استاد دکتر محمدعلی موحّد
شعر سعدی در چین
امیر بزرگ «قُرطی» که امیرالامرای چین است ما را در خانه خود مهمان کرد و دعوتی ترتیب داد که آنرا «طُوی»مینامند و بزرگان شهر در آن حضور داشتند. در این مهمانی آشپز های مسلمان دعوت کرده بودند که گوسپندها را ذبح کرده غذاها را پختند. سه روز در ضیافت او بسر بردیم هنگام خداحافظی پسر خود را به اتفاق ما به خلیج فرستاد و ما سوار کشتی شبیه حَرّاقه شدیم و پسر امیر در کشتی دیگری نشست، مطربان و موسیقیدانان نیز با او بودند و به چینی و عربی و فارسی آواز میخواندند. امیرزاده آوازهای فارسی را خیلی دوست میداشت و آنان شعری به فارسی میخواندند، چند بار به فرمان امیرزاده آن شعر را تکرار کردند چنانکه من از دهانشان فرا گرفتم و آن آهنگ عجیبی داشت و چنین بود:
تا دل به محنت دادهام
در بحر فکر افتادهام
چون در نماز اِستادهام
گویی به محراب اندری
سفرنامه ابن بطوطه، جلد دوم، ترجمهٔ دکتر محمدعلی موحد، صفحهٔ ۳۰۵.
@movahed1302
تا دل به محنت دادهام
در بحر فکر افتادهام
چون در نماز اِستادهام
گویی به محراب اندری
سفرنامه ابن بطوطه، جلد دوم، ترجمهٔ دکتر محمدعلی موحد، صفحهٔ ۳۰۵.
@movahed1302
❤41👍6👏2
Forwarded from گل های معرفت
ظالم آن قومی که چشمان دوختند
زآن سخنها عالَمی را سوختند
عالَمی را یک سخن ویران کند
روبَهانِ مرده را شیران کند
جانها در اصل خود عیسیدماند
یک زمان زخماند و گاهی مرهماند
(مثنوی معنوی، دفتر اول، تصحیح استاد موحد)
نوشتهها و گفتههایی هستند که ما را در تاریکیِ ظن و سرگردانیِ وهم فرو میبرند و گفتارها و نوشتارهایی هم هستند که ما را از تاریکیها میرهانند و میهمان آفتابمان میکنند.
و باز نوشتههایی هستند که رازهای روح آدمی را بر آفتاب میافکنند و بر زوایا و خفایای درون نور و روشنایی میپاشند، و به آبادی و آزادی جانها میکوشند. از آن سو کم نیستند نوشتههایی که گویی جز ابهام آفرینی و ظلمتافزایی و ویرانگری هنری و صنعتی ندارند.
بنابراين شاید بتوان گفت که در جهانِ انسانی سخن و نگاهِ خنثی و بیاثر نداریم؛ یا زخم میزنند و میخراشند، یا مرهم مینهند و مینوازند.
اهل باطن برآنند که جانِ و جهانِ ما دائم و نو نو در حال زایش و جوانه زدن هستند. و صد البته هر نوزاد و جوانهای نیاز به حِرز و جانپناه و مراقبت دارد. اگر مراقب نباشیم صَرصَر نگاهها و نظرهای نامؤمن و ایمنیگسل خرابی و ویرانی به بار خواهد آورد، و نوزاد نوپای دل و جانِ ما اسیر دیوانِ بدخواهی و اهریمنخویی خواهد شد.
تاریکاندیشان البته خصمِ نورِ وجودند. به عبارت دیگر خُفّاشانی هستند که چشمِ دیدن نور و روشنایی را ندارند و با همهی وجود میکوشند هرچه را که از جنس نور و سُرور است، خاموش کنند.
اما مولانا که خود از زُمرهی نوریان است، میگوید بسوی نومیدی نباید رفت، زیرا ظلمتپرستان گرچه شاید چند روزی جولانی کنند و های و هویی راه اندازند؛ اما:
هر که بر شمعِ خدا آرد پُفو
شمع کَی میرد؟ بسوزد پوزِ او
چون تو خفّاشان بسی بینند خواب
کاین جهان مانَد یتیم از آفتاب
موجهای تیزِ دریاهای روح
هست صد چندان که بُد طوفانِ نوح
ای بُریده آن لب و حلق و دهان
که کند تُف سوی مَه یا آسمان!
تُف به رویَش باز گردد بی شکی
تُف سوی گردون نیابد مسلکی
تا قیامت تُف بر او بارد ز رب
همچو تَبَّت بر روانِ بولهب
(مثنوی معنوی، دفتر ششم)
@golhaymarefat
زآن سخنها عالَمی را سوختند
عالَمی را یک سخن ویران کند
روبَهانِ مرده را شیران کند
جانها در اصل خود عیسیدماند
یک زمان زخماند و گاهی مرهماند
(مثنوی معنوی، دفتر اول، تصحیح استاد موحد)
نوشتهها و گفتههایی هستند که ما را در تاریکیِ ظن و سرگردانیِ وهم فرو میبرند و گفتارها و نوشتارهایی هم هستند که ما را از تاریکیها میرهانند و میهمان آفتابمان میکنند.
و باز نوشتههایی هستند که رازهای روح آدمی را بر آفتاب میافکنند و بر زوایا و خفایای درون نور و روشنایی میپاشند، و به آبادی و آزادی جانها میکوشند. از آن سو کم نیستند نوشتههایی که گویی جز ابهام آفرینی و ظلمتافزایی و ویرانگری هنری و صنعتی ندارند.
بنابراين شاید بتوان گفت که در جهانِ انسانی سخن و نگاهِ خنثی و بیاثر نداریم؛ یا زخم میزنند و میخراشند، یا مرهم مینهند و مینوازند.
اهل باطن برآنند که جانِ و جهانِ ما دائم و نو نو در حال زایش و جوانه زدن هستند. و صد البته هر نوزاد و جوانهای نیاز به حِرز و جانپناه و مراقبت دارد. اگر مراقب نباشیم صَرصَر نگاهها و نظرهای نامؤمن و ایمنیگسل خرابی و ویرانی به بار خواهد آورد، و نوزاد نوپای دل و جانِ ما اسیر دیوانِ بدخواهی و اهریمنخویی خواهد شد.
تاریکاندیشان البته خصمِ نورِ وجودند. به عبارت دیگر خُفّاشانی هستند که چشمِ دیدن نور و روشنایی را ندارند و با همهی وجود میکوشند هرچه را که از جنس نور و سُرور است، خاموش کنند.
اما مولانا که خود از زُمرهی نوریان است، میگوید بسوی نومیدی نباید رفت، زیرا ظلمتپرستان گرچه شاید چند روزی جولانی کنند و های و هویی راه اندازند؛ اما:
هر که بر شمعِ خدا آرد پُفو
شمع کَی میرد؟ بسوزد پوزِ او
چون تو خفّاشان بسی بینند خواب
کاین جهان مانَد یتیم از آفتاب
موجهای تیزِ دریاهای روح
هست صد چندان که بُد طوفانِ نوح
ای بُریده آن لب و حلق و دهان
که کند تُف سوی مَه یا آسمان!
تُف به رویَش باز گردد بی شکی
تُف سوی گردون نیابد مسلکی
تا قیامت تُف بر او بارد ز رب
همچو تَبَّت بر روانِ بولهب
(مثنوی معنوی، دفتر ششم)
@golhaymarefat
❤39👍10👏5😁1
🔹بازنمایی ژنریک حقیقت
فردوسی چگونه از تاریخ میگوید؟
✍سینا جهاندیده
رفتار ادبیات و بطور کلی هنر با حقیقت، پیچیده و رازانگیز است. مورخان بسیاری در دام بازنمایی ادبیات از حقیقت افتادهاند. ادبیات هرگز نمیتواند به طور مستقیم یک سند تاریخی باشد. مورخان ادبیات با فرض ادبیات بهمثابهی تاریخ به نتایج گمراه کننده رسیدهاند. ادبیات همیشه مسلح به ابزارهایی است که واقعیت را به نفع هنر و رتوریک تغییر میدهد. به تعبیر دقیقتر ادبیات بازنمایی زیباییشناختی از واقعیت است. یکی از دوربینهای بازنمایی حقیقت در ادبیات «ژانر» است. ادبیات با مقولهی ژانر با واقعیت مواجه میشود. بنابراین به تعبیر کانت میتوان گفت ادبیات ما را با پدیدارها مواجه میکند نه با حقیقتهای فینفسه و رخدادهای تاریخی. ادبیات هرگز نمیتواند از چشم انداز خالی باشد. هر ادبیاتی مسلح به ایدئولوژی است. ادبیات هم در مقام تولید با ایدئولوژی رابطه دارد هم در مقام دریافت.
بارها از شاهنامه بهمثابهی یک سندی هویتی برای ایرانیان گفتهاند بیتردید این حکم از وجهی کاملا درست است. اما در این حکم چیز بزرگی از یاد رفته است. فردوسی با مقولهی چشمانداز آفرینی به نام «ژانر»، ادبیات تولید میکند. بنابراین تاریخ حماسهسرایی در ایران از یک نظر تاریخ ظهور و سقوط ژانر حماسه نیز هست. اگر از این وجه به شاهنامه نگاه کنیم شاید کمتر دچار تعصبات ناسیونالیستی شویم. شاهنامه فردوسی قلهی ژانر حماسه در ایران است. ژانر حماسه زیباییشناسی ویژهای دارد. زیبای شناسی حماسه از نظر هستیشناسی و معرفتشناسی قابل مقایسه با ژانرهای دیگر نیست. بسیاری از ادبیاتیها فراموش میکنند که رتوریک و زیباییشناسی صرفا رتوریک و زیبایی شناسی نیست. به همین دلیل استعاراتی که حماسه تولید میکند با استعارات که قصیده میسازد تفاوت ماهوی دارند. بنابراین هر محققی که دربارهی رتوریک و زیبای شناسی حماسه تحقیق میکند باید بداند که «دیگری» حماسه همان «دیگری» غزل و قصیده نیست. حماسه با استعارهای به نام «دشمن» درگیر است. از این رو استعارات حماسه نمیتواند در برابر دشمن و دوست بیتفاوت باشد. برای اینکه در این زمینه ادلهای بیاورم از تحقیقات استاد اعظم محمد علی موحد کمک میگیرم. فردوسی جنگ قادسیه را چگونه گزارش کرده است؟ نسبت گزارش فردوسی با تاریخ چیست؟ آیا فردوسی تاریخ را بازنمایی کرده است یا اینکه تاریخ را از چشم ژانر حماسه دیده است؟ بهتر است ابتدا دربارهی جنگ قادسیه و مرگ رستم فرخ زاد چیزهایی بدانیم و بعد گزارش فردوسی را مرور کنیم:
«در قادسیه ایرانیان در کنار نهر عتیق اردو زده بودند و چنان نبود که آب در دسترس نداشته باشند؛ و سعد وقاص، که از بیماری عرق النساء رنج میبرد قادر نبود شخصا در میدان کارزار بیاید و با کسی درآویزد. او از بالای یک بلندی (به روایت طبری، از فراز قصری) صحنهی جنگ را در زیر چشم داشت و جابه جایی لشکریان را تماشا میکرد. رستم نیز شخصا در زورآزماییهای تن به تن شرکت نداشت و قاتل او نه سعد، بلکه هلال بن علقه بود. از مجموع روایتهای مورخان چنین بر میآید که در قادسیه مدتی در حدود چهار ماه سپاه دو طرف در برابر هم موضع گرفته بودند و جنگ عملا سه یا چهار روز بیشتر طول نکشید. بامدادان نخست یکه سواران از دو سو در میدان میآمدند و مبارز میطلبیدند و پس از ساعتی آتش جنگ فروزانتر میگشت و جنگ تن به تن به جنگ مغلوبه می.انجامید و سواره و پیاده در هم میآویختند. در روزهای اول جنگ قادسیه هر دو طرف تقریباً برابر بودند و با همه تلفات سنگینی که متحمل میشدند، مقاومت شدید مینمودند. روز آخر عربها حیلهای به کار زدند، یعنی گروههایی از سپاهیان خود را شب هنگام در تاریکی به پشت جبهه منتقل کردند و بامدادان که هوا روشن شد، آنها را به اردوگاه بازگرداندند و چنین وانمود کردند که قوای تازه نفس از مدینه به کمکشان آمده است. قضا را این تدبیر با ورود عدهای کمک واقعی که نه از مدینه بلکه از شام میآمدند همزمان گردید. فرارسیدن این عده هفتصد نفری به سرکردگی برادر زاده سعد وقاص، که خبر موفقیت در جبهه سوریه و فتح دمشق را با خود داشتند، موجب تقویت روحیه عربها گردید و سرنوشت جنگ را در آخرین روز تغییر داد».
( به نقل از : محمدعلی موحد، در کشاکش دین و دولت / ۱۳۹۸: صص ۱۱۲ -- ۱۱۳).
@tabarshenasi_ketab
فردوسی چگونه از تاریخ میگوید؟
✍سینا جهاندیده
رفتار ادبیات و بطور کلی هنر با حقیقت، پیچیده و رازانگیز است. مورخان بسیاری در دام بازنمایی ادبیات از حقیقت افتادهاند. ادبیات هرگز نمیتواند به طور مستقیم یک سند تاریخی باشد. مورخان ادبیات با فرض ادبیات بهمثابهی تاریخ به نتایج گمراه کننده رسیدهاند. ادبیات همیشه مسلح به ابزارهایی است که واقعیت را به نفع هنر و رتوریک تغییر میدهد. به تعبیر دقیقتر ادبیات بازنمایی زیباییشناختی از واقعیت است. یکی از دوربینهای بازنمایی حقیقت در ادبیات «ژانر» است. ادبیات با مقولهی ژانر با واقعیت مواجه میشود. بنابراین به تعبیر کانت میتوان گفت ادبیات ما را با پدیدارها مواجه میکند نه با حقیقتهای فینفسه و رخدادهای تاریخی. ادبیات هرگز نمیتواند از چشم انداز خالی باشد. هر ادبیاتی مسلح به ایدئولوژی است. ادبیات هم در مقام تولید با ایدئولوژی رابطه دارد هم در مقام دریافت.
بارها از شاهنامه بهمثابهی یک سندی هویتی برای ایرانیان گفتهاند بیتردید این حکم از وجهی کاملا درست است. اما در این حکم چیز بزرگی از یاد رفته است. فردوسی با مقولهی چشمانداز آفرینی به نام «ژانر»، ادبیات تولید میکند. بنابراین تاریخ حماسهسرایی در ایران از یک نظر تاریخ ظهور و سقوط ژانر حماسه نیز هست. اگر از این وجه به شاهنامه نگاه کنیم شاید کمتر دچار تعصبات ناسیونالیستی شویم. شاهنامه فردوسی قلهی ژانر حماسه در ایران است. ژانر حماسه زیباییشناسی ویژهای دارد. زیبای شناسی حماسه از نظر هستیشناسی و معرفتشناسی قابل مقایسه با ژانرهای دیگر نیست. بسیاری از ادبیاتیها فراموش میکنند که رتوریک و زیباییشناسی صرفا رتوریک و زیبایی شناسی نیست. به همین دلیل استعاراتی که حماسه تولید میکند با استعارات که قصیده میسازد تفاوت ماهوی دارند. بنابراین هر محققی که دربارهی رتوریک و زیبای شناسی حماسه تحقیق میکند باید بداند که «دیگری» حماسه همان «دیگری» غزل و قصیده نیست. حماسه با استعارهای به نام «دشمن» درگیر است. از این رو استعارات حماسه نمیتواند در برابر دشمن و دوست بیتفاوت باشد. برای اینکه در این زمینه ادلهای بیاورم از تحقیقات استاد اعظم محمد علی موحد کمک میگیرم. فردوسی جنگ قادسیه را چگونه گزارش کرده است؟ نسبت گزارش فردوسی با تاریخ چیست؟ آیا فردوسی تاریخ را بازنمایی کرده است یا اینکه تاریخ را از چشم ژانر حماسه دیده است؟ بهتر است ابتدا دربارهی جنگ قادسیه و مرگ رستم فرخ زاد چیزهایی بدانیم و بعد گزارش فردوسی را مرور کنیم:
«در قادسیه ایرانیان در کنار نهر عتیق اردو زده بودند و چنان نبود که آب در دسترس نداشته باشند؛ و سعد وقاص، که از بیماری عرق النساء رنج میبرد قادر نبود شخصا در میدان کارزار بیاید و با کسی درآویزد. او از بالای یک بلندی (به روایت طبری، از فراز قصری) صحنهی جنگ را در زیر چشم داشت و جابه جایی لشکریان را تماشا میکرد. رستم نیز شخصا در زورآزماییهای تن به تن شرکت نداشت و قاتل او نه سعد، بلکه هلال بن علقه بود. از مجموع روایتهای مورخان چنین بر میآید که در قادسیه مدتی در حدود چهار ماه سپاه دو طرف در برابر هم موضع گرفته بودند و جنگ عملا سه یا چهار روز بیشتر طول نکشید. بامدادان نخست یکه سواران از دو سو در میدان میآمدند و مبارز میطلبیدند و پس از ساعتی آتش جنگ فروزانتر میگشت و جنگ تن به تن به جنگ مغلوبه می.انجامید و سواره و پیاده در هم میآویختند. در روزهای اول جنگ قادسیه هر دو طرف تقریباً برابر بودند و با همه تلفات سنگینی که متحمل میشدند، مقاومت شدید مینمودند. روز آخر عربها حیلهای به کار زدند، یعنی گروههایی از سپاهیان خود را شب هنگام در تاریکی به پشت جبهه منتقل کردند و بامدادان که هوا روشن شد، آنها را به اردوگاه بازگرداندند و چنین وانمود کردند که قوای تازه نفس از مدینه به کمکشان آمده است. قضا را این تدبیر با ورود عدهای کمک واقعی که نه از مدینه بلکه از شام میآمدند همزمان گردید. فرارسیدن این عده هفتصد نفری به سرکردگی برادر زاده سعد وقاص، که خبر موفقیت در جبهه سوریه و فتح دمشق را با خود داشتند، موجب تقویت روحیه عربها گردید و سرنوشت جنگ را در آخرین روز تغییر داد».
( به نقل از : محمدعلی موحد، در کشاکش دین و دولت / ۱۳۹۸: صص ۱۱۲ -- ۱۱۳).
@tabarshenasi_ketab
👍9👏4❤3🤬1
زِ کُویِ یار می آیَد نَسیمِ بادِ نُورُوزی
حافظ با صدای شجریان
زِ کویِ یار می آید نسیمِ بادِ نوروزی
از این باد اَر مدد خواهی چراغِ دل برافروزی
شجریان- حافظ
از این باد اَر مدد خواهی چراغِ دل برافروزی
شجریان- حافظ
❤45👍7👏2🙏1
در فقدان دکتر داریوش شایگان
به قلم دکتر محمدعلی موحد
در ولایت ما، آذربایجان، تعبیری دارند برای فصل بهار که میگویند فصلِ خنده و گریهی توأمان است: آغلار-گولَر آیی، گریه و خنده با هم.
از من خواستند صحبت کنم و من اطاعت کردم. اما من امروز گزینهی خوبی برای سخن گفتن نیستم. یک چشم من خندان است و چشم دیگرم گریان. آن چشم گریان در غم درگذشتِ دوستم داریوش شایگان گریان است. فضای دل و اندیشهی من پایکوب این خیال و این سوال است که کجا شد آن همه فهم و فراست؟ کجا شد آن همه هوش و ذکاوت؟ داریوش شایگان از مفاخر عصر ما بود. آثارش به چند زبان از جمله به ترکی ترجمه شده است. سزاوار نبود از من که در این روزها سخنی بگویم و یادِ او نکنم. سخن از فقدان او تلخ است و ناگوار. اما یاد او مایهی امید و سربلندی است؛ مایهی امید و دلگرمی است که هنوز ایران چنین فرزندانی میپرورد.
نوروز نوید تحوّل و شکوفایی است و ما امروز به شادباشِ نوروز اینجا آمدهایم. یادگار ماندگار پدران ما که سر از مرزهای جغرافیایی و سیاسی فراتر میکشد و از پای دیوار چین تا ساحل دریای سیاه و دریای سپید پیام همدلی و همبستگی و همداستانی میپراکند. پیام دوستی و مهربانی.
گرامی باد این پیام الهی بویژه در این روزگار که نفیرِ نفرت و بیداد و عُدوان همهی آفاق را پر کرده است.
و پیروز باد نوروز ما و مبارک باد نام او و سرافراز باد پرچم افتخار او و درخشان و درخشانتر باد تلألؤ انوار تجلیات او و گرانبار باد رهآورد عطایا و برکات او!
سخنان استاد دکتر محمدعلی موحد در گردهمآیی ایرانیان مقیم استانبول به مناسبت نوروز، فروردین ۱۳۹۷.
@movahed1302
به قلم دکتر محمدعلی موحد
در ولایت ما، آذربایجان، تعبیری دارند برای فصل بهار که میگویند فصلِ خنده و گریهی توأمان است: آغلار-گولَر آیی، گریه و خنده با هم.
از من خواستند صحبت کنم و من اطاعت کردم. اما من امروز گزینهی خوبی برای سخن گفتن نیستم. یک چشم من خندان است و چشم دیگرم گریان. آن چشم گریان در غم درگذشتِ دوستم داریوش شایگان گریان است. فضای دل و اندیشهی من پایکوب این خیال و این سوال است که کجا شد آن همه فهم و فراست؟ کجا شد آن همه هوش و ذکاوت؟ داریوش شایگان از مفاخر عصر ما بود. آثارش به چند زبان از جمله به ترکی ترجمه شده است. سزاوار نبود از من که در این روزها سخنی بگویم و یادِ او نکنم. سخن از فقدان او تلخ است و ناگوار. اما یاد او مایهی امید و سربلندی است؛ مایهی امید و دلگرمی است که هنوز ایران چنین فرزندانی میپرورد.
نوروز نوید تحوّل و شکوفایی است و ما امروز به شادباشِ نوروز اینجا آمدهایم. یادگار ماندگار پدران ما که سر از مرزهای جغرافیایی و سیاسی فراتر میکشد و از پای دیوار چین تا ساحل دریای سیاه و دریای سپید پیام همدلی و همبستگی و همداستانی میپراکند. پیام دوستی و مهربانی.
گرامی باد این پیام الهی بویژه در این روزگار که نفیرِ نفرت و بیداد و عُدوان همهی آفاق را پر کرده است.
و پیروز باد نوروز ما و مبارک باد نام او و سرافراز باد پرچم افتخار او و درخشان و درخشانتر باد تلألؤ انوار تجلیات او و گرانبار باد رهآورد عطایا و برکات او!
سخنان استاد دکتر محمدعلی موحد در گردهمآیی ایرانیان مقیم استانبول به مناسبت نوروز، فروردین ۱۳۹۷.
@movahed1302
❤60👍11❤🔥2🕊2👏1
Forwarded from نشر هرمس (نشر هرمس)
🔺 چاپ اول کتاب «مثنوی معنوی (شش جلدی)» منتشر شد
📚 کتاب: #مثنوی_معنوی
🖊 نویسنده: #جلالالدین_محمد_بلخی
🖋 به تصحیح: #محمدعلی_موحد
🔹 چاپ اول
◽️جیبی، شومیز در دو رنگ، ۱۴۳۸ صفحه
🔹قیمت دورۀ ششجلدی: یک میلیون و ۶۰۰ هزار تومان
دربارهٔ کتاب:
از ابتدای انتشار مثنوی معنوی مولانا جلالالدین محمد بلخی به تصحیح استاد محمدعلی موحد یکی از دغدغههای مصحح ارجمند و نشر هرمس انتشار نسخهای بود که مخاطبان به راحتی بتوانند همراه خود داشته باشند؛ نسخهای که در ابعادْ کوچکتر و برای خواندن در موقعیتهای گوناگون مناسبتر و از نظر قیمت کمی ارزانتر باشد و بتواند مورد استفادۀ عموم دوستداران مثنوی قرار بگیرد.
آنچه اکنون منتشر شده، نسخۀ همراه مثنوی معنوی است؛ نسخهای که هر دفتر از مثنوی شریف در یک جلد، در قطع جیبی، سامان یافته است. پاورقیها و دگرسانیها و مقدمۀ مفصل استاد موحد که بیشتر مورد استفادۀ پژوهشگران است در این نسخه حذف شده.
مبنای استاد محمدعلی موحد در تصحیح مثنوی معنوی یازده نسخه بوده که بیشتر آنها متعلق به نخستین سالهای پس از وفات مولوی است و از نظر صحت و اتقان دقیقترین تصحیحی است که تاکنون انجام شده و کمترین میزان تصرفها در آن صورت گرفته است.
#نشر_هرمس
#بخوان_که_زندگی_کنی
#چاپ_اول
@hermesspublication
📚 کتاب: #مثنوی_معنوی
🖊 نویسنده: #جلالالدین_محمد_بلخی
🖋 به تصحیح: #محمدعلی_موحد
🔹 چاپ اول
◽️جیبی، شومیز در دو رنگ، ۱۴۳۸ صفحه
🔹قیمت دورۀ ششجلدی: یک میلیون و ۶۰۰ هزار تومان
دربارهٔ کتاب:
از ابتدای انتشار مثنوی معنوی مولانا جلالالدین محمد بلخی به تصحیح استاد محمدعلی موحد یکی از دغدغههای مصحح ارجمند و نشر هرمس انتشار نسخهای بود که مخاطبان به راحتی بتوانند همراه خود داشته باشند؛ نسخهای که در ابعادْ کوچکتر و برای خواندن در موقعیتهای گوناگون مناسبتر و از نظر قیمت کمی ارزانتر باشد و بتواند مورد استفادۀ عموم دوستداران مثنوی قرار بگیرد.
آنچه اکنون منتشر شده، نسخۀ همراه مثنوی معنوی است؛ نسخهای که هر دفتر از مثنوی شریف در یک جلد، در قطع جیبی، سامان یافته است. پاورقیها و دگرسانیها و مقدمۀ مفصل استاد موحد که بیشتر مورد استفادۀ پژوهشگران است در این نسخه حذف شده.
مبنای استاد محمدعلی موحد در تصحیح مثنوی معنوی یازده نسخه بوده که بیشتر آنها متعلق به نخستین سالهای پس از وفات مولوی است و از نظر صحت و اتقان دقیقترین تصحیحی است که تاکنون انجام شده و کمترین میزان تصرفها در آن صورت گرفته است.
#نشر_هرمس
#بخوان_که_زندگی_کنی
#چاپ_اول
@hermesspublication
❤52👏13👍10🕊2
«شمس تبریزی» تجدید چاپ شد.
محمدعلی موحد در کتاب شمس تبریزی هم از خود شمس و سرگذشت و افکار و سیر تحول او و آشناییاش با مولانا نوشته و هم از روزگاری که شمس در آن میزیسته است. موحد کتاب خود را با ارائه تصویری چندجانبه از آذربایجان و تبریز قدیم آغاز میکند. او در بخش اول کتاب از سابقۀ زبان فارسی دری در آذربایجان مینویسد، به معرفی صوفیان آنجا میپردازد، تصویری از اوضاع سیاسی آن سرزمین به دست میدهد و حملۀ مغولان به تبریز را نیز شرح میدهد. بعد از ارائۀ این پیشزمینه تاریخی از زمانۀ شمس، نوبت به شرح زندگی خود او میرسد و روایت تحولات روحیاش و نیز معرفی بزرگانِ روزگاری که شمس در آن زیسته و رشد کرده است. آنگاه شرح سفر شمس به قونیه آمده است و روایت یکی از مقاطع مهم تاریخ زندگی او یعنی آشناییاش با مولانا، تجربهای که مولانا را دگرگون میکند. تصویری که از مولانا در مقالات شمس انعکاس یافته و نیز تصویری که از شمس در آثار و گفتههای مولانا منعکس است از موضوعات دیگری است که در کتاب شمس تبریزی به آن پرداخته شده است.
□ شمس تبریزی | محمدعلی موحد | نشر نو، چاپ نهم (ویراست دوم) ۱۴۰۴، قطع رقعی، جلد سخت، ۲۸۴ صفحه، قیمت: ۴۲۰.۰۰۰تومان.
@movahed1302
محمدعلی موحد در کتاب شمس تبریزی هم از خود شمس و سرگذشت و افکار و سیر تحول او و آشناییاش با مولانا نوشته و هم از روزگاری که شمس در آن میزیسته است. موحد کتاب خود را با ارائه تصویری چندجانبه از آذربایجان و تبریز قدیم آغاز میکند. او در بخش اول کتاب از سابقۀ زبان فارسی دری در آذربایجان مینویسد، به معرفی صوفیان آنجا میپردازد، تصویری از اوضاع سیاسی آن سرزمین به دست میدهد و حملۀ مغولان به تبریز را نیز شرح میدهد. بعد از ارائۀ این پیشزمینه تاریخی از زمانۀ شمس، نوبت به شرح زندگی خود او میرسد و روایت تحولات روحیاش و نیز معرفی بزرگانِ روزگاری که شمس در آن زیسته و رشد کرده است. آنگاه شرح سفر شمس به قونیه آمده است و روایت یکی از مقاطع مهم تاریخ زندگی او یعنی آشناییاش با مولانا، تجربهای که مولانا را دگرگون میکند. تصویری که از مولانا در مقالات شمس انعکاس یافته و نیز تصویری که از شمس در آثار و گفتههای مولانا منعکس است از موضوعات دیگری است که در کتاب شمس تبریزی به آن پرداخته شده است.
□ شمس تبریزی | محمدعلی موحد | نشر نو، چاپ نهم (ویراست دوم) ۱۴۰۴، قطع رقعی، جلد سخت، ۲۸۴ صفحه، قیمت: ۴۲۰.۰۰۰تومان.
@movahed1302
❤39👏5🕊5👍3
Forwarded from سادهنویسی و درستنویسی
سایهٔ پرشوکتِ معلم اخلاق و دانش، مردِ فروتنِ مفضالِ نیکوخصالِ بصیرِ کمنظیر، علامهٔ نحریر، فاضلِ شهیر، استاد محمدعلی موحد، مستدام باد!
@SadeNevisi
@SadeNevisi
❤109👏3🙏2🤔1
Forwarded from تاریخ تحلیلی
دکتر محمدعلی موحد: جای تأسف است که پس از گذشت نزدیک به نیم قرن، هنوز از یک دیدگاه جدی و بی طرفانه در ماجرای مصدق و نهضت ملی ننگریسته و به بازنگری و تحلیل نقادانه آن نپرداخته ایم. آخر، مخالفان آن روزی مصدق نیز مانند مخالفان امروزی وی جزئی از همین اجتماع بودند. چطور شد عده ای از نزدیکترین یاران مصدق به دشمنی با او برخاستند و شکست و نابودی و اضمحلال او را به هر قیمت و به هر نحو و از هر راه خواستار گشتند؟ ما در گزارش احوال آن روزگار، شکسته شدن حریم حرمت مصدق از سوی مخالفان در مجلس و زشت گویی های آنان را آورده ایم. حریم قایل شدن برای اشخاص معمّر و موجّه و محترم ادب جوامع سنتی است ولی اگر ادب دموکراسی در مباحثات سیاسی شناخته نگردد، آن حریم به آسانی شکسته می شود و سمند مبارزه دو تک و شتابان سوار خود را تا بیدای وقاحت و بی حیایی سوق می دهد.
@hamidrezaabedian
👍38❤27👏4🤔3
"هیاهو بر سر هیچ"
«هیاهو بر سر هیچ» کتاب بسیار خوبی در زمینه خلیج فارس است. استاد موحد در این کتاب به تاریخچه خلیج فارس و معاهدات بینالمللی ایران و انگلیس در این باره میپردازد.
استاد محمدعلی موحد در این کتاب سعی کرده است به دور از گرد و غبار، ستیزهجویی و غوغاگری، زمینه را برای رفع سوءتفاهم و رنجیدگی در میان دو طرف آماده کند. او با بررسی سوابق تاریخی خلیج فارس در معاهدات بینالمللی ایران و انگلیس و با ارائه اسناد محرمانه هندوستان و انگلستان و بررسی دقیق حقوقی اسناد و زیر و بم مذاکرات، ادعاهای ارائهشده از سوی شیوخ را بیاساس و مبالغه مستعار میشمارد.
گفتی است کتاب "هیاهو..." به زبان فرانسه نیز ترجمه شده است. مترجم میترا فرزاد - استاد دانشگاه پاریس - است که به صورت مشترک توسط انتشارات «شمع و مه» و انتشارت «اِدیسیون لاولوا» در فرانسه به چاپ رسیده است.
@movahed1302
«هیاهو بر سر هیچ» کتاب بسیار خوبی در زمینه خلیج فارس است. استاد موحد در این کتاب به تاریخچه خلیج فارس و معاهدات بینالمللی ایران و انگلیس در این باره میپردازد.
استاد محمدعلی موحد در این کتاب سعی کرده است به دور از گرد و غبار، ستیزهجویی و غوغاگری، زمینه را برای رفع سوءتفاهم و رنجیدگی در میان دو طرف آماده کند. او با بررسی سوابق تاریخی خلیج فارس در معاهدات بینالمللی ایران و انگلیس و با ارائه اسناد محرمانه هندوستان و انگلستان و بررسی دقیق حقوقی اسناد و زیر و بم مذاکرات، ادعاهای ارائهشده از سوی شیوخ را بیاساس و مبالغه مستعار میشمارد.
گفتی است کتاب "هیاهو..." به زبان فرانسه نیز ترجمه شده است. مترجم میترا فرزاد - استاد دانشگاه پاریس - است که به صورت مشترک توسط انتشارات «شمع و مه» و انتشارت «اِدیسیون لاولوا» در فرانسه به چاپ رسیده است.
@movahed1302
❤53👍11👏5💯1
استاد دکتر محمدعلی موحّد
هیاهو بر سر هیچ
📌 انجمن ایرانی مطالعات سازمان ملل متحد منتشر کرد:
📝 عنوان مقاله:
«فخر افسانههای ایرانی»: بایستگیِ شناسایی نام خلیج فارس به عنوان یک حقِ فرهنگیِ جمعی»
✏️ نویسنده: دکتر موسی کرمی
«دانش آموخته دکتری حقوق بینالملل دانشگاه قم»
💻📖 جهت مطالعه کامل مقاله، به این «پیوند» مراجعه کنید
📝 عنوان مقاله:
«فخر افسانههای ایرانی»: بایستگیِ شناسایی نام خلیج فارس به عنوان یک حقِ فرهنگیِ جمعی»
✏️ نویسنده: دکتر موسی کرمی
«دانش آموخته دکتری حقوق بینالملل دانشگاه قم»
💻📖 جهت مطالعه کامل مقاله، به این «پیوند» مراجعه کنید
❤19👍5💯3
استاد دکتر محمدعلی موحّد
هیاهو بر سر هیچ
نخستین مزیت این کتاب، فرم نوشتاری آن است که مستند است، از سوی دیگر، مؤلف کتاب را میتوان دومین مزیت این اثر نسبت به کارهای مشابه دانست. استاد موحد از جمله مؤلفان ایرانی شناختهشده در اروپاست که آثار زیادی از ایشان تاکنون ترجمه شده است. پیشنهاد همکاران فرانسوی این بود که روی کتابی کار کنیم که مؤلف آن شناختهشده باشد تا بتوان از این اثر بهعنوان یک اثر مرجع یاد کرد.
در واقع تلاش داشتیم کتابی از یک مؤلف و تاریخشناس بزرگ درباره خلیج فارس داشته باشیم که فکر میکنم همانند استاد موحد در زمان حاضر در این حوزه نداشته باشیم.
کار ترجمه کتاب «هیاهو بر سر هیچ» در سال ۲۰۱۵ با همکاری خانم میترا فرزاد آغاز شد و در سال ۲۰۱۶ این ترجمه به اتمام رسید، در همان سال کتاب توسط بخش ایرانشناسی دانشگاه سوربن معرفی و در نمایشگاه کتاب پاریس بههمت رایزنی فرهنگی ایران در فرانسه رونمایی شد. ترجمه کتاب در سطح عالی انجام شده است و در سال ۲۰۱۹ نیز به چاپ دوم رسید و در زمان حاضر نیز در فروشگاهها در دسترس است.
انتشار ترجمه کتاب استاد موحد چهبازخوردی در مجامع سیاسی و فرهنگی فرانسه داشت؟
یکی از اتفاقات جالبی که برای این کتاب در سال ۲۰۱۷ رخ داد، خواندن بخشی از آن در پارلمان فرانسه بود که بهعنوان سندی درباره خلیج فارس ارائه شد، چون تمرکز کتاب «هیاهو بر سر هیچ» بر سر موجودیت نام خلیج فارس و سابقه تاریخی آن در اسناد تاریخی است.
در آن زمان کتاب خیلی مطرح شد، روزنامه لوموند، بهعنوان مهمترین روزنامه فرانسه نیز در مطلبی به این کتاب پرداخت، در واقع میتوان گفت بهدلیل مزیتهایی که کتاب داشت، نامش خیلی سریع در مجامع فرهنگی نیز مطرح شد، البته این را هم باید ذکر کرد که بحث بر سر نام خلیج فارس در آن زمان همانند الآن نبود و تنها یکی دو کشور بحثهایی را مطرح کرده بودند.
تعداد عناوینی که درباره خلیج فارس نوشته شده است، کم نیست، اما ما میبینیم که واکنش مسئولان به بحث جعل خلیج فارس تنها به بیانیههای سیاسی محدود است و کمتر کار فرهنگی در این زمینه انجام میشود، بهعنوان ناشری که در حوزه بینالملل فعال است، بفرمایید که ایران لازم است در چهحوزههایی دراینباره کار کند و جای خالی چهآثاری احساس میشود؟
متأسفانه موضوعی که درباره ما وجود دارد، این است که غیرایرانیها در خارج از کشور بیشتر راجع به ایران کار کردهاند تا خودمان، درباره خلیج فارس هم میبینیم که در فضای مجازی خارجیها دقیقتر و با ارجاع به رفرنسهای مناسبتری کار را جلو میبرند، نگاه ما همیشه در حوزه خلیج فارس بیشتر معطوف به داخل بوده است.
باید گفت ما در این زمینه کم کار داشتیم، من جزو انگشتشمار افرادی هستم که یک کتاب درباره خلیج فارس در عرصه نشر بینالملل کار کردهام. ایران میتواند با توجه به منابعی که منتشر شده است، در حوزه آکادمیک قویتر عمل کند تا حقانیت نام خلیج فارس را از این طریق اثبات کند.
جالب است، یکی از نکات جالب کتاب استاد موحد، ارائه اسنادی از کشورهای عربی درباره خلیج فارس است.
*بله؛ دقیقاً. این اسناد خود دلیل واضحی است بر حقانیت عنوان خلیج فارس و تأکید میکند که در اسناد تاریخی کشورهای عربی نیز با همین نام ذکر شده است، این موضوع، یکی از مهمترین ویژگیهای کتاب است، از سوی دیگر، کتاب «هیاهو بر سر هیچ» در ژانر جنرال است، حجم زیادی ندارد و عمومی است؛ از این جهت میتواند برای مخاطب عام نیز خواندنی باشد.
با توجه به استقبالی که از کتاب صورت گرفته است، آیا قرار است به دیگر زبانها هم ترجمه شود؟
ترجمه فرانسه کتاب در سطح عالی است؛ به همین دلیل بهراحتی میتوان در ترجمه کتاب به دیگر زبانها بهره برد. برنامه ترجمه کتاب به دیگر زبانها از جمله انگلیسی و اسپانیایی را داریم؛ چون جامعه مخاطب و گستره جغرافیایی بیشتر دارند، حتماً با جناب دکتر موحد نیز دراینباره گفتوگو خواهیم کرد.
در واقع تلاش داشتیم کتابی از یک مؤلف و تاریخشناس بزرگ درباره خلیج فارس داشته باشیم که فکر میکنم همانند استاد موحد در زمان حاضر در این حوزه نداشته باشیم.
کار ترجمه کتاب «هیاهو بر سر هیچ» در سال ۲۰۱۵ با همکاری خانم میترا فرزاد آغاز شد و در سال ۲۰۱۶ این ترجمه به اتمام رسید، در همان سال کتاب توسط بخش ایرانشناسی دانشگاه سوربن معرفی و در نمایشگاه کتاب پاریس بههمت رایزنی فرهنگی ایران در فرانسه رونمایی شد. ترجمه کتاب در سطح عالی انجام شده است و در سال ۲۰۱۹ نیز به چاپ دوم رسید و در زمان حاضر نیز در فروشگاهها در دسترس است.
انتشار ترجمه کتاب استاد موحد چهبازخوردی در مجامع سیاسی و فرهنگی فرانسه داشت؟
یکی از اتفاقات جالبی که برای این کتاب در سال ۲۰۱۷ رخ داد، خواندن بخشی از آن در پارلمان فرانسه بود که بهعنوان سندی درباره خلیج فارس ارائه شد، چون تمرکز کتاب «هیاهو بر سر هیچ» بر سر موجودیت نام خلیج فارس و سابقه تاریخی آن در اسناد تاریخی است.
در آن زمان کتاب خیلی مطرح شد، روزنامه لوموند، بهعنوان مهمترین روزنامه فرانسه نیز در مطلبی به این کتاب پرداخت، در واقع میتوان گفت بهدلیل مزیتهایی که کتاب داشت، نامش خیلی سریع در مجامع فرهنگی نیز مطرح شد، البته این را هم باید ذکر کرد که بحث بر سر نام خلیج فارس در آن زمان همانند الآن نبود و تنها یکی دو کشور بحثهایی را مطرح کرده بودند.
تعداد عناوینی که درباره خلیج فارس نوشته شده است، کم نیست، اما ما میبینیم که واکنش مسئولان به بحث جعل خلیج فارس تنها به بیانیههای سیاسی محدود است و کمتر کار فرهنگی در این زمینه انجام میشود، بهعنوان ناشری که در حوزه بینالملل فعال است، بفرمایید که ایران لازم است در چهحوزههایی دراینباره کار کند و جای خالی چهآثاری احساس میشود؟
متأسفانه موضوعی که درباره ما وجود دارد، این است که غیرایرانیها در خارج از کشور بیشتر راجع به ایران کار کردهاند تا خودمان، درباره خلیج فارس هم میبینیم که در فضای مجازی خارجیها دقیقتر و با ارجاع به رفرنسهای مناسبتری کار را جلو میبرند، نگاه ما همیشه در حوزه خلیج فارس بیشتر معطوف به داخل بوده است.
باید گفت ما در این زمینه کم کار داشتیم، من جزو انگشتشمار افرادی هستم که یک کتاب درباره خلیج فارس در عرصه نشر بینالملل کار کردهام. ایران میتواند با توجه به منابعی که منتشر شده است، در حوزه آکادمیک قویتر عمل کند تا حقانیت نام خلیج فارس را از این طریق اثبات کند.
جالب است، یکی از نکات جالب کتاب استاد موحد، ارائه اسنادی از کشورهای عربی درباره خلیج فارس است.
*بله؛ دقیقاً. این اسناد خود دلیل واضحی است بر حقانیت عنوان خلیج فارس و تأکید میکند که در اسناد تاریخی کشورهای عربی نیز با همین نام ذکر شده است، این موضوع، یکی از مهمترین ویژگیهای کتاب است، از سوی دیگر، کتاب «هیاهو بر سر هیچ» در ژانر جنرال است، حجم زیادی ندارد و عمومی است؛ از این جهت میتواند برای مخاطب عام نیز خواندنی باشد.
با توجه به استقبالی که از کتاب صورت گرفته است، آیا قرار است به دیگر زبانها هم ترجمه شود؟
ترجمه فرانسه کتاب در سطح عالی است؛ به همین دلیل بهراحتی میتوان در ترجمه کتاب به دیگر زبانها بهره برد. برنامه ترجمه کتاب به دیگر زبانها از جمله انگلیسی و اسپانیایی را داریم؛ چون جامعه مخاطب و گستره جغرافیایی بیشتر دارند، حتماً با جناب دکتر موحد نیز دراینباره گفتوگو خواهیم کرد.
❤27👍10👏5🤔1
Forwarded from مرکز فرهنگی شهرکتاب
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دوم خرداد زادروز استاد فرزانه و دانشمند دکتر محمدعلی موحد مبارک و گرامی باد.
@bookcitycc
@bookcitycc
❤75👏10❤🔥2🥰2
Forwarded from سرای آشنایی🌀
دکتر موحد صد و دو ساله شد....اما یادداشت مریم شبانی را به مناسبت صد سالگی استاد بخوانید:
🎆🎆🎆
تولد محمد علی موحد است و شادم به یک قرن زیستن اش شک ندارم که اگر امروز فردا از خودش بپرسم که صد ساله شدن چه حس و حال و چه آداب و ترتیبی دارد از روی صندلی بلند میشود دست چپ اش را روی کمر میخواباند و قاطی خنده های بلند قطاری اش جوابم میدهد که خانوووم برو و این دام روزنامه نگارانه ات را جای دیگر بگذار صد سالگی هم مثل هر سالگی است... و میخندد و چند قدمی بر می دارد سمت میز کارش و بین راه میگوید چه اهمیتی دارد صد ساله شدن من اما نه صد سالگی محمد علی موحد مثل هر صد ساله شدنی نیست که اهمیتش در صد ساله شدن دانایی ناب است. صد سالگی آدمی است که به قول ابراهیم گلستان در کسب معرفت بس نکرد.
صد سالگی محمد علی موحد صد سالگی کسی است که به قول هوشنگ مرادی کرمانی از قند وجودش به ما چشانده یکبار در جواب سئوالی که از او پرسیده بودم گفت آدمیزاد باید لنگرش در خودش باشد و حالا رسیدیم به صد سالگی آدمی که تام و تمام لنگرش در خودش است. این صد سالگی برایم بسیار مبارک است.
📷عکس از امیر جدیدی
@saraye_ashnaie
🎆🎆🎆
تولد محمد علی موحد است و شادم به یک قرن زیستن اش شک ندارم که اگر امروز فردا از خودش بپرسم که صد ساله شدن چه حس و حال و چه آداب و ترتیبی دارد از روی صندلی بلند میشود دست چپ اش را روی کمر میخواباند و قاطی خنده های بلند قطاری اش جوابم میدهد که خانوووم برو و این دام روزنامه نگارانه ات را جای دیگر بگذار صد سالگی هم مثل هر سالگی است... و میخندد و چند قدمی بر می دارد سمت میز کارش و بین راه میگوید چه اهمیتی دارد صد ساله شدن من اما نه صد سالگی محمد علی موحد مثل هر صد ساله شدنی نیست که اهمیتش در صد ساله شدن دانایی ناب است. صد سالگی آدمی است که به قول ابراهیم گلستان در کسب معرفت بس نکرد.
صد سالگی محمد علی موحد صد سالگی کسی است که به قول هوشنگ مرادی کرمانی از قند وجودش به ما چشانده یکبار در جواب سئوالی که از او پرسیده بودم گفت آدمیزاد باید لنگرش در خودش باشد و حالا رسیدیم به صد سالگی آدمی که تام و تمام لنگرش در خودش است. این صد سالگی برایم بسیار مبارک است.
📷عکس از امیر جدیدی
@saraye_ashnaie
❤59❤🔥5👍4👏1
⭕️ میلاد استاد موحد مبارکمان
دوم خرداد، جز سالگرد انتخابات ۷۶ و نتایج مبارکی که برای ایران داشت، تولد استاد محمدعلی موحد هم هست. میلادش را نه فقط به خود استاد، که به ما همعصرانش هم باید تبریک گفت. اکثر بزرگان روشنفکری و علم و ادب و هنر و دین و سیاست از دور تحسینکردنیترند و از نزدیک عموما کمتر به دل مینشینند. معمولا یا باید فاصلهی ایمنی را حفظ کرد و یا با واقعیت نهچندان دلچسبی مواجه شد. در تجربهی شخصیام محمدعلی موحد از استثناهایی بوده که از نزدیک احترامانگیزتر و دوستداشتنیتر است.
در حرفهاش (حقوق) دستاوردهای ارزشمندی برای ایران ساخته و در حوزههای شمسومولویشناسی، عرفانپژوهی، تاریخ نفت در ایران و ادبیات فارسی از اساتید و متخصصان تراز اول ایرانی بوده و ترجمهها، تصحیحات و آثار ماندگاری منتشر کرده است؛ آخرینش بهترین تصحیح موجود از مثنوی. با این حال و علیرغم گستره و عمق شگفتآور دانش و تجربههای ارزشمندش در بیش از یک قرن زندگیِ غنی، از نزدیک سادگی و صفایی کودکانه دارد. آبِروانگونه. مرد خدا. اهل دل و فروتن. گرم و گرمابخش. امیدوار و امیدبخش. آرام و آرامبخش. شیرینیِ فارسی با لهجهی غلیط ترکیاش هم دلنشینی محضرش را بیشتر کرده.
اینکه بعد از ۱۰۲ سال زندگیِ بالنده و پرکار، همچنان زاینده مانده، نشاط نسبیِ فیزیکی، فکری، عاطفی و معنویاش را حفظ کرده و «عزیزِ دلِ» همهی آنها است که از نزدیک میشناسندش، از نشانههای زندگی خیررسان و پرلذتومعنا و حیات معنوی شکوفای او است. امید که شرح خواندنی و بیبدیلش بر مثنوی هم زودتر منتشر شود.
میلادش مبارک 💐
@jalaeipour
دوم خرداد، جز سالگرد انتخابات ۷۶ و نتایج مبارکی که برای ایران داشت، تولد استاد محمدعلی موحد هم هست. میلادش را نه فقط به خود استاد، که به ما همعصرانش هم باید تبریک گفت. اکثر بزرگان روشنفکری و علم و ادب و هنر و دین و سیاست از دور تحسینکردنیترند و از نزدیک عموما کمتر به دل مینشینند. معمولا یا باید فاصلهی ایمنی را حفظ کرد و یا با واقعیت نهچندان دلچسبی مواجه شد. در تجربهی شخصیام محمدعلی موحد از استثناهایی بوده که از نزدیک احترامانگیزتر و دوستداشتنیتر است.
در حرفهاش (حقوق) دستاوردهای ارزشمندی برای ایران ساخته و در حوزههای شمسومولویشناسی، عرفانپژوهی، تاریخ نفت در ایران و ادبیات فارسی از اساتید و متخصصان تراز اول ایرانی بوده و ترجمهها، تصحیحات و آثار ماندگاری منتشر کرده است؛ آخرینش بهترین تصحیح موجود از مثنوی. با این حال و علیرغم گستره و عمق شگفتآور دانش و تجربههای ارزشمندش در بیش از یک قرن زندگیِ غنی، از نزدیک سادگی و صفایی کودکانه دارد. آبِروانگونه. مرد خدا. اهل دل و فروتن. گرم و گرمابخش. امیدوار و امیدبخش. آرام و آرامبخش. شیرینیِ فارسی با لهجهی غلیط ترکیاش هم دلنشینی محضرش را بیشتر کرده.
اینکه بعد از ۱۰۲ سال زندگیِ بالنده و پرکار، همچنان زاینده مانده، نشاط نسبیِ فیزیکی، فکری، عاطفی و معنویاش را حفظ کرده و «عزیزِ دلِ» همهی آنها است که از نزدیک میشناسندش، از نشانههای زندگی خیررسان و پرلذتومعنا و حیات معنوی شکوفای او است. امید که شرح خواندنی و بیبدیلش بر مثنوی هم زودتر منتشر شود.
میلادش مبارک 💐
@jalaeipour
❤43❤🔥8👍2👏2
الا ای پیر فرزانه مکن منعم زمیخانه
به مناسبت دوم خرداد تولد استاد دکتر محمدعلی موحد
استاد موحد با تصحیح و عرضه ی مثنوی معنوی با مقدمه پر و پیمانش ما را به دنیای مولوی بردی.
استاد عزیز! با کتابهای خواب آشفته ی نفت ما را با تاریخ ملی شدن نفت آشنا کردی.
و با "در هوای حق وعدالت" عدالت اندیشی را به یادگار گذاشتی.
با تصحیح وتعلیق مقالات شمس تبریزی ما را به دنیای شمس پرنده آشنا کردی.
و زندگی شمس را چون شهدی دلاویز قطره قطره به ما نوشاندی.
با توضیح وتفسیر فصوص الحکم ابن عربی که وصیت نامه ی فکری وعقیدتی ابن عربی است ما را بااندیشه های دیریاب این اندیشمند عارف آشنا کردی.
در مقدمه ی این کتاب اصول اندیشه ها و ماجراهای زندگی او را با زبان شیوا بازگو کردی.
با مقالات و نوشته هایت در مجله ی بخارا و سایر نشریات ما را با منطقی اندیشیدن وعارفانه فکر کردن آشنا کردی.
با کتاب "قصه ی قصه ها" ما را با کهن ترین روایت از ماجرای شمس ومولانا همراه کردی.
با ترجمه ی سفرنامه ی ابن بطوطه ما را به قرن هشتم بردی و در شرق وغرب جهان آن روز گرداندی.
با کتاب شاهد عهد شباب مجموعه اشعار دوره ی جوانی خود را برای ما سرودی. و این سروده ها تاریخ واقعی آن دوران است.
با کتاب "در کشاکش دین و دولت"
تاریخ صدر اسلام را به گونه ای تحلیلی معرفی کردی. و تاریخ سی ساله بعد از رحلت پیامبراکرم را رقم زدی.
با کتاب "یاد گذشته و اندیشه آینده"
مطالبی را درباره ماجرای صدساله نفت،
اتحاد اسلام نادرشاه، تاریخ تحولات حقوقی ایران، جزایر سه گانه خلیج فارس و... بادیدی موشکافانه برای خوانندگان بررسی کردی.
دیر زیاد آن بزرگوار خداوند
ل. بهرامیان
@movahed1302
به مناسبت دوم خرداد تولد استاد دکتر محمدعلی موحد
استاد موحد با تصحیح و عرضه ی مثنوی معنوی با مقدمه پر و پیمانش ما را به دنیای مولوی بردی.
استاد عزیز! با کتابهای خواب آشفته ی نفت ما را با تاریخ ملی شدن نفت آشنا کردی.
و با "در هوای حق وعدالت" عدالت اندیشی را به یادگار گذاشتی.
با تصحیح وتعلیق مقالات شمس تبریزی ما را به دنیای شمس پرنده آشنا کردی.
و زندگی شمس را چون شهدی دلاویز قطره قطره به ما نوشاندی.
با توضیح وتفسیر فصوص الحکم ابن عربی که وصیت نامه ی فکری وعقیدتی ابن عربی است ما را بااندیشه های دیریاب این اندیشمند عارف آشنا کردی.
در مقدمه ی این کتاب اصول اندیشه ها و ماجراهای زندگی او را با زبان شیوا بازگو کردی.
با مقالات و نوشته هایت در مجله ی بخارا و سایر نشریات ما را با منطقی اندیشیدن وعارفانه فکر کردن آشنا کردی.
با کتاب "قصه ی قصه ها" ما را با کهن ترین روایت از ماجرای شمس ومولانا همراه کردی.
با ترجمه ی سفرنامه ی ابن بطوطه ما را به قرن هشتم بردی و در شرق وغرب جهان آن روز گرداندی.
با کتاب شاهد عهد شباب مجموعه اشعار دوره ی جوانی خود را برای ما سرودی. و این سروده ها تاریخ واقعی آن دوران است.
با کتاب "در کشاکش دین و دولت"
تاریخ صدر اسلام را به گونه ای تحلیلی معرفی کردی. و تاریخ سی ساله بعد از رحلت پیامبراکرم را رقم زدی.
با کتاب "یاد گذشته و اندیشه آینده"
مطالبی را درباره ماجرای صدساله نفت،
اتحاد اسلام نادرشاه، تاریخ تحولات حقوقی ایران، جزایر سه گانه خلیج فارس و... بادیدی موشکافانه برای خوانندگان بررسی کردی.
دیر زیاد آن بزرگوار خداوند
ل. بهرامیان
@movahed1302
❤🔥32❤14👍6👏5🙏1