نقیضه ای بر شعر
«ما گلهای خندانیم
فرزندان ایرانیم»


بی عرضه و نادانیم
خودرأی و بی وجدانیم

ذخائر ملی را
ارثِ بابا می دانیم

هر جا که سفره پهن است
ما ناخوانده مهمانیم

در حالِ انفجاریم
از بس که می لمبانیم

صد ساله ایم،اما
در رأس ده اُرگانیم

از پشتِ میزِ قدرت
خود را نمی جنبانیم

استادِ نقضِ قانون
در داخل زندانیم

هم دشمنیم با غرب
هم با او هم پیمانیم

هر چار سال یکبار
دلسوز و مهربانیم

همچون سیمایِ میلی
کذاب و لاپوشانیم

در بعضی از مسائل
در عصرِ یخبندانیم

اهواز زیرِ خاک است
با ما چه،ما تهرانیم

در حل و فصلِ بحران
عمریست ناتوانیم...

ما را نمی شناسید؟
مسئولانِ ایرانیم


#مصطفی_علوی
@moalavi

هم از جماعتِ نادار رشوه می خواهد
هم از غریبه و همکار رشوه می خواهد

از این تعلّلِ عمدی،زمان ثبتِ خلاف
مشخص است که سرکار،رشوه می خواهد

برای حکم نوشتن به نفعِ صاحبِ حق
درون محکمه،خودکار،رشوه می خواهد

حیاط پر شده از برگهای پائیزی
سرایدار هم انگار رشوه می خواهد

برای اینکه به دردم رسیدگی بکند
پزشک،از منِ بیمار رشوه می خواهد

دوباره قافله گم شد،اگر غلط نکنم
دوباره قافله سالار رشوه می خواهد

حسابِ آدمِ بی دین مشخص است،ولی
چرا برادرِ دین دار رشوه می خواهد ؟


#مصطفی_علوی
@moalavi

کاشکی اهلِ ستم،قید جفا را بزند
پیک لبخند درِ خانه ی ما را بزند

یازده ماه و چهل روز عزا پشتِ عزاست
یکنفر دکمه ی خاموشِ عزا را بزند

هر زمان واژه ی حق روی لبی جاری شد
هجمه ای از خفقان رفت صدا را بزند

تا نیارَد خبر از خانه ی عاشق دمِ صبح
گشت مأمور شده،بادِ صبا را بزند

قطعِ ید میشود الحق که درستش این است
ابتدا تیغ مچِ دستِ شما را بزند

پای یک لقمه وسط بود که ساعت نُهِ شب
سگِ ولگرد هوس کرد،گدا را بزند

ما که با اینهمه کمبود کنار آمده ایم
کاشکی اهلِ ستم،قید جفا را بزند


# محمد مباشری
#علی بذرگر
#مصطفی_علوی
@moalavi

قفلها،مَنترِ کلید شدند
مردمِ خسته،ناامید شدند

دستهایی که مشتِ محکم بود
خالی از قدرتِ خرید شدند

«خارجی ها»،بجای ما،از نفت
سهم بردند و مستفید شدند

روسری ها کمی عقب رفتند
دبّه ها خالی از اسید شدند

اهلِ فتوا سکوت فرمودند
هر زمان دردها شدید شدند

کار دستِ«خدا نترس»افتاد
تا«خدا ترس»ها شهید شدند

صحبت از مکتبِ علی کردند
ناگهان بدتر از یزید شدند

مالِ مردم خوران،پس از مردن
مؤمن و صالح و فقید شدند

تا دم از حق زدند بعضی ها
ظرفِ یک روز،ناپدید شدند


#مصطفی_علوی
@moalavi

دریغ از عمر که طی شد به پای بعضی ها
چقدر مسئله دارد حنای بعضی ها

چنان به قطع و یقین حرف میزنند،انگار
که در بهشت رزرو است جای بعضی ها

کسی به حضرتشان اقتدا نخواهد کرد
اگر که رو بشود ماجرای بعضی ها

زمین و جنگل و دریا و کوه را خوردند
چه می کشد وطن از اشتهای بعضی ها

به آسمان که نه،تا سقف هم نخواهد رفت
اگر بساط ریا شد دعای بعضی ها

گرانتر از دوسه تا عقد و یک عروسی است
مراسمِ شبِ هفتِ عزای بعضی ها

به در زدم که به دیوار هم بفهمانم
و برخورَد به تریجِ قبای بعضی ها


#مصطفی_علوی
@moalavi

بنام خداوند جان و خرد


درود بر شما دوستان همراه
پیشاپیش سال نو را به شما تبریک
عرض میکنم،امیدوارم سالی پر از
شادمانی و تندرستی پیش رو داشته باشید

💐💐💐💐💐🌹🌹🌹🌹🌹
Telegram.me/moalavi

بس که در این مملکت تدبیر زحمت می کشد
گُشنه در آسایش است و سیر زحمت می کشد

سنِّ فحشا از چهل شد یازده،دولت چقدر
بابتِ انجامِ این تغییر زحمت می کشد!!

پول را از زیر می گیرند و امضا می کنند
دستِ بعضی ها فقط از زیر زحمت می کشد

روزِ روشن،راه را بیراهه رفتن نوبر است
کاروان سالارمان،بی پیر،زحمت می کشد

بحثِ لا اکراه فی الدین است،از این روست که
در میادین اینهمه شمشیر زحمت می کشد

توله سگها،سیر و پُر خوردند از شیرش،ولی
بچه ی این گربه ی پر شیر،زحمت می کشد

زحمتِ روزی رساندن روی دوشِ هر که هست
بعضی از اوقات با تأخیر زحمت می کشد

بوی گَندِ کارِ مسئولان،مشام آزار نیست
بس که سیما مثل یک بوگیر زحمت می کشد

کسبِ عنوان نخستِ فقر کاری ساده نیست
واقعا این دولتِ تدبیر زحمت می کشد


#مصطفی_علوی
@moalavi

در راستای نامگذاری سال ۹۷ و تأکید
بر حمایت از تولید داخلی


ما نباید جنس بنجل از پکن وارد کنیم
ما نباید مهر و تسبیح و کفن وارد کنیم

خودروی ملی اگر تولید می شد بیشتر
هیچ می رفتیم از خارج لگن وارد کنیم؟

سر بچرخانی فراوان است در اطرافمان
واقعا زشت است از جایی لجن وارد کنیم

ما که مسئولانمان شاخند در تولید آن
پس چرا از کشورِ ترکیه«ون»وارد کنیم؟

قدر کافی مفت خور داریم،لازم نیست پس
طالب العلم از امارات و یمن وارد کنیم

تا بگیرد پاچه ی ما را،فراوان است سگ
پس چه معنی می دهد سگ از عدن وارد کنیم؟

جوش آوردند مردم،گازتان را کم کنید
تا نخواهیم از بلادِ غرب فن وارد کنیم

از«توانستن»به تنهایی چه کاری ساخته ست؟
کاشکی یکبار تنها،«خواستن»وارد کنیم


#مصطفی_علوی
@moalavi

🔹سال سگیِ سگی! 🐶

🔻پایان شب تیره سرانجام سپید است

مصطفی علوی/اصفهان نیمروز
@nim_rooz

تا جامعه افکارِ رها داشته باشد
یک دست بعید است صدا داشته باشد

خاکی که پر از معدن و سرچشمه ی نفت است
زشت است که اینقدر گدا داشته باشد

از بخت چه کم می شود آیا؟که به ندرت
گاهی نظری نیز به ما داشته باشد

راضی شدم امروز به یک خانه که حتی
اندازه ی یک قبر فضا داشته باشد

کج رفت به سرعت،مگر این نیست که باید
این قافله یک راهنما داشته باشد

کاری که به سرعت به ثمر می رسد امروز
کاریست که برچسبِ وِلا داشته باشد

هرچند که حج حرکت خوبیست،بعید است
اندازه ی انفاق،صفا داشته باشد

تا دست به دزدی نزند،باید از این پس
هر کس که مدیر است،بپا داشته باشد

گیریم دَرِ دیزیِ ما باز،نباید
این گربه ی بد جنس،حیا داشته باشد؟

شاعر نکن اینقدر به نعلینِ کسی پا
مخصوصا اگر شال و عبا داشته باشد


#مصطفی_علوی
@moalavi

هی دعوی رشدِ اقتصادی نکنید
بیهوده در این مقوله شادی نکنید

از کنترل دلار عاجز هستید
پس اینهمه زِر زرِ زیادی نکنید


#مصطفی_علوی
@moalavi

درونِ خانه دزد و پشتِ در،دزد
مقابل،راست،چپ،زیر و زبر،دزد

یکی از پول می دزدد،یکی وقت
یکی اهل هنر،اما اثر دزد

به مردم اعتباری نیست امروز
رضا دزد و علی دزد و صفر،دزد

دهانش را به قانون می کند کج
ندارد باکی از توپ و تَشَر،دزد

کنارِ کدخدای ده نشسته
شده بالایِ مجلس مستقر،دزد

قضا را از قضا در دست دارند
زمین خوارانِ حقِّ کارگر دزد

پس از تقسیمِ ماتم بین مردم
شده کلِّ منابع بخش بر دزد

برادر وار می دزدیم از هم
رفیق از روبرو،از پشت سر دزد


#مصطفی_علوی
@moalavi

از آن روزی که در این مملکت،غم دکّه وا کرده
برای عده ای شغلِ مناسب دست و پا کرده

طرف هنگام مداحی،سرش همچون دمش گرم است
نفسهایش تمام حاضران را کلّه پا کرده

درون کلّه اش با اینکه کلا یک نخود مغز است
خودش را در میانِ نخبه ها با ریش جا کرده

از اینکه فقر و ثروت هر دو موروثی ست،معلوم است
خدا از ابتدا ژنهای برتر را سوا کرده

اگرچه قفلها بسته ست،کلِّ خانه جارو شد
یقینا دزدی از این خانه را یک آشنا کرده

به نوعی،بانک بنگاه ربا خواریست اما بانک
بنایِ «بهره» را با طرح «اسلامی» نما کرده

صدای شیخ از آن سوی بیت المال می آید
چهل سال است زیرآبی در این دریا شنا کرده

کبابِ برّه می خواهی،سرت را بیشتر خم کن
یکی با این روش حتی دکل هم جابجا کرده

به فرضِ اینکه دولت«راست یا چپ» فکر مردم نیست
خدا دیگر چرا ما را به حال خود رها کرده؟


#مصطفی_علوی
@moalavi

از ریشه ی آریایی ات می ترسند
از لحظه ی رونمایی ات می ترسند

آنقدر بزرگی که پس از مردن هم
از پیکر مومیایی ات می ترسند


#مصطفی_علوی
@moalavi

قیمت کالا که در بازار بالا می رود
شب که شد «دزد» از سر دیوار بالا می رود

چون در ایران می شود با پول قاضی را خرید
پیش چشمِ بنده و سرکار،بالا می رود

تا شتر مسئول احیایِ امورِ باغهاست
نرخ گل پایین می آید،خار بالا می رود

درس خواندن عینِ بی عقلیست،تا با رابطه
دیپلمی تا سطحِ دانشیار بالا می رود

هر مشنگی پاچه خاری می کند این روزها
رتبه اش تا حدِّ استاندار،بالا می رود

در یگانِ دشمن از بس رتبه دادن کشکی است
دارد از دوش یگان سردار بالا می رود

وقتِ انجامِ گناهان،در سکوت مطلقند
نعره ها هنگامِ استغفار بالا می رود

دانش آموزان به استقبالِ ایشان رفته اند
با همین طرفندها آمار بالا می رود

مجلسِ وعظش هزاران مستمع دارد،ولی
گَندِ آقا زاده اش در «بار» بالا می رود

هر زمان محدودیتها جای آزادی نشست
در جوامع مصرف سیگار بالا می رود

کاش اهلِ غزّه بودم،چونکه در ایران فقط
نعره ی«الجار ثم الدار» بالا می رود


#مصطفی_علوی
@moalavi

صبر کن،اوضاعمان یکروز بهتر می شود
چار دیواریِ ما هم صاحبِ در می شود

تخته خواهد شد دکانِ اشک و بازارِ عزا
فرصتِ خندیدنِ ما هم میسّر می شود

نفت اگر میراث بابایِ گروهی خاص بود
بعد از این در سفره ی مردم شناور می شود

او که از اموال بیت المال خورد و چاق شد
با رژیمی تازه،وزنش کمتر از پر می شود

همزمان با اینکه از معروف نهی ات می کنند
در خیابان از شما دعوت به منکر می شود

بی جهت از مرگ ترساندند ما را،چون فقط
حق خوری کردن به ترس از مرگ منجر می شود

شیخ را دیدم که با فرزند خود آهسته گفت:
این سخن بشنو ولی جایی نگو،شر می شود

هم نمازت را بخوان،هم حقِّ مردم را بخور
مطمئنا روز محشر این به آن در می شود


#مصطفی_علوی
@moalavi

در دست فتا«حکم ورود»است،سروش
نسبت به تلگرام حسود است،سروش

از هِجّیِ حرف های آن معلوم است
«س»امانه ی «ر»هگیر «و» «ش»نود است،سروش


#مصطفی_علوی
@moalavi

به اسمِ حجره،جایی چون هتل دارند بعضی ها
به بالا دست،دستی متصل دارند بعضی ها

اگرچه نیم جو اندیشه در گفتار آنها نیست
مقامی برتر از کانت و هِگِل دارند بعضی ها

بدونِ هیچ کارِ مثبتی،در پول بیت المال
برای خود ردیفی مستقل دارند بعضی ها

جوانِ نخبه بیکار است،اما همزمان با او
درونِ هر نهادی،یک اِشِل دارند بعضی ها

بغیر از ما که باید دائما در امتحان باشیم
همیشه در خوشی هستند و دل دارند بعضی ها

میانِ گاو و خر می میرد انسان،مثلِ هنگامی
که با هم بر سرِ قدرت،دوئل دارند بعضی ها

به لطفِ فتحِ دیوارِ سفارت خانه ی دشمن
سرِ این سفره حقِّ آب و گِل دارند بعضی ها

چه فرقی می کند تحریم باشد یا نه،چون هر شب
کبابِ بره در چندین مدل دارند بعضی ها


#مصطفی_علوی
@moalavi