Telegram Web Link
بی من آنجا
غافل از من
غافل از این انتظار
بی تو اینجا
بی‌قرارم
بیقرارِ بیقرار!

@mo_eina
کیستم من؟
پای تا سر
نسخه‌‌ای از زلفِ او
تیره‌‌روزی بی‌‌قرار
آشفته‌‌حالی
درهمی!


@mo_eina
آنکه من باعثِ
لبخند ملیحش بودم
برغم و غصه‌یِ من
با همه خندید چرا؟ :/


@mo_eina
هر نکته‌ای که هست
به وجهی توان شناخت
تاوانِ جهلِ بی‌ خردان،
بر #معلم است!

#عرفی_شیرازی
@mo_eina
من از پایان خویش آگاهم؛ اما... :/
کاش بودی بوسه‌ای می‌چیدم از لب‌های تو
باز هم من نور بودم در پس شب‌های تو


@mo_eina
شکستم
سوختم
بر باد رفتم
بی‌نشان گشتم
هنوزم هست
فکرِ او ز مغزِ استخوانْ پیدا :/

@mo_eina
نه زلف شانه کند
نه به چشم سرمه کشد
به خود نمی‌رسد آن شوخ
تا به ما چه رسد!

#صائب_تبریزی

@mo_eina
دردو نفرین
دردو نفرین
سرنوشت این جدایی
دست او بود :/
گرچه محتاج معلّم نیست آن بیدادگر
فتنه با چندین زبان آموزگارِ چشمِ توست

#صائب_تبریزی



@mo_eina
امشب ز گریه در جگرم
نَم نمانده بود
خون وام كرده از همه اعضا
گریستم :/


#واقف_لاهوری


@mo_eina
طفلی چشای خوشکلت، با گریه خوشکل تر شدن :/
قیمت وصل نداند مگر آزرده‌ٔ هجر
مانده آسوده بخسبد چو به منزل برود

#سعدی

@mo_eina
هست
با خونین‌دلانم الفتی
کز بعدِ مرگ
خاکِ من بر زخم اگر پاشند
مرهم می‌شود :)

#کلیم_کاشانی

@mo_eina
وقتی نیستم؛ کی سر روی زانوت بزاره...؟
تنم را بسوزان
در آغوش ِ خویش
که فردا نیابند
خاکسترم :)

@mo_eina
چه بد کرداری ای چرخ.../
دهانِ خصم و
زبانِ حسود نتوان بست
رضای دوست به دست آر و
دیگران بگذار

#سعدی
@mo_eina
بالشتِ پَر می‌شد برایت
بالهای من
حالا وبال شانه‌ام هستند
بازوها :)

#شهریاربصیری
#شعریار

@mo_eina
آنکه پیمانه عشقت
به زر و سیم فروخت
تو چرا جام غمش را
به مسی نفروشی؟ :)


@mo_eina
2025/06/29 19:09:24
Back to Top
HTML Embed Code: