Telegram Web Link
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ادبیات و مطالعات تجربی
دانشگاه اهواز
قابل دسترسی در آپارات

روشهای شناختی، ادبیت را از طریق کاربست همزمان بلاغت سنتی، بوطیقای شعری و زیباشناسی ادبی با روان‌شناسی تجربی مورد مطالعه قرارمی‌دهد. به این صورت که احساسات زیباشناختی خواننده را در فرایند خواندن متن ادبی با روش تجربی اندازه‌گیری می‌کنند و به کمک اسکن از واکنش سلولهای مغز، داده‌های آزمایشگاهی استخراج می‌کنند. در فرایند خواندن یک شعر، مغز به هنرسازۀ ادبی واکنش نشان می‌دهد؛ یعنی هنرسازه سبب تکانۀ عاطفی، حسی، جمالی یا هیجان ایدئولوژیک در ذهن خواننده می‌شود، حتی مغز به آن تکانه واکنش فیزکی نشان می‌دهد.
در مطالعات آزمایشگاهی با امکانات تکنولوژیک علوم اعصاب مثل پایش الکتروفیزیولوژیک، پرتونگاری مغز، سنجش حالات چشم و ... واکنشهای ادبی مغز را ثبت و ضبط می‌کنند. با تصویربرداری الکترونیک تغییرات ناشی از فعال شدن نرونهای مغز و شدت و ضعف جریان خون در سلولهای عصبی، تغییرات فیزیکی مغز خواننده را ثبت و گزارش می‌کنند. با این روش تجربی، تأثیرات ناشی از مواضع ادبیت متن شناسایی می‌شود و میزان قدرت هر سازۀ زبانی در ایجاد تأثیرات زیباشناسانه پرتونگاری می‌شود.
#کاروندپارسی
تخیل سیاسی در ادبیات
محمود فتوحی رودمعجنی
.

تخیل سیاسی در ادبیات فارسی
محمود فتوحی رودمعجنی
خرداد 1401 - کلاس مجازی دانشگاه فردوسی مشهد

تخیل سیاسی در چند رمان فارسی معاصر
تخیل سیاسی در جناحهای سیاسی امروز ایران

.


سخنرانیهای محمود فتوحی
#تخیل_سیاسی
#رضابراهنی
#محمودفتوحی
#کاروندپارسی
#سخنرانی_فتوحی
@karvandparsi
.

خلاقیت و اصل انتخاب طبیعی

کسی که رابطۀ شخصی‌اش با جهان بر اساس یک نظام ارزشی یا یک ایدئولوژی باشد از انتخابهای کمتری برای فهم آزادانه و خلاقیت شخصی برخوردار است.
او با قواعد و قراردادهای از پیش ساختۀ گفتمان عمل می‌کند. اصالت عمل فردی از اصل انتخاب آزاد می‌آید.


#کاروندپارسی
#محمودفتوحی
@karvanparsi

.
.

بیداد شجریان در گردنه آهوان

#داستان_کوتاه
نوشتۀ محمود فتوحی رودمعجنی

اجرای رادیویی با نقد و بررسی

#رادیو_آوان

نقد و تحلیل: مرتضی عنابستانی

..
https://castbox.fm/vb/573114893

#محمودفتوحی
#کاروندپارسی
Audio
.
داستان صوتی
بیداد شجریان در گردنه آهوان
نوشتۀ محمود فتوحی رودمعجنی

