یه نکته‌ی مهم اینه که وقتی زیادی در دسترس بقیه باشی و زیادی برای همه وقت بذاری، کم‌کم حضورت براشون تبدیل به یه چیز بدیهی می‌شه. شاید بد نباشه یه‌کم مرز بذاری؛ بعضی وقتا نه بگی. این کار باعث می‌شه بقیه هم متوجه بشن حضور تو انتخابیه، نه وظیفه!

از خواب بد دیدن و پریدن از خواب خسته شدم.

گاهی اوقات از پایین بودن سطح توقعات، آرزوها و انتظاراتی که دارم خجالت می‌کشم و بخش ناراحت کننده‌تر ماجرا اینه که به همین‌ها هم دست پیدا نمی‌کنم.
-دلدار

کاش بمیرم ولی اینجا نباشم ترین لحظه‌های زندگیم:

کسی که یک عمر برای دیگران
فداکاری کرده و غم خورده است ،
اگر روزی خودش اندوهی به دل داشته باشد
همه دچار حیرت و بهت میشوند و
از او انتظار ندارند برای خودش غصه بخورد ...!

-از کتاب بانوی شکسته

تو برای مریض شدن خیلی کوشولویی آخه. 🥺

اصلاً به تحمّل بکشه چیزی، بَده.

‏فروغ یه‌جا توی نامه‌هاش به پرویز گلستان میگه:
«قربانِ بودنت بروم..» 🤍

درسته پاییزو دوس دارم ولی نه وسط تیرماه.

استرس آینده فلجم می‌کنه.

«دوستت خواهم داشت
‏در سکوت
‏در کلام
‏در صلح
‏در جنگ.»

‏-بابک زمانی

-خط به خط
واژه به واژه.
『 @mhnvis 』

عکسِ ادایی از ۱۸تیرماه سالِ چهار.

کدورت‌ها رو حفظ کنید، آدما عوض نمی‌شن.

Behind every strong person, there is story that gave them no choice.

پشت هر آدم قوی‌ای یه داستانی هست که بهشون هیچ حق انتخابی نداده!

قربون خوابیدنشششش.🫠

همونکه ترند شده اینستا و فقط یکمش خوبه.
『 @mhnvis 』