Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
فلسفه جشن مهرگان🌹
از زبان موبد دکتر مهربان پولادی، فرنشین انجمن موبدان
برگرفته از کانال امرداد
@khashatra
از زبان موبد دکتر مهربان پولادی، فرنشین انجمن موبدان
برگرفته از کانال امرداد
@khashatra
#زایش_و_رویش_در_باور_زرتشتی.
✅ زاده شدن فرزندان ، چه پسر و چه دختر در فرهنگ و باور نیاکان ما از جایگاهی ارزشمند و شکوهی ویژه برخوردار بوده است.
در روزگاران گذشته هنگامی که بانوی خانواده کودکی را به زندگی پیشکش می کرد ، پدر خانواده نیز در زمستان همان سال ، به نشان یادگاری فرزندشان ، نهالی از درخت همیشه سبز مانند سرو ، مورد و کاج را در جایی مناسب و نزدیکی خانه در خاک می کاشت و برای رشد و سرسبزی آن درخت همانند فرزندش کوشش می کرد تا درخت یادبود هر فرزندی ، زاستار (:طبیعت) را زیباتر گرداند.
او در همان سال از انگور شربتی فراهم می کرد تا چندی از آن سپری شود.
سپس بخشی از آن را به هنگام جشن پیوند زناشویی فرزندش از مهمانان اروسی پذیرایی کند.
شایسته است تا این تراداد (:سنت) زیبا که سبب سرسبزی و خرمی زمین و جایگاه زندگی بوده ، شادمانی بیشتر همگان را در پی داشته است.
بار دیگر به شادی روان و فروهر نیاکان خوش اندیش خویش بازسازی کنیم و هر فرزندی که در خانواده چشم به این جهان می گشاید ، نهال درختی را به یادمان او در زمین بکاریم تا یادمان سرسبز او نیز پیوسته در هستی زنده و برافراشته بماند.
📚 بُن مایه :
برگرفته از نسک یادگار دیرین.
نگارش روان شاد ؛ موبدکورش نیکنام.
✍ رونوشت : بردیا بزرگمهر.
@khashatra
✅ زاده شدن فرزندان ، چه پسر و چه دختر در فرهنگ و باور نیاکان ما از جایگاهی ارزشمند و شکوهی ویژه برخوردار بوده است.
در روزگاران گذشته هنگامی که بانوی خانواده کودکی را به زندگی پیشکش می کرد ، پدر خانواده نیز در زمستان همان سال ، به نشان یادگاری فرزندشان ، نهالی از درخت همیشه سبز مانند سرو ، مورد و کاج را در جایی مناسب و نزدیکی خانه در خاک می کاشت و برای رشد و سرسبزی آن درخت همانند فرزندش کوشش می کرد تا درخت یادبود هر فرزندی ، زاستار (:طبیعت) را زیباتر گرداند.
او در همان سال از انگور شربتی فراهم می کرد تا چندی از آن سپری شود.
سپس بخشی از آن را به هنگام جشن پیوند زناشویی فرزندش از مهمانان اروسی پذیرایی کند.
شایسته است تا این تراداد (:سنت) زیبا که سبب سرسبزی و خرمی زمین و جایگاه زندگی بوده ، شادمانی بیشتر همگان را در پی داشته است.
بار دیگر به شادی روان و فروهر نیاکان خوش اندیش خویش بازسازی کنیم و هر فرزندی که در خانواده چشم به این جهان می گشاید ، نهال درختی را به یادمان او در زمین بکاریم تا یادمان سرسبز او نیز پیوسته در هستی زنده و برافراشته بماند.
📚 بُن مایه :
برگرفته از نسک یادگار دیرین.
نگارش روان شاد ؛ موبدکورش نیکنام.
✍ رونوشت : بردیا بزرگمهر.
@khashatra
وُهومَن اَمشاسِپَند
#امروز نَبُر به روز، پیروز و فرخ روز گوش ایزد از مهر ماه به سال ۳۷۶۳ مزدیسنی. سه شنبه ۸ مهر ماه به سال ۱۴۰۴ خورشیدی. ۳۰ سپتامبر سال ۲۰۲۵ (ترسایی) ✔️ گوش = گئوش ، روان جهان. ✔️ نَبُر : پرهیز از کشتن حیوانات سود رسان. پرهیز از خوردن خوراک های گوشت دار.…
#امروز
به روز، پیروز و فرخ روز دی به مهر از مهر ماه به سال ۳۷۶۳ مزدیسنی.
چهار شنبه ۹ مهر ماه به سال ۱۴۰۴ خورشیدی.
۱ اکتبر سال ۲۰۲۵ (ترسایی)
✔️ دی به مهر = آفریدگار.
✔️ روز آرامش و نیایش همگانی زرتشتیان.
@khashatra
به روز، پیروز و فرخ روز دی به مهر از مهر ماه به سال ۳۷۶۳ مزدیسنی.
چهار شنبه ۹ مهر ماه به سال ۱۴۰۴ خورشیدی.
۱ اکتبر سال ۲۰۲۵ (ترسایی)
✔️ دی به مهر = آفریدگار.
✔️ روز آرامش و نیایش همگانی زرتشتیان.
@khashatra
#دی_به_مهر
«دی» اوستایی «دَثوش» به چم پروردگار و دادار است.
روزهای دی به چم (:معنی) پروردگارست، در هر ماه روزهای نیایش همگانی ، به آتشکده رفتن و آسایش و دست از كار كشیدن زرتشتیان است (روز استراحت)، روز اورمزد نیز که نام پروردگار و خدا در دین مزدیسنا هست نیز شامل این روزها می شود.
دی بهمهر است مهربانی کن،
که از همه چیز مهربانی به.
روز پانزدهم از هر ماه در گاه شمار زرتشتی دی به مهر نام گرفته است. سه روز در هر ماه زرتشتی با پیشوند «دی» همراه است. روزهای هشتم، پانزدهم و بیستوسوم ماه زرتشتی كه برای پرهیز از اشتباه با پسوند نام روز پس از خودش شناخته میشوند ؛ برای نمونه فردای روز دی به مهر روز مهر است.
«سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش»
روز دی است خیز و بیار ای نگار مِی،
ای ترک، مِی بیار كه تركی گرفت دی.
مِی ده برطل و جام كه در بزم خسروی،
بنشست شاه شاد ملک ارسلان به مِی.
🌺 گل کاردک نماد دی به مهر (آفریدگار) است.
@khashatra
«دی» اوستایی «دَثوش» به چم پروردگار و دادار است.
روزهای دی به چم (:معنی) پروردگارست، در هر ماه روزهای نیایش همگانی ، به آتشکده رفتن و آسایش و دست از كار كشیدن زرتشتیان است (روز استراحت)، روز اورمزد نیز که نام پروردگار و خدا در دین مزدیسنا هست نیز شامل این روزها می شود.
دی بهمهر است مهربانی کن،
که از همه چیز مهربانی به.
روز پانزدهم از هر ماه در گاه شمار زرتشتی دی به مهر نام گرفته است. سه روز در هر ماه زرتشتی با پیشوند «دی» همراه است. روزهای هشتم، پانزدهم و بیستوسوم ماه زرتشتی كه برای پرهیز از اشتباه با پسوند نام روز پس از خودش شناخته میشوند ؛ برای نمونه فردای روز دی به مهر روز مهر است.
«سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش»
روز دی است خیز و بیار ای نگار مِی،
ای ترک، مِی بیار كه تركی گرفت دی.
مِی ده برطل و جام كه در بزم خسروی،
بنشست شاه شاد ملک ارسلان به مِی.
🌺 گل کاردک نماد دی به مهر (آفریدگار) است.
@khashatra
#راستی_در_فرهنگ_نیاکانی_ما_ایرانیان.
✅ راستی در فرهنگ ایران باستان و از این رو در دو جلوه ی بزرگ مینوی آن یعنی اوستا و شاهنامه ، چنان جایگاه بلندی دارد و آن چنان در هر «جای» و «گاهی» بازگو می شود که بررسی آن و شناخت تیز و ژرف معنای آن ، در خور هر گونه ژرف نگری است.
چرا اوستا و شاهنامه این همه بر «راستی» پای می فشرند و چرا این جستار از چنان جایگاهی برخوردار است که هتا در سنگ نبشته ها پیوسته از راستی یاد می شود و داریوش «دیو دروغ» را هم پایه ی «دیو خشک سالی» و چه بسا بدتر از آن می داند و در دل سنگ ها این نیایش خویش را به درگاه اهورامزدا حک می کند که داریوش شاه گوید :
«این کشور را اهورامزدا از لشگر دشمن و بدسالی (= قحطی) و دروغ نگهبان باشد ... این کشور گرفتار سپاه دشمن و بدسالی و دروغ مباد.»
فروردین یشت ، پیکر مینوی یا فروهر اهورامزدا را دارای بهترین راستی و روان او را کلام مقدس یا سخن هستی ساز (= منثر سپنته) می داند ، حال آن که فیثاغورس یونانی ، پیکر اهورامزدای ایرانیان را از نور و روان او را «راستی» می پندارد.
۱
@khashatra
✅ راستی در فرهنگ ایران باستان و از این رو در دو جلوه ی بزرگ مینوی آن یعنی اوستا و شاهنامه ، چنان جایگاه بلندی دارد و آن چنان در هر «جای» و «گاهی» بازگو می شود که بررسی آن و شناخت تیز و ژرف معنای آن ، در خور هر گونه ژرف نگری است.
چرا اوستا و شاهنامه این همه بر «راستی» پای می فشرند و چرا این جستار از چنان جایگاهی برخوردار است که هتا در سنگ نبشته ها پیوسته از راستی یاد می شود و داریوش «دیو دروغ» را هم پایه ی «دیو خشک سالی» و چه بسا بدتر از آن می داند و در دل سنگ ها این نیایش خویش را به درگاه اهورامزدا حک می کند که داریوش شاه گوید :
«این کشور را اهورامزدا از لشگر دشمن و بدسالی (= قحطی) و دروغ نگهبان باشد ... این کشور گرفتار سپاه دشمن و بدسالی و دروغ مباد.»
فروردین یشت ، پیکر مینوی یا فروهر اهورامزدا را دارای بهترین راستی و روان او را کلام مقدس یا سخن هستی ساز (= منثر سپنته) می داند ، حال آن که فیثاغورس یونانی ، پیکر اهورامزدای ایرانیان را از نور و روان او را «راستی» می پندارد.
۱
@khashatra
✅ راستی برابر با سامان هستی.
«بهترین راستی» یا «اَش و هیشته» ، در گاهان ، یکی از شش مینوی بنیادی دین زرتشت است و معنای آن نظام گیتی و سامان هستی است.
هنگامی که اهورامزدا می گوید : «من با بهترین راستی (= أش) ، فضای روشن درخشان و منزل های خورشید سان بیافریدم»
(اردی بهشت پشت . بندا) ، و یا زردشت گاهان می گوید : «ای اهورا تو همانی که از آغاز با فروغ اندیشه ات ، اَش را اندیشیدی و با خرد خویش آفریدگار آشی گشتی...» (هات ۳۱- بند ۷)، پیداست که منظور از «اَش» یا راستی ، نه راست گویی بلکه سامان و نظام هستی و آفرینش است. ...
در گفتار درباره ی «امشاسپندان» از نمونه های بیشتری از گاهان یاد شده است و از نمونه آوری افزون تر در می گذرم.
تنها می افزایم که بسیاری از پژوهندگان نیز این حقیقت را دریافته اند.
«نیبرگ» سوئدی جای به جای از «اَش» به معنای «نظم راست ، نظم جهانی ، نظم زندگانی اجتماعی و دینی ، روش درست طبیعت ، زندگی مرتب و منظم موجودات طبیعی ، پرورش در ست چارپا» و جز آن یاد می کند.
«و لنگانگ کنارت» آلمانی نیز نظر نیبرگ را می پذیرد و «راستی» را برابر انتظام و جهان دانی» می نامد و آن را هم چون نیبرگ با واژه ی هندی «رته» (= rata) و فارسی باستان «ارته» (= arta) برابر می داند و می افزاید که پلو تارخ نیز واژه atta را برابر واژه ی althtia معنی می کند که تقریبا هم معنای واژه ی عربی «حق» است که لقب خداوند نیز هست.
دوشن گیمن فرانسوی نیز داد و راستی را برابر قانون کیهانی می داند.
و سرانجام دکتر معین نیز از «اشه به عنوان «نظم جهانی» و «قانون ایزدی» یاد می کند.
در شاهنامه ی فردوسی ، نماینده ی خسرو پرویز شاه ایران ، در یک گفت گوی هوشمندانه دینی - فلسفی با قیصر روم ، سخنی می گوید که همین یک نمونه برای شناخت اهمیت جایگاه راستی» در دین مزدیسنا بسنده است: . . .
جز از راستی هرک جوید ز دین
بر او باد نفرین بی آفرین
۲
@khashatra
«بهترین راستی» یا «اَش و هیشته» ، در گاهان ، یکی از شش مینوی بنیادی دین زرتشت است و معنای آن نظام گیتی و سامان هستی است.
هنگامی که اهورامزدا می گوید : «من با بهترین راستی (= أش) ، فضای روشن درخشان و منزل های خورشید سان بیافریدم»
(اردی بهشت پشت . بندا) ، و یا زردشت گاهان می گوید : «ای اهورا تو همانی که از آغاز با فروغ اندیشه ات ، اَش را اندیشیدی و با خرد خویش آفریدگار آشی گشتی...» (هات ۳۱- بند ۷)، پیداست که منظور از «اَش» یا راستی ، نه راست گویی بلکه سامان و نظام هستی و آفرینش است. ...
در گفتار درباره ی «امشاسپندان» از نمونه های بیشتری از گاهان یاد شده است و از نمونه آوری افزون تر در می گذرم.
تنها می افزایم که بسیاری از پژوهندگان نیز این حقیقت را دریافته اند.
«نیبرگ» سوئدی جای به جای از «اَش» به معنای «نظم راست ، نظم جهانی ، نظم زندگانی اجتماعی و دینی ، روش درست طبیعت ، زندگی مرتب و منظم موجودات طبیعی ، پرورش در ست چارپا» و جز آن یاد می کند.
«و لنگانگ کنارت» آلمانی نیز نظر نیبرگ را می پذیرد و «راستی» را برابر انتظام و جهان دانی» می نامد و آن را هم چون نیبرگ با واژه ی هندی «رته» (= rata) و فارسی باستان «ارته» (= arta) برابر می داند و می افزاید که پلو تارخ نیز واژه atta را برابر واژه ی althtia معنی می کند که تقریبا هم معنای واژه ی عربی «حق» است که لقب خداوند نیز هست.
دوشن گیمن فرانسوی نیز داد و راستی را برابر قانون کیهانی می داند.
و سرانجام دکتر معین نیز از «اشه به عنوان «نظم جهانی» و «قانون ایزدی» یاد می کند.
در شاهنامه ی فردوسی ، نماینده ی خسرو پرویز شاه ایران ، در یک گفت گوی هوشمندانه دینی - فلسفی با قیصر روم ، سخنی می گوید که همین یک نمونه برای شناخت اهمیت جایگاه راستی» در دین مزدیسنا بسنده است: . . .
جز از راستی هرک جوید ز دین
بر او باد نفرین بی آفرین
۲
@khashatra
✅ اما ، چنان که بارها یاد کرده ایم ، نظم آسمانی و زمینی الگوی یک دیگرند و در بستگی تنگاتنگ باهم هستند ، چرا که نهادهای اجتماعی و سیاسی زمینی ، چیزی جز تحقق مادی مینوهای آسمانی و مینوهای دینی یک قوم نیستند.
از این رو ، «راستی» نیز همانند مینوهای دیگر ، تحقق اجتماعی و اخلاقی و سیاسی زمینی نیز دارد و جز این هم نباید باشد.
شاهنامه ی فردوسی ، همه ی راستاهای معنای «راستی» را در می یابد و در بر می گیرد.
این جنبه ها در پیوند جدا نشدنی با یک دیگرند و دریافت درست آن ها در درون یک دستگاه اندیشه ای کلی و هم بافت (= منسجم) شدنی است.
📚 بُن مایه :
شاهنامه ی فردوسی و فلسفه ی تاریخ ایران ،
نوشته ی :
مرتضی ثاقب فر ،
انتشارات قطره - انتشارات معین ، ۱۳۷۷خورشیدی چاپ اول ، ص ۲۲۳-۲۲۵ (به تلخیص و ویرایش این گفتار)
✍ رونوشت : بردیا بزرگمهر.
۳
@khashatra
پایان🔺🔺
از این رو ، «راستی» نیز همانند مینوهای دیگر ، تحقق اجتماعی و اخلاقی و سیاسی زمینی نیز دارد و جز این هم نباید باشد.
شاهنامه ی فردوسی ، همه ی راستاهای معنای «راستی» را در می یابد و در بر می گیرد.
این جنبه ها در پیوند جدا نشدنی با یک دیگرند و دریافت درست آن ها در درون یک دستگاه اندیشه ای کلی و هم بافت (= منسجم) شدنی است.
📚 بُن مایه :
شاهنامه ی فردوسی و فلسفه ی تاریخ ایران ،
نوشته ی :
مرتضی ثاقب فر ،
انتشارات قطره - انتشارات معین ، ۱۳۷۷خورشیدی چاپ اول ، ص ۲۲۳-۲۲۵ (به تلخیص و ویرایش این گفتار)
✍ رونوشت : بردیا بزرگمهر.
۳
@khashatra
پایان🔺🔺
#سال_روز_لغو_جزیه_ی_زرتشتیان_ایران
سال روز لغو جزیه زرتشتیان در ایران به همت بانوی نیکوکار گلستان بانو
در تاریخ ۹ مهرماه ۱۲۶۱ خورشیدی انجام گرفت.
و آن روزدزرتشتیان ایران آزادی خود را به مناسبت لغو جزیه جشن گرفتند.
حقوق یک کارگر در ماه ( سال ۱۲۶۱ خورشیدی ) مبلغ ۱۰ ( ده ) ریال یعنی سالانه ۱۲۰ ( یکسد و بیست ) ریال بوده است و در سال ۱۲۶۱ سالانه ۴۵ ( چهل و پنج ) ریال یعنی معادل ۳۷/۵% حقوق سالانه خود را جزیه میداده است.
#گلستان_بانو_کیست؟
چکیده ای کوتاه از زندگی نامه ی این بانوی پاک سرشت و نیکوکار.
این نام شاید برای برخی از ما زرتشتیان آشنا باشد و شاید هم برخی از ما این بانو را نمیشناسیم.
بی شک همه ما مانکجی صاحب یا مانکجی لیمیجی هوشنگ هاتریا را میشناسیم، همان نمایندهای که توسط انجمن اکابر پارسیان هند برای بهبود اوضاع زندگی زرتشتیان به ایران فرستاده شد.
زرتشتیانی که اگر مانکجی صاحب نماینده ی آن انجمن به ایران نیامده بود و مشکلات بسیار مهمی را که زرتشتیان آن روز گرفتارش بودند برطرف ننموده بود اکنون دیگر زرتشتی ای در ایران وجود نداشت.
همگی خوب میدانیم که زرتشتیان برای زندگی داخل شهر میبایست جزیه ( مالیات ) پرداخت نمایند و مبلغ این جزیه به حدی زیاد بود که بهدینان آن زمان توان پرداختش را نداشتند و ناچاراً یا مهاجرت میکردند و یا دین شان را ترک میگفتند که در هر صورت روز به روز از شمارشان کم می گشت.
به همت مانکجی و با پولی که انجمن اکابر پارسیان هند می دادند این مالیات پرداخت می شد تا این که سرانجام با هزینه ی هنگفتی که این انجمن پرداخت کرد، پادشاه ایران، ناصرالدین شاه قاجار به تاریخ ۱۲۶۱/۷/۹ خورشیدی فرمان لغو جزیه را صادر نمود.
بی شک می پرسیم این همه سخن در مورد مانکجی و انجمن اکابر پارسیان هند چه ربطی به گلستان بانو دارد؟
پس گلستان بانو کیست ؟؟
در سال ۱۱۴۴ خورشیدی در زمان حکومت افشاریه، حاکم محلی کرمان شرایط سختی را برای زرتشتیان به وجود آورده بود و زرتشتیان به ناچار برای نگهداری دین مهاجرت می کردند، دو خانواده به نام های آدرباد و ایزدیار نیز به همین منظور به یزد مهاجرت نمودند.
در آن جا پسر ایزدیار به نام کیخسرو با دختر آدرباد ازدواج می کند که از آنان دختری زیبا متولد می شود که نامش را گلستان بانو می گذارند.
در شهر یزد نیز زرتشتیان از آتش تعصب غیر هم کیشان در امان نبودند. چون گلستان بانو ۱۰ ساله شد همسایگان غیر زرتشتی قصد ربودن و ترک دینش را داشتند که پدر گلستان بانو با گروه دیگری از زرتشتیان آن زمان چاره ای به جز مهاجرت ندیدند و بنابراین رهسپار هند شدند.
گلستان بانو به تنهایی رنج دوری از وطن و خانواده را تحمل می کرد و همیشه غم این حوادث روحش را آزرده می ساخت. گلستان بانو در بمبئی با جوانی پارسی به نام فرامجی ازدواج می کند و خوشبختانه او نیز به مانند همسرش از رنج و آزار ایرانیان پریشان خاطر بود. در آن زمان گلستان بانو با کمک همسرش خدمتی برای ایرانیان زرتشتی انجام داد که بی شک بودن امروز ما زرتشتیان ایران از فکر نیک این بانوی اندیشمند است.
آری تاسیس انجمن اکابر پارسیان هند و اعزام مانکجی لیمیجی هوشنگ هاتریا به عنوان نماینده یراین انجمن و ارسال این همه پول در آن زمان همه با سعی و تلاش گلستان بانو انجام پذیرفت.
این بانوی فرهیخته توانست بار جزیه را برای همیشه از دوش ایرانیان بردارد و ساخت این همه آموزشگاه و برپایی دوباره مراسم و جشن ها و ساخت آتشکده و دخمه ها همگی توسط نماینده محبوب او مانکجی صاحب و با پول دهشمندان پارسی در ایران انجام پذیرفت و سرانجام در روز ورهرام ایزد مهرماه ۱۲۴۴ خورشیدی با خاطری آسوده به آرامش ابدی رسید.
یکسال بعد بهرامجی پسر گلستان بانو به یاد مادرش دخمه ای را در شهر کرمان با یاری یکی از خویشاوندان خود به نام ملا ظهراب گشتاسب بنا کرد تا یادش از خاطر نرود.
📚 بُن مایه :
برگرفته از پژوهش های ؛
دکتر آرش ضیاتبری پژوهش گر تاریخ زرتشتی.
✍ رونوشت : بردیا بزرگمهر.
@khashatra
سال روز لغو جزیه زرتشتیان در ایران به همت بانوی نیکوکار گلستان بانو
در تاریخ ۹ مهرماه ۱۲۶۱ خورشیدی انجام گرفت.
و آن روزدزرتشتیان ایران آزادی خود را به مناسبت لغو جزیه جشن گرفتند.
حقوق یک کارگر در ماه ( سال ۱۲۶۱ خورشیدی ) مبلغ ۱۰ ( ده ) ریال یعنی سالانه ۱۲۰ ( یکسد و بیست ) ریال بوده است و در سال ۱۲۶۱ سالانه ۴۵ ( چهل و پنج ) ریال یعنی معادل ۳۷/۵% حقوق سالانه خود را جزیه میداده است.
#گلستان_بانو_کیست؟
چکیده ای کوتاه از زندگی نامه ی این بانوی پاک سرشت و نیکوکار.
این نام شاید برای برخی از ما زرتشتیان آشنا باشد و شاید هم برخی از ما این بانو را نمیشناسیم.
بی شک همه ما مانکجی صاحب یا مانکجی لیمیجی هوشنگ هاتریا را میشناسیم، همان نمایندهای که توسط انجمن اکابر پارسیان هند برای بهبود اوضاع زندگی زرتشتیان به ایران فرستاده شد.
زرتشتیانی که اگر مانکجی صاحب نماینده ی آن انجمن به ایران نیامده بود و مشکلات بسیار مهمی را که زرتشتیان آن روز گرفتارش بودند برطرف ننموده بود اکنون دیگر زرتشتی ای در ایران وجود نداشت.
همگی خوب میدانیم که زرتشتیان برای زندگی داخل شهر میبایست جزیه ( مالیات ) پرداخت نمایند و مبلغ این جزیه به حدی زیاد بود که بهدینان آن زمان توان پرداختش را نداشتند و ناچاراً یا مهاجرت میکردند و یا دین شان را ترک میگفتند که در هر صورت روز به روز از شمارشان کم می گشت.
به همت مانکجی و با پولی که انجمن اکابر پارسیان هند می دادند این مالیات پرداخت می شد تا این که سرانجام با هزینه ی هنگفتی که این انجمن پرداخت کرد، پادشاه ایران، ناصرالدین شاه قاجار به تاریخ ۱۲۶۱/۷/۹ خورشیدی فرمان لغو جزیه را صادر نمود.
بی شک می پرسیم این همه سخن در مورد مانکجی و انجمن اکابر پارسیان هند چه ربطی به گلستان بانو دارد؟
پس گلستان بانو کیست ؟؟
در سال ۱۱۴۴ خورشیدی در زمان حکومت افشاریه، حاکم محلی کرمان شرایط سختی را برای زرتشتیان به وجود آورده بود و زرتشتیان به ناچار برای نگهداری دین مهاجرت می کردند، دو خانواده به نام های آدرباد و ایزدیار نیز به همین منظور به یزد مهاجرت نمودند.
در آن جا پسر ایزدیار به نام کیخسرو با دختر آدرباد ازدواج می کند که از آنان دختری زیبا متولد می شود که نامش را گلستان بانو می گذارند.
در شهر یزد نیز زرتشتیان از آتش تعصب غیر هم کیشان در امان نبودند. چون گلستان بانو ۱۰ ساله شد همسایگان غیر زرتشتی قصد ربودن و ترک دینش را داشتند که پدر گلستان بانو با گروه دیگری از زرتشتیان آن زمان چاره ای به جز مهاجرت ندیدند و بنابراین رهسپار هند شدند.
گلستان بانو به تنهایی رنج دوری از وطن و خانواده را تحمل می کرد و همیشه غم این حوادث روحش را آزرده می ساخت. گلستان بانو در بمبئی با جوانی پارسی به نام فرامجی ازدواج می کند و خوشبختانه او نیز به مانند همسرش از رنج و آزار ایرانیان پریشان خاطر بود. در آن زمان گلستان بانو با کمک همسرش خدمتی برای ایرانیان زرتشتی انجام داد که بی شک بودن امروز ما زرتشتیان ایران از فکر نیک این بانوی اندیشمند است.
آری تاسیس انجمن اکابر پارسیان هند و اعزام مانکجی لیمیجی هوشنگ هاتریا به عنوان نماینده یراین انجمن و ارسال این همه پول در آن زمان همه با سعی و تلاش گلستان بانو انجام پذیرفت.
این بانوی فرهیخته توانست بار جزیه را برای همیشه از دوش ایرانیان بردارد و ساخت این همه آموزشگاه و برپایی دوباره مراسم و جشن ها و ساخت آتشکده و دخمه ها همگی توسط نماینده محبوب او مانکجی صاحب و با پول دهشمندان پارسی در ایران انجام پذیرفت و سرانجام در روز ورهرام ایزد مهرماه ۱۲۴۴ خورشیدی با خاطری آسوده به آرامش ابدی رسید.
یکسال بعد بهرامجی پسر گلستان بانو به یاد مادرش دخمه ای را در شهر کرمان با یاری یکی از خویشاوندان خود به نام ملا ظهراب گشتاسب بنا کرد تا یادش از خاطر نرود.
📚 بُن مایه :
برگرفته از پژوهش های ؛
دکتر آرش ضیاتبری پژوهش گر تاریخ زرتشتی.
✍ رونوشت : بردیا بزرگمهر.
@khashatra
وُهومَن اَمشاسِپَند
#امروز به روز، پیروز و فرخ روز دی به مهر از مهر ماه به سال ۳۷۶۳ مزدیسنی. چهار شنبه ۹ مهر ماه به سال ۱۴۰۴ خورشیدی. ۱ اکتبر سال ۲۰۲۵ (ترسایی) ✔️ دی به مهر = آفریدگار. ✔️ روز آرامش و نیایش همگانی زرتشتیان. @khashatra
#امروز
به روز، پیروز و فرخ روز مهر ایزد از مهر ماه به سال ۳۷۶۳ مزدیسنی.
پنج شنبه ۱۰ مهر ماه به سال ۱۴۰۴ خورشیدی.
۲ اکتبر سال ۲۰۲۵ (ترسایی)
✔️ مهر = فروغ و روشنایی.
✔️ جشن مهرگان بر همه ی ایرانیان ایران دوست و ایران ساز ، در سراسر گیتی خجسته و همایون باد.
@khashatra
به روز، پیروز و فرخ روز مهر ایزد از مهر ماه به سال ۳۷۶۳ مزدیسنی.
پنج شنبه ۱۰ مهر ماه به سال ۱۴۰۴ خورشیدی.
۲ اکتبر سال ۲۰۲۵ (ترسایی)
✔️ مهر = فروغ و روشنایی.
✔️ جشن مهرگان بر همه ی ایرانیان ایران دوست و ایران ساز ، در سراسر گیتی خجسته و همایون باد.
@khashatra
#مهر_ایزد
در فرهنگهای فارسی مهر را ایزدی نشان بر مهر و دوستی و خرد در کارهای مینوی دانستهاند که در ماه مهر (ماه هفتم از سال خورشیدی) و روز مهر (روز شانزدهم هر ماه) بدو پیوند یافته است و شمارآفریدگان از نیکی و بدی به دست اوست.
مهر که در اوستا « میثرَ» خوانده میشود، از ایزدان بزرگ پیش از زرتشت است که ایزد فروغ و روشنایی خوانده میشود.
ایزد مهر نگهبان مهر، محبت، دوستی و عشق، تدبیر برای یافتن دارایی و خواستهها است.
مهر به دیگر چم (:معنی) گردونه ی آفتاب یا خورشید است.
مهر ایزد موکل بر فعالیتهای ست که دو طرف دعوا دارند. هر کجا دو طرف دعوا باشد ایزد مهر به دادگستری، دوستی، قول و قرار، پیمان حاضر است.
مهر یکی از برجستهترین ایزدان در دین زرتشتی ست. یکی از سه ایزدانی است که نامش در دوازده ماه سال آمده است. یکی از دراز ترین یشتها به مهریشت ویژه شده است.
فردوسی میسراید:
«دو مهر است با من که چو آفتاب،
بتابد شب تیره چو بیند آفتاب».
ایزد مهر نماد عشق و زندگی است و به زندگی خانوادگی گرمی میدهد. مهر نام آتشکدهای نیز بوده است.
فردوسی پیرامون آن میسراید :
«چو آذرگشسب و چو خوراد و مهر،
فروزان به کردار گردان سپهر»
🌺 گل بنفشه نماد مهر ایزد است.
@khashatra
در فرهنگهای فارسی مهر را ایزدی نشان بر مهر و دوستی و خرد در کارهای مینوی دانستهاند که در ماه مهر (ماه هفتم از سال خورشیدی) و روز مهر (روز شانزدهم هر ماه) بدو پیوند یافته است و شمارآفریدگان از نیکی و بدی به دست اوست.
مهر که در اوستا « میثرَ» خوانده میشود، از ایزدان بزرگ پیش از زرتشت است که ایزد فروغ و روشنایی خوانده میشود.
ایزد مهر نگهبان مهر، محبت، دوستی و عشق، تدبیر برای یافتن دارایی و خواستهها است.
مهر به دیگر چم (:معنی) گردونه ی آفتاب یا خورشید است.
مهر ایزد موکل بر فعالیتهای ست که دو طرف دعوا دارند. هر کجا دو طرف دعوا باشد ایزد مهر به دادگستری، دوستی، قول و قرار، پیمان حاضر است.
مهر یکی از برجستهترین ایزدان در دین زرتشتی ست. یکی از سه ایزدانی است که نامش در دوازده ماه سال آمده است. یکی از دراز ترین یشتها به مهریشت ویژه شده است.
فردوسی میسراید:
«دو مهر است با من که چو آفتاب،
بتابد شب تیره چو بیند آفتاب».
ایزد مهر نماد عشق و زندگی است و به زندگی خانوادگی گرمی میدهد. مهر نام آتشکدهای نیز بوده است.
فردوسی پیرامون آن میسراید :
«چو آذرگشسب و چو خوراد و مهر،
فروزان به کردار گردان سپهر»
🌺 گل بنفشه نماد مهر ایزد است.
@khashatra
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#به_فرخندگی_جشن_مهرگان
✔️ اجرای گروه نقالی و شاهنامه خوانی زرتشتیان ایران؛ نخستین گروه نقالی و شاهنامه خوانی هازمان زرتشتیان با بیش از ۱۰ سال پیشینه فعالیت هنری
◀️ به استادی و سرپرستی موبدیار پریا ماوندی
◀️ با هنرمندی :
_ پریا ماوندی، پریسا رایومند، آناهیتا مهرشاهی، سپهر گشتاسبی
_ پژوهش و تنظیم متن برای اجرا: موبدیار پریا ماوندی
_ تدوین: فرزیو بختیاری
#گروه_نقالی_و_شاهنامه_خوانی_زرتشتیان_ایران
#موبدیار_پریا_ماوندی
@khashatra
✔️ اجرای گروه نقالی و شاهنامه خوانی زرتشتیان ایران؛ نخستین گروه نقالی و شاهنامه خوانی هازمان زرتشتیان با بیش از ۱۰ سال پیشینه فعالیت هنری
◀️ به استادی و سرپرستی موبدیار پریا ماوندی
◀️ با هنرمندی :
_ پریا ماوندی، پریسا رایومند، آناهیتا مهرشاهی، سپهر گشتاسبی
_ پژوهش و تنظیم متن برای اجرا: موبدیار پریا ماوندی
_ تدوین: فرزیو بختیاری
#گروه_نقالی_و_شاهنامه_خوانی_زرتشتیان_ایران
#موبدیار_پریا_ماوندی
@khashatra
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سخنان دکتر زهره زرشناس فراخور جشن مهرگان
✅ دکتر زهره زرشناس استاد زبان شناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ایران.
@khashatra
✅ دکتر زهره زرشناس استاد زبان شناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ایران.
@khashatra
#جشن_مهرگان.
✅ جشن مهرگان پس از جشن نوروز بزرگترین جشن ملی ایرانیان می باشد
سالیان درازی است که ماه مهر برای ما تداعی کننده ی زنگ مدرسه و صدای خشخش برگهای پاییزیست.
اما اگر کوله بار تاریخیمان را برداریم و به زمانهای دورتر سفر کنیم ، آن گاه مهر بوی دیگری دارد ، بوی جشن و شادی.
حال و هوایی مانند نیمه ی دوم اسفندماه که به هم میگوییم : «بوی نوروز می آید».
در آن سالهای دور ، این هنگام از سال بوی جشن مهرگان میآمد که پس از نوروز دومین جشن بزرگ ایرانیان بود.
تردیدی نیست که پیشینه ی برگزاری جشن مهرگان با پرستش ایزد مهر ارتباط یکراست دارد.
برای ایرانیانی که در روزگار پیش و پس از اشوزرتشت بزرگ ، دروغ و بد عهدی را از گناهان نابخشودنی میدانستند ، جایگاه ایزدی که نگهبان پیمان و دوستی و دشمن دروغ بود ، آن قدر والا و ارزشمند میشد که نباید لحظهای از یاد او غافل میماندند.
از این رو یکی از مهم ترین و کهنترین بخشهای اوستا با نام مهریشت که قدیمیترین یشت این مجموعه است به ستایش این ایزد باستانی اختصاص پیدا کرد.
در ایران باستان به گونه ی کلی سال ، دارای دو فصل تابستان و زمستان بود که جشن نوروز ، هنگام فرا رسیدن تابستان و مهرگان در آغاز زمستان برگزار میشد.
یعنی باید گفت این دو جشن قرینه و هم پای یک دیگر بودند.
در زمان ساسانیان این باور رواج یافته بود که خداوند یاقوت را در نوروز و زبرجد را در روز مهرگان آفریده است.
این باور میخواهد تاکید کند بر این که مهرگان با نوروز قابل قیاس است.
مهرگان از یک دیدگاه دیگر نیز با نوروز قابل مقایسه است و آن ، وجود اعتدال کیهانی در هر دوی آن هاست.
۱
@khashatra
✅ جشن مهرگان پس از جشن نوروز بزرگترین جشن ملی ایرانیان می باشد
سالیان درازی است که ماه مهر برای ما تداعی کننده ی زنگ مدرسه و صدای خشخش برگهای پاییزیست.
اما اگر کوله بار تاریخیمان را برداریم و به زمانهای دورتر سفر کنیم ، آن گاه مهر بوی دیگری دارد ، بوی جشن و شادی.
حال و هوایی مانند نیمه ی دوم اسفندماه که به هم میگوییم : «بوی نوروز می آید».
در آن سالهای دور ، این هنگام از سال بوی جشن مهرگان میآمد که پس از نوروز دومین جشن بزرگ ایرانیان بود.
تردیدی نیست که پیشینه ی برگزاری جشن مهرگان با پرستش ایزد مهر ارتباط یکراست دارد.
برای ایرانیانی که در روزگار پیش و پس از اشوزرتشت بزرگ ، دروغ و بد عهدی را از گناهان نابخشودنی میدانستند ، جایگاه ایزدی که نگهبان پیمان و دوستی و دشمن دروغ بود ، آن قدر والا و ارزشمند میشد که نباید لحظهای از یاد او غافل میماندند.
از این رو یکی از مهم ترین و کهنترین بخشهای اوستا با نام مهریشت که قدیمیترین یشت این مجموعه است به ستایش این ایزد باستانی اختصاص پیدا کرد.
در ایران باستان به گونه ی کلی سال ، دارای دو فصل تابستان و زمستان بود که جشن نوروز ، هنگام فرا رسیدن تابستان و مهرگان در آغاز زمستان برگزار میشد.
یعنی باید گفت این دو جشن قرینه و هم پای یک دیگر بودند.
در زمان ساسانیان این باور رواج یافته بود که خداوند یاقوت را در نوروز و زبرجد را در روز مهرگان آفریده است.
این باور میخواهد تاکید کند بر این که مهرگان با نوروز قابل قیاس است.
مهرگان از یک دیدگاه دیگر نیز با نوروز قابل مقایسه است و آن ، وجود اعتدال کیهانی در هر دوی آن هاست.
۱
@khashatra
✅ در مهر نیز مانند نوروز اندازه ی شب و روز برابر میشود و همین موضوع سبب شده تا بسیاری از مورخان نظریه پرداز به شوند ویژه این ماه را به ایزد مهر ، که ایزد داوری و دادگستری است ، در همین نکته علمی دانشی بدانند.
در گاه شماری آن دوره هر روز از سی روز ماه به نام یکی از ایزدان یا امشاسپندان نامیده میشد که این اسامی برای نامگزاری ۱۲ ماه سال نیز به کار می رفت.
از این رو در هر ماه روزی وجود داشت که با نام آن ماه هم نام میشد و ایرانیان آن روز را بزرگ داشته و جشن میگرفتند و بدین ترتیب برای برپایی جشن مهرگان ، روز مهر که شانزدهمین روز ماه ، در ماه مهر بود برگزیده شد.
نامیدن شانزدهمین روز ماه به نام مهر ، به تعبیری برای آن است که نظارت نیمه ی دوم ماه بر عهده او ایزد مهر گذاشته میشد.
همان گونه که نام مهر بر هفتمین ماه سال نیز حاکی از این است که نظارت بر نیمه ی دوم سال هم از وظایف اوست.
برگزاری جشن مهرگان تا شش روز پس از شانزدهم ادامه داشت که روز آخر مهرگان ویژه بود.
یعنی مربوط میشد به بزرگان کشوری و آیینی.
به گفته ی کتزیاس ، مورخ و پزشک یونانیِ دربار هخامنشی ، پادشاهان در این روز لباسهای ارغوانی گران بهایی میپوشیدند و همراه با مردم و نوازندگان و خنیاگران به شادی و باده گساری میپرداختند.
به گفته ی بسیاری از مورخان زمان برگزاری این جشن در دوره هخامنشی ، نخستین روز مهرماه بوده که آن نیز تا شش روز بعد ادامه داشته است.
اگرچه زمان برگزاری مهرگان در گاه شماریهای محلی و در میان برخی اقوام در زمانهای دیگری از سال برگزار میشده اما در بیشتر جاهای ایران ، از دوره ساسانی به بعد در همان مهر روز از مهرماه به برپایی این جشن میپرداختند.
۲
@khashatra
در گاه شماری آن دوره هر روز از سی روز ماه به نام یکی از ایزدان یا امشاسپندان نامیده میشد که این اسامی برای نامگزاری ۱۲ ماه سال نیز به کار می رفت.
از این رو در هر ماه روزی وجود داشت که با نام آن ماه هم نام میشد و ایرانیان آن روز را بزرگ داشته و جشن میگرفتند و بدین ترتیب برای برپایی جشن مهرگان ، روز مهر که شانزدهمین روز ماه ، در ماه مهر بود برگزیده شد.
نامیدن شانزدهمین روز ماه به نام مهر ، به تعبیری برای آن است که نظارت نیمه ی دوم ماه بر عهده او ایزد مهر گذاشته میشد.
همان گونه که نام مهر بر هفتمین ماه سال نیز حاکی از این است که نظارت بر نیمه ی دوم سال هم از وظایف اوست.
برگزاری جشن مهرگان تا شش روز پس از شانزدهم ادامه داشت که روز آخر مهرگان ویژه بود.
یعنی مربوط میشد به بزرگان کشوری و آیینی.
به گفته ی کتزیاس ، مورخ و پزشک یونانیِ دربار هخامنشی ، پادشاهان در این روز لباسهای ارغوانی گران بهایی میپوشیدند و همراه با مردم و نوازندگان و خنیاگران به شادی و باده گساری میپرداختند.
به گفته ی بسیاری از مورخان زمان برگزاری این جشن در دوره هخامنشی ، نخستین روز مهرماه بوده که آن نیز تا شش روز بعد ادامه داشته است.
اگرچه زمان برگزاری مهرگان در گاه شماریهای محلی و در میان برخی اقوام در زمانهای دیگری از سال برگزار میشده اما در بیشتر جاهای ایران ، از دوره ساسانی به بعد در همان مهر روز از مهرماه به برپایی این جشن میپرداختند.
۲
@khashatra
✅ آن چه که آشکارست مهرگان یکی از جشنهای در پیوند با شیوه ی زندگی مردم آن زمان بوده که بیشتر به کار کشاورزی می پرداختند و پایان تابستان یعنی زمانی که کارهای اساسی کشاورزان تمام میشد ، بهترین زمان برای شادی و پای کوبی بوده است.
در مهرگان از موسیقی خاصی استفاده میشده که شوربختانه امروز اطلاع دقیقی از چگونگی آن در دست نیست.
اما در کتابهای موسیقی قدیمی مانند ؛ موسیقی بزرگ اثر ابونصر فارابی هنگامی از مقام های موسیقی نام برده می شود به مقام یازدهم با نام مهرگان اشاره میشود.
هم چنین لحن بیست و یکم از سی لحن موسیقی که در منظومه ی خسرو و شیرین آمده ، «لحن مهرگانی» است که از سوی نظامی گنجوی مطرح شده است.
یکی دیگر از دلایل ارج نهادن به مهرگان آن بود که در باور ایرانیان فریدون به یاری کاوه آهنگر در روز مهرگان بر ضحاک ستم گر پیروز شد و بر تخت پادشاهی نشست.
در تاریخ تبری آمده : «فریدون سر بیوراسب(ضحاک) را با گرز سرخمیدهای بکوفت ، پس او را به کوه دماوند برد و دست و بازویش را محکم ببست و به چاه افکند و فرمان داد که روز مهرماه مهر روز را جشن بگیرند و این همان جشن مهرگان است».
برای زرتشتیان روزگار ما نیز مهرگان جایگاه ویژهای دارد و هر سال در این روز که حالا برابر با سال نامه ی جلالی برابر با دهم مهرماه میشود ، جشنی برپا کرده و مهرگان را گرامی میداریم.
📚 بُن مایه:
📗 مراسم آیینی و آداب زرتشتیان.
نوشته ی ؛ موبد اردشیر آذرگشسب.
📗 نوروز تا نوروز.
نوشته ی ؛ روان شاد موبد کورش نیکنام.
📗 تاریخ اساتیری ایران.
نوشته ی ؛ استاد ژاله آموزگار.
📗 آیین مهر.
نوشته ی هاشم رضی.
✍ رونوشت بردیا بزرگمهر.
۳
@khashatra
پایان🔺🔺
در مهرگان از موسیقی خاصی استفاده میشده که شوربختانه امروز اطلاع دقیقی از چگونگی آن در دست نیست.
اما در کتابهای موسیقی قدیمی مانند ؛ موسیقی بزرگ اثر ابونصر فارابی هنگامی از مقام های موسیقی نام برده می شود به مقام یازدهم با نام مهرگان اشاره میشود.
هم چنین لحن بیست و یکم از سی لحن موسیقی که در منظومه ی خسرو و شیرین آمده ، «لحن مهرگانی» است که از سوی نظامی گنجوی مطرح شده است.
یکی دیگر از دلایل ارج نهادن به مهرگان آن بود که در باور ایرانیان فریدون به یاری کاوه آهنگر در روز مهرگان بر ضحاک ستم گر پیروز شد و بر تخت پادشاهی نشست.
در تاریخ تبری آمده : «فریدون سر بیوراسب(ضحاک) را با گرز سرخمیدهای بکوفت ، پس او را به کوه دماوند برد و دست و بازویش را محکم ببست و به چاه افکند و فرمان داد که روز مهرماه مهر روز را جشن بگیرند و این همان جشن مهرگان است».
برای زرتشتیان روزگار ما نیز مهرگان جایگاه ویژهای دارد و هر سال در این روز که حالا برابر با سال نامه ی جلالی برابر با دهم مهرماه میشود ، جشنی برپا کرده و مهرگان را گرامی میداریم.
📚 بُن مایه:
📗 مراسم آیینی و آداب زرتشتیان.
نوشته ی ؛ موبد اردشیر آذرگشسب.
📗 نوروز تا نوروز.
نوشته ی ؛ روان شاد موبد کورش نیکنام.
📗 تاریخ اساتیری ایران.
نوشته ی ؛ استاد ژاله آموزگار.
📗 آیین مهر.
نوشته ی هاشم رضی.
✍ رونوشت بردیا بزرگمهر.
۳
@khashatra
پایان🔺🔺
Forwarded from وُهومَن اَمشاسِپَند (بردیا)
#جشن_مهرگان.
✅ جشن مهرگان پس از جشن نوروز بزرگترین جشن ملی ایرانیان می باشد
سالیان درازی است که ماه مهر برای ما تداعی کننده ی زنگ مدرسه و صدای خشخش برگهای پاییزیست.
اما اگر کوله بار تاریخیمان را برداریم و به زمانهای دورتر سفر کنیم ، آن گاه مهر بوی دیگری دارد ، بوی جشن و شادی.
حال و هوایی مانند نیمه ی دوم اسفندماه که به هم میگوییم : «بوی نوروز می آید».
در آن سالهای دور ، این هنگام از سال بوی جشن مهرگان میآمد که پس از نوروز دومین جشن بزرگ ایرانیان بود.
تردیدی نیست که پیشینه ی برگزاری جشن مهرگان با پرستش ایزد مهر ارتباط یکراست دارد.
برای ایرانیانی که در روزگار پیش و پس از اشوزرتشت بزرگ ، دروغ و بد عهدی را از گناهان نابخشودنی میدانستند ، جایگاه ایزدی که نگهبان پیمان و دوستی و دشمن دروغ بود ، آن قدر والا و ارزشمند میشد که نباید لحظهای از یاد او غافل میماندند.
از این رو یکی از مهم ترین و کهنترین بخشهای اوستا با نام مهریشت که قدیمیترین یشت این مجموعه است به ستایش این ایزد باستانی اختصاص پیدا کرد.
در ایران باستان به گونه ی کلی سال ، دارای دو فصل تابستان و زمستان بود که جشن نوروز ، هنگام فرا رسیدن تابستان و مهرگان در آغاز زمستان برگزار میشد.
یعنی باید گفت این دو جشن قرینه و هم پای یک دیگر بودند.
در زمان ساسانیان این باور رواج یافته بود که خداوند یاقوت را در نوروز و زبرجد را در روز مهرگان آفریده است.
این باور میخواهد تاکید کند بر این که مهرگان با نوروز قابل قیاس است.
مهرگان از یک دیدگاه دیگر نیز با نوروز قابل مقایسه است و آن ، وجود اعتدال کیهانی در هر دوی آن هاست.
۱
@khashatra
✅ جشن مهرگان پس از جشن نوروز بزرگترین جشن ملی ایرانیان می باشد
سالیان درازی است که ماه مهر برای ما تداعی کننده ی زنگ مدرسه و صدای خشخش برگهای پاییزیست.
اما اگر کوله بار تاریخیمان را برداریم و به زمانهای دورتر سفر کنیم ، آن گاه مهر بوی دیگری دارد ، بوی جشن و شادی.
حال و هوایی مانند نیمه ی دوم اسفندماه که به هم میگوییم : «بوی نوروز می آید».
در آن سالهای دور ، این هنگام از سال بوی جشن مهرگان میآمد که پس از نوروز دومین جشن بزرگ ایرانیان بود.
تردیدی نیست که پیشینه ی برگزاری جشن مهرگان با پرستش ایزد مهر ارتباط یکراست دارد.
برای ایرانیانی که در روزگار پیش و پس از اشوزرتشت بزرگ ، دروغ و بد عهدی را از گناهان نابخشودنی میدانستند ، جایگاه ایزدی که نگهبان پیمان و دوستی و دشمن دروغ بود ، آن قدر والا و ارزشمند میشد که نباید لحظهای از یاد او غافل میماندند.
از این رو یکی از مهم ترین و کهنترین بخشهای اوستا با نام مهریشت که قدیمیترین یشت این مجموعه است به ستایش این ایزد باستانی اختصاص پیدا کرد.
در ایران باستان به گونه ی کلی سال ، دارای دو فصل تابستان و زمستان بود که جشن نوروز ، هنگام فرا رسیدن تابستان و مهرگان در آغاز زمستان برگزار میشد.
یعنی باید گفت این دو جشن قرینه و هم پای یک دیگر بودند.
در زمان ساسانیان این باور رواج یافته بود که خداوند یاقوت را در نوروز و زبرجد را در روز مهرگان آفریده است.
این باور میخواهد تاکید کند بر این که مهرگان با نوروز قابل قیاس است.
مهرگان از یک دیدگاه دیگر نیز با نوروز قابل مقایسه است و آن ، وجود اعتدال کیهانی در هر دوی آن هاست.
۱
@khashatra
Forwarded from وُهومَن اَمشاسِپَند (بردیا)
✅ در مهر نیز مانند نوروز اندازه ی شب و روز برابر میشود و همین موضوع سبب شده تا بسیاری از مورخان نظریه پرداز به شوند ویژه این ماه را به ایزد مهر ، که ایزد داوری و دادگستری است ، در همین نکته علمی دانشی بدانند.
در گاه شماری آن دوره هر روز از سی روز ماه به نام یکی از ایزدان یا امشاسپندان نامیده میشد که این اسامی برای نامگزاری ۱۲ ماه سال نیز به کار می رفت.
از این رو در هر ماه روزی وجود داشت که با نام آن ماه هم نام میشد و ایرانیان آن روز را بزرگ داشته و جشن میگرفتند و بدین ترتیب برای برپایی جشن مهرگان ، روز مهر که شانزدهمین روز ماه ، در ماه مهر بود برگزیده شد.
نامیدن شانزدهمین روز ماه به نام مهر ، به تعبیری برای آن است که نظارت نیمه ی دوم ماه بر عهده او ایزد مهر گذاشته میشد.
همان گونه که نام مهر بر هفتمین ماه سال نیز حاکی از این است که نظارت بر نیمه ی دوم سال هم از وظایف اوست.
برگزاری جشن مهرگان تا شش روز پس از شانزدهم ادامه داشت که روز آخر مهرگان ویژه بود.
یعنی مربوط میشد به بزرگان کشوری و آیینی.
به گفته ی کتزیاس ، مورخ و پزشک یونانیِ دربار هخامنشی ، پادشاهان در این روز لباسهای ارغوانی گران بهایی میپوشیدند و همراه با مردم و نوازندگان و خنیاگران به شادی و باده گساری میپرداختند.
به گفته ی بسیاری از مورخان زمان برگزاری این جشن در دوره هخامنشی ، نخستین روز مهرماه بوده که آن نیز تا شش روز بعد ادامه داشته است.
اگرچه زمان برگزاری مهرگان در گاه شماریهای محلی و در میان برخی اقوام در زمانهای دیگری از سال برگزار میشده اما در بیشتر جاهای ایران ، از دوره ساسانی به بعد در همان مهر روز از مهرماه به برپایی این جشن میپرداختند.
۲
@khashatra
در گاه شماری آن دوره هر روز از سی روز ماه به نام یکی از ایزدان یا امشاسپندان نامیده میشد که این اسامی برای نامگزاری ۱۲ ماه سال نیز به کار می رفت.
از این رو در هر ماه روزی وجود داشت که با نام آن ماه هم نام میشد و ایرانیان آن روز را بزرگ داشته و جشن میگرفتند و بدین ترتیب برای برپایی جشن مهرگان ، روز مهر که شانزدهمین روز ماه ، در ماه مهر بود برگزیده شد.
نامیدن شانزدهمین روز ماه به نام مهر ، به تعبیری برای آن است که نظارت نیمه ی دوم ماه بر عهده او ایزد مهر گذاشته میشد.
همان گونه که نام مهر بر هفتمین ماه سال نیز حاکی از این است که نظارت بر نیمه ی دوم سال هم از وظایف اوست.
برگزاری جشن مهرگان تا شش روز پس از شانزدهم ادامه داشت که روز آخر مهرگان ویژه بود.
یعنی مربوط میشد به بزرگان کشوری و آیینی.
به گفته ی کتزیاس ، مورخ و پزشک یونانیِ دربار هخامنشی ، پادشاهان در این روز لباسهای ارغوانی گران بهایی میپوشیدند و همراه با مردم و نوازندگان و خنیاگران به شادی و باده گساری میپرداختند.
به گفته ی بسیاری از مورخان زمان برگزاری این جشن در دوره هخامنشی ، نخستین روز مهرماه بوده که آن نیز تا شش روز بعد ادامه داشته است.
اگرچه زمان برگزاری مهرگان در گاه شماریهای محلی و در میان برخی اقوام در زمانهای دیگری از سال برگزار میشده اما در بیشتر جاهای ایران ، از دوره ساسانی به بعد در همان مهر روز از مهرماه به برپایی این جشن میپرداختند.
۲
@khashatra
Forwarded from وُهومَن اَمشاسِپَند (بردیا)
✅ آن چه که آشکارست مهرگان یکی از جشنهای در پیوند با شیوه ی زندگی مردم آن زمان بوده که بیشتر به کار کشاورزی می پرداختند و پایان تابستان یعنی زمانی که کارهای اساسی کشاورزان تمام میشد ، بهترین زمان برای شادی و پای کوبی بوده است.
در مهرگان از موسیقی خاصی استفاده میشده که شوربختانه امروز اطلاع دقیقی از چگونگی آن در دست نیست.
اما در کتابهای موسیقی قدیمی مانند ؛ موسیقی بزرگ اثر ابونصر فارابی هنگامی از مقام های موسیقی نام برده می شود به مقام یازدهم با نام مهرگان اشاره میشود.
هم چنین لحن بیست و یکم از سی لحن موسیقی که در منظومه ی خسرو و شیرین آمده ، «لحن مهرگانی» است که از سوی نظامی گنجوی مطرح شده است.
یکی دیگر از دلایل ارج نهادن به مهرگان آن بود که در باور ایرانیان فریدون به یاری کاوه آهنگر در روز مهرگان بر ضحاک ستم گر پیروز شد و بر تخت پادشاهی نشست.
در تاریخ تبری آمده : «فریدون سر بیوراسب(ضحاک) را با گرز سرخمیدهای بکوفت ، پس او را به کوه دماوند برد و دست و بازویش را محکم ببست و به چاه افکند و فرمان داد که روز مهرماه مهر روز را جشن بگیرند و این همان جشن مهرگان است».
برای زرتشتیان روزگار ما نیز مهرگان جایگاه ویژهای دارد و هر سال در این روز که حالا برابر با سال نامه ی جلالی برابر با دهم مهرماه میشود ، جشنی برپا کرده و مهرگان را گرامی میداریم.
📚 بُن مایه:
📗 مراسم آیینی و آداب زرتشتیان.
نوشته ی ؛ موبد اردشیر آذرگشسب.
📗 نوروز تا نوروز.
نوشته ی ؛ روان شاد موبد کورش نیکنام.
📗 تاریخ اساتیری ایران.
نوشته ی ؛ استاد ژاله آموزگار.
📗 آیین مهر.
نوشته ی هاشم رضی.
✍ رونوشت بردیا بزرگمهر.
۳
@khashatra
پایان🔺🔺
در مهرگان از موسیقی خاصی استفاده میشده که شوربختانه امروز اطلاع دقیقی از چگونگی آن در دست نیست.
اما در کتابهای موسیقی قدیمی مانند ؛ موسیقی بزرگ اثر ابونصر فارابی هنگامی از مقام های موسیقی نام برده می شود به مقام یازدهم با نام مهرگان اشاره میشود.
هم چنین لحن بیست و یکم از سی لحن موسیقی که در منظومه ی خسرو و شیرین آمده ، «لحن مهرگانی» است که از سوی نظامی گنجوی مطرح شده است.
یکی دیگر از دلایل ارج نهادن به مهرگان آن بود که در باور ایرانیان فریدون به یاری کاوه آهنگر در روز مهرگان بر ضحاک ستم گر پیروز شد و بر تخت پادشاهی نشست.
در تاریخ تبری آمده : «فریدون سر بیوراسب(ضحاک) را با گرز سرخمیدهای بکوفت ، پس او را به کوه دماوند برد و دست و بازویش را محکم ببست و به چاه افکند و فرمان داد که روز مهرماه مهر روز را جشن بگیرند و این همان جشن مهرگان است».
برای زرتشتیان روزگار ما نیز مهرگان جایگاه ویژهای دارد و هر سال در این روز که حالا برابر با سال نامه ی جلالی برابر با دهم مهرماه میشود ، جشنی برپا کرده و مهرگان را گرامی میداریم.
📚 بُن مایه:
📗 مراسم آیینی و آداب زرتشتیان.
نوشته ی ؛ موبد اردشیر آذرگشسب.
📗 نوروز تا نوروز.
نوشته ی ؛ روان شاد موبد کورش نیکنام.
📗 تاریخ اساتیری ایران.
نوشته ی ؛ استاد ژاله آموزگار.
📗 آیین مهر.
نوشته ی هاشم رضی.
✍ رونوشت بردیا بزرگمهر.
۳
@khashatra
پایان🔺🔺