خرافه در متون نظم و نثر تا ۵۵۰ هجری
آفاق ملکیان
▪️خرافه در متون نظم و نثر
سخنرانی استادان:
میرجلالالدین کزازی
تقی پورنامداریان
مصطفی ملکیان
محمدرضا شفیعی کدکنی
🔺در جلسهٔ دفاعیّهٔ رسالهٔ دکتری خانم آفاق ملکیان در رشتهٔ زبان و ادبیّات فارسی با موضوعِ «انعکاس خرافات در متون فارسی تا دورهٔ سلجوقی».
(دانشگاه تهران، اسفندماه ۱۳۸۶)
@rahi_be_rahaei
سخنرانی استادان:
میرجلالالدین کزازی
تقی پورنامداریان
مصطفی ملکیان
محمدرضا شفیعی کدکنی
🔺در جلسهٔ دفاعیّهٔ رسالهٔ دکتری خانم آفاق ملکیان در رشتهٔ زبان و ادبیّات فارسی با موضوعِ «انعکاس خرافات در متون فارسی تا دورهٔ سلجوقی».
(دانشگاه تهران، اسفندماه ۱۳۸۶)
@rahi_be_rahaei
🔴 عصر آگاهی؛ پایان اقتدار تعصب
✍مصطفی ملکیان
امروز روزگار مناسبی برای متعصبان نیست. دستکم به سه دلیل:
1⃣ اکنون همه از سبکهای مختلف زندگی باخبریم. در گذشته، متعصبها میتوانستند مردم یک ده را در یک جهانبینی محدود نگه دارند چون آن مردم از بیرون بیخبر بودند. اما امروز هیچکس را نمیتوان از بقیه دنیا جدا نگه داشت. همه از ادیان، فرهنگها و سبکهای زندگی دیگر باخبرند. دیگر نمیشود کسی را قانع کرد که دین یا مذهبش بهترین است فقط چون از دیگران بیخبر است. ما دیگران را میبینیم، با سبکهای متفاوت زندگی مواجه میشویم، و متوجه میشویم که خوبی و خوشی منحصر به یک آیین یا سبک نیست. به همین دلیل نمیتوان یک سبک زندگی خاص را تنها راه دانست. چشم و گوش مردم باز شده و تکگویی دیگر کارآمد نیست. چون دیگر تکآواها از آواهای دیگر بیخبر نیستند. تاریخ چهلوپنج سال اخیر کشورمان هم نشان میدهد که فاناتیسم موفق نبوده است. هر تلاشی برای تحمیل یک سبک زندگی شکست خورده، چون مردم میبینند و مقایسه میکنند.
2⃣ انسان امروز به گزینش به عنوان یکی از مهمترین ارزشها اهمیت میدهد. دیگر چیزی را فقط بهدلیل ارثبری از نیاکان نمیپذیرد. حتی ظاهر طبیعی خود را نیز انتخاب میکند. گزینشگری یعنی آزادی، و انسان امروز میخواهد خودش انتخاب کند. هرچه گزینهها بیشتر باشد، انتخاب دقیقتر خواهد بود. مثل خرید خانه، که دیدن صد خانه بهتر از سه خانه است. همین منطق در انتخاب دین، سیاست، اقتصاد و تربیت فرزند هم صدق میکند. هر چه گزینهها بیشتر، امکان فریب کمتر. انسان امروز کنجکاو است که آیا راههای دیگری هم وجود دارد. به همین دلیل کسانی که میخواهند او را محدود کنند، شکست خواهند خورد. حتی اگر اخلاق برایشان مهم نباشد، باید به فکر شکست خودشان باشند.
3⃣ گزینشگری ارزش تفکر را بالا برده است. دیگر مردم صرفاً آنچه را پدرانشان گفتهاند، تکرار نمیکنند. تفکر شخصی رشد کرده و فکر، ذاتاً واگراست. اول گسترده میشود، سپس با نقادی هرس میشود تا اندیشههای گزیدهتری باقی بماند. هر چه تفکر شخصی بیشتر شود، قدرت کسانی که میخواهند سبک زندگی واحدی تحمیل کنند کمتر میشود.
➖سخنرانی در دانشگاه کاشان با عنوان دانشگاه جایگاه اعتقاد بدون تعصب
@mostafamalekian
✍مصطفی ملکیان
امروز روزگار مناسبی برای متعصبان نیست. دستکم به سه دلیل:
1⃣ اکنون همه از سبکهای مختلف زندگی باخبریم. در گذشته، متعصبها میتوانستند مردم یک ده را در یک جهانبینی محدود نگه دارند چون آن مردم از بیرون بیخبر بودند. اما امروز هیچکس را نمیتوان از بقیه دنیا جدا نگه داشت. همه از ادیان، فرهنگها و سبکهای زندگی دیگر باخبرند. دیگر نمیشود کسی را قانع کرد که دین یا مذهبش بهترین است فقط چون از دیگران بیخبر است. ما دیگران را میبینیم، با سبکهای متفاوت زندگی مواجه میشویم، و متوجه میشویم که خوبی و خوشی منحصر به یک آیین یا سبک نیست. به همین دلیل نمیتوان یک سبک زندگی خاص را تنها راه دانست. چشم و گوش مردم باز شده و تکگویی دیگر کارآمد نیست. چون دیگر تکآواها از آواهای دیگر بیخبر نیستند. تاریخ چهلوپنج سال اخیر کشورمان هم نشان میدهد که فاناتیسم موفق نبوده است. هر تلاشی برای تحمیل یک سبک زندگی شکست خورده، چون مردم میبینند و مقایسه میکنند.
2⃣ انسان امروز به گزینش به عنوان یکی از مهمترین ارزشها اهمیت میدهد. دیگر چیزی را فقط بهدلیل ارثبری از نیاکان نمیپذیرد. حتی ظاهر طبیعی خود را نیز انتخاب میکند. گزینشگری یعنی آزادی، و انسان امروز میخواهد خودش انتخاب کند. هرچه گزینهها بیشتر باشد، انتخاب دقیقتر خواهد بود. مثل خرید خانه، که دیدن صد خانه بهتر از سه خانه است. همین منطق در انتخاب دین، سیاست، اقتصاد و تربیت فرزند هم صدق میکند. هر چه گزینهها بیشتر، امکان فریب کمتر. انسان امروز کنجکاو است که آیا راههای دیگری هم وجود دارد. به همین دلیل کسانی که میخواهند او را محدود کنند، شکست خواهند خورد. حتی اگر اخلاق برایشان مهم نباشد، باید به فکر شکست خودشان باشند.
3⃣ گزینشگری ارزش تفکر را بالا برده است. دیگر مردم صرفاً آنچه را پدرانشان گفتهاند، تکرار نمیکنند. تفکر شخصی رشد کرده و فکر، ذاتاً واگراست. اول گسترده میشود، سپس با نقادی هرس میشود تا اندیشههای گزیدهتری باقی بماند. هر چه تفکر شخصی بیشتر شود، قدرت کسانی که میخواهند سبک زندگی واحدی تحمیل کنند کمتر میشود.
➖سخنرانی در دانشگاه کاشان با عنوان دانشگاه جایگاه اعتقاد بدون تعصب
@mostafamalekian
🔴 برگی از خاطرات| استاد مصطفی ملکیان و دکتر محمد ملکی در حاشیه آیین یادبود استاد حشمت پور
🔻@ishraghchannel
@mostafamalekian
🔻@ishraghchannel
@mostafamalekian
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 شعری از کلیم کاشانی با صدای مصطفی ملکیان
بدنامی حیات دو روزی نبود بیش
آنهم کلیم با تو بگویم چه سان گذشت
یک روز صرف بستن دل شد به آن و این
روز دگر به کندن دل زین و آن گذشت
#کلیم_کاشانی
@mostafamalekian
بدنامی حیات دو روزی نبود بیش
آنهم کلیم با تو بگویم چه سان گذشت
یک روز صرف بستن دل شد به آن و این
روز دگر به کندن دل زین و آن گذشت
#کلیم_کاشانی
@mostafamalekian
🔴سخنرانی های مصطفی ملکیان در روزهای آینده
➖سخنزانی با موضوع «حکمت رودکی»
🗓ساعت : 17:30 ، روز پنج شنبه یکم خرداد
🔻لینک ورود به جلسه
➖سخنزانی با موضوع «چه مراقبتی؟ از کدام خود؟»
🗓 دوشنبه، پنجم خردادماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷
▪️ تهران، خیابان نجاتالهی (ویلا)، نبش خیابان ورشو، خانهی اندیشمندان علوم انسانی، سالن فردوسی
🔹 ورود برای عموم آزاد و رایگان است.
@neekman
@sepehr_mehr
@mostafamalekian
➖سخنزانی با موضوع «حکمت رودکی»
🗓ساعت : 17:30 ، روز پنج شنبه یکم خرداد
🔻لینک ورود به جلسه
➖سخنزانی با موضوع «چه مراقبتی؟ از کدام خود؟»
🗓 دوشنبه، پنجم خردادماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷
▪️ تهران، خیابان نجاتالهی (ویلا)، نبش خیابان ورشو، خانهی اندیشمندان علوم انسانی، سالن فردوسی
🔹 ورود برای عموم آزاد و رایگان است.
@neekman
@sepehr_mehr
@mostafamalekian
🔴مصطفی ملکیان:
🔹امید ریشه اش در یک علم است و آن علم به بی علمی ماست نسبت به حوادث آینده. هر که امیدوار است چنین نیست که از امیدواریش سود ببرد اما هر که ناامید است قطعا از ناامیدیش زیان می بینید. چون نسبت به فردی که ناامید است هر چه هم در بیرون پیش بیاید مسلماً موفق نخواهد شد چون فرد ناامید شرایط لازمه را فراهم نکرده است.
@mostafamalekian
🔹امید ریشه اش در یک علم است و آن علم به بی علمی ماست نسبت به حوادث آینده. هر که امیدوار است چنین نیست که از امیدواریش سود ببرد اما هر که ناامید است قطعا از ناامیدیش زیان می بینید. چون نسبت به فردی که ناامید است هر چه هم در بیرون پیش بیاید مسلماً موفق نخواهد شد چون فرد ناامید شرایط لازمه را فراهم نکرده است.
@mostafamalekian
🔴 تعهد و وظیفه شناسی: روایتی از یک استاد دانشگاه متمایز
✍️مصطفی ملکیان
🔹من این واقعه را شاید بیش از صد بار نقل کردهام. مربوط به سال پایانی دولت آقای خاتمی است؛ زمانی که ایشان تصمیمی گرفتند که به نظر من تصمیم نادرستی بود – هرچند از روی نیت خیر اتخاذ شد – در آن مقطع، یعنی سال آخر دولت دوم ایشان، مصوبهای صادر شد که براساس آن، حقوق اعضای هیئت علمی دانشگاهها دو برابر شد. به بیان سادهتر، اگر استادی پیش از آن یک میلیون تومان حقوق میگرفت، از آن پس دو میلیون دریافت میکرد.
🔹اما شرطی برای این افزایش حقوق در نظر گرفته شد: استاد موظف بود هفتهای چهل ساعت در دانشگاه حضور فیزیکی داشته باشد. یعنی صرفنظر از میزان تدریس یا فعالیت پژوهشی، باید چهل ساعت در هفته در دانشگاه حضور میداشت؛ خواه مشغول تدریس بود، خواه مطالعه یا پاسخگویی به دانشجویان در اتاق خود.
🔹این تصمیم به نوعی با ساختار و واقعیت کاری بسیاری از اساتید همخوانی نداشت. مثلاً یکی از همکاران من در دانشگاه، در همان زمان، طی نامهنگاریهایی با رئیس گروه، رئیس دانشکده، و حتی وزارت علوم، اعلام کرد که امکان حضور فیزیکی چهل ساعته در دانشگاه را ندارد و بنابراین ترجیح میدهد همان حقوق قبلی (بدون افزایش دوبرابری) را دریافت کند.
🔹وزارت علوم مخالفت کرد. استدلالشان این بود که از نظر حقوقی، این پرداخت به صورت یکسان تعریف شده و نمیتوان برای یک نفر استثنا قائل شد. در نتیجه، این همکار وقتی از تغییر تصمیم ناامید شد، تصمیم گرفت بهطور کامل مطابق با مصوبه عمل کند. از آن زمان تاکنون – که نزدیک به ده سال گذشته – ایشان از صبح شنبه تا عصر پنجشنبه، تمام وقت در اتاق کارش در دانشگاه حضور دارد.
🔹نکته قابل توجه این است که ایشان حتی زمانی را که برای نماز در نظر میگیرد، از وقت کاری خود جدا حساب میکند. تمام برنامههای تدریس، مطالعه، پژوهش و پاسخگویی به دانشجویان را در همان چارچوب زمانی چهلساعته تنظیم کرده و به آن پایبند است.
🔹در واقع، ایشان تنها استادی است که در میان بیش از ۹۵ هزار عضو هیئت علمی کشور، من سراغ دارم که اینگونه دقیق و منظم و متعهدانه به اجرای چنین تصمیمی پایبند مانده است.
🔊 فایل صوتی
@mostafamalekian
✍️مصطفی ملکیان
🔹من این واقعه را شاید بیش از صد بار نقل کردهام. مربوط به سال پایانی دولت آقای خاتمی است؛ زمانی که ایشان تصمیمی گرفتند که به نظر من تصمیم نادرستی بود – هرچند از روی نیت خیر اتخاذ شد – در آن مقطع، یعنی سال آخر دولت دوم ایشان، مصوبهای صادر شد که براساس آن، حقوق اعضای هیئت علمی دانشگاهها دو برابر شد. به بیان سادهتر، اگر استادی پیش از آن یک میلیون تومان حقوق میگرفت، از آن پس دو میلیون دریافت میکرد.
🔹اما شرطی برای این افزایش حقوق در نظر گرفته شد: استاد موظف بود هفتهای چهل ساعت در دانشگاه حضور فیزیکی داشته باشد. یعنی صرفنظر از میزان تدریس یا فعالیت پژوهشی، باید چهل ساعت در هفته در دانشگاه حضور میداشت؛ خواه مشغول تدریس بود، خواه مطالعه یا پاسخگویی به دانشجویان در اتاق خود.
🔹این تصمیم به نوعی با ساختار و واقعیت کاری بسیاری از اساتید همخوانی نداشت. مثلاً یکی از همکاران من در دانشگاه، در همان زمان، طی نامهنگاریهایی با رئیس گروه، رئیس دانشکده، و حتی وزارت علوم، اعلام کرد که امکان حضور فیزیکی چهل ساعته در دانشگاه را ندارد و بنابراین ترجیح میدهد همان حقوق قبلی (بدون افزایش دوبرابری) را دریافت کند.
🔹وزارت علوم مخالفت کرد. استدلالشان این بود که از نظر حقوقی، این پرداخت به صورت یکسان تعریف شده و نمیتوان برای یک نفر استثنا قائل شد. در نتیجه، این همکار وقتی از تغییر تصمیم ناامید شد، تصمیم گرفت بهطور کامل مطابق با مصوبه عمل کند. از آن زمان تاکنون – که نزدیک به ده سال گذشته – ایشان از صبح شنبه تا عصر پنجشنبه، تمام وقت در اتاق کارش در دانشگاه حضور دارد.
🔹نکته قابل توجه این است که ایشان حتی زمانی را که برای نماز در نظر میگیرد، از وقت کاری خود جدا حساب میکند. تمام برنامههای تدریس، مطالعه، پژوهش و پاسخگویی به دانشجویان را در همان چارچوب زمانی چهلساعته تنظیم کرده و به آن پایبند است.
🔹در واقع، ایشان تنها استادی است که در میان بیش از ۹۵ هزار عضو هیئت علمی کشور، من سراغ دارم که اینگونه دقیق و منظم و متعهدانه به اجرای چنین تصمیمی پایبند مانده است.
🔊 فایل صوتی
@mostafamalekian
Telegram
گالری/آرشیو کانال
🔴 مصطفی ملکیان:
🔹آنچه از زندگی یک شخص می تواند برای دیگران سودمند باشد و به بازگفتنش می ارزد، سوانح و حوادث زندگی و کنشها و واکنشهایی که در طول عمر داشته و حتی مراتب و مدارج و مراتب علمی که طی کرده است نیست، بلکه بازمانده ها و رسوباتی است که بر اثر گذر این امور در ژرفای ذهن و ضمیر شخص نشست کرده و جزو وجدانیات و تجارب وجودی وی شده است.
➖ کتاب مشتاقی و مهجوری، ص۹
@mostafamalekian
🔹آنچه از زندگی یک شخص می تواند برای دیگران سودمند باشد و به بازگفتنش می ارزد، سوانح و حوادث زندگی و کنشها و واکنشهایی که در طول عمر داشته و حتی مراتب و مدارج و مراتب علمی که طی کرده است نیست، بلکه بازمانده ها و رسوباتی است که بر اثر گذر این امور در ژرفای ذهن و ضمیر شخص نشست کرده و جزو وجدانیات و تجارب وجودی وی شده است.
➖ کتاب مشتاقی و مهجوری، ص۹
@mostafamalekian
Audio
🔴 سخنرانی استاد مصطفی ملکیان در نشست چه مراقبتی؟ از کدام خود؟
🗓 دوشنبه 5 خرداد 1404
🏡 سالن فردوسی
@mostafamalekian
🗓 دوشنبه 5 خرداد 1404
🏡 سالن فردوسی
@mostafamalekian
حضور برای عموم افراد آزاد است
فرم ثبت نام رایگان:
https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSfE-F-HCjMJMQhK48wgjwAzW3__eSgPXDpi2fRqVpEMwuITcg/viewform?usp=dialog
@mostafamalekian
فرم ثبت نام رایگان:
https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSfE-F-HCjMJMQhK48wgjwAzW3__eSgPXDpi2fRqVpEMwuITcg/viewform?usp=dialog
@mostafamalekian
🔴 متن کامل یادداشت استاد ملکیان با عنوان حدیث حاضر و غائب، در ستایش استاد محمدحسین حشمت پور
@mostafamalekian
@mostafamalekian
🔴ویژگیهای اشعار پروین اعتصامی
✍️مصطفی ملکیان
1️⃣جهت اول این است که هیچ شاعری این حجم از اشعارش درباره اخلاق نیست. حتی سعدی، ناصرخسرو قبادیانی، سنائی غزنوی که اخلاقیسُرایان ادب فارسی هستند، حجم اشعار اخلاقیشان به حجم اشعار اخلاقی باقیمانده از پروین اعتصامی نمیرسد. میدانیم که سه شاعر نامبرده به اخلاقی سرایی معروف و شناخته شده هستند، و حجم چشمگیری از اشعارشان درباره اخلاق است و اهمیت اخلاق در اشعار آنها به خود و دیگران به خوبی مشاهده میشود. به طور سادهتر میتوان گفت اکثر قریب به اتفاق آنچه از آثار پروین اعتصامی باقی مانده است در باب اخلاق است. به ندرت شعری در قالب قصیده، مثنوی یا قطعات پراکنده از پروین اعتصامی میتوان یافت که درباره مظالم و درونمایههای اخلاقی نباشد.
2️⃣ وجه دوم، دفاع پروین اعتصامی از محرومان جامعه است. از ضعیفان جامعه و از کسانی که به هر جهت تحت ستم واقع شدهاند و بر آنان بیدار رفته است. بیدادهایی که از ناحیه قدرتهای سیاسی، قدرتمندان فرهنگی، و بعضی هم از جانب قدرتمندان مالی و اقتصادی بر آنها اعمال شده است. در کل ادبیات فارسی هیچ شاعری به اندازه پروین اعتصامی نسبت به ضعیفان جامعه، محرومماندگان جامعه، عقبافتادگان جامعه دلسوزی و شفقت نشان نداده است. پروین اعتصامی از جنبه ایدئولوژیک به ضعیفان جامعه نگاه نکرده است. شاعران مارکسیست یا سوسیالیست داریم که از جنبههای ایدئولوژیک خود به محرومان توجه کردهاند. بیشتر سخن آنها این است که اگر شما به این ایدئولوژیها بپیوندید این همه زیر ظلم واقع نخواهید بود. در واقع نوعی دعوت به پذیرفتن ایدئولوژی هم بود. مخصوصا بعد از مشروطه به بعد که برخی از شاعران، شاعران اجتماعیسرای ما هستند دم از ستمدیدگان و محرومان میزدند و بیشتر دعاوی ایدئولوژیک دارند. در اشعار پروین اعتصامی مطلقا اثر هیچ ایدئولوژی دیده نمیشود. هرگز بیچارگان، مستمندان، درماندگان را به پیوستن به ایدئولوژی برای رفع مشکلاتشان دعوت نمیکند. این جهت دوم هم شاخصیت بزرگی است در میان شاعران ما که برای من خیلی اهمیت دارد.
3️⃣شاخصیت سومی وجود دارد که میبایست روی آن بسیار تاکید کرد. و آن این است که نقد اجتماعی در پروین اعتصامی بسیار قوی است. جهت سوم با جهت دوم که نشان دادن همدلی و دلسوزی و همدردی با مردمان بود فرق دارد. اینجا نقد جامعهای مطرح است که موجب میشود چنین افرادی در چنین جامعهای پدید بیایند. پدیده ناسالم و اجتنابناپذیری که در مقام عمل نمیتوان از آن پرهیز و دوری کرد. نقد اجتماعی که امروز محل بحث من در این جلسه میباشد. نقد اجتماعی که چه کسانی نگذاشتند ما به حقوق خودمان برسیم و نگذاشتند ما از عدالت و شفقت و عشق همنوعان خودمان برخوردار شویم. و ما را به مناسبات اجتماعی کشاندند که نه عادلانه، نه مشفقانه و نه عاشقانه است. هیچکدام از اینها نیست. این سه ویژگی بسیار مهم و ارزشمند پروین اعتصامی است که او را بیهمتا میکند. کسی در سطح و پهلویی که او ایستاده است، نایستاده است.
❇️سخنرانی نقد پروین به مناسبات ناسالم اجتماعی
@mostafamalekian
✍️مصطفی ملکیان
1️⃣جهت اول این است که هیچ شاعری این حجم از اشعارش درباره اخلاق نیست. حتی سعدی، ناصرخسرو قبادیانی، سنائی غزنوی که اخلاقیسُرایان ادب فارسی هستند، حجم اشعار اخلاقیشان به حجم اشعار اخلاقی باقیمانده از پروین اعتصامی نمیرسد. میدانیم که سه شاعر نامبرده به اخلاقی سرایی معروف و شناخته شده هستند، و حجم چشمگیری از اشعارشان درباره اخلاق است و اهمیت اخلاق در اشعار آنها به خود و دیگران به خوبی مشاهده میشود. به طور سادهتر میتوان گفت اکثر قریب به اتفاق آنچه از آثار پروین اعتصامی باقی مانده است در باب اخلاق است. به ندرت شعری در قالب قصیده، مثنوی یا قطعات پراکنده از پروین اعتصامی میتوان یافت که درباره مظالم و درونمایههای اخلاقی نباشد.
2️⃣ وجه دوم، دفاع پروین اعتصامی از محرومان جامعه است. از ضعیفان جامعه و از کسانی که به هر جهت تحت ستم واقع شدهاند و بر آنان بیدار رفته است. بیدادهایی که از ناحیه قدرتهای سیاسی، قدرتمندان فرهنگی، و بعضی هم از جانب قدرتمندان مالی و اقتصادی بر آنها اعمال شده است. در کل ادبیات فارسی هیچ شاعری به اندازه پروین اعتصامی نسبت به ضعیفان جامعه، محرومماندگان جامعه، عقبافتادگان جامعه دلسوزی و شفقت نشان نداده است. پروین اعتصامی از جنبه ایدئولوژیک به ضعیفان جامعه نگاه نکرده است. شاعران مارکسیست یا سوسیالیست داریم که از جنبههای ایدئولوژیک خود به محرومان توجه کردهاند. بیشتر سخن آنها این است که اگر شما به این ایدئولوژیها بپیوندید این همه زیر ظلم واقع نخواهید بود. در واقع نوعی دعوت به پذیرفتن ایدئولوژی هم بود. مخصوصا بعد از مشروطه به بعد که برخی از شاعران، شاعران اجتماعیسرای ما هستند دم از ستمدیدگان و محرومان میزدند و بیشتر دعاوی ایدئولوژیک دارند. در اشعار پروین اعتصامی مطلقا اثر هیچ ایدئولوژی دیده نمیشود. هرگز بیچارگان، مستمندان، درماندگان را به پیوستن به ایدئولوژی برای رفع مشکلاتشان دعوت نمیکند. این جهت دوم هم شاخصیت بزرگی است در میان شاعران ما که برای من خیلی اهمیت دارد.
3️⃣شاخصیت سومی وجود دارد که میبایست روی آن بسیار تاکید کرد. و آن این است که نقد اجتماعی در پروین اعتصامی بسیار قوی است. جهت سوم با جهت دوم که نشان دادن همدلی و دلسوزی و همدردی با مردمان بود فرق دارد. اینجا نقد جامعهای مطرح است که موجب میشود چنین افرادی در چنین جامعهای پدید بیایند. پدیده ناسالم و اجتنابناپذیری که در مقام عمل نمیتوان از آن پرهیز و دوری کرد. نقد اجتماعی که امروز محل بحث من در این جلسه میباشد. نقد اجتماعی که چه کسانی نگذاشتند ما به حقوق خودمان برسیم و نگذاشتند ما از عدالت و شفقت و عشق همنوعان خودمان برخوردار شویم. و ما را به مناسبات اجتماعی کشاندند که نه عادلانه، نه مشفقانه و نه عاشقانه است. هیچکدام از اینها نیست. این سه ویژگی بسیار مهم و ارزشمند پروین اعتصامی است که او را بیهمتا میکند. کسی در سطح و پهلویی که او ایستاده است، نایستاده است.
❇️سخنرانی نقد پروین به مناسبات ناسالم اجتماعی
@mostafamalekian
🔴 ویژگیهای شخصیتی پروین اعتصامی
✍️مصطفی ملکیان
1️⃣پروین اعتصامی تا حد زیادی قَدَراندیش است. یعنی به اهمیت قضا و قدر در زندگی تاکید دارد. زمانی که پروین اعتصامی شعر میگفت، اگزیستانسیالیستها باور داشتند که ما آزاد آزاد هستیم. مسئولیت همه چیز را باید خودمان به عهده بگیریم. ما خودساخته هستیم و هر کس خودش خودش را ساخته است. بخت و اقبال در امور هیچ تاثیری ندارند. سرنوشت را به سُخره میگرفتند. پروین اعتصامی اصلا شبیه همتایان اگزیستانسیالیست خود نیست. به تاثیر قضا و قدر در زندگی بسیار معتقد بود. باور داشت همه چیز زندگی را نباید به پای خود نوشت. خیلی از موفقیتهایی که حاصل میشود، نتیجه بخت و اقبال و حوادث غیر مترقبه در زندگی است. از طرف دیگر،خیلی از بدبختیها برای کسانی فراهم میاید که به جهت نادانی، بیتدبیری، بدسگالی، بداندیشی خودشان نیست. به جهت حوادث زندگی پدید آمده است. متفکری است که هر چند به جبر مطلق قائل نبود، ولی خیلی قَدَریاندیش است. به نقش پدیدههایی که ضبط و مهار آن از کنترل ما خارج ولی در زندگی ما تاثیرگذار هستند قائل است. متفکری که ممکن است به این جهت خیلی مورد پسند روشنفکرانی که گرایش اجتماعی دارند نباشد. به نظرشان میاید که گویا نوعی عاجزی و عجز در برابر سرنوشت را به مخاطب خودش القا میکند.
2️⃣ویژگی دومی که در تفکر پروین اعتصامی دیده میشود این است که اساساً شخصیتی است که به سیر حوادث ادم و عالم خوشبین نیست. نوعی بدبینی در او وجود دارد. در شعری که به توصیه خودش روی سنگ قبرش نوشته شده است میخوانیم:« گرچه جز تلخی از ایام ندید، هرچه خواهی سخنش شیرین است.»پروین اعتصامی زندگی را اساساً تلخ میبیند. اگر چیز دلخوشکنی هم باشد بسیار زودگذر است. تقریبا میتوان گفت که هیچ کجا در اشعارش خوشبینی دیده نمیشود. بدبینی همراه با ناامیدی در اشعارش غالب است. البته بدبینی با ناامیدی متفاوت و دو پدیده هستند. ولی در خیلی مواقع بدبینی و ناامیدی با هم دست به گریبان میشوند. اعتصامی هم بدبین و هم ناامید است. ایشان بدبینی به عالم و ادم، سیر تاریخ، سیر جامعه دارد. حتی به سیر فردی هر کدام از ما نیز بدبین و ناامید است. از این جهت هم هیچ شاعری به نظر من به اندازه پروین اعتصامی بر بیثباتی جهان تکیه نمیکند. معتقد است نباید دل به چیزی خوش کرد، چون این هم گذراست و این هم بگذرد. همه چیز در حال تطور، تحول و گذر و دگرگون شدن است.
➖سخنرانی نقد پروین به مناسبات ناسالم اجتماعی
@mostafamalekian
✍️مصطفی ملکیان
1️⃣پروین اعتصامی تا حد زیادی قَدَراندیش است. یعنی به اهمیت قضا و قدر در زندگی تاکید دارد. زمانی که پروین اعتصامی شعر میگفت، اگزیستانسیالیستها باور داشتند که ما آزاد آزاد هستیم. مسئولیت همه چیز را باید خودمان به عهده بگیریم. ما خودساخته هستیم و هر کس خودش خودش را ساخته است. بخت و اقبال در امور هیچ تاثیری ندارند. سرنوشت را به سُخره میگرفتند. پروین اعتصامی اصلا شبیه همتایان اگزیستانسیالیست خود نیست. به تاثیر قضا و قدر در زندگی بسیار معتقد بود. باور داشت همه چیز زندگی را نباید به پای خود نوشت. خیلی از موفقیتهایی که حاصل میشود، نتیجه بخت و اقبال و حوادث غیر مترقبه در زندگی است. از طرف دیگر،خیلی از بدبختیها برای کسانی فراهم میاید که به جهت نادانی، بیتدبیری، بدسگالی، بداندیشی خودشان نیست. به جهت حوادث زندگی پدید آمده است. متفکری است که هر چند به جبر مطلق قائل نبود، ولی خیلی قَدَریاندیش است. به نقش پدیدههایی که ضبط و مهار آن از کنترل ما خارج ولی در زندگی ما تاثیرگذار هستند قائل است. متفکری که ممکن است به این جهت خیلی مورد پسند روشنفکرانی که گرایش اجتماعی دارند نباشد. به نظرشان میاید که گویا نوعی عاجزی و عجز در برابر سرنوشت را به مخاطب خودش القا میکند.
2️⃣ویژگی دومی که در تفکر پروین اعتصامی دیده میشود این است که اساساً شخصیتی است که به سیر حوادث ادم و عالم خوشبین نیست. نوعی بدبینی در او وجود دارد. در شعری که به توصیه خودش روی سنگ قبرش نوشته شده است میخوانیم:« گرچه جز تلخی از ایام ندید، هرچه خواهی سخنش شیرین است.»پروین اعتصامی زندگی را اساساً تلخ میبیند. اگر چیز دلخوشکنی هم باشد بسیار زودگذر است. تقریبا میتوان گفت که هیچ کجا در اشعارش خوشبینی دیده نمیشود. بدبینی همراه با ناامیدی در اشعارش غالب است. البته بدبینی با ناامیدی متفاوت و دو پدیده هستند. ولی در خیلی مواقع بدبینی و ناامیدی با هم دست به گریبان میشوند. اعتصامی هم بدبین و هم ناامید است. ایشان بدبینی به عالم و ادم، سیر تاریخ، سیر جامعه دارد. حتی به سیر فردی هر کدام از ما نیز بدبین و ناامید است. از این جهت هم هیچ شاعری به نظر من به اندازه پروین اعتصامی بر بیثباتی جهان تکیه نمیکند. معتقد است نباید دل به چیزی خوش کرد، چون این هم گذراست و این هم بگذرد. همه چیز در حال تطور، تحول و گذر و دگرگون شدن است.
➖سخنرانی نقد پروین به مناسبات ناسالم اجتماعی
@mostafamalekian
🔴 نشست نقد و بررسی کتاب چرا به باورهایمان باور داریم؟
➖ نوع برگزاری: حضوری و مجازی
🔻لینک ورود به جلسه آنلاین:
https://www.irip.ac.ir/u/162
🔹حضور برای عموم آزاد است.
@mostafamalekian
➖ نوع برگزاری: حضوری و مجازی
🔻لینک ورود به جلسه آنلاین:
https://www.irip.ac.ir/u/162
🔹حضور برای عموم آزاد است.
@mostafamalekian
#ادمین
🔴با توجه به شرایط کنونی کشور توصیه می شود به این دو فایل از دکتر آذرخش مکری گوش داده شود:
➖سخنرانی با عنوان سلامت روان در شرایط پر استرس:
جلسه اول:
https://www.tg-me.com/DrAzarakhshMokri/1245
جلسه دوم
https://www.tg-me.com/DrAzarakhshMokri/1247
@mostafamalekian
🔴با توجه به شرایط کنونی کشور توصیه می شود به این دو فایل از دکتر آذرخش مکری گوش داده شود:
➖سخنرانی با عنوان سلامت روان در شرایط پر استرس:
جلسه اول:
https://www.tg-me.com/DrAzarakhshMokri/1245
جلسه دوم
https://www.tg-me.com/DrAzarakhshMokri/1247
@mostafamalekian
🔴مصطفی ملکیان:
🔹خودشناسی این است که آرزوهای آزمودهات را از آرزوهای نیازمودهات جدا کنی. عقایدی که خودت حقانیتش را آزمودهای از غیر آن جدا کنی و نگهداری. احساسات و هیجاناتی را که خود آزمودهای نگهداری؛ و این یعنی «زندگی نیازموده ارزش زیستن ندارد». حیف است که همهچیزت مثل رنگ چشمت ارثی باشد. در عالَم ذهنت خودت باش نه عروسکی که از تو ساختهاند. در عالَم روانت خودت باش. برای موفق شدن در مراحل خودشناسی همه ازجمله خود سقراط میگفتند فقط به خود عریانتان نگاه کنید. به این میگفتند «انس با خود».
@mostafamalekian
🔹خودشناسی این است که آرزوهای آزمودهات را از آرزوهای نیازمودهات جدا کنی. عقایدی که خودت حقانیتش را آزمودهای از غیر آن جدا کنی و نگهداری. احساسات و هیجاناتی را که خود آزمودهای نگهداری؛ و این یعنی «زندگی نیازموده ارزش زیستن ندارد». حیف است که همهچیزت مثل رنگ چشمت ارثی باشد. در عالَم ذهنت خودت باش نه عروسکی که از تو ساختهاند. در عالَم روانت خودت باش. برای موفق شدن در مراحل خودشناسی همه ازجمله خود سقراط میگفتند فقط به خود عریانتان نگاه کنید. به این میگفتند «انس با خود».
@mostafamalekian