ههمون تو زندگیمون منتظر بودیم یه نامه از هاگوارتز واسمون بیاد و در کمد رو باز کنیم و وارد دنیای نارنیا بشیم ..یا پوست یه شکلاتو باز کنیم و دعوت نامه ی ویلی ونکا توش باشه
اما بزرگ شدیم و دیدیم نمیشه ... نشد
غمناکه ..(=
اما بزرگ شدیم و دیدیم نمیشه ... نشد
غمناکه ..(=
قلبش مثل یک گیاه حساس بود؛
با تابش آفتاب باز میشد و با یک تلنگر انگشت یا وزش نسیم،جمع میشد و در خود فرو میرفت!
_آنبرونته
با تابش آفتاب باز میشد و با یک تلنگر انگشت یا وزش نسیم،جمع میشد و در خود فرو میرفت!
_آنبرونته
Dead thoughts! pinned «در بطن من، زنی مُرده و مَردی بر مزار او نامش را فریاد میزند در درون مَن.. مردیست از جنگ برگشته اما سربازان دشمن معشوقش را کُشته اند.. و حالَم .. چون حال کسی ست که فراموشی گرفته.. اما هنوز بوی دُخترکی که چهل سال پیش اورا دوست داشت .. به خاطر میاورد! _میم…»
اما چشمهایت
قشنگاند
دیوانهاند، وحشیاند
مثل حیوانی
که از جنگلی آتشگرفته
زده باشد بیرون
_چارلز بوکوفسکی
قشنگاند
دیوانهاند، وحشیاند
مثل حیوانی
که از جنگلی آتشگرفته
زده باشد بیرون
_چارلز بوکوفسکی
بوسیدمش..
همچو لحظه ایی که قطره ی باران تن برگ را لمس میکند دلنشین بود و زیبا
اما ناگهانی و پایان پذیر..
همچو لحظه ایی که قطره ی باران تن برگ را لمس میکند دلنشین بود و زیبا
اما ناگهانی و پایان پذیر..
و چگونه از چیزی بترسم؟
حال آنکه چون زمانِ ترس فرارسد
تو امنیتی..
فاروق جويدة
حال آنکه چون زمانِ ترس فرارسد
تو امنیتی..
فاروق جويدة
«تو را دوست داشتم، مثل وطنم که هرکاری هم میکرد و هرجایی هم که میرفتم، باز به آن برمیگشتم.»!
اى سرزمين! كدام فرزندها، در كدام نسل، تو را آزاد، آباد و سربلند با چشمان باور خود خواهند ديد؟
اى مادر ما، ايران!
جان زخمى تو در كدام روز هفته التيام خواهد پذيرفت؟
چشمان ما به راه عافيت تو سفيد شد؛ اى ما نثار عافيتِ تو!
اى مادر ما، ايران!
جان زخمى تو در كدام روز هفته التيام خواهد پذيرفت؟
چشمان ما به راه عافيت تو سفيد شد؛ اى ما نثار عافيتِ تو!
امروز که وطن را به دار آویخته اند بگذار بگویم که تو تمام آنچه میخواستم بودی..
شاید در جهانی بعد دوباره پیدایت کنم
شاید در جهانی بعد دوباره پیدایت کنم
به که بسپارمت ای خاک به بادت ندهند؟
به که بسپارمت ای خانه که ویران نشوی؟
به که بسپارمت ای خانه که ویران نشوی؟
چه کسی پیروز جنگ است؟ نمیدانم عزیزم، نمیدانم چه کسی پیروز است اما بیشک جوانیِ ما، باخته است.!
ﻻ ﺷﻲﺀ ﻳﺴﺘﺤﻖ ﺍﻟﻘﺘﺎﻝ
ﺳﻮﻯ ﻭﻃﻦ
ﻭ ﺍﻣﺮﺃة
هیچ چیز ارزش جنگیدن ندارد
جز وطن
و زن...
ﺳﻮﻯ ﻭﻃﻦ
ﻭ ﺍﻣﺮﺃة
هیچ چیز ارزش جنگیدن ندارد
جز وطن
و زن...
تو مومن هستی و نمازت بوسه هایت است
تو فرق داری اعتراضت بوسه هایت است
در بین اشک و خون و تاول ها بگیر از لب
در بین شلیک مسلسل ها بگیر از لب ..
تو فرق داری اعتراضت بوسه هایت است
در بین اشک و خون و تاول ها بگیر از لب
در بین شلیک مسلسل ها بگیر از لب ..
ای مادر ما،
ای ایران...
جان زخمی تو در کدام روز هفته
التیام خواهد پذیرفت؟!
_محمود دولت آبادی
ای ایران...
جان زخمی تو در کدام روز هفته
التیام خواهد پذیرفت؟!
_محمود دولت آبادی