اجرای رادیویی با نقد و بررسی
رادیو آوان

نقد و تحلیل: مرتضی عنابستانی

کاست «بیداد» شجریان تازه به بازار آمده و جوان دانشجو در سفر به مشهد، مسافر یک تریلی پر سر و صدا می‌شود. نواری که تازه خریده را برای راننده و شاگردش می‌گذارد. اما بر سر شجریان و عباس قادری مشاجره بالا می گیرد ...
داستان را بشنوید.
جاهلیت معاصر
📝 ناصرقلی سارلی
استاد دانشگاه و فعال اجتماعی
📌 از شروع ماجرای مسموم‌سازی دانش‌آموزان دختر در کشور چند هفته می‌گذرد و این تهاجم احتمالا سازمان‌یافته به مدارس دخترانه هر روز ابعاد جدید و غریبی می‌یابد.
نگاهی به تاریخ باورها و عقائد بشری نشان می‌دهد که اندیشه و اعتقاد هرچند افراطی و غریب به نظر برسد به‌راحتی نمی‌میرد. عقائد و باورها هرچند گاهی تضعیف و گاه در خاک می‌شوند، با پیدایی زمینه و زمانه مناسب سر بر می‌آورند اما چنان شکل و فرم عوض می‌کنند که تشخیص آن‌ها بسیار دشوار می‌شود.
برای شناخت ریشه‌های ماجرای مسموم‌سازی دختران دست‌کم باید به دوران جاهلیت شبه‌جزیره عربستان بازگشت؛ سرزمینی که در طلیعه اسلام در تاریکی بی‌پایان و جهالتی بی‌انتها غرقه بود.
داشتن و به دنیا آوردن فرزند دختر چنان داغ ننگی بر پیشانی بر والدین، به‌ویژه پدران، می‌زد که زنده‌به‌گور کردن دختران امری مرسوم بود و توهم رهایی از ننگ به آنان می‌بخشید.
📍آن‌چه امروز در تهاجم احتمالا سازمان‌یافته به مدارس دخترانه مشهود است نسخه امروزین همان زنده به گور کردن دختران است. این عمل ترجمه‌ای امروزی است از عمل به باور و عقیده‌ای کهن. باور و عقیده یکسان است اما چون دیگر فرم زنده به گور کردن امکان‌پذیر و بنابراین کارآمد نیست، فرم جدیدی جایگزین شده است. اگر با زبان فرمالیست‌ها سخن بگوییم می‌توان گفت فرم جدیدی مطابق زمینه و زمانه جدید جایگزین فرم مبتذل، نخ‌نما و به‌ظاهر شنیع‌تر پیشین شده است. اما قبح عقلی و اخلاقی اقدام اخیر حتی بسی بیشتر از زنده به گور کردن دختران است؛ مرد جاهلی آن کار را در خفا انجام می‌داد، پیش از آن‌که دیگران حتی از تولد فرزند دختر آگاه شوند. جاهلیت معاصر اما نسخه امروزین را با ترور و ترساندن مردم می‌آمیزد و به‌نحوی زننده و مبارزطلبانه امنیت جامعه را به بازی می‌گیرد و دندان فاسد و کرم‌خورده خود را به رخ همگان می‌کشد.
🔖 آن‌چه برای والدین دانش‌آموزان، به‌ویژه دختران، اسباب نگرانی مضاعف است اخبار و اظهارنظرهای ناقص، محتاطانه و گاه متناقض مسئولان امر است. پرسش آن است که آیا پس از این حجم از تهاجم واقعا هیچ سرنخی از مباشران و آمران این حوادث به دست نیامده است؟ چه اتفاقی باید بیفتد که مسئولان این رویدادهای خطرناک را جدی بگیرند؟ آیا مانند موارد مشابه منتظر فرمان یا اظهارنظر رهبری هستند تا مجاب شوند باید کاری اساسی صورت دهند؟ مگر مسئولان حفظ نظم و امنیت کشور وظیفه ذاتی برای شناسایی و برخورد جدی با چنین اقداماتی را ندارند؟
📎 به‌عنوان یک پدر به جاهلان معاصر اطمینان می‌دهم این اقدام جنایتکارانه خللی در اراده ما برای فراهم کردن زمینه آموزش، تحصیلات و پیشرفت برای فرزندان دخترمان ایجاد نمی‌کند. اگر احساس شود مسئولان امر در رسیدگی و جلوگیری از حوادث مشابه تحفظ، کندی یا ملاحظاتی دارند، با تشکیل زنجیره انسانی در حفاظت و پاسداری از فرزندان این سرزمین به میدان خواهیم آمد.
دوره جاهلیت به تاریخ پیوسته است و تکرار نخواهد شد. مطمئن باشید.

https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAEi7PF8VAoJT4Kb8Lg
.

کتابم مجوز انتشار گرفت. امیدوارم در فروردین 1402 به بازار بیاید.

"صور خیال متعالیه"
خوانش صدرایی اندیشه‌های صائب تبریزی،
تهران: انتشارات سخن.
451 ص.


این کتاب پژوهشی تطبیقی است میان اندیشه‌ها و ایماژهای صائب تبریزی و آراء وجودگرایانۀ حکمت متعالیه. نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که میان شعر نازک خیال صائب و فلسفۀ ملاصدرا همگرایی قابل اعتنایی وجود دارد. آن دو، دوشادوش هم، با ابداع یک گفتمان فلسفی- ادبیِ ایرانی کوشیده‌اند تا از سیطرۀ فلسفۀ افلاطونی و حکمت سینوی که بیش از هفت قرن، اندیشه‌ورزی در قلمرو فارسی‌زبانان را در سایۀ خود گرفته بود فراگذرند. این پژوهش می‌کوشد تا نشان دهد که حکمت ایرانی در عصر صفوی همچون ادوار پیشین همچنان در شعر فارسی تداوم می‌یابد و مدعی است که هستی شناسی، انسان‌شناسی، زیبایی‌شناسی و بوطیقای ادبی وجودگرا در ادبیات و حکمت ایرانی عصر صفوی، مقدمه‌ای است بر ظهور نیما و نگرش مدرن به انسان و هستی.

#کاروندپارسی
#محمودفتوحی
@karvandparsi
.
هدیۀ نوروزی به معلم

سدۀ دوم و سوم هجری، ایرانیان در جشن نوروز و مهرگان هدیه‌ای توسط کودکانشان به معلم می‌داده‌اند. در گفتارهای امام احمد بن حنبل (ف 241 قمری) آمده است:
إبن هانی گفت: «روز نوروز دیدم أباعبدالله درهمی به پسرش داد و گفت نزد آموزگار برو و به او بده.» (ابن حنبل، مسائل، رقم 1300).

در کتابی دیگر از قرن سوم از ابن سیرین نقل است که در مدینه [؟] معلمی بود و فرزندان بزرگان شاگرد وی بودند. آنها حق معلم را در نوروز و مهرگان می‌دانستند. (ابن ابی شیبه، ف 235 قمری، کتاب المصنف، 4 /341).

جالب آنکه همین متنها نوروز را رسم عجم دانسته‌اند.
« پرسیدند از حسن دربارۀ روزۀ نوروز؟
گفت شما را چه به نوروز؟ به آن توجه نکنید. نوروز از عجم است
».

٩٧٤٠. سُئِلَ الْحَسَنُ عَنْ صَوْمِ يَوْمِ النَّيْرُوزِ، فَقَالَ: «مَا لَكُمْ وَالنَّيْرُوزُ، وَلَا تَلْتَفِتُوا إِلَيْهِ، فَإِنَّمَا هُوَ لِلْعَجَمِ»
(كتاب المصنف ابن أبي شيبة، 2 /343)

در متون فقهی اهل سنت، بارها فتوای کراهت هدیۀ نوروزی صادر شده و هدیۀ نوروز و مهرگان و خرید و فروش در دو عید ایرانی را رسم کفار خوانده‌اند. (اینجا را ببینید).

#کاروندپارسی
@karvandparsi
.

نوروز در تفسیرهای قرآن


بسیاری از مفسران بزرگ قرآن نوشته‌اند که «یوم الزینة» در داستان موسی (ع) جشن نوروز (به عربی ألنیروز) بوده است. موسی آنگاه که خواست معجزۀ خود را بر ساحران آشکار کند: ﴿ قَالَ مَوْعِدُكُمْ يَوْمُ الزِّينَةِ وَأَن يُحْشَرَ النَّاسُ ضُحًى ﴾ [ طه: 59]. «گفت هنگام نامزد کرده مرا با شما "روز آرایش" است* آن گه که مردمان با هم آیند چاشتگاه.» (ترجمه از کشف الاسرار).

در توضیحاتِ مفسران قرآن، یوم الزینه، روز آراستن و تزئیین بوده، مردمان پیش از ظهر در یکجا جمع می‌شده‌اند؛ سالی یک بار رخ می‌داده (عید)، و بازار همگانی هم برگزار می‌شده است. مفسران چنین صفاتی را در سه روز شناخته شده و مشهور می‌دیده‌اند: جشن نوروز ایرانیان، عاشوراء (جشن نجات موسی و هلاک فرعون)، و روز سبت یهودیان.

(برای دیدن متن تفسیر روی واژۀ آبی النیروز در هر تفسیر کلیک کنید)

۱) تفسیر مقاتل بن سلیمان (متوفی ۱۵۰ قمری)
مَوْعِدُكُمْ يَوْمُ الزِّينَةِ يعني يوم عيد لهم في كل سنة يوم واحد وهو يوم النيروز ...

۲) تفسير بحر العلوم، السمرقندي (ف ۳۷۵ ق)
{مَوْعِدُكُمْ يَوْمُ ٱلزّينَةِ } يعني: يوم عيد لهم وهو يوم النيروز ...

۳) تفسير الكشف والبيان، الثعلبي (ف ۴۲۷ ق)
{ قَالَ مَوْعِدُكُمْ يَوْمُ ٱلزِّينَةِ } وروى جعفر عن سعيد قال: يوم سوق لهم، وقيل: هو يوم النيروز.

