Forwarded from خبر۲۴
استاد محمدعلی موحد که در آستانه ۱۰۲ سالگی جایزه علمی علامه طباطبایی را دریافت کرد، خطاب به پزشکیان گفت: حالا که این فرصت را فراهم کردید تا سخنی بگویم، تنها به بیتی از حافظ اشاره میکنم که خود گویای همهچیز است:
قد خمیده ما سهلت نماید اما
بر چشم دشمنان تیر از این کمان توان زد
✍برگرفته از صفحه توییتر محمد کلهر
🌐@khbare24
قد خمیده ما سهلت نماید اما
بر چشم دشمنان تیر از این کمان توان زد
✍برگرفته از صفحه توییتر محمد کلهر
🌐@khbare24
❤74👍7😢2
متن سخنرانی استاد محمدعلی موحد
در جشن سالروز نودسالگی ایشان
آنچه شنیدید روایت دوستان بود و روایت دوستان آنچنان است که محاسن را میبینند و از معایب چشم میپوشند. حالا بشنوید روایت بنده را که در قالب دو رباعی برایتان میخوانم.
عمرم به نود رسید و فرسود تنم
یارب ز چه نالم خجل از خویشتنم
دردا و دریغا که در این دفتر عمر
خطی ننوشتم که بگویم که منم
****
تا چند چو کرم پیله بر خویش تنم
من دانم و من که کیست در پیرهنم
زآیینه به رنجم که مبادا افتد
چشمم به خطا بر رخ آنکو که منم
من خجالت میکشم و حق هم این است که خجالتزده باشم، اما به قول دوستم مرادی کرمانی شما که غریبه نیستید. پیش شما خجولانه اما صادقانه اعتراف میکنم که در دل مالامال از شادمانیام از کرم و نوازش بیدریغی که بر سرم باریدید. آنچنان مسرورم که در پوست خود نمیگنجم. من مباهات میکنم و چرا مباهات نکنم. به قول مولانا:
خلق ما بر صورت خود کرد خلق
وصف ما از وصف او گیرد سبق
هیچ کس ستایش را چون خدا دوست ندارد. مگر نه اینکه خداوند از ما خواسته روزی پنج بار نماز بخوانیم. مگر نماز جز تکبیر و حمد است؟ خدا انسان را هم چون خود آفریده است. به قول مولانا:
آدمی اول حریص نان بود
زانک قوت و نان ستون جان بود
سوی کسب و سوی غصب و صد حیل
جان نهاده بر کف از حرص و امل
چون به نادر گشت مستغنی ز نان
عاشق نام است و مدح شاعران
مولانا این را درباره مدحجویی آدمیان میگوید و آن را به رسول خدا نسبت میدهد. منافقین میگفتند پیامبر چرا از مدح و ثنا خرسند میشود؟ این نشان میدهد او هنوز به جایگاهی که مدعی آن است نرسیده است. خدا رحمت کند دوستم زریاب خویی را که مجسمه صفا و پاکی بود. یک بار چندسال قبل از مجلسی اینچنینی به خانه من آمد. گفت: موحد خیلی از من تعریف کردند!، گفتم: خب، گفت: راستش خوشم آمد، ضعف بشری است دیگر... این را زریابی گفت که آن زمان مثل او را نداشتیم و هنوز هم مثل او را نداریم. اما مولانا مدحجویی را ضعف بشری نمیداند. او میگوید:
خلق ما بر صورت خود کرد حق
وصف ما از وصف او گیرد سبق
چونک آن خلاق شکر و حمدجوست
آدمی را مدحجویی نیز خوست
خاصه مرد حق که در فضلست چست
پر شود زان باد چون خیک درست
ور نباشد اهل زان باد دروغ
خیک بدریدست کی گیرد فروغ
از نظر مولانا مدح انسان مثل دمیدن در خیک خالی است. اگر خیک خوبی باشد که با دمیدن باد خیک شکل بهتری پیدا میکند اما اگر خیک مستعمل و پارهای باشد با این باد تغییری حاصل نمیشود و فایدهای برایش ندارد. ای کاش من لایق این حسن ظن بودم که اگر من اینچنین بودمی، سر فخر بر آسمان سودمی... ماجرای من ماجرای دفتر ششم مولانا است. آنجا که میگوید:
عارفی پرسید از آن پیر کشیش
که تویی خواجه مسنتر یا که ریش؟
گفت نه من پیش از او زاییدهام
بی ز ریشی بس جهان را دیدهام
گفت ریشت شد سپید از حال گشت
خوی زشت تو نگردیدست وشت
این خجالتنامه را مثل علما که سخن را با حدیثی آغاز میکنند، با ذکر حدیثی به پایان میبرم. رسول خدا به حضرت علی گفت: وقتی سن آدمی به هفتاد سال رسید، از آن پس تنها کارهای خوبش را به حساب میآورند و از خطاهایش میگذرند. اگر هشتاد ساله شد از گناهان پیشین او نیز خواهند گذشت. چون به نود سالگی رسید میتواند برای دوستان و نزدیکانش نیز شفاعت بطلبد اما کسی که صد ساله میشود به لقب اسیر خدا روی زمین خوانده خواهد شد! خدا را شاکرم که در آستانه نود سالگی اینچنین مورد لطف قرار گرفتهام. دعا کنید، من هم دعا میکنم که همه افراد حاضر در این جلسه از افتخار اسیر خدا شدن روی زمین برخوردار گردند.
محمدعلی موحد - خردادماه ۱۳۹۱
@shekoftandaraftab
در جشن سالروز نودسالگی ایشان
آنچه شنیدید روایت دوستان بود و روایت دوستان آنچنان است که محاسن را میبینند و از معایب چشم میپوشند. حالا بشنوید روایت بنده را که در قالب دو رباعی برایتان میخوانم.
عمرم به نود رسید و فرسود تنم
یارب ز چه نالم خجل از خویشتنم
دردا و دریغا که در این دفتر عمر
خطی ننوشتم که بگویم که منم
****
تا چند چو کرم پیله بر خویش تنم
من دانم و من که کیست در پیرهنم
زآیینه به رنجم که مبادا افتد
چشمم به خطا بر رخ آنکو که منم
من خجالت میکشم و حق هم این است که خجالتزده باشم، اما به قول دوستم مرادی کرمانی شما که غریبه نیستید. پیش شما خجولانه اما صادقانه اعتراف میکنم که در دل مالامال از شادمانیام از کرم و نوازش بیدریغی که بر سرم باریدید. آنچنان مسرورم که در پوست خود نمیگنجم. من مباهات میکنم و چرا مباهات نکنم. به قول مولانا:
خلق ما بر صورت خود کرد خلق
وصف ما از وصف او گیرد سبق
هیچ کس ستایش را چون خدا دوست ندارد. مگر نه اینکه خداوند از ما خواسته روزی پنج بار نماز بخوانیم. مگر نماز جز تکبیر و حمد است؟ خدا انسان را هم چون خود آفریده است. به قول مولانا:
آدمی اول حریص نان بود
زانک قوت و نان ستون جان بود
سوی کسب و سوی غصب و صد حیل
جان نهاده بر کف از حرص و امل
چون به نادر گشت مستغنی ز نان
عاشق نام است و مدح شاعران
مولانا این را درباره مدحجویی آدمیان میگوید و آن را به رسول خدا نسبت میدهد. منافقین میگفتند پیامبر چرا از مدح و ثنا خرسند میشود؟ این نشان میدهد او هنوز به جایگاهی که مدعی آن است نرسیده است. خدا رحمت کند دوستم زریاب خویی را که مجسمه صفا و پاکی بود. یک بار چندسال قبل از مجلسی اینچنینی به خانه من آمد. گفت: موحد خیلی از من تعریف کردند!، گفتم: خب، گفت: راستش خوشم آمد، ضعف بشری است دیگر... این را زریابی گفت که آن زمان مثل او را نداشتیم و هنوز هم مثل او را نداریم. اما مولانا مدحجویی را ضعف بشری نمیداند. او میگوید:
خلق ما بر صورت خود کرد حق
وصف ما از وصف او گیرد سبق
چونک آن خلاق شکر و حمدجوست
آدمی را مدحجویی نیز خوست
خاصه مرد حق که در فضلست چست
پر شود زان باد چون خیک درست
ور نباشد اهل زان باد دروغ
خیک بدریدست کی گیرد فروغ
از نظر مولانا مدح انسان مثل دمیدن در خیک خالی است. اگر خیک خوبی باشد که با دمیدن باد خیک شکل بهتری پیدا میکند اما اگر خیک مستعمل و پارهای باشد با این باد تغییری حاصل نمیشود و فایدهای برایش ندارد. ای کاش من لایق این حسن ظن بودم که اگر من اینچنین بودمی، سر فخر بر آسمان سودمی... ماجرای من ماجرای دفتر ششم مولانا است. آنجا که میگوید:
عارفی پرسید از آن پیر کشیش
که تویی خواجه مسنتر یا که ریش؟
گفت نه من پیش از او زاییدهام
بی ز ریشی بس جهان را دیدهام
گفت ریشت شد سپید از حال گشت
خوی زشت تو نگردیدست وشت
این خجالتنامه را مثل علما که سخن را با حدیثی آغاز میکنند، با ذکر حدیثی به پایان میبرم. رسول خدا به حضرت علی گفت: وقتی سن آدمی به هفتاد سال رسید، از آن پس تنها کارهای خوبش را به حساب میآورند و از خطاهایش میگذرند. اگر هشتاد ساله شد از گناهان پیشین او نیز خواهند گذشت. چون به نود سالگی رسید میتواند برای دوستان و نزدیکانش نیز شفاعت بطلبد اما کسی که صد ساله میشود به لقب اسیر خدا روی زمین خوانده خواهد شد! خدا را شاکرم که در آستانه نود سالگی اینچنین مورد لطف قرار گرفتهام. دعا کنید، من هم دعا میکنم که همه افراد حاضر در این جلسه از افتخار اسیر خدا شدن روی زمین برخوردار گردند.
محمدعلی موحد - خردادماه ۱۳۹۱
@shekoftandaraftab
❤61👍6👏2💯1
دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی به مناسبت یکصد و دومین سال تولد دکتر محمدعلی موحد:
ضمن ابراز آرزوی سلامت و شادی برای استاد موحد و خانواده ایشان باید بگویم که دکتر موحد مانند ندارد! او در مسائل جهانی و حقوق نفت در میان ایرانیها بی نظیر است.
دکتر موحد آدم ممتاز و بیمانند عصر ماست.
در باب شخصیت ایشان و جایگاهی که در سپهر اندیشه ایرانزمین دارند باید بگویم که موحد بسیار فهیم و درستکار است.
@movahed1302
ضمن ابراز آرزوی سلامت و شادی برای استاد موحد و خانواده ایشان باید بگویم که دکتر موحد مانند ندارد! او در مسائل جهانی و حقوق نفت در میان ایرانیها بی نظیر است.
دکتر موحد آدم ممتاز و بیمانند عصر ماست.
در باب شخصیت ایشان و جایگاهی که در سپهر اندیشه ایرانزمین دارند باید بگویم که موحد بسیار فهیم و درستکار است.
@movahed1302
❤57👍7
Forwarded from گل های معرفت
"دو چیز به زندگی معنا می دهد: دوست داشتن و خدمت کردن... بهترین خدمتی که می توان کرد این است که باید کاری کرد که فکرها جَلا و روشنایی و عمق بیشتری پیدا کند."
(استاد محمدعلی موحد)
@golhaymarefat
(استاد محمدعلی موحد)
@golhaymarefat
❤69👏5👍3
Forwarded from گل های معرفت
استاد موحد:
به فکر مردان و زنان باشرف و آبروداری باشیم که در تنگنا افتاده اند.... روزگار بدی است. اما اصلا و ابدا شک نکنید که در جنگ میان مرگ و زندگی، زندگی پیروز خواهدشد. مبادا که جوان ها بی حوصله شوند و بی تابی نمایند... امروز که هستیم به وظیفه ی وجدانی خود عمل کنیم و امید را از دست ندهیم. فردای روشن تری در راه است. چه باک اگر من نبینمش، دیگرانش خواهند دید.
به خدا می سپارم تان دوستان عزیز.
@movahed1302
به فکر مردان و زنان باشرف و آبروداری باشیم که در تنگنا افتاده اند.... روزگار بدی است. اما اصلا و ابدا شک نکنید که در جنگ میان مرگ و زندگی، زندگی پیروز خواهدشد. مبادا که جوان ها بی حوصله شوند و بی تابی نمایند... امروز که هستیم به وظیفه ی وجدانی خود عمل کنیم و امید را از دست ندهیم. فردای روشن تری در راه است. چه باک اگر من نبینمش، دیگرانش خواهند دید.
به خدا می سپارم تان دوستان عزیز.
@movahed1302
❤83👍5👏1😢1🕊1
Forwarded from گل های معرفت
روشنایی دل آرزوی من است🌱
آن چه در من ادامه پيدا كرده است حس يك جويندگی تمام نشدنی و بیپايان است، اين حس جويندگی براي چيزی كه نمیدانم چيست در من آنقدر قوی و زنده است كه سوز عطش ناشی از آن را حس میكنم، اگر چه به واسطه پيری و كهولت سن ديگر آن سرزندگی و نشاطی كه در جوانی داشتم با من همراه نيست اما قوّت آن عطش جويندگی در من همچنان زنده است كه مايه حركت من میشود و مرا با خود همراه میبرد. نمیدانم شايد نوعی ايدهآليسم باشد اما هر چه هست حسی است كه با من است و اگر بخواهم بگويم در اين سال ها به دنبال چه هستم بايد بگويم كه همچنان در آرزوی يك گشايش اندرونم. اين نهايت آرزوی من است كه روزی به گشايشی در اندرون خود دست يابم... آرزوی من رسيدن به آن گشايش درونی است. اين "ربّ زِدنی عِلماً" كه پيغمبر(ص) می گفت و رسيدن به مقام اولوالعلم همان روشنايی دل و گشايش اندرون است. اين در واقع همان گشايشی است كه شمس تبریزی میگويد اگر تمام ثروت دنيا را به من دهند با آن عوض نخواهم كرد. من هميشه چشم به راه آن گشايش درونی هستم.
استاد دکتر محمدعلی موحد
👇
@golhaymarefat
آن چه در من ادامه پيدا كرده است حس يك جويندگی تمام نشدنی و بیپايان است، اين حس جويندگی براي چيزی كه نمیدانم چيست در من آنقدر قوی و زنده است كه سوز عطش ناشی از آن را حس میكنم، اگر چه به واسطه پيری و كهولت سن ديگر آن سرزندگی و نشاطی كه در جوانی داشتم با من همراه نيست اما قوّت آن عطش جويندگی در من همچنان زنده است كه مايه حركت من میشود و مرا با خود همراه میبرد. نمیدانم شايد نوعی ايدهآليسم باشد اما هر چه هست حسی است كه با من است و اگر بخواهم بگويم در اين سال ها به دنبال چه هستم بايد بگويم كه همچنان در آرزوی يك گشايش اندرونم. اين نهايت آرزوی من است كه روزی به گشايشی در اندرون خود دست يابم... آرزوی من رسيدن به آن گشايش درونی است. اين "ربّ زِدنی عِلماً" كه پيغمبر(ص) می گفت و رسيدن به مقام اولوالعلم همان روشنايی دل و گشايش اندرون است. اين در واقع همان گشايشی است كه شمس تبریزی میگويد اگر تمام ثروت دنيا را به من دهند با آن عوض نخواهم كرد. من هميشه چشم به راه آن گشايش درونی هستم.
استاد دکتر محمدعلی موحد
👇
@golhaymarefat
❤70👍5❤🔥3👏2🥰1
@sokhanranihaa
@sokhanranihaa
🔊فایل صوتی
«جایگاه بایزید در نظر شمس و مولانا»
سخنرانی دکتر مهدی محبتی
«صلح و دوستی؛ پیامِ مولانا»
سخنرانی استاد محمدعلی موحد
در زادروز ولادت حضرت مولانا / ۱۳۹۲
https://www.tg-me.com/voiceofshams/3
«جایگاه بایزید در نظر شمس و مولانا»
سخنرانی دکتر مهدی محبتی
«صلح و دوستی؛ پیامِ مولانا»
سخنرانی استاد محمدعلی موحد
در زادروز ولادت حضرت مولانا / ۱۳۹۲
https://www.tg-me.com/voiceofshams/3
❤19👍9
شب رونمایی از دو کتاب استاد محمدعلی موحد
به مناسبت انتشار کتابهای: «برگ و بار» و «گوهر معنا»، که نشر کارنامه منتشر کرده است، هشتصد و شصتمین شب از شبهای مجلۀ بخارا به رونمایی از این دو کتاب اختصاص یافته است. این نشست با حضور استاد دکتر محمدعلی موحد و با سخنرانی دکتر مقصود فراستخواه و علی دهباشی در ساعت پنج و نیم بعد از ظهر دوشنبه نوزدهم خرداد ۱۴۰۴ در تالار خلیج فارس فرهنگسرای نیاوران برگزار میشود.
کتابهای «برگ و بار» و «گوهر معنا» شامل مجموعه مقدمههایی است که دکتر موحد در طی هفتاد سال بر کتابهای خود نوشته است.
جلد اول با عنوان «برگ و بار» شامل مقدمههای استاد موحد در باب تاریخ، حقوق و اندیشه، و کتاب «گوهر معنا» مقدمههای استاد بر کتابهای در حوزۀ ادب و عرفان است.
مراسم رونمایی این دو کتاب با حضور استاد دکتر محمدعلی موحد در ساعت پنج و نیم دوشنبه نوزدهم خرداد ۱۴۰۴ در تالار خلیج فارس فرهنگسرای نیاوران برگزار میشود.
خیابان پاسداران، مقابل پارک نیاوران، فرهنگسرای نیاوران، تالار خلیج فارس
https://www.tg-me.com/bukharamag
به مناسبت انتشار کتابهای: «برگ و بار» و «گوهر معنا»، که نشر کارنامه منتشر کرده است، هشتصد و شصتمین شب از شبهای مجلۀ بخارا به رونمایی از این دو کتاب اختصاص یافته است. این نشست با حضور استاد دکتر محمدعلی موحد و با سخنرانی دکتر مقصود فراستخواه و علی دهباشی در ساعت پنج و نیم بعد از ظهر دوشنبه نوزدهم خرداد ۱۴۰۴ در تالار خلیج فارس فرهنگسرای نیاوران برگزار میشود.
کتابهای «برگ و بار» و «گوهر معنا» شامل مجموعه مقدمههایی است که دکتر موحد در طی هفتاد سال بر کتابهای خود نوشته است.
جلد اول با عنوان «برگ و بار» شامل مقدمههای استاد موحد در باب تاریخ، حقوق و اندیشه، و کتاب «گوهر معنا» مقدمههای استاد بر کتابهای در حوزۀ ادب و عرفان است.
مراسم رونمایی این دو کتاب با حضور استاد دکتر محمدعلی موحد در ساعت پنج و نیم دوشنبه نوزدهم خرداد ۱۴۰۴ در تالار خلیج فارس فرهنگسرای نیاوران برگزار میشود.
خیابان پاسداران، مقابل پارک نیاوران، فرهنگسرای نیاوران، تالار خلیج فارس
https://www.tg-me.com/bukharamag
❤47😍2👏1
🔸حضور دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی در شب رونمایی از کتاب های «برگ و بار» و « گوهر معنا» تالیف استاد دکتر محمد علی موحد
@movahed1302
@movahed1302
❤70💯1
Forwarded from Bukharamag
شب رونمایی از دو کتاب استاد محمدعلی موحد
به مناسبت انتشار کتابهای: «برگ و بار» و «گوهر معنا»، که از سوی نشر کارنامه منتشر شده است
با حضور استاد دکتر محمدعلی موحد و با سخنرانی دکتر مقصود فراستخواه و علی دهباشی
دوشنبه نوزدهم خرداد ۱۴۰۴
فرهنگسرای نیاوران، تالار خلیج فارس
به مناسبت انتشار کتابهای: «برگ و بار» و «گوهر معنا»، که از سوی نشر کارنامه منتشر شده است
با حضور استاد دکتر محمدعلی موحد و با سخنرانی دکتر مقصود فراستخواه و علی دهباشی
دوشنبه نوزدهم خرداد ۱۴۰۴
فرهنگسرای نیاوران، تالار خلیج فارس
❤27
استاد دکتر محمدعلی موحّد
https://irna.ir/xjTMQj
با سپاس از لطف و محبت سرکار خانم زینلی از گروه فرهنگی ایرنا که تصاویر و گزارشهای مربوط به مراسم رونمایی از کتابهای جدید استاد محمدعلی موحد را برای مخاطبان کانال استاد موحد ارسال کردند.
❤31🙏4