یاری رساندن به شریکی بسیار ناراحت و سردرگم در خود می‌یابیم، آن هنگام که او برای عذرخواهی نزد ما آمده و خواستار کمک از جانب ماست.

هر قدر هم که ما تحت تأثیرِ الگوهای زیبایی و دستاوردهای بی‌کم‌وکاستِ آن باشیم، آنچه ما واقعاً در دیگران دوست داریم، نمایشِ آسیب‌پذیری است. عشقِ ما آن هنگام جایگزینِ تحسینِ صِرف می‌شود که فردِ دیگر نیازی به کامل بودن و قوی بودن در خود نبیند و به ما اجازۀ ورود به پشتِ نمای شایستگی خود را بدهد و بگذارد ما آن نقطه‌ای از وجود او را که دچار درد لمس کنیم و کشمکشِ درونش را ببینیم.

محرّک و انگیزۀ ما در عالَمِ عشق باید درک این واقعیت باشد که چه هنگام باید در تعریف خود از عشقی که نثار خویش می‌کنیم و خواهانِ آن از دیگران هستیم، بازنگری کنیم. افرادی که واقعاً عاشق ما هستند و ما نیز باید به آنها وفادار باشیم، همان کسانی هستند که در لحظاتِ آشفتگی یا تردیدمان از ما دست نمی‌کشند. آنانی که خوش ندارند صرفاً برای ما کف بزنند و از پیروزی‌های ما حیرت‌زده شوند. آنها که از غمِ ما غمگین می‌شوند، در لحظات تلخ دشوارمان در دسترسمان هستند و مطمئنیم هم‌چنان کنار ما خواهند ایستاد، حتی وقتی تمام دنیا روبه‌روی ما ایستاده‌اند و به ریشمان می‌خندند.

به همین منوال، آدمی که واقعاً خودش را دوست دارد، آن کسی نیست که تنها در صورت دست‌یابی به دستاوردهای بزرگ و موفقیت‌های عظیم، قربانِ صدقۀ خودش می‌رود، بلکه کسی است که در بحبوبۀ گرفتاری‌ها و ناکامی‌ها نیز با خود مهربان است. کسی که در مواجهه با بدبختی‌ها هم صبور می‌ماند. کسی که مجبور نیست بدون گذشت خود را سرزنش و نقد کند.

ما باید به سببِ رسیدن به سرچشمۀ چنین عشقی به خود ببالیم. این گونه عشقی ضعف یا صدقه نیست، بلکه دستاوردی است که بر بنیان شرافت‌مندانه‌ترین درک ما از آنچه باید انجام دهیم تا به انسانیت کامل خود دست یابیم، بنا شده است.

آن روزی که محرّکِ اشتیاقِ ما برای یاری رساندن به دیگران و فهمیدن آنها و دلسوزی کردن به آنها، شکنندگی و عدم کمالشان باشد، آن روز به راستی دوست داشتن خود و دیگران را آموخته‌ایم.

(هنر پذیرش خود، از آلن دو باتن، ترجمۀ سمانه آسمانی، صص ۹۰ – ۸۸).

متن ترجمه را تا حد زیادی بازنویسی کرده‌ام. کسانی که مایلند این مطلب زیبا و عمیق را در یک نوشتۀ تحقیقی نقل کنند، حتماً به متن اصلی مراجعه فرمایند. ایرج شهبازی، اول اسفندماه ۱۴۰۳

@irajshahbazi
در تکامل خودآگاهی، بزرگترین معضل ما، همواره غنی‌ترین فرصت ماست.

(عشق رمانتیک، رابرت جانسن، ترجمه‌ی بارانه عمادیان، ص ۱۳)

@irajshahbazi
چند کتاب خوب درباره‌ی عشق

ــ شرایط عشق، از جان آرمسترانگ، ترجمۀ مسعود علیا، تهران: ققنوس، ۱۴۰۲.

ــ فلسفۀ عشق، از آندره گراله و همکاران، ترجمۀ تورج الله‌وردی، تهران: مؤسسۀ فرهنگی و هنری دیدگاه کاوش و سازندگی (دکسا)، ۱۴۰۲.

ــ جستارهایی در باب عشق، از آلن دو باتن، ترجمۀ گلی امامی، تهران: نیلوفر، ۱۴۰۲.

ــ سیر عشق، از آلن دو باتن، ترجمۀ زهرا باختری، تهران: چترنگ، ۱۴۰۳.

ــ هشت قاعدۀ عشق، از جی شتی، ترجمۀ مهسا صباغی، تهران: میلکا، ۱۴۰۳.

ــ دربارۀ عشق، از استاندال، ترجمۀ گلارۀ جمشیدی، تهران: قطره، ۱۴۰۲.

ــ عشق ویرانگر، از براد جانسون و کلی موری، ترجمۀ زهرا حسین‌زاده و الهام شفیعی، تهران: مؤسسۀ خدمات فرهنگی رسا، ۱۳۹۸.

ــ دربارۀ عشق، از مارتا نوسبام و دیگران، ترجمۀ آرش نراقی، تهران: نی، ۱۳۹۰.

ــ شکست عشقی (سندرم ضربۀ عشقی)، از ریچارد بی. راس، ترجمۀ فاطمۀ مسعودی و همکاران، تهران: سایۀ سخن، ۱۳۹۷.

ــ عشق هرگز کافی نیست، از آرون تی بک، ترجمۀ مهدی قراچه‌داغی، تهران: ذهن‌آویز، ۱۴۰۲.

ــ هنر عشق ورزیدن، از اریک فروم، ترجمۀ پوری سلطانی، تهران: مروارید، ۱۳۹۹.

ــ دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد؛ عشق، از بنت هلم، ترجمۀ آرمان سلطان‌زاده، تهران: آوانامه، ۱۳۹۹.

ــ چگونه عشق پایدار می‌ماند، از جان‌مردخای گاتمن و نان سیلور، ترجمۀ ملیحه شیردل و علی جهانگیری، تهران: فراروان، ۱۳۹۹.

ــ عشق رمانتیک، از رابرت جانسُن، ترجمۀ بارانۀ عمادیان، تهران: نشر نو با همکاری نشر آسیم، ۱۳۹۸.

ــ فلسفۀ عشق، از اروینگ سینگر، ترجمۀ میثم محمدامینی، تهران: نشر نو، ۱۳۹۷.

ــ چرا عاشق می‌شویم؟، از هلن فیشر، ترجمۀ نازگل عزیزی، تهران: سایلاو، ۱۴۰۲.

ــ پنج زبان عشق، از گری چاپمن، ترجمۀ محمد یوسفی، تهران: نشر نوین، ۱۳۹۵.

ــ عشق کافی نیست، از مارک منسن، ترجمۀ سیمین محمدی، تهران: ملیکان، ۱۴۰۰.

ــ دژخیم عشق، از اروین یالوم، ترجمۀ غلام‌حسین سدیر عابدی، تهران: ترانه، ۱۴۰۰.

ــ عشق چیست؟، از ویلیام گلسر، ترجمۀ علی صاحبی و حشمت اباسهل، تهران: سایۀ سخن، ۱۳۹۶.

ــ عشق و اراده، از رولو می، ترجمۀ سپیدۀ حبیب، تهران: دانژه، ۱۴۰۱.

ــ تنها عشق حقیقت دارد، از برایان ال. وایس، ترجمۀ زهرۀ زاهدی، تهران: جیحون، ۱۳۸۲.

ــ عشق و تنهایی، از کریشنا مورتی، ترجمۀ محمدجعفر مصفا، تهران: قطره، ۱۴۰۱.

ــ عشق‌ورزی عاقلانه، از هارولد اچ. بلوم فیلد، ترجمۀالهام آرام‌نیا و شمس الدین حسینی ، تهران: نسل نواندیش، ۱۳۹۷.

ــ روان‌شناسی عشق، از کارین استرنبرگ، ترجمۀ میثم همدمی، تهران: دانژه، ۱۴۰۰.

ایرج شهبازی
۱۳ اسفندماه ۱۴۰۳

@irajshahbazi
✳️ گزارش نیکوکاری‌های شما در زمستان ۱۴۰۳

دوستان عزیز و مهربانم

در زمستان ۱۴۰۳، مبلغ سیصد و پنجاه و نه میلیون و سیصد هزار تومان از شما دریافت کردم و با کمک همراهان عزیزم، این مبلغ را به شرح زیر هزینه کردم:

✔️ مبلغ صد و بیست میلیون و دویست و پنجاه هزار تومان به شصت و دو خانوادۀ نیازمند، بانوی سرپرست خانوار و خانوادۀ بی‌سرپرست تقدیم شد.

✔️ مبلغ بیست و چهار میلیون و پانصد هزار تومان به ده بیمار نیازمند، برای تهیۀ دارو و دیگر هزینه‌های درمان، تقدیم شد.

✔️ مبلغ سی و هشت میلیون و هشتصد هزار تومان جهت هزینۀ تحصیل و تهیۀ لوازم التحریر، برای هفده دانش‌آموز و دانشجوی نیازمند هزینه شد.

✔️ مبلغ هشتاد و شش میلیون تومان به عنوان کمک‌هزینه‌ی مسکن، برای نوزده خانواده‌ی نیازمند هزینه شد.

✔️ مبلغ صد و شصت و یک میلیون تومان برای حمایت از هنرمندان و برنامه‌های فرهنگی هزینه شد.

✔️ مبلغ پنجاه میلیون تومان برای دارو و درمان بیماران نیازمند در سیستان و بلوچستان هزینه شد.

♦️از خواهران و برادران ارجمندم، آقای محمدحسین تدین و خیریه‌ی مردم‌نهاد مهرآونگ دارا، آقای یحیی رضایی، خانم هانیه‌ی جهان‌تیغ، خانم مریم منش و دوستان ارجمندشان، آقای امیرحسین جلالوند، خانم رقیه سپهری، خانم پروین حامدی، خانم صغری عابدی، آقای محمداسماعیل شهبازی، آقای علی‌رضا حافظی‌نژاد، خانم مریم خالقی، دکتر محمدجواد اعتمادی، خانم مریم شهبازی، خانم کوثر شهبازی، خیریه‌ی دستان سبز، خانم پروانه فرخی، خانم سمیرامیس ابراهیمی، آقای محسن قربانی، خانم هما خانجانی، خانم طاهره قیطاسی که هر کدام در مرحله‌ای از کار کمک‌رسانی به نیازمندان، مشفقانه و خالصانه مرا یاری و همراهی کردند، صمیمانه سپاسگزارم.

امیدوارم خداوند مهربان به شما و عزیزان‌تان نور و نشاط و نیکی عطا کند و ترس و نگرانی و افسردگی و پژمردگی و درد و رنج را از وجودتان دور کند و سالی سرشار از آرامش و شادی و برکت پیش روی شما و عزیزان‌تان باشد.

بانک ملی، به نام ایرج شهبازی

۶۰۳۷،۹۹۱۷،۳۴۲۹،۲۹۹۲

@irajshahbazi
دوستان عزیزم
در آستانۀ سال جدید، نیایشی بس زیبا از حکیم نظامی گنجوی را با صدای بس دلکش و تأثیرگذار استاد محمدجواد اعتمادی عزیز به شما تقدیم می‌کنم. امیدوارم که جان‌های زیبای شما از این نیایشِ نورانی و صدای آسمانی سرمست بشه.
2025/07/09 01:56:13
Back to Top
HTML Embed Code: