Telegram Web Link
مردم زندگانی مسطحی را زندگی می‌كنند. آنان بُعد ارتفاع را گم‌ کرده‌اند، و آن بُعد خداوند است. من در اینجا عمق را به شما آموزش می‌دهم. و وقتی‌ كه شروع كردی به زندگی در عمق، آنگاه تو در درونت كاملاً خوشحال هستی، بسیار خوشحال، چنان كه هرگز قبلاً نبوده‌ای. زندگی تو هر لحظه غنی‌تر و غنی‌تر می‌گردد. تو چیزهایی را می‌شناسی که هرگز نشناخته بودی. تمامی جهان هستی به نوعی رنگین و پررنگ تر می‌شود. این درختان سبزتر و گل‌های سرخ، قرمزتر می‌شوند. و تو برای نخستین بار خواهی دید كه در چه دنیای شگفت‌انگیزی با چشمان بسته زندگی می‌كرده‌ای. زندگی تو یک رقص می‌شود و ترانه‌ای در درون تو منفجر خواهد شد.

اکنون شما به نوعی خاص زندگی می‌کنید: دنیایی، ناشاد، بی‌عمق، سطحی

زندگی مردم بسیار بی اهمیت و پیش پاافتاده شده؛ آنان برای پول، قدرت یا آبرو زندگی می‌كنند كه همگی بی‌معنی هستند.
در مراتب غایی، در آن اوج‌های والا، اینها هیچ وزنه‌ای نیستند و هیچ ارزشی ندارند.

مرگ می‌آید و تمام پول و قدرت و آبرو از بین می‌رود. تو به زباله‌دان افكنده شده‌ای. و هیچ‌كس هیچگاه تو را به یاد نمی‌آورد. شاید ثروتمندترین شخص دنیا باشی، ولی مرگ با همه یكسان رفتار می‌كند. مرگ می‌آید و همه را بدون استثناء از بین می‌برد.

شما سرشار از نور شگفت‌انگیز هستید. شما از آن ساخته شده‌اید. ولی در دنیا سرگردانید. دنیا پهناور است، و زندگی كوتاه

وقتتان را در اطراف جهان برای مقام‌های جزئی، برای گردآوری پول، برای قدرت تلف نكنید. تمام این‌ کارها درست مانند نوشتن روی ماسه‌های دریاست. بادی خفیف و یا موجی از اقیانوس برمی‌خیزد و تمام نوشته‌ها از بین خواهند رفت.
هرچه كه در بیرون از خودت انجام دهی، چیزی جز نوشتن روی ماسه‌ها نیست.

درحالی كه نوری شگفت‌انگیز در درون انتظارت را می‌كشد؛ نوری كه منبعی ندارد، نوری كه به هیچ سوختی نیاز ندارد، نوری كه از ازل در وجود تو بوده است، نوری كه جاودانگی تو است.

فقط به درون خویش وارد شو؛ و وارد مقدس‌ترین پرستشگاه هستی گشته‌ای.



اوشو

" کانال حقیقت متافیزیک "

╭─═ঊঈ👁ঊঈ═─╮
@metaphysics_fact
╰─═ঊঈ🦋ঊঈ═─╯
درود دوستان تعریف و نظر شما از توکل چیه؟

" کانال حقیقت متافیزیک "

╭─═ঊঈ👁ঊঈ═─╮
@metaphysics_fact
╰─═ঊঈ🦋ঊঈ═─╯
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بازم فرکانس عشق در کائنات.‌.😍😍

" کانال حقیقت متافیزیک "

╭─═ঊঈ👁ঊঈ═─╮
@metaphysics_fact
╰─═ঊঈ🦋ঊঈ═─╯
☕️ قطعه‌ای از کتاب

آدمها بیشتر از اینکه دلبسته ی زندگیشون‌ باشن در‌بند اون هستن و‌ به جای اینکه در‌ زندگی غرق بشن و تجربش کنن بیشتر نگران تصویری هستن که ازشون به جای میمونه و این وقتی همه چیز فانیست چه اهمیتی داره؟!

📕 بار هستی
میلان_کوندرا


" کانال حقیقت متافیزیک "

╭─═ঊঈ👁ঊঈ═─╮
@metaphysics_fact
╰─═ঊঈ🦋ঊঈ═─╯
"فلسفه چهارشنبه سوری"

💥سياوش يكى از مظلومترين چهره‌هاى شاهنامه است كه وقتى زنِ پدرش سودابه ، به او دل بست هرگز به مكر نامادرى گرفتار نشد...

🔥تااينكه اين جسارت به گوش پدرش كيكاووس رسيد و شديدا مورد خشم او گرديد.
سياوش از پدر خواست تا براى اثبات پاكى و بي‌گناهيش ازهفت تونل آتش گذر كند و اگر سالم بيرون آمد ، آنرا دليل بى‌گناهيش بدانند.

این  آزمون آتش در آخرين سه شنبه سال انجامید و او سرفرازانه بيرون آمد،
به دستور  پدر اين روز جشن ملى شناخته شد. 
وماهم واپسين سه‌شنبه را به ياد پاكى و انسانيت با پريدن از روى آتش جشن ميگيريم...

چهارشنبه_سوری، اين شب ماندگار تقويم آريايی مبارك


" کانال حقیقت متافیزیک "

╭─═ঊঈ👁ঊঈ═─╮
@metaphysics_fact
╰─═ঊঈ🦋ঊঈ═─╯
蘆䜆✆ㄆ㐆䘆⠆䜆 ㌆䠆ㄆ찆 ⠀䘆✆㔆ㄆ 䔆㌆㤆䠆⼆찆  䠆 ⠆✆䘆䠆 䜆䔆✆⤀
䀀刀漀猀栀愀渀昀欀爀愀渀攀
ترانه بسیار زیبا و شنیدنی
🎼  چهارشنبه سوری

🎤 باصدای : ناصر _ مسعودی
و بانو هما
کانال روشنفکران 🌱🌱🙏
سال آفرینش ۱۳۴۰

چهارشنبه سوری آئین کهن
ایرانی آریایی و به یاد  پاکی و انسانیت سیاوش با پریدن از
روی اتش را  جشن می گیریم
چهارشنبه سوری بر همه
مبارک باد 🙏🙏🙏🌹🌹🌹


" کانال حقیقت متافیزیک "

╭─═ঊঈ👁ঊঈ═─╮
@metaphysics_fact
╰─═ঊঈ🦋ঊঈ═─╯
تنها زمانی صبور خواهیم شد که صبر را یک قدرت بدانیم، نه یک ضعف. و آنچه ویرانمان می‌کند، روزگار نیست، بلکه حوصله‌ی کوچک و آرزوهای بزرگ‌مان است.

جان شیفته
رومن رولان


" کانال حقیقت متافیزیک "

╭─═ঊঈ👁ঊঈ═─╮
@metaphysics_fact
╰─═ঊঈ🦋ঊঈ═─╯
به یاد داشته باش:
اگر رنجور هستی، خودت تمام آن را خلق کرده‌ای.
بگذار این نکته عمیقاً در قلبت بنشیند که رنج خود را خودت خلق کرده‌ای، زیرا این یک فرمول و کلید خواهد بود.
اگر تو رنج‌هایت را خلق کرده باشی، آنگاه فقط خودت می‌توانی آن را نابود کنی.اگر کسی دیگری چنین کرده بود، آنگاه تو ناتوان بودی.
تویی که رنج‌هایت را خلق کرده‌ای و فقط خودت می‌توانی آن را ازبین ببری. توسط عادت‌های غلط،‌ نگرش‌های غلط، اعتیاد‌ها و خواسته‌هایت آن رنج‌ها را خلق کرده‌ای.این الگو را رها کن. تازه ببین! و همین زندگی غایی ترین شادمانی است که برای معرفت انسانی ممکن است.
-اشو

" کانال حقیقت متافیزیک "

╭─═ঊঈ👁ঊঈ═─╮
@metaphysics_fact
╰─═ঊঈ🦋ঊঈ═─╯
اگر مردم طمع‌کار نباشند دنیای بسیار زیباتری خواهیم داشت. مطمئناً شور و شهوت کمتری وجود خواهد داشت، اما شادی، رقص و موسیقی و عشق بیشتری خواهد بود.
مردم شاید ابزار و وسایل کمتری در خانه‌هایشان داشته باشند، اما زنده‌تر خواهند بود.
همینک ما انرژی زندگیمان را بخاطر این وسایل می‌فروشیم، وسایل روی هم جمع میشوند و ما روحمان به فنا می‌رود.
وقتی دنیا طمع‌کار نباشد مردم گیتار و فلوت می‌نوازند. در سکوت زیر درخت می‌نشینند و مراقبه می‌کنند.
البته که کار خواهند کرد، اما فقط برای رفع نیازهای ضروری
نیازها محدود و ساده هستند و به راحتی برآورده می‌شوند. این تمایلات و خواسته‌ها هستند که تمامی ندارند، هر روز بیشتر و بیشتر می‌شوند.
ما حتی همان چیزی که داریم را هم بیشترش را می‌خواهیم. یک ماشین داری و تمایل داری که دو تا داشته باشی. یک خانه داری و می‌خواهی دو خانه داشته باشی که یکی از آنها روی تپه باشد و بعد می‌گویی باید سه خانه داشته باشم که یکی هم در ساحل باشد.
و چون مردم در پی برآورده کردن آرزوهایشان هستند، میلیون‌ها نفر از مردم نیازهایشان برآورده نمیشود
اوشو
" کانال حقیقت متافیزیک "
╭─═ঊঈ👁ঊঈ═─╮
@metaphysics_fact
╰─═ঊঈ🦋ঊঈ═─╯
کل کیهان در حال جشن گرفتن است؛
جشن بزرگی است، جشنی همیشگی

فقط ما بخشی از آن نیستیم.
ما خودمان را جدا کرده‌ایم
و دچار بدبختی شده‌ایم.
ما بخاطر ذهن در بدبختی هستیم.

گل‌ها در جشن شرکت دارند. ماه شرکت دارد. ستاره‌ها، زمین، اقیانوس، ابرها... همه در جشن ابدی و دائمی شرکت دارند.
فقط انسان بیگانه شده است.
او خودش را از هستی جدا کرده است.

ما باید خدا را همچون خدایی رقصنده تصور کنیم.
کل کیهان رقص است.
تا زمانی که نتوانی برقصی،
نمی‌توانی بخشی از خدا شوی.


با این کیهانِ رقصان،
به شیوه‌ای رقصان دیدار کن!
با شادی وارد این جشن بزرگ کیهانی شو!


زمانی که کیهان بودن خودت را بشناسی، زمانی که احساس کنی تو در کیهانی و کیهان در تو است، می‌توانی برقصی و بخندی. آنگاه سرور در تو سرزیر می‌شود. احساس میکنی که الوهیت همه جا هست؛ در درون و بیرون


اوشو

" کانال حقیقت متافیزیک "

╭─═ঊঈ👁ঊঈ═─╮
@metaphysics_fact
╰─═ঊঈ🦋ঊঈ═─╯
مردم نیایش‌شان نیز با سیاست و استراتژی همراه است.
به همین دلیل بطور منظم صبح و عصر نیایش می‌کنی، امیدواری که خدا صدایت را بشنود.
هیچ‌کس وجود ندارد که نیایش‌هایت را بشنود!
نیایش تو صرفاً گفتگویی یک‌طرفه است.
رو به آسمان خالی نیایش می‌کنی.
هیچ‌کس به نیایش‌هایت پاداش نمی‌دهد، به یاد بسپار.

اگر واقعاً بدانی نیایش چیست،
نیایش پاداش خودش را خواهد داشت.
کسی دیگر به تو پاداش نمی‌دهد؛
پاداش در آینده نیست،
پس از مرگ هم نیست.
خودِ نیایش چنان زیباست،
که کسی به آینده و پاداش اهمیت نمی‌دهد.
ایده‌ی پاداش طمع است.

نیایش در خودش پایکوبی دارد.
"نیایش فقط بخاطر خودِ نیایش" وجد و سرور عظیمی به همراه می‌آورد.

نیایش رقص است، آواز است،
موسیقی است، عشق است.
از آن لذت می‌بری و تمام.
در این نقطه می‌فهمی که نیایش چیست؛
نیایش یعنی تسلیم.
نیایش یعنی تعظیم کردن به هستی.
نیایش یعنی تشکر و قدردانی.
نیایش یعنی سکوت.
نیایش یعنی «خوشحالم که هستم.»


اوشو

" کانال حقیقت متافیزیک "

╭─═ঊঈ👁ঊঈ═─╮
@metaphysics_fact
╰─═ঊঈ🦋ঊঈ═─╯
یک روز عصر در دریاچهٔ خلیل طوفان برپا شد. قایقی نزدیک بود غرق شود، به نظر می رسید که راهی برای پرهیز از فاجعه نمانده است. مسافران و خدمه قایق همگی ناتوان بودند. وزش بادهای سهمگین همه را تا عمق وجود لرزانده بود، موجها شروع به وارد شدن به قایق کردند، ساحل بسیار دور بود....

ولی در میان این طوفان سهمگین، مردی در گوشه قایق به خواب رفته بود. بی تشویش و بی نگرانی... همراهانش او را بیدار کردند. سایه مرگی قریب الوقوع در چشمانشان دیده میشد، آن مرد پس از بیدار شدن گفت: چرا شما همگی اینجنین هراسان هستید؟ گویی که دلیلی برای ترس وجود ندارد. همراهانش حیرت کردند. نتوانستند کلامی بر زبان آورند.

او بار دیگر از آنان پرسید، آیا شما ایمان ندارید؟ با گفتن این، او آرام و با شجاعت به لبه قایق رفت، طوفان آخرین تلاشهایش را برای غرق کردن قایق به کار بسته بود. آن مرد رو به دریاچهٔ طوفان زده کرد و گفت، آرام بگیر... ساکن باش.... او چنان این "ساکن باش" را گفت که گویی با کودکی ناقلا و بازیگوش سخن می گوید.

مسافران باید در شگفت بوده باشند که این چه نوع دیوانگی است. آیا طوفان به درخواستها توجه میکند؟ ولی همچنان که غرق تماشا بودند، دیدند که طوفان آرام گرفت و دریاچه طوری ساکت شد که گویی هیچ اتفاقی نیفتاده است.

آن مرد مسیح بود و این واقعه در دو هزار سال پیش روی داد. ولی به نظر من این گونه وقایع همه روزه اتفاق میافتند. آیا ما همواره درمیان طوفان و بیقراری نیستیم؟ آیا وحشت از مرگ قریب الوقوع در چشمان ما دیده نمی شود؟ آیا دریاچه درونی ذهن ما پیوسته در تلاطم نیست؟ آیا کشتی زندگی ما همواره در معرض غرق شدن نیست؟

پس آیا برازنده نیست که از خود بپرسیم چرا اینهمه میترسی؟" و آیا ایمان نداری؟ آیا نباید به درون وجود خویش برویم و به دریاچه پر تلاطم بگوییم، "آرام و ساکن باش...

من این را آزموده ام و دریافته ام که طوفان آرام می گیرد. این فقط آغاز احساس آرامش است و آرامش به دنبال خواهد آمد. ما خودمان را با انواع ترسها و خواسته ها و توقعات و... بی قرار میکنیم، پس میتوانیم خودمان را نیز  آرام کنیم.

رسیدن به آرامش ربطی به تمرین های سخت ندارد بلکه باید احساس درست را داشت. آرامش طبیعت ماست. حتی در میان بی قراری های بزرگ، مرکزی در ما هست که در آرامش است. در درون ما یک‌ مسیح هست که در میان تمام طوفانهای پیرامون ما در آرامش مطلق در آسودگی و استراحت است. در این نقطه آرام، ساکن و بی تشویش است که هستی واقعی ما قرار دارد.

معجزه این است: با وجودی که این مرکز وجود دارد ما بی قرار میشویم. برای بازگشت به آن، نیازی به معجزه نیست، اگر مایلی که در آرامش باشی هم اینک میتوانی باشی، در همینجا....

تمرین نتایجی را در آینده به بار می آورد، احساس درست، نتیجه ای فوری دارد، احساس درست تنها تحول واقعی است.


اوشو


" کانال حقیقت متافیزیک "

╭─═ঊঈ👁ঊঈ═─╮
@metaphysics_fact
╰─═ঊঈ🦋ঊঈ═─╯
از راهی عبور میکردم، . کودکانی را دیدم که با تپه ای ماسه ای که وزش باد آن را ساخته بود بازی میکردند. چندین قصر ماسه ای ساخته بودند و بینشان مشاجره در گرفت، تمام مشاجرات فقط به خاطر قصرهای ماسه ای بود، هر چه بود آنان کودک بودند، ولی به زودی کسانی که کودک هم نبودند به آنان پیوستند. بزرگترها نیز به دعوای کودکان پیوستند.

کنار جاده ایستادم و فکر کردم که چقدر تفاوت بین کودکان و مثلا بزرگسالانِ سطحی است. در واقع سن هیچ تفاوتی ایجاد نمیکند و ابداً ربطی به بلوغ ندارد. بیشتر ما همچون کودک میمیریم.

داستانی در مورد لائوتزو وجود دارد که او به صورت یک پیرمرد زاده شده بود. این به نظر بسیار غیر طبیعی میرسد. ولی آیا این پدیده حتی غیرطبیعی تر نیست که فرد تا آخر عمرش به بلوغ نرسد؟ بدن رشد می کند، ولی ذهـن در یک نقطه راکد میماند، این گونه است که مشاجرات برای قصرهای ماسه ای ادامه می یابند و انسان خودش را آشکار می سازد، و نمود انسانیت را کنار می گذارد و اثبات میکند که تمام حرفها در مورد تکامل بشر بی معنی است.

و چه کسی گفته که انسان به ورای حیوانیت رفته است؟ او هنوز چیزی جز حیوان نیست، آیا انسان هنوز زاده شده است؟ پس از نگاهی ژرف به انسان، پاسخی که می آید، تأییدگر نیست.

در آنجا ایستاده بودم. جمعیت زیادی گرد آن قصرهای ماسه ای جمع شده بودند. مردم عمیقاً از آن حادثه لذت میبردند و با فحشها و تهدیدهایی که رد و بدل میشد خوش بودند. به نظر میرسید که حتی در چشمان کسانی که ستیز می کردند نیز نوری مخصوص میدرخشید، نوعی لذتِ حیوانی آشکارا در چشمها و کردارشان جاری بود.

جبران خلیل جبران نوشته است، روزی از مترسکی در وسط مزرعه پرسیدم، آیا از ایستادنِ بی حرکت در مزرعه خسته نمیشوی؟ پاسخ داد آه.... لذت ترساندن کلاغ ها چنان زیاد است که من ابداً از گذشت زمان بی خبرم، پس از قدری تأمل گفتم: این درست است، زيرا من نيز تجربه این لذت را دارم.

مترسک گفت: آری.... فقط کسانی که بدنشان پر از کاه و علف باشد با این لذت آشنا هستند، ولی به نظر میرسد که همه با این لذت آشنا باشند. آیا در درون ما نیز کاه و علف نیست؟ آیا ما نیز انسانهای کاذبی نیستیم که در مزرعه ایستاده ایم؟

این لذتی بود که امروز در پیاده روی بامدادی ام دیدم. کودکانی با قصرهای ماسه ای و رفتارهای مترسکی....! آیا همین لذت در سراسر دنیا شایع نیست؟ این را از خودم میپرسم و گریه میکنم، برای انسانی میگریم که میتواند زاده شود، ولی هنوز زاده نشده است؛ انسانی که در درون همه نهفته، ولی همچون نیم سوزی در میان خاکسترها پنهان است.

در حقیقت بدن چیزی جز انبانی از کاه و علف نیست و برای کسی که محدود به تن و شهواتش باشد، بهتر این است که در مزرعه ای باشد، زیرا که دست کم محصول را از حمله پرندگان محفوظ می دارد.

اما انسان اینگونه که هست حتی این قدر نیز مفید نیست. هیچ کس تا آنچه را که ورای بدن است نشناسد واقعاً انسان نشده است، هیچ کس بدون شناخت روح، انسان نشده است. زاده شدن به شکل انسانی یک چیز است و انسان بودن چیزی تماماً متفاوت است.

انسان باید در درون، خود را بزاید، انسان بودن جامه ای نیست که بر تن بپوشند. هیچ کس تاکنون با پوشیدن لباس انسانیت انسان نشده است، زیرا این پوششها فقط او را تا زمانی انسان نگه می دارند که لزوم انسان بودن برنخاسته باشد.

به محضی که لزومش برخاست، فرد حتی نمیداند که این پوششها چگونه فرو میریزند؟ درست همان طور که یک بذر با متحول کردن وجودش، نه با پوشیدن هیچ پوششی جوانه میزند، انسان نیز باید تمام منبع زندگی خود را به بُعدی کاملاً جدید دگرگون سازد؛ فقط آنگاه دگردیسی صورت خواهد گرفت، آنگاه لذت او فقط در پاشیدن تخم خارها نیست، بلکه از چیدن خارها و پاشیدن بذر گلها لذت خواهد برد، تنها در این صورت است که ثابت می شود او دیگر کاه و علف نیست، انسان است. تنها بدن نیست، روح است.

اوشو

" کانال حقیقت متافیزیک "

╭─═ঊঈ👁ঊঈ═─╮
@metaphysics_fact
╰─═ঊঈ🦋ঊঈ═─╯
🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺🧡
🍃🌺🍃🌸🍃🌺💚
🌺🍃🌸💛
🌸❤️
                      بنام ایزد يكتا

فرارسیدن سال نو و فرخنده نوروز باستانی را تبريك گفته و سالی سرشار از تندرستي، شادی و موفقيت برايتان آرزومندم.

اميدوارم اين سال برای شما و خانواده گرامي؛  سال دوستی، فراوانی و بی نیازی، کوشش و آرامش توأم با دلخوشی باشد .

پیروز و سرافراز باشید.

                       سال نو مبارک
            نوروز  1404
🌸💛
🌺🍃🌸❤️
🍃🌺🍃🌸🍃🌺💚
🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺🐓🧡

" کانال حقیقت متافیزیک "

╭─═ঊঈ👁ঊঈ═─╮
@metaphysics_fact
╰─═ঊঈ🦋ঊঈ═─╯
این آگاهیه که تغییر به وجود میاره ، نه تلاش تو، ۹۹٪ فکر و ۱٪ تلاش
چرا با آگاهی اتفاق می افته؟چون آگاهی تو رو تغییر میده ، و وقتی تو متفاوت فکر کنی متفاوت میشی، کل دنیات متفاوت خواهد شد.
مساله ایجاد دنیایه متفاوت نیست،مسأله تنها ایجاد تویه متفاوته.
تو دنیای خودت هستی،پس اگه تغییر کنی،دنیات کامل از بن تغییر میکنه.
" کانال حقیقت متافیزیک "

╭─═ঊঈ👁ঊঈ═─╮
@metaphysics_fact
╰─═ঊঈ🦋ঊঈ═─╯
درود دوستان گرامی ....
سال نو بر همگی رهپویان عشق و طریقت فرخنده و خجسته باد...🌺❤️
پیشنهادتون برای بالا رفتن ارتعاش چیه؟ 🌹🌹🙏

" کانال حقیقت متافیزیک "

╭─═ঊঈ👁ঊঈ═─╮
@metaphysics_fact
╰─═ঊঈ🦋ঊঈ═─╯
راز شمع چیه؟چرا روی کیک تولد شمع روشن میکنن؟ :
تاحالا دقت کردین که توی مراسم عرفانی و روحانی و جاهای مقدس چرا شمع روشن میکنن؟چرا روی کیک تولد شمع میزارن و لحظه فوت کردن شمع میگن آرزو کن؟
عالم خلقت اگه تجزیه بشه به چهار عنصر میرسیم:آب،خاک،باد،آتش
در دل این چهار عنصر شعور الهی وجود داره.اگه موقع دعا کردن جایی باشیم که این چهار عنصر وجود داشته باشن ؛استجابت دعا بشدت اتفاق میوفته.
شمعی که میسوزه این چهارعنصر رو باهم داره:
موم شمع:خاک ؛ شعله شمع:آتش ؛ دود شمع:باد ؛موم ذوب شده : آب
برای همین در محراب ها و مکان های مقدس برای دعا کردن شمع روشن میکنن و روی کیک تولد شمع میزارن و میگن آرزو کن...


" کانال حقیقت متافیزیک "

╭─═ঊঈ👁ঊঈ═─╮
@metaphysics_fact
╰─═ঊঈ🦋ঊঈ═─╯
هرم فرکانس و احساسات


" کانال حقیقت متافیزیک "

╭─═ঊঈ👁ঊঈ═─╮
@metaphysics_fact
╰─═ঊঈ🦋ঊঈ═─╯
اشرف مخلوقات :😳😄


مشکل از اونجا شروع می‌شه که انسان به خودش یه هویت خاص و برتر نسبت به بقیه موجودات داده. این تصور که «اشرف مخلوقات» هستیم، باعث شده احساس کنیم حق داریم روی زمین و بقیه موجودات تسلط داشته باشیم. اما این فقط یک توهم ذهنیه، چون در عمل وقتی به رفتار انسان نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که از بسیاری از حیوانات هم مخرب‌تره.
حیوانات بر اساس طبیعت خودشون زندگی می‌کنن، چیزی رو بیش از نیازشون مصرف نمی‌کنن، و تعادل اکوسیستم رو به هم نمی‌زنن. اما انسان به‌خاطر حرص، طمع و ناآگاهی، زمین رو آلوده کرده، منابع طبیعی رو نابود کرده، جنگ راه انداخته و حتی خودش رو هم در یک چرخه‌ی بی‌پایان از رنج و اضطراب گرفتار کرده. به قول کریشنامورتی، «انسان یک حیوان دچار تناقض است.» چون از یه طرف دنبال برتریه و از طرف دیگه در درونش پر از ترس، تنهایی و نارضایتیه.
اگر واقعاً برتر از بقیه‌ی مخلوقات بودیم، باید اول از همه این آگاهی رو پیدا می‌کردیم که بخشی از کل زندگی هستیم، نه یه نیروی جدا یا بالاتر. برتری واقعی در فهم، هماهنگی و عشق به کل هستی معنا پیدا می‌کنه، نه در سلطه‌جویی و تخریب. مشکل اینجاست که انسان فکر می‌کنه داناست، اما در واقع از درک واقعی زندگی و طبیعتش فاصله گرفته.

" کانال حقیقت متافیزیک "

╭─═ঊঈ👁ঊঈ═─╮
@metaphysics_fact
╰─═ঊঈ🦋ঊঈ═─╯
مردی جوان پرسید: آرمان و هدف ما در زندگی چیست...؟ به او گفتم: فقط بودن سروری بسیار است، ولی ما فراموش کرده ایم که چگونـه باشیم. این زندگی چه سرورانگیز است ولی ما نمی خواهیم فقط زندگی کنیم، میخواهیم برای آرمانی زنده باشیم، ما میخواهیم زندگی را که خودش یک هدف است، به یک وسیله بدل کنیم.

این مسابقه برای آرمانها و دست یابی های دیوانه وار برای هر چیز، همه چیز را زهرآگین ساخته است. این تنش در مورد آرمانها تمامی موسیقی زندگی را مختل می سازد.

گاهی اوقات فقط زندگی کردن را امتحان کن، فقط زندگی کن.... با زندگی مبارزه نکن، به زندگی فشار نیاور، به آرامی وقوع وقایع را تماشا کن، بگذار آنچه که روی می دهد، روی بدهد.

تمام تنشها را از جانب خودت بینداز و بگذار زندگی جاری شود، بگذار زندگی روی بدهد. و هرآنچه که روی دهد درست خواهد بود.

زندگی فقط برای زندگی کردن است نه برای کسی دیگر، نه برای چیزی دیگر. کسی که به خاطر دلیلی زندگی میکند واقعاً زندگی نمیکند. کسی که فقط زندگی می کند، واقعاً زندگی میکند... و تنها اوست که به چیزی که ارزش دست یابی دارد، دست مییابد. و همچنین تنها اوست که آرمان حقیقی را دریافته است.

به مرد جوان نگاه میکنم، آرامشی شگفت آور بر چهره اش نشسته است. کلامی نمیگوید، ولی همه چیز را می گوید. میرود که برای یک ساعت در سکوت و آرامش بنشیند، مردی متحول شده است. هنگام رفتن میگوید: من شخصی متفاوت از اینجا میروم....


اوشو

" کانال حقیقت متافیزیک "

╭─═ঊঈ👁ঊঈ═─╮
@metaphysics_fact
╰─═ঊঈ🦋ঊঈ═─╯
2025/07/08 01:40:32
Back to Top
HTML Embed Code: