حورا
#قسمت_ششم 6️⃣ حادثه دیگری که درست چند ماه بعد از رحلت رسول خدا اتفاق افتاد و جایگاه بی همتای علی را در اذهان مردم به طور روشن تری نشان داد، پدید آمدن مدعیان دروغین نبوت و به دنبال آن بیعت اضطراری امام علی با ابوبکر بود. در اوایل حکومت ابوبکر، کسانی به ادعای…
#قسمت_هفتم 7️⃣
سپربلا:
یعقوبی بعد از نقل هجوم اصحاب حکومت به خانه امیرالمومنین حادثه ای را نقل میکند:
فاطمه از خانه اش بیرون آمد و خطاب به مهاجمان فرمود: از خانه ام بیرون روید وگرنه به خداوند سوگند سرم را برهنه می کنم و به او شکایت میبرم.
با شنیدن تهدید مهاجمان و مردمی که در خانه بودند بیرون رفتند و آنجا را ترک کردند.
آیا حمایت دختر پیامبر در برابر حمله دولت خلفا به خاندان نبوت تنها همینجا بود؟
یا حوادث به این شکل اتفاق افتادکه ایشان بعد از صدماتی که در حمله به خانه دیده بود، هنگامی که توانست روی پای خود بایستد، آن هنگام امام را برای بیعت گرفتن برده بودند و یک بار دیگر به مقابله با وضع موجود برخاست و آنجا بود که به تهدید پرداخت!
تهدید به یک نفرین؟!
آیا اصحاب قدرت از یک تهدید لفظی میترسیدند یا به اینگونه چیزها اعتقاد داشتند؟
اما این تهدید به نفرین حتماً حوادثی را به دنبال داشته که امیرالمومنین توانست به سلامت و بدون بیعت به خانه بازگردد.
رسالت فاطمی:
سر تا سر مدت کوتاهی که دختر پیامبر بعد از پدر زنده بود، به مبارزه با دولت حاکم و مقابله با اعمال خصمانه آنها گذشت.
طوریکه آن حضرت همه چیز را به وسیلهای برای مقابله با حکومت تبدیل کرده بود.
علی رغم گزارش تاریخ که آن دوران را نسبتاً آرام گزارش کرده است ومورخان با پنهانکاری، بحران های عمیق آن عصر را مخفی کردهاند، ما با جستجو، نشانهها و علاماتی در گوشه و کنار اسناد یافتیم که نشان از عمق این بحران و شدت درگیری، که در یک طرف دولت حاکم با تمام قدرت و در طرف دیگر خاندان نبوت بود، میداد.
اولین اقدام دولت بعد از این که حکومت را به چنگ آورده بود، همان هجوم ماموران به خانه امیرالمومنین بود که دولت در انجام آن بسیار جدی بود و سرانجام آن میتوانست بسیار خطیر باشد.
بنابراین کاری که دختر پیامبر در مقابل آن انجام داد،کاری بس بزرگ بود و همان عمل باعث شد که امیرالمومنین بیعت نکرده به سلامت به خانه باز گردد.
#ادامه_دارد....
#دختر_پیامبر
#هیئت_دانشجویی_فاطمیه
#جامعه_اسلامی_دانشجویان
🥀 ✳@jadhora
▪️ ✅@heyat_fatemi
🥀
▪️🥀▪️🥀▪️🥀▪️🥀
سپربلا:
یعقوبی بعد از نقل هجوم اصحاب حکومت به خانه امیرالمومنین حادثه ای را نقل میکند:
فاطمه از خانه اش بیرون آمد و خطاب به مهاجمان فرمود: از خانه ام بیرون روید وگرنه به خداوند سوگند سرم را برهنه می کنم و به او شکایت میبرم.
با شنیدن تهدید مهاجمان و مردمی که در خانه بودند بیرون رفتند و آنجا را ترک کردند.
آیا حمایت دختر پیامبر در برابر حمله دولت خلفا به خاندان نبوت تنها همینجا بود؟
یا حوادث به این شکل اتفاق افتادکه ایشان بعد از صدماتی که در حمله به خانه دیده بود، هنگامی که توانست روی پای خود بایستد، آن هنگام امام را برای بیعت گرفتن برده بودند و یک بار دیگر به مقابله با وضع موجود برخاست و آنجا بود که به تهدید پرداخت!
تهدید به یک نفرین؟!
آیا اصحاب قدرت از یک تهدید لفظی میترسیدند یا به اینگونه چیزها اعتقاد داشتند؟
اما این تهدید به نفرین حتماً حوادثی را به دنبال داشته که امیرالمومنین توانست به سلامت و بدون بیعت به خانه بازگردد.
رسالت فاطمی:
سر تا سر مدت کوتاهی که دختر پیامبر بعد از پدر زنده بود، به مبارزه با دولت حاکم و مقابله با اعمال خصمانه آنها گذشت.
طوریکه آن حضرت همه چیز را به وسیلهای برای مقابله با حکومت تبدیل کرده بود.
علی رغم گزارش تاریخ که آن دوران را نسبتاً آرام گزارش کرده است ومورخان با پنهانکاری، بحران های عمیق آن عصر را مخفی کردهاند، ما با جستجو، نشانهها و علاماتی در گوشه و کنار اسناد یافتیم که نشان از عمق این بحران و شدت درگیری، که در یک طرف دولت حاکم با تمام قدرت و در طرف دیگر خاندان نبوت بود، میداد.
اولین اقدام دولت بعد از این که حکومت را به چنگ آورده بود، همان هجوم ماموران به خانه امیرالمومنین بود که دولت در انجام آن بسیار جدی بود و سرانجام آن میتوانست بسیار خطیر باشد.
بنابراین کاری که دختر پیامبر در مقابل آن انجام داد،کاری بس بزرگ بود و همان عمل باعث شد که امیرالمومنین بیعت نکرده به سلامت به خانه باز گردد.
#ادامه_دارد....
#دختر_پیامبر
#هیئت_دانشجویی_فاطمیه
#جامعه_اسلامی_دانشجویان
🥀 ✳@jadhora
▪️ ✅@heyat_fatemi
🥀
▪️🥀▪️🥀▪️🥀▪️🥀
حورا
#قسمت_هفتم 7️⃣ سپربلا: یعقوبی بعد از نقل هجوم اصحاب حکومت به خانه امیرالمومنین حادثه ای را نقل میکند: فاطمه از خانه اش بیرون آمد و خطاب به مهاجمان فرمود: از خانه ام بیرون روید وگرنه به خداوند سوگند سرم را برهنه می کنم و به او شکایت میبرم. با شنیدن تهدید…
#قسمت_هشتم 8️⃣
با وجود شکست در هجوم به بیت نبوت، دولت همچنان نقشه ها و اهداف از پیش تعیین شده اش را پیش می برد.
چندروز پس از رحلت پیامبر هجوم دوباره مأموران دولت با مصادره اموال خاندان نبوت رخ داد.
آیا واقعا دولت خلفا با کمبود بودجه روبرو بود و برای تحرکات جنگی آیندهاش نیاز به این اموال داشت؟
خیر، نظرحکومت این بودکه خاندان نبوت تهی دست باشند تا در مقابله ای که با دولت جدید خواهند داشت،کاری از پیش نبرند؛ یا اینکه فکر میکردند اگر پولی این چنین در خانه نبوت باشد،آنها آن را بین مردم تقسیم نموده، به دست فقرا خواهند رساند و این کار هم مردم را به دور ایشان جمع خواهد کرد و حذف آنها دیگر ممکن نخواهد بود.
بررسی اموال پیامبر:
طی جنگ هایی که پیامبر داشتند، زمین های فتح شده طبق آیات (حشر۶_۷) و (انفال۴۱) در اختیار پیامبر قرار می گرفتند.
همچنین با هجرت پیامبر به مدینه و دعوت ایشان از یهودیان، نیمی از فدک طی صلح نامه ای ( بین یهودیان و پیامبر) در اختیار حضرت محمد قرار گرفت.
که پیامبر این سرزمین آبادان را چند سال قبل از رحلت به دخترشان بخشیدند.
در هر صورت،دولت حاکم اگر در آن روزها نمیتوانست با مخالفان بیرونی خود مقابله کند، اما برای مصادره اموال باقی مانده از پیامبر توانایی داشت و اندکی درنگ نمیکرد؛
طوری که به نزد حضرت علی رفته و به او گفتند که اموال پیامبر تماماً از آن ما خواهدشد.
ما معتقدیم که از اینجا دختر پیامبر به شکل دیگری به مبارزه ادامه داد.
تمام توان خویش را برای نشان دادن عدم مشروعیت دولت جدید به کار می برد،دختر پیامبر به دنبال اخذ اموال خاص خودش یعنی سرزمین فدک، به خلیفه مراجعه کرد.
آیا او حکومت تازه را قبول داشت که برای دادخواهی به آن مراجعه کرد؟
یا او میخواست اثبات کند که این زمینها مال شخصی او است؟
همه قوانین هم به نفع او بود. مالی در اختیار داشت و وکلای او در آن زمینهای تصرف داشتند.
اگر کسی علیه مِلکیت ادعایی داشت، باید شاهد میآورد.
در فقه اسلام، «یَد» نشانه ی مالکیت است. پس اگر کسی بر مالی یَد دارد، یعنی مال در تصرف اوست. دیگر از او شاهد طلب نمیکنند و صِرف تصرفِ مالکانه، دلیل کافی برای مالکیت خواهد بود.
اما ماموران دولت به فدک حمله برده و وکلای ایشان را از آنجا بیرون رانده بودند.
بنابراین دختر پیامبر به اعتراض نزد خلیفه رفته بود که: این زمین مال من است و پدرم این زمین که خالِصه او بود، را به من بخشیده است.
#ادامه_دارد....
#دختر_پیامبر
#هیئت_دانشجویی_فاطمیه
#جامعه_اسلامی_دانشجویان
🥀 ✳@jadhora
▪️ ✅@heyat_fatemi
🥀
▪️🥀▪️🥀▪️🥀
با وجود شکست در هجوم به بیت نبوت، دولت همچنان نقشه ها و اهداف از پیش تعیین شده اش را پیش می برد.
چندروز پس از رحلت پیامبر هجوم دوباره مأموران دولت با مصادره اموال خاندان نبوت رخ داد.
آیا واقعا دولت خلفا با کمبود بودجه روبرو بود و برای تحرکات جنگی آیندهاش نیاز به این اموال داشت؟
خیر، نظرحکومت این بودکه خاندان نبوت تهی دست باشند تا در مقابله ای که با دولت جدید خواهند داشت،کاری از پیش نبرند؛ یا اینکه فکر میکردند اگر پولی این چنین در خانه نبوت باشد،آنها آن را بین مردم تقسیم نموده، به دست فقرا خواهند رساند و این کار هم مردم را به دور ایشان جمع خواهد کرد و حذف آنها دیگر ممکن نخواهد بود.
بررسی اموال پیامبر:
طی جنگ هایی که پیامبر داشتند، زمین های فتح شده طبق آیات (حشر۶_۷) و (انفال۴۱) در اختیار پیامبر قرار می گرفتند.
همچنین با هجرت پیامبر به مدینه و دعوت ایشان از یهودیان، نیمی از فدک طی صلح نامه ای ( بین یهودیان و پیامبر) در اختیار حضرت محمد قرار گرفت.
که پیامبر این سرزمین آبادان را چند سال قبل از رحلت به دخترشان بخشیدند.
در هر صورت،دولت حاکم اگر در آن روزها نمیتوانست با مخالفان بیرونی خود مقابله کند، اما برای مصادره اموال باقی مانده از پیامبر توانایی داشت و اندکی درنگ نمیکرد؛
طوری که به نزد حضرت علی رفته و به او گفتند که اموال پیامبر تماماً از آن ما خواهدشد.
ما معتقدیم که از اینجا دختر پیامبر به شکل دیگری به مبارزه ادامه داد.
تمام توان خویش را برای نشان دادن عدم مشروعیت دولت جدید به کار می برد،دختر پیامبر به دنبال اخذ اموال خاص خودش یعنی سرزمین فدک، به خلیفه مراجعه کرد.
آیا او حکومت تازه را قبول داشت که برای دادخواهی به آن مراجعه کرد؟
یا او میخواست اثبات کند که این زمینها مال شخصی او است؟
همه قوانین هم به نفع او بود. مالی در اختیار داشت و وکلای او در آن زمینهای تصرف داشتند.
اگر کسی علیه مِلکیت ادعایی داشت، باید شاهد میآورد.
در فقه اسلام، «یَد» نشانه ی مالکیت است. پس اگر کسی بر مالی یَد دارد، یعنی مال در تصرف اوست. دیگر از او شاهد طلب نمیکنند و صِرف تصرفِ مالکانه، دلیل کافی برای مالکیت خواهد بود.
اما ماموران دولت به فدک حمله برده و وکلای ایشان را از آنجا بیرون رانده بودند.
بنابراین دختر پیامبر به اعتراض نزد خلیفه رفته بود که: این زمین مال من است و پدرم این زمین که خالِصه او بود، را به من بخشیده است.
#ادامه_دارد....
#دختر_پیامبر
#هیئت_دانشجویی_فاطمیه
#جامعه_اسلامی_دانشجویان
🥀 ✳@jadhora
▪️ ✅@heyat_fatemi
🥀
▪️🥀▪️🥀▪️🥀
حورا
#قسمت_هشتم 8️⃣ با وجود شکست در هجوم به بیت نبوت، دولت همچنان نقشه ها و اهداف از پیش تعیین شده اش را پیش می برد. چندروز پس از رحلت پیامبر هجوم دوباره مأموران دولت با مصادره اموال خاندان نبوت رخ داد. آیا واقعا دولت خلفا با کمبود بودجه روبرو بود و برای تحرکات…
#قسمت_نهم 9⃣
طلب شاهد:
خلیفه که هم مدعی بود هم قاضی ، در هر صورت شاهد طلب کرد. در یک خانواده اگر پدری به فرزندش چیزی می بخشد ، آیا لازم است چند نفر شاهد باشند ؟ چگونه ممکن است از کسی مثل دختر پیامبر با وجود آیه تطهیر ، شاهد طلب کرد؟
طبق یک نقل ، امیرالمومنین علی علیه السلام به شهادت آمد. اما ابوبکر شاهد دیگری هم طلبید. "ام ایمن" (دایه رسول خدا) نیز شهادت داد.
ابوبکر گفت : آیا با شهادت یک مرد و یک زن خود را صاحب حق میدانی؟
مبارزه ی منفی:
این حادثه به شکل دیگری نیز نقل شده است. "مدائنی" از "موسی بن عقبه" نقل میکند :
فاطمه (س) بعد از بیعت مردم با ابوبکر به نزد او آمد و گفت : ام ایمن و "رباح" شهادت میدهند که رسول خدا فدک را به من بخشیده است.
ابوبکر بعد از مقدماتی که نظیر آن را در اسناد گذشته دیده ایم ، براساس سیاست نرمش ، سراسر به مدح پیامبر (ص) و دختر ایشان میپردازد و می گوید :
این مال ، مال همه مسلمانان است و پیامبر از آن ، پیادگان را خرج سواری میداد و یا به اَشکال دیگر در راه خدا انفاق می کرد و من هم همانطور که ایشان عمل کرده بودند ، عمل خواهم کرد!
در اینجا دختر پیامبر چه کار می توانست بکند؟ زور بود و ترفند عوام پسندانه هم عرضه می شد. همه راهها بسته بود ناگزیر به یک مبارزه منفی رو آورد و فرمود :
به خدا سوگند با تو سخن نخواهم گفت.
و این اعلام یک تحریم بود. تحریمی جدی و همه جانبه که تا آخر عمر دختر پیامبر(ص) ادامه یافت در این اعلام تحریم دختر پیامبر نشان داده بود که سخنان خلیفه حاکم را درست نمیداند و مصادره فدک را ستمی به شخص خود و خاندان نبوت می شناسد. البته ایشان در این مرحله متوقف نماند؛ بلکه پا را به مرحله بالاتر گذاشت و فرمود:
به خدا سوگند تو را نفرین خواهم کرد.
این نفرین چه معنا و اثری میتوانست داشته باشد؟ نفرین آخرین کاری بود که دختر پیامبر در مقابل زور و قدرت و ستم دولت میتوانست انجام دهد اما سخن نگفتن و حتی نفرین فاطمه زهرا هیچ تاثیری بر رفتار دولت حاکم نداشت و آنها به این مسئله اهمیت نمی دادند.
پس این تحریم به چه دلیل انجام شده بود؟
ما معتقدیم که دختر پیامبر این کار را انجام داد که نشان بدهد آن کس که پیامبر، او را سیده زنان جهان و بزرگ بانوان بهشت خوانده است و خشنودی و ناخشنودی و آزار او را خوشنودی و ناخشنودی و آزار خویش اعلام کرده است، از دولت بعد از وی به شدت نگران، خشمگین و ناراضی است.
#ادامه_دارد...
#دختر_پیامبر
#هیئت_دانشجویی_فاطمیه
#جامعه_اسلامی_دانشجویان
🥀 ✳️@jadhora
▪️ ✅@heyat_fatemi
🥀
▪️🥀▪️🥀▪️🥀
طلب شاهد:
خلیفه که هم مدعی بود هم قاضی ، در هر صورت شاهد طلب کرد. در یک خانواده اگر پدری به فرزندش چیزی می بخشد ، آیا لازم است چند نفر شاهد باشند ؟ چگونه ممکن است از کسی مثل دختر پیامبر با وجود آیه تطهیر ، شاهد طلب کرد؟
طبق یک نقل ، امیرالمومنین علی علیه السلام به شهادت آمد. اما ابوبکر شاهد دیگری هم طلبید. "ام ایمن" (دایه رسول خدا) نیز شهادت داد.
ابوبکر گفت : آیا با شهادت یک مرد و یک زن خود را صاحب حق میدانی؟
مبارزه ی منفی:
این حادثه به شکل دیگری نیز نقل شده است. "مدائنی" از "موسی بن عقبه" نقل میکند :
فاطمه (س) بعد از بیعت مردم با ابوبکر به نزد او آمد و گفت : ام ایمن و "رباح" شهادت میدهند که رسول خدا فدک را به من بخشیده است.
ابوبکر بعد از مقدماتی که نظیر آن را در اسناد گذشته دیده ایم ، براساس سیاست نرمش ، سراسر به مدح پیامبر (ص) و دختر ایشان میپردازد و می گوید :
این مال ، مال همه مسلمانان است و پیامبر از آن ، پیادگان را خرج سواری میداد و یا به اَشکال دیگر در راه خدا انفاق می کرد و من هم همانطور که ایشان عمل کرده بودند ، عمل خواهم کرد!
در اینجا دختر پیامبر چه کار می توانست بکند؟ زور بود و ترفند عوام پسندانه هم عرضه می شد. همه راهها بسته بود ناگزیر به یک مبارزه منفی رو آورد و فرمود :
به خدا سوگند با تو سخن نخواهم گفت.
و این اعلام یک تحریم بود. تحریمی جدی و همه جانبه که تا آخر عمر دختر پیامبر(ص) ادامه یافت در این اعلام تحریم دختر پیامبر نشان داده بود که سخنان خلیفه حاکم را درست نمیداند و مصادره فدک را ستمی به شخص خود و خاندان نبوت می شناسد. البته ایشان در این مرحله متوقف نماند؛ بلکه پا را به مرحله بالاتر گذاشت و فرمود:
به خدا سوگند تو را نفرین خواهم کرد.
این نفرین چه معنا و اثری میتوانست داشته باشد؟ نفرین آخرین کاری بود که دختر پیامبر در مقابل زور و قدرت و ستم دولت میتوانست انجام دهد اما سخن نگفتن و حتی نفرین فاطمه زهرا هیچ تاثیری بر رفتار دولت حاکم نداشت و آنها به این مسئله اهمیت نمی دادند.
پس این تحریم به چه دلیل انجام شده بود؟
ما معتقدیم که دختر پیامبر این کار را انجام داد که نشان بدهد آن کس که پیامبر، او را سیده زنان جهان و بزرگ بانوان بهشت خوانده است و خشنودی و ناخشنودی و آزار او را خوشنودی و ناخشنودی و آزار خویش اعلام کرده است، از دولت بعد از وی به شدت نگران، خشمگین و ناراضی است.
#ادامه_دارد...
#دختر_پیامبر
#هیئت_دانشجویی_فاطمیه
#جامعه_اسلامی_دانشجویان
🥀 ✳️@jadhora
▪️ ✅@heyat_fatemi
🥀
▪️🥀▪️🥀▪️🥀
حورا
#قسمت_نهم 9⃣ طلب شاهد: خلیفه که هم مدعی بود هم قاضی ، در هر صورت شاهد طلب کرد. در یک خانواده اگر پدری به فرزندش چیزی می بخشد ، آیا لازم است چند نفر شاهد باشند ؟ چگونه ممکن است از کسی مثل دختر پیامبر با وجود آیه تطهیر ، شاهد طلب کرد؟ طبق یک نقل ، امیرالمومنین…
#قسمت_دهم 0️⃣1️⃣
اعتراض به همه اموال:
این مرحله اول کاری بود که دختر پیامبر به عهده گرفت و به دنبال آن مبارزه برای احقاق حق خودش را به کوچه و بازار کشید.
ایشان به مسجد رفت، تا دولت خلفا را در حضور مردم به محاکمه بکشاند.
در اینجا دختر پیامبر تنها ادعای فدک نداشت، بلکه همه اموالی را که از پدرش به او رسیده بود میطلبید.
حال که فدک، مِلک او را به زور گرفته، در شمار اموال پیامبر قلمداد کرده و صدقش نامیده بودند، او نه تنها فدک را، بلکه همه ی چیز های دیگر ازاملاک پیامبر را به عنوان ارث طلب می کرد.
بنابراین ایشان در مسجد اصلاسخن از فدک نگفت، بلکه به عنوان تنها وارثِ باقیمانده از پیامبر، همه اموال و املاک پدرش را طبق قانون ارثِ قران ادعا میکرد.
ایشان در سخنرانیشان راه را از همه سو بر دولت حاکم بست، چنان که خلیفه ناگزیر شد باز حدّ مقدور نرمش نشان بدهد و حتی گریه کند.
صدقه یا ارث:
یعقوبی میگوید:
فاطمه نزد ابوبکر آمد و میراث پدرش را از او خواستار گردید.
اما خلیفه به او گفت که پیامبر خدا فرموده:« ما گروه پیامبران میراث نمیدهیم آنچه به جای میگذاریم صدقه است»
پس حضرت زهرا فرمود:«آیا حکم خداست که تو از پدرت میراث ببری و من از پدرم میراث نبرم؟ آیا پیامبر خدا نگفته از حق و حرمت مرد درباره فرزندانش رعایت شود؟»
پس ابوبکر گریست. اگرچه این اعمال دختر پیامبر به ظاهر اثری نبخشید و حقوق از دست رفته خاندان نبوت،چه در عرصه میراث سیاسی پیامبر و چه در عرصه میراث مالی ایشان به آنها باز نگشت، اما همه حوادث برای همیشه وسیله ای برای تشخیص راه راست و درست، به جای مانده است....
#ادامه_دارد....
#دختر_پیامبر
#هیئت_دانشجویی_فاطمیه
#جامعه_اسلامی_دانشجویان
🥀 ✳@jadhora
▪️ ✅@heyat_fatemi
🥀
▪️🥀▪️🥀▪️🥀
اعتراض به همه اموال:
این مرحله اول کاری بود که دختر پیامبر به عهده گرفت و به دنبال آن مبارزه برای احقاق حق خودش را به کوچه و بازار کشید.
ایشان به مسجد رفت، تا دولت خلفا را در حضور مردم به محاکمه بکشاند.
در اینجا دختر پیامبر تنها ادعای فدک نداشت، بلکه همه اموالی را که از پدرش به او رسیده بود میطلبید.
حال که فدک، مِلک او را به زور گرفته، در شمار اموال پیامبر قلمداد کرده و صدقش نامیده بودند، او نه تنها فدک را، بلکه همه ی چیز های دیگر ازاملاک پیامبر را به عنوان ارث طلب می کرد.
بنابراین ایشان در مسجد اصلاسخن از فدک نگفت، بلکه به عنوان تنها وارثِ باقیمانده از پیامبر، همه اموال و املاک پدرش را طبق قانون ارثِ قران ادعا میکرد.
ایشان در سخنرانیشان راه را از همه سو بر دولت حاکم بست، چنان که خلیفه ناگزیر شد باز حدّ مقدور نرمش نشان بدهد و حتی گریه کند.
صدقه یا ارث:
یعقوبی میگوید:
فاطمه نزد ابوبکر آمد و میراث پدرش را از او خواستار گردید.
اما خلیفه به او گفت که پیامبر خدا فرموده:« ما گروه پیامبران میراث نمیدهیم آنچه به جای میگذاریم صدقه است»
پس حضرت زهرا فرمود:«آیا حکم خداست که تو از پدرت میراث ببری و من از پدرم میراث نبرم؟ آیا پیامبر خدا نگفته از حق و حرمت مرد درباره فرزندانش رعایت شود؟»
پس ابوبکر گریست. اگرچه این اعمال دختر پیامبر به ظاهر اثری نبخشید و حقوق از دست رفته خاندان نبوت،چه در عرصه میراث سیاسی پیامبر و چه در عرصه میراث مالی ایشان به آنها باز نگشت، اما همه حوادث برای همیشه وسیله ای برای تشخیص راه راست و درست، به جای مانده است....
#ادامه_دارد....
#دختر_پیامبر
#هیئت_دانشجویی_فاطمیه
#جامعه_اسلامی_دانشجویان
🥀 ✳@jadhora
▪️ ✅@heyat_fatemi
🥀
▪️🥀▪️🥀▪️🥀
حورا
#قسمت_دهم 0️⃣1️⃣ اعتراض به همه اموال: این مرحله اول کاری بود که دختر پیامبر به عهده گرفت و به دنبال آن مبارزه برای احقاق حق خودش را به کوچه و بازار کشید. ایشان به مسجد رفت، تا دولت خلفا را در حضور مردم به محاکمه بکشاند. در اینجا دختر پیامبر تنها ادعای فدک…
#قسمت_یازدهم 1️⃣1️⃣
یاری خواستن از مردم:
اما در مرحله سوم باز هم مبارزه به شکل تازه ادامه یافت.
دوران مبارزه دختر پیامبر با مسئله فدک با میراث پدر و عدم موفقیت ظاهری ایشان پایان نیافت.
از این به بعد ایشان به همراهی شوهر بزرگوارش راه طولانی دیگری برای مقابله با وضع موجود در پیش گرفتند.
امیرالمومنین علی علیه السلام حضرت صدیقه را بر مرکبی سوا می نمود و همراه امام حسن و امام حسین چندین شب به خانه ها یا مجالس انصار میرفت و می فرمود ای گروه انصار خداوند و دختر پیامبر تان را یاری کنید.
آن روز که با رسول خدا بیعت کردید بیعتتان بر این بود که همان طور که از زن و فرزند خویش دفاع می کنید از او و فرزندانش نیز دفاع کنید. اکنون به عهدی که با آن حضرت بسته اید، عمل کنید.
اما همت و شجاعت انصار با تفرقه شکست خورده بود و در میانشان دیگر رئیس قبیله یا رهبری نبود که آنها را به حرکت وادار کند و راهبری نماید.
بنابراین هیچ کس جواب درستی نمی داد.
تنها میگفتند: دیگر کار از کار گذشته است و ما با این مرد بیعت کردیم و نمیتوانیم با او مخالفت کنیم.
ملاقات آخر:
معاذ بن جبل آخرین کسی بود که دختر پیامبر به ملاقات او آمده بود.
ایشان به معاذ فرمودند: من آمدم از تو یاری بخواهم. تو در بیعت با رسول خدا پیمان بسته ای که وی و اهل بیت او را یاری کنی.
بدان ابوبکر فدک را به زور از من گرفته و وکیلم را از آنجا اخراج کرده است.
معاذ گفت: آیا جز من کس دیگری حاضر به حمایت از شما شده است؟
دختر پیامبر پاسخ منفی داد.
معاذگفت: تنها با یاری من چه کار میتوان انجام داد؟
دختر پیامبر در حالی که از منزل نهاد خارج میشد به وی فرمود دیگر با تو سخن نخواهم گفت تا بر رسول خدا وارد شوم.
در همه حوادث دختر پیامبر میکوشید به همه اشکال ممکن نشان دهد و اثبات کند که وضع موجود مشروع نیست و خدا و پیامبر از آنچه پیش آمده است راضی نیستند و اسلام آن را تایید نمیکند.
مگر چیزی بیش از این هم ممکن بود؟
آیا دختر پیامبر پیش از این وظیفهای داشت؟
دختر پیامبر تنها بود و با این تنهایی واقعی که مهاجر و انصار او را تنهاتر گذارده بودند؛ یعنی در واقع مهاجران در برابر او و خاندان نبوت موضع گرفته و انصار نیز به تفرقه شکسته شده بودند، کاری در زمینههای اجتماعی از پیش نمیبرد نمیتوانست میراث سیاسی و میراث مالی پیامبر را بازپس گیرد.
#ادامه_دارد...
#دختر_پیامبر
#هیئت_دانشجویی_فاطمیه
#جامعه_اسلامی_دانشجویان
🥀 ✳@jadhora
▪️ ✅@heyat_fatemi
🥀
▪️🥀▪️🥀▪️🥀
یاری خواستن از مردم:
اما در مرحله سوم باز هم مبارزه به شکل تازه ادامه یافت.
دوران مبارزه دختر پیامبر با مسئله فدک با میراث پدر و عدم موفقیت ظاهری ایشان پایان نیافت.
از این به بعد ایشان به همراهی شوهر بزرگوارش راه طولانی دیگری برای مقابله با وضع موجود در پیش گرفتند.
امیرالمومنین علی علیه السلام حضرت صدیقه را بر مرکبی سوا می نمود و همراه امام حسن و امام حسین چندین شب به خانه ها یا مجالس انصار میرفت و می فرمود ای گروه انصار خداوند و دختر پیامبر تان را یاری کنید.
آن روز که با رسول خدا بیعت کردید بیعتتان بر این بود که همان طور که از زن و فرزند خویش دفاع می کنید از او و فرزندانش نیز دفاع کنید. اکنون به عهدی که با آن حضرت بسته اید، عمل کنید.
اما همت و شجاعت انصار با تفرقه شکست خورده بود و در میانشان دیگر رئیس قبیله یا رهبری نبود که آنها را به حرکت وادار کند و راهبری نماید.
بنابراین هیچ کس جواب درستی نمی داد.
تنها میگفتند: دیگر کار از کار گذشته است و ما با این مرد بیعت کردیم و نمیتوانیم با او مخالفت کنیم.
ملاقات آخر:
معاذ بن جبل آخرین کسی بود که دختر پیامبر به ملاقات او آمده بود.
ایشان به معاذ فرمودند: من آمدم از تو یاری بخواهم. تو در بیعت با رسول خدا پیمان بسته ای که وی و اهل بیت او را یاری کنی.
بدان ابوبکر فدک را به زور از من گرفته و وکیلم را از آنجا اخراج کرده است.
معاذ گفت: آیا جز من کس دیگری حاضر به حمایت از شما شده است؟
دختر پیامبر پاسخ منفی داد.
معاذگفت: تنها با یاری من چه کار میتوان انجام داد؟
دختر پیامبر در حالی که از منزل نهاد خارج میشد به وی فرمود دیگر با تو سخن نخواهم گفت تا بر رسول خدا وارد شوم.
در همه حوادث دختر پیامبر میکوشید به همه اشکال ممکن نشان دهد و اثبات کند که وضع موجود مشروع نیست و خدا و پیامبر از آنچه پیش آمده است راضی نیستند و اسلام آن را تایید نمیکند.
مگر چیزی بیش از این هم ممکن بود؟
آیا دختر پیامبر پیش از این وظیفهای داشت؟
دختر پیامبر تنها بود و با این تنهایی واقعی که مهاجر و انصار او را تنهاتر گذارده بودند؛ یعنی در واقع مهاجران در برابر او و خاندان نبوت موضع گرفته و انصار نیز به تفرقه شکسته شده بودند، کاری در زمینههای اجتماعی از پیش نمیبرد نمیتوانست میراث سیاسی و میراث مالی پیامبر را بازپس گیرد.
#ادامه_دارد...
#دختر_پیامبر
#هیئت_دانشجویی_فاطمیه
#جامعه_اسلامی_دانشجویان
🥀 ✳@jadhora
▪️ ✅@heyat_fatemi
🥀
▪️🥀▪️🥀▪️🥀
حورا
#قسمت_یازدهم 1️⃣1️⃣ یاری خواستن از مردم: اما در مرحله سوم باز هم مبارزه به شکل تازه ادامه یافت. دوران مبارزه دختر پیامبر با مسئله فدک با میراث پدر و عدم موفقیت ظاهری ایشان پایان نیافت. از این به بعد ایشان به همراهی شوهر بزرگوارش راه طولانی دیگری برای مقابله…
#قسمت_دوازدهم 2️⃣1️⃣
مرحله چهارم از مبارزه شکل دیگری داشت.
چنانکه دیدیم دختر پیامبر در آخرین حرکت خویش دیگر به پای خود به در خانه های بزرگان شهر نمیرفت و ما این را آغاز یک دوره بیماری میدانیم؛
لذا ایشان بعد از این دیگر در صحنه های اجتماعی شرکت نکردند و اخبار و گزارش ها از شدت بیماری و سپس بستری شدن آن حضرت حکایت دارد که تا چهل روز ادامه داشت.
این بیماری از کجا ناشی شده بود؟
هجوم به خانه و آتشی که هجوم آورندگان به همراه داشتند رنجی به بار آورده بود و زخمی زده بودکه این بیماری از آن ناشی میشد. از این گذشته فقدان پدر برای دختر پیامبر مصیبتی بزرگ بود و رنجی عظیم را به دنبال داشت و تمام روزهایی که ایشان بعد از پدر زندگی کرد پژمرده و گریان و رنجور بود.
لذا این حادثه هم میتوانست در از پای درآوردن ایشان سهمی بسزا داشته باشد.
مسلم است کسی که بیمار و بستری شده، عیادت کنندگانی خواهد داشت.
دخترپیامبر با اینکه بیمار و بستری شده بودند، از این عیادت ها نیز به عنوان حربهای علیه وضع موجود استفاده نمود و در هر عیادت بهشکلی دولت خلفا را به محاکمه کشید.
عیادت ام سلمه
شاید اولین بار حضرت ام سلمه به عیادت دختر پیامبر رفت او از دیگران جدا بود و پیوندی جدا ناشدنی با خاندان نبوت داشت. در این ملاقات ناگزیر سخنان زیادی رد و بدل شد.
دختر پیامبر به ام سلمه فرمود: «به خدا قسم حرمت وصیه پیامبر را زیر پای گذاردند و مقام امامت رهبری اش را بر خلافت قرآن و تفسیر آن از دستش ربودند و دلیل کارشان کینهای بود که از جنگ بدر و احد از او در دل پنهان داشتند».این سخنان از مشکل آن روز عالمِ اسلام خبر میداد.
یک بار هم زنان مهاجر و انصار نزد دختر پیامبر جمع شدند تا از ایشان احوالی بپرسند.
در این عیادت حضرت صدیقه از دردها و رنج های خود سخن گفت وفرمود:«به خدا سوگند دنیای شما را دوست نمی دارم و از مردان شما بیزارم، آنها را آزمودم و از آنچه کردند، رضایت ندارم.
وای بر آنها چرا نگذاشتند حق در مرکز خود قرار گیرد وخلافت بر پایه نبوت استوار بماند؟»
اینهارنج های اصلی دختر پیامبر بود، رنجهایی که ابراز می شد تا نشان بدهد، انحراف در کجاست و از کجا شروع شده است....
#ادامه_دارد...
#دختر_پیامبر
#هیئت_دانشجویی_فاطمیه
#جامعه_اسلامی_دانشجویان
🥀 ✳@jadhora
▪️ ✅@heyat_fatemi
🥀
▪️🥀▪️🥀▪️🥀
مرحله چهارم از مبارزه شکل دیگری داشت.
چنانکه دیدیم دختر پیامبر در آخرین حرکت خویش دیگر به پای خود به در خانه های بزرگان شهر نمیرفت و ما این را آغاز یک دوره بیماری میدانیم؛
لذا ایشان بعد از این دیگر در صحنه های اجتماعی شرکت نکردند و اخبار و گزارش ها از شدت بیماری و سپس بستری شدن آن حضرت حکایت دارد که تا چهل روز ادامه داشت.
این بیماری از کجا ناشی شده بود؟
هجوم به خانه و آتشی که هجوم آورندگان به همراه داشتند رنجی به بار آورده بود و زخمی زده بودکه این بیماری از آن ناشی میشد. از این گذشته فقدان پدر برای دختر پیامبر مصیبتی بزرگ بود و رنجی عظیم را به دنبال داشت و تمام روزهایی که ایشان بعد از پدر زندگی کرد پژمرده و گریان و رنجور بود.
لذا این حادثه هم میتوانست در از پای درآوردن ایشان سهمی بسزا داشته باشد.
مسلم است کسی که بیمار و بستری شده، عیادت کنندگانی خواهد داشت.
دخترپیامبر با اینکه بیمار و بستری شده بودند، از این عیادت ها نیز به عنوان حربهای علیه وضع موجود استفاده نمود و در هر عیادت بهشکلی دولت خلفا را به محاکمه کشید.
عیادت ام سلمه
شاید اولین بار حضرت ام سلمه به عیادت دختر پیامبر رفت او از دیگران جدا بود و پیوندی جدا ناشدنی با خاندان نبوت داشت. در این ملاقات ناگزیر سخنان زیادی رد و بدل شد.
دختر پیامبر به ام سلمه فرمود: «به خدا قسم حرمت وصیه پیامبر را زیر پای گذاردند و مقام امامت رهبری اش را بر خلافت قرآن و تفسیر آن از دستش ربودند و دلیل کارشان کینهای بود که از جنگ بدر و احد از او در دل پنهان داشتند».این سخنان از مشکل آن روز عالمِ اسلام خبر میداد.
یک بار هم زنان مهاجر و انصار نزد دختر پیامبر جمع شدند تا از ایشان احوالی بپرسند.
در این عیادت حضرت صدیقه از دردها و رنج های خود سخن گفت وفرمود:«به خدا سوگند دنیای شما را دوست نمی دارم و از مردان شما بیزارم، آنها را آزمودم و از آنچه کردند، رضایت ندارم.
وای بر آنها چرا نگذاشتند حق در مرکز خود قرار گیرد وخلافت بر پایه نبوت استوار بماند؟»
اینهارنج های اصلی دختر پیامبر بود، رنجهایی که ابراز می شد تا نشان بدهد، انحراف در کجاست و از کجا شروع شده است....
#ادامه_دارد...
#دختر_پیامبر
#هیئت_دانشجویی_فاطمیه
#جامعه_اسلامی_دانشجویان
🥀 ✳@jadhora
▪️ ✅@heyat_fatemi
🥀
▪️🥀▪️🥀▪️🥀
حورا
#قسمت_دوازدهم 2️⃣1️⃣ مرحله چهارم از مبارزه شکل دیگری داشت. چنانکه دیدیم دختر پیامبر در آخرین حرکت خویش دیگر به پای خود به در خانه های بزرگان شهر نمیرفت و ما این را آغاز یک دوره بیماری میدانیم؛ لذا ایشان بعد از این دیگر در صحنه های اجتماعی شرکت نکردند و اخبار…
#قسمت_سیزدهم 3️⃣1️⃣
عیادت خلفا:
روزها میگذشت و بیماری دختر پیامبر شدت بیشتری میگرفت. گردانندگان امور، دیگر تعلل را به مصلحت ندیدند، شاید به این خاطر که برای مردم این همه بی اعتنایی قابل توجیه نبود.
جریان عیادت دو صحابی در تاریخ آمده است. عمر، پیشنهاد عیادت دختر پیامبر را به ابوبکر میدهد؛ که شاید بتوان او را از خودشان راضی کنند.
بعد با هم به منزل دختر پیامبر میروندواجازه ملاقات می خواهند؛ که جواب رد می شنوند. به نقل صدوق، آن ها نه یک بار بلکه بارها برای عیادت می آیند اما راه نمی یابند.
نپذیرفتن ملاقات حاکمان به ویژه وقتی که بارها اتفاق بیفتد به طور قطع در جامعه انعکاس می یابد و آثار نامطلوب برای آنها به بار می آورد و این همان چیزی بود که دختر پیامبر می خواست.
این خود یک مرحله دیگری از مراحل مقابله و مبارزه دختر پیامبر با صاحبان قدرت در آن روز بود بالاخره آنها با وساطت امیرالمومنین به محضر دختر پیامبر راه می یابند،اما آیا زور و تهدید به کار رفته بود یا فقط خواهش و تمنا بود؟نمی دانیم.
«تفصیل گفت و گوی این ملاقات در کتاب دختر پیامبر می باشد»
پیغام ملاقات:
تاریخ یک درخواست عیادت دیگر را نیز گزارش کرد که آن هم به سرانجام نرسیده است.
گویی بعد از آن،حال دختر پیامبر چنان رو به وخامت رفته که حتی امکان عیادت هم وجود نداشته است.
عباس عموی امیرالمومنین پیغام فرستاد که: تنها خدا میداند که چه اندوهی از خبر بیماری دختر محبوب پیامبر بر دل من وارد شده است.در صورتی که حادثه پیش امد مهاجران و انصار را جمع کن تا با شرکت در مراسم، شکوه دین را آشکار کنند.
امام در پاسخ فرمود: اما فاطمه به من وصیت کرده است که کارهای مربوط به مرگ او را مخفی بدارم. این شروع مرحله پنجم از مبارزه دختر پیامبر با دولت خلفا است.
در جامعه آن روز از زمان رسول اکرم رسم بر این بود که اگر از مسلمانان کسی از دنیا میرفت، جنازه اش را بر محضر ایشان می بردند و آن حضرت بر وی نماز می خواند... این رسم همچنان سالها و شاید قرن ها در جامعه اسلامی ادامه داشت و تنها در صورتی به هم میخورد که متوفّی در اثر نارضایتی که از دستگاه حاکمه داشت وصیت میکرد،حاکم شهر یا استاندار یا خلیفه را در مرگ او خبردار نسازند و دیگری بر به او نماز بخواند...
#ادامه_دارد...
#دختر_پیامبر
#هیئت_دانشجویی_فاطمیه
#جامعه_اسلامی_دانشجویان
🥀 ✳@jadhora
▪️ ✅@heyat_fatemi
🥀
▪️🥀▪️🥀▪️🥀
عیادت خلفا:
روزها میگذشت و بیماری دختر پیامبر شدت بیشتری میگرفت. گردانندگان امور، دیگر تعلل را به مصلحت ندیدند، شاید به این خاطر که برای مردم این همه بی اعتنایی قابل توجیه نبود.
جریان عیادت دو صحابی در تاریخ آمده است. عمر، پیشنهاد عیادت دختر پیامبر را به ابوبکر میدهد؛ که شاید بتوان او را از خودشان راضی کنند.
بعد با هم به منزل دختر پیامبر میروندواجازه ملاقات می خواهند؛ که جواب رد می شنوند. به نقل صدوق، آن ها نه یک بار بلکه بارها برای عیادت می آیند اما راه نمی یابند.
نپذیرفتن ملاقات حاکمان به ویژه وقتی که بارها اتفاق بیفتد به طور قطع در جامعه انعکاس می یابد و آثار نامطلوب برای آنها به بار می آورد و این همان چیزی بود که دختر پیامبر می خواست.
این خود یک مرحله دیگری از مراحل مقابله و مبارزه دختر پیامبر با صاحبان قدرت در آن روز بود بالاخره آنها با وساطت امیرالمومنین به محضر دختر پیامبر راه می یابند،اما آیا زور و تهدید به کار رفته بود یا فقط خواهش و تمنا بود؟نمی دانیم.
«تفصیل گفت و گوی این ملاقات در کتاب دختر پیامبر می باشد»
پیغام ملاقات:
تاریخ یک درخواست عیادت دیگر را نیز گزارش کرد که آن هم به سرانجام نرسیده است.
گویی بعد از آن،حال دختر پیامبر چنان رو به وخامت رفته که حتی امکان عیادت هم وجود نداشته است.
عباس عموی امیرالمومنین پیغام فرستاد که: تنها خدا میداند که چه اندوهی از خبر بیماری دختر محبوب پیامبر بر دل من وارد شده است.در صورتی که حادثه پیش امد مهاجران و انصار را جمع کن تا با شرکت در مراسم، شکوه دین را آشکار کنند.
امام در پاسخ فرمود: اما فاطمه به من وصیت کرده است که کارهای مربوط به مرگ او را مخفی بدارم. این شروع مرحله پنجم از مبارزه دختر پیامبر با دولت خلفا است.
در جامعه آن روز از زمان رسول اکرم رسم بر این بود که اگر از مسلمانان کسی از دنیا میرفت، جنازه اش را بر محضر ایشان می بردند و آن حضرت بر وی نماز می خواند... این رسم همچنان سالها و شاید قرن ها در جامعه اسلامی ادامه داشت و تنها در صورتی به هم میخورد که متوفّی در اثر نارضایتی که از دستگاه حاکمه داشت وصیت میکرد،حاکم شهر یا استاندار یا خلیفه را در مرگ او خبردار نسازند و دیگری بر به او نماز بخواند...
#ادامه_دارد...
#دختر_پیامبر
#هیئت_دانشجویی_فاطمیه
#جامعه_اسلامی_دانشجویان
🥀 ✳@jadhora
▪️ ✅@heyat_fatemi
🥀
▪️🥀▪️🥀▪️🥀
حورا
#قسمت_سیزدهم 3️⃣1️⃣ عیادت خلفا: روزها میگذشت و بیماری دختر پیامبر شدت بیشتری میگرفت. گردانندگان امور، دیگر تعلل را به مصلحت ندیدند، شاید به این خاطر که برای مردم این همه بی اعتنایی قابل توجیه نبود. جریان عیادت دو صحابی در تاریخ آمده است. عمر، پیشنهاد عیادت…
#قسمت_چهاردهم 4️⃣1️⃣
گریه شب و روز:
در اینجا لازم است قبل از اینکه وصیت نامه دختر پیامبر و حوادث بعد از آن را بازگو نماییم به یک جریان بسیار با اهمیت آن دوران بپردازیم.
تاریخ می گوید دختر پیامبر بعد از شهادت پدر در عزای ایشان گریه میکرد. این گریه روز و شب نمیشناخت.
تا آنجا که پیرمردان مدینه نزد امیرالمومنین آمدند و گفتند:« ای ابوالحسن! فاطمه شب و روز گریه می کند گریه او آرامش را از ما گرفته است.»
ما این گریستن را هم شکل دیگری از مقابله دختر پیامبر با وضع موجود می دانیم و فکر می کنیم که،درک و احساس همین تقابل بود که کسانی را به حضور امیرالمومنین آورد تا از او بخواهند که این گریه ها تخفیف پیدا کند.
بیت الاحزان :
گزارش های تاریخ میگوید :«امام شاید به علت فشار جریانات بیرون از خانه در نقطهای بیرون از آبادیهای اصلی شهر، یعنی در" بقیع "برای ایشان سرپناهی ساختند که آن را «بیت الاحزان» نامیدند. دخترپیامبر هر روز صبح به همراه امام حسن و امام حسین به سوی بیت الاحزان در بقیع میرفتند و تا شب در آن مکان می گریستند.
آخرین حلقه مبارزه دختر پیامبر علیه وضع موجود وصیت ایشان بود. وصیت به صور مختلف و در مواقع مختلف از زبان و قلم ایشان صدور یافته و اصلی ترین نکته آن ،مقابله با دولت خلاف است.
فرق این مبارزه با سایر مبارزات ایشان این بود که آثار آن برای همیشه می ماند و لکه ننگی بر پیشانی تاریخ آن روزگار به جایی می نهاد....
#ادامه_دارد...
#دختر_پیامبر
#هیئت_دانشجویی_فاطمیه
#جامعه_اسلامی_دانشجویان
🥀 ✳@jadhora
▪️ ✅@heyat_fatemi
🥀
▪️🥀▪️🥀▪️🥀
گریه شب و روز:
در اینجا لازم است قبل از اینکه وصیت نامه دختر پیامبر و حوادث بعد از آن را بازگو نماییم به یک جریان بسیار با اهمیت آن دوران بپردازیم.
تاریخ می گوید دختر پیامبر بعد از شهادت پدر در عزای ایشان گریه میکرد. این گریه روز و شب نمیشناخت.
تا آنجا که پیرمردان مدینه نزد امیرالمومنین آمدند و گفتند:« ای ابوالحسن! فاطمه شب و روز گریه می کند گریه او آرامش را از ما گرفته است.»
ما این گریستن را هم شکل دیگری از مقابله دختر پیامبر با وضع موجود می دانیم و فکر می کنیم که،درک و احساس همین تقابل بود که کسانی را به حضور امیرالمومنین آورد تا از او بخواهند که این گریه ها تخفیف پیدا کند.
بیت الاحزان :
گزارش های تاریخ میگوید :«امام شاید به علت فشار جریانات بیرون از خانه در نقطهای بیرون از آبادیهای اصلی شهر، یعنی در" بقیع "برای ایشان سرپناهی ساختند که آن را «بیت الاحزان» نامیدند. دخترپیامبر هر روز صبح به همراه امام حسن و امام حسین به سوی بیت الاحزان در بقیع میرفتند و تا شب در آن مکان می گریستند.
آخرین حلقه مبارزه دختر پیامبر علیه وضع موجود وصیت ایشان بود. وصیت به صور مختلف و در مواقع مختلف از زبان و قلم ایشان صدور یافته و اصلی ترین نکته آن ،مقابله با دولت خلاف است.
فرق این مبارزه با سایر مبارزات ایشان این بود که آثار آن برای همیشه می ماند و لکه ننگی بر پیشانی تاریخ آن روزگار به جایی می نهاد....
#ادامه_دارد...
#دختر_پیامبر
#هیئت_دانشجویی_فاطمیه
#جامعه_اسلامی_دانشجویان
🥀 ✳@jadhora
▪️ ✅@heyat_fatemi
🥀
▪️🥀▪️🥀▪️🥀
حورا
#قسمت_چهاردهم 4️⃣1️⃣ گریه شب و روز: در اینجا لازم است قبل از اینکه وصیت نامه دختر پیامبر و حوادث بعد از آن را بازگو نماییم به یک جریان بسیار با اهمیت آن دوران بپردازیم. تاریخ می گوید دختر پیامبر بعد از شهادت پدر در عزای ایشان گریه میکرد. این گریه روز و…
#قسمت_پانزدهم 5️⃣1️⃣
چند روزی از وفات پیامبر نگذشته بود که واقعه ای برای دختر ایشان پیش آمد:
در میان خواب و بیداری بودم مشاهده کردم گویی پدرم بالای سرم ایستاده و بر من مشرف است. آن وقت که او را دیدم دیگر خودداری نتوانستم و فریاد برآوردم: پدر جان دستمان از دامن شما کوتاه گشته و خبر آسمانی از ما قطع شده است، در همان حال بودم که مشاهده کردند فرشتگانی در برابر هم صف کشیدند و دو فرشته در پیش روی آنها بودند.
مرا گرفته و به آسمانها بردند و سر برداشتم قصر هایی برافراشته و مزین، باغات و نهرهای جاری را مشاهده کردم، از آن قصرها حوریههای سر بر آورده بودند و به من لبخند میزدند و میگفتند مرحبا به کسی که ما و همه بهشت به خاطر پدر او خلق شده است.
فرشتگان همچنان را به بالا میبردند تا به خانه ای وارد ساختند که در آن قصرها بود، آنقدر بدیع و زیبا که نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده است. و در آن باغ ها نهری جاری بود که از شیر سفیدتر و از مشک خوشبو تر بود.
پرسیدم این خانه از کیست و این نهر مال کیست؟
گفتند: این خانه فردوس اعلاست که دیگر بالاتر از آن بهشتی نیست؛ خاص پدرت و پیامبران. البته آن بندگان که خدا را دوست دارند با ایشان همراه هستند. پرسیدم پس این نهر چیست؟ گفتنند: این نهر همان کوثر است که خداوند وعده کرده بود که به آن حضرت عطا کند. پرسیدم پس پدرم کجاست؟ گفتند: الان خواهد آمد. در همین حال بودم که ناگهان قصرهایی در برابر چشمم آشکار شد و از قصرهایی که در گذشته دیده بودم سپیدتر و نورانی تر بود و در آنها فرش هایی گسترده شده بود که از فرش های قصر های قبلی زیباتر بود.
در آن هنگام تختی را دیدم که پدرم بر روی آن جلوس داشت و جمعی نیز در حضور ایشان بودند چون پدرم مرا دید به آغوش کشید، پیشانی ام را بوسید و فرمود: خوش آمدی دخترم! سپس مرا در نزدیک ترین جا به خود جای داد و فرمود: ای دختر عزیز من! آیا نمی بینی که خداوند چه نعمت هایی برای تو آماده کرده است و در آینده به میان چه نعمت هایی وارد خواهی شد؟
آنگاه قصرهای بلند را به من نشان داد که در آنها تحفه ها و دیوارها و حله ها و انواع رنگهای متنوع وجود داشته سپس فرمود اینجا مسکن تو و همسرت و دو فرزندت و کسانی که ایشان را دوست میدارند خواهد بود.
دل خوش باش زیرا تا چند روز دیگر به نزد من خواهی آمد.
دلم از شادمانی به پرواز در آمد و آتش اشتیاق شدت گرفت سپس از عظمت آنچه مشاهده کرده بودند هراسان از خواب پریدم.
امیر مومنان می فرمایند:
وقتی دختر پیامبر از خواب پرید و فریاد برآورد و مرا صدا زد، من به نزد او آمدم و گفتم تو را چه شده است و از چه ناراحت هستی؟ واقعه ای که مشاهده کرده بود را برای من باز گفت و از من پیمان گرفت که وقتی از دنیا رحلت کرد من از زنان جز ام سلمه، زوجه رسول خدا و ام ایمن و فضه و از مردان جز دو پسرش حسینین و عباس عموی پیامبر و سلمان فارسی و عمار بن یاسر و مقداد و ابوذر و حذیفه کسی را خبر نکنم.
و بعد فرمود: تو با زنان بدنم را غسل بده و شبانه به خاک بسپار و کسی را از محل قبر من آگاه نکن.
#ادامه_دارد...
#دختر_پیامبر
#هیئت_دانشجویی_فاطمیه
#جامعه_اسلامی_دانشجویان
🥀 ✳@jadhora
▪️ ✅@heyat_fatemi
🥀
▪️🥀▪️🥀▪️🥀▪️🥀
چند روزی از وفات پیامبر نگذشته بود که واقعه ای برای دختر ایشان پیش آمد:
در میان خواب و بیداری بودم مشاهده کردم گویی پدرم بالای سرم ایستاده و بر من مشرف است. آن وقت که او را دیدم دیگر خودداری نتوانستم و فریاد برآوردم: پدر جان دستمان از دامن شما کوتاه گشته و خبر آسمانی از ما قطع شده است، در همان حال بودم که مشاهده کردند فرشتگانی در برابر هم صف کشیدند و دو فرشته در پیش روی آنها بودند.
مرا گرفته و به آسمانها بردند و سر برداشتم قصر هایی برافراشته و مزین، باغات و نهرهای جاری را مشاهده کردم، از آن قصرها حوریههای سر بر آورده بودند و به من لبخند میزدند و میگفتند مرحبا به کسی که ما و همه بهشت به خاطر پدر او خلق شده است.
فرشتگان همچنان را به بالا میبردند تا به خانه ای وارد ساختند که در آن قصرها بود، آنقدر بدیع و زیبا که نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده است. و در آن باغ ها نهری جاری بود که از شیر سفیدتر و از مشک خوشبو تر بود.
پرسیدم این خانه از کیست و این نهر مال کیست؟
گفتند: این خانه فردوس اعلاست که دیگر بالاتر از آن بهشتی نیست؛ خاص پدرت و پیامبران. البته آن بندگان که خدا را دوست دارند با ایشان همراه هستند. پرسیدم پس این نهر چیست؟ گفتنند: این نهر همان کوثر است که خداوند وعده کرده بود که به آن حضرت عطا کند. پرسیدم پس پدرم کجاست؟ گفتند: الان خواهد آمد. در همین حال بودم که ناگهان قصرهایی در برابر چشمم آشکار شد و از قصرهایی که در گذشته دیده بودم سپیدتر و نورانی تر بود و در آنها فرش هایی گسترده شده بود که از فرش های قصر های قبلی زیباتر بود.
در آن هنگام تختی را دیدم که پدرم بر روی آن جلوس داشت و جمعی نیز در حضور ایشان بودند چون پدرم مرا دید به آغوش کشید، پیشانی ام را بوسید و فرمود: خوش آمدی دخترم! سپس مرا در نزدیک ترین جا به خود جای داد و فرمود: ای دختر عزیز من! آیا نمی بینی که خداوند چه نعمت هایی برای تو آماده کرده است و در آینده به میان چه نعمت هایی وارد خواهی شد؟
آنگاه قصرهای بلند را به من نشان داد که در آنها تحفه ها و دیوارها و حله ها و انواع رنگهای متنوع وجود داشته سپس فرمود اینجا مسکن تو و همسرت و دو فرزندت و کسانی که ایشان را دوست میدارند خواهد بود.
دل خوش باش زیرا تا چند روز دیگر به نزد من خواهی آمد.
دلم از شادمانی به پرواز در آمد و آتش اشتیاق شدت گرفت سپس از عظمت آنچه مشاهده کرده بودند هراسان از خواب پریدم.
امیر مومنان می فرمایند:
وقتی دختر پیامبر از خواب پرید و فریاد برآورد و مرا صدا زد، من به نزد او آمدم و گفتم تو را چه شده است و از چه ناراحت هستی؟ واقعه ای که مشاهده کرده بود را برای من باز گفت و از من پیمان گرفت که وقتی از دنیا رحلت کرد من از زنان جز ام سلمه، زوجه رسول خدا و ام ایمن و فضه و از مردان جز دو پسرش حسینین و عباس عموی پیامبر و سلمان فارسی و عمار بن یاسر و مقداد و ابوذر و حذیفه کسی را خبر نکنم.
و بعد فرمود: تو با زنان بدنم را غسل بده و شبانه به خاک بسپار و کسی را از محل قبر من آگاه نکن.
#ادامه_دارد...
#دختر_پیامبر
#هیئت_دانشجویی_فاطمیه
#جامعه_اسلامی_دانشجویان
🥀 ✳@jadhora
▪️ ✅@heyat_fatemi
🥀
▪️🥀▪️🥀▪️🥀▪️🥀
حورا
#قسمت_پانزدهم 5️⃣1️⃣ چند روزی از وفات پیامبر نگذشته بود که واقعه ای برای دختر ایشان پیش آمد: در میان خواب و بیداری بودم مشاهده کردم گویی پدرم بالای سرم ایستاده و بر من مشرف است. آن وقت که او را دیدم دیگر خودداری نتوانستم و فریاد برآوردم: پدر جان دستمان…
#قسمت_شانزدهم6⃣1⃣
تشییع پنهانی:
نکته اصلی این وصیت، مخفی داشتن تشییع ومراسم خاکسپاری ایشان است و این نکته ای است که در تمام اسناد تکرار شده است.
دختر پیامبر در روزهای آخر عمر از مرگ خویش خبر دار می شود،لذا کسی را به دنبال امیرالمومنین میفرستد؛حضرت خود را بر بالین دختر پیامبر میرساندو به ایشان میفرماید: «این مصیبت برای من بسیار بزرگ و دردآور است که در آن تسلیتی وجود نخواهدداشت و هیچگاه جبران نمی شود».
دفن شبانه:
دختر پیامبر میفرماید:«خدا تو را جزای خیر دهد،پسرعمو به تو وصیت می کنم که بعد از من با اُمامه دخترخواهرم ازدواج کنی،زیرا برای فرزندانِ من مثل خود من، مهربان است.
سپس سخنانی در مورد تشیع خود فرمود آنگاه اظهار داشت؛«من به تو وصیت می کنم تا هیچ یک از کسانی که به من ستم کردندوحق مرا گرفتند در مراسم تشییع جنازه من حضور نداشته باشند.آنها دشمنان من و دشمنان رسول خدایند. مبادا هیچ یک از آنها و پیروانشان در نماز بر بدن من شرکت کنند و مرا درشب آنگاه که مردمان به خواب رفته اند به خاک بسپار.
در این وصیت۳حرف اصلی آمده است:
_حرفی در مورد ازدواج آینده امیرالمومنین که مسئله خصوصی و شخصی است.
_حرفی در مورد کیفیت تشییع بدن ایشان که آنهم وجه اجتماعی قابل توجهی در برنداشت.
_در واقع بخش اصلی وصیت،مسئله پنهان داشتن غسل و کفن،نماز و محل دفن ایشان بود که به نظر ما این آخرین بخش از مبارزات دختر پیامبر با وضعیت موجود و دولت خلفا بود.
آن حضرت از لحظه اول بدون هیچ گونه گذشت و تسامح ازتمام نیرو و اعتبار خویش استفاده میکردکه نشان دهد مورد ظلم قرار گرفته،حقوقی از او پایمال گشته و اموالش به غارت رفته است و آن کسانی که به اینگونه عمل دست زدهاند، بهرهای از اسلام و انصاف و عدالت ندارند.
ما در مطالب گذشته دیدیم که دختر پیامبر به خلیفه فرمود:«دیگر با تو سخن نمی گویم تا بر پدرم وارد شوم».
تاریخ، عمل به این وعده را ثبت کرده است و این نقل طبری یک سندِآن است؛ (علی او را شبانه دفن کرد و ابوبکر را از این حادثه خبر دار نساخت).
#ادامه_دارد...
🚫#تذکر
تایپ کتاب ها در فضای مجازی حتما باید با کسب اجازه از انتشارات ومولف باشد.
#دختر_پیامبر
#هیئت_دانشجویی_فاطمیه
#جامعه_اسلامی_دانشجویان
🥀 ✳@jadhora
▪️ ✅@heyat_fatemi
🥀
▪️🥀▪️🥀▪️🥀▪️🥀
تشییع پنهانی:
نکته اصلی این وصیت، مخفی داشتن تشییع ومراسم خاکسپاری ایشان است و این نکته ای است که در تمام اسناد تکرار شده است.
دختر پیامبر در روزهای آخر عمر از مرگ خویش خبر دار می شود،لذا کسی را به دنبال امیرالمومنین میفرستد؛حضرت خود را بر بالین دختر پیامبر میرساندو به ایشان میفرماید: «این مصیبت برای من بسیار بزرگ و دردآور است که در آن تسلیتی وجود نخواهدداشت و هیچگاه جبران نمی شود».
دفن شبانه:
دختر پیامبر میفرماید:«خدا تو را جزای خیر دهد،پسرعمو به تو وصیت می کنم که بعد از من با اُمامه دخترخواهرم ازدواج کنی،زیرا برای فرزندانِ من مثل خود من، مهربان است.
سپس سخنانی در مورد تشیع خود فرمود آنگاه اظهار داشت؛«من به تو وصیت می کنم تا هیچ یک از کسانی که به من ستم کردندوحق مرا گرفتند در مراسم تشییع جنازه من حضور نداشته باشند.آنها دشمنان من و دشمنان رسول خدایند. مبادا هیچ یک از آنها و پیروانشان در نماز بر بدن من شرکت کنند و مرا درشب آنگاه که مردمان به خواب رفته اند به خاک بسپار.
در این وصیت۳حرف اصلی آمده است:
_حرفی در مورد ازدواج آینده امیرالمومنین که مسئله خصوصی و شخصی است.
_حرفی در مورد کیفیت تشییع بدن ایشان که آنهم وجه اجتماعی قابل توجهی در برنداشت.
_در واقع بخش اصلی وصیت،مسئله پنهان داشتن غسل و کفن،نماز و محل دفن ایشان بود که به نظر ما این آخرین بخش از مبارزات دختر پیامبر با وضعیت موجود و دولت خلفا بود.
آن حضرت از لحظه اول بدون هیچ گونه گذشت و تسامح ازتمام نیرو و اعتبار خویش استفاده میکردکه نشان دهد مورد ظلم قرار گرفته،حقوقی از او پایمال گشته و اموالش به غارت رفته است و آن کسانی که به اینگونه عمل دست زدهاند، بهرهای از اسلام و انصاف و عدالت ندارند.
ما در مطالب گذشته دیدیم که دختر پیامبر به خلیفه فرمود:«دیگر با تو سخن نمی گویم تا بر پدرم وارد شوم».
تاریخ، عمل به این وعده را ثبت کرده است و این نقل طبری یک سندِآن است؛ (علی او را شبانه دفن کرد و ابوبکر را از این حادثه خبر دار نساخت).
#ادامه_دارد...
🚫#تذکر
تایپ کتاب ها در فضای مجازی حتما باید با کسب اجازه از انتشارات ومولف باشد.
#دختر_پیامبر
#هیئت_دانشجویی_فاطمیه
#جامعه_اسلامی_دانشجویان
🥀 ✳@jadhora
▪️ ✅@heyat_fatemi
🥀
▪️🥀▪️🥀▪️🥀▪️🥀
حورا
#قسمت_شانزدهم6⃣1⃣ تشییع پنهانی: نکته اصلی این وصیت، مخفی داشتن تشییع ومراسم خاکسپاری ایشان است و این نکته ای است که در تمام اسناد تکرار شده است. دختر پیامبر در روزهای آخر عمر از مرگ خویش خبر دار می شود،لذا کسی را به دنبال امیرالمومنین میفرستد؛حضرت خود را…
#قسمت_هفدهم 7️⃣1️⃣
آخرین مبارزه:
بخاری امام محدثان مکتب خلافت، نیز نقل می کند؛ «ابوبکر نپذیرفت که چیزی از میراث پیامبر را به فاطمه بدهد ، به این جهت فاطمه بر ابوبکر غضب کرد.
از او به قهر روی گرداند و با او دیگر سخن نگفت، تا آن هنگام که شهادت یافت، آنگاه علی بر او نماز خواند و شبهنگام او را دفن کرد و ابوبکر را به هیچ وجه از این حادثه خبر دار نساخت».
این معتبرترین اسنادی است که ما در اختیار داریم و اسناد متعدد و معتبر دیگری هم به این ها می تواند افزود.
آماده شدن برای رفتن :
زن ابو رافع (از صحابی پیامبر) میگوید: در ایامی که دوران سخت بیماری حضرت بود، از ایشان پرستاری میکردم آن روز حال دختر پیامبر بسیار بهتر شده بود و ایشان از همه روزها آرام تر بودند.
دختر پیامبر از من خواست که آبی را مهیا کنم آنگاه بدن خود را به بهترین صورت شستشو داد و جامه ای تازه پوشید. سپس به من فرمودند در وسط اتاق برای من بستری آماده ساز. ایشان در آن بستر رو به قبله خوابیدند، بعد به من فرمودند: من همین الان جان خواهم سپرد اگر از دنیا رفتم و شما خواستید بدن من را غسل بدهید، هرگز بدنم را برهنه نکنید. این را گفت و جان سپرد.
پس از شهادت فاطمه ،علی به خانه آمد ماجرا را به ایشان گفتم، امیرالمومنین خود غسل ایشان را بر عهده گرفت و برایشان نماز خواند و آنگاه او را شبانه دفن کرد.
طبری صغیر، زمان وفات را شب می داند و می گوید که آن شب اطرافیان مشاهده کردند که ایشان گویی با کسانی سخن می گوید و جواب سلام می دهد، سپس رو به امیرالمومنین کرد و فرمودند: پسر عمو! به خدا سوگند این همان عزرائیل است و بال خود را در مشرق و مغرب گسترانیده است، پدرم برای من او را به این شکل توصیف کرده بود و چشم ها را بست و دست و پاها را دراز کرد و همه چیز پایان یافت.
دختر پیامبر دنیا را وداع گفت گویی هیچ وقت زنده نبوده است....
#ادامه_دارد....
#دختر_پیامبر
#هیئت_دانشجویی_فاطمیه
#جامعه_اسلامی_دانشجویان
🥀 ✳@jadhora
▪️ ✅@heyat_fatemi
🥀
▪️🥀▪️🥀▪️🥀
آخرین مبارزه:
بخاری امام محدثان مکتب خلافت، نیز نقل می کند؛ «ابوبکر نپذیرفت که چیزی از میراث پیامبر را به فاطمه بدهد ، به این جهت فاطمه بر ابوبکر غضب کرد.
از او به قهر روی گرداند و با او دیگر سخن نگفت، تا آن هنگام که شهادت یافت، آنگاه علی بر او نماز خواند و شبهنگام او را دفن کرد و ابوبکر را به هیچ وجه از این حادثه خبر دار نساخت».
این معتبرترین اسنادی است که ما در اختیار داریم و اسناد متعدد و معتبر دیگری هم به این ها می تواند افزود.
آماده شدن برای رفتن :
زن ابو رافع (از صحابی پیامبر) میگوید: در ایامی که دوران سخت بیماری حضرت بود، از ایشان پرستاری میکردم آن روز حال دختر پیامبر بسیار بهتر شده بود و ایشان از همه روزها آرام تر بودند.
دختر پیامبر از من خواست که آبی را مهیا کنم آنگاه بدن خود را به بهترین صورت شستشو داد و جامه ای تازه پوشید. سپس به من فرمودند در وسط اتاق برای من بستری آماده ساز. ایشان در آن بستر رو به قبله خوابیدند، بعد به من فرمودند: من همین الان جان خواهم سپرد اگر از دنیا رفتم و شما خواستید بدن من را غسل بدهید، هرگز بدنم را برهنه نکنید. این را گفت و جان سپرد.
پس از شهادت فاطمه ،علی به خانه آمد ماجرا را به ایشان گفتم، امیرالمومنین خود غسل ایشان را بر عهده گرفت و برایشان نماز خواند و آنگاه او را شبانه دفن کرد.
طبری صغیر، زمان وفات را شب می داند و می گوید که آن شب اطرافیان مشاهده کردند که ایشان گویی با کسانی سخن می گوید و جواب سلام می دهد، سپس رو به امیرالمومنین کرد و فرمودند: پسر عمو! به خدا سوگند این همان عزرائیل است و بال خود را در مشرق و مغرب گسترانیده است، پدرم برای من او را به این شکل توصیف کرده بود و چشم ها را بست و دست و پاها را دراز کرد و همه چیز پایان یافت.
دختر پیامبر دنیا را وداع گفت گویی هیچ وقت زنده نبوده است....
#ادامه_دارد....
#دختر_پیامبر
#هیئت_دانشجویی_فاطمیه
#جامعه_اسلامی_دانشجویان
🥀 ✳@jadhora
▪️ ✅@heyat_fatemi
🥀
▪️🥀▪️🥀▪️🥀
حورا
#قسمت_هفدهم 7️⃣1️⃣ آخرین مبارزه: بخاری امام محدثان مکتب خلافت، نیز نقل می کند؛ «ابوبکر نپذیرفت که چیزی از میراث پیامبر را به فاطمه بدهد ، به این جهت فاطمه بر ابوبکر غضب کرد. از او به قهر روی گرداند و با او دیگر سخن نگفت، تا آن هنگام که شهادت یافت، آنگاه…
#قسمت_هجدهم8⃣1⃣
بی مادری:
طولی نکشید که حسن و حسین(ع) به خانه آمدند. مادر را در بستر دیدند که پارچه ای بر رویش کشیده شده است. پرسیدند:«اسما! چرا مادر ما در این ساعت خوابیده است؟» اسما حادثه را پنهان نکرد و گفت: «ای فرزندان رسول خدا! مادر شما نخوابیده است،او از دنیا رفته است»
حسن، خود را بر روی مادر انداخت ومی گفت:« مادر با من سخن بگو قبل از اینکه روح از بدنم مفارقت کند».
حسین هم خود را برروی پاهای مادر انداخت، آن را میبوسید و میگفت:« مادر من فرزندت حسین هستم.با من سخن بگو قبل از اینکه قلبم پاره شود».
آن دو از خانه بیرون رفتند، آن وقت صدای فریاد گریه شان برخاست.
صحابه که در مسجد بودند،دور آن دو را گرفتندوگفتند:«ای فرزندان رسول خدا! چرا گریه می کنید».
گفتند:«مادر ما،فاطمه، از دنیا رفته است».
امیرالمومنین علیه السلام که این سخن را شنید،از بزرگی مصیبت به روی زمین افتادو با خود میگفت:«من خود را به چه کسی تسکین بدهم دختر پیامبر؟ من خود را در مصیبت های روزگار به تو آرام می ساختم، حال بعد از تو چه کسی را خواهم داشت؟»
عزای مدینه:
خبر رحلت دختر پیامبر انتشار یافت وشهرازآن خبردار شد. صدای ناله و فریاد مردم شهر را به لرزه انداخت.
انبوه مردم از گوشه و کنار شهر به سمت خانه امیرالمومنین آمدند،خانه امام به عزا خانه تبدیل شده بود و همگان ضجّه می زدند.
مردم در بیرون خانه منتظر بودند که چه وقت جنازه دختر پیامبر برای نماز آماده خواهد شدتا در آن مراسم شرکت کنند. شاید شب نزدیک شده بود،ابوذر از خانه بیرون آمد وگفت: همه بروید کار دختر پیامبر به تاخیر افتاده است. مردم به امید فردا برخاستند و رفتند.
امام می بایست طبق وصیت فاطمه(س) به سرعت به کار غسل، کفن ،نمازودفن ایشان میپرداخت. خانه امام کوچک بود و بایستی از نامحرمان خالی میشد، تا امکان غسل فراهم بیاید.
شستشو و غسل دختر پیامبر آنچنانکه اسناد میگویند با حضور جمع اندکی از نزدیکان انجام گرفت و غسل دهنده طبق وصیت دختر پیامبر،امام بود.
بعد از آن جسد مطهر را کفن پوشانید و برای نماز آماده ساخت.
با همراهی همان تعداد اندک پیکر مطهر حضرت به بقیع تشییع و در آنجا به خاک سپرده شد و البته برای این که قبر مطهر ایشان مشخص نباشد ،چندین صورت قبر ساخته شد..
#ادامه_دارد....
#دختر_پیامبر
#هیئت_دانشجویی_فاطمیه
#جامعه_اسلامی_دانشجویان
🥀 ✳@jadhora
▪️ ✅@heyat_fatemi
🥀
▪️🥀▪️🥀▪️🥀
بی مادری:
طولی نکشید که حسن و حسین(ع) به خانه آمدند. مادر را در بستر دیدند که پارچه ای بر رویش کشیده شده است. پرسیدند:«اسما! چرا مادر ما در این ساعت خوابیده است؟» اسما حادثه را پنهان نکرد و گفت: «ای فرزندان رسول خدا! مادر شما نخوابیده است،او از دنیا رفته است»
حسن، خود را بر روی مادر انداخت ومی گفت:« مادر با من سخن بگو قبل از اینکه روح از بدنم مفارقت کند».
حسین هم خود را برروی پاهای مادر انداخت، آن را میبوسید و میگفت:« مادر من فرزندت حسین هستم.با من سخن بگو قبل از اینکه قلبم پاره شود».
آن دو از خانه بیرون رفتند، آن وقت صدای فریاد گریه شان برخاست.
صحابه که در مسجد بودند،دور آن دو را گرفتندوگفتند:«ای فرزندان رسول خدا! چرا گریه می کنید».
گفتند:«مادر ما،فاطمه، از دنیا رفته است».
امیرالمومنین علیه السلام که این سخن را شنید،از بزرگی مصیبت به روی زمین افتادو با خود میگفت:«من خود را به چه کسی تسکین بدهم دختر پیامبر؟ من خود را در مصیبت های روزگار به تو آرام می ساختم، حال بعد از تو چه کسی را خواهم داشت؟»
عزای مدینه:
خبر رحلت دختر پیامبر انتشار یافت وشهرازآن خبردار شد. صدای ناله و فریاد مردم شهر را به لرزه انداخت.
انبوه مردم از گوشه و کنار شهر به سمت خانه امیرالمومنین آمدند،خانه امام به عزا خانه تبدیل شده بود و همگان ضجّه می زدند.
مردم در بیرون خانه منتظر بودند که چه وقت جنازه دختر پیامبر برای نماز آماده خواهد شدتا در آن مراسم شرکت کنند. شاید شب نزدیک شده بود،ابوذر از خانه بیرون آمد وگفت: همه بروید کار دختر پیامبر به تاخیر افتاده است. مردم به امید فردا برخاستند و رفتند.
امام می بایست طبق وصیت فاطمه(س) به سرعت به کار غسل، کفن ،نمازودفن ایشان میپرداخت. خانه امام کوچک بود و بایستی از نامحرمان خالی میشد، تا امکان غسل فراهم بیاید.
شستشو و غسل دختر پیامبر آنچنانکه اسناد میگویند با حضور جمع اندکی از نزدیکان انجام گرفت و غسل دهنده طبق وصیت دختر پیامبر،امام بود.
بعد از آن جسد مطهر را کفن پوشانید و برای نماز آماده ساخت.
با همراهی همان تعداد اندک پیکر مطهر حضرت به بقیع تشییع و در آنجا به خاک سپرده شد و البته برای این که قبر مطهر ایشان مشخص نباشد ،چندین صورت قبر ساخته شد..
#ادامه_دارد....
#دختر_پیامبر
#هیئت_دانشجویی_فاطمیه
#جامعه_اسلامی_دانشجویان
🥀 ✳@jadhora
▪️ ✅@heyat_fatemi
🥀
▪️🥀▪️🥀▪️🥀
حورا
#قسمت_هجدهم8⃣1⃣ بی مادری: طولی نکشید که حسن و حسین(ع) به خانه آمدند. مادر را در بستر دیدند که پارچه ای بر رویش کشیده شده است. پرسیدند:«اسما! چرا مادر ما در این ساعت خوابیده است؟» اسما حادثه را پنهان نکرد و گفت: «ای فرزندان رسول خدا! مادر شما نخوابیده است،او…
#قسمت_نوزدهم9⃣1⃣
اندوه ماندگار:
آنگاه که دفن پایان یافت،اندوه چون سیلی بر امیرالمومنین هجوم آورد و اشک هابرصورت مبارک فروریخت.
امیرالمومنین رو به قبر پیامبر کردندوفرمودند: یا رسول الله! امانتی که به من سپرده شده بود، بازپس گرفته شدوزهرا از دست من رفت و نزد تو آرمید.
یا رسول الله!چقدر این آسمان نیلگون و زمین تیره در نظر من زشت شده است. غم و اندوه من ابدی و ماندگار شده است و شبِ من با بی خوابی میگذرد.این غم از قلب من خارج نمیشود تا زمانی که خداوند مرا در خانهای که تو در آن هستی، وارد نماید. در دلم دردیست که گویی زخمی چرکی دارد و اندوهی دارم که مانند آتش برافروخته است. چه زود بود که بین ما جدایی افتد. از این فراق تنهایی به خدا شکایت می برم!
دختر پیامبر نمیخواست آن کسانی که او را خشمناک کرده بودند، در نماز و تشییع او حاضر باشند. البته حزب حاکم این را نمی پسندیدو به مصلحت خودش نمی دانست؛ پس ناگزیر به مقابله برخاست.
تاریخ نویسان گفتهاند: چون دختر پیامبر از این جهان درگذشت، عایشه به در خانه او رفت تا به حجره ای که پیکر مطهر در آنجا بود، برود.
به چه دلیل،نمی دانیم؟آیا شادمان بود؟آیا می خواست به جنازه یک رقیب مرده خنده بزند؟
اسما که مأموریت داشت هیچ کس را اجازه ورود ندهد او را راه نداد.
پاره ای از گزارشها میگویند:
که خلیفه و یارش هم در همان شب به در خانه ایشان آمده، از امام علی خواستند که بدون اطلاع آنها کاری نکنند؛ و چنانکه میدانیم، در نیمه شب بعد از اینکه مردم شهر مدینه به خواب رفته بودند، دختر پیامبر طبق وصیت خودش به خاک سپرده شد. اما هنگام صبح که مردم برای شرکت در مراسم تشییع به در خانه ایشان آمدند، با کاری انجام شده روبرو شدند.
#ادامه_دارد....
#دختر_پیامبر
#هیئت_دانشجویی_فاطمیه
#جامعه_اسلامی_دانشجویان
🥀 ✳@jadhora
▪️ ✅@heyat_fatemi
🥀
▪️🥀▪️🥀▪️🥀
اندوه ماندگار:
آنگاه که دفن پایان یافت،اندوه چون سیلی بر امیرالمومنین هجوم آورد و اشک هابرصورت مبارک فروریخت.
امیرالمومنین رو به قبر پیامبر کردندوفرمودند: یا رسول الله! امانتی که به من سپرده شده بود، بازپس گرفته شدوزهرا از دست من رفت و نزد تو آرمید.
یا رسول الله!چقدر این آسمان نیلگون و زمین تیره در نظر من زشت شده است. غم و اندوه من ابدی و ماندگار شده است و شبِ من با بی خوابی میگذرد.این غم از قلب من خارج نمیشود تا زمانی که خداوند مرا در خانهای که تو در آن هستی، وارد نماید. در دلم دردیست که گویی زخمی چرکی دارد و اندوهی دارم که مانند آتش برافروخته است. چه زود بود که بین ما جدایی افتد. از این فراق تنهایی به خدا شکایت می برم!
دختر پیامبر نمیخواست آن کسانی که او را خشمناک کرده بودند، در نماز و تشییع او حاضر باشند. البته حزب حاکم این را نمی پسندیدو به مصلحت خودش نمی دانست؛ پس ناگزیر به مقابله برخاست.
تاریخ نویسان گفتهاند: چون دختر پیامبر از این جهان درگذشت، عایشه به در خانه او رفت تا به حجره ای که پیکر مطهر در آنجا بود، برود.
به چه دلیل،نمی دانیم؟آیا شادمان بود؟آیا می خواست به جنازه یک رقیب مرده خنده بزند؟
اسما که مأموریت داشت هیچ کس را اجازه ورود ندهد او را راه نداد.
پاره ای از گزارشها میگویند:
که خلیفه و یارش هم در همان شب به در خانه ایشان آمده، از امام علی خواستند که بدون اطلاع آنها کاری نکنند؛ و چنانکه میدانیم، در نیمه شب بعد از اینکه مردم شهر مدینه به خواب رفته بودند، دختر پیامبر طبق وصیت خودش به خاک سپرده شد. اما هنگام صبح که مردم برای شرکت در مراسم تشییع به در خانه ایشان آمدند، با کاری انجام شده روبرو شدند.
#ادامه_دارد....
#دختر_پیامبر
#هیئت_دانشجویی_فاطمیه
#جامعه_اسلامی_دانشجویان
🥀 ✳@jadhora
▪️ ✅@heyat_fatemi
🥀
▪️🥀▪️🥀▪️🥀
حورا
#قسمت_نوزدهم9⃣1⃣ اندوه ماندگار: آنگاه که دفن پایان یافت،اندوه چون سیلی بر امیرالمومنین هجوم آورد و اشک هابرصورت مبارک فروریخت. امیرالمومنین رو به قبر پیامبر کردندوفرمودند: یا رسول الله! امانتی که به من سپرده شده بود، بازپس گرفته شدوزهرا از دست من رفت و نزد…
#قسمت_بیستم 0️⃣2️⃣
عیادت بعد از مرگ
صدوق نقل می کند:
هنگام صبح ابوبکر و عمر برای عیادت به سوی خانه دختر پیامبر روانه شدند و در راه مردی از قریش را دیدار کردند که از آن سو می آید به او گفتند از کجا میآیی؟
گفت: برای تسلیت رحلت فاطمه به نزد علی رفته بودم.
آنها گفتند:آیا فاطمه وفات کرد؟ و گفت به و او در همان دل شب به خاک سپرده شد.
آنها سخت پریشان شدند و از آنجا یکسره به نظر امیرالمومنین رفتن.
آیا واقعاً دستگاه خلافت نمی دانست دختر پیامبر شب گذشته از دنیا رفته است و یا این که خلیفه و یار همراهش در دوره گذشته اجازه ورود به خانه را نیافته بودند و بدون شفاعت امیرالمومنین فرصت دیدار برای آنها مقدور نشده بود، باز هم قصد عیادت داشتند؟ این امری غیر طبیعی و غیر قابل قبول است لذا این بخش از نقل که مخالف سایر نقل های های تاریخی است را نمیتوانیم بپذیریم و معتقدیم آنها که انتظار چنین رفتاری از بیت نبوت را نداشتن به نشانه اعتراض به آنجا رفته بودند. که سرانجام امیرالمومنین علی متوسل به قسم شدند که این کار دستور دختر پیامبر بوده و برای ایشان امکان نداشته است که با آن مخالفت کنند.
چهل قبر در بقیع
مسلمانان آن روز به بقیع آمدند و در آن چهل صورت قبر مشاهده کردند، یافتن قبر اصلی برای آنها مشکل شد. این مسئله بر آنها گران آمد که یکدیگر را ملامت کردند.
با هم می گفتند: پیامبر تنها یک دختر از خود باقی گذاشته و از دنیا رفت و به خاک سپرده شد و شما نه در مرگ و نه در نماز و نه در دفنش حاضر بودید. حتی قبر او را هم نمی شناسید.
والیان امور گفتند: از زنان مسلمان کسانی را بیاورید که این قبر ها را بشکافند تا ما دختر پیامبر را پیدا کنیم، بر او نماز بخوانیم و قبرش را زیارت کنیم.
نبش قبر
خبر این حادثه به امیرالمومنین رسید. او غضب آلود از خانه بیرون آمد. کسانی که این وضع را دیده بودند خود را به بقیع رسانیده و به مردم خطری را که ممکن بود پیش بیاید هشدار دادند؛
علی قسم خورده است اگر سنگی از این قبرها جابهجا شود شمشیر بر گردن آمران خواهم نهاد.
امام به بقیع آمد. عمر و اصحابش به نزد او رفتند و گفتند: تو را چه می شود؟ به خدا سوگند ما قبر دختر پیامبر نبش خواهیم کرد و بر او نماز خواهیم خواند. اینجا هم برخوردهای سخت پیش آمد.
امیرالمومنین فرمود: اما حق خودم را رها کردم؛ زیرا می ترسیدم مردم از اسلام باز گردند ولی قبر فاطمه، قسم به آن کس که جانم در دست اوست اگر تو و یاران به چیزی دست ببرید زمین را از خون شما سیراب خواهم کرد. وقتی خطر به این اندازه بالا گرفت ابوبکر مجبور شد پادرمیانی کند و این جسارت را که میرفت برای آنها شری بزرگ بر پا کند پایان دهد، آنها دست برداشتند و رفتند. سپس مردم هم پراکنده شدند.
#پایان
#دختر_پیامبر
#هیئت_دانشجویی_فاطمیه
#جامعه_اسلامی_دانشجویان
🥀 ✳@jadhora
▪️ ✅@heyat_fatemi
🥀
▪️🥀▪️🥀▪️🥀
عیادت بعد از مرگ
صدوق نقل می کند:
هنگام صبح ابوبکر و عمر برای عیادت به سوی خانه دختر پیامبر روانه شدند و در راه مردی از قریش را دیدار کردند که از آن سو می آید به او گفتند از کجا میآیی؟
گفت: برای تسلیت رحلت فاطمه به نزد علی رفته بودم.
آنها گفتند:آیا فاطمه وفات کرد؟ و گفت به و او در همان دل شب به خاک سپرده شد.
آنها سخت پریشان شدند و از آنجا یکسره به نظر امیرالمومنین رفتن.
آیا واقعاً دستگاه خلافت نمی دانست دختر پیامبر شب گذشته از دنیا رفته است و یا این که خلیفه و یار همراهش در دوره گذشته اجازه ورود به خانه را نیافته بودند و بدون شفاعت امیرالمومنین فرصت دیدار برای آنها مقدور نشده بود، باز هم قصد عیادت داشتند؟ این امری غیر طبیعی و غیر قابل قبول است لذا این بخش از نقل که مخالف سایر نقل های های تاریخی است را نمیتوانیم بپذیریم و معتقدیم آنها که انتظار چنین رفتاری از بیت نبوت را نداشتن به نشانه اعتراض به آنجا رفته بودند. که سرانجام امیرالمومنین علی متوسل به قسم شدند که این کار دستور دختر پیامبر بوده و برای ایشان امکان نداشته است که با آن مخالفت کنند.
چهل قبر در بقیع
مسلمانان آن روز به بقیع آمدند و در آن چهل صورت قبر مشاهده کردند، یافتن قبر اصلی برای آنها مشکل شد. این مسئله بر آنها گران آمد که یکدیگر را ملامت کردند.
با هم می گفتند: پیامبر تنها یک دختر از خود باقی گذاشته و از دنیا رفت و به خاک سپرده شد و شما نه در مرگ و نه در نماز و نه در دفنش حاضر بودید. حتی قبر او را هم نمی شناسید.
والیان امور گفتند: از زنان مسلمان کسانی را بیاورید که این قبر ها را بشکافند تا ما دختر پیامبر را پیدا کنیم، بر او نماز بخوانیم و قبرش را زیارت کنیم.
نبش قبر
خبر این حادثه به امیرالمومنین رسید. او غضب آلود از خانه بیرون آمد. کسانی که این وضع را دیده بودند خود را به بقیع رسانیده و به مردم خطری را که ممکن بود پیش بیاید هشدار دادند؛
علی قسم خورده است اگر سنگی از این قبرها جابهجا شود شمشیر بر گردن آمران خواهم نهاد.
امام به بقیع آمد. عمر و اصحابش به نزد او رفتند و گفتند: تو را چه می شود؟ به خدا سوگند ما قبر دختر پیامبر نبش خواهیم کرد و بر او نماز خواهیم خواند. اینجا هم برخوردهای سخت پیش آمد.
امیرالمومنین فرمود: اما حق خودم را رها کردم؛ زیرا می ترسیدم مردم از اسلام باز گردند ولی قبر فاطمه، قسم به آن کس که جانم در دست اوست اگر تو و یاران به چیزی دست ببرید زمین را از خون شما سیراب خواهم کرد. وقتی خطر به این اندازه بالا گرفت ابوبکر مجبور شد پادرمیانی کند و این جسارت را که میرفت برای آنها شری بزرگ بر پا کند پایان دهد، آنها دست برداشتند و رفتند. سپس مردم هم پراکنده شدند.
#پایان
#دختر_پیامبر
#هیئت_دانشجویی_فاطمیه
#جامعه_اسلامی_دانشجویان
🥀 ✳@jadhora
▪️ ✅@heyat_fatemi
🥀
▪️🥀▪️🥀▪️🥀
خطبه فدکیه.pdf
356.6 KB
♠️متن کامل خطبه فدکیه♠️
▪️شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها تسلیت🥀
#دختر_پیامبر
#خطبه_فدکیه
#هیئت_دانشجویی_فاطمیه
#جامعه_اسلامی_دانشجویان
🥀 ✳@jadhora
▪️ ✅@heyat_fatemi
🥀
▪️🥀▪️🥀▪️🥀▪️🥀
▪️شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها تسلیت🥀
#دختر_پیامبر
#خطبه_فدکیه
#هیئت_دانشجویی_فاطمیه
#جامعه_اسلامی_دانشجویان
🥀 ✳@jadhora
▪️ ✅@heyat_fatemi
🥀
▪️🥀▪️🥀▪️🥀▪️🥀
#مسابقه_دختر_پیامبر
✿࿆..{بنام مادرِمادرانه های ِجهان}..✿࿆
سلام به همه دوستان وهمراهان عزیز💐
خیلی ممنون وسپاس گذاریم که در طی این ✨0⃣2⃣ روز✨ همراه مابودید.
💫همقدم شدید با ما تا دلِ تاریخ....
🔶با عنایت حضرت و تلاش های صورت گرفته ؛
مرورکردیم زوایای مبارزاتی #دختر_پیامبر را، تا راه بر من و تو روشن گردد...
🔸آشناشدیم با مفهوم #ولایت_پذیری و با یک درك عمیقی که آمیخته شد با تار و پود وجودمان، لبیك بگوییم به منتقم حضرت.
🔸بمیرانیم در وجودمان، آنچه را که باعث شد آدمیان روزگار علی، ظلمی عظیم رادرحق حضرت روا بدارند.
🔸نباشیم از آنهایی که صدای یاری طلبی ولیّ زمانه راشنیدند، اما به کنج عافیت خزیدند....
و اما حالا با روشن شدن مسیر حق طلبی و مبارزاتی حضرت، مسئولیتی بیش از پیش بر روی دوش من و توست...
وآن هم یاری کردن منتقمی است که سالهاست منتظر ظهور من و توست ...
࿇࿇-------------------------࿇࿇
🔷با به پایان رسیدن این سیر مطالعاتی وبرای رفع خستگی این 20 روز، طبق قرارمون #مسابقه ای خواهیم داشت.
🔹نحوه ی شرکت:
نام و نام خانوادگی
شماره تماس
رشته تحصیلی
خودرابه آیدی زیر ارسال کنید:
@dokhtare_payambar
🔹مهلت ثبت نام:
از 30 دی ماه لغایت 2بهمن ماه
🔹مدت زمان آزمون: 1ساعت میباشد
🔹منبع آزمون :
20پیام مربوط به کتاب #دختر_پیامبر+ pdf #خطبه_فدکیه
⭕آزمون راس ساعت 12 ،روز جمعه (3بهمن) در کانال بارگزاری خواهد شد.
💫🏵به3نفر برتر جوایزی اهداخواهدشد🏵💫
❌فقط پاسخنامه ی کسانی که در مدت زمان اعلام شده، ثبت، و قبل از ساعت 13 روز جمعه جواب های خود را ارسال کرده اند، تصحیح خواهد شد❌
#دختر_پیامبر
#هیئت_دانشجویی_فاطمیه
#جامعه_اسلامی_دانشجویان
🥀 ✳@jadhora
▪️ ✅@heyat_fatemi
🥀
▪️🥀▪️🥀▪️🥀▪️🥀
✿࿆..{بنام مادرِمادرانه های ِجهان}..✿࿆
سلام به همه دوستان وهمراهان عزیز💐
خیلی ممنون وسپاس گذاریم که در طی این ✨0⃣2⃣ روز✨ همراه مابودید.
💫همقدم شدید با ما تا دلِ تاریخ....
🔶با عنایت حضرت و تلاش های صورت گرفته ؛
مرورکردیم زوایای مبارزاتی #دختر_پیامبر را، تا راه بر من و تو روشن گردد...
🔸آشناشدیم با مفهوم #ولایت_پذیری و با یک درك عمیقی که آمیخته شد با تار و پود وجودمان، لبیك بگوییم به منتقم حضرت.
🔸بمیرانیم در وجودمان، آنچه را که باعث شد آدمیان روزگار علی، ظلمی عظیم رادرحق حضرت روا بدارند.
🔸نباشیم از آنهایی که صدای یاری طلبی ولیّ زمانه راشنیدند، اما به کنج عافیت خزیدند....
و اما حالا با روشن شدن مسیر حق طلبی و مبارزاتی حضرت، مسئولیتی بیش از پیش بر روی دوش من و توست...
وآن هم یاری کردن منتقمی است که سالهاست منتظر ظهور من و توست ...
࿇࿇-------------------------࿇࿇
🔷با به پایان رسیدن این سیر مطالعاتی وبرای رفع خستگی این 20 روز، طبق قرارمون #مسابقه ای خواهیم داشت.
🔹نحوه ی شرکت:
نام و نام خانوادگی
شماره تماس
رشته تحصیلی
خودرابه آیدی زیر ارسال کنید:
@dokhtare_payambar
🔹مهلت ثبت نام:
از 30 دی ماه لغایت 2بهمن ماه
🔹مدت زمان آزمون: 1ساعت میباشد
🔹منبع آزمون :
20پیام مربوط به کتاب #دختر_پیامبر+ pdf #خطبه_فدکیه
⭕آزمون راس ساعت 12 ،روز جمعه (3بهمن) در کانال بارگزاری خواهد شد.
💫🏵به3نفر برتر جوایزی اهداخواهدشد🏵💫
❌فقط پاسخنامه ی کسانی که در مدت زمان اعلام شده، ثبت، و قبل از ساعت 13 روز جمعه جواب های خود را ارسال کرده اند، تصحیح خواهد شد❌
#دختر_پیامبر
#هیئت_دانشجویی_فاطمیه
#جامعه_اسلامی_دانشجویان
🥀 ✳@jadhora
▪️ ✅@heyat_fatemi
🥀
▪️🥀▪️🥀▪️🥀▪️🥀
🌱 دوره تخصصی حل مسئله در حوزه زنان و خانواده "بر مدار زندگی"
👤 اساتید دوره
محمدرضا زیبایی نژاد | فریبا علاسوند | فهیمه فرهمند پور | مریم اردبیلی| زهره خوارزمی | محسن دنیوی | حسین علیپور
⏳مهلت ثبت نام دوره تا ۱۵ بهمن
📆۲۰ الی ۲۸ بهمن ماه | ویژه خواهران
💻 دوره ۲۶ ساعته و بصورت مجازی برگزار می گردد.
📌 هزینه دوره برای دانشجویان تشکیلاتی رایگان و برای عموم ۱۵۰ هزارتومان می باشد.
#حورا
#کارگروه_زنان_و_خانواده
#جامعه_اسلامی_دانشجویان
🌸 ✳@jadhora
🌱
🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸
👤 اساتید دوره
محمدرضا زیبایی نژاد | فریبا علاسوند | فهیمه فرهمند پور | مریم اردبیلی| زهره خوارزمی | محسن دنیوی | حسین علیپور
⏳مهلت ثبت نام دوره تا ۱۵ بهمن
📆۲۰ الی ۲۸ بهمن ماه | ویژه خواهران
💻 دوره ۲۶ ساعته و بصورت مجازی برگزار می گردد.
📌 هزینه دوره برای دانشجویان تشکیلاتی رایگان و برای عموم ۱۵۰ هزارتومان می باشد.
#حورا
#کارگروه_زنان_و_خانواده
#جامعه_اسلامی_دانشجویان
🌸 ✳@jadhora
🌱
🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸
سوالات مسابقه دختر پیامبر..docx
25 KB
🔶️🔸️فایل سوالات #مسابقه_دختر_پیامبر مسابقه.
🔸️عزیزان فرصت دارند پاسخ های خود را تا ساعت 13به آیدی زیر ارسال کنید.
@dokhtare_payambar
❌فقط پاسخنامه ی کسانی که در مدت زمان اعلام شده ثبت نام، و پاسخ های خود راتا ساعت 13 به آیدی مربوطه ارسال کرده اند، تصحیح خواهد شد❌
💐موفق باشید💐
#دختر_پیامبر
#هیئت_دانشجویی_فاطمیه
#جامعه_اسلامی_دانشجویان
🌻 ✳@jadhora
🌱 ✅@heyat_fatemi
🌻
🌱🌻🌱🌻🌱🌻
🔸️عزیزان فرصت دارند پاسخ های خود را تا ساعت 13به آیدی زیر ارسال کنید.
@dokhtare_payambar
❌فقط پاسخنامه ی کسانی که در مدت زمان اعلام شده ثبت نام، و پاسخ های خود راتا ساعت 13 به آیدی مربوطه ارسال کرده اند، تصحیح خواهد شد❌
💐موفق باشید💐
#دختر_پیامبر
#هیئت_دانشجویی_فاطمیه
#جامعه_اسلامی_دانشجویان
🌻 ✳@jadhora
🌱 ✅@heyat_fatemi
🌻
🌱🌻🌱🌻🌱🌻
#اعلام_نتایج
❇️ #مسابقه_دختر_پیامبر ❇️
💫ازتک تک دوستانی که دراین 20روز قدم به قدم همراه ما بودند،کمال تشکر و قدردانی راداریم🌸
💠واما برگزیدگان مسابقه :
🏵آقای محمدرضا صادقی
🏵آقای روح الله محمدی
🏵خانم فاطمه گودرزی
💠تبریک به برگزیدگان این برنامه کتابخوانی،
جهت اهدا هدایا با شما هماهنگی میشود.💐
✨موفق وسربلندباشید✨
#دختر_پیامبر
#هیئت_دانشجویی_فاطمیه
#جامعه_اسلامی_دانشجویان
🌸 ✳@jadhora
🌱 ✅@heyat_fatemi
🌸
🌱🌸🌱🌸🌱🌸
❇️ #مسابقه_دختر_پیامبر ❇️
💫ازتک تک دوستانی که دراین 20روز قدم به قدم همراه ما بودند،کمال تشکر و قدردانی راداریم🌸
💠واما برگزیدگان مسابقه :
🏵آقای محمدرضا صادقی
🏵آقای روح الله محمدی
🏵خانم فاطمه گودرزی
💠تبریک به برگزیدگان این برنامه کتابخوانی،
جهت اهدا هدایا با شما هماهنگی میشود.💐
✨موفق وسربلندباشید✨
#دختر_پیامبر
#هیئت_دانشجویی_فاطمیه
#جامعه_اسلامی_دانشجویان
🌸 ✳@jadhora
🌱 ✅@heyat_fatemi
🌸
🌱🌸🌱🌸🌱🌸