پس از اینکه دومای روسیه کلمهی «جنگ» را دربارهی تهاجم به اوکراین ممنوع کرد، در متنی که در رسانههای اجتماعی منتشر شد، با زبانی طنز به اثر محبوب تالستوی واکنشی نشان داده شد: «من میخواهم عملیات ویژهی نظامی و صلح لئو تالستوی را بخوانم». مطمئناً حماسهی بزرگ تالستوی در مورد تهاجم فرانسه به روسیه در سال ۱۸۱۲ منبعی غنی برای کسانی است که میخواهند ماهیت وحشتناک جنگ را از طریق ادبیات درک کنند. هرچند این فقط وظیفهی ادیبان نیست و فیلسوفان نیز وحشتهای جنگی را بررسی و تحلیل کردهاند.
https://www.tg-me.com/marzockacademy
https://www.tg-me.com/marzockacademy
Telegram
آکادمی فلسفه و هنر مارزوک
کانال فلسفه وهنر مارزوک
توماس هابز (۱۵۸۸-۱۶۷۹) دربارهی «جنگ هر انسانی علیه هر انسانی» نوشته است، و چارهی آنرا این میداند که: «هنر صلحورزی، مردم را به اطاعت از یک قدرت مشترک تشویق میکند.» – قدرتی که او آن را «لویاتان»نامیده است.
دیگر فیلسوفان نیز به این موضوعِ بهخصوص هرکدام از جایگاه ویژۀ خود نگاه کردهاند. امانوئل کانت قبل از اینکه این اصطلاح به طور کلی استفاده شود، یک لیبرال بود و معتقد بود که: «روح تجارت نمیتواند با جنگ همزیستی کند.» اما او همچنین اظهار داشت که دموکراسیها کمتر به جنگ میروند، زیرا: «اگر برای تصمیمگیری در مورد اعلام جنگ، رضایت شهروندان لازم باشد، هیچ چیز طبیعیتر از این نیست که آنها در شروع چنین بازی ضعیفی بسیار محتاط خواهند بود.»
متأسفانه، در بیشتر تاریخ ما شاهد جنگ بودهایم. همانطور که هگل مشاهده کرد: «دورههای صلح، صفحات خالی کتابهای تاریخ هستند». شاید باید از خوانندهی سبک فولک، پیت سیگر نقل کنیم که: «همهی گلها کجا رفتهاند؟» و از جنگافروزان جهان بپرسیم: «چه زمانی یاد خواهید گرفت؟ بلاخره کی متوجه خواهید شد؟»
https://www.tg-me.com/marzockacademy
دیگر فیلسوفان نیز به این موضوعِ بهخصوص هرکدام از جایگاه ویژۀ خود نگاه کردهاند. امانوئل کانت قبل از اینکه این اصطلاح به طور کلی استفاده شود، یک لیبرال بود و معتقد بود که: «روح تجارت نمیتواند با جنگ همزیستی کند.» اما او همچنین اظهار داشت که دموکراسیها کمتر به جنگ میروند، زیرا: «اگر برای تصمیمگیری در مورد اعلام جنگ، رضایت شهروندان لازم باشد، هیچ چیز طبیعیتر از این نیست که آنها در شروع چنین بازی ضعیفی بسیار محتاط خواهند بود.»
متأسفانه، در بیشتر تاریخ ما شاهد جنگ بودهایم. همانطور که هگل مشاهده کرد: «دورههای صلح، صفحات خالی کتابهای تاریخ هستند». شاید باید از خوانندهی سبک فولک، پیت سیگر نقل کنیم که: «همهی گلها کجا رفتهاند؟» و از جنگافروزان جهان بپرسیم: «چه زمانی یاد خواهید گرفت؟ بلاخره کی متوجه خواهید شد؟»
https://www.tg-me.com/marzockacademy
Telegram
آکادمی فلسفه و هنر مارزوک
کانال فلسفه وهنر مارزوک
. سان تزو: نخستین نظریهپرداز نظامی
سان تزو نظریهپرداز جنگ اهل چین بود. اثر مهمی که به او نسبت داده شده، هنر جنگ (Art of War)، مورد علاقه نسلهای مختلف جنگجویان و همچنین سیاستمداران، مدیران شرکتها و کسانی است که خود را (هر چند به اشتباه) در موقعیت مناسب برای یادگیری درسهای عملی مهم از جنگاوری باستانی میدانند.
گرچه اطلاعات دقیقی از زندگی سان تزو در دست نیست، اما میدانیم او ژنرال و استراتژیست پادشاه هِلوو وو بوده است، فرمانروایی که فتوحات موفقی در طول قرن پنجم قبل از میلاد داشت. موفقیتهای خاص سان تزو در مقام ژنرال به خوبی ثبت نشدهاند و مشهورترین داستان در مورد او احتمالاً دارای شک و شبهه است، اما در هر صورت ارزش شنیدن دارد.
میگویند پادشاه هلوو سعی کرد سان تزو را با ماموریت سازماندهی کنیزهای پادشاه در گروهی از سربازان آزمایش کند. وقتی آنها کارشان را به قدر کافی جدی نگرفتند، سان تزو دو کنیز محبوب را که به عنوان فرماندهان گروهان منصوب کرده بود، اعدام کرد. پادشاه اعتراض کرد، اما سان تزو ادعا کرد یک ژنرال پس از انتصاب شدن، باید وظیفهاش را حتی برخلاف میل پادشاه انجام دهد. سان تزو پس از آموزش عملی در زمینه جنگ، کتاب معروفش را نوشت.
https://www.tg-me.com/marzockacademy
سان تزو نظریهپرداز جنگ اهل چین بود. اثر مهمی که به او نسبت داده شده، هنر جنگ (Art of War)، مورد علاقه نسلهای مختلف جنگجویان و همچنین سیاستمداران، مدیران شرکتها و کسانی است که خود را (هر چند به اشتباه) در موقعیت مناسب برای یادگیری درسهای عملی مهم از جنگاوری باستانی میدانند.
گرچه اطلاعات دقیقی از زندگی سان تزو در دست نیست، اما میدانیم او ژنرال و استراتژیست پادشاه هِلوو وو بوده است، فرمانروایی که فتوحات موفقی در طول قرن پنجم قبل از میلاد داشت. موفقیتهای خاص سان تزو در مقام ژنرال به خوبی ثبت نشدهاند و مشهورترین داستان در مورد او احتمالاً دارای شک و شبهه است، اما در هر صورت ارزش شنیدن دارد.
میگویند پادشاه هلوو سعی کرد سان تزو را با ماموریت سازماندهی کنیزهای پادشاه در گروهی از سربازان آزمایش کند. وقتی آنها کارشان را به قدر کافی جدی نگرفتند، سان تزو دو کنیز محبوب را که به عنوان فرماندهان گروهان منصوب کرده بود، اعدام کرد. پادشاه اعتراض کرد، اما سان تزو ادعا کرد یک ژنرال پس از انتصاب شدن، باید وظیفهاش را حتی برخلاف میل پادشاه انجام دهد. سان تزو پس از آموزش عملی در زمینه جنگ، کتاب معروفش را نوشت.
https://www.tg-me.com/marzockacademy
Telegram
آکادمی فلسفه و هنر مارزوک
کانال فلسفه وهنر مارزوک
آکادمی فلسفه و هنر مارزوک
. سان تزو: نخستین نظریهپرداز نظامی سان تزو نظریهپرداز جنگ اهل چین بود. اثر مهمی که به او نسبت داده شده، هنر جنگ (Art of War)، مورد علاقه نسلهای مختلف جنگجویان و همچنین سیاستمداران، مدیران شرکتها و کسانی است که خود را (هر چند به اشتباه) در موقعیت مناسب…
ویژگیهای مختلف کتاب «هنر جنگ» جالب توجه است. اول اینکه، اثری بسیار سیستماتیک است و با دستهبندی تمام عوامل مختلفی آغاز میشود که در موفقیت یا شکست یک کارزار نظامی نقش دارند. سان تزو بر ارزیابی جامع این عوامل تاکید میکند: مثلا شرایط آب و هوایی به اندازه کفایت یا بیکفایتی یک ژنرال مهم است. افزون بر این، سان تزو بر اهمیت عناصر جنگی تأکید میکند که بهطور شگفتانگیزی مدرن به نظر میرسند، بهویژه بحث او درباره اقتصاد جنگ و نقش اطلاعات.
سان تزو از ترکیبی از محافظهکاری و شایستگی دفاع میکند. او باور دارد تنها زمانی باید از موقعیتی پیشروی کرد که کاملاً ایمن شده باشد. او هوادار وظیفه تقریباً مقدس سلسله مراتب فرماندهی است. با این حال، بر اهمیت انعطافپذیری، هم در داخل دستگاه نظامی و هم از نظر چگونگی ادامه دادن جنگ، تاکید میکند.
https://www.tg-me.com/marzockacademy
سان تزو از ترکیبی از محافظهکاری و شایستگی دفاع میکند. او باور دارد تنها زمانی باید از موقعیتی پیشروی کرد که کاملاً ایمن شده باشد. او هوادار وظیفه تقریباً مقدس سلسله مراتب فرماندهی است. با این حال، بر اهمیت انعطافپذیری، هم در داخل دستگاه نظامی و هم از نظر چگونگی ادامه دادن جنگ، تاکید میکند.
https://www.tg-me.com/marzockacademy
Telegram
آکادمی فلسفه و هنر مارزوک
کانال فلسفه وهنر مارزوک
آکادمی فلسفه و هنر مارزوک
ویژگیهای مختلف کتاب «هنر جنگ» جالب توجه است. اول اینکه، اثری بسیار سیستماتیک است و با دستهبندی تمام عوامل مختلفی آغاز میشود که در موفقیت یا شکست یک کارزار نظامی نقش دارند. سان تزو بر ارزیابی جامع این عوامل تاکید میکند: مثلا شرایط آب و هوایی به اندازه کفایت…
2. سنت توماس آکوئیناس
سنت توماس آکوئیناس، اثر ساندرنقاشی چینی نبرد سه پادشاهی
ویژگیهای مختلف کتاب «هنر جنگ» جالب توجه است. اول اینکه، اثری بسیار سیستماتیک است و با دستهبندی تمام عوامل مختلفی آغاز میشود که در موفقیت یا شکست یک کارزار نظامی نقش دارند. سان تزو بر ارزیابی جامع این عوامل تاکید میکند: مثلا شرایط آب و هوایی به اندازه کفایت یا بیکفایتی یک ژنرال مهم است. افزون بر این، سان تزو بر اهمیت عناصر جنگی تأکید میکند که بهطور شگفتانگیزی مدرن به نظر میرسند، بهویژه بحث او درباره اقتصاد جنگ و نقش اطلاعات.
سان تزو از ترکیبی از محافظهکاری و شایستگی دفاع میکند. او باور دارد تنها زمانی باید از موقعیتی پیشروی کرد که کاملاً ایمن شده باشد. او هوادار وظیفه تقریباً مقدس سلسله مراتب فرماندهی است. با این حال، بر اهمیت انعطافپذیری، هم در داخل دستگاه نظامی و هم از نظر چگونگی ادامه دادن جنگ، تاکید میکندو بوتیچلی، ۱۴۸۲
سنت توماس آکوئیناس که اغلب به عنوان الهیدان شناخته میشود، دربارۀ جنگ هم اندیشهورزیهایی داشت اما به شیوهای کاملا متفاوت از سان تزو. توجه او نه به ملزومات پیروزی در جنگها، بلکه به آن چیزی معطوف بود که برای توجیه جنگ لازم است.
https://www.tg-me.com/marzockacademy
Telegram
آکادمی فلسفه و هنر مارزوک
کانال فلسفه وهنر مارزوک
آکادمی فلسفه و هنر مارزوک
2. سنت توماس آکوئیناس سنت توماس آکوئیناس، اثر ساندرنقاشی چینی نبرد سه پادشاهی ویژگیهای مختلف کتاب «هنر جنگ» جالب توجه است. اول اینکه، اثری بسیار سیستماتیک است و با دستهبندی تمام عوامل مختلفی آغاز میشود که در موفقیت یا شکست یک کارزار نظامی نقش دارند. سان…
البته، آکوئیناس مشکلی با چگونگی برنده شدن در جنگها ندارد، اما به همان اندازه به ارائه توصیف کامل جنگ، شرایط آن و تعیین ملزومات پایان دادن به جنگ توجه دارد.
نظریه آکوئیناس درباره «جنگ عادلانه» دو عنصر دارد: حق آغاز جنگ و حق در خلال جنگ. به عقیده آکوئیناس، جنگ بر این اساس توجیه میشود که از سوی یک مقام عالی با مقاصد اخلاقی درست به راه انداخته شود و دلیلی عادلانه برای آن وجود داشته باشد.
به نظر میرسد توماس شرایط سختی را برای شروع جنگ مطرح کرده باشد اما با این حال، یک لایه محافظهکارانه در ساختار نظریۀ آکوئیناس وجود دارد که همان شرط اول است. شرط اول بیان میکند که جنگ فقط میتواند از سوی حاکمیت به صورت عادلانه آغاز شود و این تلاشی واضح برای محافظت در برابر جنگی است که توسط افراد به راه انداخته میشود، از جمله علیه حاکمیت.
به همین ترتیب، اگر بخواهیم دیدگاه متجاوز را در نظر بگیریم، ایده دلیل عادلانه به اندازه کافی گسترده است تا بسیاری از جنگها را توجیه کند. به ویژه، شرایط یک دلیل عادلانه، از جمله اصلاح اشتباه گذشته و بازگرداندن آنچه در گذشته به ناحق گرفته شده است، کم و بیش میتواند هر نوع جنگ تجاوزکارانهای را توجیه کند.
این برای آکوئیناس مسئله است، با توجه به اینکه او هرگز سعی نمیکند چارچوبی برای این تصمیمها ارائه کند و این فقدان راهنمایی در رابطه با قضاوتهای عملی، محدودیتهایی را که در غیر این صورت ممکن است تصور شود آکوئیناس بر جنگ اعمال کرده، بهطور اساسی کمرنگ میکند.
با این حال، برخی از عناصر تئوری جنگ عادلانه آکوئیناس بسیار تأثیرگذار بوده و امروزه همچنان تا حدودی تأثیرگذار هستند، چون محدودیتهای واقعی برای آغاز جنگها ایجاد میکنند. به ویژه، بحث آکوئیناس در مورد دفاع از خود به عنوان توجیهی برای جنگ، به طور گسترده در زمینه روابط بین الملل توسعه یافته است.
https://www.tg-me.com/marzockacademy
نظریه آکوئیناس درباره «جنگ عادلانه» دو عنصر دارد: حق آغاز جنگ و حق در خلال جنگ. به عقیده آکوئیناس، جنگ بر این اساس توجیه میشود که از سوی یک مقام عالی با مقاصد اخلاقی درست به راه انداخته شود و دلیلی عادلانه برای آن وجود داشته باشد.
به نظر میرسد توماس شرایط سختی را برای شروع جنگ مطرح کرده باشد اما با این حال، یک لایه محافظهکارانه در ساختار نظریۀ آکوئیناس وجود دارد که همان شرط اول است. شرط اول بیان میکند که جنگ فقط میتواند از سوی حاکمیت به صورت عادلانه آغاز شود و این تلاشی واضح برای محافظت در برابر جنگی است که توسط افراد به راه انداخته میشود، از جمله علیه حاکمیت.
به همین ترتیب، اگر بخواهیم دیدگاه متجاوز را در نظر بگیریم، ایده دلیل عادلانه به اندازه کافی گسترده است تا بسیاری از جنگها را توجیه کند. به ویژه، شرایط یک دلیل عادلانه، از جمله اصلاح اشتباه گذشته و بازگرداندن آنچه در گذشته به ناحق گرفته شده است، کم و بیش میتواند هر نوع جنگ تجاوزکارانهای را توجیه کند.
این برای آکوئیناس مسئله است، با توجه به اینکه او هرگز سعی نمیکند چارچوبی برای این تصمیمها ارائه کند و این فقدان راهنمایی در رابطه با قضاوتهای عملی، محدودیتهایی را که در غیر این صورت ممکن است تصور شود آکوئیناس بر جنگ اعمال کرده، بهطور اساسی کمرنگ میکند.
با این حال، برخی از عناصر تئوری جنگ عادلانه آکوئیناس بسیار تأثیرگذار بوده و امروزه همچنان تا حدودی تأثیرگذار هستند، چون محدودیتهای واقعی برای آغاز جنگها ایجاد میکنند. به ویژه، بحث آکوئیناس در مورد دفاع از خود به عنوان توجیهی برای جنگ، به طور گسترده در زمینه روابط بین الملل توسعه یافته است.
https://www.tg-me.com/marzockacademy
Telegram
آکادمی فلسفه و هنر مارزوک
کانال فلسفه وهنر مارزوک
آکادمی فلسفه و هنر مارزوک
البته، آکوئیناس مشکلی با چگونگی برنده شدن در جنگها ندارد، اما به همان اندازه به ارائه توصیف کامل جنگ، شرایط آن و تعیین ملزومات پایان دادن به جنگ توجه دارد. نظریه آکوئیناس درباره «جنگ عادلانه» دو عنصر دارد: حق آغاز جنگ و حق در خلال جنگ. به عقیده آکوئیناس،…
3. کارل فون کلاوزویتس
کارل فون کلاوزویتس مسلماً مشهورترین نظریهپرداز مدرن جنگ است. تجربه عملی او از جنگ به دوره ناپلئونی برمیگردد، زمانی که کلاوزویتس برای ارتش پروس علیه فرانسه ناپلئونی جنگید. او پس از نبرد ینا که طی آن نیروهای پروس-ساکسون به طور مقتدرانهای ضرب و شتم شدند، اسیر جنگی شد. اتحاد غیرارادی بعد با فرانسه سبب شد کلاوزویتس ارتش آلمان را ترک کند و پس از آن، وقتش را به اثر اصلی خود در تئوری نظامی، یعنی «درباره جنگ» اختصاص دهد.
بخشی از نظریه جنگ کلاوزویتس این دیدگاه بود که به رغم ظاهر هرج و مرج، هر جنبه از جنگ را میتوان با اشاره به عوامل ساختاری عمیق توضیح داد، از جمله زمینه اقتصادی و اجتماعی که آن را احاطه کرده است. این تصور کلاوزویتس از جنگ به عنوان یک اقدام همهگیر (که هم میتواند با تحلیل اجتماعی کلنگر توضیح داده شود و هم میتواند مستقیماً کل جامعه را درگیر کند) سبب شد بسیاری از تفسیرهای بعدی، روی اثر او به عنوان آغازگر عصر مدرن در نظریه نظامی، تمرکز کنند.
دیدگاههای کلاوزویتس به عنوان نخستین نظریهپرداز نظامی مدرن، مورد اتکای نسلهای بعدی رهبران پروس بود؛ کشوری که در اواخر قرن نوزدهم، مدرنترین دستگاه نظامی در جهان را داشت. با این حال، با وجود تمام تأکید کلاوزویتس روی نیروهای عمیق و ساختاری که موجب موفقیت یا شکست در جنگ میشوند، او به شدت به عدماطمینان موجود در جنگ واقف بود: او به ویژه در مورد ارزش هوش در دوران جنگ تردید داشت و بر اهمیت حالات غیرمنطقی و احساسی در تعیین مسیر جنگها تاکید میکرد.
مترجم: زهرا ذوالقدر
https://www.tg-me.com/marzockacademy
کارل فون کلاوزویتس مسلماً مشهورترین نظریهپرداز مدرن جنگ است. تجربه عملی او از جنگ به دوره ناپلئونی برمیگردد، زمانی که کلاوزویتس برای ارتش پروس علیه فرانسه ناپلئونی جنگید. او پس از نبرد ینا که طی آن نیروهای پروس-ساکسون به طور مقتدرانهای ضرب و شتم شدند، اسیر جنگی شد. اتحاد غیرارادی بعد با فرانسه سبب شد کلاوزویتس ارتش آلمان را ترک کند و پس از آن، وقتش را به اثر اصلی خود در تئوری نظامی، یعنی «درباره جنگ» اختصاص دهد.
بخشی از نظریه جنگ کلاوزویتس این دیدگاه بود که به رغم ظاهر هرج و مرج، هر جنبه از جنگ را میتوان با اشاره به عوامل ساختاری عمیق توضیح داد، از جمله زمینه اقتصادی و اجتماعی که آن را احاطه کرده است. این تصور کلاوزویتس از جنگ به عنوان یک اقدام همهگیر (که هم میتواند با تحلیل اجتماعی کلنگر توضیح داده شود و هم میتواند مستقیماً کل جامعه را درگیر کند) سبب شد بسیاری از تفسیرهای بعدی، روی اثر او به عنوان آغازگر عصر مدرن در نظریه نظامی، تمرکز کنند.
دیدگاههای کلاوزویتس به عنوان نخستین نظریهپرداز نظامی مدرن، مورد اتکای نسلهای بعدی رهبران پروس بود؛ کشوری که در اواخر قرن نوزدهم، مدرنترین دستگاه نظامی در جهان را داشت. با این حال، با وجود تمام تأکید کلاوزویتس روی نیروهای عمیق و ساختاری که موجب موفقیت یا شکست در جنگ میشوند، او به شدت به عدماطمینان موجود در جنگ واقف بود: او به ویژه در مورد ارزش هوش در دوران جنگ تردید داشت و بر اهمیت حالات غیرمنطقی و احساسی در تعیین مسیر جنگها تاکید میکرد.
مترجم: زهرا ذوالقدر
https://www.tg-me.com/marzockacademy
Telegram
آکادمی فلسفه و هنر مارزوک
کانال فلسفه وهنر مارزوک
Masters Of War - Roger Taylor (Cover)
@flowwithmusic
بازخوانی "اربابان جنگ"
آهنگساز و ترانهسرا: Bob_Dylan#
Roger Taylor
#Cover
https://www.tg-me.com/marzockacademy
آهنگساز و ترانهسرا: Bob_Dylan#
Roger Taylor
#Cover
https://www.tg-me.com/marzockacademy
Forwarded from برنامه های کنفرانس اکادمی فلسفه مارزوک
🔻 آکادمیِ فلسفهی مارزوک تقدیم میکند:
🎙دکتر مهدی شفا
• دکترا در ژنتیک پزشکی و مولکولی
• متخصص سلول درمانی و ژن درمانی
🔹موضوع:
فرگشت در برایر خلقت گرایی و طراحی هوشمند: روایت علم زیست شناسی و ژنتیک از ظهور انسان خردمند در روی زمین.
🕒 زمان: شنبه ۲۴ خردادماه ۱۴۰۴
14 .jun. 2025
ساعت ۲۱ به وقت ایران
۱۲:۳۰ بوقت مرکزی امریکا
کانالِ آکادمی:
https://www.tg-me.com/marzockacademy
اینستاگرام آکادمی:
http://www.instagram.com/marzockacademy
🎙دکتر مهدی شفا
• دکترا در ژنتیک پزشکی و مولکولی
• متخصص سلول درمانی و ژن درمانی
🔹موضوع:
فرگشت در برایر خلقت گرایی و طراحی هوشمند: روایت علم زیست شناسی و ژنتیک از ظهور انسان خردمند در روی زمین.
🕒 زمان: شنبه ۲۴ خردادماه ۱۴۰۴
14 .jun. 2025
ساعت ۲۱ به وقت ایران
۱۲:۳۰ بوقت مرکزی امریکا
کانالِ آکادمی:
https://www.tg-me.com/marzockacademy
اینستاگرام آکادمی:
http://www.instagram.com/marzockacademy
Audio
🔻 آکادمیِ فلسفهی مارزوک تقدیم میکند:
🎙دکتر مهدی شفا
• دکترا در ژنتیک پزشکی و مولکولی
• متخصص سلول درمانی و ژن درمانی
🔹موضوع:
فرگشت در برایر خلقت گرایی و طراحی هوشمند: روایت علم زیست شناسی و ژنتیک از ظهور انسان خردمند در روی زمین.
🕒 زمان: شنبه ۲۴ خردادماه ۱۴۰۴
14 .jun. 2025
کانالِ آکادمی:
https://www.tg-me.com/marzockacademy
اینستاگرام آکادمی:
http://www.instagram.com/marzockacademy
🎙دکتر مهدی شفا
• دکترا در ژنتیک پزشکی و مولکولی
• متخصص سلول درمانی و ژن درمانی
🔹موضوع:
فرگشت در برایر خلقت گرایی و طراحی هوشمند: روایت علم زیست شناسی و ژنتیک از ظهور انسان خردمند در روی زمین.
🕒 زمان: شنبه ۲۴ خردادماه ۱۴۰۴
14 .jun. 2025
کانالِ آکادمی:
https://www.tg-me.com/marzockacademy
اینستاگرام آکادمی:
http://www.instagram.com/marzockacademy
Audio
پرسش از دکتر شفا در گروه آکادمی فلسفه مارزوک
شما فرمودید که انسان خردمند حدود بیست هزار سال در دامنهای زاگرس زندگی کردهاند یعنی لرها وکردها قبل از مهاجرت اقوام دیگر اگر مهاجرتی وجود داشته بوده باشد ساکنین اولیه ایران بودند
پس تئوری اقوام آریایی چیست ؟
شما فرمودید که انسان خردمند حدود بیست هزار سال در دامنهای زاگرس زندگی کردهاند یعنی لرها وکردها قبل از مهاجرت اقوام دیگر اگر مهاجرتی وجود داشته بوده باشد ساکنین اولیه ایران بودند
پس تئوری اقوام آریایی چیست ؟
Audio
پرسش از دکتر شفا در گروه آکادمی فلسفه مارزوک
https://www.tg-me.com/marzockacademy
١- فرگشت و انتخاب طبيعي توضيحي در مورد منشا حيات ارائه ميده؟
٢- فرگشت و انتخاب طبيعي ميتونه مكانيزيم انتقال اطلاعات به ژن رو توضيح بده مثلا توضيح بده چطور لاك پشت ها بعد از خروج از تخم به سمت اقيانوش حركت ميكنند؟
٣- فرگشت يا انتخاب طبيعي تمام سوالات ما در تغييرات بين گونه اي توضيح ميده؟
من منتظر هستم توضيحات شما در مورد طراحي هوشمند بشنوم چون بيشتر به اين بحث علاقه مندم
https://www.tg-me.com/marzockacademy
١- فرگشت و انتخاب طبيعي توضيحي در مورد منشا حيات ارائه ميده؟
٢- فرگشت و انتخاب طبيعي ميتونه مكانيزيم انتقال اطلاعات به ژن رو توضيح بده مثلا توضيح بده چطور لاك پشت ها بعد از خروج از تخم به سمت اقيانوش حركت ميكنند؟
٣- فرگشت يا انتخاب طبيعي تمام سوالات ما در تغييرات بين گونه اي توضيح ميده؟
من منتظر هستم توضيحات شما در مورد طراحي هوشمند بشنوم چون بيشتر به اين بحث علاقه مندم
Forwarded from برنامه های کنفرانس اکادمی فلسفه مارزوک
🔻 آکادمیِ فلسفهی مارزوک تقدیم میکند...
🔹درسگفتار :هویت ایرانی
🔻با حضور: دکتر کیوان یحیایی
متخصص علوم عصب شناسی
🕒 زمان: یکشنبه ۲۵خرداد ماه ۱۴۰۴
ساعت ۲۲بوقت ایران
در گروه اکادمی فلسفه مارزوک
https://www.tg-me.com/+RgpoTxExbs0yOTA0
کانالِ آکادمی
@marzockacademy
اینستاگرام
http://www.instagram.com/marzockacademy
🔹درسگفتار :هویت ایرانی
🔻با حضور: دکتر کیوان یحیایی
متخصص علوم عصب شناسی
🕒 زمان: یکشنبه ۲۵خرداد ماه ۱۴۰۴
ساعت ۲۲بوقت ایران
در گروه اکادمی فلسفه مارزوک
https://www.tg-me.com/+RgpoTxExbs0yOTA0
کانالِ آکادمی
@marzockacademy
اینستاگرام
http://www.instagram.com/marzockacademy
مدیریت بحران انسانی در شرایط VUCA با رویکردی علمی، عملکردی و تابآورانه
مقدمه:
واقعیت VUCA و تجلی آن در بحرانهای ژئوپلیتیکی
اصطلاح VUCA، که از ترکیب چهار واژهی Volatility (ناپایداری)، Uncertainty (عدم قطعیت)، Complexity (پیچیدگی)، و Ambiguity (ابهام) ساخته شده،
در سالهای اخیر از یک مفهوم تئوریک در علوم نظامی و استراتژی،
به یک تجربه زیسته و زیستی برای شهروندان جهان تبدیل شده است.
حمله نظامی اسرائیل به ایران در ژوئن ۲۰۲۵، که با بمباران گسترده مراکز حیاتی، جنگ سایبری، و پاسخ چندبعدی ایران همراه بود، مصداقی کامل از شرایط VUCA است.
در این شرایط، بحران نهتنها یک چالش ژئوپلیتیکی، بلکه یک بحران زیستی، شناختی و اجتماعی برای افراد و جوامع محسوب میشود.
برای مواجهه با چنین وضعیتی، نیاز به یک مدل علمی و چندلایه برای حفظ بقا، سلامت و معنا در زندگی وجود دارد.
---
لایه اول:
تنظیم بایولوژیکی و بازسازی تعادل جسمی در بحران
استرس مزمن ناشی از شرایط VUCA منجر به فعالسازی بیشازحد محور HPA (هیپوتالاموس–هیپوفیز–آدرنال) شده و موجب ترشح مداوم کورتیزول میشود.
این وضعیت، در صورت تداوم، به اختلال در ایمنی، خواب، گوارش، سلامت قلبی-عروقی و حتی حافظه منجر خواهد شد.
برای جلوگیری از این تخریب سیستماتیک، لازم است تنظیم بایولوژیکی با استفاده از اقدامات زیر انجام گیرد:
۱. تنظیم چرخه خواب با خواب شبانه منظم در بازه تاریکی کامل، برای حفظ ریتم سیرکادین و ترشح ملاتونین؛
۲. انجام فعالیت بدنی منقطع (Interval Training) مانند پیادهروی سریع یا حرکات کششی، دو بار در روز؛
۳. تغذیه با تمرکز بر مواد ضد التهابی و آنتیاکسیدانها از جمله زردچوبه، چای سبز، امگا ۳، و ماست یا پروبیوتیک؛
۴. تمرین تنفس آگاهانه (مانند تنفس ۴-۷-۸) برای بازگرداندن سیستم عصبی به وضعیت پاراسمپاتیک؛
۵. مصرف محدود و هدفمند اخبار، جهت کاهش بار استرس اطلاعاتی.
در سطح خانواده، همافزایی زیستی میتواند از طریق مشارکت در تهیه غذای سالم، پیادهروی گروهی، و گفتوگو درباره مراقبت جسمی شکل بگیرد.
در سطح اجتماعی، ایجاد زیرساختهایی برای آموزش سلامت عملکردی، تغذیه بحران، و فعالیتهای گروهی میتواند نقش مهمی در حفظ سلامت عمومی ایفا کند.
---
لایه دوم:
پایداری شناختی–هیجانی و بازتوانی روانی در وضعیت بیثبات
در شرایط بحران، مغز انسان تمایل دارد به الگوهای ذهنی سادهسازیشده (یا فاجعهساز) بازگردد.
این حالت منجر به اضطراب، سردرگمی، کاهش توان تصمیمگیری و حتی بیعملی (paralysis) میشود.
برای مقابله با این وضعیت، باید ظرفیت تنظیم شناختی و هیجانی تقویت شود.
راهبردهای مؤثر عبارتاند از:
۱. اعمال تقویم مصرف اخبار، بهصورت محدود به دو نوبت در روز و از منابع معتبر؛
۲. تمرین نوشتن افکار و احساسات بهصورت روزانه جهت تخلیه ذهنی و تحلیل شخصی؛
۳. استفاده از تکنیکهای درمان شناختی-رفتاری، مانند بازسازی شناختی، مواجهه تدریجی، و مراقبه شناختی؛
۴. تمرین تفکر استراتژیک و سناریومحور برای درک چندلایه از رویدادها؛
۵. مصرف محتوای غیراخباری با ارزش شناختی بالا مانند مستندهای علمی، کتابهای تحلیل بحران، یا تمرینات تمرکز.
در محیط خانواده، جلسات گفتوگوی هدفمند و بدون قضاوت میتوانند فضای امن روانی ایجاد کرده و اعضا را در فرآیند پردازش شناختی بحران مشارکت دهند.
در سطح جامعه، توسعه سواد شناختی، تحلیل اطلاعات و راهاندازی گروههای کوچک پشتیبانی روانی میتواند از گسترش آسیب روانشناختی جلوگیری کند.
---
لایه سوم:
انسجام معنایی و بازسازی معنا در شرایط بحران، بدون وابستگی به دین
یکی از اثرات پنهان اما عمیق بحرانهای VUCA، تخریب درک معنا و هدف زندگی است.
در نبود انسجام معنایی، انسان دچار بیانگیزگی، سرگردانی و بیاثر بودن میشود که مستقیماً با اختلالات روانتنی در ارتباط است.
بازسازی معنا لزوماً به دین یا مذهب وابسته نیست، بلکه میتواند از طریق ابزارهای انسانی، فلسفی، و رفتاری انجام گیرد.
راهبردهای پیشنهادی برای تقویت معنا و انسجام روانی:
۱. تعیین مأموریت شخصی کوتاهمدت برای هر روز؛ بهعنوان مثال: «امروز با ۳ کار مشخص اثرگذار خواهم بود.»
۲. تمرین مستمر در پاسخ به پرسشهای بنیادین: «نقش من در این بحران چیست؟»، «چه چیزهایی واقعاً مهماند؟»
۳. مطالعه آثار معناگرا مانند ویکتور فرانکل، فلسفه رواقی (استوئیسی)، یا روانشناسی انسانگرا؛
۴. گفتوگو با دیگران درباره روایتهای تابآور زندگی در بحرانهای قبلی؛
۵. مشارکت در فعالیتهای مفید برای دیگران (حتی کوچک)، که احساس اثربخشی را احیا میکند.
در سطح خانوادگی، انتقال خاطرات تابآوری از نسلهای قبلی، تدوین تاریخ خانوادگی در بحران، و بازخوانی تجربیات مفید میتواند انسجام ارزشها را حفظ کند.
https://www.tg-me.com/marzockacademy
مقدمه:
واقعیت VUCA و تجلی آن در بحرانهای ژئوپلیتیکی
اصطلاح VUCA، که از ترکیب چهار واژهی Volatility (ناپایداری)، Uncertainty (عدم قطعیت)، Complexity (پیچیدگی)، و Ambiguity (ابهام) ساخته شده،
در سالهای اخیر از یک مفهوم تئوریک در علوم نظامی و استراتژی،
به یک تجربه زیسته و زیستی برای شهروندان جهان تبدیل شده است.
حمله نظامی اسرائیل به ایران در ژوئن ۲۰۲۵، که با بمباران گسترده مراکز حیاتی، جنگ سایبری، و پاسخ چندبعدی ایران همراه بود، مصداقی کامل از شرایط VUCA است.
در این شرایط، بحران نهتنها یک چالش ژئوپلیتیکی، بلکه یک بحران زیستی، شناختی و اجتماعی برای افراد و جوامع محسوب میشود.
برای مواجهه با چنین وضعیتی، نیاز به یک مدل علمی و چندلایه برای حفظ بقا، سلامت و معنا در زندگی وجود دارد.
---
لایه اول:
تنظیم بایولوژیکی و بازسازی تعادل جسمی در بحران
استرس مزمن ناشی از شرایط VUCA منجر به فعالسازی بیشازحد محور HPA (هیپوتالاموس–هیپوفیز–آدرنال) شده و موجب ترشح مداوم کورتیزول میشود.
این وضعیت، در صورت تداوم، به اختلال در ایمنی، خواب، گوارش، سلامت قلبی-عروقی و حتی حافظه منجر خواهد شد.
برای جلوگیری از این تخریب سیستماتیک، لازم است تنظیم بایولوژیکی با استفاده از اقدامات زیر انجام گیرد:
۱. تنظیم چرخه خواب با خواب شبانه منظم در بازه تاریکی کامل، برای حفظ ریتم سیرکادین و ترشح ملاتونین؛
۲. انجام فعالیت بدنی منقطع (Interval Training) مانند پیادهروی سریع یا حرکات کششی، دو بار در روز؛
۳. تغذیه با تمرکز بر مواد ضد التهابی و آنتیاکسیدانها از جمله زردچوبه، چای سبز، امگا ۳، و ماست یا پروبیوتیک؛
۴. تمرین تنفس آگاهانه (مانند تنفس ۴-۷-۸) برای بازگرداندن سیستم عصبی به وضعیت پاراسمپاتیک؛
۵. مصرف محدود و هدفمند اخبار، جهت کاهش بار استرس اطلاعاتی.
در سطح خانواده، همافزایی زیستی میتواند از طریق مشارکت در تهیه غذای سالم، پیادهروی گروهی، و گفتوگو درباره مراقبت جسمی شکل بگیرد.
در سطح اجتماعی، ایجاد زیرساختهایی برای آموزش سلامت عملکردی، تغذیه بحران، و فعالیتهای گروهی میتواند نقش مهمی در حفظ سلامت عمومی ایفا کند.
---
لایه دوم:
پایداری شناختی–هیجانی و بازتوانی روانی در وضعیت بیثبات
در شرایط بحران، مغز انسان تمایل دارد به الگوهای ذهنی سادهسازیشده (یا فاجعهساز) بازگردد.
این حالت منجر به اضطراب، سردرگمی، کاهش توان تصمیمگیری و حتی بیعملی (paralysis) میشود.
برای مقابله با این وضعیت، باید ظرفیت تنظیم شناختی و هیجانی تقویت شود.
راهبردهای مؤثر عبارتاند از:
۱. اعمال تقویم مصرف اخبار، بهصورت محدود به دو نوبت در روز و از منابع معتبر؛
۲. تمرین نوشتن افکار و احساسات بهصورت روزانه جهت تخلیه ذهنی و تحلیل شخصی؛
۳. استفاده از تکنیکهای درمان شناختی-رفتاری، مانند بازسازی شناختی، مواجهه تدریجی، و مراقبه شناختی؛
۴. تمرین تفکر استراتژیک و سناریومحور برای درک چندلایه از رویدادها؛
۵. مصرف محتوای غیراخباری با ارزش شناختی بالا مانند مستندهای علمی، کتابهای تحلیل بحران، یا تمرینات تمرکز.
در محیط خانواده، جلسات گفتوگوی هدفمند و بدون قضاوت میتوانند فضای امن روانی ایجاد کرده و اعضا را در فرآیند پردازش شناختی بحران مشارکت دهند.
در سطح جامعه، توسعه سواد شناختی، تحلیل اطلاعات و راهاندازی گروههای کوچک پشتیبانی روانی میتواند از گسترش آسیب روانشناختی جلوگیری کند.
---
لایه سوم:
انسجام معنایی و بازسازی معنا در شرایط بحران، بدون وابستگی به دین
یکی از اثرات پنهان اما عمیق بحرانهای VUCA، تخریب درک معنا و هدف زندگی است.
در نبود انسجام معنایی، انسان دچار بیانگیزگی، سرگردانی و بیاثر بودن میشود که مستقیماً با اختلالات روانتنی در ارتباط است.
بازسازی معنا لزوماً به دین یا مذهب وابسته نیست، بلکه میتواند از طریق ابزارهای انسانی، فلسفی، و رفتاری انجام گیرد.
راهبردهای پیشنهادی برای تقویت معنا و انسجام روانی:
۱. تعیین مأموریت شخصی کوتاهمدت برای هر روز؛ بهعنوان مثال: «امروز با ۳ کار مشخص اثرگذار خواهم بود.»
۲. تمرین مستمر در پاسخ به پرسشهای بنیادین: «نقش من در این بحران چیست؟»، «چه چیزهایی واقعاً مهماند؟»
۳. مطالعه آثار معناگرا مانند ویکتور فرانکل، فلسفه رواقی (استوئیسی)، یا روانشناسی انسانگرا؛
۴. گفتوگو با دیگران درباره روایتهای تابآور زندگی در بحرانهای قبلی؛
۵. مشارکت در فعالیتهای مفید برای دیگران (حتی کوچک)، که احساس اثربخشی را احیا میکند.
در سطح خانوادگی، انتقال خاطرات تابآوری از نسلهای قبلی، تدوین تاریخ خانوادگی در بحران، و بازخوانی تجربیات مفید میتواند انسجام ارزشها را حفظ کند.
https://www.tg-me.com/marzockacademy
Telegram
آکادمی فلسفه و هنر مارزوک
کانال فلسفه وهنر مارزوک
آکادمی فلسفه و هنر مارزوک
مدیریت بحران انسانی در شرایط VUCA با رویکردی علمی، عملکردی و تابآورانه مقدمه: واقعیت VUCA و تجلی آن در بحرانهای ژئوپلیتیکی اصطلاح VUCA، که از ترکیب چهار واژهی Volatility (ناپایداری)، Uncertainty (عدم قطعیت)، Complexity (پیچیدگی)، و Ambiguity (ابهام)…
در سطح اجتماعی، دعوت از نویسندگان، هنرمندان، تحلیلگران و دانشمندان برای تولید روایتهای مثبت و آیندهنگرانه، نقش کلیدی در حفظ معنا و انسجام عمومی دارد.
---
نتیجهگیری نهایی:
عبور آگاهانه، علمی و هوشمندانه از بحران
شرایط VUCA الزاماً به فروپاشی منتهی نمیشود. اگر با رویکرد علمی، عملکردی، و رفتاری به آن واکنش داده شود، میتواند فرصتی برای رشد عصبی، روانی و اجتماعی انسان باشد.
انسان مقاوم، نه از جنس تحمل صرف، بلکه حاصل بازسازی آگاهانه زیست، تفکر، و معناست.
در جهانی که آشوب در آن عادی شده است، ساختن نظم درون، هدف زندگی، و روابط معنادار، نه فقط مزیت، بلکه الزام زیستی و تمدنی است.
@KhaneTekaniFarhangi
https://www.tg-me.com/marzockacademy
---
نتیجهگیری نهایی:
عبور آگاهانه، علمی و هوشمندانه از بحران
شرایط VUCA الزاماً به فروپاشی منتهی نمیشود. اگر با رویکرد علمی، عملکردی، و رفتاری به آن واکنش داده شود، میتواند فرصتی برای رشد عصبی، روانی و اجتماعی انسان باشد.
انسان مقاوم، نه از جنس تحمل صرف، بلکه حاصل بازسازی آگاهانه زیست، تفکر، و معناست.
در جهانی که آشوب در آن عادی شده است، ساختن نظم درون، هدف زندگی، و روابط معنادار، نه فقط مزیت، بلکه الزام زیستی و تمدنی است.
@KhaneTekaniFarhangi
https://www.tg-me.com/marzockacademy
Telegram
آکادمی فلسفه و هنر مارزوک
کانال فلسفه وهنر مارزوک
آکادمی فلسفه و هنر مارزوک
جستار هفته گروه آکادمی فلسفه مارزوک 🔻فیلسوفان در باره جنگ چه میگویند ؟ دربارۀ هر چیزی میشود نگاهی فلسفی داشت و دربارۀ مبناها، اهداف و چیستی آنها پرسید؛ جنگ هم از این قاعده مستثنا نیست. اما آیا فیلسوفانی بودهاند که واقعا به سراغ این موضوع رفته باشند…
✍عبدالحمید ضیایی
پديده شناسي مفهوم جنگ و اينكه آيا اساساً جنگ پديدهاي نامطلوب و شوم بوده و صلح، ارزشي مطلق كه پيوسته بايد در پي آن باشيم يا اينكه جنگ نيز در حيات بشري، ضرورتي ناگزير و اجتنابناپذير بوده و واجد كاركردهاي مثبتي نيز هست.
ب) آيا تمامي اقسام جنگ نامطلوب و منفور است يا اينكه با لحاظ انگيزهها، نتايج، ابزار و شيوه جنگ، ميتوان گونههايي از جنگ را حتي مقدس و مطلوب تلقي كرد؟
ج) آيا صلح پايدار و فراگير، آرزويي صعبالوصول و محال نيست؟ و آيا بر همين مبنا نميتوان به اجتنابناپذير بودن بسياري از جنگها و نقش مثبت آنها در رفع و دفع عوامل جنگ افروز يا تباهي آفرين در حيات جمعي رأي داد
براي پاسخ به اين پرسشها ناگزير از رجوع به تاريخ فلسفه هستيم. در اين بخش، به اجمال ميكوشم كه ديدگاههاي چند تن از فيلسوفان مشهور غربي را مطرح كرده و مورد ارزيابي قرار دهم. در فلسفه يونان، فيلسوفاني از قبيل ارسطو و افلاطون، به رغم اينكه جنگ را تحسين نميكنند اما حقانيت آن را پذيرفته و خواه به شكل دفاعي و خواه تهاجمي، آنگاه كه منافع «دولت شهر» ايجاب كند، آن را واجد مشروعيت شمردهاند. معالوصف ارسطو، غايت جنگ را صلح دانسته و در كتاب سياست چنين ميگويد: «زندگي آدميان نيز ميان جنگ و آشتي و كار و آسايش بخش ميشود و كارهاي آدمي نيز برخي لازم، پارهاي سودمند و دستهاي پر ارج است و رجحاني كه به هر كار داده ميشود بايد به سبب كار براي آسايش و چيزهاي لازم و سودمند براي چيزهاي پر ارزش باشد». ارسطو هدف از جنگ را آسايش شمرده. به اعتقاد وي تاريخ گواهي ميدهد كه بيشتر كشورهاي جنگ افروز فقط تا زماني كه نبرد ميكردهاند، ايمن بودهاند. استمرار بررسي و تحليل مسئله جنگ را ميتوان در تفكر فيلسوفان آلماني به ويژه كانت، هگل و نيچه پي گرفت.
https://www.tg-me.com/marzockacademy
پديده شناسي مفهوم جنگ و اينكه آيا اساساً جنگ پديدهاي نامطلوب و شوم بوده و صلح، ارزشي مطلق كه پيوسته بايد در پي آن باشيم يا اينكه جنگ نيز در حيات بشري، ضرورتي ناگزير و اجتنابناپذير بوده و واجد كاركردهاي مثبتي نيز هست.
ب) آيا تمامي اقسام جنگ نامطلوب و منفور است يا اينكه با لحاظ انگيزهها، نتايج، ابزار و شيوه جنگ، ميتوان گونههايي از جنگ را حتي مقدس و مطلوب تلقي كرد؟
ج) آيا صلح پايدار و فراگير، آرزويي صعبالوصول و محال نيست؟ و آيا بر همين مبنا نميتوان به اجتنابناپذير بودن بسياري از جنگها و نقش مثبت آنها در رفع و دفع عوامل جنگ افروز يا تباهي آفرين در حيات جمعي رأي داد
براي پاسخ به اين پرسشها ناگزير از رجوع به تاريخ فلسفه هستيم. در اين بخش، به اجمال ميكوشم كه ديدگاههاي چند تن از فيلسوفان مشهور غربي را مطرح كرده و مورد ارزيابي قرار دهم. در فلسفه يونان، فيلسوفاني از قبيل ارسطو و افلاطون، به رغم اينكه جنگ را تحسين نميكنند اما حقانيت آن را پذيرفته و خواه به شكل دفاعي و خواه تهاجمي، آنگاه كه منافع «دولت شهر» ايجاب كند، آن را واجد مشروعيت شمردهاند. معالوصف ارسطو، غايت جنگ را صلح دانسته و در كتاب سياست چنين ميگويد: «زندگي آدميان نيز ميان جنگ و آشتي و كار و آسايش بخش ميشود و كارهاي آدمي نيز برخي لازم، پارهاي سودمند و دستهاي پر ارج است و رجحاني كه به هر كار داده ميشود بايد به سبب كار براي آسايش و چيزهاي لازم و سودمند براي چيزهاي پر ارزش باشد». ارسطو هدف از جنگ را آسايش شمرده. به اعتقاد وي تاريخ گواهي ميدهد كه بيشتر كشورهاي جنگ افروز فقط تا زماني كه نبرد ميكردهاند، ايمن بودهاند. استمرار بررسي و تحليل مسئله جنگ را ميتوان در تفكر فيلسوفان آلماني به ويژه كانت، هگل و نيچه پي گرفت.
https://www.tg-me.com/marzockacademy
Telegram
آکادمی فلسفه و هنر مارزوک
کانال فلسفه وهنر مارزوک
آکادمی فلسفه و هنر مارزوک
✍عبدالحمید ضیایی پديده شناسي مفهوم جنگ و اينكه آيا اساساً جنگ پديدهاي نامطلوب و شوم بوده و صلح، ارزشي مطلق كه پيوسته بايد در پي آن باشيم يا اينكه جنگ نيز در حيات بشري، ضرورتي ناگزير و اجتنابناپذير بوده و واجد كاركردهاي مثبتي نيز هست. ب) آيا تمامي اقسام…
امانوئل كانت به مفهوم فرديت كه با مفهوم آزادي تلازم دارد توجه كافي داشت و البته آزادي مورد نظر وي همچون ساير احكام اخلاقي، از سنخ اموري نيست كه قابل استنباط با عقل نظري باشد و تحصيل آنها، صرفاً با عقل عملي امكانپذير است. دستيابي به اين آزادي، متضمن استقلال انسان در برابر سيطره هر ابرقدرت دروني، بيروني و قيود تحميلي است. كانت در كليت تفكر خود با ميليتاريسم (نظاميگري) و كاربست قوه قهريه مخالفت ورزيده و هدف عقلاني هر جنگ را صلح ميشمارد. به نظر وي هرچه ويرانگري جنگ كمتر و شرايط صلحي كه طرف پيروز تحميل ميكند از انتقامجويي كمتري برخوردار باشد، صلح به دست آمده ميتواند طولانيتر و مطمئنتر باشد و صلح مطمئن سومند نسبتاً پايدار، تنها هدف معقول در هر جنگي است. مهمترين دغدغه فكري كانت در اين باب، شناسايي شرايط عملي استقرار صلح جاودانه است ولي به رغم پذيرش ضرورت اعمال زور براي حمايت از قانون در دولتهاي مستقر، انديشه اعمال زور را براي حفظ نظم بينالمللي – چه از نظر منطقي و چه از حيث عملي – بيهوده تلقي ميكند. استقرار نظم بينالمللي از نظر كانت، آنگاه ميسور است كه حكومتها آزادانه از به راه انداختن جنگ عليه يكديگر چشمپوشي كنند.
https://www.tg-me.com/marzockacademy
https://www.tg-me.com/marzockacademy
Telegram
آکادمی فلسفه و هنر مارزوک
کانال فلسفه وهنر مارزوک
آکادمی فلسفه و هنر مارزوک
امانوئل كانت به مفهوم فرديت كه با مفهوم آزادي تلازم دارد توجه كافي داشت و البته آزادي مورد نظر وي همچون ساير احكام اخلاقي، از سنخ اموري نيست كه قابل استنباط با عقل نظري باشد و تحصيل آنها، صرفاً با عقل عملي امكانپذير است. دستيابي به اين آزادي، متضمن استقلال…
نكته لازمالذكر اين است كه كانت به رغم آنكه جنگ را سرچشمه همه شرها و تباهيهاي اخلاقي شمرده است اما در عين حال بر اين نكته اصرار داشته كه هر شهروندي بايد آماده دفاع از كشورش در برابر تجاوز خارجي باشد و در عين حال كه جنگ از نظر او، شكل حاد خودپرستي طبيعي است اما دفاع از خود را – چه در مقياس ملي و چه شخصي – واكنشي طبيعي و ضروري ميدانسته است.
از ديگر فيلسوفان آلماني كه به مقوله جنگ پرداخته و در عين حال بر خلاف كانت، در زمره ستايشگران بيپرواي جنگ به شمار ميرود، هگل است. وي براي جنگ «خصوصيت تعالي دهنده» قائل است. به نظر هگل، جنگهاي داخلي ناشي از تعارضات بين جامعه مدني (شهرها و شهروندان) و جامعه سياسي (حكومت و دستگاه اداري) بوده و «چون هيچگونه حكم گزار ميان ملتها وجود ندارد، واپسين چاره براي تسويه اختلافات ميان كشورها زور است». هگل از خصيصه متمدن كننده خشونت دفاع ميكند؛
https://www.tg-me.com/marzockacademy
از ديگر فيلسوفان آلماني كه به مقوله جنگ پرداخته و در عين حال بر خلاف كانت، در زمره ستايشگران بيپرواي جنگ به شمار ميرود، هگل است. وي براي جنگ «خصوصيت تعالي دهنده» قائل است. به نظر هگل، جنگهاي داخلي ناشي از تعارضات بين جامعه مدني (شهرها و شهروندان) و جامعه سياسي (حكومت و دستگاه اداري) بوده و «چون هيچگونه حكم گزار ميان ملتها وجود ندارد، واپسين چاره براي تسويه اختلافات ميان كشورها زور است». هگل از خصيصه متمدن كننده خشونت دفاع ميكند؛
https://www.tg-me.com/marzockacademy
Telegram
آکادمی فلسفه و هنر مارزوک
کانال فلسفه وهنر مارزوک