مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
دیدار با کتابدوستان در آدینۀ شلوغ نمایشگاه کتاب از سال ۷۶ تا ۹۶ کشورهای مختلفی برای شرکت در کنفرانسهای مختلف و نمایشگاههای بینالمللی کتاب دعوت میشدم و از ۹۶ به بعد در شیب ملایم تحریم و تخریب سفارت عربستان و قطع روابط و گرانی متوالی دلار و ایرانهراسی…
در دنیا نظیر تختجمشید یا پیدا نمیشود یا از او بهتر نیست! – 1303 ه.ق.
از سفرنامه [تاورنیه] آنچه مرقوم شده بود خواندم و میدانستم خوب كتابی است كه باید بیشتر بخوانید دو سه مرتبه. تصاویر آن معلوم نیست چه شده. اما از بابت تختجمشید اولا آن ترجمه تاورنیه لغو است. ثانیا تاورنیه كمالات زیاد علمی نداشته و سهوهای او را شاردن مینویسد.
ولی شاردن باهوش و بافراست بوده. علاوهبر آن فلاندن و كرپورتر و سایر سیاحان با علم عهد جدید مینویسند در دنیا نظیر تختجمشید یا پیدا نمیشود یا از او بهتر نیست.
شاردن مینویسد بهترین بنای كهنه دنیا هرمان مصر است. اما هرمان چیزی نیست جز اجتماع سنگهای روی هم روی هم. در حالیكه تختجمشید تمامش علم است، تمامش صنعت است و مناسبتی با هرمان ندارد.
به هرحال وقتی كه سفرنامه فلاندن را بخوانید و تصویراتی كه كشیده ببینید آنوقت ملتفت عظمت بنا و لیاقت دست كارگران آن عهد را بهتر ملتفت میشوید. (سالور، 1374: ج7، 5145)
مأخذ: سالور، قهرمان میرزا. 1378. روزنامه خاطرات عینالسلطنه. 10 جلد. به كوشش مسعود سالور و ایرج افشار. تهران: اساطیر.
@mirasmaktoob
.
از سفرنامه [تاورنیه] آنچه مرقوم شده بود خواندم و میدانستم خوب كتابی است كه باید بیشتر بخوانید دو سه مرتبه. تصاویر آن معلوم نیست چه شده. اما از بابت تختجمشید اولا آن ترجمه تاورنیه لغو است. ثانیا تاورنیه كمالات زیاد علمی نداشته و سهوهای او را شاردن مینویسد.
ولی شاردن باهوش و بافراست بوده. علاوهبر آن فلاندن و كرپورتر و سایر سیاحان با علم عهد جدید مینویسند در دنیا نظیر تختجمشید یا پیدا نمیشود یا از او بهتر نیست.
شاردن مینویسد بهترین بنای كهنه دنیا هرمان مصر است. اما هرمان چیزی نیست جز اجتماع سنگهای روی هم روی هم. در حالیكه تختجمشید تمامش علم است، تمامش صنعت است و مناسبتی با هرمان ندارد.
به هرحال وقتی كه سفرنامه فلاندن را بخوانید و تصویراتی كه كشیده ببینید آنوقت ملتفت عظمت بنا و لیاقت دست كارگران آن عهد را بهتر ملتفت میشوید. (سالور، 1374: ج7، 5145)
مأخذ: سالور، قهرمان میرزا. 1378. روزنامه خاطرات عینالسلطنه. 10 جلد. به كوشش مسعود سالور و ایرج افشار. تهران: اساطیر.
@mirasmaktoob
.
سفارت جمهوری اسلامی ایران در بریتانیا
به مناسبت روز ملی فردوسی، امروز سفیر جمهوری اسلامی ایران، جناب آقای سید علی موسوی، با پروفسور چارلز ملویل، استاد بازنشسته تاریخ ایران در کالج پمبروک دانشگاه کمبریج، و همسر ایشان، دکتر فیروزه ملویل، مدیر پژوهشی مرکز شاهنامه کمبریج، دیدار کرد.
سفیر محترم آقای موسوی از تلاشهای علمی و پژوهشهای این دو چهره برجسته در حوزه مطالعات ایرانی ـ بهویژه درباره فردوسی و شاهنامه ـ قدردانی و سپاسگزاری کرد.
https://x.com/Iran_in_UK/status/1923466260727124424
به مناسبت روز ملی فردوسی، امروز سفیر جمهوری اسلامی ایران، جناب آقای سید علی موسوی، با پروفسور چارلز ملویل، استاد بازنشسته تاریخ ایران در کالج پمبروک دانشگاه کمبریج، و همسر ایشان، دکتر فیروزه ملویل، مدیر پژوهشی مرکز شاهنامه کمبریج، دیدار کرد.
سفیر محترم آقای موسوی از تلاشهای علمی و پژوهشهای این دو چهره برجسته در حوزه مطالعات ایرانی ـ بهویژه درباره فردوسی و شاهنامه ـ قدردانی و سپاسگزاری کرد.
https://x.com/Iran_in_UK/status/1923466260727124424
یکصد و هشتمین چهارشنبههای دیدار
بهیاد محمدرضا باطنی
(15 دی 1313_ 21 اردیبهشت 1400)
زبانشناس، فرهنگنویس و مترجم
سخنران:
علیاشرف صادقی
زبانشناس و عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی
(با پخش فیلم کوتاهی دربارۀ آن استاد روانشاد)
چهارشنبه 31 اردیبهشت 1404
ساعت 13 تا 15
حضور ویژۀ مدعوّین و مهمانان
پخش در گوگلمیت:
https://meet.google.com/yjq-voxb-xqc
و اینستاگرام: mirasmaktoob
شمارۀ تماس: 66490612 ؛
www.mirasmaktoob.com
بهیاد محمدرضا باطنی
(15 دی 1313_ 21 اردیبهشت 1400)
زبانشناس، فرهنگنویس و مترجم
سخنران:
علیاشرف صادقی
زبانشناس و عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی
(با پخش فیلم کوتاهی دربارۀ آن استاد روانشاد)
چهارشنبه 31 اردیبهشت 1404
ساعت 13 تا 15
حضور ویژۀ مدعوّین و مهمانان
پخش در گوگلمیت:
https://meet.google.com/yjq-voxb-xqc
و اینستاگرام: mirasmaktoob
شمارۀ تماس: 66490612 ؛
www.mirasmaktoob.com
یادداشت اعتراضی در روزنامه امروز ایران
https://irannewspaper.ir/8742/16/122183
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴
هویت ربودهشده مرکب خط فارسی؛
تأملی بر مصادره خطوط ایرانی در جشنواره فجیره کشور امارات متحده عربی
✍️ حسین نوروزی
خوشنویس و گرافیست
جشنواره بینالمللی خط و تذهیب فجیره، در سالهای اخیر با حضور خوشنویسان و هنرمندانی از سراسر جهان اسلام، کوشیده است سیمایی فرهنگی برای این امارت نوخاسته ترسیم کند.
در ظاهر، این رویداد، بزرگداشت هنر اسلامی و ارجگذاری بر زیباییهای بصری خط و تذهیب است؛ اما در ژرفای خود، با تحریف ریشهها بیتفاوتی نسبت به دیگر فرهنگها، به نفع هویتی یکدست در این جشنواره، خطری برای حافظه تاریخی ملتها بهشمار میرود.
در دورهٔ اخیر این جشنواره، هیأتی از داوران بینالمللی – از کشورهای عربی و نیز دو نفر از اساتید برجسته ایرانی، استاد میرحیدر موسوی و استاد زهرا دوستی – بر کرسی قضاوت نشستند. بیتردید حضور هنرمندان ایرانی میتوانست فرصتی برای نمایش اقتدار فرهنگی ایران باشد، اگر بستر جشنواره به تقلیل هویت هنر ایرانی نمیانجامید.
آنچه اعتراض اهل هنر را برانگیخته، اطلاق عنوان «خط عربی» به مجموعهای از خطوط اسلامی، از جمله محقق، نسخ، ثلث و بهویژه نستعلیق است؛ درحالیکه نستعلیق نهتنها از نظر ساختار زیباشناختی و تاریخی، بلکه از حیث محتوای فرهنگی، خطی فارسیتبار و ایرانینهاد است. این خط که در سدههای هشتم و نهم هجری در ایران پدید آمد، با متون فاخر ادبی همچون شاهنامه، دیوان حافظ، گلستان سعدی و مثنوی معنوی درآمیخته و به عنصری جداییناپذیر از فرهنگ ایرانی بدل شده است. آیا میتوان خطی را که از جویبار زبان فارسی جوشیده و در باغستان فرهنگ ایرانی بالیده، در پوششی غیر از آن معرفی کرد؟ آیا میتوان ساحت هنر را از جغرافیای خاستگاه و تاریخ تمدنیاش گسست؟ سکوت در برابر چنین تحریفی، بهمنزله تندادن به روایتهایی است که میکوشند هویتها را در قالبی یکدست و مطیع، بازنویسی کنند. در متون رسمی جشنواره فجیره، نهتنها از ایران بهعنوان خاستگاه خط نستعلیق یاد نشده، بلکه تلاش شده تا این خطوط در پیکرهای موسوم به «الخط العربی» حل شوند. این نوع نامگذاری، نمونهای از «استعمار فرهنگی نرم» است؛ شیوهای نوین برای جذب میراث تمدنی ملتها، بدون اشغال سرزمینشان. خطوط ایرانی به نام عربی، موسیقی ایرانی در لباس سنتی شیخنشینهای حاشیه خلیج فارس و لباسهای اقوام ایرانی در چهارچوب مدهای عربی، همه نشانههایی از این روند خزندهاند. در واکنش به این رویداد، کارزاری اعتراضی با صدها امضا در فضای مجازی شکل گرفت که در آن جمعی از خوشنویسان، پژوهشگران و دلسوزان فرهنگ ایرانی از نهادهای فرهنگی کشور خواستند تا واکنشی درخور و در شأن هویت ملی نشان دهند. آنان بهدرستی هشدار دادند که در دوران سلطهٔ روایتها، بیعملی، خود گونهای از مشارکت در تحریف است. از سویی دیگر، این واقعه آینهای است برای بازاندیشی در عملکرد فرهنگی نهادهای ایرانی. ما نیازمند دیپلماسی فرهنگی فعال، آگاه و مسئولانهایم؛ دیپلماسیای که نهفقط بر پایه شرکت در رویدادها، بلکه بر بنیان دفاع از میراث، تبیین اصالتها و بازنمایی دقیق جایگاه هنر ایرانی - اسلامی در جهان اسلام استوار باشد.
مشارکت بیمطالبه، تنها منجر به فراموشی سهم ایران در تمدن جهانی میشود. نستعلیق، تنها یک شیوهٔ خوشنویسی نیست؛ بیانگر جهانبینی ایرانی، زیباییشناسی خاص زبان فارسی و نماد پیوند عمیق میان ادب، عرفان و هنر است. نادیدهگرفتن این هویت، همچون حذف گنبد از معماری اسلامی یا طرد شعر حافظ از ادبیات فارسی است.
هرگونه تقلیل آن به «خط عربی»، ستمی است مضاعف بر روح تمدن ایرانی. زمان آن فرارسیده که فرهیختگان، نهادهای فرهنگی و رسانهها، در برابر این روند واکنش روشن و ساختاری نشان دهند. ما در دورانی زندگی میکنیم که نبرد برای هویت، دیگر در میدان سیاست و شمشیر نیست؛ بلکه در میدان تصویر، روایت و تعریف است و در این میدان، مرکب و قلم نیز ابزار دفاعاند. اگر جشنواره فجیره حقیقتاً داعیهدار هنر اسلامی است، میبایست به حقیقت تمدنی خطوط اسلامی نیز وفادار بماند. در غیر این صورت، آنچه به نام همگرایی فرهنگی عرضه میشود، چیزی جز استتار تمایزها نیست و این، خطری است نه فقط برای ایران، که برای میراث تنوعگرا و وزین تمدن اسلامی.
https://irannewspaper.ir/8742/16/122183
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴
هویت ربودهشده مرکب خط فارسی؛
تأملی بر مصادره خطوط ایرانی در جشنواره فجیره کشور امارات متحده عربی
✍️ حسین نوروزی
خوشنویس و گرافیست
جشنواره بینالمللی خط و تذهیب فجیره، در سالهای اخیر با حضور خوشنویسان و هنرمندانی از سراسر جهان اسلام، کوشیده است سیمایی فرهنگی برای این امارت نوخاسته ترسیم کند.
در ظاهر، این رویداد، بزرگداشت هنر اسلامی و ارجگذاری بر زیباییهای بصری خط و تذهیب است؛ اما در ژرفای خود، با تحریف ریشهها بیتفاوتی نسبت به دیگر فرهنگها، به نفع هویتی یکدست در این جشنواره، خطری برای حافظه تاریخی ملتها بهشمار میرود.
در دورهٔ اخیر این جشنواره، هیأتی از داوران بینالمللی – از کشورهای عربی و نیز دو نفر از اساتید برجسته ایرانی، استاد میرحیدر موسوی و استاد زهرا دوستی – بر کرسی قضاوت نشستند. بیتردید حضور هنرمندان ایرانی میتوانست فرصتی برای نمایش اقتدار فرهنگی ایران باشد، اگر بستر جشنواره به تقلیل هویت هنر ایرانی نمیانجامید.
آنچه اعتراض اهل هنر را برانگیخته، اطلاق عنوان «خط عربی» به مجموعهای از خطوط اسلامی، از جمله محقق، نسخ، ثلث و بهویژه نستعلیق است؛ درحالیکه نستعلیق نهتنها از نظر ساختار زیباشناختی و تاریخی، بلکه از حیث محتوای فرهنگی، خطی فارسیتبار و ایرانینهاد است. این خط که در سدههای هشتم و نهم هجری در ایران پدید آمد، با متون فاخر ادبی همچون شاهنامه، دیوان حافظ، گلستان سعدی و مثنوی معنوی درآمیخته و به عنصری جداییناپذیر از فرهنگ ایرانی بدل شده است. آیا میتوان خطی را که از جویبار زبان فارسی جوشیده و در باغستان فرهنگ ایرانی بالیده، در پوششی غیر از آن معرفی کرد؟ آیا میتوان ساحت هنر را از جغرافیای خاستگاه و تاریخ تمدنیاش گسست؟ سکوت در برابر چنین تحریفی، بهمنزله تندادن به روایتهایی است که میکوشند هویتها را در قالبی یکدست و مطیع، بازنویسی کنند. در متون رسمی جشنواره فجیره، نهتنها از ایران بهعنوان خاستگاه خط نستعلیق یاد نشده، بلکه تلاش شده تا این خطوط در پیکرهای موسوم به «الخط العربی» حل شوند. این نوع نامگذاری، نمونهای از «استعمار فرهنگی نرم» است؛ شیوهای نوین برای جذب میراث تمدنی ملتها، بدون اشغال سرزمینشان. خطوط ایرانی به نام عربی، موسیقی ایرانی در لباس سنتی شیخنشینهای حاشیه خلیج فارس و لباسهای اقوام ایرانی در چهارچوب مدهای عربی، همه نشانههایی از این روند خزندهاند. در واکنش به این رویداد، کارزاری اعتراضی با صدها امضا در فضای مجازی شکل گرفت که در آن جمعی از خوشنویسان، پژوهشگران و دلسوزان فرهنگ ایرانی از نهادهای فرهنگی کشور خواستند تا واکنشی درخور و در شأن هویت ملی نشان دهند. آنان بهدرستی هشدار دادند که در دوران سلطهٔ روایتها، بیعملی، خود گونهای از مشارکت در تحریف است. از سویی دیگر، این واقعه آینهای است برای بازاندیشی در عملکرد فرهنگی نهادهای ایرانی. ما نیازمند دیپلماسی فرهنگی فعال، آگاه و مسئولانهایم؛ دیپلماسیای که نهفقط بر پایه شرکت در رویدادها، بلکه بر بنیان دفاع از میراث، تبیین اصالتها و بازنمایی دقیق جایگاه هنر ایرانی - اسلامی در جهان اسلام استوار باشد.
مشارکت بیمطالبه، تنها منجر به فراموشی سهم ایران در تمدن جهانی میشود. نستعلیق، تنها یک شیوهٔ خوشنویسی نیست؛ بیانگر جهانبینی ایرانی، زیباییشناسی خاص زبان فارسی و نماد پیوند عمیق میان ادب، عرفان و هنر است. نادیدهگرفتن این هویت، همچون حذف گنبد از معماری اسلامی یا طرد شعر حافظ از ادبیات فارسی است.
هرگونه تقلیل آن به «خط عربی»، ستمی است مضاعف بر روح تمدن ایرانی. زمان آن فرارسیده که فرهیختگان، نهادهای فرهنگی و رسانهها، در برابر این روند واکنش روشن و ساختاری نشان دهند. ما در دورانی زندگی میکنیم که نبرد برای هویت، دیگر در میدان سیاست و شمشیر نیست؛ بلکه در میدان تصویر، روایت و تعریف است و در این میدان، مرکب و قلم نیز ابزار دفاعاند. اگر جشنواره فجیره حقیقتاً داعیهدار هنر اسلامی است، میبایست به حقیقت تمدنی خطوط اسلامی نیز وفادار بماند. در غیر این صورت، آنچه به نام همگرایی فرهنگی عرضه میشود، چیزی جز استتار تمایزها نیست و این، خطری است نه فقط برای ایران، که برای میراث تنوعگرا و وزین تمدن اسلامی.
روزنامه ایران
هویت ربودهشده مرکب خط فارسی؛
نسخهبرگردان مجموعهای از رسائل ریاضی و نجومی منتشر شد
میراث مکتوب- نسخهبرگردان دستنویس شمارۀ ۳۱۸۰ کتابخانۀ ملی ملک مشتمل بر «مفتاح الحساب»، «تلخیص المفتاح»، «سُلَّم السماء»، «نزهة الحدائق»، «الحاقات بر نزهة الحدائق» نوشتۀ غیاثالدین جمشید کاشانی و «استخراج جیب درجة واحدة» نوشتۀ موسی بن محمد قاضیزادۀ رومی و «بخشی از هندسۀ النجاة» به خط معینالدین کاشانی (کتابت ۸۱۸ ـ ۸۳۶ هـ) با مقدمۀ یونس کرامتی از سوی مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب چاپ و منتشر شد.
دستنویس شماره ۳۱۸۰ کتابخانه ملی ملک مجموعۀ نفیسی از آثار غیاثالدین جمشید کاشانی و چند رسالۀ دیگر است که جز آخرین آنها، که بسیار نونویس مینماید، همگی به خط معینالدین کاشانی است.
یونس کرامتی در مقدمۀ خود بر این مجموعه مطالبی را ذیل عناوین تولد، نام، لقب، خاستگاه و زادگاه غیاثالدین جمشید کاشانی، پژوهش و نگارش تا پیش از سفر به سمرقند، سفر به سمرقند، در سمرقند، مرگ، کارنامۀ کاشانی، معرفی دستنویس، آثار مندرج در مجموعه، استفاده از این مجموعه در چاپها، خطخوردگیهای متن، و حواشی دستنویس مطرح کرده است.
آثار مندرج در مجموعه
آثار مندرج این مجموعه با صرف نظر از یادداشتهای صاحبان دستنویسها بدین قرار است:
۱- مفتاح الحساب، که به گواهی انجامه در رجب ۸۳۰ قمری (یعنی تنها دو ماه پس از تألیف کتاب) در سمرقند کتابت شده است.
کاشانی کار نگارش تحریر نهایی مفتاح الحساب را که بیتردید مهمترین، مفصلترین و برجستهترین کتاب ریاضیات عملی در دورۀ اسلامی به شمار میآید، در ۳ جمادی الاول سال ۸۳۰ ق / ۳ تیر ماه ۷۹۶ یزدگردی / ۲ مارس ۱۴۲۷ م به پایان رسانده و آن را به کتابخانۀ الغبیگ تقدیم کرده است؛ اما روایت نخست (یا پیشنویس) این کتاب، پیش از به پایان رسیدن تلخيص المفتاح (شعبان ۸۲۴ ق) فراهم آمده بود زیرا کاشانی در آغاز این تلخیص از به پایان رسیدن مفتاح الحساب سخن به میان آورده است.
ـ بندی دربارۀ نسبت قطر به محیط از روی الرسالة المحیطیة
۲- تلخيص المفتاح، که به گواهی انجامه، در نیمه شعبان ۸۲۴ قمری، یعنی یک هفته پس از تألیف کتاب، در کاشان کتابت شده و در سمرقند با دستنوشتۀ غیاثالدین مقابله و برخی مواضع آن تصحیح شده است.
این رساله گزیدهای از روایت نخست مفتاح الحساب کاشانی است که برای نوآموزان فراهم آمده. بهترین دستنویس این اثر در مجموعه حاضر (رساله دوم) آمده است.
ـ بندی از کتاب التکملة في الحساب عبدالقاهر بغدادی (در کنار انجامۀ تلخيص المفتاح)
ـ عمل الضرب بالتخت والتراب (برگرفته از جوامع الحساب [بالتخت والتراب] نصیرالدین طوسی)
۳- سلم السماء، که به گواهی انجامه، در صفر ۸۳۰ قمری در سمرقند از روی دستنوشتۀ مؤلف کتابت و با آن مقابله شده است.
سلم السماء يا الرسالة الكمالية که در ۲۱ رمضان ۸۰۹ ق برابر با اول مارس ۱۴۰۷ م به پایان رسیده، دربارۀ «ابعاد و اجرام» است. بر پایۀ یادداشت معینالدین کاشانی در حاشیۀ دستنویس این رساله، کاشانی در آغاز آن را الرسالة الكمالية (شاید به نام کمالالدین محمود، از وزرای دورۀ تیموری) نامیده بود؛ اما چون این فرد شایستگی آن را نداشت رویگردان شد و نامش را از مقدمۀ رساله بیرون آورد و آن را سلم السماء نامید.
۴- نزهة الحدائق، که گویا اندکی پیش از الحاقات رساله (شعبان ۸۳۰ قمری) کتابت شده باشد.
این رساله که در ۱۰ ذیحجه ۸۱۸/ ۱۰ فوریه ۱۴۱۶م به انجام رسیده دربارۀ ساختار و چگونگی کار با دستگاه ابداعی کاشانی به نام طبق المناطق است.
۵- ذيل / الحاقات نزهة الحدائق، که در شعبان ۸۳۰ قمری، یعنی درست یک سال پس از نگارش این الحاقات، در سمرقند و به احتمال قوی از روی دستنوشتۀ مؤلف کتابت شده است.
الحاقهای دهگانۀ این رساله نیز در نیمه شعبان ۸۲۹ / ۲۲ ژوئن ۱۴۲۶ در سمرقند به پایان رسیده است. با طبق المناطق محل ماه و خورشید و پنج سیارۀ شناخته شده تا آن زمان، فاصلۀ هر یک از آنها تا زمین، و نیز برخی پارامترهای سیارهای دیگر را میتوان به دست آورد.
۶- رسالة في استخراج جيب درجة واحدة، نوشتۀ قاضیزادۀ رومی. این رساله همان رسالهای است که قاضیزاده بر اساس رسالۀ وتر و جیب کاشانی نوشته است. این رساله نیز در ۸۳۶ قمری در سمرقند کتابت شده و تاریخ کتابت آن فاصلۀ چندانی با تاریخ تألیف ندارد. زیرا قاضیزاده این رساله را پس از مرگ کاشانی و در نتیجه پس از ۸۳۲ قمری نوشته است.
میراث مکتوب- نسخهبرگردان دستنویس شمارۀ ۳۱۸۰ کتابخانۀ ملی ملک مشتمل بر «مفتاح الحساب»، «تلخیص المفتاح»، «سُلَّم السماء»، «نزهة الحدائق»، «الحاقات بر نزهة الحدائق» نوشتۀ غیاثالدین جمشید کاشانی و «استخراج جیب درجة واحدة» نوشتۀ موسی بن محمد قاضیزادۀ رومی و «بخشی از هندسۀ النجاة» به خط معینالدین کاشانی (کتابت ۸۱۸ ـ ۸۳۶ هـ) با مقدمۀ یونس کرامتی از سوی مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب چاپ و منتشر شد.
دستنویس شماره ۳۱۸۰ کتابخانه ملی ملک مجموعۀ نفیسی از آثار غیاثالدین جمشید کاشانی و چند رسالۀ دیگر است که جز آخرین آنها، که بسیار نونویس مینماید، همگی به خط معینالدین کاشانی است.
یونس کرامتی در مقدمۀ خود بر این مجموعه مطالبی را ذیل عناوین تولد، نام، لقب، خاستگاه و زادگاه غیاثالدین جمشید کاشانی، پژوهش و نگارش تا پیش از سفر به سمرقند، سفر به سمرقند، در سمرقند، مرگ، کارنامۀ کاشانی، معرفی دستنویس، آثار مندرج در مجموعه، استفاده از این مجموعه در چاپها، خطخوردگیهای متن، و حواشی دستنویس مطرح کرده است.
آثار مندرج در مجموعه
آثار مندرج این مجموعه با صرف نظر از یادداشتهای صاحبان دستنویسها بدین قرار است:
۱- مفتاح الحساب، که به گواهی انجامه در رجب ۸۳۰ قمری (یعنی تنها دو ماه پس از تألیف کتاب) در سمرقند کتابت شده است.
کاشانی کار نگارش تحریر نهایی مفتاح الحساب را که بیتردید مهمترین، مفصلترین و برجستهترین کتاب ریاضیات عملی در دورۀ اسلامی به شمار میآید، در ۳ جمادی الاول سال ۸۳۰ ق / ۳ تیر ماه ۷۹۶ یزدگردی / ۲ مارس ۱۴۲۷ م به پایان رسانده و آن را به کتابخانۀ الغبیگ تقدیم کرده است؛ اما روایت نخست (یا پیشنویس) این کتاب، پیش از به پایان رسیدن تلخيص المفتاح (شعبان ۸۲۴ ق) فراهم آمده بود زیرا کاشانی در آغاز این تلخیص از به پایان رسیدن مفتاح الحساب سخن به میان آورده است.
ـ بندی دربارۀ نسبت قطر به محیط از روی الرسالة المحیطیة
۲- تلخيص المفتاح، که به گواهی انجامه، در نیمه شعبان ۸۲۴ قمری، یعنی یک هفته پس از تألیف کتاب، در کاشان کتابت شده و در سمرقند با دستنوشتۀ غیاثالدین مقابله و برخی مواضع آن تصحیح شده است.
این رساله گزیدهای از روایت نخست مفتاح الحساب کاشانی است که برای نوآموزان فراهم آمده. بهترین دستنویس این اثر در مجموعه حاضر (رساله دوم) آمده است.
ـ بندی از کتاب التکملة في الحساب عبدالقاهر بغدادی (در کنار انجامۀ تلخيص المفتاح)
ـ عمل الضرب بالتخت والتراب (برگرفته از جوامع الحساب [بالتخت والتراب] نصیرالدین طوسی)
۳- سلم السماء، که به گواهی انجامه، در صفر ۸۳۰ قمری در سمرقند از روی دستنوشتۀ مؤلف کتابت و با آن مقابله شده است.
سلم السماء يا الرسالة الكمالية که در ۲۱ رمضان ۸۰۹ ق برابر با اول مارس ۱۴۰۷ م به پایان رسیده، دربارۀ «ابعاد و اجرام» است. بر پایۀ یادداشت معینالدین کاشانی در حاشیۀ دستنویس این رساله، کاشانی در آغاز آن را الرسالة الكمالية (شاید به نام کمالالدین محمود، از وزرای دورۀ تیموری) نامیده بود؛ اما چون این فرد شایستگی آن را نداشت رویگردان شد و نامش را از مقدمۀ رساله بیرون آورد و آن را سلم السماء نامید.
۴- نزهة الحدائق، که گویا اندکی پیش از الحاقات رساله (شعبان ۸۳۰ قمری) کتابت شده باشد.
این رساله که در ۱۰ ذیحجه ۸۱۸/ ۱۰ فوریه ۱۴۱۶م به انجام رسیده دربارۀ ساختار و چگونگی کار با دستگاه ابداعی کاشانی به نام طبق المناطق است.
۵- ذيل / الحاقات نزهة الحدائق، که در شعبان ۸۳۰ قمری، یعنی درست یک سال پس از نگارش این الحاقات، در سمرقند و به احتمال قوی از روی دستنوشتۀ مؤلف کتابت شده است.
الحاقهای دهگانۀ این رساله نیز در نیمه شعبان ۸۲۹ / ۲۲ ژوئن ۱۴۲۶ در سمرقند به پایان رسیده است. با طبق المناطق محل ماه و خورشید و پنج سیارۀ شناخته شده تا آن زمان، فاصلۀ هر یک از آنها تا زمین، و نیز برخی پارامترهای سیارهای دیگر را میتوان به دست آورد.
۶- رسالة في استخراج جيب درجة واحدة، نوشتۀ قاضیزادۀ رومی. این رساله همان رسالهای است که قاضیزاده بر اساس رسالۀ وتر و جیب کاشانی نوشته است. این رساله نیز در ۸۳۶ قمری در سمرقند کتابت شده و تاریخ کتابت آن فاصلۀ چندانی با تاریخ تألیف ندارد. زیرا قاضیزاده این رساله را پس از مرگ کاشانی و در نتیجه پس از ۸۳۲ قمری نوشته است.
مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
نسخهبرگردان مجموعهای از رسائل ریاضی و نجومی منتشر شد
نسخهبرگردان دستنویس شمارۀ 3180 کتابخانۀ ملی ملک مشتمل بر مفتاح الحساب، تلخیص المفتاح، سُلَّم السماء، نزهة الحدائق و الحاقات آن، و استخراج جیب درجة واحدة، با مقدمۀ یونس کرامتی از
۷- احتمالاً بخشی از هندسۀ النجاة ابن سینا که فقط دو برگ از آن باقی مانده و در ۸۲۶ قمری در اصفهان کتابت شده است.
۸- رسالۀ انعكاس الشعاعات و انعطافها نوشتۀ نصیرالدین طوسی به خط نستعلیق بسیار جدیدتر (شاید خط فرجالله حسینی) که جای تصاویر در آن خالی مانده است.
تاریخ کتابت این آثار به جز آخری حداکثر ۱۲ سال با یکدیگر تفاوت دارد و چنین مینماید که معینالدین کاشانی آنها را برای خود رونویسی کرده است. این رسالهها گذشته از آن که کهنترین دستنویس موجود آثار کاشانی و قاضیزاده به شمار میروند، از لحاظ دقت نیز اهمیت بسیار دارند؛ زیرا اشتباهات رایج در دستنویسهای خطی که بیشتر از بیسوادی کاتب ناشی میشده است در این مجموعه دیده نمیشود.
استفاده از این مجموعه در چاپها
گویا نخستین کسی که از این مجموعه برای چاپ آثار مندرج در آن بهره برده، محمدصادق حسینی خوانساری باشد. او در ۱۳۰۶ ق، مفتاح الحساب، نزهة الحدائق و الحاقات آن را از روی همین مجموعه چاپ سنگی کرده است.
فاطمه سوادی ویراست انتقادی رسالۀ قاضیزاده را با بهرهگیری از همین مجموعه و دستنویسهایی دیگر در قالب پایاننامه کارشناسی ارشد خود در دانشگاه تهران فراهم آورد و بعدها در ۱۳۸۷ ش آن را به نفقۀ مرکز پژوهشی میراث مکتوب منتشر کرد.
حمید بهلول در ۱۳۸۶ ش ویراست انتقادى سلّم السماء را با بهرهگیری از همین مجموعه و دستنویسهایی دیگر در قالب پایاننامۀ کارشناسی ارشد خود در پژوهشکده تاریخ علم دانشگاه تهران فراهم آورد. او در ۱۳۹۵ ش نیز ویراست انتقادی نزهة الحدائق و الحاقات آن را در قالب رسالۀ دکترای خود در پژوهشکده تاریخ علم دانشگاه تهران فراهم آورد.
تاکنون مهمترین و مفصلترین اثر این مجموعه، یعنی مفتاح الحساب (و نیز تلخیص المفتاح) در ویراستی انتقادی استفاده نشده است.
این معرفی از مقدمۀ دکتر یونس کرامتی اخذ شده است.
علاقهمندان برای خرید این کتاب میتوانند از طریق شماره تلفن ۰۲۱۶۶۴۹۰۶۱۲ داخلی ۱۰۵ با دفتر فروش مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب تماس حاصل کرده و یا به وبگاه فروش mirasmaktoob.net مراجعه کنند.
۸- رسالۀ انعكاس الشعاعات و انعطافها نوشتۀ نصیرالدین طوسی به خط نستعلیق بسیار جدیدتر (شاید خط فرجالله حسینی) که جای تصاویر در آن خالی مانده است.
تاریخ کتابت این آثار به جز آخری حداکثر ۱۲ سال با یکدیگر تفاوت دارد و چنین مینماید که معینالدین کاشانی آنها را برای خود رونویسی کرده است. این رسالهها گذشته از آن که کهنترین دستنویس موجود آثار کاشانی و قاضیزاده به شمار میروند، از لحاظ دقت نیز اهمیت بسیار دارند؛ زیرا اشتباهات رایج در دستنویسهای خطی که بیشتر از بیسوادی کاتب ناشی میشده است در این مجموعه دیده نمیشود.
استفاده از این مجموعه در چاپها
گویا نخستین کسی که از این مجموعه برای چاپ آثار مندرج در آن بهره برده، محمدصادق حسینی خوانساری باشد. او در ۱۳۰۶ ق، مفتاح الحساب، نزهة الحدائق و الحاقات آن را از روی همین مجموعه چاپ سنگی کرده است.
فاطمه سوادی ویراست انتقادی رسالۀ قاضیزاده را با بهرهگیری از همین مجموعه و دستنویسهایی دیگر در قالب پایاننامه کارشناسی ارشد خود در دانشگاه تهران فراهم آورد و بعدها در ۱۳۸۷ ش آن را به نفقۀ مرکز پژوهشی میراث مکتوب منتشر کرد.
حمید بهلول در ۱۳۸۶ ش ویراست انتقادى سلّم السماء را با بهرهگیری از همین مجموعه و دستنویسهایی دیگر در قالب پایاننامۀ کارشناسی ارشد خود در پژوهشکده تاریخ علم دانشگاه تهران فراهم آورد. او در ۱۳۹۵ ش نیز ویراست انتقادی نزهة الحدائق و الحاقات آن را در قالب رسالۀ دکترای خود در پژوهشکده تاریخ علم دانشگاه تهران فراهم آورد.
تاکنون مهمترین و مفصلترین اثر این مجموعه، یعنی مفتاح الحساب (و نیز تلخیص المفتاح) در ویراستی انتقادی استفاده نشده است.
این معرفی از مقدمۀ دکتر یونس کرامتی اخذ شده است.
علاقهمندان برای خرید این کتاب میتوانند از طریق شماره تلفن ۰۲۱۶۶۴۹۰۶۱۲ داخلی ۱۰۵ با دفتر فروش مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب تماس حاصل کرده و یا به وبگاه فروش mirasmaktoob.net مراجعه کنند.
مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
نسخهبرگردان مجموعهای از رسائل ریاضی و نجومی منتشر شد
نسخهبرگردان دستنویس شمارۀ 3180 کتابخانۀ ملی ملک مشتمل بر مفتاح الحساب، تلخیص المفتاح، سُلَّم السماء، نزهة الحدائق و الحاقات آن، و استخراج جیب درجة واحدة، با مقدمۀ یونس کرامتی از
کتاب «پژوهشی متنشناسانه در رسالۀ اسماعیلی سیرة الحاجب»
میراث مکتوب- کتاب «پژوهشی متنشناسانه در رسالۀ اسماعیلی سیرة الحاجب (به انضمام تصحیح و ترجمۀ نسخۀ خطی)» تألیف علی بابایی سیاب از سوی انتشارات میراثبان، مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب و مؤسسۀ مطالعات اسماعیلی چاپ و منتشر شد.
سیرة الحاجب از متون تاریخنگارانۀ عصر فاطمیان و یک متن اسماعیلی متقدم است که تاریخ فاطمیان را از سال ۲۸۶ هجری تا سال ۲۹۷ هجری، با ارائۀ بسیاری از جزئیات روایت میکند.
این رساله توسط شخصی به نام محمد بن محمد اليمانی و به دستور العزيز بالله (حک. ۳۶۵-۳۸۶ق) پنجمین خليفه فاطمی در قاهره بر اساس منقولات شخصی موسوم به جعفر بن علی الحاجب پیشکار مخصوص عبدالله المهدی به نگارش درآمده است. در این رساله به شرح زندگی دینی ـ سیاسی عبدالله المهدی بنیانگذار دولت فاطمیان مابین سالهای ۲۸۶ تا ۲۹۷ هجری مصادف با اعلام امامت از طرف او تا تشکیل دولت فاطمی در شمال آفریقا پرداخته شده است.
رسالۀ سیرة الحاجب یکی از دهها عنوان نسخۀ خطی است که در قرن بیستم میلادی برای نخستین بار توسط ولادیمیر ایوانف از مجموعههای سری متعلق به بُهرههای طیبی در هند معرفی و منتشر شد.
تاکنون پژوهش علمی مستقلی به منظور واکاوی ارزش تاریخنگارانه این رساله صورت نگرفته است. علی بابایی سیاب در این پژوهش نشان داده است که رسالۀ سيرة الحاجب برخلاف ادعای محققانی چون ولادیمیر ایوانف، عارف تامر و ماریوس کانارد دارای ارزش تاریخنگارانۀ منحصربفردی است که میتواند در بازسازی تاریخ دولت فاطمیان در نخستین سالهای شکلگیری آن مورد استفاده قرار گیرد.
بابایی سیاب نتایج پژوهشهای خود در باب سیرة الحاجب را ذیل چهار فصل ارائه کرده است؛ کلیات پژوهش، ضرورت بازنگری در نسخۀ خطی سیرة الحاجب، اعتبارسنجی شخصیتهای تاریخی در سیرة الحاجب، و اعتبارسنجی موقعیتهای جغرافیایی در سیرة الحاجب.
در ادامه و در قالب اولین پیوست کتاب تصویر نسخۀ خطی سیرة الحاجب چاپ شده است. نسخۀ خطی مبنا در این پژوهش، تصویر تهیه شده از روی نسخۀ استنساخ شده توسط طاهر سیفالدین داعی مطلق طیبی در هند است. تصویر این نسخه در آرشیو نسخ خطی مؤسسۀ مطالعات اسماعیلی لندن موجود است.
پیوست بعدی کتاب به تصحیح نسخۀ خطی سیرة الحاجب اختصاص دارد. در این بخش متن سیرة الحاجب با استفاده از نسخۀ خطی موجود در مؤسسۀ مطالعات اسماعیلی لندن و از طریق بررسی تطبیقی آن با چاپ ایوانف در سال ۱۹۳۶ م. و چاپ حسام خضور در سال ۲۰۰۷ م. بازنویسی شده است.
به گفتۀ بابایی، تطبیق محتوای نسخۀ خطی با منقولات باقیمانده از آن در آثار عمادالدین ادریس داعی مطلق طیبی در قرن نهم هجری، رویکرد قیاسی در تصحیح نسخۀ خطی با مراجعه به طیف وسیعی از منابع تاریخی و استنتاجات عقلی، تاریخی و زبانشناختی در بازنویسی متن رساله و تطبیق متن نسخۀ خطی با چاپهای ولادیمیر ایوانف و حسام خضور و رفع ایرادات دو چاپ مذکور، از ویژگیهای تصحیح حاضر است.
در پیوست سوم کتاب ترجمۀ متن تصحیحشدۀ سیرة الحاجب به فارسی ارائه شده است.
در ادامه دو پیوست دیگر نیز به جدول شخصیتهای تاریخی و جدول موقعیتهای جغرافیایی اختصاص یافته است.
مآخذ، و نمایهها مشتمل بر اشخاص، کتابها و مجلات، اماکن، فرق و مذاهب، حکومتها اقوام و قبایل، اصطلاحات، مؤسسات و دانشگاهها بخش پایانی کتاب را شامل میشود.
میراث مکتوب- کتاب «پژوهشی متنشناسانه در رسالۀ اسماعیلی سیرة الحاجب (به انضمام تصحیح و ترجمۀ نسخۀ خطی)» تألیف علی بابایی سیاب از سوی انتشارات میراثبان، مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب و مؤسسۀ مطالعات اسماعیلی چاپ و منتشر شد.
سیرة الحاجب از متون تاریخنگارانۀ عصر فاطمیان و یک متن اسماعیلی متقدم است که تاریخ فاطمیان را از سال ۲۸۶ هجری تا سال ۲۹۷ هجری، با ارائۀ بسیاری از جزئیات روایت میکند.
این رساله توسط شخصی به نام محمد بن محمد اليمانی و به دستور العزيز بالله (حک. ۳۶۵-۳۸۶ق) پنجمین خليفه فاطمی در قاهره بر اساس منقولات شخصی موسوم به جعفر بن علی الحاجب پیشکار مخصوص عبدالله المهدی به نگارش درآمده است. در این رساله به شرح زندگی دینی ـ سیاسی عبدالله المهدی بنیانگذار دولت فاطمیان مابین سالهای ۲۸۶ تا ۲۹۷ هجری مصادف با اعلام امامت از طرف او تا تشکیل دولت فاطمی در شمال آفریقا پرداخته شده است.
رسالۀ سیرة الحاجب یکی از دهها عنوان نسخۀ خطی است که در قرن بیستم میلادی برای نخستین بار توسط ولادیمیر ایوانف از مجموعههای سری متعلق به بُهرههای طیبی در هند معرفی و منتشر شد.
تاکنون پژوهش علمی مستقلی به منظور واکاوی ارزش تاریخنگارانه این رساله صورت نگرفته است. علی بابایی سیاب در این پژوهش نشان داده است که رسالۀ سيرة الحاجب برخلاف ادعای محققانی چون ولادیمیر ایوانف، عارف تامر و ماریوس کانارد دارای ارزش تاریخنگارانۀ منحصربفردی است که میتواند در بازسازی تاریخ دولت فاطمیان در نخستین سالهای شکلگیری آن مورد استفاده قرار گیرد.
بابایی سیاب نتایج پژوهشهای خود در باب سیرة الحاجب را ذیل چهار فصل ارائه کرده است؛ کلیات پژوهش، ضرورت بازنگری در نسخۀ خطی سیرة الحاجب، اعتبارسنجی شخصیتهای تاریخی در سیرة الحاجب، و اعتبارسنجی موقعیتهای جغرافیایی در سیرة الحاجب.
در ادامه و در قالب اولین پیوست کتاب تصویر نسخۀ خطی سیرة الحاجب چاپ شده است. نسخۀ خطی مبنا در این پژوهش، تصویر تهیه شده از روی نسخۀ استنساخ شده توسط طاهر سیفالدین داعی مطلق طیبی در هند است. تصویر این نسخه در آرشیو نسخ خطی مؤسسۀ مطالعات اسماعیلی لندن موجود است.
پیوست بعدی کتاب به تصحیح نسخۀ خطی سیرة الحاجب اختصاص دارد. در این بخش متن سیرة الحاجب با استفاده از نسخۀ خطی موجود در مؤسسۀ مطالعات اسماعیلی لندن و از طریق بررسی تطبیقی آن با چاپ ایوانف در سال ۱۹۳۶ م. و چاپ حسام خضور در سال ۲۰۰۷ م. بازنویسی شده است.
به گفتۀ بابایی، تطبیق محتوای نسخۀ خطی با منقولات باقیمانده از آن در آثار عمادالدین ادریس داعی مطلق طیبی در قرن نهم هجری، رویکرد قیاسی در تصحیح نسخۀ خطی با مراجعه به طیف وسیعی از منابع تاریخی و استنتاجات عقلی، تاریخی و زبانشناختی در بازنویسی متن رساله و تطبیق متن نسخۀ خطی با چاپهای ولادیمیر ایوانف و حسام خضور و رفع ایرادات دو چاپ مذکور، از ویژگیهای تصحیح حاضر است.
در پیوست سوم کتاب ترجمۀ متن تصحیحشدۀ سیرة الحاجب به فارسی ارائه شده است.
در ادامه دو پیوست دیگر نیز به جدول شخصیتهای تاریخی و جدول موقعیتهای جغرافیایی اختصاص یافته است.
مآخذ، و نمایهها مشتمل بر اشخاص، کتابها و مجلات، اماکن، فرق و مذاهب، حکومتها اقوام و قبایل، اصطلاحات، مؤسسات و دانشگاهها بخش پایانی کتاب را شامل میشود.
مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
کتاب «پژوهشی متنشناسانه در رسالۀ اسماعیلی سیرة الحاجب»
کتاب «پژوهشی متنشناسانه در رسالۀ اسماعیلی سیرة الحاجب (به انضمام تصحیح و ترجمۀ نسخۀ خطی)» تألیف علی بابایی سیاب از سوی انتشارات میراثبان، مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب و مؤسسۀ مطالعات
علی بابایی سیاب در پیشگفتار کتاب نوشته است: «پژوهش پیش رو حاصل تحقیقات چندین سالۀ نگارنده پیرامون تصحیح، ترجمه و تحقیق در محتوای نسخ خطی باقیمانده از دورۀ فاطمیان با محتوای تاریخنگارانه است. نسخ خطی نویافته و منحصربفردی که در بازسازی دورانی مبهم از تاریخ این جماعت حائز اهمیت است. پیشتر نسخۀ خطى «رسالة اِستتار الامام» مورد تصحیح انتقادی، ترجمه و تحقیق علمی قرار گرفت که در سال ۱۴۰۲ شمسی به همت پژوهشکدۀ تاریخ اسلام در تهران انتشار یافت. رسالۀ فوق الذکر به عنوان تنها متن تاریخنگارانۀ اسماعیلی باقیمانده از نخستین دهههای قدرتیابی فاطمیان، به روایت دورانی یکصد ساله از تاریخ دینی ـ سیاسی این فرقه مابین سالهای ۱۸۱ تا ۲۸۶ هجری پرداخته است؛ دورهای از تاریخ فاطمیان که از آن با عنوان دورۀ ستر یاد میشود. این دوره از زمان شهادت امام صادق (ع) در سال ۱۴۸ هجری تا سال ۲۸۶ هجری را در بر میگیرد؛ اما در رسالۀ استتار الامام، رویدادها از سال ۱۸۱ هجری که تاریخ تقریبی مرگ محمد بن اسماعیل مشهور به محمد مستور است، روایت شده است. در این پژوهش نیز نسخۀ خطی رسالۀ سیرة الحاجب، یکی دیگر از متون تاریخنگارانۀ عصر فاطمیان مورد تصحیح، ترجمه و تحقیق قرار گرفته است. متن این رساله به عنوان مکمل روایات استتار الامام، تاریخ فاطمیان را از سال ۲۸۶ هجری تا سال ۲۹۷ هجری روایت میکند؛ یعنی دورانی یازده ساله از زمان اعلام امامت توسط عبدالله المهدی و پایان دورۀ ستر تا زمان شکلگیری دولت فاطمیان در افریقیه. این رساله تنها متن اسماعیلی متقدمی است که تاریخ فاطمیان را در دورۀ مذکور با ارائۀ بسیاری از جزئیات روایت میکند. حتی قاضی نُعمان در کتاب افتتاح الدّعوه که از نظر زمانی، نزدیک به بیست سال مقدم بر سیرة الحاجب است، چنین جزئیاتی از ظهور فاطمیان ارائه نداده است. بدیهی است که روایات موجود در این رسالۀ تاریخی در صورت اتخاذ رویکرد انتقادی و از طریق تطبیق و تلفیق با دیگر منابع کهن اسماعیلی و غیراسماعیلی میتواند پژوهشگران این حوزه را در بازسازی تصویری دقیقتر از تاریخ فاطمیان یاری رساند.»
کتاب «پژوهشی متنشناسانه در رسالۀ اسماعیلی سیرة الحاجب به انضمام تصحیح و ترجمه نسخه خطی» تألیف علی بابایی سیاب از سوی انتشارات میراثبان، مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب و مؤسسۀ مطالعاغت اسماعیلی در ۳۶۰ صفحه و با قیمت ۴۳۰ هزار تومان چاپ و منتشر شده است.
کتاب «پژوهشی متنشناسانه در رسالۀ اسماعیلی سیرة الحاجب به انضمام تصحیح و ترجمه نسخه خطی» تألیف علی بابایی سیاب از سوی انتشارات میراثبان، مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب و مؤسسۀ مطالعاغت اسماعیلی در ۳۶۰ صفحه و با قیمت ۴۳۰ هزار تومان چاپ و منتشر شده است.
مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
کتاب «پژوهشی متنشناسانه در رسالۀ اسماعیلی سیرة الحاجب»
کتاب «پژوهشی متنشناسانه در رسالۀ اسماعیلی سیرة الحاجب (به انضمام تصحیح و ترجمۀ نسخۀ خطی)» تألیف علی بابایی سیاب از سوی انتشارات میراثبان، مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب و مؤسسۀ مطالعات
به مناسبت روز بزرگداشت حکیم عمر خیام، شاعر، فیلسوف، ریاضیدان و منجم برجسته ایرانی، انتشارات میراث مکتوب دو اثر ارزشمند از رباعیات او را منتشر کرده است که به علاقهمندان ادب فارسی و پژوهشگران تقدیم میشود:
📘 ۱. رباعیات خیام (نسخهبرگردان از نسخه خطی ۸۶۵ ق)
این اثر نسخهبرگردانی از کهنترین مجموعۀ مستقل شناختهشده از رباعیات خیام است که در سال ۸۶۵ هجری قمری به قلم شیخ محمود پیربوداقی، خوشنویس دربار قراقویونلو، کتابت شده است. اصل این نسخه در کتابخانۀ بادلیان آکسفورد نگهداری میشود و از دیرباز مورد توجه خیامپژوهان قرار داشته است. در این چاپ، متن فارسی رباعیات همراه با ترجمه انگلیسی ادوارد هرونالن، مقدمه و فهرست رباعیات ارائه شده است.
📗 ۲. رباعیات حکیم خیام (طربخانه یار احمد رشیدی، رساله سلسله الترتیب، خطبه تمجید ابنسینا)
این مجموعه شامل کاملترین و قدیمترین گردآوری رباعیات خیام است که در سال ۸۶۷ هجری قمری توسط یار احمد بن حسین رشیدی، معروف به تبریزی، تحت عنوان "طربخانه" گردآوری شده است. این اثر به کوشش ایرانشناس برجسته ترکیه، استاد مرحوم عبدالباقی گولپینارلی، فراهم آمده و افزون بر طربخانه، رساله فارسی "سلسله الترتیب" به قلم حکیم خیام و خطبه عربی تمجید از ابنسینا و ترجمه فارسی آن از حکیم عمر خیام را در بر دارد.
برای تهیه این آثار ارزشمند میتوانید به فروشگاه اینترنتی انتشارات میراث مکتوب مراجعه کنید:
🔗 فروشگاه میراث مکتوب
فرارسیدن روز خیام را به همه دوستداران فرهنگ، اندیشه و شعر ایرانی تبریک میگوییم.
📘 ۱. رباعیات خیام (نسخهبرگردان از نسخه خطی ۸۶۵ ق)
این اثر نسخهبرگردانی از کهنترین مجموعۀ مستقل شناختهشده از رباعیات خیام است که در سال ۸۶۵ هجری قمری به قلم شیخ محمود پیربوداقی، خوشنویس دربار قراقویونلو، کتابت شده است. اصل این نسخه در کتابخانۀ بادلیان آکسفورد نگهداری میشود و از دیرباز مورد توجه خیامپژوهان قرار داشته است. در این چاپ، متن فارسی رباعیات همراه با ترجمه انگلیسی ادوارد هرونالن، مقدمه و فهرست رباعیات ارائه شده است.
📗 ۲. رباعیات حکیم خیام (طربخانه یار احمد رشیدی، رساله سلسله الترتیب، خطبه تمجید ابنسینا)
این مجموعه شامل کاملترین و قدیمترین گردآوری رباعیات خیام است که در سال ۸۶۷ هجری قمری توسط یار احمد بن حسین رشیدی، معروف به تبریزی، تحت عنوان "طربخانه" گردآوری شده است. این اثر به کوشش ایرانشناس برجسته ترکیه، استاد مرحوم عبدالباقی گولپینارلی، فراهم آمده و افزون بر طربخانه، رساله فارسی "سلسله الترتیب" به قلم حکیم خیام و خطبه عربی تمجید از ابنسینا و ترجمه فارسی آن از حکیم عمر خیام را در بر دارد.
برای تهیه این آثار ارزشمند میتوانید به فروشگاه اینترنتی انتشارات میراث مکتوب مراجعه کنید:
🔗 فروشگاه میراث مکتوب
فرارسیدن روز خیام را به همه دوستداران فرهنگ، اندیشه و شعر ایرانی تبریک میگوییم.