شیوۀ تدریس مثنوی دو استاد عبدالحسین زرینکوب و عبدالکریم سروش
از سال ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۱ همزمان در دو کلاس درس مثنوی شرکت میکردم. یکی به عنوان دانشجوی دانشگاه تهران در منزل دکتر زرینکوب و دیگری به عنوان مستمع آزاد در کلاس دکتر سروش در انجمن حکمت و فلسفه. دفترچهای دارم که تقریرات هر دو استاد را در آن ثبت کردهام. بگذارید تا با گزارشی از این دو کلاس دو شیوۀ متفاوت برخورد با یک متن ادبی مشهور را بگویم.
دکتر زرینکوب مثنوی را بیت به بیت شرح و تفسیر میکرد. انبوهی اطلاعات پیرامون ابیات و حکایات به ما میداد. مثلاً در قصه وزیر جهود درمیان نصرانیان، اطلاعات گستردهای از متون و ادیان و مذاهب مختلف بیان میکرد تا مفهوم تعصب را در گسترۀ تاریخ و فرهنگ ملل و نحل نشان دهد. استاد حکایت جغد و زاغِ کلیله و دمنه را میگفت که زاغ برای آنکه جغدان را گول بزند تن به خودآزاری میداد؛ بعد حکایت سردار داریوش که پیش داریوش میآید و میگوید راهی برای فتح شهر بابل نیست جز اینکه بینی و گوش مرا ببُری و مرا از درگاه خود برانی، باقی کار برعهدۀ من. در ادامۀ بیان حکایتهای مشابه میرسیدیم به فرقۀ نقطویان در زمان شاه عباس صفوی در قزوین. انبوهی داستانِ مشابه با قصۀ وزیر جهودِ مثنوی از استاد میشنیدیم. در این شیوه، متن مثنوی بهانهای میشد برای گردآوری اطلاعات مختلف. این روش در کلاسهای تدریس ادبیات فارسی و در شرح و تفسیرهای متون ادبی رایج است.
دکتر عبدالکریم سروش، در آغاز ترم برای هر دانشجو یک موضوع از مثنوی مشخص میکرد مثلاً خیال، ظن و یقین، طلب، جان و تن، عشق، کرم، جبر و اختیار، علیت، خاموشی. هر جلسه یک نفر گزارشی از جستجوهایش ارائه میکرد. بعد از گزارش دانشجو که معمولاً نیم ساعت طول میکشید یک ساعت باقی کلاس را استاد پیرامون آن موضوع خاص بحث میکرد. مثلاً موضوع این جلسه «خیال در مثنوی» است. تعریفی از خیال از منظرهای مختلف به دست میداد. خیال از نظر حکیمان و عارفان مثل ابن عربی و ملاصدرا و دیگران را بیان میکرد. آنگاه مسائل مربوط به خیال در گفتههای مولانا را دستهبندی میکرد. طرحی که ارائه میداد دانشجو را متنبه میکرد از نداشتن طرح و نظم فکری. بخش زیادی از ابیات مولانا را پیرامون خیال میخواند و تفسیر میکرد. احتمالاً با حافظ مقایسه میکرد. در پایان کلاس دانشجو، تصویری کلی از مسائل و مفاهیم پیرامون خیال در مثنوی در دفترچهاش ثبت کرده بود.
تفاوت روش دو استاد ناشی از دو نظام دانش و دو نگرش بود: ادبیات و فلسفه. استادان ادبیات معمولاً در خوانش متن ادبی، انبوه اطلاعات متنوع گوناگون و گاه نامربوط با متن را به صحنه میآورند. گاه این اطلاعات چندان پراکنده و البته جذّاب است که اصل متن فراموش میشود. گاه آنقدر به فرم درمیپیچیم که محتوا از یاد میرود. اصولاً کلاسهای ادبیات دچار غربت معنا است. سخن همه از صورت است و اطلاعات پیرامون متن. البته این را بگویم که دکتر زرینکوب از معدود استادان ادبیات بود که جانب محتوا و اندیشه در کار او بر فرم و صورت غلبه دارد. شاید این تفاوت نتیجۀ آغاز به کار ایشان در دانشکدۀ معقول و منقول بوده است.
http://www.bookcity.org/detail/25410/root/speak
از سال ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۱ همزمان در دو کلاس درس مثنوی شرکت میکردم. یکی به عنوان دانشجوی دانشگاه تهران در منزل دکتر زرینکوب و دیگری به عنوان مستمع آزاد در کلاس دکتر سروش در انجمن حکمت و فلسفه. دفترچهای دارم که تقریرات هر دو استاد را در آن ثبت کردهام. بگذارید تا با گزارشی از این دو کلاس دو شیوۀ متفاوت برخورد با یک متن ادبی مشهور را بگویم.
دکتر زرینکوب مثنوی را بیت به بیت شرح و تفسیر میکرد. انبوهی اطلاعات پیرامون ابیات و حکایات به ما میداد. مثلاً در قصه وزیر جهود درمیان نصرانیان، اطلاعات گستردهای از متون و ادیان و مذاهب مختلف بیان میکرد تا مفهوم تعصب را در گسترۀ تاریخ و فرهنگ ملل و نحل نشان دهد. استاد حکایت جغد و زاغِ کلیله و دمنه را میگفت که زاغ برای آنکه جغدان را گول بزند تن به خودآزاری میداد؛ بعد حکایت سردار داریوش که پیش داریوش میآید و میگوید راهی برای فتح شهر بابل نیست جز اینکه بینی و گوش مرا ببُری و مرا از درگاه خود برانی، باقی کار برعهدۀ من. در ادامۀ بیان حکایتهای مشابه میرسیدیم به فرقۀ نقطویان در زمان شاه عباس صفوی در قزوین. انبوهی داستانِ مشابه با قصۀ وزیر جهودِ مثنوی از استاد میشنیدیم. در این شیوه، متن مثنوی بهانهای میشد برای گردآوری اطلاعات مختلف. این روش در کلاسهای تدریس ادبیات فارسی و در شرح و تفسیرهای متون ادبی رایج است.
دکتر عبدالکریم سروش، در آغاز ترم برای هر دانشجو یک موضوع از مثنوی مشخص میکرد مثلاً خیال، ظن و یقین، طلب، جان و تن، عشق، کرم، جبر و اختیار، علیت، خاموشی. هر جلسه یک نفر گزارشی از جستجوهایش ارائه میکرد. بعد از گزارش دانشجو که معمولاً نیم ساعت طول میکشید یک ساعت باقی کلاس را استاد پیرامون آن موضوع خاص بحث میکرد. مثلاً موضوع این جلسه «خیال در مثنوی» است. تعریفی از خیال از منظرهای مختلف به دست میداد. خیال از نظر حکیمان و عارفان مثل ابن عربی و ملاصدرا و دیگران را بیان میکرد. آنگاه مسائل مربوط به خیال در گفتههای مولانا را دستهبندی میکرد. طرحی که ارائه میداد دانشجو را متنبه میکرد از نداشتن طرح و نظم فکری. بخش زیادی از ابیات مولانا را پیرامون خیال میخواند و تفسیر میکرد. احتمالاً با حافظ مقایسه میکرد. در پایان کلاس دانشجو، تصویری کلی از مسائل و مفاهیم پیرامون خیال در مثنوی در دفترچهاش ثبت کرده بود.
تفاوت روش دو استاد ناشی از دو نظام دانش و دو نگرش بود: ادبیات و فلسفه. استادان ادبیات معمولاً در خوانش متن ادبی، انبوه اطلاعات متنوع گوناگون و گاه نامربوط با متن را به صحنه میآورند. گاه این اطلاعات چندان پراکنده و البته جذّاب است که اصل متن فراموش میشود. گاه آنقدر به فرم درمیپیچیم که محتوا از یاد میرود. اصولاً کلاسهای ادبیات دچار غربت معنا است. سخن همه از صورت است و اطلاعات پیرامون متن. البته این را بگویم که دکتر زرینکوب از معدود استادان ادبیات بود که جانب محتوا و اندیشه در کار او بر فرم و صورت غلبه دارد. شاید این تفاوت نتیجۀ آغاز به کار ایشان در دانشکدۀ معقول و منقول بوده است.
http://www.bookcity.org/detail/25410/root/speak
old.bookcity.org
چه کسی اجازه چاپ دوباره دو قرن سکوت را نداد؟
استاد زرینکوب چاپ اول کتاب دو قرن سکوت را حاصل ایام جوانی میدانست. میگویند که پس از سال ۱۳۳۶ تا زمان حیاتشان اجازۀ انتشارش را نداد. استاد این کتاب را تحت تأثیر هیجانات ملی ایام جوانی در بیست و نه سالگی نوشت، به قول منتقدی «تاریخنویسی با طعم احساس» بود…
.
از سرگذشت
تهران: نشر خاموش ۱۴۰۲
در یادداشتهای دورۀ دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد (مهر ۱۳۹۱ آذر ۱۳۹۵) غالباً مسائل پژوهشی و فضای عمومی گروه ادبیات، دانشگاه و اتفاقات ریزودرشت آن زمان را توصیف کردهام. آن سالها در کنار همراهی و آشنایی با اساتید گروه ادبیات، به مدت سه سال با دو تن از اهالی ادبیات فارسی رابطهای بسیار نزدیک و صمیمی داشتم. نخست دکتر محمود فتوحی رودمعجنی، استاد راهنمای رسالهام که آن سه سال در دفتر کارش میزی به من داده بود. دوم محمدسعید میرزائی غزلسرای نامآشنای امروز که همکلاسی و هماتاقیام بود. در یادداشتها علاوه بر بیان دغدغههای پژوهشیام، رفتارهای علمی و فرهنگی این دو عزیز را به دقت نوشتهام. ماجراهای اتاق دکتر فتوحی، کلاس درس عملی برای دانشجویان است؛ آنچه از زیست شاعرانۀ میرزائی در این دوره آوردهام حاوی اطلاعات جالبی از زندگی شاعری تاثیرگذار است که به کار پژوهشگران شعر معاصر خواهد آمد. برای بررسی فرضیات رسالهام دیدار و گفتگوهایی با شاعران مطرح چون یدالله رویایی، احمدرضا احمدی، محمدرضا شفیعی کدکنی و... داشتم. شرح این دیدارها را نیز در این کتاب میخوانید.
علیرضا رعیت.
از سرگذشت
تهران: نشر خاموش ۱۴۰۲
در یادداشتهای دورۀ دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد (مهر ۱۳۹۱ آذر ۱۳۹۵) غالباً مسائل پژوهشی و فضای عمومی گروه ادبیات، دانشگاه و اتفاقات ریزودرشت آن زمان را توصیف کردهام. آن سالها در کنار همراهی و آشنایی با اساتید گروه ادبیات، به مدت سه سال با دو تن از اهالی ادبیات فارسی رابطهای بسیار نزدیک و صمیمی داشتم. نخست دکتر محمود فتوحی رودمعجنی، استاد راهنمای رسالهام که آن سه سال در دفتر کارش میزی به من داده بود. دوم محمدسعید میرزائی غزلسرای نامآشنای امروز که همکلاسی و هماتاقیام بود. در یادداشتها علاوه بر بیان دغدغههای پژوهشیام، رفتارهای علمی و فرهنگی این دو عزیز را به دقت نوشتهام. ماجراهای اتاق دکتر فتوحی، کلاس درس عملی برای دانشجویان است؛ آنچه از زیست شاعرانۀ میرزائی در این دوره آوردهام حاوی اطلاعات جالبی از زندگی شاعری تاثیرگذار است که به کار پژوهشگران شعر معاصر خواهد آمد. برای بررسی فرضیات رسالهام دیدار و گفتگوهایی با شاعران مطرح چون یدالله رویایی، احمدرضا احمدی، محمدرضا شفیعی کدکنی و... داشتم. شرح این دیدارها را نیز در این کتاب میخوانید.
علیرضا رعیت.
.
اا═.🍃.════════╔
حکمت قصهپردازی
اا════════.🍃.═╚
و چنین گفت ابن مهجان:
«بجز از آدمی هیچ جانداری چنین محتاج به داستانسازی از خویش نیست. از خودشیفتاری بسیار، همواره قصۀ خود بازمینویسد و ماجرای خویش به روی صحنه بازمیآورد. تاریخی از خود میسازد یا تاریخ دیگران را برای خود میپردازد؛ و با میلیونها قصه و حکایت و تاریخ همچنان از سرشت خویش آگاهی نیافته است. دیگر جانداران به سرشت زیستن آگاهند که آرامند.»
رسائلِ #ابن_مهجان (9)
#کاروندپارسی
#محمودفتوحی
@karvandparsi
اا═.🍃.════════╔
حکمت قصهپردازی
اا════════.🍃.═╚
و چنین گفت ابن مهجان:
«بجز از آدمی هیچ جانداری چنین محتاج به داستانسازی از خویش نیست. از خودشیفتاری بسیار، همواره قصۀ خود بازمینویسد و ماجرای خویش به روی صحنه بازمیآورد. تاریخی از خود میسازد یا تاریخ دیگران را برای خود میپردازد؛ و با میلیونها قصه و حکایت و تاریخ همچنان از سرشت خویش آگاهی نیافته است. دیگر جانداران به سرشت زیستن آگاهند که آرامند.»
رسائلِ #ابن_مهجان (9)
#کاروندپارسی
#محمودفتوحی
@karvandparsi
کاروند پارسی || محمودفتوحیرودمعجنی pinned «. اا═.🍃.════════╔ حکمت قصهپردازی اا════════.🍃.═╚ و چنین گفت ابن مهجان: «بجز از آدمی هیچ جانداری چنین محتاج به داستانسازی از خویش نیست. از خودشیفتاری بسیار، همواره قصۀ خود بازمینویسد و ماجرای خویش به روی صحنه بازمیآورد. تاریخی از خود میسازد…»
صور خیال متعالیه.pdf
459.6 KB
صور خیال متعالیه: خوانش صدرایی اندیشههای صائب تبریزی
فهرست مطالب کتاب:
دیباچه
1. دو اقلیم حقیقتورزی: فلسفه و شعر
2. فلسفه و شعر ایرانی در سدۀ یازدهم
3. وجود: اصالت عالم ایجاد
4. طبیعت: جوشش جوهری
5. جان: از شرار سنگ تا شعلۀ ملکوتی
6. بدن: از نطفه تا بلور و نور
7. زیبایی: جوهر ذاتی است
8. عشق: از مجاز به سوی حقیقت
9. شعر: فاعلیت خیال شاعر
فرجامه
هفتصد بیت شاهد
کتابنامه
.
#محمودفتوحی
#کاروندپارسی
#سخنرانی_فتوحی
@karvandparsi
فهرست مطالب کتاب:
دیباچه
1. دو اقلیم حقیقتورزی: فلسفه و شعر
2. فلسفه و شعر ایرانی در سدۀ یازدهم
3. وجود: اصالت عالم ایجاد
4. طبیعت: جوشش جوهری
5. جان: از شرار سنگ تا شعلۀ ملکوتی
6. بدن: از نطفه تا بلور و نور
7. زیبایی: جوهر ذاتی است
8. عشق: از مجاز به سوی حقیقت
9. شعر: فاعلیت خیال شاعر
فرجامه
هفتصد بیت شاهد
کتابنامه
.
#محمودفتوحی
#کاروندپارسی
#سخنرانی_فتوحی
@karvandparsi
.
ایرانزمین خانۀ پدری تمام ایرانیان است.
ایرانزمین از چند هزار سال پیش، کشور اقوام، طوایف، تیرهها، زبانها، آیینها، ادیان، فرق و مذاهب گوناگون بوده است. این سرزمین، قرنها نمونۀ تمام عیار یک تمدن چندفرهنگی و چنددینی بوده است. عظمت و نادرگی تمدن ایرانی از همزیستی افکار و اعتقادات گوناگون حاصل شده است. اینجا کشوری است به هم پیوسته از هویتهای رنگارنگ با تاریخ و اساطیر و گاهشمار و خرد زیستی مشترک. آن کسی که بیپروا چشم بر تاریخ و تمدن ایران میبندد و میگوید «ایران مال من است و همفکرانم»؛ او اَنیرانی است؛ ایرانشکن است و ایران را تکّه تکّه میخواهد. همه را بیرون میراند؛ چون استطاعتِ همزیستی ایرانی را ندارد. درست همان نقشهای را در خیال میپروراند که صهیونیسم در سرزمین تاریخی و چندفرهنگی شام و فلسطین اجرا کرد. اورشلیم زیستگاه دیندارانِ بزرگترین ادیان جهان بود، اما صهیونیسم چنین آغاز کرد: «این سرزمین، مال یهود است». و این بانگ، سرآغاز یک آپارتاید دینی و نژادی بود و جنایاتی که امروز همه جهانیان با چشمهای گریان شاهد آنند.
اگر صدا و سیما ملی است نباید منادی چنین افکار ضد ایرانی باشد.
ایرانزمین خانۀ پدری تمام ایرانیان است.
ایرانزمین از چند هزار سال پیش، کشور اقوام، طوایف، تیرهها، زبانها، آیینها، ادیان، فرق و مذاهب گوناگون بوده است. این سرزمین، قرنها نمونۀ تمام عیار یک تمدن چندفرهنگی و چنددینی بوده است. عظمت و نادرگی تمدن ایرانی از همزیستی افکار و اعتقادات گوناگون حاصل شده است. اینجا کشوری است به هم پیوسته از هویتهای رنگارنگ با تاریخ و اساطیر و گاهشمار و خرد زیستی مشترک. آن کسی که بیپروا چشم بر تاریخ و تمدن ایران میبندد و میگوید «ایران مال من است و همفکرانم»؛ او اَنیرانی است؛ ایرانشکن است و ایران را تکّه تکّه میخواهد. همه را بیرون میراند؛ چون استطاعتِ همزیستی ایرانی را ندارد. درست همان نقشهای را در خیال میپروراند که صهیونیسم در سرزمین تاریخی و چندفرهنگی شام و فلسطین اجرا کرد. اورشلیم زیستگاه دیندارانِ بزرگترین ادیان جهان بود، اما صهیونیسم چنین آغاز کرد: «این سرزمین، مال یهود است». و این بانگ، سرآغاز یک آپارتاید دینی و نژادی بود و جنایاتی که امروز همه جهانیان با چشمهای گریان شاهد آنند.
اگر صدا و سیما ملی است نباید منادی چنین افکار ضد ایرانی باشد.
ردهبندی_معرفتی_گزارههای_صوفیانه.pdf
460.1 KB
.
عنوان مقاله: ردهبندی معرفتی گزارههای صوفیانه
نویسنده: محمود فتوحی رودمعجنی
دوفصلنامۀ پژوهشهای ادبی-فلسفی
دورۀ اول، شمارۀ یکم، بهار و تابستان 1402.
چکیده
این جُستار میکوشد الگویی ارائه دهد تا خوانندۀ متنهای صوفیانه بتواند سه گونه معرفت را در میراث مکتوب تصوف از هم بازشناسد و نسبت اصل با فرع و متن با حاشیه را در معارف مکتوب صوفیان دریابد. برای این منظور تجربۀ عرفانی (کشف و شهود) عارف را به مثابه کانون اصیل شناخت و منبع ادراک امر متعالی در کانون بحث گذاشته و آن را معیار عارفانگی سخن قرار داده و عیار عرفانیّت را بر اساس نسبت گزارههای صوفیانه با این کانون شناخت میسنجد و بر پایۀ این معیار، مجموعۀ سخنان صوفیانه را در سه گونه ردهبندی میکند:
▪️سخن تجربی
▪️سخن نظری
▪️سخن سازمانی
مقاله در ادامه نقشهای زبان و استعاره را در هریک از این سه نوع سخن میکاود و نشان میدهد که نقشهای اکتشافی، شخصی و هنری زبان در سخن تجربی بیش از دو گونۀ دیگر سخن نمود دارد و عارفانگی (عرفانیت) سخن در ساحت خلاقه و ابداعی زبان پدیدار میشود.
برندۀ رتبۀ نخست جایزۀ نقد زرین 1403
#کاروندپارسی
#محمودفتوحی
@karvandparsi
.
عنوان مقاله: ردهبندی معرفتی گزارههای صوفیانه
نویسنده: محمود فتوحی رودمعجنی
دوفصلنامۀ پژوهشهای ادبی-فلسفی
دورۀ اول، شمارۀ یکم، بهار و تابستان 1402.
چکیده
این جُستار میکوشد الگویی ارائه دهد تا خوانندۀ متنهای صوفیانه بتواند سه گونه معرفت را در میراث مکتوب تصوف از هم بازشناسد و نسبت اصل با فرع و متن با حاشیه را در معارف مکتوب صوفیان دریابد. برای این منظور تجربۀ عرفانی (کشف و شهود) عارف را به مثابه کانون اصیل شناخت و منبع ادراک امر متعالی در کانون بحث گذاشته و آن را معیار عارفانگی سخن قرار داده و عیار عرفانیّت را بر اساس نسبت گزارههای صوفیانه با این کانون شناخت میسنجد و بر پایۀ این معیار، مجموعۀ سخنان صوفیانه را در سه گونه ردهبندی میکند:
▪️سخن تجربی
▪️سخن نظری
▪️سخن سازمانی
مقاله در ادامه نقشهای زبان و استعاره را در هریک از این سه نوع سخن میکاود و نشان میدهد که نقشهای اکتشافی، شخصی و هنری زبان در سخن تجربی بیش از دو گونۀ دیگر سخن نمود دارد و عارفانگی (عرفانیت) سخن در ساحت خلاقه و ابداعی زبان پدیدار میشود.
برندۀ رتبۀ نخست جایزۀ نقد زرین 1403
#کاروندپارسی
#محمودفتوحی
@karvandparsi
.
. 🍉 🍎🍇
به سواد شب یلدا سوگند
ارجمندی یلدا در فرهنگ ایران
از روزگار باستان تا کنون، شب یلدا را خانوادههای ایرانی گرامی میدارند و جشن میگیرند.
عطار نیشابوری در چکامهای یلدا را همپایهی شب قدر و شب برات بزرگ و گرامی داشته و به یلدا سوگند خورده است:
به روز عرفه و روز بدر و روز حنین
به روز جمعه و عید و به روز حشر و جزا
به عزت شب قدر و شبِ حساب برات
به حرمتِ شبِ آبستن و شب یلدا
(قصیده ۵ دیوان عطار)
جمالالدین عبدالرزاق اصفهانی شاعر قرن ششم، نیز شب یلدا را شب حضرت عیسی دانسته و به عزت آن سوگند خورده است:
به ظلمت شب یلدای عیسی مریم
به حرمت ید بیضای موسی عمران
یلدا در رمزگان عارفان ایرانی، رمز نهایت نورانیت رنگهاست. فخرالدین عراقی در فرهنگ اصطلاحات عرفانی آورده است:
▪️شب قدر: بقای سالک را گویند، در عین استهلاک به وجود حقتعالی.
▪️شب یلدا: نهایت الوان انوار را گویند، که سواد اعظم بود.
(فخرالدین عراقی، فرهنگ اصطلاحات عرفانی).
اگر اعضای شورای انقلاب فرهنگی، اندک نظری به فرهنگ ایران و ظرایف ایرانشناسی داشته باشند چنین ناسازگار با سنتها و آیینهای ایرانی مصوبه نمیتراشند.
تراشیدن نام دو جشن کهنسال از گاهشمار باستانی ایرانی آفتاب به گل اندودن است، و البته «شود سبب خیر اگر خدا خواهد»؛ چرا که از پس این اعلان، تکاپوی همگانی برای شناخت و گرامیداشت این دو جشن ایرانی - بویژه در میان جوانان شادیخواه - افزون و افزونتر میشود و به برجسته شدن یلدا و چهارشنبه سوری میانجامد.
____
شواهد بیشتر
رتبهٔ عرفان شود شام فنا روشنت
قیمت انوار شمع در شب یلدا طلب
وحشی بافقی
به بیاض رخ بیضا سوگند
به سواد شب یلدا سوگند
یغمای جندقی
#کاروندپارسی
#محمودفتوحی
@karvandparsi
به سواد شب یلدا سوگند
ارجمندی یلدا در فرهنگ ایران
از روزگار باستان تا کنون، شب یلدا را خانوادههای ایرانی گرامی میدارند و جشن میگیرند.
عطار نیشابوری در چکامهای یلدا را همپایهی شب قدر و شب برات بزرگ و گرامی داشته و به یلدا سوگند خورده است:
به روز عرفه و روز بدر و روز حنین
به روز جمعه و عید و به روز حشر و جزا
به عزت شب قدر و شبِ حساب برات
به حرمتِ شبِ آبستن و شب یلدا
(قصیده ۵ دیوان عطار)
جمالالدین عبدالرزاق اصفهانی شاعر قرن ششم، نیز شب یلدا را شب حضرت عیسی دانسته و به عزت آن سوگند خورده است:
به ظلمت شب یلدای عیسی مریم
به حرمت ید بیضای موسی عمران
یلدا در رمزگان عارفان ایرانی، رمز نهایت نورانیت رنگهاست. فخرالدین عراقی در فرهنگ اصطلاحات عرفانی آورده است:
▪️شب قدر: بقای سالک را گویند، در عین استهلاک به وجود حقتعالی.
▪️شب یلدا: نهایت الوان انوار را گویند، که سواد اعظم بود.
(فخرالدین عراقی، فرهنگ اصطلاحات عرفانی).
اگر اعضای شورای انقلاب فرهنگی، اندک نظری به فرهنگ ایران و ظرایف ایرانشناسی داشته باشند چنین ناسازگار با سنتها و آیینهای ایرانی مصوبه نمیتراشند.
تراشیدن نام دو جشن کهنسال از گاهشمار باستانی ایرانی آفتاب به گل اندودن است، و البته «شود سبب خیر اگر خدا خواهد»؛ چرا که از پس این اعلان، تکاپوی همگانی برای شناخت و گرامیداشت این دو جشن ایرانی - بویژه در میان جوانان شادیخواه - افزون و افزونتر میشود و به برجسته شدن یلدا و چهارشنبه سوری میانجامد.
____
شواهد بیشتر
رتبهٔ عرفان شود شام فنا روشنت
قیمت انوار شمع در شب یلدا طلب
وحشی بافقی
به بیاض رخ بیضا سوگند
به سواد شب یلدا سوگند
یغمای جندقی
#کاروندپارسی
#محمودفتوحی
@karvandparsi
.
شیوۀ تلفظ کلمات عربی در ایران قرن سوم و چهارم
ابوحاتم رازی (درگذشتۀ 322 قمری) متکلم اسماعیلی و اهل ری دربارۀ زبان پارسی روزگار خود اطلاعات جالبی به ما میدهد. از جمله شنیدنیهایش که در کتاب الزینه آورده شیوۀ تلفظ حروف عربی در میان پارسیگویان سدههای اول تا چهارم هجری است.
ابوحاتم مینویسد:
«زبان پارسی در ادای برخی آواهای عربی (مانند عین و غین و حاء و قاف و طاء و ظاء و صاد و ضاد و ذال و ثاء) نارساست. بسا که در زبان اصیل پارسیان، هیچ واژهای نیست که دارای این حروف باشد. اگر پارسیان ناگزیر باشند واژۀ عربی یا مُعرّب را با این حروف بر زبان آورند حرف عربی را وامیگردانند به آوایی نزدیک یا همانند آن. چنان که حاء را بگردانند به هاء و محمد را گویند "مهمّد"؛ یا عین را به همزۀ کشیده بگردانند تا صدای عین را حس کنند، چنانکه علی را گویند "ألی"؛ و غین را به واو بگردانند و به غُلام گویند "وُلام" و قاف را به کاف، چنانکه به قمر گویند "کَمَر"؛ و طاء را به تاء؛ پس طاووس را گویند تاووس؛ و ظاء و ضاد را به دال گردانند و ضَرَبَهُ را "دَرَبَهُ" گویند و ظَلمَهُ را "دَلَمَهُ". و صاد را بگردانند به سین و صنم را گویند سنم؛ و ذال را بگردانند به دال و ذلیل را دلیل گویند؛ و ثاء را به تاء و به کثیر گویند"کتیر". (کتاب الزینة، 94).
دلیل این که تازیان به پارسیان لقب عجم (گنگ) دادند ناتوانی ایشان از ادای حروف ویژۀ عربی بود.
رازی گرچه زاده و باشندۀ شهر ری بود و با دربار مرداویج (درگذشتۀ ۳۲۳ قمری)، بنیانگذار حکومت آل زیار پیوندی داشت اما با زبان پارسی مخالف میورزید. از دیگر دانشمندان ایرانی مُستعرب و مخالف زبان پارسی زمخشری (در مقدمۀ کتاب المفصل فی النحو) و ابوریحان بیرونی (در کتاب الصیدله) را میشناسیم.
#کاروندپارسی
#محمودفتوحی
@karvandparsi
شیوۀ تلفظ کلمات عربی در ایران قرن سوم و چهارم
ابوحاتم رازی (درگذشتۀ 322 قمری) متکلم اسماعیلی و اهل ری دربارۀ زبان پارسی روزگار خود اطلاعات جالبی به ما میدهد. از جمله شنیدنیهایش که در کتاب الزینه آورده شیوۀ تلفظ حروف عربی در میان پارسیگویان سدههای اول تا چهارم هجری است.
ابوحاتم مینویسد:
«زبان پارسی در ادای برخی آواهای عربی (مانند عین و غین و حاء و قاف و طاء و ظاء و صاد و ضاد و ذال و ثاء) نارساست. بسا که در زبان اصیل پارسیان، هیچ واژهای نیست که دارای این حروف باشد. اگر پارسیان ناگزیر باشند واژۀ عربی یا مُعرّب را با این حروف بر زبان آورند حرف عربی را وامیگردانند به آوایی نزدیک یا همانند آن. چنان که حاء را بگردانند به هاء و محمد را گویند "مهمّد"؛ یا عین را به همزۀ کشیده بگردانند تا صدای عین را حس کنند، چنانکه علی را گویند "ألی"؛ و غین را به واو بگردانند و به غُلام گویند "وُلام" و قاف را به کاف، چنانکه به قمر گویند "کَمَر"؛ و طاء را به تاء؛ پس طاووس را گویند تاووس؛ و ظاء و ضاد را به دال گردانند و ضَرَبَهُ را "دَرَبَهُ" گویند و ظَلمَهُ را "دَلَمَهُ". و صاد را بگردانند به سین و صنم را گویند سنم؛ و ذال را بگردانند به دال و ذلیل را دلیل گویند؛ و ثاء را به تاء و به کثیر گویند"کتیر". (کتاب الزینة، 94).
دلیل این که تازیان به پارسیان لقب عجم (گنگ) دادند ناتوانی ایشان از ادای حروف ویژۀ عربی بود.
رازی گرچه زاده و باشندۀ شهر ری بود و با دربار مرداویج (درگذشتۀ ۳۲۳ قمری)، بنیانگذار حکومت آل زیار پیوندی داشت اما با زبان پارسی مخالف میورزید. از دیگر دانشمندان ایرانی مُستعرب و مخالف زبان پارسی زمخشری (در مقدمۀ کتاب المفصل فی النحو) و ابوریحان بیرونی (در کتاب الصیدله) را میشناسیم.
#کاروندپارسی
#محمودفتوحی
@karvandparsi
.
تارنمای ادبی گنـجـور
از یک سرگرمی شخصی به سوی کتابخانۀ دیجیتال ملی
پایگاه ادبی گنجور در حال حاضر غنیترین تارنمای میراث ادب پارسی است که تا روز یازدهم آبان ۱۴۰۲ مجموعاً ۱،۴۰۴،۸۷۷ بیت را از ۱۹۲ سخنور در هفت زبان ایرانی در دسترس کاربران میگذارد.
دسترسی روان و آسانِ کاربران به این پایگاه (از جستجو، ذخیرهسازی، ویرایش، شرح و حاشیهنویسی، تا صداگذاری و بارگذاری تصاویر و مشارکت مالی) زمینۀ کاوش در میراث ادب پارسی و گفتگوی خوانندگان با یکدیگر را به سادگی فراهم آورده است.
این پایگاه از یک سرگرمی شخصی با انگیزهٔ علاقه به آثار ادب پارسی پدید آمده و طی شانزده سال گسترش یافته است. گنجور وابسته به هیچ سازمان خصوصی یا دولتی نیست. تاکنون نیز هیچ گونه فعالیت تجاری اعم از فروش برنامه و داده یا کتاب و تبلیغات نداشته بلکه محتوا و کدهای آن به رایگان در دسترس همگان بوده است.
برخی امکانات این تارنمای آزاد از این قرار است:
✅ جستجوی واژگان و ترکیبات
امکان خواندن آثار ادبی پارسی و جستجو در یک اثر، آثار یک نویسنده، یا همۀ شاعران در حجمی نزدیک به یک و نیم میلیون بیت شعر پارسی.
صفحۀ نخست تارنما بر اساس میزان مطالعه و جستجو، پرمخاطبترین سخنوران ایرانی را به ما میشناساند.
✅ حاشیهنویسی کاربران
کاربران گنجور از شانزده سال پیش نزدیک به یکصد هزار یادداشت در حاشیه اشعار دیوانها و صفحات متون نوشتهاند. این یادداشتها تصویر روشنی از دانش ادبی و توانش زبانی خوانندگان شعر پارسی به دست میدهد. همۀ حاشیههای یک کاربر در یک جا نمایش داده میشود و میتوان از رویکرد و شکل مواجهۀ او با متن آگاه شد.
✅ لغتنامۀ برخط
با انتخاب واژه یا بخشی از متن، چهار گزینۀ لغتنامهٔ دهخدا، محاسبه معادل ابجد؛ عین عبارت در قرآن و وزن عروضی مصرعهای منتخب، فعال میشود.
✅ مشابهیابی
به کاربر کمک میکند تا وزن یا قافیهٔ همانند با بیت مورد نظرش را از کل آثار ادبی استخراج کند.
✅ حسابگر ابجد:
بر اساس حساب ابجد، حروف کلمه را به عدد تبدیل میکند.
✅ نمایهٔ موسیقی:
تا روز ۲۹م آبان ۱۴۰۲ تعداد ۳۳۱۲ قطعهٔ آواز و تصنیف موسیقی از ۲۵۹ هنرمند برای ۱۶۰۱ شعر بارگذاری و تأیید شده است. در این بخش محمدرضا شجریان با ۶۹۸ قطعه بیشترین سهم را در اجرای موسیقایی شعر فارسی دارد.
✅ آوای گنجور
در این بخش حدود ۱۸۶۷۹ پوشۀ صوتی با صدای کاربران در دسترس است. این پوشهها که شامل دکلمه، شرح و تفسیر متن است قابلیت بارگیری (دانلود) نیز دارد.
با رای و امتیاز کاربران، اجراها بطور خودکار رتبهبندی میشود و اجرای بهتر در ردۀ بالاتر قرار میگیرد.
✅ پیشخوان کاربر
فعالیتهای هر کاربر در بخش پیشخوان شخصی وی دستهبندی و نمایش داده میشود:
حاشیههای من|نشانشدههای من|اعلانهای من| خوانشهای نشان شده|ادامهٔ مطالعه | آهنگهای پیشنهادی من | ویرایشهای من| ویرایشهای من
✅ نقشهٔ خاستگاه سخنوران
روی نقشۀ جهانی گوگل زادگاه یا زیستگاه شاعران و نویسندگان هر سده را جداگانه نشان میدهد.
✅ کمک مالی:
نام نزدیک به پانصد نفر کمکدهنده به گنجور و شیوۀ هزینۀ مبالغ دریافتی در صفحه کمک مالی درج شده است.
‼️کاستی گنجور
گنجور با تمام این کیفیات و امکانات گرچه در امر پژوهش دستیار بسیار سریع و مفیدی است اما متنهای موجود در آن هنوز نمیتواند قابل ارجاع و مطمئن باشد.
نخست این که به دلیل قانون کپی رایت و حقوق مصححّان امکان بارگذاری چاپهای معتبر آثار ادبی در این پایگاه وجود ندارد.
دیگر این که شمارۀ صفحات یا ترتیب اجزا و ساختار متن (بویژه در متون منثور) مشخص نیست.
و سه دیگر این که خطاهای تایپی و افتادگیهایی در متن وجود دارد که البته روز به روز با ویرایش کاربران از میزان آنها کاسته میشود.
اما این کمبود در بخش شاعران نامدار تا حدودی رفع میشود. آنجا که عکس صفحات دستنویسهای معتبر کهن در ذیل هر بخش از دیوان آمده بر اعتبار آن بخش میافزاید.
باری، وجود چنین مجموعهای، دسترسی پارسیخوانان را به ادبیات ملی در سراسر جهان آسان ساخته است و نشان داده که یک شخص واحد هم میتواند با دانش امروزی و پایداری در کار، طرح سترگ ملی برای همۀ ایرانیان به ارمغان بیاورد..
✅ پیشنهاد
دپارتمانهای آموزشی- پژوهشی ادبیات پارسی میتوانند در تأمین متنهای بیشتر و ویرایش اطلاعات پایگاه مشارکت ورزند. اگر هر یک از استادان با همکاری دانشجویانش در یک کلاس متنی را تایپ و ویرایش کنند و نسخۀ الکترونیک آن را در اختیار گنجور قرار دهند بر غنا و اعتبار مجموعه خواهند افزود. آنگاه این تارنما، پیوندی گسترده و پایدار میان مردم و میراث ملی ادبی استوار خواهد ساخت. البته نمیدانم گردانندۀ گرامی گنجور برای این همکاری چقدر آمادگی دارند؟
با آرزوی گسترش و ارتقاء بیشتر و بیشتر تارنمای گنجور
#کاروندپارسی
#محمودفتوحی
@karvandparsi
تارنمای ادبی گنـجـور
از یک سرگرمی شخصی به سوی کتابخانۀ دیجیتال ملی
پایگاه ادبی گنجور در حال حاضر غنیترین تارنمای میراث ادب پارسی است که تا روز یازدهم آبان ۱۴۰۲ مجموعاً ۱،۴۰۴،۸۷۷ بیت را از ۱۹۲ سخنور در هفت زبان ایرانی در دسترس کاربران میگذارد.
دسترسی روان و آسانِ کاربران به این پایگاه (از جستجو، ذخیرهسازی، ویرایش، شرح و حاشیهنویسی، تا صداگذاری و بارگذاری تصاویر و مشارکت مالی) زمینۀ کاوش در میراث ادب پارسی و گفتگوی خوانندگان با یکدیگر را به سادگی فراهم آورده است.
این پایگاه از یک سرگرمی شخصی با انگیزهٔ علاقه به آثار ادب پارسی پدید آمده و طی شانزده سال گسترش یافته است. گنجور وابسته به هیچ سازمان خصوصی یا دولتی نیست. تاکنون نیز هیچ گونه فعالیت تجاری اعم از فروش برنامه و داده یا کتاب و تبلیغات نداشته بلکه محتوا و کدهای آن به رایگان در دسترس همگان بوده است.
برخی امکانات این تارنمای آزاد از این قرار است:
✅ جستجوی واژگان و ترکیبات
امکان خواندن آثار ادبی پارسی و جستجو در یک اثر، آثار یک نویسنده، یا همۀ شاعران در حجمی نزدیک به یک و نیم میلیون بیت شعر پارسی.
صفحۀ نخست تارنما بر اساس میزان مطالعه و جستجو، پرمخاطبترین سخنوران ایرانی را به ما میشناساند.
✅ حاشیهنویسی کاربران
کاربران گنجور از شانزده سال پیش نزدیک به یکصد هزار یادداشت در حاشیه اشعار دیوانها و صفحات متون نوشتهاند. این یادداشتها تصویر روشنی از دانش ادبی و توانش زبانی خوانندگان شعر پارسی به دست میدهد. همۀ حاشیههای یک کاربر در یک جا نمایش داده میشود و میتوان از رویکرد و شکل مواجهۀ او با متن آگاه شد.
✅ لغتنامۀ برخط
با انتخاب واژه یا بخشی از متن، چهار گزینۀ لغتنامهٔ دهخدا، محاسبه معادل ابجد؛ عین عبارت در قرآن و وزن عروضی مصرعهای منتخب، فعال میشود.
✅ مشابهیابی
به کاربر کمک میکند تا وزن یا قافیهٔ همانند با بیت مورد نظرش را از کل آثار ادبی استخراج کند.
✅ حسابگر ابجد:
بر اساس حساب ابجد، حروف کلمه را به عدد تبدیل میکند.
✅ نمایهٔ موسیقی:
تا روز ۲۹م آبان ۱۴۰۲ تعداد ۳۳۱۲ قطعهٔ آواز و تصنیف موسیقی از ۲۵۹ هنرمند برای ۱۶۰۱ شعر بارگذاری و تأیید شده است. در این بخش محمدرضا شجریان با ۶۹۸ قطعه بیشترین سهم را در اجرای موسیقایی شعر فارسی دارد.
✅ آوای گنجور
در این بخش حدود ۱۸۶۷۹ پوشۀ صوتی با صدای کاربران در دسترس است. این پوشهها که شامل دکلمه، شرح و تفسیر متن است قابلیت بارگیری (دانلود) نیز دارد.
با رای و امتیاز کاربران، اجراها بطور خودکار رتبهبندی میشود و اجرای بهتر در ردۀ بالاتر قرار میگیرد.
✅ پیشخوان کاربر
فعالیتهای هر کاربر در بخش پیشخوان شخصی وی دستهبندی و نمایش داده میشود:
حاشیههای من|نشانشدههای من|اعلانهای من| خوانشهای نشان شده|ادامهٔ مطالعه | آهنگهای پیشنهادی من | ویرایشهای من| ویرایشهای من
✅ نقشهٔ خاستگاه سخنوران
روی نقشۀ جهانی گوگل زادگاه یا زیستگاه شاعران و نویسندگان هر سده را جداگانه نشان میدهد.
✅ کمک مالی:
نام نزدیک به پانصد نفر کمکدهنده به گنجور و شیوۀ هزینۀ مبالغ دریافتی در صفحه کمک مالی درج شده است.
‼️کاستی گنجور
گنجور با تمام این کیفیات و امکانات گرچه در امر پژوهش دستیار بسیار سریع و مفیدی است اما متنهای موجود در آن هنوز نمیتواند قابل ارجاع و مطمئن باشد.
نخست این که به دلیل قانون کپی رایت و حقوق مصححّان امکان بارگذاری چاپهای معتبر آثار ادبی در این پایگاه وجود ندارد.
دیگر این که شمارۀ صفحات یا ترتیب اجزا و ساختار متن (بویژه در متون منثور) مشخص نیست.
و سه دیگر این که خطاهای تایپی و افتادگیهایی در متن وجود دارد که البته روز به روز با ویرایش کاربران از میزان آنها کاسته میشود.
اما این کمبود در بخش شاعران نامدار تا حدودی رفع میشود. آنجا که عکس صفحات دستنویسهای معتبر کهن در ذیل هر بخش از دیوان آمده بر اعتبار آن بخش میافزاید.
باری، وجود چنین مجموعهای، دسترسی پارسیخوانان را به ادبیات ملی در سراسر جهان آسان ساخته است و نشان داده که یک شخص واحد هم میتواند با دانش امروزی و پایداری در کار، طرح سترگ ملی برای همۀ ایرانیان به ارمغان بیاورد..
✅ پیشنهاد
دپارتمانهای آموزشی- پژوهشی ادبیات پارسی میتوانند در تأمین متنهای بیشتر و ویرایش اطلاعات پایگاه مشارکت ورزند. اگر هر یک از استادان با همکاری دانشجویانش در یک کلاس متنی را تایپ و ویرایش کنند و نسخۀ الکترونیک آن را در اختیار گنجور قرار دهند بر غنا و اعتبار مجموعه خواهند افزود. آنگاه این تارنما، پیوندی گسترده و پایدار میان مردم و میراث ملی ادبی استوار خواهد ساخت. البته نمیدانم گردانندۀ گرامی گنجور برای این همکاری چقدر آمادگی دارند؟
با آرزوی گسترش و ارتقاء بیشتر و بیشتر تارنمای گنجور
#کاروندپارسی
#محمودفتوحی
@karvandparsi
.
ایرانیان و جامه ابریشمین
بزرگان ایران در آن انجمن
نشسته به پیشش همه تن به تن
بیاورد صد جامه دیبای روم
همه پیکر از گوهر و زرّ بوم
هم از خز و منسوج و هم پرنیان
یکی جام پر گوهر اندر میان
ایرانیان چرا پرنیان (حریر/ابریشم) میپوشیدند؟ چرا در اسلام جامه پرنیانی برای مردان نهی شده است؟
الف) مینوی خرد
۱۵- پرسید دانا از مینوی خرد که از خوراکی که مردمان خورند و پوشاکی که مردمان پوشند کدام ارجمندتر است؟
مینوی خرد پاسخ داد:
از جامهای که مردمان پوشند برای تن پرنیان و برای روان پنبه بهتر است. زیرا پرنیان از حیوان موذی است [ ۱ ] و پرورش پنبه از آب، و نمُوَّش از زمین و برای کار روان مهتر و بهتر و ارجمندتر دانسته شده است.
(مینوی خرد، ص ۳۱-۳۴).
ب) تاریخ جرجان
ابریشم و خز، پوشاک اشراف ایرانی بود. چنانکه خبر داریم دهقانان پارسی - که تا سدۀ ششم پس از اسلام از دارایان ایران بودند - جامۀ خز و ابریشم میپوشیدند. گزارشی که کتاب تاریخ جرجان از دهقانان سالهای آغازین سدۀ پنجم در جُرجان و استرآباد در شمال ایران امروزی داده است گویای رفاه اقتصادی طبقۀ دهقان است. سهمی جرجانی از قول یک واعظ در جرجان آورده است که:
«ای گروه ثروتمندان، جامۀ خَز همیپوشید و زنانتان جامۀ ابریشمین به تن کنند؛ گوشت غاز میخورید؛ ... گویی که شما دهقانانید!». (سهمی جُرجانی، ۴۲۷ ق: ۵۰۲).
ج) منهیات ترمذی
حکیم ترمذی (درگذشته ۳۲۰ هجری) یکصد سال پیشتر از سهمی جرجانی در کتاب المنهیات رسم پوشیدن خَزّ در میان دهقانان ایرانی را در شمار أمور نهی شده آورده است. ترمذی استدلال میکند که «نکوهش پوشیدن ابریشم و پوست حیوانات مانند خَز به خاطر جنس آن نیست. ارزش خز همچندِ پنبه و کتان و پشم است. اینها چون جامۀ جباران و فرعونان است نباید پوشید. خَز جامۀ سپهسالاران و دهقانان [پارسی] و فرماندهان عالی رومیان است. نهی این پوششها برای جلوگیری از همانندی مسلمانان با کافران است».
(ترمذی، 320 ق: کتاب المنهیات).
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱. کشتن حشرات موذی در وندیداد (بخش فقهی اوستا) پاداش نیک دارد و جزو اعمال و فرایض است؟
#کاروندپارسی
#محمودفتوحی
@karvandparsi
ایرانیان و جامه ابریشمین
بزرگان ایران در آن انجمن
نشسته به پیشش همه تن به تن
بیاورد صد جامه دیبای روم
همه پیکر از گوهر و زرّ بوم
هم از خز و منسوج و هم پرنیان
یکی جام پر گوهر اندر میان
ایرانیان چرا پرنیان (حریر/ابریشم) میپوشیدند؟ چرا در اسلام جامه پرنیانی برای مردان نهی شده است؟
الف) مینوی خرد
۱۵- پرسید دانا از مینوی خرد که از خوراکی که مردمان خورند و پوشاکی که مردمان پوشند کدام ارجمندتر است؟
مینوی خرد پاسخ داد:
از جامهای که مردمان پوشند برای تن پرنیان و برای روان پنبه بهتر است. زیرا پرنیان از حیوان موذی است [ ۱ ] و پرورش پنبه از آب، و نمُوَّش از زمین و برای کار روان مهتر و بهتر و ارجمندتر دانسته شده است.
(مینوی خرد، ص ۳۱-۳۴).
ب) تاریخ جرجان
ابریشم و خز، پوشاک اشراف ایرانی بود. چنانکه خبر داریم دهقانان پارسی - که تا سدۀ ششم پس از اسلام از دارایان ایران بودند - جامۀ خز و ابریشم میپوشیدند. گزارشی که کتاب تاریخ جرجان از دهقانان سالهای آغازین سدۀ پنجم در جُرجان و استرآباد در شمال ایران امروزی داده است گویای رفاه اقتصادی طبقۀ دهقان است. سهمی جرجانی از قول یک واعظ در جرجان آورده است که:
«ای گروه ثروتمندان، جامۀ خَز همیپوشید و زنانتان جامۀ ابریشمین به تن کنند؛ گوشت غاز میخورید؛ ... گویی که شما دهقانانید!». (سهمی جُرجانی، ۴۲۷ ق: ۵۰۲).
ج) منهیات ترمذی
حکیم ترمذی (درگذشته ۳۲۰ هجری) یکصد سال پیشتر از سهمی جرجانی در کتاب المنهیات رسم پوشیدن خَزّ در میان دهقانان ایرانی را در شمار أمور نهی شده آورده است. ترمذی استدلال میکند که «نکوهش پوشیدن ابریشم و پوست حیوانات مانند خَز به خاطر جنس آن نیست. ارزش خز همچندِ پنبه و کتان و پشم است. اینها چون جامۀ جباران و فرعونان است نباید پوشید. خَز جامۀ سپهسالاران و دهقانان [پارسی] و فرماندهان عالی رومیان است. نهی این پوششها برای جلوگیری از همانندی مسلمانان با کافران است».
(ترمذی، 320 ق: کتاب المنهیات).
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱. کشتن حشرات موذی در وندیداد (بخش فقهی اوستا) پاداش نیک دارد و جزو اعمال و فرایض است؟
#کاروندپارسی
#محمودفتوحی
@karvandparsi
.
نوواژه و فرهنگنویسی
شاعران از زمرۀ واژهسازان و مخترعان در زبانند. نواندیشان و مترجمان هم بیش از دیگران در گسترش دایرۀ واژگان زبان سهیماند و نوواژه میسازند. تمام نوواژههایی که با قواعد ساختواژی زبان مطابقت داشته باشند جزو «امکانات زبان» هستند اما تا زمانی که وارد «گفتار» نشوند بخت ماندن را نخواهند یافت.
طغرای مشهدی (سخنور سدهٔ یازده) به این نکته آگاه بوده که ممکن است نوواژههایش وارد فرهنگ لغت نشود. او هنگامیکه دست به «إحداث لغت» میزده نگران بوده که فرهنگنویسان واژگان احداثی وی را به کار نگیرند:
طغرا مکش از صنعتِ إحداث لغت دست
گو شعر تو را صاحبِ فرهنگ نگیرد
(طغرای مشهدی، دیوان، ص234)
#کاروندپارسی
#محمودفتوحی
@karvandparsi
نوواژه و فرهنگنویسی
شاعران از زمرۀ واژهسازان و مخترعان در زبانند. نواندیشان و مترجمان هم بیش از دیگران در گسترش دایرۀ واژگان زبان سهیماند و نوواژه میسازند. تمام نوواژههایی که با قواعد ساختواژی زبان مطابقت داشته باشند جزو «امکانات زبان» هستند اما تا زمانی که وارد «گفتار» نشوند بخت ماندن را نخواهند یافت.
طغرای مشهدی (سخنور سدهٔ یازده) به این نکته آگاه بوده که ممکن است نوواژههایش وارد فرهنگ لغت نشود. او هنگامیکه دست به «إحداث لغت» میزده نگران بوده که فرهنگنویسان واژگان احداثی وی را به کار نگیرند:
طغرا مکش از صنعتِ إحداث لغت دست
گو شعر تو را صاحبِ فرهنگ نگیرد
(طغرای مشهدی، دیوان، ص234)
#کاروندپارسی
#محمودفتوحی
@karvandparsi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
«سبکشناسی تجربهٔ عرفانی»
ششمین نشست درخت معرفت، در باشگاه مفاخر و پیشکسوتان دانشگاه فردوسی مشهد
آذر 1402
سخنرانیهای محمود فتوحی
#محمودفتوحی
#کاروندپارسی
#سخنرانی_فتوحی
@Mafakherferdowsi
ششمین نشست درخت معرفت، در باشگاه مفاخر و پیشکسوتان دانشگاه فردوسی مشهد
آذر 1402
سخنرانیهای محمود فتوحی
#محمودفتوحی
#کاروندپارسی
#سخنرانی_فتوحی
@Mafakherferdowsi
نشست نقد و بررسی صور خیال متعالیه
13 آذر 1402
خادم | شهرآرا
نشست رونمایی و نقد و بررسی کتاب «صورخیال متعالیه»، نوشته دکتر محمود فتوحی، استاد بازنشسته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی، در دانشکده ادبیات مشهد برگزار شد. این برنامه با همکاری مؤسسه خردسرای فردوسی و انجمن علمی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی و با سخنرانی دکتر محمدجعفر یاحقی، فاطمه حسینی، دکتر غلامرضا اصفهانی، داوود شیخی، دکتر جواد محقق نیشابوری و نویسنده کتاب و با دبیری دکتر یوسف بینا اجرا شد.
گزارش رونمایی کتاب صور خیال متعالیه
13 آذر 1402
خادم | شهرآرا
نشست رونمایی و نقد و بررسی کتاب «صورخیال متعالیه»، نوشته دکتر محمود فتوحی، استاد بازنشسته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی، در دانشکده ادبیات مشهد برگزار شد. این برنامه با همکاری مؤسسه خردسرای فردوسی و انجمن علمی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی و با سخنرانی دکتر محمدجعفر یاحقی، فاطمه حسینی، دکتر غلامرضا اصفهانی، داوود شیخی، دکتر جواد محقق نیشابوری و نویسنده کتاب و با دبیری دکتر یوسف بینا اجرا شد.
گزارش رونمایی کتاب صور خیال متعالیه
کتاب نیوز
نشست نقد و بررسی صور خیال متعالیه
خادم | شهرآرا
Forwarded from حلقه دیدگاه نو
معرفی و بررسی کتاب صُوَر خیال مُتعالیه (خوانش صدرایی اندیشههای صائب تبریزی)
با حضور:
دکتر محمود فتوحی
Dec 23, 02:00 PM EDT
شنبه، دوم دی ماه ۱۴۰۲
ساعت ۲۲:۳۰ به وقت تهران
@didgahenochannel
https://www.clubhouse.com/invite/KNpFQNowYpBrrvEqvJNRzdpwD4lwIJn8Q23:nB-XTpLqWxDvtn9wxmZXbdbfMmlP4UtS7VlR41SqEQM
با حضور:
دکتر محمود فتوحی
Dec 23, 02:00 PM EDT
شنبه، دوم دی ماه ۱۴۰۲
ساعت ۲۲:۳۰ به وقت تهران
@didgahenochannel
https://www.clubhouse.com/invite/KNpFQNowYpBrrvEqvJNRzdpwD4lwIJn8Q23:nB-XTpLqWxDvtn9wxmZXbdbfMmlP4UtS7VlR41SqEQM
Forwarded from نیما یوشیج
نه شعر نویافته از احمد شاملو.pdf
6.1 MB
🔳 در شمارۀ ۱۵۳ مجلۀ ارجمند بخارا (آذر و دی ۱۴۰۱، صص ۱۵۳-۱۸۰) دکتر سعید پورعظیمی «نُه شعر نویافته از احمد شاملو» همراه دو عکس منتشر کرده است! یکی از این شعرهای نویافته «از شاعری به سربازی» است که نیما در نامهای به شاملو دربارۀ آن سخن گفته.
📎 با اجازۀ آقای دهباشی فایل این مقالۀ ارزشمند تقدیم خوانندگان میگردد.
▪️صفحۀ نویسنده در اینستاگرام:
@saeid_pourazimi
■ وبسایت و کانال رسمی نیما یوشیج | صفحۀ اینستاگرام رسمی نیما یوشیج:
● @NimaYoush
● www.NimaYoushij.com
● Instagram.com/Nima.Yoush
منظومه_و_شعری_نویافته_از_احمد_شاملو_سعید_پورعظیمی.pdf
13.9 MB
🔳 دکتر سعید پورعظیمی در شمارۀ ۱۵۳ مجلۀ بخارا «نُه شعر نویافته از احمد شاملو» منتشر کرد. مقالۀ حاضر با نام «منظومه و شعری نویافته از احمد شاملو» که در شمارۀ ۱۵۸ بخارا منتشر شده در ادامۀ همان مقاله و شامل دو شعر «ویرانسرایی در زراسب» و «درخت» است که متن آنها را تا امروز در اختیار نداشتیم. نیما یوشیج در نامهای به شاملو دربارۀ «ویرانسرایی در زراسب» اظهارنظر کرده بود.
📎 با اجازۀ آقای دهباشی فایل این مقاله تقدیم خوانندگان میگردد.
▪️صفحۀ نویسنده در اینستاگرام:
@saeid_pourazimi
■ وبسایت و کانال رسمی نیما یوشیج | صفحۀ اینستاگرام رسمی نیما یوشیج:
● @NimaYoush
● www.NimaYoushij.com
● Instagram.com/Nima.Yoush
📎 با اجازۀ آقای دهباشی فایل این مقاله تقدیم خوانندگان میگردد.
▪️صفحۀ نویسنده در اینستاگرام:
@saeid_pourazimi
■ وبسایت و کانال رسمی نیما یوشیج | صفحۀ اینستاگرام رسمی نیما یوشیج:
● @NimaYoush
● www.NimaYoushij.com
● Instagram.com/Nima.Yoush
.
به درخواست یکی از دوستان پیوند دسترسی به مقالههایم را اینجا تقدیم خوانندگان گرامی کاروند میکنم.
دسترسی به متن کامل مقالات محمود فتوحی رودمعجنی
برای دسترسی به محل دریافت متن روی عنوان مقاله [رنگ آبی] در هر ردیف کلیک کنید.
1. مضمون در فن شعر سبک هندی
2. مصرع برجسته میدان نازک اندیشی در سبک هندی
3. جوشش جوهر هستی در سبک هندی (خوانش صدرایی شعر صائب تبریزی)
4. جمالشناسی اغراق در سبک هندی.
5. سبک واسوخت در شعر فارسي، نامۀ فرهنگستان. ويژه نامۀ شبه قاره
6. تماشای هستی از چشم مور: مبانی تجربۀ باریکاندیشی در سبک هندی. ایران نامگ. تورنتو.
7. «نقش حلقۀ ادبي برهانپور هند در دگرگوني شعر فارسي در آغاز قرن يازدهم هجري قمري». ايراننامگ. تورنتو
8. سبك دورخيالان هندي: شاخه هندي شعر فارسي در قرن دوازدهم. مجلۀ کتاب ماه ادبیات
9. جایگاه عرفات العاشقین در تذکره نویسی فارسی. مجلۀ گزارش میراث
10. ایرانیان و آرمان قرآن پارسی. مجلۀ بخارا
11. نبرد دو زبان: نقش دهقانان ایرانی در جدال پارسی با عربی. مجلۀ ایراننامگ
12. رده بندی معرفتی گزارههای عرفانی. پژوهشهای ادبی و فلسفی
13. از متن متمکن تا متن مغلوب: گونه شناسي نثر صوفيه. فصلنامۀ نقد ادبی
14. قیصر امین پور، گرفتار در تناقض میان سنت و مدرنیسم. فصلنامه دریچه. اصفهان.
15. سه صدا سه رنگ سه سبک در شعر قيصر امين پور. مجلة ادب پژوهي
16. فرهنگانیدن یا فرهنگیدن؟ (بحثی اندر چالشهای فرهنگی امروز)؛ فصلنامۀ دریچه، اصفهان
17. تعامل مولانا جلال الدين بلخي با نهادهاي سياسي قدرت در قونيه. مجلۀ دانشگاه خوارزمی
18. تحلیل انتقادی زندگینامه های مولوی. مجلۀ دانشگاه فردوسی
19. سکوت تاریخنویس دربار قونیه دربارۀ مولانا. مجلۀ بخارا
20. مساله مولانا در عصر صفوی. جشننامۀ استاد حمیدیان
21. مخاطب شناسی حافظ در سده های هشتم و نهم هجری بر اساس رویکرد تاریخ ادبی هرمنوتیک. فصلنامۀ نقد ادبی
22. نظم نحوی و نقش آن در ادبیت سخن. مجلۀ مطالعات زبانی و بلاغی. دانشگاه سمنان
23. بلاغت حذف در غزل سعدي». صداي سخن عشق. مجموعۀ مقالات جشن نامۀ دکتر حسن انوری
24. ساخت شکني بلاغي: نقش صناعات بلاغي در شکست و واسازي متن. فصلنامۀ نقد ادبی
25. خویشاوندی شعر و فلسفه. فصلنامۀ نقد ادبی
26. دانشکده ادبیات وارث زیباییشناسی بازگشت قاجاری (نقد مخالفان سبک هندی)
27. صد سال ادبیات شناسی در ایران. مجلۀ بخارا
28. «متون کهن فارسي و نظريۀ ادبي جديد». فصلنامۀ نقد ادبي
29. دو دهه با نظریهی ادبی در ایران. فصلنامهٔ نقد ادبی
30. «نقد درسنامههاي سبکشناسي». ادبيات پارسي معاصر
31. « سبکشناسي در سطح نحوي». مجلۀ پژوهشي دانشکدۀ ادبيات دانشگاه تهران.
32. «ارزش ادبي ابهام: از دو معنايي تا چندلايگي معنا». مجله دانشکدۀ ادبيات دانشگاه تربيت معلم
33. «تاريخ ادبي و بحران در استنباط معناي معاصر». نامۀ فرهنگستان
۳۴. «نگاهي انتقادي به مباني نظري بلاغت سنتي». مجلۀ ادب پژوهی
۳۵. « نوآوري نيما در فرم دروني شعر»، مجلۀ پژوهشهای ادبی
۳۶. «بوطيقاي سوررئاليستي مولوي». مجلۀ مطالعات و تحقيقات ادبي دانشگاه تربيت معلم
۳۸. فصاحت و عمود الشعر، نظریههایی در برابر نوگرایی. مجله نقد نظریه ادبی. دانشگاه گیلان.
.
#کاروندپارسی
#محمودفتوحی
#مقالات_محمودفتوحی
https://www.tg-me.com/karvandparsi
به درخواست یکی از دوستان پیوند دسترسی به مقالههایم را اینجا تقدیم خوانندگان گرامی کاروند میکنم.
دسترسی به متن کامل مقالات محمود فتوحی رودمعجنی
برای دسترسی به محل دریافت متن روی عنوان مقاله [رنگ آبی] در هر ردیف کلیک کنید.
1. مضمون در فن شعر سبک هندی
2. مصرع برجسته میدان نازک اندیشی در سبک هندی
3. جوشش جوهر هستی در سبک هندی (خوانش صدرایی شعر صائب تبریزی)
4. جمالشناسی اغراق در سبک هندی.
5. سبک واسوخت در شعر فارسي، نامۀ فرهنگستان. ويژه نامۀ شبه قاره
6. تماشای هستی از چشم مور: مبانی تجربۀ باریکاندیشی در سبک هندی. ایران نامگ. تورنتو.
7. «نقش حلقۀ ادبي برهانپور هند در دگرگوني شعر فارسي در آغاز قرن يازدهم هجري قمري». ايراننامگ. تورنتو
8. سبك دورخيالان هندي: شاخه هندي شعر فارسي در قرن دوازدهم. مجلۀ کتاب ماه ادبیات
9. جایگاه عرفات العاشقین در تذکره نویسی فارسی. مجلۀ گزارش میراث
10. ایرانیان و آرمان قرآن پارسی. مجلۀ بخارا
11. نبرد دو زبان: نقش دهقانان ایرانی در جدال پارسی با عربی. مجلۀ ایراننامگ
12. رده بندی معرفتی گزارههای عرفانی. پژوهشهای ادبی و فلسفی
13. از متن متمکن تا متن مغلوب: گونه شناسي نثر صوفيه. فصلنامۀ نقد ادبی
14. قیصر امین پور، گرفتار در تناقض میان سنت و مدرنیسم. فصلنامه دریچه. اصفهان.
15. سه صدا سه رنگ سه سبک در شعر قيصر امين پور. مجلة ادب پژوهي
16. فرهنگانیدن یا فرهنگیدن؟ (بحثی اندر چالشهای فرهنگی امروز)؛ فصلنامۀ دریچه، اصفهان
17. تعامل مولانا جلال الدين بلخي با نهادهاي سياسي قدرت در قونيه. مجلۀ دانشگاه خوارزمی
18. تحلیل انتقادی زندگینامه های مولوی. مجلۀ دانشگاه فردوسی
19. سکوت تاریخنویس دربار قونیه دربارۀ مولانا. مجلۀ بخارا
20. مساله مولانا در عصر صفوی. جشننامۀ استاد حمیدیان
21. مخاطب شناسی حافظ در سده های هشتم و نهم هجری بر اساس رویکرد تاریخ ادبی هرمنوتیک. فصلنامۀ نقد ادبی
22. نظم نحوی و نقش آن در ادبیت سخن. مجلۀ مطالعات زبانی و بلاغی. دانشگاه سمنان
23. بلاغت حذف در غزل سعدي». صداي سخن عشق. مجموعۀ مقالات جشن نامۀ دکتر حسن انوری
24. ساخت شکني بلاغي: نقش صناعات بلاغي در شکست و واسازي متن. فصلنامۀ نقد ادبی
25. خویشاوندی شعر و فلسفه. فصلنامۀ نقد ادبی
26. دانشکده ادبیات وارث زیباییشناسی بازگشت قاجاری (نقد مخالفان سبک هندی)
27. صد سال ادبیات شناسی در ایران. مجلۀ بخارا
28. «متون کهن فارسي و نظريۀ ادبي جديد». فصلنامۀ نقد ادبي
29. دو دهه با نظریهی ادبی در ایران. فصلنامهٔ نقد ادبی
30. «نقد درسنامههاي سبکشناسي». ادبيات پارسي معاصر
31. « سبکشناسي در سطح نحوي». مجلۀ پژوهشي دانشکدۀ ادبيات دانشگاه تهران.
32. «ارزش ادبي ابهام: از دو معنايي تا چندلايگي معنا». مجله دانشکدۀ ادبيات دانشگاه تربيت معلم
33. «تاريخ ادبي و بحران در استنباط معناي معاصر». نامۀ فرهنگستان
۳۴. «نگاهي انتقادي به مباني نظري بلاغت سنتي». مجلۀ ادب پژوهی
۳۵. « نوآوري نيما در فرم دروني شعر»، مجلۀ پژوهشهای ادبی
۳۶. «بوطيقاي سوررئاليستي مولوي». مجلۀ مطالعات و تحقيقات ادبي دانشگاه تربيت معلم
۳۸. فصاحت و عمود الشعر، نظریههایی در برابر نوگرایی. مجله نقد نظریه ادبی. دانشگاه گیلان.
.
#کاروندپارسی
#محمودفتوحی
#مقالات_محمودفتوحی
https://www.tg-me.com/karvandparsi
Telegram
کاروند پارسی || محمودفتوحیرودمعجنی
محمود فتوحی رودمعجنی، دانشآموخته زبان و ادبیات فارسی.
Forwarded from عیدگاه
آه ای اتباع بیگانه
آه ای اتباع بیگانه
با شما پیوند دیرین دارد این بی بام و در خانه
همچو پیوندی که دارد با پرستو آشیان با خوشه گندمزار
با ستاره آسمان با گنج ویرانه
آه ای اتباع بیگانه
زندگیتان داستانی تلخ بود آغاز و پایان درد
چشمههاتان خشک
چهرههاتان زرد
از زمین و آسمان نومید
سالها سر کرده در ویرانهای با نام کاشانه
آه ای اتباع بیگانه
با دلی آکنده از اندوه
کوچ بیهنگامتان را اشک میریزم
همنوا با هر غریبی در وطن وانگاه
با شما بدرود میگویم غریبانه
آه ای اتباع بیگانه
آشناتر از شما با خود نمیبینم در این خانه
◽️ وحید عیدگاه طرقبهای
@vahididgah
آه ای اتباع بیگانه
با شما پیوند دیرین دارد این بی بام و در خانه
همچو پیوندی که دارد با پرستو آشیان با خوشه گندمزار
با ستاره آسمان با گنج ویرانه
آه ای اتباع بیگانه
زندگیتان داستانی تلخ بود آغاز و پایان درد
چشمههاتان خشک
چهرههاتان زرد
از زمین و آسمان نومید
سالها سر کرده در ویرانهای با نام کاشانه
آه ای اتباع بیگانه
با دلی آکنده از اندوه
کوچ بیهنگامتان را اشک میریزم
همنوا با هر غریبی در وطن وانگاه
با شما بدرود میگویم غریبانه
آه ای اتباع بیگانه
آشناتر از شما با خود نمیبینم در این خانه
◽️ وحید عیدگاه طرقبهای
@vahididgah