"مستعلیق"منتشرمی شود
"مستعلیق" در 192 صفحە توسط انتشارات وزین "بلم" بە مدیریت شاعر توانا و دوست داشتنی ، جناب دکتر داوود ملک زادە، بە زودی منتشر می شود .این کتاب شامل سه دفتراست.دفتر اول با نام "مستعلیق"، مشتمل بر 76رباعی است کە شاعر، محقق و رباعی پژوە توانای معاصر جناب استادسیدعلی میرافضلی لطف فرمودەاند و مقدمەای محققانه و خواندنی ، با عنوان "پابرهنه در ملکوت کلمات"برای این دفتر نوشتەاند. دفتر دوم با نام " در سر گم" شامل 126 رباعی و دفتر سوم بانام "ای همه تو" مشتمل بر 99 نورباعیست.
دوستانی کە بە خرید این کتاب تمایل دارندمبلغ 290هزارتومان به شمارە کارت زیر واریز نمودە و فیش واریزی به همراه نشانی دقیق پستی شامل کدپستی و شماره تلفن همراه را برای اینجانب ارسال نمایند.هزینه ارسال پستی بر عهدەی ناشرمحترم می باشد.
6063731117266529
بانک قرضالحسنهی مهر، بە نام داوود ملکزاده
"مستعلیق" در 192 صفحە توسط انتشارات وزین "بلم" بە مدیریت شاعر توانا و دوست داشتنی ، جناب دکتر داوود ملک زادە، بە زودی منتشر می شود .این کتاب شامل سه دفتراست.دفتر اول با نام "مستعلیق"، مشتمل بر 76رباعی است کە شاعر، محقق و رباعی پژوە توانای معاصر جناب استادسیدعلی میرافضلی لطف فرمودەاند و مقدمەای محققانه و خواندنی ، با عنوان "پابرهنه در ملکوت کلمات"برای این دفتر نوشتەاند. دفتر دوم با نام " در سر گم" شامل 126 رباعی و دفتر سوم بانام "ای همه تو" مشتمل بر 99 نورباعیست.
دوستانی کە بە خرید این کتاب تمایل دارندمبلغ 290هزارتومان به شمارە کارت زیر واریز نمودە و فیش واریزی به همراه نشانی دقیق پستی شامل کدپستی و شماره تلفن همراه را برای اینجانب ارسال نمایند.هزینه ارسال پستی بر عهدەی ناشرمحترم می باشد.
6063731117266529
بانک قرضالحسنهی مهر، بە نام داوود ملکزاده
Forwarded from تماشا
عشق من را میکشد بر چار میخ زخم
من به او گل دادم امّا او صلیبم داد
به استاد جلیل صفربیگی و غزل زیبایش
ناگهان آمد، به آسانی فریبم داد
چشمهایی عاشق و حسرت نصیبم داد
داغ را در لحظههای بیقرارم ریخت
عشق را رسماً به جان بی شکیبم داد
دردهای کهنه را در خاطراتم خواند
وعدهی درمان به دستور طبیبم داد
دور و برهای مرا از مهر خالی دید
مهربانی را تعارف کرد، سیبم داد
از جنون من جهان تازهای آراست
بُهت من را دید و حق را به رقیبم داد
تا فرازم را میان چشمهایش دید
از بدِ ایّام هُل، سمت نشیبم داد
از تماشای جهانم زودتر برگشت
"من به او گل دادم امّا او صلیبم داد"
از میان سنگلاخ این کویر دور
ناگهان آمد، به آسانی فریبم داد
✍ شعبان کرمدخت
شهریور ۱۴٠۴
بابلسر
کانال شعر من
@karamdokht
من به او گل دادم امّا او صلیبم داد
به استاد جلیل صفربیگی و غزل زیبایش
ناگهان آمد، به آسانی فریبم داد
چشمهایی عاشق و حسرت نصیبم داد
داغ را در لحظههای بیقرارم ریخت
عشق را رسماً به جان بی شکیبم داد
دردهای کهنه را در خاطراتم خواند
وعدهی درمان به دستور طبیبم داد
دور و برهای مرا از مهر خالی دید
مهربانی را تعارف کرد، سیبم داد
از جنون من جهان تازهای آراست
بُهت من را دید و حق را به رقیبم داد
تا فرازم را میان چشمهایش دید
از بدِ ایّام هُل، سمت نشیبم داد
از تماشای جهانم زودتر برگشت
"من به او گل دادم امّا او صلیبم داد"
از میان سنگلاخ این کویر دور
ناگهان آمد، به آسانی فریبم داد
✍ شعبان کرمدخت
شهریور ۱۴٠۴
بابلسر
کانال شعر من
@karamdokht
این فاخته کوک گشته روی کوکو
من نیز به رقص آمدهام با هوهو
هوهوهوهوهوهوهوهوهوهو
این فاخته را میبرم آخر از رو!
#واران
روزی جمعی پیش رفتند و او در بند بود. گفت: «شما کیستید؟» گفتند: «دوستانِ تو». سنگ در ایشان انداختن گرفت. همه بگریختند. او گفت:«ای دروغزنان،دوستان به سنگی چند از دوستِ خود میگریزند؟ معلوم شد که دوستِ خودید نه دوستِ من».
نقل است که یکبار چند شبانهروز در زیرِ درختی رقص میکرد و میگفت: « هو هو». گفتند: « این چه حالت است؟» گفت: «این فاخته بر این درخت میگوید: ً کو کو؟ ً من نیز موافقتِ او را میگویم: ً هو ، هو ً». و چنین گویند [که] تا شبلی خاموش نشد، فاخته خاموش نشد.
#شیخ_فریدالدین_عطار_نیشابوری
#تذکره_الاولیاء
#ذکر_ابوبکر_شبلی
#مستعلیق
من نیز به رقص آمدهام با هوهو
هوهوهوهوهوهوهوهوهوهو
این فاخته را میبرم آخر از رو!
#واران
روزی جمعی پیش رفتند و او در بند بود. گفت: «شما کیستید؟» گفتند: «دوستانِ تو». سنگ در ایشان انداختن گرفت. همه بگریختند. او گفت:«ای دروغزنان،دوستان به سنگی چند از دوستِ خود میگریزند؟ معلوم شد که دوستِ خودید نه دوستِ من».
نقل است که یکبار چند شبانهروز در زیرِ درختی رقص میکرد و میگفت: « هو هو». گفتند: « این چه حالت است؟» گفت: «این فاخته بر این درخت میگوید: ً کو کو؟ ً من نیز موافقتِ او را میگویم: ً هو ، هو ً». و چنین گویند [که] تا شبلی خاموش نشد، فاخته خاموش نشد.
#شیخ_فریدالدین_عطار_نیشابوری
#تذکره_الاولیاء
#ذکر_ابوبکر_شبلی
#مستعلیق
منتشر شد
"مستعلیق" در 192 صفحە توسط انتشارات وزین "بلم" بە مدیریت شاعر توانا و دوست داشتنی ، جناب دکتر داوود ملک زادە، منتشر شد .این کتاب شامل سه دفتراست.دفتر اول با نام "مستعلیق"، مشتمل بر 76رباعی است کە شاعر، محقق و رباعی پژوە توانای معاصر جناب استادسیدعلی میرافضلی لطف فرمودەاند و مقدمەای محققانه و خواندنی ، با عنوان "پابرهنه در ملکوت کلمات"برای این دفتر نوشتەاند. دفتر دوم با نام " در سر گم" شامل 126 رباعی و دفتر سوم بانام "ای همه تو" مشتمل بر 99 نورباعیست.
دوستانی کە بە خرید این کتاب تمایل دارندمبلغ 290هزارتومان به شمارە کارت زیر واریز نمودە و فیش واریزی به همراه نشانی دقیق پستی شامل کدپستی و شماره تلفن همراه را برای اینجانب ارسال نمایند.هزینه ارسال پستی بر عهدەی ناشرمحترم می باشد.
6063731117266529
بانک قرضالحسنهی مهر، بە نام داوود ملکزاده
"مستعلیق" در 192 صفحە توسط انتشارات وزین "بلم" بە مدیریت شاعر توانا و دوست داشتنی ، جناب دکتر داوود ملک زادە، منتشر شد .این کتاب شامل سه دفتراست.دفتر اول با نام "مستعلیق"، مشتمل بر 76رباعی است کە شاعر، محقق و رباعی پژوە توانای معاصر جناب استادسیدعلی میرافضلی لطف فرمودەاند و مقدمەای محققانه و خواندنی ، با عنوان "پابرهنه در ملکوت کلمات"برای این دفتر نوشتەاند. دفتر دوم با نام " در سر گم" شامل 126 رباعی و دفتر سوم بانام "ای همه تو" مشتمل بر 99 نورباعیست.
دوستانی کە بە خرید این کتاب تمایل دارندمبلغ 290هزارتومان به شمارە کارت زیر واریز نمودە و فیش واریزی به همراه نشانی دقیق پستی شامل کدپستی و شماره تلفن همراه را برای اینجانب ارسال نمایند.هزینه ارسال پستی بر عهدەی ناشرمحترم می باشد.
6063731117266529
بانک قرضالحسنهی مهر، بە نام داوود ملکزاده
چون تاک، شراب میچکد از چشمم
انگورِ مذاب میچکد از چشمم
چون هیزمِِ خیسِِ روی آتش هستم
میسوزم و آب میچکد از چشمم
#واران
وقتی، لختی هیزم دید که آتش در زده بودند و آب از دیگر سویِ وی میچکید. اصحاب را گفت: ای مدّعیان، اگر راست میگوئید که در دل، آتش داریم، چرا از دیدهتان، اشک پیدا نیست؟
و گفت: هیبت، گدازندهی دلهاست و محبّت گدازندهی جانها ، و شوق گدازندهی نَفسها.
و گفت: محبّت، ایثارِ خیری است که دوست داری برای آنکه، دوست داری!
آنچه دل ما را افتاده است، از دیده نهان است. گر بودَمی با او بودَمی ولیکن من محوم، اندر آنچه اوست.
و گفت: خدمت، حرّیت دل است.
و گفت: شریعت آن است که او را پرستی و طریقت آن است که او را طلبی و حقیقت آن است که او را بینی.
#شیخ_فریدالدین_عطار_نیشابوری
#تذکره_الاولیاء
#ذکر_ابوبکر_شبلی
#مستعلیق
انگورِ مذاب میچکد از چشمم
چون هیزمِِ خیسِِ روی آتش هستم
میسوزم و آب میچکد از چشمم
#واران
وقتی، لختی هیزم دید که آتش در زده بودند و آب از دیگر سویِ وی میچکید. اصحاب را گفت: ای مدّعیان، اگر راست میگوئید که در دل، آتش داریم، چرا از دیدهتان، اشک پیدا نیست؟
و گفت: هیبت، گدازندهی دلهاست و محبّت گدازندهی جانها ، و شوق گدازندهی نَفسها.
و گفت: محبّت، ایثارِ خیری است که دوست داری برای آنکه، دوست داری!
آنچه دل ما را افتاده است، از دیده نهان است. گر بودَمی با او بودَمی ولیکن من محوم، اندر آنچه اوست.
و گفت: خدمت، حرّیت دل است.
و گفت: شریعت آن است که او را پرستی و طریقت آن است که او را طلبی و حقیقت آن است که او را بینی.
#شیخ_فریدالدین_عطار_نیشابوری
#تذکره_الاولیاء
#ذکر_ابوبکر_شبلی
#مستعلیق
Forwarded from Javadafranotebook
ز سختجانی خود بی تو در شب هجران
نشسته در عرق خجلتم چو سنگ در آب
بیدل
نشسته در عرق خجلتم چو سنگ در آب
بیدل
Audio
خوانش چند شعر
شعر و صدای یدالله رویایی
موسیقی متن: مجید انتظامی
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ـ ۱۳۵۶
شعرها به ترتیب خوانش:
دلتنگیها - 17، پاییز سبز، در آفتاب سبز نگاه او، میوههای ملال، من از دوستت دارم، دلتنگیها - 1، دلتنگیها - 8، دلتنگیها - 9، دلتنگیها - 31، دریاییها - 31، دریاییها - 33.
https://www.tg-me.com/derangeadabi
شعر و صدای یدالله رویایی
موسیقی متن: مجید انتظامی
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ـ ۱۳۵۶
شعرها به ترتیب خوانش:
دلتنگیها - 17، پاییز سبز، در آفتاب سبز نگاه او، میوههای ملال، من از دوستت دارم، دلتنگیها - 1، دلتنگیها - 8، دلتنگیها - 9، دلتنگیها - 31، دریاییها - 31، دریاییها - 33.
https://www.tg-me.com/derangeadabi
Forwarded from کرشمه
درمان بشود اگر کمر درد کند
پا و دل و چشم و گوش و سر درد کند
درمان تمام دردها پیش خداست
آدم چه کند خداش اگر درد کند؟!
#واران
از یک بحر، یک عبارت کننده ، بس
اگر اندامم درد کند ، شفا تو دهی ، چون تواَم درد کنی ، شفا که دهد؟
#شیخ_فریدالدین_عطار_نیشابوری
#تذکره_الاولیاء
#ذکر_ابوالحسن_خرقانی
#مستعلیق
پا و دل و چشم و گوش و سر درد کند
درمان تمام دردها پیش خداست
آدم چه کند خداش اگر درد کند؟!
#واران
از یک بحر، یک عبارت کننده ، بس
اگر اندامم درد کند ، شفا تو دهی ، چون تواَم درد کنی ، شفا که دهد؟
#شیخ_فریدالدین_عطار_نیشابوری
#تذکره_الاولیاء
#ذکر_ابوالحسن_خرقانی
#مستعلیق
خندیدی و خندید به من، حضرت بخت
رویید به خندهات، گل از صخرهی سخت
از خویش درآمدم به یک بوسهی تو
مانند شکوفهای که از شاخ درخت
#واران
"از خویش به درآمدم
چون شکوفه
که از شاخِ درخت"
#ابوالحسن_خرقانی
#مستعلیق
رویید به خندهات، گل از صخرهی سخت
از خویش درآمدم به یک بوسهی تو
مانند شکوفهای که از شاخ درخت
#واران
"از خویش به درآمدم
چون شکوفه
که از شاخِ درخت"
#ابوالحسن_خرقانی
#مستعلیق
Forwarded from درنگ
منوچهر آتشی
به پرنده های جنگل گیلان
پیغام دادم
که در نماز سحرگاهی
و در ملال تنبلی آبسالی جاوید
گنجشک های تشنه دشتستان را
در یاد داشته
باشند
باور کنید ! دنیا اسب رهوار خسته ای نیست
که بی سوار سوی آخورش روانه کنند
دنیا پرنده ای نیست
از قله های برهنه وحشی جنوب
که جفت مهربانش را
از آشیانش
از روی گنج پر تپش بیضه ها
بر سفره شغالان بگذارند
در گرگ و میش مبهم پاییز
از آبهای
پر گره صبحدم بپرس
که صخرههای دره دیزاشکن
یاد آوران لال چه خشم و خروش ها عبوسی از کلانمدیهایی بودند
که نان ارزان را
هرگز برای خویش نمی خواستند
دهقان دشت های تشنه
دهقان تشنگی ها
دهقان خشکسالی های جاویدان
و آبسالی های ده سالی یکبار
در نیمروز دیروز
بیل بلند تو
خورشید را به قافیه پیروزی
در شعر من نشاند
و دست پینه بسته تو امروز
با بافه های فربه گندم
منظومه بلند برکت خواند.
#منوچهر_آتشی
https://www.tg-me.com/derangeadabi
به پرنده های جنگل گیلان
پیغام دادم
که در نماز سحرگاهی
و در ملال تنبلی آبسالی جاوید
گنجشک های تشنه دشتستان را
در یاد داشته
باشند
باور کنید ! دنیا اسب رهوار خسته ای نیست
که بی سوار سوی آخورش روانه کنند
دنیا پرنده ای نیست
از قله های برهنه وحشی جنوب
که جفت مهربانش را
از آشیانش
از روی گنج پر تپش بیضه ها
بر سفره شغالان بگذارند
در گرگ و میش مبهم پاییز
از آبهای
پر گره صبحدم بپرس
که صخرههای دره دیزاشکن
یاد آوران لال چه خشم و خروش ها عبوسی از کلانمدیهایی بودند
که نان ارزان را
هرگز برای خویش نمی خواستند
دهقان دشت های تشنه
دهقان تشنگی ها
دهقان خشکسالی های جاویدان
و آبسالی های ده سالی یکبار
در نیمروز دیروز
بیل بلند تو
خورشید را به قافیه پیروزی
در شعر من نشاند
و دست پینه بسته تو امروز
با بافه های فربه گندم
منظومه بلند برکت خواند.
#منوچهر_آتشی
https://www.tg-me.com/derangeadabi
Telegram
درنگ
شعر و درباره ی شعر
.
ارتباط با ادمین و ارسال اثر👇
https://www.tg-me.com/derangadbi
.
ارتباط با ادمین و ارسال اثر👇
https://www.tg-me.com/derangadbi