اتوآنالایزر
محمدرضا یزدانی کارشناس آزمایشگاههای علوم نوین دانشگاه علوم پزشکی شیراز
در ابتدا در بخش بیوشیمی برای دستگاههایی که تعداد زیادی تست را با حداقل درگیری پرسنل انجام میدادند واژه اتوماسیون به کار برده میشد، اما بعداً به این تعریف واژه مکانیزاسیون اطلاق شد. انجمن بینالمللی شیمی محض و کاربردی، اتوماسیون را بهصورت جایگزین تلاشها و فعالیتهای انسان در انجام یک فرآیند با مسائل و ابزار مکانیکی که دارای خصوصیات خودتنظیمی باشد، تعریف میکند.
آنالیزرهای بیوشیمیایی دستگاههایی هستند که غلظت متابولیتها، الکترولیتها، پروتئینها، داروها در سرم و سایر مایعات بدن را با دقت و صحت بالا اندازهگیری میکنند. اولین اتوآنالیزر در سال 1957 توسط Skeggs در شرکت تکنیکون ساخته شد.
مفاهیم و تعاریف:
ساختار اتوآنالایزر (Analyzer configuration) یک وسیله خودکار است که توسط سازنده آن بهصورت یکپارچه (Integrated) یا قسمتقسمت ساخته میشود. سیستم یکپارچه بهصورت باز (Open) و بسته (Close) هستند. در سیستمهای Open تکنسین میتواند پارامترهای تست را تغییر داده و محلولهای موردنیاز را از هر فروشندهای خریداری کند. در سیستمهای Close پارامترهای تست توسط سازنده برنامهریزی شده و قابلتغییر نیستند، بهعلاوه محلولهای موردنیاز هم خاص دستگاه هستند و باید از یک منبع واحد تهیه شوند.
تعاریف و مفاهیم پردازش نمونه توسط اتوآنالایزرها
Batch Analyzer: نوعی آنالیزر است که در هر بار تعدادی از نمونهها را مورد آزمایش قرار میدهد.
Continuous Flow: هر نمونه از مجموعهها تحتتأثیر یک سری از آزمایشها که برای هر نمونه یکسان است، قرار میگیرد.
Discrete Analyzer: در این نوع هر نمونه برای خود دارای فضای فیزیکی و شیمیایی خاص بوده که از فضای سایر نمونهها جدا میباشد. بسیاری از آنالیزرهای رومیزی از سیستم Discrete استفاده میکنند. نمونهها در کاپهای مخصوص در درون سینی خاصی قرار گرفته و از طریق صفحه کلید برای هر نمونه، تست موردنظر انتخاب میشود.
Multichannel Analyzer: در این روش هر نمونه میتواند از نظر چند آنالیت موردبررسی قرار گیرد؛ یعنی میتوان برای هر نمونه چند تست انجام داد.
Parallel Analyzer: تمام نمونهها بهطور همزمان از نظر یک تست آزمایش میشوند. آنالایزرهای سانتریفیوژی نمونهای از این گروه هستند.
Random Access Analyzer: در این روش میتوان در هر زمان و برای هر نمونه تست موردنظر را انتخاب و اجرا کرده و رعایت هیچگونه ترتیبی اجباری نیست. در این نوع آنالایزرها تستهای قابل انجام و نیز نمونههای بیماران از طریق صفحه کلید انتخاب شده و انجام میشوند.
https://medlabnews.ir/%d8%a7%d8%aa%d9%88%d8%a2%d9%86%d8%a7%d9%84%d8%a7%db%8c%d8%b2%d8%b1/
محمدرضا یزدانی کارشناس آزمایشگاههای علوم نوین دانشگاه علوم پزشکی شیراز
در ابتدا در بخش بیوشیمی برای دستگاههایی که تعداد زیادی تست را با حداقل درگیری پرسنل انجام میدادند واژه اتوماسیون به کار برده میشد، اما بعداً به این تعریف واژه مکانیزاسیون اطلاق شد. انجمن بینالمللی شیمی محض و کاربردی، اتوماسیون را بهصورت جایگزین تلاشها و فعالیتهای انسان در انجام یک فرآیند با مسائل و ابزار مکانیکی که دارای خصوصیات خودتنظیمی باشد، تعریف میکند.
آنالیزرهای بیوشیمیایی دستگاههایی هستند که غلظت متابولیتها، الکترولیتها، پروتئینها، داروها در سرم و سایر مایعات بدن را با دقت و صحت بالا اندازهگیری میکنند. اولین اتوآنالیزر در سال 1957 توسط Skeggs در شرکت تکنیکون ساخته شد.
مفاهیم و تعاریف:
ساختار اتوآنالایزر (Analyzer configuration) یک وسیله خودکار است که توسط سازنده آن بهصورت یکپارچه (Integrated) یا قسمتقسمت ساخته میشود. سیستم یکپارچه بهصورت باز (Open) و بسته (Close) هستند. در سیستمهای Open تکنسین میتواند پارامترهای تست را تغییر داده و محلولهای موردنیاز را از هر فروشندهای خریداری کند. در سیستمهای Close پارامترهای تست توسط سازنده برنامهریزی شده و قابلتغییر نیستند، بهعلاوه محلولهای موردنیاز هم خاص دستگاه هستند و باید از یک منبع واحد تهیه شوند.
تعاریف و مفاهیم پردازش نمونه توسط اتوآنالایزرها
Batch Analyzer: نوعی آنالیزر است که در هر بار تعدادی از نمونهها را مورد آزمایش قرار میدهد.
Continuous Flow: هر نمونه از مجموعهها تحتتأثیر یک سری از آزمایشها که برای هر نمونه یکسان است، قرار میگیرد.
Discrete Analyzer: در این نوع هر نمونه برای خود دارای فضای فیزیکی و شیمیایی خاص بوده که از فضای سایر نمونهها جدا میباشد. بسیاری از آنالیزرهای رومیزی از سیستم Discrete استفاده میکنند. نمونهها در کاپهای مخصوص در درون سینی خاصی قرار گرفته و از طریق صفحه کلید برای هر نمونه، تست موردنظر انتخاب میشود.
Multichannel Analyzer: در این روش هر نمونه میتواند از نظر چند آنالیت موردبررسی قرار گیرد؛ یعنی میتوان برای هر نمونه چند تست انجام داد.
Parallel Analyzer: تمام نمونهها بهطور همزمان از نظر یک تست آزمایش میشوند. آنالایزرهای سانتریفیوژی نمونهای از این گروه هستند.
Random Access Analyzer: در این روش میتوان در هر زمان و برای هر نمونه تست موردنظر را انتخاب و اجرا کرده و رعایت هیچگونه ترتیبی اجباری نیست. در این نوع آنالایزرها تستهای قابل انجام و نیز نمونههای بیماران از طریق صفحه کلید انتخاب شده و انجام میشوند.
https://medlabnews.ir/%d8%a7%d8%aa%d9%88%d8%a2%d9%86%d8%a7%d9%84%d8%a7%db%8c%d8%b2%d8%b1/
👍2
مدیریت خطاهای سیستماتیک ذهن
نویسنده: محسن شایان (کارشناس علوم آزمایشگاهی، بیمارستان فارابی)
Email: [email protected]
مقدمه
استانداردسازی و تضمین و ارتقاء کیفیت در حوزههای مختلف علمی یکی از رویکردهایی است که همگام با پیشرفت سریع علوم و فنون در سده اخیر در همه دنیا مورد توجه جدی قرار گرفته و در این جهت، داشتن اطلاعات لازم و در اختیار گرفتن روشهای مناسب که امکان ارزیابی صحت و دقت هر فرآیند و نتایج آن را فراهم میکند از ارکان ضروری تضمین کیفیت محسوب میگردد.
در این میان ارزیابی عملکرد دستگاه ذهن انسانی و شناخت و بررسی فرآیندهای درونی آن و خطاهایی که در مواجهه با حل مسائل، شناخت، ادراک و تصمیمگیری با آن روبروست، امروزه یکی از شاخههای علوم شناختی محسوب میشود؛ موضوعاتی از این قبیل که ذهن انسان چگونه اطلاعات دریافتی از حواس بیرونی را درک میکند، چه پروسه و تغییراتی بر روی دریافتهای ذهنی انجام میگیرد و بلوکهای ذهنی و حافظه انسان در این میان چه نقش و ساختاری دارند ازجمله مسائل قابلتوجه محققین این رشته است.
ضرورت طرح موضوع حاضر در این مقاله از آنجا احساس میشود که تجربه کار چندین ساله اینجانب در آزمایشگاههای بالینی کشور همیشه شاهد این مشکل بوده است که دقیقترین و کاربردیترین برنامههای کنترل کیفیت در آزمایشگاهها به دلیل ساختار ذهنی ناهماهنگ برخی همکاران با اهداف اصولی و درست این برنامهها، معمولاً اجرای روشهای کنترل کیفیت را نه از سر ضرورت که بهعنوان یک وظیفه تحمیلی و نهایتاً به دلیل حفظ ظاهر و رفع تکلیف میپذیرد، درنتیجه این روشها نهتنها ارتقاء نمییابند، بلکه بهتدریج بهصورت دکوراتیو و با اختصاص کمترین امکانات و هزینه اجرا میگردند و البته در این میان همیشه توجیهات ذهنی متنابهی مثل اوضاع نامناسب اقتصادی، گرانی و عدم توازن دخل وخرج، وضعیت پرداخت بیمهها و دهها دلیل مربوط و نامربوط وجود دارد که نه میتوان انکارشان کرد و نه با پیش کشیدن توجیهات اخلاقی و لزوم تعهد وجدانی در قبال بیماران و نه حتی با بازرسیها و اعمال فشارهای قانونی، مسئلهای را در ذهن افراد حل نمود، ازاینرو بنظر میرسد در اجرای بسیاری از روشها و برنامههای کنترل کیفیت، ابتدا میبایست روشهای کنترل و مدیریت دستگاه ذهنی افراد بهعنوان اولین عامل مداخلهگر در اجرای صحیح و رضایتمندانه این روشها مورد بحث و ارزیابی لازم قرار گیرد تا نهایتاً از تعامل برونده مناسب این دستگاه پیچیده با هدف برنامههای کنترل کیفیت در محیطهای کاری بتوان نتایجی قابل قبول را انتظار داشت.
در این مقاله سعی بر این است که مواردی در خصوص ذهن انسان بهعنوان یک دستگاه پردازشگر پیچیده که در بسیاری موارد اطلاعات و ورودیهای خود را مثل یک آینه بازنمایی نمیکند و گاهی خروجیهایی کاملاً تحریفشده از واقعیات را نشان میدهد، عنوان گردد، سپس به شش مورد از خطاهای عمده و سیستماتیک دستگاه ذهن اشاره خواهم کرد و در هر مورد روشهایی را در پیشگیری یا اصلاح خطاهای عنوانشده توصیه خواهم نمود. امید است با آگاهی از افکار خود و توجه به خطاهایی که در پروسه ذهنی ما رخ میدهد، اولین قدم در تصحیح شناخت و نوع نگرش ما به محیط اطرافمان خصوصاً در حوزه وظایف و مسئولیتهای اجتماعی برداشته شود.
بحث
در علوم شناختی، ذهن را به یک رایانه تشبیه میکنند. در رایانه اطلاعات توسط دستگاههای ورودی مانند صفحه کلید یا موس وارد سامانه میشود، عملیات متفاوتی بر روی آن انجام میگیرد، برخی اطلاعات در حافظه رایانه ذخیره میگردد و برخی توسط نرمافزار آن پردازش شده و نتیجه این پردازش به اطلاعات خروجی رایانه تبدیل میشود. به همین شکل اطلاعات از جهان پیرامون ما توسط گیرندههای حسی (مثل بینایی و شنوایی) به داخل شبکه پردازشگر (ذهن ما) راه مییابد، در حافظه نگهداری میشود و در نرمافزار ذهن پردازش میگردد، حاصل این پردازش خروجیهایی است که در گفتار یا رفتار ما انعکاس مییابند.
https://medlabnews.ir/%d8%ae%d8%b7%d8%a7%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%b3%db%8c%d8%b3%d8%aa%d9%85%d8%a7%d8%aa%db%8c%da%a9-%d8%b0%d9%87%d9%86/
نویسنده: محسن شایان (کارشناس علوم آزمایشگاهی، بیمارستان فارابی)
Email: [email protected]
مقدمه
استانداردسازی و تضمین و ارتقاء کیفیت در حوزههای مختلف علمی یکی از رویکردهایی است که همگام با پیشرفت سریع علوم و فنون در سده اخیر در همه دنیا مورد توجه جدی قرار گرفته و در این جهت، داشتن اطلاعات لازم و در اختیار گرفتن روشهای مناسب که امکان ارزیابی صحت و دقت هر فرآیند و نتایج آن را فراهم میکند از ارکان ضروری تضمین کیفیت محسوب میگردد.
در این میان ارزیابی عملکرد دستگاه ذهن انسانی و شناخت و بررسی فرآیندهای درونی آن و خطاهایی که در مواجهه با حل مسائل، شناخت، ادراک و تصمیمگیری با آن روبروست، امروزه یکی از شاخههای علوم شناختی محسوب میشود؛ موضوعاتی از این قبیل که ذهن انسان چگونه اطلاعات دریافتی از حواس بیرونی را درک میکند، چه پروسه و تغییراتی بر روی دریافتهای ذهنی انجام میگیرد و بلوکهای ذهنی و حافظه انسان در این میان چه نقش و ساختاری دارند ازجمله مسائل قابلتوجه محققین این رشته است.
ضرورت طرح موضوع حاضر در این مقاله از آنجا احساس میشود که تجربه کار چندین ساله اینجانب در آزمایشگاههای بالینی کشور همیشه شاهد این مشکل بوده است که دقیقترین و کاربردیترین برنامههای کنترل کیفیت در آزمایشگاهها به دلیل ساختار ذهنی ناهماهنگ برخی همکاران با اهداف اصولی و درست این برنامهها، معمولاً اجرای روشهای کنترل کیفیت را نه از سر ضرورت که بهعنوان یک وظیفه تحمیلی و نهایتاً به دلیل حفظ ظاهر و رفع تکلیف میپذیرد، درنتیجه این روشها نهتنها ارتقاء نمییابند، بلکه بهتدریج بهصورت دکوراتیو و با اختصاص کمترین امکانات و هزینه اجرا میگردند و البته در این میان همیشه توجیهات ذهنی متنابهی مثل اوضاع نامناسب اقتصادی، گرانی و عدم توازن دخل وخرج، وضعیت پرداخت بیمهها و دهها دلیل مربوط و نامربوط وجود دارد که نه میتوان انکارشان کرد و نه با پیش کشیدن توجیهات اخلاقی و لزوم تعهد وجدانی در قبال بیماران و نه حتی با بازرسیها و اعمال فشارهای قانونی، مسئلهای را در ذهن افراد حل نمود، ازاینرو بنظر میرسد در اجرای بسیاری از روشها و برنامههای کنترل کیفیت، ابتدا میبایست روشهای کنترل و مدیریت دستگاه ذهنی افراد بهعنوان اولین عامل مداخلهگر در اجرای صحیح و رضایتمندانه این روشها مورد بحث و ارزیابی لازم قرار گیرد تا نهایتاً از تعامل برونده مناسب این دستگاه پیچیده با هدف برنامههای کنترل کیفیت در محیطهای کاری بتوان نتایجی قابل قبول را انتظار داشت.
در این مقاله سعی بر این است که مواردی در خصوص ذهن انسان بهعنوان یک دستگاه پردازشگر پیچیده که در بسیاری موارد اطلاعات و ورودیهای خود را مثل یک آینه بازنمایی نمیکند و گاهی خروجیهایی کاملاً تحریفشده از واقعیات را نشان میدهد، عنوان گردد، سپس به شش مورد از خطاهای عمده و سیستماتیک دستگاه ذهن اشاره خواهم کرد و در هر مورد روشهایی را در پیشگیری یا اصلاح خطاهای عنوانشده توصیه خواهم نمود. امید است با آگاهی از افکار خود و توجه به خطاهایی که در پروسه ذهنی ما رخ میدهد، اولین قدم در تصحیح شناخت و نوع نگرش ما به محیط اطرافمان خصوصاً در حوزه وظایف و مسئولیتهای اجتماعی برداشته شود.
بحث
در علوم شناختی، ذهن را به یک رایانه تشبیه میکنند. در رایانه اطلاعات توسط دستگاههای ورودی مانند صفحه کلید یا موس وارد سامانه میشود، عملیات متفاوتی بر روی آن انجام میگیرد، برخی اطلاعات در حافظه رایانه ذخیره میگردد و برخی توسط نرمافزار آن پردازش شده و نتیجه این پردازش به اطلاعات خروجی رایانه تبدیل میشود. به همین شکل اطلاعات از جهان پیرامون ما توسط گیرندههای حسی (مثل بینایی و شنوایی) به داخل شبکه پردازشگر (ذهن ما) راه مییابد، در حافظه نگهداری میشود و در نرمافزار ذهن پردازش میگردد، حاصل این پردازش خروجیهایی است که در گفتار یا رفتار ما انعکاس مییابند.
https://medlabnews.ir/%d8%ae%d8%b7%d8%a7%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%b3%db%8c%d8%b3%d8%aa%d9%85%d8%a7%d8%aa%db%8c%da%a9-%d8%b0%d9%87%d9%86/
223_compressed.pdf
6.7 MB
شماره اردیبهشت ماهنامه اخبار آزمایشگاهی منتشر شد ( فایل کم حجم)
پرسش و پاسخهای آزمایشگاهی و کاربردی در طب انتقال خون
قسمت اول
دکتر حبیباله گلافشان۱، پریسا تندل۲
۱: عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شیراز
۲: کارشناسی ارشد خونشناسی و بانک خون دانشکده پیراپزشکی
مقدمه
سمینارهای طب انتقال خون و هموویژولانس بهطور مکرر در بیمارستانهای استان برای پرسنل علوم آزمایشگاهی، پرستاران و پزشکان برگزار میگردد. توفیق الهی نصیب اینجانب در برگزاری سمینارها در طی سالیان متمادی گردید و موفق به جمعآوری پرسشهای کلیدی و کاربردی از طرف عزیزان علوم آزمایشگاهی گردیدم که در حد بضاعت علمی با توجه به رفرانسهای مرجع و معتبر که در بخش آخر خواهد آمد، پاسخ داده شده است. این پرسش و پاسخ در چند قسمت تقدیم شما عزیزان میگردد به این امید که گره مشکلات آزمایشگاهی در رابطه با تزریق خون و فرآوردههای آن گشوده گردد.
پرسش ۱) آزمایشهای قبل از تزریق خون شامل چه تستهایی است؟
پاسخ: گروهبندی سیستم ABO و RH، آزمایش اسکرین آنتیبادی و کراس مچ از آزمایشهای قبل از تزریق هستند.
پرسش ۲) شرایط نمونهگیری از بیمار برای تزریق خون چگونه است و مفهوم قانون ۳ در نمونهگیری چیست؟
پاسخ: نمونهگیری شامل تهیه 10 سیسی خون بدون ضد انعقاد و 2 سیسی خون EDTAدار است. نمونهها نباید با محلول قندی تزریق وریدی مخلوط و رقیق شده باشند. لولههای نمونه بایستی با نام و نام خانوادگی، شماره پرونده، تاریخ و ساعت خونگیری و اوایل نام و نام خانوادگی خون گیرنده نشانهگذاری گردد.
از سرم جداشده برای کراس مچ و از نمونه EDTAدار برای گروهبندی استفاده میشود. قانون 3 بدین مفهوم است که چنانچه بیماری تا 3 ماه پیش خون یا پلاکت دریافت کرده باشد و یا این که خانمی تا 3 ماه پیش حامله بوده است، از این نمونه فقط تا 3 روز میتوان برای کراس مچ یا تشخیص آنتیبادی استفاده کرد و در صورت نیاز به کیسههای بیشتر، بایستی نمونهگیری مجدد بهعمل آید. گفتنی است که اگر خون به بیماری تزریق گردد، آنتیژنهای جدیدی وارد گردش خون میگردند و شانس ساختن آنتیبادی بین 3 روز تا 3 ماه پس از تزریق است.
از این رو فرض بر این نهاده شود که وضعیت ایمنی شخصی که تا ۳ ماه پیش خون گرفته یا حامله بوده است ممکن است ۳ روز به ۳ روز عوض شود؛ برای مثال چنانچه از بیماری نمونهگیری روز شنبه انجام شود، از این نمونه تا ساعت ۱۲ شب روز سهشنبه میتوان برای کراس مچ و یا تشخیص آنتیبادی استفاده کرد.
مثال دیگر، چنانچه برای بیماری ۵ کیسه خون کراس مچ و آماده شده باشد و به بیمار ۳ کیسه تزریق شود و ۳ روز از تزریق بگذرد، بایستی دو کیسهای که از قبل آماده شده با نمونه جدید، بنا به قانون ۳، دوباره برای بیمار کراس مچ شود چون با تزریق، وضعیت ایمونولوژیک بیمار تغییر کرده است. روز اول نمونهگیری روز صفر محسوب میشود. نمونههای خون هپارینه بهویژه از بخش همودیالیز که دیر لخته میشود و اغلب سرم ژلاتینه میدهد را میتوان با افزایش یک تا دو قطره سولفات پروتامین یک درصد به لوله آزمایش هپارین آن را خنثی و انعقاد را تسریع کرد.
https://medlabnews.ir/%d9%be%d8%b1%d8%b3%d8%b4-%d9%88-%d9%be%d8%a7%d8%b3%d8%ae-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a7%d9%86%d8%aa%d9%82%d8%a7%d9%84-%d8%ae%d9%88%d9%86/
قسمت اول
دکتر حبیباله گلافشان۱، پریسا تندل۲
۱: عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شیراز
۲: کارشناسی ارشد خونشناسی و بانک خون دانشکده پیراپزشکی
مقدمه
سمینارهای طب انتقال خون و هموویژولانس بهطور مکرر در بیمارستانهای استان برای پرسنل علوم آزمایشگاهی، پرستاران و پزشکان برگزار میگردد. توفیق الهی نصیب اینجانب در برگزاری سمینارها در طی سالیان متمادی گردید و موفق به جمعآوری پرسشهای کلیدی و کاربردی از طرف عزیزان علوم آزمایشگاهی گردیدم که در حد بضاعت علمی با توجه به رفرانسهای مرجع و معتبر که در بخش آخر خواهد آمد، پاسخ داده شده است. این پرسش و پاسخ در چند قسمت تقدیم شما عزیزان میگردد به این امید که گره مشکلات آزمایشگاهی در رابطه با تزریق خون و فرآوردههای آن گشوده گردد.
پرسش ۱) آزمایشهای قبل از تزریق خون شامل چه تستهایی است؟
پاسخ: گروهبندی سیستم ABO و RH، آزمایش اسکرین آنتیبادی و کراس مچ از آزمایشهای قبل از تزریق هستند.
پرسش ۲) شرایط نمونهگیری از بیمار برای تزریق خون چگونه است و مفهوم قانون ۳ در نمونهگیری چیست؟
پاسخ: نمونهگیری شامل تهیه 10 سیسی خون بدون ضد انعقاد و 2 سیسی خون EDTAدار است. نمونهها نباید با محلول قندی تزریق وریدی مخلوط و رقیق شده باشند. لولههای نمونه بایستی با نام و نام خانوادگی، شماره پرونده، تاریخ و ساعت خونگیری و اوایل نام و نام خانوادگی خون گیرنده نشانهگذاری گردد.
از سرم جداشده برای کراس مچ و از نمونه EDTAدار برای گروهبندی استفاده میشود. قانون 3 بدین مفهوم است که چنانچه بیماری تا 3 ماه پیش خون یا پلاکت دریافت کرده باشد و یا این که خانمی تا 3 ماه پیش حامله بوده است، از این نمونه فقط تا 3 روز میتوان برای کراس مچ یا تشخیص آنتیبادی استفاده کرد و در صورت نیاز به کیسههای بیشتر، بایستی نمونهگیری مجدد بهعمل آید. گفتنی است که اگر خون به بیماری تزریق گردد، آنتیژنهای جدیدی وارد گردش خون میگردند و شانس ساختن آنتیبادی بین 3 روز تا 3 ماه پس از تزریق است.
از این رو فرض بر این نهاده شود که وضعیت ایمنی شخصی که تا ۳ ماه پیش خون گرفته یا حامله بوده است ممکن است ۳ روز به ۳ روز عوض شود؛ برای مثال چنانچه از بیماری نمونهگیری روز شنبه انجام شود، از این نمونه تا ساعت ۱۲ شب روز سهشنبه میتوان برای کراس مچ و یا تشخیص آنتیبادی استفاده کرد.
مثال دیگر، چنانچه برای بیماری ۵ کیسه خون کراس مچ و آماده شده باشد و به بیمار ۳ کیسه تزریق شود و ۳ روز از تزریق بگذرد، بایستی دو کیسهای که از قبل آماده شده با نمونه جدید، بنا به قانون ۳، دوباره برای بیمار کراس مچ شود چون با تزریق، وضعیت ایمونولوژیک بیمار تغییر کرده است. روز اول نمونهگیری روز صفر محسوب میشود. نمونههای خون هپارینه بهویژه از بخش همودیالیز که دیر لخته میشود و اغلب سرم ژلاتینه میدهد را میتوان با افزایش یک تا دو قطره سولفات پروتامین یک درصد به لوله آزمایش هپارین آن را خنثی و انعقاد را تسریع کرد.
https://medlabnews.ir/%d9%be%d8%b1%d8%b3%d8%b4-%d9%88-%d9%be%d8%a7%d8%b3%d8%ae-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a7%d9%86%d8%aa%d9%82%d8%a7%d9%84-%d8%ae%d9%88%d9%86/
بیمار بدحال با هیپرگاماگلوبولینمی شدید
زهرا مولایی دانشجوی کارشناسی ارشد هماتولوژی
یک آقای ۳۰ ساله با سابقه ۶ ماه لنفادنوپاتی پیشرونده و با علائم خستگی، تعریق شبانه، کاهش وزن و تنگی نفس به بخش هماتولوژی اونکولوژی ارجاع داده شد. گزارش زمان ارجاع نشان میداد که حال بیمار به حدی به وخامت گراییده بود که قادر به کار کردن نبود و نمیتوانست فعالیتهای فیزیکی خود را به شدت قبلی انجام دهد.
در معاینه، دیسترس حاد مشهود نبود و بیمار علائم حیاتی نرمال داشت. در معاینه بالینی، آدنوپاتی دوطرفه گردن، زیربغل و کشاله ران دیده شد. شکم بیمار نرم و بدون درد در هنگام لمس بود و هپاتواسپلنومگالی مشهود نبود. مشخص شد که بیمار بهطور منظم سیگار میکشد و هر از گاهی الکل و ماریجوانا مصرف میکند. بیمار سابقه تزریق مواد مخدر و سفر خارجی اخیر نداشت. بر اساس سابقه فامیلی بیمار، مادربزرگ مادری وی مبتلا به لنفوم غیرهوچکین و دو عموزاده او نیز مبتلا به سرطان کبد و کولون تشخیص داده شده بودند.
نتایج بررسیهای آزمایشگاهی اولیه وی در جدول ۱ خلاصه شده است. آزمایشها، وجود آنمی، ترومبوسیتوز و هایپرگاماگلوبولینمی چشمگیر را آشکار ساختند. الکتروفورز پروتئینهای سرم و ادرار، گاماپاتی مونوکلونال را مشخص نساخت، پروتئینوری در محدوده نفروتیک اما کراتینین سرم نرمال بود. بررسیهای بیشتر بر روی خون بیمار، التهاب فعال به همراه افزایش سدیمان، پروتئین واکنشگر C و غلظت فریتین و نیز کاهش C4 کمپلمان را نشان داد. دلایل عفونی برای لنفادنوپاتی و التهاب سیستمیک کنار گذاشته شد، زیرا نتایج تست بیمار برای هپاتیت B، هپاتیت C، ویروس اپشتین بار، ویروس نقص ایمنی انسانی و هرپس ویروس انسانی ۸ (HH8) منفی بود. HH8 با رنگآمیزی بافت غدد لنفاوی، سنجش ایمونوفلورسانس و PCR خون محیطی تأیید شد. علیرغم اینکه بیمار وجود هرگونه علائم مفصلی فعال را رد کرد، با توجه به افزایش فاکتور روماتوئید، وجود بیماریهای اتوایمیون زمینهای در نظر گرفته شد. به دلیل نگرانی از وخامت بالینی سریع- به ویژه در ارتباط با عملکرد کلیوی- درمان با پردنیزون (1 mg/kg) آغاز شد و بررسیهای بیشتر برای تعیین علت لنفادنوپاتی ادامه یافت.
بیوپسی از گره لنفی کشاله ران پای چپ، پلاسماسیتوز داخل فولیکولی به همراه هایپرپلازی فولیکولار خفیف بدون افزایش در لنفوسیتها را نشان داد که پاتولوژی غیرلنفومی را مطرح میساخت. منحصر شدن ساخت ایمونوگلوبین به زنجیره سبک مشاهده نشد (و بعداً در فلوسایتومتری نیز تأیید شد)؛ با این حال افزایش پلاسماسلهای IgG4 مثبت وجود داشت. تشخیص افتراقی در این مرحله، بین واریانت پلاسماسلی بیماری کاسلمن (CD) و بیماری مرتبط با IgG4 بود، اگرچه برای تأیید هر یک از این دو تشخیص، یافتههای بالینی بیشتری موردنیاز بود. یک بیوپسی کلیه نیز برای تعیین اینکه آیا سندرم نفروتیک به علت یک بیماری اتوایمیون زمینهای رخ داده است یا اینکه تظاهری از اختلال لنفوپرولیفراتیو است، انجام شد. بیوپسی، گلومرولونفریت بهواسطه کمپلکس ایمنی بدون اسکلروزیس چشمگیر را نشان داد که نشان میدهد علائم کلیوی به اختلال اولیه بافت همبند یا اختلال اتوایمیون مرتبط نیست. بررسیهای بیشتر، از جمله منفی بودن تست بیمار برای آنتیبادیهای ضد هستهای، ضد پپتیدهای سیترولینه حلقوی، ضد سیتوپلاسم نوتروفیل و ضد غشای پایه گلومرول؛ کنار گذاشتن این بیماریها را تأیید کرد.
https://medlabnews.ir/%d9%87%db%8c%d9%be%d8%b1%da%af%d8%a7%d9%85%d8%a7%da%af%d9%84%d9%88%d8%a8%d9%88%d9%84%db%8c%d9%86%d9%85%db%8c/
زهرا مولایی دانشجوی کارشناسی ارشد هماتولوژی
یک آقای ۳۰ ساله با سابقه ۶ ماه لنفادنوپاتی پیشرونده و با علائم خستگی، تعریق شبانه، کاهش وزن و تنگی نفس به بخش هماتولوژی اونکولوژی ارجاع داده شد. گزارش زمان ارجاع نشان میداد که حال بیمار به حدی به وخامت گراییده بود که قادر به کار کردن نبود و نمیتوانست فعالیتهای فیزیکی خود را به شدت قبلی انجام دهد.
در معاینه، دیسترس حاد مشهود نبود و بیمار علائم حیاتی نرمال داشت. در معاینه بالینی، آدنوپاتی دوطرفه گردن، زیربغل و کشاله ران دیده شد. شکم بیمار نرم و بدون درد در هنگام لمس بود و هپاتواسپلنومگالی مشهود نبود. مشخص شد که بیمار بهطور منظم سیگار میکشد و هر از گاهی الکل و ماریجوانا مصرف میکند. بیمار سابقه تزریق مواد مخدر و سفر خارجی اخیر نداشت. بر اساس سابقه فامیلی بیمار، مادربزرگ مادری وی مبتلا به لنفوم غیرهوچکین و دو عموزاده او نیز مبتلا به سرطان کبد و کولون تشخیص داده شده بودند.
نتایج بررسیهای آزمایشگاهی اولیه وی در جدول ۱ خلاصه شده است. آزمایشها، وجود آنمی، ترومبوسیتوز و هایپرگاماگلوبولینمی چشمگیر را آشکار ساختند. الکتروفورز پروتئینهای سرم و ادرار، گاماپاتی مونوکلونال را مشخص نساخت، پروتئینوری در محدوده نفروتیک اما کراتینین سرم نرمال بود. بررسیهای بیشتر بر روی خون بیمار، التهاب فعال به همراه افزایش سدیمان، پروتئین واکنشگر C و غلظت فریتین و نیز کاهش C4 کمپلمان را نشان داد. دلایل عفونی برای لنفادنوپاتی و التهاب سیستمیک کنار گذاشته شد، زیرا نتایج تست بیمار برای هپاتیت B، هپاتیت C، ویروس اپشتین بار، ویروس نقص ایمنی انسانی و هرپس ویروس انسانی ۸ (HH8) منفی بود. HH8 با رنگآمیزی بافت غدد لنفاوی، سنجش ایمونوفلورسانس و PCR خون محیطی تأیید شد. علیرغم اینکه بیمار وجود هرگونه علائم مفصلی فعال را رد کرد، با توجه به افزایش فاکتور روماتوئید، وجود بیماریهای اتوایمیون زمینهای در نظر گرفته شد. به دلیل نگرانی از وخامت بالینی سریع- به ویژه در ارتباط با عملکرد کلیوی- درمان با پردنیزون (1 mg/kg) آغاز شد و بررسیهای بیشتر برای تعیین علت لنفادنوپاتی ادامه یافت.
بیوپسی از گره لنفی کشاله ران پای چپ، پلاسماسیتوز داخل فولیکولی به همراه هایپرپلازی فولیکولار خفیف بدون افزایش در لنفوسیتها را نشان داد که پاتولوژی غیرلنفومی را مطرح میساخت. منحصر شدن ساخت ایمونوگلوبین به زنجیره سبک مشاهده نشد (و بعداً در فلوسایتومتری نیز تأیید شد)؛ با این حال افزایش پلاسماسلهای IgG4 مثبت وجود داشت. تشخیص افتراقی در این مرحله، بین واریانت پلاسماسلی بیماری کاسلمن (CD) و بیماری مرتبط با IgG4 بود، اگرچه برای تأیید هر یک از این دو تشخیص، یافتههای بالینی بیشتری موردنیاز بود. یک بیوپسی کلیه نیز برای تعیین اینکه آیا سندرم نفروتیک به علت یک بیماری اتوایمیون زمینهای رخ داده است یا اینکه تظاهری از اختلال لنفوپرولیفراتیو است، انجام شد. بیوپسی، گلومرولونفریت بهواسطه کمپلکس ایمنی بدون اسکلروزیس چشمگیر را نشان داد که نشان میدهد علائم کلیوی به اختلال اولیه بافت همبند یا اختلال اتوایمیون مرتبط نیست. بررسیهای بیشتر، از جمله منفی بودن تست بیمار برای آنتیبادیهای ضد هستهای، ضد پپتیدهای سیترولینه حلقوی، ضد سیتوپلاسم نوتروفیل و ضد غشای پایه گلومرول؛ کنار گذاشتن این بیماریها را تأیید کرد.
https://medlabnews.ir/%d9%87%db%8c%d9%be%d8%b1%da%af%d8%a7%d9%85%d8%a7%da%af%d9%84%d9%88%d8%a8%d9%88%d9%84%db%8c%d9%86%d9%85%db%8c/
👍10
Forwarded from ماهنامه اخبار آزمایشگاهی
اصول_و_روش_های_نشان_دادن_قارچ_ها.pdf
3.5 MB
اصول و روش های نشان دادن قارچ ها در نمونه های کلینیکی - بخش اول
Forwarded from ماهنامه اخبار آزمایشگاهی
اصول و روش های نشان دادن قارچ ها در نمونه های کلینیکی - بخش دوم-1
Forwarded from ماهنامه اخبار آزمایشگاهی
اصول و روش های نشان دادن قارچ ها در نمونه های کلینیکی - بخش دوم-2
Forwarded from ماهنامه اخبار آزمایشگاهی
اصول و روش های نشان دادن قارچ ها در نمونه های کلینیکی - بخش دوم-3
❤1
Forwarded from ماهنامه اخبار آزمایشگاهی
اصول و روش های نشان دادن قارچ ها در نمونه های کلینیکی - بخش دوم-4
نقش زنان در طب آزمایشگاهی
زنان دانشمند و پیشرو نقش مهمی در طب آزمایشگاهی ایفا کردهاند. گرچه دو تن از 9 نفر بنیانگذار AACC در سال 1948 از میان بانوان بودند اما هنوز هم در حوزه طب آزمایشگاهی با تعصبات و موانعی مواجه هستند
یکی از نگرانیها این است که این موانع چگونه مانع پیشرفت شغلی بانوان میشود. حضور زنان در پستهای کلیدی کم است و بسیاری از آنها با تبعیضات جنسی مواجه شدهاند، لذا برای مشخص کردن چالشهایی که زنان شاغل در طب با آن مواجه هستند راه درازی در پیش است.
شنیدن حکایات بانوان همکار و درس آموختن از آنها راه مناسبی برای ایجاد تغییرات است. اعضای میز گردی تحت عنوان “تنوع و فراگیری: زنان در طب آزمایشگاهی” که در نشست سالانه 2021 انجمن کلینیکال پاتولوژیستهای آمریکا برگزار شد، در این پرسش و پاسخ ما شرکت کردهاند. موضوع گفتگو با این افراد در خصوص چالشهایی است که بهعنوان یک زن و یا اقلیت نژادی و قومی در طب آزمایشگاهی با آن مواجه بودهاند. اعضای این پانل بابی از گفتگو را درباره موضوعاتی گشودند که گرچه بسیاری از ما با آن مواجه هستیم اما اغلب در مورد آنها صحبت نمیکنیم. در این پرسش و پاسخ 4 تن از بانوان برجسته در حوزه آزمایشگاه بالینی در این مورد بحث خواهند داشت که چگونه تبعیضها بر شغل زنان اثر گذاشته و برای اطمینان از آیندهای منصفانه و برابر چگونه باید اقدام کنیم.
https://medlabnews.ir/%d9%86%d9%82%d8%b4-%d8%b2%d9%86%d8%a7%d9%86-%d8%af%d8%b1-%d8%b7%d8%a8-%d8%a2%d8%b2%d9%85%d8%a7%db%8c%d8%b4%da%af%d8%a7%d9%87%db%8c/
زنان دانشمند و پیشرو نقش مهمی در طب آزمایشگاهی ایفا کردهاند. گرچه دو تن از 9 نفر بنیانگذار AACC در سال 1948 از میان بانوان بودند اما هنوز هم در حوزه طب آزمایشگاهی با تعصبات و موانعی مواجه هستند
یکی از نگرانیها این است که این موانع چگونه مانع پیشرفت شغلی بانوان میشود. حضور زنان در پستهای کلیدی کم است و بسیاری از آنها با تبعیضات جنسی مواجه شدهاند، لذا برای مشخص کردن چالشهایی که زنان شاغل در طب با آن مواجه هستند راه درازی در پیش است.
شنیدن حکایات بانوان همکار و درس آموختن از آنها راه مناسبی برای ایجاد تغییرات است. اعضای میز گردی تحت عنوان “تنوع و فراگیری: زنان در طب آزمایشگاهی” که در نشست سالانه 2021 انجمن کلینیکال پاتولوژیستهای آمریکا برگزار شد، در این پرسش و پاسخ ما شرکت کردهاند. موضوع گفتگو با این افراد در خصوص چالشهایی است که بهعنوان یک زن و یا اقلیت نژادی و قومی در طب آزمایشگاهی با آن مواجه بودهاند. اعضای این پانل بابی از گفتگو را درباره موضوعاتی گشودند که گرچه بسیاری از ما با آن مواجه هستیم اما اغلب در مورد آنها صحبت نمیکنیم. در این پرسش و پاسخ 4 تن از بانوان برجسته در حوزه آزمایشگاه بالینی در این مورد بحث خواهند داشت که چگونه تبعیضها بر شغل زنان اثر گذاشته و برای اطمینان از آیندهای منصفانه و برابر چگونه باید اقدام کنیم.
https://medlabnews.ir/%d9%86%d9%82%d8%b4-%d8%b2%d9%86%d8%a7%d9%86-%d8%af%d8%b1-%d8%b7%d8%a8-%d8%a2%d8%b2%d9%85%d8%a7%db%8c%d8%b4%da%af%d8%a7%d9%87%db%8c/
سپسیس
سپسیس یک وضعیت بحرانی با میزان مورتالیتی بالا است که به دلیل پاسخ پیچیده و نامناسب میزبان به عفونت ایجاد میشود. از آنجایی که شناسایی زودهنگام و آغاز بهموقع آنتیبیوتیکدرمانی در ساعات اولیه پس از وقوع سپسیس، تأثیر چشمگیری بر روی بهبود پیامدهای بیمار دارد؛ ارائه بیومارکرهای آزمایشگاهی سریع، قابل اعتماد و اختصاصی برای کمک به پزشکان در تشخیص سپسیس، بسیار حائز اهمیت است. از سوی دیگر، این بیومارکرها باید در رد کردن سپسیس و یا تأیید مؤثر بودن درمانها و بنابراین جلوگیری از تجویز بیش از حد آنتیبیوتیکها نیز سودمند باشند. در این مقاله، ما از اهمیت و مزیت نسبی سه بیومارکر پروتئینی که در حال حاضر در دسترس هستند، یعنی پروتئین واکنشگر C، پروکلسیتونین و پرهسپسین، صحبت میکنیم. اگرچه این بیومارکرها سودمند هستند، اما هیچیک همه مواردی که پیشتر ذکر شد را برآورده نمیسازند.
https://medlabnews.ir/%d8%b3%d9%be%d8%b3%db%8c%d8%b3-2/
سپسیس یک وضعیت بحرانی با میزان مورتالیتی بالا است که به دلیل پاسخ پیچیده و نامناسب میزبان به عفونت ایجاد میشود. از آنجایی که شناسایی زودهنگام و آغاز بهموقع آنتیبیوتیکدرمانی در ساعات اولیه پس از وقوع سپسیس، تأثیر چشمگیری بر روی بهبود پیامدهای بیمار دارد؛ ارائه بیومارکرهای آزمایشگاهی سریع، قابل اعتماد و اختصاصی برای کمک به پزشکان در تشخیص سپسیس، بسیار حائز اهمیت است. از سوی دیگر، این بیومارکرها باید در رد کردن سپسیس و یا تأیید مؤثر بودن درمانها و بنابراین جلوگیری از تجویز بیش از حد آنتیبیوتیکها نیز سودمند باشند. در این مقاله، ما از اهمیت و مزیت نسبی سه بیومارکر پروتئینی که در حال حاضر در دسترس هستند، یعنی پروتئین واکنشگر C، پروکلسیتونین و پرهسپسین، صحبت میکنیم. اگرچه این بیومارکرها سودمند هستند، اما هیچیک همه مواردی که پیشتر ذکر شد را برآورده نمیسازند.
https://medlabnews.ir/%d8%b3%d9%be%d8%b3%db%8c%d8%b3-2/
لامپ میکروسکوپ سیار
بهمن کام بخش- دکترای علوم آزمایشگاهی- اصفهان
بیان مشکل:
در بسیاری از مراکز آزمایشگاهی تشخیص پزشکی، سوختن لامپ میکروسکوپ یک کابوس است؛ بخصوص اگر در نیمههای شب و در میانه یک شیفت کاری سنگین و درخواستهای اورژانسی باشیم. معمولاً لامپ زاپاس برای این موقع تمهید نشده و حتی در یک شیفت عادی نیز ممکن است این اتفاق بیفتد و تا ساعاتی در انجام وظیفه اختلال ایجاد کند.
راهکار:
لامپ میکروسکوپ معمولاً از لامپهای هالوژنی بوده و دارای گرمای زیاد حین کار و طول عمر کوتاه است. طول عمر لامپهای هالوژنی را حدود چند صد ساعت ذکر کردهاند؛ بنابراین سوختن لامپ یک حادثه قابل پیشبینی تلقی میشود هرچند برای تأمین جایگزین آن غفلت میشود.
با توجه به پیشرفتهای صورت گرفته در زمینهی لامپهای روشنایی در سالیان اخیر، بر آن شدیم طرحی نو در جهت حل مشکل ایجاد کنیم. حاصل کار لامپ میکروسکوپ سیار است. با توجه به مزایای این لامپ ارزش دارد که هر آزمایشگاه حداقل یکی از آنها را داشته باشد.
مزایا:
طول عمر لامپ بالغ بر چند هزار ساعت است.
میزان حرارت تولیدی حین کار بسیار ناچیز است.
منبع تغذیه آن فقط دو باتری قلمی است.
با این منبع تغذیه و بدون شارژ مجدد میتواند ساعتها انرژی لازم برای کار داشته باشد.
اندازه آن کوچک و در حد کف دست است. برای نصب آن نیاز به هیچگونه کار اضافه نیست. کافی است آن را روی محل قرار گرفتن فیلتر رنگی میکروسکوپ قرار دهید.
یک لامپ را میتوان برای تمام میکروسکوپهای آزمایشگاه استفاده کرد. کافی است از روی این بردارید و روی دیگری بگذارید.
در مواقع قطع برق یا کیفیت پایین لامپ فعلی میکروسکوپ یا در جاهایی که اصلاً برق وجود ندارد یا سیمکشی نشده قابل استفاده است.
کیفیت تصاویر در مواقعی از لامپ اصلی میکروسکوپ بهتر است تا جایی که کاربر ترجیح میدهد از آن استفاده کند.
دارای کلید تنظیم شدت نور است و بهگونهای طراحی شده که میتوان برای آن از فیلتر رنگی هم استفاده نمود.
از نظر اقتصادی، طول عمر و میزان برق مصرفی مقرون به صرفه است.
https://medlabnews.ir/%d9%84%d8%a7%d9%85%d9%be-%d9%85%db%8c%da%a9%d8%b1%d9%88%d8%b3%da%a9%d9%88%d9%be-%d8%b3%db%8c%d8%a7%d8%b1/
بهمن کام بخش- دکترای علوم آزمایشگاهی- اصفهان
بیان مشکل:
در بسیاری از مراکز آزمایشگاهی تشخیص پزشکی، سوختن لامپ میکروسکوپ یک کابوس است؛ بخصوص اگر در نیمههای شب و در میانه یک شیفت کاری سنگین و درخواستهای اورژانسی باشیم. معمولاً لامپ زاپاس برای این موقع تمهید نشده و حتی در یک شیفت عادی نیز ممکن است این اتفاق بیفتد و تا ساعاتی در انجام وظیفه اختلال ایجاد کند.
راهکار:
لامپ میکروسکوپ معمولاً از لامپهای هالوژنی بوده و دارای گرمای زیاد حین کار و طول عمر کوتاه است. طول عمر لامپهای هالوژنی را حدود چند صد ساعت ذکر کردهاند؛ بنابراین سوختن لامپ یک حادثه قابل پیشبینی تلقی میشود هرچند برای تأمین جایگزین آن غفلت میشود.
با توجه به پیشرفتهای صورت گرفته در زمینهی لامپهای روشنایی در سالیان اخیر، بر آن شدیم طرحی نو در جهت حل مشکل ایجاد کنیم. حاصل کار لامپ میکروسکوپ سیار است. با توجه به مزایای این لامپ ارزش دارد که هر آزمایشگاه حداقل یکی از آنها را داشته باشد.
مزایا:
طول عمر لامپ بالغ بر چند هزار ساعت است.
میزان حرارت تولیدی حین کار بسیار ناچیز است.
منبع تغذیه آن فقط دو باتری قلمی است.
با این منبع تغذیه و بدون شارژ مجدد میتواند ساعتها انرژی لازم برای کار داشته باشد.
اندازه آن کوچک و در حد کف دست است. برای نصب آن نیاز به هیچگونه کار اضافه نیست. کافی است آن را روی محل قرار گرفتن فیلتر رنگی میکروسکوپ قرار دهید.
یک لامپ را میتوان برای تمام میکروسکوپهای آزمایشگاه استفاده کرد. کافی است از روی این بردارید و روی دیگری بگذارید.
در مواقع قطع برق یا کیفیت پایین لامپ فعلی میکروسکوپ یا در جاهایی که اصلاً برق وجود ندارد یا سیمکشی نشده قابل استفاده است.
کیفیت تصاویر در مواقعی از لامپ اصلی میکروسکوپ بهتر است تا جایی که کاربر ترجیح میدهد از آن استفاده کند.
دارای کلید تنظیم شدت نور است و بهگونهای طراحی شده که میتوان برای آن از فیلتر رنگی هم استفاده نمود.
از نظر اقتصادی، طول عمر و میزان برق مصرفی مقرون به صرفه است.
https://medlabnews.ir/%d9%84%d8%a7%d9%85%d9%be-%d9%85%db%8c%da%a9%d8%b1%d9%88%d8%b3%da%a9%d9%88%d9%be-%d8%b3%db%8c%d8%a7%d8%b1/
👍3
دیوید ساکس سالهای کودکیاش را در حومه پَرو[1] در کیپ تاون[2] سپری کرد. در آن سالها، او و برادرش هر روز در حیاط وسیع پشت خانهشان ساعتها در میان درختان انجیر و ازگیل ژاپنی، توپبازی میکردند. آنها با کریکت شروع کردند، اما طولی نکشید که به ورزشی خشنتر بنام راگبی روی آوردند. این رشته ورزشی به علاقهای ماندگار برای دیوید تبدیل شد. بعدها، او به دبیرستانی رفت که یکی از بهترین گروههای راگبی را در کیپ تاون داشت. او برای رفتن به این مدرسه یک ساعت و نیم در راه بود. در آنجا، درختان بلوط، دور زمین بازی حلقه زده بودند و در پسزمینه هم کوههای شکوهمندی قرار داشتند. دیوید خود را در بازی غرق میکرد و روندی را ایجاد کرد که بعدها تبدیل به الگویی خستهکننده اما مهیج و نشاطبخش شد: هشتاد دقیقه بازی با تمام توان و به دنبال آن کاملاً از حال رفتن.
ساکس که در دپارتمان طب آزمایشگاهی مؤسسه ملی سلامت[3] به عنوان رئیس و بازرس ارشد خدمات شیمی بالینی مشغول به کار است، این طور توصیف میکند: «وقتی به رختکن میرفتیم به قدری از نظر جسمی خسته و فرسوده بودیم که بعضی روزها به معنای واقعی کلمه تا یک ربع حتی نمیتوانستیم بندهای کفشمان را باز کنیم. توانش را نداشتیم». دیوید علیرغم برنامه فشردهی روزانهاش در دوران تحصیل در دانشکده پزشکی، بازی راگبی را ادامه داد. حتی به عنوان یک پزشک جوان نیز ساعتها از وقتش را در زمین راگبی سپری نموده و زیبایی خیرهکننده شهر را با تمام وجود لمس مینمود. برای او، حرفهی طبابت که عاشقانه دوستش میداشت، در کنار صرفِ شام در دورهمیهای دوستانه، رفتن به ساحل و راگبی بازی کردن یک زندگی افسانهای را تشکیل داده بودند. به گفتهی خودش: «من زندگی بسیار بسیار فوقالعادهای داشتم، واقعاً عالی بود؛ اما ناگهان یک روز از خواب بیدار شدم و روزنامه را خواندم و گفتم: من نمیتوانم اینجا بمانم». ساکس چند سال بعد از به قدرت رسیدن حزب ملیگرا در آفریقای جنوبی متولد شد. اغلب افراد این حزب سفیدپوست بودند. او دهههای اول زندگیاش را در دوره ظهور تفکیک نژادی[4] سپری کرد. در پسِ ظاهری زیبا، حقیقت خشمآلود و فاحش نژادپرستی جا خوش کرده بود.
https://medlabnews.ir/%d8%af%db%8c%d9%88%db%8c%d8%af-%d8%b3%d8%a7%da%a9%d8%b3/
ساکس که در دپارتمان طب آزمایشگاهی مؤسسه ملی سلامت[3] به عنوان رئیس و بازرس ارشد خدمات شیمی بالینی مشغول به کار است، این طور توصیف میکند: «وقتی به رختکن میرفتیم به قدری از نظر جسمی خسته و فرسوده بودیم که بعضی روزها به معنای واقعی کلمه تا یک ربع حتی نمیتوانستیم بندهای کفشمان را باز کنیم. توانش را نداشتیم». دیوید علیرغم برنامه فشردهی روزانهاش در دوران تحصیل در دانشکده پزشکی، بازی راگبی را ادامه داد. حتی به عنوان یک پزشک جوان نیز ساعتها از وقتش را در زمین راگبی سپری نموده و زیبایی خیرهکننده شهر را با تمام وجود لمس مینمود. برای او، حرفهی طبابت که عاشقانه دوستش میداشت، در کنار صرفِ شام در دورهمیهای دوستانه، رفتن به ساحل و راگبی بازی کردن یک زندگی افسانهای را تشکیل داده بودند. به گفتهی خودش: «من زندگی بسیار بسیار فوقالعادهای داشتم، واقعاً عالی بود؛ اما ناگهان یک روز از خواب بیدار شدم و روزنامه را خواندم و گفتم: من نمیتوانم اینجا بمانم». ساکس چند سال بعد از به قدرت رسیدن حزب ملیگرا در آفریقای جنوبی متولد شد. اغلب افراد این حزب سفیدپوست بودند. او دهههای اول زندگیاش را در دوره ظهور تفکیک نژادی[4] سپری کرد. در پسِ ظاهری زیبا، حقیقت خشمآلود و فاحش نژادپرستی جا خوش کرده بود.
https://medlabnews.ir/%d8%af%db%8c%d9%88%db%8c%d8%af-%d8%b3%d8%a7%da%a9%d8%b3/