Telegram Web Link
پیام تبریک به مناسبت زادروز استاد فرزانه، جناب آقای دکتر علی‌اشرف صادقی

مؤسسهٔ پژوهشی میراث مکتوب با کمال افتخار و ارادت، زادروز دانشمند بزرگ، استاد گران‌قدر زبان و ادب فارسی، جناب آقای دکتر علی‌اشرف صادقی را تبریک می‌گوید.
حیات علمی و فرهنگی استاد صادقی، سرشار از کوشش بی‌وقفه در راه اعتلای زبان فارسی، پژوهش در متون کهن، و تربیت نسلی از دانش‌پژوهان فرهیخته است. آثار گران‌سنگ ایشان همچون فرهنگ جامع زبان فارسی، تکوین زبان فارسی، مسائل تاریخی زبان فارسی، نگاهی به گویش‌نامه‌های ایرانی، فرهنگ املایی خط فارسی، فارسی قمی و مقالاتی دربارهٔ زبان فارسی، گنجینه‌هایی ماندگار در حوزهٔ زبان‌شناسی، فرهنگ‌نویسی و دستور زبان‌اند و ارج و اثر آن‌ها در تاریخ علم این مرز و بوم همواره باقی خواهد ماند.
امید آن داریم که سایهٔ پربرکت ایشان بر سر فرهنگ ایران‌زمین مستدام باشد و در پرتو صحت و سلامت، همچنان بهره‌مند از حضور پربار ایشان باشیم.

با نهایت احترام
روابط عمومی مؤسسهٔ پژوهشی میراث مکتوب

@mirasmaktoob
.
شادباش زادروز استاد دکتر علی‌اشرف صادقی

https://www.instagram.com/share/p/BAKpBXrX6U
شادباش زادروز استاد دکتر علی‌اشرف صادقی

۲۵ اردیبهشت روز حکیم ابوالقاسم فردوسی است. تقارن این روز با زادروز تولد دانشی‌مرد زبان‌شناسی و دردانۀ فرهنگ‌نگاری ایران امروز، دکتر علی‌اشرف صادقی، بر شکوه چنین روزی می‌افزاید. کنج غرفۀ کوچک میراث مکتوب در نمایشگاه پر ازدحام نشسته‌ام و می‌اندیشم که بالبداهه دربارۀ او بنویسم. گاهی تردد یاران و مشتاقان، رشتۀ تحریر و یافتۀ ذهنم را بهم می‌زند.
اواخر دهۀ هفتاد، چراغ آشنایی با او در دلم روشن شد. او سال ۳۲ دانش‌آموز دبیرستان حکیم‌نظامی قم بود و افتخار شاگردی زنده‌یاد علی‌اصغر فقیهی را داشت. قبل از آمدن به تهران ادبیات عرب را فراگرفت. شاگرد ممتاز دانشگاه تهران بود و برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت. پروفسور لازار استاد زبان‌شناسی او بود و استعداد او را تحسین می‌کرد. ژاله آموزگار همان زمان در پاریس از علم‌دوستی این جوان پرتلاش قمی شگفت‌زده شده بود که یک‌سر مشغول خواندن و نوشتن است.
دکتر صادقی به درخواست یارشاطر در تألیف دایرةالمعارف ایران و اسلام همکاری کرد و بعدها در ایرانیکا از بهترین نویسندگان این دانشنامۀ بی‌بدیل شد. مدتی در مؤسسۀ لغت‌نامۀ دهخدا همکاری کرد. امروز مهدخت معین به غرفۀ میراث مکتوب آمد و گفتم که در حال نوشتن یادداشتی به مناسبت زادروز دکتر صادقی هستم. گفت صادقی از امیدهای پدر من بود و چه خوب راه او را طی کرد و همیشه پدرم او را تشویق می‌کرد و او اکنون فرهنگ جامع فارسی در فرهنگستان زبان و ادب فارسی را می‌نگارد.
روحیه علم‌دوستی دکتر صادقی را در کمتر کسی دیده‌ام. مثل ایرج افشار که می‌دیدم همیشه کاغذی از جیب در می‌آورد و نکته‌ای یادداشت می‌کند.‌ ذهن منظم و شیوۀ آکادمیک در نوشتن مقالات دارد. دانشنامۀ سیار است. هر لغتی از او بپرسی با اندک تأمل ریشه‌های اوستایی یا سغدی یا مغولی یا سریانی را بیان می‌کند. سال‌هاست در داوری کتاب‌ها و مقالات نشریات میراث مکتوب، بی‌مزد و بی‌منت یار و مشاور و دستگیر ما بوده است. خلاصة‌الاشعار بخش قم و ساوه را تصحیح و منتشر کردیم و دیوان عنصری را آماده چاپ نموده‌ایم.
حافظۀ غریبی دارد خصوصاً در حفظ اشعار طنز و در نقل بالمناسبۀ اشعار مسلط است. دکتر معصومی همدانی که خود در نکته‌دانی و طنز بی‌بدیل است، می‌گفت شعر طنزی نیست که صادقی از حفظ نداشته باشد. دکتر صادقی زبان‌های مختلفی می‌داند، فرانسه، انگلیسی، عربی، روسی، آلمانی و حتی ترکی استانبولی را می‌خواند، مانند مستشرقان بزرگ اروپایی چون نولدکه و زاخائو و براون و هنینگ و ... که برای تحقیقات خود زبان‌های مختلف را فراگرفتند.
امروز که زادروز این استاد پرتلاش عرصۀ زبان‌شناسی و فرهنگ‌نگاری است، در شلوغی رفت و آمدهای نمایشگاه، با شتاب این یادداشت را قلمی کردم تا ذره‌ای ادای دین کرده باشم به ساحت این دانشی‌مرد ایران‌دوست. سایه‌اش مستدام و تندرستی‌اش پردوام باد.
****
توضیح دکتر صادقی در مورد جزوه‌ای که مرحوم معین نوشت: البته این فرهنگ فارسی نیست جزوه‌ای است که خود آن مرحوم دربارهٔ فرهنگ فارسی منتشر کرده است و خودش و برخی از همکارانش در آن به منتقدان جلد اول پاسخ داده‌اند. من هم از پاریس در مجلهٔ انتقاد کتاب به انتقاد جهانگیر افکاری پاسخ دادم و به همین جهت، پس از دیدن پاسخ من، ایشان این جزوهٔ صد صفحه‌ای را برای من به پاریس فرستاد. خود ایشان در مقدمهٔ جزوه چند صفحه از جلد اول را چاپ کرده و سپس کتاب را معرفی کرده است.

https://www.instagram.com/share/p/BAKpBXrX6U
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مهدخت معین یادگار آن فرهنگ‌نگار سخت‌کوش

امروز پنجشنبه (۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴) حدود هفت‌ساعت بی‌وفقه در غرفۀ میراث مکتوب، میهمان داشتم از شهرهای مختلف. سید علی آل‌داود آمد از کتاب «خور و بیابانک در گذرگاه تاریخ» خود گفت. دکتر مهدخت معین با واکر آرام آرام وارد غرفۀ میراث مکتوب شد. دو خاطرۀ جالب گفت یکی از کتابی که سُرور کُتُبی با عنوان ماهِ عاشق دربارۀ کودکی و زندگی دکتر معین نوشته و دیگری خاطره‌ای از کلاس درس استاد معین که خود دکتر مهدخت هم حضور داشته، نقل کرد. دم غنیمت شمردم و خواهش کردم دوباره نقل کنند و با گوشی خود ضبط کردم تا در دسترس عاشقان فضیلت و دانایی قرار گیرد.

https://www.instagram.com/share/reel/BAb5AHRLGS
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
غرفهٔ مؤسسهٔ پژوهشی میراث مکتوب

نهمین روز نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران
پنجشنبه 25 اردیبهشت 1404

@mirasmaktoob
.
دیدار با کتاب‌دوستان در آدینۀ شلوغ نمایشگاه کتاب

https://www.instagram.com/share/p/BALQoa7FqY
دیدار با کتاب‌دوستان در آدینۀ شلوغ نمایشگاه کتاب

از سال ۷۶ تا ۹۶ کشورهای مختلفی برای شرکت در کنفرانس‌های مختلف و نمایشگاه‌های بین‌المللی کتاب دعوت می‌شدم و از ۹۶ به بعد در شیب ملایم تحریم و تخریب سفارت‌ عربستان و قطع روابط و گرانی متوالی دلار و ایران‌هراسی غربیان و .‌.. نشد که برویم.
اولین‌بار به دعوت کریستف بالایی نماینده مرکز فرهنگی فرانسه در تهران، برای شرکت در کنفرانس مطالعات ایرانی پاریس شرکت کردم و حدود ۳۰ عنوان کتاب را به نمایش گذاشتم و معرفی نمودم.‌ این نخستین تجربه نمایشگاهی من بود. یادشان گرامی استادان ایرج افشار، باستانی پاریزی، روح‌الامینی، احسان نراقی، احسان اشراقی و بسیار دیگر حضور داشتند. بعد دوسه‌بار در نمایشگاه کتاب فرانکفورت شرکت کردم. در اولین سفر با دکتر فؤاد سزگین کتابشناس برجسته ترک آشنا شدم. مرا به موزۀ علوم و فنون عربی(در واقع ایرانی/اسلامی) خود دعوت کرد که در نوع خود این موزه بی‌نظیر است. تصویر بزرگ شیوخ عرب که بانیان و حامیان مالی او بودند، بر دیوار اتاقش آویزان بود.
سال بعد در نمایشگاه کتاب مصر با جمعی از فضلای قم چون رسول جعفریان، مهدوی راد و ... شرکت کریم. نزدیکی قاهره به مزار مالک اشتر معروف به الشیخ العَگَمی(العجمی) با دوستان از جمله آیة علی امینی رفتیم. اطراف اهرام ثلاثه را با شتر چرخیدم و اندکی هم داخل راهروهای زیرین اهرام سپری کردیم و شب در موزه قاهره با جناب فرعون مومیایی ملاقات داشتیم. قاچاقی عکس گرفتم و دوربینم را گرفتند. شکوه اهرام با تخت جمشید قابل مقایسه است البته نه از لحاظ هنری که تخت‌جمشید سروَرست. چندین بار در نمایشگا‌ه‌های کتاب سوریه، لبنان، کویت، با برخی از جمله مرحوم علی رفیعی علامرودشتی، رفیق شفیقم شرکت کردیم و صدها کتاب خریداری نمودیم. خاطرات زیادی از این سفرها دارم که برخی را نوشته‌ام. اما جلوه و شکوه نمایشگاه تهران با تمام اشکالات آزاردهنده‌ای که دارد، قابل مقایسه با هیچ‌یک از نمایشگاه‌هایی که من شرکت کردم نیست. از در که وارد می‌شوی بوی انواع غذای خیابانی مشامت را نوازش می‌دهد. عِند‌ الورود، حجاب‌بان‌ها، به دختران و بانوان که با شرکت در نمایشگاه کتاب گامی برای رفع تحریم و شکست گسل دوقطبی برداشته و به هوای آشتی با فرهنگ، به مصلا پاگذاشته، تذکر می‌دهند، دخترم روسری‌ات را....
البته باز امسال خیلی بهتر شده، قبلاً که علاوه بر اینها، دسته‌های عزاداری هم برپا می‌شد و نمایشگاه مهر و چادر هم بود. البته این‌ها جلوه‌های خاص نمایشگاه غیرمرتبط با کتاب است. داخل شبستان اما چیزی دیگری است. دیدار پیاپی با کسانی که اظهار لطف و محبت می‌کنند و از پیروان کانال‌ها و مقلدان صفحات مجازی بنده و میراث مکتوبند، دعاگو هستند و سپاسگزار فعالیت‌ها، گاهی عکس هم می‌گرفتند.
فروش کتاب امسال بحمدالله برغم حضور محدود فضا و عناوین، حضوراً و مجازاً رکورد را شکست. عزلت‌گزیدکان و منزویان، انتخاب و خرید کتاب را از طریق اینترنت برگزیدند. اصحاب همت و حضور، رنج ترافیک را به جان خریدند و غرفۀ میراث مکتوب را به حضور خود مزین کردند. به دکتر خضری مدیرکل محترم حوزۀ وزارتی علوم و فناوری گفتم کاش پیشنهاد بنده را در هیأت وزیران تصویب می‌کردید و پیکر مؤسس دانشگاه بوعلی‌سینا، زنده‌یاد اکبر اعتماد را در دانشگاه، خانۀ ابدی برایش بنا می‌کردید تا الگو شود برای اینکه دیگران هم هکتارها برای ساخت دانشگاه بخشش کنند. البته نقبی هم زدم به طنز و نقد به اینکه مرحوم افضلی‌پور دانشگاهی در کرمان ساخت اما غریبا و شگفتا که نامش را از دانشگاه برداشتند و کردند شهید باهنر! روح هر دو شاد که از این کارها مبرا هستند و ناراضی. به ایشان گفتم به جناب دکتر سیمایی بفرمایید با تغییر دکتر حسینی رئیس دانشگاه تهران، درصدری از محبوبیت خود را از دست دادی و....!
برای من امسال نمایشگاه محل درس و بحث و تبادل نسخه و کتاب و تجربه و طرح و پروژه و جلب نیرو و تشویق جوانان و نقد مدیران و نق به سوء مدیریت‌ها و آغوش‌گرفتن‌ها و واگیر شدن و... بود. البته الحمدلله الان بهترم. به امید روزهای بهتر برای جوانان عاشق ایران.

https://www.instagram.com/share/p/BALQoa7FqY
مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
دیدار با کتاب‌دوستان در آدینۀ شلوغ نمایشگاه کتاب از سال ۷۶ تا ۹۶ کشورهای مختلفی برای شرکت در کنفرانس‌های مختلف و نمایشگاه‌های بین‌المللی کتاب دعوت می‌شدم و از ۹۶ به بعد در شیب ملایم تحریم و تخریب سفارت‌ عربستان و قطع روابط و گرانی متوالی دلار و ایران‌هراسی…
در دنیا نظیر تخت‌جمشید یا پیدا نمی‌شود یا از او بهتر نیست! – 1303 ه.ق.

از سفرنامه [تاورنیه] آنچه مرقوم شده بود خواندم و می‌دانستم خوب كتابی است كه باید بیشتر بخوانید دو سه مرتبه. تصاویر آن معلوم نیست چه شده. اما از بابت تخت‌جمشید اولا آن ترجمه تاورنیه لغو است. ثانیا تاورنیه كمالات زیاد علمی نداشته و سهوهای او را شاردن می‌نویسد.
ولی شاردن باهوش و بافراست بوده. علاوه‌بر آن فلاندن و كرپورتر و سایر سیاحان با علم عهد جدید می‌نویسند در دنیا نظیر تخت‌جمشید یا پیدا نمی‌شود یا از او بهتر نیست.
شاردن می‌نویسد بهترین بنای كهنه دنیا هرمان مصر است. اما هرمان چیزی نیست جز اجتماع سنگهای روی هم روی هم. در حالی‌كه تخت‌جمشید تمامش علم است، تمامش صنعت است و مناسبتی با هرمان ندارد.
به هرحال وقتی كه سفرنامه فلاندن را بخوانید و تصویراتی كه كشیده ببینید آن‌وقت ملتفت عظمت بنا و لیاقت دست كارگران آن عهد را بهتر ملتفت می‌شوید. (سالور، 1374: ج7، 5145)

مأخذ: سالور، قهرمان میرزا. 1378. روزنامه خاطرات عین‌السلطنه. 10 جلد. به كوشش مسعود سالور و ایرج افشار. تهران: اساطیر.

@mirasmaktoob
.
سفارت جمهوری اسلامی ایران در بریتانیا

به مناسبت روز ملی فردوسی، امروز سفیر جمهوری اسلامی ایران، جناب آقای سید علی موسوی، با پروفسور چارلز ملویل، استاد بازنشسته تاریخ ایران در کالج پمبروک دانشگاه کمبریج، و همسر ایشان، دکتر فیروزه ملویل، مدیر پژوهشی مرکز شاهنامه کمبریج، دیدار کرد.
سفیر محترم آقای موسوی از تلاش‌های علمی و پژوهش‌های این دو چهره برجسته در حوزه مطالعات ایرانی ـ به‌ویژه درباره فردوسی و شاهنامه ـ قدردانی و سپاسگزاری کرد.

https://x.com/Iran_in_UK/status/1923466260727124424
یکصد و هشتمین چهارشنبه‌های دیدار

به‌یاد محمدرضا باطنی
(15 دی 1313_ 21 اردیبهشت 1400)
زبان‌شناس، فرهنگ‌نویس و مترجم

سخنران:
علی‌اشرف صادقی
زبان‌شناس و عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی
(با پخش فیلم کوتاهی دربارۀ آن استاد روان‌شاد)

چهارشنبه 31 اردیبهشت 1404
ساعت 13 تا 15

حضور ویژۀ مدعوّین و مهمانان

پخش در گوگل‌میت:
https://meet.google.com/yjq-voxb-xqc
و اینستاگرام: mirasmaktoob

شمارۀ تماس: 66490612 ؛

www.mirasmaktoob.com
یادداشت اعتراضی در روزنامه امروز ایران
https://irannewspaper.ir/8742/16/122183
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴

هویت ربوده‌شده مرکب خط فارسی؛
تأملی بر مصادره خطوط ایرانی در جشنواره فجیره کشور امارات متحده عربی

✍️ حسین نوروزی
خوشنویس و گرافیست

جشنواره بین‌المللی خط و تذهیب فجیره، در سال‌های اخیر با حضور خوشنویسان و هنرمندانی از سراسر جهان اسلام، کوشیده است سیمایی فرهنگی برای این امارت نوخاسته ترسیم کند.
در ظاهر، این رویداد، بزرگداشت هنر اسلامی و ارج‌گذاری بر زیبایی‌های بصری خط و تذهیب است؛ اما در ژرفای خود، با تحریف ریشه‌ها بی‌تفاوتی نسبت به دیگر فرهنگ‌ها، به نفع هویتی یک‌دست در این جشنواره، خطری برای حافظه تاریخی ملت‌ها به‌شمار می‌رود.
در دورهٔ اخیر این جشنواره، هیأتی از داوران بین‌المللی – از کشورهای عربی و نیز دو نفر از اساتید برجسته ایرانی، استاد میرحیدر موسوی و استاد زهرا دوستی – بر کرسی قضاوت نشستند. بی‌تردید حضور هنرمندان ایرانی می‌توانست فرصتی برای نمایش اقتدار فرهنگی ایران باشد، اگر بستر جشنواره به تقلیل هویت هنر ایرانی نمی‌انجامید.
آنچه اعتراض اهل هنر را برانگیخته، اطلاق عنوان «خط عربی» به مجموعه‌ای از خطوط اسلامی، از جمله محقق، نسخ، ثلث و به‌ویژه نستعلیق است؛ درحالی‌که نستعلیق نه‌تنها از نظر ساختار زیباشناختی و تاریخی، بلکه از حیث محتوای فرهنگی، خطی فارسی‌تبار و ایرانی‌نهاد است. این خط که در سده‌های هشتم و نهم هجری در ایران پدید آمد، با متون فاخر ادبی همچون شاهنامه، دیوان حافظ، گلستان سعدی و مثنوی معنوی درآمیخته و به عنصری جدایی‌ناپذیر از فرهنگ ایرانی بدل شده است. آیا می‌توان خطی را که از جویبار زبان فارسی جوشیده و در باغستان فرهنگ ایرانی بالیده، در پوششی غیر از آن معرفی کرد؟ آیا می‌توان ساحت هنر را از جغرافیای خاستگاه و تاریخ تمدنی‌اش گسست؟ سکوت در برابر چنین تحریفی، به‌منزله تن‌دادن به روایت‌هایی است که می‌کوشند هویت‌ها را در قالبی یک‌دست و مطیع، بازنویسی کنند. در متون رسمی جشنواره فجیره، نه‌تنها از ایران به‌عنوان خاستگاه خط نستعلیق یاد نشده، بلکه تلاش شده تا این خطوط در پیکره‌ای موسوم به «الخط العربی» حل شوند. این نوع نام‌گذاری، نمونه‌ای از «استعمار فرهنگی نرم» است؛ شیوه‌ای نوین برای جذب میراث تمدنی ملت‌ها، بدون اشغال سرزمین‌شان. خطوط ایرانی به نام عربی، موسیقی ایرانی در لباس سنتی شیخ‌نشین‌های حاشیه خلیج فارس و لباس‌های اقوام ایرانی در چهارچوب مدهای عربی، همه نشانه‌هایی‌ از این روند خزنده‌اند. در واکنش به این رویداد، کارزاری اعتراضی با صدها امضا در فضای مجازی شکل گرفت که در آن جمعی از خوشنویسان، پژوهشگران و دلسوزان فرهنگ ایرانی از نهادهای فرهنگی کشور خواستند تا واکنشی درخور و در شأن هویت ملی نشان دهند. آنان به‌درستی هشدار دادند که در دوران سلطهٔ روایت‌ها، بی‌عملی، خود گونه‌ای از مشارکت در تحریف است. از سویی دیگر، این واقعه آینه‌ای است برای بازاندیشی در عملکرد فرهنگی نهادهای ایرانی. ما نیازمند دیپلماسی فرهنگی فعال، آگاه و مسئولانه‌ایم؛ دیپلماسی‌ای که نه‌فقط بر پایه شرکت در رویدادها، بلکه بر بنیان دفاع از میراث، تبیین اصالت‌ها و بازنمایی دقیق جایگاه هنر ایرانی - اسلامی در جهان اسلام استوار باشد.
مشارکت بی‌مطالبه، تنها منجر به فراموشی سهم ایران در تمدن جهانی می‌شود. نستعلیق، تنها یک شیوهٔ خوشنویسی نیست؛ بیانگر جهان‌بینی ایرانی، زیبایی‌شناسی خاص زبان فارسی و نماد پیوند عمیق میان ادب، عرفان و هنر است. نادیده‌گرفتن این هویت، همچون حذف گنبد از معماری اسلامی یا طرد شعر حافظ از ادبیات فارسی است.
هرگونه تقلیل آن به «خط عربی»، ستمی است مضاعف بر روح تمدن ایرانی. زمان آن فرا‌رسیده که فرهیختگان، نهادهای فرهنگی و رسانه‌ها، در برابر این روند واکنش روشن و ساختاری نشان دهند. ما در دورانی زندگی می‌کنیم که نبرد برای هویت، دیگر در میدان سیاست و شمشیر نیست؛ بلکه در میدان تصویر، روایت و تعریف است و در این میدان، مرکب و قلم نیز ابزار دفاع‌اند. اگر جشنواره فجیره حقیقتاً داعیه‌دار هنر اسلامی است، می‌بایست به حقیقت تمدنی خطوط اسلامی نیز وفادار بماند. در غیر این صورت، آنچه به نام همگرایی فرهنگی عرضه می‌شود، چیزی جز استتار تمایزها نیست و این، خطری است نه فقط برای ایران، که برای میراث تنوع‌گرا و وزین تمدن اسلامی.
نسخه‌برگردان مجموعه‌ای از رسائل ریاضی و نجومی منتشر شد

میراث مکتوب- نسخه‌برگردان دستنویس شمارۀ ۳۱۸۰ کتابخانۀ ملی ملک مشتمل بر «مفتاح الحساب»، «تلخیص المفتاح»، «سُلَّم السماء»، «نزهة الحدائق»، «الحاقات بر نزهة الحدائق» نوشتۀ غیاث‌الدین جمشید کاشانی و «استخراج جیب درجة واحدة» نوشتۀ موسی بن محمد قاضی‌زادۀ رومی و «بخشی از هندسۀ النجاة» به خط معین‌الدین کاشانی (کتابت ۸۱۸ ـ ۸۳۶ هـ) با مقدمۀ یونس کرامتی از سوی مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب چاپ و منتشر شد.
دستنویس شماره ۳۱۸۰ کتابخانه ملی ملک مجموعۀ نفیسی از آثار غیاث‌الدین جمشید کاشانی و چند رسالۀ دیگر است که جز آخرین آن‌ها، که بسیار نونویس می‌نماید، همگی به خط معین‌الدین کاشانی است.
یونس کرامتی در مقدمۀ خود بر این مجموعه مطالبی را ذیل عناوین تولد، نام، لقب، خاستگاه و زادگاه غیاث‌الدین جمشید کاشانی، پژوهش و نگارش تا پیش از سفر به سمرقند، سفر به سمرقند، در سمرقند، مرگ، کارنامۀ کاشانی، معرفی دستنویس، آثار مندرج در مجموعه، استفاده از این مجموعه در چاپ‌ها، خط‌خوردگی‌های متن، و حواشی دستنویس مطرح کرده است.

آثار مندرج در مجموعه
آثار مندرج این مجموعه با صرف نظر از یادداشت‌های صاحبان دست‌نویس‌ها بدین قرار است:
۱- مفتاح الحساب، که به گواهی انجامه در رجب ۸۳۰ قمری (یعنی تنها دو ماه پس از تألیف کتاب) در سمرقند کتابت شده است.
کاشانی کار نگارش تحریر نهایی مفتاح الحساب را که بی‌تردید مهم‌ترین، مفصل‌ترین و برجسته‌ترین کتاب ریاضیات عملی در دورۀ اسلامی به شمار می‌آید، در ۳ جمادی الاول سال ۸۳۰ ق / ۳ تیر ماه ۷۹۶ یزدگردی / ۲ مارس ۱۴۲۷ م به پایان رسانده و آن را به کتابخانۀ الغ‌بیگ تقدیم کرده است؛ اما روایت نخست (یا پیش‌نویس) این کتاب، پیش از به پایان رسیدن تلخيص المفتاح (شعبان ۸۲۴ ق) فراهم آمده بود زیرا کاشانی در آغاز این تلخیص از به پایان رسیدن مفتاح الحساب سخن به میان آورده است.
ـ بندی دربارۀ نسبت قطر به محیط از روی الرسالة المحیطیة

۲- تلخيص المفتاح، که به گواهی انجامه، در نیمه شعبان ۸۲۴ قمری، یعنی یک هفته پس از تألیف کتاب، در کاشان کتابت شده و در سمرقند با دست‌نوشتۀ غیاث‌الدین مقابله و برخی مواضع آن تصحیح شده است.
این رساله گزیده‌ای از روایت نخست مفتاح الحساب کاشانی است که برای نوآموزان فراهم آمده. بهترین دست‌نویس این اثر در مجموعه حاضر (رساله دوم) آمده است.
ـ بندی از کتاب التکملة في الحساب عبدالقاهر بغدادی (در کنار انجامۀ تلخيص المفتاح)
ـ عمل الضرب بالتخت والتراب (برگرفته از جوامع الحساب [بالتخت والتراب] نصیرالدین طوسی)

۳- سلم السماء، که به گواهی انجامه، در صفر ۸۳۰ قمری در سمرقند از روی دست‌نوشتۀ مؤلف کتابت و با آن مقابله شده است.
سلم السماء يا الرسالة الكمالية که در ۲۱ رمضان ۸۰۹ ق برابر با اول مارس ۱۴۰۷ م به پایان رسیده، دربارۀ «ابعاد و اجرام» است. بر پایۀ یادداشت معین‌الدین کاشانی در حاشیۀ دست‌نویس این رساله، کاشانی در آغاز آن را الرسالة الكمالية (شاید به نام کمال‌الدین محمود، از وزرای دورۀ تیموری) نامیده بود؛ اما چون این فرد شایستگی آن را نداشت روی‌گردان شد و نامش را از مقدمۀ رساله بیرون آورد و آن را سلم السماء نامید.

۴- نزهة الحدائق، که گویا اندکی پیش از الحاقات رساله (شعبان ۸۳۰ قمری) کتابت شده باشد.
این رساله که در ۱۰ ذیحجه ۸۱۸/ ۱۰ فوریه ۱۴۱۶م به انجام رسیده دربارۀ ساختار و چگونگی کار با دستگاه ابداعی کاشانی به نام طبق المناطق است.

۵- ذيل / الحاقات نزهة الحدائق، که در شعبان ۸۳۰ قمری، یعنی درست یک سال پس از نگارش این الحاقات، در سمرقند و به احتمال قوی از روی دست‌نوشتۀ مؤلف کتابت شده است.
الحاق‌های ده‌گانۀ این رساله نیز در نیمه شعبان ۸۲۹ / ۲۲ ژوئن ۱۴۲۶ در سمرقند به پایان رسیده است. با طبق المناطق محل ماه و خورشید و پنج سیارۀ شناخته شده تا آن زمان، فاصلۀ هر یک از آنها تا زمین، و نیز برخی پارامترهای سیاره‌ای دیگر را می‌توان به دست آورد.

۶- رسالة في استخراج جيب درجة واحدة، نوشتۀ قاضی‌زادۀ رومی. این رساله همان رساله‌ای است که قاضی‌زاده بر اساس رسالۀ وتر و جیب کاشانی نوشته است. این رساله نیز در ۸۳۶ قمری در سمرقند کتابت شده و تاریخ کتابت آن فاصلۀ چندانی با تاریخ تألیف ندارد. زیرا قاضی‌زاده این رساله را پس از مرگ کاشانی و در نتیجه پس از ۸۳۲ قمری نوشته است.
2025/07/03 08:47:40
Back to Top
HTML Embed Code: