اگر قصد راه اندازی فروش آنلاین دارید این گزارش بسیار مفید است.
سهم گروه های مختلف کالایی در فروش آنلاین و روند رشد آنها تا ۲۰۲۳
@iran2020
سهم گروه های مختلف کالایی در فروش آنلاین و روند رشد آنها تا ۲۰۲۳
@iran2020
سازمان ملل در گزارشی جدید اعلام کرد در سال
در هیچ زمانی هیچ کس تصور این را نمیکرد که روزی صنعت گردشگری بیشترین آسیب را در کل جهان ببیند
@iran2020
۲۰۲۰
قریب به ۱۲۰ میلیون نفر از شاغلان صنعت گردشگری در دنیا شغل خود را از دست خواهند داد و آمار گردشگران ۵۸ تا ۷۸ درصد نسبت به سال پیش کاهش خواهد داشت.در هیچ زمانی هیچ کس تصور این را نمیکرد که روزی صنعت گردشگری بیشترین آسیب را در کل جهان ببیند
@iran2020
تراکنش های اینترنتی در چهارماه ابتدایی سال ۹۹ نسبت به ۹۸ ، ۳۰۰درصد بیشتر شده
این یعنی اگر فروش آنلاین شما ۳۰۰درصد رشد نکرده، شما جا موندید
مهدی میررفیع
@iran2020
این یعنی اگر فروش آنلاین شما ۳۰۰درصد رشد نکرده، شما جا موندید
مهدی میررفیع
@iran2020
💉سازمان کنترل بیماری های امریکا اعلام کرد :
در روز ۱۱ آبان ماه یعنی دو روز قبل از انتخابات امریکا، واکسن کرونا به صورت سراسری به همه ایالت ها توزیع خواهد شد.
@iran2020
در روز ۱۱ آبان ماه یعنی دو روز قبل از انتخابات امریکا، واکسن کرونا به صورت سراسری به همه ایالت ها توزیع خواهد شد.
@iran2020
🧿دلیل وضعیت فعلی بورس از دید حرفه ای های بورس
نسبت به نقطه اوج بورس در سال جاری ارزش سهام بورسی ١٣٠ میلیارد دلار کاهش یافته است این در حالی است کل سپرده های بانکی مردم ١١٠ میلیارد دلار است.
بیش از کل سپرده های بانکی از نقطه اوج بورس تا حال ، ارزش سهام بورسی کاهش یافته است .
این کاهش ارزش سهام بورسی از دید یک حرفه ای بورس چیز بدی نیست .
افزایش قبلی ارزش سهام در بورس هم الزاما چیز خوبی نبود .
بورس همین است ؛ بورس یعنی نوسانات رو به بالای سنگین و نوسانات رو به پائین سنگین ، اگر غیر از این فکر می کنید در بورس آماتور هستید و در حوزه ای نظر می دهید که طبیعت آن را نمی شناسید.
خانواده های آمریکایی در سال ٢٠٠١ در بورس ٧ هزار میلیارد دلار و خانواده های اروپایی ١۵ هزار میلیارد دلار زیان کردند.
به اظهار استیگلیز برنده جایزه نوبل در رشته اقتصاد خانواده های اروپایی و آمریکایی هر چه که در دهه نود پس انداز کردند در سال ٢٠٠١ از دست دادند .
ثروتمند شدن خانواده ها در اروپا در دهه نود میلادی ، نهایتا یک بازی بود با حاصل جمع صفر ، یعنی یک بازی بود برای هیچ ، البته ده سالی مشغول بودند .
اگر در بورس زیان کرده اید طلبکار کسی نشوید طلبکار خودتان شوید که اصول بورس را نمی شناختند و وارد آن شدید .
نگویید در بورس ضرر کردم بگوئید من همان کسی هستم که رئیس بانک مرکزی گفت عده ای اگر روزی پنج درصد در بورس سود نکنند ناراحت اند ، شما جز گروه پنج درصدی ها هستید ، نگویید ضرر کردم بگویید من کسی هستم که اگر روزی پنج درصد سود نمی کردم ناراحت می شدم .
بورسی حرفه ای کسی است که در سقوط بورس بیشتر سود می کند .
نود در صد ثروتمندان اروپا و آمریکا ثروت شان در بورس است و ٨٢ درصد آنها در سقوط بورس به همه جا رسیدند ، ثروتمندان در این دو منطقه و کشور با سقوط بورس به ثروت های نجومی رسیده اند .
اگر در بورس ایران زیان کردید وارد بازی شدید که اصول آن را نمی دانستید و به جای اینکه طلبکار کسی شوید درس بگیرید منبعد در کاری که به آن وارد نیستید ورود نکنید .یاد بگیرید طلبکار کسی هم نشوید ، فرق آدم ثروتمند و فقیر در یک چیز است آدم ثروتمند هیچ وقت اگر زیان کرد طلبکار کسی نمیشود و وقتی طلبکار کسی نشد سعی می کند اشتباهات خود در بیزنس را کشف کند و از تکرار آن جلوگیری کند ، آدم فقیر هر زمان زیان کرد طلبکار دیگران میشود و هیچ گاه به اشتباهات خود پی نمی برد ، اگر در بورس ضرر کردید و طلبکار کسی شدید فقیر بودن ذهنی خود را دارید به دیگران اثبات می کنید .
فرق فعال اقتصادی موفق با فعال اقتصادی ناموفق در یک چیز است ، فعال اقتصادی موفق می داند چه زمانی در یک بازار باید سود خود را سیو کند و در گام دوم می داند چه زمانی سهام و ثروت خود را بفروشد .فعال اقتصادی موفق استراتژی خروج دارد.
محمد حسین ادیب
@iran2029
نسبت به نقطه اوج بورس در سال جاری ارزش سهام بورسی ١٣٠ میلیارد دلار کاهش یافته است این در حالی است کل سپرده های بانکی مردم ١١٠ میلیارد دلار است.
بیش از کل سپرده های بانکی از نقطه اوج بورس تا حال ، ارزش سهام بورسی کاهش یافته است .
این کاهش ارزش سهام بورسی از دید یک حرفه ای بورس چیز بدی نیست .
افزایش قبلی ارزش سهام در بورس هم الزاما چیز خوبی نبود .
بورس همین است ؛ بورس یعنی نوسانات رو به بالای سنگین و نوسانات رو به پائین سنگین ، اگر غیر از این فکر می کنید در بورس آماتور هستید و در حوزه ای نظر می دهید که طبیعت آن را نمی شناسید.
خانواده های آمریکایی در سال ٢٠٠١ در بورس ٧ هزار میلیارد دلار و خانواده های اروپایی ١۵ هزار میلیارد دلار زیان کردند.
به اظهار استیگلیز برنده جایزه نوبل در رشته اقتصاد خانواده های اروپایی و آمریکایی هر چه که در دهه نود پس انداز کردند در سال ٢٠٠١ از دست دادند .
ثروتمند شدن خانواده ها در اروپا در دهه نود میلادی ، نهایتا یک بازی بود با حاصل جمع صفر ، یعنی یک بازی بود برای هیچ ، البته ده سالی مشغول بودند .
اگر در بورس زیان کرده اید طلبکار کسی نشوید طلبکار خودتان شوید که اصول بورس را نمی شناختند و وارد آن شدید .
نگویید در بورس ضرر کردم بگوئید من همان کسی هستم که رئیس بانک مرکزی گفت عده ای اگر روزی پنج درصد در بورس سود نکنند ناراحت اند ، شما جز گروه پنج درصدی ها هستید ، نگویید ضرر کردم بگویید من کسی هستم که اگر روزی پنج درصد سود نمی کردم ناراحت می شدم .
بورسی حرفه ای کسی است که در سقوط بورس بیشتر سود می کند .
نود در صد ثروتمندان اروپا و آمریکا ثروت شان در بورس است و ٨٢ درصد آنها در سقوط بورس به همه جا رسیدند ، ثروتمندان در این دو منطقه و کشور با سقوط بورس به ثروت های نجومی رسیده اند .
اگر در بورس ایران زیان کردید وارد بازی شدید که اصول آن را نمی دانستید و به جای اینکه طلبکار کسی شوید درس بگیرید منبعد در کاری که به آن وارد نیستید ورود نکنید .یاد بگیرید طلبکار کسی هم نشوید ، فرق آدم ثروتمند و فقیر در یک چیز است آدم ثروتمند هیچ وقت اگر زیان کرد طلبکار کسی نمیشود و وقتی طلبکار کسی نشد سعی می کند اشتباهات خود در بیزنس را کشف کند و از تکرار آن جلوگیری کند ، آدم فقیر هر زمان زیان کرد طلبکار دیگران میشود و هیچ گاه به اشتباهات خود پی نمی برد ، اگر در بورس ضرر کردید و طلبکار کسی شدید فقیر بودن ذهنی خود را دارید به دیگران اثبات می کنید .
فرق فعال اقتصادی موفق با فعال اقتصادی ناموفق در یک چیز است ، فعال اقتصادی موفق می داند چه زمانی در یک بازار باید سود خود را سیو کند و در گام دوم می داند چه زمانی سهام و ثروت خود را بفروشد .فعال اقتصادی موفق استراتژی خروج دارد.
محمد حسین ادیب
@iran2029
🔰 بازار داغ دلالی
در سال ۹۰ درآمد غیرشغلی خانوارها ۵۷درصد بوده است. به عبارتی درآمدها از محل کار و فعالیت نبوده است بلکه از خریدوفروش مستغلات، سود حساب بانکی، خریدوفروش سکه و ارز بوده و این رقم در سال ۹۶ به ۴۹درصد و درحال حاضر به ۶۳درصد رسیده است
٦٣درصد درآمد مردم ایران بدون کارکردن به دست میآید! آنها این درآمدها را از سودهای بانکی، بازار طلا و دلار و املاک و مستغلات به دست آوردهاند. این آماری است که عیسی منصوری، معاون اشتغال وزارت کار اعلام کرده و توضیح داده است که درآمد بدون کار ایرانیها نسبت به سالهای گذشته بیشتر شده است. این اتفاق از نظر اقتصاددانان اتفاق خوبی نیست و نشاندهنده وضع نامساعد اقتصاد و بازار کار است که خانوادههای ایرانی را ناگریز کرده است تا برای تأمین معیشت خود دست به دامن بازارهای واسطهای یا همان دلالی شوند.
درآمد مردم از واسطهگری و دلالی بیشتر شده است. عیسی منصوری، معاون اشتغال وزارت کار به ایرنا گفته است: «هماکنون ۶۳درصد درآمد افراد از محل کار و فعالیت نیست بلکه از خریدوفروش مستغلات، سود حساب بانکی و خریدوفروش سکه و ارز است.»
در ایران حدود ٢٥میلیون واحد مسکونی وجود دارد که این تعداد تقریبا با شمار خانوادههای ایرانی برابر است اما آخرین سرشماری نفوس و مسکن که در سال ٩٥ انجام شده است، نشان میدهد که بیشتر از ٣٠درصد خانوادههای ایرانی مستأجر و ٧٠درصد صاحبخانه هستند. البته آمار غیررسمی شمار خانوادههای مستأجر ایران را بیشتر از این میداند. در این میان تهرانیها مستأجرترین مردم ایران هستند و حدود ٥١درصد از خانوادههای تهرانی اجارهنشین هستند. در واقع توزیع نامناسب مسکن به نوعی نشاندهنده این است که هر خانواری که دارایی بالاتری داشته است، بخشی از داراییاش را به ملک تبدیل کرده است. به عبارت دیگر، این خانوادهها مسکن را بهعنوان یک کالای سرمایهای تلقی میکنند که میتواند ارزش سرمایه آنها را در درازمدت حفظ کند.
رفتار مردم ایران در بازار خودرو نیز این واقعیت را به خوبی نشان میدهد. کافی است به آمار شگفتانگیز متقاضیان پیشفروش خودرو نگاهی بیندازیم. در دوازدهم خرداد امسال دو خودروساز یعنی سایپا و ایرانخودرو ٢٥هزار خودرویشان را برای پیشفروش عرضه کردند اما جالب است بدانید خودروسازان اعلام کردند که ٥,٥میلیون نفر برای این تعداد اندک خودرو متقاضی شدند. این اتفاق درشرایطی رخ میدهد که نیاز مصرفی مردم ایران یکمیلیون خودرو در سال است اما در پیشفروش خودروسازان بیشتر از ٥ برابر نیاز واقعی، تقاضای خرید خودرو وجود داشت.
واقعیت این است که گرایش ایرانیها به دلالی راهحل ناگریز آنها برای معیشت و حفظ ارزش دارایی بوده است. در همین زمینه کافی است که آمار مشاغل پرمتقاضی را مرور کنیم. این آمار نشان میدهد که نبودِ فرصت شغلی کافی در بازار کار ایران، موجب شده است که تقاضا برای مشاغلی مانند کارمندی، کاسبی و مسافرکشی در ایران زیادتر از نیاز بازار باشد.
@iran2020
در سال ۹۰ درآمد غیرشغلی خانوارها ۵۷درصد بوده است. به عبارتی درآمدها از محل کار و فعالیت نبوده است بلکه از خریدوفروش مستغلات، سود حساب بانکی، خریدوفروش سکه و ارز بوده و این رقم در سال ۹۶ به ۴۹درصد و درحال حاضر به ۶۳درصد رسیده است
٦٣درصد درآمد مردم ایران بدون کارکردن به دست میآید! آنها این درآمدها را از سودهای بانکی، بازار طلا و دلار و املاک و مستغلات به دست آوردهاند. این آماری است که عیسی منصوری، معاون اشتغال وزارت کار اعلام کرده و توضیح داده است که درآمد بدون کار ایرانیها نسبت به سالهای گذشته بیشتر شده است. این اتفاق از نظر اقتصاددانان اتفاق خوبی نیست و نشاندهنده وضع نامساعد اقتصاد و بازار کار است که خانوادههای ایرانی را ناگریز کرده است تا برای تأمین معیشت خود دست به دامن بازارهای واسطهای یا همان دلالی شوند.
درآمد مردم از واسطهگری و دلالی بیشتر شده است. عیسی منصوری، معاون اشتغال وزارت کار به ایرنا گفته است: «هماکنون ۶۳درصد درآمد افراد از محل کار و فعالیت نیست بلکه از خریدوفروش مستغلات، سود حساب بانکی و خریدوفروش سکه و ارز است.»
در ایران حدود ٢٥میلیون واحد مسکونی وجود دارد که این تعداد تقریبا با شمار خانوادههای ایرانی برابر است اما آخرین سرشماری نفوس و مسکن که در سال ٩٥ انجام شده است، نشان میدهد که بیشتر از ٣٠درصد خانوادههای ایرانی مستأجر و ٧٠درصد صاحبخانه هستند. البته آمار غیررسمی شمار خانوادههای مستأجر ایران را بیشتر از این میداند. در این میان تهرانیها مستأجرترین مردم ایران هستند و حدود ٥١درصد از خانوادههای تهرانی اجارهنشین هستند. در واقع توزیع نامناسب مسکن به نوعی نشاندهنده این است که هر خانواری که دارایی بالاتری داشته است، بخشی از داراییاش را به ملک تبدیل کرده است. به عبارت دیگر، این خانوادهها مسکن را بهعنوان یک کالای سرمایهای تلقی میکنند که میتواند ارزش سرمایه آنها را در درازمدت حفظ کند.
رفتار مردم ایران در بازار خودرو نیز این واقعیت را به خوبی نشان میدهد. کافی است به آمار شگفتانگیز متقاضیان پیشفروش خودرو نگاهی بیندازیم. در دوازدهم خرداد امسال دو خودروساز یعنی سایپا و ایرانخودرو ٢٥هزار خودرویشان را برای پیشفروش عرضه کردند اما جالب است بدانید خودروسازان اعلام کردند که ٥,٥میلیون نفر برای این تعداد اندک خودرو متقاضی شدند. این اتفاق درشرایطی رخ میدهد که نیاز مصرفی مردم ایران یکمیلیون خودرو در سال است اما در پیشفروش خودروسازان بیشتر از ٥ برابر نیاز واقعی، تقاضای خرید خودرو وجود داشت.
واقعیت این است که گرایش ایرانیها به دلالی راهحل ناگریز آنها برای معیشت و حفظ ارزش دارایی بوده است. در همین زمینه کافی است که آمار مشاغل پرمتقاضی را مرور کنیم. این آمار نشان میدهد که نبودِ فرصت شغلی کافی در بازار کار ایران، موجب شده است که تقاضا برای مشاغلی مانند کارمندی، کاسبی و مسافرکشی در ایران زیادتر از نیاز بازار باشد.
@iran2020
✅ مأموریت کاسیس و معضل مذاکره با آمریکا!
✍️ احمد زیدآبادی
ایگنازیو کاسیس، وزیر خارجۀ سوئیس برای دیدار با مقامهای ایرانی به تهران سفر کرده است. هدف از سفر کاسیس به تهران گفتگو با طرف ایرانی در بارۀ "کانال مالی انساندوستانۀ سوئیس" و مسائل منطقهای و بینالمللی اعلام شده است.
کاسیس پیش از سفر به تهران با مایک پمپئو همتای آمریکایی خود تلفنی گفتگو کرد و به همین علت، گفته میشود که او احتمالاً حامل پیامی از سوی آمریکا برای مقامهای ایرانی است.
ظاهراً دولت ترامپ علاقمند است تا پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در آبان ماه، ایران را به پای میز مذاکره بکشاند و به نظرم دستور کار اصلی کاسیس در سفرش به تهران همین نکته است. وزیر خارجۀ سوئیس قاعدتاً سعی خواهد کرد تا مقامهای جمهوری اسلامی را متقاعد کند که چرخ زمان به طور بیسابقهای به زیان آنها به حرکت درآمده است و اگر برای حل بحران جاری در روابطشان با آمریکا شتاب نکنند، با دشواریهای روزافزونی روبرو خواهند شد.
نکاتی که کاسیس برای متقاعد کردن طرف ایرانی بر آنها انگشت خواهد گذاشت، احتمالاً موارد زیر خواهد بود:
یک- امارات عربی متحده روابط خود را با اسرائیل عادی کرده است و این حرکت نه فقط از سوی دیگر کشورهای عرب محکوم نشده است، بلکه خبرها از تکرار این رفتار از سوی برخی از آنها حکایت دارد. بنابراین، اگر ایران دیر بجبند، به زودی با جبهۀ مشترک رسمی اسرائیل و کشورهای عرب در منطقه روبرو خواهد شد.
دو- امارات ضمن عادیسازی رابطۀ خود با اسرائیل، تماسهای پیدا و پنهانی را با دولت سوریه برقرار کرده است تا بشار اسد را از ایران دور و به کشورهای حوزۀ جنوبی خلیج فارس نزدیک کند. به همین علت، سوریها در برابر عادیسازی رابطۀ ابوظبی و تل آویو، موضع بسیار نرمی گرفتند و حتی همین دیروز از ارسال کمکهای دارویی امارات به دمشق خبر دادند.
سه- این وضعیت به اسرائیل امکان داده است تا مراکز تجمع نیروهای وابسته به ایران در سوریه را هدف حملات موشکی و هوایی بیوقفۀ خود قرار دهد بدون آنکه هزینۀ خاصی را متحمل شود.
چهار- دولت تحت حمایت حزبالله در لبنان بر اثر بحران اقتصادی و سیاسی ناشی از انفجار بندر بیروت از هم پاشیده و اینک مصطفی ادیب نخست وزیر منتخب لبنان با همکاری نزدیک فرانسه و هماهنگی با آمریکا در تلاش است تا کابینهای بروکراتیک و فارغ از وابستگیهای فرقهای در لبنان تشکیل دهد. تشکیل چنین کابینهای از نفوذ حزبالله در سطوح رسمی دولت لبنان به شدت میکاهد و زمینه را برای تحت فشار گذاشتن آن برای خلعسلاح فراهم میکند.
پنج- دولت مصطفی کاظمی در عراق علاقهای برای فاصله گرفتن از آمریکا ندارد و نمیخواهد کشورش محل تلاقی و برخورد ایران و آمریکا شود. به همین دلیل او تمام درخواستهای ایران و گروههای حامی آن در عراق را برای پایان حضور نظامی آمریکا در کشورش نادیده گرفته و همچنان در پی همکاری استراتژیک با ایالات متحده است.
شش- کشورهای اروپایی ضمن احترام به برجام، این توافق را برای حل تمام مشکلاتشان با ایران کافی نمیدانند و از همین رو، خواهان شروع مذاکره برای دستیابی به توافق جامعتری بخصوص شامل تغییر سیاست ایران در خاورمیانهاند.
هفت- روسها نیز ادامۀ بنبست در روابط ایران و آمریکا را سبب بالا گرفتن تشنج در منطقه میدانند و به همین جهت، پیشنهاد کمک به ازسرگیری مذاکره بین دو کشور را دادهاند.
هشت- حتی چینیها هم که در تهران به عنوان متحد نزدیک و استراتژیک ایران معرفی میشوند، از روند رویدادها در منطقه نگراناند و ضمن تأکید بر حفظ برجام خواهان شروع مذاکرت تازۀ ایران با قدرتهای جهانی برای دستیابی به توافقی در بارۀ نظم منظقه هستند.
به جز موارد فوق، وزیر خارجۀ سوئیس احتمالاً به برنده شدن احتمالی ترامپ در انتخابات آیندۀ آمریکا و یا عدم تفاوت چشمگیر سیاست حزب دمکرات با حزب جمهوریخواه در برابر ایران و طرح برخی مسائل داخلی مانند تأثیر مخرب تحریمها بر وضعیت اقتصادی و اعتراضهای اجتماعی ناشی از آن، برای قانع کردن طرف ایرانی به شروع مذاکره با آمریکا اشاره خواهد کرد.
در این میان اما یک مسئله این است که آیا مقامهای ایرانی هم شرایط منطقه را با همین عینک مینگرند یا اینکه برای هر کدام از این موارد، بدیلی به نفع خود متصورند؟ ظاهر ماجرا نشان میدهد که آنها هر تحولی را به صورتی متفاوت و به نفع خود تحلیل میکنند، اما شاید پشت پرده خبر دیگری باشد.
مسئلۀ دیگر این است که به فرض پذیرفتن تصویر ارائه شده از سوی کاسیس، آیا مقامهای ایران به لحاظ فضای خودساختۀ روانی و سیاسی بین حامیانشان، امکان عملی ورود به مذاکره را دارند؟
@iran2020
✍️ احمد زیدآبادی
ایگنازیو کاسیس، وزیر خارجۀ سوئیس برای دیدار با مقامهای ایرانی به تهران سفر کرده است. هدف از سفر کاسیس به تهران گفتگو با طرف ایرانی در بارۀ "کانال مالی انساندوستانۀ سوئیس" و مسائل منطقهای و بینالمللی اعلام شده است.
کاسیس پیش از سفر به تهران با مایک پمپئو همتای آمریکایی خود تلفنی گفتگو کرد و به همین علت، گفته میشود که او احتمالاً حامل پیامی از سوی آمریکا برای مقامهای ایرانی است.
ظاهراً دولت ترامپ علاقمند است تا پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در آبان ماه، ایران را به پای میز مذاکره بکشاند و به نظرم دستور کار اصلی کاسیس در سفرش به تهران همین نکته است. وزیر خارجۀ سوئیس قاعدتاً سعی خواهد کرد تا مقامهای جمهوری اسلامی را متقاعد کند که چرخ زمان به طور بیسابقهای به زیان آنها به حرکت درآمده است و اگر برای حل بحران جاری در روابطشان با آمریکا شتاب نکنند، با دشواریهای روزافزونی روبرو خواهند شد.
نکاتی که کاسیس برای متقاعد کردن طرف ایرانی بر آنها انگشت خواهد گذاشت، احتمالاً موارد زیر خواهد بود:
یک- امارات عربی متحده روابط خود را با اسرائیل عادی کرده است و این حرکت نه فقط از سوی دیگر کشورهای عرب محکوم نشده است، بلکه خبرها از تکرار این رفتار از سوی برخی از آنها حکایت دارد. بنابراین، اگر ایران دیر بجبند، به زودی با جبهۀ مشترک رسمی اسرائیل و کشورهای عرب در منطقه روبرو خواهد شد.
دو- امارات ضمن عادیسازی رابطۀ خود با اسرائیل، تماسهای پیدا و پنهانی را با دولت سوریه برقرار کرده است تا بشار اسد را از ایران دور و به کشورهای حوزۀ جنوبی خلیج فارس نزدیک کند. به همین علت، سوریها در برابر عادیسازی رابطۀ ابوظبی و تل آویو، موضع بسیار نرمی گرفتند و حتی همین دیروز از ارسال کمکهای دارویی امارات به دمشق خبر دادند.
سه- این وضعیت به اسرائیل امکان داده است تا مراکز تجمع نیروهای وابسته به ایران در سوریه را هدف حملات موشکی و هوایی بیوقفۀ خود قرار دهد بدون آنکه هزینۀ خاصی را متحمل شود.
چهار- دولت تحت حمایت حزبالله در لبنان بر اثر بحران اقتصادی و سیاسی ناشی از انفجار بندر بیروت از هم پاشیده و اینک مصطفی ادیب نخست وزیر منتخب لبنان با همکاری نزدیک فرانسه و هماهنگی با آمریکا در تلاش است تا کابینهای بروکراتیک و فارغ از وابستگیهای فرقهای در لبنان تشکیل دهد. تشکیل چنین کابینهای از نفوذ حزبالله در سطوح رسمی دولت لبنان به شدت میکاهد و زمینه را برای تحت فشار گذاشتن آن برای خلعسلاح فراهم میکند.
پنج- دولت مصطفی کاظمی در عراق علاقهای برای فاصله گرفتن از آمریکا ندارد و نمیخواهد کشورش محل تلاقی و برخورد ایران و آمریکا شود. به همین دلیل او تمام درخواستهای ایران و گروههای حامی آن در عراق را برای پایان حضور نظامی آمریکا در کشورش نادیده گرفته و همچنان در پی همکاری استراتژیک با ایالات متحده است.
شش- کشورهای اروپایی ضمن احترام به برجام، این توافق را برای حل تمام مشکلاتشان با ایران کافی نمیدانند و از همین رو، خواهان شروع مذاکره برای دستیابی به توافق جامعتری بخصوص شامل تغییر سیاست ایران در خاورمیانهاند.
هفت- روسها نیز ادامۀ بنبست در روابط ایران و آمریکا را سبب بالا گرفتن تشنج در منطقه میدانند و به همین جهت، پیشنهاد کمک به ازسرگیری مذاکره بین دو کشور را دادهاند.
هشت- حتی چینیها هم که در تهران به عنوان متحد نزدیک و استراتژیک ایران معرفی میشوند، از روند رویدادها در منطقه نگراناند و ضمن تأکید بر حفظ برجام خواهان شروع مذاکرت تازۀ ایران با قدرتهای جهانی برای دستیابی به توافقی در بارۀ نظم منظقه هستند.
به جز موارد فوق، وزیر خارجۀ سوئیس احتمالاً به برنده شدن احتمالی ترامپ در انتخابات آیندۀ آمریکا و یا عدم تفاوت چشمگیر سیاست حزب دمکرات با حزب جمهوریخواه در برابر ایران و طرح برخی مسائل داخلی مانند تأثیر مخرب تحریمها بر وضعیت اقتصادی و اعتراضهای اجتماعی ناشی از آن، برای قانع کردن طرف ایرانی به شروع مذاکره با آمریکا اشاره خواهد کرد.
در این میان اما یک مسئله این است که آیا مقامهای ایرانی هم شرایط منطقه را با همین عینک مینگرند یا اینکه برای هر کدام از این موارد، بدیلی به نفع خود متصورند؟ ظاهر ماجرا نشان میدهد که آنها هر تحولی را به صورتی متفاوت و به نفع خود تحلیل میکنند، اما شاید پشت پرده خبر دیگری باشد.
مسئلۀ دیگر این است که به فرض پذیرفتن تصویر ارائه شده از سوی کاسیس، آیا مقامهای ایران به لحاظ فضای خودساختۀ روانی و سیاسی بین حامیانشان، امکان عملی ورود به مذاکره را دارند؟
@iran2020
⁉️ چرا نرخ دلار در سلیمانیه و هرات تعیین میشود؟
❗️حتما تاکنون بارها در کانالهای تلگرامی نرخ دلار هرات، سلیمانیه و... را شنیده اید. اما این نرخ ها چگونه پدید آمدند و چه اهمیتی دارند؟
⭕️ تا پیش از تحریمهای بانکی یعنی پیش از دهه ۹۰، سازوکار تامین دلار با محوریت بانک مرکزی صورت میگرفت. یعنی صادر کنندگان دلار خود را به بانک مرکزی میفروختند و وارد کنندگان نیز دلار خود را از بانک مرکزی دریافت میکردند.
❕البته این دلارها نه بصورت اسکناس که بصورت حوالههای بین بانکی بود که در سراسر جهان دارای اعتبار بود.
💢 پس از آغاز تحریمها و بی اعتبار شدن حواله های بانکی بانک مرکزی، تجار برای تامین ارز مورد نیاز خود به بازار آزاد روی آورده و از طریق صرافی ها دلار خود را تامین میکردند.
💢 این موضوع موجب شد که بانک مرکزی کنترل خود بر بازار ارز را از دست داده و پس از آن، نرخ ارز در بازار آزاد و بر مبنای عرضه و تقاضای بازار شکل گرفت.
💢 از دیرباز تجار در صرافیهای برخی شهرها، مبالغ کوچک ارزی را تبدیل میکردند و ارز مورد نیاز خود را در حجم کوچک بدست میآوردند.
