Forwarded from سخنرانی ها ، درس گفتارها ، گفت و گوها و دیگر برنامه های فرهنگی و مطالعات تطبیقی (Abbas Ghaemmaghami)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شبهای عاشوراپژوهی ۳
شب دوم
سه قرائت مختلف از عاشورا و برخی تعارضهای مهم آنها :
1 . علوی
2 . اموی
3 . عباسی(بنی عباس)
محمد صحتی سردرودی
اصفهان ـ خیابان شیخ مفید ـ خانه حکمت (تکیهی میرفندرسکی)
25 تیر 1403
ساعت ۲۰:۳۰
موسسهی فرهنگی آیه با همراهی دبیرخانهی دوسالانهی کتاب عاشورا
@ashoorabook
انتشار با ذکر منبع بلامانع است .
کانال سخنرانی ها ، درس گفتارها و گفت و گوها :
https://www.tg-me.com/Vortrags
شب دوم
سه قرائت مختلف از عاشورا و برخی تعارضهای مهم آنها :
1 . علوی
2 . اموی
3 . عباسی(بنی عباس)
محمد صحتی سردرودی
اصفهان ـ خیابان شیخ مفید ـ خانه حکمت (تکیهی میرفندرسکی)
25 تیر 1403
ساعت ۲۰:۳۰
موسسهی فرهنگی آیه با همراهی دبیرخانهی دوسالانهی کتاب عاشورا
@ashoorabook
انتشار با ذکر منبع بلامانع است .
کانال سخنرانی ها ، درس گفتارها و گفت و گوها :
https://www.tg-me.com/Vortrags
Audio
شبهای عاشوراپژوهی ۳
شب دوم
سه قرائت مختلف از عاشورا و برخی تعارضهای مهم آنها :
1 . علوی
2 . اموی
3 . عباسی(بنی عباس)
محمد صحتی سردرودی
اصفهان ـ خیابان شیخ مفید ـ خانه حکمت (تکیهی میرفندرسکی)
25 تیر 1403
ساعت ۲۰:۳۰
موسسهی فرهنگی آیه با همراهی دبیرخانهی دوسالانهی کتاب عاشورا
@ashoorabook
انتشار با ذکر منبع بلامانع است .
کانال سخنرانی ها ، درس گفتارها و گفت و گوها :
https://www.tg-me.com/Vortrags
شب دوم
سه قرائت مختلف از عاشورا و برخی تعارضهای مهم آنها :
1 . علوی
2 . اموی
3 . عباسی(بنی عباس)
محمد صحتی سردرودی
اصفهان ـ خیابان شیخ مفید ـ خانه حکمت (تکیهی میرفندرسکی)
25 تیر 1403
ساعت ۲۰:۳۰
موسسهی فرهنگی آیه با همراهی دبیرخانهی دوسالانهی کتاب عاشورا
@ashoorabook
انتشار با ذکر منبع بلامانع است .
کانال سخنرانی ها ، درس گفتارها و گفت و گوها :
https://www.tg-me.com/Vortrags
گفتار علی
از عشق، حكايت است گفتار على
با سوز و كفايت است گفتار على
قربانىِ عدل گشت و گرديد شهيد
از عدل، حمايت است گفتار على
✅
قانون سياست است گفتار على
كانون فراست است گفتار على
در شرح حكومتى كه نهجُ العدل است
در اوجِ كياست است گفتار على
✅
در اوجِ جلالت است گفتار على
بر عدل دلالت است گفتار على
حق است و به حق، براى حق مى گويد
از روى عدالت است گفتار على
✅
معناى امامت است گفتار على
بر كلمه، كرامت است گفتار على
ظالم زِ كلام او چنان مى ترسد
گويى كه قيامت است گفتار على
✅
تنها نه روايت است گفتار على
در عرش درايت است گفتار على
مافوقِ كلامِ او به جز قرآن نيست
در حدِّ نهايت است گفتار على.
م. صحتی سردرودی
🌹@m_sehati🌹
از عشق، حكايت است گفتار على
با سوز و كفايت است گفتار على
قربانىِ عدل گشت و گرديد شهيد
از عدل، حمايت است گفتار على
✅
قانون سياست است گفتار على
كانون فراست است گفتار على
در شرح حكومتى كه نهجُ العدل است
در اوجِ كياست است گفتار على
✅
در اوجِ جلالت است گفتار على
بر عدل دلالت است گفتار على
حق است و به حق، براى حق مى گويد
از روى عدالت است گفتار على
✅
معناى امامت است گفتار على
بر كلمه، كرامت است گفتار على
ظالم زِ كلام او چنان مى ترسد
گويى كه قيامت است گفتار على
✅
تنها نه روايت است گفتار على
در عرش درايت است گفتار على
مافوقِ كلامِ او به جز قرآن نيست
در حدِّ نهايت است گفتار على.
م. صحتی سردرودی
🌹@m_sehati🌹
این حکومت آب گندیده ای است
و از خطبههاي اوست (مولا علی) که درود بر او
پس از وفات رسول خدا ـ كه دعا و درود خدا بر او و خاندانش باد ـ عبّاس و ابوسفيان به حضرت علي(ع) گفتند كه بيا با تو براي خلافت بيعت بكنيم و اين پس از آن بود كه بيعت با ابوبكر در سقيفه پايان پذيرفته بود، حضرت در پاسخ، آنها را از آشوب باز داشت و از خُلق و خو و دانش خويش سخن گفت:
بازداشتن از آشوب
اي مردم! امواج فتنهها را با كشتيهاي نجات بشكنيد و پيش رويد(1) و از راهي كه در نفرت از يكديگر پيش گرفتهايد، برگرديد(2) و تاجهاي فخرفروشي به همديگر را به خاك درافكنيد(3) آنكس رستگار شد كه يا با بال و پر به پا خاست و يا گردن نهاد و بياسود(4) اين حكومت، آب گنديدهاي است و لقمهاي كه در گلوي خورندهاش گير ميكند(5) ميوهچيني كه آن را پيش از رسيدنش برداشت كند چون كشاورزي باشد كه در زمين ديگري كاشت كند.(6)
اخلاق و دانش او
اگر سخن گويم، گويند كه آزمندانه حكومت را خواهد و اگر سكوت كنم، گويند كه از مرگ ميهراسد!(7) من و ترس از مرگ؟! آن هم پس از آن همه جهاد و جنگ؟! محال است.(8)
به خدا سوگند كه اُنس و اشتياق پسر ابوطالب به مرگ، بيشتر از آن اُنس و اشتياقي است كه بچّة شيرخوار به پستان مادرش دارد.(9) بلكه من دانشي ناگشوده در دل دارم كه اگر از آن دم زنم، چنان به خود ميپيچيد و ميلرزيد كه ريسمان در درون چاهي عميق و تاريك ميپيچد و ميلرزد.(10)
ر. ک : نهج البلاغه خطبه ی پنجم
از این خطبه مسائل مهمی را به وضوح می توان فهمید که به دو مسأله اشارتی میشود:
1 . امامت و امارت یکی نیستند و با هم تفاوت بسیاری دارند به عبارت دیگر آن امامتی که ادامه ی نبوت است غیر از حکومت و امارت است زیرا که اگر یکی بودند هرگز مولا علی (ع) حکومت را « آب متعفن و گنداب » نمی خواند زیرا به امامت معنوی و الاهی که ادامه نبوت و پیام آوری الاهی است نمی توان گفت گنداب و آب متعفن است یا « پست تر از آب کثیفی است که هنگام عطسه از دماغ بزی به هوا پراکنده میشود » چنان که همین توصیف بسیار تحقیر آمیز را هم مولا در وصف حکومت دارد ( ر . ک : نهج البلاغه خطبه سوم ) و نظائر این دو در سخنان حضرتش فراوان است.
2 . مولا علی (ع) بر خلاف تصور رایجی که مدام تبلیغ میشود در اصل و از همان نخست نشان داده بود که رغبتی به حکومت ندارد و نمی خواهد از موضع قدرت و حکومت از زبان اسلام و قرآن سخن گوید زیرا که اگر در پی حکومت بود این فرصت طلایی را که رئیس دو طائفه بزرگ و نیرمند عرب آن روز ( یعنی بنی امیه و بنی عباس ) به پیش پایش گذاشتند و حمایت خود را از او با صراحت اعلان کردند پس نمی زد زیرا که قبیله ابوکر و عمر نمی توانستند در برابر قبیله ابوسفیان و عباس بن عید المطلب کاری از پیش ببرند افزون بر این که طائفه ی بزرگ انصار یعنی اهل مدینه هم با علی علیه السلام بودند و با ابوبکر بیعت نکرده بودند تا بعدها رئیسشان را مزدوان حکومت ترور کردند و خونش را به گردن اجنه انداختند!
آری این همه با اسناد و شواهد بسیار دیگری که به خصوص از سراسر نهج البلاغه پیداست نشان میدهد که امام علی (ع) در پی کسب قدرت و حکومت نبود و مخالفتش با خلفا به این معنا نبود که شما حکومت نکنید و بگذارید من حکومت بکنم بلکه به این معنا بود که شما حق ندارید خود را جانشین پیام آور خدا بخوانید و افزون بر حکمرانی منبر و محراب رسول الله (ص) را هم غصب کنید و خود را نماینده آن حضرت جا بزنید.
در پی جاه زید و بکر نبود
مرتضی مرد بود و مکر نبود
اشتباه نشود کسی در ضرورت حکومت و امنیت تردیدی به خود راه نمی دهد آخر چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است سخن این است که امام علی حکومت را حق مردم می دانست و آن را از مقوله نبوت و دین جدا می دید که با هر کس یا کسانی اگر اکثریت مردم به صورت آزاد بیعت کردند حکومت کنند و مشروعیت حکومت خود را همیشه مستند به بیعت آزادانه ی اکثریت می کرد و هر گز نمی گفت حکومت حق خدا و رسولش بوده و اینک من به جای خدا نشسته ام .
🌹@m_sehati🌹
و از خطبههاي اوست (مولا علی) که درود بر او
پس از وفات رسول خدا ـ كه دعا و درود خدا بر او و خاندانش باد ـ عبّاس و ابوسفيان به حضرت علي(ع) گفتند كه بيا با تو براي خلافت بيعت بكنيم و اين پس از آن بود كه بيعت با ابوبكر در سقيفه پايان پذيرفته بود، حضرت در پاسخ، آنها را از آشوب باز داشت و از خُلق و خو و دانش خويش سخن گفت:
بازداشتن از آشوب
اي مردم! امواج فتنهها را با كشتيهاي نجات بشكنيد و پيش رويد(1) و از راهي كه در نفرت از يكديگر پيش گرفتهايد، برگرديد(2) و تاجهاي فخرفروشي به همديگر را به خاك درافكنيد(3) آنكس رستگار شد كه يا با بال و پر به پا خاست و يا گردن نهاد و بياسود(4) اين حكومت، آب گنديدهاي است و لقمهاي كه در گلوي خورندهاش گير ميكند(5) ميوهچيني كه آن را پيش از رسيدنش برداشت كند چون كشاورزي باشد كه در زمين ديگري كاشت كند.(6)
اخلاق و دانش او
اگر سخن گويم، گويند كه آزمندانه حكومت را خواهد و اگر سكوت كنم، گويند كه از مرگ ميهراسد!(7) من و ترس از مرگ؟! آن هم پس از آن همه جهاد و جنگ؟! محال است.(8)
به خدا سوگند كه اُنس و اشتياق پسر ابوطالب به مرگ، بيشتر از آن اُنس و اشتياقي است كه بچّة شيرخوار به پستان مادرش دارد.(9) بلكه من دانشي ناگشوده در دل دارم كه اگر از آن دم زنم، چنان به خود ميپيچيد و ميلرزيد كه ريسمان در درون چاهي عميق و تاريك ميپيچد و ميلرزد.(10)
ر. ک : نهج البلاغه خطبه ی پنجم
از این خطبه مسائل مهمی را به وضوح می توان فهمید که به دو مسأله اشارتی میشود:
1 . امامت و امارت یکی نیستند و با هم تفاوت بسیاری دارند به عبارت دیگر آن امامتی که ادامه ی نبوت است غیر از حکومت و امارت است زیرا که اگر یکی بودند هرگز مولا علی (ع) حکومت را « آب متعفن و گنداب » نمی خواند زیرا به امامت معنوی و الاهی که ادامه نبوت و پیام آوری الاهی است نمی توان گفت گنداب و آب متعفن است یا « پست تر از آب کثیفی است که هنگام عطسه از دماغ بزی به هوا پراکنده میشود » چنان که همین توصیف بسیار تحقیر آمیز را هم مولا در وصف حکومت دارد ( ر . ک : نهج البلاغه خطبه سوم ) و نظائر این دو در سخنان حضرتش فراوان است.
2 . مولا علی (ع) بر خلاف تصور رایجی که مدام تبلیغ میشود در اصل و از همان نخست نشان داده بود که رغبتی به حکومت ندارد و نمی خواهد از موضع قدرت و حکومت از زبان اسلام و قرآن سخن گوید زیرا که اگر در پی حکومت بود این فرصت طلایی را که رئیس دو طائفه بزرگ و نیرمند عرب آن روز ( یعنی بنی امیه و بنی عباس ) به پیش پایش گذاشتند و حمایت خود را از او با صراحت اعلان کردند پس نمی زد زیرا که قبیله ابوکر و عمر نمی توانستند در برابر قبیله ابوسفیان و عباس بن عید المطلب کاری از پیش ببرند افزون بر این که طائفه ی بزرگ انصار یعنی اهل مدینه هم با علی علیه السلام بودند و با ابوبکر بیعت نکرده بودند تا بعدها رئیسشان را مزدوان حکومت ترور کردند و خونش را به گردن اجنه انداختند!
آری این همه با اسناد و شواهد بسیار دیگری که به خصوص از سراسر نهج البلاغه پیداست نشان میدهد که امام علی (ع) در پی کسب قدرت و حکومت نبود و مخالفتش با خلفا به این معنا نبود که شما حکومت نکنید و بگذارید من حکومت بکنم بلکه به این معنا بود که شما حق ندارید خود را جانشین پیام آور خدا بخوانید و افزون بر حکمرانی منبر و محراب رسول الله (ص) را هم غصب کنید و خود را نماینده آن حضرت جا بزنید.
در پی جاه زید و بکر نبود
مرتضی مرد بود و مکر نبود
اشتباه نشود کسی در ضرورت حکومت و امنیت تردیدی به خود راه نمی دهد آخر چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است سخن این است که امام علی حکومت را حق مردم می دانست و آن را از مقوله نبوت و دین جدا می دید که با هر کس یا کسانی اگر اکثریت مردم به صورت آزاد بیعت کردند حکومت کنند و مشروعیت حکومت خود را همیشه مستند به بیعت آزادانه ی اکثریت می کرد و هر گز نمی گفت حکومت حق خدا و رسولش بوده و اینک من به جای خدا نشسته ام .
🌹@m_sehati🌹
Forwarded from ایران فردا
🔴بیانیهی بیش از ۴۷۰ نفر از شخصیتهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در بارهی توقف اعدامها
🔶دستگاه اعدام را متوقف کنید!
@iranfardamag
🔹بهنام هستیبخش
▪️در شرایط خطیری که تروریسم دولتیِ حکومت افراطی و متجاوز اسراییل با نقض علنی قوانین بینالمللی و نسلکشی در فلسطین و برای گسترش جنگ به ایران و به سراسر منطقه خاورمیانه، با نفوذ در سرزمین ما بهسهولت اقدام به کشتار و تخریب میکند، دلمشغولیِ مسئولان اطلاعاتی و امنیتی کشور به تعقیب و مجازات منتقدان و مخالفان داخلی چه توجیهی ممکن است داشتهباشد؟ حکم اعدام در این چهار دهه چنان سهل و سریع صادر میشود و چنان جانستاندن در محاکم قضایی رسم شده که گویی گردش دوران در اذهان و قلوب آنانی که بر اریکه قدرت و حکمرانی نشستهاند، ذرهای اثر نگذاشتهاست .
🔸در سالیان گذشته معدودی و در سالهای اخیر جمعیت کثیری از اقشار مختلف جامعه، شعار نه به اعدام سر داده و صاحبنظران بیشماری، نارواییِ اخلاقی و مضرّات اجتماعیِ خونهای به ناحق ریختهشده را برشمرده و خانوادههای بیگناه، هزینههای روحی و عاطفی سنگینی را متحمّل شدهاند و همچنان حاکمان به این همه وقعی نمینهند .
▪️ما امضا کنندگان زیر همچون گذشته، با احترام به موازینِِ راستین مبتنی بر عدالت، شعار #نه_به_اعدام سر میدهیم و مصرّانه از همهی عناصر تعیینکننده در این حکومت، #اعدام_بس میخواهیم؛ بویژه برای زنان زیرِ اعدام از جمله شریفه محمّدی فعّال کارگری، پخشان عزیزی مددکار اجتماعی، نسیم غلامیسیمیاری از معترضان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ و وریشه مرادی فعّال حقوق زنان که متاسفانه دو تن از آنان در دادگاه بدوی حکم اعدام گرفتهاند و دو تن دیگر با همان اتّهام منتظر حکم و با خطر مجازات اعدام روبرو هستند.
🔻اسامی :
مسعود آقايى, رضا آقاخانی, زهرا آقاخانی, محمدصادق آخوندی, ابوطالب آدینهوند, محمد آزادی, اسماعیل آزادی, حمید آصفی, حامد آئینهوند, محمد ابراهیمزاده , زهرا ابراهيمى, سپیده ابطحی, هادی احتظاضی, زیّبا احمدزاده, شهروز احمدی, وحید احمدی, محمدرضا احمدی , زینب احمدی , پیمان احمدی, حسین احمدی, علیاکبر اخوه , مهران ارژنگ, شهرام ارشادی, احمدرضا اشتری, موژان اشرفی, علی اصغر غروی, نورسا اصغری , دانیال افتخاری , مرتضی افشار , رضا افضلزاده, عباس اقبال, جلال اقتداری, علیرضا اکبرزادگان, اعظم اکبرزاده, حسین اکبری, سیدعبدالمجید الهامی, شهربانو امانى, زهره امانی, نرگس امجد, شهناز امجدی, کاکحسن امینی, اکبر امینیارمکی, معصومه انصاریان, هوشیار انصاریفر, مژگان اورند, مرتضی اوسطی, سعیده ایزدی, حسن ایزدی , مصطفی بادکوبهای هزاوهای, هاشم باروتی , ابوالفضل بازرگان, عبدالعلی بازرگان, محمود باقری , آرزو باهر, احمد بخارایی, اکبر بدیعزادگان, مجتبى بديعى, منصور بذرپور, احترامالسادات براتیمنش, اميدرضا بردبار , افسانه برزویی, اشرف بروجردى, بهروز برومند, فرشته بقایی, محمدحسین بنیاسدی, عماد بهاور, جلال بهرامی, سلمان بهزادی, حمید بهشتی, رحمان بهمنش, امیر بهمنی, محسن بوستانی, بهنام بیات , صفا بیطرف, فاطمه بیگدلیآذری , مسعود پدرام , مهناز پزشک , مهدی پناهی, پارسا پورغفارمغفرتی, حبيبالله پيمان, مصطفی تاجزاده , حمید تاجگردون , محمدرضا تحویلداری , عزتالله تقواييان, علی تکفلاح, مصطفی تنها, رضا تهرانی, مجتبی تهرانی, فرهاد توانا, ناهید توسلی, محمد توسلی, الهیار توکلی , خالد توکلی, مجید تولایی, درخشنده تیموریان, حسین ثاقب, روزبه جامه شورانی, حسین جزایری , حسین جعفری, جلال جلالیزاده , محمد جمادی , امیرحسین جهانی, جعفر جودکی, امین چالاکی, بهروز حاجآقاپور , اميرحسين حاجبيان, رضا حاجی, مسعود حاجيا, یونس حاجیزاد, حسین حاصلی, محمود حائری, حسین حبیبی , فرزانه حجت, مهرداد حجّتی, حسین حدادنژاد, طیبه حسنلو, محمدعلی حسننزاد, فائزه حسنى, سیدعلی حسینی, سيدمسعود حسینی , خلیل حسینیعطار, میرسلیمان حسینیمقدم, بهزاد حقپناه , جمشید حقگو, وحید حقیقی, ابوالفضل حکیمی, عبدالکریم حکیمی, مجید حکیمی, شاهد حلاجنیشابوری , محمدرضا حمّسی, پگاه حمیدیان, فرید خاتمی , علیرضا خاشعیپور, کیانوش خاکسار , مژگان خانزاده , شبنم خانمصدق , نگار خدادادی, امیر خرّم, محمد خطیبی, محمدحسین خوربک, ابراهیم خوشسیرت......
🔹متن و اسامی کامل:
https://cutt.ly/KezTxgsE
#ایران_فردا
#نه_به_اعدام #اعدام_بس
#وریشه_مرادی #پخشان_عزیزی
#شریفه_محمدی #نسیم_غلامیسیمیاری
http://www.tg-me.com/iranfardamag
🔶دستگاه اعدام را متوقف کنید!
@iranfardamag
🔹بهنام هستیبخش
▪️در شرایط خطیری که تروریسم دولتیِ حکومت افراطی و متجاوز اسراییل با نقض علنی قوانین بینالمللی و نسلکشی در فلسطین و برای گسترش جنگ به ایران و به سراسر منطقه خاورمیانه، با نفوذ در سرزمین ما بهسهولت اقدام به کشتار و تخریب میکند، دلمشغولیِ مسئولان اطلاعاتی و امنیتی کشور به تعقیب و مجازات منتقدان و مخالفان داخلی چه توجیهی ممکن است داشتهباشد؟ حکم اعدام در این چهار دهه چنان سهل و سریع صادر میشود و چنان جانستاندن در محاکم قضایی رسم شده که گویی گردش دوران در اذهان و قلوب آنانی که بر اریکه قدرت و حکمرانی نشستهاند، ذرهای اثر نگذاشتهاست .
🔸در سالیان گذشته معدودی و در سالهای اخیر جمعیت کثیری از اقشار مختلف جامعه، شعار نه به اعدام سر داده و صاحبنظران بیشماری، نارواییِ اخلاقی و مضرّات اجتماعیِ خونهای به ناحق ریختهشده را برشمرده و خانوادههای بیگناه، هزینههای روحی و عاطفی سنگینی را متحمّل شدهاند و همچنان حاکمان به این همه وقعی نمینهند .
▪️ما امضا کنندگان زیر همچون گذشته، با احترام به موازینِِ راستین مبتنی بر عدالت، شعار #نه_به_اعدام سر میدهیم و مصرّانه از همهی عناصر تعیینکننده در این حکومت، #اعدام_بس میخواهیم؛ بویژه برای زنان زیرِ اعدام از جمله شریفه محمّدی فعّال کارگری، پخشان عزیزی مددکار اجتماعی، نسیم غلامیسیمیاری از معترضان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ و وریشه مرادی فعّال حقوق زنان که متاسفانه دو تن از آنان در دادگاه بدوی حکم اعدام گرفتهاند و دو تن دیگر با همان اتّهام منتظر حکم و با خطر مجازات اعدام روبرو هستند.
🔻اسامی :
مسعود آقايى, رضا آقاخانی, زهرا آقاخانی, محمدصادق آخوندی, ابوطالب آدینهوند, محمد آزادی, اسماعیل آزادی, حمید آصفی, حامد آئینهوند, محمد ابراهیمزاده , زهرا ابراهيمى, سپیده ابطحی, هادی احتظاضی, زیّبا احمدزاده, شهروز احمدی, وحید احمدی, محمدرضا احمدی , زینب احمدی , پیمان احمدی, حسین احمدی, علیاکبر اخوه , مهران ارژنگ, شهرام ارشادی, احمدرضا اشتری, موژان اشرفی, علی اصغر غروی, نورسا اصغری , دانیال افتخاری , مرتضی افشار , رضا افضلزاده, عباس اقبال, جلال اقتداری, علیرضا اکبرزادگان, اعظم اکبرزاده, حسین اکبری, سیدعبدالمجید الهامی, شهربانو امانى, زهره امانی, نرگس امجد, شهناز امجدی, کاکحسن امینی, اکبر امینیارمکی, معصومه انصاریان, هوشیار انصاریفر, مژگان اورند, مرتضی اوسطی, سعیده ایزدی, حسن ایزدی , مصطفی بادکوبهای هزاوهای, هاشم باروتی , ابوالفضل بازرگان, عبدالعلی بازرگان, محمود باقری , آرزو باهر, احمد بخارایی, اکبر بدیعزادگان, مجتبى بديعى, منصور بذرپور, احترامالسادات براتیمنش, اميدرضا بردبار , افسانه برزویی, اشرف بروجردى, بهروز برومند, فرشته بقایی, محمدحسین بنیاسدی, عماد بهاور, جلال بهرامی, سلمان بهزادی, حمید بهشتی, رحمان بهمنش, امیر بهمنی, محسن بوستانی, بهنام بیات , صفا بیطرف, فاطمه بیگدلیآذری , مسعود پدرام , مهناز پزشک , مهدی پناهی, پارسا پورغفارمغفرتی, حبيبالله پيمان, مصطفی تاجزاده , حمید تاجگردون , محمدرضا تحویلداری , عزتالله تقواييان, علی تکفلاح, مصطفی تنها, رضا تهرانی, مجتبی تهرانی, فرهاد توانا, ناهید توسلی, محمد توسلی, الهیار توکلی , خالد توکلی, مجید تولایی, درخشنده تیموریان, حسین ثاقب, روزبه جامه شورانی, حسین جزایری , حسین جعفری, جلال جلالیزاده , محمد جمادی , امیرحسین جهانی, جعفر جودکی, امین چالاکی, بهروز حاجآقاپور , اميرحسين حاجبيان, رضا حاجی, مسعود حاجيا, یونس حاجیزاد, حسین حاصلی, محمود حائری, حسین حبیبی , فرزانه حجت, مهرداد حجّتی, حسین حدادنژاد, طیبه حسنلو, محمدعلی حسننزاد, فائزه حسنى, سیدعلی حسینی, سيدمسعود حسینی , خلیل حسینیعطار, میرسلیمان حسینیمقدم, بهزاد حقپناه , جمشید حقگو, وحید حقیقی, ابوالفضل حکیمی, عبدالکریم حکیمی, مجید حکیمی, شاهد حلاجنیشابوری , محمدرضا حمّسی, پگاه حمیدیان, فرید خاتمی , علیرضا خاشعیپور, کیانوش خاکسار , مژگان خانزاده , شبنم خانمصدق , نگار خدادادی, امیر خرّم, محمد خطیبی, محمدحسین خوربک, ابراهیم خوشسیرت......
🔹متن و اسامی کامل:
https://cutt.ly/KezTxgsE
#ایران_فردا
#نه_به_اعدام #اعدام_بس
#وریشه_مرادی #پخشان_عزیزی
#شریفه_محمدی #نسیم_غلامیسیمیاری
http://www.tg-me.com/iranfardamag
Telegraph
🔴بیانیهی بیش از ۴۷۰ نفر از شخصیتهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در بارهی توقف اعدامها
🔶دستگاه اعدام را متوقف کنید! @iranfardamag 🔹بهنام هستیبخش ▪️در شرایط خطیری که تروریسم دولتیِ حکومت افراطی و متجاوز اسراییل با نقض علنی قوانین بینالمللی و نسلکشی در فلسطین و برای گسترش جنگ به ایران و به سراسر منطقه خاورمیانه، با نفوذ در سرزمین ما بهسهولت…
راستی کربلای ما کجاست؟
جای دوری نیست ، همینجاست ، دوروبرِ ما است و ممکن است که ما را احاطه کرده باشد. اگر دقت کنیم خواهیم دید که کربلا در معنا و محتوا جا یا مکان نیست تا از سنگ و خاک و طلا باشد.کربلا همّت است و عزم و اراده. یک اقدام است ، یک کار است البته کاری که کارستان است .و هرجایی که بتوان آن عزم و اراده را به کار بست آنجا کربلاست.
کربلای ما آنجایی است که بتوانیم در آنجا ستم یا ستمگری متقدّس را افشا و رسوا کنیم تا جلو تداومش را بگیریم. بهعبارتدیگر: هرجایی را که در آن بتوانیم ستمگری را که مانند یزید به نام دین و خدا و اسلام ستم می¬کند و زور می¬گوید رسوا بسازیم همانجا کربلای ما است.
هنگامیکه خدای مظلومان را ظالمان به نفع خود مصادره می¬کنند و با این ستم سترگ و بسیار سیاهِ خود آخرین پناه بیپناهان را نیز از آنان می¬ستانند رسوا ساختن آن ستمگران از هر واجبی واجبتر و از هر ضرورتی ضروری¬تر است و کسانی که به این واجب مهم قیام می¬کنند پیروان راستین امام حسین علیهالسلام هستند و هماناناند که درخور زیارت حسیناند.
حال ممکن است این زیارت در زندان باشد یا در میدان ، در ایران باشد یا در یونان، در ترکستان باشد یا عربستان، در اراک باشد یا عراق، فرقی نمی¬کند. مهم آن است که رسواگرِ ستمگرانِ خودمقدّسنما بوده باشیم و کربلای ما در همین بودن و شدن است که تحققِ حقیقی و واقعی خود را می¬یابد.
م. صحتی سردرودی
🌹@m_sehati🌹
جای دوری نیست ، همینجاست ، دوروبرِ ما است و ممکن است که ما را احاطه کرده باشد. اگر دقت کنیم خواهیم دید که کربلا در معنا و محتوا جا یا مکان نیست تا از سنگ و خاک و طلا باشد.کربلا همّت است و عزم و اراده. یک اقدام است ، یک کار است البته کاری که کارستان است .و هرجایی که بتوان آن عزم و اراده را به کار بست آنجا کربلاست.
کربلای ما آنجایی است که بتوانیم در آنجا ستم یا ستمگری متقدّس را افشا و رسوا کنیم تا جلو تداومش را بگیریم. بهعبارتدیگر: هرجایی را که در آن بتوانیم ستمگری را که مانند یزید به نام دین و خدا و اسلام ستم می¬کند و زور می¬گوید رسوا بسازیم همانجا کربلای ما است.
هنگامیکه خدای مظلومان را ظالمان به نفع خود مصادره می¬کنند و با این ستم سترگ و بسیار سیاهِ خود آخرین پناه بیپناهان را نیز از آنان می¬ستانند رسوا ساختن آن ستمگران از هر واجبی واجبتر و از هر ضرورتی ضروری¬تر است و کسانی که به این واجب مهم قیام می¬کنند پیروان راستین امام حسین علیهالسلام هستند و هماناناند که درخور زیارت حسیناند.
حال ممکن است این زیارت در زندان باشد یا در میدان ، در ایران باشد یا در یونان، در ترکستان باشد یا عربستان، در اراک باشد یا عراق، فرقی نمی¬کند. مهم آن است که رسواگرِ ستمگرانِ خودمقدّسنما بوده باشیم و کربلای ما در همین بودن و شدن است که تحققِ حقیقی و واقعی خود را می¬یابد.
م. صحتی سردرودی
🌹@m_sehati🌹
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✅یحیی السنوار: این روایت از امام علی(ع) را حفظ کردم: از روزی که در آن مرگ تقدیرم نیست نمیهراسم و هیچ کس نمیتواند به من آسیبی برساند و اگر تقدیرم باشد نمیتوانم از آن جلوگیری کنم.⚠️
جل الخالق!
امامت شیعی را به مسلخ خلافت سنی برده بودند بس نبود که حال عدل الهی و اختیار انسان را نیز به مذبحِ جبرگرایی اشعری می برند، نمی دانم دیگر از عدلیه و جعفریه چه خواهد ماند؟
✅به نیک اندیشی است انسان اگر حیثیّتی دارد
که هر شخصی به قدر فکر و ذکرش قیمتی دارد
سزد از سر نوشتن سرنوشت خویش اگر خواهی
قضا فرع رضا باشد قدَر هم حکمتی دارد
علی با عزم خود شد افتخار خاتم و عالم
مگو حکم مقدّر بود و هر کس قسمتی دارد
م. صحتی سردرودی
🌹@m_sehati🌹
جل الخالق!
امامت شیعی را به مسلخ خلافت سنی برده بودند بس نبود که حال عدل الهی و اختیار انسان را نیز به مذبحِ جبرگرایی اشعری می برند، نمی دانم دیگر از عدلیه و جعفریه چه خواهد ماند؟
✅به نیک اندیشی است انسان اگر حیثیّتی دارد
که هر شخصی به قدر فکر و ذکرش قیمتی دارد
سزد از سر نوشتن سرنوشت خویش اگر خواهی
قضا فرع رضا باشد قدَر هم حکمتی دارد
علی با عزم خود شد افتخار خاتم و عالم
مگو حکم مقدّر بود و هر کس قسمتی دارد
م. صحتی سردرودی
🌹@m_sehati🌹
قسم به نهجالبلاغه
دست و پای بسته بدتر از دست و پای چلاقه....
« لا تکن عبد غیرک فقد جعلک الله حُرّا / بنده دیگری مباش که خدا تو را آزاد آفریده است.»( نگا : نهجالبلاغه ، نامه 31 ، جمله 117 )
🏴@m_sehati🏴
دست و پای بسته بدتر از دست و پای چلاقه....
« لا تکن عبد غیرک فقد جعلک الله حُرّا / بنده دیگری مباش که خدا تو را آزاد آفریده است.»( نگا : نهجالبلاغه ، نامه 31 ، جمله 117 )
🏴@m_sehati🏴
✅علامه جعفری: دین برادر بزرگتری دارد به نام اخلاق
وقتی دین این برادر بزرگتر یعنی اخلاق را کنار می گذارد و با قدرت همدم می شود صاحب فرزندی می گردد به نام مصلحت که این فرزند هم دین را می کشد و هم اخلاق را
🔻بلای که به جان انقلاب و جمهوری اسلامی افتاد
@Sahamnewsorg
🌹@m_sehati🌹
وقتی دین این برادر بزرگتر یعنی اخلاق را کنار می گذارد و با قدرت همدم می شود صاحب فرزندی می گردد به نام مصلحت که این فرزند هم دین را می کشد و هم اخلاق را
🔻بلای که به جان انقلاب و جمهوری اسلامی افتاد
@Sahamnewsorg
🌹@m_sehati🌹
وقتی زورگویی¬ها به بهانۀ خداپرستی، قدسی و قانونی می¬شود...
(شرحِ جملهای از زیارتنامۀ اربعین)
زائر در زیارت اربعین به خدا می¬گوید:«خدایا! حسین، خوندل و جگرش را در راه تو بذل و بخشش کرد تا پرستندگانِ تو را از هرچه غیرعقلانی و ضدِ انسانی و سردرگمی است نجات دهد. »
در سخن فوق افزون بر این¬که هدف یا اهدافِ حسین پیداست دو معنای مهم هم نهفته است که جای دقّت دارد:
1 . در اصلِ عبارت است:«لیستنقذ عبادک/ تا پرستندگان تو را نجات دهد» یعنی در آن روز خداپرستان – نه کافران و خدانشناسان – چنان گرفتارشده بودند که راهِ رهایی و نجاتشان درگرو جاننثاری حسین بود و اگر حضرتش از مرگ و شهادت می¬ترسید خداپرستان هرگز به راهِ رهایی نمی¬رسیدند تا نجات بیابند .
2 . حال باید دید گرفتاری و مشکلِ بزرگِ خداپرستان و مسلمانان چه بود که برای نجاتشان حسین راهی جز جاننثاری نداشت؟
پاسخ این پرسش خوشبختانه در متنِ زیارتنامه آمده است که گفته می¬شود:« هرچه غیرعقلانی و ضدِ انسانی و سردرگمی است» زیرا که در اصلِ عربی چنین است: « من الجهالة و حیرة الضلالة» منتهی در ترجمۀ آن دقتِ لازم را به کار نمی¬برند و مترجمان مع الاسف معمولاً در اینجا دچار تحریفی از نوع تنقیص می¬شوند بهاینترتیب که جهالت را به نادانی ترجمه می¬کنند غافل از این¬که جهالت یا جاهلیت در فرهنگ و ادبِ قرآن و اسلام، معنایی بسیار اعم از نادانی دارد و هر رفتارِ غیرعقلانی و بداخلاقی و زورگویی و زورپذیری را شامل می¬شود(مراجعه شود به کتاب العقل والجهل از اصول کافی که نقطۀ مقابلِ جهل را عقل نهاده نه علم). درنتیجه لازم است یادآوری شود علّتی که مسلمانان آن روز را واداشت تا قتلِ حسین را واجب و وظیفۀ دینی خود بدانند همین بود که گمان می¬بردند باوجود عبادتِ خدا و داشتنِ دین، دیگر نیازی به عقل و اندیشه و دانش نیست و خداپرستان مجازند برای حفظِ دولتِ دین، دست به هر کاری بیالایند و زورگویی¬ها و زورپذیری¬ها و خشونت¬های خویش را قدسی و قانونی قلمداد کنند!
حال اگر کمی دقیق بشویم بهوضوح می¬بینیم که همین گرفتاری با تأویل¬های مختلف و فریبنده¬ای در روزگارِ ما هم جاری و ساری است زیرا که قرائتِ رسمی از اسلام می¬خواهد نهفقط انسانیت و اخلاق که حتی تفکّر و تنفّسِ آزاد را نیز در چنبرۀ چیزی که خیال می¬کند دین است مچاله کند و از میان ببرد. آری ما نیز گرفتارِ همان رنجها و مصائبی هستیم که حسینابنعلی بود با این تفاوت که ما عزم و اراده و همّت او را نداریم تا از مرگ نهراسیم که گفت: «مرگِ با عزّت بسیار برتر و بهتر از زندگیِ با ذلّت است ».
انسان اگر ایستاده در میدان و یا زندان با فریادی رسا بمیرد توفیقِ بس بزرگ و مفیدی را به دست آورده است تا نشسته و شکسته با مرگِ تدریجی خاموش و بیهوده تلف نشود.
محمد صحتی سردرودی
🏴@m_sehati🏴
(شرحِ جملهای از زیارتنامۀ اربعین)
زائر در زیارت اربعین به خدا می¬گوید:«خدایا! حسین، خوندل و جگرش را در راه تو بذل و بخشش کرد تا پرستندگانِ تو را از هرچه غیرعقلانی و ضدِ انسانی و سردرگمی است نجات دهد. »
در سخن فوق افزون بر این¬که هدف یا اهدافِ حسین پیداست دو معنای مهم هم نهفته است که جای دقّت دارد:
1 . در اصلِ عبارت است:«لیستنقذ عبادک/ تا پرستندگان تو را نجات دهد» یعنی در آن روز خداپرستان – نه کافران و خدانشناسان – چنان گرفتارشده بودند که راهِ رهایی و نجاتشان درگرو جاننثاری حسین بود و اگر حضرتش از مرگ و شهادت می¬ترسید خداپرستان هرگز به راهِ رهایی نمی¬رسیدند تا نجات بیابند .
2 . حال باید دید گرفتاری و مشکلِ بزرگِ خداپرستان و مسلمانان چه بود که برای نجاتشان حسین راهی جز جاننثاری نداشت؟
پاسخ این پرسش خوشبختانه در متنِ زیارتنامه آمده است که گفته می¬شود:« هرچه غیرعقلانی و ضدِ انسانی و سردرگمی است» زیرا که در اصلِ عربی چنین است: « من الجهالة و حیرة الضلالة» منتهی در ترجمۀ آن دقتِ لازم را به کار نمی¬برند و مترجمان مع الاسف معمولاً در اینجا دچار تحریفی از نوع تنقیص می¬شوند بهاینترتیب که جهالت را به نادانی ترجمه می¬کنند غافل از این¬که جهالت یا جاهلیت در فرهنگ و ادبِ قرآن و اسلام، معنایی بسیار اعم از نادانی دارد و هر رفتارِ غیرعقلانی و بداخلاقی و زورگویی و زورپذیری را شامل می¬شود(مراجعه شود به کتاب العقل والجهل از اصول کافی که نقطۀ مقابلِ جهل را عقل نهاده نه علم). درنتیجه لازم است یادآوری شود علّتی که مسلمانان آن روز را واداشت تا قتلِ حسین را واجب و وظیفۀ دینی خود بدانند همین بود که گمان می¬بردند باوجود عبادتِ خدا و داشتنِ دین، دیگر نیازی به عقل و اندیشه و دانش نیست و خداپرستان مجازند برای حفظِ دولتِ دین، دست به هر کاری بیالایند و زورگویی¬ها و زورپذیری¬ها و خشونت¬های خویش را قدسی و قانونی قلمداد کنند!
حال اگر کمی دقیق بشویم بهوضوح می¬بینیم که همین گرفتاری با تأویل¬های مختلف و فریبنده¬ای در روزگارِ ما هم جاری و ساری است زیرا که قرائتِ رسمی از اسلام می¬خواهد نهفقط انسانیت و اخلاق که حتی تفکّر و تنفّسِ آزاد را نیز در چنبرۀ چیزی که خیال می¬کند دین است مچاله کند و از میان ببرد. آری ما نیز گرفتارِ همان رنجها و مصائبی هستیم که حسینابنعلی بود با این تفاوت که ما عزم و اراده و همّت او را نداریم تا از مرگ نهراسیم که گفت: «مرگِ با عزّت بسیار برتر و بهتر از زندگیِ با ذلّت است ».
انسان اگر ایستاده در میدان و یا زندان با فریادی رسا بمیرد توفیقِ بس بزرگ و مفیدی را به دست آورده است تا نشسته و شکسته با مرگِ تدریجی خاموش و بیهوده تلف نشود.
محمد صحتی سردرودی
🏴@m_sehati🏴
Forwarded from مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
▪عدهای سوارموج عاشورا شده وخواستند این حادثه رابه استخدام خود دربیاورند
✏#محمد_صحتی_سردرودی: حکومتها نمیتوانند عزاداری را مصادره کنند. حضرت زهرا بنیانگذار گریه سیاسی بود. تلاش و هدف امام حسین این بود که تفاوت اسلام خلافتی و حکومتی که با تکیه به زر و زور و تزویر پیش میرفت را با اسلام امامتی که بیشتر به اخلاق، گفت وگو و هدایت و تربیت میاندیشید؛ نشان دهد وحساسیت ائمه هم برای این بود که حساب اسلام امامتی را را اسلام خلافتی جدا کنند.
جایگاه تاریخی گریه بر شهدای کربلا چیست و آیا سیاستمداران توانستهاند در طول تاریخ این امر مقدس را مصاده کنند.
🔻در این باره خبرنگار شفقنا با حجت الاسلام والمسلمین «محمد صحتی سردرودی» محقق و عاشورا پژوه نامی قم در ایام عزاداری ابی عبدالله علیه السلام به گفتوگو یی انجام داده است،که متن کامل لین گفت وگو را در ادامه می خوانید:
❓در برخی از کتب تاریخی روایاتی نقل میشود که گریه و عزاداری برای امام حسین علیه السلام را به زمان حضرت آدم میرساند. با توجه به تحقیقاتی که در این زمینه داشتهاید نظر شما دراین باره چیست؟
🔻عزاداری، مرثیه خوانی و گریه در سوگ مظلومان چه به حق و چه به ناحق، همیشه میان انسانها بوده است؛ یعنی انسانها در همیشهی تاریخ با عواطفشان زندگی میکنند تا با تعقل و اندیشه. نقش عقلانیت و استدلال در گذشته خیلی کمرنگ بوده است؛ لذا سیر تاریخ و فرهنگ و ادبیاتی که به تاریخ یاری رساند و آن را فربه کرد، پر است از اسطورهها و حماسههای عاطفی و احساسی.
قضیه شهادت امام حسین (ع) هم از این قاعده مستثنی نیست. منتهی مقتلخوانی و عزاداری امام حسین یک جریان شناسی دارد. این جریان را اگر پی بگیریم قبل از عاشورا بوده تا در عاشورا به اوج خود میرسد؛ یعنی با رحلت پیام آور اسلام (ص) یگانه دختر ایشان گریه در فراق پدر و انتقاد و اعتراض از وضع موجود را شروع کرد. بنیانگذار اعتراض با گریه و نوحه خوانی در برابر استبداد مذهبی و دینی، در تاریخ اسلام یگانه دختر پیام آور اسلام است. حضرت زهرا (س) را به حق بنیانگذار اعتراض در برابر استبداد مذهبی نامیدهاند. حضرت زهرا چند خطبه خوانده ولی بقیه عمرش را گریه کرد. تا آنجا که جزء بکائون تاریخ شد. گریه سیاسی با فاطمهی زهرا شروع میشود. بعد در قتل عثمان بنی امیه خواستند این عواطف و احساسات مسلمانها را به نفع خودشان مصادره کنند و تا حدودی هم موفق شدند و این کار را کردند اما حضرت علی که به قتل رسید از این طرف هم باز عواطف غلیان پیدا کرد تا آنجا که میدانی در کتاب مجمع الامثال می نویسد که هر چیز رقیق و روانی را در رقت و روانی به اشک شیعه مثل میزدند.
🔻این جنگ عواطف و احساسات از هر دو طرف بود تا آنجا که حتی شما به جریان شناسی مقتل نگاری نگاه کنید کتابهایی به نام مقتل برای اولین بار برای قتل عثمان نوشته میشود الان هم نمونه هایی داریم و از همان قرون اولیه مانده است. بعد که حضرت علی را که ابن ملجم ترور می کند شیعه هم برای حضرت علی مقتل می نویسند. ادامه گفتگو در لینک زیر ....
✳http://www.majmaqom.ir/index.php/2015-07-23-07-35-51/2015-12-22-13-37-20/item/2199-2018-10-02-08-01-19
✅ لینک کانال مجمع در تلگرام، سروش و ایتا @majmaqomh
✅ ارتباط با مدیر [email protected]
✏#محمد_صحتی_سردرودی: حکومتها نمیتوانند عزاداری را مصادره کنند. حضرت زهرا بنیانگذار گریه سیاسی بود. تلاش و هدف امام حسین این بود که تفاوت اسلام خلافتی و حکومتی که با تکیه به زر و زور و تزویر پیش میرفت را با اسلام امامتی که بیشتر به اخلاق، گفت وگو و هدایت و تربیت میاندیشید؛ نشان دهد وحساسیت ائمه هم برای این بود که حساب اسلام امامتی را را اسلام خلافتی جدا کنند.
جایگاه تاریخی گریه بر شهدای کربلا چیست و آیا سیاستمداران توانستهاند در طول تاریخ این امر مقدس را مصاده کنند.
🔻در این باره خبرنگار شفقنا با حجت الاسلام والمسلمین «محمد صحتی سردرودی» محقق و عاشورا پژوه نامی قم در ایام عزاداری ابی عبدالله علیه السلام به گفتوگو یی انجام داده است،که متن کامل لین گفت وگو را در ادامه می خوانید:
❓در برخی از کتب تاریخی روایاتی نقل میشود که گریه و عزاداری برای امام حسین علیه السلام را به زمان حضرت آدم میرساند. با توجه به تحقیقاتی که در این زمینه داشتهاید نظر شما دراین باره چیست؟
🔻عزاداری، مرثیه خوانی و گریه در سوگ مظلومان چه به حق و چه به ناحق، همیشه میان انسانها بوده است؛ یعنی انسانها در همیشهی تاریخ با عواطفشان زندگی میکنند تا با تعقل و اندیشه. نقش عقلانیت و استدلال در گذشته خیلی کمرنگ بوده است؛ لذا سیر تاریخ و فرهنگ و ادبیاتی که به تاریخ یاری رساند و آن را فربه کرد، پر است از اسطورهها و حماسههای عاطفی و احساسی.
قضیه شهادت امام حسین (ع) هم از این قاعده مستثنی نیست. منتهی مقتلخوانی و عزاداری امام حسین یک جریان شناسی دارد. این جریان را اگر پی بگیریم قبل از عاشورا بوده تا در عاشورا به اوج خود میرسد؛ یعنی با رحلت پیام آور اسلام (ص) یگانه دختر ایشان گریه در فراق پدر و انتقاد و اعتراض از وضع موجود را شروع کرد. بنیانگذار اعتراض با گریه و نوحه خوانی در برابر استبداد مذهبی و دینی، در تاریخ اسلام یگانه دختر پیام آور اسلام است. حضرت زهرا (س) را به حق بنیانگذار اعتراض در برابر استبداد مذهبی نامیدهاند. حضرت زهرا چند خطبه خوانده ولی بقیه عمرش را گریه کرد. تا آنجا که جزء بکائون تاریخ شد. گریه سیاسی با فاطمهی زهرا شروع میشود. بعد در قتل عثمان بنی امیه خواستند این عواطف و احساسات مسلمانها را به نفع خودشان مصادره کنند و تا حدودی هم موفق شدند و این کار را کردند اما حضرت علی که به قتل رسید از این طرف هم باز عواطف غلیان پیدا کرد تا آنجا که میدانی در کتاب مجمع الامثال می نویسد که هر چیز رقیق و روانی را در رقت و روانی به اشک شیعه مثل میزدند.
🔻این جنگ عواطف و احساسات از هر دو طرف بود تا آنجا که حتی شما به جریان شناسی مقتل نگاری نگاه کنید کتابهایی به نام مقتل برای اولین بار برای قتل عثمان نوشته میشود الان هم نمونه هایی داریم و از همان قرون اولیه مانده است. بعد که حضرت علی را که ابن ملجم ترور می کند شیعه هم برای حضرت علی مقتل می نویسند. ادامه گفتگو در لینک زیر ....
✳http://www.majmaqom.ir/index.php/2015-07-23-07-35-51/2015-12-22-13-37-20/item/2199-2018-10-02-08-01-19
✅ لینک کانال مجمع در تلگرام، سروش و ایتا @majmaqomh
✅ ارتباط با مدیر [email protected]
www.majmaqom.ir
عدهای سوارموج عاشورا شده وخواستند این حادثه رابه استخدام خود دربیاورند
محمد صحتی سردرودی: حکومتها نمیتوانند عزاداری را مصادره کنند. حضرت زهرا بنیانگذار گریه سیاسی بود. حجت الاسلام صحتی سردرودی، محقق و عاشورا پژوه تاکید می کند: تلاش و هدف امام حسین این بود که...
تشنهی اندیشه / صحتی سردرودی
▪عدهای سوارموج عاشورا شده وخواستند این حادثه رابه استخدام خود دربیاورند ✏#محمد_صحتی_سردرودی: حکومتها نمیتوانند عزاداری را مصادره کنند. حضرت زهرا بنیانگذار گریه سیاسی بود. تلاش و هدف امام حسین این بود که تفاوت اسلام خلافتی و حکومتی که با تکیه به زر و زور…
متن کاملِ مصاحبه فوق را که خلاصه ای از آن به همت دوستان در شفقنا منتشر شده بود اینک پس از ویرایش مجدد می توانید در فایل زیر مطالعه کنید:
Forwarded from تشنهی اندیشه / صحتی سردرودی
عدهای_سوارموج_عاشورا_شده_وخواستند.pdf
467.4 KB
عدهای سوارموج عاشورا شده وخواستند این حادثه رابه استخدام خود دربیاورند.@m_sehati✅
پس از اعمال ابلاغیۀ وزارت ارشاد، بالاخره کتاب اصالت صلح در اسلام با عنوان فرعیِ محمد پیامآور صلح یا ستیز؟ منتشر شد. امیدوارم روزی نسخه کامل آن فرصت نشر بیابد.
بااینهمه باز در این کار، حرف تازه و سخن از سرِ تحقیق و تعجب، بسیار است و پرشمار.
تا قیامت میتوان از عشق گفت
تو مگو مضمون نابی نیست، هست.
🌺@m_sehati🌺
بااینهمه باز در این کار، حرف تازه و سخن از سرِ تحقیق و تعجب، بسیار است و پرشمار.
تا قیامت میتوان از عشق گفت
تو مگو مضمون نابی نیست، هست.
🌺@m_sehati🌺
تشنهی اندیشه / صحتی سردرودی
Photo
چکیدهای از کتاب اصالت صلح در اسلام
پرسشی را که این پژوهش پیش میکشد چنین است: آیا محمّد مردِ مدارا و مهربانی بود یا مردِ میدانهای جنگ و سردمداری؟ ده فصل دارد. در فصل اول به مأخذیابی و سندشناسی میپردازد تا روشن شود که در شناختِ محمّد و آیین او به چه اسناد و منابعی میتوان تکیه کرد و شاخصههای این منابع و مآخذ چیست یا چهها میتواند باشد؟ و اگر تعارضی میان این منابع دیده شد ترجیح با کدام است و چگونه و چرا؟ فصل دوم تا ششم: خدای محمّد؛ کتابِ محمّد(قرآن)؛ رسالت و پیامِ محمّد؛ محمّد(ص) و اخلاق؛ آرمانشهر پیامبر(مدینۀ فاضلۀ محمّد) را میشناساند تا ببیند اینهمه با صلح همخوانی دارد یا با ستیز؟ در فصل هفتم تا نهم از سلام و اسلام و مسلم؛ صلح در کتابِ محمّد و سورههای صلح در قرآن سخن میگوید؛ فصل دهم به جنگ و جهاد در قرآن و اسلام اختصاص دارد. فزون بر آنکه در نُه فصل پیشین، هرکجا که مناسبتی بود انظار و آرای مخالفان با عناوینی چون «اشکال» یا «تشکیک» آورده شده بود در فصل پایانی نیز به آرای دیگرِ مخالفان - بهصورت مستقل و مفصل – در خصوص جنگ، اسارت، خشونت، محاربه و افساد فی الارض، قصاص و غیره پرداختهشده. هرچند که مطالعۀ همین فصلِ اخیر، در پاسخ به اشکالات و تأملات مخالفان یا متوقّفان، به نظر کافی و وافی میرسد، امّا مطالعۀ همۀ کتاب به جدّ توصیه میشود؛ چراکه برای گریز از تکرار، هر چه پیش رفتیم بهاجمال و اختصار روی آوردیم که اقتضای فصول بههمپیوسته همین بود و بس.
🏴@m_sehati🏴
پرسشی را که این پژوهش پیش میکشد چنین است: آیا محمّد مردِ مدارا و مهربانی بود یا مردِ میدانهای جنگ و سردمداری؟ ده فصل دارد. در فصل اول به مأخذیابی و سندشناسی میپردازد تا روشن شود که در شناختِ محمّد و آیین او به چه اسناد و منابعی میتوان تکیه کرد و شاخصههای این منابع و مآخذ چیست یا چهها میتواند باشد؟ و اگر تعارضی میان این منابع دیده شد ترجیح با کدام است و چگونه و چرا؟ فصل دوم تا ششم: خدای محمّد؛ کتابِ محمّد(قرآن)؛ رسالت و پیامِ محمّد؛ محمّد(ص) و اخلاق؛ آرمانشهر پیامبر(مدینۀ فاضلۀ محمّد) را میشناساند تا ببیند اینهمه با صلح همخوانی دارد یا با ستیز؟ در فصل هفتم تا نهم از سلام و اسلام و مسلم؛ صلح در کتابِ محمّد و سورههای صلح در قرآن سخن میگوید؛ فصل دهم به جنگ و جهاد در قرآن و اسلام اختصاص دارد. فزون بر آنکه در نُه فصل پیشین، هرکجا که مناسبتی بود انظار و آرای مخالفان با عناوینی چون «اشکال» یا «تشکیک» آورده شده بود در فصل پایانی نیز به آرای دیگرِ مخالفان - بهصورت مستقل و مفصل – در خصوص جنگ، اسارت، خشونت، محاربه و افساد فی الارض، قصاص و غیره پرداختهشده. هرچند که مطالعۀ همین فصلِ اخیر، در پاسخ به اشکالات و تأملات مخالفان یا متوقّفان، به نظر کافی و وافی میرسد، امّا مطالعۀ همۀ کتاب به جدّ توصیه میشود؛ چراکه برای گریز از تکرار، هر چه پیش رفتیم بهاجمال و اختصار روی آوردیم که اقتضای فصول بههمپیوسته همین بود و بس.
🏴@m_sehati🏴