🎥 مستند سد در سد
🔷️ این مستند در تلاش است تا با ارائه شفاف از حواشی برگزاری کنکور در سالهای گذشته به دنبال راه حلی برای برون رفت از مشکلات سیستم آموزش کشور باشد. در این مستند نقش مافیای کنکور در مشکلات سیستم آموزشی کشور بررسی شده است.
◀️فیلم سد در سد به کارگردانی محمدجواد رئیسی در سال 1399 ساخته شده است.
https://www.filimo.com/m/w8asb/%D8%B3%D8%AF_%D8%AF%D8%B1_%D8%B3%D8%AF
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
🔷️ این مستند در تلاش است تا با ارائه شفاف از حواشی برگزاری کنکور در سالهای گذشته به دنبال راه حلی برای برون رفت از مشکلات سیستم آموزش کشور باشد. در این مستند نقش مافیای کنکور در مشکلات سیستم آموزشی کشور بررسی شده است.
◀️فیلم سد در سد به کارگردانی محمدجواد رئیسی در سال 1399 ساخته شده است.
https://www.filimo.com/m/w8asb/%D8%B3%D8%AF_%D8%AF%D8%B1_%D8%B3%D8%AF
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
Forwarded from خشت کج | نقد نظام آموزشی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⚠️ مستند #بن_بست_مدرسه
⭕️ روایت ماجرای نارضایتی دانش آموزان و معلمان بسیاری از کشورها از مدرسه و شیوههای ناکارآمد تدریس و ...
🎥 تماشای این قسمت از مجموعه مستند ضد:
https://www.doctv.ir/Program/298382
🔰خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔 @kheshtekaj
⭕️ روایت ماجرای نارضایتی دانش آموزان و معلمان بسیاری از کشورها از مدرسه و شیوههای ناکارآمد تدریس و ...
🎥 تماشای این قسمت از مجموعه مستند ضد:
https://www.doctv.ir/Program/298382
🔰خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔 @kheshtekaj
❤1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تاریخچه جالب از ایجاد مدارس امروزی ...
حالا بهتر میشه فهمید چرا آموزشی که در مدارس به دانشآموزان داده میشه دیگه کارآمد نیست!
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
حالا بهتر میشه فهمید چرا آموزشی که در مدارس به دانشآموزان داده میشه دیگه کارآمد نیست!
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
👍4
Forwarded from خشت کج | نقد نظام آموزشی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔷️ مروری بر تاریخچه و ریشه شکل گیری سیستم آموزشی مدرن
◀️ ببینیم این سیستم آموزشی که ما رو شبیه به کارخونهها چیده چه جوری به وجود اومده و آیا ما واقعا امروز همون سیستم رو میخوایم؟
📌بر گرفته از کانال تلگرام بیپلاس
@podcastbplus
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
🔶️
سیستمی برای تربیت شهروند سازگار◀️ ببینیم این سیستم آموزشی که ما رو شبیه به کارخونهها چیده چه جوری به وجود اومده و آیا ما واقعا امروز همون سیستم رو میخوایم؟
📌بر گرفته از کانال تلگرام بیپلاس
@podcastbplus
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
👍2❤1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 آیا مدارس نبوغ و خلاقیت را سرکوب می کنند؟ پژوهش ناسا پاسخ می دهد...
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
👏2🤔1
🔷️ یادگیری از راه خدمت چیست؟
◀️ یادگیری مفاهیم درسی از طریق مشارکت در یک طرح خدمترسانی اجتماعی را یادگیری از راه خدمت میگویند. این رویکرد آموزشی که یکی از انواع یادگیری تجربیست، فرصتی برای یادگیرندگان فراهم میکند تا نیازهای اجتماعشان را بشناسند، برای رفع یکی از آن نیازها برنامهریزی کنند و حین مراحل مختلف کار -از برنامهریزی تا اجرای طرح و ارزیابی آن- مفاهیم مندرج در کتاب درسی را یاد بگیرند. یادگیری از راه خدمت تجربه آموزش سنتی را با زندگی واقعی پیوند میدهد و امکان مواجهه با چالشها و مسائل زندگی روزمره را برای یادگیرندگان مهیا میکند.
این روش آموزشی، بر برنامه درسی و محتوای آموزشی متمرکز است و نهتنها کتاب درسی را فراموش نمیکند بلکه از طریق تجربه عملی و به کارگیری آموزههای مدرسه برای خدمت به گروهی از جامعه که به آن خدمت نیاز دارند، درک یادگیرندگان از محتوای آموزشی را عمیقتر و ملموستر میکند.
در این شیوه یادگیری معلم تنها به کتاب درسی، حل تمرین و امتحان برای انتقال محتوای درسی اکتفا نمیکند و از چالشهای اجتماعی برای آموزش به دانشآموزان بهره میگیرد. او از دانشآموزان میخواهد به محیط پیرامون خود توجه کنند، مشکلات و مسائلش را بشناسند و از میان آنها مسئلهای را انتخاب کنند که حین حل و فصل آن موضوع درس را هم یاد بگیرند. معلم در جریان اجرای طرح خدمترسانی به همراه دانشآموزان به خارج از محیط کلاس و حتی مدرسه میرود و به آنها کمک میکند تا میان مطالب درسی و زندگی روزمرهشان ارتباط برقرار کنند. در اینجا منظور از «خدمت»، پروژه ای است که دانشآموزان آن را طراحی، برنامه ریزی و سپس پیادهسازی میکنند؛ از انتشار روزنامه دیواری و خبرنامه گرفته، تا تشکیل یک ستاد آگاهیبخشی درباره یک بیماری فصلی که همهگیر شده است.
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
◀️ یادگیری مفاهیم درسی از طریق مشارکت در یک طرح خدمترسانی اجتماعی را یادگیری از راه خدمت میگویند. این رویکرد آموزشی که یکی از انواع یادگیری تجربیست، فرصتی برای یادگیرندگان فراهم میکند تا نیازهای اجتماعشان را بشناسند، برای رفع یکی از آن نیازها برنامهریزی کنند و حین مراحل مختلف کار -از برنامهریزی تا اجرای طرح و ارزیابی آن- مفاهیم مندرج در کتاب درسی را یاد بگیرند. یادگیری از راه خدمت تجربه آموزش سنتی را با زندگی واقعی پیوند میدهد و امکان مواجهه با چالشها و مسائل زندگی روزمره را برای یادگیرندگان مهیا میکند.
این روش آموزشی، بر برنامه درسی و محتوای آموزشی متمرکز است و نهتنها کتاب درسی را فراموش نمیکند بلکه از طریق تجربه عملی و به کارگیری آموزههای مدرسه برای خدمت به گروهی از جامعه که به آن خدمت نیاز دارند، درک یادگیرندگان از محتوای آموزشی را عمیقتر و ملموستر میکند.
در این شیوه یادگیری معلم تنها به کتاب درسی، حل تمرین و امتحان برای انتقال محتوای درسی اکتفا نمیکند و از چالشهای اجتماعی برای آموزش به دانشآموزان بهره میگیرد. او از دانشآموزان میخواهد به محیط پیرامون خود توجه کنند، مشکلات و مسائلش را بشناسند و از میان آنها مسئلهای را انتخاب کنند که حین حل و فصل آن موضوع درس را هم یاد بگیرند. معلم در جریان اجرای طرح خدمترسانی به همراه دانشآموزان به خارج از محیط کلاس و حتی مدرسه میرود و به آنها کمک میکند تا میان مطالب درسی و زندگی روزمرهشان ارتباط برقرار کنند. در اینجا منظور از «خدمت»، پروژه ای است که دانشآموزان آن را طراحی، برنامه ریزی و سپس پیادهسازی میکنند؛ از انتشار روزنامه دیواری و خبرنامه گرفته، تا تشکیل یک ستاد آگاهیبخشی درباره یک بیماری فصلی که همهگیر شده است.
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
👍2
🔸مدارس به جای انجام ماموریت خود در آماده کردن شاگردان برای ایفای نقش در جامعه و ساختن آینده، عمدتا فقط بر اهداف دانشی و نظری متمرکز شده، و از تربیت شخصیت، فرهنگ و مهارتهای شاگردان، غافل میشوند.
🔸به زور کتابهای درسی، شاگردان را به تفکر همگرا سوق داده، و آنها را ترغیب میکنیم، تنها از زاویهی محدودی به مسئله نگاه کنند.
🔸نظام رسمی در آزمونهای با جوابهای از پیش تعیین شده همگرا حبس شده، و شاگردان در فاجعه ارزشیابیای کورکورانه و ماشینی، برچسب خورده و رتبه بندی تک بعدی می شوند. رتبههای برتر را به عنوان نورچشمی، و الباقی را به عنوان "الباقی" کنار میزنند و تحقیر میکنند.
🔸در سلطنت روش سخنرانی معلم، کتاب درسی، مشق و آزمون، یک گردونه حفظ محور کور را ایجاد میکنند.
🔵 قطعه ای از کتاب گذار در بحران؛ تعلیم و تربیت در گذار به سمت نظام برتر
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
🔸به زور کتابهای درسی، شاگردان را به تفکر همگرا سوق داده، و آنها را ترغیب میکنیم، تنها از زاویهی محدودی به مسئله نگاه کنند.
🔸نظام رسمی در آزمونهای با جوابهای از پیش تعیین شده همگرا حبس شده، و شاگردان در فاجعه ارزشیابیای کورکورانه و ماشینی، برچسب خورده و رتبه بندی تک بعدی می شوند. رتبههای برتر را به عنوان نورچشمی، و الباقی را به عنوان "الباقی" کنار میزنند و تحقیر میکنند.
🔸در سلطنت روش سخنرانی معلم، کتاب درسی، مشق و آزمون، یک گردونه حفظ محور کور را ایجاد میکنند.
🔵 قطعه ای از کتاب گذار در بحران؛ تعلیم و تربیت در گذار به سمت نظام برتر
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
👍4
Forwarded from خشت کج | نقد نظام آموزشی
📚 تجربههای مدرسهداری – مجتمع آموزشی مهران
🔷️ کتاب تجربه های مدرسه داری در برگیرنده ی ۲۶سال تجربهی بنیانگذاران مجتمع آموزشی مهران، معصومه سهراب و یحیی مافی، به قلم خودشان است.
◀️ معصومه سهراب و یحیی مافی که فعالیت فرهنگی خود را ابتدا با گشایش کودکستانی یک کلاسه به نام «مهر» در تابستان ۱۳۳۲ آغاز کردند، در سال ۱۳۳۴دبستان مهران و در پی آن مجتمع آموزشی مهران را پایه گذاشتند و تا ۱۳۵۸ راه درست آموزش و پرورش بومی ایران را ادامه دادند. مجتمع آموزشی مهران در حقیقت آزمایشگاهی بود برای تامل در زمینه آموزش و پرورش و جستوجوی راههای نو.
✅ آنچه مجتمع آموزشی مهران را در ایران متفاوت کرد، فلسفه پرورشی متفاوتی بود که پایهگذاران این مجتمع به آن باور داشتند. برای پایهگذاران مجتمع مهران فلسفه آموزش و پرورش کودکان چیزی نبود جز تربیت انسانهایی آزاداندیش و خلاق که توانایی اندیشیدن و تفکر انتقادی را دارا و حس مشارکت و سازندگی داشته باشند.
این اثر میتواند راهگشای هر آموزگار یا کارگزار آموزش و پرورش و هر فرهیختهای باشد که خواهان گشایش در روند فروبستهی آموزش و پرورش ایران است.
🔰خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔 @kheshtekaj
🔷️ کتاب تجربه های مدرسه داری در برگیرنده ی ۲۶سال تجربهی بنیانگذاران مجتمع آموزشی مهران، معصومه سهراب و یحیی مافی، به قلم خودشان است.
◀️ معصومه سهراب و یحیی مافی که فعالیت فرهنگی خود را ابتدا با گشایش کودکستانی یک کلاسه به نام «مهر» در تابستان ۱۳۳۲ آغاز کردند، در سال ۱۳۳۴دبستان مهران و در پی آن مجتمع آموزشی مهران را پایه گذاشتند و تا ۱۳۵۸ راه درست آموزش و پرورش بومی ایران را ادامه دادند. مجتمع آموزشی مهران در حقیقت آزمایشگاهی بود برای تامل در زمینه آموزش و پرورش و جستوجوی راههای نو.
✅ آنچه مجتمع آموزشی مهران را در ایران متفاوت کرد، فلسفه پرورشی متفاوتی بود که پایهگذاران این مجتمع به آن باور داشتند. برای پایهگذاران مجتمع مهران فلسفه آموزش و پرورش کودکان چیزی نبود جز تربیت انسانهایی آزاداندیش و خلاق که توانایی اندیشیدن و تفکر انتقادی را دارا و حس مشارکت و سازندگی داشته باشند.
این اثر میتواند راهگشای هر آموزگار یا کارگزار آموزش و پرورش و هر فرهیختهای باشد که خواهان گشایش در روند فروبستهی آموزش و پرورش ایران است.
🔰خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔 @kheshtekaj
👍1
📌 تحصیل بیثمر: آیا تحصیلات عالی هنوز هم بهترین راه برای گریز از فقر است؟
✍🏻 مولود پاکروان
🔻آنگونه که مجمع جهانی اقتصاد میگوید آموزش عالی نمیتواند تاثیر چندانی بر توسعه کشورها و خروج از فقر داشته باشد مگر آنکه سه پیششرط مهم، مرتفع شود. نخست آنکه دانشگاهها باید به صورت یک سیستم یکپارچه و در جهت منافع عمومی عمل کنند. دوم، دسترسی به آموزش عالی باید عادلانه باشد و ورود دانشآموزان مستعد از خانوادههایی با پیشینه فقر و محرومیت را به دانشگاه میسر کند. و سوم آنکه آموزش، پژوهش و مشارکت اجتماعی در دانشگاهها باید در خدمت توسعه ملی و محلی قرار گیرد.
🔻باور همیشگی جامعه این بوده است که تحصیلات عالی میتواند ضامن موفقیت باشد. این مساله اثبات شده که ارتقای میانگین سطح تحصیلات، احتمال یافتن شغل را افزایش میدهد و هرچند الزاماً دستمزدها برای افراد تحصیلکرده بیشتر نخواهد بود اما دستکم احتمال ناچیزی وجود دارد که خانوادههای تحصیلکرده، در «فقر شدید» گرفتار شوند. مطالعات همواره نشان داده افراد دچار «فقر شدید» در جوامع در حال توسعه، معمولاً افرادی با سطح سواد پایین هستند و بخش بزرگی از آنها حتی تحصیلات ابتدایی را به پایان نرساندهاند.
🔻اما در کنار این یافتههای غیرقابل انکار، روزبهروز بر حجم مطالعاتی که نشان میدهد آموزش به تنهایی متضمن تحرک اجتماعی یا موفقیت نیست افزوده میشود. در سال 2014 مطالعهای که در ایالات متحده انجام گرفت نشان داد فقرای آمریکایی «تحصیلکردهترین» فقرا در طول تاریخ این کشور هستند. و اگر باور داشته باشیم که فقر به نسلهای بعدی به ارث میرسد، این ناامیدکنندهترین یافته تاریخ است!
🔻اغلب ما به این باور چسبیدهایم که آموزش میتواند نقش آسانسور اجتماعی را ایفا کند. اما مستنداتی که در یک دهه گذشته از سراسر جهان گردآوری شده نشان میدهد برای خانوادههای بسیاری این رویا، تحققناپذیر شده است. برعکس، ما شاهد جنگی تنبهتن در تحصیلات عالی هستیم که فرزندان قشر محروم و حتی متوسط برای پیروزی در آن سلاح و البته شانس چندانی ندارند و پاداش و جوایز در نهایت باز هم به کسانی میرسد که نخبگان اجتماعی به شمار میروند! در دنیای آنها قوانین دیگری حاکم است. آنجا برای درآمد بیشتر، زندگی بهتر و موفقیت، نیازی به تحصیلات نیست.
🔻گرچه نمیتوان به طور قطع حکم داد که تعداد فارغالتحصیلان فقیر در آینده رو به افزایش خواهد گذاشت اما شواهدی وجود دارد که میتواند برای این گروه از جامعه چالشبرانگیز باشد. برای مثال حجم این دانشآموختگان از هر زمان دیگری در تاریخ بیشتر است! بنابراین مدرک دانشگاهی گرچه فرصتآفرین است اما همان سیگنالی را که 20 یا حتی 10 سال قبل به کارفرمایان میداد از دست داده است. دانشآموختگان حتی با مدارج بالا دیگر تفاوت چندانی با کل جامعه ندارند.
🔻تنوع رشتههای دانشگاهی هم در یک دهه گذشته افزایش پیدا کرده است. رشد انفجاری دانشگاهها و افزوده شدن رشتههای متعدد بدون توجه به نیازهای بازار کار، فارغالتحصیلان دانشگاهی را با چالش بزرگی روبهرو کرده است. آنها در رشتههایی تحصیل کردهاند که یا بازاری برایش وجود ندارد یا آنقدر کوچک است که شانس ورود به آن را پیدا نمیکنند.
🔻بیشتر دانشآموختگان دانشگاهها به دلیل پایین بودن کیفیت برنامهها و محتوای درسی، بیانگیزگی استادان و دانشجویان و نبود نظام ارزشیابی موثر، بدون مهارتهای مورد نیاز با انبوهی از محفوظات بیفایده راهی بازار کار میشوند. این افراد اغلب رقابتپذیر نیستند و میدان بازی را به رقبای ماهرتری که مدارک دانشگاهی هم ندارند واگذار میکنند. اما اگر روزی شواهد اثبات کند که تحصیلات دانشگاهی بیش از آنکه راهی برای گریز از تله فقر باشد خود به تله تبدیل شده است، برای اصلاح سیاستهای آموزشی دیگر دیر است. پیش از ورشکستگی نظام آموزش عالی باید به داد آن رسید.
◀️ برگرفته از کانال تلگرامی اقتصاد
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
✍🏻 مولود پاکروان
🔻آنگونه که مجمع جهانی اقتصاد میگوید آموزش عالی نمیتواند تاثیر چندانی بر توسعه کشورها و خروج از فقر داشته باشد مگر آنکه سه پیششرط مهم، مرتفع شود. نخست آنکه دانشگاهها باید به صورت یک سیستم یکپارچه و در جهت منافع عمومی عمل کنند. دوم، دسترسی به آموزش عالی باید عادلانه باشد و ورود دانشآموزان مستعد از خانوادههایی با پیشینه فقر و محرومیت را به دانشگاه میسر کند. و سوم آنکه آموزش، پژوهش و مشارکت اجتماعی در دانشگاهها باید در خدمت توسعه ملی و محلی قرار گیرد.
🔻باور همیشگی جامعه این بوده است که تحصیلات عالی میتواند ضامن موفقیت باشد. این مساله اثبات شده که ارتقای میانگین سطح تحصیلات، احتمال یافتن شغل را افزایش میدهد و هرچند الزاماً دستمزدها برای افراد تحصیلکرده بیشتر نخواهد بود اما دستکم احتمال ناچیزی وجود دارد که خانوادههای تحصیلکرده، در «فقر شدید» گرفتار شوند. مطالعات همواره نشان داده افراد دچار «فقر شدید» در جوامع در حال توسعه، معمولاً افرادی با سطح سواد پایین هستند و بخش بزرگی از آنها حتی تحصیلات ابتدایی را به پایان نرساندهاند.
🔻اما در کنار این یافتههای غیرقابل انکار، روزبهروز بر حجم مطالعاتی که نشان میدهد آموزش به تنهایی متضمن تحرک اجتماعی یا موفقیت نیست افزوده میشود. در سال 2014 مطالعهای که در ایالات متحده انجام گرفت نشان داد فقرای آمریکایی «تحصیلکردهترین» فقرا در طول تاریخ این کشور هستند. و اگر باور داشته باشیم که فقر به نسلهای بعدی به ارث میرسد، این ناامیدکنندهترین یافته تاریخ است!
🔻اغلب ما به این باور چسبیدهایم که آموزش میتواند نقش آسانسور اجتماعی را ایفا کند. اما مستنداتی که در یک دهه گذشته از سراسر جهان گردآوری شده نشان میدهد برای خانوادههای بسیاری این رویا، تحققناپذیر شده است. برعکس، ما شاهد جنگی تنبهتن در تحصیلات عالی هستیم که فرزندان قشر محروم و حتی متوسط برای پیروزی در آن سلاح و البته شانس چندانی ندارند و پاداش و جوایز در نهایت باز هم به کسانی میرسد که نخبگان اجتماعی به شمار میروند! در دنیای آنها قوانین دیگری حاکم است. آنجا برای درآمد بیشتر، زندگی بهتر و موفقیت، نیازی به تحصیلات نیست.
🔻گرچه نمیتوان به طور قطع حکم داد که تعداد فارغالتحصیلان فقیر در آینده رو به افزایش خواهد گذاشت اما شواهدی وجود دارد که میتواند برای این گروه از جامعه چالشبرانگیز باشد. برای مثال حجم این دانشآموختگان از هر زمان دیگری در تاریخ بیشتر است! بنابراین مدرک دانشگاهی گرچه فرصتآفرین است اما همان سیگنالی را که 20 یا حتی 10 سال قبل به کارفرمایان میداد از دست داده است. دانشآموختگان حتی با مدارج بالا دیگر تفاوت چندانی با کل جامعه ندارند.
🔻تنوع رشتههای دانشگاهی هم در یک دهه گذشته افزایش پیدا کرده است. رشد انفجاری دانشگاهها و افزوده شدن رشتههای متعدد بدون توجه به نیازهای بازار کار، فارغالتحصیلان دانشگاهی را با چالش بزرگی روبهرو کرده است. آنها در رشتههایی تحصیل کردهاند که یا بازاری برایش وجود ندارد یا آنقدر کوچک است که شانس ورود به آن را پیدا نمیکنند.
🔻بیشتر دانشآموختگان دانشگاهها به دلیل پایین بودن کیفیت برنامهها و محتوای درسی، بیانگیزگی استادان و دانشجویان و نبود نظام ارزشیابی موثر، بدون مهارتهای مورد نیاز با انبوهی از محفوظات بیفایده راهی بازار کار میشوند. این افراد اغلب رقابتپذیر نیستند و میدان بازی را به رقبای ماهرتری که مدارک دانشگاهی هم ندارند واگذار میکنند. اما اگر روزی شواهد اثبات کند که تحصیلات دانشگاهی بیش از آنکه راهی برای گریز از تله فقر باشد خود به تله تبدیل شده است، برای اصلاح سیاستهای آموزشی دیگر دیر است. پیش از ورشکستگی نظام آموزش عالی باید به داد آن رسید.
◀️ برگرفته از کانال تلگرامی اقتصاد
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
👍1👎1
🔶️مدرسه جوانان را وارد جهانی می کند که در آن هر چیزی، از جمله تصورات آنان و در واقع خود انسان قابل اندازه گیری است. این در حالی است که تعیین رشد شخصی یک کل قابل اندازه گیری نیست.
مردمانی که تسلیم معیارهای دیگران می شوند تا رشد شخصی را اندازه گیری کنند به زودی همان واحد اندازه گیری را در مورد خودشان نیز به کار می برند. آنان دیگر مجبور نیستند تا در جایگاه خویش قرار گیرند زیرا به آنها آموخته شده است که به دنبال لانه ای باشند که اگر چه به زحمت در آن جای می گیرند اما به دست خویش خود را در آن مچاله کنند.
مردمانی که به مدرسه رفته اند، اجازه می دهند تا تجارب غیرقابل اندازه گیری شان از دستشان به در رود. برای آنها چیزهایی که غیرقابل اندازه گیری باشند فرعی و تهدید کننده جلوه می کنند.
🖋ایوان ایلیچ
برگرفته از:
@taslimi_tehrani
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
مردمانی که تسلیم معیارهای دیگران می شوند تا رشد شخصی را اندازه گیری کنند به زودی همان واحد اندازه گیری را در مورد خودشان نیز به کار می برند. آنان دیگر مجبور نیستند تا در جایگاه خویش قرار گیرند زیرا به آنها آموخته شده است که به دنبال لانه ای باشند که اگر چه به زحمت در آن جای می گیرند اما به دست خویش خود را در آن مچاله کنند.
مردمانی که به مدرسه رفته اند، اجازه می دهند تا تجارب غیرقابل اندازه گیری شان از دستشان به در رود. برای آنها چیزهایی که غیرقابل اندازه گیری باشند فرعی و تهدید کننده جلوه می کنند.
🖋ایوان ایلیچ
برگرفته از:
@taslimi_tehrani
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
👍2❤1
⭕️سیاست کنکوری
سیاستهای «کنکوری» برآمده از فرضی است که انسانها قابل رتبهبندی هستند! و بهترین مبنای این رتبهبندی چیزی است به نام هوش!
باورمندان به این ایده همانهایی هستند که وقتی کیارستمی فوت کرد اظهار کردند مگر رتبهاش در کنکور چند بوده است! به همین وقاحت! این سیاست رتبهبندی انسانها بنیان هر سیاستی است که اجازه میدهد کسی زنده بماند و کسی بمیرد! پیشنیاز همان سیاستی که در جداسازی آموزشی برخی از سایرین بروز مییابد؛ همان جایی که جامعه تبدیل به تافتههای جدابافتهای میشود که برخی برابرتر از دیگران میشوند!
⭕️رد علمی سیاست کنکوری
صرفنظر از همه استدلالهای اخلاقی و اجتماعی که در رد رتبهبندی و جداسازی انسانها وجود دارد؛ اما این برای باورمندان به ردهبندی انسانها کافی نیست؛ باید برای آنان استدلالی از جنس خودشان آورد!
مطالعات علمی متفاوتی نشان میدهند که رتبهبندیهای انسانی بر اساس هر آزمونی دارای اشکال است. برخی از مطالعات عبارتند از:
1️⃣ چیزی به نام هوش عمومی وجود ندارد. تنوع هوش بالاست و به عنوان مثال کسی که هوش ریاضی بالایی دارد؛ الزاما دارای هوش جغرافیایی یا هوش موسیقیایی بالایی نیست. به همین استدلال هیچ آزمونی که بتواند یک فرد را بر حسب توانمندی عمومی بسنجد وجود ندارد. در حقیقت هر هوشی آزمون تخصصی خود را دارد.
2️⃣ هیچ ابزار قابل اتکایی برای سنجش هوش وجود ندارد. حتی برای سنجش یک هوش خاص هم نمیتوان ابزاری داشت تا از آن طریق بتوان به طور مطمئنی رتبهبندی درستی داشت.
3️⃣ هوش امری برساختی است. در بسیاری از مطالعات آنچه در یک فرهنگ مصداق هوش دانسته میشود در فرهنگ دیگری میتواند برخلاف آن تعبیر شود. به این ترتیب حتی اگر موارد ۱و۲ نیز مورد قبول نباشد؛ باز هم آزمونهای کلینگر ناکارآمد است.
4️⃣ هوش حل یک مساله با سرعت بیشتر و خلاقیت حل همان مساله از روش دیگری است. آزمونها اگر حتی بتوانند ۳مورد بالا را حل کنند؛ برای سنجش خلاقیت بسیار ناتوانتر هستند.
5️⃣ انواع هوش به مرور زمان کشف میشوند. همه انواع هوش در زمان ما قابل شناسایی نیستند و آینده آبستن فهم جدید از هوشهای دیگر است.
6️⃣ و اما استدلالی که از حوزه جامعهشناسی میآید و تکاندهندهتر از سایر استدلالها:افرادی که آموزش مناسبتر میبینند، تستهای هوش را بهتر میزنند! این یعنی آنکه تستهای هوش، واقعا تستهای سنجش هوش ذاتی (ژنتیک) نیستند؛ بلکه آنچه را میسنجد میزان یادگیری است و یادگیری بیش از هوش ژنتیکی، از برخورداری از آموزش، وضعیت خانوادگی، برخورداریهای مالی و ... تاثیر میپذیرد. به زبان سادهتر کنکور بیش از هوش تابع سرمایه خانوادگی افراد است! بیش از هر عاملی!
این همان چیزی است که برخوردارها را متوهم میکند!
⭕️ کنکور نماد گیر افتادن در گذشته
کنکور در ایران همچنان برگزار میشود! این تلخترین واقعیت ایران است، تلختر از گران شدن ارز و تحریم! کنکور برگزار میشود تا تهماندههای خلاقیت را به رگبار ببندد، «خدای کشتار» است این کنکور.
کنکور تلخ است چون نماد چسبیدن ابلهانهی ما به چیزی است که بلدیم! ما دچار «وابستگی مسیر» شدهایم؛ یعنی حاضر نیستیم مسیر گذشته را تغییر دهیم. کنکور اما یکی از بزرگترین کسبوکارهای ایران است. و ما آماده ورود به دوران جدید نیستیم؛ چراکه حاضر نیستیم در باورهایمان بازاندیشی کنیم. اگر بپذیریم که انسان هوشهای متنوعی دارد و این هوشها الزاما با همدیگر همبستگی ندارد؛ یعنی پذیرفتهایم که هیچ ابزاری برای رتبهبندی نیست. واقعیت آن است که «هیچ آزمونی آنقدر منصفانه نیست که انسانها را رتبهبندی کند» و برای همین است که به قول اسکات پیج در کتاب «تفاوت» میشود گفت: «پذیرش تنوع است که ما را به وضعیت بهتر میرساند».
دیگر دوران هر سیاستی که برپایهی رتبهبندی میان انسانها و گروهها باشد، گذشته است؛ سیاستها باید برپایهی احترام به تنوعها و تفاوتها باشد. میتوانست همین کرونا بهانه ما باشد برای گذار از این حماقتهایمان؛ اما نشد! پذیرش دانشگاهها در دنیای توسعهیافته چگونه است؟ آزمون SAT در آمریکا چه تفاوتهایی دارد؟ آیا آزمونهای استانداردی مانند المپیادهای دانشآموزی یا جوایز معتبری مانند جایزه خوارزمی نمیتوانست ابزارهایی برای پذیرش سهمی بر اساس رزومه باشد؟ حتما میتوانست؛ اگر ما کمی عاقلتر بودیم.
🖋 امیر ناظمی
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
سیاستهای «کنکوری» برآمده از فرضی است که انسانها قابل رتبهبندی هستند! و بهترین مبنای این رتبهبندی چیزی است به نام هوش!
باورمندان به این ایده همانهایی هستند که وقتی کیارستمی فوت کرد اظهار کردند مگر رتبهاش در کنکور چند بوده است! به همین وقاحت! این سیاست رتبهبندی انسانها بنیان هر سیاستی است که اجازه میدهد کسی زنده بماند و کسی بمیرد! پیشنیاز همان سیاستی که در جداسازی آموزشی برخی از سایرین بروز مییابد؛ همان جایی که جامعه تبدیل به تافتههای جدابافتهای میشود که برخی برابرتر از دیگران میشوند!
⭕️رد علمی سیاست کنکوری
صرفنظر از همه استدلالهای اخلاقی و اجتماعی که در رد رتبهبندی و جداسازی انسانها وجود دارد؛ اما این برای باورمندان به ردهبندی انسانها کافی نیست؛ باید برای آنان استدلالی از جنس خودشان آورد!
مطالعات علمی متفاوتی نشان میدهند که رتبهبندیهای انسانی بر اساس هر آزمونی دارای اشکال است. برخی از مطالعات عبارتند از:
1️⃣ چیزی به نام هوش عمومی وجود ندارد. تنوع هوش بالاست و به عنوان مثال کسی که هوش ریاضی بالایی دارد؛ الزاما دارای هوش جغرافیایی یا هوش موسیقیایی بالایی نیست. به همین استدلال هیچ آزمونی که بتواند یک فرد را بر حسب توانمندی عمومی بسنجد وجود ندارد. در حقیقت هر هوشی آزمون تخصصی خود را دارد.
2️⃣ هیچ ابزار قابل اتکایی برای سنجش هوش وجود ندارد. حتی برای سنجش یک هوش خاص هم نمیتوان ابزاری داشت تا از آن طریق بتوان به طور مطمئنی رتبهبندی درستی داشت.
3️⃣ هوش امری برساختی است. در بسیاری از مطالعات آنچه در یک فرهنگ مصداق هوش دانسته میشود در فرهنگ دیگری میتواند برخلاف آن تعبیر شود. به این ترتیب حتی اگر موارد ۱و۲ نیز مورد قبول نباشد؛ باز هم آزمونهای کلینگر ناکارآمد است.
4️⃣ هوش حل یک مساله با سرعت بیشتر و خلاقیت حل همان مساله از روش دیگری است. آزمونها اگر حتی بتوانند ۳مورد بالا را حل کنند؛ برای سنجش خلاقیت بسیار ناتوانتر هستند.
5️⃣ انواع هوش به مرور زمان کشف میشوند. همه انواع هوش در زمان ما قابل شناسایی نیستند و آینده آبستن فهم جدید از هوشهای دیگر است.
6️⃣ و اما استدلالی که از حوزه جامعهشناسی میآید و تکاندهندهتر از سایر استدلالها:افرادی که آموزش مناسبتر میبینند، تستهای هوش را بهتر میزنند! این یعنی آنکه تستهای هوش، واقعا تستهای سنجش هوش ذاتی (ژنتیک) نیستند؛ بلکه آنچه را میسنجد میزان یادگیری است و یادگیری بیش از هوش ژنتیکی، از برخورداری از آموزش، وضعیت خانوادگی، برخورداریهای مالی و ... تاثیر میپذیرد. به زبان سادهتر کنکور بیش از هوش تابع سرمایه خانوادگی افراد است! بیش از هر عاملی!
این همان چیزی است که برخوردارها را متوهم میکند!
⭕️ کنکور نماد گیر افتادن در گذشته
کنکور در ایران همچنان برگزار میشود! این تلخترین واقعیت ایران است، تلختر از گران شدن ارز و تحریم! کنکور برگزار میشود تا تهماندههای خلاقیت را به رگبار ببندد، «خدای کشتار» است این کنکور.
کنکور تلخ است چون نماد چسبیدن ابلهانهی ما به چیزی است که بلدیم! ما دچار «وابستگی مسیر» شدهایم؛ یعنی حاضر نیستیم مسیر گذشته را تغییر دهیم. کنکور اما یکی از بزرگترین کسبوکارهای ایران است. و ما آماده ورود به دوران جدید نیستیم؛ چراکه حاضر نیستیم در باورهایمان بازاندیشی کنیم. اگر بپذیریم که انسان هوشهای متنوعی دارد و این هوشها الزاما با همدیگر همبستگی ندارد؛ یعنی پذیرفتهایم که هیچ ابزاری برای رتبهبندی نیست. واقعیت آن است که «هیچ آزمونی آنقدر منصفانه نیست که انسانها را رتبهبندی کند» و برای همین است که به قول اسکات پیج در کتاب «تفاوت» میشود گفت: «پذیرش تنوع است که ما را به وضعیت بهتر میرساند».
دیگر دوران هر سیاستی که برپایهی رتبهبندی میان انسانها و گروهها باشد، گذشته است؛ سیاستها باید برپایهی احترام به تنوعها و تفاوتها باشد. میتوانست همین کرونا بهانه ما باشد برای گذار از این حماقتهایمان؛ اما نشد! پذیرش دانشگاهها در دنیای توسعهیافته چگونه است؟ آزمون SAT در آمریکا چه تفاوتهایی دارد؟ آیا آزمونهای استانداردی مانند المپیادهای دانشآموزی یا جوایز معتبری مانند جایزه خوارزمی نمیتوانست ابزارهایی برای پذیرش سهمی بر اساس رزومه باشد؟ حتما میتوانست؛ اگر ما کمی عاقلتر بودیم.
🖋 امیر ناظمی
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
👍5❤1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔷️ مقایسۀ هوشمندانه و تأمّلبرانگیز چشماندازها و اهداف دانشگاههای کشور ما با چشماندازها و اهداف دانشگاههای دیگر کشورها را در این برش کوتاه از سخنان دکتر سعید کیوانفر بشنوید...
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
به جای نابغه، خوشبخت تربیت کنید❗️
خانواده ها میخواهند کودکشان را فلان کلاس و موسسه ثبت نام کنند تا نابغه شود و بعد از کلی رفت و آمد، نتیجه ای جز خشم و اضطراب و افسردگی برای کودکشان ندارد!
گیریم که کودک شما بتواند یک عدد 8 رقمی را در یک عدد 5 رقمی ضرب کند و جوابش را در یک صدم ثانیه بگوید، یا بتواند در 15 سالگی لیسانس بگیرد، یا حافظ کل دیوان حافظ و سعدی و مولانا شود، آیا آن وقت میتواند درست زندگی کند؟ از زندگی لذت ببرد؟ مسایلش را حل کند؟ درست تصمیم بگیرد؟ دوست پیدا کند؟ اصلا میتواند بخندد؟
کودکان ما نیازی به نابغه شدن ندارند، اما نیاز دارند که بدانند چگونه زندگی کنند 👌
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
خانواده ها میخواهند کودکشان را فلان کلاس و موسسه ثبت نام کنند تا نابغه شود و بعد از کلی رفت و آمد، نتیجه ای جز خشم و اضطراب و افسردگی برای کودکشان ندارد!
گیریم که کودک شما بتواند یک عدد 8 رقمی را در یک عدد 5 رقمی ضرب کند و جوابش را در یک صدم ثانیه بگوید، یا بتواند در 15 سالگی لیسانس بگیرد، یا حافظ کل دیوان حافظ و سعدی و مولانا شود، آیا آن وقت میتواند درست زندگی کند؟ از زندگی لذت ببرد؟ مسایلش را حل کند؟ درست تصمیم بگیرد؟ دوست پیدا کند؟ اصلا میتواند بخندد؟
کودکان ما نیازی به نابغه شدن ندارند، اما نیاز دارند که بدانند چگونه زندگی کنند 👌
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
👍6
با تاسیس دارالفنون، ما شروع کردیم به آشنا شدن با علم تجربی به مفهوم امروزی آن و نهایتا فراوان ترجمه کردیم.
تاثیر این ترجمه ها ، تدوین کتابهای درسی یکسان در تمام نظام آموزش و پرورش بود. این کتاب های درسی برای به وجود آوردن یک سطح معلومات خوب ،در آن دوره کافی بود.
اما برای امروز مناسب نیست. امروز کتاب های درسی نمی توانند جوابگو باشند. به دلیل اینکه به محض چاپ شدن، قدیمی می شوند.
بنابراین تمام نظام های آموزش و پرورش در جهان متوجه عقب افتادگی کتاب های درسی شدند. و در نتیجه به جای اینکه کتاب های درسی را محور قرار دهند.
به بچه ها یاد می دهند، به چه صورت یاد بگیرند. چگونه مشاهده کنند. چطور مطالعه کنند. چگونه سوال طرح کنند. چطور پژوهش کنند و ...
در واقع بچهها را تبدیل می کنند به افرادی که خودشان به خودشان می اموزند، و در جهت کشف می روند...
توران میرهادی
برگرفته از کتاب ""طلوع ماه ""
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
تاثیر این ترجمه ها ، تدوین کتابهای درسی یکسان در تمام نظام آموزش و پرورش بود. این کتاب های درسی برای به وجود آوردن یک سطح معلومات خوب ،در آن دوره کافی بود.
اما برای امروز مناسب نیست. امروز کتاب های درسی نمی توانند جوابگو باشند. به دلیل اینکه به محض چاپ شدن، قدیمی می شوند.
بنابراین تمام نظام های آموزش و پرورش در جهان متوجه عقب افتادگی کتاب های درسی شدند. و در نتیجه به جای اینکه کتاب های درسی را محور قرار دهند.
به بچه ها یاد می دهند، به چه صورت یاد بگیرند. چگونه مشاهده کنند. چطور مطالعه کنند. چگونه سوال طرح کنند. چطور پژوهش کنند و ...
در واقع بچهها را تبدیل می کنند به افرادی که خودشان به خودشان می اموزند، و در جهت کشف می روند...
توران میرهادی
برگرفته از کتاب ""طلوع ماه ""
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
👍4
🔴 در مدرسه چیزهای زیادی یاد داده می شود که به محتوای رسمی و آشکار درس ها هیچ ربطی ندارد. مدارس نوعی مصرف انفعالی یعنی پذیرش غیر انتقادی نظم اجتماعی موجود را به کودکان منتقل می کنند. چنین پیام هایی نه به نحو آگاهانه و عمدی بلکه به صورت تلویحی در روش ها و سازمان مدارس نهفته اند. برنامه درسی پنهان مدارس به کودکان می آموزد که نقش و وظیفه آنها در زندگی این است که جای خود را بشناسند و همان جا آرام بنشینند.
ایوان ایلیچ
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
ایوان ایلیچ
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
👍5
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 چرا آموزشوپرورش متحول نمیشود؟ / قسمت اول
⁉️مسئله اصلی آموزش و پرورش چیست؟
◀️ از دیدگاه مرتضی نظری
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
⁉️مسئله اصلی آموزش و پرورش چیست؟
◀️ از دیدگاه مرتضی نظری
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 چرا آموزشوپرورش متحول نمیشود؟ / قسمت دوم
🔷️ راه های پیش روی آموزش و پرورش
◀️ از دیدگاه مرتضی نظری
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
🔷️ راه های پیش روی آموزش و پرورش
◀️ از دیدگاه مرتضی نظری
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
👍1
🔷️ اگر دانشآموز هستید، اینها را بدانید:
_هوش شما نه با نمرات امتحانات، بلکه با تمایلتان به یادگیری، توانایی شما در تفکر و حل مسائل تعیین می شود.
_عدم اطمینان را بپذیرید. از پرسیدن سوال نترسید.
_آنچه را که بیشتر از همه به آن علاقهمندید، سخت مطالعه کنید.
_ به اینکه دیگران در مورد شما چه فکری می کنند اهمیت ندهید. خودتان و برای خودتان فکر کنید.
_مهارت های شما بسیار مهمتر از نمراتتان هستند.
_ گفتن "نمی دانم" و "من به کمک نیاز دارم" اشکالی ندارد. فروتنی برای رشد لازم است.
_با فهمیدن یاد بگیرید نه با حفظ کردن.
_ بدانید که چگونه هر مسئلهای را که حل شده است حل کنید.
_ ندانستن چیز بدی نیست. اینطور در مدرسه به شما یاد می دهند. ندانستن فرصتی برای یادگیری چیزی است.
_ از طریق شک و تردید است که اکتشافات جدید حاصل می شود
_ اولین اصل این است که شما نباید خودتان را گول بزنید و راحت ترین فرد برای گول زدن خودتان باشید.
🖋پروفسور فاینمن، گردآوری، ترجمه و خلاصه از مرتضی براتی
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
_هوش شما نه با نمرات امتحانات، بلکه با تمایلتان به یادگیری، توانایی شما در تفکر و حل مسائل تعیین می شود.
_عدم اطمینان را بپذیرید. از پرسیدن سوال نترسید.
_آنچه را که بیشتر از همه به آن علاقهمندید، سخت مطالعه کنید.
_ به اینکه دیگران در مورد شما چه فکری می کنند اهمیت ندهید. خودتان و برای خودتان فکر کنید.
_مهارت های شما بسیار مهمتر از نمراتتان هستند.
_ گفتن "نمی دانم" و "من به کمک نیاز دارم" اشکالی ندارد. فروتنی برای رشد لازم است.
_با فهمیدن یاد بگیرید نه با حفظ کردن.
_ بدانید که چگونه هر مسئلهای را که حل شده است حل کنید.
_ ندانستن چیز بدی نیست. اینطور در مدرسه به شما یاد می دهند. ندانستن فرصتی برای یادگیری چیزی است.
_ از طریق شک و تردید است که اکتشافات جدید حاصل می شود
_ اولین اصل این است که شما نباید خودتان را گول بزنید و راحت ترین فرد برای گول زدن خودتان باشید.
🖋پروفسور فاینمن، گردآوری، ترجمه و خلاصه از مرتضی براتی
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
👍4
📌۲۱ مهارت که میتواند برای دانش آموزان مهم باشد
۱. توانایی فروش و مذاکره.
۲. توانایی انتقال آن چه فکر و احساس می کنید.
۳. توانایی تقسیم یک فرآیند به مراحل کوچکتر.
۴. توانایی ساکت کردن، گوش دادن و یادگیری از دیگران.
۵. توانایی سازگاری، بداهه سازی و غلبه بر موانع.
۶. توانایی خواندن، درک و حفظ کردن.
۷. توانایی دور شدن.
۸. توانایی مدیریت موثر زمان.
۹. توانایی مثبت و خوش بین ماندن.
۱۰. توانایی تصمیم گیری بر اساس واقعیات نه بر اساس احساسات.
۱۱. توانایی صحبت در مقابل مخاطبان زیاد.
۱۲. توانایی ادامه تلاش حتی پس از شکست.
۱۳. توانایی سرمایه گذاری پول به تنهایی.
۱۴. توانایی انجام کارها بدون توجه به موقعیت.
۱۵. توانایی خود تحلیلی.
۱۶. توانایی یادگیری نحوه یادگیری.
۱۷. توانایی درک احساسات دیگران.
۱۸. توانایی ثابت ماندن.
۱۹. توانایی تسلط بر افکار خود.
۲۰. توانایی نوشتن کلمات برای متقاعد کردن و تأثیرگذاری بر دیگران.
۲۱. توانایی درخواست کمک.
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
۱. توانایی فروش و مذاکره.
۲. توانایی انتقال آن چه فکر و احساس می کنید.
۳. توانایی تقسیم یک فرآیند به مراحل کوچکتر.
۴. توانایی ساکت کردن، گوش دادن و یادگیری از دیگران.
۵. توانایی سازگاری، بداهه سازی و غلبه بر موانع.
۶. توانایی خواندن، درک و حفظ کردن.
۷. توانایی دور شدن.
۸. توانایی مدیریت موثر زمان.
۹. توانایی مثبت و خوش بین ماندن.
۱۰. توانایی تصمیم گیری بر اساس واقعیات نه بر اساس احساسات.
۱۱. توانایی صحبت در مقابل مخاطبان زیاد.
۱۲. توانایی ادامه تلاش حتی پس از شکست.
۱۳. توانایی سرمایه گذاری پول به تنهایی.
۱۴. توانایی انجام کارها بدون توجه به موقعیت.
۱۵. توانایی خود تحلیلی.
۱۶. توانایی یادگیری نحوه یادگیری.
۱۷. توانایی درک احساسات دیگران.
۱۸. توانایی ثابت ماندن.
۱۹. توانایی تسلط بر افکار خود.
۲۰. توانایی نوشتن کلمات برای متقاعد کردن و تأثیرگذاری بر دیگران.
۲۱. توانایی درخواست کمک.
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
👍1
Forwarded from خشت کج | نقد نظام آموزشی
🔺مهارت فردی در مدارس فنلاند
🔹به منظور پرورش جامعهای پیشرفته و سرآمد، در آموزش برای كودكان ١٥-٩ سال فنلاند، موارد زیر در نظر گرفته میشوند:
١- مهارت درست لباس پوشيدن
٢- مهارت درست راه رفتن
٣- مهارت خوب حرف زدن
٤- مهارت حرف خوب زدن
٥- مهارت منظم بودن
٦- مهارت شعر خواندن
٧- مهارت نقاشی كردن
٨- مهارت نوشتن
٩- مهارت ترانه و دكلمه خواندن
١٠- مهارت بهداشت
١١- مهارت کار تيمی
١٢- مهارت انتقاد كردن
١٣- مهارت جرات ورزی و تمرین شجاعت
١٤- مهارت تشخيص درست از نادرست
١٥- مهارت درست غذا خوردن
١٦- مهارت گره زدن
١٧- مهارت كار با قيچی و برش زدن
١٨- مهارت سعی در خوش خط بودن
١٩- مهارت شستن اشيا
٢٠- مهارت مطالعه
٢١- مهارت مدیریت زمان
٢٢- مهارت كنترل خشم
٢٣- مهارت انتقاد پذیری و تحمل حرف مخالف
٢٤- مهارت پژوهش و تحقيق
٢٥- مهارت تشخيص دوست خوب
٢٦- مهارت بازی كردن
٢٧- مهارت غذا پختن
٢٨- مهارت كار با سوزن
٢٩- مهارت تشكر و سپاسگزاری كردن
٣٠- مهارت خوب توجه كردن
٣١-مهارت تفكر كردن
٣٢- مهارت تفكر خوب داشتن
٣٣- مهارت دوست خوب پيدا كردن
٣٤- مهارت نگهداری دوست خوب
٣٥- مهارت نگهداری لوازم
٣٦- مهارت انتقاد پذیری و نقد شدن
٣٧- مهارت رازدار بودن
٣٨- مهارت برنامه ريزی كردن
٣٩- مهارت گذشت
٤٠- مهارت صبور بودن
٤١- مهارت حل مساله
٤٢- مهارت نگهداري گياه و گل
٤٣- مهارت دقت به پيرامون
٤٤- مهارت صادق بودن
٤٥- مهارت وفادار بودن
٤٦- مهارت نوشتن
٤٧- مهارت آينده نگری
٤٨- مهارت تلاش كردن
٤٩- مهارت نا اميد نشدن
٥٠- مهارت هدف داشتن
٥١- مهارت كار با ابزار
٥٢- مهارت كار با كامپيوتر
٥٣- مهارت در فضای مجازي و سايبری
٥٤- مهارت در تصوير ذهنی داشتن
٥٥- مهارت احترام گذاشتن
٥٦- مهارت كم مصرف بودن
٥٧- مهارت بهره گيری از اشيا
٥٨- مهارت مشورت گرفتن
٥٩- مهارت مشورت و همفكری كردن
٦٠-... مهارت ١٢ و مهارت ٣١ و مهارت ۳۶
فراگیری و ارتقای این مهارتهای فردی میتواند آینده بهتری را برای خودمان و فرزندانمان فراهم آورد و سرآمدی فردی ما را تسهیل نماید.
✍️ مرتضی روغنی
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
🔹به منظور پرورش جامعهای پیشرفته و سرآمد، در آموزش برای كودكان ١٥-٩ سال فنلاند، موارد زیر در نظر گرفته میشوند:
١- مهارت درست لباس پوشيدن
٢- مهارت درست راه رفتن
٣- مهارت خوب حرف زدن
٤- مهارت حرف خوب زدن
٥- مهارت منظم بودن
٦- مهارت شعر خواندن
٧- مهارت نقاشی كردن
٨- مهارت نوشتن
٩- مهارت ترانه و دكلمه خواندن
١٠- مهارت بهداشت
١١- مهارت کار تيمی
١٢- مهارت انتقاد كردن
١٣- مهارت جرات ورزی و تمرین شجاعت
١٤- مهارت تشخيص درست از نادرست
١٥- مهارت درست غذا خوردن
١٦- مهارت گره زدن
١٧- مهارت كار با قيچی و برش زدن
١٨- مهارت سعی در خوش خط بودن
١٩- مهارت شستن اشيا
٢٠- مهارت مطالعه
٢١- مهارت مدیریت زمان
٢٢- مهارت كنترل خشم
٢٣- مهارت انتقاد پذیری و تحمل حرف مخالف
٢٤- مهارت پژوهش و تحقيق
٢٥- مهارت تشخيص دوست خوب
٢٦- مهارت بازی كردن
٢٧- مهارت غذا پختن
٢٨- مهارت كار با سوزن
٢٩- مهارت تشكر و سپاسگزاری كردن
٣٠- مهارت خوب توجه كردن
٣١-مهارت تفكر كردن
٣٢- مهارت تفكر خوب داشتن
٣٣- مهارت دوست خوب پيدا كردن
٣٤- مهارت نگهداری دوست خوب
٣٥- مهارت نگهداری لوازم
٣٦- مهارت انتقاد پذیری و نقد شدن
٣٧- مهارت رازدار بودن
٣٨- مهارت برنامه ريزی كردن
٣٩- مهارت گذشت
٤٠- مهارت صبور بودن
٤١- مهارت حل مساله
٤٢- مهارت نگهداري گياه و گل
٤٣- مهارت دقت به پيرامون
٤٤- مهارت صادق بودن
٤٥- مهارت وفادار بودن
٤٦- مهارت نوشتن
٤٧- مهارت آينده نگری
٤٨- مهارت تلاش كردن
٤٩- مهارت نا اميد نشدن
٥٠- مهارت هدف داشتن
٥١- مهارت كار با ابزار
٥٢- مهارت كار با كامپيوتر
٥٣- مهارت در فضای مجازي و سايبری
٥٤- مهارت در تصوير ذهنی داشتن
٥٥- مهارت احترام گذاشتن
٥٦- مهارت كم مصرف بودن
٥٧- مهارت بهره گيری از اشيا
٥٨- مهارت مشورت گرفتن
٥٩- مهارت مشورت و همفكری كردن
٦٠-... مهارت ١٢ و مهارت ٣١ و مهارت ۳۶
فراگیری و ارتقای این مهارتهای فردی میتواند آینده بهتری را برای خودمان و فرزندانمان فراهم آورد و سرآمدی فردی ما را تسهیل نماید.
✍️ مرتضی روغنی
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
👍3❤2👏1