۴) تفسير معالم التنزيل، البغوي (ف ۵۱۶ ق)
{موعدكم يوم الزينة} قال مجاهد، وقتادة ، ومقاتل ، والسدي : كان يوم عيد لهم ، يتزينون فيه ، ويجتمعون في كل سنة . وقيل: هو يوم النيروز...

۱) کشف الاسرار، میبدی (نگارش ۵۲۰ ق)
الله گفت موعدکم یوم الزینة این روز زینت روز عید ایشان بود و گفته اند روز نوروز موافق روز عاشورا ...

۶) تفسير الكشاف، الزمخشري (ف ۵۳۸ ق)
وقيل في يوم الزينة يوم عاشوراء، و يوم النّيروز، ويوم عيد كان لهم في كل عام، ويوم كانوا يتخذون فيه سوقاً ويتزينون ذلك اليوم.

۷) زاد المسير في علم التفسير، ابن الجوزي (ف ۵۹۷ ق)
{ قال موعدكم يومُ الزينة } ... وفي هذا اليوم أربعة أقوال: ... أحدها: يوم عيد لهم،... والثاني: يوم عاشوراء، رواه سعيد بن جبير عن ابن عباس. والثالث: يوم النيروز، ووافق ذلك يوم السبت أول يوم من السنة، رواه الضحاك عن ابن عباس.

۸) مفاتیح الغیب یا تفسير كبير امام فخر رازي (ف ۶۰۶ ق)،
قال مقاتل: يوم النيروز ...

۹) تفسير الجامع لاحكام القرآن/ القرطبي (ف ۶۷۱ ق)
{ مَوْعِدُكُمْ يَوْمُ ٱلزِّينَةِ }. واختلف في يوم الزينة، فقيل هو يوم عيد كان لهم يتزيَّنون ويجتمعون فيه قاله قتادة والسدي وغيرهما. وقال ابن عباس وسعيد بن جبير: كان يوم عاشوراء. وقال سعيد بن المسيّب: يوم سوق كان لهم يتزيَّنون فيها وقاله قتادة أيضاً. وقال الضحاك: يوم السبت. وقيل: يوم النيروز ذكره الثعلبي.

۱۱) لباب التأويل في معاني التنزيل،الخازن (ف ۷۲۵ ق)
{ موعدكم يوم الزينة } قيل كان يوم عيد لهم يتزينون فيه ويجتمعون في كل سنة وقيل هو يوم النيروز

۱۱) تفسير ابن كثير (ف ۷۷۴ ق)
{قَالَ مَوْعِدُكُمْ يَوْمُ ٱلزِّينَةِ} وهو يوم عيدهم ونيروزهم وتفرغهم من أعمالهم واجتماعهم جميعهم.

۱۲) تفسير القرآن، الفيروز آبادي (ف ۷۱۸ ق)
{مَوْعِدُكُمْ يَوْمُ ٱلزِّينَةِ } وهو يوم السوق ويقال يوم العيد ويقال يوم النيروز

۱۳) إرشاد العقل السليم إلى مزايا الكتاب الكريم، ابو السعود (ف ۹۵۱ ق)
وقيل: يومُ الزينة يومُ عاشوراءَ أو يومُ النَّيْروز أو يومُ عيد كان لهم في كل عام

ممکن است بگویند که آوردن نوروز در تفسیر یوم الزینه کار شیعیان یا شعوبیان متمایل به ایران است. اما قضیه بر عکس است. همۀ تفاسیری که در بالا آمده متعلق به اهل سنت است. به چند تفسیر مشهور شیعی مراجعه کردم، هیچکدام در ذیل «یومُ الزینة» اشارتی به نوروز نکرده‌اند. از جمله این تفسیرها:
تفسیر علی بن ابراهیم قمی (قرن چهارم)
التبیان توسی (ف ۴۶۰ ق)
تفسیر مجمع البیان طبرسی، (ف ۵۴۸ ق)
المیزان طباطبایی (ف ۱۴۰۱ ق)
تفسیر الصافی، فیض کاشانی (ف ۱۰۹۰ ق)
تفسیر ملاصدرا (ف ۱۰۵۰ ق)
تفسیر بحرانی (ف ۱۱۰۷ ق)

مفسران در بیان نکات تاریخی و سیر قرآنی غالباً اهل نقل بودند. ایشان باید تأمل می‌کردند که آیین نوروز ایرانی آیا در سرزمین مصر روزگار موسی هم بوده است؟ اما از آنجا که درفرهنگ کهن عربی، جشنی که مردم همه خود را بیارایند و چاشتگاه با هم گرد آیند وجود نداشته مفسران برای یوم الزینة مصداقهایی از فرهنگ ایرانی و یهودی ذکر کرده‌اند.


#نوروز.ایرانی

#کاروندپارسی
@karvandparsi
.
برنامه‌های گفتگومحور مِهستان


ایران به روایت میرجلال‌الدین کزازی

ایران به روایت آرش رئیسی نژاد

ایران به روایت عباس عبدی

ایران به روایت مصطفی ملکیان

ایران به روایت رضا کیانیان

ایران به روایت مجتبی لشکربلوکی

ایران به روایت عرفان نظرآهاری

ایران به روایت حمید دباشی

ایران به روایت داريوش فرهود

ایران به روایت پرویز پیران

ایران به روایت احمد آل یاسین

ایران به روایت محمّد فاضلی

ایران به روایت مقصود فراستخواه

ایران به روایت داريوش رحمانیان

ایران به روایت احمد زیدآبادی

ایران به روایت عماد افروغ

ایران به روایت کاظم علمداری

ایران به روايت محمد درویش

ایران به روایت شروین وکیلی

ایران به روايت عباس امانت

ایران به روایت مهرزاد بروجردی

ایران به روایت ناصر کرمی

ایران به روایت عبدالحسین وهاب‌زاده


مجموعهٔ روايت ايران

لیست اپیزودهای مجموعهٔ روايت ايران

#ایران_پایدار
#روایت_ایران
#مهستان

⭕️ ایرانِ پایدار بستری برای ایران‌شناسی و ایران‌شناسی بنیانی برای پایداریِ ایران

https://www.tg-me.com/iranepaydar_official
.



تاریخ ادبیات و منابع دیجیتال؟

پرسش این روزهای من این است:

تاریخ ادبی در زمانۀ "علوم انسانی دیجیتال" چه کارکردی می‌تواند داشته باشد؟

این روزها یک جستجوگر اطلاعات تاریخ ادبی به آسانی با گوشی هوشمند خود، حجم بزرگی از اطلاعات را در کسری از ثانیه پیش چشم خود دارد.
اطلاعات زندگینامه‌ای، فیلمهای مستند، عکسها و اسناد معتبر از زندگی مولفان - بویژه معاصران - به سرعت و سادگی در دسترس جویندگان است.
مدخل‌ دانشنامه‌های آنلاین، زندگینامه‌، گزیده اشعار و آثار، تاثیر و تأثرات، منابع و نیز پیوندهای معتبر برای اطلاع دربارۀ یک مولف، اثر بزرگ، سبک، مکتب، جنبش، جریان و ادوار ادبی در اختیار ما می‌گذارد.

اکنون با وجود منابع آنلاین که اطلاعات عمدۀ تاریخ ادبی کلاسیک مثل تاریخ ادبیات صفا و براون و دیگران را در خود دارد چه کاری برای مورخ ادبی می‌ماند؟
مورخ ادبی عصر دیجیتال چگونه و با چه روشی می‌تواند یک تاریخ ادبیات کارآمد بنویسید؟
آیا حیات تاریخ ادبیات‌نگاری رو به زوال است یا به شکل دیگری تاریخ ادبی باید نوشت؟

دوستان عزیز نظرتان را درباره یک تاریخ ادبی امروز بنویسید. از یک تاریخ ادبی دیجیتال چه انتظاری داریم؟
@karvandparsi
من در ایران کسی را روشنفکر می‌خوانم که دارای این دو خصوصیّت باشد:
یکی آنکه کشور و تمدّنِ خود را تا اندازه‌ای بشناسد، یعنی با ژن‌های مؤثّرِ معنویِ این سرزمین بیگانه نباشد. خلاصه، با تاریخ و فرهنگ آن تا اندازه‌ای آشنا باشد. منظورم آن است که به بهانه‌ی تجددّ خواهی، به آن پشت نکرده باشد.
دوّم آنکه دریچه‌ی ذهنِ خود را به روی معارف جهانی باز نگه دارد، یعنی آنچه که بشر را به سوی روشنی و پیشرفت دعوت می‌کند. این، البتّه یک تعریف کلّی و مبهم است، ولی در عمل شناخته می‌شود. متفکّران دنیا سوءنیّت نداشته‌اند (مگر کسانی که خود را در خدمتِ زور نهاده‌اند) ولی همه‌ی آنها هم راهِ درستِ بشر را نیندیشیده‌اند. بعضی از آنها به فکری روی برده‌اند که زندگی را بی‌رونق و بی‌جلا می‌خواهد، بسته و یکنواخت.

#یگانگی_در_چند‌گانگی

💎کانال دکتر محمّد‌علی اسلامی نُدوشن

🆔 @sarv_e_sokhangoo
.

بخشی از خدمات گوگل به نام Ngram نموداری از فراوانی واژه‌ها در Google Books ارائه می‌کند. نمودارهای بسامد بالا نام چهار شاعر فارسی‌زبان را طی دویست سال اخیر نشان می‌دهد.
خیام از 1853 وارد کتابهای انگلیسی شده و بین سالهای 2008-2015 بالاترین فراوانی را دارد.
نام رومی در آغاز قرن نوزده بسیار بالاست به تدریج کمتر شده باز در 1980 و 2000 اوج گرفته
حافظ از 1801 وارد شده و در 1842 بالاترین فراوانی را دارد. بعد کاهش می‌یابد و باز در 2001 اوج می‌گیرد.
سعدی در 1890 اوج می‌گیرد. بعد کاهش دارد و باز در 2016 اوج می‌گیرد.

▪️روی هر نقطه از نمودار کلیک کنید سال و درصدها را نشان می‌دهد.
▪️گزینۀ انتخاب زبان کتابها (آلمانی، فرانسوی، انگلیسی و ...)
▪️گزینۀ انتخاب سال (جستجوی در یک یا چند سال معین)
▪️گزینۀ ورود به متن کتابها

این ابرداده‌ها، پژوهشهای علوم انسانی را از بنیاد دگرگون خواهد کرد. زبان فارسی در این زمینه‌ها بسیار تنگدست است و هیچ متصدی هم ندارد. بماند که راهکار حاکمیت، کاهش دسترسی به فضای مجازی است.

دعا کنیم خداوند علیم، مانعان دسترسی مردم به آگاهی و دانایی را ببخشد.

#کاروندپارسی
#محمودفتوحی


@karvandparsi
.

https://www.perplexity.ai/

یک وبسایت هوش مصنوعی به نشانی https://www.perplexity.ai/ هست که نسبت به CtatGPT مزایایی دارد از جمله :
1. بر اساس داده‌های گوگل به پرسشهای شما پاسخ می‌دهد.
2. داده‌هایش به روز است ولی CtatGPT به اطلاعات پیش از سال 2021 دسترسی دارد.
3. پس از دادن پاسخ سوال شما، سه پرسش تازه در همان زمینه و مرتبط با موضوع بحث پیشنهاد می‌کند که عمق و دامنه بیشتری به بحث می‌دهد.
4. مأخذ اطلاعات خود را پس از هر جمله با لینک به منبع می‌دهد؛ به این شکل [1] [2] [3]
5. گفتگوهای شما را در بایگانی خود نگاه می‌دارد.

شایسته دیدم این دوست هوشمند را به دوستان کاروند که هنوز فرصت آشنایی با آن را نیافته‌اند معرفی کنم.
@perplexity_ai

دعا کنیم خداوند علیم، مانعان دسترسی مردم به آگاهی و دانایی را ببخشد.

#کاروندپارسی
#محمودفتوحی


@karvandparsi
.
#ایران_واقعیت_سرزمینی (۵)
قرن ۱۰ هجری

فضولی بغدادی قصیده‌‌ای سروده به پیروی خاقانی و امیرخسرو و جامی و از ایران (بغداد) به دارالعدل روم (استانبول) تقدیم سلطان سلیمان عثمانی می‌کند. در زمان سرودن این قصیده، شاه طهماسب پادشاه ایران است و سلطان سلیمان قانونی پادشاه عثمانی در استانبول. فضولی شهر خود، بغداد را مُلک ایران می‌داند. فضولی را بزرگترین شاعر ترکی آذربایجانی در سدهٔ شانزدهم میلادی می‌دانند.

بحمدالله بنایی ساختم از بهر آسایش
ز سنگ صبر و آب حلم و خاک علم بنیانش...
سه رکن از خانه بود از خسرو و خاقانی و جامی
من از بغداد کردم سعی در تکمیل ارکانش
ز کان طبع پولادی برون آورد خاقانی
سوی دریای هند ارسال کرد از سوی شروانش
به استادی ازان پولاد خسرو ساخت میراثی
روان سوی خراسان کرد از دِلهی و مُلتانش
جلایی داد آن را جامی آنگه جانب بغداد
فرستاد از برای خادمان شاه مردانش ...
میسر کن که شمع محفل اهل نظر گردد
ندارم بیش ازین در پردۀ تضییع پنهانش
به دست پاکبازان امانت پیشه بسپارم
فرستم سوی دارالعدل روم از ملک
#ایرانش
به امیدی که در عالم‌ستانی و جهان‌گیری
رسد تأثیر فتح از دولت سلطان‌سلیمانش
(دیوان فضولی، ص 31-32)


.
مقاله:
خویشاوندی شعر و فلسفه در قرن بیستم
محمود فتوحی رودمعجنی
فصلنامۀ نقد ادبی
شمارۀ 60
زمستان 1401

فلسفه و شعر اگرچه همواره از قلمروهای پرطرفدار معرفت بشری بوده‌اند، اما میان آن دو ستیز و ناسازگاری دیرینه‌ای در جریان بوده است. این جستار در پی آن است تا نشان دهد که نسبت فلسفه و شعر از قرن بیستم به این سو از دشمنی به جانب خویشاوندی گراییده است؛ هر چه به روزگار کنونی نزدیک‌تر می‌شویم فیلسوفان به‌ویژه در فلسفۀ قاره‌ای از نگاه ستیزه‌جویانۀ افلاطون‌گرا به شعر فاصله می‌گیرند و به خویشاوندی شعر و فلسفه بیشتر توجه دارند. بر پایۀ این خویشاوندی، مقاله چهار شباهت میان دو قلمرو شعر و فلسفه را مطرح می‌کند و نشان می‌دهد که دگرگونی نگاه به مناسبات شعر و فلسفه، نتیجۀ تغییر نگرش معرفت‌شناختی به شعر بوده است.

دریافت متن مقاله از فصلنامۀ نقد ادبی
https://lcq.modares.ac.ir/article-29-63381-fa.html

مشاهد و دریافت مقالات شمارۀ 60 نقد ادبی، زمستان 1401


#مقالات_فتوحی
#کاروندپارسی
#محمودفتوحی
@karvandparsi
بازنشر سخنی از 23 سال پیش (مهر 1379)

تغییر هویت سبک در آثار شریعتی

مشهور است که سبک شریعتی و واژگان او، خصلتی انقلابی، تپنده و دینامیک دارند. سبکی خیزشی و انگیزشی که التهاب و هیجان را در مخاطب شعله‌ور می‌کند. اگر تأثیرات سبک شریعتی بر مخاطبانش را در دو مقطع تاریخی (یکی در سال 1355 و دیگری در سال 1379) تحلیل کنیم، به روشنی تغییر معنا و کارکرد سبک شریعتی را در گذر تاریخ مشاهده می‌کنیم.

توفندگی سبک سخن شریعتی محصول بافتار انقلابی دهه 40 و 50 است. واکنش یک مخاطب در سال‌های 1350 تا 1357 با واکنش همان مخاطب در سال‌های 1370 -1380 به این سبک تفاوت بنیادین و گاه متضاد دارد. واژگان کلیدی اندیشۀ شریعتی در موقعیت نهضت، کاملاً امید‌بخش، حرکت‌آفرین، انگیزاننده و تعهد‌آفرین‌اند؛ واژگانی مانند: «مسئولیت، وحدت، رسالت، طاغوت، شهید و شهادت، قیام، نهضت، جهاد، ارزش، بیعت، برادری، وصایت، ولایت، خودسازی، مستضعف، مکتب، ملت، امت، شورا، رهبری، عقیده، ارشاد، هجرت، ثارالله، پاس‌دار و ...».

اما همین واژگان در شرایطی که به قول خود شریعتی «نهضت به نهاد بدل می‌شود» آن کیفیت انگیزندگی را از دست می‌دهند. پس از پیروزیِ نهضت، هم واژگان او و هم سبکش، معنا و هویتِ اقتدارگرا پیدا می‌کند. سبک انقلابی به سبک اقتدارگرا تغییر هویت می‌دهد. سخن او دیگر انگیزاننده، عصیان‌گر، حرکت‌بخش، و تعهد‌آفرین نیست، بلکه در موقعیت اقتدار همان سبک با خصلتی اقتدارگرا، ارعاب‌گر، و نگهدارنده به جانب تثبیت نهاد قدرت می‌گراید.

بسیاری از واژگان کلیدی آثار شریعتی بر تابلو یک نهاد و یا سازمان ایدئولوژیک دولتی نشست و یا به اصطلاحات بخشنامه‌ای بدل گشت. می‌بینیم که در گذر زمان مناسبت میان سبک و شرایط تاریخی تغییر می‌کند. سبک شریعتی زیر فشار جریان‌های تاریخی تغییر هویت می‌دهد، سبک انقلابی رنگ می‌بازد و به سبک اقتدارگرا بدل می‌شود. سبک ضد قدرت به سبک حامی قدرت؛ سبک درهم شکننده به سبک محافظه‌کار تبدیل می‌شود. این تغییر ماهوی سبک در دو دسته نوشتارهای اجتماعیات و اسلامیّات شریعتی به وضوح دیده می‌شود، اما نوشته‌های ادبی و کویری او کمتر دستخوش این تغییر شده‌اند.

از مقالۀ «سبک و ایده در آثار شریعتی».
مجموعه مقالات همایش بازشناسی اندیشه‌های دکتر علی شریعتی.
دانشگاه فردوسی مشهد 20 و 21 مهر ماه 1379
به کوشش جواد میزبان.
ناشر: دانشگاه فردوسی (مشهد)، -1379.

#محمودفتوحی
#کاروندپارسی


@karvandparsi
آلبوم تصاویر همایش 1379
.

اهوازی‌ها، فصیح‌ترین پارسی‌گویان در سدۀ سوم هجری

دوستان
زیادی می‌پرسند
در نام کانال تلگرامی و وبلاگ کاروند پارسی، واژۀ «کاروند» دقیقاً چه معنایی دارد؟
هفته گذشته، تصادفا سه نفر از من همین را پرسیدند. برایشان پاسخهایی نوشتم. اینجا هم می‌آورم تا به بهانۀ آن بگویم که مردم اهواز، فصیح‌ترین گویندگان زبان فارسی دری و پهلوی بوده‌اند.

ملک الشعرا بهار قصیده‌ای در وصف نوروز سروده و واژۀ کاروند را در کنار کارنامه آورده است:

بخوانند مرغان به شاخ درخت
گهی کارنامه گهی کاروند

کاروند را به معنی «دربردارندۀ کار (اثر، کار موثر) گرفته‌ام.
تکواژ وند در زبانهای باستانی ایران به صورت vant افادۀ معنای دارنده  می‌کند. در فارسی نو معنای آوند (ظرف و إناء) هم می‌دهد. و به معنی وابسته هم هست چنانکه در نام برخی از طوایف ایرانی آمده است، مثل کولی‌وند، کوروند، دالوند، دیناروند.
وند در نام مکانها مثل دماوند، الوند، نهاوند هم آمده است.

کتاب کاروند احمد کسروی، و کتاب گمشده بلاغت در زبان پهلوی که جاحظ بصری در قرن سوم از آن با نام کاروند یاد کرده گویا همین معنی دربردارندۀ کار است. افزون بر اینها اصطلاح کرده در متون باستانی ایران به معنی یک‌ فصل کتاب (مثلاً در ویسپرد اوستا) است.

واما جاحظ در قرن سوم هجری درباره کتاب کاروند و مهارت بلاغت ایرانیان نوشته‌است:

«و دانستیم که سخنورترین مردمان، پارسیان هستند و سخنورترین پارسیان، اهالی فارس‌اند. شیرین‌سخن‌ترین و شیواترین و گویاترین و سخت‌ترین پارسیان در تحکم، اهالی مرو (در خراسان) هستند. و فصیح‌ترین پارسیان به فارسی دری و زبان پهلوی مردم قصبۀ اهوازند ...
و گفتند: آن ‌که دوست دارد به صنعت بلاغت دست یابد و امر شگفت را بشناسد و در واژه‌شناسی زبردست شود، پس باید که کتاب «کاروند» را بخواند


«قد علمنا أن أخطب الناس الفرس و أخطب الفرس أهل فارس، و أعذبهم كلاما و أسهلهم مخرجا و أحسنهم دلاّ  و أشدهم فيه تحكما، أهل مرو، و أفصحهم بالفارسية الدريّة، و باللغة الفهلوية، أهل قصبة الأهواز، ...
قالوا: و من أحبّ أن يبلغ في صناعة البلاغة، و يعرف الغريب، و يتبحر في اللغة، فليقرأ كتاب كاروند».
(جاحظ بصری، درگذشته ۲۵۵ هجری، کتاب البیان و التبیین، ج ۳/ ۱۰ )

#محمودفتوحی
#کاروندپارسی
@karvandparsi
2025/07/07 06:12:59
Back to Top
HTML Embed Code: