Telegram Web Link
🔴 مطالبات کارگری، نسبت جنبش کارگری با دیگر جنبش‌های اجتماعی و مسئله‌ی حداقل دستمزد

🔷 در گفتگوی ایران فردا با حسین اکبری*
▪️ به مناسبت اول ماه مه "روز جهانی کارگر"

@iranfardamag


1️⃣ چرا با وجود آنکه مسئله حداقل دستمزد به زندگی روزمره اکثریت افراد جامعه ارتباط دارد اما هیچگاه در سطح یک مطالبه اجتماعی در جنبش های اجتماعی دو دهه اخیر در ایران مطرح نشده است؟

پیش از هر چیز فرارسیدن اول ماه می روز جهانی کارگر را شادباش می‌گویم و برای همه کارگران در ایران و جهان صلح ،آزادی و برابری خواستارم .

🔸این درست است که موضوع مزد کارگران یا حداقل دستمزد با زندگی روزمره افراد جامعه بستگی و ارتباط دارد اما به دلیل اینکه این بستگی و ارتباط غیرمستقیم است طبعا به جنبش اجتماعی هم پیوند نمی خورد و البته اگر این انتظار را منطقی هم بدانیم ابتدا به ساکن آنچه باید اتفاق بیفتد دراجتماع خاص کارگران، یعنی در طبقه ‌کارگر باید این جنبش جوانه زند و رویش پیدا کند و به یک نیروی مادی تاثیر گذار تبدیل شود تا بتواند اجتماع را از خود متاثر کند. برای این منظور آن جنبش طبقاتی هم نیازمند مجموعه عواملی است که با دخالت و تاثیرات متقابل آنها و متاثر از موضوع نارضایتی بالقوه به یک جنبش اعتراضی تبدیل شود. ببینیم این مجموعه عوامل کدامند؟

🔹پیش از هر چیز درک نیاز به همبستگی کارگری است. این همبستگی باید درک و سپس ایجاد شود . کارگری که ناتوان از اعتراض برای برآوردن نیازش است، باید در ابتدا به دنبال سایر کارگران برود و با هم راه برطرف کردن این نیاز را پیدا کنند . این همفکری و نزدیکی و همبستگی ابتدایی است که باید منجر به شکلی از همبستگی هدفمند و با برنامه و مستمر شود. یعنی همان سازمان‌کارگری که از طرف خود کارگران و برای خود آنها شکل می‌گیرد. پس روندی که باید طی شود درک نیاز _ آگاهی نسبت به چگونگی برآوردن آن _ اراده جمعی برای رفع نیاز که در نهایت به سازمان و تشکیلاتی به همین منظور فرا روید .

🔸متاسفانه هرگاه این ایده بر بستر هرنیاز ضروری، میان کارگران ، از اندیشه ، میل به عمل پیدا می کند با موانعی مواجه می گردد که یا در نطفه خفه می‌شود ، یا در روند سازمان یابی سرکوب و یا در شرایطی به وسیله عواملی، منحرف و نابود می‌شود. این اتفاق در جامعه استبدادی ما از بدو شکل گیری طبقه کارگر، همواره به نسبت های گوناگون رخ داده است و در فرایند رشد و تکاملش، دچار هر سه نوع مانع و عارضه ای که اشاره شد، از حرکت به پیش و تکامل بازمانده است . ایران به سبب وجود استبداد و دیکتاتوری یکی ازکشورهایی است که طبقه کارگر و مزدوحقوق بگیرانش حتی برای کسب ابتدایی‌ترین نیازهای صنفی همواره با موانعی که برشمردم , مواجه بوده است.

2️⃣ آیا فعالیت سندیکالیستی در میان کارگران توانسته موجبات حساسیت افکار عمومی به مسئله حداقل دستمزد را فراهم آورد؟

فعالیت سندیکایی به معنای فعالیت سازمان یافته و مداوم کارگران که ایده آن پس از سرکوب های سال های اولیه دهه شصت و بطور مشخص در سال ۱۳۶۲ دچار رکود و فترت شد، پس از خرداد ۱۳۷۶ و گشایشی در فضای سیاسی ایران مجدد طرح گردید. نتیجه فعالیت کنشگران منجر به بازگشایی مجدد دو سندیکای کارگران "شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه "و "سندیکای کارگران هفت تپه" گردید . اما حکومت هیچ‌یک از این دو را تحمل نکرد و متاسفانه هم اکنون که در آستانه اول ماه مه روز جهانی کارگر هستیم حکومت تعدادی از این کارگران سندیکایی را به اتهام جرم های ناکرده به زندان انداخته و کیفر می دهد تا سایر کارگران را از رفتن به سوی ایجاد هر نوع تشکل باز دارد . اما این ممانعت و بازدارندگی از ایجاد و فعالیت آزاد و مستقلانه تشکل های کارگری مانع از پاک شدن صورت مساله نمی شود... .


متن کامل:

https://cutt.ly/7w66pXlV

#ایران_فردا
#حسین_اکبری
#مطالبات_کارگری
#روز_جهانی_کارگر
#مسئله‌ی_حداقل_دستمزد

http://www.tg-me.com/iranfardamag
🔴سرکوب جنبش کارگری ، مطالبه‌ی حداقل دستمزد و سیر آینده تحولات جنبش کارگری

🔶در گفتگوی ایران فردا با پروین محمدی*
▪️ به مناسبت اول ماه مه "روز جهانی کارگر"

@iranfardamag

1️⃣ چرا با وجود آنکه مسئله حداقل دستمزد به زندگی روزمره اکثریت افراد جامعه ارتباط دارد اما هیچگاه در سطح یک مطالبه اجتماعی در جنبش های اجتماعی دو دهه اخیر در ایران مطرح نشده است؟

با "گرامی باد اول ماه مه "روز جهانی کارگر "باید بگویم مطالبه افزایش دستمزد و چگونگی تعیین آن سالهاست که به شکل سراسری از طرف کارگران مطرح شده است به همین جهت نمایندگان منتسب کارگری در شورای عالی کار که چندین سال است موظف به تعیین حداقل نرخ سبد معیشت خانوار کارگری شده و تحت فشار افکار عمومی(مزدبگیران) مجبور به پاسخ‌دهی نیز هستند ، امسال تحت فشار اعتراضی نتوانستند مضحکه ی همیشگی را به اجرا درآورده و حاضر به امضای مصوبه مزد نشده و جلسه شورای عالی کار را ترک کردند. کارگران بخصوص از سال ۸۶ به این سو ،اعتراضات بزرگی را به شکل جدی و سراسری سازمان دادند. یکی از برجسته ترین اعتراضات حول افزایش دستمزد ، در سال ۹۱ تا ۹۳ اتفاق افتاد که اتحادیه آزاد کارگران ایران طومار ۴۰ هزار امضا را از کارگران مجتمع های بزرگ تولیدی ۵ استان جمع آوری کرد و با تحویل هر ۱۰ هزار امضا ، تجمعاتی در مقابل مجلس و وزارت کار برگزار کردند و خواهان پاسخ جدی از طرف حکومت بودند.

این اعتراض آنچنان عمومی شده بود که اکثر روزنامه های رسمی کشور ، حتی در صفحه اول خود به آن پرداختند. به طوری که وزیر کار وقت به همراه هماهنگ کنندگان این طومار، به کمیسیون اجتماعی مجلس فراخوانده شدند و مسئولین مربوطه را مجبور به پاسخ دهی کردند. این طومار و تجمعات، مسئله تعیین دستمزد را به چالش سراسری بین کارگران و دولت تبدیل نمود. بر همین بستر هماهنگ کنندگان این طومار در روز جهانی کارگر سال ۹۳ ، فراخوان تجمع در مقابل وزارت کار را دادند و حکومت از ترس اعتراضات گسترده تر کارگری قبل از روز اول ماه مه به منزل هماهنگ کننده های این طومار (جعفر عظیم زاده ، جمیل محمدی ، شاپور احسانی راد و پروین محمدی) حمله و آنان را دستگیر و به احکام طويل المدت محکوم نمود.

اگر مسئله حداقل دستمزد در طی این سالها نتوانسته به مسئله‌ی اصلی اعتراضات گسترده کارگری تبدیل شود فقط به دلیل سرکوب شدید حکومت بوده است که تمامی کارگران و فعالان برجسته تشکیل دهنده تشکلات مستقل کارگری ( سندیکای شرکت واحد تهران ، سندیکای هفت تپه ، اتحادیه آزاد کارگران ایران و تشکلات دیگر که نحیف تر بودند ) را با اخراج و زندانهای طويل مدت مورد تعرض شدید قرار داده و تاکنون نیز این سرکوب متوقف نشده است.

جنبش کارگری و دیگر جنبش های مطالباتی و اجتماعی علی رغم توده گیر بودنشان به دلیل فشار سرکوب و نبود حق ایجاد تشکل و تحزب در کشور عملا نتوانسته اند به چنان نیروی بزرگی تبدیل بشوند که به طور موثر و تعیین کننده حکومت را وادار به عقب نشینی کنند. اما تا آنجایی که به مبارزات کارگری حول دستمزد برمی‌گردد توانسته است در مقاطعی اعتراض خود را به شکل سراسری مطرح کند و به غیر از نمونه ی طومار ۴۰ هزار امضا در دو سال گذشته کارگران پروژه ایی نفت در سراسر کشور اعتصابات و تجمعات باشکوهی حول محور دستمزد سازمان دادند و به پیروزیهایی نیز دست یافتند.

2️⃣ آیا فعالیت سندیکالیستی در میان کارگران توانسته موجبات حساسیت افکار عمومی به مسئله حداقل دستمزد را فراهم آورد؟ برای آنکه بتوان مسئله حداقل دستمزد را به سطح یک مطالبه اجتماعی رساند سیاست رادیکال خیابانی در بستر یک جنبش اجتماعی کارگری اثربخش تر نیست؟

در ابتدا باید بگویم که مسئله دستمزد لزوما سندیکالیستی نیست. سندیکالیست"یک نگاه و نحله فکری در جنبش کارگری است همانطور که نگاه شورایی و نگاه‌های رادیکال تر در جنبش کارگری وجود دارد . جنبش کارگری با فعالیت هر بخشی از جریانات فکری ، اساسا توانسته در مقاطعی توجه افکار عمومی را به مسائل کارگری جلب کند. همانطور که در سوال بالا گفتم در زمان جمع آوری ۴۰ هزار امضا، همه نشریات رسمی کشور ، سایتها و خبرگزاری‌ها به آن پرداختند و حکومت دید که این اعتراض دارد همه گیر می‌شود. در سال ۹۳ پس از فراخوان هماهنگ کنندگان این طومار ، دست به سرکوب گسترده زد و نیروهای اصلی و سازمان دهندگان این اعتراض اجتماعی را دستگیر و به زندان های طويل المدت محکوم نمود . تا آنجایی که به حساسیت افکار عمومی برمی‌گردد کارگران در مقاطعی همچون سال ۹۳ و اعتراضات کارگران هفت تپه ، فولاد اهواز ، هپکو ، کارگران پروزه ایی نفت ، توانسته اند توجه افکار عمومی را به بی‌حقوقی کارگران جلب کنند....


متن کامل:

B2n.ir/m33333

#ایران_فردا
#پروین_محمدی
#روز_جهانی_کارگر
#سرکوب_جنبش_کارگری
#مسئله‌ی_حداقل_دستمزد

http://www.tg-me.com/iranfardamag
🔴طبقه‌ی کارگر در جهان نو: گذار از نفی به اثبات

🔷کمال اطهاری

@iranfardamag

تئوری خاکستری است، سبز درخت جاودان زندگی است.
(گوته)


یک، همان‌طور که کسانی چون «پیکتی» نشان داده‌اند، در نیم‌قرن گذشته بهره‌مندی کارگران یا اکثریت مزدبگیران در جهان از ثروتی که تولید کرده‌اند کمتر گشته، و نیز پژوهش‌های دیگر نشان می‌دهند که در همین دوره شکاف بین کشورهای غنی با فقیر از ۱۰ برابر به ۱۰۰ برابر افزایش یافته است. به‌علاوه گرمایش زمین در نتیجه‌ی صنعتی‌شدن (در اساس سرمایه‌دارانه، و نیز سوسیالیستی) مزید بر علت و باعث امواج مهاجرت فرودست‌شدگان از کشورهای «جنوب» به «شمال» گشته است. در این میان سربرآوردن اقتصادهای نوظهور مانند چین، کره‌جنوبی و هند، تهدیدی بزرگ برای طبقه‌ی کارگر در کشورهای مرکزی شده است. افول اقتصادی اروپا در مقابل کالاهای وارداتی ارزان و با کیفیت چین، سوسیال‌دموکراسی را در کشورهای آن به‌خطر انداخته است. درنتیجه طبقه‌ی کارگر در اقتصادهای نوظهور از جهانی‌شدن اقتصاد استقبال، و در کشورهای مرکزی مخالفت می‌کنند؛ به‌علاوه اقتصاد پساصنعتی یا اقتصاد دانش موجب بیکاری شدید نیروی صنعتی و کم‌مهارت می‌گردد. این خطری است که کشور مرکزی و پیرامونی نمی‌شناسد. به‌طور مثال طبق گزارش سال ۲۰۱۹ سازمان جهانی کار، در سال ۲۰۱۵ بالغ بر ۴۷ درصد از نیروی کار در ایالات متحده در خطر از دست دادن شغل با خودکارسازی قرار داشته‌اند. یا بنا به برآوردی در سال ۲۰۱۶ در کشورهای ASEAN-5 (اندونزی، مالزی، فیلیپین، تایلند و ویتنام) در ۲۰ سال آینده ۵۶ درصد نیروی کار در معرض چنین خطری هستند.

🔻در این شرایط، جایگاه سیاسی «چپ» و حتی راست میانه در کشورهای جهان و به‌خصوص در دموکراسی‌های لیبرال، مگر به‌استثناء، رو به افول بوده و در عوض راست افراطی سربرداشته که حداقل در ظاهر مخالف جهانی‌شدن است. مخالفت با جهانی‌شدن اقتصاد که زمانی با شعار جهانی‌شدن اجتماعی چپ سردمدار آن بود، اکنون با ازدیاد کارکنان موقت (پریکاریا precariat) به‌مثابه یک شبهِ‌ طبقه، به شعار پوپولیستی جذابی برای راست افراطی حتی برای کشور راهبر آن یعنی ایالات متحده تبدیل گشته، و دموکراسی لیبرال را تهدید می‌کند. این وضعیت بحرانی پس از بحران جهانی ۲۰۰۸ رخ داده که نشانه‌ی ناکارآمدی ساختاری شیوه‌ی انتظام نولیبرال برای ورود به دوران جدید یا اقتصاد دانش است، اما نه در درون سرمایه‌داری توافقی درباره‌ی شیوه‌ی انتظامی جدید صورت گرفته است، و نه چپ توانسته (خلاف نفوذش در گذشته برای تشکیل دولت رفاه) با پشتیبانی طبقه‌ی کارگر در تعریف یک شیوه‌ی انتظام جدید مشارکتی بیابد. در اینجا این سوال مطرح می‌شود که چپ و طبقه‌ی کارگر در کشورهای مرکزی سرمایه‌داری و نیز در کشورهای پیرامونی چون ایران چه باید بکنند؟ آیا باید به نفی نولیبرالیسم اکتفا، و همراه آن جهانی‌شدن و اقتصاد دانش را نیز نفی کنند، و به شعارهای نوستالوژیک گذشته (مانند تکرار شعار دولت رفاه توسط دیوید هاروی) بازگردند؟ سمیر امین در مقاله‌ی «فروریزش سرمایه‌داری جهانی: برآمدن چپ رادیکال» (امین، ۱۳۹۷) چپ را از تکرار شعارهای نوستالوژیک بر حذر داشته و پاسخ‌هایی اساسی به ‌این پرسش‌ها داده است که در این یادداشت از آنها فراتر نمی‌روم.

دو، در ایران وضع حتی بدتر از بیشتر کشورهای جهان است. افقه و دیگران (۱۳۹۴) در پژوهشی باارزش با سرنامِ «بررسی سهم نیروی کار و سرمایه از ارزش‌ افزوده در بخش‌های اقتصادی در ایران و مقایسه‌ی آن با کشورهای منتخب» نشان داده‌اندکه سهم نیروی کاردر ایران نسبت به سرمایه در مقایسه با کشورهای پیشرفته و در حال توسعه‌ای هم‌چون کانادا، استرالیا، آمریکا، ژاپن، کره، چین، اندونزی، هند و مالزی در هر سه بخش کشاورزی، صنعت و خدمات کمتر است. پژوهش باارزش دیگری از موسسه‌ی عالی پژوهش‌های تامین اجتماعی (۱۳۹۵) با سرنامِ «عادلانه کردن سهم نیروی کار:عدالت‌بنیان کردن اقتصاد و توسعه‌ی عدالت اجتماعی»نشان‌گر آن است که در بازه‌ی زمانی ۱۳۹۱-۱۳۷۵ سهم نیروی کار از درآمد ملی کشور به‌طور کلی روندی نزولی را پیش گرفته است. در بازه‌ی زمانی ۱۳۸۰-۱۳۷۵ این سهم با ۴۷ درصد بیشترین مقدار را داشته، اما پس از نوساناتی تا سال ۱۳۹۰ به ۳۴ درصد کاهش یافته است. هم‌چنین دادگر و دیگران (۱۳۹۹) در «بررسی سهم‌بری کار و سرمایه و عوامل موثر بر آنها در ایران» در دوره‌ی ۱۳۶۴ تا ۱۳۹۶ نشان داده‌اند که در سال‌های ۱۳۷۲ و ۱۳۷۳ سهم نیروی کار در درآمد ملی بیشترین مقادیر خود را تجربه می‌کند، اما پس از نوساناتی در سال‌های اخیر (۹۶-۱۳۹۰) این سهم رو به کاهش می‌گذارد، که مؤید روند نزولی پژوهش پیشین است.......


متن کامل:

B2n.ir/w01208

#ایران_فردا
#کمال_اطهاری
#طبقه‌ی_کارگر_در_جهان_نو

http://www.tg-me.com/iranfardamag
▪️به نام دوست !
@iranfardamag

▪️استاد و برادر ارجمند جناب آقای مهندس لطف‌الله میثمی




▪️درگذشت برادر جنابعالی جناب آقای مهندس فضل‌الله میثمی را خدمت شما ، خانواده و خاندان محترم میثمی تسلیت می گوئیم .

▪️از خداوند بزرگ و مهربان برای شما و بازماندگان آن درگذشته، سلامتی و تندرستی ، صبر و نیک‌فرجامی آرزومندیم.


▪️ایران فردا
۱۴۰۳/۰۲/۱۲


#تسلیت
#ایران_فردا
#لطف‌الله_میثمی

http://www.tg-me.com/iranfardamag
🔴" شبانه "

🔸برای " توماج صالحی"
🔷شعری از شاهرخ تندرو صالح

@iranfardamag

ای قلب زخم خوردهٔ ما: توماج!
ای واژه‌های ململ ابریشم!

در شیبِ شب
به کنج خموشی
تاراج‌ماندگانِ صبوریم
ما به گردنهٔ باج‌ها و تباهی‌ها
در حفره های این قفس سنگی
در کوچه‌ها، خیابان‌ها
آماج زهر و زور
به رگبارهای کور
با روزهای گمشده در باد
با قصه‌های گمشده در خاک
با رقصِ جامه‌های خون و کبودی
بر بندِ رختِ‌های کفن‌پوش.

از آه مادران
تا رود رود رود
بر سنگ قبرهای شکسته!
از عمق شب
مرا برُبائید
این خانه آفتاب ندارد!

آماجِ موج مرگ نمی‌خواهیم !
توماج
این کرانهٔ خورشید وُ ماه را
ابریشم جوانِ جوانی
خوابِ کبودماندهٔ پروانه‌های آه
آماج موج مرگ نمی خواهم!

توماج
ای جوانهٔ جاری
ای آبشار سبز بهاران
ای قهرمانِ زمزمهٔ شادی!
ای جویبار خُرم آزادی!
توماج!
آواز سبز و سرخ ِدلیران باش
توماج!
جانِ جوانِ مادرِ ایران باش!



#ایران_فردا
#توماج_صالحی
#شاهرخ_تندروصالح

http://www.tg-me.com/iranfardamag
🔴زور حداقلِ‌دستمزد به تورم نمی رسد!
▪️گزارشی از روند تعیین حداقل دستمزد کارگری در سال ۱۴۰۳

🔶الهام عبادتی

@iranfardamag

🔹اواخر سال ۱۴۰۲ بود که پویش اجتماعی «حداقل دستمزد ۱۵ میلیونی» شکل گرفت. هدف این پویش اعتراض کارگران به رویه فعلی در تعیین حداقل دستمزد، یعنی نادیده گرفتن «سبد معیشت خانوار» بود که در سال ۱۴۰۲ منجر به فاجعه دستمزد ۵ میلیون و ۳۰۸ هزار تومانی شد.

🔸کارگران ایرانی در دهه ۷۰ با چندین سال ثابت ماندن حداقل دستمزد در دوران سخت جنگ ایران و عراق فشار مضاعفی را تحمل کردند و اگرچه قرار بود فاصله بین مزد و افزایش سرسام‌آور هزینه‌های زندگی در دوران جنگ، طی مدت کوتاهی پس از آن جبران شود، اما چنین نشد.

🔹با وجود آنکه بیش از ۱۰۰ هزار امضای کارگری برای پویش اجتماعی «حداقل دستمزد ۱۵ میلیونی» جمع شد، اما حداقل دستمزد کارگری در سال ۱۴۰۳، ۳۵ درصد تعیین شد که با احتساب کسورات، فقط حدود ۴۰ درصد معیشت کارگران را پوشش می دهد.

اما تعیین افزایش ۳۵ درصدی در سال ۱۴۰۳ چه تبعاتی را روی زندگی کارگران ایرانی دارد؟

🔸فرشید یزدانی کارشناس رفاه و تامین اجتماعی در ارزیابی خود از وضعیت حداقل دستمزد کارگری در سال ۱۴۰۳ و تاثیر آن بر کاهش کیفیت زندگی کارگران می گوید: «به دلیل نرخ تورم که دولت و سیاست های مالی و پولی نقش عمده‌ای در آن دارند، نیروی کار هر روز فقیرتر می‌شود؛ یعنی امکان تامین حداقل‌های ممکن هر روز برایش سخت‌تر می‌شود. به همین دلیل نیروهای کار بسیاری را در قسمت‌های مختلف شهر می‌بینید که به واسطه تورم که بخش مهمی از آن در مسکن دیده می‌شود به حاشیه رانده شده‌اند. در این روند نیروهای کار از مرکز به حاشیه‌ها و از حاشیه‌ها به شهرک‌های پیرامونی رانده می‌شوند. پس این تفاوت میزان افزایش حداقل دستمزد با نرخ تورم یکی از پیامدهایش فقیرتر شدن نیروی کار است.»


🔹وی با بیان اینکه وضعیت حداقل دستمزد کارگری در سال ۱۴۰۳ باعث می‌شود تا سهم نیروی کار در ارزش افزوده کاهش یابد، یادآور می‌شود: «دلیل این است که بقیه عوامل تولید متناسب با نرخ تورم افزایش قیمت پیدا کردند مثلا سهم عوامل تولید دیگر مانند هزینه‌های برق، نیرو، انرژی، آب، مواد اولیه و ... متناسب با نرخ تورم افزایش یافته است. اما سهم نیروی کار خیلی کمتر از نرخ تورم افزایش پیدا کرده است. این نشان می دهد که سهم نیروی کار در میزان سهم بری از ارزش افزوده کاهش یافته است. این عامل خودش به نوعی مناسبات عوامل تولید را نیز به هم می‌زند و عمده حاشیه سودی که برای صاحبان سرمایه ایجاد می‌کند به سمت نیروی کار سوق می‌دهد یعنی برداشت از سهم نیروی کار که همان دستمزد است.»

🔸به گفته یزدانی «سبد معیشتی که حدود ۱۵ میلیون برآورد شده، می‌تواند سبد زنده مانده یک خانواده باشد و بازتولید آن است که شرط حیات یک اجتماع است. پس تامین سبد معیشت خانواده است که می‌تواند روند بازتولید نیروی کار را پیش ببرد. اگر این سبد تامین نشود، فرایند بازتولید نیروی کار دچار اخلال جدی می‌شود و عواقب و اثرات خودش را در سال‌های آتی نشان می دهد.»

نگاهی به تاریخچه تعیین دستمزد حقوق کارگری پس از انقلاب

🔹براساس آمار سال ۵۸ نرخ تورم ۱۱.۴ درصد بود و برای کارگر حداقل یک هزار و ۷۰۱ تومان حقوق ماهیانه پرداخت می‌شد. در فاصله سال‌های ۵۹ تا ۶۳ در حالیکه نرخ تورم سیر نزولی را شروع کرده بود میزان دستمزد در رقم یک هزار و ۹۰۵ تومان ثابت بود. پس از آن در سال‌های ۶۴ و ۶۵ حداقل دستمزد کارگران ۲۵۵ تومان افزایش یافت و به رقم دو هزار و ۱۶۰ تومان رسید. در سال‌های پایانی دوران دفاع مقدس با وجود اینکه نرخ تورم بیش از ۲۷ درصد بود حقوق کارگران به صورت جزئی افزایش یافت و در دو سال پیاپی ۶۷ و ۶۸ برابر دو هزار و ۴۹۰ تومان بود.

🔸بین سال‌های ۶۹ و ۷۰ دستمزد کارگران ۴۰ درصد افزایش یافت و پس از این سال بود که حداقل دستمزد کارگران بین ۲۰ تا ۳۰ درصد رشد داشت و به تناسب آن، نرخ تورم نیز به بیش از ۲۰ درصد رسید به گونه‌ای که در سال ۷۴ وقتی نرخ تورم ۴۵.۵ درصد بود دستمزد کارگران ۲۶.۴ درصد افزایش یافت.

🔹سال ۹۲ با شروع کار دولت یازدهم نرخ رشد تورم ۳۴.۷ درصد و حداقل مزد ۴۸۷ هزار و ۲۰۰ تومان بود و یک سال پس از شروع به کار این دولت نرخ تورم کاهش یافت و به ۱۵.۴ درصد رسید (۱۹.۱ درصد کم شد)، حداقل دستمزد ۶۰۸ هزار و ۹۱۰ تومان و ۱۹.۹ درصد افزایش یافت....


متن کامل:

https://cutt.ly/reqROTaE

#ایران_فردا
#فرشید_یزدانی
#روند_تعیین_حداقل_دستمزد

http://www.tg-me.com/iranfardamag
🔴 ایران و چرخه‌ی خشونت حکومتی

🔷 سیدعبدالمجید الهامی

@iranfardamag

▪️ خشونت حکومتی، برآمدی ناشی از شرایط روانی ناپایداری حکومتهاست. بسیاری از کشتارها ، قتل عام ها و اعدام ها که در تاریخ ایران اتفاق افتاده حز ناتوانی در مدیریت کشور ، برآمده از امر دیگری نبوده است. قدرت مستقر برای رفع نیازهای مالی خود فشار بیشتری برمردم وارد کرده که در کنار ناپایداری ناشی از عدم مشروعیت به خشونت می گراید. هر اندازه خشونت بیشتر بشود بحران و در نتیجه ناپایداری حکومت و باز خشونت بیشتر می گردد و این چرخه همین‌گونه ادامه داشته و دارد. ساختار ایلاتی ، قبیله ای و فرقه ای ریشه دار ایرانی که اجازه مشارکت غیر را در امر مدیریت جامعه نداده و حکومتهای فردی را رقم زده است ، نیز بدان یاری رسانده و می رساند .

🔸 تاریخ دو هزار و پانصد ساله ایران و سقوط منزلت انسان ایرانی نشان داده که مهم نیست قدرت مستقر پادشاهی است یا مشروطه یا دینی. رفتارها یکسان و نظام استبداد خودکامه شأن انسانی را نابود نموده است.

▪️ کاربرد خشونت نیز هیچ گاه نتوانسته مشروعیتی را که پایه ثبات سیاسی بر ان استوار است ایجاد نماید .خشونت اگر می توانست پایه ای برای ثبات سیاسی ودوام حکومت ها باشد ایرانی‌ها می بایست با ثبات ترین حکومت‌ها را درطول تاریخ داشته باشند.

🔸 استبداد وخشونت ناشی از ان تاثیر خود را بر روان و منش افراد اجتماع نهاده و خود به یکی از موانع توسعه کشور در طول تاریخ آن تبدیل شده است. یک، آن که آنان طبعا همیشه حکومت را نه از خود که بر خود و غاصب دانسته،دیگر ان که چون از حکومت لطمه های بسیار دیده اند برای دوری از خطر همواره سعی کرده از برخورد با حکومت و عمال آن خودداری کنند. در نتیجه همین عامل باعث شده مردم ایران در طول تاریخ نقش تعیین کننده نداشته باشند. حضورشان بیشتر بر مبنای شور و هیجان و حمایت و تشویق بوده و همین این که در موضع ضعف و دفاعی قرار گرفته ، سکوت اختیار کرده و در جریان مبارزه سخت خود را کنار می کشند چرا که خود آگاهی طبقاتی و احتماعی لازم را به دست نیاورده اند.

▪️ متاسفانه هم حاکمیت ها و هم گروه و احزاب و ... حاضر در صحنه نیز از آنها نقش تشویق کننده را انتطار داشته و نخواسته و یا نتوانسته آنان را به سمت سازماندهی دمکراتیک سوق دهند.

🔸 به همین منظور بعد از هر نهضت و تحول فراگیر چه در مشروطه، و چه در نهضت ملی، انقلاب ۵۷، جنبش ۷۶، جنبش سبز و ... مردم بعد از حضور خیابانی، به خانه ها هدایت شده اند .

▪️ این مسئله به وضوح در نظریه انقلابـ هرج و مرج ، امنیت ـ استبداد همایون کاتوزیان دیده می شود.در فرایند تحولات نقش مردم بسیار کم است، چرا که گروه هایی که آزادی را با هرج و مرج و منافع ملی را با منافع شخصی و گروهی اشتباه گرفته اند، کیش شخصیت را جایگزین نیروی مردم می نمایند. در این رابطه تفاوت چندانی میان دیدگاه و نحوه اقدام قدرت مستقر و اپوزسیونهایشان نیزدیده نمی شود .

🔸 در انقلاب مشروطه، علاوه بر این که بارز بودن نقش مستبدین و دربارو نیروهای خارجی روسیه و انگلیس، تندروی های برخی از نیروهای سیاسی و بهانه دادن برای سرکوب انقلاب ، جنبش و نیروهای آزادی خواه توسط جریان های مخالف آزادی، عدالت، دموکراسی و پیشرفت موجب خفه شدن انقلاب و از دست دهی دستاوردهای ان و برآمدن مجدد استبداد و ارتجاع گردید.

▪️ در نهضت ملی هم به همین صورت است. اقدامات گروههای عمده سیاسی وقت در ایحاد اعتصابات و درگیریهای خیابانی موجب تضعیف پشتوانه دولت دکترمصدق در پیشبرد دو هدف اصلی خود یعنی خلع ید شرکت نفت و تغییر قانون انتخابات و برگزاری انتخابات آزاد گردید و چالش های بزرگی را ایجاد و به چرخه خشونت سیاسی و اجتماعی در ان شرایط بحرانی دامن زد و زمینه های شکل گیری کودتای ۲۸ مرداد را فراهم آورد . این مدار تا به امروز همچنان ادامه داشته و مانع رشد و توسعه واقعی جامعه ایران را فراهم آورده است .


https://cutt.ly/Oeq2PAzs
http://www.tg-me.com/iranfardamag
@iranfardamag

▪️ مراسم یادبود مهندس فضل‌الله میثمی

🔸زمان : سه‌شنبه ۱۸ اردیبهشت‌ماه ، از ساعت ۱۸ الی ۱۹/۳۰

🔹مکان : مجتمع رعد
شهرک غرب، خیابان هرمزان، خیابان پیروزان جنوبی، کوچه پنجم، پلاک ۷۴

#لطف‌الله_میثمی

http://www.tg-me.com/iranfardamag
🔴بیانیه‌ی تحلیلی بیش از ۲۳۰ نفر از فعالان سیاسی و اجتماعی از ایرانِ سال ۱۴۰۲

@iranfardamag
به‌نام هستی‌بخش

💢طبقه‌ سیاسیِ "ذی‌نفعان" و توده‌های بی‌پناه مردم


▪️سال ۱۴۰۲ درحالی به‌پایان رسید که در قلمروهای عمومیِ زندگی و معیشتِ مردم ‌ایران، تقریباً هیچ‌گونه گشایش و پیشرفتی حاصل ‌نشد و سال نو نیز با هراس از جنگی دیگر همراه بود (جنگی که رژیم اشغالگر افراطی اسراییل برای انحراف جبهه و افکار عمومی از داخل فلسطین به منطقه‌ی خاورمیانه سخت به‌آن محتاج است) و اگر طبیعت، اندکی از بارش‌های خویش را ارزانی نمی‌داشت، ارزیابی‌ها از این هم یأس‌آورتر می‌شد.

🔸چنان‌چه به تأسّی از رویه‌های امروزین تاریخ را از انتها بخوانیم، در روزهای پایانی سال ماجرای خصوصی‌سازی زمین‌های یک مرکز آموزش مذهبی‌ـروحانی، در کنار بازداشت دکتر صدیقه وسمقی، به بهانه‌ی دگراندیشی جلوه‌ای نمادین یافت (ایشان به‌علت نابیناییِ هر دو چشم، خوشبختانه دهم اردیبهشت آزاد شدند). این دوگانگی خود، گویای اوضاع عمومیِ کشوری است که قدر و منزلت حقوقی و سیاسیِ اشخاص، به‌نسبتِ نزدیکی یا دوری به حکومت تعریف می‌شود. ظلم مضاعف تبعید در زندان یک جامعه‌شناس و پژوهشگرِ آسیب‌های اجتماعی، دکتر سعید مدنی، طی ماه گذشته و به حبس افکندن دگراندیشانی چون دکتر قربان بهزادیان‌نژاد، علیرضا بهشتی‌ شیرازی، و عبدالله مومنی به‌جرمِ اظهارنظر در یک نشستِ رایزنی در فضای مجازی در شبکه‌های اجتماعی برای چاره‌جویی و نجات از بحران‌های جاری، و فجیع‌تر صدور حکم اعدام‌اخیر علیه توماج صالحی به‌جرم خواندن «رپِ» اعتراضی، گویای این‌ واقعیتِ تلخ است که انسداد و استبداد سیاسی و دینی هم‌چنان تداوم دارد. نظام حقوقی ناعادلانه اما بر این‌ناروایی‌ها می‌افزاید آن‌گاه که تنها در چند ماه اخیر، انگشت دست ۳ نفر به‌جرم سرقت قطع می‌شود اما چنان‌که شاهدیم، از تخلف‌های بزرگ و فساد گسترده، چشم‌پوشی شده‌است.

▪️در زمینه‌ی بحرانِ مزمن اقتصادی و معضل حل‌ناشده‌ی معیشتی نیز تنگناهای بنیان‌کن هم‌چنان بر جان و زیست هرروزه‌ی مردم چنگ‌انداخته‌ و از تورّم و فساد و رکود کاسته ‌نشده است؛ جز این افتخار از سوی دولت که تورّمِ موجود، به هر میزان طاقت‌فرسا، هنوز دو رقمی است!

🔸در زمینه‌ی چرخه‌ی بی‌پایان فساد، در سال گذشته، پرونده فسادی معادل ۱۴۰هزار میلیارد تومان -معادل ۲/۳ میلیارد دلار- در رسانه‌ها اعلام شد که‌ نام یکی از وزرای سابق همین دولت نیز در آن‌مطرح بود اما این پرونده‌ی جنجال‌برانگیز و مبهم ازآن‌پس مسکوت ماند.

▪️از سوی دیگر، مساله‌ی کسری بودجه‌ی مستمرّ سال‌های اخیر را در سال گذشته تا رقم ۷۰۰هزار میلیارد تومان برآورد کرده‌اند که برای جبران این کسری، فشار بیشتر مالیاتی بر روی اقشار گوناگون مردم وارد می‌شود، چنان‌که درآمدهای مالیاتی رشد ۴۷ درصدی یافته و هم‌اکنون هم برای این رقم در امسال، افزایشِ ۶۹ درصدی پیش‌‌بینی شده‌است. دلار نیز از اواسط بهمن گذشته از مرز ۶۰هزار تومان عبور کرد و با رشد ۱۳۸درصدی در دوره‌ی دوساله‌ی دولت رییسی، دامنه‌ی خطّ فقر را به درآمدهای ۲۵ میلیون تومانی رساند و شکاف میان دستمزد و تورّم را به‌گونه‌ای‌ افزایش داد که ترمیمِ مقدار یارانه‌ها نیز عملاً بر بهبود معیشت خانوارها تأثیری نگذارد. اکنون بنابه یک ارزیابی میانه‌روانه، حدود ۳۰ درصد جمعیتِ ایران زیر خط فقر می‌زیند و ۴۰درصد جمعیت نیز در آستانه‌ی فروافتادن به زیرخط‌ فقراَند‌. این به‌آن معناست که ۲۶ میلیون نفر از جمعیت ایران یا به‌عبارت دیگر، از هر سه ایرانی، یک نفر زیرخط فقرمی‌زید؛ چنان‌‌که حتی اگر دستمزدها ۲۰۰ درصد افزایش یابند، مستمرّی کارگران در امسال باز هم به خط فقر در سال جدید نمی‌رسد.

🔸به‌اعتبارِ شاخص‌های موجود، متأسفانه میهن‌مان‌ در فلاکت‌بارترین وضع خود طی سه دهه‌ی اخیر به‌سر‌ می‌بَرد و مطابق آمارهای رسمی، ایران به‌عنوان هشتمین کشور جهان با بالاترین رکوردِ شاخص فلاکت ثبت شده‌است. هم‌چنین در تازه‌ترین گزارش، درمیان ۱۴۳کشور، در رتبه‌ی صدم به‌لحاظ شادی و نیز دوازدهمین اقتصاد با رشد نقدینگیِ بالا قرار گرفته‌است. وضعِ فلاکت‌بار حاضر نشان می‌دهد که به‌طور مثال یک کارگر برای خرید یک آپارتمان معمولی در تهران باید بیش از دو قرن انتظار بکشد.

▪️پژوهشگران نشان داده‌اند که طبقه‌ی موسوم به "ذی‌نفعان" در اقتصاد ایران با دراختیارداشتن همه‌ی ابزارهای قدرت و رسانه به‌راحتی می‌توانند مهم‌ترین معضل‌های ایران را به موضوعاتی حل‌نشدنی تبدیل کنند.

🔸در کورانِ این بحران‌ها اما مردمِ ما بدون پشتیبان رها شده‌اند و ساختارِ دولتی در ایران، تعهّد موثری در حوزه‌های اساسی نظیر آموزش و پرورش، بهداشت رایگان و... برعهده نمی‌گیرد.....


🔻متن کامل و اسامی :

https://cutt.ly/Cewe2DAf

#ایران_فردا
#بیانیه‌ی_تحلیلی
#ارزیابی_سال۱۴۰۲


http://www.tg-me.com/iranfardamag
▪️پیام تسلیت بیش از ۸۳۰ نفر از فعالان فرهنگی ، اجتماعی و سیاسی به مهندس لطف‌الله میثمی

▪️ انالله و اناالیه راجعون

@iranfardamag

▪️برادر گرامی جناب آقای مهندس لطف‌الله میثمی

▪️ غم از دست دادن عزیزان و به سوگ آنان نشستن، صبری عظیم می‌خواهد و البته می‌دانیم عظمت هیچ صبری از وسعت غم نزدیک‌ترین عزیزان نمی‌کاهد.

▪️ درگذشت برادر ارجمندتان، جناب آقای مهندس فضل‌الله میثمی را به شما که بخوبی از فلسفه‌ی زندگی و نیز هجرت از آن آگاهید، تسلیت عرض می‌کنیم. باشد که در این رنج فراق، پیاممان تسلی بخش اندوه بزرگتان باشد.

▪️ برای شما و خانواده محترم و بازماندگان صبر و شکیبایی و برای آن عزیز در گذشته غفران و رحمت واسعه الهی را خواستاریم.


▪️اسامی :

سیدهاشم آقاجری, رضا آقاخانی, مسعود آقایی ، خسرو آذربایجانی , زهره آقاخانی, ابوطالب آدینه‌وند, مرضيه آذرافزا, فاطمه آذری, محمّد آزادی, حسن آصالح, آخوندمکی, محمدصادق آخوندی, احمد آقامحمدی, عبدالرحیم آقامحمدی, محمود آقامحمدی, محمدکریم آقامحمدی, محمد آقامحمدی , حسین آقامحمدی‌رهنانی, حمید آصفی , فاطمه آقانوری, محمود آقائی, محمد آقایی‌تبریزی, محمدرضا آهنی, علی آهنین‌پنجه, سید یعقوب آل‌ شفیعی ‌فومنی, امیر آریازند ,غلام‌حيدر ابراهيم‌ باى‌ سلامى, محمد ابراهیم‌زاده, مصطفی ابراهیمی, محمود ابراهیمی, حمیده ابراهیمی, زهرا ابراهیمی , حسنعلی ابوطالبی, هادی احتظاضی, حمید احراری , سیداحمدرضا احمدپور, زینب احمدی, رضا احمدی, وحید احمدی, سیدغفور احمدی ونهری, سیدمهدی احمدی, فهیمه احمدیان, طیبه احمدیان, رامین اخلومدی, عباس آخوندى , اکبر ادیب , مائده ارباب‌زاده, مریم ارباب‌زاده, مهران ارژنگ, مهدی ارژنگ , حسین ارغوانی, محسن آرمین , احمدرضا اسدی, بتول اسدی, بهاره اسدی, عبدالرحیم اسدی‌لاری, صفر اسلامى, یداله اسلامی, محرم اسلامی, حاجی اسماعیلی, حمیدامین ‌اسماعیلی, احمدرضا اشترى, حسین اشفاق, حسن اشفاق, سیدمرتضی اعتصامی, محبوبه اعرج‌شیروانی, فرزانه افشاری, فهیمه افشاری, سیدعبدالمجید الهامی , مرتضی الویری, عباس اقبال, اعظم اكبرزاده, علی اکبر طاهری‌قزوینی, علیرضا اکبرزادگان, حیدر اکبری, کرامت‌الله اکبری, کاظم اکرمی, جواد امام, امیرحسین امامی, مصطفی امامی, شهربانو امانى, زهره امانی, حبیب‌الله امیری, مرتضی امیری‌جرقویه, کاک‌حسن امینی, رضا امینی, محسن امین‌زاده , فاطمه انصاری, عبدالله انصاری, معصومه انصاریان, اعظم اوشانی, محسن‌ آویژگان, محمدعلی ایازی, سعيده ايزدى, مصطفی ایزدی, زهرا ایزدی‌پور, علی‌اصغر باباخانی, مرتضی باباصفری, مصطفی بادکوبه‌ای‌هزاوه‌ای, ابوالفضل بازرگان, عبدالعلی بازرگان, محسن باستانی, عباس باقرصاد, محمدرضا باقری, مجتبی‌ باقری, زهره باقری, محمود باقری, محمدباقر بختیار, اکبر بدیع‌زادگان, احمد بدیعی‌, احترام‌السادات براتی‌منش, خانم بردی, اشرف بروجردی , سعید بزرگی, فرشته بقایی, محمد بلبلیان, رویا بلوری , محمدحسین بنی‌اسدی, مریم بهادری, عماد بهاور, جلال بهرامی , امید بهروزی, حمید بهشتی, صدرالدین بهشتی‌نژاد, محبوبه بهمنی, امیر بهمنی, بهنام بیات , عباس بیداری, صفا بیطرف, مهین بیگدلی, فاطمه بیگدلی‌ آذری‌قمی, مهدی پاک‌نژاد, محسن پاینده ,مسعود پدرام, اصغر پدریان, مرتضی پدریان‌جونی, یوسف پرژک, مهناز پزشک, عباس ‌پشمی, وحید پوراسماعیلی, عباس پوراظهری, عباس پورحسینی, حسن‌ پورعظیم, احمد پیرآور, فائزه حسنی ,علی پیرحسینلو, عبدالحسین پیروان, جهانمیر پیش‌بین, حبيب‌الله پيمان, حبيب‌الله پيمان, مهدی پیوندزنی, وفا تابش, محمدعلی تاج الدین, علی تاجرنیا, مصطفی تاجزاده , محمدرضا تاجمیریاحی, مهدی تاجیک , امیر تاکی, محمدرضا تحویلداری , سونيا تركمان, عزت‌اله تقوائیان ,غلام‌حسین تکفلی, مصطفی تنها, رضا تهرانی, مجتبی تهرانی, فرهاد توانا, مرادعلی توانا, محمد توسلی , عباس توکل, محمد توکل, مرتضی توکل, مجید تولّایی , رضا تیموری, حسین ثاقب, ناصر جانثاری, حسین جزایری, ناصر جزینی , سیدمحمدمهدی جعفری, محمد جعفری, هاشم جعفری, آمنه جعفری, مهرنوش جعفری, حبیب‌الله جعفری‌ نسب, سیدکمال جلال‌الدینی, جلال جلالی‌زاده , هادی جلالی‌زاده, بهروز جلوانی, هاشم جواهری, مرتضی جواهری, هادی جوینده , امین چالاکی, محمد چهره, حسینعلی چهره‌ساز, فتح‌الله چوپانی, رضا حاجی, همایون حاجي‌خانی, یونس حاجیزاده, علی حاجی‌کتابی, سعید حجّاریان.......


▪️متن و اسامی کامل :
https://cutt.ly/cewEfnsg

#تسلیت
#ایران_فردا
#لطف‌الله_میثمی

http://www.tg-me.com/iranfardamag
ایران فردا pinned «▪️پیام تسلیت بیش از ۸۳۰ نفر از فعالان فرهنگی ، اجتماعی و سیاسی به مهندس لطف‌الله میثمی ▪️ انالله و اناالیه راجعون @iranfardamag ▪️برادر گرامی جناب آقای مهندس لطف‌الله میثمی ▪️ غم از دست دادن عزیزان و به سوگ آنان نشستن، صبری عظیم می‌خواهد و البته می‌دانیم…»
@iranfardamag

▪️ مراسم یادبود مهندس فضل‌الله میثمی

🔸زمان : سه‌شنبه ۱۸ اردیبهشت‌ماه ، از ساعت ۱۸ الی ۱۹/۳۰

🔹مکان : مجتمع رعد
شهرک غرب، خیابان هرمزان، خیابان پیروزان جنوبی، کوچه پنجم، پلاک ۷۴

#لطف‌الله_میثمی

http://www.tg-me.com/iranfardamag
🔴 واکاوی علل افزایش خودکشی در ایران و جامعه‌ی پزشکی و پرستاری

🔶 گفت‌وگوی ایران فردا با زینب کوچکیان


@iranfardamag
🔻 الهام عبادتی


🔹 نادیده گرفتن سیاست‌های پیشگیرانه و افزایش کنش‌های اعتراضی

اشاره: خودکشی چهارمین عامل مرگ و میر در بین افراد ۱۵ تا ۲۹ ساله است. برآوردها نشان می دهد که سالانه بیش از ۷۰۰ هزار نفر در سراسر جهان به دلیل خودکشی جان خود را از دست می دهند. علاوه بر این، به ازای هر خودکشی، افراد بسیار بیشتری اقدام به خودکشی می کنند.

بر اساس گزارش جهانی «خودکشی در سراسر جهان در سال ۲۰۱۹: برآوردهای جهانی بهداشت»، بیش از ۷۷ درصد از خودکشی ها در کشورهای با درآمد پایین و متوسط از جمله در منطقه مدیترانه شرقی رخ می دهد. در سال ۲۰۱۹، حدود ۴۱۶۷۳ نفر بر اثر خودکشی در این منطقه جان خود را از دست دادند.

🔹آمارهای رسمی نشان می دهد در ایران به عنوان یکی از کشورهای با درآمد پایین و متوسط نرخ خودکشی رو به افزایش است و در عین حال در سال های اخیر خودکشی در گروه‌هایی مانند پزشکان و پرستاران به عنوان یکی از جدی ترین و جدیدترین تحلیل های جامعه شناختی پدیده خودکشی در ایران مطرح است.

🔸از جمله عوامل مؤثر در نرخ بالای خودکشی در جامعه پزشکی و پرستاری می توان به حجم کاری بسیار زیاد و پرفشار، قلدری و آزار و اذیت در یک فرهنگ کاری سلسله مراتبی سفت و سخت، محرومیت از خواب، ساختارهای پشتیبانی ضعیف و منابع محدود برای کارکنانی که به سمت فرسودگی شغلی حرکت می کنند، اشاره کرد.

🔹بر اساس گزارشی که نیما شهریارپور، متخصص طب اورژانس بیمارستان بهارلو ارائه کرده، طبق بررسی‌های انجام‌شده، آمار خودکشی در جامعه پزشکی ۳.۱ تا ۵ برابر افزایش پیدا کرده است. به طوری که در جمعیت دستیاری (رزیدنتی) کشور، که معادل ۱۴ هزار نفر است، سالانه به طور متوسط ۱۳ خودکشی منجر به مرگ داریم. بر اساس یافته‌ها، آمار خودکشی در میان پزشکان مرد ۴۰ درصد و در پزشکان زن ۱۳۰ درصد، نسبت به جمعیت عمومی، افزایش یافته که عدد قابل توجه و نگران‌کننده‌ای است. همچنین نتایج تحقیقی که فهمیه سعید استادیار گروه روانپزشکی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی در سال ۱۴۰۱ روی تعدادی از رزیدنتها انجام داد، نشان داد حدود ۳۰ درصد دستیاران پزشکی به خودکشی فکر کرده‌اند. این آمار حتی اگر قابل تعمیم نباشد به هر حال تخمینی از وضعیت موجود را نشان می‌دهد.

🔹زینب کوچکیان، دارای دکترای جامعه شناسی فرهنگی است. او در کارنامه علمی خود، رساله «بازسازی معنای خودکشی در بین افراد اقدام کننده به خودکشی در شهر تهران» و کتاب «مگر تولد راهی؛ واکاوی تجربه زیسته بیست و هشت نفری که نمی خواستند زنده بمانند» را دارد. با وی در گفت‌وگویی به واکاوی علل افزایش خودکشی در ایران و جامعه پزشکی و پرستاری پرداخته‌ایم.


آمارها و گزارش‌های رسمی نشانگر روند رو به رشد خودکشی و اقدام به خودکشی در جامعه ایران است. بر اساس گزارش مرکز پزشکی قانونی کشور (۱۴۰۱) از سال ۱۳۹۴ تا ۱۴۰۰ به میزان ۵۵ درصد شاهد افزایش نرخ مرگ‌ومیر ناشی از خودکشی بوده‌ایم. در آغاز گفت و گو، نخستین سوال این است که آیا خودکشی در ایران بیشتر یک کنش فردی است یا کنش اعتراضی؟ جامعه شناسانی مانند دکتر آزاد ارمکی معتقدند خودکشی در ایران به کنشی مدنی تبدیل شده است. نظر شما چیست؟

🔸آمارهای برآمده از تعداد بسیاری مصاحبه عمیق با افرادی که خودکشی ناموفق داشتند نشان داده است، همگی این افراد در یک دوره طولانی مدت در زندگی خود در وضعیت بی نیرویی کامل قرار گرفتند؛ بدین معنی که این افراد در مقطعی احساس کردند که هیچ توان و نیرویی برای اصلاح و تغییر و مقابله با مشکلات و وضعیت پیشرو ندارند. این وضعیت بی نیرویی یا برای دفاع از خودشان در برابر خشونت های فیزیکی ، کلامی، عاطفی و اجتماعی بوده یا احقاق حق. این افراد در وضعیت بی نیرویی در نهایت درماندگی و ناامیدی اقدام به خودکشی کردند و این اقدام صرفا برای این بوده که به این وضعیت دردناک و غیر قابل تحمل پایان بدهند. در چنین شرایطی شاید معدود افرادی بگویند که من اقدام به خودکشی می کنم که ساختار و قانون تغییر یابد و فشار کاهش پیدا کند اما نگاه کارشناسانه و مجامع علمی چیزی جز کنش اعتراضی نیست. زمانی که فرد خودکشی را جایگزین خلاءهای قانونی می کند و می گوید من خود را می کشم چون نمی توانم این وضعیت را تحمل کنم یا این وضعیت برای انسانی با شرایط و ویژگی های من قابل تحمل نیست، هیچ تحلیلی نمی توان به غیر از کنش اعتراضی نسبت به این پدیده داشت. پس کنش خودکشی اعتراضی است و تحلیل و برداشت و جامعه علمی نیز با توجه به تفسیر این افراد است.....



متن کامل:
https://cutt.ly/yewOSZkI


#خودکشی
#ایران_فردا
#زینب_کوچکیان
#خودکشی_در_جامعه‌ی_پزشکی

http://www.tg-me.com/iranfardamag
🔴گفت‌وگوهای زندان و جنبش مهسا
🔷نامه‌ی آصف بیات به سعید مدنی

@iranfardamag

🔻همکار گرامی جناب آقای دکتر مدنی،

▪️با سلام و آرزوی سلامتی و سرافرازی. متأسفم که این یادداشت را در زمانی می‌نویسم که شما در بند و تبعید به سر می‌برید. کاش وضعیت چنان بود که می‌توانستیم روی نیمکت پارکی در تهران به گفت‌وگو بنشینیم. ولی گویی چنین اشتیاق معمولی در کشور ما به آرزو تبدیل شده است. امیدوارم که روزی چنین فرصتی فراهم شود.

🔸اخیراً گفت‌وگوی خواندنی و پربار شما با آقای حسین رزاق را که در زندان صورت گرفته با اشتیاق فراوان خواندم. این گفت‌وگو مباحث مهمی را درباره‌ی وضعیت اجتماعی و سیاسیِ ایران پس از خیزش «زن، زندگی، آزادی» مطرح می‌کند. شما تأکید می‌کنید که کشور ما به‌طور مستمر با انواع و اقسام بحران‌ها از جمله بحران فقر، بیکاری، فساد، ناکارآمدی، کنترل اجتماعی و بحران مشروطیت مواجه بوده است. با خصلت‌بندیِ جامعه‌ی ایران در قالب جامعه‌ی «شبکه‌ای»، «بحرانی» و «جنبشی» استدلال می‌کنید که جنبش مهسا (ژینا) در اشکال مختلف، حتی در شکل اعتراضات خیابانی، در زمان‌های مناسب به مبارزه‌ی خود ادامه خواهد داد. شما به دقت توضیح می‌دهید که ناآرامی‌های سال‌های ۸۸، ۹۶، ۹۸ و ۱۴۰۱ حلقه‌ی پیوسته‌ای از اعتراضات مردمی را تشکیل می‌دهند که به‌صورت مستمر، با فاصله‌ی کاهنده و مشارکتِ فزاینده‌ جامعه‌ی ایران را «جنبشی» و واکنش حاکمیت را نهادینه کرده‌اند.

▪️من با بسیاری از دیدگاه‌های شما در این گفت‌وگو همدلی دارم. تحلیل روشنِ شما نشانگر درک عمیق از دینامیک بغرنج جنبش‌های اجتماعیِ ایران است. به‌ویژه بحث شما درباره‌ی پیچیدگیِ حضور معترضان در خیابان (که مخلوطی است از حضور، عدم حضور، تردید، یا حضور موقتی) بسیار قابل توجه است، چرا که عقلانیت چندخطیِ مردمِ معترض را در ابراز عاملیتِ خود به نمایش می‌گذارد. در اینجا مایلم با عنایت به برخی از نظرات شما که شاید نیاز به تدقیق و تأمل داشته باشند پرسش‌هایی را مطرح کنم و نکاتی را در میان بگذارم. با این امید که قابلیت اندیشیدن داشته باشند و گفت‌وگوهای بیشتری را موجب شوند.

1️⃣ مورد اول مربوط است به مفاهیم مرکزیِ مورد استفاده‌ی شما. در درجه‌ی اول، جامعه‌ی «شبکه‌ای» یعنی چه و تا چه حد کاربرد تحلیلی برای ایران دارد؟ چنان‌که می‌دانیم، مفهوم «جامعه‌ی شبکه‌ای» آن‌گونه که این روزها فهمیده می‌شود بیشتر توسط مانوئل کاستلز (Manuel Castells) جامعه‌شناس اسپانیایی-آمریکایی پرداخته شده و در چند جلد از کتاب‌های مشهور او (The Rise of the Network Society; The Power of Identity; End of Millennium) ترویج شده است. از دیدگاه کاستلز، «جامعه‌ی شبکه‌ای» دلالت دارد بر نفوذ گسترده‌ی شبکه‌های ارتباطیِ دیجیتالی، به‌ویژه اینترنت، بر عرصه‌های مختلف زندگیِ کنونیِ بشر از جمله آموزش، اقتصاد، سیاست، فرهنگ و روابط اجتماعی. «جامعه‌ی شبکه‌ای»، به‌زعم کاستلز، چند ویژگی دارد. اول اینکه در چنین جامعه‌ای فناوریِ دیجیتال و موبایل نقشی کلیدی در ارتباطات افراد و نهادها و تبادل اطلاعات در سطوح محلی، ملی و جهانی ایفا می‌کنند. دوم اینکه، شبکه‌های ارتباطیِ دیجیتالی عملاً ساختارهای سلسله‌مراتبیِ قدرت را به نفع ساختارهای غیرمتمرکز به چالش می‌کشند، به‌گونه‌ای که افراد به‌طور افقی و بدون واسطه در سطوح گسترده‌ای به هم پیوند می‌خورند و گروه‌های هویتی و جنبش‌های اعتراضی-اجتماعیِ متعددی را به وجود می‌آورند. این پدیده به نوبه‌ی خود پیامدهای مهمی در روابط قدرت به دنبال دارد. سوم، «جامعه‌ی شبکه‌ای» بر خلاف جوامع و نهادهای سنتی بسیار انعطاف‌پذیر و انطباق‌پذیر است، و از این رو کمک مؤثری به نهادهای اقتصادی می‌کند تا فعالیت‌های سودزاییِ خود را در مقابل تلاطم‌های بازار به‌سرعت تغییر و تطبیق دهند. و سرانجام اینکه در چنین جامعه‌ای «اطلاعات» نقش مرکزی در سازمان‌دهی جامعه، تولید اقتصادی، و روابط اجتماعی بازی می‌کند، به‌طوری که هر نهادی که بیشترین دسترسی به «اطلاعات» داشته باشد قدرتمندتر می‌شود.

▪️با توجه به این ویژگی‌ها، آیا استفاده از مفهوم «جامعه‌ی شبکه‌ای» در مورد ایران صحیح است؟ شما به درستی نشان می‌دهید که بسیاری از مردم در ایران دست به ایجاد شبکه‌های ارتباطی، چه شبکه‌های دیجیتالی و چه سنتی (محلی، دوستی و کاری) می‌زنند و گروه‌های هویتی و اعتراضی به وجود می‌آورند. اما «جامعه‌ی شبکه‌ای» کاستلز، چنان‌که دیدیم، چیزی بیش از این است. از دیدگاه او، «جامعه‌ی شبکه‌ای» گرایشی است در بستر جوامع صنعتیِ پیشرفته، و نه جوامعی مثل ایران......


متن کامل:
https://cutt.ly/HewKPaNh

#ایران_فردا
#آصف_بیات
#سعید_مدنی
#زن_زندگی_آزادی
#جنبش‌های_اجتماعی

http://www.tg-me.com/iranfardamag
🔴کندوکاوي در مسئله‌ي حجاب*

🔷علی طهماسبی

@iranfardamag

تمهید:


🔸اگر قرار باشد در مورد روشن شدنِ مسئله لباس و پوشش زنان به روايت، سنت، و مستندات رايج فقهي بسنده كنيم، اين مسئله هيچ‌گاه براي امثال من كه فقيه نيستيم روشن نخواهد شد مگر آنكه اول ميان متنِ سنت و متن قرآن تفاوت قايل شويم و به‌جاي استناد به روايات و استناد به نظريه‌هاي فقهي، به خود متنِ قرآن مراجعه كنيم. طرح اين سخن به‌معناي رد يا قبول آراء فقهاي دوران گذشته يا اكنون در باره حجاب نيست بلكه به‌اين معنا است كه فكر مي‌كنم امروز طبقه فرهنگيِ ميانه‌اي پديد آمده است كه مي‌خواهد جداي از فتاوا، و جداي از مسئله‌ي تقليد، خودش هم معناي حرمت‌ها را بفهمد؛ بنا براين آنچه مي‌نويسم، نه به عنوان حكمي فقهي، بلكه به عنوان كند و كاوِ پژوهشگري است كه سال‌ها با متن قرآن سر و كار داشته و دارد.

1️⃣ شايد فقيهانِ هر دوره‌اي براي سامان‌دهيِ روزگار خود و متناسب با شرايط فرهنگي، اجتماعي و سياسيِ همان روزگار استنباط خود را از مسئله‌ي حجاب بيان كرده و مي کنند اما به‌نظر مي‌رسد كه نقطه کانوني در شکل گيري مضامين فقهي دوراني بوده است که با روزگار صدر اسلام فاصله‌اي جدي و تفاوتي بنيادي داشته است. اكثرمضامين فقهي و حقوقيِ ما و همچنين آنچه به عنوان فرهنگ اسلامي مي‌شناسيم در دوران امپراطوري عباسيان شكل گرفته است كه ساختار اجتماعي، سياسي، فرهنگي، و اقتصادي اين دوره با روزگار بعثت كه هنوز دولتي تشكيل نشده بود، بسيار متفاوت است. زيرا به‌نظر مي‌رسد كه مكه و مدينه در آن روزگار بعثت، حتي از روستاهاي امروزي هم شايد جمعيت كمتري داشته است و چندان جامعه‌ي گسترده و پيچيده‌اي نبوده است كه براي اداره‌ي آن حتي نياز به نهاد‌هاي حكومتي داشته باشد. در اين مورد، نكته قابل تامل اين است كه به جز متن قرآن، هيچ اثر مكتوب و مستندي كه تدوين آن به پيش از دوره بني‌عباس مربوط باشد در دست نداريم. از اين جهت مي‌توان احتمال داد كه همه‌ي متونِ فقهي، فلسفي، كلامي، عرفاني و... بيشتر متناسب با ساختارِ امپراطوري اسلامي شكل گرفته است و نه آنچه قبلا در حجاز و در زمان پيامبر به عنوان اسلام مطرح شده است.

2️⃣ متنِ قرآن را نيز نمي‌توان به‌درستي فهميد مگر با شناخت معيارهاي زبانيِ همان روزگار بعثت در حجاز، كه البته اين نيز كار چندان آساني نيست زيرا بسياري از واژگان در طول تاريخ، و به‌ويژه در دوره‌ي پانصد وپنجاه ساله‌ي امپراطوري عباسيان، معناها و مصداق‌هاي متفاوتي از اصلِ خود پيدا كرده‌اند. به تعبير ديگر، اشتراک لفظي ميان الفاظ قرآن در روزگار بعثت، با همان الفاظ در روزگار عباسيان، دليلي بر اشتراک معنايي نيست.

🔹واژگان متن مقدس به دليل اهميتي که در نزد همگان دارد، ممکن است به لحاظ آوايي و فنوتيک زبان تغير نکند، اما يک پژوهش نسبتا دقیق‌تر مي‌تواند نشان دهد که معناي بسياري از اين واژگان متناسب با تغيرات ساختاري و سیاسي که در جوامع رخ مي‌دهد تغير مي‌کند. به عنوان مثال نگاه کنيد به واژگان «صراط»، «عقل»، «روح»، «نفس»، «حدود»، «قسط» و برخي واژگان ديگر که شرح هرکدام را در بخش فرهنگ واژگان آورده ام.

🔸شناخت زبانِ هر دوره‌اي و حتي شناخت نسبي زبان قرآن، صرفا با سود جستن از کتب لغت برآورده نمي‌شود بلکه امکاناتي که زبانشناسي جدید به ویژه «زبانشناسي در زماني» (diachronic)در اختيار پژوهشگر قرار مي‌دهد بیشتر مورد اعتماد خواهد بود تا پژوهشگر بتواند تحولات تاريخي زبان (اعم از هر زباني) را تشخيص دهد

3️⃣ اينكه اگر آياتي را كه امروزه مربوط به حجاب مي‌دانند با دقت مطالعه شود در مي‌يابيم كه در هيچ‌كجاي قرآن نيامده است كه زنان بايد موي سرخود را بپوشانند اما اين هست كه زنان مومن سعي كنند تا پوشش و رفتارشان به‌گونه‌اي باشد كه مردانِ بيگانه در آنان طمع نكنند.

4️⃣ از بررسي آيات قرآن و با توجه به شرايط زماني و مكاني حجاز در هنگام بعثت چنين برمي‌آيد كه لباس براي زنان، يك شكل ويژه‌ي تثبيت‌ شده‌اي نداشته است بلكه بستگي داشته به موقعيت زنان در برابر مردانِ متفاوت. همچنين مهمترين كسي كه مي‌توانسته اين موقعيت‌ها را تشخيص داده و متناسب با‌ آن، جاذبه‌هاي جنسي خود را پوشيده نگاه دارد، خود زن بوده است. بنا براين مي‌توان گفت كه احتمالا پوشش براي زن امري نسبي بوده است و هنوز هم مي تواند باشد

5️⃣ به نظر مي‌رسد كه طرح مسئله‌ي پوشش زنان از سوي قرآن، ارائه راهكاري است براي مردان و زنانِ آزادي كه به امر متعالي ايمان آورده و دوست دارند خود را از گزند آشوب‌هاي جنسي و نگاه‌هاي گزنده مردان هوسران بركنار نگه دارند. ….


متن کامل:

https://cutt.ly/5eeqJMXo

#حجاب
#ایران_فردا
#علی_طهماسبی
#نواندیشی_و_حجاب

http://www.tg-me.com/iranfardamag
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔴در جستجوی " فردوسی"
▪️به مناسبت ۲۵ اردی‌بهشت روز بزرگ‌داشت" فردوسی"

🔷مسعود میری

@iranfardamag

🔸جستجوی ما در کارِ فردوسی از یک جنبه استتیکی است . تنها از یک جنبه و نه بیشتر ، زیرا بسیاری‌ی رخ ها و رخدادها در «کتاب بزرگ»/۱ ، وجوه دیگر شاهنامه را پیوسته پیش چشم می‌آورد. قوس و قزح‌ جنبه‌‌های متراکم استتیکی در کتاب‌های بزرگ به ویژه شاهنامه به نحو اخص ، یادآوری می‌کند که ما در این منظر از دید و دیدار بشری با ادبیاتِ صرف روبرو نیستیم. پیشتر در جستارهای "صدر آوار کشتگان / محشّیٰ بر تاریخ سیستان مجهول المؤلف" این استتیکی بودن جغرافیای «ائیریه ویجه» و نسبت آن را با مجالِ سکونت، برای خلق یک مدنیت پایدار ، برجسته کرده‌ام . به بیان روشن‌تر، استتیک دیگر یک معنای محض و مخصوص همچون «جمال‌شناسی» را افاده‌ی معنی نمی‌کند ، مادام که دریابیم «استتیک نوعی نظریه هنر یا زیبایی نیست بلکه بیشتر کل رژیم تجربه است. من دو چیز را به هم وصل کردم دو چیز را به هم وصل کردم ایده تجربه استتیکی به عنوان یک تجربه برابری خواهانه و چیزی که آن را رژیم شناسایی هنر نامیده‌ام.

🔹این تمایز میان رژیم‌ها هنگامی بیش از پیش مشهود می‌شود که شما روی مرز میان تاریخ و ادبیات کار کنید... آدم می‌گوید افلاطون هنر را [از دولت شهر] بیرون کرد اما افلاطون هنر را بیرون نکرد ،افلاطون هنر را نمی‌شناخت افلاطون هنرها یعنی "تخنه" را می‌شناخت و فتوا داد که کدام هنرها خوبند و کدام خوب نیستند، چطور باید به کار بسته شوند و در خدمت چه اهدافی باشند»/۲ . پس با وجود آنکه «در رژیم استتیکی گر چه هنر یک باره به عنوان سپهری از تجربه وجود دارد»/۳ چه بسا پاری اوقات رژیم‌های استتیکی بتوانند به ما نشان دهند که چگونه یک چیز خود را بر می‌کشد و یا برعکس موجب انهدام خود می‌شود. ژاک رانسیر اشاره‌ی بدیعی دارد که در هنگام فروپاشی‌ی سامانه‌های مشروعیت بخش یک هنر یا رژیم هنری و ادبی ، چگونه یک هنر در فرگشت تجربه‌ی تاریخی و زیستی، خود را از میان بی حاصلی و انبوهه‌ای از چیزهای مازاد می‌آفرد و خلق می‌کند. اینجا ما با زیباشناسی‌ی تولید روبرو هستیم ، و زیبا شناسی در این چم نه در وجه هنرِ صِرف ، بل به خاصگی‌ی برآمدن از هیمه‌ی سوزانِ «همه‌چیز به منزله‌ی هیچ » ، در شکل «چیزی به منزله‌ی همه‌چیز» فهمیده خواهد شد. اینجا نوعی استتیک در رژیم ادبی‌ی شاهنامه ظاهر می‌شود. استتیک پدید‌آیی!

🔸به سخن مهم مجمع‌الفصحاء در باب فردوسی اشارت کنم که آنچه فردوسی را از پیکر یک شخص به یک سامانه‌ی تشخیص و تمییز برمی‌کشد ، همان چیزی است که صاحب مجمع الفصحاء می‌شناسد: رَویَّتِ خاص شاهنامه!

🔹این رَویَّتِ خاص ، همانا خلق هنر و بیانی نو در زبان ، در دامنه‌های سیال و مذاب‌گونِ وضعیت جدید آن است. سپهر تجربی‌ای که به ضرورت، مهلت ظهور و گسترش می‌بخشد و ابداع ژانر می‌کند ، وضع ادبیات را کن فیکون می‌سازد ، نباید همچون نمودی صُلب و فروبسته در خویش خوانده شود. شاهنامه در وجه استتیکی‌ی خود کل رژیم تجربه‌ی اقوام مختلف را در خود پوییده و پاییدنش مدیون آن است که از زین اسپْ پایین آمدنِ بیابانگردان را از آغاز تا انجام(های) پیوسته ، در جوف خود چون کیمیاگری که اکسیری نیروبخش دارد (: رَویَّتِ خاص او) تبدیل به گزارشی آفرینشگر از قانون مَنزِل و مُدُن ساخته .از اینرو نه فرد فردوسی بلکه فردانیت یک ایده‌ی کلان تا آینده‌ی یک قوم استدامه و استمرار یافته است ، هر چند با اندوه زیاد جز نام و آوازه از فرد فردوسی ، چیز درست و وثیقی بر جای نمانده باشد.

🔸نیروی سهم،سترگ و سامانه‌ی فروزانی که در این نوع اثرها خود می‌نمایانند ، در عین بذرگونگی ، که از باد و باران نیابند گزند ، بدون فروبارش روایت‌هایی خُرد و کلان ، که می‌توانند برعکس خواست فردوسی ، حتی در وقت فاجعه یک ملت و مُلک را به باد فنا دهند ، تبدیل به «داستان » نمی‌شوند و ثمری خوش و انسانی حاصل نمی‌دهند. دغدغه‌ای که اضطراب آن در نقد کمی تند دقیقی‌ی طوسی دیده می‌شود هر چند بر این باورم که حق با اوست .

🔹شاهنامه از بطن داستان باستان قد می‌کشد ، و این داستان‌ها تلائم تجارب هزاران ساله اگر نباشد، نمی‌تواند در هجوم یکسر مدنیت سوز قبایل توران (بیابانگردان) و یونان و رم و تازیان قوام سخن (روایتی از زندگی) به دست اندیشیدن بسپارد.....


متن کامل:

https://cutt.ly/ree1xXz7

#فردوسی
#شاهنامه
#ایران_فردا
#مسعود_میری



http://www.tg-me.com/iranfardamag
@iranfardamag

🔴 نهضت ادامه دارد؛ تلاش و ایستادگی در راه آزادی، با همراهی مردم

▪️ به مناسبت شصت و سومین سالگرد تاسیس نهضت آزادی ایران

🔹 سخنرانان:

▫️مهندس محمد توسلی (دبیرکل نهضت آزادی ایران)
▫️دکتر محمدحسین بنی‌اسدی (عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران)
▫️مهندس عبدالعلی بازرگان (عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران)

🔹 زمان برگزاری:

🔻پنجشنبه ۱۶ مِی ۲۰۲۴ مورخ ۲۷ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۳، ساعت ۲۰:۰۰ به وقت ایران و ۱۸:۳۰ به وقت اروپای مرکزی

🔹 برگزاری در بستر:

🔻کلاب «گفتگوهای ملی»
https://www.clubhouse.com/house/گفتگوهای-ملی

و به صورت همزمان از طریق صفحه‌‌ی اینستاگرامی نهضت آزادی ایران

#ایران_فردا

@goftegoha_melli
http://www.tg-me.com/iranfardamag
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴این تازیانه به قانون‌تان هم رحم نمی‌کند


@iranfardamag

▪️ این صحنه‌ها یقین می‌آوردکه یک حکومت چه اندازه از شأنیت انسانی تهی شده‌است.

🔸 سخن تنها بر سراین نیست که حاکم عادل نیست، یا کسانی که مصدر امور مملکتند مشروعیت ندارند، یا حتی یک دولت فاقد مقبولیت عمومی است، حرف اینجاست که درمملکتی که مرد و زن نظامی‌اش هیچ که نباشد به سنت مروت و حرمت پهلوانی و شهسواری سردوشی می‎گذارد، چنین زشت‌تر از هر زشتی‌یی، همه‌ی آن ادعا‌ها را قی می‌کند و در بدکارگی دست بد را می‌شوید.

▪️ حاصل ان‌همه ادعا ظلم و اعتدا شد و بانگ داد به بیداد منجر گردید.

🔸 زنان و دخترکان معصوم ما این روزها رقص خون درجگر دارند و لعن ظلم در لحن زبان می‎گردانند و می‌دانند که دوره و زمانه به این شیوه که شحنه و عسس تازیانه بر سر و روی نجیب و لطیف‌شان‌ می‌زند سرخواهد آمد.

▪️ اما خشم مردم صبور و شکیبا، از این بیداد و ستمکاری، بی‌اخلاقی، بی‌مروتی و خوی نامردمی‌ی کسی است که نان ملت می‌خورد و تازیانه بر سر و روی مردمش خرج می‌کند.

🔸 این زخم اندوه را سرالتیام نباشد، دریغ و افسوس خواهد ماند!



#ایران_فردا
#نه_به_حجاب_اجباری

http://www.tg-me.com/iranfardamag
2024/05/16 03:38:16
Back to Top
HTML Embed Code: