Telegram Web Link
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دعوای آلبر کامو و ژان پل سارتر به روایت انیمیشن
@khonehdeleman
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
یکصد نقاشی مهم تاریخ هنر
@khonehdeleman
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
میخائیل فئودور داستایفسکی
@khonehdeleman
##شعر_شب




با قیامِ سبزه‌ها از خاک
با طلوعِ چشمه‌ها از سنگ
با سلامِ دلپذیرِ صبح
با گریزِ ابرِ خشم
آهنگ سینه‌ام را
باز خواهم کرد.
همرهِ بالِ پرستوها
عطرِ پنهان مانده‌ی
اندیشه‌هایم را
باز در پرواز خواهم کرد..


سیاوش کسرایی
@khonehdeleman
👏3
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
"خاطرات کودکی"
- ستار
@khonehdeleman
2
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
«همین لحظه»
#گروه_ایندو
#اواز : اردلان پایور، شادی یوسفیان
#متن-ترانه : زهره خلیق
#آهنگساز : اردلان پایور


بیا تا فرصتی مانده در این لحظه ،
همین لحظه
بمان با من ،بخوان با من ،
برقص و پایکوبی کن
که با چشمی به هم خوردن ،
کنار صحنه میمانی ،
نه میرقصی ، نه میخوانی
@khonehdeleman
2
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
کمانچه‌نوازی "شینا احمدی"
@khonehdeleman
2👍1
#شعر_شب



می‌خواستم بلد باشم تو را بخندانم،
و بلد باشم وقتی غصه داری قانعت کنم
به من پناهنده شوی، و وقتی به من می چسبی...
از تیغ هایم نترسی...
و به نوازش انگشتان ملتهبم اعتماد کنی،
و در چشم‌های من تن برهنه‌ی خودت را ببینی
تا بفهمی آتشْ‌بودنت چه دلخواه است.
اما گُمت کردم!

می‌خواستم خانه‌ات باشم،
تا از خستگی‌هایت به من بازگردی.
می‌خواستم روزها و شب‌ها صبور و دور بمانم...
تا در ملاقاتی دلچسب کلماتت را بنوشم،
و در تو گم بشوم بدون علاقه‌ای به پیداشدن.

می‌خواستم ارض موعود تو باشد وسعت آغوشم،
ای زیباترین زائر زشتی‌های من.
اما گُمت کردم.

می‌خواستم بلد باشم تو را نترسانم.
می‌خواستم دنیای امن تو باشم،
جزیره‌ای که در سفرهای کوتاه...
آرامشت را آن‌جا جستجو کنی.

می‌خواستم آدم‌برفی ساده‌ی تو باشم...
در کوچه‌های کودکیت.تا به دماغ هویجی من بخندی،
و شالی برایم بیاوری...،
و با زغال دو چشم برای من بکشی،
و آرام نوازشم کنی، و اشک مرا ببوسی،
و گنجشک کوچک مستی باشی...
که از شانه‌ی راستم به شانه‌ی چپم مهاجرت می‌کند
و در راه برای موهای سپیدم لالایی می‌خواند.
اما گُمَت کردم.

ای دورایستاده از هراس تلخی من،
ای بوسه‌ی رخ‌نداده که انتظار آمدنت...
هنوز رنج زیبای من است.

ای ناشناسِ گرمِ خندان...
که فکرِ بودنت‌ مستی دیوارهای خانه‌ی من است،
گاهی بی‌دلیل و بی‌هوا بخند.
بگذار فکر کنم آمده‌ای، دیده‌ای و رفته‌ای.
و حالا مرا به یاد آورده‌ای،
و تقلای غریبانه‌ام را برای خنداندنت.
بگذار دلیل لبخند روشن تو باشم،
من که گریه‌ساز خسته‌ای هستم.
همین.


#حمید_سلیمی
@khonehdeleman
👏1
✔️دزدسالاری چیست؟ قدرت در خدمت غارت



واژه‌ی، kleptocracy به معنای دقیق کلمه یعنی «حکومت دزدها». نخستین استفاده‌های سیاسی از این واژه به قرن بیستم برمی‌گردد، هرچند محتوای آن، به قرون بسیار دور بازمی‌گردد.

«دزدسالاری» ساختاری است که در آن نخبگان سیاسی – اعم از رهبران، مقامات، نظامیان یا وابستگان حکومتی – از جایگاه خود نه برای خدمت به مردم، بلکه برای ثروت‌اندوزی شخصی استفاده می‌کنند. در چنین نظامی، فساد نه یک نقص ساختاری، بلکه بخشی از منطق حکمرانی است. دولت و نهادهایش نه نگهبان منافع عمومی، بلکه ابزار قانونی‌سازی دزدی‌های کلان‌اند.

در دزدسالاری، ثروت عمومی – از منابع طبیعی گرفته تا بودجه‌های عمرانی و وام‌های خارجی – در اختیار کسانی قرار می‌گیرد که صرفاً در پی غارت هستند. این رژیم‌ها اغلب پوسته‌ای رسمی از دموکراسی یا قانون دارند، اما در باطن، ساختاری باندی، مافیایی و غارت‌محور دارند.



متن کامل

@khonehdeleman
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سمفونی شماره 40 در سل مینور در سال 1788 میلادی توسط ولفگانگ آمادئوس موتزارت ساخته شده‌است.
خداوند به همان راحتی به زمین می‌آید که موسیقی موتزارت به آسمان می‌رود، اما گوش
شنیدن آن را نداریم. دست‌های خود را در آب رودخانه‌ای بگیرید، آبی را که به این مانع
پیش‌بینی نشده برخورد می‌کند و شیوه‌ی خندانش را در دور زدن مانع نگاه کنید؛ بگذارید
طراوت از دستان شما به روحتان منتقل شود. مانند یک کودک جلوی پروانه‌ای خم شوید و ذهن خود را از هر فکری خالی کنید و به صدای
آبی که رد می‌شود و به بی‌پروایی روشن زمانی که می‌گریزد گوش دهید. در همان لحظه یکی از
سونات‌های موتزارت را حس کرده‌اید، دیده‌اید و شنیده‌اید.


- کریستین بوبن
@khonehdeleman
اگر در دنیا یک چیز باشد که بتواند عشق مرا در یک لحظه نیست و نابود کند، آن یک چیز ناسپاسی است...


#داستایفسکی
@khonehdeleman
👏2
2025/10/28 09:42:11
Back to Top
HTML Embed Code: