🍂🤎🍂
سلام بر آدینه
صبح است بيا تا كه غزل نوش كنيم
آواى خوش چکاوكان گوش كنيم
برخيز كه خورشيد طلوع كرد به مهر
هر نكته به جز عشق فراموش كنيم
@mahbamehr
سلام بر آدینه
صبح است بيا تا كه غزل نوش كنيم
آواى خوش چکاوكان گوش كنيم
برخيز كه خورشيد طلوع كرد به مهر
هر نكته به جز عشق فراموش كنيم
@mahbamehr
❤3👍1
🍂🤎🍂
طبیب
زخم روی زخمی دیگر !
گویا شخم زده ایم ،همدیگر را...
فکر میکنم دیگر این همه زخم کافی است!
این بار بیا، جعبه خاطراتمان را بگردیم حتما هنوز در بین آنها چند نخ بخیه میتوان یافت برای زخمهایمان...
"بد بودن “دیگر بس است !
روی زخم ها را که نمک نمی پاشند ،با ململ نازک سفید می بندند ،مرهم می گذارند!
بیا ،این بار حبیب هم باشیم ،طبیب همدیگر....
✍️مهتاب مهرپرور
@mahbamehr
طبیب
زخم روی زخمی دیگر !
گویا شخم زده ایم ،همدیگر را...
فکر میکنم دیگر این همه زخم کافی است!
این بار بیا، جعبه خاطراتمان را بگردیم حتما هنوز در بین آنها چند نخ بخیه میتوان یافت برای زخمهایمان...
"بد بودن “دیگر بس است !
روی زخم ها را که نمک نمی پاشند ،با ململ نازک سفید می بندند ،مرهم می گذارند!
بیا ،این بار حبیب هم باشیم ،طبیب همدیگر....
✍️مهتاب مهرپرور
@mahbamehr
❤6🔥1
🍂🤎🍂
دیدی که یار، جز سَرِ جور و ستم نداشت
بشکست عهد، وز غمِ ما هیچ غم نداشت
یا رب مگیرش ار چه دلِ چون کبوترم
افکند و کُشت و عزتِ صیدِ حرم نداشت
بر من جفا ز بختِ من آمد وگرنه یار
حاشا که رسمِ لطف و طریقِ کَرَم نداشت
با این همه هر آن که نه خواری کشید از او
هر جا که رفت، هیچ کَسَش محترم نداشت
ساقی بیار باده و با مُحتسب بگو
انکارِ ما مَکُن که چنین جام، جم نداشت
هر راهرو که ره به حریمِ دَرَش نبرد
مسکین بُرید وادی و ره در حرم نداشت
حافظ بِبَر تو گویِ فصاحت که مُدّعی
هیچش هنر نبود و خبر نیز هم نداشت
@mahbamehr
دیدی که یار، جز سَرِ جور و ستم نداشت
بشکست عهد، وز غمِ ما هیچ غم نداشت
یا رب مگیرش ار چه دلِ چون کبوترم
افکند و کُشت و عزتِ صیدِ حرم نداشت
بر من جفا ز بختِ من آمد وگرنه یار
حاشا که رسمِ لطف و طریقِ کَرَم نداشت
با این همه هر آن که نه خواری کشید از او
هر جا که رفت، هیچ کَسَش محترم نداشت
ساقی بیار باده و با مُحتسب بگو
انکارِ ما مَکُن که چنین جام، جم نداشت
هر راهرو که ره به حریمِ دَرَش نبرد
مسکین بُرید وادی و ره در حرم نداشت
حافظ بِبَر تو گویِ فصاحت که مُدّعی
هیچش هنر نبود و خبر نیز هم نداشت
@mahbamehr
❤2👍1
🍂🤎🍂
ﺭﻭﺯﻫﺎﯼِ ﺭﻓﺘﻪ
ﺑﻪ ﭼﻮﺏ کبریتهایِ ﺳﻮﺧﺘﻪ میمانند؛
ﻫﺮ ﮐﺎﺭﯼ میخواهی ﺑﮑﻦ،
ﺁنها ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺭﻭﺷﻦ نمیشوند
ﻓﻘﻂ ﺳﯿﺎﻫﯽِ ﺁنها ﺩﺳﺘﺖ ﺭﺍ ﺁﻟﻮﺩﻩ میکند…
ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﯿﻬﻮﺩﻩ ﻧﺴﻮﺯﺍﻥ،
زندگی را رنگی تازه بزن…
@mahbamehr
ﺭﻭﺯﻫﺎﯼِ ﺭﻓﺘﻪ
ﺑﻪ ﭼﻮﺏ کبریتهایِ ﺳﻮﺧﺘﻪ میمانند؛
ﻫﺮ ﮐﺎﺭﯼ میخواهی ﺑﮑﻦ،
ﺁنها ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺭﻭﺷﻦ نمیشوند
ﻓﻘﻂ ﺳﯿﺎﻫﯽِ ﺁنها ﺩﺳﺘﺖ ﺭﺍ ﺁﻟﻮﺩﻩ میکند…
ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﯿﻬﻮﺩﻩ ﻧﺴﻮﺯﺍﻥ،
زندگی را رنگی تازه بزن…
@mahbamehr
👏3❤2
🍂🤎🍂
ماجراهای عاشقانه خطرناکتر از جنگه!
در جنگ یک بار کشته میشین، در عشق چندین بار...
اریک_امانوئل_اشمیت
@mahbamehr
ماجراهای عاشقانه خطرناکتر از جنگه!
در جنگ یک بار کشته میشین، در عشق چندین بار...
اریک_امانوئل_اشمیت
@mahbamehr
👌1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍂🤎🍂
شب چو در بستم ومست ازمی نابش کردم
ماه اگر حلقه به در کوفت جوابش کردم !
دیدی آن تُرک ختا دشمن جان بود مرا ؟
گرچه عمری به خطادوست خطابش کردم
فرخی_یزدی
@mahbamehr
شب چو در بستم ومست ازمی نابش کردم
ماه اگر حلقه به در کوفت جوابش کردم !
دیدی آن تُرک ختا دشمن جان بود مرا ؟
گرچه عمری به خطادوست خطابش کردم
فرخی_یزدی
@mahbamehr
❤2
🍂🤎🍂
سلام بر زندگی
نسیمِ صبح مگر میوزد ز جانبِ دوست؟
که مهربانیاش از جنسِ مهربانیِ اوست
فضای سینه میانبارم از هوای سحر
مگر نه هر چه که از دوست میرسد نیکوست
حسین منزوی
@mahbamehr
سلام بر زندگی
نسیمِ صبح مگر میوزد ز جانبِ دوست؟
که مهربانیاش از جنسِ مهربانیِ اوست
فضای سینه میانبارم از هوای سحر
مگر نه هر چه که از دوست میرسد نیکوست
حسین منزوی
@mahbamehr
❤1
🍂🤎🍂
دیدمش ، از دور...
گویا قفس تنگی در دلم گشوده شد
«یک قفس پر از گنجشک»
…و من صدای بال زدنشان و آواز آزاد شدنشان را شنیدم!
✍️مهتاب مهرپرور
@mahbamehr
دیدمش ، از دور...
گویا قفس تنگی در دلم گشوده شد
«یک قفس پر از گنجشک»
…و من صدای بال زدنشان و آواز آزاد شدنشان را شنیدم!
✍️مهتاب مهرپرور
@mahbamehr
❤5
🍂🤎🍂
ای که با عطر تنت شور به جانم دادی
حس بوییدن گل را به خزانم دادی
تشنه لب بودم و مستانه مرا بوسیدی
باغ انگور به صحرای لبانم دادی
من کجا شوق غزلخوانی و آواز کجا
این چه رقصی است که تو یاد زبانم دادی
فریدون_مشیری
@mahbamehr
ای که با عطر تنت شور به جانم دادی
حس بوییدن گل را به خزانم دادی
تشنه لب بودم و مستانه مرا بوسیدی
باغ انگور به صحرای لبانم دادی
من کجا شوق غزلخوانی و آواز کجا
این چه رقصی است که تو یاد زبانم دادی
فریدون_مشیری
@mahbamehr
❤5
🍂🤎🍂
نیایش🙏
خدایا؛
برای دردی که نیامد
برای خطری که نرسید.
و برای اجابتی که بی آنکه
بدانم رخ داد، تو را شکر...
@mahbamehr
نیایش🙏
خدایا؛
برای دردی که نیامد
برای خطری که نرسید.
و برای اجابتی که بی آنکه
بدانم رخ داد، تو را شکر...
@mahbamehr
👏3
🍂🤎🍂
برای اینکه دو نفر برای هم خوب باشند، هر کدام باید ابتدا برای خود خوب باشد.
تا موقعی که متوجه تنهایی خود نشویم، از دیگری به عنوان سپری در مقابل تنهایی استفاده میکنیم.
فقط کسی که بتواند مثل عقاب شجاعانه زندگی کند، قادر است به دیگری عشق پیشکش کند...
اروین_یالوم
@mahbamehr
برای اینکه دو نفر برای هم خوب باشند، هر کدام باید ابتدا برای خود خوب باشد.
تا موقعی که متوجه تنهایی خود نشویم، از دیگری به عنوان سپری در مقابل تنهایی استفاده میکنیم.
فقط کسی که بتواند مثل عقاب شجاعانه زندگی کند، قادر است به دیگری عشق پیشکش کند...
اروین_یالوم
@mahbamehr
❤5🔥1
🍂🤎🍂
صبح بخير زندگي
نشستهام مُتِرَصِّد که از دریچهی صبح
مگر طلوع کند آفتابِ روزِ وصال
خواجوی_کرمانی
@mahbamehr
صبح بخير زندگي
نشستهام مُتِرَصِّد که از دریچهی صبح
مگر طلوع کند آفتابِ روزِ وصال
خواجوی_کرمانی
@mahbamehr
❤2
🍂🤎🍂
پروانه ها
زن جلو آفتاب نشست و گلهای چیده شده را در گلدان گذاشت.
بناگاه همهمه ای برخاست و زمین و زمان به نظاره ایستاد…
همه پروانه ها آمده بودند تا سر بر دامنش گذارند و بوسه بر دستهایش …
آن روز همه ی پروانه ها از دامن او به معراج رفتند!
✍️مهتاب مهرپرور
@mahbamehr
پروانه ها
زن جلو آفتاب نشست و گلهای چیده شده را در گلدان گذاشت.
بناگاه همهمه ای برخاست و زمین و زمان به نظاره ایستاد…
همه پروانه ها آمده بودند تا سر بر دامنش گذارند و بوسه بر دستهایش …
آن روز همه ی پروانه ها از دامن او به معراج رفتند!
✍️مهتاب مهرپرور
@mahbamehr
❤7🥰1
🍂🤎🍂
گر در طلب خودی ز خود بیرونآ
جو را بگذار و جانب جیحون آ
چون گاو چه میکشی تو بار گردون
چرخی بزن و بر سر این گردون آ
مولانا
@mahbamehr
گر در طلب خودی ز خود بیرونآ
جو را بگذار و جانب جیحون آ
چون گاو چه میکشی تو بار گردون
چرخی بزن و بر سر این گردون آ
مولانا
@mahbamehr
👍3❤2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍂🤎🍂
اشتباه میکنند بعضیها
که اشتباه نمیکنند!
باید راه افتاد،
مثل رودها که بعضی به دریا میرسند
بعضی هم به دریا نمیرسند.
رفتن، هیچ ربطی به رسیدن ندارد!
@mahbamehr
اشتباه میکنند بعضیها
که اشتباه نمیکنند!
باید راه افتاد،
مثل رودها که بعضی به دریا میرسند
بعضی هم به دریا نمیرسند.
رفتن، هیچ ربطی به رسیدن ندارد!
@mahbamehr
❤1🔥1👏1