وقتی تحملِ زندگی دشوار میشود، به تغییر موقعیت میاندیشیم ولی مهمترین تغییر یعنی تغییر رفتار خودمان، کمتر به ذهنمان میآید و به دشواری میتوانیم تصمیم به چنین تغییری بگیریم.
لودویگ_ویتگنشتاین
@mentalskills
لودویگ_ویتگنشتاین
@mentalskills
فلج گلّهای (تفکر گلّه ای)یک پدیده روانشناختیه که افراد در یک گروه، به جای اینکه مستقل فکر کنن و عمل کنن، رفتار بقیه رو تقلید میکنن، حتی اگه این رفتار اشتباه یا خطرناک باشه. این تقلید میتونه ناشی از عوامل مختلفی باشه که در ادامه بررسی میکنیم. در واقع، افراد منفعل میشن و توانایی تصمیمگیری و واکنش نشون دادن رو از دست میدهند
نمونههای واقعی فلج گلهای:
رفتارهای تودهای در بازارهای مالی: سقوط ناگهانی سهام یا هجوم برای خرید یه دارایی خاص، میتونه ناشی از فلج گلهای باشه.
عدم واکنش در شرایط اضطراری: فرض کنید یه نفر تو خیابون غش میکنه. اگه تعداد زیادی آدم اونجا باشن، ممکنه هیچکس کمک نکنه، چون هر فرد فکر میکنه که بقیه دارن کمک میکنن یا قراره کمک کنن.
انتخابهای مد و فشن: خیلی از افراد بدون اینکه واقعا به یه لباس یا ترند خاص علاقه داشته باشن، فقط به این دلیل اون رو میخرن یا ازش استفاده میکنن که “همه دارن این کارو میکنن”.
تصمیمگیریهای گروهی اشتباه: در جلسات کاری یا شوراهای تصمیمگیری، ممکنه اعضا به دلیل ترس از مخالفت با رئیس یا بقیه اعضا، تصمیمات اشتباهی بگیرن که به ضرر سازمان باشه.
چطور از فلج گلهای جلوگیری کنیم؟
افزایش آگاهی: اولین قدم، آگاه شدن از وجود این پدیده و شناختن نشانههای اون هست.
تقویت تفکر انتقادی: افراد باید یاد بگیرن که قبل از پذیرش هر چیزی، اون رو به طور مستقل بررسی کنن و سوال بپرسن.
تشویق به ابراز نظر: باید فضایی ایجاد بشه که افراد بتونن بدون ترس از قضاوت یا طرد شدن، نظرات و ایدههای خودشون رو بیان کنن.
تقویت حس مسئولیت فردی: افراد باید بپذیرن که در هر شرایطی، مسئولیت تصمیمات و اعمال خودشون رو بر عهده دارن.
“در نهایت، تفکر گلهای در بحرانها، تلهای پنهان است که میتواند به تصمیمات نادرست و فاجعهبار منجر شود. با تمرین مهارتهای تفکر انتقادی، جمعآوری اطلاعات از منابع معتبر، و اعتماد به قضاوت فردی، میتوان از این دام رهایی یافت. به یاد داشته باشیم که در بحرانها، آرامش، آگاهی، و اقدام مسئولانه، کلید عبور موفقیتآمیز از چالشهاست. پس بیایید با پرورش تفکر انتقادی و استقلال رای، قهرمانان اندیشه خود باشیم و در هر بحرانی، راهی نو به سوی فردا بگشاییم.
@mentalskills
نمونههای واقعی فلج گلهای:
رفتارهای تودهای در بازارهای مالی: سقوط ناگهانی سهام یا هجوم برای خرید یه دارایی خاص، میتونه ناشی از فلج گلهای باشه.
عدم واکنش در شرایط اضطراری: فرض کنید یه نفر تو خیابون غش میکنه. اگه تعداد زیادی آدم اونجا باشن، ممکنه هیچکس کمک نکنه، چون هر فرد فکر میکنه که بقیه دارن کمک میکنن یا قراره کمک کنن.
انتخابهای مد و فشن: خیلی از افراد بدون اینکه واقعا به یه لباس یا ترند خاص علاقه داشته باشن، فقط به این دلیل اون رو میخرن یا ازش استفاده میکنن که “همه دارن این کارو میکنن”.
تصمیمگیریهای گروهی اشتباه: در جلسات کاری یا شوراهای تصمیمگیری، ممکنه اعضا به دلیل ترس از مخالفت با رئیس یا بقیه اعضا، تصمیمات اشتباهی بگیرن که به ضرر سازمان باشه.
چطور از فلج گلهای جلوگیری کنیم؟
افزایش آگاهی: اولین قدم، آگاه شدن از وجود این پدیده و شناختن نشانههای اون هست.
تقویت تفکر انتقادی: افراد باید یاد بگیرن که قبل از پذیرش هر چیزی، اون رو به طور مستقل بررسی کنن و سوال بپرسن.
تشویق به ابراز نظر: باید فضایی ایجاد بشه که افراد بتونن بدون ترس از قضاوت یا طرد شدن، نظرات و ایدههای خودشون رو بیان کنن.
تقویت حس مسئولیت فردی: افراد باید بپذیرن که در هر شرایطی، مسئولیت تصمیمات و اعمال خودشون رو بر عهده دارن.
“در نهایت، تفکر گلهای در بحرانها، تلهای پنهان است که میتواند به تصمیمات نادرست و فاجعهبار منجر شود. با تمرین مهارتهای تفکر انتقادی، جمعآوری اطلاعات از منابع معتبر، و اعتماد به قضاوت فردی، میتوان از این دام رهایی یافت. به یاد داشته باشیم که در بحرانها، آرامش، آگاهی، و اقدام مسئولانه، کلید عبور موفقیتآمیز از چالشهاست. پس بیایید با پرورش تفکر انتقادی و استقلال رای، قهرمانان اندیشه خود باشیم و در هر بحرانی، راهی نو به سوی فردا بگشاییم.
@mentalskills
برایت آرزوهای ساده می کنم
آرزو می کنم صبح ها سر حوصله ملافه های سفید را مرتب کنی
پنجره اتاقت را باز کنی و هنگامی که چایت را می نوشی آفتاب روی گونه ات بنشیند
آرزو می کنم به کسی که دوستش داری بگویی، دوستت دارم
اگر نه امیدوارم قدرت این را داشته باشی که لبخندهای مصنوعی بزنی
آرزو می کنم کتاب های خوب بخوانی، آهنگ های خوب گوش کنی
عطر های خوب ببویی
با آدم های خوب حرف بزنی و فراموش نکنی که هیچ وقت دیر نیست
بودنِ چیزی که دوست داری باشی.
روزبه_معين
@mentalskills
آرزو می کنم صبح ها سر حوصله ملافه های سفید را مرتب کنی
پنجره اتاقت را باز کنی و هنگامی که چایت را می نوشی آفتاب روی گونه ات بنشیند
آرزو می کنم به کسی که دوستش داری بگویی، دوستت دارم
اگر نه امیدوارم قدرت این را داشته باشی که لبخندهای مصنوعی بزنی
آرزو می کنم کتاب های خوب بخوانی، آهنگ های خوب گوش کنی
عطر های خوب ببویی
با آدم های خوب حرف بزنی و فراموش نکنی که هیچ وقت دیر نیست
بودنِ چیزی که دوست داری باشی.
روزبه_معين
@mentalskills
بعضی وقتا خبر خوندن، آگاهترت نمیکنه؛ فقط مضطربترت میکنه.
مغز نمیفهمه داری از روی دلسوزی اسکرول میکنی یا از روی اعتیاد.
فقط یاد میگیره: “ترس = پاداش = تکرار”.
و تو میمونی و یه ذهن خسته که هیچ کاری ازش برنمیاد.
کمکردن اخبار، فرار نیست. مراقبته. یه جور مقاومت روانی وسط آتیش.
@mentalskills
مغز نمیفهمه داری از روی دلسوزی اسکرول میکنی یا از روی اعتیاد.
فقط یاد میگیره: “ترس = پاداش = تکرار”.
و تو میمونی و یه ذهن خسته که هیچ کاری ازش برنمیاد.
کمکردن اخبار، فرار نیست. مراقبته. یه جور مقاومت روانی وسط آتیش.
@mentalskills
چیز هایی که بهت انرژی میدن:
یاد گرفتن
بخشیدن خودت و دیگران
کتاب خوندن
خلوت کردن با خودت
نور خورشید
نوشتن افکارت
موزیک خوب گوش دادن
نوشتن شکرگزاری
@mentalskills
یاد گرفتن
بخشیدن خودت و دیگران
کتاب خوندن
خلوت کردن با خودت
نور خورشید
نوشتن افکارت
موزیک خوب گوش دادن
نوشتن شکرگزاری
@mentalskills
در عشق مبالغه نکنید،
و با علاقه و اشتیاق زیاده روی نکنید
که در پسِ هر مبالغهای سِیلی از
نااُمیدی نهفته است
👤جبران خليل جبران
@mentalskills
و با علاقه و اشتیاق زیاده روی نکنید
که در پسِ هر مبالغهای سِیلی از
نااُمیدی نهفته است
👤جبران خليل جبران
@mentalskills
خواب افرادیکه کورتیزول بالایی دارند
کورتیزول یک هورمون استرس است که توسط غدههای فوق کلیه تولید میشود و نقش مهمی در تنظیم متابولیسم، پاسخ به استرس و سیستم ایمنی دارد.
بالا بودن سطح کورتیزول در بدن به مدت طولانی میتواند عوارض متعددی داشته باشد که شامل موارد زیر است:
1. افزایش وزن و تجمع چربی
چربی در ناحیه شکم: کورتیزول بالا باعث افزایش ذخیره چربی، بهویژه در ناحیه شکم، میشود.
تحریک اشتها و افزایش مصرف غذاهای پرکالری.
2. ضعف سیستم ایمنی
3. تغییرات خلقوخو
4. مشکلات پوست
آکنه و جوش به دلیل افزایش چربی پوست.
نازک شدن پوست و کاهش سرعت بهبود زخمها.
5. کاهش تراکم استخوان
کاهش جذب کلسیم.
6. کاهش توده عضلانی
7. افزایش قند خون و دیابت
8. فشار خون بالا
9. مشکلات گوارشی
10. کاهش میل جنسی
11. مشکلات حافظه و تمرکز
برای کنترل و کاهش کورتیزول میتوانید:
تمرینات مدیتیشن و آرامسازی انجام دهید.
خواب کافی داشته باشید.
ورزش منظم اما با شدت متوسط انجام دهید.
رژیم غذایی سالم با مواد مغذی مصرف کنید.
از کافئین و قند زیاد پرهیز کنید.
روابط اجتماعی قوی و مثبت ایجاد کنید.
@mentalskills
کورتیزول یک هورمون استرس است که توسط غدههای فوق کلیه تولید میشود و نقش مهمی در تنظیم متابولیسم، پاسخ به استرس و سیستم ایمنی دارد.
بالا بودن سطح کورتیزول در بدن به مدت طولانی میتواند عوارض متعددی داشته باشد که شامل موارد زیر است:
1. افزایش وزن و تجمع چربی
چربی در ناحیه شکم: کورتیزول بالا باعث افزایش ذخیره چربی، بهویژه در ناحیه شکم، میشود.
تحریک اشتها و افزایش مصرف غذاهای پرکالری.
2. ضعف سیستم ایمنی
3. تغییرات خلقوخو
4. مشکلات پوست
آکنه و جوش به دلیل افزایش چربی پوست.
نازک شدن پوست و کاهش سرعت بهبود زخمها.
5. کاهش تراکم استخوان
کاهش جذب کلسیم.
6. کاهش توده عضلانی
7. افزایش قند خون و دیابت
8. فشار خون بالا
9. مشکلات گوارشی
10. کاهش میل جنسی
11. مشکلات حافظه و تمرکز
برای کنترل و کاهش کورتیزول میتوانید:
تمرینات مدیتیشن و آرامسازی انجام دهید.
خواب کافی داشته باشید.
ورزش منظم اما با شدت متوسط انجام دهید.
رژیم غذایی سالم با مواد مغذی مصرف کنید.
از کافئین و قند زیاد پرهیز کنید.
روابط اجتماعی قوی و مثبت ایجاد کنید.
@mentalskills
آدمها بیشتر از اینکه دلبسته ی زندگیشون باشن دربند اون هستن و به جای اینکه در زندگی غرق بشن و تجربش کنن بیشتر نگران تصویری هستن که ازشون به جای میمونه و این وقتی همه چیز فانیست چه اهمیتی داره؟!
📕 بار هستی
✍ میلان_کوندرا
@mentalskills
📕 بار هستی
✍ میلان_کوندرا
@mentalskills
«بچهها بیشتر از غذا، نیاز به امنیت عاطفی سر سفره دارن» یعنی چی؟
یعنی:
کودکی که احساس فشار، استرس، عجله، یا قضاوت سر سفره میکنه (مثلاً با جملههایی مثل: بخور دیگه!،
اگه نخوری قدت بلند نمیشه! یا بچههای دیگه ببین چی میخورن!)
بهطور ناخودآگاه دچار تنش میشه و بدنش ممکنه غذا رو پس بزنه یا از تجربهی غذا خوردن بدش بیاد.
در عوض، اگه فضای سفره یا غذا خوردن براش آروم، مهربون، بدون اجبار، همراه با لبخند و پذیرش باشه، کمکم خودش علاقهمند میشه غذاهای جدید رو امتحان کنه.
پس غذای جسم، بدون آرامش روان، کامل جذب نمیشه؛ به همین خاطر اول باید «امنیت عاطفی» سر سفره باشه، بعد انتظار برای بهتر غذا خوردن.
@mentalskills
یعنی:
کودکی که احساس فشار، استرس، عجله، یا قضاوت سر سفره میکنه (مثلاً با جملههایی مثل: بخور دیگه!،
اگه نخوری قدت بلند نمیشه! یا بچههای دیگه ببین چی میخورن!)
بهطور ناخودآگاه دچار تنش میشه و بدنش ممکنه غذا رو پس بزنه یا از تجربهی غذا خوردن بدش بیاد.
در عوض، اگه فضای سفره یا غذا خوردن براش آروم، مهربون، بدون اجبار، همراه با لبخند و پذیرش باشه، کمکم خودش علاقهمند میشه غذاهای جدید رو امتحان کنه.
پس غذای جسم، بدون آرامش روان، کامل جذب نمیشه؛ به همین خاطر اول باید «امنیت عاطفی» سر سفره باشه، بعد انتظار برای بهتر غذا خوردن.
@mentalskills
اگر کسی زمین خورد، قبل از اینکه ازش توضیح بخواییم که چرا پریده، چرا حواسش نبوده، چرا نگاه نکرده، چرا و چراهای دیگه، ازش بپرسیم الان حالت چطوره؟ متاسفانه روح توبیخ و ملامت کردن در اکثرمون فرمانروایی میکنه
علی قاضی نظام
@mentalskills
علی قاضی نظام
@mentalskills
یالوم باور دارد که انسانها زمانی واقعاً قوی میشوند که دیگر نیازی به پنهانکردن ضعفها، دردها یا ترسهایشان نداشته باشند.
او میگوید بسیاری از ما عمر خود را صرف پنهانکردن آن بخشهایی از خود میکنیم که فکر میکنیم «نباید باشند»؛ احساسات آسیبپذیر، خشمهای فروخورده، ترس از طرد شدن یا حتی تنهایی.
اما واقعیت این است که همین پنهانکاریها، ما را از درون فرسوده میکند. چون بخش بزرگی از انرژی روانیمان صرف «سانسور خود» میشود.
یالوم مینویسد: درمان از جایی آغاز میشود که فرد با خودش روراست میشود. وقتی میپذیرد که در بعضی جاها ترسیده، در بعضی روابط شکست خورده، یا گاهی احساس پوچی کرده.
او به بیمارانش کمک میکند تا بدون شرم، به ضعفهایشان نگاه کنند. چون تا وقتی که ضعف را پنهان میکنی، در سایه باقی میماند و بر تو حکومت میکند؛ اما وقتی آن را ببینی، لمسش کنی و دربارهاش حرف بزنی، دیگر بر تو سلطه ندارد.
نتیجهگیری:
پذیرفتن ضعف، نشانهی شکست نیست؛ نشانهی شهامت است.
وقتی با خودت صادق باشی، قویترین حالتت را تجربه میکنی.
آنجا که ضعف را میپذیری، نقطهی آغاز رشد و رهایی توست.
@mentalskills
او میگوید بسیاری از ما عمر خود را صرف پنهانکردن آن بخشهایی از خود میکنیم که فکر میکنیم «نباید باشند»؛ احساسات آسیبپذیر، خشمهای فروخورده، ترس از طرد شدن یا حتی تنهایی.
اما واقعیت این است که همین پنهانکاریها، ما را از درون فرسوده میکند. چون بخش بزرگی از انرژی روانیمان صرف «سانسور خود» میشود.
یالوم مینویسد: درمان از جایی آغاز میشود که فرد با خودش روراست میشود. وقتی میپذیرد که در بعضی جاها ترسیده، در بعضی روابط شکست خورده، یا گاهی احساس پوچی کرده.
او به بیمارانش کمک میکند تا بدون شرم، به ضعفهایشان نگاه کنند. چون تا وقتی که ضعف را پنهان میکنی، در سایه باقی میماند و بر تو حکومت میکند؛ اما وقتی آن را ببینی، لمسش کنی و دربارهاش حرف بزنی، دیگر بر تو سلطه ندارد.
نتیجهگیری:
پذیرفتن ضعف، نشانهی شکست نیست؛ نشانهی شهامت است.
وقتی با خودت صادق باشی، قویترین حالتت را تجربه میکنی.
آنجا که ضعف را میپذیری، نقطهی آغاز رشد و رهایی توست.
@mentalskills
کسی که در ۵۰ سالگی به کلاس رقص میرود،
کسی که بعد از سالها کار مدیریتی، تصمیم میگیرد کاری مستقل را شروع کند,
کسی که در اوج موفقیت مالی، انتخاب میکند چند ماه فقط بنویسد،
کسی که با وجود انتظار خانواده، ازدواج نمیکند چون حس میکند هنوز خودش را پیدا نکرده،
کسی که بهجای سفر به اروپا، میرود در یک مدرسه دورافتاده داوطلب آموزش میشود،
و کسی که در میانه یک مهمانی شلوغ، سکوت را انتخاب میکند و از جمع بیرون میرود تا زیر نور ماه تنها قدم بزند
همه این آدمها ممکن است در چشم دیگران «دیوانه»، «عجیب» یا «از واقعیت جدا» به نظر برسند.
اما حقیقت این است که این افراد با صدایی زندگی میکنند که دیگران نمیشنوند.
نه صدای جامعه، نه صدای خانواده، نه حتی صدای برنامهریزیهای ذهنی؛ بلکه صدایی آرام و درونی. صدایی که متعلق به خود خودش است.
صدایی که گاهی چیزی را میطلبد که هیچ توضیح روشنی ندارد، اما عمیقاً درست حس میشود.
و چون بیشتر آدمها با الگوهای رایج و پیشبینیپذیر زندگی میکنند، این انتخابها برایشان غریب است.
آنها بیرون ایستادهاند و رقصی را تماشا میکنند که برایشان بیصداست.
و وقتی صدایی نباشد، رقص به نظرشان فقط تکان بیمنطق و جلف گری است.
@mentalskills
کسی که بعد از سالها کار مدیریتی، تصمیم میگیرد کاری مستقل را شروع کند,
کسی که در اوج موفقیت مالی، انتخاب میکند چند ماه فقط بنویسد،
کسی که با وجود انتظار خانواده، ازدواج نمیکند چون حس میکند هنوز خودش را پیدا نکرده،
کسی که بهجای سفر به اروپا، میرود در یک مدرسه دورافتاده داوطلب آموزش میشود،
و کسی که در میانه یک مهمانی شلوغ، سکوت را انتخاب میکند و از جمع بیرون میرود تا زیر نور ماه تنها قدم بزند
همه این آدمها ممکن است در چشم دیگران «دیوانه»، «عجیب» یا «از واقعیت جدا» به نظر برسند.
اما حقیقت این است که این افراد با صدایی زندگی میکنند که دیگران نمیشنوند.
نه صدای جامعه، نه صدای خانواده، نه حتی صدای برنامهریزیهای ذهنی؛ بلکه صدایی آرام و درونی. صدایی که متعلق به خود خودش است.
صدایی که گاهی چیزی را میطلبد که هیچ توضیح روشنی ندارد، اما عمیقاً درست حس میشود.
و چون بیشتر آدمها با الگوهای رایج و پیشبینیپذیر زندگی میکنند، این انتخابها برایشان غریب است.
آنها بیرون ایستادهاند و رقصی را تماشا میکنند که برایشان بیصداست.
و وقتی صدایی نباشد، رقص به نظرشان فقط تکان بیمنطق و جلف گری است.
@mentalskills
“برای شکست هایتان زیاد ناراحت نشوید،
برای فرصت هایی که بدون امتحان کردنشان از دست میدادید ناراحت باشید.“
جک کنفیلد
@mentalskills
برای فرصت هایی که بدون امتحان کردنشان از دست میدادید ناراحت باشید.“
جک کنفیلد
@mentalskills
چه زیباست
زندگی کردن با امید…
نه امید به خود؛
که غرور است !
نه امید به دیگران؛
که تباهی است !
بلکه امید به خدا؛
که خوشبختی و آرامش است.
@mentalskills
زندگی کردن با امید…
نه امید به خود؛
که غرور است !
نه امید به دیگران؛
که تباهی است !
بلکه امید به خدا؛
که خوشبختی و آرامش است.
@mentalskills
برنده شدن همیشه به معنی اولین بودن نیست، برنده شدن به معنی انجام کار بهتر از دفعات قبل است.
@mentalskills
@mentalskills
دو دسته آدم تو بحران هستن
دسته اول اونایی که اجازه میدن ترس و
استرس، ذهنشونو به زنجیر بکشه..
همه چیز رو سیاه میبینن گیر میکنن تو چرخه ی
افکار منفی که یه روز خوب نمیاد همه دارن میرن
زیر، این دسته هر روز بیشتر غرق آشوب میشن
و عملاً دارن خودشونو در زندگی می کُشن..
دسته دوم اونایی که وسط هر آشوبی، یه
نور کوچیک تو دلشون روشن نگه میدارن میدونن
شرایط بیرون دستشون نیست، ولی کنترل ذهن و
واکنش هاشون دست خودشونه اون ها مثل فانوسی
میمونن که تو تاریکی راهو پیدا میکنن و حتی به
بقیه هم کمک میکنن
@mentalskills
دسته اول اونایی که اجازه میدن ترس و
استرس، ذهنشونو به زنجیر بکشه..
همه چیز رو سیاه میبینن گیر میکنن تو چرخه ی
افکار منفی که یه روز خوب نمیاد همه دارن میرن
زیر، این دسته هر روز بیشتر غرق آشوب میشن
و عملاً دارن خودشونو در زندگی می کُشن..
دسته دوم اونایی که وسط هر آشوبی، یه
نور کوچیک تو دلشون روشن نگه میدارن میدونن
شرایط بیرون دستشون نیست، ولی کنترل ذهن و
واکنش هاشون دست خودشونه اون ها مثل فانوسی
میمونن که تو تاریکی راهو پیدا میکنن و حتی به
بقیه هم کمک میکنن
@mentalskills
نه" بگویید.
✨تحقیقات انجام شده در دانشگاه کالیفرنیا نشان داد که هر چقدر نه گفتن برایتان دشوارتر باشد، احتمال اینکه به اضطراب، فرسودگی شغلی و حتی افسردگی دچار شوید، بیشتر می شود و همه ی این عوامل باعث کاهش اعتماد به نفس در شما خواهند شد.
✨افرادی که اعتماد به نفس بالایی دارند به خوبی می دانند که "نه" گفتن، به نفع آنهاست. این افراد چنان عزت نفسی دارند که مخالفت خود را به وضوح بیان می کنند.
✨وقتی زمان نه گفتن فرا می رسد، آنها از جملاتی مانند "فکر نمی کنم بتوانم انجام دهم" یا "شک دارم" استفاده نمی کنند. این افراد با اعتماد به نفس "نه" می گویند زیرا می دانند نه گفتن به یک تعهد جدید، احترام به تعهدات فعلی شان است و به آنها فرصت می دهد تا با خیال راحت، وظایف قبلی شان را انجام دهند.
@mentalskills
✨تحقیقات انجام شده در دانشگاه کالیفرنیا نشان داد که هر چقدر نه گفتن برایتان دشوارتر باشد، احتمال اینکه به اضطراب، فرسودگی شغلی و حتی افسردگی دچار شوید، بیشتر می شود و همه ی این عوامل باعث کاهش اعتماد به نفس در شما خواهند شد.
✨افرادی که اعتماد به نفس بالایی دارند به خوبی می دانند که "نه" گفتن، به نفع آنهاست. این افراد چنان عزت نفسی دارند که مخالفت خود را به وضوح بیان می کنند.
✨وقتی زمان نه گفتن فرا می رسد، آنها از جملاتی مانند "فکر نمی کنم بتوانم انجام دهم" یا "شک دارم" استفاده نمی کنند. این افراد با اعتماد به نفس "نه" می گویند زیرا می دانند نه گفتن به یک تعهد جدید، احترام به تعهدات فعلی شان است و به آنها فرصت می دهد تا با خیال راحت، وظایف قبلی شان را انجام دهند.
@mentalskills