This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
American surgeon tells UN many of his patients in Gaza were children
جراح آمریکایی متخصص تروما، دکتر فیروز سیدوا، در نشست شورای امنیت سازمان ملل روایت دستاولی از فروپاشی سیستم بهداشت و درمان غزه ارائه کرد.
او جزییاتی از مشاهدات خود از هدف گرفته شدن افراد غیرنظامی و کودکان را بیان کرد. «این صرفا شکست سیستم خدمات سلامت نیست، بلکه سیستم، بهطور نظاممند و از طریق نقض قوانین بینالمللی از هم پاشیده شده است.» او قحطی ساخت بشر را محکوم کرد که اکنون شمار بیشتری از غیرنظامیان را نسبت به بمبارانها به کام مرگ میکشاند.
بر اساس بررسی روانپزشکان، تقریباً نیمی از کودکان غزه اکنون افکار خودکشی دارند و میپرسند: «چرا من همراه خانوادهام نمردم؟» دکتر سیدوا از شورای امنیت درخواست کرد تا هفت اقدام، از جمله اعمال تحریم تسلیحاتی را اجرا کند و بیعملی آنها را «گواهی بر فروپاشی وجدان» توصیف کرد: «شما نمیتوانید ادعای ناآگاهی کنید، هنگامی که کودکان دیگر تمایلی به زندگی ندارند.»
#مسئولیت_اجتماعی_پزشکان
#حمایت_طلبی
#خدمات_سلامت
#درگیری_نظامی
جراح آمریکایی متخصص تروما، دکتر فیروز سیدوا، در نشست شورای امنیت سازمان ملل روایت دستاولی از فروپاشی سیستم بهداشت و درمان غزه ارائه کرد.
او جزییاتی از مشاهدات خود از هدف گرفته شدن افراد غیرنظامی و کودکان را بیان کرد. «این صرفا شکست سیستم خدمات سلامت نیست، بلکه سیستم، بهطور نظاممند و از طریق نقض قوانین بینالمللی از هم پاشیده شده است.» او قحطی ساخت بشر را محکوم کرد که اکنون شمار بیشتری از غیرنظامیان را نسبت به بمبارانها به کام مرگ میکشاند.
بر اساس بررسی روانپزشکان، تقریباً نیمی از کودکان غزه اکنون افکار خودکشی دارند و میپرسند: «چرا من همراه خانوادهام نمردم؟» دکتر سیدوا از شورای امنیت درخواست کرد تا هفت اقدام، از جمله اعمال تحریم تسلیحاتی را اجرا کند و بیعملی آنها را «گواهی بر فروپاشی وجدان» توصیف کرد: «شما نمیتوانید ادعای ناآگاهی کنید، هنگامی که کودکان دیگر تمایلی به زندگی ندارند.»
#مسئولیت_اجتماعی_پزشکان
#حمایت_طلبی
#خدمات_سلامت
#درگیری_نظامی
سطح شواهد کافی: دانشگاه یا دادگاه
یکی از موضوعات مهم در رسیدگی به گزارشات آزار جنسی در محیطهای دانشگاهی، تفاوت سطح شواهد در مقایسه با محاکم قضایی است. آگاهی از این تفاوتها برای حفظ عدالت و امنیت محیط دانشگاه بسیار اهمیت دارد.
در محیط دانشگاه و اداری
سطح شواهد مورد نیاز «ارجحیت دلایل» یا Preponderance of the Evidence است. در این استاندارد، کافی است نشان داده شود که احتمال وقوع تخلف بیش از ۵۰ درصد است. این سطح شواهد بهمنظور حمایت از محیطی امنتر در دانشگاهها و رسیدگی سریعتر به شکایات استفاده میشود.
در دادگاههای کیفری
سطح شواهد «فراتر از شک معقول» یا Beyond a Reasonable Doubt است. این بالاترین سطح شواهد در نظامهای قضایی است و نیازمند ارائه شواهدی است که هیچ تردید منطقی درباره وقوع جرم باقی نگذارد.
این تفاوت در سطح شواهد به دلیل اهمیت ایمنی در محیط کار و دانشگاههاست.
#دانشگاه_امن
#سطح_شواهد
#آزار_جنسی
یکی از موضوعات مهم در رسیدگی به گزارشات آزار جنسی در محیطهای دانشگاهی، تفاوت سطح شواهد در مقایسه با محاکم قضایی است. آگاهی از این تفاوتها برای حفظ عدالت و امنیت محیط دانشگاه بسیار اهمیت دارد.
در محیط دانشگاه و اداری
سطح شواهد مورد نیاز «ارجحیت دلایل» یا Preponderance of the Evidence است. در این استاندارد، کافی است نشان داده شود که احتمال وقوع تخلف بیش از ۵۰ درصد است. این سطح شواهد بهمنظور حمایت از محیطی امنتر در دانشگاهها و رسیدگی سریعتر به شکایات استفاده میشود.
در دادگاههای کیفری
سطح شواهد «فراتر از شک معقول» یا Beyond a Reasonable Doubt است. این بالاترین سطح شواهد در نظامهای قضایی است و نیازمند ارائه شواهدی است که هیچ تردید منطقی درباره وقوع جرم باقی نگذارد.
این تفاوت در سطح شواهد به دلیل اهمیت ایمنی در محیط کار و دانشگاههاست.
#دانشگاه_امن
#سطح_شواهد
#آزار_جنسی
قلب گِلی 💚
BRITTANY NEZIENWA
2025 ABIM Foundation Building Trust Essay Contest Winner
در بیمارستانی که صداهای کدهای پزشکی بلندتر از لالاییها بود و شفا با میلیگرم اندازهگیری میشد، پسری بود که جادو در دستانش داشت. هشتساله، کوچکتر از سنش، طوفانی آرام با چشمان قهوهای درشت و مچهایی که با نوار چسب بسته شده بودند. او نام هر پرستار و ریتم هر بوق دستگاه را میشناخت. بیماری مثل مهمانی بلندمدت در زندگیاش جا خوش کرده بود، اما او بهندرت اجازه میداد شادی را از قلمرو اتاق بازیاش بدزدد.
من او را در حین گشتهایم بهعنوان داوطلب ملاقات کردم. خواهرش هم آنجا بود. سالم، پرجنبوجوش و پر سر و صدا، بهگونهای که فقط خواهر و برادرهای کودکان بیمار بلدند، سعی میکرد سکوتهای ناشی از بیماری را پر کند. اما من او را تماشا میکردم. متمرکز، آرام و دقیق با گِلش، انگار چیزی میساخت که معنای عمیقتری از آنچه دیگران متوجه میشدند داشت.
یک روز بعدازظهر، وقتی یک تیکه گِل سبز تازه به او دادم، سرش را بلند کرد و زمزمه کرد: « برای دکتر ر. یه چیزی درست میکنم.»
دکتر ر. پزشک جوانی با چشمانی مهربان و کفشهای کتانی بهجای کفشهای رسمی، که رسمیت را با راحتی عوض کرده بود، بهجای نصیحت، گوش میداد و پزشکی را کمتر فرمولی و بیشتر شبیه گفتوگو پرکتیس میکرد. کسی که با بچهها طوری صحبت نمیکرد که انگار شیشهاند.
دستهای پسر با دقت حرکت میکردند، نه فقط یک شکل، بلکه یک تشکر را میساختند. گفت: «اون قراره منو زود خوب کنه»، انگار این هم چیزی بود که باید منتظرش باشد، مثل زنگ تفریح. «برای همین میخوام بهش چیزی بدم که اگه یادم رفت، داشته باشه.»
آن موقع نمیدانستم که عمل جراحی برای صبح روز بعد برنامهریزی شده بود. نمیدانستم که هدیهاش فقط یک کاردستی نبود. راهی بود برای نگهداشتن چیزی آشنا، در صورتی که بعد از عمل همهچیز متفاوت به نظر برسد. سرعت بیمارستان جایی برای احساسات باقی نمیگذارد. پرستاری که عجله داشت، نگاهی به مجسمه گِلی انداخت و گفت: «قشنگه، عزیزم»، و سپس شتابان رفت. او نیازی به تشویق نداشت، فقط کسی را میخواست که به تمام شدن کارش اهمیت دهد.
من اما اهمیت دادم. وقتی قلب گِلی را به من داد – کوچک، کج و کوله و سبز – میدونستم چه چیزی دارد به من میدهد. سبز. رنگ چیزهای رو به رشد. امید. چیزی که از دیوارهای سفید و سردی که سعی داشتند دنیای او را کوچک کنند، فراتر میرفت پرسید: «میتونی بهش بدی؟» صدایش به سختی بلندتر از صدای قطرهچکان کنارش بود. «اگه بعد از عمل یادم رفت.»
دکتر ر. را بین مریضها پیدا کردم. وقتی هدیه را به او دادم، که هنوز لبههایش چه از نظر ظاهری و چه احساسی، نرم بود. مکث کرد. لحظهای چیزی نگفت. سپس سر تکان داد، دستش را دور آن بست و زمزمه کرد: «مراقبش هستم.»
روز بعد، اتاق بازی ساکت بود.نه خندهای، نه خواهری، نه گِلی زیر ناخنها. فقط سکوت و سنگینیای که وقتی امید خیلی سریع میرود، به جا میماند. بعداً فهمیدم که عمل جراحی پیچیدگیهایی داشت. نه کشنده، اما ترسناک. بهقدری که تیمی را که به تابآوری کودکان عادت کرده بود، تکان داد. بهقدری که دکتر ر. آن قلب گِلی را تمام آن هفته در جیب روپوشش نگه داشت.
پسر چند روز بعد برگشت، آهستهتر، لاغرتر، با سینهای بخیهشده و چشمانی خسته. وقتی من را دید، لبخندش مثل بهار پس از زمستانی سخت شکوفا شد. پرسید: «دوستش داشت؟» راستش را گفتم: «نگهش داشت.» ولی بقیه را نگفتم. اینکه گاهی کوچکترین هدایا همانهایی هستند که در آدمها ریشه میدوانند.
در پزشکی، اعتماد اغلب چیزی تلقی میشود که با مهارت، مدرک و دقت به دست میآید. اما در آن اتاق، در آن لحظه، از چیزی نرمتر ساخته شد: حضور. احترام. گوش دادن وقتی کودکی میگوید: «این مهمه.»
این لحظه باعث شد به این فکر کنم که حرفهایگری چطور از رسمیت خشک به حضور، همدلی و روان بودن در احساسات در حال تحول است.
پزشکی زمانی فاصله، خویشتنداری، کفشهای براق و دستهای تمرینکرده را طلب میکرد. اما بچههایی که دیدم، اهمیتی نمیدادند چند روپوش سفید داری. برایشان مهم بود که رنگ مورد علاقهشان را به خاطر داشته باشی. اینکه روی زمین کاشیدار چهارزانو بنشینی و به شکل دادن تکهای از قلبشان کمک کنی.
آن لحظه تعریف من از حضور در مراقبتهای بهداشتی را تغییر داد، نه فقط بهصورت فیزیکی، بلکه احساسی، کامل و بدون خودبینی. آن روز فهمیدم که شفا همیشه در درمان نیست. گاهی در این است که حتی در اتاقی پر از قوانین و پروتکلهای استریل، کودکی میتواند هدیهای نه فقط از گِل، بلکه از اعتماد بدهد. این درس را با خودم نگه میدارم.
و گاهی، حرفهایترین کاری که میتوانی بکنی این است که زانو بزنی، آن را بگیری و هرگز رهایش نکنی.
https://buildingtrust.org/2025/05/the-clay-heart/
BRITTANY NEZIENWA
2025 ABIM Foundation Building Trust Essay Contest Winner
در بیمارستانی که صداهای کدهای پزشکی بلندتر از لالاییها بود و شفا با میلیگرم اندازهگیری میشد، پسری بود که جادو در دستانش داشت. هشتساله، کوچکتر از سنش، طوفانی آرام با چشمان قهوهای درشت و مچهایی که با نوار چسب بسته شده بودند. او نام هر پرستار و ریتم هر بوق دستگاه را میشناخت. بیماری مثل مهمانی بلندمدت در زندگیاش جا خوش کرده بود، اما او بهندرت اجازه میداد شادی را از قلمرو اتاق بازیاش بدزدد.
من او را در حین گشتهایم بهعنوان داوطلب ملاقات کردم. خواهرش هم آنجا بود. سالم، پرجنبوجوش و پر سر و صدا، بهگونهای که فقط خواهر و برادرهای کودکان بیمار بلدند، سعی میکرد سکوتهای ناشی از بیماری را پر کند. اما من او را تماشا میکردم. متمرکز، آرام و دقیق با گِلش، انگار چیزی میساخت که معنای عمیقتری از آنچه دیگران متوجه میشدند داشت.
یک روز بعدازظهر، وقتی یک تیکه گِل سبز تازه به او دادم، سرش را بلند کرد و زمزمه کرد: « برای دکتر ر. یه چیزی درست میکنم.»
دکتر ر. پزشک جوانی با چشمانی مهربان و کفشهای کتانی بهجای کفشهای رسمی، که رسمیت را با راحتی عوض کرده بود، بهجای نصیحت، گوش میداد و پزشکی را کمتر فرمولی و بیشتر شبیه گفتوگو پرکتیس میکرد. کسی که با بچهها طوری صحبت نمیکرد که انگار شیشهاند.
دستهای پسر با دقت حرکت میکردند، نه فقط یک شکل، بلکه یک تشکر را میساختند. گفت: «اون قراره منو زود خوب کنه»، انگار این هم چیزی بود که باید منتظرش باشد، مثل زنگ تفریح. «برای همین میخوام بهش چیزی بدم که اگه یادم رفت، داشته باشه.»
آن موقع نمیدانستم که عمل جراحی برای صبح روز بعد برنامهریزی شده بود. نمیدانستم که هدیهاش فقط یک کاردستی نبود. راهی بود برای نگهداشتن چیزی آشنا، در صورتی که بعد از عمل همهچیز متفاوت به نظر برسد. سرعت بیمارستان جایی برای احساسات باقی نمیگذارد. پرستاری که عجله داشت، نگاهی به مجسمه گِلی انداخت و گفت: «قشنگه، عزیزم»، و سپس شتابان رفت. او نیازی به تشویق نداشت، فقط کسی را میخواست که به تمام شدن کارش اهمیت دهد.
من اما اهمیت دادم. وقتی قلب گِلی را به من داد – کوچک، کج و کوله و سبز – میدونستم چه چیزی دارد به من میدهد. سبز. رنگ چیزهای رو به رشد. امید. چیزی که از دیوارهای سفید و سردی که سعی داشتند دنیای او را کوچک کنند، فراتر میرفت پرسید: «میتونی بهش بدی؟» صدایش به سختی بلندتر از صدای قطرهچکان کنارش بود. «اگه بعد از عمل یادم رفت.»
دکتر ر. را بین مریضها پیدا کردم. وقتی هدیه را به او دادم، که هنوز لبههایش چه از نظر ظاهری و چه احساسی، نرم بود. مکث کرد. لحظهای چیزی نگفت. سپس سر تکان داد، دستش را دور آن بست و زمزمه کرد: «مراقبش هستم.»
روز بعد، اتاق بازی ساکت بود.نه خندهای، نه خواهری، نه گِلی زیر ناخنها. فقط سکوت و سنگینیای که وقتی امید خیلی سریع میرود، به جا میماند. بعداً فهمیدم که عمل جراحی پیچیدگیهایی داشت. نه کشنده، اما ترسناک. بهقدری که تیمی را که به تابآوری کودکان عادت کرده بود، تکان داد. بهقدری که دکتر ر. آن قلب گِلی را تمام آن هفته در جیب روپوشش نگه داشت.
پسر چند روز بعد برگشت، آهستهتر، لاغرتر، با سینهای بخیهشده و چشمانی خسته. وقتی من را دید، لبخندش مثل بهار پس از زمستانی سخت شکوفا شد. پرسید: «دوستش داشت؟» راستش را گفتم: «نگهش داشت.» ولی بقیه را نگفتم. اینکه گاهی کوچکترین هدایا همانهایی هستند که در آدمها ریشه میدوانند.
در پزشکی، اعتماد اغلب چیزی تلقی میشود که با مهارت، مدرک و دقت به دست میآید. اما در آن اتاق، در آن لحظه، از چیزی نرمتر ساخته شد: حضور. احترام. گوش دادن وقتی کودکی میگوید: «این مهمه.»
این لحظه باعث شد به این فکر کنم که حرفهایگری چطور از رسمیت خشک به حضور، همدلی و روان بودن در احساسات در حال تحول است.
پزشکی زمانی فاصله، خویشتنداری، کفشهای براق و دستهای تمرینکرده را طلب میکرد. اما بچههایی که دیدم، اهمیتی نمیدادند چند روپوش سفید داری. برایشان مهم بود که رنگ مورد علاقهشان را به خاطر داشته باشی. اینکه روی زمین کاشیدار چهارزانو بنشینی و به شکل دادن تکهای از قلبشان کمک کنی.
آن لحظه تعریف من از حضور در مراقبتهای بهداشتی را تغییر داد، نه فقط بهصورت فیزیکی، بلکه احساسی، کامل و بدون خودبینی. آن روز فهمیدم که شفا همیشه در درمان نیست. گاهی در این است که حتی در اتاقی پر از قوانین و پروتکلهای استریل، کودکی میتواند هدیهای نه فقط از گِل، بلکه از اعتماد بدهد. این درس را با خودم نگه میدارم.
و گاهی، حرفهایترین کاری که میتوانی بکنی این است که زانو بزنی، آن را بگیری و هرگز رهایش نکنی.
https://buildingtrust.org/2025/05/the-clay-heart/
Building Trust
The Clay Heart
In a hospital where codes echoed louder than lullabies and healing came measured in milligrams, there was a boy who carried magic in his hands.
Eight years old, small for his age, a quiet hurricane with wide brown eyes and wrists wrapped in tape. He knew…
Eight years old, small for his age, a quiet hurricane with wide brown eyes and wrists wrapped in tape. He knew…
تو را ای کهن بوم
🍃 خوانش گزیدهای از شعر بلندِ اخوان ثالث. وطن سلامت و آرام و بهروز باد.
ز پوچ جهان هيچ اگر دوست دارم
تو را ای كهن بوم و بر دوست دارم
@farhadshafti
ز پوچ جهان هيچ اگر دوست دارم
تو را ای كهن بوم و بر دوست دارم
@farhadshafti
Forwarded from پایگاه خبری پزشکان و قانون (پالنا)
🔴 فراخوان اعلام آمادگی یاریرسانی جراحان عمومی ایران
◾️با توجه به شرایط بحرانی و نیاز فوری به خدمات پزشکی، انجمن جراحان عمومی ایران آمادگی کامل خود را برای درمان و رسیدگی به مجروحان در هر جای کشور که لازم باشد ، اعلام میدارد.
◾️از همکاران محترم جراح عمومی دعوت میشود در صورت امکان همکاری، نام و اطلاعات تماس خود را ذیل این پست درج فرمایند یا از طریق واتساپ 09153022210 اعلام آمادگی نمایند.
🔹 همدلی، تخصص و تعهد ما، سرمایهای برای درمان وطن است.
با احترام
روابط عمومی انجمن جراحان عمومی ایران
۱- دکتر غلامرضا زمانی
مشهد ، 09153022210
۲- دکتر ابوالفضل افشار فرد
تهران ، 09121158725
۳- دکتر مهرداد بهلولی
09121504179تهران
۴- دکتر محمد مهدی رضایی
ساری ، 09216504668
۵- دکتر مهدی هاشمی اسکویی
رشت 09143016191
۶- دکتر رقیه جلیلی
تهران ، 09143461066
🔹پالنا این قدم بزرگ شرافتمندانه را پاس میدارد و افتخار دارد در گسترش آن سهیم باشد
پایگاه خبری پزشکان و قانون (پالنا)
@pezeshkanghanon
◾️با توجه به شرایط بحرانی و نیاز فوری به خدمات پزشکی، انجمن جراحان عمومی ایران آمادگی کامل خود را برای درمان و رسیدگی به مجروحان در هر جای کشور که لازم باشد ، اعلام میدارد.
◾️از همکاران محترم جراح عمومی دعوت میشود در صورت امکان همکاری، نام و اطلاعات تماس خود را ذیل این پست درج فرمایند یا از طریق واتساپ 09153022210 اعلام آمادگی نمایند.
🔹 همدلی، تخصص و تعهد ما، سرمایهای برای درمان وطن است.
با احترام
روابط عمومی انجمن جراحان عمومی ایران
۱- دکتر غلامرضا زمانی
مشهد ، 09153022210
۲- دکتر ابوالفضل افشار فرد
تهران ، 09121158725
۳- دکتر مهرداد بهلولی
09121504179تهران
۴- دکتر محمد مهدی رضایی
ساری ، 09216504668
۵- دکتر مهدی هاشمی اسکویی
رشت 09143016191
۶- دکتر رقیه جلیلی
تهران ، 09143461066
✴️ پالنا اطلاع یافت که اعضای هیات مدیره انجمن جراحان عمومی ، با انتشار اطلاعیه ای ، ضمن اعلام آمادگی خود برای ارائه خدمات به بیماران ، از همکاران جراح خود خواسته اند به آنها بپیوندند
🔹پالنا این قدم بزرگ شرافتمندانه را پاس میدارد و افتخار دارد در گسترش آن سهیم باشد
پایگاه خبری پزشکان و قانون (پالنا)
@pezeshkanghanon
Forwarded from بهبود خدمات سلامت (Hamed Dehnavi)
بسته شنیداری "تابآوری نظام سلامت در دل آتش جنگ"
🔹🔸
این بسته شنیداری شامل ۱۰ قسمت (در مجموع ۱۲۰ دقیقه) است و به بررسی چالشها و راهکارهای نظام سلامت در شرایط جنگی میپردازد. موضوعات آن شامل تابآوری نظام سلامت، ماموریت نظام خدمات سلامت در جنگ، نقش مراقبتهای اولیه، تداوم خدمات درمانی، ایمنی مراکز بهداشتی، حفظ سلامت روان جامعه، ارتباطات در زمان بحران و راهنمای عمومی حفظ سلامت در زمان جنگ است. هر قسمت با محوریت راهکارهای عملی، تجربیات جهانی و توصیههای کاربردی طراحی شده است. برای شنیدن این فایلها میتوانید از لینکهای زیر استفاده کنید.
🔸۱- تابآوری نظام سلامت در شرایط جنگی
https://B2n.ir/ym6519
🔹۲- ماموریت نظام سلامت در شرایط جنگی
https://B2n.ir/xf4826
🔸۳- نقش نظام مراقبتهای بهداشتی اولیه در شرایط جنگی
https://B2n.ir/jb9770
🔹۴- تداوم خدمات بهداشتی و درمانی در شرایط جنگی
https://B2n.ir/ts1083
🔸۵- مراکز درمانی در خط آتش: راهنمای سازمان بهداشت جهانی
https://B2n.ir/wy1013
🔹۶- حفظ ایمنی و سلامت بیماران در زمان جنگ
https://B2n.ir/wn5185
🔸۷- سلامت روان جامعه در زمان جنگ: راهنمای مدیران
https://B2n.ir/fy1697
🔹۸- سلامت روان در دوران جنگ: راهنمای شهروندان
https://B2n.ir/mf4837
🔸۹- ارتباطات و اطلاعرسانی به شهروندان در شرایط جنگی
https://B2n.ir/bt5075
🔹۱۰- راهنمای عمومی برای حفظ سلامتی در شرایط جنگی
https://B2n.ir/ts2476
🔸🔹
🔹🔸
این بسته شنیداری شامل ۱۰ قسمت (در مجموع ۱۲۰ دقیقه) است و به بررسی چالشها و راهکارهای نظام سلامت در شرایط جنگی میپردازد. موضوعات آن شامل تابآوری نظام سلامت، ماموریت نظام خدمات سلامت در جنگ، نقش مراقبتهای اولیه، تداوم خدمات درمانی، ایمنی مراکز بهداشتی، حفظ سلامت روان جامعه، ارتباطات در زمان بحران و راهنمای عمومی حفظ سلامت در زمان جنگ است. هر قسمت با محوریت راهکارهای عملی، تجربیات جهانی و توصیههای کاربردی طراحی شده است. برای شنیدن این فایلها میتوانید از لینکهای زیر استفاده کنید.
🔸۱- تابآوری نظام سلامت در شرایط جنگی
https://B2n.ir/ym6519
🔹۲- ماموریت نظام سلامت در شرایط جنگی
https://B2n.ir/xf4826
🔸۳- نقش نظام مراقبتهای بهداشتی اولیه در شرایط جنگی
https://B2n.ir/jb9770
🔹۴- تداوم خدمات بهداشتی و درمانی در شرایط جنگی
https://B2n.ir/ts1083
🔸۵- مراکز درمانی در خط آتش: راهنمای سازمان بهداشت جهانی
https://B2n.ir/wy1013
🔹۶- حفظ ایمنی و سلامت بیماران در زمان جنگ
https://B2n.ir/wn5185
🔸۷- سلامت روان جامعه در زمان جنگ: راهنمای مدیران
https://B2n.ir/fy1697
🔹۸- سلامت روان در دوران جنگ: راهنمای شهروندان
https://B2n.ir/mf4837
🔸۹- ارتباطات و اطلاعرسانی به شهروندان در شرایط جنگی
https://B2n.ir/bt5075
🔹۱۰- راهنمای عمومی برای حفظ سلامتی در شرایط جنگی
https://B2n.ir/ts2476
🔸🔹
Forwarded from اخبار دارو و سلامت
فانا: بیایید یار هم باشیم، تاکسی بدون تعطیلی، هر کجا، هر زمان، برای انجام امور دارویی، پزشکی
www.daroovasalamat.ir/news/59215
@phanair
www.daroovasalamat.ir/news/59215
@phanair
Forwarded from سر نوشت
🟢 هنرِ پایانِ جنگ
🔥 آغاز کردن جنگ بزرگترین جنایت است؛
جنگ داراییهای بیشماری را از میان میبرد،
محیط زیست را نابود میکند،
رفتار آدمیان را از اصول اخلاقی تهی میکند،
و جانِ عزیزِ انسانهای بسیاری را برمیگیرد.
و کسی که به هر بهانه و توجیهی، جنگ را آغاز میکند؛ جنایتپیشهای خونخوار است.
💠 دفاع، حق و وظیفه است. نمیتوان و روا نیست که در برابر جنگافروز، به خواری و ذلت نشست.
ولی دفاع انتقام نیست،
و دفاع آن نیست که حکومتِ آغازگر جنگ را باید سرنگون کنیم،
و دفاع آن نیست که سرزمین متجاوز "شخم" زده شود...
🟩 هر چه که آغاز کردن جنگ، جنایت است؛
پایان دادن بدان، "هنر" است.
هیچ جنگی نمیتواند تا ابد ادامه پیدا کند؛
آری، میتوان جنگ را تا زمانی ادامه داد که از رزمندگان ارجمند و شجاع تنها نام و یاد و آه باقی بماند،
میتوان آن قدر جنگید تا همه داشتهها هزینه شود و کفگیر به ته دیگ بخورد،
میشود جنگ را پی گرفت تا از سر ناتوانی و موضع ضعف، صلح را پذیرفت!
هنر والای خردمندی، عقلانیت، برکنار نهادن هیجان خشم و کنترل حس انتقام، تدبیری که آتش را فرونشاند و جانهای عزیز را نگاه دارد، هنرِ در میانه بزدلی و بیخردی ایستادن، هنر ماندن به عزت و توانایی، هنر گذر از گذشته، هنر نپذیرفتن اوهام پیشگویان آخرالزمانی، هنر در زمان حال زیستن، هنرِ "ایران و ایرانیان مساله اصلی است"، هنر کاستن از شمار دشمنان، هنر خاموش کردن آتش جنگ...
جنگ، روزبهروز اندوه را افزون میکند،
شاید روزها یا هفتههای نخست، برخی به رجزخوانی دلگرم شوند و به دشنام زبان بچرخانند و دیپلماسی را ناسزا گویند و آتشبس را خیانت بپندارند،
ولی چون جنگ چنگالهای خود را در پیکر وطن فرو کند و زخمها ناسور شود،
و درد از حد بگذرد؛
برای همگان آشکار میشود که
پایان دادنِ جنگ، هنر است
محمد سلطانی رنانی
سر نوشت
https://www.tg-me.com/soltanirenani600
🔥 آغاز کردن جنگ بزرگترین جنایت است؛
جنگ داراییهای بیشماری را از میان میبرد،
محیط زیست را نابود میکند،
رفتار آدمیان را از اصول اخلاقی تهی میکند،
و جانِ عزیزِ انسانهای بسیاری را برمیگیرد.
جنگ، مجمع همه زشتیها و پلشتیهاست
و کسی که به هر بهانه و توجیهی، جنگ را آغاز میکند؛ جنایتپیشهای خونخوار است.
💠 دفاع، حق و وظیفه است. نمیتوان و روا نیست که در برابر جنگافروز، به خواری و ذلت نشست.
ولی دفاع انتقام نیست،
و دفاع آن نیست که حکومتِ آغازگر جنگ را باید سرنگون کنیم،
و دفاع آن نیست که سرزمین متجاوز "شخم" زده شود...
🟩 هر چه که آغاز کردن جنگ، جنایت است؛
پایان دادن بدان، "هنر" است.
هیچ جنگی نمیتواند تا ابد ادامه پیدا کند؛
آری، میتوان جنگ را تا زمانی ادامه داد که از رزمندگان ارجمند و شجاع تنها نام و یاد و آه باقی بماند،
میتوان آن قدر جنگید تا همه داشتهها هزینه شود و کفگیر به ته دیگ بخورد،
میشود جنگ را پی گرفت تا از سر ناتوانی و موضع ضعف، صلح را پذیرفت!
پایان دادن به جنگ، هنر است
هنر والای خردمندی، عقلانیت، برکنار نهادن هیجان خشم و کنترل حس انتقام، تدبیری که آتش را فرونشاند و جانهای عزیز را نگاه دارد، هنرِ در میانه بزدلی و بیخردی ایستادن، هنر ماندن به عزت و توانایی، هنر گذر از گذشته، هنر نپذیرفتن اوهام پیشگویان آخرالزمانی، هنر در زمان حال زیستن، هنرِ "ایران و ایرانیان مساله اصلی است"، هنر کاستن از شمار دشمنان، هنر خاموش کردن آتش جنگ...
جنگ، روزبهروز اندوه را افزون میکند،
شاید روزها یا هفتههای نخست، برخی به رجزخوانی دلگرم شوند و به دشنام زبان بچرخانند و دیپلماسی را ناسزا گویند و آتشبس را خیانت بپندارند،
ولی چون جنگ چنگالهای خود را در پیکر وطن فرو کند و زخمها ناسور شود،
و درد از حد بگذرد؛
برای همگان آشکار میشود که
پایان دادنِ جنگ، هنر است
محمد سلطانی رنانی
سر نوشت
https://www.tg-me.com/soltanirenani600
Telegram
سر نوشت
📝 یادداشتهای محمد سلطانی رنانی
✍ قلم بر دوش، آموزگار، دین دانِِ بینشان
🆔️ @msr600600
[email protected]
Instagram page:
@mhmdrnny
https://msr600.blog.ir
✍ قلم بر دوش، آموزگار، دین دانِِ بینشان
🆔️ @msr600600
[email protected]
Instagram page:
@mhmdrnny
https://msr600.blog.ir
Medical Professionalism
مبارک شماييد... شمس تبریزی در مقالات مینویسد: ایام را از شما مبارک باد، ايام میآيند تا بر شما مبارک شوند، مبارک شمائید! ايامی مبارک است كه پندار، گفتار و کردارِ نیک در آنها، ظهور یابد. مباركی ايام، به وجود انسانهای پربركت است. خاک را منزلتی در همه آفاق…
همه زندانیان سیاسی، همه دانشجویان دربند را آزاد کنید
#همبستگی_ملی
#نه_به_جنگ
#مطالبه_جمعی
#برای_ایران
#علی_یونسی
#امیرحسین_مرادی
#خشایار_سفیدی
#همبستگی_ملی
#نه_به_جنگ
#مطالبه_جمعی
#برای_ایران
#علی_یونسی
#امیرحسین_مرادی
#خشایار_سفیدی
Forwarded from کانال انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها
گستردهترین ائتلاف جامعه مدنی ایران، خواستار محکومیت اسرائیل و آتشبس فوری شد/
به نام خداوند جان و خرد
ما، جمعی از کنشگران حقوق بشری، سیاسی، مدنی و فرهنگی ایران که همواره منتقد و مخالف شیوه نادرست حکمرانی موجود بودهایم، در این مقطع حساس از تاریخ کشورمان که با تجاوز و گستاخی دولت نژادپرست اسراییل مواجه شدهایم که سوابق متعددی در جنگطلبی، نسلکشی و شکستن اصول بنیادین اخلاق و حقوق بینالملل دارد، با قاطعیت این حمله را محکوم میکنیم.
ما بر مخالفت جدی خود با هرگونه دخالت خارجی تأکید داریم. آن را به زیان تلاشهای حقوق بشری و دموکراسیخواهانه جامعه مدنی ایران میدانیم و در دفاع از تمامیت ارضی، استقلال، توان دفاع ملی میهنمان، دفاع از جان و کرامت انسانها و صلح در منطقه و جهان، متحد و استوار ایستادهایم.
همزمان، از نهادهای مسئول بینالمللی مانند سازمان ملل متحد، شورای امنیت سازمان ملل، شورای حقوق بشر سازمان ملل، دیوان بینالمللی دادگستری لاهه، اتحادیه اروپا، اتحادیه آفریقا و عموم کنشگران و احزاب صلحطلب و جنبشهای عدالتخواهانه در سراسر جهان میخواهیم که از خواست جامعه مدنی ایران برای محکومیت تجاوز رژیم اسراییل، برقراری آتشبس، حاکمیت دیپلماسی و بازگشت به مسیر گفتوگو حمایت کنند و مانع تداوم جنگ، ویرانی و کشتار بیشتر انسانها در این سرزمین کهن و تمدنساز شوند.
آبادی، ابراهیم (هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی). آتشی، کیانوش (کارآفرین). آخوندی، محمدصادق (استاد دانشگاه، فعال سیاسی و مدنی)اخلومدی، رامین(فعال مدنی) آذرافزا، مرضیه (مسئول موسسه آموزشهای مدنی «مام» ). آذری، نرگس (پژوهشگر اجتماعی). آرمین، محسن (نماینده مجلس ششم از تهران، رییس دفتر سیاسی حزب توسعه ملی و نایب رییس جبهه اصلاحات ایران). آروین، بهاره (عضو هیات علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه تربیت مدرس). آزاد، مهرداد (فعال مدنی). آزادگان، ابراهیم (عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی شریف). آسیم، منصور (مترجم و فعال بخش خصوصی). آصف نخعی، فروزان (فعال رسانه و فعال مدنی). قاابراهیمی، محمدرضا (دانشیار برق). آقاجری، هاشم (استاد دانشگاه و زندانی سیاسی بعد از انقلاب). آهنگر سله بنی، اعظم (عضو هیئت علمی دانشگاه). آهنى، محمدرضا (فعال مدنى از اعضای حامیان جامعه مدنی). ابتهاج، فریبا (فعال سیاسی). ابراهیم فتاحی، محمد (مترجم). ابراهیم نژاد، مصطفی (وکیل پایه یک دادگستری). ابراهیمی، داود (فعال مدنی). ابولپور، سمانه (پژوهشگر). احساندار، احمد (فعال صلح). احصایی، محمد (هنرمند خوشنویس برجسته). احمدزاده، آرمان (فعال سیاسی چپ). احمدزاده، شهنار (فعال سیاسی چپ). احمدی، حسین (عضو شورای مرکزی حزب مجمع ایثارگران). احمدی، سیدعباس (عضو شورای مرکزی حزب مجمع ایثارگران). احمدی امویی، بهمن (پژوهشگر اقتصاد سیاسی و زندانی سیاسی پس از انقلاب). احمدوند، محسن (فعال مدنی). احمدی، زینب (ویراستار). احمدی، محمدرضا (پزشک، کنشگر مدنی). احمدی، حمید (عضو سازمان فداییان اکثریت). احمدی شیخانی، مهرداد (روزنامهنگار). احمدیه، مژگان (عضو هیات مدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان). ادیب، مسعود (پژوهشگر دین و فلسفه). آزاد ارمکی، تقی (جامعه شناس). ارژنگ، مهران (عضو دفتر سیاسی نهضت آزادی ایران، محکوم سیاسی) اسدی، علی (عضو شورای مرکزی حزب مجمع ایثارگران). اسدی، مشکات (پژوهشگر جامعهشناسی سیاسی). اسفندی، سیامک (پزشک متخصص مغز و اعصاب). اسکافی، ابراهیم (مترجم). اسکندری، احمد (رزیدنت رادیولوژی). اسماعیل، فرهاد (فعال اجتکاعی). اسماعیل نژاد، علیرضا (مدرس و فعال فرهنگی). اسماعیلی، احمد (دبیر بازنشسته). اسماعیلی، حمید امین (عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت و استاد بازنشسته دانشگاه). اشتریان، کیومرث (استاد سیاستگذاری عمومی). اطهاری، کمال (پژوهشگر و مدرس اقتصاد توسعه). افشون، ظفر (عضو شورای مرکزی حزب مجمع ایثارگران). اقبال، شهرام (منتقد و مترجم، و پژوهشگر ادبیات کودک). اقتناعی، امیر (روزنامه نگار -روزنامه سازندگی- و فعال سیاسی). اقدسی، نصرتالله (عضو سازمان فداییان اکثریت). اکبرزاده، اباذر (پزشک). اکبرزاده، عباس (عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی شریف). اکبری، محمد علی (استاد دانشگاه شهید بهشتی). باور، محمود (عضو سازمان فداییان اکثریت). اکبری، وحید (مسئول سازمان معلمان شاخه کرمانشاه) الله بداشتی، رضا (فعال اقتصادی و مدیر کسب و کار). الویری، مرتضی (زندانی سیاسی قبل و بعد از انقلاب و شهردار پیشین تهران). الیاسی، بهروز (آموزگار و روزنامهنگار). امام، جواد (دبیرکل حزب مجمع ایثارگران و زندانی سیاسی پس از انقلاب). امامی، امیرعباس (اقتصاددان و کارشناس حوزه بلاکچین) امیری، حبیبالله (عضو بازنشسته سپاه پاسداران و زندانی سیاسی پس از انقلاب)
ادامه اسامی در:
https://modaresinpress.ir/political/5283/
https://www.tg-me.com/anjomanemodaresin
به نام خداوند جان و خرد
ما، جمعی از کنشگران حقوق بشری، سیاسی، مدنی و فرهنگی ایران که همواره منتقد و مخالف شیوه نادرست حکمرانی موجود بودهایم، در این مقطع حساس از تاریخ کشورمان که با تجاوز و گستاخی دولت نژادپرست اسراییل مواجه شدهایم که سوابق متعددی در جنگطلبی، نسلکشی و شکستن اصول بنیادین اخلاق و حقوق بینالملل دارد، با قاطعیت این حمله را محکوم میکنیم.
ما بر مخالفت جدی خود با هرگونه دخالت خارجی تأکید داریم. آن را به زیان تلاشهای حقوق بشری و دموکراسیخواهانه جامعه مدنی ایران میدانیم و در دفاع از تمامیت ارضی، استقلال، توان دفاع ملی میهنمان، دفاع از جان و کرامت انسانها و صلح در منطقه و جهان، متحد و استوار ایستادهایم.
همزمان، از نهادهای مسئول بینالمللی مانند سازمان ملل متحد، شورای امنیت سازمان ملل، شورای حقوق بشر سازمان ملل، دیوان بینالمللی دادگستری لاهه، اتحادیه اروپا، اتحادیه آفریقا و عموم کنشگران و احزاب صلحطلب و جنبشهای عدالتخواهانه در سراسر جهان میخواهیم که از خواست جامعه مدنی ایران برای محکومیت تجاوز رژیم اسراییل، برقراری آتشبس، حاکمیت دیپلماسی و بازگشت به مسیر گفتوگو حمایت کنند و مانع تداوم جنگ، ویرانی و کشتار بیشتر انسانها در این سرزمین کهن و تمدنساز شوند.
آبادی، ابراهیم (هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی). آتشی، کیانوش (کارآفرین). آخوندی، محمدصادق (استاد دانشگاه، فعال سیاسی و مدنی)اخلومدی، رامین(فعال مدنی) آذرافزا، مرضیه (مسئول موسسه آموزشهای مدنی «مام» ). آذری، نرگس (پژوهشگر اجتماعی). آرمین، محسن (نماینده مجلس ششم از تهران، رییس دفتر سیاسی حزب توسعه ملی و نایب رییس جبهه اصلاحات ایران). آروین، بهاره (عضو هیات علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه تربیت مدرس). آزاد، مهرداد (فعال مدنی). آزادگان، ابراهیم (عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی شریف). آسیم، منصور (مترجم و فعال بخش خصوصی). آصف نخعی، فروزان (فعال رسانه و فعال مدنی). قاابراهیمی، محمدرضا (دانشیار برق). آقاجری، هاشم (استاد دانشگاه و زندانی سیاسی بعد از انقلاب). آهنگر سله بنی، اعظم (عضو هیئت علمی دانشگاه). آهنى، محمدرضا (فعال مدنى از اعضای حامیان جامعه مدنی). ابتهاج، فریبا (فعال سیاسی). ابراهیم فتاحی، محمد (مترجم). ابراهیم نژاد، مصطفی (وکیل پایه یک دادگستری). ابراهیمی، داود (فعال مدنی). ابولپور، سمانه (پژوهشگر). احساندار، احمد (فعال صلح). احصایی، محمد (هنرمند خوشنویس برجسته). احمدزاده، آرمان (فعال سیاسی چپ). احمدزاده، شهنار (فعال سیاسی چپ). احمدی، حسین (عضو شورای مرکزی حزب مجمع ایثارگران). احمدی، سیدعباس (عضو شورای مرکزی حزب مجمع ایثارگران). احمدی امویی، بهمن (پژوهشگر اقتصاد سیاسی و زندانی سیاسی پس از انقلاب). احمدوند، محسن (فعال مدنی). احمدی، زینب (ویراستار). احمدی، محمدرضا (پزشک، کنشگر مدنی). احمدی، حمید (عضو سازمان فداییان اکثریت). احمدی شیخانی، مهرداد (روزنامهنگار). احمدیه، مژگان (عضو هیات مدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان). ادیب، مسعود (پژوهشگر دین و فلسفه). آزاد ارمکی، تقی (جامعه شناس). ارژنگ، مهران (عضو دفتر سیاسی نهضت آزادی ایران، محکوم سیاسی) اسدی، علی (عضو شورای مرکزی حزب مجمع ایثارگران). اسدی، مشکات (پژوهشگر جامعهشناسی سیاسی). اسفندی، سیامک (پزشک متخصص مغز و اعصاب). اسکافی، ابراهیم (مترجم). اسکندری، احمد (رزیدنت رادیولوژی). اسماعیل، فرهاد (فعال اجتکاعی). اسماعیل نژاد، علیرضا (مدرس و فعال فرهنگی). اسماعیلی، احمد (دبیر بازنشسته). اسماعیلی، حمید امین (عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت و استاد بازنشسته دانشگاه). اشتریان، کیومرث (استاد سیاستگذاری عمومی). اطهاری، کمال (پژوهشگر و مدرس اقتصاد توسعه). افشون، ظفر (عضو شورای مرکزی حزب مجمع ایثارگران). اقبال، شهرام (منتقد و مترجم، و پژوهشگر ادبیات کودک). اقتناعی، امیر (روزنامه نگار -روزنامه سازندگی- و فعال سیاسی). اقدسی، نصرتالله (عضو سازمان فداییان اکثریت). اکبرزاده، اباذر (پزشک). اکبرزاده، عباس (عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی شریف). اکبری، محمد علی (استاد دانشگاه شهید بهشتی). باور، محمود (عضو سازمان فداییان اکثریت). اکبری، وحید (مسئول سازمان معلمان شاخه کرمانشاه) الله بداشتی، رضا (فعال اقتصادی و مدیر کسب و کار). الویری، مرتضی (زندانی سیاسی قبل و بعد از انقلاب و شهردار پیشین تهران). الیاسی، بهروز (آموزگار و روزنامهنگار). امام، جواد (دبیرکل حزب مجمع ایثارگران و زندانی سیاسی پس از انقلاب). امامی، امیرعباس (اقتصاددان و کارشناس حوزه بلاکچین) امیری، حبیبالله (عضو بازنشسته سپاه پاسداران و زندانی سیاسی پس از انقلاب)
ادامه اسامی در:
https://modaresinpress.ir/political/5283/
https://www.tg-me.com/anjomanemodaresin
پایگاه اطلاع رسانی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها
گستردهترین ائتلاف جامعه مدنی ایران، خواستار محکومیت اسرائیل و آتشبس فوری شد | پایگاه اطلاع رسانی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها
گستردهترین ائتلاف جامعه مدنی ایران، خواستار محکومیت اسرائیل و آتشبس فوری شد/ به نام خداوند جان و خرد ما، جمعی از کنشگران حقوق بشری، سیاسی، مدنی و فرهنگی ایران که همواره منتقد و مخالف شیوه نادرست حکمرانی موجود بودهایم، در این مقطع حساس از تاریخ کشورمان…
Forwarded from سازمان نظام پزشکی جمهوری اسلامی ایران
«به نام آنکه جان را فکرت آموخت…
در روزگاری که دلها گاه از غبار دلتنگی و نگرانی میلرزد، حضور گرم و فداکارانه شما همکاران ارجمند ـ پزشکان، پرستاران و سایر کادر درمان، بهویژه جراحان پرتلاش و فرهیخته ایران ـ بار دیگر امید را در دلها روشن ساخت.
شما که بیهیاهو، با قدمهایی استوار، در مطبها و بیمارستانها ایستادید و تکیهگاهی مطمئن برای مردم این سرزمین شدید. هر نگاه نگران را با لبخند آرامبخش خود پاسخ گفتید و با دستان شفابخشتان، جان تازهای در کالبد رنجکشیدگان دمیدید.
همراهی مردم عزیز، که با اعتماد و دلگرمی در کنار ما ایستادند، گرمایی بود که خستگی راه را از یادمان برد. این همدلی و مهر مردمی، افتخاریست که بر سینهی جامعهی پزشکی ایران میدرخشد.
روابط عمومی انجمن جراحان عمومی ایران، با تمام وجود قدردان شما فرهیختگان عرصهی سلامت است.
باشد که این همت والا و این همراهی صمیمانه، چراغ راه روزهای روشنتر آینده باشد.»
┄┅═✧❀❀✧═┅┄
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegram
سازمان نظام پزشکی جمهوری اسلامی ایران
🔸ارتباط با اداره کل روابط عمومی و امور بین الملل سازمان نظام پزشکی
🔸 ارسال پیشنهادات و انتقادات اعضای محترم جامعه علوم پزشکی کشور
🆔 @IRIMCchannelFeedback
🌐وبسایت اطلاع رسانی سازمان نظام پزشکی
https://irimc.org
🔸 ارسال پیشنهادات و انتقادات اعضای محترم جامعه علوم پزشکی کشور
🆔 @IRIMCchannelFeedback
🌐وبسایت اطلاع رسانی سازمان نظام پزشکی
https://irimc.org
Forwarded from کوچه باغ متاستاز
همان روز بعد از آتشبس، تولدم بود.
تولدی نه شلوغ و پرنور و پر از بادباک؛ تولدی که این بار در راهروهای بخش آنکولوژی بیمارستان به قاب نشست. تولدی بین ویزیت بیماران و ورق زدن پروندههای پر از رنج آدمها.
تازه از روزهایی تاریک و شبهایی بیخواب برگشته بودیم؛ از همان روزهایی که کوله پشتی اضطراری بسته بودیم و آب معدنی ذخیره کرده بودیم و در شکنجه قطعی اینترنت و بیخبری، تند تند به عزیزانمان در شهرهای دیگر پیام میدادیم و زنگ میزدیم که:« شماها خوبید؟!»
تازه از جنگ برگشته بودیم، دلهایمان ولی هنوز جایی بین آوارها جا مانده بود؛ از درون زخمهایی داشتیم که در قاب هیچ تصویر و فیلم خبری ننشسته بود.
همه دوازده روز جنگ را در بیمارستان با آدمهایی سپری کرده بودیم که بمب و موشک از هوا و تومورهای بدخیم از درون، زندگیشان را نشانه گرفته بود و هنوز برای زنده ماندن تلاش میکردند. آدمهایی که هم در سکوت و هم در نالهشان، صداهای ترسی فرو خورده به گوش میرسید: ترس از مراقبت نشدن؛ ترس از بیماری در زمانه بیرحم جنگ؛ ترس از سرطان زیر سایه آوار خانهها!
یکی میپرسید:« دارو نایاب نمیشود؟!»
دیگری میگفت:« پزشک جراحم را در تهران پیدا نمیکنم!»
مریض دیگری میگفت:« نمیشود داروهایم را برای دو جلسه شیمی درمانی الان بنویسید؟!»
آن دیگری ترسیده بود که:« شما تا کی اینجا میمانید؟!»
و من سعی میکردم لبخند بزنم:« اگر زنده ماندیم …»
و با خودم زمزمه میکردم:« زیر سایه این همه مرگ، تلاش برای زنده ماندن انگار مصممتر شده است!»
تازه از جنگ برگشته بودیم؛ شبهای پر صدای پدافند و روزهای شلوغ بیمارستان فرسودهمان کرده بود. آنقدر به فردایمان مشکوک بودیم که هیچ مریضی را جواب رد نمیدادیم به امید فردا! آنقدر مریض دیده بودیم که وقتی به خانه میرسیدیم، نایی نداشتیم برای برنامهریزی روزهای بی سامان بعدی…
صبحهای خسته، در خاکستری بیرون کشیدن خودمان از رختخوابِ کابوس و اضطراب، با خودمان میگفتیم:« تا کی دوباره برای نجات یک عدد زندگی تلاش کنیم در همین روزهایی که یک عدد موشک، خروارها مرگ با خودش میآورد؟! تا کی یک بیمار را از برزخ به زندگی دوباره برهانیم در جایی که آدمها دوباره و ده باره فوج فوج و دسته دسته میمیرند؟!»
همه پوچیهای ادامه دادن را تاب آوردیم تا به فردای آتشبس برسیم و در رد سکوتی که از جنگ مانده بود، دوباره در همان دنیای سیاه بیرحم بی آینده از نو متولد شویم …
https://www.tg-me.com/metastatic
تولدی نه شلوغ و پرنور و پر از بادباک؛ تولدی که این بار در راهروهای بخش آنکولوژی بیمارستان به قاب نشست. تولدی بین ویزیت بیماران و ورق زدن پروندههای پر از رنج آدمها.
تازه از روزهایی تاریک و شبهایی بیخواب برگشته بودیم؛ از همان روزهایی که کوله پشتی اضطراری بسته بودیم و آب معدنی ذخیره کرده بودیم و در شکنجه قطعی اینترنت و بیخبری، تند تند به عزیزانمان در شهرهای دیگر پیام میدادیم و زنگ میزدیم که:« شماها خوبید؟!»
تازه از جنگ برگشته بودیم، دلهایمان ولی هنوز جایی بین آوارها جا مانده بود؛ از درون زخمهایی داشتیم که در قاب هیچ تصویر و فیلم خبری ننشسته بود.
همه دوازده روز جنگ را در بیمارستان با آدمهایی سپری کرده بودیم که بمب و موشک از هوا و تومورهای بدخیم از درون، زندگیشان را نشانه گرفته بود و هنوز برای زنده ماندن تلاش میکردند. آدمهایی که هم در سکوت و هم در نالهشان، صداهای ترسی فرو خورده به گوش میرسید: ترس از مراقبت نشدن؛ ترس از بیماری در زمانه بیرحم جنگ؛ ترس از سرطان زیر سایه آوار خانهها!
یکی میپرسید:« دارو نایاب نمیشود؟!»
دیگری میگفت:« پزشک جراحم را در تهران پیدا نمیکنم!»
مریض دیگری میگفت:« نمیشود داروهایم را برای دو جلسه شیمی درمانی الان بنویسید؟!»
آن دیگری ترسیده بود که:« شما تا کی اینجا میمانید؟!»
و من سعی میکردم لبخند بزنم:« اگر زنده ماندیم …»
و با خودم زمزمه میکردم:« زیر سایه این همه مرگ، تلاش برای زنده ماندن انگار مصممتر شده است!»
تازه از جنگ برگشته بودیم؛ شبهای پر صدای پدافند و روزهای شلوغ بیمارستان فرسودهمان کرده بود. آنقدر به فردایمان مشکوک بودیم که هیچ مریضی را جواب رد نمیدادیم به امید فردا! آنقدر مریض دیده بودیم که وقتی به خانه میرسیدیم، نایی نداشتیم برای برنامهریزی روزهای بی سامان بعدی…
صبحهای خسته، در خاکستری بیرون کشیدن خودمان از رختخوابِ کابوس و اضطراب، با خودمان میگفتیم:« تا کی دوباره برای نجات یک عدد زندگی تلاش کنیم در همین روزهایی که یک عدد موشک، خروارها مرگ با خودش میآورد؟! تا کی یک بیمار را از برزخ به زندگی دوباره برهانیم در جایی که آدمها دوباره و ده باره فوج فوج و دسته دسته میمیرند؟!»
همه پوچیهای ادامه دادن را تاب آوردیم تا به فردای آتشبس برسیم و در رد سکوتی که از جنگ مانده بود، دوباره در همان دنیای سیاه بیرحم بی آینده از نو متولد شویم …
https://www.tg-me.com/metastatic
Telegram
کوچه باغ متاستاز
اندیشه های خوش خیم در هجوم خرچنگ ها
دکتر سمیرا رزاقی
متخصص رادیوتراپی و آنکولوژی
@Samira_raz تلگرام
https://instagram.com/dr_samira_razzaghi اینستاگرام
دکتر سمیرا رزاقی
متخصص رادیوتراپی و آنکولوژی
@Samira_raz تلگرام
https://instagram.com/dr_samira_razzaghi اینستاگرام
🎧 رادیو روزبه در اپیزود میانه زندگی و ویرانی؛ به تابآوری در میانه بحران میپردازد. وقتی نمیدانیم باید تسکین پیدا کنیم یا باید آماده فاجعه بعدی باشیم. درگیر بلاتکلیفیای کشدار و رنجی بیمعنا هستیم. بحرانی درونی که گاهی ویرانگرتر از هر طوفان بیرونی است. این روایت صمیمی فرصتی است برای تأمل و پذیرش خود و ادامه دادن حتی در دل ویرانه ها، در دل بلاتکلیفیها.
#تاب_آوری
https://www.tg-me.com/radio_roozbeh/24
https://castbox.fm/vb/822363626
#تاب_آوری
https://www.tg-me.com/radio_roozbeh/24
https://castbox.fm/vb/822363626
جا باز کردن برای لحظات معنادار در پزشکی—با اولویت دادن به انسجام مراقبت و روابط انسانی
Sinsky CA. Making Room for Meaningful Moments in Medicine—Prioritizing Continuity and Relationships. JAMA Network Open. 2025 May 1;8(5):e2513164-.
پزشکی حرفهای ذاتاً معنادار است. پزشکان، بیماران را نجات میدهند یا تسکین میبخشند و محرم اسرار آنها میشوند. اعتماد بیماران به پزشکان برای هدایت در مسیر سلامت، رضایت حرفهای بینظیری ایجاد میکند. با این وجود، فرسودگی شغلی در پزشکی شایع است.
مطالعات نشان میدهند فرهنگ سازمانی، حس تعلق به جمع و حس تعلق سازمانی و کار تیمی مؤثر رضایت حرفهای را افزایش و فرسودگی را کاهش میدهند.
مطالعه آمِلینگ و همکاران نشان داد که «لحظات مقدس»—ارتباطات عمیق و بهیادماندنی با بیماران—فرسودگی را کاهش میدهد. مطالعه وی نشان داد 95 درصد پزشکان داخلی عمومی این لحظات را تجربه کردهاند و هر چه بیشتر این لحظات را تجربه کرده بودند، کمتر دچار فرسودگی شدید میشوند. اشتراک این تجربیات با همکاران (که متاسفانه تنها 4.5% پزشکان انجام میدهند) نیز فرسودگی را کاهش میدهد.
در سطح فردی، پزشکان میتوانند این لحظات را در پوتفولیو یا ژورنالی ثبت کنند یا با همکاران به اشتراک بگذارند. در سطح سازمانی، تداوم رابطه با بیماران، جریانهای کاری کارآمد و فضاهای فیزیکی مناسب، برای بروز این لحظات مهماند. مدلهایی که پزشک اصلی بیمار را در تمام مراحل همراهی میکند، ناپیوستگی را کاهش و فرصت لحظات مقدس را افزایش میدهد. حتی پزشکان بدون تماس مستقیم مثل رادیولوژیستها و پاتولوژیستها باید این امکان برایشان فراهم شود تا خبر خوش را خود با بیمار به اشتراک بگذارند. و به این ترتیب لحظات معناداری در کارشان داشته باشند. به عنوان مثال قرار گرفتن اتاقهای کاری رادیولوژیستها و پاتولوژیستها در نزدیکی بخشهای بالینی مرتبط (مانند انکولوژی یا جراحی) ارتباط مستقیم آنها با پزشکان دیگر و بیماران را تسهیل میکند.
لازم است طراحی فضاها و حمایتهای سیستمی، در خدمت فرهنگ انسانی باشد تا کار را معنادار کند و فرسودگی را کاهش دهد.
Sinsky CA. Making Room for Meaningful Moments in Medicine—Prioritizing Continuity and Relationships. JAMA Network Open. 2025 May 1;8(5):e2513164-.
پزشکی حرفهای ذاتاً معنادار است. پزشکان، بیماران را نجات میدهند یا تسکین میبخشند و محرم اسرار آنها میشوند. اعتماد بیماران به پزشکان برای هدایت در مسیر سلامت، رضایت حرفهای بینظیری ایجاد میکند. با این وجود، فرسودگی شغلی در پزشکی شایع است.
مطالعات نشان میدهند فرهنگ سازمانی، حس تعلق به جمع و حس تعلق سازمانی و کار تیمی مؤثر رضایت حرفهای را افزایش و فرسودگی را کاهش میدهند.
مطالعه آمِلینگ و همکاران نشان داد که «لحظات مقدس»—ارتباطات عمیق و بهیادماندنی با بیماران—فرسودگی را کاهش میدهد. مطالعه وی نشان داد 95 درصد پزشکان داخلی عمومی این لحظات را تجربه کردهاند و هر چه بیشتر این لحظات را تجربه کرده بودند، کمتر دچار فرسودگی شدید میشوند. اشتراک این تجربیات با همکاران (که متاسفانه تنها 4.5% پزشکان انجام میدهند) نیز فرسودگی را کاهش میدهد.
در سطح فردی، پزشکان میتوانند این لحظات را در پوتفولیو یا ژورنالی ثبت کنند یا با همکاران به اشتراک بگذارند. در سطح سازمانی، تداوم رابطه با بیماران، جریانهای کاری کارآمد و فضاهای فیزیکی مناسب، برای بروز این لحظات مهماند. مدلهایی که پزشک اصلی بیمار را در تمام مراحل همراهی میکند، ناپیوستگی را کاهش و فرصت لحظات مقدس را افزایش میدهد. حتی پزشکان بدون تماس مستقیم مثل رادیولوژیستها و پاتولوژیستها باید این امکان برایشان فراهم شود تا خبر خوش را خود با بیمار به اشتراک بگذارند. و به این ترتیب لحظات معناداری در کارشان داشته باشند. به عنوان مثال قرار گرفتن اتاقهای کاری رادیولوژیستها و پاتولوژیستها در نزدیکی بخشهای بالینی مرتبط (مانند انکولوژی یا جراحی) ارتباط مستقیم آنها با پزشکان دیگر و بیماران را تسهیل میکند.
لازم است طراحی فضاها و حمایتهای سیستمی، در خدمت فرهنگ انسانی باشد تا کار را معنادار کند و فرسودگی را کاهش دهد.
Jamanetwork
Making Room for Meaningful Moments in Medicine
Being a physician is inherently chock-full of meaning. In some specialties, physicians meet patients on one of the worst days of their lives and use their training and expertise to provide relief, mend broken parts, and save lives. In other specialties, physicians…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
A surgeon working in southern Gaza says babies are arriving at hospital so malnourished that "skin and bones doesn't do it justice." He also describes what appears to be a disturbing pattern in the gunshot wounds of children arriving from food distribution sites.
بیانیه انجمن جهانی پزشکان در خصوص بحران انسانی غزه
انجمن جهانی پزشکان (WMA) نگرانی شدید خود را از بحران انسانی در حال گسترش در غزه ابراز میکند که همچنان جان غیرنظامیان و خدمات بهداشتی را در معرض خطر جدی قرار داده است.
در سراسر این منطقه، کمبود شدید پناهگاه امن وجود دارد. مواد غذایی، آب آشامیدنی و داروهای ضروری به شدت کمبود دارند و جمعیتهای آسیبپذیر را در معرض خطر فوری قرار میدهند. WMA از افزایش گزارشها درباره تلفات غیرنظامیان که به علت تیراندازی در یا نزدیکی مراکز توزیع کمکهای انسانی به وقوع پیوسته، ابراز نگرانی میکند.
انجمن جهانی پزشکان از تمامی طرفها میخواهد که در اطراف مراکز کمکرسانی و پناهگاههای غیرنظامیان نهایت احتیاط را به عمل آورده و جان انسانها را حفظ کرده و اصول انسانی بینالمللی را رعایت کنند. از نگرانیهای ویژه این انجمن، شرایط خطرناکی است که پزشکان، پرستاران و دیگر کارکنان پزشکی مجبور به کار در آن هستند. بسیاری از آنها تحت شرایط تهدیدآمیز زندگی مشغول به فعالیت هستند، بدون منابع کافی و با محافظت محدود.
این انجمن خواستار پایبندی شدید به قوانین بینالمللی انسانی از سوی تمامی طرفهای درگیر در این مناقشه است. این شامل آزادسازی فوری گروگانها و تسهیل کمکهای انسانی برای دسترسی محترمانه به مواد غذایی، آب و داروها میشود.
انجمن جهانی پزشکان امید خود را برای پایان فوری دشمنیها ابراز کرده و از تمامی طرفها میخواهد که به مسیری برای رسیدن به صلح پایدار پایبند شوند.
۲۵ ژوئیه ۲۰۲۵
۳ مرداد ۱۴۰۴
World Medical Asociation
https://www.wma.net/news-post/the-world-medical-association-expresses-deep-concern-over-humanitarian-crisis-in-gaza/
انجمن جهانی پزشکان (WMA) نگرانی شدید خود را از بحران انسانی در حال گسترش در غزه ابراز میکند که همچنان جان غیرنظامیان و خدمات بهداشتی را در معرض خطر جدی قرار داده است.
در سراسر این منطقه، کمبود شدید پناهگاه امن وجود دارد. مواد غذایی، آب آشامیدنی و داروهای ضروری به شدت کمبود دارند و جمعیتهای آسیبپذیر را در معرض خطر فوری قرار میدهند. WMA از افزایش گزارشها درباره تلفات غیرنظامیان که به علت تیراندازی در یا نزدیکی مراکز توزیع کمکهای انسانی به وقوع پیوسته، ابراز نگرانی میکند.
انجمن جهانی پزشکان از تمامی طرفها میخواهد که در اطراف مراکز کمکرسانی و پناهگاههای غیرنظامیان نهایت احتیاط را به عمل آورده و جان انسانها را حفظ کرده و اصول انسانی بینالمللی را رعایت کنند. از نگرانیهای ویژه این انجمن، شرایط خطرناکی است که پزشکان، پرستاران و دیگر کارکنان پزشکی مجبور به کار در آن هستند. بسیاری از آنها تحت شرایط تهدیدآمیز زندگی مشغول به فعالیت هستند، بدون منابع کافی و با محافظت محدود.
این انجمن خواستار پایبندی شدید به قوانین بینالمللی انسانی از سوی تمامی طرفهای درگیر در این مناقشه است. این شامل آزادسازی فوری گروگانها و تسهیل کمکهای انسانی برای دسترسی محترمانه به مواد غذایی، آب و داروها میشود.
انجمن جهانی پزشکان امید خود را برای پایان فوری دشمنیها ابراز کرده و از تمامی طرفها میخواهد که به مسیری برای رسیدن به صلح پایدار پایبند شوند.
۲۵ ژوئیه ۲۰۲۵
۳ مرداد ۱۴۰۴
World Medical Asociation
https://www.wma.net/news-post/the-world-medical-association-expresses-deep-concern-over-humanitarian-crisis-in-gaza/
Forwarded from به وقت بیداری-یادداشت های دکتر محمد میرخانی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عضویت در ستاد بحران نظام پزشکی
در شرایطی به سر می بریم که آماده بودن لازم و مهم است.
اگر شما هم عضو خانواده ی بزرگ نظام پزشکی هستید و تمایل دارید در بحران های این مرز و بوم به میدان بیایید، کافیست آمادگی خود را با ثبت نام در سایت نظام پزشکی اعلام کنید.
برای اینکار کافیست با مراجعه به سایت سازمان نظام پزشکی جمهوری اسلامی ایران به نشانی www.irimc.org و ورود به قسمت پرتال فردی پزشک، روی قسمت خدمات من و روی قسمت حوادث غیرمترقبه کلیک کرده و با پر کردن فرم مخصوص به جمع داوطلبان خدمت رسانی در حوادث غیرمترقبه بپیوندید.
https://www.tg-me.com/drmohammadmirkhani
در شرایطی به سر می بریم که آماده بودن لازم و مهم است.
اگر شما هم عضو خانواده ی بزرگ نظام پزشکی هستید و تمایل دارید در بحران های این مرز و بوم به میدان بیایید، کافیست آمادگی خود را با ثبت نام در سایت نظام پزشکی اعلام کنید.
برای اینکار کافیست با مراجعه به سایت سازمان نظام پزشکی جمهوری اسلامی ایران به نشانی www.irimc.org و ورود به قسمت پرتال فردی پزشک، روی قسمت خدمات من و روی قسمت حوادث غیرمترقبه کلیک کرده و با پر کردن فرم مخصوص به جمع داوطلبان خدمت رسانی در حوادث غیرمترقبه بپیوندید.
https://www.tg-me.com/drmohammadmirkhani
Forwarded from HelsinCast | هلسینکست
❇️ #هلسینکست تقدیم میکند:
۲۲ – تحولات مدلهای تجاری انتشارات علمی و چالشهای اخلاقی آن
آن چه در اپیزود بیست و دوم هلسینکست می شنوید:
🔹چالشهای اخلاقی مدل اشتراک محور
🔹 مدلهای طلایی، سبز، الماسی و برنزی
🔹 چالشهای اخلاقی مدل APC
🔹 دانش بهعنوان خیر عمومی جهانی
✍️ نگارش: دکتر فریبا اصغری، علی عقیقی، محمدمهدی پژاوند
📝 ویرایش: دکتر فرزانه شیرانی
🎙 گوینده: دکتر اصغری- دکتر شیرانی
🎬 تدوین: میثم فلاحپور
🎧 اسپاتیفای | اپل پادکست | شنوتو | کست باکس
💢 این مجموعه با حمایت معاونت تحقیقات و فناوری دانشگاه علوم پزشکی تهران ساخته میشود. 🎓
📧 Email us: [email protected]
🆔 HelsinCast on: Telegram | Instagram
۲۲ – تحولات مدلهای تجاری انتشارات علمی و چالشهای اخلاقی آن
آن چه در اپیزود بیست و دوم هلسینکست می شنوید:
🔹چالشهای اخلاقی مدل اشتراک محور
🔹 مدلهای طلایی، سبز، الماسی و برنزی
🔹 چالشهای اخلاقی مدل APC
🔹 دانش بهعنوان خیر عمومی جهانی
✍️ نگارش: دکتر فریبا اصغری، علی عقیقی، محمدمهدی پژاوند
📝 ویرایش: دکتر فرزانه شیرانی
🎙 گوینده: دکتر اصغری- دکتر شیرانی
🎬 تدوین: میثم فلاحپور
🎧 اسپاتیفای | اپل پادکست | شنوتو | کست باکس
💢 این مجموعه با حمایت معاونت تحقیقات و فناوری دانشگاه علوم پزشکی تهران ساخته میشود. 🎓
📧 Email us: [email protected]
🆔 HelsinCast on: Telegram | Instagram
Forwarded from کوچه باغ متاستاز
پروندههای امروز تمام میشود؛ قصه آدمها ناتمام میماند.
جملههای کوتاهی از رنجهای تکراری در سرم هیاهو میکند:
« کرایه نداشتیم برای پرتو درمانی بیاییم!»
« هزینه انجام سیتی آنژیو را ندارم، حتی در بیمارستان دولتی !»
«شوهرم هنوز در بخش روانپزشکی بستری است، نمیتوانم سه تا بچهام را توی شهرستان ول کنم و هر روز برای پرتودرمانی بیایم.»
« هزینه انجام اکو را ندارم خانم دکتر! میشود انجام ندهم؟»
« در روستا فقط هفته ای یک روز آب داریم؛ شامپو برای گال به همسرم دادهاند، ولی آب نیست که حمام کند.»
« خانم دکتر! هرچه التماس کردم کارشناس بیمه آمپولم را تایید نکرد؛ حالا چطور فردا دوباره سیصد کیلومتر راه بیایم؟»
« این روزها برق که قطع میشود، گرگرفتگی ام خیلی زیاد میشود؛ انگار نفسم قطع میشود توی این گرما!»
هیاهوی سرم آرام نمیگیرد:« دلخوشم که ماندهام تا دردی را تسکین باشم ، ولی برای هیچ کدامشان هیچ کاری نتوانستم بکنم!»
رمان نیمه تمامم از نویسنده محبوبم را باز میکنم تا مخدری بر دردهایم باشد؛ تلخ است؛ قصه بلندی از دردهای ناتمام انسانهای رانده از وطن، مانده از مقصود؛ رانده شدههای هنوز بیسرزمین مانده. رمان را میبندم؛ به هجر فکر میکنم؛ به مهاجر؛ به ماندن؛ به رفتن؛ به گفتگوی لذت بخش دیروزم با دوستی ارزشمند میاندیشم و یادم میآید چرا ماندهام.
سالهای دوری است ماندن در سرزمینی که مسئولانش هماره مرا راندهاند، برایم فقط یک انتخاب دلبخواه نیست؛ یک اضطرار است برای جنگیدن! ماندن برای من به مثابه یک مقاومت مدنی ارزشمند است در جهت واپس گرفتن حق زندگی آزاد برای مردم سرزمینم! برای من ماندن در این خاک، ماندن در سیستم دولتی که نهاد هایش بارها کمر همت به نماندنم بستهاند، قسمتی از مبارزه تاریخی شکوهمند مردمانم برای رسیدن به مقصود است.
ماندن برای من معنای آزادی است هر چند در اسارتی بی پایان…
https://www.tg-me.com/metastatic
جملههای کوتاهی از رنجهای تکراری در سرم هیاهو میکند:
« کرایه نداشتیم برای پرتو درمانی بیاییم!»
« هزینه انجام سیتی آنژیو را ندارم، حتی در بیمارستان دولتی !»
«شوهرم هنوز در بخش روانپزشکی بستری است، نمیتوانم سه تا بچهام را توی شهرستان ول کنم و هر روز برای پرتودرمانی بیایم.»
« هزینه انجام اکو را ندارم خانم دکتر! میشود انجام ندهم؟»
« در روستا فقط هفته ای یک روز آب داریم؛ شامپو برای گال به همسرم دادهاند، ولی آب نیست که حمام کند.»
« خانم دکتر! هرچه التماس کردم کارشناس بیمه آمپولم را تایید نکرد؛ حالا چطور فردا دوباره سیصد کیلومتر راه بیایم؟»
« این روزها برق که قطع میشود، گرگرفتگی ام خیلی زیاد میشود؛ انگار نفسم قطع میشود توی این گرما!»
هیاهوی سرم آرام نمیگیرد:« دلخوشم که ماندهام تا دردی را تسکین باشم ، ولی برای هیچ کدامشان هیچ کاری نتوانستم بکنم!»
رمان نیمه تمامم از نویسنده محبوبم را باز میکنم تا مخدری بر دردهایم باشد؛ تلخ است؛ قصه بلندی از دردهای ناتمام انسانهای رانده از وطن، مانده از مقصود؛ رانده شدههای هنوز بیسرزمین مانده. رمان را میبندم؛ به هجر فکر میکنم؛ به مهاجر؛ به ماندن؛ به رفتن؛ به گفتگوی لذت بخش دیروزم با دوستی ارزشمند میاندیشم و یادم میآید چرا ماندهام.
سالهای دوری است ماندن در سرزمینی که مسئولانش هماره مرا راندهاند، برایم فقط یک انتخاب دلبخواه نیست؛ یک اضطرار است برای جنگیدن! ماندن برای من به مثابه یک مقاومت مدنی ارزشمند است در جهت واپس گرفتن حق زندگی آزاد برای مردم سرزمینم! برای من ماندن در این خاک، ماندن در سیستم دولتی که نهاد هایش بارها کمر همت به نماندنم بستهاند، قسمتی از مبارزه تاریخی شکوهمند مردمانم برای رسیدن به مقصود است.
ماندن برای من معنای آزادی است هر چند در اسارتی بی پایان…
https://www.tg-me.com/metastatic
