Forwarded from خشت کج | نقد نظام آموزشی
🔵 این یکی از تابلوهای ماندگار نقاشی جهان است، نقاش آن شخصی به نام فیودور روتشینکوف است که در آن پسر بچهای از مدرسه برگشته و مردود شده است برادر کوچکتر که غرق جهل کودکی است، به عنوان یک رقیب به او نگاهی مسخرهآمیز دارد، خواهر بزرگتر، گرفتار غرور زیبایی خویش است، به او نگاهی تحقیرآمیز دارد. مادر نیز که مملو از مهر مادری است به او نگاهی ملامتآمیز و گلایهمند دارد. سگ با حرکت خود به آنها میگوید که من او را همین گونه که هست دوست دارم، و من عاشق ذات وجودیش هستم، و نه عاشق اعتبارات مادی و دنیوی!
🌕 نام تابلو "با من همانند سگ رفتار کنید"
🔰خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔 @kheshtekaj
🌕 نام تابلو "با من همانند سگ رفتار کنید"
🔰خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔 @kheshtekaj
👍7👏2
🔴 تحلیل آمار بازماندگی از تحصیل و مسئله گسست در مقطع متوسطه
🔸 پدیده بازماندن از تحصیل با مراجعه به دادههای سرشماری مورد مطالعه قرار گرفته، رابطه متغیرهای وضعیت سکونت، جنسیت، سن و قومیت با بازماندن از تحصیل مورد بررسی قرار میگیرد. بررسی دادههای آخرین سرشماری نشان میدهد در دوره متوسطه نوعی گسست بین دانشآموز و نظام آموزشی به وجود میآید و نرخ بازماندگی از تحصیل در برخی از گروههای اجتماعی و قومیتی دارای تفاوتهای آماری معنادار است. منظور از جمعیت بازمانده از تحصیل، تفاضل «کل جمعیت» با «جمعیت مُحصِّل» مطابق با دادههای سرشماری در سنین مختلف است.
🔸 بازماندن کودکان از تحصیل یکی از مهمترین چالشهای نظام آموزش و پرورش ایران دستِکم در یک دهه اخیر است. مطابق با گزارش مرکز پژوهشهای مجلس تعداد کودکان بازمانده از تحصیل از ۷۷۸ هزار نفر در سال ۱۳۹۵ به ۹۱۱ هزار نفر در سال ۱۴۰۰ افزایش یافته و پی بردن به عوامل موثر در آن به یکی از موضوعات مهم در مطالعات علوم اجتماعی تبدیل شده است. در همین گزارش اشاره شده یکی از معضلات اصلی در مواجهه با این مسئله، فقدان آمار جامع و شفاف از دانشآموزان بازمانده از تحصیل و شرایط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی آنان است. به همین خاطر گمانهزنی و فرضیهپردازی درباره علتهای پدیده بازماندگی از تحصیل همچنان ادامه دارد.
متن کامل پژوهش را در پیوند زیر بخوانید
https://d-mag.ir/p13854/
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
🔸 پدیده بازماندن از تحصیل با مراجعه به دادههای سرشماری مورد مطالعه قرار گرفته، رابطه متغیرهای وضعیت سکونت، جنسیت، سن و قومیت با بازماندن از تحصیل مورد بررسی قرار میگیرد. بررسی دادههای آخرین سرشماری نشان میدهد در دوره متوسطه نوعی گسست بین دانشآموز و نظام آموزشی به وجود میآید و نرخ بازماندگی از تحصیل در برخی از گروههای اجتماعی و قومیتی دارای تفاوتهای آماری معنادار است. منظور از جمعیت بازمانده از تحصیل، تفاضل «کل جمعیت» با «جمعیت مُحصِّل» مطابق با دادههای سرشماری در سنین مختلف است.
🔸 بازماندن کودکان از تحصیل یکی از مهمترین چالشهای نظام آموزش و پرورش ایران دستِکم در یک دهه اخیر است. مطابق با گزارش مرکز پژوهشهای مجلس تعداد کودکان بازمانده از تحصیل از ۷۷۸ هزار نفر در سال ۱۳۹۵ به ۹۱۱ هزار نفر در سال ۱۴۰۰ افزایش یافته و پی بردن به عوامل موثر در آن به یکی از موضوعات مهم در مطالعات علوم اجتماعی تبدیل شده است. در همین گزارش اشاره شده یکی از معضلات اصلی در مواجهه با این مسئله، فقدان آمار جامع و شفاف از دانشآموزان بازمانده از تحصیل و شرایط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی آنان است. به همین خاطر گمانهزنی و فرضیهپردازی درباره علتهای پدیده بازماندگی از تحصیل همچنان ادامه دارد.
متن کامل پژوهش را در پیوند زیر بخوانید
https://d-mag.ir/p13854/
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
👍3
💠معلمی ؛حرفه ای که دیگر جذاب نیست ...
🔷️معلم و تعارضهای هویتی دانش آموز
✍عبدالجلیل کریم پور_۱۲ اردیبهشت_ روز معلم
◀️ روزنامه شرق
🔹با تمرکز بر معنی هویت، که شناخت همه جانبه از خود را در برمیگیرد و این پرسش که دانش آموز چه تعریفی از هویت خویش دارد؟ و مدرسه و معلم در شکلگیری هویت اجتماعی او تا چه اندازه موفق بوده؟ پرسشهایی است که پاسخ آنها میتواند جایگاه نظام آموزشی را به عنوان متولی اصلی این مهم، مورد بررسی قرار دهد.
آن چه در همین ابتدا میشود به عنوان مولفههای شکل گیری هویت، برای اجتماعی شدن فرد بدان توجه کرد، محتوا و نگاه و نگرش حاکم بر کلاس درس است؛ که قسمتی از وقت دانش آموز را به خود اختصاص میدهد.
🔹معلم در این مجموعه، اسیر قالبی است که ایدئولوژی به آن چسبیده و گاه خود و حتی دانش آموزش نمیتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. دانش آموز درگیر تعارضی جدی بین آن چه در جامعه میبیند و آن چه در کتابش میخواند، میشود و معلم هم درگیر چارچوبهایی که برایش در قالب محتوای درسی تعیین میکنند؛ که نتیجه اش دوگانگی رفتار دانش آموز در محیط مدرسه و خارج از آن میگردد.
🔹معلم چندیست، کاریزمایش را به همت سیستم آموزشی از دست داده است. اقتدارش به دلیل مقایسهای که با اقشار مختلف اجتماعی میشود دچار خدشه گشته است و دانش آموز خلا حضور این اقتدار را خارج از محیط آموزشی جستجو میکند. محتوا متناسب با آن چه فناوری جدید درگیر آن است، پیش نمیرود و دانش آموز هویتش را خارج از محتوای آموزشی شکل میدهد و اسیر ایسمهای مختلف میگردد. دیگر هم راستا با کلیشههای ایدئولوژیک پیش نمیرود و حتی تعارضهای هویتی هم او را خسته و ناراحت نمیکند. معلم هم شوربختانه فقط در همان قالب خواسته شده مجبور است ارائهی نظر نماید و راهکار بدهد. نسل جدید هم دیگر آن مفاهیم را نمی پسندد. صراحت رفتار و لهجه پیدا کرده است و هیچ توجیهی آرامَش نمیکند. این هویتهای بوجود آمده، ارزشهای خودش را دنبال میکند و به کسی هم پاسخ گو نیست.
🔹برای همین است که باید برای برون رفت از این وضعیت، چارههایی اندیشید. چارههایی محتوایی با اعتماد و مهر و فارغ از هر گونه نگاه یک جانبه و خشونت بار، که پیامدی منفی و ناکارا را به همراه دارد. باید مطالعه و پژوهشهایی متناسب با اندیشه و منشِ جوان نسل جدید انجام گیرد و رفتار و اندیشهی گروههای مختلف این مجموعه مورد توجه قرار گیرد تا نتیجهای جامع را به همراه داشته باشد. باید به نوجوان و جوان فرصت حضور در تصمیماتی که برای آنها گرفته میشود را داد تا نتیجه، متناسب با خواستههای گروههای مختلف آنها گردد. اگر دانش آموز به گونهای عملی، آزاد منشی و رفتارهای مدرن را تجربه کند و تمرینهایی متناسب با آن را ملاک رفتار خویش قرار دهد، میشود امیدوار شد که میتوان جوان را منطقیتر به سمتی که میخواهد رهنمون کرد و از تعارضاتی که درگیر آن است جلوگیری نمود.
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
🔷️معلم و تعارضهای هویتی دانش آموز
✍عبدالجلیل کریم پور_۱۲ اردیبهشت_ روز معلم
◀️ روزنامه شرق
🔹با تمرکز بر معنی هویت، که شناخت همه جانبه از خود را در برمیگیرد و این پرسش که دانش آموز چه تعریفی از هویت خویش دارد؟ و مدرسه و معلم در شکلگیری هویت اجتماعی او تا چه اندازه موفق بوده؟ پرسشهایی است که پاسخ آنها میتواند جایگاه نظام آموزشی را به عنوان متولی اصلی این مهم، مورد بررسی قرار دهد.
آن چه در همین ابتدا میشود به عنوان مولفههای شکل گیری هویت، برای اجتماعی شدن فرد بدان توجه کرد، محتوا و نگاه و نگرش حاکم بر کلاس درس است؛ که قسمتی از وقت دانش آموز را به خود اختصاص میدهد.
🔹معلم در این مجموعه، اسیر قالبی است که ایدئولوژی به آن چسبیده و گاه خود و حتی دانش آموزش نمیتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. دانش آموز درگیر تعارضی جدی بین آن چه در جامعه میبیند و آن چه در کتابش میخواند، میشود و معلم هم درگیر چارچوبهایی که برایش در قالب محتوای درسی تعیین میکنند؛ که نتیجه اش دوگانگی رفتار دانش آموز در محیط مدرسه و خارج از آن میگردد.
🔹معلم چندیست، کاریزمایش را به همت سیستم آموزشی از دست داده است. اقتدارش به دلیل مقایسهای که با اقشار مختلف اجتماعی میشود دچار خدشه گشته است و دانش آموز خلا حضور این اقتدار را خارج از محیط آموزشی جستجو میکند. محتوا متناسب با آن چه فناوری جدید درگیر آن است، پیش نمیرود و دانش آموز هویتش را خارج از محتوای آموزشی شکل میدهد و اسیر ایسمهای مختلف میگردد. دیگر هم راستا با کلیشههای ایدئولوژیک پیش نمیرود و حتی تعارضهای هویتی هم او را خسته و ناراحت نمیکند. معلم هم شوربختانه فقط در همان قالب خواسته شده مجبور است ارائهی نظر نماید و راهکار بدهد. نسل جدید هم دیگر آن مفاهیم را نمی پسندد. صراحت رفتار و لهجه پیدا کرده است و هیچ توجیهی آرامَش نمیکند. این هویتهای بوجود آمده، ارزشهای خودش را دنبال میکند و به کسی هم پاسخ گو نیست.
🔹برای همین است که باید برای برون رفت از این وضعیت، چارههایی اندیشید. چارههایی محتوایی با اعتماد و مهر و فارغ از هر گونه نگاه یک جانبه و خشونت بار، که پیامدی منفی و ناکارا را به همراه دارد. باید مطالعه و پژوهشهایی متناسب با اندیشه و منشِ جوان نسل جدید انجام گیرد و رفتار و اندیشهی گروههای مختلف این مجموعه مورد توجه قرار گیرد تا نتیجهای جامع را به همراه داشته باشد. باید به نوجوان و جوان فرصت حضور در تصمیماتی که برای آنها گرفته میشود را داد تا نتیجه، متناسب با خواستههای گروههای مختلف آنها گردد. اگر دانش آموز به گونهای عملی، آزاد منشی و رفتارهای مدرن را تجربه کند و تمرینهایی متناسب با آن را ملاک رفتار خویش قرار دهد، میشود امیدوار شد که میتوان جوان را منطقیتر به سمتی که میخواهد رهنمون کرد و از تعارضاتی که درگیر آن است جلوگیری نمود.
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
👍4👏3
💠 تلخند هفته معلم
سکانس اول
🔹یک کلیپ از برنامه قندپهلو میدیدم که در آن مجری متنی میخواند واز کار دوم یک معلم ابتدایی به عنوان پیک موتوری یاد شده بود و شاگردی که سفارش پیتزا داده بود .در کلیپ مورد اشاره شاگرد به معلمش طعنه میزند که: "گفته بودید که اگر درس نخونی هیچی نمیشی، ببین که همه چیز شدم." معلم با شرمندگی از دانش آموزش عذرخواهی کرده و میگوید من اشتباه کردم، ببخشید! ولی تلخی ماجرا آنجاست که شاگرد بعد از عذرخواهی معلم میگوید: "عذرخواهی نکنید آقا معلم، من واقعاً کارهای نشدم واینجا خانه دوستم است!
شاید به نظر بسیاری از افراد این مطلب تلخ نیاید ولی از نگاه منِ معلم تلخی زیادی دراین طنز نهفته است. معلمی که تمام سعیاش را کرده تا بفهماند علم میتواند کلید خوشبختی و موفقیت افراد باشد، خودش به عنوان نماد همان علم، رفاهی ندارد. شاگردی که میداند حق با معلماش بوده ولی با دیدن گرفتاری معلم خود طعنه میزند و او را شرمنده میکند. انتهای طنز که هر دو نفر را چه با علم و چه بی علم، گرفتار مصیبتهای روزگار نشان میدهد گویای نبود عدالت اجتماعی در جامعه امروزی است.
سکانس دوم
🔹همکاری از بیانگیزگی دانش آموزان در مدرسه وعدم پاسخگویی به سوالات شبه نهایی گله داشت و برگزاری این امتحانات را فقط صرف هزینههای بی فایده میدانست و اعتقاد داشت که گرفتن نمره برای شاگردان مدارس اهمیت ندارد؛ و یا آنقدر تقلب و لو رفتن سوالات امتحانی گسترش پیدا کرده که دیگر درس خواندن مفهوم خود را از دست داده اس! شنیدم که در روزهای معمولی آوردن گوشی به مدرسه ممنوع بوده در حالی که ایام امتحانات نهایی مجاز شدهاست. برای برخی از ما معلمان این به معنی تایید لو رفتن سوالات امتحانی است و همراهی کادر مدرسه با تقلب بچهها آن هم فقط به خاطر افزایش نمرات ارسالی به ادارات! نمی دانم تا چه میزان آموزش و پرورش از این تخلفات آگاهی دارد و چقدر جهت حفاظت از سوالات امتحانات نهایی مراقبت و محافظت میشود ولی به یقین میتوانم بگویم که این شیوه مدیریتی حاصلی جز بیاعتباری سیستم آموزشی کشور درپی نخواهد داشت.
سکانس سوم
🔹زمانی که دانش آموز و دانشجو نتواند به سیستم اعتماد کند و آنرا قابل نفوذ و دسترس برای هر فرد بی لیاقتی ببیند دیگر نیازی به تلاش و اثبات لیاقت خود برای بهرهمندی از مزایای علم نمیبیند و همین امر باعث میشود که افت تحصیلی شدید در مقاطع را شاهد باشیم. با گسترش بیاعتباریِ علم و مدارک تحصیلی و حضور گسترده مافیای مدرک فروشی، نیازی به دشمن برای غلبه بر ایران نیست؛ چرا که جامعه ایرانی به آرامی رو به ویرانی رفته وهویت خود را از دست میدهد.
سکانس چهارم
🔹آمار شرکت کنندگان کنکور سراسری امسال نشان میدهد که تحصیلات دانشگاهی دیگر برای جامعه، به ویژه پسران، اهمیت خود را از دست داده است. این عدم علاقه دلایل زیادی دارد. نوری، معاون پژوهشی اسبق وزارت علوم میگوید: تحصیلات دانشگاهی برای بسیاری از متولدان دهههای 60 و 70 تبدیل به تضمینی برای یافتن شغل نشد. از سویی دیگر نبود بازار کار متناسب با رشتههای دانشگاهی، درآمدهای پایین و انتظارات جامعه از مردان برای تأمین معیشت، منجر به ورود زودهنگام آنها به بازار کار در رشتههای درآمدزا شده است. طبق نظر جامعهشناسان ایجاد امید در پسران برای بهترشدن زندگی مادی آنها در صورت ادامه تحصیل، میتواند انگیزۀ موثری برای تعادل در دانشگاهها باشد.
⁉️ به راستی چگونه میشود جامعهای این چنین غرق در فرومایگی و اضمحلال را به سمت توسعه و ترقی پیشبرد و انتظار داشت که معلمانش شرمنده شاگردان خود نباشند؟ به راستی آیا هنوز هم معلمان در باب ارزش علم و فن و راههای توسعهیافتگی سخن میگویند؟ اصلا میتوانند سخنی در این خصوص بگویند وقتی دانش آموزان مدرسه نتایج مثبت تحصیلات عالی را در اطراف خود مشاهده نمیکنند؟
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
سکانس اول
🔹یک کلیپ از برنامه قندپهلو میدیدم که در آن مجری متنی میخواند واز کار دوم یک معلم ابتدایی به عنوان پیک موتوری یاد شده بود و شاگردی که سفارش پیتزا داده بود .در کلیپ مورد اشاره شاگرد به معلمش طعنه میزند که: "گفته بودید که اگر درس نخونی هیچی نمیشی، ببین که همه چیز شدم." معلم با شرمندگی از دانش آموزش عذرخواهی کرده و میگوید من اشتباه کردم، ببخشید! ولی تلخی ماجرا آنجاست که شاگرد بعد از عذرخواهی معلم میگوید: "عذرخواهی نکنید آقا معلم، من واقعاً کارهای نشدم واینجا خانه دوستم است!
شاید به نظر بسیاری از افراد این مطلب تلخ نیاید ولی از نگاه منِ معلم تلخی زیادی دراین طنز نهفته است. معلمی که تمام سعیاش را کرده تا بفهماند علم میتواند کلید خوشبختی و موفقیت افراد باشد، خودش به عنوان نماد همان علم، رفاهی ندارد. شاگردی که میداند حق با معلماش بوده ولی با دیدن گرفتاری معلم خود طعنه میزند و او را شرمنده میکند. انتهای طنز که هر دو نفر را چه با علم و چه بی علم، گرفتار مصیبتهای روزگار نشان میدهد گویای نبود عدالت اجتماعی در جامعه امروزی است.
سکانس دوم
🔹همکاری از بیانگیزگی دانش آموزان در مدرسه وعدم پاسخگویی به سوالات شبه نهایی گله داشت و برگزاری این امتحانات را فقط صرف هزینههای بی فایده میدانست و اعتقاد داشت که گرفتن نمره برای شاگردان مدارس اهمیت ندارد؛ و یا آنقدر تقلب و لو رفتن سوالات امتحانی گسترش پیدا کرده که دیگر درس خواندن مفهوم خود را از دست داده اس! شنیدم که در روزهای معمولی آوردن گوشی به مدرسه ممنوع بوده در حالی که ایام امتحانات نهایی مجاز شدهاست. برای برخی از ما معلمان این به معنی تایید لو رفتن سوالات امتحانی است و همراهی کادر مدرسه با تقلب بچهها آن هم فقط به خاطر افزایش نمرات ارسالی به ادارات! نمی دانم تا چه میزان آموزش و پرورش از این تخلفات آگاهی دارد و چقدر جهت حفاظت از سوالات امتحانات نهایی مراقبت و محافظت میشود ولی به یقین میتوانم بگویم که این شیوه مدیریتی حاصلی جز بیاعتباری سیستم آموزشی کشور درپی نخواهد داشت.
سکانس سوم
🔹زمانی که دانش آموز و دانشجو نتواند به سیستم اعتماد کند و آنرا قابل نفوذ و دسترس برای هر فرد بی لیاقتی ببیند دیگر نیازی به تلاش و اثبات لیاقت خود برای بهرهمندی از مزایای علم نمیبیند و همین امر باعث میشود که افت تحصیلی شدید در مقاطع را شاهد باشیم. با گسترش بیاعتباریِ علم و مدارک تحصیلی و حضور گسترده مافیای مدرک فروشی، نیازی به دشمن برای غلبه بر ایران نیست؛ چرا که جامعه ایرانی به آرامی رو به ویرانی رفته وهویت خود را از دست میدهد.
سکانس چهارم
🔹آمار شرکت کنندگان کنکور سراسری امسال نشان میدهد که تحصیلات دانشگاهی دیگر برای جامعه، به ویژه پسران، اهمیت خود را از دست داده است. این عدم علاقه دلایل زیادی دارد. نوری، معاون پژوهشی اسبق وزارت علوم میگوید: تحصیلات دانشگاهی برای بسیاری از متولدان دهههای 60 و 70 تبدیل به تضمینی برای یافتن شغل نشد. از سویی دیگر نبود بازار کار متناسب با رشتههای دانشگاهی، درآمدهای پایین و انتظارات جامعه از مردان برای تأمین معیشت، منجر به ورود زودهنگام آنها به بازار کار در رشتههای درآمدزا شده است. طبق نظر جامعهشناسان ایجاد امید در پسران برای بهترشدن زندگی مادی آنها در صورت ادامه تحصیل، میتواند انگیزۀ موثری برای تعادل در دانشگاهها باشد.
⁉️ به راستی چگونه میشود جامعهای این چنین غرق در فرومایگی و اضمحلال را به سمت توسعه و ترقی پیشبرد و انتظار داشت که معلمانش شرمنده شاگردان خود نباشند؟ به راستی آیا هنوز هم معلمان در باب ارزش علم و فن و راههای توسعهیافتگی سخن میگویند؟ اصلا میتوانند سخنی در این خصوص بگویند وقتی دانش آموزان مدرسه نتایج مثبت تحصیلات عالی را در اطراف خود مشاهده نمیکنند؟
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
👍6👏3🤔1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎬 آشتی با مفهوم جدید هوش
⁉️مدرسه، تمرینی برای با هم رسیدن یا زودتر رسیدن؟
🎙گفتار: دکتر مرتضی نظری عضو هیات مدیره انجمن علمی هوش و استعداد ایران
◀️برگرفته از:
https://instagram.com/mortezanazari_edu
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
⁉️مدرسه، تمرینی برای با هم رسیدن یا زودتر رسیدن؟
🎙گفتار: دکتر مرتضی نظری عضو هیات مدیره انجمن علمی هوش و استعداد ایران
◀️برگرفته از:
https://instagram.com/mortezanazari_edu
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
👏2
✅ امید تحصیلی در گروی آموزش کاربردی
🎙 مصطفی مداحنظری
🔸 آموزش و پرورش جایی است که پر از دُر و گوهر است؛ همهاش سود و برکت است. اگر معلم، یک معلم خوب و ساختمان خوب و ابزار خوب باشد، خروجی بسیار مفیدی حاصل میشود. معلم بایستی آسیبشناسی صحیحی در بستر بیانگیزگی بچهها داشته باشد و راه حلی برای آن پیدا کند. به نظر من درصدی از این بیانگیزگش بخاطر تربیت ناصحیح دانشآموزان در بستر خانواده و جامعه است؛ اما درصد زیادی از آن، به عدم کاربردیبودن محتوای آموزشی ما برمیگردد.
🔹ما باید بتوانیم بچهها را مهارتمحور بار بیاوریم. چرا ما در آموزش و پرورش و وزارت علوم از این مرحله دور هستیم؟ چرا ما نباید معلم هنری داشته باشیم که خودش در یک رشته هنری، تبحر داشته باشد؟ حالا یا تجربه کرده باشد و یا کار کرده باشد؟
🔸 ما معلمینی میخواهیم که کاربرد دانش را در مقابل چشمان دانشآموزان ظاهر کنند و فقط در این صورت است که میتوانند آنها را امیدوار به ادامه تحصیل کرده و انگیزه ببخشند.
➕ مشروح سخنرانی در «وبگاه فکرت»
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
🎙 مصطفی مداحنظری
🔸 آموزش و پرورش جایی است که پر از دُر و گوهر است؛ همهاش سود و برکت است. اگر معلم، یک معلم خوب و ساختمان خوب و ابزار خوب باشد، خروجی بسیار مفیدی حاصل میشود. معلم بایستی آسیبشناسی صحیحی در بستر بیانگیزگی بچهها داشته باشد و راه حلی برای آن پیدا کند. به نظر من درصدی از این بیانگیزگش بخاطر تربیت ناصحیح دانشآموزان در بستر خانواده و جامعه است؛ اما درصد زیادی از آن، به عدم کاربردیبودن محتوای آموزشی ما برمیگردد.
🔹ما باید بتوانیم بچهها را مهارتمحور بار بیاوریم. چرا ما در آموزش و پرورش و وزارت علوم از این مرحله دور هستیم؟ چرا ما نباید معلم هنری داشته باشیم که خودش در یک رشته هنری، تبحر داشته باشد؟ حالا یا تجربه کرده باشد و یا کار کرده باشد؟
🔸 ما معلمینی میخواهیم که کاربرد دانش را در مقابل چشمان دانشآموزان ظاهر کنند و فقط در این صورت است که میتوانند آنها را امیدوار به ادامه تحصیل کرده و انگیزه ببخشند.
➕ مشروح سخنرانی در «وبگاه فکرت»
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
👍4
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
⁉️ مرگ مدرسه؟
🔺 امروزه تعداد افرادی که تصمیم میگیرند فرزندان خود را به مدرسه نفرستند و یا آموزشهای دیگری فرا بگیرند به طرز فزایندهای در حال افزایش است.
🔺 تا چندی پیش مرگ مدرسه، صرفا یک نظریه بود. اما به نظر میرسد امروزه تبدیل به یک انتخاب شده است. موضوعی که ممکن است به زودی انتخاب افراد زیادی بشود. به خصوص که موضوع مدرک نیز در جهان امروز تقریبا یک موضوع حل شده است.
🔺 تمام حرف اینجاست: مدرسه اگر صرفا نهادی برای انتقال دانش باشد از هم اکنون باید فاتحه آن را خواند و حلوای آن را هم خورد. چرا که فناوریهای نوین بسیار بهتر از هر معلمی کار انتقال دانش و آموزش را انجام میدهند.
🔺 مدرسه فقط در صورتی زنده میماند که تبدیل به مکانی برای رشد و تربیت شود. یک نهاد زنده اجتماعی. آیا ماهیت مدرسه چنین اقتضایی دارد؟ آیا مدرسه تا آن روز زنده خواهد ماند؟ آیا متولیان امر متوجه اهمیت موضوع خواهند شد؟ اصلا مدرسه مطلوب چگونه جایی است؟!
◀️ آینده همه چیز را مشخص خواهد کرد. آیندهای بسیار نزدیک...
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
🔺 امروزه تعداد افرادی که تصمیم میگیرند فرزندان خود را به مدرسه نفرستند و یا آموزشهای دیگری فرا بگیرند به طرز فزایندهای در حال افزایش است.
🔺 تا چندی پیش مرگ مدرسه، صرفا یک نظریه بود. اما به نظر میرسد امروزه تبدیل به یک انتخاب شده است. موضوعی که ممکن است به زودی انتخاب افراد زیادی بشود. به خصوص که موضوع مدرک نیز در جهان امروز تقریبا یک موضوع حل شده است.
🔺 تمام حرف اینجاست: مدرسه اگر صرفا نهادی برای انتقال دانش باشد از هم اکنون باید فاتحه آن را خواند و حلوای آن را هم خورد. چرا که فناوریهای نوین بسیار بهتر از هر معلمی کار انتقال دانش و آموزش را انجام میدهند.
🔺 مدرسه فقط در صورتی زنده میماند که تبدیل به مکانی برای رشد و تربیت شود. یک نهاد زنده اجتماعی. آیا ماهیت مدرسه چنین اقتضایی دارد؟ آیا مدرسه تا آن روز زنده خواهد ماند؟ آیا متولیان امر متوجه اهمیت موضوع خواهند شد؟ اصلا مدرسه مطلوب چگونه جایی است؟!
◀️ آینده همه چیز را مشخص خواهد کرد. آیندهای بسیار نزدیک...
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
💯4👍1
Forwarded from خشت کج | نقد نظام آموزشی
education1.mp4
31.1 MB
🔴 فیلم کوتاه دوئل، ساخته پاول کوتسکی
◀️ تعلیم و تربیت ماشینی امروز، و نبردی برای رهائی از آن!
🔹 فیلم فوق نشان دهنده نظام آموزشی متمرکز و مبتنی بر رفتار گرایی است. سری سازی در آموزش و یادگیرنده منفعل و عدم توجه به تفاوتهای یادگیرندگان و... که در نظام های آموزشی سنتی وجود دارد. محتوا محوری و بی توجهی به خلاقیت و تفکر انتقادی و... همگی در فیلم نشان داده می شود و البته در نهایت عدم کارایی و خستگی و انزجار یادگیرنده از آموزش.
❌ در واقع بر اساس این نوع نظام آموزشی یادگیرنده ظرفی برای انباشت اطلاعات است ، لوح سفیدی که در آن هر نقشی می توان زد.
💠 فیلم بالا بسیار نزدیک به نظام های آموزشی کشورهای در حال توسعه از جمله کشور خودمان است، ( یعنی یک نظام و نسخه آموزشی ثابت و روتین برای جامعه ی آموزشی، بدون در نظر گرفتن تفاوت ها و استعدادهای فردی). این فیلم نشان دهنده نظام آموزشی است که بر سه محور بخوان ،حفظ کن و امتحان بده استوار است این نظام آموزشی تنها به بعد کمیت توجه دارد و دانش پژوهان آن به سان کودکان چهار ساله هستند که دیوان حافظ را حفظ اند ولی معنا و مفهوم آن را نمی دانند.
🔰خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔 @kheshtekaj
◀️ تعلیم و تربیت ماشینی امروز، و نبردی برای رهائی از آن!
🔹 فیلم فوق نشان دهنده نظام آموزشی متمرکز و مبتنی بر رفتار گرایی است. سری سازی در آموزش و یادگیرنده منفعل و عدم توجه به تفاوتهای یادگیرندگان و... که در نظام های آموزشی سنتی وجود دارد. محتوا محوری و بی توجهی به خلاقیت و تفکر انتقادی و... همگی در فیلم نشان داده می شود و البته در نهایت عدم کارایی و خستگی و انزجار یادگیرنده از آموزش.
❌ در واقع بر اساس این نوع نظام آموزشی یادگیرنده ظرفی برای انباشت اطلاعات است ، لوح سفیدی که در آن هر نقشی می توان زد.
💠 فیلم بالا بسیار نزدیک به نظام های آموزشی کشورهای در حال توسعه از جمله کشور خودمان است، ( یعنی یک نظام و نسخه آموزشی ثابت و روتین برای جامعه ی آموزشی، بدون در نظر گرفتن تفاوت ها و استعدادهای فردی). این فیلم نشان دهنده نظام آموزشی است که بر سه محور بخوان ،حفظ کن و امتحان بده استوار است این نظام آموزشی تنها به بعد کمیت توجه دارد و دانش پژوهان آن به سان کودکان چهار ساله هستند که دیوان حافظ را حفظ اند ولی معنا و مفهوم آن را نمی دانند.
🔰خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔 @kheshtekaj
👍6💯2
⁉️چرا پسران دیگر علاقهای به دانشگاه ندارند؟ | تحصیلات دیگر داشتن شغل را تضمین نمیکند...
🔷️غلامرضا ظریفیان، معاون اسبق وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در گفتگو با رویداد۲۴ مهاجرت و تمایل به مهاجرت را مهمترین عوامل علاقه اندک پسران به تحصیلات میداند. او بسیار نگران است که ادامه این روند وضعیت ایران را بدتر کند. نگرانی بیشتر او این است که در میان «دستاندرکاران کشور» کسی توجهی به این موضوع ندارد.
🔺 جزئیات گفتگو در لینک زیر... 👇
https://www.rouydad24.ir/fa/news/369026/
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
🔷️غلامرضا ظریفیان، معاون اسبق وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در گفتگو با رویداد۲۴ مهاجرت و تمایل به مهاجرت را مهمترین عوامل علاقه اندک پسران به تحصیلات میداند. او بسیار نگران است که ادامه این روند وضعیت ایران را بدتر کند. نگرانی بیشتر او این است که در میان «دستاندرکاران کشور» کسی توجهی به این موضوع ندارد.
🔺 جزئیات گفتگو در لینک زیر... 👇
https://www.rouydad24.ir/fa/news/369026/
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
👍3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
◀️ مرتضی نظری: گمشده نظام آموزشی ما نه اطلاعات است نه دانش! گمشده ما خرد است.
🔶️مدرسه اگر #خردمندی را رشد ندهد، گرفتار گرانباری اطلاعات میشود و اتفاقاً دانش آموزان را دچار سوگیری میکند. #خرد و زیست خردمندانه، امیدآفرین و تحولآفرین است.
🔲 توسعه و تحول از رشد خرد برمیخیزد و خردمندی است که سبب زایندگی میشود نه تورم اطلاعات در حافظه...
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
🔶️مدرسه اگر #خردمندی را رشد ندهد، گرفتار گرانباری اطلاعات میشود و اتفاقاً دانش آموزان را دچار سوگیری میکند. #خرد و زیست خردمندانه، امیدآفرین و تحولآفرین است.
🔲 توسعه و تحول از رشد خرد برمیخیزد و خردمندی است که سبب زایندگی میشود نه تورم اطلاعات در حافظه...
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
👍12👎1
💢فنلاند از سال ۲۰۰۰ تاکنون برترین نظام آموزشی جهان بوده، چرا؟
۱- نبود آزمون و امتحانات ملی: در فنلاند اعتقادی به تست و امتحان نیست، چون می دانند که آزمون به دانش آموز و معلم، آسیب های جبران ناپذیر می زند و فاقد ارزش و فایده است. تنها یک آزمون ملی در سال آخر دبیرستان و برای ورود به بعضی رشته های دانشگاهی وجود دارد که آن هم اختیاری است.
۲- اختیار و آزادی معلم: برخلاف رویکرد سنتی که معتقد به پاسخگو کردن معلم در قبال همه چیز است، در فنلاند تاکید بر مسئولیت پذیری و تخصص معلم است. این رویکرد زمانی جواب می دهد که مانند فنلاند در تربیت و استخدام معلم، نهایت سخت گیری و دقت لحاظ شود و سپس با خیال راحت، کلاس درس و دانش آموز را به او بسپارند.
۳- همکاری به جای رقابت: کشورهای اسکاندیناوی فرهنگ غیررقابتی دارند و شدیداً از ترویج روحیه رقابت میان مردم و کودکان خودداری می کنند. معتقدند که موفقیت واقعی و سالم، بدون نیاز به رقابت بدست می آید. رقابت مستلزم مقایسه است که فنلاندی ها مخالف مقایسه کردن کودکان هستند.
۴- در اولویت بودن نیازهای بنیادی (عدالت آموزشی) به جای درس در مدرسه؛ برابری اجتماعی، غذای سالم و رایگان، سلامت تن و روان، توجه به تفاوت ها و استعدادهای فردی.
۵- نبود عجله برای آغاز کردن آموزش رسمی: کلاس اول را یک سال دیرتر از عرف جهانی آغاز می کنند.
۶- عدم تاکید بر دانشگاه رفتن: دولت فنلاند امتیازات و گزینه های متعدد و جذاب را در اختیار دانش آموزان دبیرستانی گذاشته تا زندگی مستقل و شاغل بودن را زودتر تجربه کنند. در واقع تاکید بر شاخه فنی و حرفه ای است.
۷- کودکان فنلاندی دیرتر بیدار می شوند: مدارس مابین ساعت ۹ تا ۹:۴۵ باز می شود تا در راستای تحقیقات جهانی، کودکان و نوجوانان صبح ها بخوابند و سالم و سرحال باشند.
۸- ایجاد ارتباط صمیمانه و مستمر معلم با دانش آموزان: معلمان فنلاندی، شناخت کامل از روحیات و اخلاقیات دانش آموزان خود دارند و به همین دلیل رنجش و آزار و آسیب اتفاق نمی افتد.
۹- محیط ریلکس: آنها معتقدند که هرچه سخت گیری و فشار کمتر باشد، استرس کمتر و در نتیجه آرامش و اعتماد به نفس و پیشرفت بیشتر می شود. دارای کمترین محتوا و ساعات آموزشی و در عوض بیشترین تفریحات و سرگرمی ها را دارند.
۱۰- کمترین تکلیف و تمرین در جهان: آنها به طور میانگین در هفته حدود ۲ ساعت تکلیف خانه دارند. معتقدند که تکلیف زیاد منجر به استرس و بیمار در کودک می شود.
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
۱- نبود آزمون و امتحانات ملی: در فنلاند اعتقادی به تست و امتحان نیست، چون می دانند که آزمون به دانش آموز و معلم، آسیب های جبران ناپذیر می زند و فاقد ارزش و فایده است. تنها یک آزمون ملی در سال آخر دبیرستان و برای ورود به بعضی رشته های دانشگاهی وجود دارد که آن هم اختیاری است.
۲- اختیار و آزادی معلم: برخلاف رویکرد سنتی که معتقد به پاسخگو کردن معلم در قبال همه چیز است، در فنلاند تاکید بر مسئولیت پذیری و تخصص معلم است. این رویکرد زمانی جواب می دهد که مانند فنلاند در تربیت و استخدام معلم، نهایت سخت گیری و دقت لحاظ شود و سپس با خیال راحت، کلاس درس و دانش آموز را به او بسپارند.
۳- همکاری به جای رقابت: کشورهای اسکاندیناوی فرهنگ غیررقابتی دارند و شدیداً از ترویج روحیه رقابت میان مردم و کودکان خودداری می کنند. معتقدند که موفقیت واقعی و سالم، بدون نیاز به رقابت بدست می آید. رقابت مستلزم مقایسه است که فنلاندی ها مخالف مقایسه کردن کودکان هستند.
۴- در اولویت بودن نیازهای بنیادی (عدالت آموزشی) به جای درس در مدرسه؛ برابری اجتماعی، غذای سالم و رایگان، سلامت تن و روان، توجه به تفاوت ها و استعدادهای فردی.
۵- نبود عجله برای آغاز کردن آموزش رسمی: کلاس اول را یک سال دیرتر از عرف جهانی آغاز می کنند.
۶- عدم تاکید بر دانشگاه رفتن: دولت فنلاند امتیازات و گزینه های متعدد و جذاب را در اختیار دانش آموزان دبیرستانی گذاشته تا زندگی مستقل و شاغل بودن را زودتر تجربه کنند. در واقع تاکید بر شاخه فنی و حرفه ای است.
۷- کودکان فنلاندی دیرتر بیدار می شوند: مدارس مابین ساعت ۹ تا ۹:۴۵ باز می شود تا در راستای تحقیقات جهانی، کودکان و نوجوانان صبح ها بخوابند و سالم و سرحال باشند.
۸- ایجاد ارتباط صمیمانه و مستمر معلم با دانش آموزان: معلمان فنلاندی، شناخت کامل از روحیات و اخلاقیات دانش آموزان خود دارند و به همین دلیل رنجش و آزار و آسیب اتفاق نمی افتد.
۹- محیط ریلکس: آنها معتقدند که هرچه سخت گیری و فشار کمتر باشد، استرس کمتر و در نتیجه آرامش و اعتماد به نفس و پیشرفت بیشتر می شود. دارای کمترین محتوا و ساعات آموزشی و در عوض بیشترین تفریحات و سرگرمی ها را دارند.
۱۰- کمترین تکلیف و تمرین در جهان: آنها به طور میانگین در هفته حدود ۲ ساعت تکلیف خانه دارند. معتقدند که تکلیف زیاد منجر به استرس و بیمار در کودک می شود.
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
👍12💯2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 مدرسه خودگردان
🇹🇭 این مدرسه در تایلند را بچهها اداره میکنند.
بچهها تصمیم میگیرند که:
✔️ کدام معلمان را استخدام کنند،
✔️ کدام دانشآموز جدید را بپذیرند،
✔️ برای آشپزخانه چه غذایی بخرند و
✔️ چگونه دانشآموزان را توبیخ و تنبیه کنند.
⁉️ دیدگاه شما درباره این شیوه مدیریت چیست؟
◀️برگرفته از کانال یادگیرنده مادامالعمر :
@TeacherasLLL
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
🇹🇭 این مدرسه در تایلند را بچهها اداره میکنند.
بچهها تصمیم میگیرند که:
✔️ کدام معلمان را استخدام کنند،
✔️ کدام دانشآموز جدید را بپذیرند،
✔️ برای آشپزخانه چه غذایی بخرند و
✔️ چگونه دانشآموزان را توبیخ و تنبیه کنند.
⁉️ دیدگاه شما درباره این شیوه مدیریت چیست؟
◀️برگرفته از کانال یادگیرنده مادامالعمر :
@TeacherasLLL
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
👍6
Forwarded from خشت کج | نقد نظام آموزشی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📺 مستند most likely to succeed «در چند قدمی موفقیت»
◀️ نگاهی به نظام آموزشی ایالات متحده و تحولات اخیر آن
🔰خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔 @kheshtekaj
◀️ نگاهی به نظام آموزشی ایالات متحده و تحولات اخیر آن
🔰خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔 @kheshtekaj
❤1
Forwarded from خشت کج | نقد نظام آموزشی
مستند «در چند قدمی موفقیت»
محصول کشور آمریکا در سال 2015
✨اگر میخواهید با نظام آموزشی ایالات متحده و تغییر و تحولات اخیر آن آشنا شوید تماشای فیلم «در چند قدمی موفقیت» را از دست ندهید.
🔹این فیلم مستند نگاهی نقادانه به روشهای آموزشی ناکارآمد و عدم انطباق آنها با نیازهای قرن 21 ام را دارد. کارگردان با مرور تاریخچهای از اصلاحات آموزشی در ایالات متحده به طرح این نکته میپردازد که روشهایی که دهها سال پیش کاربرد داشتند، دیگر تضمین کننده موفقیت دانشآموزان نخواهند بود.
⁉️ دوای این درد اما کجاست؟
کارگردان پس از پرداختن به چالشهای گوناگون سراغ مدرسهای به نام «دبیرستان هایتک» در کالیفرنیا میرود؛ جایی که به ازای هر دانشآموز روشی معین برای آموزش وجود دارد. روشی که به آن «آموزش شخصیشده» گفته شده و مهمترین ویژگی آن مراقبت از تمایلات و نیازهای هر دانشآموز است.
✔️ تحول یکی از دانشآموزان دبیرستانی از دختری گوشهگیر به رهبری موفق از تأثیرگذارترین صحنههای این مستند است. تأثیر روشهای آموزشی بر عملکرد سامانتا باعث میشود که از لاک خود بیرون آمده و رهبری یک گروه را برای اجرای تئاتر «زنان تروا» برعهده بگیرد.
✅انطباق با جهان بیرون از مدرسه، پایبندی به مأموریت جمعی و انتقال نقش معلمان از مدرس به طراح سه اصل مهم در دبیرستان هایتک هستند که دانشآموزان را برای ایجاد تغییر آماده میکنند.
📍با تماشای «در چند قدمی موفقیت» متوجه میشویم آنچه که دانشآموزان در قرن 21ام به آن نیاز دارند، توان فعالیت در پروژههای تخصصی گروهی و یادگیری مهارتهایی همچون همکاری و مدیریت زمان است.
🔰خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔 @kheshtekaj
محصول کشور آمریکا در سال 2015
✨اگر میخواهید با نظام آموزشی ایالات متحده و تغییر و تحولات اخیر آن آشنا شوید تماشای فیلم «در چند قدمی موفقیت» را از دست ندهید.
🔹این فیلم مستند نگاهی نقادانه به روشهای آموزشی ناکارآمد و عدم انطباق آنها با نیازهای قرن 21 ام را دارد. کارگردان با مرور تاریخچهای از اصلاحات آموزشی در ایالات متحده به طرح این نکته میپردازد که روشهایی که دهها سال پیش کاربرد داشتند، دیگر تضمین کننده موفقیت دانشآموزان نخواهند بود.
⁉️ دوای این درد اما کجاست؟
کارگردان پس از پرداختن به چالشهای گوناگون سراغ مدرسهای به نام «دبیرستان هایتک» در کالیفرنیا میرود؛ جایی که به ازای هر دانشآموز روشی معین برای آموزش وجود دارد. روشی که به آن «آموزش شخصیشده» گفته شده و مهمترین ویژگی آن مراقبت از تمایلات و نیازهای هر دانشآموز است.
✔️ تحول یکی از دانشآموزان دبیرستانی از دختری گوشهگیر به رهبری موفق از تأثیرگذارترین صحنههای این مستند است. تأثیر روشهای آموزشی بر عملکرد سامانتا باعث میشود که از لاک خود بیرون آمده و رهبری یک گروه را برای اجرای تئاتر «زنان تروا» برعهده بگیرد.
✅انطباق با جهان بیرون از مدرسه، پایبندی به مأموریت جمعی و انتقال نقش معلمان از مدرس به طراح سه اصل مهم در دبیرستان هایتک هستند که دانشآموزان را برای ایجاد تغییر آماده میکنند.
📍با تماشای «در چند قدمی موفقیت» متوجه میشویم آنچه که دانشآموزان در قرن 21ام به آن نیاز دارند، توان فعالیت در پروژههای تخصصی گروهی و یادگیری مهارتهایی همچون همکاری و مدیریت زمان است.
🔰خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔 @kheshtekaj
Telegram
attach 📎
👍11
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
◀️یک دقیقه سر کلاس زندگی...
🔆دکتر شدن هدف نیست زندگی کردن صحیح هدف است
🎙مرحوم دکتر علیرضا یلدا
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
🔆دکتر شدن هدف نیست زندگی کردن صحیح هدف است
🎙مرحوم دکتر علیرضا یلدا
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
👏4
🔴 تا زمانی که والدین حضور فرزندشان را در مدرسه یک مزیت بدانند، مدرسه موضوعیت خواهد داشت.
🖋 دکتـر محمـود مهرمحمـدی
💠تـا زمانی کـه والدیـن بـر اسـاس تحلیـل و تعریف خودشـان حضـور فرزندشـان را در مدرسه به عنـوان یـک اتفـاق سـازنده و رشـد دهنـده در جهـت کمـک بـه پـرورش علایـق و اسـتعدادهای آنها بدانند، مدرسـه موضوعیـت خواهد داشت، و اگـر والدیـن تصـور کننـد کـه حضـور فرزندشـان در مدرسـه یـک مزیـت محسـوب نمی شـود، متوسـل بـه راهکارهـای دیگـری مثـل "هـوم اسـکولینگ" می شـوند...
🔻 مطالعه متن کامل در:
https://farsnews.ir/TrainingWindow_Life/1715576505107065707
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
🖋 دکتـر محمـود مهرمحمـدی
💠تـا زمانی کـه والدیـن بـر اسـاس تحلیـل و تعریف خودشـان حضـور فرزندشـان را در مدرسه به عنـوان یـک اتفـاق سـازنده و رشـد دهنـده در جهـت کمـک بـه پـرورش علایـق و اسـتعدادهای آنها بدانند، مدرسـه موضوعیـت خواهد داشت، و اگـر والدیـن تصـور کننـد کـه حضـور فرزندشـان در مدرسـه یـک مزیـت محسـوب نمی شـود، متوسـل بـه راهکارهـای دیگـری مثـل "هـوم اسـکولینگ" می شـوند...
🔻 مطالعه متن کامل در:
https://farsnews.ir/TrainingWindow_Life/1715576505107065707
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
Fars
fars | تا زمانی که والدین حضور فرزندشان را در مدرسه یک مزیت بدانند، مدرسه موضوعیت خواهد داشت.
تـا زمانی کـه والدیـن بـر اسـاس تحلیـل و تعریف خودشـان حضـور فرزندشـان را در مدرسه به عنـوان یـک اتفـاق سـازنده و رشـد دهنـده در جهـت کمـک بـه پـرورش علایـق و اسـتعدادهای آنها بدانند، مدرسـه موضوعیـت خواهد داشت، و اگـر والدیـن تصـور کننـد کـه حضـور فرزندشـان…
👍5
🔷️چه وحشتي! مي ديدم که اين مردان آينده، در کلاس ها و امتحان ها آن قدر خواهند ترسيد و مغزها و اعصاب شان را آن قدر به وحشت خواهند انداخت که وقتي ديپلمه بشوند يا ليسانسيه، اصلاً آدم نوع جديدي خواهند شد. آدمي انباشته از وحشت! انباني از ترس و دلهره. آدم وقتي معلّم است، متوجّه اين چيزها نيست. چون طرف مخاصم است. بايد مدير بود، يعني کنار گود ايستاد و به اين صف بندي هر روزه و هر ماهه ي معلم و شاگرد چشم دوخت تا دريافت که يک ورقه ي ديپلم يا ليسانس يعني چه! يعني تصديق به اين که صاحب اين ورقه دوازده سال يا پانزده سال تمام و سالي چهار بار يا ده بار در فشار ترس قرار گرفته و قدرت محرّکش ترس است و ترس است و ترس!
🔶️ده سال «الف. ب.» درس دادن و قیافه های بهت زده ی بچه های مردم برای مزخرف ترین چرندی که می گویی ... و استغناء با غین و استقراء با قاف و خراسانی و هندی و قدیمی تری شعر دری و صنعت ارسال مثل و رد العجز ... و ازاین مزخرفات! دیدم دارم خر می شوم. گفتم مدیر بشوم. مدیر دبستان! دیگر نه درس خواهم داد و نه مجبور خواهم بود برای فرار از اتلاف وقت، در امتحان تجدیدی به هر احمق بی شعوری هفت بدهم تا ایام آخر تابستانم را که لذیذترین تکه ی تعطیلات است، نجات داده باشم...
کتاب مديرمدرسه جلال آل احمد
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
🔶️ده سال «الف. ب.» درس دادن و قیافه های بهت زده ی بچه های مردم برای مزخرف ترین چرندی که می گویی ... و استغناء با غین و استقراء با قاف و خراسانی و هندی و قدیمی تری شعر دری و صنعت ارسال مثل و رد العجز ... و ازاین مزخرفات! دیدم دارم خر می شوم. گفتم مدیر بشوم. مدیر دبستان! دیگر نه درس خواهم داد و نه مجبور خواهم بود برای فرار از اتلاف وقت، در امتحان تجدیدی به هر احمق بی شعوری هفت بدهم تا ایام آخر تابستانم را که لذیذترین تکه ی تعطیلات است، نجات داده باشم...
کتاب مديرمدرسه جلال آل احمد
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
👍13🤔3👎2👏1💯1
📚کتاب مدرسه زدایی از جامعه مشتمل بر هفت فصل می باشد که توسط الهه ضرغام ترجمه شده است. در پیشگفتار کتاب مترجم اشاره کوتاهی به این نکته می کند که آموزش اجباری و رسمی رایج در مدارس و دانشگاه ها به جای ارتقای نظری و عملی افراد موجب حرص و طمع آن ها در رسیدن به مدارک بالا بدون کسب دانش و مهارت عملی شده است.
🔷️ مدرسه زدایی از جامعه با بیان معایب و کاستی های نظام آموزش اجباری از پیامدهای زیان بار این شیوه سخن می گوید. به نظر نویسنده نه تنها مدرسه و سایر نهاد های اجتماعی بلکه فرهنگ و قواعد جامعه را نیز باید مدرسه زدایی نمود...
💠نویسنده در فصل اول در پاسخ به سوال : چرا باید تحصیل را از حالت رسمی و سازمانی در آوریم موارد زیر را بیان نموده است:
1.مدارس به دانش آموزان می آموزند که فرآیند را با محتوا، تدریس را با یادگیری، نمره های بهتر را با دانش و مدارک را با قابلیت و روانی بیان را با توانایی گفتن حرف های تازه اشتباه بگیرند.
2. مدرسه پول و نیروی انسانی و اهداف مثبتی را که برای آموزش وجود دارد در اختیار خود می گیرد.
3.آموزش اجباری ناگریز به قطبی شدن جامعه می انجامد و کشور های جهان را بر اساس نوعی نظام طبقاتی بین المللی درجه بندی می کند.
4.در مدارس معلمان اصرار دارند امر آموزش و مساله اعطای مدرک را معادل هم قرار دهند.
5.واگذاری نقش ها و مشاغل بر اساس شرایط مشخص شده توسط مدارس صورت می گیرد.
6. در مدارس توهم عمده این است که بخش اعظم یادگیری نتیجه تدریس است اما اغلب مردم دانش خود را بیرون از مدرسه کسب می کنند.
7.کار، اوقات فراغت، سیاست، زندگی شهری و خانوادگی به جای اینکه در حکم وسایلی برای آموزش باشند به لحاظ عادت ها و دانشی که نیاز دارند، به مدرسه وابسته اند.
8. مدرسه در آموزش مهارت ها کارایی ندارد از آن روکه بر اساس برنامه درسی عمل می کنند
🔲 ادامه دارد...
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
🔷️ مدرسه زدایی از جامعه با بیان معایب و کاستی های نظام آموزش اجباری از پیامدهای زیان بار این شیوه سخن می گوید. به نظر نویسنده نه تنها مدرسه و سایر نهاد های اجتماعی بلکه فرهنگ و قواعد جامعه را نیز باید مدرسه زدایی نمود...
💠نویسنده در فصل اول در پاسخ به سوال : چرا باید تحصیل را از حالت رسمی و سازمانی در آوریم موارد زیر را بیان نموده است:
1.مدارس به دانش آموزان می آموزند که فرآیند را با محتوا، تدریس را با یادگیری، نمره های بهتر را با دانش و مدارک را با قابلیت و روانی بیان را با توانایی گفتن حرف های تازه اشتباه بگیرند.
2. مدرسه پول و نیروی انسانی و اهداف مثبتی را که برای آموزش وجود دارد در اختیار خود می گیرد.
3.آموزش اجباری ناگریز به قطبی شدن جامعه می انجامد و کشور های جهان را بر اساس نوعی نظام طبقاتی بین المللی درجه بندی می کند.
4.در مدارس معلمان اصرار دارند امر آموزش و مساله اعطای مدرک را معادل هم قرار دهند.
5.واگذاری نقش ها و مشاغل بر اساس شرایط مشخص شده توسط مدارس صورت می گیرد.
6. در مدارس توهم عمده این است که بخش اعظم یادگیری نتیجه تدریس است اما اغلب مردم دانش خود را بیرون از مدرسه کسب می کنند.
7.کار، اوقات فراغت، سیاست، زندگی شهری و خانوادگی به جای اینکه در حکم وسایلی برای آموزش باشند به لحاظ عادت ها و دانشی که نیاز دارند، به مدرسه وابسته اند.
8. مدرسه در آموزش مهارت ها کارایی ندارد از آن روکه بر اساس برنامه درسی عمل می کنند
🔲 ادامه دارد...
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
👍6❤2
📌کلاس درس باز
🔷️ جان هولت
جان هولت، یکی از طرفداران آزادی کودکان و «آموزش و پرورش باز»، نسبت به دیدگاه تربیتی اگزیستانسیالیستی رویکردی عملی در محیط مدرسه دارد. نظریههای تربیتی هولت ازتجارب او در نقش آموزگار دبستان نشئت گرفت. او که از قیود ساختارها و دیوان سالاریهای مدارس سنتی ناراضی بود، از آن گونه اصلاحات تربیتی حمایت میکرد که آزادی یادگیری را برای کودک تأمین کند.
هولت در آزادی و فراسوی آن به دفاع از «یادگیری باز» پرداخت. طبق عقیده هولت، بچهها « باهوش، پرجنب و جوش، کنجکاو، مشتاق یادگیری و مستعد آناند» و برخلاف شیوه معمول مدارس سنتی، نیازی نیست که با اغفال، لطائفالحیل یا زور وادار به یادگیری شوند. تحمیلهای مداوم و غیرضروری، فرصتهای انتخاب آزاد را که برای رشد هوشمندانه و انسانی ضرورت دارند، محدود میکنند. هولت مانند مربیان اگزیستانسیالیست میخواست در متعلمان ایجاد آگاهی کند تا خود را مسئول انتخابهای خویش بدانند. او برای یادگیری، «کلاس درس باز»: را به عنوان محیطی که امکانات فراوانی را برای انتخاب ایجاد میکند، پیشنهاد مینماید، به طوری که بچهها از راه پیگیری علایقشان به یادگیری نایل آیند بیآنکه از جانب معلم یا مدرسه تحت فشار قرار گیرند.
به نظر هولت جای تأسف است که اکثر مدارس عهدهدار نقشهای نهادینی شدهاند که از آزادی، انتخاب، و رشد فردی کودکان پشتیبانی نمیکنند. مدارس با برعهده گرفتن نقش نهادهای اجتماعی حضانتی به عوض آزاد سازی بچهها، به گروه بندی و القای عقیده به آنان پرداختهاند و نقشهای اجتماعی به آنان واگذار میکنند. مدرسه در نقش حضانتی خود، کودکانونوجوانان را از جامعه بزرگتر جدا میسازد. علاوه بر این مدارس بچهها را در گروههای سنی ویژه و ترتیبات آکادمیک طبقهبندی میکنند. آزمونهای استاندارد شده و ترجیحات معلم مبنای برچسبهای صلاحیت و عدم صلاحیت نوباوگان برای انتساب آنان به مقولههای آکادمیک است. مدارس به عنوان نهادهای گزینش کننده با تعیین نقشهای شغلی و اجتماعیای که بچهها در دوران بزرگسالی عهدهدار خواهند شد، اغلب تأثیرات گستردهای بر زندگانی بعدی آنان خواهند گذارد. آموزش رسمی همانند خط مونتاژ کارخانه به صورت فرایندی غیرشخصی در میآید که انسانها را به جای افراد متشخص به محصول تبدیل میکند. یکی دیگر از پیامدهای نقش گزینشی مدرسه که به همین میزان زیانبار است، این است که آموزش پرورش به عرصه مسابقه رقابتآمیزی مبدل میشود که دارای بازندگان فراوان و برندگان معدودی است.
انتقاد دیگر هولت این است که وقتی مدارس نقش نهادهای القاگر را بر عهده میگیرند تا با تلقین ارزشهای اخلاقی، اقتصادی، سیاسی، و جنسی انسانهای دنبالهرو، سبکمغز و بیاحساس پرورش دهند، نقش انسانی خویش را نفی می کنند.
کلاس درس باز موقعیتی آموزشی است که در حد امکان ضامن وسیعترین شقوق عمل است، به طوری که بچهها میتوانند آنچه را که یاد میگیرند، انتخاب کنند. هولت از یادگیری خودانگیخته و خودسامان که توسط خود دانشآموزان صورت میگیرد، طرفداری میکند. معلمان «کلاسهای باز» باید فرصتهایی را برای یادگیری خودسامان ایجاد و تقویت کنند.
مفهوم هولت از ساختار را میتوان از طریق بررسی رابطه آن با کلاسهای درس سنتی و باز روشن ساخت. باید توجه شود که با آنکه هم کلاس درس سنتی و هم باز دارای ساختارند، ولی ساختارهایشان متفاوت است. به علاوه، کلاس درس اغلب «انعطافناپذیر، خشک و بیتحرکاند» به این لحاظ که دانشآموزان علیرغم تفاوتهای فردیشان، ملزماند وظایف واحدی را انجام دهند. آموزش در کلاسهای درس سنتی ورای علایق و نیازهای دانشآموزان است زیرا به دست مقامات اداری که در بیرون کلاس درس و از مجرای سلسله مراتب دیوانسالاری عمل میکنند، تحمیل میشود. در موقعیتهای کلاس درس سنتی، انتظار میرود که معلمان از راهنمای برنامه درسی پیروی کنند، دستور صادر کنند و به انتقال اطلاعات بپردازند، که دانشآموزان میتوانند یا منفعلانه آن را دریافت کنند و بپذیرند، یا رد کنند. البته پذیرفتن، پاداش و نپذیرفتن، تنبیه در پی خواهد داشت. پاداشها به نمره، و نمره به سابقه تحصیلی و سابقه تحصیلی به ضابطه شغلی و اجتماعی که اغلب در خلال زندگی بزرگسالی پشت سر هر فرد حرکت می کنند، تبدیل میشوند.
در برابر تنگناهای کلاس درس سنتی، کلاس درس باز به دلیل داشتن فرصتهای متنوع یادگیری غنی است. این کلاس به تعداد معلمان و شاگردان خود دارای فرصت یادگیری است. یادگیری در کلاس درس باز به دلیل آنکه در آن رغبتهای مختلف دانشآموزان مورد تأیید و انتخابهای شخصی آنان مورد حمایت و احترام قرار میگیرد، لاجرم انعطافپذیر و پویاست...
◀️ادامه مطلب در کانال مطالعات کودک و طبیعت:
https://www.tg-me.com/cnstudy
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
🔷️ جان هولت
جان هولت، یکی از طرفداران آزادی کودکان و «آموزش و پرورش باز»، نسبت به دیدگاه تربیتی اگزیستانسیالیستی رویکردی عملی در محیط مدرسه دارد. نظریههای تربیتی هولت ازتجارب او در نقش آموزگار دبستان نشئت گرفت. او که از قیود ساختارها و دیوان سالاریهای مدارس سنتی ناراضی بود، از آن گونه اصلاحات تربیتی حمایت میکرد که آزادی یادگیری را برای کودک تأمین کند.
هولت در آزادی و فراسوی آن به دفاع از «یادگیری باز» پرداخت. طبق عقیده هولت، بچهها « باهوش، پرجنب و جوش، کنجکاو، مشتاق یادگیری و مستعد آناند» و برخلاف شیوه معمول مدارس سنتی، نیازی نیست که با اغفال، لطائفالحیل یا زور وادار به یادگیری شوند. تحمیلهای مداوم و غیرضروری، فرصتهای انتخاب آزاد را که برای رشد هوشمندانه و انسانی ضرورت دارند، محدود میکنند. هولت مانند مربیان اگزیستانسیالیست میخواست در متعلمان ایجاد آگاهی کند تا خود را مسئول انتخابهای خویش بدانند. او برای یادگیری، «کلاس درس باز»: را به عنوان محیطی که امکانات فراوانی را برای انتخاب ایجاد میکند، پیشنهاد مینماید، به طوری که بچهها از راه پیگیری علایقشان به یادگیری نایل آیند بیآنکه از جانب معلم یا مدرسه تحت فشار قرار گیرند.
به نظر هولت جای تأسف است که اکثر مدارس عهدهدار نقشهای نهادینی شدهاند که از آزادی، انتخاب، و رشد فردی کودکان پشتیبانی نمیکنند. مدارس با برعهده گرفتن نقش نهادهای اجتماعی حضانتی به عوض آزاد سازی بچهها، به گروه بندی و القای عقیده به آنان پرداختهاند و نقشهای اجتماعی به آنان واگذار میکنند. مدرسه در نقش حضانتی خود، کودکانونوجوانان را از جامعه بزرگتر جدا میسازد. علاوه بر این مدارس بچهها را در گروههای سنی ویژه و ترتیبات آکادمیک طبقهبندی میکنند. آزمونهای استاندارد شده و ترجیحات معلم مبنای برچسبهای صلاحیت و عدم صلاحیت نوباوگان برای انتساب آنان به مقولههای آکادمیک است. مدارس به عنوان نهادهای گزینش کننده با تعیین نقشهای شغلی و اجتماعیای که بچهها در دوران بزرگسالی عهدهدار خواهند شد، اغلب تأثیرات گستردهای بر زندگانی بعدی آنان خواهند گذارد. آموزش رسمی همانند خط مونتاژ کارخانه به صورت فرایندی غیرشخصی در میآید که انسانها را به جای افراد متشخص به محصول تبدیل میکند. یکی دیگر از پیامدهای نقش گزینشی مدرسه که به همین میزان زیانبار است، این است که آموزش پرورش به عرصه مسابقه رقابتآمیزی مبدل میشود که دارای بازندگان فراوان و برندگان معدودی است.
انتقاد دیگر هولت این است که وقتی مدارس نقش نهادهای القاگر را بر عهده میگیرند تا با تلقین ارزشهای اخلاقی، اقتصادی، سیاسی، و جنسی انسانهای دنبالهرو، سبکمغز و بیاحساس پرورش دهند، نقش انسانی خویش را نفی می کنند.
کلاس درس باز موقعیتی آموزشی است که در حد امکان ضامن وسیعترین شقوق عمل است، به طوری که بچهها میتوانند آنچه را که یاد میگیرند، انتخاب کنند. هولت از یادگیری خودانگیخته و خودسامان که توسط خود دانشآموزان صورت میگیرد، طرفداری میکند. معلمان «کلاسهای باز» باید فرصتهایی را برای یادگیری خودسامان ایجاد و تقویت کنند.
مفهوم هولت از ساختار را میتوان از طریق بررسی رابطه آن با کلاسهای درس سنتی و باز روشن ساخت. باید توجه شود که با آنکه هم کلاس درس سنتی و هم باز دارای ساختارند، ولی ساختارهایشان متفاوت است. به علاوه، کلاس درس اغلب «انعطافناپذیر، خشک و بیتحرکاند» به این لحاظ که دانشآموزان علیرغم تفاوتهای فردیشان، ملزماند وظایف واحدی را انجام دهند. آموزش در کلاسهای درس سنتی ورای علایق و نیازهای دانشآموزان است زیرا به دست مقامات اداری که در بیرون کلاس درس و از مجرای سلسله مراتب دیوانسالاری عمل میکنند، تحمیل میشود. در موقعیتهای کلاس درس سنتی، انتظار میرود که معلمان از راهنمای برنامه درسی پیروی کنند، دستور صادر کنند و به انتقال اطلاعات بپردازند، که دانشآموزان میتوانند یا منفعلانه آن را دریافت کنند و بپذیرند، یا رد کنند. البته پذیرفتن، پاداش و نپذیرفتن، تنبیه در پی خواهد داشت. پاداشها به نمره، و نمره به سابقه تحصیلی و سابقه تحصیلی به ضابطه شغلی و اجتماعی که اغلب در خلال زندگی بزرگسالی پشت سر هر فرد حرکت می کنند، تبدیل میشوند.
در برابر تنگناهای کلاس درس سنتی، کلاس درس باز به دلیل داشتن فرصتهای متنوع یادگیری غنی است. این کلاس به تعداد معلمان و شاگردان خود دارای فرصت یادگیری است. یادگیری در کلاس درس باز به دلیل آنکه در آن رغبتهای مختلف دانشآموزان مورد تأیید و انتخابهای شخصی آنان مورد حمایت و احترام قرار میگیرد، لاجرم انعطافپذیر و پویاست...
◀️ادامه مطلب در کانال مطالعات کودک و طبیعت:
https://www.tg-me.com/cnstudy
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
👍6
🔶️نظام آموزشی تمرکزگرای مدرن برده می آفریند نه آزاد اندیش...
🔷️اگر تنها دلیلی که مردم به مدرسه می روند، یافتن شغل، گذران زندگی و زنده ماندن از ترس باشد، می توان انتظار داشت که مردم تلقین شوند، برنامه ریزی شوند، فریب بخورند، تنگ نظر و مکانیکی شوند.
◀️ بزرگترین تهدید برای پتانسیل یک فرد این است که بر اساس اطلاعات تلقین شده حرکت کند، به این ترتیب زندگی کند و یادگیری را متوقف کند.
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
🔷️اگر تنها دلیلی که مردم به مدرسه می روند، یافتن شغل، گذران زندگی و زنده ماندن از ترس باشد، می توان انتظار داشت که مردم تلقین شوند، برنامه ریزی شوند، فریب بخورند، تنگ نظر و مکانیکی شوند.
◀️ بزرگترین تهدید برای پتانسیل یک فرد این است که بر اساس اطلاعات تلقین شده حرکت کند، به این ترتیب زندگی کند و یادگیری را متوقف کند.
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
👍9