💢 پس از تحریم ها، مبادلات در این شهرها به شدت بالا رفت، چراکه دیگر تامین ارز از طریق سامانههای بانکی بینالمللی امکانپذیر نبود و باید از طریق این صرافیها صورت میگرفت.
💢 البته مشکل اساسی اینجاست که صرافیها دارای شفافیت بالایی نیستند و همچنین هزینه تراکنش از طریق صرافیها بسیار بالاست.
💢دلارهای تبدیل شده در این شهرها، با فاصله کوتاهی وارد کشور میشود، لذا از این طریق میتوان نرخ دلار در روزهای آینده را پیشبینی کرد.
@iran2020
❗️حتما تاکنون بارها در کانالهای تلگرامی نرخ دلار هرات، سلیمانیه و... را شنیده اید. اما این نرخ ها چگونه پدید آمدند و چه اهمیتی دارند؟
⭕️ تا پیش از تحریمهای بانکی یعنی پیش از دهه ۹۰، سازوکار تامین دلار با محوریت بانک مرکزی صورت میگرفت. یعنی صادر کنندگان دلار خود را به بانک مرکزی میفروختند و وارد کنندگان نیز دلار خود را از بانک مرکزی دریافت میکردند.
❕البته این دلارها نه بصورت اسکناس که بصورت حوالههای بین بانکی بود که در سراسر جهان دارای اعتبار بود.
💢 پس از آغاز تحریمها و بی اعتبار شدن حواله های بانکی بانک مرکزی، تجار برای تامین ارز مورد نیاز خود به بازار آزاد روی آورده و از طریق صرافی ها دلار خود را تامین میکردند.
💢 این موضوع موجب شد که بانک مرکزی کنترل خود بر بازار ارز را از دست داده و پس از آن، نرخ ارز در بازار آزاد و بر مبنای عرضه و تقاضای بازار شکل گرفت.
💢 از دیرباز تجار در صرافیهای برخی شهرها، مبالغ کوچک ارزی را تبدیل میکردند و ارز مورد نیاز خود را در حجم کوچک بدست میآوردند.
💢 پس از تحریم ها، مبادلات در این شهرها به شدت بالا رفت، چراکه دیگر تامین ارز از طریق سامانههای بانکی بینالمللی امکانپذیر نبود و باید از طریق این صرافیها صورت میگرفت.
💢 البته مشکل اساسی اینجاست که صرافیها دارای شفافیت بالایی نیستند و همچنین هزینه تراکنش از طریق صرافیها بسیار بالاست.
💢دلارهای تبدیل شده در این شهرها، با فاصله کوتاهی وارد کشور میشود، لذا از این طریق میتوان نرخ دلار در روزهای آینده را پیشبینی کرد.
@iran2020
اخبار ساده اما قابل تامل اقتصاد ایران :
🧿مردم برای خرید دلار به جان هم افتادند.
🧿مردم برای دریافت سهمیه ارز دولتی و ۵ میلیون تومن سود در یک سال، صف های طولانی بستند.
🧿صف دریافت کد بورس تبدیل به صف خرید دلار شد.
🧿 قیمت دنا اتومات در بازار ۶۰۰ میلیون تعیین شد.
نتیجه اینکه:
دولت حاضر نیست قبول کند اوضاع به کلی از کنترل او خارج شده. هنوز با پررویی حرفهای قشنگ میزند.
فاتح مع صلوات
@iran2020
🧿مردم برای خرید دلار به جان هم افتادند.
🧿مردم برای دریافت سهمیه ارز دولتی و ۵ میلیون تومن سود در یک سال، صف های طولانی بستند.
🧿صف دریافت کد بورس تبدیل به صف خرید دلار شد.
🧿 قیمت دنا اتومات در بازار ۶۰۰ میلیون تعیین شد.
نتیجه اینکه:
دولت حاضر نیست قبول کند اوضاع به کلی از کنترل او خارج شده. هنوز با پررویی حرفهای قشنگ میزند.
فاتح مع صلوات
@iran2020
🌎 اینجا آفریقا نیست، اما من یک غزالم!
پانزدهسال پیش زیر شیشۀ میز اتاق کارم این جمله را نوشته بودم:
«هر روز صبح در آفریقا وقتی خورشید طلوع میکند یک غزال شروع به دویدن میکند و میداند سرعتش باید از یک شیر بیشتر باشد تا خورده نشود.
هر روز صبح در آفریقا وقتی خورشید طلوع میکند یک شیر شروع به دویدن میکند و میداند که باید سریعتر از آن غزال بدود تا از گرسنگی نمیرد».
پانزده سال جوانتر بودم و آینده انگار یک تصویر محو در افق بود. نوشته بودم که هر روز چشمم به آن بیفتد و توقف نکنم، بدوم.
حالا آن کاغذ زیر شیشهی میزم نیست، در عوض تعداد غزالهایی که هر روز میدوند تا شیر تورم آنها را نخورد بسیار بیشتر شده است. غزالهای کمامید، غزالهای خسته، غزالهای جانبهلبآمده... فقط میدوند.
غزالهایی که از نفس میافتند، جا میمانند، خورده میشوند.
امیدوارم این مقایسه موجب خشم کارکنان پارک ملی سرنگیتی تانزانیا، غزالهای محترم، عالیجنابان شیر و برخی در داخل نشود اما غیر از این است که هر روز صبح بسیاری از ما برای فقیرتر نشدن، برای له نشدن زیر فشار تورم، برای بقا، برای بدهکار نشدن به بانکها و ... بیدار میشویم و شروع به دویدن میکنیم؟
اسم این کار هر چه هست «زندگی» نیست. تلاش برای «زنده ماندن» است.
قصه، قصۀ اقتصاد است و زندگی. نیم قرن پیش تِد رابرت گِر، در کتابی تحتِ عنوانِ "چرا انسانها عصیان میکنند؟" نوشت، ریشۀ خشونت و عصیان، در بهستوهآمدگی، محرومیت و تجمیع عقدههاست.
این بیثباتی اقتصادی خُردکننده است. آدمها را به ستوه آورده. دکتر محمود سریعالقلم در یادداشتی مینویسد طی ۲۵سال نرخ تورم در کشوری مثل آلمان بین یک تا سه درصد بود. یعنی هم دولت و هم بخش خصوصی تکلیف خودشان را میدانند.
در چنین فضایی کمتر کسی دنبال یکشبه ثروتمند شدن است. نه کسی از ترس گران شدن، پوشک و ربگوجه انبار میکند، نه در صف خرید دلار و پراید میایستد، نه شب با رؤیای میلیاردر شدن میخوابد، نه صبح از سقوط بورس تا مرز سکته پیش میرود.
کسی از حال و روز آنها که در سقوط بورس زندگیشان متلاشی شد آماری دارد؟
قصدم دفاع از طماعهای فرصتطلب نیست اما بسیاری از آنها که در بورس زمین خوردند میخواستند پای اضافی قرض بگیرند تا سریعتر بدوند. تا خورده نشوند.
این بیثباتی اقتصادی، این شب خوابیدن و صبح چندبرابر شدن قیمتها، این جهش ترسناک بهای زمین و مسکن و اجاره و خودرو و مواد غذایی، این آب شدن ارزش پول ملی، این هر روز بیدار شدن و یکنفس دویدن و شب تنِ خسته و افسرده را به رختخواب کشاندن، مگر مجال زندگی هم به آدم میدهد که کسی بخواهد به آینده فکر کند، دست کسی را بگیرد و توی زندگیاش بیاورد، فرزندی اضافه کند، لبخندی ذخیره کند؟
تا روزی که ثبات به یک کلیدواژه طلایی در سیاست و اقتصاد و اجتماع تبدیل نشود و جای تصمیمات فردی هیجانزده و حزبی و جناحی را نگیرد، زندگی معنایی ندارد، ممکن است زنده بمانیم اما زندگی نمیکنیم. فقط هر روز صبح باید سریعتر بدویم تا خورده نشویم... همین!
👤 احسان محمدی
@iran2020
پانزدهسال پیش زیر شیشۀ میز اتاق کارم این جمله را نوشته بودم:
«هر روز صبح در آفریقا وقتی خورشید طلوع میکند یک غزال شروع به دویدن میکند و میداند سرعتش باید از یک شیر بیشتر باشد تا خورده نشود.
هر روز صبح در آفریقا وقتی خورشید طلوع میکند یک شیر شروع به دویدن میکند و میداند که باید سریعتر از آن غزال بدود تا از گرسنگی نمیرد».
پانزده سال جوانتر بودم و آینده انگار یک تصویر محو در افق بود. نوشته بودم که هر روز چشمم به آن بیفتد و توقف نکنم، بدوم.
حالا آن کاغذ زیر شیشهی میزم نیست، در عوض تعداد غزالهایی که هر روز میدوند تا شیر تورم آنها را نخورد بسیار بیشتر شده است. غزالهای کمامید، غزالهای خسته، غزالهای جانبهلبآمده... فقط میدوند.
غزالهایی که از نفس میافتند، جا میمانند، خورده میشوند.
امیدوارم این مقایسه موجب خشم کارکنان پارک ملی سرنگیتی تانزانیا، غزالهای محترم، عالیجنابان شیر و برخی در داخل نشود اما غیر از این است که هر روز صبح بسیاری از ما برای فقیرتر نشدن، برای له نشدن زیر فشار تورم، برای بقا، برای بدهکار نشدن به بانکها و ... بیدار میشویم و شروع به دویدن میکنیم؟
اسم این کار هر چه هست «زندگی» نیست. تلاش برای «زنده ماندن» است.
قصه، قصۀ اقتصاد است و زندگی. نیم قرن پیش تِد رابرت گِر، در کتابی تحتِ عنوانِ "چرا انسانها عصیان میکنند؟" نوشت، ریشۀ خشونت و عصیان، در بهستوهآمدگی، محرومیت و تجمیع عقدههاست.
این بیثباتی اقتصادی خُردکننده است. آدمها را به ستوه آورده. دکتر محمود سریعالقلم در یادداشتی مینویسد طی ۲۵سال نرخ تورم در کشوری مثل آلمان بین یک تا سه درصد بود. یعنی هم دولت و هم بخش خصوصی تکلیف خودشان را میدانند.
در چنین فضایی کمتر کسی دنبال یکشبه ثروتمند شدن است. نه کسی از ترس گران شدن، پوشک و ربگوجه انبار میکند، نه در صف خرید دلار و پراید میایستد، نه شب با رؤیای میلیاردر شدن میخوابد، نه صبح از سقوط بورس تا مرز سکته پیش میرود.
کسی از حال و روز آنها که در سقوط بورس زندگیشان متلاشی شد آماری دارد؟
قصدم دفاع از طماعهای فرصتطلب نیست اما بسیاری از آنها که در بورس زمین خوردند میخواستند پای اضافی قرض بگیرند تا سریعتر بدوند. تا خورده نشوند.
این بیثباتی اقتصادی، این شب خوابیدن و صبح چندبرابر شدن قیمتها، این جهش ترسناک بهای زمین و مسکن و اجاره و خودرو و مواد غذایی، این آب شدن ارزش پول ملی، این هر روز بیدار شدن و یکنفس دویدن و شب تنِ خسته و افسرده را به رختخواب کشاندن، مگر مجال زندگی هم به آدم میدهد که کسی بخواهد به آینده فکر کند، دست کسی را بگیرد و توی زندگیاش بیاورد، فرزندی اضافه کند، لبخندی ذخیره کند؟
تا روزی که ثبات به یک کلیدواژه طلایی در سیاست و اقتصاد و اجتماع تبدیل نشود و جای تصمیمات فردی هیجانزده و حزبی و جناحی را نگیرد، زندگی معنایی ندارد، ممکن است زنده بمانیم اما زندگی نمیکنیم. فقط هر روز صبح باید سریعتر بدویم تا خورده نشویم... همین!
👤 احسان محمدی
@iran2020
جیمز راین هارت در سال ۲۰۰۸ تصمیم گرفت استارتاپی را در قالب یک بستر اینترنتی برای تعویض و رد و بدل لباسها بین صاحبانشان راهاندازی کند؛
ایدهای ساده ولی به زعم او کاربردی. او که در آن زمان در دانشگاه هاروارد تحصیل میکرد، مانند بسیاری از جوانان در کمد لباسش لباسهای متعدد و بیاستفاده مدام جلوی چشمش بود. سرانجام تصمیم گرفت استارتاپی را ایجاد کند چرا که گمان میکرد این ایده ساده با استقبال زیادی، بهخصوص از سوی والدین کودکان، مواجه شود. استارتاپ ThredUp بر اساس همین ایده در سال ۲۰۱۰ ایجاد و راهاندازی شد.
اما ایده او چشم هیچ سرمایهگذاری را نگرفت! کاربران نیز استقبال چندانی بهعمل نیاوردند. او این نکته را در زمان مناسب متوجه شد و در ایده مدل کسب و کار استارتاپش چرخشی (Pivot) ایجاد کرد و آنرا به بستری برای خرید و فروش لباسهای دست دوم تغییر داد. اکنون دیگر مشتریان موقع عرضه لباسهای دستدوم خود نگران پیداکردن لباسی با همان حدود ارزش نبودند! اما ایده جدید همچنان برای سرمایهگذاران بیش از حد ساده و بیآینده بهنظر میرسید. به گفته جیمز در آن زمان سیلیکونولی بهدنبال ایدههایی خیلی بزرگ و پیچیده بود و این ایده برای اکثر آنها بیش از حد دمدستی بهنظر میرسید.
جیمز راینهارت که برای شروع کار از دوستان و آشنایانش پول قرض گرفتهبود، برای ادامه کار و گسترش استارتاپش غالب وقت خود را به ارائه ایده کسب و کار و معرفی استارتاپش نزد سرمایهگذاران میگذراند. جیمز از جلسات ارائهاش بهعنوان تجاربی تلخ یاد میکند. او میگوید به دفعات سرمایهگذاران را در حال چرتزدن دید و گاهی متوجه میشد که درست در زمانی که مشغول صحبت درباره مدل کسب و کار و پتانسیل موفقیتش در آینده بود سرمایهگذاران در حال ور رفتن با گوشیهای همراهشان بودند. جیمز میگوید: "اما من هیچگاه ناامید نشدم. من مطمئن بودم بالاخره سرمایهگذار مورد نظرم را پیدا خواهمکرد."
بعد از آن روزهای طاقتفرسا، امروز جیمز راینهارت یک کارآفرین موفق است که توانسته رقمی در حدود ۱۳۱ میلیون دلار سرمایه برای استارتاپ خود جذب بکند. او تا قبل از جذب اولین سرمایه، ۲۷ بار از سوی سرمایهگذاران دیگر پاسخ منفی شنیدهبود. ThredUp اکنون بیش از ۳۵۰ کارمند دارد و علاوه بر موفقیت چشمگیرش در جذب سرمایه، روابط تجاری موفقی نیز با برخی کسب و کارهای بزرگ از جمله Target، یکی از بزرگترین و معروفترین خردهفروشان در آمریکا، دارد.
جیمز رمز موفقیت خود را در دو نکته عمده میداند؛ اول اینکه ایده کسب و کار استارتاپش یک ایده ساده و کاربردی است، بدون پیچیدگی خاصی برای کاربران و سرمایهگذاران! راینهارت دومین عامل موفقیت خود را استمرار در راهی که انتخاب کردهبود میداند. جیمز میگوید: "هزاران صاحبسرمایه آن بیرون وجود دارد. تنها کاری که شما بهعنوان یک کارآفرین جوان باید انجام دهید این است که بگردید و آن سرمایهگذار مناسب خود را بیابید." کاری که سخت، طاقتفرسا ولی عملی است!
جیمز راینهارت برای جوانان علاقمند به کارآفرینی چند توصیه مهم دارد:
- وقتی در مقابل سرمایهگذاران قرار میگیرید، درباره اوضاع کنونی دنیا (در حوزه مورد نظر خود) حرف بزنید، آن را خیلی ساده و شفاف توصیف کنید، سپس نشان دهید ایده شما میتواند اوضاع کنونی را دهها برابر بهتر کند.
- پوست کلفت باشید و سرسخت، و همیشه به خودتان ایمان داشتهباشید.
@iran2020
ایدهای ساده ولی به زعم او کاربردی. او که در آن زمان در دانشگاه هاروارد تحصیل میکرد، مانند بسیاری از جوانان در کمد لباسش لباسهای متعدد و بیاستفاده مدام جلوی چشمش بود. سرانجام تصمیم گرفت استارتاپی را ایجاد کند چرا که گمان میکرد این ایده ساده با استقبال زیادی، بهخصوص از سوی والدین کودکان، مواجه شود. استارتاپ ThredUp بر اساس همین ایده در سال ۲۰۱۰ ایجاد و راهاندازی شد.
اما ایده او چشم هیچ سرمایهگذاری را نگرفت! کاربران نیز استقبال چندانی بهعمل نیاوردند. او این نکته را در زمان مناسب متوجه شد و در ایده مدل کسب و کار استارتاپش چرخشی (Pivot) ایجاد کرد و آنرا به بستری برای خرید و فروش لباسهای دست دوم تغییر داد. اکنون دیگر مشتریان موقع عرضه لباسهای دستدوم خود نگران پیداکردن لباسی با همان حدود ارزش نبودند! اما ایده جدید همچنان برای سرمایهگذاران بیش از حد ساده و بیآینده بهنظر میرسید. به گفته جیمز در آن زمان سیلیکونولی بهدنبال ایدههایی خیلی بزرگ و پیچیده بود و این ایده برای اکثر آنها بیش از حد دمدستی بهنظر میرسید.
جیمز راینهارت که برای شروع کار از دوستان و آشنایانش پول قرض گرفتهبود، برای ادامه کار و گسترش استارتاپش غالب وقت خود را به ارائه ایده کسب و کار و معرفی استارتاپش نزد سرمایهگذاران میگذراند. جیمز از جلسات ارائهاش بهعنوان تجاربی تلخ یاد میکند. او میگوید به دفعات سرمایهگذاران را در حال چرتزدن دید و گاهی متوجه میشد که درست در زمانی که مشغول صحبت درباره مدل کسب و کار و پتانسیل موفقیتش در آینده بود سرمایهگذاران در حال ور رفتن با گوشیهای همراهشان بودند. جیمز میگوید: "اما من هیچگاه ناامید نشدم. من مطمئن بودم بالاخره سرمایهگذار مورد نظرم را پیدا خواهمکرد."
بعد از آن روزهای طاقتفرسا، امروز جیمز راینهارت یک کارآفرین موفق است که توانسته رقمی در حدود ۱۳۱ میلیون دلار سرمایه برای استارتاپ خود جذب بکند. او تا قبل از جذب اولین سرمایه، ۲۷ بار از سوی سرمایهگذاران دیگر پاسخ منفی شنیدهبود. ThredUp اکنون بیش از ۳۵۰ کارمند دارد و علاوه بر موفقیت چشمگیرش در جذب سرمایه، روابط تجاری موفقی نیز با برخی کسب و کارهای بزرگ از جمله Target، یکی از بزرگترین و معروفترین خردهفروشان در آمریکا، دارد.
جیمز رمز موفقیت خود را در دو نکته عمده میداند؛ اول اینکه ایده کسب و کار استارتاپش یک ایده ساده و کاربردی است، بدون پیچیدگی خاصی برای کاربران و سرمایهگذاران! راینهارت دومین عامل موفقیت خود را استمرار در راهی که انتخاب کردهبود میداند. جیمز میگوید: "هزاران صاحبسرمایه آن بیرون وجود دارد. تنها کاری که شما بهعنوان یک کارآفرین جوان باید انجام دهید این است که بگردید و آن سرمایهگذار مناسب خود را بیابید." کاری که سخت، طاقتفرسا ولی عملی است!
جیمز راینهارت برای جوانان علاقمند به کارآفرینی چند توصیه مهم دارد:
- وقتی در مقابل سرمایهگذاران قرار میگیرید، درباره اوضاع کنونی دنیا (در حوزه مورد نظر خود) حرف بزنید، آن را خیلی ساده و شفاف توصیف کنید، سپس نشان دهید ایده شما میتواند اوضاع کنونی را دهها برابر بهتر کند.
- پوست کلفت باشید و سرسخت، و همیشه به خودتان ایمان داشتهباشید.
@iran2020
🔰 چرا سهامداری را همچنان توصیه میکنم؟
✍️ مصطفی نصراصفهانی
دکتری اقتصاد مالی
یکی از دوستان که سبک معاملاتی بنیادی مخصوص به خودش را دارد سال گذشته وقتی قیمت سهام بانک صادرات بین 40تا 70 تومان نوسان میکرد از ارزشمند بودن این سهم سخن میگفت و هر بار بر میانگین کم کردن تاکید میکرد.
من ولی پیش خودم میگفتم مگر احمقم که زمان را از دست بدهم وقتی که شرکتهای دارویی و... دارند به سرعت رشد میکنند؟ در عمل، مثلا غپینو را خریدم (که در همین کانال هم سیگنال کردم) و با سود کمتر از 50درصد از آن خارج شدم! در حالی که بعد از مدتی چندین برابر شد!
آن دوست عزیز علی رغم همه فشار روانی که اگر ما جای او بودیم محبور بودیم تحمل کنیم صبوری کرد و پاداشش را با ده برابر شدن ثروتش در سال 99 گرفت.
این در حالی بود که من و بسیاری از مدعیانِ شبیهِ من طی یک سال، بازدهی کمتری از او داشتیم. این در حالی بود که امثال من استرسهای شدید را متحمل شدیم و وقت ارزشمندمان را به نوعی تلف کردیم و از تمام کارهایی که در آن مدت میتوانستیم انجام بدهیم باز ماندیم!
اکثر سهامهای بازار بسیار ارزشمندند و باید چندبرابر قیمت فعلی باشند. کافی است صبور باشیم. به عنوان مثال، ارزش بازار نیروگاه دماوند (نماد «دماوند»)، الان حدود 15 هزار میلیارد تومان است. هزینه راهاندازی این نیروگاه 2 میلیارد یورو بوده است! اگر قیمت هر یورو 30هزار تومان باشد، الان باید ارزش بازار نیروگاه 60 هزار میلیارد تومان باشد!! یعنی قیمت سهام آن باید چهار برابر قیمت فعلی باشد!
حالا تصور کنید که بانک دی (علی رغم زیان انباشته حاصل از عملیات قبلی)، مالک 80 درصد نیروگاه مذکور است. بانک دی دارائیهای بسیار زیادی دارد که فقط یک قلمِ آن نیروگاه دماوند است. جالب است بدانید که ارزش بازار بانک دی الان کمتر از 30هزار میلیارد تومان است!!
من حاضرم با تکتک افرادی که ادعای حبابی بودن بازار را میکردند مناظره زنده بکنم. اکثر ایشان اساسا تخصصی در این زمینه ندارند ! ایشان دچار این خطا شدهاند که رشد شاخص را با رشد نرخ ارز مقایسه میکنند. در حالی که هر یک درصد افزایش در نرخ ارز، باید منجر به چندین درصد افزایش در شاخص کل بشود.
@iran2020
✍️ مصطفی نصراصفهانی
دکتری اقتصاد مالی
یکی از دوستان که سبک معاملاتی بنیادی مخصوص به خودش را دارد سال گذشته وقتی قیمت سهام بانک صادرات بین 40تا 70 تومان نوسان میکرد از ارزشمند بودن این سهم سخن میگفت و هر بار بر میانگین کم کردن تاکید میکرد.
من ولی پیش خودم میگفتم مگر احمقم که زمان را از دست بدهم وقتی که شرکتهای دارویی و... دارند به سرعت رشد میکنند؟ در عمل، مثلا غپینو را خریدم (که در همین کانال هم سیگنال کردم) و با سود کمتر از 50درصد از آن خارج شدم! در حالی که بعد از مدتی چندین برابر شد!
آن دوست عزیز علی رغم همه فشار روانی که اگر ما جای او بودیم محبور بودیم تحمل کنیم صبوری کرد و پاداشش را با ده برابر شدن ثروتش در سال 99 گرفت.
این در حالی بود که من و بسیاری از مدعیانِ شبیهِ من طی یک سال، بازدهی کمتری از او داشتیم. این در حالی بود که امثال من استرسهای شدید را متحمل شدیم و وقت ارزشمندمان را به نوعی تلف کردیم و از تمام کارهایی که در آن مدت میتوانستیم انجام بدهیم باز ماندیم!
اکثر سهامهای بازار بسیار ارزشمندند و باید چندبرابر قیمت فعلی باشند. کافی است صبور باشیم. به عنوان مثال، ارزش بازار نیروگاه دماوند (نماد «دماوند»)، الان حدود 15 هزار میلیارد تومان است. هزینه راهاندازی این نیروگاه 2 میلیارد یورو بوده است! اگر قیمت هر یورو 30هزار تومان باشد، الان باید ارزش بازار نیروگاه 60 هزار میلیارد تومان باشد!! یعنی قیمت سهام آن باید چهار برابر قیمت فعلی باشد!
حالا تصور کنید که بانک دی (علی رغم زیان انباشته حاصل از عملیات قبلی)، مالک 80 درصد نیروگاه مذکور است. بانک دی دارائیهای بسیار زیادی دارد که فقط یک قلمِ آن نیروگاه دماوند است. جالب است بدانید که ارزش بازار بانک دی الان کمتر از 30هزار میلیارد تومان است!!
من حاضرم با تکتک افرادی که ادعای حبابی بودن بازار را میکردند مناظره زنده بکنم. اکثر ایشان اساسا تخصصی در این زمینه ندارند ! ایشان دچار این خطا شدهاند که رشد شاخص را با رشد نرخ ارز مقایسه میکنند. در حالی که هر یک درصد افزایش در نرخ ارز، باید منجر به چندین درصد افزایش در شاخص کل بشود.
@iran2020
قیمت پراید سال 88-89 حدود 12 هزار دلار بود که بواسطه رشد دلار به حدود 4 هزار دلار تا حدود 4500 دلار سقوط کرد و سپس مدتها محدوده 6 هزار دلار ثابت ماند.
با شروع بحران ارزی تا حدود دلار 12 هزار تومان قیمت پراید بی تغییر بود و به محدوده زیر 2500 دلار کاهش یافت اما از تابستان 97 به بعد قیمت پراید به نسبت دلار رشد بیشتری را تجربه کرده است و حال حدود 4300-4500 دلار ارزش دارد.
این احتمال وجود دارد که قیمت طی 6 تا 8 سال آینده به محدوده 6 تا 8 هزار دلار برسد اما در کوتاه مدت بعید بنظر میرسد بتواند به این حدود قیمت برسد.
بنظر محدوده 4500 دلار ( حدودا ) مقاومت دلاری قیمت پراید است.
( قیمت ها حدودی می باشد و دقت بالایی ندارند)
@iran2020
💠دلیل نوسانات اخیر ارزی چیست و چه چشماندازی برای نیمه دوم سال وجود دارد؟
✍مهدی کرامتفر_کارشناس اقتصادی
🔹قیمت دلار در روزهای اخیر مجددا در کانال افزایشی قرار گرفته و نسبت به شهریورماه سال قبل رشدی بالغ بر ۱۱۸ درصدی داشتهاست.
🔹میانگین نرخ ارز از ابتدای سال تاکنون ۱۹.۷ هزار تومان بوده که سطح بسیار بالایی محسوب میشود و تبعات منفی بر قیمت کالاها و خدمات خواهد داشت. دلیل این شرایط چیست و چه چشماندازی برای نیمه دوم سال وجود دارد؟
۱. عرضه ارز: از ابتدای سال تا پایان مردادماه حدود ۵.۱ میلیارد دلار ارز در سامانه نیما عرضه شده که نسبت به پنجماهه ابتدای سال قبل کاهشی حدود ۲۷ درصد را نشان میدهد. کاهش عرضه ارز در ماههای اخیر از یکسو ناشی از کاهش میزان صادرات است که به دلیل محدودیتهای ناشی از کرونا رقم خورده به شکلی که مجموع ارزش صادرات غیرنفتی کشور در پنجماهه ابتدای سال براساس آمار گمرک حدود ۳۹ درصد کمتر از سال گذشته بوده و از سوی دیگر به دلیل کاهش تمایل صادرکنندگان به بازگشت ارز حاصل از صادرات (به دلیل انتظارات افزایشی در مورد نرخ آتی ارز) به کشور و عرضه آن در سامانه نیما بوده است. کاهش درآمدهای حاصل از صادرات نفت نیز از عوامل مهم کاهش عرضه ارز بوده که البته آمار آن در اختیار نیست.
۲. تقاضای مصرفی ارز به صورت نسبی کاهش کمتری داشته است؛ هرچند که میزان واردات نیز در پنجماهه ابتدای سال از شرایط و محدودیتهای مرزی ناشی از کرونا متاثر شده و کاهش یافته اما میزان کاهش واردات تنها ۲۲ درصد و بسیار کمتر از میزان کاهش صادرات بوده است. به این ترتیب، تراز تجاری گمرکی (غیرنفتی) کشور در پنجماهه ابتدای سال به رقم منفی ۲.۸ میلیارد دلار رسیده و این در حالی است که طی دوره مشابه سال قبل تراز تجاری مثبت ۰.۱ میلیارد دلار بوده است. نتیجه این شرایط، مازاد محسوس تقاضای مصرفی ارز نسبت به عرضه بوده که خود را در افزایش قیمت نشان داده است.
۳. تقاضای احتیاطی و سفتهبازی ارز افزایش یافته است؛ افزایش سطح نااطمینانی در اقتصاد با توجه به شرایطی مثل نزدیک شدن به انتخابات آمریکا و تداوم سطوح بالای انتظارات تورمی طی ماههای اخیر که با سطوح منفی نرخ سود حقیقی در نظام بانکی همراه بوده، سبب شده تا شمار زیادی از افراد با هدف پوشش ریسک دارایی خود در برابر کاهش آتی انتظاری ریال، به سرمایهگذاری در انواع بازارهای دارایی از جمله ارز اقدام کنند. شمار دیگری از افراد نیز جهت برخورداری از نوسانات این بازار (سفتهبازی)، اقدام به خرید و فروش روزانه و هفتگی ارز کرده و به این ترتیب تقاضای احتیاطی و سفتهبازی در این بازار افزایش یافته است. هر چند که این موضوع را میتوان به صورت شهودی درک کرد اما آمار دقیقی برای آن در اختیار نیست. البته حباب سکه طلا میتواند جانشین نزدیک و شاخص نسبتا مناسبی برای تقاضای احتیاطی و سفتهبازی ارز و طلا باشد و روند این متغیر به شکلی بوده که طی ماههای اخیر به صورت پیوسته افزایش یافته و در شهریورماه به سطوح بالاتر از ۱۰ درصد رسیده است. این تغییرات گویای شرایط ملتهب بازار ارز از منظر افزایش تقاضای احتیاطی و سفتهبازی است.
🔹همچنین سرمایهگذاری گسترده ایرانیان در املاک کشورهای همسایه نیز نوع دیگری از تقاضای احتیاطی ارز است که در قالب خروج سرمایه نمود یافته و روند آن در ماههای اخیر تشدید شده است.
در چهارماهه ابتدای امسال ایرانیها بیش از ۱۳۰۰ واحد آپارتمان در ترکیه خریده اند. این تعداد آپارتمان بیش از ۲۰ درصد از مجموع آپارتمانهای خریداری شده توسط خارجیها در ترکیه را شامل شده و نشان از تشدید تقاضای ایرانیان است.
🔹در مورد چشمانداز شرایط بازار ارز در نیمه دوم سال به نظر میرسد که از نظر عرضه و تقاضای مصرفی ارز، در نیمه دوم سال شرایط تغییر چندانی نداشته باشد و همچنان کسری تراز تجارت خارجی برقرار باشد و از این ناحیه فشار بر قیمت ارز باقی بماند. البته گشایشهای تدریجی در شرایط تجارت خارجی و سازگاری بیشتر کشورها با شرایط بیماری احتمالا موجب بهبود شرایط خارجی نسبت به نیمه اول سال خواهد شد اما رسیدن به سطوح نرمال برای سال جاری دور از انتظار است.
🔹از منظر تقاضای احتیاطی و سفتهبازی ارز، مهمترین واقعه پیشرو مساله انتخابات آبانماه است که در صورت عدم پیروزی ترامپ میتواند فضای انتظارات در کشور را به یکباره تغییر دهد و با کاهش تقاضای احتیاطی و سفتهبازی (و احتمالا افزایش بازگشت ارز توسط صادرکنندگان) منجر به کاهش نرخ ارز شود. در سمت مقابل، پیروزی ترامپ احتمالا با تشدید حملات سفتهبازانه به بازار ارز همراه خواهد بود و نوسانات شدیدی را ایجاد میکند. در مجموع، برای فصل پاییز انتظار میرود بازار ارز نوسانات قابل ملاحظهای تجربه کند که جهت این نوسانات تا حد زیادی ناشی از متغیرهای خارجی است.
@iran2020
✍مهدی کرامتفر_کارشناس اقتصادی
🔹قیمت دلار در روزهای اخیر مجددا در کانال افزایشی قرار گرفته و نسبت به شهریورماه سال قبل رشدی بالغ بر ۱۱۸ درصدی داشتهاست.
🔹میانگین نرخ ارز از ابتدای سال تاکنون ۱۹.۷ هزار تومان بوده که سطح بسیار بالایی محسوب میشود و تبعات منفی بر قیمت کالاها و خدمات خواهد داشت. دلیل این شرایط چیست و چه چشماندازی برای نیمه دوم سال وجود دارد؟
۱. عرضه ارز: از ابتدای سال تا پایان مردادماه حدود ۵.۱ میلیارد دلار ارز در سامانه نیما عرضه شده که نسبت به پنجماهه ابتدای سال قبل کاهشی حدود ۲۷ درصد را نشان میدهد. کاهش عرضه ارز در ماههای اخیر از یکسو ناشی از کاهش میزان صادرات است که به دلیل محدودیتهای ناشی از کرونا رقم خورده به شکلی که مجموع ارزش صادرات غیرنفتی کشور در پنجماهه ابتدای سال براساس آمار گمرک حدود ۳۹ درصد کمتر از سال گذشته بوده و از سوی دیگر به دلیل کاهش تمایل صادرکنندگان به بازگشت ارز حاصل از صادرات (به دلیل انتظارات افزایشی در مورد نرخ آتی ارز) به کشور و عرضه آن در سامانه نیما بوده است. کاهش درآمدهای حاصل از صادرات نفت نیز از عوامل مهم کاهش عرضه ارز بوده که البته آمار آن در اختیار نیست.
۲. تقاضای مصرفی ارز به صورت نسبی کاهش کمتری داشته است؛ هرچند که میزان واردات نیز در پنجماهه ابتدای سال از شرایط و محدودیتهای مرزی ناشی از کرونا متاثر شده و کاهش یافته اما میزان کاهش واردات تنها ۲۲ درصد و بسیار کمتر از میزان کاهش صادرات بوده است. به این ترتیب، تراز تجاری گمرکی (غیرنفتی) کشور در پنجماهه ابتدای سال به رقم منفی ۲.۸ میلیارد دلار رسیده و این در حالی است که طی دوره مشابه سال قبل تراز تجاری مثبت ۰.۱ میلیارد دلار بوده است. نتیجه این شرایط، مازاد محسوس تقاضای مصرفی ارز نسبت به عرضه بوده که خود را در افزایش قیمت نشان داده است.
۳. تقاضای احتیاطی و سفتهبازی ارز افزایش یافته است؛ افزایش سطح نااطمینانی در اقتصاد با توجه به شرایطی مثل نزدیک شدن به انتخابات آمریکا و تداوم سطوح بالای انتظارات تورمی طی ماههای اخیر که با سطوح منفی نرخ سود حقیقی در نظام بانکی همراه بوده، سبب شده تا شمار زیادی از افراد با هدف پوشش ریسک دارایی خود در برابر کاهش آتی انتظاری ریال، به سرمایهگذاری در انواع بازارهای دارایی از جمله ارز اقدام کنند. شمار دیگری از افراد نیز جهت برخورداری از نوسانات این بازار (سفتهبازی)، اقدام به خرید و فروش روزانه و هفتگی ارز کرده و به این ترتیب تقاضای احتیاطی و سفتهبازی در این بازار افزایش یافته است. هر چند که این موضوع را میتوان به صورت شهودی درک کرد اما آمار دقیقی برای آن در اختیار نیست. البته حباب سکه طلا میتواند جانشین نزدیک و شاخص نسبتا مناسبی برای تقاضای احتیاطی و سفتهبازی ارز و طلا باشد و روند این متغیر به شکلی بوده که طی ماههای اخیر به صورت پیوسته افزایش یافته و در شهریورماه به سطوح بالاتر از ۱۰ درصد رسیده است. این تغییرات گویای شرایط ملتهب بازار ارز از منظر افزایش تقاضای احتیاطی و سفتهبازی است.
🔹همچنین سرمایهگذاری گسترده ایرانیان در املاک کشورهای همسایه نیز نوع دیگری از تقاضای احتیاطی ارز است که در قالب خروج سرمایه نمود یافته و روند آن در ماههای اخیر تشدید شده است.
در چهارماهه ابتدای امسال ایرانیها بیش از ۱۳۰۰ واحد آپارتمان در ترکیه خریده اند. این تعداد آپارتمان بیش از ۲۰ درصد از مجموع آپارتمانهای خریداری شده توسط خارجیها در ترکیه را شامل شده و نشان از تشدید تقاضای ایرانیان است.
🔹در مورد چشمانداز شرایط بازار ارز در نیمه دوم سال به نظر میرسد که از نظر عرضه و تقاضای مصرفی ارز، در نیمه دوم سال شرایط تغییر چندانی نداشته باشد و همچنان کسری تراز تجارت خارجی برقرار باشد و از این ناحیه فشار بر قیمت ارز باقی بماند. البته گشایشهای تدریجی در شرایط تجارت خارجی و سازگاری بیشتر کشورها با شرایط بیماری احتمالا موجب بهبود شرایط خارجی نسبت به نیمه اول سال خواهد شد اما رسیدن به سطوح نرمال برای سال جاری دور از انتظار است.
🔹از منظر تقاضای احتیاطی و سفتهبازی ارز، مهمترین واقعه پیشرو مساله انتخابات آبانماه است که در صورت عدم پیروزی ترامپ میتواند فضای انتظارات در کشور را به یکباره تغییر دهد و با کاهش تقاضای احتیاطی و سفتهبازی (و احتمالا افزایش بازگشت ارز توسط صادرکنندگان) منجر به کاهش نرخ ارز شود. در سمت مقابل، پیروزی ترامپ احتمالا با تشدید حملات سفتهبازانه به بازار ارز همراه خواهد بود و نوسانات شدیدی را ایجاد میکند. در مجموع، برای فصل پاییز انتظار میرود بازار ارز نوسانات قابل ملاحظهای تجربه کند که جهت این نوسانات تا حد زیادی ناشی از متغیرهای خارجی است.
@iran2020
🔴 یک ماه از وعده گشایش اقتصادی رئیس جمهور گذشت/ خودرو و دلار گران شد، شاخص بورس افت کرد!
🔹امروز بیست و چهارم شهریور سال ۱۳۹۹ است، مروری بر تقویم به این دلیل بود که بیستم مرداد یعنی بیش از یک ماه پیش حسن روحانی به دوربینهای تلویزیونی نگاه کرد و گفت در هفته آینده خبرهای خوشی برای مردم داریم و گشایش اقتصادی در کشور شاهد خواهیم بود! او تاکید کرد: «باید به گونهای برنامه ریزی و اقدام کنیم تا مردم شریف ایران حس کنند مجموعه نظام برای حل مشکلات اقتصادی و معیشت آنان در تلاش هستند و این موضوع در شرایط خاص و پیچیده اقتصادی امروز کشور، بسیار حائز اهمیت است.»
🔹در این مدت اما آنچه از گشایش دیدهایم شامل چه کسانی بوده است! دست کم چند هزار تومان به قیمت ارز اضافه شده که این نشان از گشایش اقتصادی برای دولت است چرا که گران شدن دلار یکی از راههای کسب درآمد دولت به شمار میرود. در این مدت خودروهای داخلی نیز دست کم هر کدام بالای چند میلیون گرانتر شده اند! این گشایش هم به شرکتهای دولتی ایران خودرو و سایپا میرسد!
🔹گشایش دیگری که در این مدت شاهد بودیم هم شامل سرمایههای مردمی میشود که وارد بورس شده بود اما به قولی تبخیر شد و شرکتهای دولتی نیز بینصیب نبوده اند! در چنین شرایطی برخی اما با سیاه نمایی به دنبال القای این هستند که وعده گشایش اقتصادی روحانی انجام نشد! این درحالی است که گشایش اقتصادی وعدهای بود که اتفاقا اجرایی شد و درآمدهای ان نیز همچنان برای دولت ادامه دارد!
🔹اما شاید پرسیده شود سهم مردم از این گشایش اقتصادی چیست؟ به نظر میرسد از ابتدا نیز قرار بر این نبوده که گشایش اقتصادی شامل حال مردم شود! روحانی دیروز گفت: «مردم میدانند آب و برق شان قطع نمیشود اینها باعث اعتماد آنها شده است» بنابراین برای مردم گشایشی بالاتر از این نیست که آنها به آب و برق دسترسی دارند آنهم در سال ۱۳۹۹ یا به عبارتی ۲۰۲۰
@iran2020
🔹امروز بیست و چهارم شهریور سال ۱۳۹۹ است، مروری بر تقویم به این دلیل بود که بیستم مرداد یعنی بیش از یک ماه پیش حسن روحانی به دوربینهای تلویزیونی نگاه کرد و گفت در هفته آینده خبرهای خوشی برای مردم داریم و گشایش اقتصادی در کشور شاهد خواهیم بود! او تاکید کرد: «باید به گونهای برنامه ریزی و اقدام کنیم تا مردم شریف ایران حس کنند مجموعه نظام برای حل مشکلات اقتصادی و معیشت آنان در تلاش هستند و این موضوع در شرایط خاص و پیچیده اقتصادی امروز کشور، بسیار حائز اهمیت است.»
🔹در این مدت اما آنچه از گشایش دیدهایم شامل چه کسانی بوده است! دست کم چند هزار تومان به قیمت ارز اضافه شده که این نشان از گشایش اقتصادی برای دولت است چرا که گران شدن دلار یکی از راههای کسب درآمد دولت به شمار میرود. در این مدت خودروهای داخلی نیز دست کم هر کدام بالای چند میلیون گرانتر شده اند! این گشایش هم به شرکتهای دولتی ایران خودرو و سایپا میرسد!
🔹گشایش دیگری که در این مدت شاهد بودیم هم شامل سرمایههای مردمی میشود که وارد بورس شده بود اما به قولی تبخیر شد و شرکتهای دولتی نیز بینصیب نبوده اند! در چنین شرایطی برخی اما با سیاه نمایی به دنبال القای این هستند که وعده گشایش اقتصادی روحانی انجام نشد! این درحالی است که گشایش اقتصادی وعدهای بود که اتفاقا اجرایی شد و درآمدهای ان نیز همچنان برای دولت ادامه دارد!
🔹اما شاید پرسیده شود سهم مردم از این گشایش اقتصادی چیست؟ به نظر میرسد از ابتدا نیز قرار بر این نبوده که گشایش اقتصادی شامل حال مردم شود! روحانی دیروز گفت: «مردم میدانند آب و برق شان قطع نمیشود اینها باعث اعتماد آنها شده است» بنابراین برای مردم گشایشی بالاتر از این نیست که آنها به آب و برق دسترسی دارند آنهم در سال ۱۳۹۹ یا به عبارتی ۲۰۲۰
@iran2020
🔰 راه حلهای آشفته بازار خودرو
✍️ دکترمهدی نصرتی
قبل از هر راه حلی، اول باید این حقایق بازار خودرو در ایران را خوب فهمید:
1️⃣ بازار خودرو در ایران، انحصاری است.
2️⃣ در بازار انحصاری، قیمت را انحصارگر تعیین میکند از طریق تعیین میزان عرضه.
3️⃣ انحصارگران بازار خودرو در ایران عبارتند از خودروسازان و دولت (به دلیل ایجاد محدودیت در واردات)
4️⃣ بخش بزرگی از تقاضای خودرو در ایران، تقاضای سرمایه گذاری برای حفظ ارزش پول است.
🔰حالا به راه حلهای عوامفریبانه توجه کنید:
عوامفریبانه 1: تعیین قیمت فروش کارخانه، به قیمت بازار یا 5درصد زیر قیمت بازار انجام شود!
چرا عوامفریبانه است؟ چون قیمت بازار را خود انحصارگران یعنی دولت و خودروساز، تعیین میکنند. (از طریق کمبود عرضه)
عوامفریبانه 2: خودرو را در بورس عرضه کنید تا کشف قیمت شود.
چرا عوامفریبانه است؟ چون قیمت بورس را هم خود انحصارگران یعنی دولت و خودروساز، تعیین میکنند. (از طریق کمبود عرضه)
راه حلهای واقعی:
راه حل 1: از طریق تسهیل واردات، مخصوصا خودروی دست دوم، بازار را به تعادل برسانید. یعنی همان کاری که وقتی پرتقال شب عید گران میشود با واردات انجام میدهید و اصطلاحا تنظیم بازار میکنید!
به درست و غلطش کاری ندارم، ولی این کاری است که دولت نشان داده بلد است!
راه حل2: تعرفه واردات خودرو را حذف کنید، به جای آن از صاحبان خودروهای خارجی، مالیات سنگین سالانه بگیرید اینجوری حداقل رانت از جیب صاحبان خودرو و واردکنندگان خاص خارج میشود و به جیب بیت المال میرود.
راه حل 3: اگر اصرار دارید انحصار را حفظ کنید، خودرو را با قیمت مصوب شورای رقابت و به صورت عرضه اولیه بین همه مردم تقسیم کنید.
راه حل مکمل و ضروری: یک گزینه بدون ریسک جلوی مردم بگذارید که بتوانند ارزش پولشان را حفظ کنند و مجبور نباشند مثل گربه ای که بچه هایش را به دندان میگیرد و جابجا میکند، هر روز مالشان را بین بازارهای مختلف جابجا کنند!!!
@iran2020
✍️ دکترمهدی نصرتی
قبل از هر راه حلی، اول باید این حقایق بازار خودرو در ایران را خوب فهمید:
1️⃣ بازار خودرو در ایران، انحصاری است.
2️⃣ در بازار انحصاری، قیمت را انحصارگر تعیین میکند از طریق تعیین میزان عرضه.
3️⃣ انحصارگران بازار خودرو در ایران عبارتند از خودروسازان و دولت (به دلیل ایجاد محدودیت در واردات)
4️⃣ بخش بزرگی از تقاضای خودرو در ایران، تقاضای سرمایه گذاری برای حفظ ارزش پول است.
🔰حالا به راه حلهای عوامفریبانه توجه کنید:
عوامفریبانه 1: تعیین قیمت فروش کارخانه، به قیمت بازار یا 5درصد زیر قیمت بازار انجام شود!
چرا عوامفریبانه است؟ چون قیمت بازار را خود انحصارگران یعنی دولت و خودروساز، تعیین میکنند. (از طریق کمبود عرضه)
عوامفریبانه 2: خودرو را در بورس عرضه کنید تا کشف قیمت شود.
چرا عوامفریبانه است؟ چون قیمت بورس را هم خود انحصارگران یعنی دولت و خودروساز، تعیین میکنند. (از طریق کمبود عرضه)
راه حلهای واقعی:
راه حل 1: از طریق تسهیل واردات، مخصوصا خودروی دست دوم، بازار را به تعادل برسانید. یعنی همان کاری که وقتی پرتقال شب عید گران میشود با واردات انجام میدهید و اصطلاحا تنظیم بازار میکنید!
به درست و غلطش کاری ندارم، ولی این کاری است که دولت نشان داده بلد است!
راه حل2: تعرفه واردات خودرو را حذف کنید، به جای آن از صاحبان خودروهای خارجی، مالیات سنگین سالانه بگیرید اینجوری حداقل رانت از جیب صاحبان خودرو و واردکنندگان خاص خارج میشود و به جیب بیت المال میرود.
راه حل 3: اگر اصرار دارید انحصار را حفظ کنید، خودرو را با قیمت مصوب شورای رقابت و به صورت عرضه اولیه بین همه مردم تقسیم کنید.
راه حل مکمل و ضروری: یک گزینه بدون ریسک جلوی مردم بگذارید که بتوانند ارزش پولشان را حفظ کنند و مجبور نباشند مثل گربه ای که بچه هایش را به دندان میگیرد و جابجا میکند، هر روز مالشان را بین بازارهای مختلف جابجا کنند!!!
@iran2020
🔴حداقل هزینه سفره خانوار ماهیانه چند؟
🔹️با فرض هر روز صبحانه نان و کره، ناهار عدسپلو (بدون کشمش یا گوشت چرخکرده) و شام تخممرغ و سیبزمینی
@iran2020
🔹️با فرض هر روز صبحانه نان و کره، ناهار عدسپلو (بدون کشمش یا گوشت چرخکرده) و شام تخممرغ و سیبزمینی
@iran2020