Telegram Web Link
ابراز نگرانی جمعی از فعالان سیاسی و مدنی و کنشگران معلمی،کارگری و حقوق بشری از وضعیت نامعلوم مهدی فراحی شاندیز

مهدی فراحی شاندیز که از تاریخ ۱۱ اردیبهشت در تجمع معلمان  بنا بر گفته شاهدان عینی با خشونت و ضرب و شتم دستگیر شده، تا کنون هیچ تماسی با خانواده و وکیل خود نداشته است.او پیش از این ده سال از عمر خود را به طور پیوسته در زندان سپری کرده است.ما امضا کنندگان این بیانیه ی حمایتی، ضمن ابراز نگرانی شدید از شرایط نگهداری و بی خبری از مهدی فراحی شاندیز، خواهان آزادی فوری انسانی هستیم که طی سالهای اخیر بی آنکه صدایی داشته باشد، شرافتمندانه برای آرمان های انسانی و عدالت طلبانه ایستاده و مقاومت کرده است.

هاشم آقاجری،مژگان ایلانلو، شاپور احسانی راد،اسماعیل بخشی،علیرضا بهشتی، محمود دردکشان،علیرضا رجایی،حسین رزاق، کیوان صمیمی، جعفر عظیم زاده، مسعود فرهیخته،عزیز قاسم زاده، مطهره گونه ای،عبدالله مومنی،فخرالسادات محتشمی پور، نرگس محمدی، پروین محمدی،عبدالله ناصری،علی نجاتی و صدیقه وسمقی

@MostafaTajzadeh
📝📝📝 پیش‌نویس قانون اساسی اول، ضامن حق حاکمیت ملّی

✍🏻عطا ضمیری

دفاع بازرگان از اصل حاکمیت ملّی نه یک موضع شخصی یا تاکتیکی، بلکه ادامه منطقی راه مصدق و نهضت ملّی ایران بود. او در جریان بررسی پیش‌نویس قانون اساسی در شورای انقلاب، به صراحت اعلام کرد با هر طرحی که اصل حاکمیت ملّی را مخدوش کند مخالفت خواهد کرد.

پیش‌نویس دولت موقت، برخلاف نسخه نهایی قانون اساسی، صراحتاً قدرت را از آن ملت می‌دانست و نه «خدا»، و منشأ قوای سه‌گانه را اراده ملت معرفی می‌کرد. این رویکرد، وفادارانه‌ترین قرائت از انقلاب بهمن ۵۷ و اهداف جمهوریت‌خواهانه مردم بود.

دکترین حقوقی و سیاسی دولت موقت، صورت‌بندی مدرن و ملی‌شده‌ای از تجربه دولت ملی مصدق بود. بازسازی نهادی کشور با تکیه بر اراده ملت، قانون اساسی مدنی، و حقوق برابر مردم، دغدغه مرکزی بازرگان و یارانش بود؛ نه سلطه یک ایدئولوژی خاص یا حذف تنوعات اجتماعی.

استعفای دولت موقت نه نشانه شکست آن، بلکه اعتراض صریح به روند تحمیل قانون اساسی ولایت فقیه بود. بازرگان هنگام استعفا نیز تأکید کرد که این متن نهایی، به تغییراتی بنیادین نیاز دارد و امیدوار است مردم و نخبگان کشور این مسیر را تصحیح کنند.



📎 متن کامل یادداشت را در لینک زیر مطالعه فرمایید:
https://telegra.ph/NAI-05-25-3
@Nehzatazadiiran
@MostafaTajzadeh
📝📝📝 رؤیا مرده است!

✍️ مهدی شیرزاد

می‌گویند به دلیل شرایط اقتصادی، زوج‌های جوان فرزند نمی‌آورند. وزیر کشور گفته بود: فرزند‌ نیاوردن، سبک زندگی شده است. اما از نظر ‌بنده، فرزند نمی‌آورند‌ چون رؤیا مرده است؛ چون رؤیایی ندارند؛ چون خودشان به تصویری که برای خودشان ساخته بودند، نرسیده‌اند؛ چون کمیتشان در قافیه شعر خودشان لنگ است و بعضا با تعابیری همچون «چرا کس دیگری را بدبخت کنیم؟» یا «بچه بیاوریم که چه گلی به سر عالم بزند؟»، آرزوی فرزند داشتن را نیز مانند دیگر آرزوهایشان سرکوب می‌کنند. رؤیا، معنابخش زندگی است. بدون رؤیا، زندگی، روزمرگی است.

برای بسیاری از نسل دوم خرداد، بیان واضح اینکه اصلاحات به صخره سخت و ستبر خورده است یا تجویز تشکیل مجلس مؤسسان، به معنای مهر تأیید بر بن‌بست یا فرو‌ریختن رؤیایی است که در دوم خرداد با آجر آجر رأی مردم ساخته شد. اصل مدعای من در این یادداشت، این است که در جامعه ما، دست‌کم برای اکثریتی، رؤیا مرده است. سیاست بسته و تمامیت‌خواه و غیردموکراتیک، رؤیای جمعی را می‌کشد و اقتصاد خراب، نابسامان، بی‌رونق و راکد، رؤیای فردی را.

رؤیا را باید خیلی‌خیلی جدی گرفت. از این فقر تخیل باید بیرون بیاییم. عالم و آدم این‌گونه نمی‌مانند. اسیر دیروز و اکنون نباید شد. زندگی معمولی شرافتمندانه در این کشور، حق شهروندان است. جامعه را چه در عرصه زیست فردی و چه در عرصه زیست اجتماعی به روزمرگی انداختن، نابودی کشور است. قفل‌های سیاست را باید گشود تا اوضاع اقتصادی بسامان شود، تا حال جامعه خوش شود، تا فرد ایرانی رؤیایش را در همین آب و خاک بپروراند و بسازد.

📎منبع و متن کامل
@Kaleme
@MostafaTajzadeh
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
📝📝📝از خوانندگان

ر. ا

درود بر ایرانیان آزاده و وطن پرست

دیروز جناب آقای خامنه ای در جمع استانداران، آنها را به در میان مردم بودن، صبور بودن در مقابل زبان تند مردم و مبارزه با فساد تشویق و ترغیب کرد. سوال اساسی این هست که اجرای این سه موضوع مهم در مورد خود ایشان مصداق دارد یا خیر.

تا آنجا که حافظه حقیر یاری می کند حسادت، کینه توزی و  لجاجت طی چند دهه بارها و بارها از ایشان سر زده است.

حسادت در مقابل اقبال مردم به سید محمد خاتمی و اصلاحات، کینه توزی در مقابل سران جنبش سبز و لجاجت در برابر گشودن باب گفتگو در دوره نخست ریاست جمهوری ترامپ و نه بزرگ به نخست وزیر فقید ژاپن از مهمترین مصادیق این خصلت ها است.

با وجود این جناب رهبر خواهان حضور استانداران در میان مردم شدند لیکن آیا این موارد مهم در مورد شخص ایشان واقعا مصداق دارد یا خیر.

آیا ایشان در ترافیک وحشتناک پایتخت و صف های مختلف ایستاده اند و درب حسینه ایشان بر روی همه مردم باز بوده که بدون لکنت زبان در مقابل سیاست های غلط و خانمانسوز حاکمیت سخن به میان آورند.

آیا به انتقادهای مشفقانه امثال تاج زاده آزاده و دلسوز گوش دادند و سعه صدر به خرج نشان دادند یا درفش و زندان را به دلسوزان نشان دادند.

آیا در مقابله با فساد سیستماتیک سیاست یکسان اتخاذ کردند مثلا شخصا دستور رسیدگی به دزدی های وحشتناک بانک آینده که 420 هزار میلیارد تومان دچار کسری دارایی بوده و معلوم نیست پول سپرده گذاران کجا ها حیف و میل شده و اینگونه 350 همت از پول بیت المال از بانک مرکزی به یغما برده است داده است یا چون در دایره خودی قرار می گیرد در حاشیه امن قرار گرفته است.

آری نمی توان سیاست یک بام و دو هوا دنبال کرد و امروز به یمن اینترنت همه چیز شفاف شده یا خواهد شد.

@MostafaTajzadeh
♦️خوش‌خبری

فخرالسادات محتشمی‌پور

این تماس از زندان اوین می‌باشد!
باشد باشد خودم می‌دانم!
سه سال است این پیام مزاحم تکرار می‌شود در گوشم
ولی این بار هم تماس همسر جان از زندان اوین حاوی خبر خوش آزادی‌است.
مصطفی تنهاست معمولا تماس که می‌گیرد سروصدا و همهمه‌ای نیست. پاسخ سوال چه خبر من هم این است:هیچ سلامتی.
اما این بار سروصداست. میپرسم کجایی چه خبر است؟ می‌گوید خبر آزادی
علیرضا بهشتی آزاد شد.
و صدای سرود ای ایران ای مرز پرگهر می‌پیچد درگوشم.
می‌گویم انشاءالله آزادی همه‌تان
از قول من هم تبریک بگو‌.
وه که چه شیرین است طعم آزادی برای هر آزاده‌دربندی و برای خانواده‌اش
گوارای وجودشان 🙏🌹🙏

@MostafaTajzadeh
📝📝📝 این بار با هم نبودیم

✍🏻 مسعود پدرام


بعد از آخرین دستگیری، در اولین تماس تلفنی از زندان، پس از احوال پرسی و بگو بخند، در باره‌ی موضوعات مختلفی صحبت کردیم. در میان این صحبت‌ها گفت: "این‌بار با هم نبودیم".
این حرف بازمی‌گردد به سه واقعه:

واقعه‌ی اول:
▪️سال ۱۳۷۳، زمانی است که در دوره‌ی کارشناسی ارشد در دانشگاه دهلی تحصیل می‌کردم. هنگامی که برای تعطیلات تابستان به تهران آمدم چند نفر از عوامل وزارت اطلاعات به  خانه ما وارد شدند و خانه را تفتیش و من را دستگیر کردند. همان زمان به سراغ سعید مدنی رفتند با او نیز چنین کردند. ما را بردند به بازداشت‌گاهی که اصطلاحا "کمیته" نامیده می‌شد. هردو حدود چهل روز تحت بازجویی بودیم. در آن زمان ما هردو به جماعت ملی-مذهبی احساس تعلق داشتم و محدوده‌ی فعالیتمان در میان این جماعت بود، اما من شناخت زیادی از سعید نداشتم و خیلی کم پیش می‌آمد که با هم صحبتی بکنیم.

واقعه دوم:
🔸در زمستان ۱۳۷۹، زمانی که هر دو عضو شورای فعالان ملی‌مذهبی بودیم، در اوایل اسفند ماه، هنگام غروب آفتاب، نزدیک خانه‌ی سعید اینا، در پیاده‌روی بولوار کاوه، قدم می‌زدیم و در مورد احتمال دستگیریمان صحبت می‌کردیم. چند روز بعد، در جلسه شورای فعالان ملی مذهبی در اواخر اسفندماه، تیمی از افراد اطلاعات سپاه، وارد خانه‌ی زنده‌یاد محمد بسته‌نگار شدند و پس از تفتیش‌هایی دقیق، همه را بردند به بازداشت‌گاه ۵۹ در عشرت آباد، و انفرادی و بازجویی از همان ابتدا شروع شد. من پس از شش ماه با وثیقه بیرون آمدم تا محاکمه شوم و سعید پس از حدود یکسال.

واقعه سوم:
▪️در پی انتخابات ۱۳۸۸ و در فرایند برپایی، اوج و افول تدریجی جنبش سبز،  شورای فعالان تحت فشار نهادهای امنیتی قرار گرفته بود. در پائیز سال ۱۳۹۰، در ماه آبان، به منزل سعید در دربند رفتم. هر دو متفق بودیم که بنای دستگاه امنیتی نظام بر دستگیری ماست. بخصوص که اطلاعات سپاه من را به اوین احضار کرده بود و به طور مشخص گفته بود که باید بنویسم و امضا کنم که در قالب ملی-مذهبی فعالیت سیاسی نمی‌کنم. من چنین نکردم و روانه زندان اوین، بند ۳۵۰ شدم. دوماه بعد سعید را هم دستگیر کردند. من بعد از سه سال و نیم آزاد شدم و سعید چهارسال حبس کشید و دوسال هم به بندر عباس تبعید شد.

پس از این سه واقع، در اردیبهشت ماه ۱۴۰۱، سعید دستگیر شد و همچنان در زندان است. بله، در اولین صحبت تلفنی که پس از این دستگیری‌ با هم داشتیم، گفت "این بار با هم نبودیم". این موضوع برایم ناراحت‌کننده بود. هرچند دیگر به صورت تشکیلاتی با هم کار نمی‌کنیم، اما حس می‌کردم رفیق نیمه‌راه شده‌ام. با دوستان نزدیک که گاهی در مورد زندانی شدن سعید صحبت می‌کردیم، می‌گفتم در این موقعیت سعید نباید تندروی می‌کرد تا دستگیر شود؛ بهتر بود به پروژه‌های فکری و راهبردی‌اش می‌پرداخت.

سعید و من حدود دوازده سال در تشکیلات شورای فعالان ملی مذهبی کنار هم بودیم. بخصوص از بعد از دستگیری سال ۱۳۷۹، با سعید  نزدیک‌تر شدم و دوستی‌مان عمیق‌تر شد. از ۸۸ به بعد، به لحاظ فکری و تحلیلی وحدت نظر پیدا کردیم. مفاهیمی چون سرمایه‌ اجتماعی، جماعت‌گرایی، جنبش‌های اجتماعی جدید و گذار از دیکتاتوری به دموکراسی و نظریات سازگار با این مفاهیم را برای توضیح وضع ایران و رهایی از این حاکمیت غیردموکراتیک موثر و مفید یافتیم.

هنگامی که شروع به نوشتم این مقاله کردم به قول معروف کلاهم را پیش خودم قاضی کردم و دیدم همه‌ی مفاهیم و نظریاتی که سعید در ارائه‌ی راهکار برای نجات ایران مورد استفاده قرار می‌دهد، توسعه‌بخش و آمیخته با صلح و آزادی است. به خصوص، تأکید سعید برجنبش‌های اجتماعی غیر خشونت‌آمیز، به عنوان راهی برای جهت‌دهی صلح‌آمیز به کنش‌های جامعه‌ای که او آن را جامعه‌ای جنبشی می‌خواند، یا تأکید او بر "گذار به دموکراسی"، به عنوان راهی که در وضع واقعی موجود، به امکانات تغییری مسالمت‌آمیز در جهت دموکراسی می‌پردازد. سعید در همه جا، همین مفاهیم و نظریات را در پرتو تلاشی نسبتا موفق برای بومی کردن آن، به‌صورتی پیگیرانه، از طریق جامعه مدنی  اشاعه می‌دهد.

اگر بخواهم راست و حسینی صحبت کنم، باید بگویم حقیقت این است که ایستادن بر مفاهیم و نظریاتی که در پرتو کنش‌های غیرخشونت‌آمیز تفسیر می‌شود تند روی حساب نمی‌آید. با تآمل در این موضوعات و مسائل این حقیقت را دریافتم که این سعید نیست که تندروی کرده است؛ این من هستم که محافظه‌کار شده‌ام.
@iranfardamag
@MostafaTajzadeh
این ویدئو در نظر خودم تا امروز یکی از ارزشمندترین کارهایی که تو زندگیم انجام دادم. نه به خاطر اینکه من کار خیلی فوق‌العاده‌ای برای ساختش انجام داده باشم. یا اینکه همه‌اش حاصل تلاش خودم باشه. آرش بهشتی و علی بندری با زیر و رو کردن مصاحبه‌های آقای داریوش همایون با مجموعه تاریخ شفاهی دانشگاه هاروارد و پژوهش‌های کنارش به متن این ویدئو رسیدن. علی اجرا کرده و من هم به قدر توان خودم سعی کردم که موضوع و روایت رو کامل‌تر و جذاب‌تر کنم.

اون بخشیش که برام خیلی ارزشمنده، خود موضوع و حرفایی که از مصاحبه‌ها استخراج شده. در واقع از نگاه داریوش همایون ۷ نکته از دوران پهلوی مورد بررسی قرار گرفته شده. هفت نکته‌ای که بسیار به نظرم مهم‌اند و نظر همایون هم بسیار صادقانه، شفاف و از نظر من بسیار دقیق و درستن.
داریوش همایون، کسی که خودش از نوجوانی کار سیاسی کرده، در زمان جنبش ملی نفت طرفدار مصدق، اما ۲۸ مرداد علیه‌اش در خیابان، منتقد جبهه ملی، حزب توده و باقی گروه‌های مبارز علیه شاه و البته همزمان منتقد سیاست ایران در دوران پهلوی دوم بوده، و در سال‌های آخر پهلوی هم به عنوان وزیر و سخنگوی دولت در دربار حضور داشته.

اینکه این هفت نکته چیا بودن رو برین توی خود ویدئو ببینین، اما در این روزگار سخت ایران به نظرم یک سوال یا ایده‌ی بسیار بزرگ داره مطرح می‌شه و اون هم اینه که «خب ایران در زمان پهلوی قدم بزرگی در مسیر مدرنیزاسیون برداشت و در مسیر توسعه بود، قدرت اول منطقه بود، پس چرا انقلاب شد؟»
امروز با توجه به شرایط سخت و سیاهی که ایران داره، با دیدن باقی کشورهای منطقه که چطور دارن با سرعت در مسیر توسعه پیش می‌رن، خیلی می‌شنوم که اگه انقلاب نشده بود الان ما جای فلان کشور بودیم. اگه انقلاب نشده بود اینقدر بدبخت نبودیم امروز. اصلا چرا انقلاب کردن؟ حتی بخشی از انقلابیون گذشته هم پشیمان و تواب شدن.

از طرف دیگه هم، افرادی که به مدح و ستایش دوران پهلوی مشغولن رو اساسا نمی‌شه بهشون این نکته رو گفت که خب مشکلاتی وجود داشته که چنین اتفاقاتی افتاده. عده‌ای هم که همیشه به دنبال دلایل عجیب و غریب و ماورایی‌اند که این به خاطر فلان سخنرانی شاه بود، یا کار کار انگلیسی‌هاست.

در این روزها و این دیدگاه‌ها که گفتم، علامت سوال بزرگی در ذهن من هم درست شده بود و حس می‌کردم که چقدر دانش و اطلاعاتم از اون دوران ایران کم و ناقصه. به دست روزگار ساخت این ویدئو به من رسید توی تیم، و اینجا بود که دیدم تقریبا جواب همه‌ی سوال‌ها وجود دارن، فقط باید پیداشون کرد.

نکته آخر هم اینکه، لطفا این ویدئو رو با این پیش‌فرض که درباره توجیه انقلاب یا رد انقلاب گفته شده نبینیم. سعی کنین حرف‌هارو بشنویم، فضای اون سال‌های ایران رو ببینیم، آنچه که اتفاق افتاده رو بفهمیم، و در پایان ازشون درس بگیریم برای آینده ایران. به نظرم که دیدنش رو از دست ندید، و اگر فردای ایران براتون اهمیت داره به انتشارش کمک کنین.

▶️لینک ویدئو

@MustC
@MostafaTajzadeh
📝📝📝اگر نظام یک تصمیم سخت و تاریخی نگیرد، تا چند ماه دیگر کنترل اوضاع از دستش خارج خواهد شد!

✍🏻محمد سرافراز رییس اسبق صداوسیما

بسیاری از برنامه‌های کلان، از جمله سند چشم‌انداز ۲۰ ساله، شکست خورده‌اند

مردم به‌دلیل حذف رقابت واقعی و نبود نهادهای مدنی، از مشارکت سیاسی کنار کشیده‌اند

تعدد شوراهای عالی و نهادهای موازی، سیستم اجرایی کشور را از تصمیم‌گیری و اقدام ناتوان کرده‌اند

اقتصاد خارج از بودجه رسمی و بدون نظارت بیرونی، زمینه‌ساز فساد و بی‌ثباتی شده است
@Sahamnewsorg
@MostafaTajzadeh
پارت دوم
<unknown>
‍ ‍ 📝📝📝پادکست گفتگوی سید مصطفی تاجزاده و آرش کیخسروی
زندان اوین - ۱۴۰۳

بخش دوم

@MostafaTajzadeh
📝📝📝 بیانیه شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران در حمایت از اعتصابات کامیونداران

در طول نزدیک به نیم قرن حاکمیت جمهوری اسلامی بر این سرزمین ، هر روز شاهد افزایش فشارهای اقتصادی بر اقشار آسیب پذیر اجتماعی بویژه کارگران ، معلمان و بازنشستگان بوده ایم .به طوریکه در شرایط کنونی اکثریت آنها بنا بر آمارهای رسمی زیر خط فقر مشغول گذران زندگی خود هستند .

زیستی طاقت فرسا که به مرگ تدریجی  تبدیل شده است و بویژه در طول یک دهه گذشته در نتیجه افزایش فشارهای اقتصادی که تحریم های بین المللی،  که خود محصول سیاست های حاکمیتی است ، یکی از دلایل آن بوده است ، به مرز بحران رسیده است .

افزایش آمار های خودکشی ، قتل های خانوادگی ، رشد تصاعدی بزهکاری های اجتماعی ، آمار وحشتناک کودکان بازمانده از تحصیل، مهاجرت وسیع جوانان و نخبگان دانشگاهی و ...همگی نشان هایی از این بحران هستند .

از طرف دیگر  پاسخ حاکمیت و نیروهای امنیتی اش ، به هرگونه تشکل یابی و اعتراضات مسالمت آمیز صنفی و مدنی ، سرکوب ، پرونده سازی و فشارهای امنیتی است .

نمونه روشن آن بازداشت و صدور حبس های طولانی برای دهها فعال کارگری ، فعال صنفی معلمان و فعالان بازنشستگی ، در طول سال های اخیر است .

در چنین شرایطی است که در طول هفته جاری شاهد اعتصابات کامیونداران در سراسر کشور برای پیگیری حقوق صنفی شان می باشیم .

مطالبه گری مسالمت آمیزی که واکنشی است به افزایش فشار های هر چه بیشتر اقتصادی و معیشتی بر زندگی این عزیزان زحمتکش که از طرف حاکمیت کانالیزه می شود .

اعتراض به کاهش سهمیه گازوئیل ، افزایش نرخ بیمه تامین اجتماعی ، عدم افزایش دستمزد و کرایه حمل بار متناسب با تورم حاکم بر اقتصاد و فقدان ایمنی های لازم شغلی و بویژه توجه به مسیرهای حمل و نقل فرسوده  بخشی از مطالبات به حق کامیونداران بوده است که با وجود پیگیری های متعدد از طرف حاکمیت پاسخی شایسته دریافت نکرده است .

حال که کامیونداران از سر استیصال دست به اعتصاب گسترده در سراسر کشور زده اند ، پاسخ حاکمیت نه چاره جویی و ارائه راه حل مناسب که بکارگیری امکانات حمل و نقل نیروی نظامی همچون سپاه برای شکستن اعتصابات و تلاش در جهت ارعاب و بازداشت تعدادی از پیشگامان این اعتصاب سراسری بوده است .این همان الگوی ثابتی است که در همه این سال ها در برخورد با اعتراضات مسالمت آمیز صنفی و مدنی اقشار مختلف اجتماعی به کار رفته است .

ما به عنوان شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران ، که در طول بیش از دو دهه فعالیت صنفی و مدنی ، بارها متحمل هزینه های فراوان در پیگیری مطالبات به حق خود شده ایم ، خود را همدرد و هم سرنوشت اقشار مختلف اجتماعی بویژه کارگران حوزه  حمل و نقل دانسته و از اعتصابات آنها حمایت می کنیم .

از نظر ما تنها مسیر صحیح پیگیری و قابل تحقق این مطالبات گسترده ، پیوند جنبش های مطالبه گری است و مطالبات هیچ قشری خارج از این اتحاد سرنوشت ساز دست یافتنی نیست .

ما به حاکمیت هشدار می دهیم ، که این الگوی تکراری سرکوب اعتراضات مسالمت آمیز صنفی و مدنی ، نمی تواند برای همیشه تداوم یابد و خواهان پاسخ شایسته به مطالبات به حق کامیونداران و آزادی اعتصاب کنندگان بازداشتی هستیم .

@tahkimmelat
@MostafaTajzadeh
📝📝📝حالا وسط این جهنم، چرا یک جهنم در فومن ساختید؟

✍️مستوره برادران نصیری

خبر شبیه آن دست از خبرها بود که فکر می‌کردی در شبکه‌های اجتماعی شکل گرفته و چیزی شبیه شوخی و جوک که از جنس همان دروغ‌ها که هر چه بزرگ‌تر باورپذیرتر، این هم هر چه جنس موضوع مفرح‌تر و خنده‌دارتر، لابد باورپذیرتر. اما این‌بار خبر درست بود، ساخت فضایی مشابه جهنم در فومن.

همین فومن که رفته باشید، حتما از ماسوله و قلعه‌رودخان و جنگل‌هایش فقط زیبایی دیده‌اید. اما از نگاه اول که بگذریم، چشم‌تان به نازیبایی‌ها روشن می‌شود. زباله همه جا دیده می‌شود، داخل شهرها، جاده‌های بین‌شهری، کنار ساحل و حتی در ارتفاعات. وضعیت زباله در گیلان یک چالش اساسی در این استان است.

علاوه بر این زباله‌های رها شده، محل دفن زباله هم بحران جدی دارد تا جایی که اردیبهشت سال ۱۴۰۱ اعتراض اهالی منطقه با بستن راه برای کامیون‌هایی که روزانه هزار تن زباله به این مکان می‌آورند، جدی و رسانه‌ای شد. البته آن اعتراض‌های ۲۰ روزه در نهایت با دخالت نیروهای امنیتی پایان یافت.

اما برای تجربه جهنم کافی است که فقط یک ساعت به سراوان (دهستانی از توابع بخش سنگر شهرستان رشت در گیلان) بروید و در منزل یکی از ساکنان اقامت کنید تا بوی جهنمی را که از کوه زباله‌ای با ارتفاع بیش از ۱۰۰ متر و مساحت ۱۸ هکتار ساخته شده، درک کنید

سراوان هم نخواستید بروید، حرفی نیست، روستا یا شهر دیگری را انتخاب کنید و بروید میان اهالی و کمی از بیکاری بپرسید. بروید پیش پدران و مادرانی که چند فرزند دانشگاه رفته و بیکار در منزل دارند. شاید آمار نداشته باشند و نتوانند برایتان از داده‌های مرکز آمار بگویند که گیلان؛ چهارمین استان کشور با بیشترین نرخ بیکاری گروه سنی ۱۵ تا ۲۴ است، اما خب جهنم بیکاری را در منازل بسیاری از خانواده‌ها تجربه خواهید کرد.

همین عوامل را کنار هم بگذارید می‌رسیم به خبر بدی که چندی پیش، حسین کرمان‌پور، رییس روابط عمومی وزارت بهداشت اعلام کرد، استان گیلان اولین استان کشور است که در طول تاریخ برای اولین بار، میزان مرگ و میر از میزان تولد پیشی می‌گیرد، اولین استانی که نرخ باروری آن (TFR) به زیر عدد یک می‌رسد. این عدد یعنی میانگین تعداد فرزند مادران گیلانی زیر یک فرزند شده است. او معتقد بود که اگر این افت ادامه یابد، سال ۱۴۷۴ به بعد اگر کسی با لهجه گیلکی صحبت کرد جای تعجب خواهد داشت.

حالا وسط این همه جهنم، معلوم نیست چرا عده‌ای یک جهنم هم در فومن ساخته‌اند، اگر علت جهنم‌های گفته شده، کم‌کاری بوده،‌ این جهنم جدید قطعا اضافه کاری بوده است.
@Sahamnewsorg
@MostafaTajzadeh
📝📝📝 صدور بیانیه پایانی همايش جبهه هاى اصلاحات سراسر كشور / گذار آرام، عقلانی و ملی از وضعیت فعلی به سوی نظامی مردم‌سالار، توسعه‌گرا و پاسخگو ضرورى است

جبهه اصلاحات ایران بر اساس جمع‌بندی دیدگاه‌های مطرح شده در نشست سراسری اعضاى مجمع عمومى خود با اعضاى هيأت رئيسه جبهه هاى اصلاحات استانها، در بيانيه اى بر ضرورت تحول اساسی در شیوه حکمرانی کشور و گذار آرام، عقلانی و ملی از وضعیت فعلی به سوی نظامی مردم‌سالار، توسعه‌گرا و پاسخگو تأکید ورزيده و اصولى را به‌عنوان چارچوب راهبردی عبور از وضعیت بحرانی کنونی اعلام كرد.

اصول راهبردی بیان شده در این بیانیه جهت عبور از وضعیت بحرانی کنونی کشور عبارتند از:
۱-بازسازی نظم سیاسی در چارچوب جمهوریت و تمرکززدایی دموکراتیک،
۲-تقویت حقوق شهروندی و حاکمیت قانون،
۳-اصلاح ساختار اقتصاد سیاسی و گذار به عدالت،
۴-سیاست خارجی واقع‌گرایانه و متکی بر منافع ملی،
۵-پیوند پایدار با جامعه و تقویت نهادهای مدنی،
۶-نوسازی فرآیند انتخابات و معیارهای مشارکت،
۷-بازتعریف نقش دولت و بازآرایی نظام تدبیر،
۸-رویکرد مسئولانه در نقد و تعامل با دولت و
۹-اصلاح‌طلبی اجتماعی، پیگیر و مردم‌پایه

جبهه اصلاحات ایران معتقد است: زنجیره‌ای از بحران‌های انباشته شده در عرصه‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیست‌محیطی و روابط خارجی، تصویری نگران‌کننده از آینده کشور ترسیم کرده است؛ آینده‌ای که در آن "امید، اتحاد و اعتماد ملی و ثبات" که شالوده امنیت ملی‌ اند، به شدت آسیب دیده‌ است و لذا با احساس مسئولیتی ملی و تاریخی بر این اصول راهبردی مورد اشاره تأکید می
ورزد.

این جبهه سیاسی همچنین بر این باور است که گذار از وضع موجود نه از مسیر تقابل و حذف، و نه با تسلیم و سکوت ممکن است، بلکه از راه گفتگو، مشارکت، آگاهی‌بخشی و بازسازی نهادهای انتخابی محقق خواهد شد. بنابراین با ایمان به ظرفیت‌های جامعه، امید به آینده، و اراده برای اصلاح، بار دیگر بر تعهد خود به اصلاحات واقعی برای مردم و در کنار مردم تأکید می‌کند.

👈🏼متن کامل بیانیه
@MostafaTajzadeh
📝📝📝ایرانیان و جست‌و‌جوی صلح در شرایط ناصلح

✍️مقصود فراستخواه

مقصود فراستخواه در ششمین همایش بین‌المللی صلح و حل منازعه که از سوی دانشگاه تهران برگزار شد به موضوع «زندگی در وضعیت ناصلح» پرداخت و گفت: تجربه زیسته ایرانیان نشان می‌دهد که در شرایط ناصلح در پی صلح بودند و آن را به وجود می‌آوردند.

به گزارش خبرنگار ایکنا، ششمین همایش بین‌المللی صلح و حل منازعه از ۵ تا ۷ خرداد در دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران در حال برگزاری است. 
 
مقصود فراستخواه، جامعه‌شناس و استاد موسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی امروز ششم خرداد با موضوع «زندگی در وضعیت ناصلح» طی سخنانی گفت: تاریخ نویسی‌های فارسی در کلان روایت جنگ صورت گرفته‌اند. ‌گویا در تاریخ ایران تجربه‌های صلح وجود داشته است ولی به قدری کلان روایت بی‌نظمی، ناپایداری و جنگ وارد تاریخ ما شده که تجربه‌های صلح پنهان شده‌اند. تاریخ خصیصه گفتمانی دارد و ساخته می‌شود؛ برساخت تاریخ ما به گونه‌ای بوده است که در پاره خط‌های میان جنگ‌ها، صلح و نظم‌هایی وجود داشته است که کمتر دیده شده و در سایه قرار گرفته‌اند.
 
وایران یک تداوم پاره خطی داشته است اما در کنار این دیدگاه که ایران یک جامعه کوتاه مدتی است نگاه دیگری وجود دارد که ایران کاملاً یک جامعه کوتاه مدت نیست بلکه جامعه‌ای با تداوم پاره خطی است که نظم‌ها و صلح‌هایی در آن پاره خط‌ها وجود داشته است. هر فاتحی که در تاریخ آمده سعی کرده تا روایت‌هایی ناصلح را برجسته کند و بگوید که همه‌چیز به هم ریخته بود و من آمدم، آن را درست کردم.
 
این سرزمین هشت هزار سال زندگی و تاریخ دارد که در آن اقتصاد، فرهنگ، هنر و... وجود داشته است. همچنین شواهدی هست که در ایران آبادی و آسودگی بوده و مردم در آن پاره خط‌ها در آسایش زندگی می‌کردند؛ ولی متأسفانه گفتمان ناصلح حاکم شده و زیست مردم در میانه‌های ناصلح‌ها در حاشیه مانده است …... 

ادامه مطلب

@tahkimmelat
@MostafaTajzadeh
📝📝📝 روابط ایران و آمریکا

✍️ابراهیم یزدی

مجموعه آثار، جلد چهاردهم

سایت المونیتور، ۲ شهریور ۱۳۹۲

به نظر می‌رسد تابوی مذاکره با آمریکا شکسته شده است. آیا مردم و حکومت ایران برای روابط جدید ایران- آمریکا آمادگی دارند؟

برای اصلاح روابط تیره و قطع شده، اراده اصلاح شرط لازم است ولی کافی نیست. به نقشه راه نیاز است.

پیشنهاد من به رئیس جمهور روحانی این بود که آقای اسد داوطلبانه کنارگیری کند و سپس ایران با کمک دبیر کل سازمان ملل و آقای اخضرابراهیمی، اتحادیه عرب، معترضان و جانشینان اسد، امکان عبور مهار شده سوریه از وضعیت بحرانی کنونی را فراهم سازد.

تجربه هشت سال ریاست جمهوری آقای احمدی‌نژاد برای کشورمان بسیار پرهزینه و برای حامیانش بسیار دردناک و ملامت برانگیز است.

📎 متن کامل یادداشت را در لینک زیر مطالعه فرمایید:

@Drebrahimyazdi
@MostafaTajzadeh
📝📝📝رنج نامه محمد نجفی، وکیل زندانی از زبان خودش

محمد نجفی، فعال حقوق بشر و وکیل دادگستری محبوس در زندان اوین، با حکم دادگاه عالی انتظامی قضات به محرومیت دائم از اشتغال به حرفه وکالت محکوم شده است و این حکم اتفاقا تنها جدیدترین حکمی است که به او ابلاع شده است.

این وکیل دادگستری اما نخستین بار در سال ۱۳۹۷ پس از پیگیری شکنجه‌های منجر به جان‌باختن وحید حیدری، یکی از معترضان بازداشت‌شده دی‌ماه ۱۳۹۶ در اراک، بازداشت و زندانی شد. او پس از آن به دلیل فعالیت‌های حقوق بشری خود با پرونده‌سازی‌های متعدد از سوی نهادهای امنیتی مواجه شد و هم‌اکنون دوران محکومیتش را در بند چهار زندان اوین سپری می‌کند.

نجفی در چند پرونده جداگانه با ۱۴ اتهام به بیش از ۲۱ سال حبس محکوم شده است و به نوشته سایت حقوق بشری هرانا، تاکنون تجمیع احکام برای محکومیت‌هایش صورت نگرفته است. این وکیل دادگستری در طول دوران حبس خود با وجود ابتلا به بیماری‌‌های مختلف بارها از دریافت درمان تخصصی و اعزام به بیمارستان محروم مانده است.
نجفی، بهمن ۱۴۰۱ در نامه‌ای دیگر نیز از شکنجه‌هایی که در زندان بر او وارد شد و تهدید خانواده‌اش گفت.

حال او در فایل صوتی تازه از روندی که پروانه وکالتش را ابطال کرده اند می گوید و شرحی از آن چه در دادگاه قضات سپری کرده را بیان می کند.


🆔@tahkimmelat
@MostafaTajzadeh
📝📝📝دخالت نهادهای خارج از وزارت خارجه باعث حذف تدریجی دیپلمات‌های کارآمد شد/ عقب‌ماندگی زیرساختی مانع رقابت در ترانزیت است/ساختارهای گزینش سیاسی آسیب‌زا بوده‌اند/ حامیان تحول باید روشنگری و شفاف‌سازی کنند/ چین از دهه ۷۰ میلادی با همکاری، نه دشمنی، قدرت شد

✍🏻امتداد-گروه خبر: سه شنبه ۶ خرداد محسن امین زاده معاون وزارت امورخارجه در دولت اصلاحات در جلسه‌ی دفتر سیاسی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه با موضوع  آسیب شناسی دستگاه دیپلماسی در ج.ا ایران به ایراد سخنرانی پرداخت:

ایران امروز نیازمند اقتدار اقتصادی است. برخی گمان می‌کردند که با اتکا به قدرت متحدان منطقه‌ای، یا با تکیه بر دانش و توان تسلیحاتی، می‌توان نوعی بازدارندگی مؤثر در برابر تهدیدات بین‌المللی به‌ویژه از سوی آمریکا و اسرائیل ایجاد کرد.اما این تصوربسیار خوش‌بینانه و دور از واقعیت بود.

اصرار بر خودکفایی مطلق، تولید داخلی بدون پشتوانه، و مقاومت اقتصادی از طریق دور زدن تحریم‌ها، نیز از ابتدا اشتباه بود. این مسیری بود که بارها نسبت به آن هشدار داده شد، اما شنیده نشد. در نتیجه، ساختارهایی شکل گرفت که نه تنها ناکارآمد بودند، بلکه گروهی از آن منتفع شدند؛ به اصطلاح، کاسبان تحریم

متن کامل
@MostafaTajzadeh
انالله و انا الیه راجعون
جناب آقای مهندس محمد هاشمی
درگذشت برادر گرانقدرتان روانشاد احمد هاشمی رفسنجانی را خدمت شما و خانواده محترم هاشمی رفسنجانی تسلیت می‌گوییم.
برای آن عزیز از دست رفته رحمت و غفران الهی و برای شما و کلیه بازماندگان تمنای شکیبایی و اجر داریم.
سیدمصطفی تاج‌زاده
فخرالسادات محتشمی‌پور
@MostafaTajzadeh
2025/07/04 10:27:08
Back to Top
HTML Embed Code: