Forwarded from معیننامک | معین پایدار
Catholic: A person addicted to cats
بازتحلیل (reanalysis) که شماری آن را دِگرتحلیل (metanalysis) نیز مینامند، فرایندی است که طی آن، زبانورانْ کلمات یا عبارات یا جملات خاصی را سهواً یا عمداً، طور دیگری تجزیه و تحلیل میکنند و طبعاً معنای دیگری از آن برداشت میکنند.
نمونۀ بازتحلیل سهوی: واژههای «سهقلو» و «چهارقلو» و «پنجقلو» و... بهقیاس واژۀ «دوقلو» ساخته شدهاند؛ چون زبانوران فارسی که این واژه را به «دو» و «قلو» تجزیه کردهاند، دو را عدد و قلو را معدود پنداشتهاند؛ اما این تجزیه و تحلیل درست نیست؛ زیرا دوقلو واژهای تُرکی است و از دو جزء «دق» و «لو» ساخته شده است. دق ریشۀ فعل دقماق (زاییدن) و لو پسوند نسبت است.
نمونۀ بازتحلیل عمدی: واژۀ شوخیانۀ «نَمیرالمؤمنین» بهقیاس واژۀ «امیرالمؤمنین» ساخته شده است. زبانوران فارسی «میر» در این واژه را آگاهانه و شوخیانه بن مضارع از مصدر «مُردن» تلقی کردهاند و با آوردنِ نون نفی بر سرش، واژۀ «نَمیر» بهمعنای «نامیرا» و «جاودان» را ساختهاند. نمیرالمؤمنین هم یعنی نامیرای مؤمنان.
از نمونههای دیگرِ بازتحلیل عمدی، واژۀ alcoholic در زبان انگلیسی است. این واژه از دو جزء alcohol بهمعنای «الکل» و ic بهعنوان «پسوند نسبت» ساخته شده است. زبانوران انگلیسی این واژه را آگاهانه و عامدانه به alc + oholic تجزیه کردهاند. در این شیوۀ تجزیه، holic یا oholic پسوندی در مفهوم «معتاد به» تلقی شده است. در زبان فارسی، میتوان آن را به «باره» یا «شیفته» ترجمه کرد؛ مانند «زنباره» یا «خودشیفته». این ونداِنگاره زایاست و در واژههایی مانند chocoholic (شکلاتشیفته) و workaholic (کارشیفته) و netoholic (نتشیفته) به کار رفته است.
اکنون که هم میدانیم بازتحلیل چیست و نمونههای عمدی و سهوی آن چهطور است، هم با ونداِنگارۀ oholic/holic در زبان انگلیسی و مفهوم و کارکرد آن آشناییم، بازتحلیل عامدانه و شوخیانۀ واژۀ Catholic را نیز میتوانیم عالمانه و آگاهانه دریابیم و از طنزش دوچندان لذت ببریم.
گفتنی است لغتنامههای غیررسمیای وجود دارند که غالباً از طریق بازتحلیلِ ساختاری یا بازتعریفِ معناییِ کلمات و عبارات و جملات شکل میگیرند و صرفاً کارکرد طنز و شوخی دارند. زبانوران فارسی هم این دست لغتنامهها را پرداختهاند و بهقیاس لغتنامۀ دهخدا، نام شوخیانۀ «لغتنامۀ کدخدا» را برایش برگزیدهاند.
در نگارش این یادداشت، مستقیم یا نامستقیم، از منابع زیر بهره بردهام:
۱. کتابِ فرهنگ توصیفی دستور زبان فارسی، نوشتۀ علاءالدین طباطبایی، چاپ و نشرِ فرهنگ معاصر، مدخلِ بازتحلیل
۲. مدخل Catholic در لغتنامۀ etymonline
۳. فرستۀ دگرتحلیل از کانال تلگرامیِ «دقایق زبانی»
معین پایدار
بازتحلیل (reanalysis) که شماری آن را دِگرتحلیل (metanalysis) نیز مینامند، فرایندی است که طی آن، زبانورانْ کلمات یا عبارات یا جملات خاصی را سهواً یا عمداً، طور دیگری تجزیه و تحلیل میکنند و طبعاً معنای دیگری از آن برداشت میکنند.
نمونۀ بازتحلیل سهوی: واژههای «سهقلو» و «چهارقلو» و «پنجقلو» و... بهقیاس واژۀ «دوقلو» ساخته شدهاند؛ چون زبانوران فارسی که این واژه را به «دو» و «قلو» تجزیه کردهاند، دو را عدد و قلو را معدود پنداشتهاند؛ اما این تجزیه و تحلیل درست نیست؛ زیرا دوقلو واژهای تُرکی است و از دو جزء «دق» و «لو» ساخته شده است. دق ریشۀ فعل دقماق (زاییدن) و لو پسوند نسبت است.
نمونۀ بازتحلیل عمدی: واژۀ شوخیانۀ «نَمیرالمؤمنین» بهقیاس واژۀ «امیرالمؤمنین» ساخته شده است. زبانوران فارسی «میر» در این واژه را آگاهانه و شوخیانه بن مضارع از مصدر «مُردن» تلقی کردهاند و با آوردنِ نون نفی بر سرش، واژۀ «نَمیر» بهمعنای «نامیرا» و «جاودان» را ساختهاند. نمیرالمؤمنین هم یعنی نامیرای مؤمنان.
از نمونههای دیگرِ بازتحلیل عمدی، واژۀ alcoholic در زبان انگلیسی است. این واژه از دو جزء alcohol بهمعنای «الکل» و ic بهعنوان «پسوند نسبت» ساخته شده است. زبانوران انگلیسی این واژه را آگاهانه و عامدانه به alc + oholic تجزیه کردهاند. در این شیوۀ تجزیه، holic یا oholic پسوندی در مفهوم «معتاد به» تلقی شده است. در زبان فارسی، میتوان آن را به «باره» یا «شیفته» ترجمه کرد؛ مانند «زنباره» یا «خودشیفته». این ونداِنگاره زایاست و در واژههایی مانند chocoholic (شکلاتشیفته) و workaholic (کارشیفته) و netoholic (نتشیفته) به کار رفته است.
اکنون که هم میدانیم بازتحلیل چیست و نمونههای عمدی و سهوی آن چهطور است، هم با ونداِنگارۀ oholic/holic در زبان انگلیسی و مفهوم و کارکرد آن آشناییم، بازتحلیل عامدانه و شوخیانۀ واژۀ Catholic را نیز میتوانیم عالمانه و آگاهانه دریابیم و از طنزش دوچندان لذت ببریم.
گفتنی است لغتنامههای غیررسمیای وجود دارند که غالباً از طریق بازتحلیلِ ساختاری یا بازتعریفِ معناییِ کلمات و عبارات و جملات شکل میگیرند و صرفاً کارکرد طنز و شوخی دارند. زبانوران فارسی هم این دست لغتنامهها را پرداختهاند و بهقیاس لغتنامۀ دهخدا، نام شوخیانۀ «لغتنامۀ کدخدا» را برایش برگزیدهاند.
در نگارش این یادداشت، مستقیم یا نامستقیم، از منابع زیر بهره بردهام:
۱. کتابِ فرهنگ توصیفی دستور زبان فارسی، نوشتۀ علاءالدین طباطبایی، چاپ و نشرِ فرهنگ معاصر، مدخلِ بازتحلیل
۲. مدخل Catholic در لغتنامۀ etymonline
۳. فرستۀ دگرتحلیل از کانال تلگرامیِ «دقایق زبانی»
معین پایدار
❤2
دقایق زبانی
آیا «نیشبوق» (به قیاس نیشترمز) را در گفتار استفاده میکنید؟
خودم از نیشبوق استفاده میکنم. بهنظرم، لزوماً برابرِ تکبوق نیست. نیشبوق نوعی تکبوق است که خیلی کوتاه و آرام است. از نیشبوق برای تشکر یا سلام یا تذکر ملایم میتوان استفاده کرد. اصطلاح معمولتر و نزدیکتر «بوقِ ریز» است.
❤5
دقایق زبانی
بهنام خدای زبانآفرین در ترجمه، شگرد «بومیسازی» (domestication) سرلوحهٔ کار بسیاری از مترجمان کارکشته قرار گرفتهاست و با بهکارگیریاش توانستهاند ترجمههای روانی براساس ساختار و الگوهای زبان مقصد ارائه دهند. بااینحال، پایبندی بیقیدوشرط مترجمان به این…
بهنظرم، یکی از موارد بیشبومیسازیْ واژهٔ «ایشالا» در ترجمهٔ عبارت زیر است که مترجم از آن استفاده کردهاست:
I hope you like it good enough to stay.
ایشالا از اینجا همچی خوشت بیاد که بمونی.
🔷 بهجای «ایشالا» میتوان بهسادگی گفت «امیدوارم» (معیار از لحاظ سیاق) یا «خدا کنه» (محاورهای از لحاظ سیاق).
پ.ن.: گفتنی است، از دید نگارنده، مترجم برای نشان دادن سبک کوچهبازاری این نویسندهٔ آمریکایی
تلاش موفقی داشته است و مورد اشارهشده را باید از معدود نکتههای چالشی آن به حساب آورد.
#ایشالا #بیشبومیسازی #ترجمه
I hope you like it good enough to stay.
ایشالا از اینجا همچی خوشت بیاد که بمونی.
🔷 بهجای «ایشالا» میتوان بهسادگی گفت «امیدوارم» (معیار از لحاظ سیاق) یا «خدا کنه» (محاورهای از لحاظ سیاق).
پ.ن.: گفتنی است، از دید نگارنده، مترجم برای نشان دادن سبک کوچهبازاری این نویسندهٔ آمریکایی
تلاش موفقی داشته است و مورد اشارهشده را باید از معدود نکتههای چالشی آن به حساب آورد.
#ایشالا #بیشبومیسازی #ترجمه
❤6👍5
دقایق زبانی
در کدام گزینه خطای هکسره دیده «نمیشود»؟
در تصویر بالا، یک اشتباه مشخص نگارشی (هکسره) در متن هست و البته متن ویراسته هم نیست.
جملهٔ درست و ویراسته:
بله. هر کسی دنبال پیشرفت باشه، باید خاکِ کار رو بخوره؛ یهشبه نمیتونه رهِ صدساله بره.
#هکسره #ویرایش #نگارش
جملهٔ درست و ویراسته:
بله. هر کسی دنبال پیشرفت باشه، باید خاکِ کار رو بخوره؛ یهشبه نمیتونه رهِ صدساله بره.
#هکسره #ویرایش #نگارش
👍5
Forwarded from پارسی دربرابرِ فارسی (و. محسنی)
نقطهچینها با کدام گزینه به درستی پر میشوند؟
هما ..... «هواپیماییِ ملّیِ ایران» است. کمم ..... «کوچکترین مضربِ مشترک» است.
هما ..... «هواپیماییِ ملّیِ ایران» است. کمم ..... «کوچکترین مضربِ مشترک» است.
Anonymous Quiz
15%
سرنام، سرنام
17%
سرواژه، سرواژه
35%
سرنام، سرواژه
10%
سرواژه، سرنام
22%
نمیدانم و میخواهم پاسخِ درست را ببینم.
❤2
دقایق زبانی
بهنام خدای زبانآفرین در زبانشناسی، به واژهای که از ترکیب نخستین حرف چند واژه تشکیل شدهباشد «سرنام» (acronym) یا «سرواژه» (initialism) میگویند. در «سرنام»، معمولاً ترکیب حاصل باهم خوانده میشود، مثل NATO. در «سرواژه»، حروف معمولاً تکتک خوانده میشود،…
برای توضیح دربارهٔ پاسخ آزمونک بالا میتوان به این فرسته اشاره کرد.
#سرواژه #سرنام
#initialism (سرواژه) #acronym (سرنام)
#سرواژه #سرنام
#initialism (سرواژه) #acronym (سرنام)
❤3
Forwarded from کپی رایتینگ با محتوازیست
مسابقه داریم؛ چه مسابقهای 🥳
📅 به چه مناسبت؟
به مناسبت هشتم مهر، روز بزرگداشت مولانا، شاعر بزرگ قرن هفتم👳♂️
مولانا که زندگی دانشمندانهای داشت و فرزند بهاءالدین ولد، از بزرگترین خطیبان و دانشمندان اون دوره است؛
یه جایی از زندگیش متحول میشه و روش تدریسش رو عوض میکنه:
📖 مولانا قصه میگه!
جلالالدین محمد ما از شیوهٔ داستانسرایی برای جاودانه و قابل فهم کردن علمش استفاده میکنه:
ای برادر قصه چون پیمانهایست
معنی اندر وی مثال دانهایست
دانهٔ معنی بگیرد مرد عقل
ننگرد پیمانه را گر گشت نقل
❓ اما داستان مسابقه چیه؟
«قصهٔ طوطی و بقال »🦜
🎯 حالا ما قراره چه کنیم؟
میخوایم طوطی رو بفروشیم!
نه هر طوطیای؛ طوطی کچل قصه رو
✍️ برای طوطی پرریخته، یک آگهی فروش طراحی کنید.
میتونید:
» طنز یا جدی، رسمی یا محاوره،
نثر یا نظم بنویسید.
» یک متن بلند (تا ۳۰۰کلمه) یا فقط یک متن کوتاه پیامکی طراحی کنید.
🧑👩🧔♂️ مخاطب هدفتون میتونه یکی از اینها باشه:
۱- نسل زِدیهای پرندهدوست
یا
۲- پرندهدوستای خیابون مولوی تهران
👮♂️قوانین مسابقه
هر شرکتکننده فقط یک متن پیامکی یا یک آگهی حداکثر ۳۰۰ کلمهای میتونه بفرسته.
حواستون به غلطهای املائی و نگارشی باشه!
📩 نوشتهتون رو همراه نام و شماره تماستون در قالب PDF یا بهشکل متن خالی برای نیمکتبان @Poshtiban_content بفرستید.
مهلت ارسال: تا ۸ مهرماه ۱۴۰۴
🏆 به خلاقانه و ترغیبکنندهترین متنهای فروش، با رأی هیئت داوران، جایزه اهدا خواهیم کرد و در لینکدین و تلگرام محتوازیست هم اعلام خواهیم کرد.
#مسابقه
🌱@Content_Life|محتوازیست
📅 به چه مناسبت؟
به مناسبت هشتم مهر، روز بزرگداشت مولانا، شاعر بزرگ قرن هفتم👳♂️
مولانا که زندگی دانشمندانهای داشت و فرزند بهاءالدین ولد، از بزرگترین خطیبان و دانشمندان اون دوره است؛
یه جایی از زندگیش متحول میشه و روش تدریسش رو عوض میکنه:
📖 مولانا قصه میگه!
جلالالدین محمد ما از شیوهٔ داستانسرایی برای جاودانه و قابل فهم کردن علمش استفاده میکنه:
ای برادر قصه چون پیمانهایست
معنی اندر وی مثال دانهایست
دانهٔ معنی بگیرد مرد عقل
ننگرد پیمانه را گر گشت نقل
❓ اما داستان مسابقه چیه؟
«
همون طوطی محبوب بقال که اشتباهی شیشهٔ روغن رو میریزه...(ادامهشو اینجاها ببینید یا بخونید)
بقال خیلی عصبانی میشه و میزنه تو سر پرنده.
پرنده که مثل بقیه طوطیسانان موقع افسردگی پر میریزه، کمکم هم پرهای سرش رو از دست میده و هم از سخن گفتن میافته...
هیچ دلجوییای کارگر نمیافته تا...
🎯 حالا ما قراره چه کنیم؟
میخوایم طوطی رو بفروشیم!
نه هر طوطیای؛ طوطی کچل قصه رو
✍️ برای طوطی پرریخته، یک آگهی فروش طراحی کنید.
میتونید:
» طنز یا جدی، رسمی یا محاوره،
نثر یا نظم بنویسید.
» یک متن بلند (تا ۳۰۰کلمه) یا فقط یک متن کوتاه پیامکی طراحی کنید.
🧑👩🧔♂️ مخاطب هدفتون میتونه یکی از اینها باشه:
۱- نسل زِدیهای پرندهدوست
یا
۲- پرندهدوستای خیابون مولوی تهران
👮♂️قوانین مسابقه
هر شرکتکننده فقط یک متن پیامکی یا یک آگهی حداکثر ۳۰۰ کلمهای میتونه بفرسته.
حواستون به غلطهای املائی و نگارشی باشه!
📩 نوشتهتون رو همراه نام و شماره تماستون در قالب PDF یا بهشکل متن خالی برای نیمکتبان @Poshtiban_content بفرستید.
مهلت ارسال: تا ۸ مهرماه ۱۴۰۴
🏆 به خلاقانه و ترغیبکنندهترین متنهای فروش، با رأی هیئت داوران، جایزه اهدا خواهیم کرد و در لینکدین و تلگرام محتوازیست هم اعلام خواهیم کرد.
#مسابقه
🌱@Content_Life|محتوازیست
❤1👎1🔥1
دقایق زبانی
بهنام خدای زبانآفرین در ترجمه، شگرد «بومیسازی» (domestication) سرلوحهٔ کار بسیاری از مترجمان کارکشته قرار گرفتهاست و با بهکارگیریاش توانستهاند ترجمههای روانی براساس ساختار و الگوهای زبان مقصد ارائه دهند. بااینحال، پایبندی بیقیدوشرط مترجمان به این…
آیا میتوان در ترجمهٔ داستانی برگرفته از فرهنگ غرب از معادل «مردهشورش (را) ببرد» استفاده کرد؟
Anonymous Poll
81%
۱) بله، «بومیسازی» است.
19%
۲) خیر، «بیشبومیسازی» است.
دقایق زبانی
آیا میتوان در ترجمهٔ داستانی برگرفته از فرهنگ غرب از معادل «مردهشورش (را) ببرد» استفاده کرد؟
تا آنجاکه نگارنده میداند، در فرهنگ غرب و در کشورهای انگلیسیزبان، غسل و شستن مرده وجود ندارد. فقط مرده را میآرایند و گاهی ضدعفونی میکنند. حرفههایی مثل mortician و funeral director نیز معمولاً به مسئول تدفین (= تدفینگر)، مسئول کفن و دفن، و مسئول خاکسپاری ترجمه میشوند.
دقایق زبانی
بهنام زبانآفرین برخی از برابرنهادهای فرهنگستان نخست برای واژهها و اصطلاحهای عربیزده در فارسی: اظهرمنالشمس: روشنتر از آفتاب حسن ظن: خوشگمانی صعبالعبور: دشواررُو، دشخوار علیالخصوص: بهویژه علیالطلوع: سپیدهدم غیر قابل اجرا: انجامناپذیر غیر قابل…
🔷 بهجای واژهٔ عربیزده و زمخت «مترشحه» در متن بالا، بهسادگی میتوان از واژهٔ معمول و معیار «ترشحکننده» استفاده کرد.
#واژهی_عربیزده #زبان_معیار
#واژهی_عربیزده #زبان_معیار
👍3👎1
دقایق زبانی
حروف الفبای انگلیسی چند حرف دارد؟
Why is W called double U in English?
Gemini:
The name "double U" for the letter W in English comes from its historical origin.
Here's a breakdown:
1) Missing Latin Letter: The classical Latin alphabet, which formed the basis for the English alphabet, did not have a letter for the /w/ sound (as in "water").
2) The "UU" Solution: When Old English began to be written using the Latin script (around the 7th century), scribes needed a way to represent the common /w/ sound. They initially used the digraph uu—literally two "u"s side by side.
3) U and V were the same: At this time, the letters U and V were not distinct; they were allographs (alternative forms) of the same character. The rounded form was typically used in handwriting (like a "u"), while the pointed form (like a "v") was used in inscriptions. So, visually, the sound was represented as a double u or double v (vv).
4) The Name Stuck: The name "double U" stuck, reflecting its earliest form as two u's, even as the letter's appearance evolved into the "double V" shape we commonly see today (W), and even after U and V became distinct letters.
In fact, some other languages, like French (double\ vé) and Spanish (doble\ ve), call the letter "double V," which reflects its modern, angular shape. English is unique in retaining the name that reflects its original construction.
Gemini:
The name "double U" for the letter W in English comes from its historical origin.
Here's a breakdown:
1) Missing Latin Letter: The classical Latin alphabet, which formed the basis for the English alphabet, did not have a letter for the /w/ sound (as in "water").
2) The "UU" Solution: When Old English began to be written using the Latin script (around the 7th century), scribes needed a way to represent the common /w/ sound. They initially used the digraph uu—literally two "u"s side by side.
3) U and V were the same: At this time, the letters U and V were not distinct; they were allographs (alternative forms) of the same character. The rounded form was typically used in handwriting (like a "u"), while the pointed form (like a "v") was used in inscriptions. So, visually, the sound was represented as a double u or double v (vv).
4) The Name Stuck: The name "double U" stuck, reflecting its earliest form as two u's, even as the letter's appearance evolved into the "double V" shape we commonly see today (W), and even after U and V became distinct letters.
In fact, some other languages, like French (double\ vé) and Spanish (doble\ ve), call the letter "double V," which reflects its modern, angular shape. English is unique in retaining the name that reflects its original construction.
👍1
یکی از چالشهای رایج در میان فارسیزبانان نوشتن نام و نام خانوادگیشان به انگلیسی است. بدیهی است این چالش بسیار عمیقتر از آن است که راهحل سرراست، جامع یا قاطعی برای آن یافت. در نظر دارم تا در فرستههایی هرازگاهی به این موضوع بپردازم.
🔷 برای نام یا نام خانوادگیای که مانند «فرهادی» است دو نوع ترانویسی پربسامد وجود دارد: Farhadi با i و Farhady با y.
با آنکه املای فرهادی با i رایجتر است، ولی بهنظر میرسد y بیشتر شبیه نام خانوادگی انگلیسیزبانان است و ازاینرو، احتمالاً مطلوب مهاجران خارجی در کشورهای انگلیسیزبان نیز خواهد بود. گفتنی است حرف i در انتهای چنین واژههایی ممکن است /aɪ/ («آی») خوانده شود، چراکه شمار قابل توجهی از اسمهای جمع بیقاعدهٔ لاتین در انگلیسی (مثل fungi یا foci) اینگونه تلفظ میشوند.
#ترانویسی
#transcription
🔷 برای نام یا نام خانوادگیای که مانند «فرهادی» است دو نوع ترانویسی پربسامد وجود دارد: Farhadi با i و Farhady با y.
با آنکه املای فرهادی با i رایجتر است، ولی بهنظر میرسد y بیشتر شبیه نام خانوادگی انگلیسیزبانان است و ازاینرو، احتمالاً مطلوب مهاجران خارجی در کشورهای انگلیسیزبان نیز خواهد بود. گفتنی است حرف i در انتهای چنین واژههایی ممکن است /aɪ/ («آی») خوانده شود، چراکه شمار قابل توجهی از اسمهای جمع بیقاعدهٔ لاتین در انگلیسی (مثل fungi یا foci) اینگونه تلفظ میشوند.
#ترانویسی
#transcription
❤7
دقایق زبانی
یکی از چالشهای رایج در میان فارسیزبانان نوشتن نام و نام خانوادگیشان به انگلیسی است. بدیهی است این چالش بسیار عمیقتر از آن است که راهحل سرراست، جامع یا قاطعی برای آن یافت. در نظر دارم تا در فرستههایی هرازگاهی به این موضوع بپردازم. 🔷 برای نام یا نام…
Which spelling of the surname seems more anglicized: Farhady or Farhadi? Please strengthen your answer by providing some common spellings of English surnames.
Gemini:
The spelling Farhady seems more anglicized than Farhadi.
This is due to a common transliteration pattern where the long "ee" sound at the end of a non-English name (often represented by an "i" in standard transliteration) is replaced by the letter y to conform to typical English spelling conventions.
Comparison of Transliteration
The original name (likely Persian, based on Farhad) ends with a vowel sound often transcribed as -i (as in Farhadi).
Farhadi: This is the most common and standard modern transliteration. It uses the letter 'i', which often has a distinct, clear vowel sound in its language of origin.
Farhady: The use of a final -y in place of -i is a strong indicator of anglicization because it mimics common English surname endings.
Common English Surname Endings
The preference for a final -y is reinforced by the high frequency of this letter at the end of authentic English surnames, particularly those derived from place names or diminutives (pet forms of names).
Examples of very common English surnames that end in -y include:
Place-names/Locative: Ackerley, Bradley, Conway, Ellery, Wembley
Diminutives/Patronymics: Harvey, Perry, Darby
Descriptive: Garry
While many names also end in -i (e.g., Ali, Ravi, or names like Bellini which are direct Italian imports), the replacement of a foreign -i with an -y is the specific linguistic trick often used to "naturalize" a foreign surname into an English-speaking environment.
Gemini:
The spelling Farhady seems more anglicized than Farhadi.
This is due to a common transliteration pattern where the long "ee" sound at the end of a non-English name (often represented by an "i" in standard transliteration) is replaced by the letter y to conform to typical English spelling conventions.
Comparison of Transliteration
The original name (likely Persian, based on Farhad) ends with a vowel sound often transcribed as -i (as in Farhadi).
Farhadi: This is the most common and standard modern transliteration. It uses the letter 'i', which often has a distinct, clear vowel sound in its language of origin.
Farhady: The use of a final -y in place of -i is a strong indicator of anglicization because it mimics common English surname endings.
Common English Surname Endings
The preference for a final -y is reinforced by the high frequency of this letter at the end of authentic English surnames, particularly those derived from place names or diminutives (pet forms of names).
Examples of very common English surnames that end in -y include:
Place-names/Locative: Ackerley, Bradley, Conway, Ellery, Wembley
Diminutives/Patronymics: Harvey, Perry, Darby
Descriptive: Garry
While many names also end in -i (e.g., Ali, Ravi, or names like Bellini which are direct Italian imports), the replacement of a foreign -i with an -y is the specific linguistic trick often used to "naturalize" a foreign surname into an English-speaking environment.
👏1
دقایق زبانی
یکی از چالشهای رایج در میان فارسیزبانان نوشتن نام و نام خانوادگیشان به انگلیسی است. بدیهی است این چالش بسیار عمیقتر از آن است که راهحل سرراست، جامع یا قاطعی برای آن یافت. در نظر دارم تا در فرستههایی هرازگاهی به این موضوع بپردازم. 🔷 برای نام یا نام…
با توجه به نقد و نظر دوستان و پاسخ هوش مصنوعی، به نظرم، بد نیست نکتهای به فرستهٔ بالا افزوده شود.
🔷 ذهنیت فعلیام این است که اگر شخصی با نام خانوادگی مانند فرهادی میخواهد به کشور انگلیسیزبانی مهاجرت کند و در چنین کشوری نمیخواهد خارجی بودنش از روی املای نام خانوادگیاش چندان مشخص باشد، املای Farhady ارجح است. در غیر این صورت، املای Farhadi ترجیح دارد.
🔷 ذهنیت فعلیام این است که اگر شخصی با نام خانوادگی مانند فرهادی میخواهد به کشور انگلیسیزبانی مهاجرت کند و در چنین کشوری نمیخواهد خارجی بودنش از روی املای نام خانوادگیاش چندان مشخص باشد، املای Farhady ارجح است. در غیر این صورت، املای Farhadi ترجیح دارد.
👍3
دقایق زبانی
بیشتر شبیه نام خانوادگی انگلیسیزبانان است و ازاینرو، احتمالاً مطلوب مهاجران خارجی در کشورهای انگلیسیزبان نیز خواهد بود.
این بخش را به این فرسته افزودم و بخشی را نیز از این فرسته حذف کردم. 🌱
👍3
Forwarded from واژهگردی 🎒
هامی برابر
میگه:
تو ترکیه، وقتی برای کسی آرزوی خیر میکنی، پاسخ میده: «هامی برابر»، یعنی انشاءالله برای همه. این گواه درکی عمیق از ماهیت جمعیِ خوشبختیه؛ اینکه سعادت، پدیدهی اجتماعیه نه فردی.
از گفتوگوی علی ضیا با موسی غنینژاد
@WordTourCh
میگه:
تو ترکیه، وقتی برای کسی آرزوی خیر میکنی، پاسخ میده: «هامی برابر»، یعنی انشاءالله برای همه. این گواه درکی عمیق از ماهیت جمعیِ خوشبختیه؛ اینکه سعادت، پدیدهی اجتماعیه نه فردی.
از گفتوگوی علی ضیا با موسی غنینژاد
@WordTourCh
واژهگردی 🎒
هامی برابر میگه: تو ترکیه، وقتی برای کسی آرزوی خیر میکنی، پاسخ میده: «هامی برابر»، یعنی انشاءالله برای همه. این گواه درکی عمیق از ماهیت جمعیِ خوشبختیه؛ اینکه سعادت، پدیدهی اجتماعیه نه فردی. از گفتوگوی علی ضیا با موسی غنینژاد @WordTourCh
فرستهٔ بالا از کانال واژهگرد پیشسو شده است، کانال استاد دستجردی واژهباز و واژهگرد.
#فرهنگ #فرهنگ_و_زبان
#فرهنگ #فرهنگ_و_زبان
دیدگاه استاد صلحجو دربارهٔ ترجمهٔ گردهبردارانهٔ «فکر کردن» برای think در معنای «گمان کردن یا تصور کردن»
#ترجمه #گردهبرداری #فکر_کردن
#think
#ترجمه #گردهبرداری #فکر_کردن
#think
👍4🤨1
