۱۸ اردی بهشت خورشیدی سالروز درگذشت زنده یاد فرخ‌رو پارسا 

(زاده ی ۱۳ اسفند ۱۳۰۱ قم – درگذشته ۱۸ اردی بهشت ۱۳۵۹ خورشیدی تهران)
پزشک و سیاستمدار
۱
@khashatra
او در دانشسرای مقدماتی تحصیل کرد و در سال ۱۳۲۱ خورشیدی لیسانس گرفت و تحصیلات دانشگاهی‌اش را در رشته پزشکی ادامه داد و در سال ۱۳۲۹ خورشیدی با درجه ی دکترا از دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل و در وزارت فرهنگ مشغول به‌کار شد.
در سال ۱۳۳۳ خورشیدی به همراه تنی چند از همکارانش «انجمن بانوان فرهنگی» را برای دبیرستان‌های دخترانه آن دوران تأسیس کرد، و در سال ۱۳۳۵ خورشیدی به‌عنوان یکی از اعضای هیئت رئیسه ی «شورای همکاری جمعیت‌های بانوان ایرانی» انتخاب شد.

او هم چنین نخستین مدیرکل زن در ایران بود که در سال ۱۳۳۹ خورشیدی عهده‌دار سِمَت مدیر کلی دبیرخانه ی دانشگاه ملی ایران شد.
درسال ۱۳۴۷ خورشیدی به‌عنوان نخستین وزیر زن در تاریخ ایران به‌عنوان وزیر آموزش و پرورش انتخاب شد و در این مدت چندین تشکل ویژه ی زنان مانند انجمن بانوان فرهنگی، شورای همکاری جمعیت‌های بانوان ایرانی، سازمان زنان ایرانی، خانه ی زن، شورای ورزشی بانوان، و جمعیت زنان دانشگاهی ایران را پدید آورد.

در هنگام وزارت وی محمد بهشتی و محمدجواد باهنر در امر تهیه کتاب‌های درسی از مشاورین فرخ‌رو پارسا و از حقوق‌بگیران آن وزارتخانه بودند.
مرکز اسلامی هامبورگ سال‌ها زیر نظر محمد بهشتی از فرخ‌رو پارسا بودجه دریافت می‌کرد.
محمد بهشتی هتا از طرف همان وزارت خانه به مأموریت‌هایی، از جمله به آبادان، فرستاده شد.
محمدجواد باهنر نیز از وزارت آموزش و پرورش با وزارت فرخ‌رو پارسا امتیاز تأسیس چند مدرسه ی ملی مذهبی را گرفته بود که در نقاط مختلف تهران قرار داشتند.


فرخ رو پارسا در دادگاه انقلاب، با اتهاماتی چون: «حیف و میل اموال بیت‌المال و ایجاد فساد در وزارت آموزش و پرورش و کمک به نشو و نمای فحشا در آموزش و پرورش و همکاری مؤثر با ساواک و اخراج فرهنگیان انقلابی از وزارت فرهنگ ایران و غیره…» محاکمه شد.. آن دادگاه که به ریاست صادق خلخالی تشکیل شده بود، پس از ۹ جلسه، او را به اعدام محکوم کردند.

او در دفاع خود گفت:
”متأسفم از این که اتهاماتی به من وارد شده که دلیل و اساس محکمی ندارد و این عمل باعث تشتت افکار من شده‌ است.
در اتهامات وارد شده به من، راجع به غارت بیت‌المال که بزرگ ترین اتهام من است، باید بگویم من این مسئله را نمی‌ پذیرم،
زیرا در تمام طول خدمت، من نه کار مالی و نه سروکاری با حساب و دفتر داشتم.
این ها که به من اتهامات دزدی چند میلیونی وارد کرده‌اند، باید بگویند این پول ها را من از چه طریقی و از کجا سرقت کرده‌ام؟  “
او به عنوان «مفسد فی‌الارض» به دار آویخته شد و چون طناب دار پاره شد، تیربارانش کردند.

وی در آخرین شب زندگی در وصیت‌نامه کوتاهی نوشت: «وصیتی ندارم زیرا که اموال زیادی ندارم و آن چه دارم مصادره شده است، به کسی بدهی ندارم و اگر از کسی طلب دارم خود داند که آن را به فرزندان من بدهد. می‌دانم و وجدانم راضی است که گناهانی که در کیفرخواست به من نسبت داده شده و مواردی که ذکر شده مرتکب نشده‌ام. حلقه و ساعت مرا به همسرم بدهید که به دخترم بدهد.
دادگاه بین زنان و مردان تفاوت زیادی می‌گذارد که امیدوارم آتیه برای زنان ایران بهتر از این باشد.
پولی را که در زندان دارم بین زندانیان بخش کنید.»

روانش شاد و سرای نور و شادی جایگاهش باد.
۲
@khashatra
پایان🔺🔺
وُهومَن اَمشاسِپَند
#امروز به روز، پیروز ‌و فرخ روز فروردین ایزد از اردی بهشت ماه سال ۳۷۶۲ مزدیسنی سه شنبه  ۱۸ اردی بهشت ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی ۷ می سال ۲۰۲۴ (ترسایی) ✔️ فروردین = فروهر، پیش برنده. @khashatra
#امروز

به روز، پیروز ‌و فرخ روز ورهرام ایزد از اردی بهشت ماه سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

چهار شنبه  ۱۹ اردی بهشت ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی

۸ می سال ۲۰۲۴ (ترسایی)

✔️ ورهرام = پیروزی و سرافرازی.

✔️ دیدار در شاه ورهرام ایزد.

@khashatra
#ورهرام_ایزد

ورهرام، ایزد پیروزی و سرافرازی است. در ادب مزدیسنا و آریایی کهن، بهرام ایزد در پیکره‌های بسیار زیبا، نیرومند، تیزرو، برنا، شاداب، شاهین تیز پرواز، مرد رایومند و …. دادگری و درستی و خوشی و یک رنگی مى‌دارد و اهریمن زدایی مى‌کند، به نیکان و ستایندگان نیرو مى‌دهد و بر دشمنان خشم مرگ مى‌آورد و در کار آشتی هم کوشاست. آشتی که از راه درست اشوزرتشت سپنتمان آن را ستود و همواره در آرزوی برپایی‌اش بود و از برای پیروزی خود و پیش بردن آواژگان بهرام ایزد را ستایش کرد.

بیستمین روز از هر ماه در گاهشماری ایرانی «وَرَهرام» نامیده می‌شود، در اوستا ورترغن آمده و در پهلوی ورهران و درپارسی بهرام آمده، ورهرام به چم پیروزی و کامیابی قابل ستایش است. فروزه‌ی پیروزی است. ورهرام ایزد به چم (:معنی) پیروزی قابل ستایش است و به سبب جایگاه پر اهمیتش «شاه ورهرام ایزد» نامیده می‌شود.

در باور ایرانیان پیروزی همواره با ارزش و قابل ستایش بوده است به همین دلیل در اوستا سرود‌های زیبایی در ستایش پیروزی آمده است.

ایرانیان باستان پیش از آغاز هر کار گروه، در نیایش‌گاه ویژه‌ای گردهم می‌آمدند و سرود‌های ستایش پیروزی را با هم می‌خواندند و با روانی نیرومند و اراده‌ای استوار، برای پیروزی، پای به میدان مبارزه‌ی زندگی می‌گذاشتند.

این مکان‌ها به تدریج به نیایش‌گاه ورهرام ایزد شناخته شد. اکنون زرتشتیان دست‌کم ماهی یک بار، در روز ورهرام، در نیایشگاه شاه ورهرام ایزد گردهم می‌آیند و اهورا مزدا را نیایش می‌کنند و از او می‌خواهند که پیروزی را در زندگی، بهره‌ی آنان گرداند و نیز همه‌ی کسانی را که به پیروی از پیام اشو زرتشت در«تازه گردانیدن ِ زندگانی‌»، «پیش بردن جهان هستی» و «گسترش آیین راستی» می‌کوشند، پیروز و سر افراز گرداند.

در بهرام‌یشت آمده‌است که بهرام آفریده اهورا نیرومند و فرهمند است و نیروی بینایی شگفت‌انگیزی دارد. او یورش همه دشمنان را، چه جادوان و پریان، و چه کَوی‌ها و کَرَپان‌های «ستمگر» را در هم می‌شکند، جهان را تازگی و آشتی می‌بخشد و به خوبی آرمان‌ها را بر آورده می‌کند. بهرام هم‌چنین توانایی فرزندآوری و بازوان نیرومند و تندرستی و دلیری می‌بخشد.

آذر بهرام همان سومین آتشکده‌ی بررگ ایران هست آذر برزین مهر در ریوند خوراسان، در آتش بهرام نیایش، بند شش آن، کوه نام برده شده است.

نیایشگاه‌های شاه ورهرام ایزد در خرمشاه یزد، زین‌آباد یزد، شریف‌آباد اردکان، امیریه‌ی تهران، تهران پارس، کرج، کرمان و اهواز وجود دارد.
از آیین‌های این روز پختن آش، سیروگ و پخش شیرینی و نخود مشکل‌گشا است.

گل قاسدک نماد ورهرام ایزد است.

@khashatra
#جان_باختگان_زرتشتی

در فهرست بزرگان جامعه ی زرتشتی و زندگی نامه‌ی آنان (شماره ۱۳ : زندگی نامه مکتوب و نامکتوب نام‌آوران و بزرگان جامعه ی زرتشتی) به ویژه نام بزرگوارانی می گنجد که در جبهه‌ی جنگ نابرابر عراق بر علیه ایران برای دفاع از مام و میهن از جان خویش گذشتند به شهادت رسیدند تا ایران سرافراز بماند و دست ناپاکان به خاک پاکش نرسد.
باوری کهن هست که فروهر پارسایان و نیکان، زور و قدرت به زندگان و آیندگان خواهد بخشید.
◀️ در فروردین یشت چنین موضوعی می‌آید ؛
(همت نیکو به همراه تان کنند ؛ امید که یارو پشتیبان شما باشد).
در این قول ، معانی بلند بسیاری خلاصه می شود که جاودانگی روان و نیز قدرت و شکوه فروهر پارسایان و نیکان از آن جمله است.

◀️ دیدگاه زرتشتی در باب حیات و مرگ را در همین جمله کوتاه می توان به اختصار مشاهده کرد و همه ی تاریخ و زندگانی جامعه ی زرتشتی را در زندگانی و شهادت جان باختگان آن.

✔️ در این پژوهش با شرح کوتاهی نام و یاد این بزرگان، بزرگ زاده را گرامی می داریم و نیک آرزو می کنیم که پروردگار یکتا به پاس خون پاک این پاکان، سرزمین پاک مون را از هر گزندی و پلیدی در امان دارد.
و دوباره آب و آبادانی و سرسبزی را به این کهن سرزمین،
و اندیشه  و گفتار و کردار نیک و خرد به مرتوگانش پیشکش کند.

ایدون باد،
ایدون ترج باد.
۱
@khashatra
جان باخته زنده روان مهرداد فراوانی

(( اگر نتوانیم کاری کنیم که هیچ کس از ما انتظار ندارد. از دست رفته ایم ))

در سال ۱۳۳۴ خورشیدی در تهران به دنیا آمد.
دوران تحصیلات متوسطه خود را با موفقیت به پایان رسانید.
پس از اتمام تحصیلات به دانشکده ی فنی دانشگاه تهران راه یافت.
روز ۲۰ بهمن ماه ۱۳۵۷ خورشیدی هنگام شنیدن خبر حمله به نیروی هوایی به یاری سربازان و همافران داخل پادگان شتافت و از آن هنگام که از خانه خارج شد، هرگز بازنگشت و در سن ۲۳ سالگی در تاریخ ۱۳۵۸/۲/۱۱ خورشیدی جان باخت و به خیل دیگر جان باختگان راه میهن پیوست.

(روانش شاد و سرای نور و شادی جایگاهش باد)
۲
@khashatra
جان باخته زنده روان کامران گنجی

((استقلال میهن در خطر است و باید با دشمنان میهن جنگید))

در تاریخ ۱۳۳۹/۷/۱۴ خورشیدی در کرمان به دنیا آمد.
تحصیلاتش را در دبیرستان فیروز بهرام به پایان رسانید.
از شرکت کنندگان هشتمین اردوی دانش‌ آموزان کانون دانشجویان زرتشتی بود.
پس از اخد دیپلم در سال های ۱۳۵۸ و ۱۳۵۹ خورشیدی در شورای مختلف کانون دانشجویان زرتشتی بود.
و حضور چشمگیری در کارهای اجتماعی داشت.
در سال ۱۳۵۹ خورشیدی به خدمت سربازی فراخوانده شد و در تاریخ ۱۳۵۹/۷/۱۱ خورشیدی در سن ۲۰ سالگی در جبهه ی سرپل ذهاب به دست دشمنان پست و پلشت این مرز و بوم جان باخت و به خیل دیگر جان باختگان راه میهن پیوست.

(روانش شاد و سرای نور و شادی جایگاهش باد)
۳
@khashatra
جان باخته زنده روان کیخسرو کیخسروی

((ما متعلق به خود و فامیل خود نیستیم ما متعلق به تاریخ یک ملت رنجیده‌ایم))

در تاریخ ۱۳۲۹/۱۰/۵ خورشیدی در تهران به دنیا آمد. دیپلم خود را در سال ۱۳۴۸ خورشیدی از دبیرستان فیروز بهرام اخذ نمود و سپس وارد دانشگاه کشاورزی دانشگاه تهران شد.
در سال ۱۳۵۶ خورشیدی به عضویت کانون دانشجویان زرتشتی درآمد.
وی نقش پرکاری در برپایی کتاب خانه ی کانون دانشجویان زرتشتی و نشر علم و فرهنگ داشت.
پس از احضار سربازان منقضی خدمت سال ۱۳۵۶ خورشیدی جزو نخستین گروه‌ هایی بود که خود را معرفی کرد و برای مبارزه با دشمن ناپاک میهن پاک مون به جبهه اعزام گشت سرانجام در تاریخ ۱۳۵۹/۱۰/۱۶ خورشیدی مورد اصابت گلوله دشمن پست و پلشت قرار گرفت و در حین انتقال به پشت جبهه در اثر برخورد آمبولانس با مین ضد تانک جان باخت و به خیل گروه جان باختگان راه میهن پیوست.

(روانش شاد و سرای نور و شادی جایگاهش باد)
۴
@khashatra
جان باخته زنده روان بهروز باستانی

((دلاوری ها مایه‌ی شور و شعف و شادی است))

در تاریخ ۱۳۴۰ خورشیدی در تهران به دنیا آمد. تحصیلات متوسطه خود را در دبیرستان فیروزبهرام به پایان رسانید.
وی نیز به مانند دیگر جان باختگان پاک راه میهن، یکی از جوانان راستین زرتشتی بود.
در بسیاری از امور خدماتی جامعه حضور چشم‌گیر داشت و یکی از پیش گامان این گونه فعالیت ها بود.
وی پس از اخذ دیپلم به خدمت سربازی گام نهاد و پس از گذرانیدن آموزش نظامی به پادگان نیروی هوایی در تهران اعزام گشت.
و در تاریخ ۱۳۶۰/۵/۲۲ خورشیدی در حین انجام وظیفه در اثر اصابت گلوله جان باخت و به خیل دیگر جان باختگان راه میهن پیوست.

(روانش شاد و سرای نور و شادی جایگاهش باد)
۵
@khashatra
جان باخته زنده روان پرویز آبادی

((در هر جا و هر زمان این مردم هستند که رنج می کشند و کار می کنند. تلاش مان باید در راه یاری رساندن به مردم باشد))

در تاریخ ۱۳۲۵/۹/۲ خورشیدی در کرمان به دنیا آمد. تحصیلات متوسطه خود را در کرمان به پایان رسانید و سپس در رشته‌ی مدیریت و بازرگانی از انگلستان فارغ‌التحصیل گشت.
در سال ۱۳۵۰ خورشیدی به عضویت کانون دانشجویان  زرتشتی در آمد.
او عضو دومین دوره‌ی هیئت مدیره‌ی کانون بود، و در سمت سرپرست بازرگانی شرکت کشتیرانی ایران در بندر شاهپور (امام) انجام وظیفه می کرد.
در تاریخ ۱۳۶۰/۷/۲۷ خورشیدی هنگام انجام وطیفه در محل کارش، هدف بمباران جنگنده‌های متجاوز عراقی پست و پلشت قرار گرفت و جان باخت و به خیل دیگر جان باختگان راه میهن پیوست.

(روانش شاد و سرای نور و شادی جایگاهش باد).
۶
@khashatra
جان باخته زنده روان داریوش شهزادی

((انسان به امید زنده است و با امید زندگی می کند، همواره باید به آینده امیدوار باشد))

در تاریخ ۱۳۲۸/۱۰/۶ خورشیدی در تهران به دنیا آمد. تحصیلات متوسطه خود را در دبیرستان فیروزبهرام به پایان رسانید و سپس در رشته ی برق و الکترونیک از دانشگاه علم و صنعت فارغ‌التحصیل شد و در سال ۱۳۴۸ خورشیدی به عضویت کانون دانشجویان زرتشتی در آمد و نقش سازنده‌ای در امور جاری کانون داشت.
او در کانون صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران انجام وظیفه می کرد.
در تاریخ ۱۳۶۰/۹/۶ خورشیدی در محوطه ی پمپ بنزین مجاور فروشگاه قدس در اثر انفجار بمب به دست عوامل ضد انقلاب جان باخت و به خیل دیگر جان باختگان راه میهن پیوست.

(روانش شاد و سرای نور و شادی جایگاهش باد)
۷
@khashatra
جان باخته زنده یاد فرهاد خادم

((حالا که دزد و متجاوز در لباس صدام آمریکایی به ایران عزیز تجاوز کرده است باید به جبهه بروم))

در تاریخ ۱۳۳۶/۳/۱ خورشیدی در تهران به دنیا آمد. تحصیلات متوسطه‌ی خود را در دبیرستان خوارزمی به پایان رسانید.
و در رشته‌ی مهندسی سازه از دانشگاه صنعتی شریف فارغ‌التحصیل شد.
در سال ۱۳۵۴ خورشیدی به دلیل علاقه ی بسیاری که به امور اجتماعی داشت، به عضویت کانون دانشجویان زرتشتی درآمد.
عضو علی‌البدل هیئت مدیره ی دوره‌ی پنجم و هم چنین هیئت مدیره ی دوره ششم کانون بود.
در بیشتر فعالیت های کانون از جمله مددکاری، برگزاری اردوها و ترتیب دادن کلاس های آموزشی کنکور شرکت می کرد.
پس از گدرانیدن دوره ی آموزشی خدمت سربازی به جبهه اعزام شد و سرانجام در تاریخ ۱۳۶۰/۱۲/۱ خورشیدی در محور تنگ ِ چزابه به دست متجاوزان پست و پلشت از خدا بی خبر عراقی، به خیل جان باختگان راه میهن پیوست.

(روانش شاد و سرای نور و شادی جایگاهش باد)
۸
@khashatra
جان باخته زنده روان اسفندیار دارابیان

((ای مزدا هنگامی که بد اندیش بر من می‌تازد، جز تو چه کسی نگهبان است))

سال ۱۲۹۹ خورشیدی در شهر یزد به دنیا آمد. تحصیلات متوسط خود را در همان جا به پایان رسانید. حس انسان دوستی او باعث شد که وارد دانشکده ی پزشکی دانشگاه تهران شده و در سال ۱۳۲۸ خورشیدی از آن جا فارغ‌التحصیل شد.
او عضو هیئت مدیره‌ی کانون پزشگان صنعت نفت بود.
پس از دعوت  آیت‌اله منتظری مبنی بر حضور پزشکان در جبهه‌ها حضور پیدا کرد.
در تاریخ ۱۳۶۰/۱۰/۱ خورشیدی هنگام بازگشت از ماموریت در جاده‌ی خمین _ تهران جان باخت و به خیل جان باختگان راه میهن پیوست.

(روانش شاد و سرای نور و شادی جایگاهش باد)
۹
@khashatra
جان باخته زنده روان فریدون نژادکی

((آن که بهترین را برمی گزیند، برای او فرّ و شکوه))

در سال ۱۳۲۴ خورشیدی در یزد به دنیا آمد. پس از اخذ مدرک سیکل (دوره‌ی راهنمایی) به دلیل علاقه‌ی بسیاری که به پاسداری از کیان این سرزمین داشت. وارد دانشکده‌ی درجه‌داری ارتش گردید و از آن جا فارع‌التحصیل شد.
پس از آغاز جنگ نابرابر عراق بر علیه ایران، به جبهه‌های جنگ شتافت و به مانند دیگر افسران از خود شجاعت‌های بسیار نشان داد. در تارخ ۱۳۶۲/۷/۷ خورشیدی در جبهه‌ی سومار در حین انجام وظیفه با درجه ستوان یکمی، به دست عوامل تجاوزگر پست و پلشت عراقی جان باخت و به خیل دیگر جان باختگان راه میهن پیوست.

(روانش شاد و سرای نور و شادی جایگاهش باد )
۱۰
@khashatra
جان باخته زنده روان ديهيم شهرياری

((همازور بيم، همازور هما اشو بيم))

در تاريخ ۱۳۴۲/۷/۷ خورشیدی در كرمان به دنیا آمد.
تحصيلات متوسطه خود را در  همان جا به پايان رسانيد.
از جوانان بسيار فعال جامعه بود حس همیاری و همكاری در او سبب شد كه در بسياری از كإرهای اجتماعی شرکت فعال داشته باشد.
و صادقانه در بسياری از امور گام بردارد وی پس از أخذ ديپلم به خدمت سربازی فرا خوانده شد و هميشه در صفوف نخست جبهه حضور داشت.
در تاريخ ٢۶ اَمُرداد ماه ١۳۶۴ خورشیدی در همان لباس سربازی در جبهه های جنگ بر عليه دشمنان پست و پلشت اين مرز و بوم به دست عراقیان پست و پلشت جان باخت و به خيل ديگر جان باختگان راه ميهن پيوست.

(روانش شاد و سرای نور و شادی جایگاهش باد)
۱۱
@khashatra
جان باخته زنده روان جهان بخش نمیرانیان

((روزگار ما چنین است، اگر ما کاری ابر مردانه انجام ندهیم، نابودیم))

در تاریخ ۱۳۳۸/۵/۱ خورشیدی در یزد به دنیا آمد.
در شش سالگی به تهران آمد و تحصیلات متوسطه خود را در تهران به پایان رسانید.
تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته‌ی اقتصاد در دانشگاه اصفهان در در سال ۱۳۶۴ خورشیدی به پایان برد و موفق به اخذ لیسانس شد.
وی عضو گروه جوانان زرتشتی اصفهان بود و در سال ۱۳۵۸ خورشیدی به عضویت کانون دانشجویان زرتشتی در آمد و یکی از موسسان اتاق عکس کانون بود.
او در تاریخ ۳ بهمن ماه ۱۳۶۴ خورشیدی به خدمت زیر پرچم احضار شد.
سه ماه نخست خدمت را در پادگان تهران و سه ماه دوم را در آموزشگاه توپخانه ی صحرایی اصفهان ادامه‌ی خدمت داد.
سپس به جبهه ی فاو رفت و در تاریخ ۱۳۶۵/۶/۱۹ خورشیدی در حین انجام وظیفه به دست متجاوزین پست و پلشت عراقی جان باخت و به خیل دیگر جان باختگان راه میهن پیوست.

(روانش شاد و سرای نور و شادی جایگاهش باد )
۱۲
@khashatra
جان باخته زنده روان رستم آذرباد

((می‌ستایم فروهر جنگ‌آوری که دشمن را نابود کند))

در تاریخ ۱۳۴۲/۲/۱ خورشیدی در یزد به دنیا آمد.
تحصیلات متوسطه ی خود را در دبیرستان دینیاری، مدرسه و راهنمایی حائری و دبیرستان کیخسروی یزد در رشته ی اقتصاد به پایان رسانید و در سال ۱۳۶۲ خورشیدی موفق به اخذ دیپلم شد.
او علاقه ی بسیار زیادی به ورزش، به ویژه رشته ی بسکتبال داشت و عضو سازمان و باشگاه جوانان زرتشتی بود.
در تیم های ورزشی گوناگون، به ویژه تیم جوانان یزد فعالیت می کرد.
در تاریخ ۱۳۶۳/۸/۱۸ خورشیدی به خدمت سربازی اعزام شد و دوران آموزشی خود را در پادگان بهبهان سپری نمود.
سپس به جبهه ی سقز - کردستان منتقل گشت و مسئولیت خطیر بیسیم‌چی و گشت ویژه را به عهده گرفت.
او در تاریخ ۱۳۶۵/۳/۳۰ خورشیدی با حمله ددمنشانه‌ی منافقین پست و پلشت بر اثر اصابت رگبار مسلسل و سقوط از بلندی جان باخت و به خیل دیگر جان باختگان راه میهن پیوست.

(روانش شاد و سرای نور و شادی جایگاهش باد)
۱۳
@khashatra
جان باخته زنده روان داریوش آبادیان

((از دو ده باد ناپاکی، نابود باد گمراهی و دروغ))

در سال ۱۳۱۷ خورشیدی در کرمان به دنیا آمد.
تحصیلات متوسطه ی خود را با موفقیت به پایان رسانید.
پس از آن به استخدام سازمان توانبخشی درآمد.
او در کارهایش بسیار دقیق و پُرکار بود و صادقانه در بسیاری از امور جاری تلاش می کرد.
هنگامی که تجاوز گران پست و پلشت دست به بمباران موشکی منطقه غیر نظامی زدند. بر اثر یکی از این حملات، در روز ۱۳۶۶/۱۲/۱۱ خورشیدی خانه ی ایشان مورد اصابت یک فروند موشک زمین به زمین قرار گرفت و جان باخت و به خیل دیگر جان باختگان راه میهن پیوست.

(روانش شاد و سرای نور و شادی جایگاهش باد )
۱۴
@khashatra
جان باخته زنده روان #جاوید_الاثر :
جمشید گشتاسبی حسن‌آبادی

((آدمی سازنده سرنوشت خویش است))

جمشید گشتاسبی حسن آبادی در تاریخ ۵ اسفند ماه ۱۳۴۲ خورشیدی در خانواده‌ای دین باور و پایبند به باورهای ژرف زرتشتی در روستای حسن‌آباد از روستاهای توابع میبد و اردکان در استان یزد به دنیا آمد.
دوران دبستان را در مدرسه‌ی گشتاسب واقع در روستای حسن‌آباد به پایان رساند.
سپس به همراه پدر به تهران رفت. دوران راهنمایی را در مدرسه‌ی رستم آبادیان به پایان رساند و در رشته‌ی ریاضی فیزیک در دبیرستان دکتر محمد خزائلی مشغول به تحصیل شد با توجه به هوش سرشاری که داشت دوران تحصیل را با موفقیت به پایان رساند.
از علایق او می توان به فوتبال و ورزش رزمی کونگ‌فو اشاره کرد، تا آن جایی که در کنگ‌فو، دان مشکی (کمربند مشکی) را دریافت کرد.
جمشید در سال ۱۳۶۳ خورشیدی در اوج جنگ نابرابر عراق علیه ایران، با اشتیاق فراوان به خدمت سربازی رفت.

با توجه به فیزیک بدنی به قسمت تیپ ۲۳نیروهای مخصوص (کلاه سبزها) در آمد پس از آموزش های لازم، به استان کردستان و سپس به جنوب کشور اعزام شد.
با شعله ور شدن جنگ میان دو کشور، جمشید نیز هم پای دیگر هم میهنان و با تعصب و غیرت زیادی به دفاع از میهن پرداخت. در ۲۳ اسفند ۱۳۶۲ خورشیدی در اوج جنگ در جزیره ی مجنون، در حالی که دشمن تدارک ویژه‌ای جهت حمله دیده بود، به گفته ی امور ایثارگران و شهدا، جاویدالاثر گردید.
گفتنی ست به گفته ی همرزمان جمشید، وی پس از این که مجروحی را با قایق جهت مداوا به این طرف جزیره رساند.
جهت یاری به دیگر مجروحان، عزم خود را جزم نمود. هم رزمش به او گفت : که چون وضعیت مناسبی نیست و هر آن احتمال شهید شدن وجود دارد (با توجه به بمباران توسط دشمن از زمین و هوا)، از این کار منصرف شود.
اما جمشید به شوه ی این که هم رزمانش زخمی بودند و نیاز به یاری داشتند، مسیر برگشت را انتخاب نمود و این آخرین باری بود که جمشید در جزیره‌ی مجنون دیده شد و پس از آن در روز ۲۶ اسفند ماه اعلام نمودند که جاویدالاثر گردیده است.
با اتمام جنگ و پس از مبادله‌ی کلیه‌ی اسرا، باز هم خبری از جمشید نشد.
تا این که از سوی بنیاد شهید اعلام شد :
با توجه به این که کلیه‌ی اسرا مبادله شده‌اند و کمیته مفقودین نیز رایزنی‌های لازم را انجام داده، پس از بررسی‌های لازم جمشیدگشتاسبی را شهید اعلام کردند.

(روانش شاد و سرای نور و شادی جایگاهش باد)

📚 بن مایه :

آرمین نامه . جان باختگان.
نوشته ی ؛ گوهر تاج خداداد کوچکی (خادم)

پژوهش و گردآوری : بردیا بزگمهر
۱۵
@khashatra
پایان🔺🔺
2024/05/08 16:21:51
Back to Top
HTML Embed Code: