Telegram Web Link
دقایق زبانی
برای معادل فارسیِ captain در معنای ورزشی‌اش، چه واژه‌ای را بیشتر می‌پسندید؟
مصوب فعلی فرهنگستان برای league «تیمگان» است.

🔷 اگر «دسته» را برابر team در نظر بگیریم و «سردسته» را برای captain، برای league هم می‌توان «دستگان» را داشته باشیم.

🔷 اگر «سریار» را برای captain در نظر بگیریم، برای team می‌توانیم از «یارگان» استفاده کنیم.

🔷 اگر «بازیبان» را برای captain در نظر بگیریم، برای team باید فکر برابرِ جزیره‌ای بود. شاید برابری مثل «بالگان» اندیشیدنی باشد؛ هر عضو تیم را بالی در نظر بگیریم و خود تیم را بالگان.

#تیمگان #دستگان #یارگان #بالگان #لیگ
#league
👍3🤨1
دقایق زبانی
اکیپ
«بالگان» را می‌توان برای «اکیپ» نیز در نظر گرفت.

#اکیپ #بالگان
برخی از ویراستاران با کاربرد «پیرامون» در معنای «درباره» موافق نیستند، چراکه معتقدند پیرامون موضوعی صحبت کردن به معنای دربارهٔ موضوعی صحبت کردن نیست، بلکه پیرامون بیشتر به حاشیهٔ موضوع نزدیک است.

🔷 به نظر نگارنده، کم‌احتمال نیست که «پیرامون» عمدتاً حاصلِ گرده‌برداری از «حَول» عربی در بافتار ادبی و رسمی باشد.

أُرِيدُ التَّحَدُّثَ عن / فی/ بخصوص/ حَوْلَ هَذَا الْمَوْضُوعِ.
می‌خواهم دربارهٔ / راجع‌به / در خصوص / پیرامون این موضوع صحبت کنم.

گذشته از آن، واژهٔ پیرامون در فارسی رسمی پربسامد شده است و به غنای واژگان فارسی افزوده است. از این رو، نگارنده با کاربرد پیرامون در این معنا موافق است.

#گرده‌برداری #حول #پیرامون #عربی
👍6👎2🤔1
دقایق زبانی
از بین این گزینه‌های پیشنهادی دکتر پاژین، خودم «خدمت‌جو» و «کارسپار» را بیشتر می‌پسندم. 🔷 چند سال پیش، خودم «خواست‌جو» را برای معادل client یا «ارباب‌رجوع» پیشنهاد کردم. گفتنی است که «ارباب‌رجوع» آن‌قدر زمخت است که در برخی مشاغل از «مشتری» به‌جای آن استفاده…
به‌نام خدای زبان‌آفربن

اگر «فرگشت» را برابر سره برای «تکامل» در نظر بگیریم، آیا نمی‌توانیم «نیست‌گشت» را برابری سره برای «انقراض» بدانیم؟

🔷 پیشنهاد نگارنده «نیست‌گشت» برای «انقراض» (extinction) و «نیست‌گشته» برای «منقرض» (extinct) است.

مثال‌ها:
۱) نیست‌گشت (= انقراض) دایناسورها در سالیان دور اتفاق افتاده است.

۲) دایناسورها جانورانی نیست‌گشته (= منقرض‌شده) هستند.

۳) خرس پاندا جزو حیوان‌های رو به/در لبهٔ نیست‌گشت (= در معرض انقراض) است.



🔷 پیشنهاد دوستان زیان‌کاو به‌قرار زیر است:

«ورافتادن»، «برافتادن»، «گم‌گشت» (استاد فروزنده فرد)؛ «میان‌رفت» (استاد زندباف).



#انقراض #نیست‌گشت #منقرض #نیست‌گشته #سره‌گرایی #نوواژه
#extinction #extinct

Telegram: https://www.tg-me.com/language_niceties
Instagram: https://instagram.com/language_niceties
A. Parsazadeh
👍52
Forwarded from احسان‌نامه
🔸نتایج یک پژوهش در دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا نشان داده که وقتی از هوش مصنوعی سؤال یکسانی با لحن‌های مختلف پرسیده شود، سؤالات بی‌ادبانه نتیجۀ بهتری می‌دهد. در این تحقیق، دقت پاسخ‌های ChatGPT به سؤالات مودبانه در سه زبان ۸۰.۸٪ بود، درحالی‌که وقتی همان سؤالی بسیار بی‌ادبانه پرسیده می‌شد، دقت پاسخ‌ها به ۸۴.۸٪ می‌رسید. خب این البته نظر یک مقالۀ علمی است و شما می‌توانید حرف دانشمندها را قبول بفرمایید. من اما به تخیل رمان‌نویس‌های علمی-تخیلی اعتماد بیشتری دارم و فکر می‌کنم باید به فکر فرداروزی که کار دنیا دست هوش مصنوعی می‌افتد هم باشیم. چند درصد دقت بالا و پایین به دربدری‌اش نمی‌ارزد، آن هم با این موجوداتی که هیچ چیز را از یاد نمی‌برند. ری بردبری ماجرای روباتی را تعریف کرده (در داستان کوتاه «شهر» از کتاب «مرد مصور») که ۲۰هزار سال انتظار می‌کشد تا نوع بشر را از بین ببرد. @ehsanname
😁1
🔷 فرهنگستان در کنار پذیرش «موزه» واژهٔ «گنجینه» را نیز ارائه کرده است.

🔷 پیشنهاد دکتر پاژین (در کانال خودشان) نیز «زیباشن»، «مینوکده» و «اثرکده» است.

🔷 نگارنده نیز، به‌ترتیب اولویت، «دیدنی‌گاه»، و «دیدستان» را سه سال پیش در گروه دکتر پاژین برای موزه پیشنهاد کرده‌ است.

🔷 در فارسی تاجیکستانی، به موزه «آثارخانه» می‌گویند.

#موزه #گنجینه #دیدنی‌گاه #نوواژه #مصوب_فرهنگستان
1👎1
دقایق زبانی
اصطلاح people who live in glass houses shouldn't throw stones در گفتمان سیاسی زیاد شنیده می‌شود. idiom —used to say that people who have faults should not criticize other people for having the same faults (The Merriam Webster Dictionary) «کسانی که خودشان…
گمان می‌کنم برای اصطلاح Touch wood یا knock on wood در مواردی می‌توان از ترجمهٔ «گوش شیطان کر» به‌جای «بزنم به تخته» استفاده کرد.

touch wood
 UK informal (US knock on wood)
(The Cambridge Dictionary)

said in order to avoid bad luck, either when you mention good luck that you have had in the past or when you mention hopes you have for the future:

The deal will be agreed on Wednesday, touch wood.

این توافق، گوش شیطان کر، روز چهارشنبه حاصل خواهد شد. (پیشنهاد نگارنده)

این توافق، بی حرفِ پیش، روز چهارشنبه حاصل خواهد شد. (پیشنهاد خانم کلانتری)


#ترجمه #اصطلاح #گوش_شیطان_کر

#idiom #touch_wood #knock_on_wood
👍7
دقایق زبانی
دیدگاه استاد صلح‌جو دربارهٔ ترجمهٔ گرده‌بردارانهٔ «فکر کردن» برای think در معنای «گمان کردن یا تصور کردن» #ترجمه #گرده‌برداری #فکر_کردن #think
آیا با به‌کارگیری «فکر می‌کنم» در معنای «تصور می‌کنم»، مانند مثال زیر، موافقید؟

فکر می‌کنم حق با شما باشد.
Anonymous Poll
77%
۱) بله
23%
۲) خیر
دربارۀ شهرزاد

شهرزاد یکی از نام‌های دخترانۀ زیبا و اصیلِ ایرانی است.
عموماً تصور می‌شود که این نام از دو جزءِ شهر + زاد تشکیل شده و به معنیِ «زادۀ شهر» است.
اما حقیقت چیزِ دیگری است.
شهرزاد در اصل چهرآزاد بوده.
چهر به معنیِ ذات و طبیعت و سرشت است.
بنا بر این شهرزاد یعنی آزاده‌سرشت.

#نام‌شناسی
9
گمان می‌کنم اسم جدید شهر قمشه را بهتر است با نیم‌فاصله نوشت: شه‌رضا (= شاه‌رضا / شاهزاده رضا).

یکی از دلایلی که بسیاری به‌اشتباه تصور می‌کنند «شهرضا» کوتاه‌شدهٔ «شهر رضا» است، صورت نوشتاری معمول آن (= شهرضا) است.

#نیم‌فاصله #نگارش #شه‌رضا #شهرضا
👍32
Forwarded from پارسی‌شناسی | گویش‌ور (A. Parsazadeh)
اسم خاص «کارن» را چگونه تلفظ می‌کنید؟
Anonymous Poll
9%
کارَن /kâran/
91%
کارِن /kâren/
پارسی‌شناسی | گویش‌ور
اسم خاص «کارن» را چگونه تلفظ می‌کنید؟
اسم کارن فارسی تلفظ ریشه‌دارش کارَن /kâran/ است که امروزه بیشتر کارِن تلفظ می‌شود.

🔷 به نظر نگارنده، بهتر است به صورت کهنش (= کارَن) تلفظ شود، چراکه در انگلیسی Karen اسم دختر است. در گذرنامه هم بهتر است Karan نوشته شود.

پ.ن.: در دوران دبیرستان، هم‌کلاسی‌ای با این نام داشتم که از همان روز اول به همه می‌گفت تلفظ درست اسمش «کارَن» است.

#اسم #تلفظ #کارن #ترانویسی
👍4👎1👏1
دقایق زبانی
گنجینه
شاید برخی از دوستان بگویند موزه اگر معادل نیاز داشته باشد، بهتر از گنجینه نمی‌تواند باشد. یا شاید بگویند مگر گنجینه چه اشکالی دارد که باید فکر معادل‌های دیگری باشیم.

🔷 واقعیت این است که تمام موزه‌های دنیا اشیای باارزش و گنج‌گونه را به نمایش نمی‌گذارند؛ موزه‌هایی برای نمایش دادن وسایل شکنجه یا چندش‌آورترین غذاهای جهان و مواردی از این دست هم یافت می‌شود. به نظر نگارنده، کاربرد گنجینه برای این گونه موزه‌ها بی چالش نیست.
👍6
دقایق زبانی
به نظرم، از همان کروچ نیز می‌توان استفاده کرد و نوواژه‌‌ای کم‌هجاتر و روان‌تر ساخت. پیشنهادم عجالتاً «کروچیک» (کروچ + یک؛ به قیاس تاریک و نزدیک) برای نقش صفتی است و برای نقش اسمی نیز می‌توان «کروچیکی» را ساخت. پ..ن.: از «کروچی» در نقش صفت پرهیز کردم، چراکه…
بشخصه «پردک»، مصوب فرهنگستان برای «اسلاید»، را می‌پسندم؛ هم شفاف و پارسی است هم کم‌هجا. البته می‌دانم چون دیر تصویب شده است و فارسی‌زبانان به اسلاید عادت کرده‌اند (و حتی برخی با تسامح از «صفحه» به‌جای آن استفاده می‌کنند)، جا انداختنش کار ساده‌ای نیست.

#مصوب_فرهنگستان #اسلاید #پردک
#slide
6👍5👎1🤨1
برشی از کتاب نکته‌های ویرایشِ استاد صلح‌جو دربارهٔ فرایند رواج برخی از واژه‌های سره
👎32👍1
هیچ‌وقت این چند جملهٔ استاد الهی قمشه‌ای را فراموش نمی‌کنم:

If there is a problem, there is a solution. If there is no solution, there is no problem.


#الهی_قمشه‌ای #مثبت‌نگری #فرهنگ #زبان_و_فرهنگ #فرهنگ_و_زبان
2👍1
برای معادل دمو (demo)، پیشنهادم «کارمایش» (کار + نمایش) است.

3.
an explanation of how something works Synonym : demonstration

4.
a) American English an example of a product that is used to show what it is like or how it works:
demo homes on the new development
b) a computer program that shows what a new piece of software will be able to do when it is ready to be sold:
Click here to download a demo of the new version of our personal finance software.
(The Cambridge Dictionary)

🔷 پیشنهاد کاربر stard «پیش‌نمون» و «نمونژه» است. پیشنهاد دکتر رفیعی «نما»، «نمایش» و «نمایشی» است. پیشنهاد کاربر حبیب «نمونِش»، «نماکار» و «نمایش‌کار» است.

#دمو #کارمایش
#demo
👎2👍1
2025/10/24 22:33:25
Back to Top
HTML Embed Code: