جنگ و اقتصاد آزاد
🖋موسی غنینژاد
🖇کارل فون کلاوزویتس متفکر نظامی اهل پروس سده نوزدهم میلادی سخن معروفی درباره جنگ دارد، به عقیده وی «جنگ ادامه سیاست است با وسایل دیگر». معنای این سخن توجیه یا تکریم جنگ نیست، بلکه ناظر بر واقعیتی عینی است که شاید بسیاری از اذعان به آن اکراه دارند. سیاست عرصه تولید و توزیع قدرت در جوامع انسانی است همچنانکه اقتصاد عرصه تولید و توزیع ثروت است.برای پی بردن به رابطه میان اقتصاد و سیاست باید به منطق حاکم بر سازوکارهای این دو عرصه توجه کرد.
🖇 دوگانگی حاکم بر منطق اقتصاد و سیاست در دنیای جدید نکته بسیار مهمی است که اغلب نادیده گرفته میشود. منطق حاکم بر اقتصاد آزاد، براساس یافتههای علم اقتصاد، منافع عمومی در سطح بینالمللی را در حذف موانع بر سر راه تجارت آزاد، از قبیل موانع تعرفهای و سیاستهای حمایتی، میداند؛ حال آنکه منطق سیاسی یا دقیقتر بگوییم منطق ناظر بر منافع سیاستمداران الزاما موافق این اصل نیست. اگر زمانی دونالد ترامپ جمهوریخواه با اهداف روشن پوپولیستی و برای محبوبالقلوب شدن نزد عوام با انتقاد از جهانی شدن اقتصاد، بازگشت به سیاستهای حمایتی و تعرفهای را توصیه میکرد، امروزه، سیاستمدار دموکراتی مانند جیک سالیوان در مقام مشاور امنیت ملی ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا همان سیاستها را تحت عنوان «راه سوم» پیشنهاد میکند و میگوید: «تعصب به بازار آزاد امنیت ملی کشور را تضعیف کرده است.»
🖇 اشاره او به مسائل ناشی از زنجیره تامین برخی کالاهای استراتژیک است که با برونسپاریهای ناظر بر منطق اقتصادی، گویا امنیت ملی ایالات متحده آمریکا را بهویژه در برابر جمهوری خلق چین آسیبپذیر کرده و به مخاطره انداخته است. «راه سوم» پیشنهادی سالیوان در حقیقت نوعی بازگشت به سیاستهای دوران جنگ سرد است که پس از فروپاشی اتحاد شوروی، با اولویت دادن به تجارت آزاد و روند جهانی شدن اقتصاد، کم و بیش کنار گذاشته شده بود. به نظر میرسد آنچه این مشاور کاخ سفید عامدانه مورد غفلت قرار میدهد این است که پایبندی به تجارت آزاد و گسترش جهانی شدن اقتصاد تا چه میزان به افزایش سطح رفاه عمومی در مقیاس جهانی کمک کرده و موجب عقبنشینی فقر اقتصادی شده است. این غفلت ناشی از سهو نیست، بلکه حکایت از اولویت متفاوت سیاستمداران دارد که به بهانه مسائل امنیتی، خواهان اختیارات و قدرت تصمیمگیری بیشتر برای خود هستند.
🖇 به لحاظ نظری و عملی، همچنانکه تجربه تاریخی نشان داده است، اقتصاد آزاد گرچه سطح رفاه عمومی را بالا میبرد، اما در عین حال اختیارات تصمیمگیری سیاسیون را به همان مقیاس محدودتر میکند. بنابراین دور از ذهن نیست که سیاسیون به هر بهانهای منتقد «تعصب به بازار آزاد» یا به اصطلاح «بنیادگرایی بازار» باشند. بنیادگرایی بازار اصطلاح تحقیرآمیزی است که ایدئولوژیزدگان سیاسی برای فرافکنی رویکرد ایدئولوژیک و غیرقابل دفاع خود به اصولگرایی علمی مدافعان اقتصاد آزاد نسبت میدهند. آنچه امنیت ملی را به مخاطره میاندازد پایبندی به اصول اقتصاد آزاد نیست، بلکه ابزاری کردن روابط اقتصادی توسط سیاستمدارانی است که بیش از آنکه نگران سطح رفاه مردمان باشند به فکر تحکیم قدرت و اختیارات خود هستند. سیاسیون برای تامین اهداف تنگنظرانه خود حاضر به راه انداختن جنگ هم هستند؛ چراکه به قول کلاوزویتس، «جنگ ادامه سیاست است به روشهای دیگر».
🆔@mousavi2025
@goftemaann 🦉
🖋موسی غنینژاد
🖇کارل فون کلاوزویتس متفکر نظامی اهل پروس سده نوزدهم میلادی سخن معروفی درباره جنگ دارد، به عقیده وی «جنگ ادامه سیاست است با وسایل دیگر». معنای این سخن توجیه یا تکریم جنگ نیست، بلکه ناظر بر واقعیتی عینی است که شاید بسیاری از اذعان به آن اکراه دارند. سیاست عرصه تولید و توزیع قدرت در جوامع انسانی است همچنانکه اقتصاد عرصه تولید و توزیع ثروت است.برای پی بردن به رابطه میان اقتصاد و سیاست باید به منطق حاکم بر سازوکارهای این دو عرصه توجه کرد.
🖇 دوگانگی حاکم بر منطق اقتصاد و سیاست در دنیای جدید نکته بسیار مهمی است که اغلب نادیده گرفته میشود. منطق حاکم بر اقتصاد آزاد، براساس یافتههای علم اقتصاد، منافع عمومی در سطح بینالمللی را در حذف موانع بر سر راه تجارت آزاد، از قبیل موانع تعرفهای و سیاستهای حمایتی، میداند؛ حال آنکه منطق سیاسی یا دقیقتر بگوییم منطق ناظر بر منافع سیاستمداران الزاما موافق این اصل نیست. اگر زمانی دونالد ترامپ جمهوریخواه با اهداف روشن پوپولیستی و برای محبوبالقلوب شدن نزد عوام با انتقاد از جهانی شدن اقتصاد، بازگشت به سیاستهای حمایتی و تعرفهای را توصیه میکرد، امروزه، سیاستمدار دموکراتی مانند جیک سالیوان در مقام مشاور امنیت ملی ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا همان سیاستها را تحت عنوان «راه سوم» پیشنهاد میکند و میگوید: «تعصب به بازار آزاد امنیت ملی کشور را تضعیف کرده است.»
🖇 اشاره او به مسائل ناشی از زنجیره تامین برخی کالاهای استراتژیک است که با برونسپاریهای ناظر بر منطق اقتصادی، گویا امنیت ملی ایالات متحده آمریکا را بهویژه در برابر جمهوری خلق چین آسیبپذیر کرده و به مخاطره انداخته است. «راه سوم» پیشنهادی سالیوان در حقیقت نوعی بازگشت به سیاستهای دوران جنگ سرد است که پس از فروپاشی اتحاد شوروی، با اولویت دادن به تجارت آزاد و روند جهانی شدن اقتصاد، کم و بیش کنار گذاشته شده بود. به نظر میرسد آنچه این مشاور کاخ سفید عامدانه مورد غفلت قرار میدهد این است که پایبندی به تجارت آزاد و گسترش جهانی شدن اقتصاد تا چه میزان به افزایش سطح رفاه عمومی در مقیاس جهانی کمک کرده و موجب عقبنشینی فقر اقتصادی شده است. این غفلت ناشی از سهو نیست، بلکه حکایت از اولویت متفاوت سیاستمداران دارد که به بهانه مسائل امنیتی، خواهان اختیارات و قدرت تصمیمگیری بیشتر برای خود هستند.
🖇 به لحاظ نظری و عملی، همچنانکه تجربه تاریخی نشان داده است، اقتصاد آزاد گرچه سطح رفاه عمومی را بالا میبرد، اما در عین حال اختیارات تصمیمگیری سیاسیون را به همان مقیاس محدودتر میکند. بنابراین دور از ذهن نیست که سیاسیون به هر بهانهای منتقد «تعصب به بازار آزاد» یا به اصطلاح «بنیادگرایی بازار» باشند. بنیادگرایی بازار اصطلاح تحقیرآمیزی است که ایدئولوژیزدگان سیاسی برای فرافکنی رویکرد ایدئولوژیک و غیرقابل دفاع خود به اصولگرایی علمی مدافعان اقتصاد آزاد نسبت میدهند. آنچه امنیت ملی را به مخاطره میاندازد پایبندی به اصول اقتصاد آزاد نیست، بلکه ابزاری کردن روابط اقتصادی توسط سیاستمدارانی است که بیش از آنکه نگران سطح رفاه مردمان باشند به فکر تحکیم قدرت و اختیارات خود هستند. سیاسیون برای تامین اهداف تنگنظرانه خود حاضر به راه انداختن جنگ هم هستند؛ چراکه به قول کلاوزویتس، «جنگ ادامه سیاست است به روشهای دیگر».
🆔@mousavi2025
@goftemaann 🦉
فهم آمریکایی از جنگ غزه
💎استیون والت
🔹آیا جنگ اخیر غزه، پیامدهای گستردهای خواهد داشت؟ بهعنوان یک قاعده، من فکر میکنم که تحولات ژئوپلیتیکی نامطلوب معمولاً توسط انواع مختلفی از نیروهای متقابل، متعادل میشوند و رویدادها در بخش کوچکی از جهان، تأثیرات گستردهای در سایر مناطق ندارند.
🔹بحرانها و جنگها اتفاق میافتند، اما معمولاً میانهروها و عاقلترها غالب میشوند و پیامدهای بحران را محدود میکنند. اما همیشه اینطور نیست و جنگ کنونی غزه ممکن است یکی از این استثناها باشد.
🔹من فکر نمیکنم که ما در آستانه جنگ جهانی سوم باشیم. در واقع، حتی تبدیل شدن جنگ کنونی به یک درگیری منطقهای بزرگتر نیز چندان محتمل نیست.
🔹من این احتمال را بهطور کامل رد نمیکنم، اما تاکنون هیچیک از دولتها یا گروههای نزدیک به درگیری (حزبالله، ایران، روسیه، ترکیه و غیره)، مایل به دخالت مستقیم نیستند و مقامات آمریکایی نیز در تلاش هستند تا درگیری به سایر مناطق گسترش نیابد.
🔹از آنجایی که درگیریهای منطقهای، بزرگتر، پرهزینهتر و خطرناکتر خواهد بود، همه ما باید امیدوار باشیم که این تلاشها به نتیجه برسد. اما حتی اگر جنگ به غزه محدود شود و بهزودی به پایان برسد، پیامدهای قابل توجهی در سراسر جهان خواهد داشت.
🔹جنگ غزه، چوب لای چرخ تلاشهای آمریکا برای عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل گذاشته است (و تقریباً بهطور قطعی میتوان گفت، توقف پیشرفت این تلاشها یکی از اهداف حماس بود).
🔹البته این جنگ ممکن است نتواند بهصورت کامل مانع این توافق شود، زیرا پس از پایان جنگ همچنان انگیزههای اصلی طرفین برای توافق وجود خواهد داشت.
🔹جنگ غزه، با تلاشهای ایالات متحده برای صرف زمان و توجه کمتر به خاورمیانه و معطوف کردن توجه و تلاش بیشتر به شرق آسیا، تداخل خواهد کرد.
🆔@mousavi2025
روزنامه هم میهن
💎استیون والت
🔹آیا جنگ اخیر غزه، پیامدهای گستردهای خواهد داشت؟ بهعنوان یک قاعده، من فکر میکنم که تحولات ژئوپلیتیکی نامطلوب معمولاً توسط انواع مختلفی از نیروهای متقابل، متعادل میشوند و رویدادها در بخش کوچکی از جهان، تأثیرات گستردهای در سایر مناطق ندارند.
🔹بحرانها و جنگها اتفاق میافتند، اما معمولاً میانهروها و عاقلترها غالب میشوند و پیامدهای بحران را محدود میکنند. اما همیشه اینطور نیست و جنگ کنونی غزه ممکن است یکی از این استثناها باشد.
🔹من فکر نمیکنم که ما در آستانه جنگ جهانی سوم باشیم. در واقع، حتی تبدیل شدن جنگ کنونی به یک درگیری منطقهای بزرگتر نیز چندان محتمل نیست.
🔹من این احتمال را بهطور کامل رد نمیکنم، اما تاکنون هیچیک از دولتها یا گروههای نزدیک به درگیری (حزبالله، ایران، روسیه، ترکیه و غیره)، مایل به دخالت مستقیم نیستند و مقامات آمریکایی نیز در تلاش هستند تا درگیری به سایر مناطق گسترش نیابد.
🔹از آنجایی که درگیریهای منطقهای، بزرگتر، پرهزینهتر و خطرناکتر خواهد بود، همه ما باید امیدوار باشیم که این تلاشها به نتیجه برسد. اما حتی اگر جنگ به غزه محدود شود و بهزودی به پایان برسد، پیامدهای قابل توجهی در سراسر جهان خواهد داشت.
🔹جنگ غزه، چوب لای چرخ تلاشهای آمریکا برای عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل گذاشته است (و تقریباً بهطور قطعی میتوان گفت، توقف پیشرفت این تلاشها یکی از اهداف حماس بود).
🔹البته این جنگ ممکن است نتواند بهصورت کامل مانع این توافق شود، زیرا پس از پایان جنگ همچنان انگیزههای اصلی طرفین برای توافق وجود خواهد داشت.
🔹جنگ غزه، با تلاشهای ایالات متحده برای صرف زمان و توجه کمتر به خاورمیانه و معطوف کردن توجه و تلاش بیشتر به شرق آسیا، تداخل خواهد کرد.
🆔@mousavi2025
روزنامه هم میهن
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چین با چنین درجه ای از توسعه،روابط اقتصادی گسترده با جهان، سطوح تکنولوژیکی و فناوری های نوین از جمله هوش مصنوعی درکِ لازم برای خودداری از تنش های غیرلازم را با آمریکا دارد و بر همین اساس بیشتر از آنکه به فکر چالش های غیرضرور باشد در تلاش است تا زنجیره ی توسعه ی خود را تثبیت کند.به همین علت هم توجهی هم به لفاظی بایدن در دیکتاتور خواندنش نکرد. این به معنی چیرگیِ منطق،توسعه و برنامه بر عواطف و هیجانات ناشی از فقدان عقلانیت در روابط بین الملل است.
🎲بنیادیترین نقصانِ سیاستِ خارجی ایران
✍محمود سریعالقلم
یکی از مفاهیمی که از اقتصاد و کارآفرینی به متونِ سیاستِ خارجی و روابطِ بینالملل وارد شده است، Hedging است. به جز چند کشور، اکثریتِ کشورهای جهان با فکر، مشورت، محاسبه، برنامه ریزی و آینده نگری، این مفهوم را به کار گرفتهاند. از امارات تا چین، از مکزیک تا هند، از قطر تا برزیل، از عمان تا اندونزی، عموماً مفهوم Hedging را کانونِ حکمرانی قرار دادهاند.
به عبارت دیگر: در این جهانِ چند قطبی اقتصاد و سیاست، همه درحال افزایش آلترناتیوها، گسترش فرصتها، ایجاد کثرت در منابع واردات و صادرات و سرمایه گذاری، تنوعِ منابعِ تامینِ اسلحه، کاهشِ ریسک و مخاطرات، تنوعِ استراتژیهای تامین منافع و امنیت ملی و وسیع تر کردن دوایرِ تحرک و اثرگذاری در روابط خارجی هستند.
عربستان هم زمان با آمریکا، روسیه و چین روابطِ تودرتو ایجاد کرده است. مکزیک، هم با آمریکا روابط استراتژیک برقرار کرده و هم با چین. ویتنام هم به صورت گسترده با چین مراوده دارد و هم با آمریکا و اتحادیه اروپا. هند، هم افزایش حضور سیاسی و اقتصادی در آسیا را دنبال میکند و هم در غرب اروپا و آمریکای شمالی. اندونزی با فکر و برنامه ریزی و اندیشۀ درازمدت، توازنی میان روابط غرب و شرق خود بنا کرده است.
اگر مقیاسِ کوچک و بزرگ را در نظر نگیریم، و به کیفیت و عمق توجه کنیم، موفق ترین کشور غیر غربی جهان در Hedging امارات متحده عربی است. نه دیپلماسی انرژی با مسکو را فراموش کرده، و نه خرید سهام قابل توجه از صنعت باطریسازی چین را، نه ابتیاع یک کارخانۀ تولید تسلیحاتی برزیلی را، نه سرمایهگذاری مالی در غرب اروپا را و نه Silicon Valley را. مانند آنها که وقتی در بورس سرمایه گذاری میکنند به صورت Portfolio investment عمل میکنند.
اگر دانشجویی در یکی از دانشگاههای مهمِ دولتی، لیسانس در مهندسی یا علوم انسانی بگیرد، یک سطح از توانایی، فرصت و Hedging را به دست آورده است. اگر در رزومۀ خود بنویسد: تسلط به زبانهای انگلیسی و چینی، سطح Hedging افزایش پیدا میکند. اگر در سه کنفرانس مهم بین المللی، مقاله ارائه کند، Hedging چند برابر میشود.
ریسک بیکاری را اینگونه کاهش میدهد و در پیدا کردن کار در short list قرار میگیرد و سپس میتواند انتخاب کند. با افزایش توانایی، دانش و مزیت، ریسک های زندگی خود را جنبۀ نزولی می بخشد. اگر در شغلی که انتخاب می کند رضایت نداشت، فرصتها برای او فراوان است. در این جهان متکثر و متنوع، چه فرد، چه بنگاه اقتصادی، چه نهادها و چه دولتها عموماً در حال کاهش ریسک، حفاظتِ از خود و افزایشِ فرصتها هستند.
معلوم نیست سیاست خارجی ایران در عرصههای اقتصادی و سیاسی، Hedging دارد یا خیر؟ کدام کالا، فرآورده و یا خدماتِ ایران، در اقتصادِ منطقهای یا بینالمللی، خاص و ممتاز است و مصرفکنندگان خارجی به آنها وابستهاند؟ زعفران اسپانیا، پتروشیمی عربستان، خاویار روسیه، نفت عراق، پستۀ آمریکا، فرش هند و گاز قطر به وفور یافت می شوند و سهم ایران از بازار جهانی را کاهش دادهاند.
در جهان امروز، شرکت ها و کشورها تلاش میکنند دیگران را در مزیتی که در اختیار دارند به خود وابسته کنند: کارگر ارزان در ویتنام، پیچیدهترین تشکیلات تولید تراشه در تایوان، سوبسید انرژی و اجاره در چین، مالیات بسیار پایین شرکتها در تکزاس، فضای کسب و کار مساعد در امارات نسبت به دیگر کشورهای عربی خلیج فارس، فرصت سرمایه گذاریهای فراوان در ترکیه، همکاری های فنآوری در کره جنوبی و ژاپن. عموماً همه در حال ایجاد آلترناتیو و بهره برداری از فرصتهای ممکن و افزایش Leverage و یا اهرم هستند.
اقتصادِ ایران تا کنون چنین استراتژی درازمدتی را با توجه به سرمایه ها و مزیتهای فراوان کشور ایجاد نکرده است. اقتصادِ ایران در کورانِ راهروهای تولید، سرمایهگذاری و فنآوری جهان نیست چون به نظر میرسد تلقی از مدیریت اقتصادی، عمدتاً تامین ارزاق عمومی است. جدول زیر معرفِ جهت گیری سرمایهگذاریها در دهۀ 2020 است.
پرسش کلیدی این است که ایران خود را در این شبکه بهم تنیدۀ جهانی چگونه تعریف میکند؟
🆔@mousavi2025
✍محمود سریعالقلم
یکی از مفاهیمی که از اقتصاد و کارآفرینی به متونِ سیاستِ خارجی و روابطِ بینالملل وارد شده است، Hedging است. به جز چند کشور، اکثریتِ کشورهای جهان با فکر، مشورت، محاسبه، برنامه ریزی و آینده نگری، این مفهوم را به کار گرفتهاند. از امارات تا چین، از مکزیک تا هند، از قطر تا برزیل، از عمان تا اندونزی، عموماً مفهوم Hedging را کانونِ حکمرانی قرار دادهاند.
به عبارت دیگر: در این جهانِ چند قطبی اقتصاد و سیاست، همه درحال افزایش آلترناتیوها، گسترش فرصتها، ایجاد کثرت در منابع واردات و صادرات و سرمایه گذاری، تنوعِ منابعِ تامینِ اسلحه، کاهشِ ریسک و مخاطرات، تنوعِ استراتژیهای تامین منافع و امنیت ملی و وسیع تر کردن دوایرِ تحرک و اثرگذاری در روابط خارجی هستند.
عربستان هم زمان با آمریکا، روسیه و چین روابطِ تودرتو ایجاد کرده است. مکزیک، هم با آمریکا روابط استراتژیک برقرار کرده و هم با چین. ویتنام هم به صورت گسترده با چین مراوده دارد و هم با آمریکا و اتحادیه اروپا. هند، هم افزایش حضور سیاسی و اقتصادی در آسیا را دنبال میکند و هم در غرب اروپا و آمریکای شمالی. اندونزی با فکر و برنامه ریزی و اندیشۀ درازمدت، توازنی میان روابط غرب و شرق خود بنا کرده است.
اگر مقیاسِ کوچک و بزرگ را در نظر نگیریم، و به کیفیت و عمق توجه کنیم، موفق ترین کشور غیر غربی جهان در Hedging امارات متحده عربی است. نه دیپلماسی انرژی با مسکو را فراموش کرده، و نه خرید سهام قابل توجه از صنعت باطریسازی چین را، نه ابتیاع یک کارخانۀ تولید تسلیحاتی برزیلی را، نه سرمایهگذاری مالی در غرب اروپا را و نه Silicon Valley را. مانند آنها که وقتی در بورس سرمایه گذاری میکنند به صورت Portfolio investment عمل میکنند.
