به چشم آنان آرام و خوب بودم، اما در واقع قلبم آنقدر از رنج هایم میسوخت که انگار ذغال های داغ روی آن گذاشته بودند!
در آخرین خط نامهی خداحافظیاش نوشت:
دلم با رفتن نبود، اما راه دیگری هم نداشتم!
دلم با رفتن نبود، اما راه دیگری هم نداشتم!
"إذَا دَخَلتُم القُلُوب فَأَحسِنُو اسُِكْنَاهَا"
«وقتی واردِ قلبها شدید، در آنها به نیکویی زندگی کنید..»!
«وقتی واردِ قلبها شدید، در آنها به نیکویی زندگی کنید..»!
بگذار قلبت بارها و بارها شکسته شود،
وگرنه چگونه میتواند گشوده شود.
جلال الدين رومی
وگرنه چگونه میتواند گشوده شود.
جلال الدين رومی
11Maho 29Roozo Chand Hezar Saat
Alireza Ghorbani
آخ از این اهنگ...
Dead thoughts!
Alireza Ghorbani – 11Maho 29Roozo Chand Hezar Saat
(: دلم میخواس حس نمیکردم کلماتشو..
تنها برخی از مردم
باران را احساس میکنند
باقی فقط
خیس میشوند...!
_باب مارلی
باران را احساس میکنند
باقی فقط
خیس میشوند...!
_باب مارلی
با جای زخمی که بر تنم مانده بود
گوشه ای برای خودم نوشتم:
مرا ببخش که رنجاندمت،
در آدینهای که شایسته شادی بودی!
گوشه ای برای خودم نوشتم:
مرا ببخش که رنجاندمت،
در آدینهای که شایسته شادی بودی!
من چیزهای ساده را دوست دارم؛
کتاب را، تنهایی را، یا بودن با کسی که مرا میفهمد.
_دافنه دوموریه
کتاب را، تنهایی را، یا بودن با کسی که مرا میفهمد.
_دافنه دوموریه
تو را به جایِ همه روزگارانی که نمیزیستهام،دوست میدارم!
_پلالوار
_پلالوار