اگر دانشجویی در یکی از دانشگاههای مهمِ دولتی، لیسانس در مهندسی یا علوم انسانی بگیرد، یک سطح از توانایی، فرصت و Hedging را به دست آورده است. اگر در رزومۀ خود بنویسد: تسلط به زبانهای انگلیسی و چینی، سطح Hedging افزایش پیدا میکند. اگر در سه کنفرانس مهم بین المللی، مقاله ارائه کند، Hedging چند برابر میشود.
ریسک بیکاری را اینگونه کاهش میدهد و در پیدا کردن کار در short list قرار میگیرد و سپس میتواند انتخاب کند. با افزایش توانایی، دانش و مزیت، ریسک های زندگی خود را جنبۀ نزولی می بخشد. اگر در شغلی که انتخاب می کند رضایت نداشت، فرصتها برای او فراوان است. در این جهان متکثر و متنوع، چه فرد، چه بنگاه اقتصادی، چه نهادها و چه دولتها عموماً در حال کاهش ریسک، حفاظتِ از خود و افزایشِ فرصتها هستند.
معلوم نیست سیاست خارجی ایران در عرصههای اقتصادی و سیاسی، Hedging دارد یا خیر؟ کدام کالا، فرآورده و یا خدماتِ ایران، در اقتصادِ منطقهای یا بینالمللی، خاص و ممتاز است و مصرفکنندگان خارجی به آنها وابستهاند؟ زعفران اسپانیا، پتروشیمی عربستان، خاویار روسیه، نفت عراق، پستۀ آمریکا، فرش هند و گاز قطر به وفور یافت می شوند و سهم ایران از بازار جهانی را کاهش دادهاند.
در جهان امروز، شرکت ها و کشورها تلاش میکنند دیگران را در مزیتی که در اختیار دارند به خود وابسته کنند: کارگر ارزان در ویتنام، پیچیدهترین تشکیلات تولید تراشه در تایوان، سوبسید انرژی و اجاره در چین، مالیات بسیار پایین شرکتها در تکزاس، فضای کسب و کار مساعد در امارات نسبت به دیگر کشورهای عربی خلیج فارس، فرصت سرمایه گذاریهای فراوان در ترکیه، همکاری های فنآوری در کره جنوبی و ژاپن. عموماً همه در حال ایجاد آلترناتیو و بهره برداری از فرصتهای ممکن و افزایش Leverage و یا اهرم هستند.
اقتصادِ ایران تا کنون چنین استراتژی درازمدتی را با توجه به سرمایه ها و مزیتهای فراوان کشور ایجاد نکرده است. اقتصادِ ایران در کورانِ راهروهای تولید، سرمایهگذاری و فنآوری جهان نیست چون به نظر میرسد تلقی از مدیریت اقتصادی، عمدتاً تامین ارزاق عمومی است. جدول زیر معرفِ جهت گیری سرمایهگذاریها در دهۀ 2020 است.
پرسش کلیدی این است که ایران خود را در این شبکه بهم تنیدۀ جهانی چگونه تعریف میکند؟
🆔@mousavi2025
⚛رهآورد احمدی نژاد رئیس جمهور وقت ایران از سفر به سنگاپور به نقل از یکی از همراهان:
بعد از دیدار با نخست وزیر سنگاپور، از ایشون خواستیم اگه امکان داره جلسهای با آقای لی کو آن یو، معمار سنگاپور فعلی داشته باشیم.
آقای آن یو باز نشسته شده بود و هر از گاهی به عنوان مشاور در کاخ ریاست جمهوری حضور داشت.
جلسه هماهنگ شد و به دیدن ایشون رفتیم.
بعد از سلام و احوالپرسی، آقای احمدی نژاد گفت:
نمیخوایم زیاد وقت شما رو بگیریم، فقط ۱ سوال داشتم:
به نظر شما ایران میتونه مثل سنگاپور رشد کنه و به چنین موفقیت عظیمی برسه؟
آقای آن یو، کمی فکر کرد و گفت: نه، متاسفم!
همه ما جا خوردیم و اصلا فکر نمیکردیم چینن جواب تند و به دور از دیپلماسی رو از آقای آن یو بشنویم.
برای همین رئیس جمهورر و تیمی که همراهشون بودیم در سکوت و شرم غرق شدیم.
آقای آن یو، بعدش توضیحاتی میده که تمام حرف اصلی نوشته من این چند خط توضیحات ایشونه.
به نظرم این توضیح برای تمام کشورهای جهان سوم میتونه مثل یه نقشه راه باشه، البته به شرطی که به دنبال نقشه راه باشیم!
آقای آن یو گفت:
۳ دلیل اصلی داره که شما نمیتونید مثل سنگاپور بشید:
1⃣ ایدئولوژی:
شما ایدئولوژی خاصی دارید و معتقدید، زندگی اصلی بعد از مرگ شروع میشه.
برای همین این دنیا و زندگی دنیوی رو به اندازه ی کافی جدی نمیگیرید و دلتون رو به جهان بعد از مرگ خوش کردید.
خوب معلومه کسی که این جهان رو جدی نگیره برای مدیریت و سرآمدی در این جهان هم به اندازه ی کافی تلاش نمیکنه.
ولی ما اعتقاد داریم ، همین دنیا تنها چیزیه که داریم و به همین جهت تمام تلاشمون رو میکنیم تا بهترین دنیا رو برای خودمون بسازیم.
2⃣ رویکرد:
شما رویکرد متفاوتی نسبت به مسأله ها و مشکلات دارید.
وقتی ما با یک مشکل مواجه میشیم، مشورت میکنیم. اگر امکان حل اون مشکل و مسأله به نفع ما باشه، پیش میریم و تمام تلاشمون رو میکنیم.
ولی اگه متوجه بشیم و تو مشاوره ها هم به این نتیجه برسیم که طرف مقابلمون برنده میشه،دیگه مبارزه نمیکنیم و میریم با طرف مقابلمون مشکلمون رو با مسالمت حل میکنیم و وقتمون رو بیشتر از این صرف جنگیدن با کسی که در نهایت برنده خواهد بود نمیکنیم.
ولی وقتی شما با یک مسأله مواجه میشید، مثل ما مشورت میکنید.
اگر به شما گفته بشه که در این مسأله شما برنده نخواهید شد و برندهی نهایی طرف مقابل شماست، به جای اینکه برید و با طرفتون مشکل رو با مسالمت حل کنید، با زور و پول و اعتقاد و نسل در نسل به مبارزه با اون طرف میرید و برای همین همیشه تعداد مشکلاتتون بیشتر از تعداد راه حلهاتونه!
آقای آن یو گفته: نسلی که برای خودش و نسلهای بعد از خودش به جای راه حل، مشکلات قدیمی رو به ارث بزاره نمیتونه مثل سنگاپور رشد کند
3⃣ تصمیم گیری
تصمیم گیری سیاسی و اقتصادی کشور در دست نظامیان:
آقای آن یو در توضیح سومین دلیل عدم رشد کشورهای جهان سوم گفته:
نظامی ها بر اساس ۱ خط فکری خاص و بدون انعطاف حرکت میکنن.
این روش برای جنگ و پاسداری از حریم کشور مناسبه اما در تصمیم گیری های سیاسی و اقتصادی نیازمند خطوط فکری متفاوت و انعطاف پذیری بسیار زیادیم.
هیچ کشوری رو پیدا نمیکنید که سیاست و اقتصاد در دست نظامیان اون کشور باشه،و اون کشور رشد قابل توجهی داشته باشه./ آینده
🆔@mousavi2025
بعد از دیدار با نخست وزیر سنگاپور، از ایشون خواستیم اگه امکان داره جلسهای با آقای لی کو آن یو، معمار سنگاپور فعلی داشته باشیم.
آقای آن یو باز نشسته شده بود و هر از گاهی به عنوان مشاور در کاخ ریاست جمهوری حضور داشت.
جلسه هماهنگ شد و به دیدن ایشون رفتیم.
بعد از سلام و احوالپرسی، آقای احمدی نژاد گفت:
نمیخوایم زیاد وقت شما رو بگیریم، فقط ۱ سوال داشتم:
به نظر شما ایران میتونه مثل سنگاپور رشد کنه و به چنین موفقیت عظیمی برسه؟
آقای آن یو، کمی فکر کرد و گفت: نه، متاسفم!
همه ما جا خوردیم و اصلا فکر نمیکردیم چینن جواب تند و به دور از دیپلماسی رو از آقای آن یو بشنویم.
برای همین رئیس جمهورر و تیمی که همراهشون بودیم در سکوت و شرم غرق شدیم.
آقای آن یو، بعدش توضیحاتی میده که تمام حرف اصلی نوشته من این چند خط توضیحات ایشونه.
به نظرم این توضیح برای تمام کشورهای جهان سوم میتونه مثل یه نقشه راه باشه، البته به شرطی که به دنبال نقشه راه باشیم!
آقای آن یو گفت:
۳ دلیل اصلی داره که شما نمیتونید مثل سنگاپور بشید:
1⃣ ایدئولوژی:
شما ایدئولوژی خاصی دارید و معتقدید، زندگی اصلی بعد از مرگ شروع میشه.
برای همین این دنیا و زندگی دنیوی رو به اندازه ی کافی جدی نمیگیرید و دلتون رو به جهان بعد از مرگ خوش کردید.
خوب معلومه کسی که این جهان رو جدی نگیره برای مدیریت و سرآمدی در این جهان هم به اندازه ی کافی تلاش نمیکنه.
ولی ما اعتقاد داریم ، همین دنیا تنها چیزیه که داریم و به همین جهت تمام تلاشمون رو میکنیم تا بهترین دنیا رو برای خودمون بسازیم.
2⃣ رویکرد:
شما رویکرد متفاوتی نسبت به مسأله ها و مشکلات دارید.
وقتی ما با یک مشکل مواجه میشیم، مشورت میکنیم. اگر امکان حل اون مشکل و مسأله به نفع ما باشه، پیش میریم و تمام تلاشمون رو میکنیم.
ولی اگه متوجه بشیم و تو مشاوره ها هم به این نتیجه برسیم که طرف مقابلمون برنده میشه،دیگه مبارزه نمیکنیم و میریم با طرف مقابلمون مشکلمون رو با مسالمت حل میکنیم و وقتمون رو بیشتر از این صرف جنگیدن با کسی که در نهایت برنده خواهد بود نمیکنیم.
ولی وقتی شما با یک مسأله مواجه میشید، مثل ما مشورت میکنید.
اگر به شما گفته بشه که در این مسأله شما برنده نخواهید شد و برندهی نهایی طرف مقابل شماست، به جای اینکه برید و با طرفتون مشکل رو با مسالمت حل کنید، با زور و پول و اعتقاد و نسل در نسل به مبارزه با اون طرف میرید و برای همین همیشه تعداد مشکلاتتون بیشتر از تعداد راه حلهاتونه!
آقای آن یو گفته: نسلی که برای خودش و نسلهای بعد از خودش به جای راه حل، مشکلات قدیمی رو به ارث بزاره نمیتونه مثل سنگاپور رشد کند
3⃣ تصمیم گیری
تصمیم گیری سیاسی و اقتصادی کشور در دست نظامیان:
آقای آن یو در توضیح سومین دلیل عدم رشد کشورهای جهان سوم گفته:
نظامی ها بر اساس ۱ خط فکری خاص و بدون انعطاف حرکت میکنن.
این روش برای جنگ و پاسداری از حریم کشور مناسبه اما در تصمیم گیری های سیاسی و اقتصادی نیازمند خطوط فکری متفاوت و انعطاف پذیری بسیار زیادیم.
هیچ کشوری رو پیدا نمیکنید که سیاست و اقتصاد در دست نظامیان اون کشور باشه،و اون کشور رشد قابل توجهی داشته باشه./ آینده
🆔@mousavi2025
پُر کشمکش ترین ناحیه کنونی جهان
خاورمیانه به لحاظ اهمیت استراتژیک و اقتصادی یکی از عمدهترین مراکز نفوذ ابرقدرتها می باشد.
در نظر گرفتن جایگاه خاورمیانه بر مبنای نظام و سیاست بینالملل،شناخت قاعده بازی سیاسی در منطقه و همچنین آرایش حضور بازیگران منطقهای و بین المللی در بستر توازن قوا مهمترین مؤلفههای تحلیل شرایط کنونی منطقه میباشد.
قدمتِ تاریخی، تمدنی و دینی منطقه در ترکیبی غامضانه با جایگاه استراتژیک و اقتصادی شرایط اشراف بر فعل و انفعالات منطقهای را پیچیده کرده، به نحوی که درکِ پیشامدهای احتمالی و چشم انداز تحولات را به مراتب سخت تر نموده است.
بُعد بین المللی خاورمیانه در کنار بازی های منطقه ای، تداخل و تضارب منافعِ ملی-قومی-مذهبی مراتب را به شدت بغرنج و آبستن کشمکش های متنوع و غیر مترقبه کرده است.
عدم شناخت قواعد این بازی می تواند به در پیش گرفتن سیاستهای غیر واقعگرایانه و به دور از تامین منافع ملی منجر شود که به منافع و قدرت ملی یک کشور صدمه وارد می نماید.
به فراخور شرایط در سلسله مباحث کوتاهی به نظام بین المللی و ساختار پساجنگ سرد،قواعد بازی های سیاسی، ماهیت کشمکش ها،بازیگران، طرح ها و چشم اندازهای آشوب و صلح در خاورمیانه پرداخته خواهد شد.
🆔@mousavi2025
خاورمیانه به لحاظ اهمیت استراتژیک و اقتصادی یکی از عمدهترین مراکز نفوذ ابرقدرتها می باشد.
در نظر گرفتن جایگاه خاورمیانه بر مبنای نظام و سیاست بینالملل،شناخت قاعده بازی سیاسی در منطقه و همچنین آرایش حضور بازیگران منطقهای و بین المللی در بستر توازن قوا مهمترین مؤلفههای تحلیل شرایط کنونی منطقه میباشد.
قدمتِ تاریخی، تمدنی و دینی منطقه در ترکیبی غامضانه با جایگاه استراتژیک و اقتصادی شرایط اشراف بر فعل و انفعالات منطقهای را پیچیده کرده، به نحوی که درکِ پیشامدهای احتمالی و چشم انداز تحولات را به مراتب سخت تر نموده است.
بُعد بین المللی خاورمیانه در کنار بازی های منطقه ای، تداخل و تضارب منافعِ ملی-قومی-مذهبی مراتب را به شدت بغرنج و آبستن کشمکش های متنوع و غیر مترقبه کرده است.
عدم شناخت قواعد این بازی می تواند به در پیش گرفتن سیاستهای غیر واقعگرایانه و به دور از تامین منافع ملی منجر شود که به منافع و قدرت ملی یک کشور صدمه وارد می نماید.
به فراخور شرایط در سلسله مباحث کوتاهی به نظام بین المللی و ساختار پساجنگ سرد،قواعد بازی های سیاسی، ماهیت کشمکش ها،بازیگران، طرح ها و چشم اندازهای آشوب و صلح در خاورمیانه پرداخته خواهد شد.
🆔@mousavi2025
شبحِ جنگ
مشخصاً بعد از عملیات طوفان الاقصی گمانه زنی های زیادی پیرامون امکان درگیری مستقیم میان آمریکا و جمهوری اسلامی مطرح شد. به فراخور پیشروی تنش ها این امکان که خواسته یا ناخواسته ابعاد منازعه گسترده تر شود،کم و زیاد می شد.
آخرین اتفاقی که هنوز پیامد آن کاملاً هویدا نشده مربوط به حمله به پایگاه آمریکا در مرز اردن و سوریه است. جمهوری اسلامی مانند موارد قبلی رسماً از عاملیت این حمله تبری جسته و بایدن نیز اگر چه حمله را از جانب گروههای همسو با جمهوری اسلامی دانسته اما دیگر اعضای کابینه تفاوت ماهوی میان این همسویی و حتی تأمین تجهیزات این گروهها با حملهٔ مستقیم قائل شدند.
این مسئله بیانگر ارداهٔ طرفین برای گریز از درگیری و گسترش جوانب آشوب ها در منطقه می باشد. به عبارتی هیچ کدام آمادگی یا علاقه ای به بسط ناآرامی ها و دخیل شدن در آن ندارند. و حتی به خوبی واقف هستند که طرف های ثالثی وجود دارند که به شدت از جنگ میان آنها استقبال می کنند.
پس علیرغم تحریک و آرزوی دیگران، منافع منطقه ای و بین المللی آمریکا از یکسو و دغدغههای اقتصادی و همچنین سیاست های بازدارندگی جمهوری اسلامی از سوی دیگری امکان درگیری مستقیم را عملاً منتفی کرده است.
هر چند این به این معنی نیست که آمریکا کشته شدن نیروهایش را بدون پاسخ خواهد گذاشت. آنها به صورت نقطه ای،محدود و احتمالا کیفی به این حمله جواب خواهند داد. و مطابق معمول اتفاقات گذشته این پاسخ خارج از مرزهای جمهوری اسلامی خواهد بود.
به نظر با توجه به موارد عدیده ای از جمله تنفس بیش از اندازه ی روسیه در بحران اوکراین، ضرورت ادامهٔ هماوردی با چین، چشم انداز تیرهٔ درگیری با گروههای غیردولتی و رقابت ریاست جمهوری پیش رو،آمریکا پایان مسالمت آمیز بحران را در جنگ اسرائیل با غزه از تونل مذاکرات و دیپلماسی می داند تا باز کردن یک جبههٔ جدید نامتقارن پیش بینی ناپذیر خارج از کنترل (جنگ با جمهوری اسلامی)!
جمهوری اسلامی هم بنا به ملاحظات عدیده ای به جد از درگیری پرهیز می کند که پیش پا افتاده ترین آنها پرواز دلار می باشد...
🆔@mousavi2025
مشخصاً بعد از عملیات طوفان الاقصی گمانه زنی های زیادی پیرامون امکان درگیری مستقیم میان آمریکا و جمهوری اسلامی مطرح شد. به فراخور پیشروی تنش ها این امکان که خواسته یا ناخواسته ابعاد منازعه گسترده تر شود،کم و زیاد می شد.
آخرین اتفاقی که هنوز پیامد آن کاملاً هویدا نشده مربوط به حمله به پایگاه آمریکا در مرز اردن و سوریه است. جمهوری اسلامی مانند موارد قبلی رسماً از عاملیت این حمله تبری جسته و بایدن نیز اگر چه حمله را از جانب گروههای همسو با جمهوری اسلامی دانسته اما دیگر اعضای کابینه تفاوت ماهوی میان این همسویی و حتی تأمین تجهیزات این گروهها با حملهٔ مستقیم قائل شدند.
این مسئله بیانگر ارداهٔ طرفین برای گریز از درگیری و گسترش جوانب آشوب ها در منطقه می باشد. به عبارتی هیچ کدام آمادگی یا علاقه ای به بسط ناآرامی ها و دخیل شدن در آن ندارند. و حتی به خوبی واقف هستند که طرف های ثالثی وجود دارند که به شدت از جنگ میان آنها استقبال می کنند.
پس علیرغم تحریک و آرزوی دیگران، منافع منطقه ای و بین المللی آمریکا از یکسو و دغدغههای اقتصادی و همچنین سیاست های بازدارندگی جمهوری اسلامی از سوی دیگری امکان درگیری مستقیم را عملاً منتفی کرده است.
هر چند این به این معنی نیست که آمریکا کشته شدن نیروهایش را بدون پاسخ خواهد گذاشت. آنها به صورت نقطه ای،محدود و احتمالا کیفی به این حمله جواب خواهند داد. و مطابق معمول اتفاقات گذشته این پاسخ خارج از مرزهای جمهوری اسلامی خواهد بود.
به نظر با توجه به موارد عدیده ای از جمله تنفس بیش از اندازه ی روسیه در بحران اوکراین، ضرورت ادامهٔ هماوردی با چین، چشم انداز تیرهٔ درگیری با گروههای غیردولتی و رقابت ریاست جمهوری پیش رو،آمریکا پایان مسالمت آمیز بحران را در جنگ اسرائیل با غزه از تونل مذاکرات و دیپلماسی می داند تا باز کردن یک جبههٔ جدید نامتقارن پیش بینی ناپذیر خارج از کنترل (جنگ با جمهوری اسلامی)!
جمهوری اسلامی هم بنا به ملاحظات عدیده ای به جد از درگیری پرهیز می کند که پیش پا افتاده ترین آنها پرواز دلار می باشد...
🆔@mousavi2025
ادعای روزنامه واشنگتن تایمز:
«ایران ممکن است در حال حاضر ۵ بمب هسته ای داشته باشد و تا ماه می به ۱۲ بمب دست یابد.»
روند هسته ای شدن کشورها از نوع غیرصلح آمیز بودنش همیشه در ورطه ای از سری ترین برنامه ها شکل گرفته است. حتی زمانی که متفقین یک دل و یک جان مقابل دول محور قرار گرفته بودند،خبر آزمایش موفقیت آمیز بمب اتمی استالین را غافلگیر کرد.
رئیس جمهور آمریکا آرام در گوش استالین خبر را زمزمه کرد. در ظاهر قصدش برتری در جنگ بود اما هدف اصلیش فهماندن چیز دیگری بود؛ هژمونی آمریکا در پساجنگ با انحصار سلاح ویرانگر بمب اتم!
البته زمان زیادی نگذشت که جاسوسان روسی فرمول بمب را دستبرد زدند و آنها نیز در جرگه ی اتمی ها قرار گرفتند.
دیری نگذشت که صاحبان فناوری هسته ای زیادتر شدند و بریتانیا،فرانسه و چین هم وارد باشگاه شدند.
مانند الان آمریکا نتوانست از هسته ای شدن سایر قدرتهای بزرگ جلوگیری کند.با پذیرفتن شکافت انحصار هسته ای برای ممانعت از گسترش بیشتر قدرتهای اتمی آژانس بین انرژی اتمی خلق شد.
عصارهٔ این سازمان این ایدهٔ مختصر بود؛ فقط ما صاحب این فناوری باشیم و دیگران نباید وارد این بلوک بشوند.
با این وجود معدود کشورهای هند،پاکستان،کره شمالی و اسرائیل به این تکنولوژی دست یافتند.
اکنون این گمانه زنی روزنامهٔ متمایل به محافظه کاران با هدف اثرگذاری داخلی و خارجی مطرح شده و اینکه چقدر واقعیت دارد بحث دیگری است.
نویسنده حتی علل اینکه جمهوری اسلامی آنرا علنی نمی کند را هم بیان کرده است: افزودن تعداد دیگری برای مخفی کردن در جاهای مختلف و در امان ماندن از حملات احتمالی!
اگر چه به نظر می رسد این روزنامه با هدف زمینه سازی برای خوراک رقابت های انتخاباتی و فشار نهادهای بین المللی بر جمهوری اسلامی در جهت انعطاف در سیاست های منطقهای و بحران اوکراین این ادعا را مطرح کرده است اما کاش قرین واقعیت بود تا دیگر کشورها با این واقعیت کنار می آمدند[مثل آنچه در مورد هند و پاکستان اتفاق افتاد] و شمعِ وجودِ یک ابر بحران خاموش می شد.
🆔@mousavi2025
روند هسته ای شدن کشورها از نوع غیرصلح آمیز بودنش همیشه در ورطه ای از سری ترین برنامه ها شکل گرفته است. حتی زمانی که متفقین یک دل و یک جان مقابل دول محور قرار گرفته بودند،خبر آزمایش موفقیت آمیز بمب اتمی استالین را غافلگیر کرد.
رئیس جمهور آمریکا آرام در گوش استالین خبر را زمزمه کرد. در ظاهر قصدش برتری در جنگ بود اما هدف اصلیش فهماندن چیز دیگری بود؛ هژمونی آمریکا در پساجنگ با انحصار سلاح ویرانگر بمب اتم!
البته زمان زیادی نگذشت که جاسوسان روسی فرمول بمب را دستبرد زدند و آنها نیز در جرگه ی اتمی ها قرار گرفتند.
دیری نگذشت که صاحبان فناوری هسته ای زیادتر شدند و بریتانیا،فرانسه و چین هم وارد باشگاه شدند.
مانند الان آمریکا نتوانست از هسته ای شدن سایر قدرتهای بزرگ جلوگیری کند.با پذیرفتن شکافت انحصار هسته ای برای ممانعت از گسترش بیشتر قدرتهای اتمی آژانس بین انرژی اتمی خلق شد.
عصارهٔ این سازمان این ایدهٔ مختصر بود؛ فقط ما صاحب این فناوری باشیم و دیگران نباید وارد این بلوک بشوند.
با این وجود معدود کشورهای هند،پاکستان،کره شمالی و اسرائیل به این تکنولوژی دست یافتند.
اکنون این گمانه زنی روزنامهٔ متمایل به محافظه کاران با هدف اثرگذاری داخلی و خارجی مطرح شده و اینکه چقدر واقعیت دارد بحث دیگری است.
نویسنده حتی علل اینکه جمهوری اسلامی آنرا علنی نمی کند را هم بیان کرده است: افزودن تعداد دیگری برای مخفی کردن در جاهای مختلف و در امان ماندن از حملات احتمالی!
اگر چه به نظر می رسد این روزنامه با هدف زمینه سازی برای خوراک رقابت های انتخاباتی و فشار نهادهای بین المللی بر جمهوری اسلامی در جهت انعطاف در سیاست های منطقهای و بحران اوکراین این ادعا را مطرح کرده است اما کاش قرین واقعیت بود تا دیگر کشورها با این واقعیت کنار می آمدند[مثل آنچه در مورد هند و پاکستان اتفاق افتاد] و شمعِ وجودِ یک ابر بحران خاموش می شد.
🆔@mousavi2025
کابوسِ ترامپ
ترامپ در روزی که موسوم به «سه شنبه بزرگ» می باشد موفق شد خود را به عنوان نماینده جمهوری خواهان مسجل کند و نیکی هیلی را وادار به کنارهگیری نماید. او در ۱۴ انتخابات از ۱۵ انتخابات مقدماتی ایالتی برنده شد.
یک روز قبل تر دادگاه عالی به اتفاق آرا به سود او رای داد و تصمیم ایالت کلرادو که ترامپ را از نامزدی منع می کرد بی اثر کرد.
ترامپ به همان اندازه که طرفداران آتشین مزاج دارد، دشمنان خونی هم دارد. یک دو قطبیِ متصلب!
این دو قطبی نه تنها در حوزهٔ داخلی که در عرصهٔ بین المللی هم حاکم است. همانقدر که کشورهایی ممکن است از آمدن مجددش استقبال کنند،کشورهای زیادی دچار دلشوره های عجیبی خواهند شد.
ترامپ معتقد است که در دور قبلی بازنده نبوده و شکست بر وی تحمیل شد. در این مدت به شدت تحقیر شد و آنچه بر او سنگینی می کند انتقام از تحقیرکنندگان است.
او تلافی را امری عادی تلقی می کند و بدون تردید در صورت پیروزی هیچ شکی در اجرای انتقام ندارد. چه بسا کسانی که مجازات می شوند فراتر از گناه شان تنبیه شوند.
ترامپ در کتابش «بزرگ فکر کن؛ موفقیت در کار و زندگی به روش دونالد ترامپ» فصلی را به مفهوم «انتقام»اختصاص داد. وی به صراحت نوشت: «شعار من این است: همیشه تلافی کنید و انتقام بگیرید».
این حجم از نفرت به همان میزان که دوست دارانش را تهییج می کند، رقیبانش را مصمم و متحد و کار را بر او سخت خواهد کرد.
ترامپ در زمان ریاست جمهوریش نشان داد که به شدت مستعد دیکتاتوری هست و بی توجهی او نسبت به فرامین قانونی و نهادهای داخلی و بین المللی گواه این گزاره هست.
او بی توجه به تلاش های جمعی و تجارب ارزندهٔ فرادولتی در بنا کردن نهادهای بین المللی،از ذهنی آنارشیسم گونه برخوردار است و در حوزهٔ روابط بینالملل جز به فرمول قدرت/منافع به چیز دیگری نمی اندیشد.
از این رو تردید نداشته باشید که دستگاههای سیاست خارجی قریب به اتفاق کشورهای دنیا با آگاهی نسبت به مؤلفه های روان شناختی و کیش شخصیت ترامپ خود را برای پیروزی احتمالی او آمده می کنند.
سبک شمردن قبولیِ احتمالی ِ او و عدم آمادگی ذهنی برای چگونگی مواجهه با چرثومهٔ ترامپ می تواند عواقب وخیمی حداقل در حوزهٔ اقتصادی به همراه داشته باشد.
🆔@mousavi2025
ترامپ در روزی که موسوم به «سه شنبه بزرگ» می باشد موفق شد خود را به عنوان نماینده جمهوری خواهان مسجل کند و نیکی هیلی را وادار به کنارهگیری نماید. او در ۱۴ انتخابات از ۱۵ انتخابات مقدماتی ایالتی برنده شد.
یک روز قبل تر دادگاه عالی به اتفاق آرا به سود او رای داد و تصمیم ایالت کلرادو که ترامپ را از نامزدی منع می کرد بی اثر کرد.
ترامپ به همان اندازه که طرفداران آتشین مزاج دارد، دشمنان خونی هم دارد. یک دو قطبیِ متصلب!
این دو قطبی نه تنها در حوزهٔ داخلی که در عرصهٔ بین المللی هم حاکم است. همانقدر که کشورهایی ممکن است از آمدن مجددش استقبال کنند،کشورهای زیادی دچار دلشوره های عجیبی خواهند شد.
ترامپ معتقد است که در دور قبلی بازنده نبوده و شکست بر وی تحمیل شد. در این مدت به شدت تحقیر شد و آنچه بر او سنگینی می کند انتقام از تحقیرکنندگان است.
او تلافی را امری عادی تلقی می کند و بدون تردید در صورت پیروزی هیچ شکی در اجرای انتقام ندارد. چه بسا کسانی که مجازات می شوند فراتر از گناه شان تنبیه شوند.
ترامپ در کتابش «بزرگ فکر کن؛ موفقیت در کار و زندگی به روش دونالد ترامپ» فصلی را به مفهوم «انتقام»اختصاص داد. وی به صراحت نوشت: «شعار من این است: همیشه تلافی کنید و انتقام بگیرید».
این حجم از نفرت به همان میزان که دوست دارانش را تهییج می کند، رقیبانش را مصمم و متحد و کار را بر او سخت خواهد کرد.
ترامپ در زمان ریاست جمهوریش نشان داد که به شدت مستعد دیکتاتوری هست و بی توجهی او نسبت به فرامین قانونی و نهادهای داخلی و بین المللی گواه این گزاره هست.
او بی توجه به تلاش های جمعی و تجارب ارزندهٔ فرادولتی در بنا کردن نهادهای بین المللی،از ذهنی آنارشیسم گونه برخوردار است و در حوزهٔ روابط بینالملل جز به فرمول قدرت/منافع به چیز دیگری نمی اندیشد.
از این رو تردید نداشته باشید که دستگاههای سیاست خارجی قریب به اتفاق کشورهای دنیا با آگاهی نسبت به مؤلفه های روان شناختی و کیش شخصیت ترامپ خود را برای پیروزی احتمالی او آمده می کنند.
سبک شمردن قبولیِ احتمالی ِ او و عدم آمادگی ذهنی برای چگونگی مواجهه با چرثومهٔ ترامپ می تواند عواقب وخیمی حداقل در حوزهٔ اقتصادی به همراه داشته باشد.
🆔@mousavi2025
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این فیلم در شبکه های اجتماعی روسیه منتشر شده و ادعا کردند که حملهٔ اتمی روسیه به آمریکا اینگونه خواهد بود!
قانون 60-30 و چرتی کوتاه که دهها سال به عمرتان می افزاید
✍️عصر ایران
🔹 در سفرهای بینشهری، هر چه بیشتر به یک شهر نزدیک میشوید، بیشتر احتیاط کنید؛ اشکالی هم ندارد، کمی هم بترسید! گاهی ترس نشانه عقلانیت و آدم حسابی بودن است.
🔹 آمارها نشان می دهد بیش از 60 درصد تصادفات مرگبار خودروها، در نزدیکی شهرها رخ میدهد؛ دقیقتر بگوییم در محدوده 30 کیلومتری شهرها.
🔹 علتهایش تقریباً واضح است:
1️⃣ احتمالاً راننده در طول مسیر خسته شده است و تمرکز کمتری دارد.
2️⃣ اگر در طول مسیر رانندهای دچار خواب آلودگی شود، معمولاً در جای امنی، کمی چرت میزند و سرحال می شود ولی در نزدیکی شهرها، به هوای این که "داریم میرسیم یا در شهر، استراحت میکنیم"، به راهش ادامه میدهد و فاجعه رخ میدهد.
3️⃣ نزدیکی شهرها، برخلاف جادههای دورتر، هم تقاطع زیادتری دارد و هم تردد بیشتری (اعم از تردد وسایل نقلیه، انسان و نیز عبور حیوانات اهلی). بنابراین، امکان تصادف، بیشتر است، به ویژه برای رانندگان غیربومی که شناختی از جزئیات مسیر ندارند.
🔹 بنابراین، قانون 60-30 را به خاطر بسپارید: 60 درصد حوادث جدی رانندگی به ویژه واژگونیها ( که مرگبارترند) در 30 کیلومتری شهرها رخ میدهد.
👈 بنابراین، در این فاصله، دقت بیشتری کنید. حتی اگر یک کیلومتر مانده به مقصد برسید و خوابتان میآید، حتماً حتما، چرت کوتاهی بزنید و بعد آن یک کیلومتر را بروید. خیلیها در همین یک کیلومتر آخر، تصادف کردهاند و الان، به جای آن که در تمهید نوروز باشند، به قول پروین اعتصامی، "سائل فاتحه و یاسین" اند.
🤔 اصلاً اگر دقت کنید؛ خودرو، چیزی نیست جز مقداری "آهن و پلاستیک و شیشه" که روی مقداری "باد" حرکت می کند و این ها شما را در میان خود گرفته اند، هرگز به آن اعتماد[زیادی] نکنید و سعی کنید، آهسته برانید و سبقت غیرمجاز نگیرید و اگر خواب تان آمد، حتماً استراحت کنید.
🔹 یادتان باشد که خواب هنگام رانندگی بسیار اغواگر و فریبکار است و اکثر مردم فکر می کنند میتوانند بر آن غلبه کنند ولی فقط چند ثانیه خواب، منتهی به فاجعه میشود. اصل را بر این بگذارید که نمیتوانید بر خواب غلبه کنید و اصلاً چرا باید با آن بجنگید؟ چند دقیقه خواب در کناری امن، شاید بتواند دهها سال به زندگیتان بیفزاید.
🤲 انشاءالله سالم بروید و لذت ببرید و سالم برگردید... سفرتان خوش!
✅ لطفا این پست را به اشتراک بگذارید؛ شاید جانی نجات یابد .
🆔@mousavi2025
✍️عصر ایران
🔹 در سفرهای بینشهری، هر چه بیشتر به یک شهر نزدیک میشوید، بیشتر احتیاط کنید؛ اشکالی هم ندارد، کمی هم بترسید! گاهی ترس نشانه عقلانیت و آدم حسابی بودن است.
🔹 آمارها نشان می دهد بیش از 60 درصد تصادفات مرگبار خودروها، در نزدیکی شهرها رخ میدهد؛ دقیقتر بگوییم در محدوده 30 کیلومتری شهرها.
🔹 علتهایش تقریباً واضح است:
1️⃣ احتمالاً راننده در طول مسیر خسته شده است و تمرکز کمتری دارد.
2️⃣ اگر در طول مسیر رانندهای دچار خواب آلودگی شود، معمولاً در جای امنی، کمی چرت میزند و سرحال می شود ولی در نزدیکی شهرها، به هوای این که "داریم میرسیم یا در شهر، استراحت میکنیم"، به راهش ادامه میدهد و فاجعه رخ میدهد.
3️⃣ نزدیکی شهرها، برخلاف جادههای دورتر، هم تقاطع زیادتری دارد و هم تردد بیشتری (اعم از تردد وسایل نقلیه، انسان و نیز عبور حیوانات اهلی). بنابراین، امکان تصادف، بیشتر است، به ویژه برای رانندگان غیربومی که شناختی از جزئیات مسیر ندارند.
🔹 بنابراین، قانون 60-30 را به خاطر بسپارید: 60 درصد حوادث جدی رانندگی به ویژه واژگونیها ( که مرگبارترند) در 30 کیلومتری شهرها رخ میدهد.
👈 بنابراین، در این فاصله، دقت بیشتری کنید. حتی اگر یک کیلومتر مانده به مقصد برسید و خوابتان میآید، حتماً حتما، چرت کوتاهی بزنید و بعد آن یک کیلومتر را بروید. خیلیها در همین یک کیلومتر آخر، تصادف کردهاند و الان، به جای آن که در تمهید نوروز باشند، به قول پروین اعتصامی، "سائل فاتحه و یاسین" اند.
🤔 اصلاً اگر دقت کنید؛ خودرو، چیزی نیست جز مقداری "آهن و پلاستیک و شیشه" که روی مقداری "باد" حرکت می کند و این ها شما را در میان خود گرفته اند، هرگز به آن اعتماد[زیادی] نکنید و سعی کنید، آهسته برانید و سبقت غیرمجاز نگیرید و اگر خواب تان آمد، حتماً استراحت کنید.
🔹 یادتان باشد که خواب هنگام رانندگی بسیار اغواگر و فریبکار است و اکثر مردم فکر می کنند میتوانند بر آن غلبه کنند ولی فقط چند ثانیه خواب، منتهی به فاجعه میشود. اصل را بر این بگذارید که نمیتوانید بر خواب غلبه کنید و اصلاً چرا باید با آن بجنگید؟ چند دقیقه خواب در کناری امن، شاید بتواند دهها سال به زندگیتان بیفزاید.
🤲 انشاءالله سالم بروید و لذت ببرید و سالم برگردید... سفرتان خوش!
🆔@mousavi2025
سال 1402 مثل سایر سالها در هالهای از خوبی ها و بدی ها تمام شد.
گذشت آنچه گذشت اگر چه هر چه در زندگی ما به ویژه سپهر سیاسی ایران زمین می گذرد، خرمن سیاست هایی هست که بی توجه به وجه آینده پژوهی اش در بستری از سیاست های،حداقلی،کوته بینانه و صنفی شکل گرفته و بسط یافته اند.
همانقدر که نمی شود به گذشته بی اعتنا بود، در گذشته ماندن هم زیان مضاعف دارد. امید است که تجارب گذشته پلی باشد برای گذر از بحران های در هم تنیده ی کنونی ایران زمین.
این سرزمین سرشار از همه ی منابع مادی و انسانی و حلقه ی مفقوده ی آن آموزه ی عقلانیت و کاربست آن در سپهر سیاست ورزی در حوزه های داخلی و خارجی است.
آرزو میکنم سال 1403 آبستن بهترین رخدادها برای ایران و ایرانیان باشد.
عیدتان خجسته
🆔@mousavi2025
گذشت آنچه گذشت اگر چه هر چه در زندگی ما به ویژه سپهر سیاسی ایران زمین می گذرد، خرمن سیاست هایی هست که بی توجه به وجه آینده پژوهی اش در بستری از سیاست های،حداقلی،کوته بینانه و صنفی شکل گرفته و بسط یافته اند.
همانقدر که نمی شود به گذشته بی اعتنا بود، در گذشته ماندن هم زیان مضاعف دارد. امید است که تجارب گذشته پلی باشد برای گذر از بحران های در هم تنیده ی کنونی ایران زمین.
این سرزمین سرشار از همه ی منابع مادی و انسانی و حلقه ی مفقوده ی آن آموزه ی عقلانیت و کاربست آن در سپهر سیاست ورزی در حوزه های داخلی و خارجی است.
آرزو میکنم سال 1403 آبستن بهترین رخدادها برای ایران و ایرانیان باشد.
عیدتان خجسته
🆔@mousavi2025
احترام بگذار اما از من عبور کن
اگر معلم هستیم بد نیست این عبارات را بهکار بندیم و به دانشجویان یا دانشآموزان خود بگوییم.
۱. من این موضوع را بلد نیستم. اما جلسه بعد برایتان پیدا میکنم.
۲. من از شما انتظار دارم درسهای مرا بفهمید اما نمیخواهم که قبول کنید.
۳. من فقط کمی، بله! واقعا فقط کمی بیشتر از شما بلدم.
۴. کسوت استادی به معنای آن نیست که من در همه زمینههای آن رشته صاحبنظر باشم. چه اینکه در بسیاری از حوزهها صاحبنظر که هیچ، حتی انتقالدهنده درست نظر دیگران نیز نیستم.
۵. وقتی سر کلاس اشتباه میکنیم، خجالت نکشم که بگویم اشتباه کردم، سعی کنیم توجیه نکنیم.
۶. وقتی دانشجویی به نظریهای نقد وارد میکند، سعی نکنیم با ترفندهای مختلف مثلا بزرگ نشان دادن آن نظریهپرداز قدرت نقادی دانشجو را، اگر نه سرکوب، دستکم مهار کنیم.
۷. وقتی دانشجویی ایده جدیدی مطرح میکند، سعی نکنیم آنقدر نقدش کنیم که قدرت خلاقیتش را، دستکم تا آخر ترم، کنترل کنیم که ما را آزار ندهد.
۸. انضباط، صداقت و تعهد به سهگانهی عقل و عدد و علم در مقابله با این ۱۳ آفت: آرزواندیشی، هیجانزدگی، کوتاهنگری، شتاب زدگی، محدود اندیشی، تقدیرپذیری، زودپذیری، تلقینپذیری، القاءپذیری، خرافهپرستی، شخصیتپرستی، سلطهگری و سلطهپذیری را به دانشجویانمان منتقل کنم.
۹. بهجای پر کردن حافظه او، حفره و سوراخ ایجاد کنیم. حفرههایی که با سؤال و به چالشکشیدن مفروضات ایجاد میشود.
۱۰. باید دانشجویانمان بدانند که معلم دانای مقدس و مطلق نیست. آدمی است خطاپذیر که ممکن است گذشتهاش، تیپ روانشناختیاش و علاقهاش روی اندیشهاش تاثیر بگذارد. پس ما را به دیده تردید بنگرند.
۱۱. بیاموزانیم که ما یک پل هستیم یا یک پله. باید پای روی ما بگذارند و بروند. احترام بگذارند ولی از ما عبور کنند.
دکتر مجتبی لشکربلوکی
🆔@mousavi2025
اگر معلم هستیم بد نیست این عبارات را بهکار بندیم و به دانشجویان یا دانشآموزان خود بگوییم.
۱. من این موضوع را بلد نیستم. اما جلسه بعد برایتان پیدا میکنم.
۲. من از شما انتظار دارم درسهای مرا بفهمید اما نمیخواهم که قبول کنید.
۳. من فقط کمی، بله! واقعا فقط کمی بیشتر از شما بلدم.
۴. کسوت استادی به معنای آن نیست که من در همه زمینههای آن رشته صاحبنظر باشم. چه اینکه در بسیاری از حوزهها صاحبنظر که هیچ، حتی انتقالدهنده درست نظر دیگران نیز نیستم.
۵. وقتی سر کلاس اشتباه میکنیم، خجالت نکشم که بگویم اشتباه کردم، سعی کنیم توجیه نکنیم.
۶. وقتی دانشجویی به نظریهای نقد وارد میکند، سعی نکنیم با ترفندهای مختلف مثلا بزرگ نشان دادن آن نظریهپرداز قدرت نقادی دانشجو را، اگر نه سرکوب، دستکم مهار کنیم.
۷. وقتی دانشجویی ایده جدیدی مطرح میکند، سعی نکنیم آنقدر نقدش کنیم که قدرت خلاقیتش را، دستکم تا آخر ترم، کنترل کنیم که ما را آزار ندهد.
۸. انضباط، صداقت و تعهد به سهگانهی عقل و عدد و علم در مقابله با این ۱۳ آفت: آرزواندیشی، هیجانزدگی، کوتاهنگری، شتاب زدگی، محدود اندیشی، تقدیرپذیری، زودپذیری، تلقینپذیری، القاءپذیری، خرافهپرستی، شخصیتپرستی، سلطهگری و سلطهپذیری را به دانشجویانمان منتقل کنم.
۹. بهجای پر کردن حافظه او، حفره و سوراخ ایجاد کنیم. حفرههایی که با سؤال و به چالشکشیدن مفروضات ایجاد میشود.
۱۰. باید دانشجویانمان بدانند که معلم دانای مقدس و مطلق نیست. آدمی است خطاپذیر که ممکن است گذشتهاش، تیپ روانشناختیاش و علاقهاش روی اندیشهاش تاثیر بگذارد. پس ما را به دیده تردید بنگرند.
۱۱. بیاموزانیم که ما یک پل هستیم یا یک پله. باید پای روی ما بگذارند و بروند. احترام بگذارند ولی از ما عبور کنند.
دکتر مجتبی لشکربلوکی
🆔@mousavi2025
کشاکش های اسرائیل و جمهوری اسلامی
ساختمان کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در دمشق با موشک هایی که از جنگندهٔ F35 اسرائیلی از بلندی های جولان شلیک شده اند،مورد هدف قرار گرفته که به شهادت 5 تا 7 نفر از ساکنان آن منجر شده است.
این تعرض آشکار در ادامهٔ آن چیزی است که سالها میان جمهوری اسلامی و اسرائیل در کشاکش هست و از آن به «جنگ نیابتی» یاد می کنند.
دشمنی اسرائیل و جمهوری اسلامی به گونه ای است که در عین آرزوی سرنگونی یکدیگر اما هیچ کدام حاضر به انجام مستقیم آن نیستند. هر دو متخاصم هستند و بی درنگ مخاصمه میکنند اما در عین حال به شدت مراقب هستند که ورای عربده های لفظی در عمل درجهٔ خصومت از حدی فراتر نرود.
بر همین اساس هر کدام که آفندی به کار می گیرد دیگری در تلاش است تا سطح پدافندی کنترل شده و متناسب باشد که به گسترش قهری و ناخواسته درگیری نینجامد.
اسرائیل درگیر جنگ غزه هست و به خوبی واقف است که مصاف مستقیم با جمهوری اسلامی،بدون تردید بازوهای منطقه ای آن را فعال خواهد کرد و غرب هم آنچنان که باید و شاید ورود نخواهد کرد.
همین جنگ غزه به اندازهٔ کافی غرب را از محور اوکراین فاصله داده و منطقه از منظر غرب که به شدت خواهان آتش بس در غزه هست پتانسیل بسط درگیری ها را ندارد. چرا که هر جبههٔ جدیدی میخ تازه ای بر تابوت اوکراین و تثیبت پیروزی پوتین خواهد بود.
بر همین مبنا احتمالاً جمهوری اسلامی ضمن بهره برداری رسانه ای-دیپلماتیک از این تجاوز، در عین خویشتن داری پاسخ را به زمان و مکان مقتضی و به وسیلهی مهره های منطقهای حواله خواهد داد تا اسرائیل نتواند پای آن را به درگیریِ نافرجامِ نامشخص باز کند.
🆔@mousavi2025
ساختمان کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در دمشق با موشک هایی که از جنگندهٔ F35 اسرائیلی از بلندی های جولان شلیک شده اند،مورد هدف قرار گرفته که به شهادت 5 تا 7 نفر از ساکنان آن منجر شده است.
این تعرض آشکار در ادامهٔ آن چیزی است که سالها میان جمهوری اسلامی و اسرائیل در کشاکش هست و از آن به «جنگ نیابتی» یاد می کنند.
دشمنی اسرائیل و جمهوری اسلامی به گونه ای است که در عین آرزوی سرنگونی یکدیگر اما هیچ کدام حاضر به انجام مستقیم آن نیستند. هر دو متخاصم هستند و بی درنگ مخاصمه میکنند اما در عین حال به شدت مراقب هستند که ورای عربده های لفظی در عمل درجهٔ خصومت از حدی فراتر نرود.
بر همین اساس هر کدام که آفندی به کار می گیرد دیگری در تلاش است تا سطح پدافندی کنترل شده و متناسب باشد که به گسترش قهری و ناخواسته درگیری نینجامد.
اسرائیل درگیر جنگ غزه هست و به خوبی واقف است که مصاف مستقیم با جمهوری اسلامی،بدون تردید بازوهای منطقه ای آن را فعال خواهد کرد و غرب هم آنچنان که باید و شاید ورود نخواهد کرد.
همین جنگ غزه به اندازهٔ کافی غرب را از محور اوکراین فاصله داده و منطقه از منظر غرب که به شدت خواهان آتش بس در غزه هست پتانسیل بسط درگیری ها را ندارد. چرا که هر جبههٔ جدیدی میخ تازه ای بر تابوت اوکراین و تثیبت پیروزی پوتین خواهد بود.
بر همین مبنا احتمالاً جمهوری اسلامی ضمن بهره برداری رسانه ای-دیپلماتیک از این تجاوز، در عین خویشتن داری پاسخ را به زمان و مکان مقتضی و به وسیلهی مهره های منطقهای حواله خواهد داد تا اسرائیل نتواند پای آن را به درگیریِ نافرجامِ نامشخص باز کند.
🆔@mousavi2025
مسیو کوری و نعرهٔ مظفرالدین شاه
مظفرالدین شاه طی سه سفر در سالهای 1900، 1902 و 1905 از فرنگ دیدن میکند.
در همان زمان مسیو کوری رادیوم را کشف کرد. حواریون شاه از این کشف پیش او تعریف و تمجید میکنند که قادر است انقلابی به پا کند و شاه را ترغیب به دیداری با کوری کردند.
از سویی دیگر کوری را هم با انواع و اقسام توجیهات قانع می کنند که در حضور شاهنشاه ایران دست به آزمایش بزند.
برای روز موعود مهمانخانه الیزه پالاس را انتخاب کردند. جهت انجام آزمایش نیاز بود که اتاق آزمایش تاریک باشد.
لحظه ای که مسیو کوری اتاق را خاموش میکند تا عملکرد رادیوم را نشان دهد،شاهنشاه مملکت دچار هراس می شود و نعره می کشد.
اطرافیان شاه چراغ ها روشن می کنند و کوری هم با قهر خارج می شود.
این رویداد به خوبی روحیات نخبگان حاکم بر ایران[تلاش نخبگان ابزاری-اجرایی برای فهماندن ترقیات سایر کشورها به نخبگانِ قدرت] را در آن برهه بازنمایی می کند.(مجله یادگار،1323،ش1)
تمام زحمات اطرافیان برای تنویر ذهن عقب ماندهٔ شاه با نعره ای به باد رفت. ترغیب و متقاعد کردن اصحاب قدرت سخت و طاقت فرساست و شوربختانه مختص به زمان خاصی هم نیست.
🆔@mousavi2025
مظفرالدین شاه طی سه سفر در سالهای 1900، 1902 و 1905 از فرنگ دیدن میکند.
در همان زمان مسیو کوری رادیوم را کشف کرد. حواریون شاه از این کشف پیش او تعریف و تمجید میکنند که قادر است انقلابی به پا کند و شاه را ترغیب به دیداری با کوری کردند.
از سویی دیگر کوری را هم با انواع و اقسام توجیهات قانع می کنند که در حضور شاهنشاه ایران دست به آزمایش بزند.
برای روز موعود مهمانخانه الیزه پالاس را انتخاب کردند. جهت انجام آزمایش نیاز بود که اتاق آزمایش تاریک باشد.
لحظه ای که مسیو کوری اتاق را خاموش میکند تا عملکرد رادیوم را نشان دهد،شاهنشاه مملکت دچار هراس می شود و نعره می کشد.
اطرافیان شاه چراغ ها روشن می کنند و کوری هم با قهر خارج می شود.
این رویداد به خوبی روحیات نخبگان حاکم بر ایران[تلاش نخبگان ابزاری-اجرایی برای فهماندن ترقیات سایر کشورها به نخبگانِ قدرت] را در آن برهه بازنمایی می کند.(مجله یادگار،1323،ش1)
تمام زحمات اطرافیان برای تنویر ذهن عقب ماندهٔ شاه با نعره ای به باد رفت. ترغیب و متقاعد کردن اصحاب قدرت سخت و طاقت فرساست و شوربختانه مختص به زمان خاصی هم نیست.
🆔@mousavi2025
«ایران ۱۸۵ پهپاد، ۳۶ موشک کروز و ۱۱۰ موشک زمین به زمین به سمت اسرائیل شلیک کرده است»
جمهوری اسلامی شب گذشته به تجاوز اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق جواب داد. اگر پاسخی از سوی اسرائیل داده نشود که به درگیری گسترده منجر شود،سطوحی از بازدارندگی ایجاد شده است. امری که بعد از ضربات فراوان، دیگر جایی برای مسامحه باقی نگذاشته بود.
فارغ از اینکه این پاسخ چه اثراتی را در جبهه های مختلف از اوکراین تا غزه بوجود بیاورد برای مانایی مفهوم بازدارندگی جمهوری اسلامی تبدیل به مسئله ای حیثیتی شده بود.
در حقیقت اسرائیل اینقدر در حمله به اهداف ایرانی جری شده بود که پاسخ به آخرین حرکتش(حمله به کنسولگری ایران در دمشق) را بر جمهوری اسلامی تحمیل کرده بود.
تا جایی که جمهوری اسلامی در جمع بندی و با تأخیری چند روزه مجبور به پاسخ شد و نفسِ پاسخ نمی توانست انجام نشود.
احتمالا شرایط منطقه،جنگ اوکراین و کارزار انتخاباتی آمریکا باعث شود که نتانیاهو را از جواب منجر به گسترش جنگ منصرف کند،هر چند خیلی ها آرزو می کنند جمهوری اسلامی با جدیت درگیرِ یک جنگ کلاسیکِ فرسایشی شود.
🆔@mousavi2025
جمهوری اسلامی شب گذشته به تجاوز اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق جواب داد. اگر پاسخی از سوی اسرائیل داده نشود که به درگیری گسترده منجر شود،سطوحی از بازدارندگی ایجاد شده است. امری که بعد از ضربات فراوان، دیگر جایی برای مسامحه باقی نگذاشته بود.
فارغ از اینکه این پاسخ چه اثراتی را در جبهه های مختلف از اوکراین تا غزه بوجود بیاورد برای مانایی مفهوم بازدارندگی جمهوری اسلامی تبدیل به مسئله ای حیثیتی شده بود.
در حقیقت اسرائیل اینقدر در حمله به اهداف ایرانی جری شده بود که پاسخ به آخرین حرکتش(حمله به کنسولگری ایران در دمشق) را بر جمهوری اسلامی تحمیل کرده بود.
تا جایی که جمهوری اسلامی در جمع بندی و با تأخیری چند روزه مجبور به پاسخ شد و نفسِ پاسخ نمی توانست انجام نشود.
احتمالا شرایط منطقه،جنگ اوکراین و کارزار انتخاباتی آمریکا باعث شود که نتانیاهو را از جواب منجر به گسترش جنگ منصرف کند،هر چند خیلی ها آرزو می کنند جمهوری اسلامی با جدیت درگیرِ یک جنگ کلاسیکِ فرسایشی شود.
🆔@mousavi2025
مراقبت از بُرد ژئوپلیتیکی
خلق رژیم اسرائیل از ابتدای تأسیس عجین با خشونت،جنگ و خونریزی بود.
تمثیلِ گنه کرد در بلخ آهنگری/به شوشتر زدند گردن مسگری؛ به نحوی کیفیت و وجه تسمیه ی اسرائیل را نمایان میکند.
هولوکاست در قلب اروپا و بوسیله ی اروپائیان اتفاق افتاد،اما جورش را خاورمیانه پس می دهد.
علیرغم اینکه بیش از نیم قرن از ایجاد اسرائیل می گذرد و تمام عمرش هم درگیر جنگ بود ولی برای اولین بار بود که خاکش توسط ایران مورد حمله قرار گرفت.
این حمله از نوع پدافندی و در پاسخ به زنجیره ای از انواع تجاوزات اسرائیل به منافع،اشخاص و مکان های ایرانی بود.
دیگر گریزی از بی پاسخی نبود.انفعال ایران هم از جنبهٔ حیثیتی و هم از منظر بازدارندگی دچار صدمات مهلکی شده بود.
این حرکت فارغ از هر تلفاتی، درصدِ رهگیری موشک ها و پهپادها،مشارکت قدرتها و همسایگان در تقابل با آن و غیره حاوی نوعی از پیروزی ژئوپلیتیکی برای جمهوری اسلامی بوده است.
پاسخ جمهوری اسلامی با طمئنینه، هدفمند و با سطحی از کنترل گری برای جلوگیری از گسترش درگیری بود. شاید همین امر هم باعث شد که اسرائیل و حامیانش را از پاسخ هیجانیِ متقابلِ آنی بر حذر دارد.
همچنان بر این نظرم که نتانیاهو مایل است جمهوری اسلامی را وارد درگیری فرساینده کند اما نه با نقش آفرینی و درگیری مستقیم خودش،بلکه ترجیح می دهد شرارتش از آستین دیگر کشورها بویژه آمریکا بیرون بیاید.
بر همین اساس جمهوری اسلامی بایستی ضمن هوشیاری لازم مواظب باشد که بُرد ژئوپلیتیکی اش را با باخت تاکتیکی به سناریوهای خارجی معاوضه نکند.
در داخل نیز مناقشهٔ خارجی را تمام شده فرض نکند و دوباره وارد زنجیره ای از سیاست های سطحیِ آزاردهنده نشود.
کشور نیازمند آرامش است و دولتمردان اولویت های عاجل تری[تورم،دلار،سکه،طلا،خودرو،مسکن اجاره بها و قس علیهذا] از بگیر و ببندهای خیابانی دارند.
🆔@mousavi2025
خلق رژیم اسرائیل از ابتدای تأسیس عجین با خشونت،جنگ و خونریزی بود.
تمثیلِ گنه کرد در بلخ آهنگری/به شوشتر زدند گردن مسگری؛ به نحوی کیفیت و وجه تسمیه ی اسرائیل را نمایان میکند.
هولوکاست در قلب اروپا و بوسیله ی اروپائیان اتفاق افتاد،اما جورش را خاورمیانه پس می دهد.
علیرغم اینکه بیش از نیم قرن از ایجاد اسرائیل می گذرد و تمام عمرش هم درگیر جنگ بود ولی برای اولین بار بود که خاکش توسط ایران مورد حمله قرار گرفت.
این حمله از نوع پدافندی و در پاسخ به زنجیره ای از انواع تجاوزات اسرائیل به منافع،اشخاص و مکان های ایرانی بود.
دیگر گریزی از بی پاسخی نبود.انفعال ایران هم از جنبهٔ حیثیتی و هم از منظر بازدارندگی دچار صدمات مهلکی شده بود.
این حرکت فارغ از هر تلفاتی، درصدِ رهگیری موشک ها و پهپادها،مشارکت قدرتها و همسایگان در تقابل با آن و غیره حاوی نوعی از پیروزی ژئوپلیتیکی برای جمهوری اسلامی بوده است.
پاسخ جمهوری اسلامی با طمئنینه، هدفمند و با سطحی از کنترل گری برای جلوگیری از گسترش درگیری بود. شاید همین امر هم باعث شد که اسرائیل و حامیانش را از پاسخ هیجانیِ متقابلِ آنی بر حذر دارد.
همچنان بر این نظرم که نتانیاهو مایل است جمهوری اسلامی را وارد درگیری فرساینده کند اما نه با نقش آفرینی و درگیری مستقیم خودش،بلکه ترجیح می دهد شرارتش از آستین دیگر کشورها بویژه آمریکا بیرون بیاید.
بر همین اساس جمهوری اسلامی بایستی ضمن هوشیاری لازم مواظب باشد که بُرد ژئوپلیتیکی اش را با باخت تاکتیکی به سناریوهای خارجی معاوضه نکند.
در داخل نیز مناقشهٔ خارجی را تمام شده فرض نکند و دوباره وارد زنجیره ای از سیاست های سطحیِ آزاردهنده نشود.
کشور نیازمند آرامش است و دولتمردان اولویت های عاجل تری[تورم،دلار،سکه،طلا،خودرو،مسکن اجاره بها و قس علیهذا] از بگیر و ببندهای خیابانی دارند.
🆔@mousavi2025
شی به بلینکن: آمریکا و چین بهتر است همکاری کنند تا رقابت!
وزیر امور خارجه آمریکا بلینکن اخیرا سفری به چین داشت. در این سفر با ریاست جمهوری چین نیز دیدار داشته است. آقای شی به بلینکن توصیه کرد که آمریکا و چین به جای رقابت بهتر است که با هم همکاری کنند.
شاید به زعم بسیاری از کارشناسان آینده پژوه دیر یا نزدیک این دو ابرقدرت ناگزیر از اصطکاک خواهند بود. این هماوردی حتماً اتفاق می افتد تا حداقل ترتیب مناسباتی جهانی این دو کشور برای خودشان هم که باشد شفاف شود.
البته چین ترجیح می دهد که اگر بنا به رویارویی هم باشد، زمان انتخاب این تصادم را آنها تعیین کنند. چیزی که مطلوب آمریکایی ها نیست. آنها ترجیح می دهند سر مار را قبل از اینکه هیولا شود،بُبرند. امری که به سادگی عملی نمی شود.
با این وجود آمریکا می داند که چین با استراتژی های اقتصادی که در پیش گرفته در بسیاری از مناطق دنیا ذی نفوذ شده است و همین امر قدرت فائقه ای برای ورود آنها به مناسبات مبتنی بر صلح ایجاد کرده است.
شاید یکی از مهمترین اهداف سفر بلینکن به چین تحت فشار قرار دادن آنها برای صرف نظر از حمایت های جدی تر از روسیه در تجاوز به اوکراین است. اما به همان اندازه خواهان ورود چین به بحران یاغی گری اسراییل و کمک به برقراری آتش بس در این مکان بلاخیز هم می باشد.
چین که به خوبی از عهده ی عادی سازی روابط بین جمهوری اسلامی و عربستان سعودی برآمده است، در برههٔ کنونی استعداد بهتر و بیشتری برای ایجاد موازنه و ترتیبات پایان مناقشه نسبت به عمان و قطر دارد.
به همین ترتیب آمریکا ترجیح می دهد در شرایط کنونی به جای گلاویز شدن با چین،از این ظرفیت برای کم کردن تنش ها به نفع خود استفاده نماید. آنها حتی از چین خواسته اند که به جمهوری اسلامی هم برای کاستن از ناآرامی ها فشار وارد کند.
و شاید پیام های دیگری هم برای جمهوری اسلامی داشته باشند که چینی ها حامل آن باشند. مانند آنچه شینزو آبه نخست وزیر مقتول ژاپن با خود آورده بود و حتی مجال بیان آنها را هم نیافت. هر چند ماهیت روابط جمهوری اسلامی و چین متفاوت از کیفیت روابطش با ژاپن است و بر همین مبنا میتواند نتایج متفاوتی داشته باشد.
🆔@mousavi2025
وزیر امور خارجه آمریکا بلینکن اخیرا سفری به چین داشت. در این سفر با ریاست جمهوری چین نیز دیدار داشته است. آقای شی به بلینکن توصیه کرد که آمریکا و چین به جای رقابت بهتر است که با هم همکاری کنند.
شاید به زعم بسیاری از کارشناسان آینده پژوه دیر یا نزدیک این دو ابرقدرت ناگزیر از اصطکاک خواهند بود. این هماوردی حتماً اتفاق می افتد تا حداقل ترتیب مناسباتی جهانی این دو کشور برای خودشان هم که باشد شفاف شود.
البته چین ترجیح می دهد که اگر بنا به رویارویی هم باشد، زمان انتخاب این تصادم را آنها تعیین کنند. چیزی که مطلوب آمریکایی ها نیست. آنها ترجیح می دهند سر مار را قبل از اینکه هیولا شود،بُبرند. امری که به سادگی عملی نمی شود.
با این وجود آمریکا می داند که چین با استراتژی های اقتصادی که در پیش گرفته در بسیاری از مناطق دنیا ذی نفوذ شده است و همین امر قدرت فائقه ای برای ورود آنها به مناسبات مبتنی بر صلح ایجاد کرده است.
شاید یکی از مهمترین اهداف سفر بلینکن به چین تحت فشار قرار دادن آنها برای صرف نظر از حمایت های جدی تر از روسیه در تجاوز به اوکراین است. اما به همان اندازه خواهان ورود چین به بحران یاغی گری اسراییل و کمک به برقراری آتش بس در این مکان بلاخیز هم می باشد.
چین که به خوبی از عهده ی عادی سازی روابط بین جمهوری اسلامی و عربستان سعودی برآمده است، در برههٔ کنونی استعداد بهتر و بیشتری برای ایجاد موازنه و ترتیبات پایان مناقشه نسبت به عمان و قطر دارد.
به همین ترتیب آمریکا ترجیح می دهد در شرایط کنونی به جای گلاویز شدن با چین،از این ظرفیت برای کم کردن تنش ها به نفع خود استفاده نماید. آنها حتی از چین خواسته اند که به جمهوری اسلامی هم برای کاستن از ناآرامی ها فشار وارد کند.
و شاید پیام های دیگری هم برای جمهوری اسلامی داشته باشند که چینی ها حامل آن باشند. مانند آنچه شینزو آبه نخست وزیر مقتول ژاپن با خود آورده بود و حتی مجال بیان آنها را هم نیافت. هر چند ماهیت روابط جمهوری اسلامی و چین متفاوت از کیفیت روابطش با ژاپن است و بر همین مبنا میتواند نتایج متفاوتی داشته باشد.
🆔@mousavi2025